فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله امام زمان و غیبت

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله امام زمان و غیبت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


در طول زندگانی بستر گاهگاه شخصیتهای خارق العاده، پدید آمده اند. شخصتهایی که در مدت کوتاهی با تصمیمی قاطع و اراده ای استوار،‌مسیر زندگی مردم عصر خود را تغییر داده اند. اینان در اندام و گوشت و پوست مانند سایر مردمند، می خوابند، می خورند، راه می روند. تن آنان، همچون تن دیگران است اما روح ایشان از آنان جداست. زندگی شان سرشار از برکت و روشنی است و تا ابد نیز بر چهره ی صفحات تاریخ درخشنده اند پیرایش این افراد استثنایی را باید به طلوع خورشید همانند کرد.
آن ها دنیای تاریک عصر خود را نورانی کرده اند،‌ با گمراهی، تیره روانی جنگیده اند طرحی نو افکنده اند. خلاقیت فکری و وجودی هر یک به درجه ای بوده است که زندگانی و سنن و اداب و رسومی را که حاکم بر زندگانی مردم بوده است، تا شعاعی دور دست در هم ریخته، محیطی بهتر و عالیتر به وجود آورده اند.

 

 

 

 

 


تولد امام زمان
میلاد مهدی (عج) بی شباهت به میلاد موسی و ابراهیم خلیل نیست. همانگونه که حمل و ولادت دو پیامبر بزرگ الهی، به دور از چشم فرعونیان و نمرودیان، صورت پذیرفت؛ درباره ی امام مهدی (عج) نیز می توان بر این باور بود که تا لحظه ی میلاد، هیچ اثری از این رویداد بزرگ تاریخ، مشاهده نشد چرا که خداوند چنین اراده کرده بود تا زمین بی جهت نماند و زمان بی صاحب او ستمدیدگان چشم به راه نجات و آزادی، امام و پیشوای خویش را بشناسند و به یاری وی بشتابند. و بدین سان، بی حاکمیت موعود مستضعفان بر مستکبران،‌که همانا پیروزی حق بر باطل اندیشان است، دست یابند.
امام شناسی و آگاهی از زندگی، آیین، سیرت پاک و خیرگرایانه ی ولی معصوم، زمینه ی یاری و پیروی از وی را فراهم می سازد. از این رو، پنهان ماندن نشانه های حمل و ولادت امام موعود، به این معنا نیست که وجود مبارک او، بر مردمان پوشیده باشد و کسی را امکان دسترسی به دیدار و معرفت و همچنین تبعیّت از آن حضرت نباشد. امام صادق (ع) در این باره فرموده است:
«هو حقی المولد و المنشأ، غیر خفی فی نفسه»
«میلاد او مخفی و پوشیده است،‌اما خودش مخفی نیست»
بدین سان، مسأله ناشناخته بودن حضرت مهدی (عج) در کنار مردم، در بازار ما و در ایام حج، امری عجیب و غریب نیست. خواست و اراده ی خداوند، بر این تعلق گرفته که تا هنگام ظهور،‌در میان مردم، ناشناس باقی بماند، چنانکه بر حضرت یوسف گذشت.
دوازدهمین اختر آسمان ولایت حضرت مهدی (عج) در دوران خلافت عباسی در نیمه ی شعبان سال 255 هجری هنگام طلوع فجر جمعه متولّد شد و جهان را با نور خود روشن نمود. نام او محمد و کنیه اش ابوالقاسم است از آنجا که حکومتهای خودکامه آن زمان تولد او را بر خلاف مصالح خود تشخیص داده بودند با مراقبتهای کامل مواظب بودند که این فرزند دیده به جهان نگشاید و اگر هم دیده به جهان گشود او را نابود سازند. از این جهت او پس از شهادت پدر ارجمندش امام حسن عسگری (ع) که امامت در وجود آن حضرت مستقر شد به امر خدا غیب انتخاب کرده و جز با نایبان خاص خود با کسی تماس نمی گرفت مگر در موارد استثنایی.

 

آماده سازی شیعه برای غیبت و غیبت صغری
پس از شهادت امام علی بن موسی الرضا (ع) اندک اندک،‌شیعه به گونه ای پرورش می یافت که خود و نسل های بعدی را، مهیای غیبت امام معصوم نموده، و هدایت پذیری اش را از قرآن و نایبان امام، فزونی و توسعه بخشد.
غیبت حضرت مهدی (عج) نخست در زمانی کوتاه صورت گرفت، که از آن به غیبت صغری یاد می شود. و سپس این امر، برای زمانی بلند مطرح گشت، که آن را غیبت کبری می نامند. هر کدام ویژگی های خود را دارد و از شیعیان منتظر، شکیبایی،‌بینایی و عمل به تکالیف مسلمانی در زندگی فردی و نیز در حوزه ی سیاست و فرهنگ و اجتماع را می طلبد.

 

غیبت صغری
دوران غیبت صغری از سال وفات یازدهمین پیشوای معصوم، امام حسن عسگری (ع) (260 هجری قمری)، آغاز گشت و نزدیک به هفتاد سال (329 هـ.ق) ادامه یافت.
آن گاه که امام مهدی (عج) بر پیکر مطّهر پدر بزرگوارش نماز گزارد (هشتم ربیع الاول سال 260 هـ. ق) بی درنگ از دیده ها نهان گشت و ارتباط و دیدار شیعه، جز در هنگام ضرورت و از طریق افراد مورد اعتماد و امین – که آنان را سفیران (نایبان) حضرت می خواندند- امکان پذیر نبود.
شیوه نایبان در زمان غیبت صغری، بدین گونه که ایشان، پرسش ها و مسأله هایی که شیعیان مطرح می کردند را، خدمت امام زمان (ع) می بردند و از آن سو علاوه بر پاسخ ها و رهنمود حضرت، توقیعات ایشان را آورده، و بر دوستداران فرو می خواندند. تعیین و نصب سفیران یا نایبان خاص در عصر غیبت صغری از سوی حضرت مهدی (عج) اظهار و اعلام می گشت. هر نایب، پیش از رحلت و پایان گرفتن ایام سفارت و نیابت، در حضور شیعیان، به نحوی جانشین یا سفیر و نایب بعدی حضرت را، معرفی می نمود و از آنان می خواست که مسائل خود را با او در میان گزارده و بدین گونه از هدایت امام بهره ور گردند.
به نظر می رسد که غیبت صغری، به منظور آماده سازی شیعه جهت دوران دشوار و دراز غیبت کبری، عنوان شده، تا آنان اندک اندک مهیای حضور در غیبت گشته و مسؤولیت های شیعه بودن خویش را به درستی به انجام رسانند. تأملی در رویدادهای آن عصر و پس از آن، فلسفه و لزوم غیبت صغری را به خوبی می نمایاند.

 

نایبان خاص
نایبان خاص حضرت مهدی (عج) در سفارت و نیابت هفتاد ساله حضرت به این ترتیب است:
1- عثمان بن سعید

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 25   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله امام زمان و غیبت

دانلودمقاله بامداد میلاد

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله بامداد میلاد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

قال الله تعالی : و نریدان نمن علی الذّین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الوارثین .
بامداد مبارک ، فرخنده و پرمیمنت روز پانزدهم شعبان سال دویست و پنجاه هجری طلوع میکرد ، و در امامت سرای حضرت امام حسن عسکری علیه السلام ، شور و هیجان و شوق و انتظار شدت می یافت . ملائکه در آنجا بیش از هر وقت دیگر آمد و رفت داشتند . انوار رحمت الهی در تابش و لمعان ، و فروغ فرو شکوه ایزدی درخشان بود .
در ملااعلی فرشتگان ، و کروبیان عالم بالا از نوزادی که هم اکنون در خاندان نبوت و ولایت قدم بعرصه اینجهان خواهد گذاشت و چهره نورانی ، و شمائل محمدی خود را بعالمیان نشان خواهد داد در سخن بودند .
بهشت را زینت میکردند تا محافل جشن و مجالس انس و ذوق ملکوتی برسرپا کنند . غریو شادی و نغمه های روح بخش و طرب انگیز حورالعین بهشتیان را غرق در حظوظ روحانی کرده بود .
از شب نیمه شعبان دقایقی بیشتر باقی نمانده بود. دقایقی که آرام آرام میگذشت و برای آنها که منتظر بودند بقدر سالها بود .
سرانجام شب بدقیقه آخر رسید و ثانیه شماری شروع شد ثانیه ها هم با کندی یکی پس از دیگری گذشتند ناگاه نور انیت و روشنی فوق العاده ای که بر نور چراغها غالب شد همه را از تولد نوزاد بشارت داد . نوزاد به دنیا آمد و آخرین رهبر عالم بشریت ولی الله اعظم ، با جمال جهان آرای خود گیتی را مزین و روشن ساخت .
نرجس غرق در افتخار و مباهات گشت بانگ تکبیر و تحمید ، تسبیح توأم با فریادهای شادی و تهنیت و هلهله طنین انداز گشت .
نوزاد سربسجده گذاشت و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و امامت پدران بزرگوارش شهادت داد و با صدایی خوش و روح افزا این آیه مبارکه را تلاوت فرمود :
بسم الله الرحمن الرحیم . و نریدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض … نوزاد بدنیا آمد و عنایات الهیه برخاندان رسالت تکمیل شد .
آری این افتخار مخصوص دودمان نبوت است که موعود و نجات دهنده بشر از تجاوز و ستم و آنکس که برای تاسیس سازمان جهانی اسلامی و اجراء نظام قرآنی قیام فرماید از آن خاندان با عظمت است .
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم خوشدل بود که فرزندش مهدی به هدفهای رسالت و دعوت او جامه عمل میپوشاند و بخاندان خودبخصوص علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام مژده می داد که مهدی،‌همان کسی که با نهضت بیمانند خود بنیان شرک را ویران و اساس توحید ، یکتا پرستی رامحکم و استوار می سازد و فرمانروای کل جهان گردد از فرزندان آنها است .او است همان نابغه بی نظیری که انبیا و اولیاء ظهورش را مژده دادند و جهان بشریت را بقیام آن حضرت برای تشکیل حکومت حق و عدالت اسلام و صلح پایدار و بر چیدن بساط بیدادگران نوید دادند و همه را به آینده گیتی امیدوار ساختند .

 

شرح و چگونگی ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه ( به طور اختصار )

 

باید دانست که روایات و احادیثی که دلالت برولایت و وجود حضرت ولی عصر (عج ) دارد بسیار است و سید علامه میر محمد صادق خاتون آبادی در کتاب اربعین می فرماید : درکتب معتبره شیعه زیاده از هزار حدیث روایت شده در ولادت حضرت مهدی علیه السلام و غیبت او و آنکه امام دوازدهم است و نسل امام حسن عسکری است و اکثر آن احادیث مقرون باعجاز است .
گزارش و تفصیلات ولادت سراسر برکت امام در کتب معتبره و اخبار مشروحاً بیان شده است . از جمله این اخبار روایتی است که در ینابیع الموده ص 499 و 451 فاضل قندوزی که از علماء اهل سنت است و شیخ طوسی در کتاب غیبت و شیوخ دیگر روایت کرده اند و صدوق در کتاب کمال الدین بسند صحیح و معتبر از جناب موسی بن محمد بن قاسم بن حمزه بن موسی بن جعفر علیهماالسلام از حضرت حکیمه خاتون دختر والامقام امام محمد تقی علیه السلام که از بانوان با عظمت و شخصیت و فضیلت خاندان رسالت است حدیث کرده است .
حکیمه فرمود امام حسن عسکری (ع) فرستاد نزد من که عمه امشب در نزد ما افطار کن که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت را در این شب ظاهر فرماید و او حجت خدا در زمین است .
من عرض کردم : مادرش کیست ؟‌
فرمود :‌نرجس
گفتم : فدایت شوم بخدا سوگند در او اثری نیست .
فرمود : همین است که برای تو می گویم .
حکیمه گفت : پس آمدم چون سلام کردم و نشستم نرجس خواست پای افزارم را بیرون آورد گفت ای سیده من و سیده خاندان من چگونه شب کردی ؟
گفتم :‌بلکه تو سیده من و سیده خاندان منی
گفت : ای عمه این چه سخن است ؟!
گفتم : ای دخترم خدا امشب به تو پسری کرامت فرماید که در دنیا و آخرت آقا است . پس او خجلت کشید و حیا کرد ،‌وقتی از نماز عشا فارغ شدم افطار کردم و در بستر خوابیدم چون نیمه شب رسید برخواستم برای نماز شب . نماز را خواندم و فارغ شدم و نرجس همچنان در خواب و راحت بود . من نشستم برای تعقیب و سپس خوابیدم و هراسان بیدار شدم او هم چنان خواب بود . پس برخواست نماز شب را خواند و خوابید .
حکیمه فرمود : برای فحص از صبح بیرون آمدم فجر اول ظاهر شده بود هنوز نرجس در خواب بود درشک افتادم . امام فریاد زد ، عمه شتاب مکن که مطلب نزدیک گردیده .گفت : نشستم و سوره الم سجده و یس خواندم که ناگاه نرجس هراسناک بیدار شد من ببالینش شتافتم . گفتم :
( بسم الله علیک ) آیا چیزی احساس می کنی ؟
گفت : بلی ای عمه .
گفتم :‌آسوده خاطر باش همان است که بتو گفتم .
حکیمه گفت :‌پس مرا سستی و از خودبیخودی فراگرفت و او نیز چنین شد وقتی بحس آقایم بیدارشدم جامه از روی نرجس بیکسو زدم و آقای خود را دیدم که در حال سجده است و مواضع سجودش را بر زمین گذارده ا و را در برگرفتم دیدم نظیف و پاکیزه است حضرت امام حسن عسکری به من صیحه زد : بیاور بنزد من پسرم را ای عمه .
او را نزد امام بردم امام دستهایش را زیر دوران و پشت او گذارد و پاهایش را در سینه خود قرارداد و زبانش را در دهان او نهاد و دست برچشمها و گوش و مفاصلش کشید .
پس فرمود : سخن بگو ای پسرم .
فرمود : اشهد ان لااله الاالله وحده لاشریک له وان محمداً رسول الله پس بر امیرالمومنین و بر امامان تا پدرش صلوات فرستاد و سکوت فرمود .
امام فرمود : او را نزد مادرش بر تا باو سلام کند و به نزد منش آور .
پس او را نزد مادرش بردم بمادرش سلام کرد سپس او را برگرداندم در مجلس امام گذاردم . فرمود : ای عمه روز هفتم که شد نزد ما بیا . حکیمه فرمود : بامدادان رفتم که به امام سلام عرض کنم پرده رابالا زدم تا از آقای خود تفقد کنم او را ندیدم . گفتم : فدایت شوم چه کرد آقای من ؟‌ فرمود ای عمه او را به آنکس سپردم که مادر موسی او را به او سپرد .
حکیمه گفت : روز هفتم که شد بنزد آنحضرت رفتم و سلام کردم و نشستم .
امام فرمود : پسرم را بنزد من بیاور پس من آقایم را در حالیکه در پارچه ای بود بنزد آن حضرت بردم . با او مانند روز اول رفتار کرد پس زبان در دهانش گذارد مثل آنکه شیروعسل به او می دهد . پس فرمود : سخن بگو :
گفت ‌:اشهد ان لا اله الله و صلوات بر محمد و امیر المومنین و امامان تا پدرش صلوات الله علیهم اجمعین فرستاد و این آیه را تلاوت کرد :
بسم الله الرحمن الرحیم و نریدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنود هما منهم ماکانوا یحذرون
موسی بن محمد بن قاسم راوی حدیث گفت این سرگذشت را از عقید خادم پرسیدم گفت : حکیمه راست فرموده است .
صدوق در حدیثی که در نهایت اعتبار و اعتماد است بواسطه احمدبن الحسی بن عبدالله بن مهران امی عروضی ازدی از احمدبن حسین قمی روایت کرده که چون خلف صالح متولد شد از ناحیه حضرت امام حسن عسکری نامه ای برای جدم احمد بن اسحق رسید بخط دست آن حضرت که توقیعات بهمان خط وارد می شد در آن مکتوب بود برای ما مولودی ولادت یافت باید در نزد تو مستور و از مردم پنهان بماند زیرا آنرا برکسی ظاهر نمیکنم مگر نزدیکتر را بواسطه نزدیکی او و ولی را بجهت ولایتش دوست داشتیم اعلام آنرا بتو تا خدا تو را به آن مسرور سازد مانند آنکه ما را با آن مسرور ساخت .
و در روایت مسعودی است که ااحمدبن اسحق به حضرت امام حسن عسکری (ع) عرض کرد وقتی نامه بشارت شما به ولادت آقای ما رسید باقی نماند از مردو زنی و نه پسری که بمرتبه فهم رسیده باشد مگر آنکه قائل له حق شد . حضرت فرمود : آیا نمی دانید که زمین از حجه الله خالی نمی ماند .
و درحدیث دیگر شیخ ثقه جلیل فضل بن شاذان که پس از ولادت حضرت ولی عصر و پیش از وفات امام حسن عسکری (ع)« بین 255 تا 260 » وفات کرده در کتاب غیبت خود از حضرت امام حسن عسکری علیه السلام بواسطه محمدبن علی بن حمزه بن حسین بن عبیدالله بن عباس بن امیرالمومنین علیه السلام روایت کرده است که فرمود :
متولد شد ولی خدا و حجت خدا بر بندگان خدا و جانشین من بعد ازمن ختنه کرده شده در شب نیمه شعبان سال 255 هنگام طلوع فجر و نخستین کسی است که او را شست رضوان خازن بهشت بود که با جمعی از ملائکه مقربین او را با آب کوثر و سلسبیل غسل دادند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  42  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بامداد میلاد

دانلودمقاله وصف مهدی از زبان الائمه دین

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله وصف مهدی از زبان الائمه دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مقدمه مولف
خداوند سبحان پیامبر اکرم محمد بن عبدالله را برای تکمیل رسالت دیگر انبیای خویش و هدایت قافله بشری تا نهایت تاریخ برانگیخت و آن حضرت نیز در این راه از هیچ کوششی فرو گذار نکرد و از بدایت بعثت تا نهایت فرصت علی رغم تمامی مشکلات و موانع به بهترین وجه در هدایت امت کوشید و آنچه را از مصدر وحی دریافت نمود به امت ابلاغ کرد و در تفسیر و تبیین آن تلاش فراوان نمود .
ولی کوتاهی فرصت و کثرت کارها و مشکلات فراوان مانع از آن شد که تمامی معارف الهی و احکام شرعی و اخلاق اسلامی که برای هدایت و کمال بشریت ضرورت داشت بیان شود و چگونه ممکن است که این همه در مدت کوتاه _ بیست و سه سال _ بیان شود و حال آنکه بسیاری از این اوقات در مبارزات پنهانی و یا محاصره دشمن و یا جنگ و رویارویی با دشمنان و دیگر گرفتاری های حکومتی سپری شد .
ولی آن حضرت هرگز تبلیغ و رسالت خود را ناقص نگذاشت و برای ادامه این تبیین و تفسیر به امر الهی , اوصیای خویش را معین کرد و بارها نسبت به (( قرآن و عترت )) که امانتهای بجای مانده از وی در بین امت بودند , سفارش کرد که از جمله این وصایا حدیث متواثر ثقلین است که تمامی فرق اسلامی آن را نقل کرده اند . ولی با کمال تاسف ثقل اصغر و اهل بیت که مفسران وحی و تبیین کنندگان قرآن هستند مظلوم واقع شدند و بعد از پیامبر برای دریافت احکام و معارف به آنان مراجعه نشد . این حقیقت بر هر کسی که تاریخ اسلام را مطالعه و بررسی نماید پوشیده نمی ماند به ویژه با تحریم کتابت حدیث در دورانی از صدر اسلام و نیز پس از آن تبعید و شکنجه و حتی اعدام راویان احادیث ائمه اهل بیت این مظلومیت صورتی مضاعف پیدا کرد . ولی علی رغم تمامی مشکلات , آگاهان پاک نهادی به عروه الوثقای الهی چنگ زدند و از دریای معارف اهل بیت سیراب شدند و این زلال جاری را به دیگران نیز نوشانیدند . این گروه اگر چه اندک بودند ولی با پشتکاری و امانت و صداقتی شگرف روایات پیامبر و ائمه از اهل بیت او را نگاشته و به ارث گذاشتند تا در تاریخ طولانی خویش صورتهای گوناگونی پذیرفت و در تدوین احادیث روشهای متنوعی اعمال شد .
پیشگفتار
موضوع امام شناسی , و التزام به پیروی از مقام امامت , و ضرورت وجود یک رهبر اسلامی واجد شرایط در هر زمانی , تنها مربوط به شیعه و یک گروه خاصی نبوده و نیست , بلکه واقعیتی است که ریشه عمیق اسلامی دارد و مسلمانان با انواع فرقه گرائی ها و مذاهب گوناگون عقیدتی و فقهی , همه و همه معتقد و معترف به آن بوده و هستند .
به دیگر سخن عقیده به وجود امام در هر زمانی یک واجب الهی است که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله آنرا اعلام نموده , و بار مسئولیت آن بر دوش همگان نهاده است . آری , حضرتش انحراف گرایان از خط عقیده به امامت را – که از شناخت امام راستین عصر خود سر باز می زنند _ جاهلیت گرا و به عنوان کسی که به دوران جاهلیت عقب گرد نماید تعبیر کرده , فرماید :
(( من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه ))
کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد مرگ او مانند مرگ افراد دوران جاهلیت باشد که در حال شرک و بت پرستی از دنیا رفتند .
این حدیث را زید بن ارقم , عامر بن ربیعه عنزی , عبدالله بن عباس , عبدالله بن عمر بن خطاب , عویمر بن مالک ( معروف به ابوداء ) معاذ بن جبل و معاویه بن ابی سفیان از پیامبر اسلام ( ص) نقل کرده اند ؛ و گروهی از محدثین عالی مقام و دیگر دانشمندان اهل تسنن هم آن را در مصادر اسلامی ذکر نموده اند ؛ و در واقع از احادیث متواتر و قطعی الصدور محسوب میشود , و ما بخشی از مدارک حدیث را پس از توضیح مختصری به نظر خوانندگان می رسانیم .
اکنون نکته لازم به تذکر در این زمینه آن باشد که این حدیث با دیگر احادیثی که به این مضمون وارد شده است نشانگر صدور یک فرمان قطعی اسلامی از ناحیه پیامبر است ؛ و با صراحت و تاکید توجه عموم را به دو امر مهم جلب می نماید :
۱- پیامبر اسلام (ص) با اضافه کردن کلمه (( امام )) به کلمه (( زمان)) ضرورت وجود امام جامع الشرائط و قابل شناخت را در هر عصر و زمانی ( هر چند تنها یک نفر مسلمان وجود داشته باشد ) جهت پیروی از او اعلام فرموده , و چنین امامی جز با امامان معصوم شیعه که آخرین آنها حضرت حجه بن الحسن العسکری (ع) است نمی تواند با کسی منطبق گردد .
۲- از اینکه پیامبر گرامی (ص) با اضافه کردن کلمه (( میته )) به کلمه (( جاهلیه )) مرگ بدون شناخت امام زمان هر زمانی را مرگ جاهلی توصیف کرده , معلوم میشود که این امام نه یک شخص عادی و معمولی , بلکه همانند پیامبر برخوردار از عالی ترین درجه شخصیت همه جانبه علمی و عملی , و روابط بین خلق و خالق است که نشناختن آن عیناً بسان نشناختن پیامبر , موجب گمراهی خواهد بود .
اکنون کسانی که بخواهند غیر از این نظریه را بپذیرند , برای ایشان بیش از دو راه وجود ندارد :
یا اصل حدیث را انکار نمایند ؛ در صورتیکه این حدیث _ به شرحی که بعداً ایراد میگردد _ قابل تردید و انکار نیست ؛
یا آنکه بگویند : مقصود هر امام و زمامداری است که با هر وسیله ای , هر چند با قهر و زور ., با کودتا و خونریزی . و بالاخره با پشت کردن به قرآن و معیارهای اسلامی و انسانی روی کار آید.
بنابراین معاویه ها, یزید ها , مروان ها , عبدالملک ها ,. منصور دوانیقی ها , هارون ها , مامون ها, متوکل ها , امام زمان های عصر خود بوده اند . که پیامبر (ص) نشناختن آنها را جاهلیت گرائی و عامل گمراهی و حشر و نشر با مردم جاهلیت اعلام کرده است ؛ و هم اکنون شناختن زمامداران کشورها و مناطق مسلمان نشین را با ویژگیهای که دارند . باید جهت شناخت اسلام و پیروی از احکام آن , جزء وظایف اسلامی دانست , و مرگ بدون شناخت آنان را مرگ جاهلی نامید .
و این پنداریست غلط , باطل , مغایر با روح اسلام , و مسخره آمیز , که هیچ انسان عاقل و آگاهی آن را نمی پذیرد .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  58  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله وصف مهدی از زبان الائمه دین

دانلودمقاله حکومت جهانی حضرت مهدی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله حکومت جهانی حضرت مهدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


زمانی حکومت جهانی پراز عدل داد حضرت صاحب الامر (عج) تحقق پیدا می کند که تمامی روش ها و مکتب ها و تمامی داعیان اصلاح گریها و تمدن ها و تمامی ترقیاتی که در زندگی روزمره بشری پیدا شده و در بوته امتحان آمده و هیچ کدام از آن مکاتب نتوانسته اند به خواسته های بشریت جامة‌ عمل بپوشانند و جامعه ای که عدل و داد و مساوات در آ ن حاکم باشد پیاده نمایند و در این زمان انسان ها در می یابند که این مکاتب و گروهها همه نوعی کاسبند و هرگز نمی توانند سعادت مطلوب را برای بشر به ارمغان بیاورند و تمدن حاکم بر جهان امروز از عهده‌ حل نیازهای واقعی بشریت برآید . لا در جای خود از جان و دل به حکومت الله جل و جلاله حاکمیت آل محمد که همان حکومت حضرت صاحب الامر است تسلیم می شوند و در سایة‌ ایمان به حق قلبهایشان آرامش یافته و آسودگی بر روانشان سایه می افکند و اضطرابها ، ناراحتی ها ، مادیگری ها ، دنیامداری، حرض ، طمع ، بی دینی ، بی ایمانی و بی اعتقادی خلاصه تمام رذایل اخلاقی از جامعه رخت برمی بندد و در مقابل کمال و محسنات اخلاقی و دینی در جامعه راه یافته و دنیا تبدیل به گلستانی از معنویت می شود و تمامی خواسته های دیرینه انسان ها برآورده می شود . دیگر نه مشکل اقتصادی مطرح است نه ترس از ظلم و بیدادگری بیدادگران و تمام مسائل همه و همه یکجا حل می شود و حکومت دارای یک ثبات اجتماعی شده و تمامی مردمی که با مشکلات زندگی امروزه که نوعاً‌طاقت فرسا است وانسان ها وتمامی خلایق خداوند با اینکه با آن همه از مشکلات که دست به گریبان هستند و زندگی روزمره می نمایند با شروع حکومت جهانی حضرت و از برکت حضرتشان حل می شود و حتی آن دسته از ظامینی که با حرص و طمع به فکر مال اندوزی در دنیا ی مادی بودند و دائماً از اقشار فقیر بصورت ابزار استفاده می کردند در زمان حکومت عدل و عدالت همه با مساوات و عدالت با هم زندگی می کنند و تمامی ظالمین و بیدادگران و اخلال گران و فساد انگیزان و دنیا مداران و دنیاداران همگی از بین می روند و جامعه یکدست الهی معنوی و دینی و انسانی بدست قائم آل محمد حضرت صاحب الامر مهدی اداره می شود . چنانچه حدیثی در کتا غایه المرام از محدث بحرانی نقل شده که پیامبر عالی قدر اسلام حضرت محمد بیان فرمودند :« شمارا به مهدی بشارت می دهم که در امت من برانگیخته می شود و زمین را پر از عدل و داد می کند چنان که از ستم و بیداد پرشده باشد و ساکنان آسمان و زمین از او خشنود می شوند .»
2- ره آورهای حکومت حضرت مهدی :
آن کس که فتنه های آینده را دریابد با چراغی روشن در آن گام می نهد و بر سیرة‌ پیامبر و امامان رفتار می کند تا گره ها را بگشاید .
و ملت های اسیر و بردگان را آزاد می سازد و جمعیت های گمراه و ستمگر را پراکنده نموده و حق جویان را دورهم جمع آوری می کند . حضرت مهدی سال های طولانی پنهان از مردم به سر می برد آن چنان که جوینده نمی بیند با آنکه دریافتن نشانة وی تلاش فراوان کند سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه ها آماده می شوند چون شمشیرهای صیقل یافته و ایده های آنان با قرآن جلا می گیرد و با تفسیر قران گوشهایشان نوا می گیرد و در بامداد و شامگاه جام های حکمت می نوشند و با الهامات نورانی از قران مجید و تفسیر و تاویل کاملی که از حضرت قائم (عج) به آنها می رسد اشخاصی حکیم تربیت یافته می شوند و با عنایات ربانی و با استفاده از وجود مبارک امام (علیه السلام ) تمام عالم پر از عدل و داد شده و حکومت اسلامی بر مبنای عدل تمام گیتی را فرامی گیرد و در زیر سایه خدای سبحان به آرامش می رسند .
3- چگونگی حال انتظار :
انسان وقتی به کسی علاقه داشته باشد سعی و تلاش می کند که خود را به او نزدیک نماید و اعمال و کرداری داشته باشد که طرف مقابلش احساس رضایت از او کند . و اگر طرف مقابلش مظهر تمام خوبی ها ، عدالت ، حقیقت انسانیت و حقانیت باشد و در مرتبه آخر اینکه مقام والای امامت را دارا باشد و کسی که منتظر فرج بوده و گم گشته ای را همیشه در ذهن خود داشته باشد باید یک انس و مشابهتی به او در خودش ایجاد کند . در دستور زبان عربی جمله (هومنتظر ) جمله حالیه است برای فعل های قبلی یعنی این کار را انجام بدهد درحالی که منتظر است .
بنابراین در این مطلب اینطور مشاهده می شود که در این حدیث شریف دو مطلب به آن توصیه شده است اول اینکه ما باید با پرداختن به خود یعنی حال تزکیه و خودسازی و اگر درست فکر کنیم می بینیم که با توجه با مکارم اخلاق و ورع و نیکوکاری و در صورتی که حال تزکیه و خودسازی پیدا کنیم حال انتظا ربه ما دست می دهد و باید ظرف وجودی خود را از رذایل خالی کنیم و آنچه که مانع می شود تا خوبیها در او تحقق پیدا کند چون تا ظرف وجودیش تخلیه نشود جایی برای ورود محاسن اخلاق و مکاریم خلقی و اخلاق حسنه و کمال و آراستگی باطنی پیدا نمی شود . بنابراین شخص منتظر اولین وظیفه اش اصلاح مسیر خودش است در زندگی فردی و در سلوک شخصی و وقتی خود را اصلاح نمود در خانه و اجتماع الگو شده و آنگاه می تواند زمینه منتظر بودن را د رخود پیاده نماید شخصی که منتظر پرچم عدالت است خود د رسردر خانه اش پرچم ظلم نصب نمی کند و کسی که منتظر قائم است خود د رحال انتظار است زبان و رفتار و سلوک و اعمال و کارهایش معاملاتش گفتارش کردارش خلاصه نباید خلاف حق و حقیقت باشد و روزبه روز سنخیت با مطلوب ایجاد کند و در زندگی فردی خود با مطلوبش ایجاد سنخیت و همخوانی نماید و ایجاد آن با عمل صالح و خودسازی وباور داشتن مهدویت است و حضور امام (ع) را در قلب خود احساس کند و در تمام امکنه و در تمام حال امام را حاضر و ناظر بداند و بداند که پرونده اعمال او هفته به هفته خدمت حضرتش می رسد و آن حال ، حال انتظار است .
4- غیبت صغری حضرت صاحب الامر مهدی موعود و شرح حال نواب چهارگانه :
غیبت حضرت پس از شهادت پدر بزرگوارشان و در پی تعقیب معتمد عباسی لعنت الله علیه شروع شد نخستین محل غیبت در سامرا در اطراف سرداب مقدس بود که حضرت نایب خاص برای خود تعیین فرمود که به وسیله آن حوایج و سوالات شیعیان را دریافت نموده و جواب دهند تا مدتی بدین منوال چهارنایب ایشان یکی پس ازدیگری دستورات را از حضرت می گرفتند و به شیعیان می رساندند .
قبر شریف این چهارنائب در بغدادبازارشرجه می باشد .
1- « نائب خاص اول »: ابوعمر عثمان بن سعد العمری الاسدی که برای امام علی النقی (ع) وکالت و برای حضرت مهدی (عج) از سال 260 تا 280 نیابت نموده و سپس به ملاء اعلا شتافت .
2- « نائب دوم » : محمدبن عثمان العمری بعد از وفات پدرش نایب اول از سال 280 تا 305 هجری قمری نیابت حضرت را برعهده داشت .
3- « نایب سوم » ابوالقاسم بن روح نوبختی از سال 305 تا 326 به نیابت حضرت مهدی (عج) منصوب شد . ( پس از وفات محمدبن عثمان ) .
4- « نایب چهارم » : ( بعد از وفات حسین بن روح ) ابوالحسن علی بن محمد سعدی از سال 326 تا سال 329 به نیابت از امام (ع) منصوب گردید .

 

5 – در باره غیبت کبری آن حضرت :
شش روز قبل از وفات سمری نامه و دست خط مبارک حضرت به این عنوان صادر و به ابوالحسن علی بن محمد سمری رسید . متن نامه :
« واما وفات تو نزدیک شده است دیگر به کسی وصیت نکن و کسی را به نیابت تعیین ننما که غیبت تامه واقع شده است و ظهور نخواهد شد مگر بعداز مدت طولانی که قساوت دلها علمگیر شده و زمین پر از جور شود پس هر کس پیش از سفیانی و صیحه آسمانی ادعای مشاهده کند دروغگوست (مگر در موارد خاص ) . طبق مفاد این نامه بعد از وفات سمری ( نایب خاص چهارم ) غیبت کبری شروع شد و امور شیعیان به عموم فقهای جامع الشرایط محول گردید به همین دلیل فقها و مراجع را نایب عام می گویند . چنانچه حضرت مهدی در نامه های به اسحق بن یعقوب فرمود : « پیش آمدهایی که واقع می شود براویان حدیث رجوع کنید که آنان حجت من هستند برشما و من حجت خدایم »
در حدیثی از امام جعفر صادق (درباره فقها ) است که فرموده اند :« هرکس از فقها نفس خود را از محرمات نگهدارد و دین خود را حفظ نماید و مخالف هوای نفس و تابع و فرمانبردار مولای خود باشد برعوام ( کسی که فقیه و مجتهد نیست ) واجب است از او تقلید کند .
و اما شبهاتی که به غیبت حضرت مهدی (عج) گفته و یا نوشته اند که در جواب باید گفت :
1- کسانی که خارج از اسلام بوده یا مسلمان هستند ، ولی عقاید شیعه را قبول ندارند که به آنان اگر چه می توان با دلیل و عقل جواب داد لکن روش صحیح آن است که ابتدا عقیده به (توحید ، نبوت و امامت )را به آنان القاء‌کرد و بعد راجع به غیبت امام دوازدهم بحث نمود .
2- گروهی از شیعیان که عقاید حقه را قبول کرده اند و در مورد غیبت حضرت ولی عصر صاحب الزمان (عج) دچار شبهه شده اند که بهترین جواب ، اخبار و احادیثی است که از طرف ائمه معصومین (ع) وارد شده است و از آن بهتر اینکه چندروزی روزه بگیرند و توسل به حضرت پیدا کنند تا حقایق برایشان روشن شود .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   23 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حکومت جهانی حضرت مهدی

دانلودمقاله رویکرد غرب و مسیحیت ‏به معنویت و مهدویت

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله رویکرد غرب و مسیحیت ‏به معنویت و مهدویت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 
رنسانس مذهبى در غرب
امروز بوضوح تلاشهاى ضد دینى دولتهاى غربى که به طرفدارى از اومانیسم و انسانمدارى که مامور طرد و نفى تفکر خداگرایى و دین باورى در جوامع غربى است‏به بن بست رسیده و نسل رنسانس بى دینى غرب که در چندین قرن پیش شکل گرفت روبه انقراض مى رود و رنسانس مذهبى در غرب فراگیر مى‏شود. امروزه نشانه هاى بیشمارى از رنسانس مذهبى در غرب دیده مى‏شود.که برخى از این گرایشهارا در بین فرقه هاى مسیحى مى توان مشاهده کرد.این نشانه هاى رنسانس مذهبى در غرب تنها در گرایش به کلیسا و دعا و نیایش خلاصه نمى شود بلکه بدلیل رشد روزافزون و آگاهانه آن ، واکنش در برابر اهانت‏به مقدسات را نیز نتیجه مى‏دهد و سردمداران و حامیان اندیشه هاى ضد دینى را که دولتهاى غربى در راس آنها قرار دارند در موضع ضعف مى‏افکند. نمونه‏هاى بارز این بیدارى را در اعتراض به نمایش فیلمهاى توهین آمیزى چون آخرین وسوسه‏هاى مسیح و یا...مى توان دید. از طرف دیگر امروزه هزاران گروه از فرقه هاى مذهبى بر این عقیده‏اند که هزاره بعدى زمان ظهور منجى آخرالزمان است ;" تددانیلز"اهل فیلادلفیا که دکتراى خود را از دانشگاه "پنسیلوانیا"اخذ کرده و تحصیلکرده "هاروارد"است‏مى‏گوید : در پى یک نظرخواهى انجام شده از سوى هفته نامه یو.اس .نیوزاین نکته روشن شده که 61 درصد از آمریکاییها بازگشت دوباره مسیح (ع )را به زمین باور دارند و 59 درصد آنها به آخرالزمان معتقدند و حتى 12 درصد آخرالزمان را براى چند سال آینده پیش بینى مى‏کنند.اگر چه از جهت فلسفى بین گروهها و فرقه‏هاى گوناگون ، اختلافاتى وجود دارد اما"دانیلز"یک دورنماى اصلى را در همه آنها یکسان مى‏انگارد و آن همان طرز فکرى است که براساس آنها این اعتقاد وجود دارد که زمین به حالت اولیه‏اش باز مى‏گردد و عدالت و یکرنگى بر همه جا حاکم‏مى‏شود آنروز دیگر از بدبختى و جنگ خبرى نیست .این اندیشه همواره با ظهور قهرمانى که همه امور را مرتب مى‏سازد همراه است . اما قبل از رسیدن به این نقطه ، باید جهان مصائبى چون طوفانهاى عظیم ،فوران آتشفشانها،سقوط شهاب سنگهاو حتى اپیدمى هایى چون ایدز را شت‏سر بگذارد. از جمله دیگر گروههاى فعال مذهبى در این رنسانس مذهبى گروه "وفاداران به عهد"هستند که به گفته "بیل مک‏کارتنى" مؤسس گروه آنان نباید انتظار نجات آمریکا را توسط سیاستمداران آن داشت‏بلکه آنان نجات‏آمریکا رااز خدامى‏خواهند و مى‏گویند برآنیم تا تحت تاثیر اراده خداوند جامعه خود را طبق نمونه دینى خود دوباره بسازیم.
در این رنسانس مذهبى آن آیین و دینى که بیش از همه راهگشاو تغییر دهنده بوده و جبهه اهل مبارزه با الحاد را تشکیل داده است "اسلام "است .در دنیاى سرگشته امروز و در میان عطش روزافزون نیاز به مذهب و معنویت ،این اسلام است که در همه ابعاد پاسخگوى نیازهاى فطرى و اصیل بشرى است و راه روشن و هموار اتصال به مبداء وجود را فرا راه بشریت امروز قرار مى‏دهد. روزى "برناردشاو"فیلسوف برجسته انگلیسى صریحا به زنده بودن دین اسلام اعتراف کرد و اعلام نمود :"من همیشه نسبت‏به دین محمد بواسطه خاصیت زنده بودن شگفت‏آورش نهایت احترام را داشته‏ام .به نظر من اسلام تنها مذهبى است که استعداد توافق و تسلط بر حالات گوناگون و صور متغیر زندگى و مواجهه با قرون مختلف را دارد.من چنین پیش بینى مى‏کنم و هم اکنون هم آثارآن پدیدار شده است ،که ایمان محمد مورد قبول اروپاى فرداخواهد بود." (4) وقتى "برناردشاو"پیش بینى مى‏کرد که آیین اسلام جهانگیر مى‏شود و مورد قبول مردم اروپاقرار مى‏گیرد و تنها اسلام است که مى‏تواند مشکلات جهان را حل کند، همه به اظهاراتش مى‏خندیدند ، و بدون تحقیق دوباره با بى‏اعتنایى از کنار آن مى‏گذشتند. اما امروز حقیقت‏سخنان "برنارد شاو "و سایر متفکران آزاداندیش براى مردم غرب آشکار گشته و گرایش روزافزون مردم جهان به اسلام نشانه بارزى است‏براى صحت پیش بینى‏هاى او. امروزه کسانى که در آمریکا و اروپا به اسلام مى‏گروند همان حقایقى را مى‏یابند که متفکران غربى آنهارا از ویژگیهاى بزرگ اسلام و عامل نجات بشریت و پناهگاه امن معنوى براى انسانهاى سرگشته غربى معرفى مى‏کنند.یک مسلمان تازه مسلمان شده آمریکایى مى‏گوید:این آیین قادر است فشارهاى جامعه بى‏بنیاد و مصرفى آمریکا را که متوجه افراد است ، برطرف کند،اسلام نه تنها یک دین بلکه یک شیوه درست زندگى نیز مى باشد. یک آمریکایى آفریقایى تبار نیز که تازه به اسلام گرویده است اسلام را یک دین جهانى مى‏داند که میان ابناء بشر از لحاظ رنگ و پوست و نژاد فرقى قائل نیست . با آنکه مردم غرب شیفته اسلام شده‏اند و بطور روزافزون به این آیین حیاتبخش مى‏پیوندند،دولتمردان و سیاستمداران غربى که تعالیم مقدس اسلام را با منافع نامشروع و قدرت طلبى‏هاى خود در تضاد مى‏بینند با تبلیغات گسترده و مسموم خود سعى در ایجاد مانع و جلوگیرى از استقبال مردم غرب از تعالیم اسلام دارند. امروزه طرفداران نهضت جهانى اسلام باید بیش از هر زمان دیگر خود را مسؤول پاسخگویى به نیازهاى معنوى مردم غرب بدانند و با سازماندهى و گسترش تبلیغات همه جانبه خود از آثار سوء دستگاههاى تبلیغى غرب بکاهند و جلوه‏هاى نورانى فرهنگ و معارف اسلامى رابه بهترین وجه به روحهاى تشنه حقیقت عرضه بدارند.
« مهدویت از دیدگاه دین‏ شناسان و اسلام‏ شناسان غربى »
اشاره
آنچه در پى مى‏آید ترجمه ‏اى است از مقاله‏ ى Messianism مهدویت که در دائرة المعارف دین جلد 9 صفحه 469 الى 481 ویراسته میرچا الیاده توسط شرکت انتشاراتى مک میلان نیویورک آمریکا در سال 1987 به چاپ رسیده است. طبیعتاً دیدگاه دانشمندان و دین ‏شناسان غربى نسبت به ویژگى‏هاى حضرت مهدى)عج( تا حدود زیادى متأثر از متون و شخصیت‏هایى است که با جایگاه عصمت، مبانى غیبت، تاریخ زندگى ایشان و به طور کلى دیدگاه شیعه‏ى دوازده امامى نسبت به آن حضرت، آشنایى کاملى نداشته‏اند، همچنان که در قسمت کتاب‏شناسى این مقاله ملاحظه مى‏شود، در اکثر برداشت‏ها کتب غیراصلى و دست دوم، ملاک قضاوت بوده‏اند و نویسنده‏ى بخش سوم مقاله )مهدویت در اسلام( در ابتداى کتاب‏شناسى خود تذکر مى‏دهد که هیچ مطالعه‏ى جامعى را در خصوص کل موضوعات مربوط به حضرت مهدى)عج( و نهضتهاى تاریخى نیافته، تنها دو کتاب را مى‏تواند به عنوان منابعى مهم در خصوص ظهور اولیه، سابقه و توسعه دیدگاه حضرت مهدى)عج( در نهضتهاى شیعه، معرفى نماید. اول، کتاب »آغاز مهدویت« اثر ژان اولاف بلیج فلدت و دوم، کتاب »مهدویت در اسلام: ایده مهدى در شیعه دوازده امامى« اثر عبدالعزیز ساشادینا.واضح است که منظور اصلى از ترجمه این مقاله و سایر مقالاتى که در دائرة المعارف‏هاى معتبر غربى در مورد حضرت مهدى)عج( به قلم بزرگترین دین‏شناسان و اسلام شناسان غربى نگارش یافته، صرفاً آشنایى با دیدگاه و نگرش آنان نسبت به آن وجود عزیز است نه تأیید کامل عقاید و کج فکرى‏هاى آن دانشمندان، لذا ترجمه این نوع مقالات مى‏تواند زمینه‏اى براى شناخت هر چه دقیق‏تر عقاید بزرگان شیعه‏شناسى غرب در مورد حضرت فراهم آورد تا این شناخت، خود مبنایى براى تبلیغ صحیح و شناساندن شخصیت حقیقى آن امام عزیز به مردم و اندیشمندان دیار غرب باشد. ان شاء الله.
این نوشتار، مشتمل بر سه مقاله است:
1) نگاه اجمالى
2) مسیحا باورى در دین یهود
3) مهدویت در اسلام
مقاله اول مرورى بین فرهنگى بر مفهوم و عقیده‏ى مسیحا باورى در ادیان مختلف، به ویژه در مسیحیت، ارائه مى‏نماید. دو مقاله‏ى بعدى به مسیحا باورى در سنت یهود و ]مهدویت در[ اسلام مى‏پردازند.
1) نگاه اجمالى
واژه مسیحا باورى از کلمه مسیح گرفته شده که ترجمه‏ى واژه‏ى عبرى mashiah )"تدهین شده"( است و در اصل به پادشاهى دلالت مى‏کرد که سلطنت او با مراسم مسح با روغن، مقدس اعلام مى‏شد. در کتب مقدس یهود )کتب عهد عتیق(، mashiah همیشه براى اشاره به پادشاه وقت اسرائیل به کار رفته است: در مورد طالوت نبى )باب 12 آیات 5 - 3 و باب 24 آیات 11 - 7)، داوود نبى )باب 19، آیات 21 - 22)، سلیمان نبى )کتاب وقایع ایام 2. باب 6، آیه 42)، یا پادشاه به طور کلى )کتاب مزامیر: باب 2، آیه 2؛ باب 18، آیه 50؛ باب 20، آیه 6؛ باب 28، آیه 8؛ باب 9، آیه 84؛ باب 38، آیه 89؛ باب 51، آیه 89، باب 17، آیه 132). اما در دوره‏ى بین دو عهد، این واژه به پادشاه آینده اطلاق مى‏شد که انتظار مى‏رفت پادشاهى اسرائیل را اصلاح کند و مردم را از شرّ تمام شیاطین نجات دهد.
در عین حال، اگر چه در پیشگویى‏هاى پیامبران در خصوص پادشاه آرمانى آینده، از واژه‏ى مسیح استفاده نشده است، اما آنها را از زمره‏ى از همین نوع پیش‏بینى‏هاى مربوط به معادشناسى تلقى کرده‏اند. این متون عبارتند از کتاب اشعیاى نبى باب 9، آیات 6 - 1؛ باب 11، آیات 9 - 1؛ کتاب میکاه نبى باب 5 آیات 6 - 2، کتاب زکریاى نبى باب 9، آیه 9، و برخى از مزامیر »شاهانه« مانند کتاب مزامیر داود باب 72 2 و 110. سابقه این مفهوم اخیر در مکاتب سلطنتى خاور نزدیک باستانى یافت مى‏شود که در آن پادشاه نقش ناجى مردم خود را ایفا مى‏کرد و انتظار مى‏رفت که هر پادشاه جدید حاصلخیزى، ثروت، آزادى، صلح و سعادت را براى سرزمین خود به ارمغان آورد. نمونه‏هاى آن را مى‏توان هم در مصر و هم در بین النهرین یافت. دانشمند فرانسوى، ادوارد دورم(1) در کتاب خود تحت عنوان (1910) برخى از متونى را ذکر کرده است که چنین انتظاراتى را تحت عنوان »پادشاه مسیح« مطرح کرده‏اند. ]همچنین مراجعه کنید به: پادشاهى، مقاله‏اى در باره‏ى پادشاهى در سرزمین مدیترانه‏ى باستانى.
یهودیت
در یهودیت مربوط به دوره‏ى بین دو عهد، امیدهاى مربوط به مسیح موعود در دو جهت شکل گرفت. یکى از آنها ملى و سیاسى بود که در مزامیر منسوب(2) به سلیمان )بابهاى 17 و 18) با بیشترین وضوح مطرح شده است. در اینجا این مسیح ملّى، فرزند داوود است. او با خرد و عدل حکومت خواهد کرد؛ قدرتهاى بزرگ جهان را شکست خواهد داد، مردم خود را از قید حکومت بیگانه رها خواهد ساخت و سلطنتى جهانى وضع خواهد کرد که در آن مردم در صلح و سعادت زندگى خواهند کرد. همین آرمان شاهانه در توصیف حکومت شمعون در کتاب اول مکابیان(3) باب 14، آیه 3؛ مطرح شده که بیانگر پیشگویى‏هاى کتب عهد عتیق در مورد مسیح موعود است.
برخى اسناد جعلى، به ویژه وصیت‏نامه لیواى(4)، از مسیح کشیش نیز سخن مى‏گویند که قرار است صلح و علم خداوند را براى مردم خود و جهان به ارمغان آورد. امت قمران(5) حتى منتظر دو فرد تدهین شده بودند، یک کشیش و یک پادشاه، اما اطلاع زیادى از وظایف آنها در دست نیست . مسیر دوم این شکل‏گیرى مهمتر از همه در کتاب حبشى زبان مکاشفات خنّوخ نبى )کتاب اول خنوخ( و در کتاب دوم اسدرا(6) )که کتاب چهارم عزرا هم نامیده مى‏شود( یافت مى‏شود. تمرکز اصلى آن بر عبارت پسر انسان است. این عبارت در عهد عتیق عمدتاً جهت اشاره به انسان )کتاب مزامیر داود باب 8، آیه 5؛ باب 80، آیه 18؛ ]نسخه انگلیسى باب 80، آیه 17] و چندین بار جهت خطاب به پیامبر، در کتاب فر قیال نبى( به کار رفته است. در رؤیائى که در کتاب دانیال باب 7، ثبت شده است، این عبارت در آیه 13 براى اشاره به »موجودى شبیه انسان« به کار رفته که برخلاف چهار حیوان معمول، مظهر چهار قدرت بزرگ در جهان قدیم است و بر نقش مهم اسرائیل در روز قیامت دلالت مى‏کند.
در کتب مکاشفات مذکور، پسر انسان شخصیتى غیرمادى، کمابیش الهى و ازلى است که در حال حاضر در بهشت پنهان است. وى در آخرالزمان، ظاهر مى‏شود تا در باب رستاخیز مردگان در میان جهانیان قضاوت کند. مؤمنین از سلطه‏ى شیاطین رها مى‏شوند و او براى همیشه در صلح و عدالت بر جهان حکومت خواهد کرد. در این کتب اغلب از او به عنوان »شخص برگزیده« یاد شده، تنها گاهى »شخص تدهین شده«، یعنى مسیح موعود، نامیده مى‏شود. آشکار است که تفسیر سوره‏ى 13 باب 7 کتاب دانیال، »پسر انسان« را به یک شخص اطلاق مى‏کند نه چیزى که مورد مقایسه قرار گیرد. مشکل در این‏جاست که تا چه حد این متون به قبل از مسیحیت تعلق دارند. کتاب دوم اسدرا قطعاً بعد از سقوط بیت المقدس در سال 70 میلادى نوشته شده است و بخشهایى از کتاب اول خنوخ که در آن اشاراتى به پسر انسان شده، در لابلاى قسمتهاى آرامى(7) زبان همان نوشته‏اى که در قمران یافت شده، وجود ندارد. از سوى دیگر، به نظر مى‏رسد عهد جدید همین تفسیر سوره 13،باب 7، کتاب دانیال را مفروض گرفته است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  57  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله رویکرد غرب و مسیحیت ‏به معنویت و مهدویت