فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى


دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

 

مشخصات این فایل
عنوان: امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 14

این مقاله درمورد امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى می خوانید :

3- توان گسست از حافظه جمعى سنت
تجدد اسلامى که با امام خمینى(ره) طرح شده است، در صورتى مى‏توانست و مى‏تواند توفیق تداوم یابد که «بتواند» با فاصله گرفتن از حافظه جمعى (collective Memory) حاکم بر حوزه‏هاى فکر دینى از ناحیه سنت، به شالوده‏شکنى آن حافظه سنتى بپردازد. و قادر باشد که به جاى حافظه جمعى حاکم بر نهادهاى مذهبى، اندیشه خود، یا هویت فکر سیاسى جدیدالظهور را چونان معیار مشروعیت دینى جایگزین نماید.
سنت‏سیاسى ما، به هر حال، واجد یک حافظه جمعى ویژه است که جریان‏هاى مختلف فکر سیاسى را در خود ادغام نموده و با هویت کلى خاصى که دارد، حوزه‏هاى دینى را نیز تحت‏شعاع خود قرار داده و مى‏دهد. صورت‏بندى معینى از اندیشه درباره دین و سیاست ارائه مى‏دهد. این سنت، به همراه حافظه‏اى که ایجاد کرده است‏یک فرایند اجتماعى فعال بوده و هست که بطور مداوم به باز تولید گذشته پرداخته و در تلاش مستمر به تفسیر و بازپرداخت هویت‏سنتى اقدام مى‏کند. سنت، به دلیل همین ویژگى ارزشى، غیریت‏ساز و محدود کننده است که تجدد اسلامى ایجاد شده توسط حضرت امام را با موانع بزرگى از درون سنت دینى و حوزه‏هاى علمیه مواجه مى‏کرد.
حافظه جمعى سنت اگر با تلاش شالوده شکنانه و نقادى بنیانگذاران فکر جدید همراه نباشد، کوشش براى تعیین ویژگى‏ها، عناصر، و به طور کلى هویت تجدد اسلامى نیز، بویژه در قلمرو امر سیاسى - اجتماعى، بسیار دشوار خواهد بود. حضرت امام(ره) به روشنى مى‏دید که تثبیت هویت جدید اسلامى تنها از طریق پنهان کردن و انکار تدریجى احتمالات معنایى مکنون در سنت قابل تحقق است. وى به همین لحاظ، تفکر سنتى جدایى دین از سیاست در حوزه‏هاى علمیه را، سنتى هرچند پایدار، اما اندیشه‏اى انحرافى و نامرتبط با روح اسلام معرفى مى‏کند و مى‏نویسد:
«وقتى شعار جدایى دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردى و عبادى شد و قهرا فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید». (15) فقره فوق، معناى مهمى از دیدگاه «تحلیل گفتمانى‏» دارد. بیان امام حکایت از سلطه بلامنازع حافظه جمعى سنت‏بر آحاد متفکران و اندیشمندان دین پژوه دارد. «تا جایى که دخالت در سیاست دون شان فقیه و ورود در معرکه سیاسیون تهمت وابستگى به اجانب را به همراه مى‏آورد.» (16) حضرت امام با اشاره به سلطه این سنت (جدایى دین و سیاست) و حافظه جمعى برخاسته از آن، اضافه مى‏کند که; «این از مسایل رایج‏حوزه‏ها بود که هر کس کج راه مى‏رفت متدین‏تر بود. یادگرفتن زبان خارجى کفر و فلسفه و عرفان گناه و شرک به شمار مى‏رفت‏».خ(17)
به هر حال، چنان‏که تلاش‏هاى امام(ره) نشان مى‏دهد، ظهور هویت جدید نتیجه همین انکار و ابرام‏هاى متوالى در مواجهه با سنت است. همین انکار و ابرام‏هاى متوالى است که موجبات تمایزها و مرزگذارى‏هاى ممتد را بین سنت‏گرایى اسلامى از یک سو، و تجدد اسلامى از سوى دیگر فراهم مى‏کند. امام(ره) با اصرار فراوان در ادامه پیام خود مى‏افزاید:
«البته هنوز حوزه‏ها به هر دو تفکر آمیخته‏اند و باید مراقب بود که تفکر جدایى دین از سیاست از لایه‏هاى تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند». (18)
بدین ترتیب، حضرت امام(ره) کوشش مى‏کند فهم جدیدى از نصوص و اندیشه دینى، در حوزه سیاست و اجتماع عرضه نماید که بسط منطقى و سلطه اجتماعى آن، لاجرم، اندیشه‏ها و تفسیرهاى سنتى از اسلام و سیاست را به حاشیه رانده و پنهان مى‏کند. و بر بیگانه سازى و نفى فهم سنتى از مجموعه حوزه‏ها و تحقیقات دین شناسانه مى‏پردازد.

4- نفى گذشته گرایى و مرجعیت مطلق متقدمان
یکى دیگر از خصایص تجددگرایى اسلامى، نفى تقلید از آراء اجتهادى گذشتگان است. اندیشه سنتى روش‏شناسى خاصى دارد. این اندیشه، اعتقاد به برترى و مرجعیت متقدمان را اصل بنیادین تفکر و زندگى قرار مى‏دهد، و بر مبناى این اصل، فضل تقدم پیشینیان را دلیل بر تقدم فضل آنان تلقى مى‏کند که به ضرورت، بهتر از متاخرین و طبعا انسان‏هاى امروز مى‏فهمیده‏اند.
این برداشت از سنت، و مرجعیت مجتهدان و اجتهادات متقدم، آرمان خود را در نظریه‏ها و متون گذشته مى‏بیند و اصرار مى‏کند که هرگونه احیاء و تذکرى جز از مجراى بازگشت‏به اعلام الاولین ممکن نیست. اما حضرت امام(ره)، ضمن احترام به گذشتگان و تاکید بر حفظ طریقه مشایخ معظم که حافظان فقه سنتى چونان ارث سلف صالح بودند، بر شرایط جدید زندگى و تبعا اجتهاد مناسب زمان و مکان تاکید مى‏کند. بنیانگذار جمهورى اسلامى در وصیت نامه الهى - سیاسى خویش که در بهمن 1361 نگاشته شده، با اشاره به اهمیت فقه سنتى مى‏نویسد:
«و لازم است علماء و مدرسین محترم نگذارند... حوزه‏هاى فقهى و اصولى از طریقه مشایخ معظم که تنها راه براى حفظ فقه اسلامى است منحرف شوند... و فقه سنتى که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست‏شدن ارکان تحقیق و تدقیق است محفوظ گردد و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد.» (19)
حضرت امام (ره) در نامه‏اى به تاریخ آبان‏1367 مى‏نویسند:
«مهم شناخت درست‏حکومت و جامعه است که بر اساس آن نظام اسلامى بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزى کند... و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه‏ها کافى نمى‏باشد.» (20)
عبارت فوق آشکارا مرزبندى‏ها و فاصله جویى امام نسبت‏به «مرجعیت مطلق متقدمان‏» در قلمرو فکر دینى را نشان مى‏دهد. سرانجام حضرت امام در اسفند 1368 ضمن تاکید بر فقه سنتى و اجتهاد جواهرى، تبیین دقیق‏ترى از ملاک‏هاى مرزبندى با گذشتگان ارائه مى‏کند. وى توضیح مى‏دهد که «مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد... زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند». (21)
بدین سان، حضرت امام با تکیه بر «نسبت احکام اجتهادى با زمان و مکان‏» مقدمات نظرى نفى هرگونه گذشته گرایى، و تقلید و مرجعیت متقدمان را تدارک مى‏کند. زمان و مکان موجب ظهور روابط ویژه‏اى در سیاست و اجتماع و اقتصاد هر نظام حکومتى مى‏شوند. و بدین لحاظ که این گونه روابط حاکم بر زندگى خصایص منحصر به فرد و بعضا قیاس‏ناپذیر دارند، و از طرف دیگر نیز احکام اجتهادى مبتنى بر این روابط ...مى باشند، لاجرم باید به قیاس ناپذیرى ذاتى و غیرقابل تقلید و تعمیم بودن احکام اجتهادى حکم نمود. نتیجه این نگرش، ظهور عقلانیت جدید اسلامى است که بیش از آنکه گذشته گرا باشد، ناظر به مسائل و مصالح حال و آینده است. بیش از آنکه ناظر به ثبات و سکون باشد، روى مفاهیم تغییر و تحول در حکمت عملى تاکید مى‏نماید.
.....

بخشی از فهرست مطالب مقاله امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

مختصات تجدد اسلامى
آزادى اسلامى
2 - تقدم مردم و جامعه بر دولت
3- توان گسست از حافظه جمعى سنت
4- نفى گذشته گرایى و مرجعیت مطلق متقدمان
5- ظهور مفهوم جدیدى از دولت اسلامى
پى نوشت‏ها:

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق امام خمینى (ره) گفتمان تجدد اسلامى

دانلود تحقیق درمورد حرکت دموکراسى اسلامى

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق درمورد حرکت دموکراسى اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد حرکت دموکراسى اسلامى


دانلود تحقیق درمورد حرکت دموکراسى اسلامى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8

 

حرکت دموکراسى اسلامى

در حالیکه فقهاى شیعه امامى در نیمه دوم قرن دوازدهم هجرى بحث پیرامون (ولایت فقیه) مى کردند و حدود سیاسى آن را تعیین مى کردند ، و بعضى از علماء مانند نراقى آن را تثبیت  و دیگرى مانند شیخ مرتضى انصارى آن را رد مى کردند ، اما شاهان قاجاریه در ایران موقعیت خود را تثبیت و مسئولیتهاى خود را تا حدود خیلى زیادى توسعه دادند. ناصر الدین شاه قاجار از سال 1264هـ / 1848م و به مدت پنجاه سال حکومت کرد ، حکومت وى استبدادى و مطلقه بوده است. او کس بود که عهدنامه حصر خرید و فروش تنباکو را با یک شرکت انگلیسى به امضاء رساند ، او با کسِ در این زمینه مشورت نکرد و رأى مردم ایران را نگرفت ، حتى نظر علمائى که ادعاى تقلید از آنان مى کرد. تقلید پادشاهان ایرانى از فقهاء سنتى بود از عهد (صفویه – کرکى) بوده است ، به موجب آن شاه اجازه از (نائب عام) مى گرفت تا حکومت وى مشروعیت پیدا کند. ناصر الدین شاه همه اعتراضات مردم که از وى مى خواستند عهدنامه را ملغى سازد به عرض دیوار زد ، چون عهدنامه استعمارى سبب مى شد که 20% از اقتصاد ایران زیر کنترول شرکت انگلیسى قرار گیرد. گرچه فقهاء در باره نظریه (ولایت فقیه) با یکدیگر اختلاف نظر داشتند ، اما آنها منزلت روحى و معنوى عظیمى در میان ملت ایران و شیعیان دارند چون عموماً ملت ایران معتقد به (مرجعیت و تقلید) مى باشند ، شیعیان به مرجع به عنوان (نائب امام مهدى) نگاه مى کنند. لذا فتواها و اوامر و نواهى وى را به مقدار زیاد مورد احترام مى باشد. مردم ایران روزگار به مرجع عصر خود (میرزا محمد حسن شیرازى) که در سامراء عراق سکونت داشت پناه آوردند. میرزا شیرازى فتوا به حرمت استعمال دخانیات داد تا استعمال تنباکو را چه زراعت چه خرید یا فروش یا دود کردن را حرام دانست و گفت:"کسیکه با این حکم مخالفت ورزد به منزله محاربه با امام مهدى منتظر مى باشد". و آن در سال 1309هـ /1891م بود. این فتوا تأثیر بسیار عظیمى داشت ، چون ملت ایران از وى به دقت اطاعت و پیروى کردند حتى زوجه شاه و کارگزاران دربار از این فتوا تبعیت کردند و سبب گردید ناصر الدین شاه تسلیم اراده مردم و علماء شود و امتیاز شرکت انگلیسى را ملغى ساخت ، او علماء را به تهران دعوت کرد و تعهد کرد که در آینده در همه امور مملکت با آنان مشورت کند.[1][1]

میرزا شیرازى کار عظیم خود را تکامل نبخشید و یک گامى به جلو بر نداشت تا چاره اى براى حاکمیت مطلق و خود کامه شاه بیندیشد و شاه را به خاطر مخالفت با علماء (نواب امام مهدى) معزول سازد ، و طبیعت نظام استبدادى و مطلق را عوض کند یا ترتیب درست شدن قانون اساسى براى کشور که فقهاء روى ارکان دولت اشراف کامل داشتند مى داد ، اما وى چنین کارى را انجام ندادج ، چون شیرازى مانند استاذش شیخ مرتضى انصارى بود و ایمان کافى به ولایت فقیه نداشت. حسب الظاهر خواستگاه وى حکم امر به معروف و نهى از منکر بود. او چهره اى واضح از فکر سیاسى شیعه در عصر غیبت نداشت ، چه رسد به ایمان به نظریه (ولایت عامه فقیه) ى که اجازه تأسیس حکومت مى داد.

بهر حال رو در روئى بین علماء و ملت ایران از یکسو و ناصر الدین شاه قاجار از سوى دیگر سبب گردید که پرونده استبدادى شاه ایران مطرح شود ، علماء دیگرى با حرکت اسقاط تنباکو بودند و کار مداومى براى تکامل بخشیدن به حرکت نظام سیاسى در ایران داشتند ، آنها در نظر داشتند که نظام سیاسى را اصلاح و دموکراسى را پایه ریزى کنند و از قدرات مطلقه شاه به کاهند و قدرت را به مجلس منتخب مردم (پارلمان) بدهند ، آنها مطالبه کردند که شاه حاکمیت دستورى (مشروطه) داشته باشد.

   پنجسال بعد از ملغى کردن عهدنامه تنباکو ناصر الدین شاه در سال 1896 به وسیله میرزا رضا کرمانى به قتل رسید و فرزندش مظفر الدین شاه بر کرسى سلطنت نشست ، اما علماء تلاش خود را براى به وجود آوردن اصلاحات دموکراسى ادامه دادند ، در رأس آنها شیخ فضل الله نورى و میرزا حسن آشتیانى و سید عبد الحسین شیرازى و شیخ کاظم خراسانى بودند. گرچه برخورد سختى میان طرفداران (مشروطیت) و (مستبد) و مؤیدین (مجلس شورى اسلامى) و (مجلس آزاد) صورت گرفت اما جناح دموکراسىِ اسلامى بعد از زد و خوردهاى طولانى توانست پیروزى را به دست آورد و اولین مجلس قانون گذارى در ایران در سال 1906 افتتاح کند و قانون اساسى را به تصویب رساند ، آن قانون جامع است بین دستوریت و ملکیت با مرجعیت مردمى بود.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد حرکت دموکراسى اسلامى

دانلود مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى


دانلود مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى

 

مشخصات این فایل
عنوان: مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 22

این مقاله درمورد مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى می خوانید :

مـنـظـور اصلى استعمارگران از جدایى دین و سیاست, چیرگى بر منابع اقتصادى و به دست گرفتن امور مالى آنها بود.
مـشـروعـیت حکومت اسلامى: امام خمینى در کتاب ولایت فقیه, دلیلهایى را براى ثابت کـردن مـشـروعـیـت و بایستگى عقلانى حکومت اسلامى آورده و به این منظور از شواهد تـاریـخى و نشانه هاى عقلى زیادى کمک گرفته که مهم ترین آنها عبارتنداز این سه دلیل:
1. عمل پیامبر در تشکیل حکومت.
2. بایستگى استمرار اجراى احکام الهى و ویژه نبودن آن به عصر پیامبر اکرم.
3. بـررسـى مـاهـیت و کیفیت قانونهاى اسلام به خوبى نشان مى دهد که این قانونها بـراى تـکـوین یک دولت و براى اداره سیاسى و اقتصادى و فرهنگى جامعه تشریع شده اند. امـام از احـکـام مالى, احکام دفاع ملى و احکام احقاق حقوق و احکام جزایى اسلام سـخن به میان مى آورد و نمونه هایى ارائه مى دهد که همگى از جامع بودن و حکومت گـرایـى اسـلام حـکـایت مى کنند و خاطر نشان مى سازد: وجود مجموعه قانونها براى اصلاح جامعه کافى نیست و به قوه اجرائى احتیاج دارد. به همین دلیل.
(خـداونـد متعال در کنار فرستادن یک مجموعه قانون, یعنى احکام شرع, یک حکومت و دستگاه اجرا و اداره مستقر کرده است.) غـیـر از دلیلهاى یاد شده در کتاب البیع, به دو دلیل دیگر بر مى خوریم که براى بیان ضروت و مشروعیت حکومت اسلامى عرضه شده اند:
4. هـیچ یک از مجموعه احکام اسلامى: سیاسى, مالى و حقوقى نسخ نشده اند و تا روز قـیـامـت پـایـدار و پابرجا خواهند بود. همین ماندگارى احکام, ناگزیر خواهان و خـواسـتـار حکومت و ولایتى است که اجرا و نگهدارى و پاسدارى از آنها را به عهده بـگـیـرد. اجـراى احکام, بدون حکومت امکان ندارد; چرا که سبب هرج ومرج مى شود.
جـداى از ایـن دلـیـل, حفظ نظام اسلامى و حفظ مرزها از تهاجم و تجاوز تجاوزگران نیز, از امور لازمى است که بدون تشکیل حکومت امکان ندارد.  5. امام از روایاتى که پاره اى از آنها را دلیل بر نفوذ فتوا یا قضاوت فقها مى دانـد, مـشروعیت حکومت اسلامى را استنباط مى کند و بر این باور است: مفاهیم بیش تر این روایات, بیانگر نیابت ولایى, در قلمرو گسترده اند.
امـام, بـا بـهره گیرى از تعبیراتى چون: (الفقهاء امناء الرسل) , (اللهم ارحم خـلـفـائـى) , (الـفـقـهـاء حصون الاسلام)  (انى قد جعلته علیکم حکما)  و (ان الـعـلـمـاء ورثـه الانبیا)  که در روایات آمده اند, بایستگى ولایت فقیه در سطح اداره جـامـعـه و سرپرستى حکومت را روا مى شمارد و این درحالى است که از فقهاى پیشین کم تر کسى به چنین استنباطهایى دست یافته است.

امام در کتاب البیع مى نویسد:
(اسلام, همان حکومت است در همه ش,ون آن و احکام شرعى قوانین اسلام هستند و احکام جـلوه اى از جلوه هاى حکومت و حتى مطلوبهاى بالفرض هستند و از وسائلى هستند که در جـهـت اجـراى حـکـومت و بسط عدالت به کار گرفته مى شوند. پس این که فقیه دژ اسـلام اسـت, مـعـنـایى ندارد جز این که او سرپرست اسلام است, همچنان که پیامر و ائمه(ع) سرپرست اسلام بوده اند در همه امور حکومتى.)  امـام در ولایـت فقیه, پس از بیان مستدل درباره بایستگى حکومت اسلامى, به پیشینه تـاریـخـى انـحـراف از این اصل که به عصر بنى امیه باز مى گردد و در دوران بنى عـبـاس ادامه مى یابد, اشاره مى کند و یادآور مى شود: روش آنها در حکومت, روشى ضـد اسـلامى و به صورت نظامهاى حاکم بر ایران, روم و مصر بود و در دورانهاى بعد نـیز, همان اشکال غیر اسلامى ادامه یافت. امام تاکید مى کند: عقل و شرع بر قیام بـراى دگرگون کردن چنین حکومتى حکم مى کنند. در انقلاب سیاسى مى باید, تا افزون بر پیش گیرى از حکومت طاغوت, زمینه را براى حکومت اسلامى پدید آورد.
امـام در بـخـشـى از کـتـاب ولایت فقیه فرق بین حکومت اسلامى با دیگر حکومتها را بـرشـمـرده اسـت و حکومت اسلامى را مشروط به قانونهاى اسلام مى داند و وظیفه قوه مـقـنـنه و مجالس قانونگذارى برنامه ریزى براى وزارتخانه هاى گوناگون و تشکیلات حـکـومـت در چـهارچوب احکام اسلامى است و در ویژگیهاى زمامدار و رهبرى,افزون بر ویـژگیهاى عامه: عدل و تدبیر, علم به قانون و عدالت را نیز از ویژگیهاى بایسته مى شمارد.
قـلـمرو کارى و حوزه اختیار ولى فقیه: مهم ترین بخش دیدگاه امام خمینى درموضوع حـکـومـت, آن بـخشى است که به روشنگرى حوزه اختیار ولى فقیه مى پردازد و احکام حـکـومـتـى بـر اسـاس مـصلحت را بر احکام اولیه و ثانویه, در هنگام برخوردها و ناسازگاریها پیش مى دارد.
امـام, حوزه اختیار ولى فقیه را بسان حوزه اختیار پیامبر(ص) و ائمه, گسترده مى داند و مى نویسند:
(براى فقیه همه آنچه براى معصوم ثابت بوده, ثابت است, مگر آن که دلیل قائم شود کـه اخـتـیـارات آنها از جهت ولایت و سلطنت آنها نیست, بلکه مربوط به جهات شخصى آنـان و بـه جـهـت شرافت آنان بوده است و یا آن که اگر چه دلیل دلالت مى کند که فـلان اخـتـیار از جهت ش,ون حکومتى براى معصوم ثابت است, اما با این حال اختصاص بـه امـام مـعصوم دارد و از آن, نقدى نمى شود همان طور که این مطلب درجهاد غیر دفـاعـى مـشـهور است, گرچه در آن نیز, بحث و تامل راه دارد و امکان تسرى آن به غیر معصوم هست.) بـارى امـام فـرق نـهـادن بین حکومتى رسول الله و ولى فقیه را, ناخردمندانه مى داند; زیرا ولایت فقیه, بى گمان شعبه اى از ولایت رسول خداست.

الگویابى از مـسـائل مهمى که در این مرحله وجود داشت, یافتن و ارائه نمونه تاریخى حکومت اسـلامـى بـود. مـطالعه آثار نوشتارى و گفتارهاى امام خمینى, نشان مى دهد که از نـظـر ایشان حکومت اسلامى در طول تاریخ تمدن اسلامى از عمر کوتاهى برخوردار بوده اسـت.  بـه جـز چـنـد سـالـى در زمـان پیغمبر اسلام(ص) و در حکومت بسیار کوتاه امـیـرالم,منین(ع), جریان نداشته است.  این بود که استناد حکومت اسلامى را مشى حکومتى رسول اکرم(ص) و حکومت امام على معرفى مى کرد.  امام خمینى, عامل بیگانگى مسلمانان را از حکومت اسلامى و مهجورى این نظام مقدس, نـاآگـاهـى مسلمانان از مصالح خود و در سده هاى واپسین, دسیسه هاى استعمارگران مـى دانـسـت. ایـشان در پژوهشهاى ژرف و طولانى خود به این نتیجه رسیده بود: این پـدیـده شـوم از آن روزهایى در جهان اسلام آغاز شد که به گوناگونى زوایاى اسلام, توجه نشد. ایـن بـود کـه در 22 مـهـرمـاه 1357, همزمان با اوج گیرى انقلاب الهى ایران, در سخنرانى خود به این نکته اشاره کرد:
(در قـرنهاى سابق یک دسته متکلمین بوده اند که اینها روى فهم تکلم خودشان, روى فـهم ادراک خودشان, اسلام را آن طور توجیه مى کردند که خودشان فهمیده بودند. یک دسـتـه فـلاسـفه بودند که روى فلسفه اى که آنها مى دانستند, اسلام را به صورت یک فـلـسفه ادراک مى کردند, خیال مى کردند که مکتب فلسفى است. یک دسته عرفا و این طـایفه بودند که اسلام را به فهم عرفانى توجیه مى کردند و اسلام را کانه یک مکتب عـرفـانـى مـى دانـسـتـد, تـا ایـن زمانهاى آخرو که اسلام را یک مکتب مادى تصور کردند.)  زنده کردن همه زوایاى اسلام, وقتى ممکن مى شود که در عرصه جامعه حضور یابد و در هـمـه زوایـاى زنـدگـى فردى و اجتماعى به کار بیفتد و احکام آن, یک به یک اجرا شود.
امام با توجه به این حقیقت بود که در طول چندین دهه مبارزه به کم تر از پویایى حـکـومت اسلامى بسنده نکرد. با تلاش بسیار و شبان و روزان حقایق را روشن ساخت که دور نـمـاى حـکـومـت الهى اسلام, در عروق ملت ریشه دواند و زنگار دلها پاک شد و خـردهـا تـوانایى درنگ یافتند و این نظام مقدس براى مبارزین و خرد ورزان درخور فهم و عامل فخر شد.
حـکـومـت اسـلامـى بـراى امـام حکومت قانون , مظهر عدالت حقیقى و برخوردارى از نـعـمـتـهـاى الـهى , مانعى براى خیانت, غارتگرى و هرج و مرج  بود و دولتهاى استبدادى در باور امام, در ناسازگارى آشکار, با حکومت اسلامى بودند. .
ب. حـکـومت اسلامى در عینیت جامعه: پس از پیروزى انقلاب اسلامى در پرتو آموزه هاى اسـلام, تـوجهات حضرت حق و پشتیبانى بى دریغ مردم و رهبرى خردمندانه امام خمینى در 22 بـهـمن 1357, زمان آن رسیده بود که اندیشه حکومت اسلامى جامه عمل بپوشد و بـاورهـا و انـدیـشـه هـاى مربوط به حکومت اسلامى و ولایت فقیه که در طول قرنهاى گذشته, مورد گفت وگو قرار گرفته بود, در قالب یک نظام سیاسى تبلور یابد.
امـام خـمـیـنى, بر اساس خواست عمومى ملت ایران و برابر اصول قانون اساسى نظام اسـلامى, در نقش رهبر انقلاب, ولایت و هدایت جامعه را بر عهده گرفت. او مشى سیاسى را دنـبـال کـرد, تا چشم از جهان فرو بست. در طول این مدت, زوایاى ناپیدایى از سیستم حکومت اسلامى روشن شد که خود به پژوهش مستقلى نیاز دارد.
بـى گـمان یکى از مواردى که در طول انقلاب, امام به گونه روشن نظرخود را درباره مـشـروعـیـت و حوزه اختیار حکومت اسلامى اظهار داشت, مربوط مى شود به پاسخ نامه رئیس جمهور, در 16 دى ماه سال 1364.

امام در این نامه, درباره حوزه اختیار و قلمرو کارى حکومت اسلامى اظهار داشت:
(حـکومت که شعبه اى از ولایت مطلقه رسول الله, صلى الله و علیه وآله وسلم, است, یـکى از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمامى احکام فرعیه, حتى نماز و روزه و حـج اسـت. حـاکم مى تواند مسجد یا منزلى را که در مسیر خیابان است, خراب کند و پـول منزل را به صاحبش رد کند. حاکم مى تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند و مـسـجدى که ضرار باشد, در صورتى که رفع بدون تخریب نشود, خراب کند. حکومت مى تـواند قراردادهاى شرعى را که خود با مردم بسته است, هر موقع آن قرارداد مخالف مـصـالح کشور و اسلام باشد, یک جانبه لغو کند و مى تواند هر امرى را چه عبادى و یـاغـیـر عـبـادى است که جریان آن مخالف مصالح اسلام است, از آن مادامى که چنین اسـت, جـلـوگـیـرى کـنـد. حکومت مى تواند از حج, که از فرایض مهم الهى است, در مواقعى که مخالف صلاح کشور اسلامى دانست, موقتا جلوگیرى کند.) بـیان و بنان امام و سیره عملى ایشان در برخورد با قدرتهاى شرق و غرب و اهتمام به استقلال و آزادى و احیاى ارزشهاى اسلامى, مسیر حکومت را نشان مى داد و راههاى نارفته آینده را پرتو افشانى مى کرد.
امام در عمل نشان داد که جهت گیرى اقتصاد اسلامى در راستاى حفظ منابع محرومان و گـسـتـرش مشارکت عمومى آنان است و مبارزه اسلام با زراندوزان, بزرگ ترین هدیه و بشارت آزادى انسان از اسارت فقر و تهیدستى به شمار مى رود:
(صـاحـبـان مال و منال در حکومت اسلام, هیچ امتیاز و برتریى از این جهت بر فقرا ندارند و ابدا اولویتى به آنان تعلق نمى گیرد.)  یادآور شد:
(ثـروتـمـنـدان هرگز به خاطر تمکن مالى خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کـنـندگان کشور اسلامى, نفوذ کنند و مال و ثروت خود را بهانه فخرفروشى و مباهات قـرار دهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان, افکار و خواسته هاى خود را تحمیل کنند.) امـام بـهاى بیش تر را در حکومت اسلامى از آن کسانى دانست که از تقواى فزون ترى بـرخـوردار بـاشند. اجرا و برنامه ریزى این مهم را از وظیفه ها و کارهاى مهم همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیان به شمارى آورد:
....


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى

دانلود مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى(ره)

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى(ره) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى(ره)


دانلود مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى(ره)

 

مشخصات این فایل
عنوان: مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى(ره)
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 53

این مقاله در مورد مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى(ره) می باشد .

 

 مختصری از توضیحات مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى(ره)

حکومت اسلامى از دیدگاه میرزاى نائینى نـائـیـنى کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله را نه براى بیان چگونگى حکومت اسلامى, بـلکه به منظور توجیه شرعى حکومت مشروطه, نوشت. وى, این رساله را در ربیع الاول سال 1327ه.ق. به پایان رساند و همان سال در بغداد منتشر کرد.
نـوشـتـه نائینى, هر چند به طور مستقیم, به حکومت اسلامى مربوط نمى شود, ولى در تـوجـیـه مشروطه, وجوهى از حکومت اسلامى که خود از آن به (سلطنت اسلامیه)1 تعبیر مـى کـنـد, بـیان شده است. از فحواى کلام نائینى به خوبى روشن مى شود که نائینى شـرایط را براى طرح تمام نماى حکومت اسلامى, مناسب ......(ادامه دارد)

امام خمینى و حکومت اسلامى پـس از مـیـرزاى نائینى, امام خمینى, بحث از حکومت اسلامى را دنبال کرد, با این تـفـاوت کـه امـام ولایـت فقیه را از مباحث فقیهى بیرون آورد و آن را در جایگاه اصـلـى خـود; یعنى علم کلام قرار داد. امام روشن کرد که ولایت فقیه در تفکر کلامى شـیـعـه, دنباله امامت است و بحث امامت و ولایت, از اصول عقاید امامیه شمرده مى شـود; از ایـن روى نـمـى تواند داخل مباحث فرعى فقهى باشد, هر چند تکلیفى بودن پـذیرش ولایت فقیه, براى همه م,منان , آن را از احکام تکلیفى و داخل مباحث فقهى نـیـز قـرار مـى دهـد ......(ادامه دارد)

وصـیـت سـیـاسـى الـهـى امام, آخرین نگارش و یکى از پرتیراژترین کتابهاى تاریخ مـطـبـوعـات ایران است که نزدیک به دو میلیون نسخه از آن چاپ و به زبانهاى بین الـمـلـى تـرجـمه و نشر یافته است. اگر حجم این وصیت و وصیت نامه شرعى امام را بـاهـم مقایسه کنیم, خواهیم دید که امام چقدر به وصیت شرعى خود, در برابر وصیت سـیـاسـى, که به مصالح امت اسلامى مربوط مى شود, کم اهمیت داده است. وصیت سیاسى الـهـى امام, در واقع بخش پایانى کتاب (ولایت فقیه) و کامل کننده نظریه با ارزش حکومت اسلامى است که قرنها مورد توجه ارباب نظر بوده است.وصـیت نامه سیاسى الهى امام, در حقیقت, آخرین سفارشهاى ایشان براى کامل ......(ادامه دارد)

یکى ازبخشهاى حساس قوه اجرایى, نیروهاى مسلح است. در حکومت اسلامى به نیروهاى کـارآزمـوده و م,مـنى نیازمند است که ضمن داشتن تخصص هاى نظامى, از روحیه مردم خـواهـى, ایـمـان و سلحشورى, برخوردار باشند. به این منظور آنها باید آموزشهاى ویـژه اى را بـبـیـنند. آموزش و تربیت نیروى نظامى به تعالى جامعه مى انجامد و جامعه را از بیمارى مى رهاند.
در انـدیـشـه امام, نیروهاى مسلح بازوان قوى و قدرتمند جمهورى اسلامى بشمارند و نـگـهـبـان سرحدات و راهها و شهرها و روستاها و بالاخره نگهداران امنیت و آرامش بـخشان به ملت هستند و باید مورد توجه خاص ملت و دولت و مجلس باشند.85 (هیچ یک از نـیـروهـاى نـظام, اعم از نظامى, انتظامى, سپاه و بسیج و غیره نباید ......(ادامه دارد)

بـا ظهور رضاخان, تجددخواهان ملى گرا, ارکان رژیم رضاخان را تشکیل دادند. آنان وانمود مى کردند: در برابر افکار جهانگیر و فراگیر غرب, راهى جز پناه گرفتن در دامـن آن نـیست. این بود که مصرف زدگى, میل به زرق و برق و زیب و زیور و تجمل, اوج گرفت و ابتکار عمل به دست جهان غرب افتاد.آنان, با برانگیزاندن خواسته هاى حـیـوانـى, خـودبـاختگان و غرب زدگان را به دنبال خود مى بردند و زیان آن دامن توده ها را مى گرفت.
امـام شناخت دقیقى از هویت روشنفکران غرب زده داشت و آنان را افرادى غیرکارامد در امور جامعه مى دانست و در یکى از سخنرانیهاى خود, آنان را مخاطب قرار داد ......(ادامه دارد)

امـام در وصـیت سیاسى ـ الهى خود از نقش تلویزیون, در رژیم گذشته یاد مى کند و مى نویسد: هدف گردانندگان آن, بى هویت ساختن, ملت ایران بود:(فیلمهاى تلویزیونى, از فرآورده هاى غرب یا شرق بود که طبقه جوان, زن و مرد را از مـسـیـر عادى زندگى و کار و صنعت و تولید و دانش منحرف و به سوى بى خبرى از خـویش و شخصیت خود, یا بدبینى و بدگمانى به همه چیز خود و کشور خود, حتى فرهنگ و ادب و مآثـر پـرارزش کـه بسیارى از آن با دست خیانتکار سودجویان به کتابخانه ها و موزه هاى غرب و شرق منتقل گردیده است.)131 امـام خـمینى......(ادامه دارد)

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مراحل شکل گیرى حکومت اسلامى در بیان و بنان امام خمینى(ره)

تحقیق در مورد دین فرهنگ و تمدن اسلامى

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد دین فرهنگ و تمدن اسلامى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد دین فرهنگ و تمدن اسلامى


تحقیق در مورد دین فرهنگ و تمدن اسلامى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:34

 فهرست مطالب

  دین فرهنگ و تمدن اسلامى

هم گرایى دین و تمدّن

 

تاریخ تمدّن بشرى

 

فرایند تکامل شریعتها
ساده ترین شیوه برخورد با یک واقعیت نادیده انگاشتن آن است و تلاش براى شناخت و پذیرش آن نشانه رشد و خردمندى.
دین فرهنگ و تمدّن وجوه و زوایاى گوناگون از بود و هست زیست بشرند و هندسه زندگى انسان از آغاز تا کنون بلکه تا پایان را نشان مى دهند. هیچ یک براى انسان پدیده اى بیگانه نیست که از بیرون به قلمرو حیات آمده باشد بلکه از هستیِ شکل یافته انسان و نسبت و پیوند او با دیگر واقعیتها بر آمده است. نه فرهنگ و تمدّن بر جایگاه دین مى نشیند و نه دین را مى توان بر جاى هیچ کدام نشاند.هم چنان که هیچ یک را نمى توان نادیده انگاشت. تا کنون کسانى که کوشیده اند دین را از متن زندگى بیرون برانند راه به جاى نبرده اند و در مقابل آنان که خواسته اند دیندارى را تمام ساحت وجودى انسان بدانند و تمامت زندگى را به دست دین بسپارند توفیقى نداشته اند.
دین و فرهنگ و تمدّن سه مقوله فراگیرند که به گونه هماهنگ و همخوان قلمرو زندگى انسان را پدید مى آورند. این سه جلوه پویاییِ حیات آدمى آن گاه که به مهر و
آشتى نشینند و یکدیگر را کامل کنند زندگى بالنده و انسانى; یعنى حیات آرمانى بشر رخ مى نماید.
در این نوشتار هدف آن است که پیوند این سه عنصر به طور کلى و بویژه جایگاه دین در این میان نموده شود.
براى این منظور در سه مقام به ترتیب: تعریف و شرح مفاهیم سیر تکامل مشترک و موازى دین و تمدّن و در پایان از عناصر تمدّنیِ دین سخن خواهد رفت.
در بخش نخست تلاش مى شود از رهگذر تعریف و تفسیر هر کدام نسبت مفهومى میان آنها آشکار گردد و در بخش دوّم هم گرایى و پیوند دین و تمدّن در مقام تحقق تاریخى آنها توصیف مى شوند و آن گاه نقش بنیادین دین در شکل گیرى عنصرها و ارکان سازنده تمدّن شرح خواهد شد تا پیوند ذاتى و ماهوى آنها روشن شود.
ییادآور مى شویم: نگاه این نوشتار به واقعیت دین فرهنگ و تمدّن است و در پى آن پیوند و خویشاوندى آنها در همین مقام جست و جو مى شود. اما باور ما آن است در گذر از تاریخ سرگذشتى که بر هر کدام رفته است به کلى از بایدها و واقعیتهاى بایسته خالى نبوده و نیست; بلکه در آینه تاریخِ حیات بشر بویژه در برهه هایى که انسانهاى صالح و خودساخته هدایت انسان و جامعه را بر عهده داشته اند و نیز در ساحتهاى زندگى امروز به گونه نسبى بایسته ها و واقعیتهایى از این سه عنصر آشکار است; زیرا اگر چه پاره اى کژراهه رویها و انحرافها و دور افتادنها از واقعیت دیده مى شود و به همان نسبت پاره اى جداییها رخ مى نمایاند; ولى جدا از جریانهاى سطحى و زودگذر متن زندگى انسانها به خوبى واقعیتهاى انسانى دین و فرهنگ و تمدّن راستین را نشان مى دهد. با توجه و نگاه ژرف به همین واقعیتهاست که هماره لایه هاى رویین دین و فرهنگ و تمدّن از سوى انسانهاى مصلح و واقع نگر مورد نقد و بازنگرى و تعدیل قرار مى گیرد و نو به نو شکل و هستى جدید پیدا مى کند تا آن که واقعیتِ هریک به تمام ظهور و بروز یابد.
دین
از آن جا که تعریف و شناخت ماهیت دین از تحلیل ساختارهاى دینى به دست مى آید متکلم فیلسوف روان شناس و جامعه شناس بر اساس نوع تحلیل از ساختارهاى یک دین به تعریفى از دین مى رسد. چون امروزه مباحث فلسفه دین کلام الهیات روان شناسى و جامعه شناسى دین گستره ویژه اى یافته است درباره تعریف دین آراى بسیار و گونه گون مطرح است.
در این جا مراد ما از دین دین آسمانى و وحیانى است که داراى سه بخش: عقاید و باورها احکام و آیینها اخلاق و ارزشهاست و در تعریف آن مى توان گفت: مدلول و فرانمود گزاره هاى هستى شناسانه و انسان شناسانه و مجموعه بایدها و نبایدها و شایدها و نشایدهاى مبتنى بر آن که از سوى خداوند براى کمال یابى و سعادتمندى بشر فرود آمده یا تنفیذ شده است.
در این تعریف به دو نیاز و انتظار اساسى و فطرى که دین براى بشر پاسخ مى دهد توجه شده است.
بخشى از دین مدلول مجموعه اى از گزاره هاى نظام مند در باره تفسیر هستى حیات انسان و حقایق تکوینى با نگرش الهى است که پاى بندى قلبى به آنها سبب کمال انسان مى گردد.
و بخش دیگر دین مجموعه معیارها و آموزه هاى بایسته و شایسته براى زندگى هستند که پاى بندى به آنها سعادت دنیوى و اخروى بشر را پایندان است.پس مراد از دین آن چیزى است که به واقع برنامه کمال یابى و سعادت مندى انسان را ارائه کند و دیندارى پاى بندى قلبى و رفتارى به چنین برنامه اى است.
آن بخش از دین که درباره تفسیر هستى است و نگاه هستى شناسانه انسان را جهت مى بخشد پیوند مستقیم با فرهنگ و تمدّن دارد; زیرا هر چه در این دو
عرصه به ظهور مى رسد بر اندیشه ها و دریافتهاى هستى شناسانه انسانها استوار است. از همین روى باستان شناسان و پژوهشگران تاریخ با کاوش در آثار فرهنگى و تمدّنى قومهاى پیشین اندیشه ها و دریافتهاى آنان را از انسان و هستى بازخوانى مى کنند و به این واقعیت اعتراف دارند که در تاریخ بشر هر جامعه انسانى و یا هر امت بزرگى که پدید آمدند ممکن نبود در آغاز و انجام انسان و توجیه و علت یابى پدیده هاى هستى نیندیشند و در این گونه مسائل رأى و نظر روشنى حق یا باطل نداشته باشند.
فرهنگ
پژوهش و کند وکاو در شناسایى و پى بردن به کُنه فرهنگ از نگاه مشهورترین دایرة المعارفها و پاره اى از منابع جامعه شناسى و کتابهاى لغت این حقیقت را ثابت مى کند که وجود تکامل انسانى در معناى حقیقى (فرهنگ) در میان همه جامعه ها به عنوان چگونگى حیات بشرى پایندان شده است. اگر شمارى سلطه جویان یا پوچ گرایان بخواهند فرهنگ را تا حد یک بهشت پدیده هاى مبتذل فرو بکاهند و نام آن را فرهنگ یا امور فرهنگى بگذارند از حقیقت بى بهره بوده و شناختى از آن ندارند.زیرا اگر به معناهایى که براى فرهنگ در لغت و ادبیات اقوام آمده با دقت و درنگ بنگریم خواهیم دید بیش تر آن معناها بر حقیقتهاى ارزشى استوارند که اگر هم نمونه ها و افراد آنها تغییر پیدا کند اصل آن حقیقتها ثابت و استوارند.
(فرهنگ با کاف فارسى بر وزن ومعنى فرهنج است که علم و دانش و عقل و ادب و بزرگى و سنجیدگى و کتاب لغت فارسى و نام مادر کیکاوس مى باشد و شاخ درختى را نیز گویند که در زمین خوابانیده از جاى دیگر سر بر آورد و کاریز آب را نیز گفته اند چه (دهن فرهنگ) جایى را مى گویند از کاریز که آب بر روى زمین آید).1
یا نوشته اند:
1. فرهنگ در مردم شناسى راه و رسم زندگى یک جامعه است. آداب و عادتها واندیشه ها و اوضاعى که گروهى در آن شرکت دارند از نسلى به نسل دیگر انتقال پیدا مى کند و این انتقال پیش از آن که از راه وراثت باشد از راه آموختن است.2
2. استعدادهاى فکرى و اخلاقى پرورش یافته به وسیله آموزش.
3. ذوق اعتلا و گسترش یافته از راه تربیت فکرى و زیبایى شناختى.
4. آشنایى وعلاقه مندى به هنرهاى زیبا ادبیات و علوم جدا از مهارتهاى فنى و شفاهى.


 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دین فرهنگ و تمدن اسلامى