فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق تاریخچه هنر معرق روی چوب

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق تاریخچه هنر معرق روی چوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق تاریخچه هنر معرق روی چوب


دانلود تحقیق تاریخچه هنر معرق روی چوب

 

تعداد صفحات : 31 صفحه        -      

قالب بندی :  word         

 

 

 

مقدمه تاریخی

معرق در معنای کلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شکل می گیرد.

تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر کاشی کاری ، بدون شک رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تکوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه که در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد کرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی کاشی کاری بدین سبک است.

کاشی کاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شکوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر کاشی کاری پدید آمد. این شکوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز کاشی کاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی که در کاشی کاری معرق به کار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای کاشی کاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشکال مانند اسلحه جنگی در هنر کاشی کاری دوران قاجاریه نمایان شد .

از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی کمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن کوشا بوده اند.

وجه تشابه کاشی کاری معرق با معرق کاری روی چوب در شیوه ی عمل است که در هر دو ،  نقش ها از ترکیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شکل می گیرد.

یکی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است که در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شکل تقسیم شده است:

مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی  چوب برجسته و مسطحی است که نقشهای اسلیمی معرق کاری شده در این قسمت جای گرفته است.

 

سابقه ی معرق کاری و آموزش آن در اداره کل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر کشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یکی از واحدهای اداره کل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تکامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره کل در سال 1346 به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یکی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذکور به اداره ی کارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی کل هنرهای سنتی دنبال کرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشکیل می دادند که  طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند.

از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به کارکرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره کل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در کنارآن کارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید کمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد.

در طی سالیان، معرق همپای حرکت زمان پیشرفت کرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حرکت این هنر، باید به اولین کارگاه منبت و معرق اشاره کرد که در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره کرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد کرد. ابتدا اهم فعالیت آن کارگاه، منبت کاری بود و به تدریج در کنار آن هنر معرق نیز پای گرفت.

 

این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تکیه گاه صندلی به کار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل ، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می کردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذکر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت.

در آن ایام، شیوه معرق کاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق که هنرمندان ابتدا به وسیله  کارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را روی شیء مورد نظر مطابق طرح می کندند و سپس نقش ها را از چوب های رنگی به وسیله ی مته ای که اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهان های مخصوص و ارّه ای به نام چکی، دوربُری می کردند و در محل مقرر قرار می دادند.

نخستین تاریخی که در مورد اشباع نقش های کنده شده به وسیله چوب های رنگی موجود است تابلویی مربوط به سال 1313 با نقش دوسوار کار است که به وسیله احمد رعنا ساخته شده و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یک زن است که توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است. هم اکنون دو تابلوی مذکور در نمایشگاه اداره کل هنرهای سنتی نگهداری می شوند.

عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود ، به جای کندن سطح چوب به فکر ایجاد زمینه در اطراف نقش ها افتاد و از کنار هم قرار دادن قطعات چوب زمینه ای در اطراف نقش ها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بود .

نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است که نقش پیکار دو سوار با یک شیر را نشان می دهد. این تابلوها مربوط به امتحان کلاس معرق «علی و خلیل امامی» است و هم اکنون در موزه هنرهای ملی نگهداری می شوند.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق تاریخچه هنر معرق روی چوب

معنای واقعی هنر و هنرمند

اختصاصی از فی توو معنای واقعی هنر و هنرمند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معنای واقعی هنر و هنرمند


معنای واقعی هنر و هنرمند

  فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات68

 

 

با گذر از مکتب ها و سبک های فکری فرهنگی و با همة تعاریفی که متفکران و فیلسوفان از هنر و عوالم هنری کرده اند: هنر، شاید به دلیل بازگشت اش به حس انسانی و شاید به خاطر تکیه اش بر شهود و مکاشفه کارآیی بسیار در انتقال تجربه های درونی و باطنی زندگی آدمی دارد و خبر از رهایی می آورد که قفل آنها با هیچ کلید دیگری گشودنی نیست. هنر مسیری در زندگی آدمی می گشاید که با پای چوبی خردورزی و منطق استدلالی نمی توان از آن گذشت. آفرینش هنری در زندگی معنوی آدمی ارجی والا دارد و از این جنبه، برتر و قدرتمندتر از علم منطق فلسفه و اخلاق جلوه می کند.
و فلسوف و فلسفه چه حق دارد که از امری والاتر از خود سخن گوید. آیا فیلسوف همان نیست که در زندان فلسفه، در همان غاری بسر می برد که افلاطون ما را از ظلمت آن
می ترساند؟
جایی که از حقیقت جز در پیکره سایه هایی بر دیوار نمی توان با خبر شد؟ آیا هنرمند آن زندانی رها شدة آن غار نیست که به یاری شهود هنری با نور حقیقی جهان آشنا شده است و برای دیگران خبر از حقیقت آورده، پس چرا باید وقت خود را با خواندن بحث و جدل در مورد انواع فلسفه هایی بپردازیم که در آستانة کشف حقیقت متوقف شده اند؟
هنرمندان به اعتباری هرگز به دنبال فلسفه نیستند، آنها تنها سعی می کنند که در تکنیک کار خویش مهارت بیشتری کسب کنند، ولیکن آنچه در تکنیک و قالب کار هنری آنها به مثابه محتوا اظهار می شود چیست اگر فلسفه نیست؟
معمول است که انسان را به دو ساحت مجزا و مستقل از یکدیگر تقسیم می کنند عقل و احساس. آنگاه عقل را متعلق به ساحت عقل می دانند و هنر را متعلق به ساحت احساس و نسبت و رابطه عقل و احساس را مغفول باقی می گذارند. ساحت عمل و ساحت نظر را از یکدیگر مجزا کرده اند ومیان آن دو را چنان شکاف عظیمی انداخته اند که هرگز پر نمی شود، حال آنکه نظر و عمل انسان در اصل و منشأ کند و گرنه هیچ عملی را نمی توان منتسب به کسی دانست.
از منطق نمی توان انتظار داشت که امور از یکدیگر انتزاع نکند و اعتبارات مختلف را برای واقعیت قائل نشود. خطای کار از آنجا آغاز می شود که برای این اعتبارات و انتزاعات مستقل از یکدیگر ، قائل به اصالت و حقیقت شویم... این خطاست که به ‌منطقی منتهی می شود و علم و حکمت و فلسفه و سیاست و دین، یعنی مظاهر مختلف حقیقت واحد، به مثابه حقیقتی مستقل از یکدیگر اعتبار می شوند و اشتراک و اتفاقشان در اصل و منشأ مورد غفلت قرار می گیرد. خطایی نیست اگر عقل ظاهر به انتزاع ماهیت از وجود بسنده کند، اگر چه در نفس الامر ، وجود و ماهیت عین یکدیگراند و لکن خطا آنجاست که برای این اعتبار ذهن محض به اشتباه، اصالتی در وجود قائل شویم وفراموش کنیم که اصلاً وجود و ماهیت دو اصطلاح مربوط به منطق و فلسفه هستند و در نفس الامر چیزی به اسم ماهیت و مستقل از وجود، موجود نیست.
اشتباهی که بسیار غریب می نماید اما مالاسف رخ داده است، این است که بشر برای اعتبارات ذهن خویش ، در واقعیت خارج، حقایقی مستقل از یکدیگر قائل شده است، با غفلت کامل از این امر که این اعتبارات ذهنی و منطقی هستند و عالم با همة تحولات و تغییرات و تبدیلات خویش،‌دارای حقیقت ثابت و واحد هستند وهمین حقیقت است که در دین ظهوری تمام و کمال دارد و در علم و در فلسفه و حکمت و هنر نیز به انحای مختلف ظهور یافته است. پس دین جامع همة مراتب و مظاهر دیگر حقیقت است و رابطة آن با علوم و معارف و هنر نه عرضی، که طولی است.
علامة شهید استاد مطهری هنر را نوعی حکمت ذوقی دانسته است و این سخن دربارة هنر لااقل از حیث محتوا عین حقیقت است. پس بار دگر بپرسیم که آنچه توسط تکنیک و در قالب کار هنری به مثابه مضمون و محتوا بیان می شود چیست اگر فلسفه و معرفت نیست.
می خورد که عاشقی نه به کسب است و اختیار
این موهبت رسید ز میراث فطرت ام
هنرمند پیش از آنکه هنرمند باشد. انسان است. آدمی در هر مرتبه از وجود که باشد در نسبت با زمان و مکان باقی بنابر تجلی وجود در سکنی می گزیند و به آن دل می بندد از اینجا وجهة نظر و نحوة دید و جهت دیدار او بنابر سکنی گزینی و جلوه گری وجود از افق زمان و مکان خاص پیدا می کند بدین معنی وجهة نظر او گاهی صورت ملکی وگاهی صورت ملکوتی به خود می گیرد و همین معنا است که در نگاه هنرمندان بیش از دیگران این عوالم راظاهر می کند.
هنرمندان هر عصری عالمی را می کنند که در آن حضور دارند. این عالم صرف عالم محسوسات و متعلقات عالم محسوس نیست، بلکه عالمی کلی است که هنرمند خویش را در برابر آن حاضر می بیند وندای باطنی آن را در اثر هنری خویش منعکس می سازد. [ ساحت خیال و تخیل ابداعی هنرمند که ریشه در عالم خاک دارد مجلای کاملی برای تجلی] از این جا هر بار در برابر تجلیات.


دانلود با لینک مستقیم


معنای واقعی هنر و هنرمند

دانلود مقاله هنر اسلامی و جامعه مدرن

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله هنر اسلامی و جامعه مدرن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله هنر اسلامی و جامعه مدرن


دانلود مقاله هنر اسلامی و جامعه مدرن

دانلود مقاله هنر اسلامی و جامعه مدرن در 11 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

مقدمه

تفکر معنوی‌ و احیاء دین‌، احیاء هنر دینی‌ و گذر از جامعه‌ و هنر مدرن

انحطاط‌ تمدن‌ و هنر اسلامی‌ بر اثر حوالت‌ غربی‌ تاریخ‌ جهان‌

ماهیت‌ و هویت‌ هنر اسلامی‌ و ممیزات‌ آن‌

تلقی‌ متباین‌ هنر جدید با هنر اسلامی‌

پایان‌ تمدن‌ سنتی‌ اسلامی‌ به‌ دست‌ متجددان‌ غربزده‌

کوشش‌ نو برای‌ ظهور هنر انقلابی‌ ـ اسلامی‌

تأثیر بقایای‌ هنر سنّتی‌ در جامعه‌ی‌ نیمه‌مدرن‌ ایران‌

طریقت‌ بازگشت‌ به‌ حقیقت‌ هنر اسلامی‌، نه‌ ظاهر سنّتی‌ آن‌

 

 

 

مقدمه

هنر اسلامی‌ چیست‌؟ آیا با تعریف‌ هنر اسلامی‌، می‌توان‌ نحوه‌ی‌ حیات‌ آن‌ را در متن‌ زندگی‌ مدرن‌ بشر دریافت‌؟بورکهارت‌ در فصل‌ پایانی‌ هنر مقدس‌ در شرق‌ و غرب‌ ، از خود پرسیده‌ بود آیا هنر مسیحی‌ [ از این‌جا، هرگونه‌ هنر دینی‌ و شرقی‌ ] خواهد توانست‌ روزی‌ دوباره‌ زاده‌ شود؟ تجدید و احیای‌ این‌ هنرها در چه‌ شرایطی‌ ممکن‌ خواهد بود؟

تفکر معنوی‌ و احیاء دین‌، احیاء هنر دینی‌ و گذر از جامعه‌ و هنر مدرن
چند پرسش‌ اساسی‌
هنر اسلامی‌ چیست‌؟ آیا با تعریف‌ هنر اسلامی‌، می‌توان‌ نحوه‌ی‌ حیات‌ آن‌ را در متن‌ زندگی‌ مدرن‌ بشر دریافت‌؟
بورکهارت‌ در فصل‌ پایانی‌ هنر مقدس‌ در شرق‌ و غرب‌ ، از خود پرسیده‌ بود آیا هنر مسیحی‌ [ از این‌جا، هرگونه‌ هنر دینی‌ و شرقی‌ ] خواهد توانست‌ روزی‌ دوباره‌ زاده‌ شود؟ تجدید و احیای‌ این‌ هنرها در چه‌ شرایطی‌ ممکن‌ خواهد بود؟
در این‌جا، با چند پرسش‌ اساسی‌ نزدیک‌ به‌ یکدیگر مواجهیم‌. ابتدا این‌که‌ هنر اسلامی‌ چیست‌ و چه‌ ویژگی‌هایی‌ برای‌ آن‌ می‌توان‌ قائل‌ شد؟ قدرمسلم‌ با شناخت‌ هنر اسلامی‌ می‌توان‌ تا حدودی‌ به‌ درک‌ و شناخت‌ وضع‌ آن‌ در جهان‌ معاصر و از آن‌جا به‌ امکان‌ احیاء آن‌ در صورت‌ افتادگی‌ در تنگنای‌ نخوت‌ رقیب‌ نائل‌ آمد.


انحطاط‌ تمدن‌ و هنر اسلامی‌ بر اثر حوالت‌ غربی‌ تاریخ‌ جهان‌
بی‌مقدمه‌، باید گفت‌ که‌ بخت‌ و اقبالی‌، ولو بسیار ناچیز برای‌ تحقق‌ امری‌ در این‌ امکان‌ فی‌نفسه‌ هست‌. امّا آن‌چه‌ بیش‌تر محتمل‌ است‌، این‌ است‌ که‌ سنّت‌ و هنر اسلامی‌ و تمدن‌ مدرن‌ غربی‌ که‌ در سرزمین‌های‌ اسلامی‌ عمیقاً درحال‌ نفوذ است‌، بیش‌ازبیش‌ از هم‌ جدا شوند و دور افتند. چیزی‌ که‌ در قرن‌ یازدهم‌ و دوازدهم‌ اسلامی‌ در سرزمین‌های‌ اسلامی‌ مقارن‌ قرن‌ هفدهم‌ و هجدهم‌ میلادی‌ رخ‌ می‌دهد، تحوّلی‌ است‌ که‌ از مبانی‌ زیبایی‌شناسی‌ و حکمت‌ هنر اسلامی‌ بروز و ظهور می‌کند. هنرمندان‌ مسلمان‌ در این‌ دوران‌ تحت‌الشعاع‌ معیارها و ارزش‌های‌ مسلط‌ به‌ فرهنگ‌ تصویری‌ و معماری‌ هنر غربی‌ به‌ویژه‌ هنر باروک‌ قرار می‌گیرند. نخستین‌ دانشجوی‌ ایرانی‌ جهت‌ تعلیم‌ نقاشی‌ به‌ شهر رُم‌ اعزام‌ شد و نخستین‌ کارمندان‌ دولتی‌ حرفه‌ای‌ در مقام‌ نقاش‌ و نقشه‌کش‌ از خارجیان‌ به‌ استخدام‌ درآمدند و اولین‌ شیوه‌های‌ فرنگی‌ساز از طریق‌ این‌ نقاشان‌ یا همراهان‌ سفیران‌ کشورهای‌ غربی‌ در میان‌ نقاشان‌ ایران‌ و هند و عثمانی‌ رایج‌ گردید؛ به‌ نحوی‌ که‌ روش‌های‌ سنّتی‌ هنر نگارگری‌ ایرانی‌ به‌شدت‌ رو به‌ اضمحلال‌ نهاد و می‌رفت‌ تا تابع‌ حوالت‌ و مظهریت‌ تاریخی‌ هنر و فرهنگ‌ هنری‌ دیگر شود. شیخ‌ محمد و شیخ‌ کمال‌ سبزواری‌ و محمد زمان‌ هنرمندانی‌اند که‌ نظام‌ زیبایی‌شناسی‌ ایرانی‌ را متزلزل‌ می‌کنند، هرچند کار مقدماتی‌ به‌ دست‌ رضا عباسی‌ با به‌کارگیری‌ معیارها و ارزش‌های‌ مقتبس‌ از هنر تصویر غرب‌ آغاز شده‌ بود. تأثیر نقاشی‌ اروپایی‌ در دوره‌ی‌ شاه‌عباس‌ به‌ نحو جدّی‌ در تاریخ‌ هنر نگارگری‌ ایران‌ آشکار شد...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هنر اسلامی و جامعه مدرن

دانلود مقاله هنر معماری در ایران

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله هنر معماری در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله هنر معماری در ایران


دانلود مقاله هنر معماری در ایران

    هنر معماری در ایران از سابقه های کهن برخوردار است و در هر زمان دستهای توان و ذهن خلاق و ذوق مردم هنردوست این سرزمین ، پدیده هایی شگرف به وجود آورده که در بسیاری از موارد ،‌ اصول آن ریشه هنر معماری جهان شده است . پاره ای از این آثار در گوشه و کنار کشور پهناور ایران حکایت معماری با شکوه ادوار صدها و یا هزار ساله را در قامتهای استوار بناها نگهداری کرده است .

    لذا نویسنده در این تحقیق بر آن بوده که به بررسی آداب و سنن مردم در ساختن بناهای ازمنه­ی قدیم بپردازد و با نحوه­ی ساختمان سازی در آن دوران آشنایی پیدا کند .     

   تحقیق موجود در مقیاسی گسترده و عمیق با توجه به فرهنگ پربار و بسیار غنی معماری سنتی ، به شکل تئوری و (( به خصوص عملی )) می باشد که متأسفانه تا امروز برای شناخت واقعی این رشته از معماری کوشش و همتی جدی آن چنان که درخور آن می باشد ،‌ نشده است .

    این تحقیق علاوه بر فنون ساختمان سازی در اقلیم های مختلف کشور پهناورمان ،‌ گویای فرهنگ غنی معماری شامل : (( تاریخ معماری ، هنر معماری و اجرای مبانی عملی از معماری اصیل ایرانی آن هم به شکل بسیار ریشه ای و جز به جز می باشد .

    در این تحقیق سعی شده است که مطالب با نشان دادن ترسیم ،‌ جزئیات و به خصوص تصاویر گویاتر شود 

    فرهنگ و معماری

    فرهنگ، مقوله پیچیده وچند بعدی است، با بارارزشی وعلمی پررنگی که درهاله یاهاله هایی ازابهام وگنگی فرورفته وهمین امر، شناختن آن را ازهرجهت مشکل ساخته و می سازد.

انسان، بعنوان خالق فرهنگ، علاقه ویژه ورابطه تنگاتنگی بامخلوق خوددارد؛ باتمام وجود به آن عشق می ورزد و با کمال میل وخرسندی همه چیز خود را در راه رشد، تعالی و بالندگی اش نثار و قربانی می کند و تمام نیرو و تدبیر خود را برای جلوگیری از انحطاط و سقوطش بکار می گیرد.

 انسان، فرهنگ را می­آفریند و فرهنگ به انسان پروبال انسانی می بخشد و وجودش را پربار و هرچه انسانی تر و متعالی­تر می­سازد و لذا انسان بدون فرهنگ موجودی ما قبل انسانی، و از هر جهت فقیر، ناتوان و بی­ریشه بشمار می آید. و درست به همین جهت است که می گویند : (( انسان موجودی فرهنگی است و فرهنگ، خاص انسان است . ))

صحبت از فرهنگ، براستی « صحبت از تواناییهای خلاق انسان است و اشاره ای است به نقش سازنده ارزشها و دیدگاهها، قدرت زبانی و بیان هنری و حکایتی است از همه اجتماعات کوچک و بزرگ که درگیر هنجارها و ضوابط اخلاقی و ایجاد امکانات تازه برای یک زندگی مناسب ترند. »

باید دانست که در کشور باستانی عزیز ما ایران، دیگر کلمة فرهنگ تنها به همان معانی مذکور که ازین پیش بدان اشارت رفت، محدود نیست بلکه برطبق ناموس تطور و تحول که به مرور زمان موجب دگرگونی لغات و مفاهیم آنها نیز می‌شود،‌برهمة مظاهر و تجلیات ذوق و اندیشه و استعداد و نبوغ ذاتی و عواطف و احساسات عالی انسانی مردم این مرزوبوم نیز اطلاق می‌گردد که از دیرباز تحت تأثیر عوامل مختلف از قبیل مذهب و اخلاق و خصوصیات نژادی و اوضاع جغرافیایی و احوال سیاسی واجتماعی،‌به خلق و ابداع آثار شگرف و شاهکارهای خالد و جاودان پرداخته‌اند،‌همان آثاری که در زمینة حماسه‌های ملی و ادبیات منظوم و منثور و حکمت و عرفان و افسانه‌ها و ترانه‌های محلی و ادب عامیانه (Folklore) و همچنین هنرهای گوناگون وصنایع  مستظرفه و انواع کارهای دستی و تزیینی ـ هنوز در کتابخانه‌ها و موزه‌های ایران و جهان دلربایی و جلوگیری دارند و برخی نیز به صورت ابنیة شکوهمند تاریخی و مساجد و اماکن مقدس دینی ، مظهر کمال و جمال مطلق و معرف ذوق و نبوغ قوم ایرانی هستند.

باری این فرهنگ وسیع و کهن با همة تحولات و دگرگونیهایی که در طی قرون و ازمنة‌گذشته درآن راه یافته همواره موجب همبستگی و وحدت ملی و در نتیجه استقلال و سربلندی میهن عزیز ما نیز بوده است و از اینرو برما لازم است که ازیک سو با اکتساب مظاهر تمدن و علم و صنعت جدید در بسط و توسعه و بارورساختن فرهنگ خود که به حقیقت مجموعة مواریث گرانبهای ملی و سنن دینی و اخلاقی و ذوقی ماست بکوشیم و از سوی دیگر به سیرة پسندیدة نیاکان ارجمند خود،‌هیچگاه صبغة ملی و مختصّات نژادی خویش را از دست ندهیم واین همان خصیصه‌ایست که ایران‌شناس معروف آندره‌گدار در کتاب آثار ایران بدان اشارت کرده و گفته است:‌

«… ایران که آیین اسلام را پذیرفت بطور الزام روش اعراب را در احداث مساجد نیز پیروی نمود ولی در طرز بنای آن بجز سنن مخصوص خویش و ذوق صنعتی و سبکهای ساختمانی خود چیز دیگری را بکار نبرد…   » 

  فصل اول

اقلیم و معماری

    اقلیم شناسی از وضع جغرافیای نقاط زمین گفت و گو می­کند . و معمولاً نوع اقلیم با توجه به تقسیمات جغرافیایی همراه با ارتفاع مشخص آن از سطح دریا به وجود می آید . به طور کلی عواملی مانند چگونگی تابش آفتاب ، دمای حاصله از تابش خورشید ، رطوبت هوا و میزان بارندگی و در مجموع وزش بادهای مختلف در مسائل اقلیم دخالت دارد و محیط زندگی انسان را تحت الشعاع قرار می دهد که نسبت به این اصول ( شناخت اقلیم ) و در نتیجه معماری و در مجموع ساختمان سازی به وجود می آید که ذیلاً به طور خلاصه به ذکر عوامل آن می پردازیم .

تابش آفتاب

    به طور کلی نور آفتاب اشعه ای الکترومغناطیس است که از کره خورشید جدا می­گردد و طیف نوری خورشید از سه مرحله ماوراء بنفش ، قابل رؤیت و مادون قرمز تشکیل میشود. طول موج اشعه مادون قرمز بلندتر از دو قسمت دیگر است . اندازه شدت تابش خورشید در هر سه مرحله مذکور و حد اکثر شدت تابش آفتاب مربوط به ناحیه ای است که اشعه ی بیشتری قابل رؤیت باشد .

    مقدار بسیار زیادی از این تابش به وسیله بادهای قطبی ، مناطق نیمه استوایی ، موسمی ، و محلی و همچنین نسیم های دریائی و خشکی به فضای خارجی اتمسفر برخورد میکند و فقط اندکی از آن گرمای طبیعی و دمای محیط زندگی  و اساس (( زیستن )) را در نواحی مختلف کره ی زمین به وجود می آورد . در نتیجه سرما ، گرما ، باد ، هوا ، رطوبت هوا و بارندگی ، حاصل شده که این عوامل در زندگی و طراحی بناها بسیار مؤثر و تعیین کننده است .

    مسلماً عوامل طبیعی ذکر شده ، محیط های زندگی را در نقاط سرد و گرم شدیداً تحت تأثیر قرار می دهد . به طور کلی مسائل و عوامل اقلیمی در مناطق مختلف زندگی انسان را تحت تأثیر وضع بیولوژی و حرارتی که از اشعه های مذکور حاصل میشود، قرار می دهد ، به طور دقیق اثر هوا و آفتاب و تغییرات آن همراه نفوذ رطوبت در مناطق تأثرات زیادی بر نور و اشعه­ی تابش گذارده که در نتیجه آن را دگرگون می سازد و محیط زیستن را از وضعی به شکل دیگر در می آورد . مسلماً تأثیر باد در اقلیم محیط اثراتی فراوان و ریشه ای دارد . به طور کلی از هوا ، آفتاب ، رطوبت و باد ، اقلیمی به وجود می آید که انسان تحت تأثیر آن ، زندگی خود را به وجود می آورد . در این نکته شکی نیست که ساختمان سازی با شرایط محیط زندگی به وجود می آید . از این رو مسائلی چون تابش آفتاب ، رطوبت ، بارندگی و باد در علم ساختمان سازی قابل بحث خواهد بود .

    امروزه با پیشرفت علم در مکانیزم دستگاه های انرژی زا (روشنایی ، گرم کننده ، سرد کننده ) و به طور کلی انرژی حرارتی از ویژگی های قابل توجهی برخوردار بوده که علم ساختمان سازی تحت هر شرایط اقلیمی آن را به کار می­برد . اما قابل توجه است که اثرات ذکر شده ، تأثیر جامع و کلی و اصولی در ساختمان بنا و زندگی انسان دارد و در بعضی مواقع شرایط اقلیمی ، اثر علم مکانیک و تأسیسات پیشرفته روز را خنثی می سازد .

    اثر تابش آفتاب بر ساختمان و محیط اطراف آن

    افزون بر استفاده نور خورشید برای روشنایی ساختمان نسبت به نوع طراحی بنا ، نور آن به حرارت تبدیل می­گردد . برای بهره گیری دلخواه از نور ، باید ترتیبی اتخاذ شود تا نور خورشید با نوع ساختمان و شرایط اقلیمی محل و نحوه­ی و میزان آن برای قسمت های خارجی و داخلی ساختمان هماهنگ باشد . مسلماً وضعیت نور ، با توجه به جهت تابش آن در فصول مختلف ، در حالت های مستقیم یا مورب به ساختمان تغییر میکند که به این اصل باید توجه شود . ( شکل های 1 و 2 )

    قابل ذکر است که شدت تابش آفتاب به نوع رنگ مصالح ساختمانی و صیقلی بودن سطح نمای آنها بستگی کاملی دارد . از این کیفیت می توان در نقصان دادن نور و یا حرارت برای ساختمان استفاده کرد.

    چنانچه مصالح سطح نمای مورد نظر به رنگ تیره و دارای ناهمواری و زبری باشد ، تا 95 درصد نور و حرارت را در خود نگهداری می­کند . توجه به دو اصل ذکر شده در نماسازی ساختمان در اقلیمهای متفاوت بسیار مهم و اجتناب ناپذیر است .    چنانچه شدت تابش آفتاب در تابستان به شکل مستقیم ، زیاد باشد ، با داشتن سطح گیرنده صیقلی و به رنگ روشن از بنا فقط بین 10 تا 15 درصد حرارت را جذب می­کند .

    تأثیر تابش و انتقال آفتاب به فضاهای داخل ساختمان

    بنا به آنچه که گفته شد ، شدت انرژی به سطوح خارجی و بام ساختمان اثر کرده و این انرژی از سقف و دیوارهای جانبی به داخل بنا به شکل هدایت کننده و جابجایی نفوذ میکند .

    نوع مصالح به کار رفته ، در هدایت حرارت به قسمت های داخلی تأثیر زیادی دارد . برای مثال در نوع مصالح سنگی که مولکولهای آن در یکدیگر فشرده می باشند ، همچنین در مواردی که اثر انرژی حرارتی زیاد باشد ، می توان از وجود دیوارها و سقف دوجداره یا با استفاده از مصالح مناسب ، از نفوذ اثر حرارت و سرمای زیاد به داخل ساختمان و فضاهای داخلی جلوگیری کرد . در این امر باید به وجود درها و پنجره های دوجداره نیز توجه شود . ضخامت دیوارها در این حالت استفاده از بلوکهای توخالی و آجر مجوف نیز اثر فراوان خواهد داشت . ( شکل های 3 و 4 )

    تأثیر پشت بام در دمای ساختمان

    پشت بام به ویژه پشت بام های گسترده ، از عوامل مهم منتقل کننده گرما و سرما به قسمت های داخلی ساختمان است . وجود سقفهای بتونی یا آجری به این دلیل که دارای وزن مخصوص بیشتری نسبت به سایر سقف ها هستند ، در امر جلوگیری از انتقال سرما یا گرما به داخل بنا ،جلوگیری می­کند. و یا اگر از کانتکس­های بافته شده (نی) در ابعاد(6 ×50 ×200) سانتیمتری در سطح فوقانی سقف های بتونی یا ضربی استفاده شود ،‌ بیشتر از 5 درجه سانتیگراد از شدت دمای تأیید شده بر سقف می کاهد . این شیوه به عنوان عایق حرارتی در مناطق گرم و عایق برودتی در مناطق سرد ، کارآیی فراوان دارد .

    بدیهی است که روی عایق مذکور به وسیله بتون پوکه ، شیب بندی و اندود می­شود و پس از آن با قیراندود ، عایق رطوبتی در سقف ایجاد می­کنیم . این اندود خطر تاول زدن قیر اندود و آسفالت را از بین می­برد . برای حفاظت بهتر از قیرگونی ، روی آن به اندازه 3 سانتیمتر ماسه غیرآهکی ریخته و سپس موزائیک فرش می­کنند . باید توجه داشت که به هنگام فرش بام­ها ، استفاده از رنگ روشن برای نقاط گرم و خشک و یا گرم و مرطوب و رنگ تیره برای نقاط سردسیر الزامی است .

    چنانچه در زیر سقف ، پوشش سقف کاذب ایجاد شود ، کمک فراوانی به حفظ و تعادل گرما و سرما در قسمت های زیرین و فضاهای داخلی ساختمان می­کند . به ویژه اگر مصالح به کار رفته در آن از نوع یونولیت ، آکوستیک ، یا پارکت های چوبی باشد . ( شکل های 5 و 6 )

    پوششهای شیب­دار آزبست و دوجداره

    ورق های آزبست و سیمان که به نام ایرانیت در بین مردم شهرت دارد ، عایق حرارتی و برودتی مناسبی است . این ورق­ها که به صورت موجدار و صاف در بازار مصالح صاختمان عرضه می­شود، بر روی خرپاهای فلزی و به صورت شیبدار نصب می­شود.

    سقفهای دوجداره نیز اثر دمای محوطه بیرون را به قسمتهای داخلی کاهش می دهد .

    استفاده از ورق های آزبست و سقف های دوجداره بیشتر در کارخانجات مرسوم و معمول است ، زیرا کنترل دمای داخل محوطه و محل کار ، تأثیر مناسبی در پیشرفت کارها دارد .

    ارتفاع فضاها

    بنا به آزمایشاتی که در برخی از کشورهای چهار قاره به جز قاره گرم که دارای اقلیم های متفاوت و نزدیک به هم مانند استرالیا ، انگلستان ، هندوستان و آمریکا انجام شده است ، دمای هوای داخلی فضاها بین ارتفاع 25/2 متر تا 30/3 متر چندان فرقی ندارد . از این رو ارتفاع طبقات کوتاه بین 40/2 متر تا 55/2 متر برای طبقات در کشورهای مذکور به ویژه برای بناهای آمریکا پیشنهاد شده است . ارتفاع مناسب طبقات مجتمع آپارتمانهایی که در ایران ، به ویژه در تهران ساخته می­شود نیز در حدود همین اندازه است . رعایت این اندازه ارتفاع در سطح کلان فوق العاده با صرفه است .

    چنانچه ارتفاع طبقات در حد 70/2 متر تا 3 متر انتخاب شود از نظر دلبازی فضا آرامبخش خواهد بود .

    اثر ابعاد پنجره در دمای مکان

    یکی از نواقص معماری جدید استفاده از پنجره های وسیع با شیشه خورهای بزرگ و همچنین دیوارهای تیغه ای و نازک است . این امر در دمای ساختمان و نفوذ سریع هوای خارجی به داخل بنا و فضاها تأثیر فراوان دارد . قابل توجه است که پنجره در فضا از اهمیت خاصی برخوردار است . به طوری که عبور نور و عملکرد تهویه به آن بستگی دارد ، از این رو ابعاد آن بایستی مناسب با سطوح فضا باشد . استاندارد مناسب پنجره برای اقلیم های متعادل بین 8 تا 10 درصد کل سطوح جانبی یک فضا را به خود اختصاص می دهد . این استاندارد تقریباً می تواند برای سایر اقلیم ها نیز مناسب باشد. بدیهی است در اقلیم های سرد و کوهستانی برای محدود سازی ابعاد پنجره در فصول سرد تا 5 درصد سطوح جانبی بسیار متناسب است . ضمناً در اقلیم های بسیار سرد بکار بردن پنجره دوجداره الزامی است .

    توجه : استاندارد ذکر شده فقط برای پنجره است که هر فضا دارای یک و در مواردی دو در ورودی و یا ارتباطی می باشد که پیرو ضابطه ذکر شده نمی باشد .

شامل 82 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله هنر معماری در ایران

دانلود تحقیق هنر در تاریخ

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق هنر در تاریخ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق هنر در تاریخ


دانلود تحقیق هنر در تاریخ

هنر در عهد هخامنشیان:
 
هنر ایران در عهد هخامنشیان عمدتا بر پایه ی بزرگداشت مقام پادشاهان این سلسله استوار بوده است. هنر این عصر ترکیبی است از هنر اقوام گوناگونی که تابع پارسیان بوده اند و هخامنشیان با بهره گیری مناسب از این هنرهای مختلف و ریختن کلیه جلوه های هنری اقوام و ملل مختلف در یک قالب به هنر خود اعتلا بخشیده اند. علاوه بر بزرگداشت شاهان، اجرای مناسک و آیین زرتشتی نیز از مظاهر اصلی هنر در این دوره است که سبب ایجاد نوعی سمبولیسم هنری در آثار هنری هخامنشیان شده است. از دیگر جلوه های هنری این دوره رواج هنر کنده کاری، حجاری، پیکر تراشی، فلزکاری، کاشی سازی و قالی بافی است . آثار برجا مانده عمق پیشرفت هنرمندان ایرانی را در این رشته های هنری به تصویر می کشند. نقش برجسته های تخت جمشید نیز در زمره ی گنجینه ی هنر دوره هخامنشی به شمار می روند که هر یک مجموعه ای از تصاویر غنی و نقوش دوران هخامنشی را به نمایش می گذارند و علاوه بر آن گویای بسیاری از آداب و رسوم رایج در دربار هخامنشی اند.
در نقش برجسته های تخت جمشید صحنه هایی از مراسم و مناسک رایج در پایتخت شاهان هخامنشی وجود دارد که عموما پیکره ی پادشاه، کانون اصلی هر صحنه است. در این کنده کاری های زیبا که بر دل کوه نقش بسته دسته های آورندگان هدایا، صحنه بار عام پادشاه و دیگر نقوش برجسته ی مربوط به آرامگاه به نمایش گذارده شده است . این کنده کاری کاری ها درعین حال که همگی حکایت از تبحر و مهارت سنگ تراشان دارند هر یک گوشه ای از مراسم و وقایع سیاسی مذهبی آن دوران را به نیز نمایش می گذارند. ویژگی این آثار بیشتر در آن است که نشان می دهد هنرمندان پیکر تراش روزگار هخامنشی به طور کامل در خدمت اجرا و طرح نقوش خود بوده و مجالی برای بروز تمایلات شخصی خود نداشتند و به عبارت دیگر، کاملا مطیع به شمار می رفتند.
آثار فلزکاری نیز در این دوره  ، برجسته و چشمگیر است. اشیاء فلزی هخامنشیان بیشتر از طلا، نقره و برنز ساخته می شده است و از مهمترین آثار مکشوفه ،  ارابه ی زرینی است که چهار اسب در جلوی آن قرار دارد و دو پیکره ی آدمی بر روی نیمکت ارابه نشسته اند. نکته مهم در آثار فلزی این عهد ، استفاده ی زیاد از نقوش و پیکر حیوانی در ساخت ظروف و زیور آلات است. این نقوش را می توان بر روی بشقاب های نقره ای و طلایی به صورت جنگ شیر و گاو و یا دو بزکوهی مشاهده کرد.
یکی از برجسته ترین زیور آلات این دوره دستبندهایی است که انتهای آنها به دو سر شیر ختم می شود و با زیور آلات کوچک و قرص مانندی به شکل سر حیوانات و پرندگان و نقوش هندسی تزئین شده است . این آثار جملگی حاکی از آن است که پارسیان در عهد هخامنشی به ابزارهای زرین و سیمین و مفروغی علاقه داشته و بخشی از هنر خود را در این راه به کار می برده اند.

 

 

 

شامل 17 صفحه Word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق هنر در تاریخ