فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران در یک نگاه

اختصاصی از فی توو موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران در یک نگاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران در یک نگاه


موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران در یک نگاه

فرمت: پاورپوینت

تعداد صفحات:29

حجم:477 kb

جلسات شورای عالی استاندارد حداقل سالی یکبار به دعوت رئیس شورای عالی تشکیل میگردد که وظایف اصلی آن بشرح زیر است: تعیین خط مشی و سیاست ها نظارت بر حسن امور در موسسه تصویب چارت سازمانی و بودجه سالانه تصویب آئین نامه های مالی ، اداری و استخدامی موسسه با رعایت قوانین و مقررات تصویب اجرای استانداردهای اجباری تصویب تعرفه کارمزد ارائه خدمات سالیانه و خدمات آزمایشگاهی ، تحقیقاتی و آموزشی و سایر تعرفه های مورد نیاز اتخاذ تصمیم در باره تفویض قسمتی از اختیارات اجرائی به سایر سازمانها اتخاذ تصمیم در مورد همکاری در زمینه استاندارد با سازمانهای علمی و موسسات مشابه خارجی در چارچوب مقررات کشوری تصویب حساب درآمد و هزینه سالانه موسسه


دانلود با لینک مستقیم


موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران در یک نگاه

دانلود مقاله موسیر

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله موسیر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

موسیر
نام فارسی : موسیر
نام علمی: Allium ascalanicum
نام محلی: موسیر
نام فرانسه: ail sterile
نام انگلیسی: Shallot
نام آلمانی: sdhalotte
بسیارى از فرهنگهاى قدیمى نام ((موسیر)) را به اشتباه منسوب به شهرى مى کنند که معروف به ((آسکالون )) در فلسطین بوده است و عقیده داشته اند که موسیر ابتدا در آن شهر بوده و از آنجا به نقاط دیگر عالم پراکنده شده است .
این اشتباه از ((پلین )) گیاه شناس معروف روم قدیم شروع شده است که او به نقل قول از((تئوفر است )) گفته است که ، موسیر منسوب به شهر اسکالون هست . این گفته هم که جنگجویان صلیبى موسیر را از شهر آسکالون به اروپا آوردند، درست نیست ... در حقیقت موسیر به حالت وحشى نه در فلسطین و نه در جاى دیگرى پیدا نشده است و کشت آن از قرنها قبل و شاید از قرن اول میلادى معمول شده است و اکنون بیش از دو هزار سال است که آن را مى کارند. موسیر شبیه به سیر و پیاز است ولى سیر و پیاز نیست .
چون برخلاف پیاز گلهاى آن تخم نمى دهد و داراى پیازچه هاى زیادى مى شود.
سیر نیست زیرا بوى آن مطبوع است و برعکس سیر زیاد سخت نیست ، لطیف و نرم است و زود کوبیده و له مى شود. موسیر گونه هاى زیادى دارد که بهترین آن رنگ قرمز مسى دارد که آن را خشک مى کنند و مى سایند و در ادویه طباخى وارد مى کنند.
گرد موسیر به غذاها مخصوصا سوسهاى بى مزه طعم خوبى مى دهد.
از دو هزار سال پیش ، یعنى از ظهور حضرت مسیح به این طرف یونانیان و رومیان موسیر را در اغذیه خود مصرف مى کردند.
((اوید)) در کتاب خود، موسیر را از ادویه اى که نیروى جنسى را تقویت مى کند نام برده است .
موسیر در دوران قرون وسطى و دوره رنسانس در فرانسه به گیاهى معروف شده بود که معده راه تقویت مى کند، به عمل هضم کمک مى کند و سنگ و شن کلیه را دفع مى سازد.
پزشکان مکتب ((سالرن )) موسیر را بیشتر جزو ادویه معطر براى غذا مى دانستند و زیاد به خواص دارویى آن توجه نداشتند و عقیده داشتند که مصرف موسیر اشتها را زیاد مى کند عمل هضم را آسان مى سازد و دفع عرق بدن را افزایش مى دهد و در حقیقت سموم خون را از بدن خارج مى سازد.
در قرون چهاردهم ((تایلوان )) در کتاب طباخى خود که درباره غذاهاى گوشتى نوشته است ، گرد موسیر را در سوس و انواع غذاهاى گوشتى وارد کرده است .
((لورى )) که در قرن هجدهم مى زیست و از پزشکانى بود که در ریشه طب و بهداشت غذایى تخصص داشت ، موسیر را اشتها آور دانسته و مصرف آن را براى دفع سنگ کیسه صفرا و کلیه و مثانه و باز شدن ادرار مفید دانسته است ... او مصرف موسیر را در مواقعى که هوا اختلال دارد و اشتها کم مى شود، براى مبارزه با اختلال هوا و تحریک اشتها توصیه کرده است .
بعضى از نویسندگان هم در معایب موسیر عقیده دارند که مصرف آن حرارت بدن را زیاد مى کند و عطش را افزایش مى دهد و موجب تولید سردرد مى شود.
امروز موسیر گیاهى است که در ردیف ادویه غذایى جا گرفته است و اهمیت زیادى براى خود جلب کرده است زیرا، مصرف آن طعم اغذیه را لذیذ مى کند.
موسیر در اغذیه موجب تقویت معده مى شود و عمل هضم را آسان مى سازد. آشپزهاى ماهر فرانسوى از موسیر براى لذیذ کردن ماهیهایى که بى مزه هستند، استفاده مى کنند و مخصوصا ماهى قزل آلا را با آن تهیه مى کنند.
استادان آشپز فرانسوى موسیر را براى سوسهاس غذا مخصوصا براى گوشت خرگوش و دلمه گوجه فرنگى و بادنجان بکار مى برند. در آشپزخانه خانمهاى کدبانو، موسیر مقام والایى دارد و خانمهاى فهمیده گرد موسیر را در سالاد سیب زمینى و همچنین در سرکه سالادهاى سبزى مى ریزند و به این وسیله طعم و مزه مخصوص به سالادها مى دهند که همه آن را دوست دارند.
موسیر در عین حال که معده را تقویت مى کند، خواص اشتها آورى دارد که با رنگ قرمز مسى خود طعم مخصوصى به غذا مى دهد و سوسهاى بى مزه را، مطبوع و لذیذ مى سازد.
براى کاشتن موسیر باید پیاز آن را در بهار خرید و در زمینى که خاک آهکى دارد کاشت .
موسیرهاى کوچک را براى کنسرو و موسیرهاى درشت را براى طباخى مصرف مى کنند.
موسیر نوعی گیاه است که کاربرد خوراکی دارد. موسیر برای کشتن میکروب های داخل معده مفید و ارزنده است.
محل رویش
خیر آباد غربی

 

ریخت شناسی
گیاهی است پایا و قسمت زیر زمینی اش متورم که ریشکها از آن بیرون آمده و این تورم که روی آنها پوششی سفید رنگ یا صورتی پوشانیده است.برگهای آن نواری به رنگ سبز تیره - گلها کوچک - صورتی یا مایل به سبز که به صورت یک چتر در انتهای ساقه استوانه ای گل دهنده به ارتفاع 50 -60 سانتیمتر ظاهر میشود و دانه های آن سیاه است
ترکیبات شیمیایی
موسیر از نظر ترکیبات شیمیایی دارای حدود 1-0/06 درصد اسانس میباشد که شامل آلیل پروپیل - دی سولفید و دو ترکیب گوگردی میباشد همچنین دارای آلیسین - آلیساتین 1و2 میباشد
خواص درمانی
بادشکن - ضد عفونی کننده - پایین آورنده فشار خون - بازدارنده رشد جرمهای گرام نگاتیو گروههای تیفوئید و شبه حصبه یا پاراتیفوئید و ورم روده کوچک میباشد - همچنین خاصیت جرم کشی دارد و همچنین موجب اتساع شریانها و رفع تصلب شرائین میشود مدر - قاعده آور - معرق و ضد سم است .همچنین برای تصفیه آواز - رفع نفس تنگی - فراموشی - فلج - رعشه و اکثر بیماریهای عصبی مفید استدردهای مفاصل - سیاتیک - نقرس - درد لگن خاصره و امثال اینها را تسکین میدهد و برای قطع اخلاط غلیظه - دفع بادهای تهی گاه خارج ساختن زالوی در حلق مانده - برای اخراج اقسام کرم معده و کرم کدو مفید است . در سرد مزاجان برای تقویت نیروی جنسی و افزایش تولید اسپرم مفید است

 

موسیر
موسیر صفحاتی است تقریباً مدور به ضخامت 2 تا 3 میلیمتر به رنگ زرد یا زرد متمایل به قهوه ای اغلب دارای نوکی تیز و ورقه ای از غده های کوچکتر در بخش داخلی ، با بو و طعم تند شبیه به بوی سیر که از قطعه قطعه کردن غده زیرزمینی، گیاهی به نام موسیر، بلبوس و یا ثوم کوهی با نام علمی :
از تیره پیاز ( Alliaceae ) حاصل می شود . گیاه موسیر دارای غده بیضوی شکل بوده و برگهایش ضخیم است . میله پرچمهای گل آن ، آزاد و گلپوش آن سفید یا مایل به آبی می باشد . این گیاه در مغرب ، مرکز و جنوب شرقی ایران رویش دارد .
موسیر بعنوان عطر و طعم دهنده ، خلط آور ، ضد روماتیسم و ترمیم دهنده زخمهای سطحی مصرف سنتی دارد .

 

 

 

 

 

 

 

گیاه موسیر

 


این گیاه گونه های بسیار زیاد و استفاده های خوراکی دارد. ریشه و پیاز گیاه بعد از انجام یکسری اقدامات خاص مورد استفاده قرار می گیرد. بدین صورت که آنها را به شکل رشته های بسیار نازک در آورده و در مسیر آب سرد قرار می دهند تا تلخی که در پیاز آن هست از بین برود، آنرا در آفتاب خشک می کنند تا به عنوان چاشنی غذایی مصرف شود.
عمدتاً مناطق رویش این گیاه در غرب ایران، کوهستانها و مناطق برف گیر می باشد و فصل رویش این گیاه از اواسط فروردین ماه تا پایان خرداد ماه است.
این گیاه به صورت محلی به عنوان مُلیّن، خلط آور و آرامش بخش استفاده می شود.

 

موسیر یا سیر کوهی گیای شبیه سیر بوده برگ های آن دراز و میان تهی و گل هایش به رنگ سرخ یا بنفش است. پیاز آن در مناطق کوهستانی می روید که از آن ترشی درست می کنند. ریشه و پیاز گیاه بعد از انجام یکسری اقدامات خاص مورد استفاده قرار می گیرد بدین صورت که آنها را به شکل رشته های بسیار نازک در آورده و در مسیر آب سرد قرار می دهند تا تلخی که در پیاز آن هست از بین برود و آن را در آفتاب خشک می کنند تا به عنوان چاشنی غذایی مصرف شود.
موسیر شبیه پیاز و سیر است ولی برخلاف پیاز گل های آن تخم نمی دهد و دارای پیازچه های زیادی می شود و بر خلاف سیر بوی مطبوعی دارد و نرمتر از سیر ات و زود کوبیده و له می شود. موسیر گونه های زیادی دارد و بهترین آن رنگ قرمز مسی دارد که آن را خشک کرده و می سایند و در ادویه و غذا مخلوط می کنند. گرد موسیر به غذاها به خصوص سس های بی مزه طعم خوبی می دهد و طعم غذاها را لذیذتر می کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 11   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله موسیر

دانلود مقاله

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تعریف پست فشار قوی:
یک‌پست فشار قوی مجموعه ای از تجهیزات می‌باشد که به منظور تغییر سطح ولتاژ با بوجود آوردن امکان تغذیه نقاط مختلف و تقسیم انرژی الکتریکی بین آنها مورد استفاده قرار می گیرد .

 

انواع پستهای فشار قوی بر حسب نوع کار :
1ـ پستهای نیروگاهی یا بالا برندة ولتاژ (Step Up Substation) :
وظیفة این پستها افزایش ولتاژ خروجی ژنراتورها به سطح ولتاژ انتقال می‌باشد.
2ـ پستهای انتقال (High Voltage Substation) :
وظیفه پستهای انتقال ، کاهش ولتاژ الکتریکی به سطح ولتاژ فوق توزیع و همچنین تقسیم این ولتاژ به خروجی های متعدد می باشد .
3ـ پستهای توزیع(Distributio Substation) :
وظیفة این پستها پایین آوردن ولتاژ از سطح فوق توزیع به سطح توزیع بوده و انرژی الکتریکی در این سطح را زا طریق فیدرهای مختلف تحویل می دهد .
4ـ پستهای فشار ضعیف(Low Voltage Substation) :
که وظیفه آن تبدیل ولتاژ توزیع به ولتاژ فشار ضعیف است که قابل استفاده در مصارف صنعتی و خانگی باشد .
5ـ پستهای کلیدی یا کوپلاژ(Switching Substation) :
در این پستها سطح ولتاژ تغییر ننموده و صرفاً بعنوان یک تقسیم کننده ولتاژ ثابت را در فیدرهای مختلف و متعدد تغذیه می نماید .
در عمل ممکن است یک پست ترکیبی از دو یا چند نوع فوق الذکر باشد که هم
افزاینده و هم کاهنده و هم بصورت یک پست کلیدی باشد . انواع پستها از لحاظ استقرار فیزیکی :
پستهای فشار قوی از لحاظ وضعیت استقرار آنها به دو دسته تقسیم می‌گردند:
1ـ پستهای باز یا خارجی (Out door s/s) : در این گونه پستها تجهیزات فشار قوی در معرض شرائط جوی محیط از قبیل گرد و خاک ، باد ، باران ، رعد و برق و غیره بوده و عایقی بین آنها و هوا نمی باشد .
2ـ پستهای بسته یا داخلی (in door S/S) : در این گونه پستها تجهیزات فشار قوی در داخل اطاق یا سالن سر پوشیده قرار دارند .

 

پستهای باز نیز به چند دسته تقسیم می شوند :
1ـ پستهای معمولی (conventional) :
این پستها در جاییکه محدودیت زمین وجود نداشته باشد احداث می گردد و عایق بین فازها و تجهیزات و زمین ، هوا می باشد و از این نظر می بایست فاصله ایمنی و مجاز کاملاً رعایت گردد . این پستها از نظر هزینه از بقیه پستها ارزانتر می باشد .

 


2ـ پستهای گازی یا (Gas Insulated Substation) :
کلیه تجهیزات فشار قوی در پستهای گازی در داخل محفظة فلزی قرار دارند که بوسیلة گاز SF6 یا هگزافلوئور گوگرد که دارای خاصیت عایقی خوبی می باشد تحت فشار معینی پر شده است و چون خاصیت عایق گاز SF6 تقریباً سه برابر هوا می باشد درنتیجه فضای پستهای گازی بمراتب کوچکتر از پستهای معمولی می‌باشد و در جاییکه محدودیت زمین مطرح باشد خیلی مناسب است .
از مزایای دیگر پستهای GIS اینست که چون درمعرض مستقیم عوامل جوی نمیباشد لذا امکان آلودگی و رطوبت وجود نداشته و بروز اتصالی و حوادث دیگر به مراتب کمتر می باشد و از طرفی به علت ایزوله بودن قسمتهای برقدار وتحت ولتاژ از افراد ایمنی آن در حد بسیار بالایی می باشد . یکی از معایب پستهای گازی مایع شدن گاز به هنگام برودت هوا در درجه حرارتهای خیلی پایین می باشد از طرفی هزینه این پستها خیلی بالا می باشد .

 

3ـ پستهای سیار (Mobiel Substation) :
این پستها نیز بصورت GIS بوده تا از نظر حجم تجهیزات و وزن کل پست
کاهش پیدا نماید ترانسفورماتور و سایز تجهیزات بر روی یک یا دو تریلر که می توان توسط یدک کش مخصوص حمل و جابجا کرد نصب گردیده است . قدرت این پستها که درحدود 30 تا 40(MVA) می باشد و معمولاً بصورت 63.20, 132.20, 230.20, 230.63 کیلو ولت در ایران مورد استفاده قرار می‌گیرند .
مزیت این نوع پست در جابجایی سریع و استقرار آن در نقاط جدید و مورد نیاز می باشد .

 

پستهای بسته یا داخلی نیز خود به سه نوع تقسیم می گردد :
1ـ پستهای فشار قوی باز :
به پستهای اطلاق می شود که علاوه بر شینها سکسیونرها و دیژنکتورها نیز پشت دربهای توری حداقل از یک طرف قابل رؤیت باشد .

 

2ـ پست فشار قوی نیمه باز :
در این نوع پستها قطعات زیر فشار تا ارتفاع دسترسی از هر جهت محفوظ و پوشیده هستند و از آنجا به بعد ( اغلب سکسیونرها و شین ها ) آزاد و قابل
رؤیت باشد .

 

3ـ پست فشار قوی بسته :
در این پست تمام قسمتهای زیر ولتاژ حتی شین ها در یک محفظه کاملاً بسته و پوشیده با دربهای فلزی نصب شده اند ( پستهای تابلویی و یا قفسه ای ) نظر به اینکه این پست از همه طرف کاملاً مسدود است . می توان حتی آن را تحت شرایطی در هوای آزاد نیز قرار داد ( مانند کیوسکهای فشار قوی توزیع برق شهری )
بد نیست در اینجا اشاره ای هم به انواع خطوط انتقال بکنیم این خطوط جهت انتقال انرژی الکتریکی از محل تولید کننده به مصرف کننده ساخته شده اند و چون در طی این مسافت زیاد افت ولتاژ به وجود می آید باید ولتاژ خطوط را بالا برد این خطوط همگی به صورت سه فاز می باشد و از نظر قرار گرفتن هادیها روی برج به سه دسته تقسیم می شود :

 

1ـ خطوط تک مداره (single circuit) :
در این نوع خطوط شکل دکل یا برج یا پیلون یا تاور طوری است که در هر
فاز خط تنها یک هادی الکتریکی قرار گرفته است .

 

2ـ خطوط دو مداره (Double circuit) :
در این نوع خطوط دو مداره سه فازه و هر دو مدار روی یک برج قرار گرفته‌اند.

3ـ خطوط باندل (Bundle) :
در این نوع خطوط هر فاز مرکب از چند هادی که ازلحاظ اندازه کاملاً مساوی
هستند تشکیل می شود . بکاربردن سیستم باندل بخاطر ظرفیت انتقال زیادتر و پایین آوردن ولتاژ بحرانی کرونا می باشد .
بطور کلی پست ها یکی از قسمتهای مهم شبکه های انتقال و توزیع انرژی الکتریکی می باشند زیرا وقتیکه بخواهیم انرژی الکتریکی را از نقطه ای به نقطه دیگر انتقال دهیم برای اینکه بتوانیم از افت ولتاژ جلوگیری نماییم بایستی بطریقی ولتاژ تولید شدة ژنراتور را بالا برده و سپس آنرا انتقال داده تا به مقصد مورد نظر برسیم و در آنجا دوباره ولتاژها را پایین آورده تا جهت توزیع آماده شود کلیة این اعمال در پستهای انتقال و توزیع انجام می شود .

 

در یک پست فشار قوی وظیفه اصلی نبدیل ولتاژ می باشد که وظیفه را المنت اساسی پست یعنی ترانسفورماتور قدرت انجام می دهد .
جهت اندازه گیری پارامترهای اساسی انرژی الکتریکی نیاز به مبدلهای جریان و ولتاژ می باشد (VT,CT) و همچنین جهت قطع و وصل مدار نیاز به کلیدهای فشار قوی نظیر سکسیونر و دیژنکتور می باشد بعلاوه یکسری وسایل دیگر نظیر برقگیر، لاین تراپ و… جهت حفاظت و … مورد نیاز می‌باشد . جهت حفاظت خطوط و وسایل نصب شده در پست نیاز به رله های حفاظتی و همچنین در مواقعی که برق پست قطع می شود نیاز به یک ولتاژ ثابت و ذخیره شده می باشد که آن توسط سیستم باطریخانه تأمین می شود .

 

1) تجهیزات پست
یک پست فشار قوی ممکن است شامل تمامی یا قسمتی از تجهیزات زیر باشد .
1ـ سوئیچگیر (switch hear)
2ـ ترانس قدرت (power tranformer)
3ـ ترانس زمین(Ground tr)
4ـ ترانس تغذیه داخلی (server tr)
5ـ جبران کننده (Compensa tors)
الف : خازنی Capacitor(s)
ب : سلفی Inductor (s) ابتدا توضیح مختصری در مورد هر کدام از موارد فوق داده می شود سپس نکات مهم به تفصیل شرح داده می شود .

 

1ـ2) سویچگیر :
عبارتست از مجموعه ای از عناصر و تجهیزات که به منظور ارتباط فیدرهای مختلف در یک ولتاژ معین مورد استفاده قرار می گیرند و خود شامل اجزاء زیر می باشد :
1ـ باسبار یا شینه (Bus Bar) – [B.B]
2ـ کلیدهای قدرت (Circuit Breaker )- [D.S]
3ـ سکسیونر یا جدا کننده (Disconector Swich )-[D.S]
4ـ ترانسفورماتور جریان(C.T) (Current transformer)
5ـ ترانسفورماتور ولتاژ (T.V) (Noltage trnsformer)
6ـ برقگیر (P.I) (Post Insulation)
7ـ تکه موج (L.A) (Ligting Arestor)
8ـ تکه منطبق کننده خط Line trap) یا (Ware trap
9ـ مقره Post insukator P.I

 


ترانسفورماتور قدرت :
برای بالا بردن ولتاژ بمنظور انتقال انرژی الکتریکی به فواصل دور ( برای انتقال برق به فواصل دور ـ همانطور که گفته شد ـ ولتاژ را بالا می برند تا تلفات خط انتقال پایین بیاید ) و همچنین برای پایین آوردن ولتاژ بمنظور رساندن آن به سطح قابل مصرف بوسیله مصرف کننده ها و همچنین برای اتصال دادن دو شبکه فشار قوی بکار می رود . ترانسفورماتور اول را افزاینده ، ترانسفورماتور دوم را کاهنده و ترانسفورماتور آخری را کوپلاژ می نامند . تفاوت ترانس یا ولتاژ با ترانس قدرت در آن است که درترانس ولتاژ یا جریان نمونه ای از ولتاژ یا جریان مورد نظر گرفته می شود و مقدار آن کاهش داده می شود و در هر لحظه ولتاژ یا جریان ثانویه تابع ولتاژ یا جریان اولیه می باشد . ولی در ترانسفورماتور قدرت چون ثانویه به بار متصل است که تعیین کننده است توان تأمین شده توسط اولیه ، بستگی به توان خواسته شده در ثانویه دارد .

 

3ـ2) ترانس زمین :
هرگاه شبکه ای از یک مثلث یک طرف ترانسفورماتوری تغذیه نماید برای ایجاد
نقطة نوترال و زمین نمودن آن از ترانسفورماتور زمین که بصورت زیگزاک سیم پیچی شده است استفاده می گردد .

 


4ـ2) جبران کننده ها :
در جریان متناوب هادیهای منتقل کننده انرژی الکتریکی ، ترانسفورماتورها، مصرف کننده از قبیل موتورها ، کوره های الکتریکی لامپهای گازی و حتی بوبین ها کم و بیش یک نوع مصرف کننده سلفی هستند و باعث ایجاد اختلاف فاز بین جریان و ولتاژ می شوند . با بالا رفتن اختلاف فاز بین جریان و ولتاژ ( ) شبکه ، ضریب توان ( ) شبکه کم شده و کاهش ( ) تأثیرات زیر را برجای می گذارد .
1ـ درانتقال یک توان ثابت با کوچک شدن ضریب توان ، توان دواته بزرگ شده در نتیجه مقدار مؤثر جریان خط I افزایش پیدا می کند که این افزایش جریان اثرات زیانباری بدنبال خواهد اشت : الف : بزرگ شدن سطح مقطع رسانه ها و کابلهای انتقال انرژی و در نتیجه بالارفتن هزینه ب: حجیم شدن دیگر تجهیزات از قبیل کلیدها و فیوزها ، دستگاههای امدازه گیری و وسائل حفاظتی و .. متعاقب آن افزایش هزینه .
2ـ عدم توانایی استفاده از تمام قدرت ترانسفورماتور ، زیرا برای تأمین توان دواته (pw) باید : ( ظاهری ) داشته باشیم که هرقدر کمتر باشد نیاز به ps بیشتری داریم .
3ـ افزایش افت اختلاف سطح درترانسفورماتورها و در نتیجه مشکل شدن کار رگولاتور ولتاژ در ترانسفورناتور و ثابت نگهداشت ولتاژ در نیروگاه می شود .
4ـ افزایش تلفات در ترانسفورماتورها
5ـ کاهش راندمان ترانسفورماتورها و ضریب بهره تأسیسات الکتریکی
به دلیل فوق سعی بر این است که تأسیسات الکتریکی با ضریب توان خوب و حتی الامکان نامی خودشان کار کنند برای تصحیح و اصلاح ضریب توان
راههای ذیل موجود است :
الف : محدود کردن توان دواته : در این روش قدرت موتورها متناسب با قدرت ماشینهای افزار انتخاب شوند . بعبارت دیگر قدرت موتورها بزرگتر از قدرت مکانیکی که از موتور گرفته می شود و کاری که انجام می دهد نباشد .
ب: جبران توان دواته توسط همفاز کننده دوار که خود بردو نوع است . همفاز کننده سنکرون و همفاز کنندة آسنکرون که هر دوی آنها قابل استفاده جهت بهبود بخشیدن به وضع ضریب توان در شبکه بدون بار یا با بار ـ استفاده کرد .
ج: جبران کننده توسط خازن : یکی از راههای فنی ـ اقتصادی جهت اصلاح ضریب قدرت شبکه استفاده از خازن می باشد بدین ترتیب که بصورت موازی با بار قرار داده می شود .
بدنیست در اینجا اشاره ای هم به راکتورها شود اصولاً راکتورها در پستهای فشار قوی به دو صورت نصب می گردد :
1ـ سری : برای محدود کردن جریان اتصال کوتاه
2ـ موازی برای تغییر ضریب قدرت و اصولاً برای کاهش ولتاژ در شرایط اضطراری شبکه استفاده می شود . یا درمواقعیکه خطوط طولانی فشار قوی بدون بار بوده و بخاطر خاصیت خازنی ، ولتاژ شبکه بمقدار زیادی افزایش یافته باشد که
در این حالت از راکتور استفاده می شود .

 

5ـ2) تأسیسات جانبی
تأسیسات جانبی پست شامل موارد زیر می باشد :
1ـ اطاق فرمان (Control room)
2ـ اطاق رله (Relay room)
3ـ اطاق باطریخانه (Battry room)
4ـ دیزل ژنراتور اضطراری (Emergency generator)
5ـ تابلوی توزیع AC (A.C distribution)
6ـ تابلوی توزیع DC (D.C distribution)
7ـ باتری شارژر (Battry charger)
8ـ روشنائی اضطراری (Emergency lighting)
9ـ روشنایی محوطه (Switch yard lighting)
10ـ تأسیسات زمین کردن و حفاظت در مقابل صاعقه(shield wire)

 

2) سوئیچگیر
اساسی ترین قسمت یک پست فشار قوی سوئیچگیر می باشد که اکنون به شرح مفصل قسمتهای مختلف سوئیچگیر می پردازیم .

 

1ـ3) باسبار یاشین (BUS BAR)
تعریف شین : وسیله ایست جهت جمع و توزیع انرژی الکتریکی بصورت همزمان بدین معنی که فیدرهای ورودی و خروجی و سیم ها و کابلهای یک پست و همچنین ترانسفورماتورها و سایر تجهیزات یک سوئیچگیر تحت یک ولتاژ ثابت بوسیله یک هادی به نام شین در هر فاز به هم اتصال می یابند . می توان گفت که تمام انرژی ها و ترانسفورماتورها و سیمها و کابلهای یک نیروگاه یا یک تبدیلگاه که ولتاژ مساوی دارند با یک شمش یا یک رسانا بنام شین در هر فاز بهم وصل می‌شوند . شین وسیله جمع آوری و پخش انرژی در آن واحد است .
جنس شین ممکن است از نس یا آلومینیم باشد آلومینیم در برابر مس دارای خواص به شرح زیر است ک استقامت استاتیکی آلومینیم از مس بیشتر است . تحمل مکانیکی مس و آلومینیم باهم برابر است .
ازدیاد درجه حرارت به واسطه ازدیاد شدت جریان و یا جریان اتصال کوتاه در
آلومینیم کمتر است . آلومینیم درموقع جرقه زدن و سوختن ایجاد خاکستر زیاد نمی کند و چون جسم باقیمانده هادی الکتریسیته نمی باشد به مقره ها و پایه های عایقی شین آسیب نمی رساند .
مس درمقابل بخار گوگرد خیلی حساس است و … معایب مهم آلومینیم : اکسیداسیون سطحی ، فرورفتن در اثر فشار و اثر الکترولیتی شدید . در جداول1و2 مهمترین مشخصات و خواص فلز و آلومینیم و مس آورده شده است .

 

1ـ1ـ3) انواع شین از نظر شکل ظاهری
1ـ شین تخت یا تسمه ای که معمولاً از جنس مس می باشد و بیشتر در سطح ولتاژ 20kv مورد استفاده قرار می گیرد از مزایای این توع شین این است که اتصالات و برقراری انشعابات به سهولت و بدون استفاده از کلمپ مخصوص انجام می پذیرد .
2ـ شین طنابی : که هم جنس مس و آلومینیم ساخته می شود . شکل ظاهری آن شبیه سیم های مورد استفاده در خطوط هوایی می باشد لیکن برعکس خطوط هوایی در ساختمان آن از رشته های فولادی استفاده نشده است . از این نوع شین در سطوح ولتاژ :63 , 132 ,230 (kv) استفاده می شود . ازمزایای آن سهولت احداث و سرعت در تعمیرات می باشد .
3ـ شین لوله ای : این نوع شین غالباً از جنس آلومینیم می باشد و برای سطوح ولتاژ 400kv و بالاتر بکار می رود زیرا در ولتاژهای بالا بعلت اثر پدیده پوسته ای در شینهای طنابی جریان در مرکز سیم حداقل می باشد واکثر جریان از سطح خارجی سیم عبور می نماید بنابراین با لوله ای ساختن شین می توان وزن باسبار و در نتیجه هزینه آنرا کاهش داد . مزیت دیگر این نوع باسبار این است که تغییرات شکم سیم نسبت به درجه حرارت چندان محسوس نیست .

 

2ـ1ـ3) شینه بندی
نحوه ارتباط الکتریکی فیدرهای مختلف یک سوئیچگیر را به یک باسبار شینه بندی می گویند . عوامل مؤثر در نوع ترتیب و آرایش باسبار یا B.B Arogment به
شرح زیر می باشند :
1ـ هر پست با توجه به ظرفیت و ولتاژ دارای شینه بندی خاص خود می باشد .
2ـ میزان ضریب اطمینان در تأمین بار مصرف کننده و اینکه هرگاه عیبی در باسبار پیش آید آیا کل پست و فیدرها ، بی برق می شود یا فقط قسمتی که معیوب است خارج شده و بقیه در مدار باقی می ماند .
3ـ تعداد فیدرها : در صورتیکه تعداد فیدر ها بالا باشد می بایست آرایش مناسب ایجاد گردد .
4ـ وضعیت پست از نظر توسعة آینده
5ـ اقتصادی بودن آرایش طراحی شده

 

3ـ1ـ3) انواع شینه بندی :
شینه ها بطور کلی به دونوع تقسیم می شوند : شین ساده و شین مرکب
الف ـ3ـ1ـ1) شینه بندی ساده :
شین ساده ، ساده ترین نوع جمع و پخش انرژی است در شینه بندی ساده به ازای هر فاز یک شین وجود دارد ( در شبکه سه فاز ، سه شین )
در این شینه بندی تقسیم برق با همان ولتاژ ژنراتور صورت گرفته است و هر یک از ژنراتورها و خطوط انتقال دارای دیژنکتور مخصوص بخود می باشد . در دو طرف کند شین 60kv نیز جهت انتقال به راه دور در نظر گرفته شده است . هنگامیکه ژنراتورها با تمام بار کار می کنند سکسیونر های طولی باز بوده و هر دسته از مولد ها مصرف کننده های خود را به طور مستقل تغذیه می کنند در هنگام بروز اتصالی جریان اتصال کوتاه نصف حالتی است که سکسیونرهای طولی بسته هستند و ژنراتورها موازی کار می کنند . در مواقعی هم که بار کم باشد با بستن سکسیونرهای ( وصل) طولی می توان ژنراتورهای اضافی را زا مدار خارج کرد پس در قطع شین توسط سکسیونرهای مقسم شین ، اشکال اول حل می شود ( با توجه به سیستم مشروحه فوق ) و برای حل مشکل دوم باید برای برقراری ارتباط بین شین ها از دیژنکتور استفاده کرد .

 

ب) قطع طولی شین بوسیله دیژنکتور :
همانطور که گفته شد برای رفع اشکال دوم در شینه بندی ساده در تقسیم ‌شین از دیژنکتور استفاده می شود تا در هنگام بروز اتصالی در شین باعث قطع تمام ژنراتورها نمی شود . همچنین برای ارتباط طولی بین شین ها لزومی به بی بار کردن شین نمی باشد . این نوع دیژنکتورها به باس سکشن (Bus section) معروف
می باشد .

 

ب ـ 3ـ1ـ3) شینه بندی چند تایی یا مرکب :
نوع دوم شینه بندی ، شینه بندی مرکب می باشد . برای برطرف کردن معایب مربوط به شین ساده تز شین مرکی استفاده می شود . ساده ترین ومتداولترین گونه شین مرکب باسبار دوبل می باشد . در سیستم باسبار دوبل ( دوشین بازای هر فاز ) معمولاً یک شین زیر بار است و شین دیگر به عنوان رزرو بکار گرفته می شود . ارتباط ورودی و خروجی با هر یک از شین ها به کمک یک سکسیونر برقرار می گردد . لذا در حالت کار عادی شبکه ، نیمی از سکسیونرها باز و نیم دیگر بسته هستند باید توجه داشت که تعویض بار از یک شین به شین دیگر از طریق قطع و وصل سکسیونرها می‌بایست بدون بار انجام گیرد . لذا موقع تبدیل بار از یک شین به شین دیگر باید کاملاً مطمئن بود که شین تازه وارد با وصل کردن اولین سکسیونر جریان نمی کشد . به همین دلیل است که در سیستم شین دوبل ، ارتباط دو شین بوسیله یک کلید قدرت بنام کلید کوپلاژ ( کوپلاژ ارزی ) یا Bus coupler انجام میگیرد .
ترتیب کار بدین گونه است که برای تبدیل بار از یک شین به شین دیگر ابتدا کلید کوپلاژ بسته شده و دو باسبار هم پتانسیل می گردند و سپس سکسیونرهای باز را بسته و پس از آن سکسیونرهای بسته را باز می نماییم و در پایان کار کلید کوپلاژ را نیز باز می کنیم و با بکار بردن این روش هیچکدام از سکسیونرها زیر با قطع و وصل نمی شوند استفاده از سیستم شین دوبل و کلید کوپلاژ قسمت بیشتر معایب شین ساده را برطرف نموده و امکان تمیز کردن تأسیسات و گرفتن انشعاب جدید آنرا بدون قطع برق تمام یا قسمتی از پست میسر می سازد لکن برای تعمیر یا سرویس دیژنکتورها راهی جز قطع برق وجود ندارد . از اینرو برای رفع این نقیصه با استفاده از سکسیونر موازی با هر یک ازدیژنکتورها می توان اقدام کرد. هر دیژنکتور . دو سکسیونر وجود دارد . وجود این سکسیونر ها به این خاطر است که هرگاه بخواهیم دیژنکتوررا تعمیر یا سرویس بکنیم بطور کامل از شبکه خارج نمائیم البته گاهی در خطوط انتقالی که بصورت باز ( شعاعی ) باشد یک طرف دیژنکتور . سکسیونر نصب می شود . از مزایای این نوع شینه بندی می توان ارزانی و سهولت در بهره برداری را نام برد لکن دارای معایب زیر می باشد :
1ـ تعمیرات بر روی شین بدون قطع بار امکان ندارد .
2ـ توسعه پست بدون قطع بار عملی نمی باشد .
3ـ بروز اتصالی بر روی باسبار باعث قطع کامل برق می شود .
4ـ خراب شدن دیژنکتور یکی از خطوط باعث قطع برق آن خط می گردد .
بطور کلی دو عیب : عدم توانایی انشعاب گیری و جدا نمودن خط و قطع برق
کل باسبار هنگام بروز اتصال کوتاه از معایب مهم شینه بندی ساده می باشد که برای رفع اشکالات فوق مدارات زیر طرح شده است :

 

الف) قطع طولی شین بوسیله سکسیونر تقسیم کنندة باس بار :
دراین روش‌شین‌بوسیله یک یا چند سکسیونر به دو یا چند قطعه تقسیم می‌شود
که درحالت عادی هر چند کدام مولدها ، شین های مربوط به خود را که دارای خروجی های مشخص می باشد اغذیه می کند و در موقع کم باری می توان با بستن سکسیونر یا سکسیونرها یک یا چند ژنراتور را از مدار خارج نمود بدون اینکه برق تعدادی از خطوط قطع گردد . بطور کلی در این روش عیب اول مطروحه ـ یعنی انشعاب گرفتن و جدا کردن امکان پذیر است همزمان که نیمی از باسبار در مدار بوده و دارای برق خواهد بود . شین 6kv خروجی ژنراتور است و مصارف الکتریکی اطراف نیروگاه را هم تأمین می نمود . این سکسیونر اصطلاحاً به سکسیونر ( بای پاس ) معروف می باشد . این سکسیونرها در حالت عادی شبکه باز هستند . بهنگام خارج نمودن یکی از دیژنکتورها بشرط آنکه فقط یکی از شین ها زیر بار باشد . ابتدا کلیه کوپلاژ را بسته و پس از آن سکسیونر مربوط به باس رزرو را وصل می نمائیم و سکسیونر باس اصلی را باز می کنیم و سپس سکسیونر بای پاس را می بندیم وپس زا قطع دیژنکتور سکسیونرهای طرفین آن را باز می کنیم . در این حالت کلید دیژنکتور Bus coapler جانشین کلید دیژنکتور مدار خروجی می گردد و حفاظت آنرا نیز به عهده می گیرد و تمامی رله های حفاظتی خط بوسیله یک رله کمکی فرمانهای قطع را از دیژنکتور مربوط به دیژنکتور کوپلاژ تغییر می‌دهند .
با توجه به اینکه در سیستم شین دوبل بطور کلی و در سرایط عادی فقط از یکش ین استفاده می شود ، لذا بر اساس آنچه که در شین ساده به آن اشاره شد برای کوچک کردن جریان اتصال کوتاه و به خاطر اینکه هر اتصال کوتاهی در برق باعث قطع کامل برق نیروگاه نشود باید بخصوص در نیروگاههای با ژنراتورهای بزرگ و متعدد که دارای شین دوبل می باشند ، نیز از قطع طولی شین استفاه شود.
برای تعمیر با سرویس در دیژنکتورها بدون قطع برق غیر از روش فوق دو راه دیگر نیز وجود دارد که ذیلاً به آن اشاره می شود :

 

الف ـ روش دو دژنکتوری :
در این روش برای هر خط خروجی دو دیژنکتور پیش بینی شده است و در موقع بهره برداری از خطوط یکی از دیژنکتورها بسته و دیگری باز است این روش بیشتر در شین های دوبل با دیژنکتور کشویی استفاده می شود در این سیستم نیاز به کلید کوپلاژ و سکسیونر بای پاس نمی باشد .

 


ب ـ روش یک ونیم دیژنکتوری :
با استفاده از این روش نیز می توان هر یک از دیژنکتورها را بدون قطع جریان فیدر از مدار خارج نمود ولی همیشه دو باسبار زیر بار می باشند .
در روش یک ونیم دیژنکتوری به ازاء هر دو فیدر خروجی سه کلید درنظر گرفته می شود و هر دو شین توسط این کلیدها به هم مرتبط می شوند این سیستم نسبت به دیگر سیستمهایی که تاکنون ذکر شده اند گرانتر می باشد ( بعلت تعداد بیشتر کلیدها ) و از درجه اصمینان بالایی برخوردار می باشد ، لذا در ایستگاههای بسیار مهم ازجمله ، پستهای تولیدی با ظرفیت بالا در نظر گرفته می شوند . چنانچه خطایی روی شین بیفتد با قطع کلیدهای طرف آن شین هیچگونه قطع لحظه ای در سایر ارتباطات نخواهیم داشت . هر خروجی یا ورودی توسط یک سکسیونر نسبت به باسبار ایزوله می شود ، چون در مواقعی که خط برای مدتی بی برق می شود سکسیونر آنرا نسبت به پست ایزوله می کند و کلیدهای اطراف خط بسته می شوند تا سیستم باسبار تکمیل شود

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   55 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله

دانلود مقاله الگوریتم

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله الگوریتم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

هر برنامه، می بایست دارای یک طرح و یا الگو بوده تا برنامه نویس بر اساس آن عملیات خود را دنبال نماید.از دیدگاه برنامه نویسان ، هر برنامه نیازمند یک الگوریتم است . بعبارت ساده ، الگوریتم ، بیانه ای روشمند بمنظور حل یک مسئله بخصوص است . از منظر برنامه نویسان ،الگوریتم بمنزله یک طرح کلی و یا مجموعه دستورالعمل هائی است که با دنبال نمودن آنان ، برنامه ای تولید می گردد.
الگوریتم های میکرو در مقابل ماکرو
الگوریتم ها دارای ویژگی های متفاوتی می باشند . ما می توانیم در رابطه با الگوریتم استفاده شده به منظور نوشتن یک برنامه مشخص صحبت نمائیم . از این زاویه ، ما صرفا" در رابطه با الگوریتم در سطح ماکرو(macro level) ، صحبت نموده ایم . در چنین مواردی ، الگوریتم ارائه شده ، سعی در بدست آوردن جنبه های عمومی برنامه از طریق یک مرور کلی به برنامه در مقابل درگیر شدن در جزئیات را دارد.ما می توانیم در رابطه با الگوریتم ها ، از سطح "میکرو" صحبت نمائیم . از این زاویه ، به سطوح پایین تر رفته و به عوامل اساسی ونگهدارنده ای که یک جنبه خاص از برنامه را با یکدیگر مرتبط می نماید، صحبت کرد. مثلا" در صورتیکه شما دارای داده هائی هستید که می بایست قبل از استفاده مرتب گردند ،الگوریتم های مرتب سازی متعددی در این زمینه وجود داشته و می توان یکی از آنها را بمنظور تامین اهداف مورد نظر خود انتخاب نمود. انتخاب یک الگوریتم مرتب سازی ، صرفا" باعث حل شدن یکی از جنبه های متفاوت برنامه می گردد . پس از مرتب سازی داده ها ،می بایست از یک الگوریتم میکرو دیگر بمنظور نمایش داده ها ی مرتب شده استفاده گردد .
همانگونه که احتمالا" حدس زده اید ، ما می توانیم تمام الگوریتم های میکرو را بمنظور ایجاد یک الگوریتم ماکرو ، جمع آوری نمائیم . اگر ما با الگوریتم های میکرو ، آغاز نمائیم ، و حرکت خود را بسمت نمایش ماکروی یک برنامه ، پیش ببریم ، کاری را انجام داده ایم که موسوم به طراحی " پایین به بالا" (buttom-up) ، است . اگر ما فعالیت خود را با یک الگوریتم ماکرو آعاز و حرکت خود را بسمت پائین و الگوریتم های میکرو ، ادامه دهیم ، طراحی از نوع " بالا به پایین " (top-down) را انجام داده ایم .
شاید این سوال مطرح گردد که کدام روش بهتر است ؟ اگر شما تمام مقالاتی را که تاکنون در این زمینه نوشته شده اند را دنبال نمائید ، هرگز به یک نتیجه قابل قبول دست نخواهید یافت . هر رویکرد، دارای نکات مثبت و منفی مربوط به خود است . صرفنظر از رویکرد طراحی استفاده شده ، می بایست دارای الگوئی (طرحی) مناسب برای برنامه باشیم .حداقل، نیازمند یک اعلامیه از مسئله برنامه نویسی و یک طرح ( الگو) برای برخورد با مسئله ، خواهیم بود . پس از شناخت مسئله ، می توان نحوه حل مسئله را ترسیم کرد. شناخت عمیق و مناسب نسبت به مسئله ای که قصد حل آن را داریم ، شرط اساسی و ضروری برای طراحی یک برنامه است .
با توجه به اینکه این اعتقاد وجود دارد که شناخت جامع و کلی از مسئله ای که حل آن را داریم ، بخشی ضروری در اولین مرحله برنامه نویسی است ، ما در ادامه از رویکرد "بالا - پایین "، تبعیـت می نمائیم . فراموش نکنیم که رویکرد فوق ، امکان مشاهده مجازی از هر مسئله برنامه نویسی را فراهم خواهد نمود.
مراحل پنج گانه
هر برنامه را صرفنظر از میزان پیچیدگی آن ، می توان به پنج مرحله اساسی تجزیه کرد :
• مقدار دهی اولیه
• ورودی
• پردازش
• خروجی
• پاکسازی
در ادامه به بررسی هریک از مراحل فوق ، خواهیم پرداخت .
مرحله مقداردهی اولیه
مرحله مقداردهی اولیه ، اولین مرحله ای است که می بایست در زمان طراحی یک برنامه در رابطه با آن فکر کرد . مرحله فوق ، شامل تمامی عملیات مورد نیازی است که برنامه می بایست قبل ازبرقراری ارتباط با کاربر ، انجام دهد . در ابتدا ممکن است این موضوع که عملیاتی را قبل از برقراری ارتباط با کاربر می بایست انجام داد ، تا اندازه ای عجیب بنظر رسد ولی احتمالا" برنامه های زیادی را مشاهده نموده اید که در این راستا عملیات مشابهی را انجام می دهند. مثلا" ، در زمان استفاده از برنامه هائی نظیر Word ، Excel و یا برنامه های مشابه دیگر ، با چنین مواردی برخورد نموده ایم . مثلا" با انتخاب گزینه منو File ، می توان لیستی از فایل هائی را که با آنها کار کرده ایم در بخش انتهائی منوفوق ، مشاهده کرد. ( مشاهده آخرین فایل های استفاده شده در یک برنامه خاص ، با استفاده از جادو! میسر نشده است ) . برنامه مورد نظر شاید ، لیست فایل های اخیر را از دیسک خوانده و آنها را به لیست مربوطه در منوی File ، اضافه کرده باشد . با توجه به اینکه لیست فایل های فوق ، می بایست قبل از اینکه برنامه هر چیز دیگر را برای کاربر نمایش دهد ، خوانده و نمایش داده شوند ، می توان انجام عملیات فوق را نمونه ای از مرحله مقداردهی اولیه، در نظر گرفت.
یکی دیگر از عملیات متداول که به این مرحله مرتبط می باشد ، خواندن فایل های Setup است . چنین فایل هائی ممکن است حاوی اطلاعاتی در رابطه با نام مسیرهائی باشند که بانک ها ی اطلاعاتی خاصی و یا فایل های ذخیره شده دیگری را بر روی دیسک را مشخص می نمایند . با توجه به نوع برنامه ای که اجراء می گردد ، فایل های Setup می توانند شامل اطلاعاتی در رابطه با فونت های نمایش ، نام و محل چاپگر ، رنگ های زمینه و رویه ، وضوح تصویر صفحه نمایشگر و اطلاعات مشابهی دیگر باشند . سایر برنامه ها ممکن است مستلزم خواندن اطلاعاتی در رابطه با اتصالات شبکه ، مجوزهای امنیتی و دستیابی به اینترنت ، رمزهای عبور و سایر اطلاعات حساس دیگر باشند . در چنین مواردی فایل های Setup دارای نقشی مهم خواهند بود.
در زمان طراحی یک برنامه ، همواره می بایست در رابطه با اطلاعاتی که یک برنامه قبل آغاز خدمات و عملیات خود به آنها نیازمند است ، اندیشید و برای آنان در مرحله مقداردهی اولیه راهکار مناسب را انتخاب کرد . مرحله مقداردهی اولیه احتمالا" جائی است که می بایست از طریق آن اقدام به ارائه راهکار مناسب در جهت پاسخ به نیازهای فوق ، کرد.
مرحله ورودی
مرحله ورودی ، در حقیقت چیزی است که انتظار دارید باشد! مرحله فوق ، شامل اخذ ( جمع آوری ) هر آنچیزی است که یک برنامه برای انجام فعالیت های خود به آنها نیاز خواهد داشت . دراکثر موارد، اگر استنباط مناسبی از عملیاتی را که یک برنامه قصد انجام آنان را دارد ، حاصل گردد، مشخص نمودن لیستی از ورودی ها ، کاری ساده خواهد بود. مثلا" اگر شما قصد نوشتن یک برنامه وام را دارید ، می دانید که می بایست از کاربر میزان وام درخواستی ، بهره موردنظر و مدت زمان وام ، درخواست گردد.

 

 

 


در حالات دیگر، لازم است در رابطه با نوع ورودی هائی که می بایست از کاربر اخذ گردد، بررسی لازم و مبتنی بر اندیشه را دنبال نمود. مثلا" در صورتیکه قصدنوشتن یک برنامه دفترچه آدرس را دارید ، آیا می خواهید نام فایل حاوی دفترچه تلفن و محل ذخیره فایل مربوطه را در هر مرتبه که برنامه اجراء می گردد ، از کاربر درخواست نمائید ؟ بعبارت دیگر برخی از مراحل ورودی می توانند و شاید می بایست ، توسط مرحله مقدار دهی انجام شوند. ماهیت واقعی میزان اطلاعاتی که می توان آنها را در مرحله مقداردهی خواند ، بستگی به رفتار برنامه دارد. بعنوان یک قانون عمومی می توان به این مورد اشاره داشت که اکثر کاربران تمایل دارند که اطلاعات تکراری در یک فایل Setup و یا مقداردهی اولیه ذخیره گردد (در مقابل اینکه هر مرتبه که برنامه اجراء می گردد ، مجبور به ورود اطلاعات تکرای باشند ) .
فایل های Setup بسیار مناسب بوده و در هرموردی که امکان بخدمت گرفتن آنان منطقی بنظر می آید ، می بایست از آنان استفاده گردد . برخی دیگر از اطلاعات اولیه دارای ماهیت خاص خود بوده و تا زمانیکه کاربر آنها را تایپ ننماید ، شناخته نمی گردند . در مثال وام اشاره شده ، می توان از TextBox های متعددی بمنظور احذ اطلاعات از کاربر و استفاده از آنان در برنامه ، کمک گرفت . با توجه به اینکه کاربر می بایست با این TextBox ها مرتبط تا اطلاعات موردنیاز برنامه را وارد نماید ، روشی را که شما بمنظور ارائه Textbox ,Labels ,Menus و سایر عناصر برنامه ، استفاده می نمائید ، یکی از بخش های مهم یک برنامه یعنی رابط کاربر ( user interface ) را مشخص خواهد کرد . فراموش نکنیم یکی از عوامل موفقیت هر نرم افزار ، بخش رابط کاربر آن است . طراحی مناسب بخش فوق ، امروزه بعنوان تخصصی خاص در طراحی و پیاد ه سازی نرم افزار مطرح و دارای جایگاه خاص خود است .
مرحله پردازش
مرحله پردازش ، شامل انجام عملیات بر روی ورودی (ورودی ها ) ، بمنظور تولید نتایج مورد نظر برای برنامه است . در مثال وام ، برنامه پس از دریافت ورودی های مورد نظر ( میزان وام ، درصد بهره و زمان وام ) آنها را از طریق یک معادله مالی بیکدیگر مرتبط و پس از حل معادله ، نتیجه مورد نظر حاصل خواهد شد( میزان پرداخت ماهانه ) . بعبارت دیگر ، مرحله پردازش قادر به دریافت ورودی ، برخورد با آنها و تولید پاسخ مناسب به مسئله است . توجه داشته باشید که مرحله پردازش همواره باعث نمایش چیزی بر روی نمایشگر نخواهد شد. هدف ، عمل ( عملیات ) برروی داده ( داده ها ) بمنظور تولید یک نتیجه ( نتایج ) است . در این رابطه هیچگونه استثنائی وجود ندارد . در صورتیکه در برنامه ای از قبل می دانیم که مرحله پردازش زمان زیادی طول خواهد کشید ، منطقی است که فیدبک های لازم بمنظور آگاهی کاربر از میزان و درصد انجام پردازش ( پردازش ها ) در اختیار وی گذاشته شود ( در زمانیکه برنامه در حال اجراء است ) . در این رابطه می توان از روش های متعددی استفاده کرد . ( ارائه یک میله پیشرفت ، برآورد زمان تقریبی بمنظور اتمام عملیات ) .

 


مرحله خروجی

 

مرحله فوق ، پاسخ ( پاسخ ها ی) مناسب و مورد انتظار را به کاربران مبنی بر حل مسئله مورد نظر ، ارائه می نماید. تعداد زیادی ازبرنامه ها ، پاسخ نهائی ( نتیجه ) خود را از طریق یک Textbox ، نمایش و در اختیار کاربر قرار می دهند . ، مثلا" اگر برنامه ای نوشته شده است که قصد محاسبه و نمایش میزان پرداخت ماهیانه یک وام دریافتی را داشته باشد ، می توان نتیجه بدست آمده (پرداخت ماهانه) را از طریق یک textbox ، ارائه تا پاسخی مناسب در ارتباط با مرحله خروجی یک برنامه، داده شده باشد . سایر برنامه ها ممکن است دارای وضعیتی بمراتب پیچیده تر باشند .مثلا" می توان برنامه ای را در نظر گرفت که نام ، آدرس ، شماره تلفن و سایر اقلام اطلاعاتی را از بانک اطلاعاتی خوانده و در ادامه آنها را بر روی صفحه نمایشگر ، نشان دهد. برنامه هائی اینچنین ، نیازمند شکل مناسبتری از نمایش خروجی بوده و نمی توان با استفاده از چند textbox به خواسته خود دست یافت ( ارائه یک خروجی مطلوب و انعطاف پذیر) در اینگونه موارد می بایست از راهکارهای مناسبتری استفاده گردد . مثلا" می توان از جداول خاصی بمنظور نمایش اطلاعات مورد نظر استفاده کرد .( استفاده از grid و یا List box که برنامه در صورت ضرورت آنان را تکمیل نماید ) . نکته مهمی که می بایست در رابطه با مرحله خروجی رعایت گردد ، آگاهی از این موضوع است که با توجه به نمایش نتایج خروجی برای کاربر، بخش فوق را می توان جزئی از بخش رابط کاربر یک نرم افزار در نظر گرفت . در زمان ورود اطلاعات ( مرحله ورودی ) از عناصر متفاوتی بمنظور اخذ اطلاعات توسط کاربر در بخش رابط استفاده می گردد ، در مرحله خروجی ، بخش رابط کاربر با کاربر بگونه ای دیگر مرتبط خواهد شد ( ارتباطی بمراتب غیر فعالتر نسبت به مرحله ورود اطلاعات ) .
مرحله پاکسازی ( Cleanup )
مرحله پاکسازی ، بمنظور خاتمه بخشیدن مودبانه یک برنامه، پس از تکمیل عملیات مربوطه است. می توان این مرحله را بعنوان مکمل مرحله مقداردهی اولیه در نظر گرفت .با اینکه تعداد زیادی از برنامه های ساده قادرند بسادگی و بدون انجام عملیات تکمیلی توسط برنامه نویس ، خاتمه یابند ولی برنامه های پیچیده زیادی نیازمند برخی کمک ها در این زمینه می باشند. مثلا" اگر برنامه ای یک فایل Setup را بمنظور مقداردهی برخی از متغیرها در زمان مرحله مقداردهی اولیه ، خوانده باشد ، مرحله پاکسازی می تواند شامل بهنگام سازی آندسته از متغیرهای موجود در فایل Setup باشد که نشاندهنده آخرین اطلاعات کاربر است . مرحله پاکسازی ، اغلب شامل بستن فایل ها ( فایل های Setup و بانک اطلاعاتی) است . برخی برنامه ها میزان استفاده از برنامه توسط کاربران را ثبت و اطلاعات مربوطه را در مکانهائی که Log file نامیده می شوند ، ذخیره می نمایند( ثبت مشخصات افرادیکه برنامه را اجراء نموده بهمراه سایر اطلاعات مرتبط نظیر تاریخ و زمان آغاز و توقف برنامه ، در خیلی از برنامه ها به امری ضروری تبدیل شده است ) .
یکی دیگر از انواع فایل های Log به فایل های ثبت خطاء برمی گردد( error log file ) . هدف این نوع از فایل ها ، ثبت اطلاعاتی در رابطه با هر نوع خطائی است که ممکن است در مدت زمان اجرای یک برنامه ، محقق گردد. برنامه نویسان با استفاده از محتویات این نوع فایل ها ، قادر به اشکال زدائی برنامه خواهند بود .
عملیات واقعی و مورد نظری که می بایست در مرحله پاکسازی ، انجام گردد ، به نیازهای یک برنامه بستگی خواهد داشت . معمولا" اگر در برخی برنامه ها عملیات خاصی را در مرحله مقدار دهی اولیه انجام می هیم ، می بایست برخی از عملیات متناظر با آنان را در مرحله پاکسازی انجام داد . باز نمودن و بستن فایل های مورد نیاز در یک برنامه ، نمونه ای متداول از دو مرحله فوق می باشد .
آیا هر برنامه شامل پنج مرحله گفته شده است؟
در پاسخ به سوال فوق می بایست با صراحت پاسخ منفی داده شود. در این راستا ، برنامه های متعددی وجود دارد که مثلا" به مراحل مقداردهی اولیه و یا پاکسازی ، نیاز نخواهند داشت . مراحل مقداردهی اولیه و پاکسازی در مرحله طراحی برنامه های پیچیده مورد توجه جدی قرار خواهند گرفت. بموازات افزایش تجربه در نوشتن برنامه ، شناخت مناسبی در این رابطه بوجود می آید( کدام برنامه به تمام مراحل پنج گانه نیاز و کدامیک نیاز ندارند).طراحان می بایست همواره یک مسئله برنامه نویسی را با فرض وجود پنج مرحله یاد شده ،دنبال نمائید . قطعا" حذف یک مرحله در زمان طراحی بمراتب ساده تر از نادیده گرفتن ! اولیه آن خواهد بود.

 

 

 

پالایش یک طرفه ( SidewaysRefinement )
همانگونه که قبلا" اشاره گردید ، ما علاقه مند به طراحی بالا به پایین می باشیم .( الگوریتم ماکرو بعنوان یک نقطه شروع در فرآیند طراحی برنامه) . پس از انتخاب رویکرد فوق ، می بایست شناخت مناسبی نسبت به مسئله ای که قصد حل آن وجود دارد ، ایجاد گردد. تا رسیدن به سطح میکرو( ارائه الگوریتم های میکرو) بمنظور حل مسئله مورد نظر راه زیادی را در پیش خواهیم داشت. بموازات حرکت از سطح مرور کلی برنامه به خصوصیات و ویژگی های یک برنامه ، می بایست دانش خود را نسبت به جرئیات مربوطه افزایش داد .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله الگوریتم

دانلود مقاله گشتالت

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله گشتالت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

گشتالتی ها باور داشتند که ارگانیسم چیزی به تجربه می افزاید که در داده های حسی وجود ندارد و آن چیز سازمان ( confignization ) است . ( 2 ص 291 ) گشتالت واژه ای آلمانی است که برای انگاره (configuration ) ،سازمان ، الگو ، شکل یا شکل بندی ، وضع ، هیأت گل و طرح بکار رود و هیچ ترجمه ی دقیقی در انگلیسی ندارد
( 1 ص 199 ) ولی این اصطلاح برای گشتالتی ها بیش از اینها معنی می دهد ( 2563 ) کهلر در تباب خود با عنوان روان شناسی گشتالت خاطر نشان کرد که این اصطلاح به دو شکل مختلف در آلمان به کار می رود : شکل اول – شکل اول یا الگو ، به عنوان ویژگی اشیاءادراک شده دلالت دارد . شکل دوم به حالت مشخص تر یک شئ ، مثل مثلث اشاره دارد . بنابراین ، در حالت اول می توانیم به ویژگی سه ضلعی بودن ، و در حالت دوم به خود مثلث اشاره کنیم ( 1 ص 199 ) پیروان این مکتب معتقد بودن که ما دنیا را در کل های معنی دار تجربه کنیم . ما محرک های جداگانه را نمی بینیم ، بلکه آنچه را که می بینیم محرک های ترکیب یافته در انگاره های معنی دار یا گشتالت ها هستند . ما ، انسان ها صندلی ها ، اتومبیل ها درخت ها و گل ها را می بینیم میدان ادراکی ما به کل های سازمان یافته یا گشتالت ها تقسیم شده اند و اینها موضوع اصلی روان شناسی هستند . ( 2 ص 291 ) .در یونان باستان هم حتماً پیش از سقراط حکیم به این طرز فکر برمی خوریم بسیاری از فیلسوفان و اندیشه وران آن دوران بهترین راه برای مطالعه و ادارک عالم را دراین دانسته اند که به قوانین و نظامها ی کلی خلقت نظر داشته باشند ، نه به اجراء و عناصر سازنده ی آن .( 4ص207 ) فریاد مبارزه جویانی گشتالتی ها این گونه سر داده شده که «گل بیشتراز مجموع افرای آن است یا « تجربه کردن یعنی تحریف کردن یعنی کل دارای خواص یا ویژگی هایی است که در اجزاء تشکیل دهنده آن یافت نمی شود ، و از خیلی جهات کل تعیین کننده خصوصیات اجزا است نه بر عکس ورستهایمر در این باره گفته است : «موقیت هایی یافت می شود که در آن ها آنچه به طور کلی رخ می دهد از ویژگی های اجزاء جدا شده آن قابل استنباط نیست . اما برعکس . آن چه در مورد جزیی از کل اتفاق می افتد در بسیاری از موارد مشخص ، با توسل به قوانین ساخت درونی کل ، قابل تشخیص است » در حقیقت شما نمی توانید از تصویر معروف مونالیزا تصور کاملی درک کنید اگر ابتدا یک بازوی تصویر ، بعد به بازوی دیگر آن ، آنگاه به بینی پس به دهان آن نگاه کنید و بکوشید تا آنها را کنار هم قرار دهید . شما نمی توانید تجربه ی گوش دادن به یک ارکستر سمفونی را با تجزیه ی آن به سهم هر یک از نوازندگان ارکستر درک کنید . موسیقی حاصل از ارکستر بیشتر از مجموع نت های مختلفی است که به وسیله ی نوازندگان مختلف اجرا می شود . آهنگ دارای یک کیفیت ترکیبی است که با مجموع قسمت های آن متفاوت است . ( 2 ص 291 )

 


نمونه پدیده های گشتالتی را در فیزیک و روانشناسی در مثال های زیر می توان یافت :
1- گرداب نمونه ای از گشتالتی است . قطره های آبی که گرداب از آن ها تشکیل می شود به تنهایی معرف گرداب نیستند ، بلکه نوع حرکت آن در گرداب معرف گرداب است .
2- وقتی ما به سه نقطه قسمت الف شکل زیر نگاه می کنیم آن ها را به صورت یک مثلث می بینیم ، در حالی که سه نقطه ی قسمت ب این شکل چنین تصوری را در ما ایجاد نمی کند .
علت این تفاوت در ادراک وضعیت یا طرحی است که به نقطه ی قسمت الف ایجاد کرده اند . بنابراین ، باید گفت مثلث عبارت است از سه نقطه ی مجزا در یکدیگر به اضافه ی طرحی که از وجود آن سه نقطه حاصل می شود و این رابطه ی نشان دهنده ی اصل مهم روان شناسی گشتالت است . ( 3 ص 257 )
پیشینیان روان شناسی گشتالت :
همانند بسیاری از مکتب های دیگر که در اوایل قرن بیستم آغاز شدند ، روان شناسی گشتالت میراثی غنی داشت . به نام ها و عقاید بسیاری می توان اشاره کرد ، ولی من سعی کردم خود را به مهم ترین آن ها محدود کنم .

 


اهانوئل کانت :
تعدادی از نویسندگان که در باره ی روان شناسی نظامدار نوشته اند ، خدمت های کانت را نادیده گرفته اند ، در حالی که مهم ترین تأثیر کانت در روان شناسی ، بر جنبش گشتالتی منتشرکرد . بوده است . در سال 1781 ، او یکی از مهم ترین آثار خود را به نام
نقدی بر فرد ناب منتشر کرد . کانت با لاک و تجربی نگرهای دیگر موافق بود که دانش از احساسها ناشی می شود ، ولی اعتقاد داشت که ادراک ما فقط دانش چیزها را به صورتی که آن ها به شکل پدیده ها بر ما ظاهر می شوند در اختیارمان می گذارد ، نه به صورتی که آن ها واقعاً هستند . چیزها به خودی خود می توانند وجود داشته باشند امّا ما آن ها فقط به صورتی درک می کنیم که ذهنمان تعیین می کند، ذهن ما مانند یک دوربین عکاسی نیست ؛ ذهن ما ادراک های خود را مرتب می کند . زمان و مکان به صورت ظفری در ذهن انسان وجود دارند . کل دنیای مادی ، بدون ذ هنی که آن را ادراک کند ، ناپدید خواهد شد . بنابراین ، به اعتقاد کانت ، دنیا به صورتی که درک می شود ، شامل ادراک حسی شما و شکل های پیشین کارکرد ذهن است .
دو نکته از کانت ، اصول بنیادی روان شناسی گشتالتی را نشان می دهد :
دنیا به صورتی که ما آن را درک می کنیم ، همان دنیای واقعی نیست .
برخی ادراک های ما از اشیا به طور طبیعی ، به صورت سازمان بندی های اولیه ، کاملاً مستقل از یادگیری صورت می گیرند . این همان فطری نگری کانت است . ( برای افلاع بیشتر به کتاب نظریه ها و نظام های روان شناسی تاریخ و مکتب های روان شناسی ، تألیف رابرت ویلیام لاندین ، ترجمه یحی سید محمدی ، فصل چهارم صفحه ی 54 مراجعه شود)
جان استوارت میل :
اگر میل یک تداعی گرا بود ، دیدگاه شیمی ذهن را به وجود آورد که طی آن اندیشه ها صرفاً جمع عناصر فردی نیستند ، بلکه می توانند به صورت یک کل جدید در آنیکه از مجموع اجزای آن است .
فرانز برنتانو و کارل استامف :
برنتانو و استامف مخالف این عقیده بودند که ذهن منفعل است و صرفاً تجربه ها را دریافت می کند از این رو ، بر عمل درک کردن یا حس کردن به جای تحلیل عناصر گوناگون تأکید . گشتالتی ها قویاً به این دیدگاه ضد تحلیلی اعتقاد دارند .
ارنست ماخ ( 1916 – 1838 ) : ‌‌‍
ماخ تأثیر مستقیم تری بر روان شناسی گشتالتی داشت . با این که او یک فیزیکدان بود ، تأکید داشت که احساس ها پایه ای برای کلیه ی علوم هستند . او به جمع ساده ی احساس ها ، بعد فضایی شکل را به صورتی که در یک مثلث یا هر شکل هندسی دیگر نشان داده می شود ، و بعد زمانی شکل را به گونه ای که در یک آهنگ شنیده می شود ، اضافه کرد . او این شکل های فضایی و زمانی را مستقل از عناصر آن ها می دانست . یک مثلث می تواند آبی یا سفید ، بزرگ یا کوچک باشد ، اما باز هم ویژگی مثلث بودن خود را حفظ می کند . به همین نحو ، یک آهنگ صرف نظر از مایه ای که در آن نواخته می شود ، همان آهنگ است و بعد زمانی شکل خود را در تغییر پرده از دست نمی دهد .
کریستین فون اهرنفلس ( 1932 – 1895 ) :
اهرنفلس در مقام یک فیلسوف ، دیدگاه ماخ را گسترش داد . او معتقد بود که در تجربه ویژگی هایی وجود دارد که از آن هایی که کلاً توسط احساس های ما تشخیص داده می شوند ، فراتر می روند او این ویژگی ها کیفیت های گشتالتی یا ویژگی های شکل نامید . در یک آهنگ الگوی زمانی وجود دارد که از صوت های احساسی منفرد که عناصر تشکیل دهنده ی آن آهنگ هستند ، مستقل است . همین موضوع در مورد شکل دیداری در شیوه ی مشابه با آن چه ماخ گفته بود صدق صدق می کند . برای اهرانفلس و مکتب اتریشی گراتز ( Graz ) ، شکل نه تنها یک عنصر احساس ، بلکه خودش یک عنصر بود شکل به عنوان عنصر جدید توسط ذهن خلق می شود تابع عناصر احساس اضافه شود . عناصر جدید در ذهن حضور دارند نه در چیزهای مادی با این همه ، ماخ و اهرنفلس باز هم موضع عنصری حسی داشتند . آنها فقط عناصر بیشتری را افزودند . با وجود آنکه آنها قطعاً و روان شناسی گشتالتی تاثیر داشتند . طرفداران اولیه این مکتب آن را انکار کردند ، زیرا ماه ماخ واهر نفلس با تمام این تفاصیل مانند وونتا ویتچفر به صورت افزودنی پذیر فکر می کردند . با این وجود مفهوم «کیفیت شکل » با روان شناسی گشتالتی آمیخته شد .
آزمایش اولیه ورتهایمر با دستگاهی به نام محرک نما انجام شد . به وسیله ی این دستگاه محرک های دیداری را می توان به مدت طولانی یا کوتاه ، و به صورت متوالی ارائه کرد . ورتهایمر دو خط عمودی متفاوت را در مکانهای جداگانه در مقابل دستگاه نمایش می داد که یکی در طرف راست و دیگری در سمت چپ بود . هر نمایش ، نمایش بعدی را در پی داشت و با یک فاصله زمانی از آن جدا می شد . ورتهایمر دریافت که اگر فاصله ی زمانی بین نمایشها یک ثانیه باشد ، آزمودنیهای او یک خط بی حرکت را در چپ و خط بی حرکت دیگری را در سمت راست می دیدند . این ادراک با رویداد فیزیکی مطابقت داشت . زمانی که فاصله زمانی بین نمایشها کوتاهتر می شد ، آزمودنیهای او چیزی را می دیدند که از یک محل به محل دیگر حرکت می کند . وقتی که فاصله زمانی یک پانزدهم ثانیه بود ، آزمودنیها ، دیگر دو خط جدا گانه نمی دیدند ، بلکه فقط یک خط را می دیدند که به نظر می رسید که از چپ به راست حرکت می کند . با وجود این ، زمانی که فواصل کوتاهتر می شدند ، این حرکت کمتر آشکار می شد ، و وقتی فاصله های زمانی به یک سی ام ثانیه می رسید ، آزمودنیهای او دیگر حرکت نمی دیدند بلکه صرفاً دو خط را می دیدند که به صورت بی حرکت در کنار هم قرار داشتند . ورتهایمر همچنین یک خط عمود و یک خط را با تنظیم فاصله های زمانی به وسیله ی یک پروژکتور بر روی پرده ی سفید می افکند . در نتیجه ی آزمایش مشاهده می کند که اگر فاصله ی زمانی برای انداختن خط عمود و خط منحنی بیشتر از 1 ثانیه باشد نخست خط عمود ، سپس خط منحنی بر روی پرده می افتد . اگر این فاصله زمانی کمتر از 1 ثانیه باشد چنین احساس می شود که خط عمود به دور خود می چرخد و منحنی می شود . به طوری که ملاحضه می گردد ادراک حرکت از دو خط و یک عامل زمانی مشخص پدیدار گشته است . این آزمایش یکی از جالب ترین آزمایشهایی بود که موجب پیشرفت کار سینما شد و اساس روانشناسی گشتالت قرار گرفت . پدیده ی فای را در آزمایش های دیگری مانند دو نقطه ی نورانی به فاصله های 10 تا 15 سانتی متر می توان مشاهده نمود . طرح آزمایش چنین است که اگر این نقطه های نورانی به طور متناوب خاموش و روشن شوند به صورت یک نقطه ی نورانی دیده می شوند . همچنین ، اگر انگشت سبابه را در فاصله 20 سانتی متری از نوک بینی نگه داریم و چشمها را به طور متناوب باز و بسته کنیم مشاهده می شود که انگشت سبابه حرکت می کند در صورتیکه در عمل هیچ گونه حرکتی ندارد .
این آزمایشها ، در سال 1912 منتشر شدند و خطای حسی مشاهده شده در آنها به پدیده ی فای معروف شد . این کشف مهمی برای روانشناسها گشتالت بود . البته خطای حسی حرکت ظاهری قبل از آزمایش ورتهایمر شناخته شده بود و تعیین های متعددی برای توجیه آن صورت گرفته بود . و ونت آن را بر حسب حرکت های چشم توجیه کرده بود ، اما در یکی از آزمایشهای ورتهایمر که خطهای در جهت های مخالف حرکت می کردند این توجیه رد شد ، زیرا هر دوچشم نمی توانند در یک لحظه در هر دو جهت حرکت کنند . تبیین دیگر این بود که شخص صرفاً حرکت را استنباط می کند . ورتهایمر خاطرنشان کرد که در زمانهای خاص نوردهی ، شخص صرفاً دو شکل را می بیند . که در پی هم می آیند و وقتی نور دهی سریعتر می شود بار دیگر این شکلها بدون حرکت ، همزمان با هم به نظر می رسند . چرا دقت این شرایط حرکت استنباط نمی شود ؟ بتبین ورتهایمر این بود که حرکت عملاً در مغز صورت می گیرد .
تلویحات پدیدة فای برای روان شناسی گشتالت :
برای ورتهایمر ، حرکت ظاهری دیده شده در آزمایش او ، با رویداد فیزیکی دو خطی که جابه جا می شوند ، مطابقت نداشت . به عبارت دیگر ، آن چه آزمودنی های او می دیدند با آن چه عملاً رخ می داد ، متفاوت بود . بنابراین بتبیین جدیدی برای ماهیت این احساس ضروری بود . بتیین اهرنفلس و کیفیت های گشتالتی او ناکافی بودند .
نگرش « کل »
در آزمایشها ، آزمودنیها به جای توالی عناصر حسی صفرا، کل یا گشتالت را درک می کردند . این ادراک کل ، ویژگی فطری فرایند حسی است زیرا کل یک تجربه اولیه و تجزیه شدنی است که این همان اصل مهم « کل بیشتر از مجموع اجزای آن است » که قبلاً به توضیح آن پرداختیم .
میدان پدیداری ما در ادراک میدان یا محیطی را تجربه می کنیم که از طریق تجزیه عنصر نگرانه نابود خواهد شد . این بدان معنی نبود که روانشناسان گشتالت با هرگونه تجزیه و تحلیل مخالف بودند . اگر قرار باشد تجزیه ای صورت گیرد ، باید در رابطه ی با کل معنا دار باشد . کافکا در سال 1935 اظهار داشت که روانشناسی را نباید صرفاً مطالعه ی پاسخها به محرک ها دانست ، بلکه باید آن را به صورت مطالعه واکنشی در نظر گرفت تحت تاثیر میدانی نیروهای تاثیرگذار بر هم قرار دارد که به صورت الگوی مشخصی خود سامان است . البته این الگو می توانند تغییر کنند . میدان به صورتی که ما آن را ادراک می کنیم ( که کافکا آن را محیط رفتاری نیز نامید ) . یک میدان پدیداری است . میدان صرفاً مجموعه ی محرکهای منفرد نیست ، بلکه سازمان یافته منظم است . و اعمال ما تحت تأثیر این میدان سازمان یافته قرار دارند ، نه اینکه فقط محرکهای خاص موجود در آن بر اعمال ما تأثیر داشته باشند . بدین ترتیب ، روان شناسی مطالعه کل تجربه بی واسطه شد . مطالعات اولیه عمدتاً شامل ادراک بودند ، ولی روانشناسان گشتالتی بعداً اصول خود را به یاد گیری تفکر و حافظه گسترش دادند . روشهای آنها بر درون گری تأکید داشتند – البته نوع ساده تر درون گری که به درون گری سافت گرایان با آزمودنی ها ی تربیت شده ، شباهتی نداشت .
اعتراضهای روانشناسی گشتالت به مکتبهای دیگر :
مطمناً ظهور روان شناسی گشتالت در بین مکتبهای روانشناختی که در آن زمان نمایان شده اند ، چیز منحصر به فردی نبود . قبل از اینکه بحثم را درباره ی اصول ران شناسی گشتالت ادامه دهم ، بد نیست ببینم که این روانشناسی با دیدگاه هایی که قبل از آن وجود داشتند و آن هایی که همزمان با آن در حال شکل گیری بودند ، چه مخالف هایی داشت .
عنصر نگری :
روان شناسان که تحت تأثیر پیشرفت های علم شیمی قرار گرفته بودند کوشیدند با عناصر فکر را که تصور می کردند از ترکیب یافتن آن ها تجارب پیچیده ی ذهنی ما حاصل می آیند کشف کنند . برای نمونه سافت گرایان به مطالعه ی همتای ذهنی بیرونی علاقه مند بودند ؛ لذا از آزمودنیهای مورد آزمایش خود می خواستند تا از نامیدن اشیاء تغییر و تفسیر تجارب خود جلوگیری کنند . در عوض از آنها خواسته می شد تا تجربه های خام خود را وصف نمایند . سافت گرایان ، از این لحاظ که معتقد بودند اندیشه های پیچیده از اندیشه های ساده تر که به نحوی با هم ترکیب می یابند تشکیل می شوند ، تداعی گرا بودند . هدف اصلی کوشش های آنها این بود که این اندیشه های ساده را که به باور خودشان واحد های ساختمانی اندیشه های پیچیده تر هستند کشف کنند اما از آنجا که روانشناسی گشتالت موضع قاطعی در باره ی بی همتایی کل داشت و معتقد بود که کل مجموع اجزای آن نیست ، علیه سافت گرایان تداعی گرا به مخالفت بر خاست . ادراک به گونه ای که ما آن را تجربه می کنیم ، صرفاً هسته ی احساسها یا مجموعه ای از عناصر نیست . تجربه را نمی توان به عناصر جداگانه ی آن تجزیه کرد از نظر گشتالتی ها ، چنین تجربه ای وضعیت را به گونه ای که واقعاً هست ، از بین می برد .
به سبب تأکید بر رویکرد مطالعه ی پدیده های ادراکی به طور مستقیم ، روانشناسی گشتالت گاه پدیدار شناسی ( پدیدار نگری ) پدیدار نگر رویدادهای ذهنی یکپارچه و معنی دار ، بدون تحلیل آن ها به اجزای ساده تر ، مورد مطالعه قرار می دهند . اصطلاح پدیده « همان چیزی که هست » معنی می دهد .
تداعی :
مخالفت دوم ، مستقیماً علیه نظام هایی بود که به اصل تداعی وابسته بودند . ورتهایمر پیوندهای تداعی را که ساخت گرایان و ثرندایک از آن ها استفاده می کردند ، « فریضه دسته بندی » نامید . روان شناسان گشتالت معتقد بودند که فقط وسیله ای مصنوعی برای یک کاسه کردن عناصر است . از آنجا که تجربه و رفتار از نظر ماهیت ، کلی یا یکپارچه ( در مقابل مولکولی ) است ، به اصل پیوند برای متصل کردن اجزاء به یک دیگر نیازی ندارد .
فریضه ی ثبات :
فریضه ی ثبات می گوید : بین رویداد فیزیکی و ذهنی ، یک رابطه ی یک به یک وجود دارد . این موضوع در توازی نگری روانی – فیزیکی ساخت گرایان بیان شده بود . طبق آزمایشهای اولیه ی گشتالتی ها ، این فرضیه در پدیده فای مصداق ندارد . یک میز مستطیل شکل با وجود آن که ما از زاویه های مختلف به آن نگاه کنیم ، باز هم مستطیل نیست ، باز هم آن را مستطیل می خوانیم . به همین نحو در تو همان دیداری ، آن چه را ما ادراک می کنیم ، با آن چه به صورت فیزیکی وجود دارد برابر نیست .
روان شناسی S-R :
به طوری که انتظار می رود ، درست همان گونه که روان شناسان گشتالت با عنصر نگری و تداعی گرایی مخالفت کردند ، با نظریه ای که موضوع مطالعه خود را به واحدهای مجزای محرک – پاسخ کاهش می دهد مثل نظریه های ثرندایک و رفتارگرایان اولیه صدرصد مخالف هستند ( 1ص204 ) رفتار گرایان می کوشیدند تا روانشناسی را به صورت کاملاً علمی در آورند، و علمی بودن ضرورتاً یعنی استفاده از اندازه گیری . آن ها می گفتند تنها موضوع روانشناسی که به روشنی و با اطمینان می توان آن را اندازه گیری کرد ، رفتار آشکار است . هم چنین اظهار می داشتند که وصف عناصر هشیاری ، آن گونه که مورد علاقه ی ساخت گرایان بود ، قابل اعتماد نیست ، زیرا تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله توانایی کلامی آزمودنی ( درون نگر ) قرار می گیرد . از آنجا که هشیاری را تنها به صورت غیر مستقیم می توان مطالعه کرد ، برای رفتارگرایان یک موضوع مناسب علمی به حساب نمی آمد همین انکار هوشیاری توسط روان شناسی های S-R موجب مخالف روانشناسی گشتالت با آنها شد . برای گشتالتی ، روانشناسی هم با رفتار و هم هوشیاری سر کار دارد . روان شناسی به خاطر تأکید زیادی که برمطالعه ادراک دارد ، باید تجربه بی واسطه ( هشیاری ) بپردازد اما نه به صورتی که ساخت گرایان توصیه کردند و بالاخره ، روانشناسان گشتالت با نوع فیزیولوژی که مکتب های دیگر به ( 1ص204 ) کار بردند هنگامی که فیزیولوژی در اصول تبیینی آنها دخالت داشت ، به مخالفت بر خاستند به طور سنتی با دستگاه عصبی به صورت یک رشته ی پیچیده از واحد های عصبی متصل به هم برخورد شده بود . تصور می شد که مدارهای عصبی از نقطه های مشخص تحریک ، در امتداد الگوهای مشخص موجود در دستگاه عصبی جریان دارد ، یعنی عمل کرد دستگاه عصبی همانند یک سیستم تلفن در نظر گرفته می شد .

 


قوانین سازمان دهی در نظریه ی گشتالت :
نظریه ی گشتالت تبیینی از آن که یک نظریه ی یاد گیری باشد به عنوان یک نظریه ی ادراک شناخته شده و بیشتیرین دستاوردهای علمی این نظریه در زمینه ی ادراک است . بر طبق این نظریه ، چگونگی ادراک ما از پدیده ها مبتنی بر چندین قانون یا اصل به نام قوانین سازمان است . این قوانین توانای هایی هستند ذاتی در انسان که از طریق آنها فرد پدیده های ادراکی را سازمان می دهد و اغلب این سازمان دهی را سازمان دهی ابتدائی نامیده اند.
قانون فراگیری :
یکی از مهم ترین قوانین گشتالت به قانون فراگیری یا جامعیت معروف است منظور از این قانون آن است که سازمان روانی یا تجمع ادراکی همواره به سوی کمال و شایستگی گرایش دارد و آنچنین است که سازمان ادراکی ما هر محرکی را در جهت هیأت مطلوب ، یا دست کم وضعی که شرایط موجود اجازه می دهند ، دریافت میدارد . بر اساس این قانون حافظه و نیروی احساس و ادراک ما به ساخت ها و حالتهای طبیعی متمایل می باشند که از اصل بایستگی و خیر مطلق پیروی می کنند . از ویژگیهای قانون فراگیری نظم و ترتیب ، تقارن ، سادگی ، تناسب ، استواری پایداری و مانند اینهاست .
در فیزیک هم مانند روان شناسی حالت تعادل نقش مهمی را بر عهده دارد . قانون فراگیری را باید قانون تعادل نامید . همان طور که در علم فیزیک اصول ماگزیمم و می نیمم حاکم است . در حالتهای روانی ، با ملاحضات خاص خود نیز عین همین قوانین حکم فرماست . برای نمونه ، وقتی آبگونه ها در سطح نا هموار قرار می گیرند به سوی وضع متعادل روی می آورند . به همین قیاص ، فرد ناکام نیز می کوشد تعادل روانی خود را باز یابد ، چنان که از دیگران عذر خواهی و دلجویی می کند یا دوباره در آزمونهایی که کامیابی نداشته است شرکت می جوید تا موفق شود و تعادل کمال خود را بدست آورد . طرفداران نظریه ی گشتالت این حالت را گشتالت مطلوب می نامد .
چون در نظریه ی گشتالت یاد گیری با حل مسائل ارتباط دارد ، به این لحاظ همواره در مسیری جریان پیدا می کند تا موجود زنده از عدم موازنه بیرون آید و حالت طبیعی خود را باز یابد .
قانون مجازات
بر طبق این قانون پدیده ها واموری که نزدیک به هم قرار دارند بهتر درک و سهل تر آموخته می شوند . به عبارت دیگر عناصری که در مجاورت یکدیگر قرارداشته باشند به صورت یک کل یک پارچه درک می شوند . در شکل 1- تعدادی خطوط موازی با فواصل مختلف از یکریگر قرار دارند . در این شکل خطوطی که نزدیک به هم درک می شوند و تشکیل یک گروه می دهند ما خطوط نزدیک به هم این شکل را با هم درک می کنیم و در نتیجه به جای شش خط مستقل سه گروه دو خط موازی می بینیم.

 


شکل 1
در زیر مثال های دیگری از اصل مجاورت نشان داده شده اند .

 


کافکا معتقد است که وقتی فاصله ها خیلی زیاد باشند هیچ نوع وحدتی میان آنها حاصل نمی شود . اما هر چه این اجزاء به هم نزدیک تر باشند واحد ها ی متشکل تر و پایدارتری را به وجود می آورند قانون مجاورت در مورد زمان نیز صادق است . صداهایی که نزدیک به هم شنیده می شوند به صورت واحدهای مستقل شنیده می شوند . مز بین المللی مرس با استفاده از این قانون درست شده است . این روش ارتباطی ، فواصل سکوت رابا طولهای مختلف بکار می گیرد تا حروف و کلمات را از یکدیگر جدا کند و از این طریق این گروه های صدا را به صورت واحد های مختلف جلوه می دهد بر اساس اصل نزدیک بودن اجزاء به یکدیگر کافکا ثابت کرده است که در نقشه های جغرافیا ، رود خانه ها و شاهراه های نزدیک به هم بهتر و آسان تر به خاطر سپرده می شوند این حالت را تجمع ادراکی نامیده اند . بر این اساس هر چه خاطره ای قدیمی تر و دورتر باشد احتمال به یاد آوردن آن کمتر است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گشتالت