فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله هاتف اصفهانی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله هاتف اصفهانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

کیمیای جان
درنیمه قرن بیستم کسانی در جهان پیدا شدند وملتی را نیز با این افسون برانگیختندکه نژاد ما برترین نژادهای جهان است و خود را مجاز دانستند به بهانه « گسترش فضای حیاتی » به سرزمینها ومال وجان ملل دیگر تجاوز کنند و برای آنان حق حیات قائل نشوند ! وقتی انسان این واقعه بزرگ را به یاد می‌آورد دچار شگفتی می‌شود که خود‌پرستی آدمیان را به کجا می‌کشاند ! اگرمحمود غزنوی ، هزارسال پیش ، «انگشت در کرده بود در همه جهان » و برای جلب حمایت خلیفه عباسی هرجا قرمطی وشیعه می‌جست بردار می‌کشید ، فاجعه نژاد‌پرستی نازیها درقرن بیستم در دل مغرب زمین و مهد تمدن اروپا پدید آمد و به نابودی میلیونها تن افراد بشری انجامید و حال آنکه مقارن همان سالها جرج مور نویسنده ایرلندی (1825ـ1933م.) می‌نوشت : « سرانجام به این نکته می‌رسیم که بیش از یک نژاد دردنیا وجود ندارد : نژاد انسانیت ».
کسانی که کوشیده‌اند در هر زمینه از خودخواهی و تنگ مشربی و ستم ورزی بشر بکاهند و اورا به دیگر‌خواهی وسعه صدر وانصاف رهنمون شوند بی‌گمان خدمتگزاران بزرگ عالم انسانیت بوده‌اند . پیامبران خدا و ادیان آسمانی ، افراد بشر را به شناخت خدای یگانه و همدلی و هم‌‌آهنگی با یکدیگر و رافت و رحمت به همه آفریدگان او فرا خوانده‌اند . ازآنان که بگذریم اندیشه ورانی نیز با الهام از همین سرچشمه روشن آثاری پدید آورده‌اند که مبشر انسانیت است و بلنداندیشی و تسامح . یکی ازاین گونه آثار گرانقدر ترجیع‌بند مشهور سید احمد هاتف اصفهانی شاعر قرن دوازدهم هجری است که برجسته‌ترین اثر این شاعر نیز هست و درحقیقت همین اثرست که ، با وجود دیگر اشعار فارسی و عربی وی ، او را در ادب فارسی چنین بلند آوازه کرده است !
این شعربا نیایش خداوند شروع می‌شود ، با زبانی عارفانه و عاشقانه . خدا معشوق و محبوب است و هرچه هست از اوست ونثار او. کسی نمی‌تواند به او دل نسپارد . درعین حال در راه رسیدن به او دشواریها وجود دارد : وسوسه ، تردید ، کوتاه همتی ، لغزش … اما رهرو این طریق درپیشگاه خدا اهل تسلیم و رضاست و مولوی وار«بر قهر و لطف وی بجد عاشق» است . این است سرآغاز زیبای ترجیع بند هاتف :
ای فدای تو هم دل وهم جان
دل فدای تو ، چون تویی دلبر
دل رهاندن زدست تو مشکل
راه وصل تو ، راه پر آسیب
بندگانیم جان و دل بر کف
گر سر صلح داری ، اینک دل
وی نثار رهت هم این و هم آن
جان نثار تو ، چون تویی جانان
جان فشاندن به پای تو آسان
درد عشق تو، درد بی درمان
چشم بر حکم و گوش بر فرمان
ورسر جنگ داری، اینک جان

 

صحنه اول سیرسالک است در شبی که شور عشق وحیرت او را به هرطرف می‌کشاند ، در جستجو و تکاپوست ، تا به خلوتی می‌رسد که نور حق آن را روشن کرده است نه آتش . اگر آتشی دیده می‌شود از آن گونه است که آن شب موسی ابن عمران درکوه طور دید . توصیف شاعر از بزم مغان ، با یاد همه مناسبات آن زنده و شورانگیزست . وقتی رهرو جوینده حال وشوق یزدان پرستی آنان را می‌بیند از کاستی اخلاص خویش شرمنده می‌شود . دراین مجلس همه چیز رنگی از آتش دارد . ساقی «آتش دست» است و ساغری از باده عشق حق که براو می‌نوشاند خود «آتشی است سوزان». چندان که حجابهای ظاهر را می‌سوزاند و او مست می‌افتد . مستیی که درشعر عرفانی مطرح است مستی از عشق خداست ، عالمی فراسوی حدود ظاهری که درآن دل وجان پذیرای حقایق عرفان ومستعد کشف و شهود می‌شود . در حقیقت گشایش درهای معرفت و حقیقت است . در واژگان عرفان شاید هیچ کلمه‌‌ای را پرمعنی تر و پهناورتر از عشق نتوان یافت . عارفان در حقیقت همه اخلاص و خضوع وخشوع خویش را نسبت به خدا وآرزوهای متعالیشان را دراین کلمه گنجانده و آن را غایت مقصود و اوج پرواز اندیشه و عواطف انسان قرارداده‌اند ، عشقی بزرگ که از یک سو متوجه آفریدگارست و از سویی دیگر همه موجودات رادربرمی‌گیرد .
مطلع بند دوم نیز خطاب به معشوق است وبیان دل بستگی جاودانه به او.برخورد پدر نصیحتگر با عاشق ، مظهری است از معارضه عقل و عشق درآثار عرفانی . بیت پنجم نمودار تسلیم به مشیت الهی و عشق است . اگر شاعردر بخش نخستین در آتشگاه مغان نیز نورعشق به خدا را جلوه‌گر می‌دید اینک درگفتگو با دختر ترسا در کلیسا ، یعنی مرحله وجایگاهی دیگر برای نیایش ، سئوال و جوابی باریک طرح می‌شود . بین این مخاطب و آغاز بند تناسبی ظریف وجود دارد. اما پرسش آن است که در پرستش خدای یگانه ، اقنومهای سه گانه : آب ، ابن و روح‌القدس چه وجهی دارد ؟ تا کی باید اینها مانع راه یافتن به وحدت باشد ؟ و پاسخ ــ که از لب شیرین دلبر ترسا با شکرخند همراه است ــ تعبیری است زیبا از وحدت ، مبنی براین که شاهد ازلی درسه آیینه تجلی کرده است ، تفاوت درتعبیرست وگرنه پرنیان و حریرو پرند هرسه جز ابریشم نیست و باز درهمین کلیساست که وقتی بانگ ناقوس برمی‌خیزد ، ناقوس بی‌جان ندای حقیقت درمی‌دهد و در هر طنین خود یک سخن را تکرار می‌کند
یکی از خصائص ترجیع‌بند آن است که بند آن به منزله برگردانی موثر پرشهای اندیشه و تخیل شاعر را به هرسو ، با یکدیگر پیوند می‌دهد و باصطلاح رشته ارتباط «خانه‌ها»ست . بند موزون و پرمعنایی که هاتف در این ترجیع‌بند اختیار کرده نمونه‌ای است بارز از حسن انتخاب بند وکاربرد آن در ترجیع . به همین سبب در این جا نیز خواننده را به همان افق بلندی پرواز می‌دهد که بند اول به آن جا می‌رسید و نیز اوج بندهای دیگرست .
بند سوم وصف کوی باده فروش است و بزم باده نوشان . در شعر عرفانی ، همچنان که گذشت ، دو عنصر مهم ، رکن عمده بیان است : عشق و مستی ، و به این مناسبت «باده» و همه اجزاء متناسب با آن مطرح می‌شود . بدیهی است درچنین بزمی جام و می،لطیف‌تر و روحانی‌تر و پرمعنی‌تر از آن است که از ظاهرالفاظ ممکن است به ذهن برسد . به همین سبب باده‌نوشان عربده جو نیستند ، دلی پاک و روشن دارند و چشمی حق‌بین و مجلسشان چنین روحانی و نورانی است و همه از عنایت ازلی بهره‌ورند .
می‌بینید شاعر در ابیات بالا با آوردن ترکیب‌های وصفی در مصراعها ، بدون توسل به فعل ، چه قدرت فصاحتی بخرج داده و مفاهیم مورد نظر را چه هنرمندانه بیان کرده است!
اکنون سالک با پیری روبرو شده است که دل او را قرارگاه سروش می‌بیند . از این رو درد سرگردانی خویش را که ناشی از شوق رسیدن به حقیقت است با وی در میان می‌گذارد . در گفتگوی او با پیر واظهار عاشقی ــ که به نظر پیر خام می‌نماید ــ صحنه‌ای دیگر از رویارویی عقل و عشق تصویر شده است ، عقل ظاهربین حسابگر و درنگ پیشه و عشق درون‌نگر و پاکباز و از سرجان گذشته .
دراین گفتگو رنگ ملامتی سخنان پیر و نیز آهنگ اجزاء ابیات ، تحت تاثیر لحن محاوره ، درخور توجه است . دارویی که پیر به جوینده راه می‌دهد پیاله‌ای از باده عشق است که او را از « رنج عقل و محنت هوش » و حیرتها و وسوسه‌های پرسش انگیز فارغ می‌گرداند و وقتی براثر آن مستی ، از دنیای ظاهر می‌رهد و درعالم جان بهوش می‌آید می‌آید به چشم دل جز یک حقیقت واحد و ابدی مابقی همه چیز را خطوط و نقوشی ناپایدار می‌یابد. ناگهان هنگام سیر در صوامع ملکوت از سروش حدیثی دل انگیز به گوش جان می‌شنود ؛ این است شرح آن سخنان با پیر روشن ضمیر و حاصل سیر در عالم معنی .
به ادب پیش رفتم و گفتم :
عاشقم دردمند و حاجتمند
پیر خندان بطنز با من گفت:
تو کجا ما کجا که از شرمت
گفتمش سوخت جانم ، آبی ده
دوش می‌سوختم از این آتش
گفت خندان که همین پیاله بگیر
جرعه‌ای در کشیدم و گشتم
چون بهوش آمدم یکی دیدم
ناگهان در صوامع ملکوت
که یکی هست و هیچ نیست جز او
ای تو را دل قرارگاه سروش
درد من بنگر و به درمان کوش
ای تو را پیر عقل حلقه بگوش
دختر رز نشسته برقع پوش
و‌ آتش من فرو نشان از جوش
آه اگر امشبم بود چون دوش
ستدم گفت هان زیاده منوش
فارغ از رنج عقل و محنت هوش
ما بقی را همه خطوط و نقوش
این حدیثم سروش گفت به گوش
وحده لا اله الا هو

 

عارف صاحب دل و‌آگاه درهمه جا «پرتوی از روی حبیب» و جلوه‌ای از پرستش خدا می‌بیند . به همین سبب مولوی می‌گفت :
مومن و ترسا ، جهود و نیک وبد
بلکه سنگ وخاک و کوه و آب را
جملگی را هست روسوی احد
هست واگشت نهانی با خدا

 

هاتف نیز دربند چهارم ترجیع خود به نتیجه اصلی می‌رسد : دعوت به ژرف نگری و بهره‌وری از عشق . از این دیدگاه است که می‌توان همه پویندگان راه هستی را خداجوی یافت و بر یک طریق . تاکید او بر آن است که باید چشم دل گشود تا بتوان نادیدنیها را دید ، و در اقلیم عشق و محبت است که همه آفاق گلستان می‌نماید و همه جهانیان را می‌توان دوست داشت .
آن حکایت معروف را شنیده‌اید که پیلی را از هندوستان برای نمایش آورده و درخانه‌ای تاریک نگاه داشته بودند . هر کس به آن جا می‌رفت و بر اندامهای پیل : خرطوم ، گوش ، پای و پشت او دست می‌سود حیوان در تصورش به شکلی متفاوت می‌نمود ، بصورت ناودان ، بادبزن ، ستون و یا تخت . مولوی که این حکایت را بنظم آورده در پایان می‌گوید :
از نظر گه گفتمشان بد مختلف
در کف هر کس اگر شمعی بدی
آن یکی دالش لقب داد ، این الف
اختلاف از گفتشان بیرون شدی

 

این حکایت پرمغز درمقابسات ابوحیان توحیدی به نقل از افلاطون ودر حدیقه سنائی و کیمیای سعادت غزالی و کشف الحقائق عزیز نسفی هم با تفاوتی آمده است که جویندگان پیل چند تن نابینایند و با لمس دست خویش می‌خواهند پیل را بشناسند . از قضا جان گادفری ساکس ، شاعرآمرکایی ( 1816ـ 1887م.) هم همین روایت را بشعر در آورده و اخیراً در یک کتاب روانشناسی به زبان انگلیسی چاپ 1975م. دیدم مولفان کتاب شعر وی را شاهد آورده بودند برای این که ممکن است اشخاص مختلف از یک موضوع واحد تصوراتی متفاوت داشته باشند که هریک نمودار بخشی از آن باشد ، نظیر دید مردم شناس ، جامعه شناس و روان شناس درباره رفتار وطبیعت بشری که هریک از نظرگاهی خاص بدان می‌نگرد .
مقصود هاتف نیز رسیدن به نظیر چنین نکته باریکی است .چشم بصیرت داشتن و عمق مفاهیم و حقیقت را دیدن و درپرتو عشق به آفریدگار به آفریدگان نگریستن آدمی را از تنگنای ظواهر به عالمی برتر پرواز می‌دهد و او را به شناخت حقیقت واحد یعنی خدای یگانه رهنمون می‌شود ، خود را با همگنان همدل و همگام و هم‌آهنگ می‌بیند ، این سعادت درونی و وحدت حاصل از عشق ، وبه تعبیر هاتف «کیمیای جان» ، به دل‌بستگی و رضایتی منتهی می‌شود که وصف حال این وارستگان بی‌نیاز را دراین بند به زیبایی تمام می‌توان دید .
این دعوت عام به تسامح وسعه صدر و وحدت را هاتف درمحیطی به شعر می‌سرود که چندی پیش از آن صفویان بر ضد اهل سنت ، وعثمانیان وازبکان بر ضد شیعیان یکدیگر را زندیق و ملحد و مخالف آیین پیامبر ودشمن خدا می‌شمردند و بر اثر سختگیری هردو طرف قتل عامهای وحشت انگیز صورت می‌گرفت و دانشمندان بزرگ هریک ازدو طرف از قلمرو حکومت آنان ناگزیر می‌گریختند و هنوز اثرات این مصائب عظیم باقی بود . از این رو نه فقط لطف بیان بلکه عمق افکار هاتف دراین ترجیع‌بند ــ که ندای خداپرستی و انسانیت است ــ هانری ماسه را تحت تاثیر قرار داده وآن را از شاهکارهای شعر عرفانی شمرده و شلختا وسه رد ترجیع‌بند مزبور را به زبان آلمانی و ادوارد براون آن را به زبان انگلیسی ترجمه کرده است . مگر نه آنکه اروپا نیز سالهای دراز گرفتار جنگهای کاتولیکها و پرتستانها و فرقه‌های دیگر بود و خاطراتی تلخ از این رهگذر داشت . از اینرو در مغرب زمین هم برای مردم آگاه و اهل اندیشه این سخنان دارای جاذبه‌ای خاص بود و به همین سبب جان استوارت میل می‌نوشت : «بیشتر به سود عالم بشری آن خواهد بود که افراد یکدیگر را تحمل کنند که همگان به پسند خویش زندگی کنند تا این که مجبور شوند به پسند دیگران زیست نمایند» و اینشتین به لزوم روح تسامح در تمامی جامعه تاکید می‌نمود و تنها قوانین را برای تضمین آزادی کافی نمی‌دید .دربند آخر هاتف،حقیقت را از درودیوار درتجلی می‌بیند . منتهی بدر‌آمدن از ظلمات خودخواهی و شوق شناخت حقیقت و طلب را شرط کار می‌داند و نورعشق را چراغ راه . آنگاه در گل و خاروهمه چیزهای دیگر می‌توان ظهورصنع و وجود صانع را دید و آدمی به عالمی برتر از پرواز تخیل و تفکر خواهد رسید ، یعنی عروج انسان به نهایت تعالی که پیغمبراکرم به آن نایل آمد حتی نه جبرئیل .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   34 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله هاتف اصفهانی

دانلود مقاله مدیر اسلامی کیست و مدیریت اسلامی چیست

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مدیر اسلامی کیست و مدیریت اسلامی چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 منظور از مدیریت اسلامی این است که مدیران شیوه اسلامی را در مدیریت، پیشه خود کنند و در هدفهای خود عدالت اجتماعی را مدنظر داشته باشند و مقصود نهایی آنها کسب رضایت خداوند باشد و خدمت به خلق را نوعی عبادت بدانند و زندگی و معیشت افراد در راستای این مدیریت تامین شود.
«صنفان اذا صلحا صلحت الامه و اذا فسدا فسدت الامه، قیل من هم یا رسول الله؟ قال العلماء و الروساء.» (قریب به این مضمون: خصال ج ۱ ص ۳۶)
فرمودند: «دو صنف هستند که هر گاه صالح باشند، امت صالح خواهند بود؛ و هر گاه فاسد شوند، امت فاسد خواهند شد، سئوال شد: یا رسول الله اینها چه کسانی هستند؟ فرمودند: علماء و امیران جامعه.»
دو دسته نقش اول را در فساد یا اصلاح جامعه ایفا، می‌کنند‎؛ کسانی که رهبری فکری مردم را بر عهده دارند؛ و کسانی که مسئولیت اوضاع اجتماعی و مسایل اجرایی را پذیرا شده اند.
مدیران می توانند با مسلح شدن به فرهنگ قرآنی و با مصمم شدن به پیاده کرده این فرهنگ در جامعه شرایط اساسی اصلاح مدیران را فراهم نمایند به عبارت دیگر، مدیران می‌توانند با تمسک به قرآن به درک عمیقی از قرآن برسند و فرهنگ قرآنی را در جامعه پیاده سازند و این میسر نمی شود مگر اینکه مدیر اسلامی «مرور مکرر به قرآن» یعنی انس عمیق با قرآن‏، و « رجوع مکرر به قرآن» یعنی مرجعیت قرار دادن قرآن در حوزه نظر و صحنه عمل داشته باشد.
در این نوشتار سعی شده است که به صفات و ویژگی های مدیران اسلامی پرداخته شود.

● مدیریت اسلامی
منظور از مدیریت اسلامی این است که مدیران شیوه اسلامی را در مدیریت، پیشه خود کنند و در هدفهای خود عدالت اجتماعی را مدنظر داشته باشند و مقصود نهایی آنها کسب رضایت خداوند باشد و خدمت به خلق را نوعی عبادت بدانند و زندگی و معیشت افراد در راستای این مدیریت تامین شود.
هدف نهایی در مدیریت اسلامی "تقرب الی الله" است. مدیر اسلامی‏، هم برای خدا کار می کند و هم خلق را به سوی او رهنمون می سازد‏، اگر مدیریت دینی و معنوی مردم را بر عهده داشته باشد هدفش رشد معنویت جامعه است و اگر مدیریتش در جهت سیاسی و اجتماعی باشد هدفش رشد سیاسی و اجتماعی خواهد بود و اگر مدیریتش در جهت اقتصادی باشد هدفش، رشد و شکوفایی اقتصادی است. خلاصه اینکه هدف در مدیریت اسلامی رشد معنوی‏، مادی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه است، آن هم در جهت رضایت خداوند.
● صفات و شرایط یک مدیر اسلامی
۱) کاردان و آگاه باشد.
۲) نظم و انضباط در مدیریت خود داشته باشد.
۳) تعهد به نظام جمهوری اسلامی و مقام ولایت امر داشته باشد و هر چه این تعهد همراه با عشق باشد اهلیت مدیر را بالاتر می برد و او را برای پست مدیریت شایسته تر می گرداند.
۴) اصالت خانوادگی داشته باشد یعنی از خانواده ای اصیل و صالح باشد‏، دارای حجب و حیا باشد و در فعالیتهای اسلامی پیشگام باشد.
۵) قدرت و توان مدیریت بر حسب نوع مدیریت خویش داشته باشد (هم توانایی فکری و هم توانایی جسمی)
۶) سعه صدر داشته باشد که در این صورت توان انتقادپذیری را خواهد داشت و موفقیت بیشتری را کسب خواهد کرد.
۷) با مردم مهربان و نسبت به زیردستان دلسوز باشد.
۸) شجاع باشد یعنی به موقع سخن خود را بگوید و به موقع عمل کند و به موقع دستور دهد و از هیچ قدرتی خوف و ترس به خود راه ندهد. در این صورت است که پیروزیهای بزرگی نصیب ملت خویش خواهد ساخت و تحولی سازنده به وجود خواهد آورد.
۹) مردمی باشد یعنی دردها و گرفتاریها و مشکلات و نیازهای مردم را بشناسد، با آنان در جهت زدودن گرفتاریها و رفع نیازها همراهی و همدلی کند.
۱۰) علاوه بر موارد فوق مدیر باید دارای هوش و خلاقیت لازم در امور‏، سعی و تلاش در کار و تصمیم گیری‏، قدرت ابداع و ابتکار باشد و صفاتی دیگر از جمله بردباری، حلم، وقار، جذابیت، دافعیت و اعتماد به نفس را دارا باشد.
● ویژگی های اخلاقی مدیر اسلامی
۱) ارتباط با خدا:
اخلاق مدیر اسلامی باید در مسیر تقرب به خدا قرار گیرد که در این صورت هدف مدیریت اسلامی خدمت به خلق خدا خواهد بود که عمده ترین راه تقرب به خدا انجام فریضه دینی نماز است که نقش محوری در مدیریت دارد و بهترین وسیله ای است که یک مدیر را از لغزشگاهها حفظ خواهد کرد و به مدیریت در کاهش فساد‏، و اداره جامعه کمک خواهد نمود.
۲) نگرش اسلامی:
یعنی مدیر، مدیریت را امانتی سنگین بداند که از طرف مردم به او واگذار شده است که در این صورت هیچ گاه به بیت المال تعدی و تجاوز نخواهد نمود.
۳) مشورت خواستن از مردم:
یک مدیر باید بدون مشورت کردن، تصمیم نگیرد اما در این خصوص باید به این نکته توجه داشته باشد که با افراد جاهل، دروغگو‏، بخیل، ترسو، حریص، منافق و دورو، تنبل و ناتوان و کسی که رازنگه دار نیست مشورت نداشته باشد.
۴) امر به معروف و نهی از منکر :
یک مدیر اسلامی باید نیروهای خود را به نیکها و شایستگیها امر و از بدیها و ناشایستگیها نهی کند. که بقا و حیات اسلام و تشکیلات اسلامی که او مدیر آن است بستگی به این دو فریضه دارد.
۵) مردم دار باشد:
یعنی اخلاق اجتماعی داشته باشد. حضرت علی (ع) در این مورد می فرمایند: «با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش. در نگاه هایت و در نیم نگاه و خیره شدن به مردم، به تساوی رفتار کن، تا بزرگان در ستمکاری تو طمع نکنند، و ناتوان ها در عدالت تو مایوس نگردند، زیرا خداوند از شما بندگان درباره اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان خواهند پرسید، اگر کیفر دهد شما استحقاق بیش از آن را دارید، و اگر ببخشد از بزرگواری اوست.»(۱)
۶) اخلاق مدیریتی داشته باشد:
حضرت علی (ع) در این مورد می فرمایند: «با مردم، به هنگام دیدار و در مجالس رسمی و در مقام داوری، گشاده رو باش و از خشم بپرهیز، که سبک مغزی، به تحریک شیطان است، و بدان! آنچه تو را به خدا نزدیک می سازد، از آتش جهنم دور، و آنچه تو را از خدا دور می سازد، به جهنم نزدیک می کند.»(۲)
۷) اجرای عدالت:
مدیر اسلامی اگر عدالت را در جامعه اجرای نماید. نگاه مردم به نظام خوش بین شده و باعث بقای نظام خواهد شد هر چند این عدالت برای عده‌ای ناخوشایند است، اما برای عموم مردم مطلوب و خوشایند می باشد. بهتر است در این مورد به نهج البلاغه حضرت علی (ع) رجوع نماییم. حضرت می فرمایند: « در اجرای عدالت گشایش است و اگر کسی از عدل به تنگ آید‏، ستم را سخت‌تر یابد.»(۳)
و در بیانی دیگر می فرمایند: « آنچه بیشتر، دیده والیان بدان روشن است، برقراری عدالت در شهرها و روستاهاست.»(۴)
۸) ساده زیستی و زهد:
رهبری و مدیریت نظام اسلامی، در مصرف امکانات، مسئولیت سنگینی دارد. نوع و چگونگی مصرف مدیریت از امکاناتی که در اختیارش می باشد، اولین شاخصه نظام اسلامی است و محکی روشن در اینکه ببینیم چه میزان در مسیر آرمان های اسلامی حرکت می کنیم؟ و چقدر با مشکل مواجهیم؟! برای آشنایی با مفهوم ساده زیستی و زهد به کلام گوهربار امیرالمومنین علی (ع) در نهج البلاغه می پردازیم؛ حضرت زهد و ساده زیستی را اینگونه تعریف می کنند: « ای مردم، زهد یعنی کوتاه کردن آرزو، و شکرگزاری برابر نعمت ها و پرهیز در برابر محرّمات. پس اگر نتوانستید همه این صفات را فراهم سازید، تلاش کنید که حرام بر صبر شما غلبه نکند و در برابر نعمت ها، شکر یادتان نرود. چه اینکه خداوند با دلائل روشن و آشکار، عذرها را قطع، و با کتاب های آسمانی روشنگر، بهانه ها را از بین برده است.»(۵)
۹) رعایت حال محرومان:
یعنی باید طبقه محروم جامعه در اولویت گذاری مورد توجه مدیران باشند در این خصوص حضرت علی (ع) می فرمایند:« در طبقه کم درآمد جامعه، خدا را در نظر بگیرید، آنان که راه چاره ندارند و از درویشان و نیازمندان و بینوایان و از بیماری بر جای ماندگانند.»(۶)
۱۰) آزادی بیان و عقیده: یک مدیر باید به نیروها خود حق آزادی بیان و عقیده قائل شود و شایستگی شنیدن انتقادهای دلسوزانه آنها را داشته باشد به عبارتی بهتر، فقدان این امر باعث شکل گیری عقده های روانی، و سپس دو دستگی و تعارضات اجتماعی، خواهد شد که در نهایت، نظام را ساقط خواهد کرد. اثر دیگر فقدان این حق طبیعی باعث توقف رشد و خلاقیت انسانها، و ضایع شدن استعدادها, خواهد شد.
۱۱) بهره گیری از تجارب دیگران و اقوام گذشته:
مدیر اسلامی باید از تجارب دیگران استفاده کند و از ترقیات روزه‌مره آنان به نفع خویش بهره ببرد. و به دیگر معنا در آبادی دنیای خود از اهل دنیا استفاده کند بدون اینکه آخرت خود را از دست دهد‏ باید ایمان خود را حفظ نماید و اصول و ارزشهای اعتقادی خود را زنده نگه دارد.
۱۲) قاطعیت در برابر تخلفات مسئولین رده بالا و میانه، و سیاست عفو و گذشت و مدارا با عموم جامعه:
رعایت این امر باعث اعتماد جامعه به نظام مدیریتی و الگوپذیری از مدیران اسلامی جامعه خواهد بود. در این خصوص امام علی (ع) می فرمایند: « ای مالک از گناهان مردم درگذر، چنانچه دوست داری خدا گناهانت را بر تو ببخشاید و عفو فرمایید، چه تو برتر آنی و آن که بر تو ولایت دارد از تو برتر است و خدا از آن که تو را ولایت دارد، بالاتر…»(۷)
۱۳) ارتباط نزدیک با مردم:
یعنی مردم بتوانند به راحتی با مدیر خود ملاقات کنند. بنابراین مدیر اسلامی باید در دسترس همگان باشد نه عده ای خاص تا از آنچه که در جامعه می گذرد آگاه گردد. حضرت علی (ع) در این مورد به مالک اشتر توصیه می فرمایند: « ای مالک، خود را زیاد از رعیت پنهان مکن که پنهان شدن والیان از رعیت، نمونه ای است از تنگخویی و کم اطلاعی در کارها، چون نهان شدن از رعیت، والیان را از دانستن آنچه بر آنان پوشیده است، باز می دارد.»(۸)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدیر اسلامی کیست و مدیریت اسلامی چیست

دانلودمقاله ادبیات زنانه و مردانه

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله ادبیات زنانه و مردانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

زن رنجکشیده و کهن الگوها
در دهه هاى اخیر شاهد به چالش کشیده شدن تصویر زن ازسوى حامیان برابرى بوده ایم، گاهى مناقشات دراین زمینه بالاگرفته و توجه مطبوعات را نیز جلب کرده است. مقالات و حتى کتابهایى در باب نسوان به مثابه گروهى رنج کشیده یا دردناک بودن زنانگى نوشته شده و زوایاى گونه گونى عزیمت گاه مباحثى با محوریت زن شدند. از آنجا که متون کهن ـ چه تاریخى، چه تربیتى و چه ادبى ـ شاهد سلوک زن درتاریخ بوده اند به عنوان سندهایى خاموش موردتوجه قرارگرفتند.
ارواح نویسندگان اینجا و آنجا درمصاحبه هاى بلند و کوتاه احضارشده و تأدیب کشتند. درکتابى (تاریخ مذکر) خواندم تنها زن ایرانى که درمتون فارسى حضور فعال دارد مادر حسنک است که البته او هم درنهایت جگرآور بودن به گریه نکردن اکتفامى کند. اما آیا به راستى راه دیگرى براى تحقیق نمانده است؟
درنگاه اول، اغلب کتابها ناامیدکننده اند اما پایگاههاى مقاومت نیز دیده مى شوند.
مثلاً مولوى [بین شعرا] مردانى را که عاشق همسر خود نیستند ناقص مى داند و ابن عربى [بین عرفا] زن را قابل و حق را فاعل مى پندارد، آنگاه نتیجه مى گیرد که او پذیراى صور حق است.
به تاریخ دور و کهن الگوها که دقیق مى شوم نمى توانم جلوى تعجب خودم را بگیرم.
گذشته از مادر ـ خدابودن مادر بودا در شرق و مریم مقدس درغرب، در فرهنگ ما حضرت فاطمه (س) علت خلقت معرفى شده و حضرت على (ع) مى فرمایند: وقتى حضرت رسول(ص) درباره مقام و حق زن در برابر مرد مى گفتند احساس کردم که مى خواهند بگویند هیچ مردى حق اف گفتن به زن خود را ندارد.
در دوره اشکانى حق مالکیت، سهم ارث و حق شکایت به دادگاه از بدرفتارى شوهر داشتند، کوروش برخلاف سنن و تحت تأثیر آتوسا، پسرکوچکتر خودش «خشایار» را به ولیعهدى برمى گزیند، گردآفرید، فرنگیس و گردویه جنگ آور و فرمانده بودند و هما، دینک، پوراندخت و آزرمیدخت به پادشاهى رسیدند.
درآیین مزدایى سه تن از گروه فرشتگان یا ایزدان جاودانى زن اند. تا به حال به شاهنامه فکرکرده اید، بیشتر پیشنهادهاى ازدواج ازسوى دختران است.
اما آیا عملاً همه چیز به همین خوشى بوده است؟
این عنصرالمعالى نیست که در قابوسنامه تردید مى کند آیا دختران باید آموزش ببینند؟ آیا نظامى نمى گوید: «آیا نمى بینى که ریحان را چون تروتازه باشد ببویند و چون به پژمردگى دگرگون حال شود در [پلیدى جاى] افکنند» و به این ترتیب زن همچون محصولى مصرف شدنى بررسى مى شود.
جمله هاى ضدونقیضى که نوشته ام وقتى بحرانى تر مى شوند که به یاد بیاوریم زبان فارسى ماهیتى خنثى دارد، به عنوان مثال ما در اشاره به زن و مرد فقط مى گوییم «او» اما در دیگر زبانها مجبور به روشن کردن جنسیت «مورداشاره پذیر» هستیم.
آیا ما سنتى زن ستیز را پشت سر نهاده ایم؟ براى پاسخ به این پرسش نمى توان به یک نگاه ایدئولوژیک متکى بود چرا که ویژگى تقلیل دهنده ایدئولوژى بنا به آنچه مشهور است تولیدکننده نوعى آگاهى کاذب است در حالى که ما به سازوکارى فرارونده وفراگیر نیازمندیم.
< گفتمان
چرخش دکارت به سمت انسان و اصالت بخشیدن به سوژه از مهمترین وقایع تاریخ فلسفه است.
او مى اندیشید، پس بود. وجود سوژه در ادبیات فلسفى دکارت وابسته است به توانایى اش به اینکه خود را یگانه و مستقل، متمایز از دیگران بداند و چیزى که فوکو با آن مخالفت کرد همین سوژه خودمختار بود. سوژه درنگاه فوکو درموقعیت شدن است و نه درحالت بودن، بحرانى که از آن یادمى شود به خاطر جابه جایى افراد در سوژه هاى مختلف است آنها گاهى به نقشهاى ناخواسته پرت مى شوند و گاهى فعالانه به فاعلیت در سوژه مشخصى مى پردازند.
از یک طرف آدمى نمى تواند به کمدهاى شخصى خود پناه ببرد [همه مى دانیم که هیچ کمدى آشپزخانه ندارد] و ازسوى دیگر مجبور است منبع این فشارهاى خارجى را تحلیل کند.
به این ترتیب پاى گفتمان به بازى «آگاهى» بازمى شود.هرچه را که دلالت مند است یا معنى دارد مى توان بخشى از گفتمان به حساب آورد.
درواقع آن مجموعه ساده اى از پاره گفتارهایى است که واجد معنا، نیرو و تأثیر در یک ساخت اجتماعى است. به این صورت مى توان زمینه اى که پاره گفتارها را گرد مى آورد به نوعى گفتمان دانست.
گفتمانها هم فهم ما از واقعیت، هم تصورى را که از هویت خودمان داریم را شکل مى دهند. با این حال ثابت نیستند، بلکه پایگاه تعارضى دائمى برسرمعنا هستند.
فوکو گفتمان را نه به مثابه مجموعه اى از نشانه ها یا قطعه اى از متن بلکه «رویه ها»یى مى داند که به گونه اى نظام مند موضوعات و ابژه هایى را که درباره شان سخن مى گوییم شکل مى دهند.
مسأله مهم از نظر او پرداختن به نحوه چانه زنى در روابط قدرت است [چرا که گفتمان تولید کننده حقیقت و قدرت است] او بر این گمان نیست که در یک رابطه نهادى شده، طرف قوى در واقع از قدرت بلا منازع برخوردار است ومى گوید:«هر جا قدرت هست مقاومت نیز هست» این مفهوم از مقاومت همیشه حاضر ، از نظر بیشتر فمنیست ها(در غرب) در دور کردن نظریه از پرداختن به الگوهاى سلطه مبتنى بر ظالم ـ مظلوم که در اندیشه فمنیستى اولیه رایج بود یارى رسانده است.
< بار دیگر گذشته و متون
عبور از زندگى قبیله اى و نظام اجتماعى مبتنى بر کشاورزى رفته رفته به انسجام جمعیتها ونهایتاً ایجاد سرزمین و استقرار حکومت انجامید. ثروتها اندوخته شد و نزاع شکل سیستماتیک گرفت بنابراین قهرمانها سر بر آوردند. وجود طبقات و نیاز به تقسیم کار انسانهایى را که با شکلى مشخص آفرید که یا براى دفاع و یا براى حمله گسیل مى شدند و به خاطر اهمیتى که داشتند از نفوذ خوبى برخوردار بودند. مى توان گفت موازى با آن(نه به شکلى مکانیکى بلکه به صورتى پیچیده) ادبیات فولکولور که شاخص فرهنگى ـ ادبى جوامع مادرسالار بود به ادبیات حماسى تبدیل شد. ادبیات فولکولوریک همچون مادرى ادبیات حماسى را در خود پرورانداما بزودى این رویکرد به عنوان رویکردى مردانه متمایز شده قهرمان ـ مرد را فراهم آورد. دوره شعر غنایى(عراقى ) پا مى گرفت ومحبوب با ظاهرى زنانه مرام ورفتار مردانه اى را به رخ مى کشید. پارادوکس غزلهاى این دوره بسیار جالب توجه است. شاعران که غالباً مرد هستند به زارى وشکوه مى پردازند که معمولاً عملى زنانه محسوب مى شد، مردى که فاعل است قلم به دست مى گیرد ودر کاغذى که مفعول است شروع به نوشتن مى کندو...
چنانکه یونگ مى گوید هر مردى در خودزنى وهر زنى درخودمردى دارد اما گویى در ادبیات غنایى این نرینگى و مادینگى به تعادل رسیده اند. از طرفى خنثى بودن زبان فارسى باعث مى شود من در پدر سالار بودن تاریخ ادبیات بعداز دوره حماسى شک کنم گیرم که حضور زنها در ادبیات مخفیانه باشد.
در بحث از گفتمان «تعارض» یکى از مباحثى است که موردتوجه رویکردهاى فمنیستى قرار گرفته است، هرگاه بپذیریم که ادبیات تعلیمى واکنشى نسبت به مسائل اجتماعى بود. آنگاه مى توانیم به شکل دیگرى گزاره هاى زن ستیز را تأویل کنیم، مثلاً اوحدى مى گوید: زن خود را قلم به دست مده ‎/ دست خود را قلم زنى زان به ‎/ او که الحمد را نکرده درست‎/ ویس و رامین چراش باید جست.
در جایى که زنان آموزش نمى دیدند چگونه چنین ابیاتى نوشته مى شوند. وجوداین ابیات خود حجتى بر وجود آموزش وچانه زنى زنها براى آموختن است یا اگر غزالى اززبان خسرو پرویز مى گوید: «به تدبیر ورأى زنان کار مکنید، که هر کس که به تدبیر ورأى زنان کار کند به هر در مى زیان کند» نشان مى دهد که زنان در امور حکومتى دخالت داشته اند کما اینکه مثلاً یکى از دلایل سقوط هخامنشى را دخالت زنان دانسته اند.
موضوع بعدى مسأله دسترسى به گفتمان است و من سعى مى کنم به طور خلاصه از آن به شکل یک نتیجه گیرى نسبى استفاده کنم. راست است که مى گویند مسائل بیرونى باعث محرومیت زنان از به دست گرفتن پاره گفتارها شده است. معمولاً مردها سخن مى گویند و این مطلقاً به خاطر بى کفایتى ذاتى زنها نیست اما این تصور که مردها در گروه هاى مخفى به شکلى حساب شده و موذیانه و درجلساتى سرى شروع به کارشکنى علیه زنها کرده اند تا گفت وگو را به چنگ بیاورند بسیار رؤیاپردازانه است. اساساً عواملى که ناخواسته زنها را از گفتن بازداشته، مردان را به گفتن محکوم کرده.
به هر روى رابطه دو جنس گاهى خصمانه بوده است و حملات از دوطرف پیگیرى مى شد. با این تفاوت که جور مردها به شکل مکتوب مستنداست اما این موجب اثبات منفعل و صرفاً منفعل بودن زنها نمى شود. تصویر تاریخى که مردها تمام وقت به ظلم علیه زنان مشغولند اغراق آمیز و کاریکاتوریزه است، از طرفى دیگر با اندکى تلاش مى توان سکوت زنها را ریاکارانه و همچون سلاحى علیه مردها دانست و نام آن را استراتژى موش مردگى نهاداما این هر دو نامنصفانه اند.
در لحظات خصمانه تاریخ مردها با جنجال و به شکلى مکتوب و زنها درسکوت علیه یکدیگر مانور داده اند اما طى سالها انباشت مکتوبات حاوى زن ستیزى ضعف نسوان راچنان حقیقى مسلم وانموده است و آرام آرام فرهنگى پرداخته گشته که از جامعه مؤنث جمعیتى ضعیف ومظلوم ساخته است واین متأسفانه چیزیست که نمى توان انکار کرد اما در بخش دوم یادآوردیم که سوژه تحت تأثیر گفتمانهاست با این وجود دشوار مى توان گروه جنسى خاصى را در آنچه بر سر تاریخ گذشته است مقصر دانست.در پایان باید توجه داشت که این یک واقعیت است: در آینده سرنوشت هرجامعه اى به دست همان جامعه رقم مى خورد.
زندگی و اندیشه محمدعلی فروغی

زندگی محمدعلی فروغی

محمدعلی فروغی درسال 1254 هجری خورشیدی در یک خانوادة فرهیخته و فرزانه در تهران بدنیا آمد. اسم پدر او محمدحسین ذکاء‌الملک بود که در شعر به “فروغی“ معروف بود. پدر محمدعلی فروغی در عصرناصری دارای مناصب دیوانی متفاوت بود و همزمان یک هفته‌نامة ادبی و اجتماعی و سیاسی به نام “تربیت“ هم انتشار می‌داد. محمدعلی فروغی با این پشتوانة خانوادگی از پنج‌سالگی تحصیلات خود را شروع کرد. تحصیلات متوسطة را در دارالفنون گذراند و به تحصیل فن پزشکی و داروسازی مشغول شد، اما بعد از چند سالی تحصیل، آن رشته را رها نمود و به فلسفه و ادبیات روی آورد. محمدعلی فروغی در تداوم تحصیل فلسفه بنابرعلاقه‌ای که داشت به تحصیل فلسفه مشاء بیش از مکاتب دیگر فلسفی علاقه نشان داد. در مدرسه صدر محمدعلی فروغی به تکمیل زبان‌های فرانسه و انگلیسی مبادرت ورزید، و با یادگیری این زبان‌ها امکان دستیابی به آثار و نظریات فلیسوفان اروپائی را برای خود تسهیل نمود. فروغی بعد از اتمام تحصیلات خود وارد خدمات دولتی شد و به استخدام وزارت انطباعات درآمد و شغل مترجمی زبان فرانسه و انگلیسی را در آن وزارتخانه به عهده گرفت. در کنار شغل دولتی، محمدعلی فروغی به حرفه معلمی هم مشغول بود. گویا فروغی به شغل معلمی بسیار علاقمند بود و از گذراندن وقت در میان دانش‌آموزان و دانشجویان لذت می‌برد. محمدعلی فروغی در کنار پدرش گرداننده هفته نامه “تربیت“ هم بود و در آن, آثار ترجمه شده خود را چاپ می‌نمود.
پس از صدور فرمان مشروطبت محمدعلی فروغی در قسمت دبیرخانه مجلس شروع به کار کرد. در انتخابات دوره دوم مجلس که پس از استبداد صغیر و خلع محمدعلیشاه انجام گرفت از تهران به وکالت مجلس انتخاب شد و در سال 1289 خورشیدی به ریاست مجلس شورای ملی رسید. بعد از مدتی محمدعلی فروغی از ریاست مجلس کناره‌گیری کرد و در مقام نایب‌رئیس مجلس در کنار میرزاحسین‌خان موتمن‌الملک، به کار خود ادامه داد. پس از انحلال مجلس دوم محمدعلی فروغی در کابینه صمصام‌السلطنه مقام وزارت عدلیه را به عهده گرفت. در انتخابات مجلس دورة سوم دوباره به وکالت از طرف تهران انتخاب شد. در سال 1293 میرزاحسن پیرنیا وزارت عدلیه در کابینه خود را به فروغی واگذار نمود. فروغی در سال 1298 هجری شمسی به عضویت در هیئت‌نمایندگی ایران به کنفرانس صلح پاریس رفت. فروغی در آن کنفرانس سعی کرد دعاوی مالی و سیاسی ایران را که مولود جنگ بین‌الملل اول بود، مطرح کند. فروغی و دیگر دستیاران او در آن کنفرانس نتایج مثبتی نگرفتند و خسارات سنگین ایران در جنگ بین‌الملل اول پرداخت نشد. فروغی مدت دوسال در اروپا اقامت گزید و در این مدت تلاش‌ها و کارهای فرهنگی بسیاری را در فرانسه و آلمان انجام داد. از جمله ایراد سخنرانی‌های متعدد در مورد تاریخ و ادبیات ایران در محافل فرهنگی فرانسه و ‌آلمان بود. پس از بازگشت در سال 1301 در کابینه حسن مستوفی‌الممالک وزیرخارجه کابینه شد.
در دورانی که سردارسپه رضاخان رئیس‌الوزراء بود چهار کابینه تشکیل شد و از سال 1302 تا 1304 فروغی در دو کابینه آن پست وزارت خارجه و در دو کابینه دیگر آن مقام وزیر مالیه را برعهده داشت.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ادبیات زنانه و مردانه

دانلود مقاله ارزیابی مدیریت کیفیت جامع در سازمانهای دولتی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله ارزیابی مدیریت کیفیت جامع در سازمانهای دولتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


منبع :MANAGING/SERVICE/QUALITY
چکیده : این تحقیق کاربرد مدیریت کیفیت جامع را در سازمانهای بخش دولتی مورد بررسی قرار می دهد . ارزیابی ویژگیهای عملی این سازمانها درباره ده بعد مدیریت کیفیت جامع (مثل روابط عرضه کننده و مدیریت نیروی کار ) توسط نویسندگان ویا بکار گیری ادبیات دانشگاهی شناسایی و تعریف شده است . از دیدگاه ارزیابی ، مدیریت کیفیت جامع برای سازمانهای بخش دولتی مفید شاخته شده اما ویژگیهای خاص عملکرد ، به ویژه نارسایی درک موضوعهای رضایت مشتری ، احساس رضایت مدیران و کارکنان برای کار کردن بر اساس قوانین ونظم ومشاهده اولویتها، و کمبود میل درونی وانگیزه برای پیشرفت فرایندها ، مداخله مدیریت کیفیت جامع را مشکل تر می سازند . همچنین اشخاص حقیقی و حقوقی می توانند انگیزه لازم برای پیشرفت را فراهم کرده و همان نقشی را ایفا کنند که مشتریان در یک موقعیت رقابتی دارا هستند .
مقدمه : برخی از نویسندگان مثل فایگنبام (1991) وایشی کاوا (1985) بر اهمیت کیفیت خدمات و محصول د ربازار جهانی و متعاقباً نیاز به بکارگیری رویکرد مدیریت کیفیت جامع برای اداره امور تجاری به منظور کنار گذاشتن موقت رقابت ، تاکید می کنند . این نویسندگان این موضوع را به دیده تردید نگاه می کنند که آیا برای بکار گیری مدیریت کیفیت جامع در یک موقعیت بی رقیب ، میل یکسان وجود دارد یا خیر .
سازمانهای بخش خصوصی در کشورهای غربی به سرعت در حال از بین رفتن هستند اما تعدادی از آنها هنوز به کار خود ادامه می دهند . همچنین ، سازمانهایی وجود دارند که ویژگیهای یکسان داشته وغالباً در چار چوب خاصی از قوانین فعالیت می کنند (مثل مطلوبیت آب ، گاز و برق ، ارتش اجرای قانون و سازمانهای جمع آ‎وری مالیات ) و سازمانهایی که ضرورتاً هدفشان افزایش سهم بازار نیست (مثل سازمانهای بهداشت عمومی ، موسسات خیریه و عمومی ) . این امر باعث می شود که نویسندگان سوالهای زیر را مطرح کنند .
• آیا رویکرد مدیریت کیفیت جامع برای سازمانهای دولتی جالب است ؟
• کدامیک از اصول ، مکانیسم ها و اقدامات مدیریت کیفیت جامع دارای ارزش و کدامیک بی ارزش هستند ؟
• آیا تغییرات در اصول ، مکانیسم ها و عملیات مدیریت کیفیت جامع برای ههمخوانی با ویژگیهای سازمان دولتی لازمند ؟
• برای ایجاد احساس نیاز و انگیزه برای تغییر چه می توان کرد ؟
این مقاله ، این سوالها را مورد بررسی قرار داده و پاسخهایی را نیز ارائه می کند . این مساله با ارزیابی آنچه که مدیریت کیفیت جامع نامیده می شود و با در نظر گرفتن تفکر موجود بر روی این مفهوم و منابع آن در بخش رقابتی و خصوصی ، بویژه تولید کارگاهی آغاز می شود . شرایطی که در آن سازمانهای دولتی فعالیت می کنند نیز مورد ارزیابی قرار گرفته و یک بررسی در ارتباط با کاربرد مدیریت کیفیت جامع در این نوع سازمانها با بکار گیری ده بعد انتخابی از مبحث مدیریت کیفیت جامع مورد ارزیابی قرار می گیرد .

 

مدیریت کیفیت جامع
تعریف مدیریت کیفیت جامع آسان نیست در واقع این امر یک فلسفه
مدیریت است که بطور گسترده در شرکتها به اجرا در آمده و به صورت دقیق همراه با جزئیات در ادبیات دانشگاهی مورد بحث قرار گرفته است . بررسی آن نشان می دهد که بیشتر سازمانها و پژوهشگران تعریف خاص خود را از این اصطلاح بیان می کنند .
نویسندگان مختلف سعی می کنند که مدیریت کیفیت جامع را شکل می دهند ، از جمله این نویسندگان اهایر و دیگران (1996) ، دیل واکلند (1994) ، فلاین و دیگران (1994) و سراف و دیگران (1989) که درجدول شماره 1 آمده را می توان نام برد .
تحلیل این ابعاد ، چندنقطه مشترک را نشان می دهد ، مانند پشتیبانی مدیریت عالی ، روابط عرضه کننده ومشتری ، بکار گیری کارکنان از این تحقیقات ، نویسندگان ده بعد مدیریت کیفیت جامع را انتخاب کردند . این ابعاد در جدول شماره 1 شناسایی و تعریف می شود . منافع شرکتهایی که مفهوم مدیریت کیفیت جامع را به کار می گیرند در افزایش کیفیت عملکرد ، همراه با کاهش همزمان در هزینه هاو پیشبرد تولید نهفته است . تعداد زیادی از تحقیقات مثل تحقیق آدام (1994) ، آدام و سایرین (1997) ایستون و جارل (1998) ، فلاین و سایرین (1994) ، کاسکو(1998) ، پاول (1995) وزئیری وسایرین (1994) رابطه میان مدیریت کیفیت جامع و نتایج شرکت را مورد بررسی قرار داده و نشان می دهند که میان آنها یک رابطه مثبت وجود دارد . مدیریت کیفیت جامع به معنای افزایش کیفیت همراه با کاهش هزینه هاست و تاثیر آن بر روی صرفه جویی سازمانی کاملاً روشن است . هزینه از دست دادن مشتریان به عنوان پیامدی از کیفیت ناهماهنگ وناموزون ، تنها یکی از عوامل تساوی هزینه است با وجود این ، این موضوع و دیگر انواع هزینه های فرصت ازدست رفته ، همچنان که دیل و پلانکت (1995) تعریف می کنند به یک درجه یکسان برای سازمانهای بخش دولتی وجود ندارند . قوانین داخلی که سازمانهای دولتی تحت آن قوانین فعالیت می کنند با قوانینی که رقابت بر اساس . آنها انجام می گردد متفاوتند بر این اساس با احتمال زیاد ، نتایج دخالت مدیریت کیفیت جامع نیز ممکن است متفاوت باشد . این عوامل ، تحلیل جالبی را در ارزیابی مفاهیم کاربرد مدیریت کیفیت جامع در سازمانهای دولتی ایجاد می کنند .

 

یک طبقه بندی از سازمانهای دولتی
در این مقاله همه آن سازمانهایی که هدفشان افزایش سود نیست ، تحت
عنوان سازمانهای دولتی در نظر گرفته می شوند . این سازمانها را می توان به دو گروه سازمانهای دولتی و غیر دولتی تقسیم کرد . بعضی از سازمانهای دولتی غالباً تنها فراهم کنندگان محصولاتشان هستند اما د رموقعیتهای دیگر ممکن است دارای رقباتی باشند و این وضعیت در کشورهای مختلف متفاوت است . به عنوان مثال ، در بیشتر کشورها سازمانهای نظامی و اجرایی متعلق به گروه اول هستند . در حالی که خدمات ایمنی مربوط به گروه دوم می شود . در برخی از کشورها تمام سازمانهای خدماتی بهداشتی و صاحبان قدرت ، دولتی هستند ، اما در دیگر کشورها این نوع خدمات ممکن است به وسیله دولت و بخش خصوصی تامین گردد . سازمانهای دولتی ممکن است بر اساس موجودیت یا بر عکس رقابت درونی به بخشهای بیشتری تقسیم شوند . به عنوان مثال ، رقابت درونی زمانی وجود دارد که سازمان دولتی ، محصول یا خدماتش را از طریق سازمانهای فرعی متفاوت عرضه کند ، همچنان که این موضوع در مورد خدمات تعلیم و تربیت عمومی و خدمات ایمنی به چشم می خورد . نشان دهنده بحث و جدلی است که درباره نظریه بازار اجتماعی و انتخاب عمومی وجود دارد . دررابطه با سازمانهای غیر دولتی باید گفت که بعضی از این سازمانها انحصاری عمل می کنند (مثل انجمنهای حرفه ای که فقط نماینده شخصیتهای صاحب نظر در سازمان هستند ) در حالی که دیگر سازمانها د رجوامعی کار می کنند که در آن جوامع سازمانهای جایگزین ، همان نیازها را برطرف می سازند .
برای تجزیه و تحلیل انجام شده دراین تحقیق فرض بر این است که سازمانهای دولتی سعی در دستیابی به منافع اجتماعی با توجه به بودجه محدود دارند . سازمانهای دولتی غیر انحصاری نگرانی کمتری در مورد مسائل رقابتی دارند و این امر از آنجا نشأت می گیرد که هدف این سازمانها ارضای نیازهای اجتماعی نسبت به افزایش تعداد مصرف کنندگان است . سازمانهای غیر دولتی که به عنوان سازمانهای انحصاری عمل نمی کنند ، دارای چنین اهداف یا روشهایی برای دستیابی به این اهداف نیستند و آن سازمانهایی که در جهت دستیابی به پول و مصرف کنندگان بیشتر تلاش می کنند فرض بر این است که دارای ویژگیهای مشابه مانند شرکتهای خصوصی در یک بازار رقابتی هستند که موضوع بحث این مقاله نیست . بعضی از شرکتها که در این طبقه بندی به عنوان شرکتهای انحصاری مطرح می شوند توسط بخش دولتی و یا خصوصی اداره می
گردند .

 

کاربرد مدیریت کیفیت جامع
تجزیه و تحلیل مطرح شده در این مقاله بر این فرض استوار است که یک سازمان دولتی تحت محدودیتهای خاصی عمل کرده و می بایست یک سری از مقررات را درباره قیمت و کیفیت خدمات و یا محصول در نظر گیرد . تحلیلی از سیستم های مختلف مقرراتی ، در کتاب بیساتکو و دیگران (1988) مورد بررسی قرار گرفته است .
مدیریت کیفیت جامع به طور گسترده در شرکتها به اجرا در آمده وبه طور دقیق همراه با جزئیات در ادبیات دانشگاهی مورد بحث قرار گرفته است . منافع شرکتهایی که مدیریت کیفیت جامع را به کار بسته اند در گرو افزایش کیفیت عملکرد همراه با کاهش همزمان در هزینه ها و پیشبرد تولید است .
یافته های رو ویزی وتامسون (1992) نشان می دهد در جایی که تغییرات در سیستم مقرراتی عرضه مستقیم مقرارت کیفیت را شامل نشوند ، می توان ثابت کرد که کیفیت کاهش پیدا خواهد کرد . کیفیتی که توسط مقرارت به دست آید نمی تواند همه ویژگیهای خدمات و یا محصول را در بر گیرد . و این موضوع بسیار دشوار است واین امر به دلیل ماهیت ذهنی کیفیت است . این موضوع بر این فرض نیز استوار است که خدمات یامحصول جانشین مناسبی ندارد .
تئوری اقتصادی ، تجزیه وتحلیل گسترده ای را از شیوه رفتار بازارهای انحصاری درارتباط با کیفیت ارائه شده انجام می دهد (مانند ، درانو و ستورو تیز ، (1992)، کهر (1996) و شی شینس کی (1976) این تحلیلها نشان می دهند که بهبود کیفیت و نیروی بالقوه آن در جهت از بین بردن فعالیتهای بی ارزش و اضافی از فرایندهای تجاری به گونه ای که در بازارهای تجزیه و تحلیل شده نشان داده می شوند را مورد ارزیابی قرار نمی دهند .
هدف این سازمان دولتی ، بر آورده کردن نیازهای خاص جامعه در چارچوب محدودیتهای موجود بودجه ای است تعریف این نیازها برای سازمانهای دولتی یک سوال سیاسی است که از محدوده اختیارات این مقاله خارج است . در این موارد اگر چه نیازها بر آورده می شوند تحت مسئولیتهای سازمان دولتی است . این موضوع به آنها مسئولیتهایی را در طراحی محصول یا خدمات وارائه فرایندها واگذار می کند .
در سازمانهای دولتی ، جستجو برای راههای کاهش هزینه معمولا مهمتر از بهبود کیفیت است . کیفیت غالبا به عنوان کوچکترین خواسته دولت یا شکلی از قدرت اجرایی تعریف می شود و این در جایی است که پیشرفت در کیفیت به افزایش تقاضای مصرف کنندگان منجر نمی گردد. (به عنوان مثال ، بهبود کیفیت عرضه برق به معنای افزایش مصرف آن نیست ) به علاوه کارکنان معمولا از کار کردن بر اساس یک استاندارد خاص همراه با تعهد قابل ملاحظه ای به قوانین ، مقرارت و تصمیمهای انجام شده قبلی رضایت دارند . همچنین تمایل به ماندن دریک وضعیت امن وبی خطر و کاهش تعجیل در بهبودی فرایندهای تجاری کلیدی وجود دارد . انگیزه کاهش هزینه ها برای یک سازمان دولتی به اندازه بخش رقابتی ضروری نیست (شرمن ، 1989) در مورد اولی ، تنها راه افزایش منافع برای مصرف کنندگان کاهش هزینه هاست . امروزه ، مدیریت کیفیت جامع در میان مسئولان و سازمانهای دولتی درکشورهای مختلف مطرح می گردد.

 

ابعاد مدیریت کیفیت جامع
کاربرد واستفاده سازمانهای دولتی از مدیریت کیفیت جامع با توجه به هر یک از ده بعد مدیریت کیفیت جامع که به صورت جزیی و دقیق در جدول 1 مطرح شده اند ، در اینجا مورد ارزیابی قرار می گیرند .
1- حمایت مدیریت عالی : به اعتقاد نظریه پردازان مدیریت کیفیت جامع ، تعهد مدیریت عالی یکی از عوامل تعیین کننده اساسی درموفقیت اجرای مدیریت کیفیت جامع است . اعتقاد بر این است که این تعهد می بایست اولین گام در کاربرد و تشویق رویکرد مدیریت کیفیت جامع بوده و مدیریت عالی باید بیشترین مسئولیت را برای عرضه محصول و خدمات پذیرا باشد . آنها همچنین موظفند که رهبری مورد نیاز در ایجاد یک تصور ذهنی و ارزشهای سازمانی وهمچنین ایجاد انگیزه در میان همه کارکنانشان نسبت به این امر را ایجاد کنند .
به طور کلی مدیریت عالی مسئول اصلی دستیابی به اهداف اصلی و فرعی سازمانی است .
(داویزو هینتون ، 1993) با وجود این ، در سازمانهای دولتی این موضوع نسبت به موقعیتهای رقابتی متفاوت است . همچنین در میان کارکنان این گرایش وجود دارد که خود را به عنوان صاحبنظر می دانند نه به عنوان مدیرانی که عامل اجرایی آن اعمال هستند و معمولا احساس تخصص یا صاحبنظر بودن همراه با درجه ای از حساسیت نسبت به امر ریاست ، فرایند تصمیم گیری را دشوار می سازد ، نگرانی درباره کاهش هزینه ها مهمتر از موضوع کیفیت خواهدبود و مسائل مربوط به کیفیت به سطح موارد دستیابی به خواسته های فنی قانونی و سطوح مقرراتی کاهش می یابد . ارضای نیازهای جامعه در محدوده بودجه موجود ، یکی از دغدغدهای اصلی بوده و باید مورد توجه خاص مدیریت عالی قرا رگیرد .
2- رابطه مشتریان در یک سازمان متعهد به مدیریت کیفیت جامع ، نیازهای مشتریان و مصرف کنندگان وارضای این نیازها باید در ذهن همه کارکنان وجود داشته و توجه چشمگیری به شناسایی این نیازها (نهان و آشکار ) و سطوح ارضای آنها مبذول گردد. رضایت مشتریان زمانی حائز اهمیت است که پیشرفتها در سطح رضایت به افزایش تقاضای مشتریان منجر گردد اگر این حالت ایجاد نشود نیازچندانی به شنیدن ، تجزیه و تحلیل و پاسخگویی به خواسته های مشتریان نخواهد بود . پیدا کردن سازمانهای دولتی که با داشتن نگرانیهای کم ، نسبت به کیفیت محصول در یک موقعیت انحصاری فعالیت می کنند ، موضوع عجیبی به نظر نمی رسد . روویزی و تامسون (1992) معتقدند که دولتها می توانند به عنوان بخشهای بازاریابی در جهت ایجاد مقررات ضروری درباره کیفیت ( به این معنی که وقتی دولتها قوانین لازم را برای کیفیت خدمات محصول پایه ریزی می کنند نباید از نگرانی ایشان درباره نیازهای مشتریان چیزی کاسته شود ) اقدام کنند .
تعریف مشتری در سازمانهای دولتی امری دشوار است (رابینسون 1994) برای شرکتهای خصوصی کسی که خریدار محصول یا دریافت کننده خدمات است به عنوان مشتری شناخته می شود ، اما در سازمانهای دولتی همیشه چنین نیست . مشتری می تواند کل جامعه باشد که بودجه سازمان دولتی را با هدف ارضای نیازهای آن می پردازد . دربعضی موقعیتها ارضای نیازهای مصرف کننده موجب افزایش بر آورده کردن نیازهای اجتماعی نمی گردد . به عنوان مثال ، دانشجویی که در دانشگاه دولتی به تحصیل می پردازد ممکن است این آرزوها را داشته باشد که دانشگاه به او مدرکی ارائه کند ، بدون اینکه کمترین سطوح آکادمیک را بگذراند اما این امر با ارضای نیاز اجتماعی با توجه به توسعه استانداردهای آموزشی یک جامعه تناقض دارد بنابراین ، دغدغه سازمانهای دولتی نیازهای فردی مصرف کنندگان مستقیم آنها نیست ، بلکه برای آنها نیازهای کل جامعه مد نظر است . این عدم قدرت انتخاب که باعث فشارها و جیره بندی در مقایسه با بسیاری از خدمات دولتی می گردد، به وسیله مورگان و مورگاتروید (1994) مورد تاکید قرا رگرفته است .
برای سازمانهای غیر دولتی این مشکل وجود ندارد واین بدان علت است که این سازمانها حق انتخابهایی را برای مشتریانشان قائل هستند . با وجود این ، بعضی از این سازمانها نیازهای مشتریان خود را بر اساس سیستم عقیدتی سازمانی شان (مثل سازمانهای مذهبی و احزاب سیاسی ) محدود می کنند این موضوع باعث ایجاد تنش و تناقض می گردد ، زیرا در این شرایط نیازهای اجتماعی با خواسته های سازمانی مطابقت ندارند . در این شرایط سازمان یا امکان اضمحلال مواجه بوده ودر اغلب موارد سیستم عقیدتی خود را به منظور بقا یا ادامه حیات با نیازهای مشتری انطباق می‌دهد (دلایل اعتقادی درباره این نوع اقدامات ، منظور و هدف این مقاله نیستند ) وقتی که مشتریان یک سازمان از اعضای همان سازمان باشند (مثل انجمنهای حرفه ای ) این مشتریان نیازهایشان را به روشی دمکراتیک تعریف می کنند.
3- روابط عرضه کننده در مورد سازمانهایی که اصول مدیریت کیفیت جامع به طور جدی بکار می گیرند ، کیفیت عامل مهمتری نسبت به قیمت در انتخاب عرضه کنندگان است روابط بلند مدت با عرضه کنندگان ایجاد می گردد و شرکت با عرضه کنندگانش همکاری و مشارکت داشته و به این وسیله به بهبود کیفیت محصولات یا خدمات و کارایی تجاری کمک می کند .
در یک سازمان دولتی ، عرضه کنندگان باید به دقت مورد آزمون قرار گیرند و این امر باید با توجه به دستیابی به آن دسته از ویژگیهای محصول صورت گیرد که با خواسته های قانونی مرتبط هستند . اصول ، اقدامات و مکانیسم های مدیریت کیفیت جامع دارای ارزش قابل ملاحظه ای هستند و این بدان علت است که آنها نه تنها در دستیابی به خواسته های قانونی مفیدند بلکه در کاهش هزینه از طریق از بین بردن مشکلات مربوط به بازگشت ، اصطلاح و اطلاعات نادرست موثر خواهند بود .
در بخش خصوصی ، تاکید قابل ملاحظه ای بر پیشرفت عرضه کنندگان از طریق فعالیتهای مدیریت زنجیره ای عرصه کنندگان ماننده قراردادهای بلندمدت ، ارتباطات بهبود یافته ، حسابداری سیستم باز وتبادل اطلاعات وجود دارد با وجود این ، به نظر می رسد این نوع مسائل در سازمانهای دولتی ازاهمیت کمتری بر خوردار باشند . سه دلیل اساسی برای این موضوع وجود دارد :
• انگیزه اولیه ، کاهش هزینه و در نظر گرفتن بود جه هاست و در نتیجه مدیران ، خریدار تعداد زیادی از عرضه کنندگان و پیمانکاران فرعی را با هدف ایجاد تنزل در قیمتها از طریق رودوبدل کردن قراردادها بین عرضه کنندگان بکار می گیرند . این امر بحث سنتی در حمایت از مزایده رقابتی و پیشنهاد قیمتها در معاملات بوده است .
• یکی از خواسته های قانونی واساسی که سازمانهای دولتی به دنبال آن هستند اطمینان بخشیدن به یک عرضه در دسترس و آماده و مداوم از محصول یا خدمات است . یکی از مشکلات بوجود آمده توسط کاهش در تعداد عرضه کنندگان که یکی از ویژگیهای رویکرد پیشرفت عرضه کننده است ، خطر مسائل عرضه کردن به علت شورشها ، تصادفات و غیره است . بنابراین ، کاهش تعداد عرضه کنندگان از اهمیت کمتری برخوردار است . به عنوان مثال ، در توزیع برق معمولا این مشکل وجود دارد که خواسته ها برای ایجاد ارتباطات ، بیشتر از ظرفیت درونی سازمان مسئول توزیع برق است و در نتیجه پیمانکاران برای بر آورده کردن این خواسته ها بکار گرفته می شوند . از آنجا که این موضوع باید بدون تأخیر انجام شود ، یک سازمان توزیع برق به پیمانکار ان زیادی نیاز دارد . تا این پیمانکاران بتوانند برای رسیدن به استاندارها مطلوب کار کرده و خدمات ارائه دهند ود رواقع این سازمانها کارها را بین خود و پیمانکاران مبادله می کنند تا اینکه آنها را وابسته به شرکت نگه دارند .
• نیاز به پیشنهاد مزایده رقابتی و اجباری به منظور جلوگیری از تقلب در بازار سیستم انتخاب عرضه کننده برای سازمانها دولتی کم و بیش به وسیله قانون تعریف می شود و درنتیجه مدیران می بایست خود را به کاربرد رویه های قانونی مناسب محدود کنند با وجود این ، آیا این رویه ها می بایست مطابق معیارهای مدیریت کیفیت جامع تعریف شوند ؟ از آنجا که این پیشنهادات بهبود مستمر و کاهش هزینه ها در دراز مدت را به عنوان اهداف خود مدنظر دارند ، دلایلی نیز وجود ندارد که یک سازمان دولتی این پیشنهادها رابکار نگیرد . مسترسون (1995) مثالی از کاهش هزینه های عرضه در یک اداره پلیس را مطرح می کند که این کاهش هزینه ها از کاهش هزینه محصول نشأت می گیرد. اریج و ناندی (1994) نتایج بکار گیری یک مدل تلفیقی که متشکل از ترکیب معیارهای مدیریت کیفیت جامع با مزایده رقابتی است رامورد تجزیه و تحلیل قرار دادند . آنها به این نتیجه دست یافتند که این اقدامات با مدیران بخش دولتی چندان بیگانه نبوده و به دستیابی ارزش پول با توجه به میزان پاسخگویی منجر می گردد با وجود این همان طور که اریج به آن اشاره کرده است ، بکار گیری معیارهای مدیریت کیفیت جامع در برخی موارد بسیار سخت و دشوار است و این در نتیجه این واقعیت است که مشکل اصلی در بخش عمومی این است که مطمئن شوند عرضه کنندگان بر اساس مصالح سیاسی ، بقای اقتصادی شرکتها ، مصلحت اندیشی یا تقلب انتخاب نمی شوند ، بلکه بر اساس رویه های واضح که منوط به بازرسی بوده وبه همه عرضه کنندگان واجد صلاحیت فرصت مساوی میدهد، تعیین می شود . استاندارهای سیستم مدیریت کیفیت از انواع ایزو9000 می توانند برای سازمانهای دولتی بسیار مفید باشند و این از آنجا نشأت می گیرد که این استانداردها رویه های تعریف شده در سطح بین المللی را در زمینه مدیریت کیفیت و بیمه پایه ریزی می کند . از آنجا که رفتار سازمانهای دولتی باید تابع راهکاری های عینی باشد ، بدون هیچگونه مصلحت اندیشی ، این هنجارها رویه هایی را با هدف ، تضمین کیفیت در جهت ارزیابی عرضه کنندگان ارائه می دهند .
4- مدیریت نیروی کار : بر اساس اصول مدیریت کیفیت جامع ، مدیریت نیروی کار را می بایست ا زطریق آ”موزش ، انگیزه و قدرت دادن به کارگران و کارگروهی هدایت کرد . این موضوع مستلزم آن است که طرحهای مناسب استخدام کارکنان و آموزش به کار گرفته شوند و کارگران نیز مهارتهای لازم برای مشارکت فعالانه در فرایند توسعه را کسب کنند . آموزش ، ایجاد انگیزه و کار گروهی از نکات مورد توجه سازمانهای دولتی هستند .
بویژه اینکه این موضوع در تغییر نوع رفتار و سازمان ونیز روشی که این سازمانها مورد بررسی قرار می گیرند ، موثر واقع می شوند تفاوت اصلی در این واقعیت است که این مفاهیم می بایست درمحیطی به کار گرفته شوند که آن محیط در جستجوی کاهش هزینه و دستیابی به مطالبات قانون باشد . طیف برنامه های آ‎موزشی در سازمانهای دولتی ، بسیار وسیع است و سطح بالای آموزش که برای بسیاری از حرفه های شغلی مورد نیاز است به این معناست که منافعی که از بکار گیری دانش به دست آ‎مده ناشی می شوند ، بسیار قابل ملاحظه است ماهیت بسیاری از مشاغل (مثل پزشکان ، معلمان ، استادان ، بازرسان مالیاتی و کارکنان سطح بالای نظامی ) مستلزم استقلال قابل ملاحظه ای بوده وبر این اساس ایجاد قدرت وانگیزه در سازمانهای دولتی غالبا درسطح وسیعی انجام می شود از کار گروهی نیز می توان استفاده کرد با وجود این به علت طبیعت کارکنان که غالبا بسیار فرد گرا هستند . انجام این کا رآسان نیست ، شاید اتحادیه ها در سازمانهای دولتی نسبت به یک محیط رقابتی ، دارای قدرت بیشتری باشند و بر این اساس مشارکت آنان در معرفی و توسعه مدیر یت کیفیت جامع امری بسیار ضروری است (بالتاک و آرمشاو ،1994)
در سازمانهای دولتی ، این امر که هر یک از کارکنان انتظار دارند که فقط کاری را انجام دهند که نوع قرار داد و شرح شغل آنها مشخص کرده امری متداول است و به همین دلیل نیز انعطاف پذیری شغلی محدود می شود . در نتیجه ، برای آن سازمانهای دولتی که خواستار بکار گیری مدیریت کیفیت جامع هستند مشکلات ممکن است از آنجا ناشی شود که برخی از کارکنان نمی خواهند کارهای خاصی را انجام داده ویا اینکه آموزشهای لازم را فرا گیرند . همچنین سازمانهای دولتی به یک تعریف واضح هر یک از مسئولیتهای شغلی نیازمندند تا اینکه از بروز اختلافات در میان کارکنانی که متصدی مشاغل متفاوتی هستند ، جلوگیری شود .
5- نگرش و رفتار کارکنان : برای اینکه مدیریت کیفیت جامع با موفقیت به اجرا در آید شرکتها می بایست به تشویق نگرشهای مثبت شغلی بپردازند که این نگرشها ی مثبت شامل وفاداری به سازمان افتخار شغلی ، تاکید بر اهداف سازمانی مشترک و توانایی فراتر از کارکرد است این موضوع در سازمانهای دولتی که رویکرد معمولی به شغل بر اساس تبعیت از خواسته های تکنیکی و کاهش هزینه ها در مقابل بهبود بخشیدن رضایت مشتریان است ، کاری دشوار است . سیستم های ایجاد انگیزه در یک سازمان دولتی می بایست بهبود کیفیت را با توجه به بودجه تسهیل کنند . ویژگیهای خاص مدیریت نیروی کار در سازمانهای دولتی برخی از کشورهای اروپایی ، مشکلاتی را در بکار گیری سیستم های پاداش نشان می دهد . انگیزه های مادی به دلایل متعدد برای اجرا با مشکل روبرو است . این مسائل شامل دشوار بودن اندازه گیری عینی از عملکرد گروه یا فرد بودجه های ثابت و گاهی اوقات گروه مخالف اتحادیه بازرگانی است در سازمانهای دولتی ، ترفیع به جای آنکه با عملکرد افراد مرتبط باشد با درجه شغلی مرتبط است وکنار گذاشتن این افراد کار آسانی نیست .
این دو واقعیت نیاز سیستم های انگیزشی تخیلی را روشن می سازد . افزایش روحیه خدمات اجتماعی و توسعه احساس مسئولیت عمومی ، به عقیده بعضی افراد امری غیر معمول است . با وجود این ، موضوع نشان داده است که یک ، سیستم انگیزشی با ارزش برای کارکنان خدمات عمومی بوده و همچنان در انگلستان که از مالکیت دولتی به مالکیت خصوصی تغییر یافته است به کار می رود . در بسیاری از سازمانها غیر دولتی افراد این سازمانها در سازمان حضور دارند و این بدان علت است که این افراد همان اهداف سازمان را دنبال می کنند . در این موارد انگیزه از طریق دستیابی به این اهداف به دست می آید .
6- فرایند صراحی محصول و یا خدمات : مدیریت کیفیت جامع مشارکت همه بخشها را در طراحی فرایند ، مورد تشویق قرار داده و درجه ای از همکاری برای دستیابی به طرحهای درخواست مشتریان را بر اساس محدودیتهای هزینه ای تکنیکی و تکنولوژیکی فراهم می سازد طرحهای محصول یا خدمات باید به دقت مورد ارزیابی قرارگیرند واین موضوع قبل از تولید و بازاریابی محصول ویا خدمات و همچنین قبل از تعریف دقیق رویه ها وویژگیهای خاص انجام می شود . همچنین هماهنگی میان بخشهای متفاوت ، یک نیاز ضروری برای سازمانهای بخش خصوصی است . فقدان هماهنگی مسائل ارتباطات واشتباهات اجتناب ناپذیری که دستیابی به اهداف را دشوار می سازند موجب ایجاد مشکل در سطح سازمانی یا اداری می شوند . به منظور ارائه یک خدمت یا محصول بر مبنای اهداف سازمانی ، ویژگیهای مشخص و بازرسی دقیق طرح از موارد حساس به شمار می روند .
بخش بازار یابی برای سازمان بخش دولتی از اهمیت چندانی برخوردار نیست و این موضوع از آنجا ناشی می شود که نیازهای مشتریان از نگرانیهای اصلی آن به شمار نمی رود . با این حال توصیف اینکه سازمان درحال انجام دادن چه کاری است برای مشتریان و عموم مردم بویژه به هنگام انتقادات منفی حائز اهمیت است . هدف گردهمائیهای میان بخشها به منظور بحث و تبادل نظر در مورد طرحهای محصول یا خدمات ، تصمیم گیری درمورد چگونگی بر آورده کردن نیازهای مشتریان ، با توجه به محدودیتهای هزینه ای ، تکنیکی و تکنولوژیک نخواهد بود بلکه براساس کاهش هزینه ها صورت خواهد گرفت . در رابطه با موضوع بکا رگیری کارکرد کیفیت درخواستهای قانونی جانشین نیازهای مشتریان شده و نیازها در گرو اجرای بخش تجزیه و تحلیل رقابتی فرایند برنامه ریزی محصول نخواهد بود .
اگر چه طرح محصول یا خدمات ، مسئولیت کامل سازمانهای دولتی نیست ، اما آنها دارای استقلال بر روی فرایند هستند . 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 32   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ارزیابی مدیریت کیفیت جامع در سازمانهای دولتی

دانلود مقاله تاریخ راهنمایی و مشاوره ایران

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تاریخ راهنمایی و مشاوره ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تاریخ راهنمایی و مشاوره را با توجه به تغییرات حاصل و مراحل اجرایی می توان به سه بخش تقسیم کرد:
بخش اول: برنامه ریزی و تمهید مقدمات
بخش دوم: تشکیل و گسترش برنامه راهنمایی تا انقلاب اسلامی
بخش سوم: برنامه راهنمایی و مشاوره بعد از انقلاب اسلامی
بخش اول از سال 1332 تا 1350 یعنی 18 سال را شامل می شود که اقدامات برنامه راهنمایی فراز و نشیب های زیادی را طی کرده است ، گاه با تمام امکانات کار شروع شده و گاه به حال تعطیل درآمده است.
بخش دوم که از سال 1350 تا 1375 را در بر می گیرد برنامه راهنمایی در دوره راهنمایی تحصیلی اجرا شده است. در این مدت اقدامات گسترده و همه جانبه برای تربیت مشاور ، معرفی برنامه و اجرای آن انجام گرفت و طرح های تعمیم برنامه در کلیه مقاطع تحصیلی تهیه شد که به علت مصادف شدن با انقلاب اسلامی اجرای آنها متوقف گردید.
بخش سوم از سال 1357 تا 1359 در مورد فراز و نشیب های زیادی در برنامه راهنمایی به وجود آمد. بدین ترتیب که از سال 1357 تا 1359 در مورد در مورد توقف یا ادامه برنامه با توجه به دگرگونی ارزش ها و برنامه های آموزشی و فرهنگی مطالعاتی انجام گرفت تا بالاخره در سال 1359 برنامه تعطیل شد. از سال 1357 تا 1359 نیز تغییراتی در اجرا و سازمان مراکز مشاوره انجام گرفت و از جمله مشاوران نیمی از وقت موظف خود را تدریس و نیمی از آن را به انجام خدمات مشاوره اشتغال داشتند. یعنی برنامه به صورت معلم – مشاور تغییر سازمان داد تا بالاخره در خرداد 59 به تعطیلی انجامید.
راهنمایی و مشاوره به صورت نصیحت کردن ، پند و اندرز ، امر به معروف و نهی از منکر و اظهار نظر در زمینه های مختلف اعم از ازدواج و یا تصمیم گیری های مختلف در زندگی از سوی بزرگان خانواده ، ریش سفیدان ، روحانیان و سایر افراد مورد وثوق از دیر باز وجود داشته است ولی گام های اولیه راهنمایی به صورت علمی از سال 1332 در ایران پایه گذاری شده است. از سال 1332 تا 1337 اقداماتی که انجام گرفته در زمینه تهیه و اجرای آزمون و در نهایت راهنمایی حرفه ای بوده است.
امور راهنمایی و مشاوره
راهنمایی و مشاوره ابعاد مختلفی دارد و ایجاب می کند از جنبه های متفاوت مورد مطالعه قرار گیرد. در این فصل مطالب زیر مورد بحث قرار خواهد گرفت:
- تربیت مشاور راهنمایی
- وظایف مشاوران
- مراکز مشاوره و راهنمایی
- راهنمایی دانش آموزان در عبور از تقاطع تحصیلی
- فرم های ارزشیابی از کار مشاوران
اقدامات کمیته هماهنگی برنامه های مشاوره و راهنمایی در جهت ارتقای کیفیت تربیت مشاور راهنمایی
اقداماتی که در جهت ارتقای کیفیت تربیت مشاور راهنمایی وسیله کمیته هماهنگی برنامه های مشاوره و راهنمایی انجام گرفته به شرح زیر است:
1. تهیه فهرست عناوین 30 واحد درس گرایش مشاوره و راهنمایی
2. تهیه فهرست عناوین دروسی که گذراندن آنها برای مشاور راهنمایی ضروری است.
3. تهیه و تنظیم برنامه تفصیلی کارورزان دانشجویان رشته های مشاوره و راهنمایی ، روان شناسی و علوم تربیتی با گرایش مشاوره و راهنمایی
4. بررسی روش های مطالعه درباره دانشجویان رشته های مشاوره مشاوره و راهنمایی ، علوم تربیتی و روان شناسی با گرایش مشاوره و راهنمایی و چگونگی اظهار نظر درباره صلاحیت آنان در اشتغال به سمت مشاور راهنمایی
5. همکاری در تعیین ضوابط انتصاب به سمت مشاور راهنمایی با وزارت آموزش و پرورش اینک هر یک از اقدامات مذکور اجمالاً مورد بحث قرار می گیرد.
مشاور راهنمایی کیست؟
مشاور یکی از کارکنان مدرسه است که حداقل دارای درجه درجه لیسانس بوده و با مسائل تعلیم و تربیت ، روان شناسی و فنون مشاوره و راهنمایی آشنا می باشد. او کسی است که با دارا بودن تخصص و تجربه لازم می تواند شما را با همکاری کارکنان مدرسه در رفع مشکلات فرزندتان یاری دهد. مشاور از خصوصیات حرفه ای خاص نظیر رازداری ، علاقه مند کمک به دیگران ، صمیمیت و مهربانی برخوردار و آماده است همیشه شما و فرزندانتان را جهت کمک در حل مشکل بپذیرد.
بنابراین لازم است در برخورد با هرگونه مشکلی اعم از مسائل تحصیلی ، طرح ریزی های شغلی و یا مشکلات مربوط به رفتار فرزند خود با مشاور مدرسه تماس بگبربد.
اساسنامه مراکز مشاوره و راهنمایی
الف- هدف:
1. انجام امور مشاوره و راهنمایی مدارس از طریق مشاوران راهنمایی
2. انجام تحقیقات لازم در زمینه شناخت دانش آموزان و مسائل و امور مربوط به مشاوره و راهنمایی
3. انجام خدمات تخصصی جهت دانش آموزانی که دارای مسائل و مشکلات خاص بوده و از مدارس به مرکز مشاوره و راهنمایی ارجاع می گردند.
ب- وظایف:
1. انجام تحقیقات ضروری و بررسی امکانات تحصیلی و شغلی در سطح منطقه ا همکاری مشاوران و تماس مداوم با سازمان هایی که در این امر نقشی دارند.
2. فراهم کردن وسایل و ابزار کار مشاوره و راهنمایی و کوشش در پیشرفت برنامه های مشاوره و راهنمایی
3. استفاده از رسانه های گروهی به منظور آشنایی معلمان ، معاونان ، کارکنان اداری و مدیران مدارس و همچنین اولیای دانش آموزان با امور مشاوره و راهنمایی .
4. ایجاد ارتباط دائم با سازمان های دولتی و بخش خصوصی و موسسات خیریه به نحوی که بتوانند ر رفع نارسایی های مادی و معنوی به دانش آموزان مدارس راهنمایی کمک نمایند.
5. پاسخگویی به مسائل مطروحه در شوراهای راهنمایی مدارس.
6. انجام خدمات تخصصی پزشکی ، روان پزشکی ، روان درمانی و اجتماعی به دانش آموزان از طریق تیم متخصص مرکز و یا معرفی به مراجع ذیصلاح
7. ایجاد هماهنگی در امور مشاوره و راهنمایی از طریق تشکیل جلسات لازم با شرکت مشاوران و یا نمایندگان آنان و کارشناس و یا رئیس اداره راهنمایی تحصیلی منطقه .
8. سعی در پیشرفت امور آموزش و پرورش مدارس راهنمایی تحصیلی.
9. مراجعه افراد گروه متخصص مرکز به مدارس در مواقع ضروری جهت انجام خدمات لازم و یا راهنمایی کارکنان مدرسه.
وظایف هسته های مشاوره تربیتی
هسته مشاوره تربیتی وظایف مختلفی به عهده دارند که ذیلاً به ذکر اهم آنها مبادرت می شود.
1. شناسایی دانش آموزانی که دارای مشکلات روانی و تربیتی می باشند که از طریق امور تربیتی مناطق و مربیان امور تربیتی به آنها ارجاع می گردد.
2. تشخیص اولیه مشکلات روانی و تربیتی دانش آموزان دشوار و استفاده از وسایل تشخیص نظیر مصاحبه ، مشاوره ، پرسش نامه ، اجرای تست ها و ...
3. ارائه خدمات اولیه در خصوص رفع مشکلات روانی و تربیتی دانش آموزان مورد نظر.
4. ارجاع موارد به مراجع ذیصلاح در مسائل روانی و تربیتی از طریق:
الف- ارتباط مستمر و فعال با روان پزشکان و روام شناسان نتعهد و متخصص در خصوص مسائل و مشکلات روانی.
ب- ارتباط مستمر و فعال با کمیته امداد امام ، سازمان بهزیستی یا سایر نهادهای خدماتی در استان مربوطه جهت رفع مشکلات اقتصادی
ج- ارتباط مستمر در امر درمان و رفع مشکلات دانش آموزان
5. پی گیری و نظارت مستمر در امر درمان و رفع مشکلات دانش آموزان.
6. تشکیل پرونده های روانی و تربیتی مطابق موازین علمی که به نحو محرمانه ای تنظیم می گردد.
7. پاشخگویی به مکاتبات در خصوص مسائل و مشکلات روانی و تربیتی
مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی دانش آموزان
این مراکز به پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش و تایید سازمان امور اداری و استخدامی کشور دایر شده است.
در طرح تشکیلات این مرکز موارد زیر مورد بحث قرار گرفته است:
- تعریف مرکز
- اهداف
- وظایف
- تشکیلات
- وظایف کارکنان مرکز
- ساعات کار مرکز و نحوه پرداخت حق الزحمه به کارکنان
نظریه اهمیت و نقش این مرکز، موارد یاد شده رابه اختصار مورد بحث قرار می دهیم.
تعریف مرکز
مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی ، مکانی است برای ارائه خدمات مشاوره و روان شناختی به دانش آموزان جهت شناخت ، هدایت ، شکل گیری و شخصیت و حل مشکلات آنان در دوره های مختلف تحصیلی.
اهداف
1. کمک به رشد همه جانبه دانش آموزان در زمینه های تحصیلی ، شغلی و سازشی
2. شناسایی مشکلات و ناهنجاری های حاد و شدید رفتاری دانش آموزان
3. ارائه راه حل هایی برای پیش گیری از توسعه و شیوع مشکلات رفتاری ، سازشی ، تحصیلی در سطح گسترده در مدارس با توجه به علل ایجاد کننده آنها .
اهم وظایف
1. ارائه خدمات روان شناختی و مشاوره ای به دانش آموزان در زمینه شناخت خود در ابعاد شخصیتی ، استعدادها و توانایی ها
2. معرفی عوامل بازدارنده رشد و شکوفایی استعداد ، شخصیت و پیشرفت تحصیلی
3. ارائه راه حل هایی برای پیش گیری از مشکلات رایج در مدارس.
4. اجرای آزمون های مختلف
5. انجام تحقیقات مورد نیاز و استفاده از نتایج تحقیقات انجام شده.
تشکیلات
در مرکز هر استان یا شهرستان های تابعه ، طبق ضوابطی مرکز مشاوره تاسیس می شود. مرکز مشاوره و روان شناختی دارای سه درجه است:
درجه بندی بر اساس تعداد دانش آموزان هر حوزه خواهد بود. مراکز مشاوره در تهران و سایر نقاط کشور زیر نظر معاونت پرورشی دایر می شوند و فعالیت می کنند.
کارشناس مسئول مشاوره استان بر برنامه ها و فعالیت های مرکز نظارت دارد.
- کارکنان مرکز بر اساس طرح مصوب و به تناسب تعداد دانش آموزان تعیین شده است.
1. مدیر اجرایی
2. رئیس
3. مسئول پذیرش و متصدی امور دفتری
4. مشاور (چهار نفر)
5. روان سنج و روان شناس (چهار نفر)
6. مدد کار (دو نفر)
7. محقق (نفر)
شرایط رئیس مرکز بارت است از:
- دارا بودن مدرک کارشناسی ارشد روان شناسی یا مشاوره یا علوم تربیتی با دو سال سابقه کار
- دارا بودن مدرک کارشناسی یا مشاوره یا علوم تربیتی با حداقل پنج سال سابقه کار در زمینه مربوط
- رسمی بودن از نظر خدمت
مراکز مشاوره خانواده
این مراکز نیز به موجب اساسنامه مصوب در استان ها و بعضی از مناطق آموزشی کشور دایر شده است.
هدف اساسی از تشکیل این مراکز ، کمک به کاهش مشکلات خانواده ها در زمینه های مختلف از جمله مشکلات تحصیلی فرزندان است.
براساس گزارش انجمن اولیا و مربیان کشور ، تعداد صد مرکز مشاوره خانواده ها دایر می باشد.
عوامل موثر در راهنمایی تحصیلی
تعداد قابل توجهی از مشاوران این مدارس متوسطه در سمت مشاور فعالیت دارند.
عوامل زیادی در راهنمایی تحصیلی دخالت دارند که مهم ترین آن عبارتنذ از :
1. استعداد و توانایی
2. رغبت
3. شخصیت
4. عوامل محیطی
یکی از عواملی که باید به عنوان عامل تعیین کننده در راهنمایی تحصیلی مورد توجه قرار گیرد ، استعداد و توانایی است. استعداد نمایانگر قدرت بالقوه ، و توانایی آمادگی بالفعل است. عامل دیگر رغبت است که نشانگر تمایل دانش آموز در نوع و وضعیت اهداف تحصیلی است. در مورد عامل شخصیت باید گفت که چون رشته تحصیلی جهت دهنده برای گزینش شغلی است و خصوصیات شخصی در اشتغال از اهمیت زیادی برخوردار است ، لذا در انتخاب رشته تحصیلی خصوصیات شخصیتی نیز باید در نظر گرفته شود و بالاخره در راهنمایی تحصیلی کلیه عوامل محیطی دانش آموز نظیر خانواده – وضعیت اقتصادی و اجتماعی و وسایل ارتباط جمعی موثرند که چون میزان تاثیر و جهات مختلف این عوامل نیاز به بحث بیشتری دارد ، در فصول آینده هر یک از آنها به طور مستقل مورد بحث قرار خواهد گرفت.
حالات مختلف مرتبط با عوامل موثر در راهنمایی تحصیلی
از عوامل چهارگانه موثر در راهنمایی تحصیلی ، بیشترین مشکلی که وجود دارد مربوط به استعداد و توانایی و رغبت است. در مورد مشکلات مربوط به شخصیت و عوامل محیطی ، مشاور به سهولت می تواند هماهنگی لازم ایجاد کند و مراجع را برای پذیرش واقعیت آماده سازد. در مورد استعداد و رغبت سه حالت وجود دارد:
1. استعداد و رغبت دانش آموز هماهنگ است.
2. هدف های تحصیلی مورد علاقه دانش آموز بالاتر از ظرفیت هوشی اوست.
3. هدف های تحصیلی دانش آموز پایین تر از ظرفیت هوشی اوست.
در حالت اول ، مشکلی وجود ندارد. در حالت سوم نیز مشاور به سرعت می تواند با ارائه واقعیت توقع دانش آموز را بالا ببرد و با ظرفیت ذهنی او هماهنگ سازد. آنچه از نظر مشاور مشکل جدی است و می تواند وقت زیادی از او اشغال کند ، انتخاب هدف های جاه طلبانه توسط مراجع است که مواجه کردن او با واقعیت و پایین آوردن سطح علاقه و رغبت او در حد ظرفیت هوشی او ممکن است.
و در نهایت به ناسازگاری های شخصیتی و گاه به انزوا و در مواردی حتی به خودکشی منتهی می شود. در مورد مراجعان مذکور مشاور باید سعی کند سطح تمایلات وعلایق آنان را با استفاده و توانایی آنها هماهنگ ستزد ، یا به عبارت دیگر سطح علایق دانش آموزانی با ادعاهای جاه طلبانه را تنطل دهد و آنان را به قبول واقعیت متقاعد سازد.
پیشرفت تحصیلی و هوش
دانش آموزان از نظر پیشرفت تحصیلی و ارتباط آن با هوش به چهار گروه تقسیم می شوند:
1. دانش آموزانی که کمتر از استعداد خود کار می کنند.
2. دانش آموزان پر توقع که هدف هایی بالاتر از قدرت ذهنی خود انتخاب می کنند
3. دانش آموزان با ظرفیت ذهنی بالا که هدف های پایین بر می گزینند
4. دانش آموزانی که در حد ظرفیت ذهنی خود تلاش می کنند
در مورد گروه 4 مشکلی وجود ندارد و هدف اصلی در مشاوره آن است که سه گروه اول را به این گروه نزدیک سازد. بدین منظور وضعیت هر یک از گروههای فوق و خدماتی را که مشاور باید به آنان ارائه کند ، مورد بحث قرار می دهیم.
1- دانش آموزانی که کمتر از استعداد خودکار می کنند.
2- دانش اموزان پرتوقع
3- دانش آموزان کم توقع
4- دانش آموزان نابغه نما
رغبت و استعداد
به طوری که در فصول قبل گفته شد در انتخاب رشته تحصیلی رغبت و استعداد نسبت به یکدیگر سه حالت دارند:
1. استعداد در سطح پایین و رغبت در سطح بالاست.
2. استعداد در سطح بالا و رغبت در سطح پایین تر قرار دارد.
3. رغبت و استعداد هماهنگ است.
حالت اول موردی است که ظرفیت هوشی کم است و مراجع هدف های جاه طلبانه دارد.
حالت دوم عکس این حالت است ؛ مراجع ظرفیتی هوشی بالایی دارد ، ولی به هدفهای کوتاه مدت و سطح پایینی بسنده کرده است.
زمانی که بین رغبت و استعداد ناهماهنگی وجود دارد ، تعیین کننده ، ظرفیت هوشی و استعداد است و کار مشاور تفهیم و شناساندن و پذیرش وضعیت هوشی دانش آموز به خودش و اولیای اوست

 

ارزیابی و حوزه رغبت

 

1- رغبت های ابراز شده
2- رغبت های آزمون شده
3- و بالاخره رغبت های فهرست شده
مشاوره در مورد دانش آموزانی که پیشرفت تحصیلی ندارند
مشاور در مورد دانش آموزانی که پیشرفت تحصیلی ندارند ، باید علت یا علل را بررسی کند. در مورد علل عدم پیشرفت تحصیلی می توان موارد زیر را پیش بینی کرد:
1- ضعف پایه تحصیلی: دانش آموز باهوشی ممکن است در دوره ابتدایی یا راهنمایی تحصیلی درس نخوانده و با نمرات کم یا ارفاق های بیجا قبول قبول شده باشد و در نتیجه درست خواندن یا نوشتن فارسی و یا مفاهیم ریاضی ابتدایی و زبان خارجی را به خوبی فرا نگرفته باشد. اینک که او به مقطع دبیرستان رسیده است به علت ضعف پایه ، در ریاضی و زبان و سایر دروسی که متکی بر پایه است ، مشکل دارد.
در مورد چنین دانش آموزی مشاور باید برای فراگیری دروس پایه از نقطه ای مه ضعف دارد ، برنامه ریزی کند و با کمک خانواده از طریق کلاس های خصوصی یا معلمان واجد شرایط سردخانه ضعف پایه او را جبران کند. فشار آوردن و وادار کردن دانش آموز به زحمات شبانه روزی در سطح بالای تحصیلی بدون توجه به پایه بی فایده است. آماده کردن دانش آموز و اولیای وی برای چنین برنامه ای نیاز به جلسات مشاوره دارد که متولی آن مشاور راهنمایی است.
2- دانش آوزانی که علت عدن پیشرفت تحصیلی آنان پایین بودن بهره هوشی است: در مورد چنین دانش آموزانی اولاً مشاور با اجرای آزمون و سایر فنون مشاوره باید از پایین بودن بهره هوشی آنان مطمئن شود. ثانیا این واقعیت را به پدر و مادر و دانش آموز و معلم تفهیم کند. سپس برنامه های آموزشی دانش آموز را بر اساس میزان ظرفیت هوشی او تنظیم و این برنامه را با معلم و پدر و مادر هماهنگ کند تا آنان توقع پیشرفت او را در حد توان هوشی او تعدیل کنند. قبولاندن هوش پایین به شاگرد و اولیای او احتمالاً چندین جلسه مشاوره را در بر می گیرد که مشاور باید در این مورد اقدام کند و پیگیری لازم را به عمل آورد.
3- دانش آموزانی که به علت کمبود یا نبود انگیزه تحصیلی درس نمی خوانند: دانش آموزانی وجود دارند که از نظر هوشی ظرفیت لازم را دارند و ضعف پایه تحصیلی نیز ندارند، ولی برای درس خواندن موقتا یا همیشه تنبلی می کنند و پدر و مادر ، آنان را با اعمال فشار به درس خواندن وادار می کنند. در مورد این گونه دانش آموزان مشاور باید علت تنبلی را جستجو و برای درس خواندن دانش آموز انگیزه ایجاد کند. تشویق کردن به انحای مختلف ، ایجاد زمینه های موفقیت برای دانش آموز ، او را به هنگام موفقیت تایید کردن ، استفاده از رقابت های سازنده و در مجموع بکار بردن اگیزه های طبیعی و در پاره ای موارد انگیزه های مصنوعی با رعایت میانه روی می تواند کارساز باشد.
لازم به یادآوری است که رشوه دادن به دانش آموز در تعلیم و تربیت ، نظیر پدرانی که در ازای نمره با فرزندانشان قرار داد می بندند و برای آنان جایزه هدف می شود.
زیان های تربیتی و تحصیلی به دنبال دارد و به هیچ وجه نباید مورد عمل مواقع شود باید در نظر داشت که تعلیم و تربیت تعدیل بین افراط و تفریط است.
مشاوره با معلمان:
معلمان و پدران و مادرانی وجود دارند که در تعلیم و تربیت کودکان اصول علمی را رعایت نمی کنند. این گونه معلمان و پدران و مادران به انحنای مختلف برای کودکان مشکلاتی اینجاد می کنند که به مواردی از آنها اشاره می شود.:
- معلمانی که تفاوت های فردی را در نظر نمی گیرند، تمام دانش آموزان را به یک چشم می نگرند و از همه توفیق مساوی دارند و حال آنکه ظرفیت هوشی و استعداد و خصوصیات دانش آموزان متفاوت است.
- معلمانی که تکالیف حجیم ئ تکراری به دانش آموزان می دهند که گاه دیده شده است این گونه دانش آموزان پدر و مادر و خواهر و برادر را برای انجام تکالیف خود به کار گرفته اند.
- درس دادن و درس پس گرفتن بر اساس حافظه بدون توجه به مفاهیم، که در نتیجه شاگرد طوطی وار یاد می گیرد و به سرعت فراموش می کند و جز خستگی حافظه چیزی نصیبش نمی شود.
- خشونت و تنبیهات غیر عادلانه که دیده شده است بچه هایی در اثر تنبیه بدنی ناقص و یا از مدرسه فراری شده اند.
- حالاتی مشابه موارد فوق در پدران و مادران نیز دیده شده است. بعضی از پدران و مادران تنبیه بدنی را برای کودک مفید می دانند و چنین اظهار می دارند که هر چه کودک بیشتر کتک بخورد، بهتر تربیت می شود.
- بعضی از پدران و مادران در مقابل تحصیل فرزندان خود بی تفاوتند و نمی دانند در چه کلاسی درس می خوانند و وظیفه خود را در ثبت نام فرزند در مدرسه تمام شده می دانند و بقیه کار را به عهده مدرسه می گذارند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 24   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخ راهنمایی و مشاوره ایران