فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى


دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

 

مشخصات این فایل
عنوان: امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 14

این مقاله درمورد امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى می خوانید :

3- توان گسست از حافظه جمعى سنت
تجدد اسلامى که با امام خمینى(ره) طرح شده است، در صورتى مى‏توانست و مى‏تواند توفیق تداوم یابد که «بتواند» با فاصله گرفتن از حافظه جمعى (collective Memory) حاکم بر حوزه‏هاى فکر دینى از ناحیه سنت، به شالوده‏شکنى آن حافظه سنتى بپردازد. و قادر باشد که به جاى حافظه جمعى حاکم بر نهادهاى مذهبى، اندیشه خود، یا هویت فکر سیاسى جدیدالظهور را چونان معیار مشروعیت دینى جایگزین نماید.
سنت‏سیاسى ما، به هر حال، واجد یک حافظه جمعى ویژه است که جریان‏هاى مختلف فکر سیاسى را در خود ادغام نموده و با هویت کلى خاصى که دارد، حوزه‏هاى دینى را نیز تحت‏شعاع خود قرار داده و مى‏دهد. صورت‏بندى معینى از اندیشه درباره دین و سیاست ارائه مى‏دهد. این سنت، به همراه حافظه‏اى که ایجاد کرده است‏یک فرایند اجتماعى فعال بوده و هست که بطور مداوم به باز تولید گذشته پرداخته و در تلاش مستمر به تفسیر و بازپرداخت هویت‏سنتى اقدام مى‏کند. سنت، به دلیل همین ویژگى ارزشى، غیریت‏ساز و محدود کننده است که تجدد اسلامى ایجاد شده توسط حضرت امام را با موانع بزرگى از درون سنت دینى و حوزه‏هاى علمیه مواجه مى‏کرد.
حافظه جمعى سنت اگر با تلاش شالوده شکنانه و نقادى بنیانگذاران فکر جدید همراه نباشد، کوشش براى تعیین ویژگى‏ها، عناصر، و به طور کلى هویت تجدد اسلامى نیز، بویژه در قلمرو امر سیاسى - اجتماعى، بسیار دشوار خواهد بود. حضرت امام(ره) به روشنى مى‏دید که تثبیت هویت جدید اسلامى تنها از طریق پنهان کردن و انکار تدریجى احتمالات معنایى مکنون در سنت قابل تحقق است. وى به همین لحاظ، تفکر سنتى جدایى دین از سیاست در حوزه‏هاى علمیه را، سنتى هرچند پایدار، اما اندیشه‏اى انحرافى و نامرتبط با روح اسلام معرفى مى‏کند و مى‏نویسد:
«وقتى شعار جدایى دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردى و عبادى شد و قهرا فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید». (15) فقره فوق، معناى مهمى از دیدگاه «تحلیل گفتمانى‏» دارد. بیان امام حکایت از سلطه بلامنازع حافظه جمعى سنت‏بر آحاد متفکران و اندیشمندان دین پژوه دارد. «تا جایى که دخالت در سیاست دون شان فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه مى‏آورد.» (16) حضرت امام با اشاره به سلطه این سنت (جدایى دین و سیاست) و حافظه جمعى برخاسته از آن، اضافه مى‏کند که; «این از مسایل رایج‏حوزه‏ها بود که هر کس کج راه مى‏رفت متدین‏تر بود. یادگرفتن زبان خارجى کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک به شمار مى‏رفت‏».خ(17)
به هر حال، چنان‏که تلاش‏هاى امام(ره) نشان مى‏دهد، ظهور هویت جدید نتیجه همین انکار و ابرام‏هاى متوالى در مواجهه با سنت است. همین انکار و ابرام‏هاى متوالى است که موجبات تمایزها و مرزگذارى‏هاى ممتد را بین سنت‏گرایى اسلامى از یک سو، و تجدد اسلامى از سوى دیگر فراهم مى‏کند. امام(ره) با اصرار فراوان در ادامه پیام خود مى‏افزاید:
«البته هنوز حوزه‏ها به هر دو تفکر آمیخته‏اند و باید مراقب بود که تفکر جدایى دین از سیاست از لایه‏هاى تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند». (18)
بدین ترتیب، حضرت امام(ره) کوشش مى‏کند فهم جدیدى از نصوص و اندیشه دینى، در حوزه سیاست و اجتماع عرضه نماید که بسط منطقى و سلطه اجتماعى آن، لاجرم، اندیشه‏ها و تفسیرهاى سنتى از اسلام و سیاست را به حاشیه رانده و پنهان مى‏کند. و بر بیگانه سازى و نفى فهم سنتى از مجموعه حوزه‏ها و تحقیقات دین شناسانه مى‏پردازد.

4- نفى گذشته گرایى و مرجعیت مطلق متقدمان
یکى دیگر از خصایص تجددگرایى اسلامى، نفى تقلید از آراء اجتهادى گذشتگان است. اندیشه سنتى روش‏شناسى خاصى دارد. این اندیشه، اعتقاد به برترى و مرجعیت متقدمان را اصل بنیادین تفکر و زندگى قرار مى‏دهد، و بر مبناى این اصل، فضل تقدم پیشینیان را دلیل بر تقدم فضل آنان تلقى مى‏کند که به ضرورت، بهتر از متاخرین و طبعا انسان‏هاى امروز مى‏فهمیده‏اند.
این برداشت از سنت، و مرجعیت مجتهدان و اجتهادات متقدم، آرمان خود را در نظریه‏ها و متون گذشته مى‏بیند و اصرار مى‏کند که هرگونه احیاء و تذکرى جز از مجراى بازگشت‏به اعلام الاولین ممکن نیست. اما حضرت امام(ره)، ضمن احترام به گذشتگان و تاکید بر حفظ طریقه مشایخ معظم که حافظان فقه سنتى چونان ارث سلف صالح بودند، بر شرایط جدید زندگى و تبعا اجتهاد مناسب زمان و مکان تاکید مى‏کند. بنیانگذار جمهورى اسلامى در وصیت نامه الهى - سیاسى خویش که در بهمن 1361 نگاشته شده، با اشاره به اهمیت فقه سنتى مى‏نویسد:
«و لازم است علماء و مدرسین محترم نگذارند... حوزه‏هاى فقهى و اصولى از طریقه مشایخ معظم که تنها راه براى حفظ فقه اسلامى است منحرف شوند... و فقه سنتى که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست‏شدن ارکان تحقیق و تدقیق است محفوظ گردد و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد.» (19)
حضرت امام (ره) در نامه‏اى به تاریخ آبان‏1367 مى‏نویسند:
«مهم شناخت درست‏حکومت و جامعه است که بر اساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزى کند... و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها کافى نمى‏باشد.» (20)
عبارت فوق آشکارا مرزبندى‏ها و فاصله جویى امام نسبت‏به «مرجعیت مطلق متقدمان‏» در قلمرو فکر دینى را نشان مى‏دهد. سرانجام حضرت امام در اسفند 1368 ضمن تاکید بر فقه سنتى و اجتهاد جواهرى، تبیین دقیق‏ترى از ملاک‏هاى مرزبندى با گذشتگان ارائه مى‏کند. وى توضیح مى‏دهد که «مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد... زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند». (21)
بدین سان، حضرت امام با تکیه بر «نسبت احکام اجتهادى با زمان و مکان‏» مقدمات نظرى نفى هرگونه گذشته گرایى، و تقلید و مرجعیت متقدمان را تدارک مى‏کند. زمان و مکان موجب ظهور روابط ویژه‏اى در سیاست و اجتماع و اقتصاد هر نظام حکومتى مى‏شوند. و بدین لحاظ که این گونه روابط حاکم بر زندگى خصایص منحصر به فرد و بعضا قیاس‏ناپذیر دارند، و از طرف دیگر نیز احکام اجتهادى مبتنى بر این روابط ...مى باشند، لاجرم باید به قیاس ناپذیرى ذاتى و غیرقابل تقلید و تعمیم بودن احکام اجتهادى حکم نمود. نتیجه این نگرش، ظهور عقلانیت جدید اسلامى است که بیش از آنکه گذشته گرا باشد، ناظر به مسائل و مصالح حال و آینده است. بیش از آنکه ناظر به ثبات و سکون باشد، روى مفاهیم تغییر و تحول در حکمت عملى تاکید مى‏نماید.
.....

بخشی از فهرست مطالب مقاله امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

مختصات تجدد اسلامى
آزادى اسلامى
2 - تقدم مردم و جامعه بر دولت
3- توان گسست از حافظه جمعى سنت
4- نفى گذشته گرایى و مرجعیت مطلق متقدمان
5- ظهور مفهوم جدیدى از دولت اسلامى
پى نوشت‏ها:

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

دانلود تحقیق شیعه و تجدد خواهی

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق شیعه و تجدد خواهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق شیعه و تجدد خواهی


دانلود تحقیق شیعه و تجدد خواهی

 

مشخصات این فایل
عنوان: شیعه و تجدد خواهی
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 15

این مقاله درمورد شیعه و تجدد خواهی می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله شیعه و تجدد خواهی می خوانید :

3- توان گسست از حافظه جمعی سنت
تجدد اسلامی که با امام خمینی(ره) طرح شده است، در صورتی می‏توانست و می‏تواند توفیق تداوم یابد که «بتواند» با فاصله گرفتن از حافظه جمعی (collective Memory) حاکم بر حوزه‏های فکر دینی از ناحیه سنت، به شالوده‏شکنی آن حافظه سنتی بپردازد. و قادر باشد که به جای حافظه جمعی حاکم بر نهادهای مذهبی، اندیشه خود، یا هویت فکر سیاسی جدیدالظهور را چونان معیار مشروعیت دینی جایگزین نماید.
سنت‏سیاسی ما، به هر حال، واجد یک حافظه جمعی ویژه است که جریان‏های مختلف فکر سیاسی را در خود ادغام نموده و با هویت کلی خاصی که دارد، حوزه‏های دینی را نیز تحت‏شعاع خود قرار داده و می‏دهد. صورت‏بندی معینی از اندیشه درباره دین و سیاست ارائه می‏دهد. این سنت، به همراه حافظه‏ای که ایجاد کرده است‏یک فرایند اجتماعی فعال بوده و هست که بطور مداوم به باز تولید گذشته پرداخته و در تلاش مستمر به تفسیر و بازپرداخت هویت‏سنتی اقدام می‏کند. سنت، به دلیل همین ویژگی ارزشی، غیریت‏ساز و محدود کننده است که تجدد اسلامی ایجاد شده توسط حضرت امام را با موانع بزرگی از درون سنت دینی و حوزه‏های علمیه مواجه می‏کرد.
حافظه جمعی سنت اگر با تلاش شالوده شکنانه و نقادی بنیانگذاران فکر جدید همراه نباشد، کوشش برای تعیین ویژگی‏ها، عناصر، و به طور کلی هویت تجدد اسلامی نیز، بویژه در قلمرو امر سیاسی - اجتماعی، بسیار دشوار خواهد بود. حضرت امام(ره) به روشنی می‏دید که تثبیت هویت جدید اسلامی تنها از طریق پنهان کردن و انکار تدریجی احتمالات معنایی مکنون در سنت قابل تحقق است. وی به همین لحاظ، تفکر سنتی جدایی دین از سیاست در حوزه‏های علمیه را، سنتی هرچند پایدار، اما اندیشه‏ای انحرافی و نامرتبط با روح اسلام معرفی می‏کند و می‏نویسد:
«وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردی و عبادی شد و قهرا فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید». (15) فقره فوق، معنای مهمی از دیدگاه «تحلیل گفتمانی‏» دارد. بیان امام حکایت از سلطه بلامنازع حافظه جمعی سنت‏بر آحاد متفکران و اندیشمندان دین پژوه دارد. «تا جایی که دخالت در سیاست دون شان فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را به همراه می‏آورد.» (16) حضرت امام با اشاره به سلطه این سنت (جدایی دین و سیاست) و حافظه جمعی برخاسته از آن، اضافه می‏کند که; «این از مسایل رایج‏حوزه‏ها بود که هر کس کج راه می‏رفت متدین‏تر بود. یادگرفتن زبان خارجی کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک به شمار می‏رفت‏».خ(17)
به هر حال، چنان‏که تلاش‏های امام(ره) نشان می‏دهد، ظهور هویت جدید نتیجه همین انکار و ابرام‏های متوالی در مواجهه با سنت است. همین انکار و ابرام‏های متوالی است که موجبات تمایزها و مرزگذاری‏های ممتد را بین سنت‏گرایی اسلامی از یک سو، و تجدد اسلامی از سوی دیگر فراهم می‏کند. امام(ره) با اصرار فراوان در ادامه پیام خود می‏افزاید:
«البته هنوز حوزه‏ها به هر دو تفکر آمیخته‏اند و باید مراقب بود که تفکر جدایی دین از سیاست از لایه‏های تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند». (18)
بدین ترتیب، حضرت امام(ره) کوشش می‏کند فهم جدیدی از نصوص و اندیشه دینی، در حوزه سیاست و اجتماع عرضه نماید که بسط منطقی و سلطه اجتماعی آن، لاجرم، اندیشه‏ها و تفسیرهای سنتی از اسلام و سیاست را به حاشیه رانده و پنهان می‏کند. و بر بیگانه سازی و نفی فهم سنتی از مجموعه حوزه‏ها و تحقیقات دین شناسانه می‏پردازد.

4- نفی گذشته گرایی و مرجعیت مطلق متقدمان
یکی دیگر از خصایص تجددگرایی اسلامی، نفی تقلید از آراء اجتهادی گذشتگان است. اندیشه سنتی روش‏شناسی خاصی دارد. این اندیشه، اعتقاد به برتری و مرجعیت متقدمان را اصل بنیادین تفکر و زندگی قرار می‏دهد، و بر مبنای این اصل، فضل تقدم پیشینیان را دلیل بر تقدم فضل آنان تلقی می‏کند که به ضرورت، بهتر از متاخرین و طبعا انسان‏های امروز می‏فهمیده‏اند.
این برداشت از سنت، و مرجعیت مجتهدان و اجتهادات متقدم، آرمان خود را در نظریه‏ها و متون گذشته می‏بیند و اصرار می‏کند که هرگونه احیاء و تذکری جز از مجرای بازگشت‏به اعلام الاولین ممکن نیست. اما حضرت امام(ره)، ضمن احترام به گذشتگان و تاکید بر حفظ طریقه مشایخ معظم که حافظان فقه سنتی چونان ارث سلف صالح بودند، بر شرایط جدید زندگی و تبعا اجتهاد مناسب زمان و مکان تاکید می‏کند. بنیانگذار جمهوری اسلامی در وصیت نامه الهی - سیاسی خویش که در بهمن 1361 نگاشته شده، با اشاره به اهمیت فقه سنتی می‏نویسد:
«و لازم است علماء و مدرسین محترم نگذارند... حوزه‏های فقهی و اصولی از طریقه مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند... و فقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست‏شدن ارکان تحقیق و تدقیق است محفوظ گردد و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد.» (19)
حضرت امام (ره) در نامه‏ای به تاریخ آبان‏1367 می‏نویسند:
«مهم شناخت درست‏حکومت و جامعه است که بر اساس آن نظام اسلامی بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزی کند... و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها کافی نمی‏باشد.» (20)
عبارت فوق آشکارا مرزبندی‏ها و فاصله جویی امام نسبت‏به «مرجعیت مطلق متقدمان‏» در قلمرو فکر دینی را نشان می‏دهد. سرانجام حضرت امام در اسفند 1368 ضمن تاکید بر فقه سنتی و اجتهاد جواهری، تبیین دقیق‏تری از ملاک‏های مرزبندی با گذشتگان ارائه می‏کند. وی توضیح می‏دهد که «مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد... زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند». (21)
بدین سان، حضرت امام با تکیه بر «نسبت احکام اجتهادی با زمان و مکان‏» مقدمات نظری نفی هرگونه گذشته گرایی، و تقلید و مرجعیت متقدمان را تدارک می‏کند. زمان و مکان موجب ظهور روابط ویژه‏ای در سیاست و اجتماع و اقتصاد هر نظام حکومتی می‏شوند. و بدین لحاظ که این گونه روابط حاکم بر زندگی خصایص منحصر به فرد و بعضا قیاس‏ناپذیر دارند، و از طرف دیگر نیز احکام اجتهادی مبتنی بر این روابط ...می باشند، لاجرم باید به قیاس ناپذیری ذاتی و غیرقابل تقلید و تعمیم بودن احکام اجتهادی حکم نمود. نتیجه این نگرش، ظهور عقلانیت جدید اسلامی است که بیش از آنکه گذشته گرا باشد، ناظر به مسائل و مصالح حال و آینده است. بیش از آنکه ناظر به ثبات و سکون باشد، روی مفاهیم تغییر و تحول در حکمت عملی تاکید می‏نماید.
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله شیعه و تجدد خواهی

مقدمه    1
امام خمینی (ره) گفتمان تجدد اسلامی    1
مختصات تجدد اسلامی    1
    1-  آزادی اسلامی    2
    2-  تقدم مردم و جامعه بر دولت    4
    3-  توان گسست از حافظه جمعی سنت    5
    4-  نفی گذشته گرایی و مرجعیت مطلق متقدمان    6
    5-  ظهور مفهوم جدیدی از دولت اسلامی    8
منابع و پی نوشتها     10

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق شیعه و تجدد خواهی

دانلودمقاله شیعه و تجدد خواهی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله شیعه و تجدد خواهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


مقدمه
برای بررسی شیعه و مقوله تجدد، گفته ها ونوشته های رهبر کبیر انقلاب از تمام منابع افضل تر و روشن تر می باشد. در همین راستا برای تدوین و تنظیم این تحقیق از گفته های امام خمینی (ره) بهره برده شده است، تا بحث به روشنی تبیین گردد.

 

امام خمینی(ره) گفتمان تجدد اسلامی
گسست از سنت اقتدار و طرحی برای تاسیس نظم جدید بر بنیاد آموزه‏های دین، ویژگی عمده تجدد اسلامی در حوزه فکر سیاسی است، و هر پژوهنده تاریخ اندیشه در تمدن اسلامی، چنین تجدید بنایی را در سیمای نظام «جمهوری اسلامی‏» چونان نتیجه پیکار الهی - سیاسی امام خمینی (ره) ملاحظه می‏کند.
روشن است که سرچشمه‏های سنت‏ستیزی و نوگرایی اسلامی و مکنون در بنیاد نظام جدید بگونه‏ای است که هرگز نمی‏توان بر پایه سنت‏های فلسفی بزرگی چون فارابی، ابن سینا و صدرالمتالهین از یک سوی، و بخش عظیمی از میراث فقه شیعه از سوی دیگر، توجیهی نظری بر وجوب و وجود آن در هفت اقلیم تفکر اسلامی تدارک نمود. لاجرم باید سراغ اندیشه‏ای در آثار امام(ره) رفت که با تهافت همان سنت‏به طرحی از نظم و تمدن جدید توفیق یافته و طلوع گونه‏ای خاص از تجدد اسلامی - سیاسی را نوید داده است.
اما، هرچند که مشاهده یا لمس این «تفاوت‏» میان اندیشه امام(ره) و سنت‏سیاسی مسلمین کار چندان دشواری نیست، لیکن توضیح علمی این دگردیسی آغاز شده در «گفتمان سیاسی شیعه‏» نیز آسان نمی‏نماید. بنابراین، آن چه در این مختصر می‏آید، نه توصیف همه وجوه این تحول، بلکه صرفا بخشی از خصایص منطقی گفتمان جدید است.
به هر حال، اگر این فرض درست‏باشد که; اندیشه امام(ره)، یا به طور کلی تجدد اسلامی، در واقع، به معنای آغاز نوعی تجدید - اگر نه خروج کامل - از سنت‏سیاسی گذشته است، شاید بتوان با تکیه بر «تحلیل گفتمانی‏»، تمایزات اساسی آن را با ارکان تفکر قدیم اسلامی برجسته نموده، و مقدمات نظری برای تحلیل فهم جدید امام (ره) از نصوص دینی فراهم نمود.
مختصات تجدد اسلامی
وقتی سخن از نوگرایی و تجدد در جامعه اسلامی است، در واقع، دو مفروض اساسی را به همراه دارد; نخست آنکه روند یا پروژه تجدد الزاما یک خطی و منحصر به الگوی تجدد سکولار و غربی نیست. و با توجه به خصائص قیاس ناپذیری و تکثر و ترجمه ناپذیری (untranslatability) قهری فرهنگ‏ها و تمدن‏ها، تعمیم خصایص پدیده‏های نوگرایانه در فرهنگی چون فرهنگ غرب بر دیگر تمدن‏ها، موانع نظری و عملی فراوانی دارد; ثانیا فرهنگ اسلامی نشان داده است که ضمن حفظ ارزشهای اساسی دین، توان نظری گسترده‏ای برای تولید یا حداقل انطباق با بسیاری از عناصر و الزامات زندگی و سیاست مدرن را دارد. تحولات سده اخیر در فرهنگ سیاسی اسلامی از یک سو، و بخصوص تلاشهای نوگرایانه حضرت امام به عنوان یکی از مهمترین نمایندگان اجتهاد اسلامی از سوی دیگر، عدم تعارض دین و تجدد، و فراتر از آن مختصات منحصر به فرد تجدد در جامعه اسلامی را نشان می‏دهد. درست‏به همین دلیل است که به نظر می‏رسد که سخن از «تجدد اسلامی‏» خالی از مبانی و خاستگاه‏های نظری نمی‏باشد. در سطور ذیل، برخی مختصات تجدد اسلامی را با تکیه بر آثار حضرت امام(ره) و به اجمال مورد اشاره قرار می‏دهیم.

 

1- آزادی اسلامی
نخستین ویژگی تجربه تجدد، طرح «آزادی‏» و مشخصه اقتدار گریز آن است. آزادی چیزی است که در ذات خود، بعضا ملازم با نقد گذشته است. می‏توان گفت که وجه غالب مفهوم آزادی، جهت‏گیری آن به سمت آینده است و چنان ساخته شده است که نفوذ عظیمی در دگرگونی سنت‏ها و سازماندهی مجدد آنها بر اساس الزامات حال و آینده دارد. بدین ترتیب، هرچند آزادی مغایر با مطلق سنت نیست، اما بازسازیهای گسترده‏ای نیز در همان سنت‏ها ایجاد می‏کند. لیکن آنچه در تجدد اسلامی ملحوظ است، بنیاد آزادی و بازاندیشی در سنت‏های گذشته، بر اساس اسلام و نصوص اسلامی است. امام خمینی(ره) یکی از مهمترین اهداف مبارزه خود را مبارزه برای آزادی معرفی می‏کند و می‏گوید; «زندگانی که در آن آزادی نباشد، زندگانی نیست. زندگانی که در آن استقلال نباشد... اینکه زندگانی نیست‏». (1)
در عین حال اضافه می‏کند که;
«اگر تمام آزادی‏ها را به ما بدهند و تمام استقلالها را بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند، ما نمی‏خواهیم ما بیزار هستیم از آزادی منهای قرآن، ما بیزار هستیم از استقلال منهای اسلام‏». (2)
نکات و اظهارات فوق، ماهیت و جهت آزادی در تجدد اسلامی را نشان می‏دهد. حضرت امام(ره) به عنوان یک مجتهد شیعی در حالی که در جست و جوی آزادی است اما هرگز بین دین و آزادی تمایزی نمی‏افکند بلکه معتقد است که آزادی با تمام ویژگی‏های خاص خود، در درون اسلام نهفته است و باید ظرافت‏ها و ظرفیت‏های آن را کشف و اجرا کرد. امام به عنوان یک جمع‏بندی از مفهوم آزادی اسلامی می‏فرماید:
«اسلام هم آزادی دارد اما آزادی [به معنای] بی‏بند و باری نه، آزادی غربی ما نمی‏خواهیم، بی‏بندو باری است این... آزادی‏ای که ما می‏خواهیم، آزادی در پناه قرآن ما می‏خواهیم، استقلال می‏خواهیم، آن استقلالی که... اسلام بیمه‏اش کند.» (3)
امام خمینی(ره) در ادامه تحلیل خود درباره نسبت اسلام با آزادی اشارات بسیار ظریفی دارد. وی در مصاحبه‏ای با اوریانا فالاچی، در پاسخ به این سؤال که چرا در طراحی نظام سیاسی بعد از انقلاب اسلامی روی کلمه «دموکراتیک‏» خط کشیده و نوشته‏اند «جمهوری اسلامی‏» نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر، توضیح می‏دهد که افزودن قید دموکراتیک به اسلام ممکن است این توهم را ایجاد کند که محتوای اسلام خالی از دموکراسی است در حالی که در اسلام همه چیزها (از جمله آزادی و دموکراسی) به نحو بالاتر و مهمترش هست. (4)
بنیانگذار جمهوری اسلامی با تکیه بر تحلیل فوق از آزادی و تجدد اسلامی، در پیامی به مناسبت‏سومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، تاکید می‏کنند که;
«بارها گفته‏ام مردم در انتخابات آزادند و احتیاج به قیم ندارند و هیچ فرد و گروه و دسته‏ای حق تحمیل فرد و یا افرادی را به مردم ندارند. جامعه اسلامی ایران که با درایت و رشد سیاسی خود جمهوری اسلامی و ارزش‏های والای آن و حاکمیت قوانین خدا را پذیرفته‏اند و به این بیعت و این پیمان بزرگ وفادار مانده‏اند، مسلم قدرت تشخیص و انتخاب کاندیدای اصلح را دارند. البته مشورت در کارها از دستورات اسلامی است... ولی هیچ کس نباید توقع داشته باشد که دیگران اظهار نظر و اظهار وجود نکنند.» (5)
عبارت فوق هرچند طولانی است، اما تمایز و فاصله قطعی «گفتمان تجدد اسلامی‏»، و امام خمینی به عنوان بزرگترین نماینده آن را، با دو الگوی تجدد اروپایی و نیز سنت قدیم اسلامی، بوضوح نشان می‏دهد. ضمن پرهیز از مشکلات مکنون در آزادی و تجدد غربی، به طور ضمنی و بنیادی اقتدار گرایی مکنون در سنت اسلامی را نیز به چالش می‏خواند. در اندیشه امام، همه مردم هم برابرند و هم قدرت تشخیص و انتخاب و اظهار نظر و اظهار وجود دارند، مجلس خانه مردم و امید مستضعفین است که بر همه ارکان دولت و سیاست نظارت دارد.
اما فارابی به عنوان بزرگترین نماینده فلسفه سنتی اسلام که تاثیر قاطعی بر مجموعه فرهنگ سیاسی مسلمانان دارد، انسان‏ها را کاملا نابرابر و بیشتر آنان را مردمانی نیازمند ریاست و قیمومت می‏داند. به نظر فارابی، فطرت همه انسان‏ها، برای قبول معقولات و تشخیص مصالح خود آمادگی ندارد. اشخاص انسان، بالطبع، باقوای متفاضل و استعدادهای متفاوت خلق شده‏اند. بنابراین، در حالی که دیگر انسان‏ها در زندگی درست نیازمند رئیس اول و حاکم علی الاطلاق هستند، «رئیس اول، هیچ حاجتی در هیچ چیزی به انسان‏های دیگری ندارد که او را ارشاد نمایند.» (6)
ابن سینا نیز به تبع فارابی، و بر خلاف تجدد اسلامی که در اندیشه امام(ره) اشاره شد، نگاه اقتدارگرا و نابرابرانه به نظم سیاسی دارد. بوعلی تاکید می‏کند که:
«[خداوند] با فضل و رحمت‏خویش بر مردمان منت نهاد و آنان را در عقل‏ها و اندیشه‏هایشان نابرابر آفرید، همچنان که در دارایی و منازل و رتبه‏های [اجتماعی] متفاوت نمود. زیرا در برابری احوال و نزدیکی توانایی‏هایشان فسادی نهفته است که آنان را به نابودی سوق می‏دهد.» (7)
روشن است که اندیشه‏های فارابی و ابن سینا، و به طور کلی، سنت‏سیاسی مبتنی بر آن آندیشه‏ها، که سال‏های سال بر زندگی سیاسی مسلمانان سلطه داشت، نه تنها تمایز آشکار با اندیشه‏های پیش گفته از حضرت امام(ره) دارد بلکه آشکارا در تقابل با آن قرار گرفته است. بگونه‏ای که معادله مردم / قدرت سیاسی را معکوس می‏کند. اکنون به مورد دیگری از ویژگیهای تجدد اسلامی اشاره می‏کنیم.

 

2 - تقدم مردم و جامعه بر دولت
دومین ویژگی تجدد اسلامی، که با امام خمینی طرح و تاسیس شد، تقدم مردم و جامعه بر دولت اسلامی است. در حالیکه در سنت‏سیاسی و گذشته تاریخ اسلام، این دولت و حاکم بود که بر جامعه تقدم رتبی و وجودی داشت. پرسش‏ها و برداشتهایی که به اقتفای فارابی و ابن سینا در مجموعه فلسفه، کلام و فقه اسلامی، درباره سرشت قدرت سیاسی طرح شده و به سنت متبع مسلمانان بدل شده بود، همگی با تکیه بر تقدم دولت و حاکم بر مردم و جامعه، صبغه اقتداری داشت. به عنوان مثال، رئیس مدینه در اندیشه معلم ثانی، همواره مقدم بر مدینه بوده و وجود و دوام شهر و نظام سیاسی قائم به او بود. در این اندیشه هرگاه اتفاق بیفتد که رئیس مدینه فاقد صلاحیت‏ها و شایستگی لازم باشد، مردمان شهر و جامعه قادر نخواهند شد فضیلت و موجودیت‏شهر را مطابق تشخیص جمعی خود حفظ نمایند و «قهرا طولی نخواهد کشید که آن مدینه و جامعه تباه و فنا گردد». زیرا که مردمان جامعه در ذات و فطرت خود ناتوان از آن هستند که به جای رئیس مدینه و درست همانند او به تدبیر امور بپردازند. (8)
مطابق این سنت‏سیاسی، ریاست جامعه بطور طبیعی از صلاحیت‏بسیاری از اعضای جامعه خارج است. زیرا ریاست فقط به دو چیز تحقق می‏یابد; یکی‏آنکه به طور فطری و طبیعی مهیا و آماده ریاست‏باشد، و دوم بواسطه هیات و ملکه خاص ارادی که قهرا برای کسی حاصل می‏شود که بالطبع چنین فطرت ریاست را دارد. (9) بدین سان رئیس جامعه در سنت فکری و گذشته مسلمانان نه تنها مقدم بر مدینه است‏بلکه ویژگیهای منحصر به فردی دارد که او را ظل‏الله فی الارض می‏کند.
برخلاف تصور سنتی فوق درباره نسبت‏حاکم و مردم در جامعه اسلامی، ملاحظه آثار به جای مانده از امام(ره) درست معادله‏ای عکس معادله سنتی فوق را نشانه رفته است. در اندیشه حکومتی امام، مردم آشکارا مقدم بر دولت است; «مردم دارای چنان رشد دینی سیاسی مطلوب می‏باشند» (10) که «مسلم قدرت تشخیص و انتخاب اصلح را دارند». (11) و «در چنین اوضاعی هیچ فرد و گروهی و هیچ نهاد و سازمان و حزب و دفتر و تجمعی نمی‏تواند در حوزه انتخابات دیگران دخالت نماید». (12)
حضرت امام(ره) نمایندگانی را که این چنین توسط مردم برگزیده شده‏اند، خلاصه و عصاره ملت معرفی می‏کند. (13) و درباره نسبت و رابطه مردم با ولی‏فقیه به عنوان رکن و اساس جمهوری اسلامی می‏نویسد:
«اگر مردم به خبرگان رای دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند، وقتی آن‏ها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است. در این صورت او ولی منتخب مردم می‏شود و حکمش نافذ است.» (14)

 

3- توان گسست از حافظه جمعی سنت
تجدد اسلامی که با امام خمینی(ره) طرح شده است، در صورتی می‏توانست و می‏تواند توفیق تداوم یابد که «بتواند» با فاصله گرفتن از حافظه جمعی (collective Memory) حاکم بر حوزه‏های فکر دینی از ناحیه سنت، به شالوده‏شکنی آن حافظه سنتی بپردازد. و قادر باشد که به جای حافظه جمعی حاکم بر نهادهای مذهبی، اندیشه خود، یا هویت فکر سیاسی جدیدالظهور را چونان معیار مشروعیت دینی جایگزین نماید.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله شیعه و تجدد خواهی