فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد مکاتب فلسفه هند

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد مکاتب فلسفه هند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مکاتب فلسفه هند


تحقیق در مورد مکاتب فلسفه هند

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه7

 

کاتب فلسفه هند

    واژه دارشانا Darshana به‌معنی ادراک مستقیم، اشراق و وحی و الهام است اما گاه در معنی دانش و بصیرت نیز به‌کار می‌رود. این مکاتب به‌موضوع فهم حقیقت غایی پدیده‌های هستی و تمام مخلوقات عالم می‌پردازند. 

 

        

 

فلسفه هند باستان به‌طور کلاسیک در شش مکتب فکری اصلی به‌نام دارشاناس Darshanas نمایان می‌شود که یوگا یکی از آنها است. شکل‌گیری و تکامل این شیوه‌های اندیشه فلسفی نمادی از سیر تفکر بشر در دوره‌های تاریخ کهن تمدن هندوستان است.

واژه دارشانا Darshana به‌معنی ادراک مستقیم، اشراق و وحی و الهام است اما گاه در معنی دانش و بصیرت نیز به‌کار می‌رود. این مکاتب به‌موضوع فهم حقیقت غایی پدیده‌های هستی و تمام مخلوقات عالم می‌پردازند.

پایه‌گذارمبانی فکری این مکاتب حکیمان Rishi فرزانه‌ای بودند که هر یک از دیدگاه خود به حقیقتی واحد اما از زوایای مختلف نگریسته‌اند و در تعالیم خود با شیوه خاصی آدمی

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مکاتب فلسفه هند

دانلود مقاله فلسفه و تعلیم و تربیت

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله فلسفه و تعلیم و تربیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

فلسفه بر وضوح، قصد، انتقاد و توجیه به عنوان ارزش هاى مهم براى مربیان تأکید دارد. متقن ترین نمونه فلسفه تعلیم و تربیت از سوى جان دیویى و در عصر ما نیز از سوى پائولو فربر ـ کسى که به فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان ابزارى براى بازسازى تجربیات انسان، مدارس و جامعه مى نگریست ـ ارائه شده است. در این نوشتار، نویسنده تاریخچه مختصرى از فلسفه تعلیم و تربیت و بیان رویکردهاى مطرح در این زمینه مى پردازد و در ضمن آن، به شرح و توضیح نهضت تحلیلى در فلسفه و نفوذ آن در فلسفه تربیتى پرداخته و از پیترز به عنوان برجسته ترین فیلسوف تعلیم و تربیت معاصر و چهار حوزه کارى که براى فلاسفه مطرح است، نام مى برد. سپس انواع فلسفه تعلیم و تربیت، تقسیم بندى هاى متفاوتى که در این خصوص انجام شده است را بیان مى کند. براساس یکى از این تقسیم بندى ها، فلسفه تعلیم و تربیت به عمومى و حرفه اى تقسیم مى شود. رویکردهاى دیگرى که در این جا به آن ها اشاره شده است عبارتند از: الهام بخش، دستورى و فرمایشى، تحقیقاتى و تحلیلى. و در پایان نویسنده شیوه هایى از تدریس فلسفه تعلیم و تربیت را توضیح داده است. به واقع این مقال، به نوعى رابطه فلسفه و تعلیم و تربیت را براى محققان آشکار مى سازد.

 

فلسفه تعلیم و تربیت و منتقدان آن
اگرچه فلاسفه گذشته در زمینه تعلیم و تربیت آثارى داشته اند، اما فلسفه تعلیم و تربیت به مفهوم رایج آن، تنها در این قرن از محبوبیت برخوردار بوده است. در سال هاى اخیر، این رشته براى تثبیت خود، به عنوان بخش مهمى از تربیت معلم، که غالباً تنها یک بخش از دروس اصلى تعلیم و تربیت را شامل مى شود، مشکلات بسیارى داشته است. به بیان دیگر، بهره گیرى از اندیشه ها و تحلیل هاى فلسفى در تعلیم و تربیت، با انتقادات فراوانى از درون و برون این رشته مواجه بوده است.
ژاک بارزون (Jacques Barzun) نسبت به کتاب هاى بسیار بد و ناخوشایندى که در زمینه تعلیم و تربیت نوشته شده، اعتراض داشت. او به ویژه از یک فلسفه تعلیم و تربیت خاص، به دلیل این که در میان قضاوت هاى نابخردانه خود، مسأله اهداف را در تعلیم و تربیت مسأله اى مربوط به ارزش ها قلمداد کرده، دل زده شده است.
چارلز سیلبرمن (Charles Silberman) نیز در بررسى هایى که از مدارس به عمل آورد، به دلیل فقدان مبارزه کافى علیه بى فکرى مشهود در تعلیم و تربیت، در زمره منتقدان و مخالفان فلسفه تعلیم و تربیت قرار داشت.
فلسفه تعلیم و تربیت در ارائه نقش یا نفوذ واقعى اش، در سال هاى اخیر با مشکل مواجه بوده است. گاهى بسیار فلسفى و در نتیجه، با مربیان شاغل بى ارتباط بوده و در بعض مواقع، که تلاش نموده تا با آن ها مرتبط شود، در انجام صحیح این وظیفه و به کارگیرى درست روش هاى فلسفى، با شکست مواجه گشته است. به دلایل مذکور فلسفه تعلیم و تربیت، ممکن است رشته اى رو به افول تلقّى شود. این رشته به سبب بیگانگى بسیار با موضوعات تربیتى و عدم ارتباط با تربیت معلمان و مدیران اجرایى و ترویج شک گرایى و اندیشه هاى بنیادى مورد تهاجم قرار گرفته است.
به رغم این انتقادات، که برخى از آن ها موجه نیز هست، مربیان به نوعى تربیت و نظم نیاز دارند تا از طریق مطالعه یک فلسفه تعلیم و تربیت، که هم نظرات فلاسفه و هم تلاش خود آنان را براى فلسفى کردن شامل مى شود، به دست مى آید. فلسفه براى مربیان یک تفنّن نیست، شیوه اى است که رهبران تربیتى و معلمان را در فکر و عمل در زمینه تعلیم و تربیت، خردمندتر و نقادّتر مى گرداند. فلسفه بر وضوح، قصد، انتقاد و توجیه به عنوان ارزش هایى مهم براى مربیان تأکید دارد; ابزارهایى که یک مربى به آن ها نیاز دارد تا کارهایش را به نحو مؤثرى به انجام برساند. فلسفه تعلیم و تربیت همان گونه که از سوى بهترین متخصصان خود به کار برده مى شود، نظمى را ایجاد مى کند که ]از سویى [نسبت به چیستى تعلیم و تربیت و مدارس، تصوراتى ارائه مى دهد و ]از سوى دیگر، [انتقادات مربوط به تلاش هاى رایج، براى فهم این تصورات را تبیین مى نماید. متقن ترین نمونه فلسفه تعلیم و تربیت از سوى جان دیویى (Jahn Dewey)و در عصر ما نیز از سوى پائولو فریره، (Paulo Freire) ـ کسى که به فلسفه تعلیم و تربیت به عنوان ابزارى براى بازسازى تجربیات انسان، مدارس و جامعه مى نگریست ـ ارائه شده است.
فلسفه یکى از بى شمار رشته هایى است که با تعلیم و تربیت ـ که به تنهایى یک رشته محسوب نمى شود ـ ارتباط دارد. سایر رشته هاى مرتبط با آن عبارت است از: تاریخ، روان شناسى، جامعه شناسى، انسان شناسى، اقتصاد و زیست شناسى. «فلسفه» در اصلاح تعلیم و تربیت، به نظریه یا توصیف کاربردى در مقابل نظریه علمى گفته مى شود; در حالى که «نظریه علمى» پدیده ها را تبیین و پیش بینى مى کند، از نظریه کاربردى بیش تر انتظار مى رود تا هدایت اقداماتى از قبیل تعلیم و تربیت و قانون را بر عهده گیرد.

 

تاریخچه مختصرى از فلسفه تعلیم و تربیت
غالب فیلسوفان مشهور غرب در زمینه تعلیم و تربیت مطالبى نوشته اند. وقتى افلاطون تعلیم و تربیت را جزئى از سیاست مى پنداشت، ارسطو به آن به عنوان بخشى از سیاست و اخلاق مى نگریست. آگوستین از سنّت افلاطونى پیروى مى کرد و علاقه مند بود بفهمد که چگونه یاد مى گیریم و معلمان چگونه تدریس مى کنند. توماس آکوییناس، که در دانشگاه پاریس فعالانه به تربیتِ معلم مشغول بود، نظریه اى در خصوص تعلیم و تربیت ارائه داد به نام «تامیسم و نئوتامیسم» (Thomism &Neo-Thomism) که هنوز به نام خود اوست. متفکران عصر روشن گرى همانند آکوینیاس و پیش از آن همچون روسو و لاک آثارى سنّتى در زمینه تعلیم و تربیت تألیف کردند. روسو درباره تعلیم و تربیت جوانان آثارى نگاشت و بسیارى از فعالیت هاى تربیتى زمان خود را مورد انتقاد قرار داد. اندیشه هاى لاک نیز در زمینه تعلیم و تربیت، برداشت هاى ما را از مفاهیم تربیت کودک و تعلیم و تربیت متحول کرد. امانوئل کانت، فیلسوف بزرگ آلمان، سخنرانى هاى عمده اش را خطاب به معلمان در زمینه تعلیم و تربیت براى ما باقى گذاشت. سایر فلاسفه نیز که در زمینه تعلیم و تربیت آثارى نگاشتند، عبارت بودند از: جورج هگل و یوهان هربارت. از دیگر فلاسفه اى که موضوعات تربیتى را مطرح کرده اند مى توان از: ویلیام جیمز، جان دیویى، رابرت هوچینز و مورتیمر آدلر نام برد.
در آغاز قرن جارى، دروسى در فلسفه تعلیم و تربیت در رشته «تربیت معلم» ارائه مى شد. این دروس بیش تر با عقاید معلمان درباره زندگى و تحصیل ارتباط داشت. انتظار این بود که معلمان از یک فلسفه تعلیم و تربیت برخوردار شوند. براى نیل به چنین هدفى، آن ها غالباً نظریه هاى رسمى افلاطون، کومینوس، فروبل، هربارت و روسو را مطالعه مى کردند. دروس معمولاً شامل توصیه هاى خردمندانه اى درباره جوانان و نیز شیوه آموزش آنان در مدارس بود.
رشته فلسفه تعلیم و تربیت بیش تر اصول خود را مدیون تلاش جان دیویى و همکارانش در دانشگاه شیکاگو و دانشکده معلمان است. رویکرد عمل گرایانه دیویى نظام هاى دیگرى همچون واقع گرایى (رئالیسم)، آرمان گرایى (ایده آلیسم) و سپس وجودگرایى (اگزیستانسیالیسم) را ترغیب کرد تا به شیوه اى رسمى ظهور یابند. کار دیویى واکنش شدید مربیان علوم انسانى، که او را موجب نابودى شیوه سنّتى و موجب ویرانى تعلیم تربیت مى دیدند، را در پى داشت. در دهه 1950، در ایالات متحده و بریتانیا، نهضت تحلیلى در فلسفه، نفوذ و سلطه خود را بر فلسفه تربیتى آغاز کرد. سردمداران این نهضت در بریتانیا، آر. پیترز(R.Peters)، پى. هِرست (P.Hirst) و دِردِن (Dearden) و در ایالات متحده، آى. اسکفلر(I.Schefler)، ج.مک کِلِلان (J.Mccellan)،پى.کومیسار(P.komisar)، ج.سولتیس (J.Soltis)، و تى. گرین (T.Green) بودند. این نهضت، که از جریانات منظم و با مبناى متافیزیکى دور شده بود، تلاش کرد تا زبان مورد استفاده در گفتارهاى روزمره را تحلیل کند. این فلسفه کار خود را از اثبات گرایى منطقى آغاز کرد. کار ریچارد پیترز، سرشناس ترین فیلسوف تعلیم و تربیت بریتانیا، به طور خاص، در شکل دادن به تفکر معاصر در این زمینه مهم بوده است. ]به عقیده پیترز [فلاسفه تعلیم و تربیت باید با مهارت دستاوردهاى مشخص خود را عرضه کنند، و وظیفه آن ها صرفاً تنظیم، کشف و انتقالِ اصول علمى تعلیم و تربیت نیست. او همچنین فلسفه را از مطالعه تاریخى اندیشه هاى تربیتى و کاربرد آن در تبیین مرضوعات تربیتى معاصر جدا مى دانست. پیترز چهار حوزه کارى مهم براى فلاسفه تعلیم و تربیت پیشنهاد کرد:

 

1. تحلیل مفاهیم مختص به تعلیم و تربیت;
2. به کارگیرى اخلاق و فلسفه اجتماعى در فرضیات مربوط به محتوا و روش هاى تعلیم و تربیت;
3. بررسى و بازبینى الگوها و فرضیه هاى مفهومى که از سوى روان شناسان تربیتى به کار گرفته شده است;
4. بررسى ویژگى هاى فلسفى محتوا و نظام آموزشى و مسائل دیگرى در خصوص یادگیرى.
فلسفه تحلیلى جدید تعلیم و تربیت، این رشته را بیش تر به صورت اقدامى تخصصى و حرفه اى درآورد. تا آن هنگام، بسیارى از فلاسفه تعلیم و تربیت، فلسفه رسمى را آموزش دیده بودند. آنان فلاسفه اى بودند که به مسائل مربوط به تحصیل و آموزش علاقه مند بودند. به هر حال، آن ها به همان میزان که از لحاظ فلسفى جدّى تر و دقیق تر مى شدند، مخاطبان خود را از میان همکاران دانشگاهى خود برمى گزیدند و به سایر مربیان و عامه مردم کم تر توجه مى کردند.
در دهه 1960 دروس فلسفه تعلیم و تربیت همراه با سایر دروس، به روش هاى گوناگونى مثلاً، برحسب نظام هاى تعلیم و تربیت، موضوعات، طبقه بندى ها و تحلیل مفاهیم تدریس مى شد. انتقادات تند بر تعلیم و تربیت و بر جامعه امریکا اغلب در این سطوح وارد شده است. به هر صورت، فلاسفه متخصصى همچون پال گودمن، آ. اس. نیل، جاناتان کوزُل جان هالت، جورج دنیسون و ادگار فردنبرگ آثار نافذى در این دوران نداشتند. امّا ایوان ایلچ و پائولو فریره مستثنا بودند; زیرا این دوتربیت فلسفى داشتند. البته انتقادات بسیارى نیزبه رشته هاى درسى مزبور وارد شد.
گرایش به عمل گرایى در دهه 1970 نیز رواج و تأثیر دروس فلسفه تعلیم و تربیت را کاهش داد. سلطه و نفوذ رفتارگرایى در تمام سطوح تعلیم و تربیت، حتى در دولت و حکومت فدرال، منجر به تهاجم علیه آنچه در فلسفه تعلیم و تربیت اتفاق افتاده بود، گردید. فلاسفه تعلیم و تربیت در برابر جنبش تربیت معلم که مبتنى بر شایستگى و سایر اعمالى بود که اساس رفتارى داشت، ایستادگى کردند.
بسیارى از مربیان از دروس فلسفه تعلیم و تربیت ناراضى بودند، در حالى که مدارس و مدیران آن ها علاقه مند بودند که از فلسفه تعلیم و تربیت برخوردار باشند. بیش تر فعالان این رشته ترجیح مى دادند به تحلیل زبانى بپردازند و مفاهیم تعلیمى ـ تربیتى را نقد کنند. اساساً فلاسفه از نظریه هاى مهم در حال توسعه یا نظام هاى گسترده تعلیم و تربیت روى گردان بودند. اگرچه تعدادى از مربیان نگرش جدید را چالش برانگیز یافتند، اما بسیارى دیگر ]هم[ آن را به دلیل رواج شک گرایى و تندروى مورد انتقاد قرار داده و با آن مخالفت مى کردند.
امروزه شرایط پیچیده اى وجود دارد. تحلیل گرایان در بسیارى از مکاتب تعلیم و تربیت نفوذ کرده اند. اما در دورانى که برخى آن را دوران فراتحلیلى نام نهاده اند و نیز در دوران بازگشت نظریه کلان (grand theory)، این امکان براى فلسفه وجود دارد که با شیوه اى متعادل تر نقشى را که قبلاً در تعلیم و تربیت جامعه ایفا مى کرد، بر عهده بگیرد. این نقش از سوى بسیارى از فلاسفه با بیان اهمیت مسائل سیاسى و اجتماعى به انجام رسیده است.
رویکرد به کار برده شده در کتاب سال 1981 انجمن ملى بررسى تعلیم و تربیت (N.S.S.E)، اثر سولتیس که به فلسفه تعلیم و تربیت اختصاص داشت، با مرتبط کردن فلسفه تعلیم و تربیت به برخى رشته هاى فرعى همچون اخلاق، متافیزیک، شناخت شناسى، زیبایى شناسى، فلسفه اجتماعى و منطق از به کارگیرى رویکرد مربوط به نظام هاى فلسفى پرهیز مى کند; حال آن که دو کتاب سال پیشین در فلسفه تعلیم و تربیت از رویکرد نظام هاى فلسفى استفاده کرده بودند. آخرین کتاب سال تا حدى موفقیت آمیز بود. اگرچه بعضى از مقالات به مراتب فنى هستند. اما تعدادى از آن ها براى مربیان که تبحّر فلسفى کافى ندارند، ]نیز [غیرقابل فهم مى نماید. برودى (Broudy)معتقد بود که مربیان بیش تر به فلسفه تعلیم و تربیت مى اندیشند تا مقالات تحلیلى محض و این حق قانونى آن هاست که از برخى فلاسفه تعلیم و تربیت انتظار داشته باشند که با بصیرت و بینش وسیع ترى به مسائل بنگرند.
تحولات در فلسفه تعلیم و تربیت به دلیل افزایش علاقه مندى فلاسفه به موضوعات فلسفه کاربردى مى تواند قابل پیش بینى و انتظار باشد. فلاسفه بار دیگر، مسائلى را عنوان مى کنند که در زمینه آزادى، ضرورت فردیت و مصلحت عمومى; شخص نگرى و جامعه توده اى، توده و طبقه; حقیقت، اعتبار و ارزش هستند. علاوه بر این ها فلاسفه بسیارى از مسائل مربوط به رشد علوم را نیز بررسى مى کنند. اخلاق، به خصوص به دلیل توجهش به پزشکى، حقوق، داد و ستد و ارتباطات، امرى متناسب و مرتبط جلوه کرده است. تجدید حیات فلسفه براى این آغاز شده است که آثار خود را بر تعلیم و تربیت، آن گونه که در افزایش دروس در اخلاق تدریس، مشاوره و مدیریت مشاهده شده است; بر جاى گذارد.
امروزه نهضت تحلیلى هنوز قدرتمند است، اما با چالش هاى جدیدى مواجه است. نهضت تعلیم و تربیت لیبرال دوباره خود را در نوشته هاى آلان بلوم، اى. هرش و دیگران نشان داده است. تعداد قابل توجهى از فلاسفه تعلیم و تربیت نیز از نوعى برخورد پدیده شناختى استفاده کرده اند. بسیارى از فلاسفه هنوز عمل گرایى دیویى را رویکردى کارآمد در تعلیم و تربیت قلمداد مى کنند، اما بزرگ ترین چالش ها از سوى فلاسفه اجتماعى و جامعه شناسان نظرى علم ناشى مى شود که از منتقدان مکاتب اجتماعى، سیاسى و اقتصادى تعلیم و تربیت بوده اند.

 

انواع فلسفه تعلیم و تربیت
فلسفه تعلیم و تربیت عمومى از فلسفه تعلیم و تربیت حرفه اى متفاوت است. «فلسفه تعلیم و تربیت عمومى» فلسفه اى است که وسیع ترین طیف از آثار مکتوب تعلیم و تربیت را شامل مى شود. این فلسفه نوشته هاى سیاستمداران، روزنامه نگاران، روشنفکران، شهروندان و مربیانى را که درباره تعلیم و تربیت مطلب مى نویسند، دربرمى گیرد. اما «فلسفه تعلیم و تربیت حرفه اى» رشته اى است که از سوى کسانى که صرفاً در فلسفه آموزش دیده اند مورد استفاده قرار مى گیرد. این افراد منابع خود را از نوشته هاى موجود در زمینه فلسفه، تعلیم و تربیت و فلسفه تعلیم و تربیت انتخاب مى کنند.
یکى از تقسیم بندى هاى مفید مربوط به فلسفه تعلیم و تربیت از سوى پاور (Power) ارائه شده بود.وى عقیده داشت که بعضى از فلسفه هاى تعلیم و تربیت را مى توان الهام بخش نامید. این فلسفه ها بر اساس هدف خود، به توصیف خواست هایى آرمانى در تعلیم و تربیت رسمى و غیر رسمى افراد مى پردازند تا طرحى را براى آنچه که «بهترین نمونه تعلیم و تربیت» عنوان گردیده است، برنامه ریزى کند. در این خصوص، مى توان از کتاب «جمهورى» افلاطون، «نیوآتلانتیس» باکون (New Atlantis Bacon¨s)، «امیل» روسو (Roussedu¨s Emile)، «نظام آموزش و پرورش» سامر هیل (Summerhill) و «والدن تو» اسکینر (B.F Skinner¨s walden2) نام برد.
سایر فلسفه هاى تعلیم و تربیت «دستورى» یا «فرمایشى» نام دارند. این فلسفه ها دستورالعمل هاى دقیق و روشنى براى فعالیت هاى تربیتى ارائه داده و بر تعهد به انجام آن ها تأکید دارند. براى انجام این کار، مى توان به متون تخصصى یا عمومى مراجعه کرد. کتاب «علم تعلیم و تربیت» (The Science of Education) اثر جان هربارت، «آموزش عالى در امریکا» (The Higher Learning in America) اثر روبرت هاتچینس، و «تعلیم و تربیت بر سر دوراهى» (Education at TheCrossroads) اثر ژاک مارتین، از جمله این آثار است. فرانکنا این دسته از فلسفه هاى تعلیم و تربیت فرمایشى را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. فلسفه هاى آرمانى یا اصلى توجیهاتى با ماهیت فلسفى یا دینى براى این اهداف و شیوه هاى تربیتى و نیز توجیهاتى براى کاربرد این شیوه ها ارائه مى دهند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فلسفه و تعلیم و تربیت

تحقیق در مورد فلسفه ریاضی

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد فلسفه ریاضی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد فلسفه ریاضی


تحقیق در مورد فلسفه ریاضی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت) تعداد صفحه:26

فهرست:

مقدمه

چکیده

نظراتی درباره فلاسفه

فلسفه منطق گرایی

فلسفه شهودگرایان

فلسفه اشراق

صورتگرایان

کار مداوم و باپیگیری

کار گروهی

یک مساله و چند راه‌حل

تجزیه و تحلیل مساله برای جستجوی راه‌حل

ورود به مطلب

شباهت مساله با مساله‌هایی ساده‌تر

روش برهان خلف

روش ضریبهای نامعین

روش استقرای ریاضی

امروزه فلسفه ریاضی یا فلسفه علم ریاضیات بعنوان یکی از شاخه های فلسفی دامنه و عمق قابل توجهی برخوردار شده است و مکاتب و دیدگاههای متعددی در حوزه این دانش فلسفی شکل گرفته است. در این میان این نکته روشن است که دست یافتن به دیدگاهی که پاسخگوی تمام مسائل و مباحث مطرح شده در فلسفه ریاضی باشد آن هم بصورت مستدل و مقبول همه فلسفی اندیشان امری ممکن به نظر نمی‌رسدویاآنکه بسیارصعب و دشوار است. اما متفکران بر اساس اصول و مبادی و علایق ویژه خود به مباحث فلسفی در باب ریاضیات پرداخته و هر یک به اندازه وسع علمی و حوزه مطالعاتی و پژوهشی خود گامهایی را برای تقریب به ماهیت و حقیقت ریاضیات برداشته اند. در این میان متفکران و فلاسفه متفدم و معاصر مسلمان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و در لابلای آثار خود سعی در تفسیر و تبیین ریاضیات داشته اند.

این کتاب شامل دو بخش است: بخش نخست این تحقیق در صدد آن است تا بعنوان گامی آغازین و بطور عمده، در حال و هوای تفکر فلاسفه و متفکران معاصر ایران - و نه متفکران پیشین - تاملاتی را در حوزه فلسفه ریاضی صورتبندی نماید. البته این تبیین و تحلیل الزاماً در تمامم موارد حاصل دیدگاه صریح و بی واسطه آنان نخواهد بود بلکه در مواردی، نتیجه استتنتاج و استنباط بوده و افزوده هایی به همراه دارد.

 

چکیده :

فلسفه علم ریاضیات یا فلسفه ریاضی دانشی است انتزاعی، تحلیلی و فلسفی درباره مفاهیم پایه و اصول اساسی و بنیادی ریاضیات، ماهیت گزاره‌های ریاضی، روش ریاضی، ریاضیات و واقعیت، رابطه ریاضیات با علوم دیگر مانند فیزیک، منطق، متافیزیک و...، تحولات دانش ریاضی و علل، جایگاه ریاضیات در دسته‌بندی علوم، ریاضیات و ایدئولوژی و مباحث متعدد دیگر ."کتاب حاضر از دو بخش تشکیل شده است .در بخش اول آرای متفکران معاصر ایران در مباحث فلسفه ریاضی تشریح می‌شود .و در بخش دوم آرای تحلیلی و فلسفی دیگر متفکران در باب ریاضیات درج گردیده است

حاصل آنکه در این بخش سعی بر آن است تا حد امکان به تحلیل و بسط ایده هایی که در اندیشه متفکران معاصر ایران آمده است، پرداخته شود.

بخش دوم این نوشتار گزارشی است از آرای فلسفی و نظری دیگر فلاسفه و متفکران، از دوره یونان تا دوره


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فلسفه ریاضی

مقاله ای در مورد فلسفه طبیعت در غرب

اختصاصی از فی توو مقاله ای در مورد فلسفه طبیعت در غرب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ای در مورد فلسفه طبیعت در غرب


مقاله ای در مورد فلسفه طبیعت در غرب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:59

فهرست:

فلسفه طبیعت در غرب

مقدمه

ـ فلسفه طبیعت پیش از سقراط

ـ فلسفه طبیعت بعد از سقراط

ـ فلسفه قرون وسطایی (قبل از رنسانس)

ـ فلسفه طبیعت در دورة رنسانس

ـ فلسفه طبیعت بعد از  رنسانس

ـ فلسفه طبیعت در دوره باروک

ـ عصر روشنگری

ـ‌ فلسفه طبیعت در دروه رمانتیسم

ـ طبیعت گرایی

ـ منابع
مقدمه

نخستین فلاسفه یونان را طبیعت‌گرا می‌دانند. زیرا آنها بیش از همه به طبیعت و رویدادهای طبیعی توجه داشته‌اند. امروزه بسیاری از مردم کم و بیش معتقدند که در زمانی نا معلوم باید همه چیز از هیچ به وجود آمده باشد. این اعتقاد در میان یونانیان آن ایام چندان متداول نبود. آنان به دلایلی بر این باور بودند که از همان بدو امر «چیزی» وجود داشته است. آنچه یونانیان را بیشتر به خود مشغول کرد.این مسئله بود که آب چگونه به ماهی مبدل شده است و خاک بی جان از چه طریق به درختان سر به فلک کشیده و گلهای رنگارنگ تبدیل می‌شود. فلاسفه یونانی همگی بر این اعتقاد بودند که باید مادة اولیة مشخصی موجب تمامی تغییرات شود. و این تصور مطرح بوده که ماده‌ای اولیه باید وجود داشته باشد که در اثر آن تغییرات طبیعی صورت پذیرد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ای در مورد فلسفه طبیعت در غرب

پایان نامه باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی(ورد-129صفحه)

اختصاصی از فی توو پایان نامه باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی(ورد-129صفحه) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

عنوان : پایان نامه باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی

 

فهرست مطالب

فصل اول : کلیات

  • بیان مسئله
  • انگیزه انتخاب موضوع 
  • قلمروتحقیق
  • روش تحقیق
  • پیشینه تحقیق

فصل دوم:بررسی وتحقیق پیرامون معانی ومفهوم ،ملاک ،عوامل وموانع وتاریخچه فطرت

بخش اول : معانی فطرت 

2-1-1-فطرت درلغت

2-1-2-مقایسه واژه های طبیعت ،غریزه،فطرت

2-1-2-1-طبیعت

2-1-2-2-غریزه

2-1-2-3-فطرت

2-1-3-تفاوتها

2-1-4- فطرت دراصطلاحات منطق وفلسفه

2-1-5- نتیجه گیری

2-1-6- مفهوم فطرت درقرآن

2-1-7-مفهوم فطرت در روایات

2-1-8- مفهوم فطرت درفلسفه اسلامی

بخش دوم:ملاک ،تعریف وتقسیم امور فطری

2-2-1- تشخیص امورفطری ازامور غیرفطری

2-2-2-تعریف وویژگیهای امور فطری

2-2-2-1-تعریف امورفطری

2-2-2-2-ویژگیهای امور فطری

2-2-3-اثبات فطریات درانسان

2-2-4-تقسیم امور فطری

2-2-4-1-بینش های فطری

2-2-4-2-گرایشهای فطری

بخش سوم:عوامل وموانع شکوفایی فطرت 

2-3-1-عوامل شکوفایی فطرت

2-3-1-1-آموزه های الهی بوسیله انبیاء

2-3-1-2-تزکیه نفس وریاضت وتقوا

2-3-2-موانع شکوفایی فطرت

2-3-2-1-غفلت

2-3-2-2-وسوسه های شیطانی

2-3-2-3-عقل متعارف

2-3-2-4-دنیاگرایی

2-3-2-5-خطا درتطبیق

بخش چهارم :تاریخچه 

2-4-1- فطرت وادیان 

2-4-2-فطرت درمیان فلاسفه قبل وبعد یونان باستان

2-4-2-1- فطرت درکلام سقراط وافلاطون

2-4-2-2-نظریه افلاطون

2-4-2-3-تفاوت فطرت ونظریه استذکاری افلاطون

2-4-2-4-افلاطون ومعرفت فطری

2-4-3-مفهوم ،نظریه وبرهان فطرت ازنظرفلاسفه ومتکلمین اسلامی

2-4-3-1-مفهوم واصطلاح فطرت ازنظرابن سینا

2-4-3-2-مفهوم فطرت مذهبی از نظرصدرالمتألهین

2-4-3-3-مفهوم فطرت درنظر فیلسوف اسلامی ملاهادی سبزواری

2-4-3-4-مفهوم فطرت ازنظرعلّامه طباطبایی

2-4-3-5-مفهوم وبرهان فطرت ازنظر حکیم شاه آبادی..

2-4-3-5-1-مفهوم فطرت

2-4-3-5-2-تقریرهای مرحوم شاه آبادی درمورد برهان فطرت

2-4-3-5-2-1- فطرت افتقار

2-4-3-5-2-2- فطرت خضوع

2-4-3-5-2-3 -فطرت امید

2-4-3-5-2-4- برهان فطرت حب کمال

2-4-3-6- فطرت مذهبی وبرهان فطرت از نظر امام خمینی

2-4-3-6-1- فطرت مذهبی

2-4-3-6-2- برهان فطرت

2-4-3-7- مفهوم، نظریه و برهان فطرت از نظر شهید مطهری

2-4-3-7-1- مفهوم فطرت مذهبی       

2-4-3-7-2- نظریه فطرت

2-4-3-7-2-1- شهید مطهری،نظام فکری وخاستگاه نظری

2-4-3-7-2-2-اهمیت فطرت ونظریه فطرت درنظر شهید مطهری

2-4-3-7-2-3-تعریف وتبیین فطرت از نظر شهید مطهری

2-4-3-7-2-4- لوازم وتوابع نظریه فطرت

2-4-3-7-2-5- بی مهری به فطرت ونظریه فطرت

2-4-3-7-3- برهان فطرت درنظر شهید مطهری

2-4-3-8- مفهوم و برهان فطرت دربیان فیلسوف معاصر جوادی آملی

2-4-3-8-1- مفهوم فطرت

2-4-3-8-2- برهان فطرت

2-4-3-9- برهان فطرت در نظراستاد مصباح یزدی

2-4-3-10- مفهوم فطرت مذهبی درنظر حکیم فیض کاشانی

فصل سوم :معنی ومفهوم باورومصادیق باورهای فطری

بخش اول :معنی ومفهوم باور،راههای رسیدن به آن وتوجیه باور                           

3-1-1-باور درلغت

3-1-2-مفهوم باور

3-1-3-راههای رسیدن به باور

3-1-4-توجیه باور

بخش دوم :باورهای دینی ونظریه فطرت دردیدگاه اسلام

3-2-1-معرفت شناسی دینی

3-2-2-تبیین باورهای دینی

3-2-3-پایه بودن باورهای دینی ومنشاء آنها

3-2-4- نظریه فطرت در دیدگاه اسلام

3-2-5-  باورهای فطری ازنظر منطق دانان مسلمان

3-2-6- نتیجه گیری

بخش سوم:مصادیق باورهای فطری

3-3-1- تشخیص احکام وباورهای فطری

3-3-2-اشاره اجمالی به احکام فطریات

3-3-3-فطری بودن اصل وجود مبدا متعال

3-3-4-فطری بودن اصل وجود معادورستاخیز

3-3-5-فطری بودن اصل نبوّت ورُسل

فصل چهارم :باورهای فطری«خداشناسی وتوحید،معاد ونبوت»

بخش اول:بررسی معنا ومفهوم، نظرات وادلّه فلاسفه وحکمای اسلامی در اثبات خداشناسی فطری

4-1-1- اهمیت وانگیزه خداشناسی فطری

4-1-2-فطرت خداشناسی ومعانی واصطلاحات آن

4-1-2-1- فطرت وخداجویی

4-1-2-2- فطرت وخداشناسی

4-1-2-3- فطرت وخداپرستی

4-1-3- تاریخچه بحث «فطرت خداشناسی»

4-1-4- سخنان دانشمندان ،فلاسفه ومتکلمان غربی درباره گرایش به خدا

4-1-5- گرایش فطری به خدا از نظر دانشمندان وفلاسفه اسلامی

4-1-6-گرایش فطری به خدا درکلام وحی 

4-1-6-1-آیاتی که بصورت صریح درمورد فطرت خداگرایی می باشند

4-1-6-2-آیاتی که بصورت غیرمستقیم دلالت برفطرت خداگرایی دارند

4-1-7- دیدگاههای مختلف درباره مفهوم خداشناسی فطری

4-1-7-1 -دیدگاه متکلمان وفلاسفه مسلمان

4-1-7-2- دیدگاه عرفا درباره مفهوم خداشناسی فطری

4-1-7-3- نتیجه بحث

4-1-8-توحید فطری

4-1-8-1- خداشناسی وتوحید

4-1-8-2-نقش فطرت درتوحید وخداشناسی

4-1-8-3-معرفت فطری«تعریف خدا»

4-1-9- امکان شناخت خدا وخداشناسی فطری

4-1-9-1- مروری برراههای خداشناسی

4-1-9-2- امکان شناخت خدااز طریق عقل

4-1-9-3- نظر حکمای اسلامی

4-1-9-4- دیدگاه قرآن راجع به شناخت خدا

4-1-10- دلایل خداشناسی از نظر تعداد

4-1-10-1- دسته بندی دلایل اثبات وجود خدا

4-1-11- بررسی ادله اثبات خدااز طریق امور فطری

4-1-11-1-اثبات خدا از راه شوق وعشق فطری به وجود مطلق

4-1-11-2-اثبات خدا از طریق امید فطری به او درحوادث خطرناک

4-1-11-3-اثبات فطری بودن شناخت خدا از راه عمومیت اعتقاد به خدا درهمه ملتها «اجماع عام»

4-1-11-4- اثبات خدا از طریق مکاشافات وتجربه های دینی

4-1-11-5- نتیجه گیری بحث

بخش دوم :باورفطری معاد

4-2-1-  معناومفهوم وآثاراعتقاد به معاد درحیات انسان

4-2-1-1-  معنای لغوی و اصطلاحی معاد

4-2-1-2- واژه معاد درقرآن وروایات

4-2-1-3- معنای عام وخاص معاد

4-2-1-4- ارتباط معاد شناسی وانسان شناسی

4-2-1-5- نقش معادباوری درحیات انسان 

4-2-1-6- هدف از معاد شناسی

4-2-1-7-آثار اعتقاد به معاد

4-2-2- جایگاه فطری معاد

4-2-2-1- جایگاه معاد

4-2-2-2- ریشه های معاد دراعماق فطرت

4-2-2-2-1- پیمودن بی راهه ها

4-2-2-2-2- انحراف از فطرت وسرگردانی دربیراهه ها

4-2-2-2-3- خرافات مضحک واسف انگیز

4-2-2-3- معاد درتجلیگاه فطرت

4-2-2-3-1- فطرت نخستین رهنمودن راه

4-2-2-3-2- عشق به بقاء

4-2-2-3-3- رستاخیز درمیان اقوام پیشین

4-2-2-3-4- رستاخیز کوچک وبزرگ

4-2-3- بررسی براهین وادلّه اثبات باور فطری معاد

4-2-3-1- دلایل امکان باور فطری معاد

4-2-3-2- دلائل وقوع باور فطری معاد

4-2-3-2-1- برهان فطرت دراثبات باور فطری معاد

4-2-3-3- بیان اقوالی ازفلاسفه ومتکلمین اسلامی دراثبات باور فطری معاد

4-2-3-4-  نتیجه گیری

بخش سوم : باور فطری نبوّت

4-3-1- معانی نبوّت

4-3-1-1- معنای لغوی نبوّت

4-3-1-2- حقیقت نبوّت

4-3-1-3- نبوّت از نظر قرآن وروایات

4-3-1-4- انواع نبوّت

4-3-1-4-1- اثبات نبوّت عامّه از نظر فلاسفه وحکما

4-3-1-4-2- نبوّت خاصّه

4-3-2- نبوّت وفطرت

4-3-2-1- نبوّت مکمل فطرت

4-3-2-2- هماهنگی فطرت وشریعت

4-3-2-3- فطرت رمز جامعیت وجاودانگی شریعت

4-3-3- فلسفه بعثت نبوّت

4-3-3-1- نمایاندن راه رستگاری

4-3-3-2- غفلت زدایی وبیدارگری

4-3-3-2-1- بازخواست پیمان فطری

4-3-3-2-2- یادآوری نعمتهای الهی

4-3-3-2-3- هموارساختن راه تفکر

4-3-3-3-پشتیبانی از فضائل اخلاقی

4-3-3-4- برقراری عدالت اجتماعی

4-3-4- لزوم نبوّت ازنظررهبری فطری

4-3-4-1- نیاز امور فطری به رهبری

4-3-4-2-لزوم نبوّت ازنظروضع قوانین

4-3-4-2-1- انسان خواهان زندگی دستجمعی است

4-3-4-2-2- انسان یک موجود مرزنشناس است

4-3-4-3- لزوم نبوّت فطری از نظر تعلیم وتربیّت

4-3-5- بیان اقوالی ازفلاسفه ومتکلمین اسلامی در اثبات باورفطری نبوت

4-3-5-1- ابوعلی سینا

4-3-5-2- سهروردی

4-3-5-3- ملاصدرا

4-3-5-4- دیدگاه متکلمان اسلامی

4-3-6- نتیجه بحث

فهرست آیات

منابع ومآخذ

چکیده انگلیسی

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه باورهای فطری ازدیدگاه فلاسفه ومتکلمین اسلامی(ورد-129صفحه)