فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

اختصاصی از فی توو مکتب تربیتی امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مکتب تربیتی امام خمینی (ره)


مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بخشی از متن اصلی :

مقدمه

هر یک از مکاتب تربیتی بر نگرشی خاص از هستی و انسان مبتنی هستند و وجوه امتیاز هر یک از این مکاتب را باید در تفاوت نگرش آنها به هستی و انسان جستجو کرد. با رجوع به اندیشه هایی که با عنوان مکتب تربیتی در روزگاری شهرت داشته اند، اهمیت و جایگاه دیدگاه های هستی شناختی و انسان شناختی نمایان می شود. در سایه آگاهی از دیدگاه مبنایی این مکاتب، درمی یابیم که داوری ادیان الهی به ویژه اسلام درباره انسان منشأ وجود تفاوت هایی در مکتب های تربیتی دینی نسبت به دیگر مکاتب بشری است. دانشمندان مسلمان، اعم از فیلسوفان و عارفان و متکلمان و اخلاقیون، در مواضع گوناگونی آرای خویش درباره هستی و انسان را ابزار داشته اند و همواره به سبب ایمان به اسلام کوشیده اند که در نظریات خود از تعارض با آموزه های قرآنی و روایی بپرهیزند.

این اندیشمندان،‌ در عین پویش و کوشش عقلانی برای دستیابی به آرایی استوار. از منبع وحی و متون دینی نیز الهام گرفته اند و بی شک، تعالیم دینی در بنیان و پیکره نظام اندیشه ایشان جایگاهی اساسی داشته است.

در میان دیدگاه های عالمان مسلمان می توان آرایی کم و بیش مشابه و حتی یکسان را درباره جهان و انسان سراغ گرفت. مبدأ این شباهت و هماهنگی، تفکر دینی و تأثیر پذیری قرآنی ایشان است. البته گاه آرایی متفاوت و تصاویری به کلی ناهمسان از هستی و انسان نیز در میان این آراء دیده می شود. نکته شایان توجه این است که اگر به تصویری کلی و جامع از نظام های فکری رایج میان عالمان مسلمان نظر کنیم، درخواهیم یافت که بسیاری از امور مشابه در حقیقت تفاوتی بنیادین با یکدیگر دارند. این تفاوت تا بدان جاست که حتی توحید- یعنی سنگ بنای دین و دین باوری- نیز در نزد ایشان تفسیری واحد ندارد، اگر چه همه موحدند. توحید یک عارف با توحید یک متکلم تفاوت بسیار دارد و حتی توحید فیلسوفان نیز با هم یکی نیست. فلاسفه مشایی و حکیمان متأله، به خدا و انسان و جهان یکسان نمی نگرند. این نکته درخور توجه، ما را به یک روش در شناخت آرا و تفکرات رهنمون می سازد و آن نگاهی جامع به نظریات اندیشمندان مختلف است.

این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمتword در اختیار شما قرار می‌گیرد

تعداد صفحات : 50


دانلود با لینک مستقیم


مکتب تربیتی امام خمینی (ره)

آزادی در اندیشه امام خمینی (ره)

اختصاصی از فی توو آزادی در اندیشه امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

آزادی در اندیشه امام خمینی (ره)


آزادی در اندیشه امام خمینی (ره)

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 18

 

فهرست مطالب:

الف ـ روایت امام خمینی از مسئله آزادی در غرب

ب ـ نقد امام خمینی بر مسئله آزادی در ایران دوره پهلوی

ج ـ امام خمینی و مفهوم آزادی

د ـ امام خمینی و ارزش آزادی

هـ ـ امام خمینی و انواع آزادی

 

امروزه آزادی در کنار مفاهیمی مانند جامعه مدنی و دموکراسی و نیز نحوه تعامل آن ها با دین, به مهم ترین سؤال و مشغله موجود در حوزه اندیشه سیاسی این مرز و بوم مبدل شده اند. بی تردید, آزادی در مفهوم امروزینش, مفهوم جدیدی است که سابقه ای در تاریخ اندیشه دینی ندارد; به دیگر سخن, ما نمی توانیم برای تحلیل چنین واژه ای از واژگان اختیار و یا حرّیت استفاده کنیم. آزادی فلسفی تحت عنوان اختیار و تفویض در
مقابل جبر, از مباحث دیرین کلام و فلسفه اسلامی است. آزادی عرفانی که رهایی از تعلقات دنیوی است نیز در اندیشه عرفانی مسلمانان, سابقه ای طولانی دارد و بیش تر با عنوان حریت و آزادی مورد توجه قرار می گیرد. آزادی حقوقی با عنوان حرّ در مقابل عبد نیز گرچه در فرهنگ اسلامی, جایگاه اصیلی ندارد, اما با توجه به وجود (عبید) و (اماء( در عصر تشریع, مباحث متعددی را در آثار فقهی به خود اختصاص داده است.

البته ممکن است کسی در تحلیل مفهوم آزادی, آن را مبتنی و یا حتی متأخر از اختیار قرار دهد و با انجام اصلاحاتی, روایتی اسلامی از آن, ارائه کند, لکن نمی توان بین آزادی در مفهوم فلسفی آن و آزادی در مفهوم مدرن و تجویزی اش, تلازمی منطقی برقرار کرد. بوده اند عالمانی که با قبول مبنای فلسفی جبر و یا شبهه جبر, از جهت سیاسی, آزادی خواه شده اند (نظیر مرحوم آخوند خراسانی در نهضت مشروطیت) و یا این که با نفی چنین مبنایی و طرفداری از اختیار تکوینی آدمی, این گونه آزادی های اجتماعی و سیاسی را موجب هدم دین دانسته اند(نظر شیخ فضل الله نوری(


دانلود با لینک مستقیم


آزادی در اندیشه امام خمینی (ره)

دانلود مقاله کامل درباره آزادی در اندیشه امام خمینی (ره)

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کامل درباره آزادی در اندیشه امام خمینی (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره آزادی در اندیشه امام خمینی (ره)


دانلود مقاله کامل درباره آزادی در اندیشه امام خمینی (ره)

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :18

 

بخشی از متن مقاله

آزادی در اندیشه امام خمینی(ره)

الف ـ روایت امام خمینی از مسئله آزادی در غرب

نگاه منتقدانه امام خمینی به آزادی در غرب مبتنی بر سه جزء است:

 اوّلاً: آزادی در غرب "مخالف سنن انسانی" و "مخالف با اخلاق" است و در حصار محدود کننده قواعد و قوانین قرار نمی گیرد. [1]

 ثانیاً: اگر چیزی به نام آزادی هم وجود داشته باشد, صورتی صرف است و عینیتی ندارد, چرا که نفی آزادی در هر دو شعبه مدرنیسم "مارکسیسم و لیبرالیسم" در قالب های دیکتاتوری حزب کمونیست و استبداد نژاد پرستانه اکثریت وجود دارد, به گفته امام خمینی: "همان هایی که ادعای کمونیستی و کذا می کنند خود آن ها از همه قلدرتر و از همه دیکتاتورترند و ملت هایشان را به بند کشیده اند, آزادی در آن ممالک نیست برای کسی. همان طوری که در ممالک غربی هم آزادی نیست. اگر آزادی باشد این سیاه های بیچاره, چه کرده اند که این طور تحت فشارند."> [2]

 ثالثاً: این به مفهوم نادیده گرفتن عناصر یا مصادیق مفید آزادی در غرب نیست, آزادی بیان, آزادی انتخاب و آزادی قلم از محسنات آزادی در آن دیار است, که سوگمندانه اجزای نامطلوب دیگر آن به کشورمان وارد شده است. "غرب به ما چیزی نمی دهد که مفید باشد, دارد چیزِ مفید اما به ما نمی دهد, صادر نمی کند, آنی که به ما صدر می کند آن چیزهایی است که مملکت های ما را به تباهی می کشند. [3] این طور نیست که همین آزادی که در ایران در زمان پدر و پسر وارد کردند, این آزادی باشد که در غرب هست. یا این دموکراسی که ادعا می کنند
و در ایران هم تعقیب می کنند… آزادی که برای ایران و برای ممالک شرقی آن ها تحویل داده اند, عبارت از آزادی در اموری است که موجب تباهی ملت ما و جوان های ما شده است."> [4]

ب ـ نقد امام خمینی بر مسئله آزادی در ایران دوره پهلوی

ب 1 . ویژگی بارز آزادی در ایران عصر پهلوی "وارداتی" یا "استعماری" بودن آن است. این نوع از آزادی که رسماً از دوره رضاشاه وارد ایران شد در واقع تجزیه آن کلّیتی از آزادی بود که در مغرب زمین جریان داشت. به تعبیر امام: "نه مردها آزاد بودند در زمان ایشان, نه زن ها و نه مطبوعات و نه رادیو و نه هیچی, آزادی در کار نبود, اسم, صحبتش و تبلیغاتش زیاد بود. آن آزادی هم که آن ها می خواستند برای مملکت ما آن آزادی است که هم جوان های پسر ما را و هم جوان های دختر ما را به تباهی می کشد. آن آزادی را آن ها می خواهند که من از این تعبیر می کنم به آزادی وارداتی, آزادی استعماری یعنی یک آزادی که در ممالکی که می خواهند وابسته به غیر باشد, این آزادی ها را سوغات می آوردند… آن طوری که می گفتند از تهران تا آخر شمیران صدها محل فساد به بدترین فسادها [بود] این ها آزاد اما قلم نه, بیان هم نه, آن آزادی که آن ها می گفتند… این معنا بود که مشروب فروشی بیش تر از کتاب فروشی باشد و مراکز فحشا بیش تر از مراکز علم باشد."> [5]  

ب 2. هر چند نمادهایی از آزادی نیز پیش از به قدرت رسیدن خاندان پهلوی, در قانون اساسی مشروطه منعکس گردید, لکن هیچ گاه به آن ها عمل نشد و در پروسه مدرنیزه کردن ایران به نمادهای دیگری از آزادی بها داده شد که به تعبیر حضرت امام ریشه در فرهنگ اسلامی ایران نداشت: "ما حرفمان این است که به قانون اساسی عمل بکنید, مطبوعات آزادند, قلم آزاد است, بگذارید بنویسند مطالب را اگر دین دارید به دین عمل کنید. اگر چنان چه دین را ارتجاعی می دانید به قانون اساسی عمل کنید. [6] قانون اساسی مطبوعات را آزاد کرده است شما آزاد نمی کنید [7] قدرت آزادی دادن ندارید, الخائن خائف."> [8]


ج ـ امام خمینی و مفهوم آزادی

ج 1. آزادی فلسفی: در اندیشه کلامی و سیاسی امام خمینی آزادی به دو معنا به کار رفته است: آزادی فلسفی یا توصیفی. به بیان دیگر, اختیار (FreeـWill) و آزادی حقوقی یا تجویزی (Om Freed) آزادی فلسفی در نظر امام, مبتنی بر تحلیلی است که ایشان در کتاب "طلب و اراده" درباره ماهیت انسان مطرح نموده اند. مهم ترین موضوعی که در تحلیل ماهیت انسان در بین متکلمین اسلامی رواج دارد مجبور بودن یا مختار بودن آدمی است. دیدگاه امام در این باره, همان تفسیر معروف امامیه از جمله مشهور "بل الامر بین الامرین" است که در آن انسان در جایگاهی بین جبر و اختیار قرار دارد. در واقع ایشان نظر اشاعره مبنی بر مجبور بودن آدمی را "پایمال کننده حق آفریدگان" و نظر معتزله مبنی بر تفویض را "شرک به خدا" می داند. "در تمام هستی و دار تحقق, فاعل مستقلی به جز خدا نیست و دیگر موجودات همان گونه که در اصل وجود مستقل نیستند بلکه ربط ِمحض اند و وجودشان عین فقر و تعلق است و ربط و احتیاج صرفند, صفات و آثار و افعالشان نیز استقلالی نیست. صفاتی دارند و دارای آثاری هستند و کارهایی انجام می دهند ولی در هیچ یک از این ها استقلال ندارد… آیه مبارکه: "وما تشاؤون الا ان یشاء الله…" می فرماید شما نخواهید خواست مگر آن که خدا بخواهد که در عین حالی که مشیت را برای خلق اثبات می فرماید وابستگی آن را به مشیت الهی بیان می کند, نه این که بخواهد بگوید که دو چیز دارای تأثیر باشند: مشیت خلق و مشیت خالق و یا این که به طور اشتراک مؤثر باشند, بلکه به گونه ای است که مشیت [انسان] ممکن ظهور مشیت خدا و عین ربط و تعلق به مشیت خداست."> [9]

 ج 2. آزادی حقوقی یا تجویزی: در حالی که آزادی فلسفی به بحث از وجود اراده و اختیار در نهاد آدمی مربوط می شود و بحث درباره "وجود و عدم" است; آزادی حقوقی به تجویز آزاد گذاشتن انسان در تصمیم گیری و کنش می پردازد و بحثی درباره "باید و نباید" است. [10] پیش از آن که به بررسی دیدگاه امام خمینی درباره آزادی تجویزی بپردازیم بیان دو نکته ضرورت دارد:  اول این که ابهام و تنوع تعاریف آزادی که به قول "آیزایا برلین" به دویست تعریف می رسد [11] می تواند دیدگاه های اشخاص را با ابهام مواجه سازند. دوم این که حضرت امام درباره این نوع از آزادی, بحث منسجم و یک دستی ارائه ننموده است. از این رو نباید از ایشان, توقع ارائه تعریفی جامع و مانع داشت. با این همه با عنایت به سؤال های خبرنگاران خارجی به ویژه سؤال های "اوریانا فالاچی", خبرنگار معروف ایتالیایی,
می توانیم تعریف امام از آزادی را نقل کنیم. امام خمینی در پاسخ نامبرده که از ایشان خواستار ارائه یک تعریف ساده از آزادی می شود می فرماید: "آزادی یک مسئله ای نیست که تعریف داشته باشد. مردم عقیده شان آزاد است, کسی الزامشان نمی کند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید, کسی الزام به شما نمی کند که حتماً باید این راه را بروید کسی الزام به شما نمی کند که باید این را انتخاب کنی, کسی الزامتان نمی کند که در کجا مسکن داشته باشی یا در آن جا چه شغلی را انتخاب کنی. آزادی یک چیز واضحی است."> [12]  این تعریف با تعریف "روسو" از آزادی که "آزادی را حکومت برخود می داند." نزدیک است. تعریف جان لاک نیز شبیه به تعریف فوق است, وی آزادی را قدرتی می داند که انسان برای انجام دادن یا احتراز از عملی خاص از آن برخوردار است, به نظر می رسد تعریف فوق تنها به تبیین معنای لغوی آزادی پرداخته است و از قیود آزادی سیاسی و اجتماعی ذکری به میان نیاورده است. در حقیقت تعریف ساده فوق, همان تعریفی است که حضرت امام در آزادی فلسفی "ان شاء فعل و ان شاء ترک" ارائه نمود. لکن با توجه به این که ایشان در مصاحبه های دیگری, تعریف فوق را تکمیل و قیود و حدود سیاسی و اجتماعی متنوعی برای آن مطرح کرده است, هم چون کانت که معتقد بود "آزادی, استقلال از هر چیز است سوای قانون اخلاق" و یا ارسطو که می گفت: "آزادی یعنی قبول قوانین دولت های مختلفی که به تناوب حکومت می کنند." آزادی را به حوزه ای از عدم مداخله ها گسترش می دهد که دو مرز دارد: اول عدم اخلال به مبانی دینی و دوم عدم اخلال به دولت و نهادهای مدنی. [13] "معنای آزادی این نیست که کسی بخواهد توطئه کند یا حرف هایی را بزند که شکست ملت است, شکست نهضت است. این آزادی نیست. در چارچوب این نهضت انقلاب اسلامی همه مردم آزاد هستند. کسانی که حرف دارند حرف هایشان را می زنند حتی هر فرقه ای هم که باشند. اما اگر بخواهند توطئه کنند و بخواهند اسلام را بشکنند, بخواهند نهادهایی را که الآن مشغول فعالیت اسلامی هستند این ها را بشکنند همچو چیزی نمی شود."> [14]  بدیهی است که تعریف اخیر امام از آزادی قابل توسعه و تضییق است. در واقع مفاهیمی هم چون توطئه, شکست نهضت و نهادهای مدنی, تفسیرها و قرائت های مختلفی به خود می گیرند که باید با جست وجو در سیره عملی و بیانات تفصیلی ایشان, به دیدگاه امام خمینی نزدیک گردید.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره آزادی در اندیشه امام خمینی (ره)

عرفان در افق اندیشه استاد شهید مرتضی مطهری (ره)

اختصاصی از فی توو عرفان در افق اندیشه استاد شهید مرتضی مطهری (ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

عرفان در افق اندیشه استاد شهید مرتضی مطهری (ره)


عرفان در افق اندیشه استاد شهید مرتضی مطهری (ره)

عرفان در افق اندیشه استاد شهید مرتضی مطهری (ره)

23 صفحه

چکیده‏
در این مقاله بر آن شده‏ایم تا «عرفان» را از دیدگاه استاد شهید مطهری بررسی کرده، به تبیین نگرش‏ها وگرایش‏های عرفانی او بپردازیم؛ چه این‏که استاد، عرفان را از نوع شناخت شهودی و مبتنی بر سیر و سلوک عملی‏ دانسته تا انسانِ عارفِ سالک، از مرحله «فهمیدن» به منزل «رسیدن و دیدن» تکامل یافته، به مقام توحید درمراتب گوناگون نائل شود که عرفان را با توحید ناب و انسان کامل نسبتی تام و تمام خواهد بود و در این جهت برخی‏ازاصول عرفانی از وحدت شخصی وجود، سلوک و شهود، ریاضت و عشق و محبّت بررسی شده و استاد، مقوله«وحدت وجود» را در مقام تصوّر و تصدیق از نوع سهل و ممتنع دانسته، معتقد است: بسیار اندکند کسانی که به ‏حقیقت معنا و ماهیت آن‏ می ‏پردازند.

به اعتقاد استاد، عرفان با تصوّف فرق دارد و اوّلی را مقوله ‏ای فرهنگی و دومی را اجتماعی می‏داند و به ‏شدّت برنظریه اصالت، استقلال و غنای عرفان اسلامی و زایش و رشد و بالندگی عرفان اسلامی از دامن فرهنگ و آموزه‏ های‏ قرآنی ـ روایی تأکید دارد و نظریه بیگانه بودن عرفان با آموزه ‏های اسلامی یا التقاطی و تلفیقی بودن عرفان اسلامی با عرفان‏ های هندویی، مسیحی و... را نقد کرده، نمی ‏پذیرد؛ اگر چه تأثیر و تأثّر فرهنگ‏های اخلاقی ـ عرفانی را با عرفان‏ اسلامی قبول دارد.

و نیز در این مقاله بر آن شدیم تا به تجلیّات و نماد و نمونه ‏ای از گرایش ‏های عرفانی استاد شهید مطهری و تحوّل‏ تکاملی اندیشه، انگیزه و عمل وی از حکمت به عرفان به ‏ویژه در اواخر عمر گرانبهایش اشاراتی داشته‏ باشیم.

واژگان کلیدی: عرفان، وحدت وجود، ریاضت، عشق و محبّت، اخلاق، حکمت و فلسفه و....


دانلود با لینک مستقیم


عرفان در افق اندیشه استاد شهید مرتضی مطهری (ره)

دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى


دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

 

مشخصات این فایل
عنوان: امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 14

این مقاله درمورد امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى می خوانید :

3- توان گسست از حافظه جمعى سنت
تجدد اسلامى که با امام خمینى(ره) طرح شده است، در صورتى مى‏توانست و مى‏تواند توفیق تداوم یابد که «بتواند» با فاصله گرفتن از حافظه جمعى (collective Memory) حاکم بر حوزه‏هاى فکر دینى از ناحیه سنت، به شالوده‏شکنى آن حافظه سنتى بپردازد. و قادر باشد که به جاى حافظه جمعى حاکم بر نهادهاى مذهبى، اندیشه خود، یا هویت فکر سیاسى جدیدالظهور را چونان معیار مشروعیت دینى جایگزین نماید.
سنت‏سیاسى ما، به هر حال، واجد یک حافظه جمعى ویژه است که جریان‏هاى مختلف فکر سیاسى را در خود ادغام نموده و با هویت کلى خاصى که دارد، حوزه‏هاى دینى را نیز تحت‏شعاع خود قرار داده و مى‏دهد. صورت‏بندى معینى از اندیشه درباره دین و سیاست ارائه مى‏دهد. این سنت، به همراه حافظه‏اى که ایجاد کرده است‏یک فرایند اجتماعى فعال بوده و هست که بطور مداوم به باز تولید گذشته پرداخته و در تلاش مستمر به تفسیر و بازپرداخت هویت‏سنتى اقدام مى‏کند. سنت، به دلیل همین ویژگى ارزشى، غیریت‏ساز و محدود کننده است که تجدد اسلامى ایجاد شده توسط حضرت امام را با موانع بزرگى از درون سنت دینى و حوزه‏هاى علمیه مواجه مى‏کرد.
حافظه جمعى سنت اگر با تلاش شالوده شکنانه و نقادى بنیانگذاران فکر جدید همراه نباشد، کوشش براى تعیین ویژگى‏ها، عناصر، و به طور کلى هویت تجدد اسلامى نیز، بویژه در قلمرو امر سیاسى - اجتماعى، بسیار دشوار خواهد بود. حضرت امام(ره) به روشنى مى‏دید که تثبیت هویت جدید اسلامى تنها از طریق پنهان کردن و انکار تدریجى احتمالات معنایى مکنون در سنت قابل تحقق است. وى به همین لحاظ، تفکر سنتى جدایى دین از سیاست در حوزه‏هاى علمیه را، سنتى هرچند پایدار، اما اندیشه‏اى انحرافى و نامرتبط با روح اسلام معرفى مى‏کند و مى‏نویسد:
«وقتى شعار جدایى دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردى و عبادى شد و قهرا فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید». (15) فقره فوق، معناى مهمى از دیدگاه «تحلیل گفتمانى‏» دارد. بیان امام حکایت از سلطه بلامنازع حافظه جمعى سنت‏بر آحاد متفکران و اندیشمندان دین پژوه دارد. «تا جایى که دخالت در سیاست دون شان فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه مى‏آورد.» (16) حضرت امام با اشاره به سلطه این سنت (جدایى دین و سیاست) و حافظه جمعى برخاسته از آن، اضافه مى‏کند که; «این از مسایل رایج‏حوزه‏ها بود که هر کس کج راه مى‏رفت متدین‏تر بود. یادگرفتن زبان خارجى کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک به شمار مى‏رفت‏».خ(17)
به هر حال، چنان‏که تلاش‏هاى امام(ره) نشان مى‏دهد، ظهور هویت جدید نتیجه همین انکار و ابرام‏هاى متوالى در مواجهه با سنت است. همین انکار و ابرام‏هاى متوالى است که موجبات تمایزها و مرزگذارى‏هاى ممتد را بین سنت‏گرایى اسلامى از یک سو، و تجدد اسلامى از سوى دیگر فراهم مى‏کند. امام(ره) با اصرار فراوان در ادامه پیام خود مى‏افزاید:
«البته هنوز حوزه‏ها به هر دو تفکر آمیخته‏اند و باید مراقب بود که تفکر جدایى دین از سیاست از لایه‏هاى تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند». (18)
بدین ترتیب، حضرت امام(ره) کوشش مى‏کند فهم جدیدى از نصوص و اندیشه دینى، در حوزه سیاست و اجتماع عرضه نماید که بسط منطقى و سلطه اجتماعى آن، لاجرم، اندیشه‏ها و تفسیرهاى سنتى از اسلام و سیاست را به حاشیه رانده و پنهان مى‏کند. و بر بیگانه سازى و نفى فهم سنتى از مجموعه حوزه‏ها و تحقیقات دین شناسانه مى‏پردازد.

4- نفى گذشته گرایى و مرجعیت مطلق متقدمان
یکى دیگر از خصایص تجددگرایى اسلامى، نفى تقلید از آراء اجتهادى گذشتگان است. اندیشه سنتى روش‏شناسى خاصى دارد. این اندیشه، اعتقاد به برترى و مرجعیت متقدمان را اصل بنیادین تفکر و زندگى قرار مى‏دهد، و بر مبناى این اصل، فضل تقدم پیشینیان را دلیل بر تقدم فضل آنان تلقى مى‏کند که به ضرورت، بهتر از متاخرین و طبعا انسان‏هاى امروز مى‏فهمیده‏اند.
این برداشت از سنت، و مرجعیت مجتهدان و اجتهادات متقدم، آرمان خود را در نظریه‏ها و متون گذشته مى‏بیند و اصرار مى‏کند که هرگونه احیاء و تذکرى جز از مجراى بازگشت‏به اعلام الاولین ممکن نیست. اما حضرت امام(ره)، ضمن احترام به گذشتگان و تاکید بر حفظ طریقه مشایخ معظم که حافظان فقه سنتى چونان ارث سلف صالح بودند، بر شرایط جدید زندگى و تبعا اجتهاد مناسب زمان و مکان تاکید مى‏کند. بنیانگذار جمهورى اسلامى در وصیت نامه الهى - سیاسى خویش که در بهمن 1361 نگاشته شده، با اشاره به اهمیت فقه سنتى مى‏نویسد:
«و لازم است علماء و مدرسین محترم نگذارند... حوزه‏هاى فقهى و اصولى از طریقه مشایخ معظم که تنها راه براى حفظ فقه اسلامى است منحرف شوند... و فقه سنتى که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست‏شدن ارکان تحقیق و تدقیق است محفوظ گردد و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد.» (19)
حضرت امام (ره) در نامه‏اى به تاریخ آبان‏1367 مى‏نویسند:
«مهم شناخت درست‏حکومت و جامعه است که بر اساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزى کند... و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها کافى نمى‏باشد.» (20)
عبارت فوق آشکارا مرزبندى‏ها و فاصله جویى امام نسبت‏به «مرجعیت مطلق متقدمان‏» در قلمرو فکر دینى را نشان مى‏دهد. سرانجام حضرت امام در اسفند 1368 ضمن تاکید بر فقه سنتى و اجتهاد جواهرى، تبیین دقیق‏ترى از ملاک‏هاى مرزبندى با گذشتگان ارائه مى‏کند. وى توضیح مى‏دهد که «مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد... زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند». (21)
بدین سان، حضرت امام با تکیه بر «نسبت احکام اجتهادى با زمان و مکان‏» مقدمات نظرى نفى هرگونه گذشته گرایى، و تقلید و مرجعیت متقدمان را تدارک مى‏کند. زمان و مکان موجب ظهور روابط ویژه‏اى در سیاست و اجتماع و اقتصاد هر نظام حکومتى مى‏شوند. و بدین لحاظ که این گونه روابط حاکم بر زندگى خصایص منحصر به فرد و بعضا قیاس‏ناپذیر دارند، و از طرف دیگر نیز احکام اجتهادى مبتنى بر این روابط ...مى باشند، لاجرم باید به قیاس ناپذیرى ذاتى و غیرقابل تقلید و تعمیم بودن احکام اجتهادى حکم نمود. نتیجه این نگرش، ظهور عقلانیت جدید اسلامى است که بیش از آنکه گذشته گرا باشد، ناظر به مسائل و مصالح حال و آینده است. بیش از آنکه ناظر به ثبات و سکون باشد، روى مفاهیم تغییر و تحول در حکمت عملى تاکید مى‏نماید.
.....

بخشی از فهرست مطالب مقاله امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

مختصات تجدد اسلامى
آزادى اسلامى
2 - تقدم مردم و جامعه بر دولت
3- توان گسست از حافظه جمعى سنت
4- نفى گذشته گرایى و مرجعیت مطلق متقدمان
5- ظهور مفهوم جدیدى از دولت اسلامى
پى نوشت‏ها:

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى