فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره اندیشه امام خمینی(ره)

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کامل درباره اندیشه امام خمینی(ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره اندیشه امام خمینی(ره)


دانلود مقاله کامل درباره اندیشه امام خمینی(ره)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :25

 

بخشی از متن مقاله

چکیده:

این مقاله پژوهشی از نوع درجه دوم و پسینی است و نه پژوهشی درجه یک و پیشینی. از این رو نویسنده در صدد است تا پاره ای از مباحث را که در اندیشه امام خمینی(ره) آمده است ، در موضوعی خاص طرح و بررسی نماید.

مباحث مقاله به طور مشخص حول این پرسش طرح شده است که در نظام سیاسی مورد نظر امام خمینی (ره) ، چه حقوق و اختیاراتی برای اقلیت های دینی (زردشتیان، یهودیان و مسیحیان)و مذهبی(اهل سنت) در نظر گرفته شده است؟ قلمرو این حقوق تا کجاست ؟ آیا تنها مسایل عبادی را شامل می شود یا مسایل سیاسی را نیز در بر می گیرد؟به عبارتی آیا در مردم سالاری دینی مبتنی بر نظریه سیاسی امام خمینی ، با اقلیت ها ی دینی و مذهبی رفتار عادلانه و برابرانه ای اعمال می شود؟

مردم سالاری دینی در این مقاله به دو عنصر اساسی یعنی رضایت خداوند و رضایت مردم اشاره دارد . به عبارتی نظام سیاسی در نظریه سیاسی امام خمینی (ره)از یک سوی به پذیرش و اقبال مردم توجه دارد و آزادانه و آگاهانه و به دست توانا و انتخاب گر آن تاسیس می گردد و از سویی به رضایت خداوند و آموزه های شریعت اشاره دارد.

مقدمه:

اصطلاح اقلیت که غالباً با ویژگی هایی چون زبانی ، قومی ، دینی و مذهبی همراه است در برگیرنده آن دسته از گروه های انسانی است که در شرایطی حاشیه ای و در موقعیتی ناشی از فرودستی کمیتی و در عین حال اجتماعی ، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به سر می برند. (پی یر، 1374، ص 5) شاید بتوان گفت اقلیت ها بیشتر با این صفت شناخته می شوند که در میان طبقات اجتماعی، در مقابل اکثریت ، از حیث سیاسی ، فرهنگی و اقتصادی منزلت و جایگاه فرودستی دارند و دست یابی آنان به پاره ای از مناصب و منزلت ها در یک جامعه خاص امکان پذیر نیست و یا این که بسیار مشکل خواهد بود. به عبارتی مشارکت در ساز و کار حکومتی با محدودیت ها و موانع گسترده ای همراه است.

به باور برخی ، امروزه دیگر واژه اقلیت آن معنای محدود پیشین را ندارد و کاربرد گسترده تری پیدا کرده است . در این نگاه مفهوم امروزی اقلیت ، مفهومی شمارشی و عددی نیست، بلکه این اصطلاح در مورد همه گروه هایی به کار می رود که در یک جامعه زندگی می کنند اما به علت وابستگی قومی ، دینی، مذهبی، زبانی و رفتار و عادات از دیگر افراد آن جامعه متمایز می شوند. ممکن است این گونه افراد زیر سلطه باشند و یا از مشارکت در امور سیاسی جامعه کنار گذاشته شوند و یا مورد تبعیض و تعدی قرار گیرند، اما اگر نوعی احساس جمعی و گروهی نیز داشته باشند، اقلیت به شمار می روند. (خوبروی پاک، 1380، ص 2) در واقع این احساس جمعی ، بیشتر هنگامی به وجود می آید که این افراد، که دارای اعتقادات و تعلقات مشابهی هستند از سوی اکثریت حاکم ، تحت فشار و مورد تبعیض قرار گیرند و یا از دست یابی به منصب و مقامات سیاسی منع شوند.

موضوع اقلیت ها ، با هر تعریفی که از آن پذیرفته شود ، امروزه بسیار حائز اهمیت است و بسیاری از حکومت ها با این مسئله به طور مستقیم و از نزدیک درگیر و از سوی جامعه جهانی و سازمان های حقوق بشر ـ به هر دلیل ـ تحت فشار هستند تا با اقلیت های موجود در کشورشان با مدارا و برابری بیشتری رفتار کنند. ممکن است گروهی بپندارند که موضوع اقلیت ها در پاره ای حکومت ها اساسا مطرح نیست ؛ زیرا حکومت ، ایدئولوژیک و وابسته به یک دین و مذهب خاص نیست تا سخن از حقوق اقلیت ها به میان بیاید، مگر اقلیت سیاسی . این البته ادعایی است که می توان بر آن نقض های  جدی وارد ساخت . به ویژه از مجموع مباحثی که در جوامع غربی جریان دارد ، می توان حدس زد که این بحث در کانون توجهات اندیشمندان و متفکران غربی قرار دارد و تفسیرهای جدیدی از این بحث توسط آنان ارائه شده است.[1] بحث کردن در باب اقلیت ها در واقع اندیشیدن به مسئله ای اساسی، ملی و بین المللی است که تاثیرات فراوانی را بر جامعه و نظام سیاسی بر جای می گذارد.

مراد از اقلیت ها در این پژوهش ، اقلیت های دینی و مذهبی است. از آن جا که به ناگزیر در هر کشوری بخشی از جمعیت آن را اقلیت هایی تشکیل می دهند که با قومیت ، زبان، دین و مذهب اکثریت اختلاف دارند، پاره ای از سیاستگذاری ها و قوانین در رابطه و تعامل با آنان شکل می گیرد.

در حکومت های دینی این بحث نیز مطرح است؛ زیرا در متون دینی و فقهی این بحث از دیرگاه مورد توجه بوده و نظراتی ابراز شده است .همچنین به این دلیل که اکثریت مردم ایران مسلمان هستند مناسبات آنان با دولت نوعی دیگر و متمایز از رابطه اقلیت ها با دولت  است. علاوه بر این ها از آنجا که نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران در این باره همواره از سوی نظام بین الملل مورد پرسش و باز خواست و تحت فشار بوده ، ضرورت دارد زوایای نا اندیشیده این بحث مورد تامل و مداقه  قرار گیرد تا رویه و اجماعی واحد ، حد اقل در مر حله عمل ، در این زمینه به وجود آید.

پرسش  مورد نظر مقاله، این است که در مردم سالاری دینی چه حقوق و اختیاراتی برای اقلیت ها در نظر گرفته شده است ؟ دامنه و گستره این حقوق تا کجاست؟ آیا فقط به دیانت و مذهب آنها و به عبارتی ، عبادیات باز می گردد یا بخش های سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی را نیز در بر می گیرد؟

مقاله به بررسی این گزاره مهم در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) می پردازد و به طور مشخص این فرضیه مورد آزمون قرار می گیرد که در مردم سالاری مورد نظر امام خمینی(ره) ، که برگرفته از نصوص و متون دینی است ،حقوق و اختیاراتی برای اقلیت های دینی و مذهبی در نظر گرفته شده است از قبیل : مصونیت و امنیت ، آزادی مذهبی و انجام شعائر عبادی ، آزادی عقیده و... در کنار فرضیه اصلی فوق ، فرضیه ای رقیب مطرح شده است و آن این که در نظام مردم سالاری دینی، حقوق اقلیت های دینی و مذهبی در بخش های مختلف مورد نقض قرار می گیرد. به عبارتی در حکومت های غیر دینی ، حقوق اقلیت ها تضمین می شود و با آنان رفتار برابرانه ای اعمال می گردد، نه در حکومت دینی.

الف. پرسش درباره اقلیت ها

مباحث شفاهی امام خمینی (ره ) درباره اقلیت ها بیشتر در اوج پیروزی انقلاب اسلامی و در پاسخ به پرسش های خبرنگاران مختلفی که با ایشان گفت و گو داشته اند ایراد شده است . گر چه پیش از آن در بحث های فقهی خویش نیز به بحث درباره اهل ذمه پرداخته ، اما در این جا بیشتر ناظر به مسائل اجتماعی و عمومی است که به آن ها اشاره می شود. یکی از موضوعات برجسته و مورد علاقه خبرنگاران خارجی ، پرسش از وضعیت اقلیت ها پس از تاسیس نظام جمهوری اسلامی است. امام خمینی (ره) ضمن پاسخ به پرسش های آنان دیدگاه های خود را در این باره به تصریح بیان کرده است.

در اندیشه امام خمینی (ره) اقلیت ها در نظام جمهوری اسلامی همانند سایر افراد از حقوق برابر و احترام کامل برخوردارند:«آنها با سایر افراد در همه چیز مشترک و حقوقشان به حسب قوانین داده می شود و در حکومت اسلامی آن ها در رفاه و آسایش هستند.» (صحیفه امام، ج11،  ص 290) ایشان در پاسخ این پرسش که آیا در جمهوری اسلامی اقلیت های مذهبی جایگاهی دارند یا خیر، ضمن بیان اینکه رژیم شاه با اقلیت ها رفتاری بهتر از رفتار با مسلمانان نداشته است می گوید:

« ما مطمئنا نسبت به عقاید دیگران بیشترین احترام را قائل هستیم . پس از سرنگونی دیکتاتوری و استقرار یک رژیم آزاد ، شرایط حیات برای اکثریت مسلمانان و اقلیت های مذهبی بسیار خوب خواهد شد.» (صحیفه امام، ج 4، ص 3)

 در واقع ایشان معتقد است در رژیم پهلوی حتی شهروندان مسلمان نیز از شرایط مطلوب برخوردار نبوده اند چه رسد به اقلیت هایی که درون این نظام زندگی می کرده اند . اما این نوید را پیش از پیروزی انقلاب اسلامی می دهد که شرایط مطلوب حیات برای اقلیت ها در نظام دینی کاملا وجود خواهد داشت . به هر حال در نگاه ایشان تمامی اقلیت های دینی و مذهبی از حقوق طبیعی بهره مندند.

« اسلام بیش از هر دینی و بیش از هر مسلکی به اقلیت های مذهب آزادی داده است، آنان نیز باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه  انسان ها قرار داده است، بهره مند شوند. ما به بهترین وجه از آنها نگهداری می کنیم . در جمهوری اسلامی کمونیست ها نیز در بیان عقاید خود آزادند.» (صحیفه امام، ج 4، ص 336 و 337)

سطوح و لایه های آزادی اقلیت ها در نظریه سیاسی امام خمینی (ره) ،گوناگون است و عرصه های مختلفی را در بر می گیرد از جمله : آزادی انجام مراسم و شعائر عبادی ، آزادی عقیده و اندیشه ، آزادی بیان و حق اظهار نظر ، آزادی سیاسی (حق رای دادن و حق انتخاب شدن به مقامات عمومی و سیاسی) آزادی های شخصی وخصوصی و....[2] باید دید امام خمینی (ره) چه نوع از این آزادی ها را حق اقلیت ها می داند و در کدام موارد آنان را محدود می کند. به عبارت دیگر ضمن مطالعه پاره ای از این آزادی ها روشن خواهد شد که حقوق اقلیت ها در مردم سالاری دینی و نظریه سیاسی امام خمینی (ره) چگونه است و چه نسبتی میان مردم سالاری دینی و حقوق اقلیت ها برقرار است. مفروض پژوهش این است که ایشان حقوق و آزادی های مذکور را حق مسلمانان می داند و در این مقاله بحث می شود که آیا امام خمینی (ره) غیر مسلمانان و اقلیت ها را نیز در این نوع آزادی ها با مسلمانان برابر می داند یا این که قائل به تفصیل شده و محدودیت هایی برای آنان قائل می شود.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اندیشه امام خمینی(ره)

تحقیق درباره امام حسین(ع) و رهبرى بحران از مکه تا کربلا

اختصاصی از فی توو تحقیق درباره امام حسین(ع) و رهبرى بحران از مکه تا کربلا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره امام حسین(ع) و رهبرى بحران از مکه تا کربلا


تحقیق درباره امام حسین(ع) و رهبرى بحران از مکه تا کربلا

فرمت فایل : word  (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد صفحات 98 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

امام حسین(ع) و رهبرى بحران از مکه تا کربلا

 

امام حسین(ع) و رهبرى بحران از مکه تا کربلا

مقدمه

زمینه بحران

تعریف بحران

بحران در زمان حکومت یزید

  1. تهدید هدف‏هاى عالى و حیاتى
  2. محدودیت زمانى
  3. محدودیت شرایط مکانى

حرکت امام به سمت عراق

  1. عواملى که رهبر را با بروز ناگهانى خود غافلگیرمى‏کند.

مشخصات وضعیت بحرانى

امام حسین(ع) و مدیریت بحران

  1. ویژگیهاى رهبر

1-1. قاطعیت

1-2. داشتن هدف روشن

1-3. دین دارى همراه بصیرت

1-4. مشورت در امور

1-5. استقبال از سختى‏ها

1-6. دیندارى همراه با غیرت و حمیّت

  1. ویژگیهاى پیرو

وفادارى

مقاومت

الگوهاى کهن‏سال

الگوى نادمان

راز دار

علاقه‏مند به رهبر

جان نثار

معتقد

شجاع

شهید سیاه و الگویى سفید

  1. استراتژى و سیاست‏هاى مقابله

3-1. تاکتیکهاى نظامى

3-1-1. حفاظت شخصى

3-1-2. گزارشگر اطلاعاتى:

3-1-3. خنثى کردن توطئه ترور:

3-1-4. جمع آورى اطلاعات:

3-1-5. مصادره

3-1-6. جذب نیرو:

3-1-7. تصفیه نیرو:

3-1-8. آرایش اردوگاه:

3-1-9. سازماندهى

3-1-10. ایجاد مانع

3-1-11. مهلت‏خواهى شب عاشورا براى نماز و دعا و تلاوت قرآن

3-1-12.

3-2. روشهاى روانى، تبلیغى

3-2-1. نامشروع دانستن خلافت یزید:

3-2-2. شهود صحنه

3-2-3. ارتباط تشکیلاتى

3-2-4. سنجش افکار:

3-2-5. مشروعیت نهضت:

3-2-6. بهره‏گیرى عاطفى:

3-2-7. اتمام حجّت

3-2-8. آماده سازى

3-2-9. جبران کمیت با کیفیت

3-2-10. تقویت بُعد معنوى

3-2-11. رَجَز

3-2-12. افشاگرى‏هاى اسرا

3-2-13. مجالس یادبود:

3-2-14. فرهنگ گریه و نوحه:

نکات کلیدى مورد استفاده

  1. ویژگیهاى رهبر
  2. ویژگیهاى پیرو
  3. استراتژى و سیاست‏هاى مقابله

3-1. تاکتیکهاى نظامى

3-2. روشهاى روانى، تبلیغى

 



امام حسین(ع) و رهبرى بحران از مکه تا کربلا

 

بحران اختلالى است که از جهت سطح، کل
سیستم و از جهت نوع فیزیکى یا نمادى، سیستم را
تهدید کرده و به مخاطره مى‏اندازد. بحران ممکن
است به دو صورت در جامعه به وجود آید، یکى در
زمانى که کل سیستم از جهت مادى و فیزیکى تحت
تاثیر قرار گرفته و حیات آن به مخاطره افتاده
باشد؛ دیگر آنکه سیستم به جهت مسائل اعتبار و
حیثیت اجتماعى و به طور نمادین دچار بحران
گردیده و به ورطه سقوط کشانده شود. بحران کربلا
از نوع دوم محسوب‏مى‏شود.

در این مقاله توضیح داده شده است که در
مدیریت بحران موفق، سه عامل، نقش تعیین کننده
دارد که در نهضت کربلا به رهبرى امام حسین (ع)
به روشنى نمایان است:

ویژگى‏هاى رهبرى چون قاطعیت، هدف روشن،
عقیده همراه با بصیرت، مشورت در امور و...
ویژگى‏هاى پیرو چون وفادارى، مقاومت، شجاعت
و... استراتژى و سیاسیت‏هاى مقابله چون داشتن
اطلاعات و خنثى کردن توطئه‏ها... نویسنده معتقد
است امام حسین (ع) پس از عدم بیعت با یزید و
حرکت از مدینه به دنبال شرائط مناسبى براى
مبارزه با یزید بود که با توجه به مرکزیت شیعه در
کوفه، پس از اعلام آمادگى مردم، آن حضرت به
سمت عراق حرکت کرد و با درایت و مدیریت خود
این هنر را داشت که مشکل بحران را با موفقیت
پشت سر گذارد و آن را به فرصتى طلایى تبدیل کند
و در جهت اهداف خود به کار گیرد، به گونه‏اى که
زمینه براى دگرگونى در تمامى نسلها و منشاء تمامى
انقلابهاى مردمى‏گردید.

 


|36|




مقدمه

 

در دل هر مشکلى فرصتهاى بزرگتر و عالى‏ترى نهفته است که انسانهاى بزرگ قادرند
مشکلات را به فرصتهاى بزرگ تبدیل نمایند.
[1]

براى خاندان رسول خدا(ص) و شیعیان آن خاندان مظلوم ،روزى مصیبت بارتر و پر
اندوه‏تر از روز عاشوراى امام حسین(ع) و روز شهادت آن بزرگوار و یارانش نبوده و در
تاریخ اسلام ثبت نشده است. در حدیثى از امام زین‏العابدین(ع) نقل شده که فرمود: روزى بر
رسول خدا(ص) سخت‏تر از روز اُحد نبود که عمویش حمزه فرزند عبدالمطلب و شیر
رسول خدا(ص) به شهادت رسید و پس از آن روز موته بود که عموزاده‏اش
جعفرابن‏ابى‏طالب در آن روز کشته شد، آنگاه فرمود:

«و روزى همانند روز حسین(ع) نبود که سى هزار مرد که خود را از این امت مى‏دانستند به
سوى آن حضرت هجوم برده و هر کدام با ریختن خون آن حضرت مى‏خواستند به خدا
نزدیک‏تر شوند، و آن حضرت آنان را به یاد خدا مى‏انداخت ولى اعتنا نکرده تا آنکه آن بزرگوار
را از روى ستم و دشمنى کشتند.»
[2]



زمینه بحران

 

زندگى امام در برهه‏اى از زمان که با ستمگران مواجه بود، با بحرانهاى زیادى رو به رو
شده و تمامى وقایع گواه آنند که او مردى پولادین بود و با تکیه بر نیروى غیبى الهى هیچ‏گاه
تسلیم نشد. روح بزرگ او بسان دریاى ژرفى بود که همه ناگوارى‏ها را در خود جاى مى‏داد و
آنچنان دلش قوى و به فضل پروردگار بستگى داشت که هیچ قدرتى نتوانست در او خللى
ایجاد کند.پیروان راستین اسلام هر کدام به نوبه خود و به مقتضاى شرایط زمان و مکان، در
طول تاریخ، در راه عمل به تکلیف و انجام وظیفه الهى حماسه‏ها آفریده‏اند و ثمرات
گرانبهایى را براى اسلام و مسلمین از خود به یادگار گذاشته‏اند.بررسى تاریخ انبیاى الهى و
پیشوایان معصوم ،این امر را روشن مى‏سازد که سراسر حیات پربرکت آنان، تلاش و
استقامت در راه اداى وظیفه تبلیغ رسالت الهى بوده است. و در این راه، هیچ چیز مانع انجام
وظیفه آنان نگردیده است.

یک بحران ضمن آن‏که حامل جنبه‏هاى مخرب و منفى است ولى از جهات دیگرى
مى‏تواند منشأ اثرات سازنده‏اى باشد و خلاقیت و نوآورى و تلاش‏ها و چالش‏هاى جدید را
ایجاد کند.
[3] با مرگ معاویه و روى کارآمدن یزید بحران به‏وجود آمد،اثبات فسق و فجور و

 


|37|


بى‏بند و بارى و بى‏دینى و کفر یزید نیز براى افراد بى‏غرض نیاز به استدلال زیادى ندارد.
دوران خلافت یزید سه سال و شش ماه بیشتر طول نکشید، ولى در اثر بى‏سیاستى و پاى‏بند
نبودن به مقدّسات اسلام و پرده‏درى، در همین مدت کوتاه سه جنایت هولناک و بى‏سابقه
انجام داد که براى همیشه نه تنها تاریخ بنى‏امیه را ننگین ساخت بلکه تاریخ اسلام را سیاه و
مشوّه کرد. اجمال آنها این گونه بود:

  1. سال اول، شهادت امام حسین(ع) و یارانش و به اسارت بردن فرزندان و خاندان رسول
    خدا و گرداندن آنها در شهرها و قصبات و به شهادت رساندن زنان و کودکان بى گناه ایشان در
    کربلا و کوفه و شام و...
  2. فرستادن لشکرى جرّار براى سرکوبى مردم مدینه و مباح شمرده خون مردم آن شهر که
    بزرگترین جنایتهاى تاریخ را، لشکریان شام در کنار قبر مطهّر رسول خدا(ص) انجام دادند و
    جوى خون در مسجد مدینه به راه انداختند، خانه‏اى را سالم نگذاردند و...
  3. ویران کردن خانه‏هاى مکه و به خاک و خون کشیدن هزاران انسان در آن شهر و در کنار
    خانه خدا و حرم امن الهى و سوزاندن و به منجیق بستن خانه کعبه و ویران کردن قسمت‏هایى
    از آن و...
    [4]

یزید بعد از به حکومت رسیدن سریعاً خواستار بیعت امام حسین(ع) با خود شد. در نقلى
که یعقوبى در تاریخ خود آورد متن نامه یزید به ولید بن عتبه این گونه است:وقتى نامه من به
تو رسید حسین بن على و عبدالله بن زبیر را احضار کن و از آنها بیعت بگیر و اگر بیعت
نکردند گردن آن دو را بزن و سر هر دو را براى من بفرست. امام حسین(ع) مى‏دانستند که
زمان شهادت نزدیک است (یا بیعت و یا جنگ و شهادت) در چنین محیطى ،شخص آزاده و
دیندارى مانند امام حسین(ع) نمى‏تواند دست بیعت به او بدهد. پس شِق دوم یعنى جنگ و
شهادت پیش روى حضرت قرار داشت. ابن اثیر و دیگران از عبداللّه بن عباس و جعفربن
سلیمان ضبعى از امام حسین(ع) روایت کرده‏اند که فرمود: به خدا سوگند مرا رها نخواهند
کرد تا وقتى که قلبم را از درونم بیرون آورند.
[5]

در همان کتاب کامل ابن‏اثیر نقل شده که آن حضرت به عبداللّه بن زبیر که علّت تصمیم او
را از حرکت جویا شد فرمود:

«براستى پدرم براى من حدیث کرد که شهر مکه را بزرگى است که به وسیله او حرمت این شهر
شکسته شود، و من دوست ندارم که آن بزرگ من باشم و به خدا سوگند اگر من دو وجب بیرون

 


|38|

 

مکه کشته شوم بهتر دوست دارم تا یک وجب و هر چه دورتر باشم از مکه و کشته شوم، پیش
من محبوبتر است و به خدا سوگند اگر من در لانه جانورى از این جانوران باشم مرا بیرون آورده
تا آنچه را خواهند نسبت به من انجام دهند.[6]»

در قسمتى دیگر امام فرمود: اگر تعجیل نکنم مرا دستگیر خواهند کرد[7] و بار دیگر فرمود:
بنى‏امیّه مالم را گرفتند، صبر کردم، به آبرویم تعرّض کردند، صبر کردم، خواستند خونم را
بریزند، گریختم.[8]

این نقلها شاهد صدق این گفته است که به هر روى، آنان تصمیم بر قتل او داشتند و امیدى
به زنده بودن، به صورتى که بیعتى صورت نگیرد، نمى‏توانسته وجود داشته باشد. طرف دیگر
قضیه رفتن به سمت عراق است.تا اینجا با قسمت یا روى منفى بحران مواجه هستیم (درد،
رنج، تشنگى، قطعه قطعه‏شدن، آوارگى و.....) روى دیگر بحران ،قسمت مثبت و هنر تبدیل
مشکل به فرصت طلائى است.که سالار شهیدان به نحو شگفت انگیزى بحران را با موفقیت
در جهت اهداف خود به حرکت درآورد و زمینه‏اى براى دگرگونى در تمامى نسلها و منشأ
تمامى انقلابهاى مردمى گردید.

به همین علت است هنگامى که "ابن‏زیاد" به حضرت زینب(س) گفت: دیدى که خدا با
برادرت چه کرد، فرمود: من بجز نیکویى چیزى ندیدم.
[9]

این حادثه مى‏توانست با ماندن حضرت در مکه و شهادت او در آن نقطه مقدس به پایان
برسد که اگر اینچنین مى‏شد اثرات آن نمى‏توانست وسیع و ماندگار باشد و سرمشق رهبران
آتیه قرار گیرد. خط مشى و استراتژى برخورد حضرت با این بحران مى‏تواند راهنماى
رهبران در سوگیریى‏هاى آتى گردد.

عالمان وظیفه‏شناس، در طول تاریخ دین، به مقتضاى عصر خویش براى انجام این مهم
قیام کرده‏اند. اکنون این بار مسؤولیت بر دوش عالمان و دانشمندان زمان ما قرار دارد.



تعریف بحران

 

شاید در برخورد اولیه با موضوع، مفهوم بحران بدیهى انگاشته شود، اما زمانى که در
مسأله بیشتر غور مى‏کنیم در مى‏یابیم که تعریف بحران کار چندان ساده‏اى نیست و
نویسندگان مختلف هر کدام به‏گونه‏اى خاص آن را تعریف و توصیف کرده‏اند.

هرمان (Herman,1963) بحران را حادثه‏اى مى‏داند که موجب سردرگمى و حیرت افراد
شده، قدرت واکنش منطقى و مؤثر را از آنان سلب کرده، و تحقق اهداف آنان را به مخاطره

 


|39|


انداخته است.

پرو (Perrow,1984) قبل از پرداختن به تعریف بحران، حادثه یا رویداد جزیى را تعریف
کرده و آن را اختلال در یک جزء یا واحد از یک سیستم بزرگ مى‏داند، که کارکرد کل سیستم با
این حادثه مورد تهدید واقع نمى‏شود و با اصلاح و رفع نقص از آن جزء، سیستم به کار خود
ادامه مى‏دهد. اما بحران اختلالى عمده است که کل سیستم را از کار باز داشته و جامعه را با
اشکالات عمده رو به رو مى‏سازد و حیات آن را به مخاطره مى‏اندازد.

هابرماس (Habermas,1973) رویدادهاى مشکل‏آفرین و بحران را در دو سطح فیزیکى
یا ملموس و اجتماعى و نمادین مورد مطالعه قرار مى‏دهد. با تلفیق نظریات این دو عالم
مى‏توان نتیجه گرفت که بحران اختلالى است که از جهت سطح کل سیستم و از جهت نوع
فیزیکى یا نمادى، سیستم را تهدید کرده و به مخاطره مى‏اندازد.

بدین ترتیب بحران ممکن است به دو صورت در جامعه به وجود آید؛ یکى بحران در
زمانى که کل سیستم از جهت مادى و فیزیکى تحت تأثیر قرار گرفته و حیات آن به مخاطره
افتاده است و دوم آنکه سیستم به جهت مسائل اعتبار و حیثیت اجتماعى و بطور نمادین دچار
بحران گردیده، و به ورطه سقوط کشانیده شده است. بحران بقاى جامعه و مشروعیت آن را
متزلزل ساخته و موجب محو یا تغییرات بنیادى در آن مى‏گردد.
[10] که بحران کربلا از نوع
دوم‏بود.

مطالعه قیام حضرت سید الشهدا(ع) به خوبى نشان مى‏دهد که عنصر اصلى این قیام
مقدس، امر به معروف و نهى از منکر است و حضرت نیز در مناسبت‏هاى مختلف به این دو
فریضه مهم، تصریح مى‏کرد. آن بزرگوار قبل از خروج از مدینه، علت قیام خویش را این
گونه بیان فرمود:

«إنّى لَم أخرُج أشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً و إنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الإِصلاحِ فی اُمَّةِ
جَدّى(ص)؛

من از روى خودخواهى، خوش گذرانى، فساد و ستمگرى قیام نکردم، بلکه براى اصلاح امت
جدّم به پا خاسته‏ام».
[11]

در حالى که بنى‏امیه این گونه وانمود مى‏کردند که آن بزرگوار بر خلیفه وقت و به ضرر
اسلام خروج کرده است، امام حسین(ع) با این سخن روشن، هرگونه فساد، ستمگرى و
خودخواهى را نفى مى‏نماید و در عوض، تأکید مى‏نماید که حرکت و قیام او یک حرکت

 


|40|


اصلاحى بر محوریت سیره و سخن پیامبر اکرم(ص) مى‏باشد. و نیز فرمود: هدف من امر به
معروف و نهى از منکر و حرکت بر اساس سیره جدّم رسول خدا(ص) و پدرم على بن
ابى‏طالب(ع) است.

مینتزبرگ (MINTZBERG) و همکارانش بحران را «وقوع ناگهانى و غیرمنتظره حادثه
و یا اتفاقى که توجه فورى و فوتى به آن، براى اخذ تصمیمى فورى، ضرورى
است»،مى‏دانند
[12].

ایگور آنسف (ANSOFF) بحران را به «تغییر و تحولاتى که بقا و حیات جامعه را به
مخاطره انداخته و جامعه باید براى رهایى از نابودى و اضمحلال تلاشى فوق‏العاده نماید»،
تعریف مى‏کند.
[13]

رهبر معظم انقلاب اسلامى در این باره مى‏فرمایند:

اگر به تحلیل ظاهرى قضیه نگاه کنیم، این قیام، قیام علیه حکومت فاسد و ضد مردمى
یزید است؛ اما در باطن، قیامى براى ارزش‏هاى اسلامى و براى معرفت و براى ایمان و براى
عزّت است؛ براى این است که مردم از فساد و زبونى و پستى و جهالت نجات پیدا کنند؛ لذا
ابتدا که از مدینه خارج شد، در پیام به برادرش محمّد بن حنفیه - و در واقع در پیام به تاریخ -
این طور گفت: «إنىّ لم أخرُج أشِراً ولا بَطراً ولا مُفسِداً ولا ظالما»؛ من با تکبر، با غرور، از روى
فخر فروشى، از روى میل به قدرت و تشنه قدرت بودن قیام نکردم؛ «إنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ
الإصلاحِ فى اُمّةِ جَدّى» مى‏بینم که اوضاع در میان امّت پیامبر دگرگون شده است؛ حرکت،
حرکت غلطى است، حرکت به سمت انحطاط است، در ضد جهتى است که اسلام
مى‏خواست و پیامبر آورده بود؛ قیام کردم براى اینکه با اینها مبارزه کنم.
[*]

گروه دیگر از محققان معتقدند که بحران ممکن است «در اثر وقوع حادثه‏اى غیرمنتظره و
یا بى‏توجهى تدریجى به مسائل که باعث سراشیبى سقوط قرار گرفتن جامعه شده و تنها با
توجه فورى و اقدامات سریع و اضطرارى مى‏توان آن را نجات داد»، باشد. در همین راستا در
تعریف دیگرى از بحران مى‏گویند: «واقعه پیش‏بینى نشده که به دلیل اضطرار و فوریت آن،
باید مورد توجه قرار گیرد، زیرا عدم توجه و رسیدگى بلافاصله به آن، به وخیم‏تر شدن
اوضاع مى‏افزاید. بدین ترتیب، روال عادى کار در جامعه متوقف و یا مختل مى‏شود و

 

[*]. از سخنان معظم له در ایام محرم سال 1378 و 1379.

 


|41|


رسیدگى به بحران، بر سایر مسائل در جامعه اولویت پیدا مى‏کند».[14]

با توجه به چهار تعریف اخیر مى‏توان «بحران» را از دیدگاه مدیریتى چنین تعریف‏کرد که:

«وقوع ناگهانى پیش‏بینى نشده و یا غیرقابل پیش‏بینى و یا وقوع پیش‏بینى شده ولى غیرقابل
پیش‏گیرى که باعث به مخاطره افتادن هستى کل جامعه شود، بدین سبب تصمیم و اقدام
عاجل مدیران را براى نجات جامعه از سقوط، نیاز داشته باشد.»

در مدیریت موضوع بحران به صورتى محدود بررسى گردیده و برخى از علماى این
رشته بحران را از جهت آثار و تبعات آن مورد مداقه قرار داده و با افزایش کنترل به
چاره‏اندیشى پرداخته‏اند(
Hermann,1963). از این‏رو در بعضى از متون مدیریت مقابله با
بحران با مدیریت ایمنى و حفاظت در برابر سوانح کارى یکى انگاشته شده است. در حالى که
بحران را باید در سطحى وسیع‏تر بررسى کرد و آن را از جهت و جوانب مختلف مورد
ملاحظه قرار داد. یک بحران ضمن آن‏که حامل جنبه‏هاى مخرب و منفى است ولى از جهات
دیگرى مى‏تواند منشأ اثرات سازنده‏اى باشد و خلاقیت و نوآورى و تلاش‏ها و چالش‏هاى
جدید را ایجاد کند.
[15]



بحران در زمان حکومت یزید

 

معاویه با تمام ترفندهاى تبلیغاتى و نیرنگها و فشارها نتوانست از امام حسین(ع) براى
ولیعهدى یزید بیعت بگیرد، و پیوسته نگران مخالفت و قیام آن حضرت بود.

امام(ع) نیز با آنکه با خلافت معاویه و اعمال ننگین و جنایت‏بار او به سختى مخالف بود و
در نامه‏هاى مختلف و سخنرانى‏هاى خود پیوسته بیدادگریها و اعمال خلاف اسلام معاویه را
به خود مسلمانان گوشزد مى‏کرد، اما روى مصالحى که احیاناً اشاره به برخى از آنها مى‏کرد و
به دوستان و شیعیان خود تذکر مى‏داد قیام مسلحانه را در آن روزگار(شناخت شرایط) به
صلاح اسلام و مسلمین نمى‏دانست و پیوسته در پاسخ نامه‏هایى که به آن حضرت مى‏نوشتند
یا حضوراً در خواست قیام مى‏کردند مى‏فرمود:

«تا معاویه زنده است من چنین کارى را مصلحت نمى‏دانم و شما نیز در خانه‏هاى خود باشید و
منتظر فرصت باشید تا هر وقت مرگ معاویه فرا رسید در این باره تصمیم خواهیم گرفت.»
[16]

با مرگ معاویه امام حسین(ع) با مسئله رو به رو نبودند ،بلکه با بحران رو به رو بودند.
حضرت مى‏فرمایند:

«إنّ القَومَ لا یَترُکونی و إن أصابونی و إن لَم یُصیبونی فَلا یَزالونَ حَتّى‏ أُبایِعَ وأنا کارِهٌ أو یَقتُلونى؛


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره امام حسین(ع) و رهبرى بحران از مکه تا کربلا

زندگینامه امام رضا (ع)

اختصاصی از فی توو زندگینامه امام رضا (ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زندگینامه امام رضا (ع)


زندگینامه امام رضا (ع)

دانلود تحقیق زندگینامه امام رضا (ع)

نوع فایل Word دانلود انواع تحقیق

تعداد صفحات : 20

فهرست محتوا 

زادگاه
کنیه ها
لقبها
مشهورترین لقب
مادر امام
زاد روز
روز شهادت
فرزندان
زندگى و شخصیت امامان شیعه
حیات اجتماعی امام رضا علیه السلام
شخصیت سیاسی امام
شخصیت علمى امام
کمک به شاعران


دانلود با لینک مستقیم


زندگینامه امام رضا (ع)

دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى


دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

 

مشخصات این فایل
عنوان: امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 14

این مقاله درمورد امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى می خوانید :

3- توان گسست از حافظه جمعى سنت
تجدد اسلامى که با امام خمینى(ره) طرح شده است، در صورتى مى‏توانست و مى‏تواند توفیق تداوم یابد که «بتواند» با فاصله گرفتن از حافظه جمعى (collective Memory) حاکم بر حوزه‏هاى فکر دینى از ناحیه سنت، به شالوده‏شکنى آن حافظه سنتى بپردازد. و قادر باشد که به جاى حافظه جمعى حاکم بر نهادهاى مذهبى، اندیشه خود، یا هویت فکر سیاسى جدیدالظهور را چونان معیار مشروعیت دینى جایگزین نماید.
سنت‏سیاسى ما، به هر حال، واجد یک حافظه جمعى ویژه است که جریان‏هاى مختلف فکر سیاسى را در خود ادغام نموده و با هویت کلى خاصى که دارد، حوزه‏هاى دینى را نیز تحت‏شعاع خود قرار داده و مى‏دهد. صورت‏بندى معینى از اندیشه درباره دین و سیاست ارائه مى‏دهد. این سنت، به همراه حافظه‏اى که ایجاد کرده است‏یک فرایند اجتماعى فعال بوده و هست که بطور مداوم به باز تولید گذشته پرداخته و در تلاش مستمر به تفسیر و بازپرداخت هویت‏سنتى اقدام مى‏کند. سنت، به دلیل همین ویژگى ارزشى، غیریت‏ساز و محدود کننده است که تجدد اسلامى ایجاد شده توسط حضرت امام را با موانع بزرگى از درون سنت دینى و حوزه‏هاى علمیه مواجه مى‏کرد.
حافظه جمعى سنت اگر با تلاش شالوده شکنانه و نقادى بنیانگذاران فکر جدید همراه نباشد، کوشش براى تعیین ویژگى‏ها، عناصر، و به طور کلى هویت تجدد اسلامى نیز، بویژه در قلمرو امر سیاسى - اجتماعى، بسیار دشوار خواهد بود. حضرت امام(ره) به روشنى مى‏دید که تثبیت هویت جدید اسلامى تنها از طریق پنهان کردن و انکار تدریجى احتمالات معنایى مکنون در سنت قابل تحقق است. وى به همین لحاظ، تفکر سنتى جدایى دین از سیاست در حوزه‏هاى علمیه را، سنتى هرچند پایدار، اما اندیشه‏اى انحرافى و نامرتبط با روح اسلام معرفى مى‏کند و مى‏نویسد:
«وقتى شعار جدایى دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردى و عبادى شد و قهرا فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید». (15) فقره فوق، معناى مهمى از دیدگاه «تحلیل گفتمانى‏» دارد. بیان امام حکایت از سلطه بلامنازع حافظه جمعى سنت‏بر آحاد متفکران و اندیشمندان دین پژوه دارد. «تا جایى که دخالت در سیاست دون شان فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه مى‏آورد.» (16) حضرت امام با اشاره به سلطه این سنت (جدایى دین و سیاست) و حافظه جمعى برخاسته از آن، اضافه مى‏کند که; «این از مسایل رایج‏حوزه‏ها بود که هر کس کج راه مى‏رفت متدین‏تر بود. یادگرفتن زبان خارجى کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک به شمار مى‏رفت‏».خ(17)
به هر حال، چنان‏که تلاش‏هاى امام(ره) نشان مى‏دهد، ظهور هویت جدید نتیجه همین انکار و ابرام‏هاى متوالى در مواجهه با سنت است. همین انکار و ابرام‏هاى متوالى است که موجبات تمایزها و مرزگذارى‏هاى ممتد را بین سنت‏گرایى اسلامى از یک سو، و تجدد اسلامى از سوى دیگر فراهم مى‏کند. امام(ره) با اصرار فراوان در ادامه پیام خود مى‏افزاید:
«البته هنوز حوزه‏ها به هر دو تفکر آمیخته‏اند و باید مراقب بود که تفکر جدایى دین از سیاست از لایه‏هاى تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند». (18)
بدین ترتیب، حضرت امام(ره) کوشش مى‏کند فهم جدیدى از نصوص و اندیشه دینى، در حوزه سیاست و اجتماع عرضه نماید که بسط منطقى و سلطه اجتماعى آن، لاجرم، اندیشه‏ها و تفسیرهاى سنتى از اسلام و سیاست را به حاشیه رانده و پنهان مى‏کند. و بر بیگانه سازى و نفى فهم سنتى از مجموعه حوزه‏ها و تحقیقات دین شناسانه مى‏پردازد.

4- نفى گذشته گرایى و مرجعیت مطلق متقدمان
یکى دیگر از خصایص تجددگرایى اسلامى، نفى تقلید از آراء اجتهادى گذشتگان است. اندیشه سنتى روش‏شناسى خاصى دارد. این اندیشه، اعتقاد به برترى و مرجعیت متقدمان را اصل بنیادین تفکر و زندگى قرار مى‏دهد، و بر مبناى این اصل، فضل تقدم پیشینیان را دلیل بر تقدم فضل آنان تلقى مى‏کند که به ضرورت، بهتر از متاخرین و طبعا انسان‏هاى امروز مى‏فهمیده‏اند.
این برداشت از سنت، و مرجعیت مجتهدان و اجتهادات متقدم، آرمان خود را در نظریه‏ها و متون گذشته مى‏بیند و اصرار مى‏کند که هرگونه احیاء و تذکرى جز از مجراى بازگشت‏به اعلام الاولین ممکن نیست. اما حضرت امام(ره)، ضمن احترام به گذشتگان و تاکید بر حفظ طریقه مشایخ معظم که حافظان فقه سنتى چونان ارث سلف صالح بودند، بر شرایط جدید زندگى و تبعا اجتهاد مناسب زمان و مکان تاکید مى‏کند. بنیانگذار جمهورى اسلامى در وصیت نامه الهى - سیاسى خویش که در بهمن 1361 نگاشته شده، با اشاره به اهمیت فقه سنتى مى‏نویسد:
«و لازم است علماء و مدرسین محترم نگذارند... حوزه‏هاى فقهى و اصولى از طریقه مشایخ معظم که تنها راه براى حفظ فقه اسلامى است منحرف شوند... و فقه سنتى که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست‏شدن ارکان تحقیق و تدقیق است محفوظ گردد و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد.» (19)
حضرت امام (ره) در نامه‏اى به تاریخ آبان‏1367 مى‏نویسند:
«مهم شناخت درست‏حکومت و جامعه است که بر اساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزى کند... و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها کافى نمى‏باشد.» (20)
عبارت فوق آشکارا مرزبندى‏ها و فاصله جویى امام نسبت‏به «مرجعیت مطلق متقدمان‏» در قلمرو فکر دینى را نشان مى‏دهد. سرانجام حضرت امام در اسفند 1368 ضمن تاکید بر فقه سنتى و اجتهاد جواهرى، تبیین دقیق‏ترى از ملاک‏هاى مرزبندى با گذشتگان ارائه مى‏کند. وى توضیح مى‏دهد که «مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد... زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند». (21)
بدین سان، حضرت امام با تکیه بر «نسبت احکام اجتهادى با زمان و مکان‏» مقدمات نظرى نفى هرگونه گذشته گرایى، و تقلید و مرجعیت متقدمان را تدارک مى‏کند. زمان و مکان موجب ظهور روابط ویژه‏اى در سیاست و اجتماع و اقتصاد هر نظام حکومتى مى‏شوند. و بدین لحاظ که این گونه روابط حاکم بر زندگى خصایص منحصر به فرد و بعضا قیاس‏ناپذیر دارند، و از طرف دیگر نیز احکام اجتهادى مبتنى بر این روابط ...مى باشند، لاجرم باید به قیاس ناپذیرى ذاتى و غیرقابل تقلید و تعمیم بودن احکام اجتهادى حکم نمود. نتیجه این نگرش، ظهور عقلانیت جدید اسلامى است که بیش از آنکه گذشته گرا باشد، ناظر به مسائل و مصالح حال و آینده است. بیش از آنکه ناظر به ثبات و سکون باشد، روى مفاهیم تغییر و تحول در حکمت عملى تاکید مى‏نماید.
.....

بخشی از فهرست مطالب مقاله امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

مختصات تجدد اسلامى
آزادى اسلامى
2 - تقدم مردم و جامعه بر دولت
3- توان گسست از حافظه جمعى سنت
4- نفى گذشته گرایى و مرجعیت مطلق متقدمان
5- ظهور مفهوم جدیدى از دولت اسلامى
پى نوشت‏ها:

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى