چکیده:
هر پدیده ای که در جهان هستی وجود دارد در حقیقت گوشه ای از طبیعت را تشکیل می دهد حتی انسان را می توان به عنوان عضوی از این جهان و یک پدیده در آن در نظر گرفت ولی تفاوت انسان با دیگر اعضاء موجود در طبیعت این است که او سعی می کند در پدیده های جهان هستی به نفع وسود خود دخل و تصرف کند انسان تنها هدفش تسخیر پدیده های طبیعی اطراف و استفاده از آن ها است گاهی و در بیساری از اوقات این پدیده ها در هنگام استفاده تخریب و یا صدمه می ببیند ولی به طور کل باید در استفاده از پدیده های طبیعی و طبیعت اطراف هدف اصلی را حفظ طبیعت و اعضای تشکیل دهنده آن دانست.در حوزه معماری هم همیشه سعی بر این بوده است که با استفاده مفید از طبیعت در عین حال کمترین ضربه و ضرر به آن وارد شود وحتی در صورت امکان بتوان معماری را علاوه بر هدف اصلی اش به عنوان تقویب کننده پدیده های طبیعی اطراف در نظر گرفت .فراز نشیب های استفاده از طبیعت در معماری باعث تغییرات هویت معماری طبیعت مدار در اعصار و دوره های متفاوت شده است به عنوان مثال در دوره ای فقط استفاده از مصالح طبیعی رایج بوده است و در دوره ای دیگر علاوه بر مصالح طبیعی ایده ها و پدیده های طبیعی به عنوان الگویی برای معماری در نظر گرفته شده است در این پژوهش سعی می شود تا به بررسی تغییرات هویت معماری طبیعت محور پرداخته شود و ازآنجا که گستردگی بحث مجال رسیدن به نتیجه مطلوب را از ما می گیرد سعی شده است با محدود کردن موضوع به گذر از سنتی به مدرن از نظر زمانی و منطقه جغرافیایی ایران از نظر مکانی به نتیجه مطلوب تر دست پیدا کنیم .
بررسی تغییرات مفاهیم هویت های معماری طبیعت محور از سنتی به مدرن در ایران