فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کار و اشتغال در سیره پیامبر

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کار و اشتغال در سیره پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 اشاره:
((اشتغال)) امروزه در جامعه ما, یکى از مسائل اساسى و موضوعات مورد بحث مى باشد, و هرکس نسبت به فراخور حالش و براساس رشته تخصصى و اندیشه هاى خود, در مورد چگونگى اشتغال جوانان و آداب و شیوه هاى کار, علل و انگیزه هاى بیکارى, انواع مشاغل, اولویت انتخاب شغل ها و... سخن گفته و بحث مى کند.
اشتغال به کارهاى مفید و مورد نیاز جامعه, داراى اثرات و نتائج قابل توجه براى همه افراد جامعه اسلامى است که از جمله آن ها مى توان به فوائد زیر اشاره نمود:
1- زمینه رستگارى
اساسا کار و اشتغال در بینش توحیدى اسلام, یک ارزش محسوب مى شود و تلاش بیشتر در کارهاى دنیوى و اخروى, زمینه سعادت و رستگارى افراد را در دنیا و آخرت فراهم مى نماید و آنان را تا درجه جهادگران در راه خداوند بالا مى برد. رسول اکرم(ص) مى فرماید: ((الکاد على عیاله کالمجاهد فى سبیل الله(1); کسى که براى تإمین معاش خانواده اش تلاش مى کند, همانند مجاهد در راه خداست.))
2. تإمین مخارج زندگى
یک مسلمان با پیش گرفتن کسب حلال, مخارج زندگى خود را تإمین نموده و تا حدودى از فقر اقتصادى, اخلاقى و فرهنگى خود و جامعه مى کاهد.
3. وسیله ارتباط سالم
اشتغال به کار, افراد را در زندگى تحت یک برنامه منظم و منسجم قرار داده و آنان را در روابط اجتماعى و معاشرت با دیگران یارى مى نماید.
4. آرامش روح و وجدان
تمام کسانى که به کارهاى مفید اقتصادى اشتغال دارند و بر اساس احساس وظیفه به شغل مناسب و آبرومندانه خود مى پردازند; علاوه بر این که آرامش روح و روان و وجدان خود را فراهم مى کنند, به نوعى تفریح نیز مى پردازند; هم چنان که افراد سست عنصر و بیکار معمولا به اضطراب و افسردگى و عذاب وجدان دچار هستند.
5. بیدار نمودن روحیه خلاقیت
اشتغال به کسب هاى مورد علاقه, روحیه ابتکار و خلاقیت را در افراد زنده کرده و استعدادهاى درونى آنان را شکوفا نموده و انسان را متوجه نیروهاى نهفته در اندرون خود مى سازد. و به این ترتیب, مفید و موثر بودن خود را باور نموده و اعتماد به نفس در او تقویت مى شود. چنین فردى با روحیه سرشار از عشق به کار, از زندگى خود لذت برده و براى رسیدن به اهداف عالى تلاش مى کند.
6. تثبیت موقعیت اجتماعى
اشتغال به کار مفید و مورد نیاز جامعه, راه رسیدن به موقعیت اجتماعى یک فرد مسلمان مى باشد و شغل او هر قدر از نیازهاى جامعه بکاهد و موجب تقویت و استقلال و آزادى و عزت مسلمانان گردد, همان مقدار موقعیت اجتماعى صاحب شغل در میان افراد جامعه اسلامى, بیشتر و بالاتر خواهد بود.
خداوند مى فرماید: (و ان لیس للانسان الا ما سعى)(2); و این که براى انسان بهره اى جز سعى و تلاش او نیست.
7. جلوگیرى از مفاسد
بیکارى افراد, موجب ضررهاى جبران ناپذیر و داراى مفاسد بى شمار براى اجتماع مسلمانان است; به این معنا که یک فرد با انتخاب یکى از مشاغل مورد نیاز جامعه و اشتغال به آن, بارى از دوش مردم و مسئولین برمى دارد و در مقابل, فرد بیکار نه تنها مشکلى را در جامعه حل نمى کند بلکه خود, مشکل آفرین و سربار جامعه اسلامى نیز مى شود و علاوه بر این که نیرویى هدر رفته, نیروهاى دیگرى را به خود مشغول خواهد کرد.
با توجه به نکات فوق در این نوشتار, اشتغال و موضوعات مربوط به آن در سیره و سخن حضرت رسول اکرم(ص), مورد بحث قرار گرفته است.
اهمیت کار
در سیره پیامبر اکرم(ص) فعالیت هاى اقتصادى افراد, ارزش بالایى دارد. آن حضرت کارگران و تولیدکنندگان در عرصه اقتصادى را چنان تشویق مى کند که در طول تاریخ جوامع بشرى, هیچ فرقه و مذهبى چنین جایگاهى براى اساسى ترین رکن جامعه, یعنى تإمین کنندگان حیاتى ترین کالاى اقتصادى, قائل نشده اند.
انس بن مالک مى گوید: هنگامى که پیامبر(ص) ازجنگ تبوک برمى گشت, سعد انصارى ـ یکى از کارگران مدینه ـ به استقبال آن حضرت آمد. هنگامى که رسول الله(ص) با او دست داد, لمس دست هاى زبر و خشن مرد انصارى, حضرت خاتم الانبیإ(ص) را تحت تإثیر قرار داد. براى همین, از او پرسید: چرا دست هاى تو این چنین کوفته و خشن مى باشد؟ آیا ناراحتى خاصى به دستان تو رسیده است؟
عرضه داشت: یا رسول الله! این خشونت و زبرى دستان من, بر اثر کار با بیل و طناب است که به وسیله ى آن ها زحمت مى کشم و مخارج خود و خانواده ام را تإمین مى نمایم.
((فقبل یده رسول الله(ص) و قال: هذه ید لا تمسها النار; پیامبراکرم(ص) دست او را بوسیده و فرمود: این دستى است که آتش (جهنم) آن را لمس نخواهد کرد.))(3)
نکوهش افراد سست عنصر
رسول اکرم(ص) گاهى با جوانان سالم و نیرومندى مواجه مى شد. بازوهاى ستبر و اندام مناسب آنان, موجب شگفتى پیامبر(ص) مى گشت. آن حضرت با آنان احوال پرسى نموده و از وضعیت زندگى و شغلشان سوال مى نمود, اگر در جواب گفته مى شد که: وى فردى بیکار است و هیچ گونه شغلى ندارد; آن بزرگوار ناراحت مى شد و مى فرمود: ((سقط من عینى; از چشمم افتاد.)) (فرد بیکار در نظر من ارزشى ندارد.) اطرافیان مى پرسیدند: یا رسول الله! چرا این افراد را دوست نمى دارید؟ پیامبر(ص) مى فرمود: براى این که اگر مومن شغلى نداشته باشد که با آن امرار معاش کند, براى امرار معاش, از دین خود خرج خواهد نمود.(4)
آن حضرت در گفتارى حکیمانه, افراد تنبل و بى حال را که تن به کار نمى دهند و مى کوشند که از دست رنج دیگران بهره مند شوند, مورد نکوهش و سرزنش شدید قرار داده, مى فرماید: ((ملعون ملعون من القى کله على الناس, ملعون ملعون من ضیع من یعول; از رحمت خدا دور است, از رحمت خدا دور است کسى که بار زندگى خود را به گردن مردم بیندازد. ملعون است, ملعون است کسى که اعضاى خانواده اش را (در اثر ندادن نفقه) تباه کند.))(5)
البته سیره و سخن پیامبراکرم(ص) در مورد افراد بیکار ـ که با بهانه هاى واهى فرصت هاى شغلى را از دست مى دهند ـ حاوى نکته مهمى است و آن, این که بیکارى ریشه بسیارى از مشکلات و گرفتارىها در زندگى یک جوان فعال و پر انرژى است. زیرا اگر یک فرد مسلمان مخارج زندگى خود را با فعالیت هاى اقتصادى سالم و اشتغال به یک کسب پاکیزه و حلال, تإمین نکند به ناچار براى تإمین زندگى اش ارزش هاى دینى را زیر پا گذاشته و به راه هاى فریبنده که به ظاهر سود سرسام آورى هم دارند, کشیده خواهد شد. و این, مصداقى از همان امرار معاش از راه دین و ایمان است که در کلام پیامبر(ص) بود.
گذشته از این, بیکارى یک فرد نه تنها موجب از میان رفتن استعدادهاى درونى وى مى شود و او را به فردى تن پرور و بى خاصیت مبدل مى سازد, بلکه به عنوان یک معضل و بیمارى اجتماعى, یک جوان مسلمان و پاک و سالم را, دچار انواع مفاسد اخلاقى و اجتماعى و بیمارىهاى روحى خواهد ساخت.
در حقیقت یک عضو فعال و پر انرژى که از سرمایه ها و ذخایر خدادادى جامعه اسلامى است و باید به عنوان سرباز جامعه عمل کند, سربار جامعه خواهد شد; به همین دلیل پیامبر(ص) بیکارى را براى یک جوان خطرناک مى داند.

نقش انگیزه هاى مقدس در اشتغال
از منظر حضرت محمد(ص) تمام فعالیت هاى یک مسلمان مى تواند نوعى ارتباط با آفریدگار جهان محسوب شده و علاوه بر ارزش اقتصادى و دنیوى, از پاداش هاى معنوى نیز درجهان آخرت برخوردار مى باشد.
آرى کار براى خدا, نقش مهمى در شکل دادن به رفتار اقتصادى انسان دارد. به علاوه این انگیزه مى تواند قواى جسمى و روحى وى را در فعالیت هاى اقتصادى چند برابر نماید; به خاطر هدف والاى وى, کار او نیز مقدس خواهد شد. رسول اکرم(ص) بر این باور بود که: ((العباده سبعون جزءا افضلها طلب الحلال(6); عبادت خداوند هفتاد جزء است و بهترین آن ها طلب روزى حلال است.))
آن حضرت اشتغال به کارهاى حلال را مانند سایر عبادات, بر زن و مرد مسلمان ضرورى دانسته و مى فرماید: ((طلب الحلال فریضه على کل مسلم و مسلمه(7); به سراغ درآمد حلال رفتن, بر هر مرد و زن مسلمان لازم است.))
بنابراین, انگیزه هاى مقدس مى تواند همه کارها و فعالیت هاى اقتصادى یک مسلمان را ـ اعم از کارهاى تجارى, کشاورزى, صنعتى و خدماتى ـ فرا گرفته و آن ها را در شمار عبادات قرار دهد.
در روایتى آمده است که: روزى رسول خدا(ص) با جمعى از اصحاب در محلى حضور داشتند. در آن میان, چشمان آنان به جوانى نیرومند و زیبا اندام افتاد که در اول صبح به کار اشتغال داشت. یاران پیامبر(ص) گفتند: یا رسول الله! اگر این جوان نیرومند, نیرو و انرژى خود را در راه خدا مصرف مى کرد, چقدر شایسته مدح و تمجید بود! حضرت فرمود: این سخن را نگویید! اگر این جوان براى تإمین معاش مى کوشد و انگیزه او بى نیازى از دیگران است, او در راه خدا قدم برداشته, و اگر هدف او پذیرایى از پدر و مادر ناتوان خود باشد, باز هم در راه خدا کار مى کند و اگر مقصود او سر و سامان دادن به خانواده و فرزندانش باشد, او به راه خدا رفته و انگیزه مقدسى دارد.(8)
در سیره پیامبراکرم(ص), هدف از رفتارهاى اقتصادى جلب رضایت خداوند است. و رضایت پروردگار, انگیزه مقدس و هدف والایى است که یک انسان مسلمان را در سخت ترین شرایط به فعالیت هاى اقتصادى وادار مى کند. و او حاصل زحمات خود را در راه رضاى الهى خرج مى کند.
اما از نظر متفکران مادى و اقتصاددانان غربى, هدف نهایى از کار, دست یابى به لذت هاى فردى است. و در آن صورت, انگیزه کار, دست یابى به حداکثر سود و درآمد است و تمام صفات اخلاقى و انسانى تحت الشعاع سود جویى هاى مادى قرار گرفته و به تدریج انسان از ماهیت خود خارج شده و در عرصه هاى زندگى فقط به سودهاى سرشار مادى مى اندیشد; گرچه در این راه, حقوق دیگران تضییع شده واخلاق و انسانیت از میان برود.
روش هاى ترویج اشتغال
حضرت رسول اکرم(ص) براى ایجاد انگیزه تولید و کسب درآمد در وجود مسلمانان, از روش هاى مختلفى بهره مى گرفت که به برخى از آنان اشاره مى شود:
الف) زمینه سازى براى رشد استعدادها
آن حضرت با استفاده از فرصت هاى مناسب براى شکوفایى نیروهاى درونى و استعدادهاى نهفته افراد, زمینه سازى مى نمود و از این طریق, در آنان انگیزه تولید و کسب درآمد را تقویت مى کرد. روایت زیر, نشانگر این روش رسول گرامى مى باشد:
مردى از اصحاب در تنگناى زندگى قرار گرفت. وى که داراى شغل مناسبى نبود و بسیارى اوقات از بیکارى رنج مى برد, خانه نشین شد. روزى همسرش به وى گفت: اى کاش به محضر پیامبر(ص) مى رفتى و از او درخواست کمک مى نمودى! مرد با پیشنهاد همسرش به حضور رسول الله(ص) رفت. هنگامى که چشم حضرت به او افتاد, فرمود: ((من سإلنا اعطیناه و من استغنى اغناه الله; هرکس از ما کمک بخواهد, ما به او یارى مى کنیم ولى اگر بى نیازى بورزد و دست حاجت پیش مخلوقى دراز نکند, خداوند او را بى نیاز مى کند.))
او پیش خود فکر کرد که مقصود پیامبر, من هستم و بدون این که سخنى بگوید, به خانه برگشت و ماجرا را براى همسرش بازگو کرد. زن گفت: رسول خدا(ص) هم بشر است. (و از حال تو خبر ندارد.) او را به وضع زندگى نکبت بار و پر مشقت خود آگاه کن.
مرد ناچار براى بار دوم به حضور پیامبر(ص) رفت اما قبل از این که حرفى بزند, پیامبر(ص) همان سخن قبلى را تکرار کرده و فرمود: ((من سإلنا اعطیناه و من استغنى اغناه الله.)) بازهم بدون اظهار حاجت, به خانه برگشت ولى چون خود را همچنان در چنگال فقر و بیکارى, ضعیف و ناتوان مى دید, براى سومین بار با همان نیت به مجلس رسول اکرم(ص) رفت. باز هم لب هاى رسول الله(ص) به حرکت در آمد و با همان آهنگ ـ که به دل, قوت و به روح, اطمینان مى بخشیدـ همان جمله را تکرار کرد. این بار اطمینان بیشترى در قلب خود احساس نمود; حس کرد که کلید مشکل خویش را در همین جمله یافته است. وقتى که خارج شد, با قدم هاى مطمئن ترى راه مى رفت. با خود فکر مى کرد که دیگر به دنبال کمک خواستن از بندگان نخواهم رفت. به خدا تکیه مى کنم و از نیرو و استعدادى که در وجودم به ودیعت نهاده شده است, بهره مى گیرم و از او مى خواهم که مرا در کارهایم موفق گردانیده و از دیگران بى نیاز سازد. با این نیت, تیشه اى عاریه گرفت و به جانب صحرا رفت. آن روز مقدارى هیزم جمع کرد و فروخت و لذت حاصل دست رنج خویش را چشید. روزهاى دیگر به این کار ادامه داد تا به تدریج توانست از حاصل درآمد خویش, ابزار کار را فراهم نماید. بازهم به کار خود ادامه داد تا صاحب سرمایه و شتر و غلامانى شد. وى در اثر تلاش و کوشش شبانه روزى, یکى از افراد ثروتمند گردید. روزى به محضر پیامبر(ص) آمده و وضعیت خود را به آن حضرت گزارش داد که چگونه در آن روز فلاکت بار به محضر حضرت آمده و چگونه سخن پیامبر(ص) وى را به تحرک و کار واداشت. پیامبر(ص) فرمود: من که به تو گفتم; هرکس از ما کمکى بخواهد, ما به او کمک مى کنیم ولى اگر بى نیازى بورزد, خدایش او را کمک خواهد نمود.(9)
ب) روش هاى رفتارى
گرچه رهنمودهاى گفتارى, در تربیت افراد تإثیر دارد اما اقدامات عملى, به مراتب بیشتر از شیوه هاى گفتارى موثر است. براى همین پیامبراکرم(ص) نه تنها با راهنمایى ها و زمینه سازىهاى خود موجب هدایت افراد به سوى میدان هاى کارى شد بلکه خود عملا وارد صحنه شده و همدوش با دیگران کار مى کرد.
رفتار رسول اکرم(ص) را مى توان تبلور اصول و ارزش هاى اسلامى قلمداد نمود. آن حضرت همچنان که در صحنه ى سیاست, حکومت, اخلاق, معارف, علوم و حکمت, خطابه و سایر صفات والاى انسانى اسوه تمام عیار مسلمانان به شمار مىآید, رفتار اقتصادى آن حضرت نیز مى تواند شیوه اى موفق و کارآمد براى چگونه زیستن باشد.
نمونه هایى از سیره عملى حضرت رسول(ص):
خانه سازى
امام صادق(ع) به فردى که در اثر جهل و غرور, تن به کار نمى داد و خود را نیازمند دیگران نموده بود, فرمود: برو کار کن! و در بالاى سرت بار حمل کن. (و هرچه مى توانى تلاش کن.) و از مردم بى نیاز باش.
سپس به وى فرمود: همانا رسول خدا(ص) سنگ ها را به دوش خود حمل مى کرد و دیوار خانه اش را مى ساخت.(10)
باغدارى
على(ع) روزى به سلمان فرمود: اى[ ابا] عبدالله! باغى را که پیامبر(ص) با دستان خویش آن را ساخته و درخت هایش را کاشته است, براى فروش به مشتریان عرضه کن. سلمان باغ پیامبر(ص) را به معرض فروش گذاشت و به دوازده هزار درهم فروخت.(11)
دامدارى
روزى حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: ما بعث الله نبیا الا راعى غنم; تمام پیامبران الهى پیش از آن که به مقام نبوت برسند, مدتى چوپانى کرده اند. قالوا: و انت یا رسول الله؟; از پیامبر سوال شد: آیا شما نیز چوپانى کرده اید؟ قال: و انا رعیتها لاهل مکه بالقراریط; فرمود: بله, من مدتى گوسفندان اهل مکه را در سرزمین ((قراریط)) به چراگاه برده ام.))(12)
بازرگانى
پیامبر(ص) قبل از ازدواج, با خدیجه یک قرارداد تجارتى بسته بود. طبق آن قرار داد مضاربه اى, پیامبر(ص) متعهد شده بود که با سرمایه خدیجه به یک سفر تجارتى برود و در مقابل, آن حضرت در منافع کالاهاى بازرگانى خدیجه شریک باشد. بعد از توافق طرفین, خدیجه شترى راهوار و مقدارى کالاهاى ارزشمند در اختیار حضرت محمد(ص) نهاد و به دو غلام خود سفارش کرد که در این سفر تجارتى به همراه آن حضرت باشند و دستوراتش را اطاعت نمایند. این سفر تجارتى پیامبر(ص) به شام, تا حدودى وضعیت اقتصادى و مالى آن جناب را سر و سامان داد. بعد از پایان سفر, کاردانى و شایستگى این جوان قرشى مورد تقدیر و ستایش خدیجه ـ ثروتمندترین و سرشناس ترین زن مکه ـ قرار گرفت و بدین منظور, مبلغى را علاوه بر قرار داد, به او پرداخت. اما نبى اکرم(ص) فقط مبلغ معین در قرارداد را دریافت کرده و از اخذ وجوه اضافى خوددارى نمود. سپس وجوه حاصله از تجارت شام را به خانه ابوطالب(ع) برد و همه را در اختیار عموى گرامى اش گذاشت تا این که مقدارى وضع زندگى حضرت ابوطالب(ع) سر و سامان یابد.(13)
امام صادق(ع) در مورد کارهاى تجارتى پیامبر(ع) سخنان ارزنده اى دارد. اسباط بن سالم مى گوید:
روزى به حضور امام صادق(ع) شرفیاب شدم, آن حضرت پرسید: عمربن مسلم چه مى کند؟ گفتم: حالش خوب است اما دیگر تجارت, نمى کند. امام صادق(ع) فرمود: ترک تجارت, کار شیطانى است. ـ این جمله را سه بار تکرار کردـ آنگاه امام ادامه داد: رسول خدا(ص) با کاروانى که از شام مىآمد معامله مى کرد و با بخشى از درآمد آن معامله قرض هاى خود را ادا نموده و بخشى دیگر را در میان نیازمندان فامیل تقسیم مى نمود. خداوند در مورد تاجران خداجو و باتقوا مى فرماید: (رجا ل لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکرالله);(14) مردانى که تجارت و داد و ستد, آنان را از یاد خدا غافل نمى کند. ))((15))
همکارى در فعالیت هاى اجتماعى
1. ساختن مسجد
هنگامى که مسجد قبا ـ اولین مسجد در تاریخ اسلام ـ ساخته مى شد, حضرت خاتم الانبیإ(ص) همدوش سایر مسلمانان کار مى کرد. آن حضرت سنگ هاى کوچک و بزرگ را برمى داشت و آن ها را بغل مى نمود و حمل مى کرد. به طورى که سفیدى گرد و خاک سنگ ها کاملا در بدن آن حضرت نمایان بوده و حکایت از سخت کوشى آن حضرت داشت. گاهى مردى از اصحاب به نزدش مىآمد و التماس مى کرد که: یا رسول الله! پدر و مادرم فداى تو باد! اجازه بده سنگ و خاک را من ببرم و به جاى شما کار کنم. رسول خدا(ص) مى فرمود: نه, تو هم سنگ دیگرى بردار. بالاخره آن حضرت در اثر کوشش هاى شبانه روزى, ساختمان مسجد قبا را به پایان برد.(16)
همچنین در تإسیس ساختمان مسجد النبى(ص) آن حضرت علاوه بر راهنمایى مسلمانان در طرح ریزى بناى مسجد, خود نیز در کنار آنان کار مى کرد و آن چنان از جان و دل کارهاى ساختمانى را انجام مى داد که مسلمانان تحت تإثیر قرار مى گرفتند. اسید بن حضیر یکى از آنان بود که جلو آمده و گفت: یا رسول الله! اجازه بفرمایید تا من به جاى شما سنگ هاى سنگین را حمل کنم. فرمود: نه, تو یکى دیگر ببر.
یکى از مسلمانان نیز این شعر را قرائت مى کرد:
لئن قعدنا والنبى یعمل
فذاک منا العمل المضلل(17)
اگر ما بنشینیم در حالى که پیامبر کار مى کند, رفتار بسیار زشت و ناپسند انجام داده ایم!
2 . راهسازى
امام صادق(ع) به نقل از پدر بزرگوارش حضرت باقر(ع) فرمود: پیامبر اکرم(ص) یکى از راه هاى عمومى را ـ که آب خراب کرده بودـ با چیدن سنگ تعمیر نمود. به خدا سوگند! انسان ها و چهار پایان تا این لحظه از آن استفاده مى کنند.(18)
3 . انجام کارهاى منزل
رسول خدا(ص) علاوه بر اداره حکومت اسلامى و حل و فصل مشکلات مسلمانان, به کارهاى منزل نیز رسیدگى مى کرد.
امام صادق(ع) فرمود: ((کان رسول الله(ص) یحلب عنز اهله(19); رسول خدا(ص) پیوسته بز خانواده اش مى دوشید.))
ج) ره توشه هاى پیشه وران
حضرت خاتم الانبیإ(ص) با این که مسلمانان را به اشتغال در کارهاى تولیدى, خدماتى, کشاورزى و سایر مشاغل توصیه مى کرد ولى به لحاظ موقعیت جغرافیایى و با توجه به آب و هواى مناطق مختلف, به برخى از شغل ها اهمیت خاصى قائل بود. در این جا به نقل چند مورد از گفتارهاى آن حضرت مى پردازیم:
1. ((تسعه اعشار الرزق فى التجاره والجزء الباقى فى السابیإ ـ یعنى الغنم ـ ;(20) نه دهم در آمد در داد و ستد و باقى مانده آن در دامپرورى (و کارهاى تولیدى) است.))
2. (( من غرس شجره فاینعت, غرس الله بها شجرا فى الجنه;(21) هر مسلمانى که نهال درختى بنشاند و آن درخت (بر اثر کوشش هاى باغبان) به ثمر بنشیند, خداوند متعال در مقابل آن درخت, درختى در بهشت قرار مى دهد.))
3. در سیره اقتصادى پیامبر اکرم(ص) باغدارى, زراعت و کشاورزى آن چنان از اهمیت برخوردار است که آن حضرت در مورد تضییع حقوق آنان, به دولت مردان اسلامى هشدار داده و ضمن دستورالعملى, دهقانان را به زمامداران اسلامى کاملا سفارش نموده و به على(ع) فرمود:
یا على! مبادا در حکومت تو به دهقانان و کشاورزان ستم شود.(22)
پى نوشت ها
1. نجم / 39.
2. فقه الرضا, ص 208.
3. اسدالغابه, ابن اثیر,ج 2, ص ;169 الاصابه, ابن حجر, ج 3, ص 72 و النهایه, ج 4, ص 202.
4. بحارالانوار, ج 100, ص 10 و مستدرک الوسائل, ج 13, ص 11.
5. تحف العقول, ص 37 و الکافى, ج 4, ص 12, (باب کفایه العیال و التوسع علیهم).
6. بحارالانوار, ج 100, ص 209.
7. همان.
8. المحجه البیضإ, ج 3, ص 140.
9. اصول کافى, باب القناعه, حدیث 7 و داستان راستان, ص 28 و 29.
10. وسایل الشیعه, ج 17, ص 38.
11. حلیه الابرار, ج 1, ص 331.
12. میزان الاعتدال, ج 3, ص 293.
13. بحارالانوار, ج 16, ص 22 به بعد.
14. نور / 37.
15. وسائل الشیعه, ج 17, ص 14 و 15.
16. معجم الکبیر, طبرانى, ج 24, ص 318.
17. مناقب آل ابى طالب, ج 1, ص 161 و فتح البارى, ج 7, ص 193.
18. حلیه الابرار, ج 1, ص 329.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   17 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کار و اشتغال در سیره پیامبر

دانلود مقاله ایران در عصر عباسیان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله ایران در عصر عباسیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

1. وضعیت ایران پس از روی کار آمدن خاندان عباسی
2. نقش ایرانیان در وزارت
3. برآمدن خاندانهای حکومتگر ایرانی
4. بررسی نهاد خلافت و تغییراتی که در عصر عباسیان پیدا کرد به عنوان یک مرکز مشروعیت دهنده با تکیه بر اندیشه ایرانشهری.
شعارهایی که عباسیان را به قدرت رسانید توانست یک چند گروههای مخالف آنان را نظیر علویان، خوارج و قبایل عرب مخالف خلافت بنی امیه که باهم مرتب درگیری داشتند را به خود جلب کند و آنان را بر علیه دشمن مشترکشان یعنی امویان متحد کند. نزاعهای داخلی و درگیریهایی که پس از به خلافت رسیدن عباسیان میان آنان و گروههای رقیبشان رخ داد، نشان از آن داشت که عباسیان تنها نبودند که توانستند این انقلاب را به ثمر برسانند بلکه مشارکت گسترده گروههای مختلف که تحت عنوان شعار کلی مبنی بر بازگشت به سنتهای پیش از امویان که آنان را به دور هم جمع کرده بود توانست خلافت امویان را از بین ببرد. خطبه ای را که ابوالعباس سفاح در روز نخست خلافت ادا کرد و عمش آن را ادامه داد حاکی از آن بود که نخست عباسیان مدعی بودند که شناختن حق آنها به خلافت الزامی است و آنان به تفضیل اصلی خلافت را بدست گرفته اند با موافقت خلق همچنین برای گروههای رقیب خود نیز این مسئله را مسجل کردند که امر خلافت از آغاز به آنها راست شده و آنان نباید در این مهم با عباسیان درگیر شوند.
اکنون زمان آن فرارسیده بود تا شعارهایی که در هاله ای از ابهام پیچیده شده بود و عباسیان به کمک آن توانستند سایر گروههای مخالف خلافت امویان از جمله علویان را با خود متحد کنند صورت مشخص تر و دقیقتری به خود بگیرد. این مشخص بود که از آغاز عباسیان خلافت را تنها و بی رقیب می خواستند اما گروههای مختلفی که در سقوط امویان و همراهی عباسیان نقش داشتند حال هر کدام به تنهایی مدعی تخت خلافت بودند. مهمترین این گروهها علویان بودند که عباسیان با شعارهای آنان توانستند حامیان آنان را در حمایت از خود بسیج کنند اما حال که عباسیان خلافت را تصاحب کردند علویان ، آنان را غاصب
می دانستند و خلافت آنان را فاقد مشروعیت لازم می دانستند به همین جهت عباسیان برای آنکه حقانیت خود را در امر خلافت نسبت به علویان برجسته نشان دهند شعارشان را که تا آن زمان انتقال خلافت از طریق وجاهت و سفارش از ابوهاشم به جدشان محمد بن علی صورت گرفته بود ، تغییر دادند و در عوض مدعی شدند که امامت از زمان وفات پیغمبر بدون فترت به آنها تعلق داشت و در تقویت دعوی عباسیان و رد ادعای برخی اعقاب علی که امامت را حق خود می دانستند نسبی خاصی پیش کشانده شد. عباسیان می گفتند که از پشت جدشان عباس بودن ، اهمیتی بیشتر از نسل فاطمه دختر کوچک پیامبر و زوجه علی دارد. از آن جهت که فاطمه زن بود و ابوطالب پدر علی و عم پیامبر که هرگز آشکارا قبول اسلام نکرده بود در صورتی که عباس عم پیغمبر اسلام پذیرفته بود. بهمین جهت عباسیان در امر خلافت خود را محق تر از علویان نشان دادند اما در آن سو علویان ضمن رد کردن ادعای عباسیان در امر خلافت دست به قیامهایی گسترده بر علیه عباسیان زدند و بدین ترتیب مخالفت خود با آنان را عملا نشان دادند. قیام محمد و ابراهیم ملقب به النفس الزکیه در منطقه حجاز و تعرض سخت منصور خلیفه عباسی به آنان یادآور خاطره قیام زید و پسرش یحیی بر علیه امویان بود در نظر علویان همچنین بعدها قیام حسین بن علی بن حسن و یارانش در زمان هادی که به شهدای فتح مشهور شدند، حکایت از آن داشت که علویان هزگز ادعای عباسیان را در امر خلافت به رسمیت نشناختند و آنان را بسان امویان غاصب تلقی
می کردند. اما خطر دیگری که خلافت نو پای عباسیان را از هر سو تهدید می کرد ابومسلم خراسانی بود. عباسیان اگرچه با شعار « الرّضا من آل محمد » توانستند ناراضیان را در پشت سر خود جمع کنند اما کسی که در نهایت بیرق خلافت را در دستان آنان نهاد ، ابومسلم بود به همین جهت عباسیان سخت ( در روزهای نخست خلافت خود) به ابومسلم و سپاهیانش محتاج بودند. ابوالعباس سفاح خلیفه نخست عباسی فرصت آن را نیافت تا کار ابومسلم را یکسره کند و این مهم ، به عمش ابوجعفرالمنصور که پس از وی به خلافت رسید، سپرده شد. منصور نخست به وسیله ابومسلم دیگر مدعیان خلافت و کسانی راکه
می توانستند حیات نوپای خلافت عباسی را بخطر اندازند را از میان برد. کسانی چون معبد الله بن علی عموی منصور یا بهافرید و یا لشگری از چینیان را که مرزهای شرقی جهان اسلام را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند و یا قیامی که به طرفداری از علویان در بخارا به پا شده بود.
در نهایت پس از آنکه منصور خلیفه عباسی توانست بوسیله ابومسلم آرامش و امنیت خلافت عباسی را تضمین کند اقدام به حذف او کرد. البته از میان بردن ابومسلم چندان به آسانی صورت نگرفت چرا که اهمیت ابومسلم به عنوان حلقه اتصال زنده میان حکومت مرکزی ای که در شرف پیدایی بود و ولایتی که قدرت مرکزی نفرات نظامی و پر شورترین طرفدارانش را از آنجا گرد آورده بود، هنگامی آشکار گردید که خراسان بدنبال قتل وی دستخوش شورشهای پی در پی شد. نخستین این شورشها، خروج سنباد بود که قیام وی هفتاد روز بطول انجامید. همچنین جنبش سنباد به تشکیل یک سازمان مخفی به نام بومسلیمه منجر شد که سالها به پرورش احساسات ضد عباسیان می پرداخت.
خروج استاذسیس و المقنع در نواحی کش و نسف پس از سنباد سخت از حمایت محلی برخوردار بود همچنین بعدها خروج اسحق ترک که همگی نشان از محبوبیت بالایی بود که ابومسلم در میان ایرانیان داشت. بهر ترتیب عباسیان توانستند از میان این انقلابها و بحرانهایی که در دهه های نخستین خلافت آنان را فراگرفته بود، جان به در برند و پایه های خلافت خود را پس از آن محکم کنند، اما آنچه که در این میان مهم بود میراثی بود که عباسیان در جهت تثبیت و استقرار خلافت خویش از اسلاف خود به ارث بردند. این میراث که ارزش آن به مراتب بالاتر از بهایی بود که عباسیان در جهت تثبیت خلافت خویش پرداختند، توانست حیات خلافت خاندان عباسی را برای قرنهای پس از آن تضمین کند. نیک می دانیم معاویه نخستین کسی بود که پس از تثبیت خلافت سفیانیان تمام سعی خود را به کار برد تا یزید پسرش را ولیعهد خود قرار دهد.برغم مخالفتهای پراکنده ای که توسط کسانی چون حسین بن علی ، عبدالله بن عمر و ... صورت گرفت ، یزید بن معاویه خلیفه شد و این نخستین بدعتی بود که پس از وفات پیغمبر در امر خلافت صورت گرفت و در حقیقت عمل وی مستلزم الغای نظام انتخابی شد که پیش از آن برقرار بود و به جای آن نظام جانشینی میراثی برقرار شد. همه خلفایی که پس از معاویه بر سر کار آمدند از بدعت وی پیروی کردند و همین مهم به عنوان میراثی اصیل از امویان به عباسیان رسید که باعث شد بتوانند پنج قرن قدرت را در دست داشته باشند. البته گفتنی است که امویان به ابتکار خود این عمل را انجام ندادند بلکه در برخورد با تمدنهایی چون ایران و بیزانس آنان نیز با شیوه وراثتی سلطنت آشنا شدند و بعدها مستقیما آن را به کار گرفتند.
همچنین در آن هنگام که حضرت محمد به عنوان فرستاده خدا کلام او را به مردمان ابلاغ می کرد یک نظام خداسالاری استقرار یافت و آن حضرت در واقع همچون نایب خدا بر روی زمین قرار داشت. پس از رحلت پیغمبر گونه ای از خداسالاری دوم روی کار آمد چه خلفای راشدین خود را ناگزیر از آن
می دانستند که دستورهای قرآن را ملاک اعمال خود قرار دهند و در کارهای خود پا به جای پای پیغمبر نهند. از بیم اشتباه هرجا که در گرفتن تصمیم دچار شک می شدند از هرکس که سخنان پیغمبر را شنیده و با او نزدیکتر زیسته بود می پرسیدند تا چنان نباشد که عملشان مخالف عمل پیغمبر نشود اگر می خواستند به ابتکار خود عمل کنند عامه مسلمانان هرچه زودتر وظایف ایشان را گوشزد می کردند. هنگامیکه پس از مرگ علی و بسیاری از اصحاب دیگر آن دسته از مردم از بین رفتند که می توانستند بخاطر نزدیکی خود با پیغمبر به اعمال خلفا اعتراض می کردند دیگر خلیفه مانعی برای انجام دادن خود می خواسته در برابر نداشت. (ح) بهمین جهت امویان با به کار بردن واژه خلیفه اللهی به جای فره ایزدی یا حق اصلی سلطنت ایرانیان برای خود مشروعیتی فوق مردمی قائل شدند عباسیان نیز که پس از امویان بر سر کار آمدند از همین روش برای خلافت کردنن سود جستند و مستقیما مشروعیت خلافت خود را بعدها از جانب خداوند دانستند. به کار بردن وازه خلیفه اللهی در زمان عباسیان آن هنگام که سستی و فتور راه یافته در ارکان و عناصر قدرتشان باعث پیدایش قدرتهای سیاسی مستقل و نیمه مستقل یا خاندانهای خود مختار شد تمهیدی شد تا عباسیان با کار برد این واژه در برتری خود نسبت به گروههای رقیب به عنوان یک مرکز مشروعیت دهند عمل کنند. همچنین خلفا در رقابت با علمایی که دعوی آشنایی با دین خداوند و احکام حلال و حرام را داشتند باید بر مذهب اصلی خود تاکید می ورزیدند تا جا را در کشاکشهای منزلت جویی به موضعی فروتر در غلتیدند.
از دیگر مواردی که امویان برای اخلاف خود باقی گذاشتند نظام دیوانسالاری بود که بعدها عباسیان برای اداره قلمرو پهناور خویش آن را بسط و گسترش دادند. نظام دیوان سالاریکه امویان بنا نهادند چندان گسترده نبود اما توان یاری رساندن به آنان را جهت اداره قلمرو خویش داشت عباسیان با به کارگیری عناصر غیر عرب در ساختار امپراتوری خویش بوروکراسی گسترده ای را ایجاد کردند که به آنان امکان
می داد تا با آرامش و امنیت بیشتری به اداره سرزمین پهناور خویش بپردازند. کاری که امویان غافل شدند یا حداقل مجال آن را نیافتند تا به بسط و گسترش آن دست بزنند در ارکان مختلف حکومت نو پای عباسیان بود. در نتیجه استیلای عباسیان که تحت حمایت خراسانیان برقرار گردید اوضاع ایران نیز رنگ تازه ای بخود گرفت و این بدان علت بود که ایرانیت در پیروزی این سلسه جدید و در پیگیری نظم
تازه ایی که جانشین سازمان عربی اموی شده بود سهم قاطعی داشت.
با چنین اوضاع و احوالی دیگر جای هیچگونه تردیدی نبود که از این پس باید ایرانیان به عنوان شرکای متساوی الحقوق دولت جدید شناخته شوند. حضور ایرانیان در صحنه های مختلف خلافت عباسیان این نکته را به آنان خاطر نشان ساخت که به تنهایی و بدون حضور ایرانیان قادر نخواهند بود که خلافت خویش را تثبیت و آن را به سرزمین پهناور اسلامی ادامه دهند. انتقال مرکز ثقل خلافت به سوی شرق پس از انقلاب عباسی فزونی وزیران، ندیمان، دبیران و کارشناسان مالی ایرانی در اوائل حکومت عباسیان و فراوانی نویسندگان، شاعران و نوازندگان ایرانی در زندگی فرهنگی روزمره قابل انکار نیست. نخستین تاثیر حضور ایرانیان در خلافت عباسیان پیاده کردن آیین و راه و روشی بود که در ایران عصر ساسانی در زمینه مللداری و طرز اداره سرزمین وجود داشت بوسیله ترجمه هایی از آثار آن دوره بدست برخی از اندیشمندان ایرانی. نفوذ آثار تمدنی ساسانیای در زمینه های حکومت و اداره امور که در حوالی پایان دوره اموی آشکار شده بود بواسطه انتقال این آثار در ترجمه آنها به زبان عربی قوی تر گشت و اندیشه هزاره ای امپراتوری جهانی در میان مسلمانان پدیدار شد.
بعلاوه بسیاری از ادبیات حکیمانه ایران میانه که بر پایه مجموعه های مواعظ و یا اندرزهای اخلاقی استوار بود جذب ادبیات اسلامی شد. در رساله سیاسی « عهد اردشیر» و « نامه تند» با ترجمه عربی ابن مقفع در دنیای اسلامی شناخته شد. همچنین با ترجمه خداینامه، عباسیان بیش از پیش با فنون کشور داری در ایرانن باستان آشنا شدند و آن را مستقیم در خلافت خویش به کار گرفتند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ایران در عصر عباسیان

دانلود مقاله مدیریت بحران

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مدیریت بحران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مدیریت بحران

 

 

 

 

 

فهرست:
1- روند برنامه ریزی برای دستیابی به طرح جامع مدیریت بحران
2- برنامه ریز شهری برای دستیابی به یک طرح آمادگی و مدیریت بحران در زمین لرزه
3- الگوی برنامه ریزی مقابله با بحران ناشی از زمین لرزه در یک شهر
4- مدلهای عمومی مدیریت بحران
5- مدل مدیریت بحران در کشور ترکیه
6- زلزله بم
7- شهر بم پیش از سانحه
8- شهر بم پس از سانحه
9- بررسی اقدامات انجام شده در شهر بم
10- نقد و بررسی کلی از اقدامات انجام شده در بم
11- فهرست ابنیه تاریخی خراب شده در زلزله بم
12- پیشینه تاریخی ارگ بم در یک نگاه
13- اقدامات انجام شده در پایگاه پژوهشی ارگ بم
14- عکسهایی از ارگ بم قبل و بعد از خرابی
15- عکسهای هوایی
16- آلبوم
مقدمه:
ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای جهان است. در قرن بیستم، به طور تقریبی هر ده سال یک زلزله مخرب با بزرگی بیش از 5/6 در کشور ما به وقوع پیوسته است. متاسفانه به دلیل سیستم ساخت و ساز سنتی و غیرمقاوم در برابر زلزله خسارت جانی و مالی ناشی از این زلزله ها بسیار بوده است. متوسط تلفات این زلزله ها در قرن بیستم در ایران، تا بیش از 3 هزار نفر در سال گزارش شده است. درحالی که پیشرفت علم زلزله شناسی و مهندسی زلزله در سطح جهانی، به خصوص در چند دهه اخیر باعث کاذهش چشمگیر تلفات جانی و خسارات مالی پیشرفته دنیا شده است.
البته در همه کشورها طراحی ساختمانها در برابر زلزله به دلایل اقتصادی به گونه ای انجام نمی شود که پس از یک زمینه لرزه بزرگ هیچ گونه خسارتی بع آن وارد نشود. فلسفه حاکم بر آیین نامه ها مبتنی بر آن است که غالب ساختمانها (ازجمله ساختمانهای مسکونی) در زلزله های خفیف و متوسط حداقل خسارات سازه ای و غیرسازه ای را ببینند و در زلزله های شدید، بدون آنکه فرو ریزند، بتوانند مقاومت کنند. فقط طراحی ساختمانهای با اهمیت زیاد با پذیرش هزینه بیشتر به گونه ای انجام می شود که حتی پس از وقوع زلزله های شدید نیز قابل استفاده و بهره برداری باشند. به عبارت دیگر، در آیین نامه ها به حداقل رساندن تلفات انسانی هدف اول کاستن از تلفات مادی هدف دوم است.
به همین دلیل امروزه، علت زلزله شناسی و مهندسی زلزله صرفا ساخت ساختمانهای ایمن نیست، زیرا متاسفانه هنوز قسمت بزرگی از ساختمانهای موجود در دنیا و ازجمله در ایران، ایمنی کافی ندارند و تخریب یا تقویت آنها در زلزله های احتمالی نیز، به دلایل اقتصادی، به صورت صددرصد امکان پذیر نیست. از همین رو، شیوه های مدیریت پس از وقوع زلزله در شهرهای زلزله زده باید مورد توجه واقع شوند تا نیازهای بازماندگان و کسانی که از زلزله جان سالنم بدر برده اند به درستی تعیین و در زفع به موقع آنها اقدام شود. بنابراین بهتر است در ابتدا و قبل از اقدام به هر کاری در جهت برنامه ریزی برای دستیابی به یک طرح جامع مدیریت بحران اقدام نمود.

 


1- روند برنامه ریزی برای دستیابی به طرح جامع مدیریت بحران
برای دستیابی به یک سیستم جامع مدریت بحران، همانگونه که در فصل دوم به آن اشاره شد، اول باید به دقت سیکل مدیریت بحران را شناسایی نمود و سپس برای مراحل مختلف این سیکل برنامه ریزی و سیاستگذاری نمود. مراحل مختلف چرخه مدیریت بحران در کل شامل مرحله آمادگی، جوابگویی و امدارسانی و بالاخره مرحله بهبودی و بازسازی میباشد که هر یک از این مراحل خود به ریزفعالیتهای مختلف تقسیم شده و مراحل اصلی یاد شده را تکمیل می نماید. در ضمن باید توجه داشت که هر یک از فعالیتها به یک برهه از زمان وقوع حادثه مرتبط می باشند، بدین ترتیب مراحل زمانی قبل از بحران، شروع بحران، حین بحران و پس از بحران باید مد نظر باشد. نمودار مراحل زمانی مختلف بحران در شکل(1-1) نشان داده شده است. ریزفعالیتها و اقدمات مورد نیاز برای هر مرحله نیز در جدول (2-1) آورده شده است.
همانگونه که از شکل (1-1) مشخص می باشد، اقدامات قبل از بحران، اقداماتی است که در طی یک برنامه چندساله حاصل می گردد و نیاز به مدت زمان و برنامه های درازمدت دارد. شروع بحران زمانی بسیار کوتاه می باشد که شهروندان یا مسئولین و افراد جامعه در این زمان متوجه آغاز بحران می گردند و عموما از دیدگاه انجام برنامه های عملیاتی زمان بسیار مهم و قابل ملاحظه ای می باشد. چه بسا توجه و دقت در این مرحله امکان کاهش زمان حین بحران را همراه داشته باشد. در مرحله بین بحران فعالیتها و ریزفعالیتهای بسیاری انجام می گیرد. به امید آنکه ابعاد فاجعه را به یک حد قابل قبولی تنزل داد.
سپس مرحله پس از بحران می باشد که یک پروسه طولانی مدت برای بازگردانیدن اوضاع به حالت عادی می باشد. البته ناگفته نماند که این مرحله برای مدت زیادی با مشکلات عدیده ای مواجه بوده و همواره مسائل جانی، اقتصادی و روانی گریبان گیر این مرحله از کار می باشد. و لیکن پس از مدت زمان مناسب اوضاع به حالت اولیه سو قداده شده و سیکل برای رویارویی با سانحه دیگر آماده می گردد. بازنگری و ارزیابی سیاست ها، قوانین حاکم بر برنامه های مدیریتی در این مرحله از پروسه بحران بسیار حائز اهمیت بوده و توانایی کنترل اثرات سانحه بعدی را تا حد زیادی دارا می باشد. کشورهایی که از این مرحله استفاده بهینه نمی نمایند تقریبا همان کشورهایی هستند که در امر توسعه پایدار هیچ موفق نبوده و با زمینلرزه بعدی، اقتصاد و توان جامعه از بین می رود و همواره در یک سیکل توسعه ناپایدار بسر می برند.
مساله مهم دیگر برای دستیابی به ساختار تشکیلاتی و سازماندهی مناسب جهت مدیریت بحران در کشور و یا شهرها توجه خاص به خصوصیات ویژه تشکیلاتی و سازمان مدیریت بحران می باشد. این ساختار باید:
-سیستم تشکیلاتی و سازمانی مدیریت بحران، سیستم تشکیلات دولتی را مجددا شبیه سازی و ایجاد ننماید.
-این سیستم بطور مستقل از دولت اقدام نمی نماید.
-این سیستم دستگاهها و نهادهای دولتی را تحت کنترل خود درنمی آورد.
-این سیستم خارج از منشور و یا شرح خدمات تنظیم شده بوسیله دولت عمل نمی نماید مگر در شرایط بسیار خاص و اضطراری
لذا، با توجه به ساختار مناسب یک طرح مدیریت بحران، با درنظرگرفتن مراحل مختلف بحران، نیاز به تعریف اقدامات و فعالیت های مدیریتی بریا دستیابی به طرح کلان مدیریت بحران می باشد. این مهم در بخش بعدی بطور کامل ارائه می گردد.

 


2-برنامه ریزی شهری برای دستیابی به یک طرح آمادگی و مدیریت بحران در برابر زمینلرزه
برنامه ریزی به عنوان اساس و پایه مدیریت مطرح بوده و در سیکل مدیریت بحران به عنوان فرایند اصلی بحساب می آید. با برنامه مناسب می توان به اهداف سازمانی و زمینه های اجرایی مد نظر در فرایند بحران به بهره گیری از حداکثر توان و اتلاف حداقل منابع دسترسی پیدا کرد. برنامه ریزی های شهری و عملیاتی کلید موفقیت طرح مدیریت بحران می باشد البته بشرط آنکه این برنامه ریزی در چهارچوب برنامه تاستراتژیک مدیریت بحران کشور قرار داشته باشد. این برنامه ریزی مشخص کننده مدیریت ها و ریزمدیریت های لازمه، فعالیت ها و ادقامات مورد نیاز و نهایتا خط مشیهای اجرائی برای دستیابی به یک سیستم منسجم تشکیلاتی برای بحران می باشد.
در این فصل با توجه به خط مشیهای ارائه شده در فصل قبل، در قالب طرح استراتژیک مدیریت بحران، طرح یک برنامه مدون آمادگی در برابر زمینلرزه ارائه می گردد. این طرح شامل سه مرحله زیر می باشد:
مرحله اول: معرفی مراحل مختلف برنامه ریزی
مرحله دوم: طراحی برنامه
مرحله سوم: اجرای برنامه
بر ای موفقیت یک برنامه جامع شهری و آمادگی نیاز به داده های مختلف و دقیق از وضعیت شهر و آسیب پذیری آن می باشد. در مضن تعهد مسئولیت شهر نیز از اهمیت بسزائی برخورد می باشد، چه بسا یک طرح بسیار کامل و جامع و بدون پشتوانه قانونی و حمایت مسئولین کشوری و شهری دارای هیچ کارایی نخواهد بود. در این راستا به مسئله آموزش که تکمیل کننده طرح آمادگی برای شهرها می باشد و بخصوص آموزش مداوم نیز باید اشاره نمود. تکمیل کننده این برنامه، آموزش همگانی برای عمومی و یک یک افراد را نیز شامل می گردد.
البته ناگفته نماند که یک برنامه جامع و موثر حتما باید برحسی مطالعات دقیق از وضعیت و پتانسیل لرزه خیزی منطقه و در صورت امکان سیستم های هشداردهنده و اطلاع رسانی را نیز دربر بگیرد. در این قسمت به سه مرحله تهیه طرح آمادگی به شرح زیر اشاره می گردد.
مرحله اول: معرفی مراحل مختلف برنامه
برای حصول به یک برنامه مدون آمادگی و مدیریتی از لیست ده مرحاه ای زیر می توان استفاده نمود. در این لیست مراحل بر اساس یک رده بندی منطقی ارائه شده اند. گرچه لازم نیست که این مراحل حتما برطبق توالی یاد شده دنبال گردد ولیکن تجربه نشان می دهد که جذف یکی از مراحل بعدا در زمان تهیه طرح نهایی، طرح را دچار مشکلاتی می نماید. این مراحل عبارتند از:
• تحریک و توجه مسئولین به امر زمینلرزه در منطقه
• مشخص نمودن محدودیتهای اقتصادی و سیاسی در شهر
• تشکیل کمیته شورای شهر
• مرور بر برنامه های موجود شهری و فعالیت های پشتیبانی در مواقع اضطراری شهر
• برآورد آسیب پذیری و ارزیابی خطر مناطق مختلف شهر
• بنا نهادن فرضیات کلیدی در خصوص شهر
• پذیرش اهداف و ضروریات
• تشکیل کمیته های کاری
• تهیه چارت تشکیلاتی
• تقسیم کار و تخصیص وظایف
همانگونه که در لیست فوق به آنها اشاره شده است، هر یک از عوامل فوق در تهیه برنامه نهایی نقش بسزایی خواهند داشت. برای مثال چنانچه مسوولین حمایت های لازمه و قانون مندیهای مناسب را برای اجرای برنامه در پیش نگیرند مسلما تهیه طرح با موقعیت انجام نخواهد شد. از طرفی دیگر حتما باید مسئولین شهر قبل از هر اقدامی شرایط اقتصادی و سیاسی منطقه را بررسی و طی گزارش آماده داشته باشند. در خصوص و نحوه دستیابی به این برنامه برای شهر تهران متعاقبا بحث خواهد شد.
شرایط اقتصادی و سیاسی ممکن است باعث ممانعت و یا تاثیر مستقیم برروی طزح جامع داشته باشد. این مهم حتما باید دیده شود. سپس تشکیل کمیته شورای شهر و یا شورای بحران شهر یکی از اساسی ترین مراحل کار می باشد. این امر قالبا باید توسط بالاترین مقام شهر تشگیل گردد. این کمیته قالبا متشکل از مدیران ارشد شهری و روسای قوای انتظامی شهر می باشد. با توجه به تشکیل شورای سوانح شهر، مرور بر سازمانها و شناسایی ارگانهای درگیر و موثر در شهر که به حمایت از برنامه آمادگی می تواند نقش داشته باشد توسط شورا باید انجام پذیرد. در این راستا نقش تحقیقات، تعیین آسیب پذیری و ارزیابی خطر زمینلرزه در مناطق مختلف شهر امری حیاتی می گردد که باید توسط ارگانها مسئول ارزیابی و برآورد گردد.
از این پس فرض های کلیدی و تهیه سناریوهای مختلف برای زمینلرزه شهر و عملکرد آن در برابر زمینلرزه متحمل امری کلیدی می گردد. برای مثال می توان به فرضیاتی از قبیل حوادث ثانویه همانند آتش سوزی ها، زمین لرزه ها و یا سیل پس از شکست سد بخصوصی اشاره نمود. این فرضیات در استای حقیقی نمودن برنامه کاری و برآورد نیازهای لازمه کمک شایانی می نماید.
با توجه به موارد یاد شده اهداف طرح مورد نظر مطرح و توسط کمیته هماهنگی درنظر گرفته می شود. این اهداف باید دربرگیرنده تمامی مراحل کاهش خطرات زمینلرزه، آمادگی، پاسخگویی و بهبودی در قالب یک سیستم مدیریتی جامع بحران درنظر گرفته شود. اهداف باید کلیه ارگانهای مسئول را شامل و نهایتا برحسب منابع موجود با تلاش و برنامه هیا دیگر نقاط کشور و استانهای معین هماهنگ گردد. در این مرحله، نیاز به تشکیل کمیته های کاری برای تعیین دقیق مراحل کار و تهیه مشخصات دقیق طرح لازم می گردد. سپس با توجه به تعیین کلیات برنامه، تهیه چارت تشکیلاتی برای مدیریت آمادگی و بحران ترسیم گشته و نهایتا برحسب برنامه و تشکیلات مدون، تقسیم کار و تخصیص وظایف می گردد.
مرحله دوم: طراحی برنامه
این مرحله به طراحی برنامه نهایی و توسعه آن به صورت مدون برای هماهنگ سازی طرح با نیازهای شهر می پردازد. برای حصول به این مهم از شرح خدمات زیر می توان بهره جست:
• تشکیل کمیته های برنامه ریزی
• مروری بر مطالب مورد نیاز و کارهای قبلی
• مرحله بندی و زمان بندی طرح
• تعیین فعالیت و اقدامات لازم
• مرور بر شرح وظایف و خدمات
• تهیه مندرجات برنامه و توصیه های اجرایی
فراهم ساختن شرایط فوق نیاز اصلی توسعه و طراحی برنامه عملی آمادگی می باشد. این امر اول با تشکیل کمیته های برنامه ریزی شروع می گردد. در این مرحله رئیس کمیته منتخب و اعضای کمیته برنامه ریزی برحسب تجارب و وظایف ارگانی آنها تعیین می گردند. بسیار ضروری است که قبل از آغاز کار آماده سازی برنامه، کلیه اعضای کمیته از مطالب مختلف که توسط گروه هماهنگی شکل گرفته است آگاهی و فهم مشترکی داشته باشند. لذا مرور مطالب و پیشنهادات قبلی بسیار مهم و حائز اهمیت است. در اینجا لازم است که تمامی اعضای کمیته برنامه ریزی از طرح و نتایج تحلیل آسیب پذیری و ارزیابی خطر زمینلرزه آگاه باشند. در صورت نداشتن درکی مشترک از وسعت خطر و مفهوم آن، کمیته قادر به تهیه برنامه موثر نخواهد بود.
زمان بندی و مرحله بندی طرح اقدام بعدی است که حرکت طرح را تعیین و روند کار را مشخص می نماید. در این راستا تعیین فعالیت ها و اقدامات لازمه برحسب زمان در مراحل مختلف برنامه بحران نیز بسیار مهم می باشد. قالبا چهار مرحله زمانی از بحران بشرح زیر تعریف می گردد:
• قبل از بحران که شامل: آمادگی طولانی مدت و آمادگی کوتاه مدت
• شروع بحران که شامل: اقدامات سریع و اضطراری
• حین بحران که شامل: پاسخگویی سریع، امادا و نجات
• پس از بحران که شامل: بهبودی و بازسازی و توسعه مجدد
برای هر مرحله باید اقدامات و فعالیتهای مشخص و شرح خدمات آنها دیده شود. این کار توسط برنامه ریزان شهری باید بطور کامل در برنامه دیده شود. این نوع فعالیت ها قالبا برای مناطق مختلف تفاوت داشته، لذا توصیه شده است که با توجه به شناخت آسیب پذیری و شناخت دقیق از شهر یا منطقه، این فعالیتها دائما بازنگری شوند تا کلیه موراد مورد نیاز در چهار مرحله بحران در آن دیده شود.
در زمان مرور فعالیتها و تعیین مسئولیتهای مورد نیاز لازم است به نکات زیر دقیقا توجه شود:
• چه کاری باید انجام بگیرد
• چه زماین باید فعالیت تکمیل شود.
• چه کسی مسئولیت انجام این کارها را به عهده دارد
• رابطه فرد مسئول با دیگر مسئولیت چیست
• چه نوع اقدام بعدی نیاز می باشد
با توجه به موارد یاد شده در این بخش از کار، محتوی برنامه و توصیه های آماده شده توسط کمیته برنامه ریزی باید بصورت مدون با شرح کامل فعالیت ها ارائه گردد. ارائه چارت های سازمانی و مدیریتی و ریزمدیریتی در قالب طرح ارائه شده نیز بسیار مفید خواهد بود. بازده این کمیته، طرح نهایی در قالب یک برنامه چندساله می باشد. این برنامه و مدارک مثبت بعدا به عنوان راهنمای درازمدت برای آمادگی، کاهش اثرات و فعالیت های لازمنه برای زمان حین بحران و پس از بحران استفاده خواهد شد.
مرحله سوم:
اجرای برنامه
سومین بخش از طرح جامع کاهش و مدیریت زمینلرزه به اجرای موثر آن مربوط می شود. این مرحله باید همواره بصورت مرحله ای مداوم و درازمدت انگاشته شود. برای دستیابی به اجرای موثر برنامه آمادگی به موارد زیر می توان توجه داشت:
• فازبندی طرح و قبول برنامه چندساله برای حصول به اهداف طرح
• نفیض اختیارات و مسئوایت های لازمه به افراد درگیر در طرح
• تاکید بر آموزش، تعلیم و تمرین
• کنترل و نظارت مداوم بر انجام طرح
از آنجائیکه برخی یا به عبارتی تعداد زیادی از طرح های پیشنهادی در پروسه مدیریت کاهش اثرات زمینلرزه و مدیریت بحران ناشی از آن نیاز به برنامه های تحقیقاتی و اجرائی چند ساله دارد، لذا باید قبول نمود که حصول به یک طرح کامل در مدت زمان کوتاه قابل دستیابی نخواهد بود. برنامه های آمادگی و کاهش ارثات نامطلوب زمینلرزه قالبا نیاز به یک برنامه ریزی دقیق و چند ساله دارد که مسئولین باید این مهم را همواره مد نظر خود داشته باشند. در این خصوص تداوم حساسیت مسئولین شهر به اینم مهم باید همواره مد نظر باشد. مسئله بهدی و پر اهمیت در پروسه کارهای تحقیقاتی و اجرایی مسلما تفیض اختیارات قانوین می باشد. چه بسا، اگر برای تعیین آسیب پذیری پلهای شهری، تهیه و مطالعه نقشه های آنها برای دستگاههای مطالعاتی غیرقابل دستیابی باشد و اختیاراتی در این زمینه به مسئولین امر توسط قانونگذار داده نشده باشد، هیچگونه برآوردی از وضعیت پلها نمی توان داشت. لذا قانون گذار باید توسط قوانین موثر به این موضوع، قبل از اجرای برنامه آمادگی و کاهش اثرات زمینلرزه بصورت کامل پرداخته باشد.
همانگونه که قبلا به آن شااره شد، بسیار مهم است که در اجرای برنامه چند ساله به مسائل آموزشی، تعلیم و تمرین نیز بطور جدی و کامل پرداخته شود. این امر بخصوص در موارد آمادگی درازمدت و برنامه های پاسخگویی بسیار موثر می باشند. تمرینات مداون و مانورهای عملیاتی برای دستگاهها و ارگانهای مختلف، بخشی از شهر و یا بطور کلی مناطق همجوار برای ارزیابی پتانسیل های امدادی موجود نیز بسیار مهم می باشد.
در مرحله نهایی. باید برای تداوم کار و ارزیابی روند برنامه، همواره برنامه موجود را مورد ارزیابی مجدد و بازنمگری و همچنین برنامه اجرایی را مورد کنترل و بر برنامه های اجرایی بصورت مستمر نظارت داشت.
جدول (1-2) کلیه موارد باد شده در سه مرحله برنامه ریزی و تهیه طرح آمادگی در برابر زمینلرزه را بصورت خلاصه نشان می دهد.

3-الگوی برنامه ریزی مقابله با بحران ناشی از زمینلرزه در یک شهر
الگوی مناسب جهت برنامه ریزی مقابله با بحران ناشی از زمینلرزه در یک شهر عموما شامل چهار مرحله زیر می باشد.
• تعیین هدف کلی و اهداف عملیاتی مقابله:
• شناخت وضهیت موجود سازمانهای مسئول:
• شناخت موانع و کمکهای محیطی و سازمانی موجود جهت مقابله:
• تعیین اقدامان لازمه و اهداف عملیاتی.
در تعیین هدف کلی، برای تحقق اهداف مورد نظر، چهار موضوع اسایی زیر همواره باید مد نظر باشد؛ اول آنکه در شهر حتما باید ایجاد مصونیت در مقابل خطرات ناشی از زلزله را تعبیه نمود،‌ که این خود می تواند شامل مصونیت جانبی در مقابل عوامل آسیب رسان که نشات گرفته از عوامل آسیب پذیر در برابر زلزله هستند باشد. دوم، کنترل وضعیت حاصله پس از زمینلرزه، برای مثال می توان به اقدامات بهداشتی که منجر به جلوگیری از افزایش صدمات جسمی و روانی و مرگ و میر می شود و یا تامین تسهیلات زندگی برای مجروحین و بازماندگان فاجعه و هم چنین کنترل اوضاع و آسی پذیری های ثانویه اشاره نمود. سپس مسئله تامین امنیت در جامعه و ساماندهی به وضعیت اجتماعی و اقتصادی بازماندگان مورد توجه باید باید و نهایتا ایجاد زمینه های مناسب جهت اقدامات مرحله پس از بحران که شامل بهبودی، بازسازی و توسعه مجدد و ایجاد و تولید کار می باشد توجه داشت.
مرحله بهدی شناخت وضعیت موجود سازمانهای مسئول در قبال مسائل زمینلرزه در کلیه پروسه بحران می باشد. در اینجا حتما باید کلیه ارگانها شناسایی شده و امکانات و منابع در اختیار ارگانها برآورد گردد تا در زمان مورد نیاز بتوان بصورت مناسب از آنها بهره جست.
در پروسه تعیین الگوی مناسب، مسئله شناخت موانع و کمکهای محیطی نیز نقش بسزلئی در امر برنامه ریزی دارند. موانع محیطی و سازمانی جهت مقابله در دو دسته کلی الف) آسیب رسانیها و ب) آسیب پذیریها و کمکها تحت عنوان مقابله باید مد نظر بوده و بررسی شوند. و بالخره در این الکو حتما باید اقدامات لازم جهت حصول اهداف تعیین شده و در هر مورد روش، زمان و محل انجام کار و فرد، واحد یا سازمان انجام دهنده و منابع لازم پیش بینی گردند. اقدامایت که جهت دستیابی به اهداف، طراحی می شوند باید حداکثر انعطاف را جهت مقابله با وقایع محتمل و وضعیتهایی که ممکن است پددی آیند داشته باشند. لذا توصیه شده است که شهرها به تهیه سناریوهای مختلف اقدام نموده و کلیه وضعیتهای محتمل را توسط این سناریوها پیدا و برای آنها برنامه ریزی نمایند.
بطور کلی اقدامات لازمه جهت دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده یک برنامه مدیریتی شهری با الگوی مناسب موارد فوق را باید به ریز در برنامه کاری خود داشته و برای هر فعالیتی، ریزفعالیتهای لازمه را مشخص و بصورت مدون در اختیار مسئولین شهر قرار داده باشد. جدول های (1-3) و (2-4)‌ و
‌(3-3) برخی از اقدامات کلی در رابطه با برنامه ریزی با الگوی مناسب شهری را بیان می کند.

4-مدلهای عمومی مدیریت بحران
پس از تصمیم گیری برای داشتن یک سیستم مدیریت بحران در کشور، هموما مسئولیت کشورها با تعیین کمیته ای مثلا بعنوان «کمیته تنظیم ساختار سیستم مدیریت بحران» شروع به تهیه چارت سازمانی می کنند. البته نقش و حمایت های سیاستمداران کشور در این مرحله از کار امری ضروری می باشد. در غیر اینصورت برنامه با مشکلات فراوانی پیش رفته و با در نهایت از بین می‌رود.
وظیفه اصلی این گروه همانگونه که در فصل شش و هفت نیز بتفصیل به آن اشاره شد تهیه چارت عملیاتی و تعینی ساختار سازمانی سیستم جامع مدیریت بحران کشور می باشد. همانگونه که قبلا نیز به آن اشاره شد چنانچه چارت سازمانی با ساختار موجود دولت همخوانی نداشته باشد نتیجه عملیات مطلوبتری حاصل می اید. در اینجا به چهار نمونه سازمانی مدیریت بحران که در سطح جهانی مطرح می باشد و جنبه عمومی دارد و بیشتر ساختارهای موجود در کشورها در همین چهار قالب می گنجد طبق شکل (1-4) نمایش داده می شود. هر یک از این سیستم ها دارای نقاط قوت و ضعف خود می باشند که بترتیب در خصوص آنها بحث می شود.

- مدل شماره یک
کلیه امور در داخل شبک و دفتر نخست وزیر هماهنگ شده و نقش کلیدی وزرا در این دفتر حائز اهمیت می باشد. مدل مورد بحث در صورتی موفق عمل خواهد نمود که پشتیبانی و حمایت کامل نخست وزیر را داشته باشد در غیر اینصورت به کرات دیده شده است که سیستم مدل شماره یک بسیار ضعیف عمل نموده است.
مدل شماره دو
در این مدل مدیریت برنامه ریزی و مدیریت بحران خود در قالب یک وزارتخانه در چارت سازمانی معرفی می شود. البته در برخی موارد سازمانهای دیگیر در خصوص بازسازی و اسکان بصورت موازی در قالب وزارتخانه جداگانه ای عمل می نمایند. همانگونه که مشخص است در این سیستم مسئله بلایا جایگاهی ویژه پیدا کرده و اهمیت موضوع در سطح یک وزارتخانه مطرح می گردد که عموما مناسب عمل می کند.
مدل شماره سه
در مدل شماره سه، هر یک از وزارتخانه ها دارای یک واحد آمادگی و مدیریت بحران میباشند که توسط نمایندگان آن وزارتخانه ها در یک کمیته، هماهنگی می شوند. عموما این کمیته زیر نظر یکی از وزارتخانه ها مثل وزارت کشور و یا وزارت مسکت به امر خود ادامه می دهد. هماهنگی بین وزارتخانه ها و نظرات شخصی وزا گاها باعث عدم کارآیی این سیستم می شود و به تجربه می توان ادعا کرد که این ساختار عموما موفق عمل ننموده است.
مدل شماره چهار
در این مدل کلیه امور توسط شورای عالی مدیریت بحران هماهنگ و ساماندهی می گردد. نتایح حاصله توسط شورا به عالیترین مقام کشور ارائه و جهت اجرا بکار گرفته می شود. بیشتر کشورهای مدرن و پیشرفته دنیا امروزه از این طریق برای ساماندهی سیستم جامع مدیریت بحران خود عمل می نمایند.
در هر حال برای موفقیت سیستم انتخابی که متاثر از دولت مرکزی می باشد توجه به موارد زیر نیز ضروری می باشد:
-توجه و حساسیت مقام عالی کشور به این مهم چون حقیقتا برنامه های کاهش بلایا و مدیریت بحران مسئولیت های افقی در سیستم عمودی سیاست گذاری بین وزار می باشد لذا نیاز به توجه خاص برای ترغیب وزرا ضروری است:
-کمیته و یا شورای عالی مدیریت بحران باید از افراد دائمی تشکیل یابد تا برنامه ها دستخوش تغییرات دولتی و انتخابات نگردد، اگرچه افراد دائمی این ارگان حداقل نیروی انسانی لازمه باشد:
-با توجه به وضع قوانین مورد نیاز، شورای عالی بحران، همواره باید در صدد هماهنگی بین کلیه ارگانهای موجود برای راحتی و روان نمودن امور اقدام نماید. مشکلات درون سازمانی باید از طریق سیاست های ملی هموار گردند تا نظرات انفرادی وزرا و یا مسئولین در عملکرد کلی سیستم جایگاهی نداشته باشند.
-سازمان باید دارای توانایی و بنیه مالی و مهمتر از همه دسترسی به کلیه داده های در واحدهای اضطراری وزارتخانه ها و ارگانهای درگیر را داشته باشد. در زمان اضطرار، وجود قوانین برای انتقال قدرت و تصممی گیری به مدیران بحران ضروری مس یاشد. سه نمونه ترکیبی نیز توسط سازمان ملل برای تشکیلات مدیریت بحران کشورها همانگونه که در شکلهای (2-4)‌ الی (4-4) نشان داده شده است نیز پیشنهاد می گردد.
نمونه هایی از ساختار سازمانی مدیریت بحران دیگر کشورها
در این سیستم برخی از چارت های سازمانی که در دیگر کشورهای جهان جهت بهره برداری بهینه از سیستم مدیریت بحران خود استفاده می نمایند برای مقایسه ارائه می گردد.

5-مدل مدیریت بحران – کشور ترکیه

 

مشخصات کلی کشور
جمعیت: 000/900/55 نفر
مساحت 450/779 کیلومتر متر
تولید ناخالص سرانه 1630 دلار
سوانح طبیعی: زمینلرزه و سیل

 

ساختار تشکیلات مدیریت بحران
ترکیه با توجه به لرزه خیزی کشور داریا یک سیستم منسجم و ساختاری کاملا تشکیلاتی برای مدیریت بحران این سانحه طبیعی می باشد. درجه مشارکت دولت برحسب نیاز و وسعت بحران تعیین شده و سپس توسط مسئولین عمل می گردد. سیستم مدیریت موجود دربرگیرنده منطقه، قسمتی از استان، استان و سپس کل کشور برحسب وسعت فاجعه را شامل می گردد. موارد کوچک در سطح منطقه و یا قیمتی از یک استان توسط مدیرا بخش عمل می شود ولیکن چنانچه ابعاد بحران از توان مدیران بخش خارج باشد استان و مقامات استانداری جهت کمک بسیج می گردند. و چنانچه ابعاد و وسعت بحران در سطح کشور مطرح گردد مسلما شورای عالی مدیریت بحران کشور که از وزرای مختلف تشکیل شده است امور را بعهده می یگرند. برخی از سوانح بسیار وسیع نیز توسط شورای هماهنگی امور اضطراری برنامه ریزی و هدایت می گردد.
برنامه جامع مدیریت بحران کشور ترکیه پس از تصویب قانون شماره 7269 در سال 1958 و سپس با متمم قانون شماره 1051 مورخ 1968 تکمیل و به مرحله اجرا گذاشته شد. این قوانین در رابطه با کمک و امداد برای مصدومین وسانح طبیعی وضع گردید.
قانون سال 1958 تشکیل کمیته امداد و نجات استانها را بتصویب رسانید. کمیته یادشده توسط استاندار منطقه هدایت و مدیریت می گردد. کشور ترکیه متشکل از 76 استان و در قالب 76 کمیته استانی امداد و نجات سازماندهی امور محوله را در سطح استانها به خود اختصاص داده است. این کمیته شامل نمایندگان عالی رتبه استانی از وزارتخانه های مختلف و نمایندگان ارگانهای درگیر در امور حوادث غیرمترقبه می باشد. برای مثال، نمایندگان حوادث غیرمترقبه، وزارت بهداشت و همچنین شهردار و یک نماینده از سازمان هلال احمر کشور، کمیته را رسمیت می بخشد.
در کشور ترکیه موضوع مدیریت بحران یک امر ستادی و کشوری قلمداد شده و امر و مسئولیت های مورد نیاز توسط دولت تعیین می گردد و بدین ترتیب مسئولیت مدیران محلی به حداقل می رسد. عموما استاندار توسط دولت مرکزی تعیین یم شود و در پروسه عملیاتی او هماهنگ کننده امور در سلسله مراتب مدیریتی می باشد. در ضمن، استاندار یک استان خسارت دیده از استانهای همجوار که خسارت ندیده اند می تواند کمک دریافت نماید. کلیه بودجه عملیات از دولت مرکزی تامین و در سطح منطقه توزیع می گردد بدین ترتیب با توجه به ساختار مدیریتی موجود در نقش شهرداران در رابطه با مدیریت بحران بسیار ناچیز و در عوض کلیه امور توسط استانداران هدایت می شود. در کلان مسئله، مراحل امداد، نجات و اسوده سازی توسط مراکز استانی و منطقه ای و مسئله بازسازی توسط دولت مرکزی انجام می گیرد. دولت های انتخابی محلی مسئول برنامه ریزی برای جلوگیری و پیشگیری از ساخت و ساز بی رویه و مسائل آماده سازی و آمادگی استانها و شهرها می باشند. در این رابطه هر وزارتخانه دارای یک واحد اضطراری و در کل نهایتا یک سیستن و هسته مرکزی برای این گونه امر در ترکیه وجود ندارد.
هلال احمر، ستاد حوادث غیرمترقبه و مردمی و همچنین ارتش نیز نقش اساسی در زمان بحران بخصوص در مرحله امداد برعهده دارند.
درحقیقت کلیه امور مربوط به حوادث غیرمترقبه در وزارتخانه های امور عمومی و مسکن شکل یافته و بدینوسیله کلیه قوانین لازم و هماهنگی های ستاد انجام می پذیرد. عموما وزارتخانه اصلی در رابطه با حوادث طبیعی این وزارتخانه می باشد ولیکن، در صورت نیاز همچون پناهندگی افراد بیگانه وزارت امور خارجه نیز در کمک رسانی به جمع دیگر وزارتخانه های می پیوندد.
برنامه آمادگی ملی
کشور ترکیه در حال حاضر دارای برنامه آمادگی ملی نمی باشد. استانها موظف به تهیه برنامه هیا اضطراری امداد و نجات و همچنین برنامه ریزی برای آمادگی می باشند. شایان ذکر است که کلیه وزارتخانه ها موظف به تشکیل ستاد حوادث غیرمترقبه و تشکیل سیستم داخلی مدیریت بحران خود برای زمان سوانح می باشند.
نقاط قون و ضعف سیستم مدیریت بحران کشور ترکیه
- نقاط قوت
عمومیت قانون – قوانین شماره 7269 و 1051 در رابطه با حوادث ماشی از سانحه طبیعی زمینلرزه شکل یافته است ولیکن سیستم جدید قوانین، عمومیت این مسئله را در رابطه با کل سوانح طبیعی شامل شده است. در ضمن مسائل مالی و طیقه واگذاری وامهای مردمی نیز در قوانین جدید بطور کامل و واضح شرح و عمومیت پیدا کرده است.
عمومیت کمکهای مالی – یکی از بندهای بسیار مهم قانون شماره 7269 تشکیل صندوق بلایا می باشد. این صندوق بدون دخالت دولت شکل سافته و کمکهای مالی لازم را برای ارگانهای درگیر مهیا می سازد. برای تکمیل قانون فوق، صندوق زمینلرزه نیز در سال 1971 تشکیل یافت که بودجه آن توسط دریافت مالیات از الکل و تنباکو می باشد.
بازنگری دائمی بر قوانین و مراحل اجرای طرح – ترکیه دارای قوانین متعددی در زمینه پاسخ گویی، بهبودی، بازسازی، کاهش اثرات و آمادگی در رده های کشوری، استانی و منطقه ای می باشد. این قوانین دائما با توجه به پیشرفت تکنولوژیکی و همچنین تجارب حاصله از رخداد بلایای طبیعی در حال بازنگری تکمیل می باشد.
عدم تاثیرپذیری توسط سیاست های محلی – از آنجائیکه استانداران و مدیران حوادئث طبیعی کارمندان دولتی می باشند لذا با تغییرات دولتهای محلی و انتخاب دستخوش اغییرات عمده نمی گردند درنتیجه سیاستهای موجود دارای پایداری قابل ملاحظه ای می باشند.
تعلیم و تربیت مسئولیتی دولتی – وزارت امور عمومی و مسکن دائما در حال برگزاری دوره های اموزشی برای کلیه سطوح مدیران درگیر در حوادث می باشد. این برنامه شامل دروس آمادگی، ارزیابی آسیب ساختمانها، اجرای قوانینی ساختمان، امدادهای اضطراتری و استفاده از قوانین کاربری می باشد.
-نقاط ضعف
سلسله مراتب دولتی – این امر باعث از دسا دادن لتگیزه برای مردن و مدیران منطقه ای و شهری شده است. درنتیجه دولت های محلی و افراد منتخب با علاقه و شوق نسبت به مشارکت در امو ر اقدام نمی ورزند.
عدم تعریف رابطه منطقی بین دولت مرکزی و مقامات استانی – این موضوع عموما در بحرانهای کشور بخصوص در زمان حسن عملیات بسیار نامتناسب عمل و سیستم را دچار مشکلات اساسی نموده است. تعریف بهتر بین این دو عضو سیستم جامع مدیریت بحران نیاز به بررسی دقیقتر دارد.
مقامات عملیاتی – این افراد و مدیران عموما افرادی هساتد که در مواقع اضطراری برحسب نیاز از مقامات استانی انتخاب و امور عملیات را بدست می گیرند. عموما این افراد با منطقه آشنایی کافی نداشته لذا بارها مشاهده شده است که عدم آشنایی این افراد به منطقه مشکل آفرین شده است.
قوانین کاربردی – در حال حاضر قانونی برای استفاده از نقشه های ریز پهنه بندی برای تخصیص کاربری ها در سطح کشور وجود ندارد. در ضمن مقامات محلی برای کسب سرمایه های بیشتر، عموما به مستله خطرات ناشی از زمینلرزه در مناطق تجاری توجه نداشته لذا در برنامه توسعه مناطق، مسئله خطرات ناشی از بحرانهای طبیعی نا حد زیادی نادیده گرفته می شود. بازنگری و تصویب قانون کاربری زمین کمک شایانی به برنامه های پیشگیری خواهخد داشت.
ساخت و ساز بی رویه – این امر همانند بیشتر کشورهای جهان در ترکیه نیز رواح دارد. عموما مقامات محلی در سخت گیری برای اجرای آئین نامه های ساختمانی رقبت زیادی نشان نمی دهند. این مسئله در دهستانها و محدوده های خارج شهری بیشتر بچشم می خورد.
برخورد کاملا تشکیلاتی – درست است که داشتن تشکیلات منسجم در مدیریت بحران خوب عمل می نماید ولیکن در ترکیه از شرکت جوامع درگیر در امر مدیریت بحران چشم پوشی شده و مشارکت این مردم درنظر گرفته نمی شود. طبق قانون، کلیه وظایف برعهده دولت و بازساطی نیز بصورت کامل در حیطه وظایف دولت می باشند. نقش مردم و جوامع درگیر در سیستم فعلی جایگاه ویژه ای ندارد.
محدودیتهای موجود
بطور کلی در حال حاضر طبق قوانین حاکم و موجود، مدیران و مسئولین کشوری بطور کامل از برنامه ریزان برای آمادگی و مدیریت بحران حمایت می نمایند و هیچگونه مخالفت سیاسی با امرو موجود وجود ندارد. در سطح مدیریتی نیز ترکیه دارای افراد و پرسنل شایسته و قابل برای تهیه برنامه های جدی و قابل استفاده یم باشد. نیروی انسانی کارآمد و متخصص در این کشور بالا و نیازی به کمک های خارجی در این خصوص نمی باشد. در خصوص ذخیره سازی نیز کشور با توجه به رشد اقتصادی دهه اخیر قابلیت چشمگیری را پیدا کرده و در این راستا نیز دولت اقدامات مفیدی را در دست تهیه دارد.
تغییرات جدید در مدل موجود
در پنج سال لخیر هیچگونه تغییرات جدی در برنامه کاهش خطرات و سیستم مدیریت بحران کشور صورت نپذیرفته است. ولیکن برای بهینه ساختن سیستم حاضر، موارد زیر توط مسئولین کشور تحت بررسی یم باشد:
تهیه برنامه و اعمال هرچه بهتر قوانین و آئین نامه های مقاوم سازی در سطح کشور و در رابطه با هر نوع ساخت و ساز:
سیستم دفاع غیرنظامی حتما بازنگری و در جهت بهینه سازی وضعیت موجود این ارگان باید سرمایه گذاری های لازم بعمل آید. این ارگان باید از افراد متخصص و همچنین واحدهای عملیاتی سریع در سیستم خود استفاده و بهره جوید:
مقامات محلی باید از آموزشهای لازم بهره و سیستم موجود عملیاتی باید به تجهیزات مدرن تجهیز گردند:
برنامه کاهش خطرات باید تکیه بیشتری در سیستم مدیریتی پیدا نماید. در حال حاضر تاکید عموما بر مسائل بعد از بحران می باشد
مسائل مالی و هزینه هیا لازمه باید توسط سیستم مشارکتی بین دولت، شرکتهای بیمه و خود جوامع و افراد آن تقسیم و عمل گردد:
تحلیل وضعیت موجود و تعیین مناطق پرحطر و همچنین آسیب پذیری در اولویت برنامه ریزان شهری قرار گیرد.
رابطه ارگانیک بین سیستم و سازمانهای غیردولتی و کشورهای کمک دهنده خارجی
-سازمانهای غیردولتی
هلال احمر کشور ترکیه یک سازمان کاملا مستقل غیر دولتی نیم باشد ولیکن تا حدودی عملکرد سازمانهیا غیردولتی را دارد. این ارگان در کلیه سیکل مدیریت بحران کشور نقش داشته و اقدامات بسیار شایسته ای را انجام می دهد. این ارگان عموما مسئول امداد و نجات و همچنین تهیه اسکان موقت، بهداشت منطقه و توزیع مواد غذایی در بحرانها می باشد. در حال حاضر سازمان غیردولتی دیگری در سیستم فعلی دارای وظایف بخصوصی در سیکل بحران نمی باشد. گاها بعد از وقوع چنین حوادثی برخی از روزنامه ها اقدام به جمع آوری کمک های مردمی می نمایند که غالبا نیز بسیار موفق نبوده است.
-کشورهای کمک دهنده خارجی
تصمیم نهایی برای دریافت کمکهای خارجی بر عهده شورای عالی وزرا می باشد. چنانچه تصمیم برای دریافت کمکهای مساعد باشد، این کمکهای توسط هماهنگی های لازم بین وزارت امور عمومی و مسکن از طریق استانداران مناطق به اجرا گذاشته می شود. لیست موارد مورد نیاز توسط مقامات محلی تهیه و در اختیار مقامات سازمان ملل (DHA-UNDRO) گذاشته می شود. سازمان ملل متحد و همچنین 9 سازمان غیردولتی در مدیریت بحران این زمینلرزه مشارکت و مراحل عملیاتی را حقیقتا تا حدود زیادی راحت تر و روان تر نمودند.

6-زلزله بم
چکیده
زلزله دی ماه 1382 که شهر بم و روستاهای اطراف آن را لرزاند مرگبارترین زلزله تاریخ معاصر ایران در نیم قرن اخیر در 25 سال گذشته به شمار می اید. این فاجعه که بخش وسیعی از منطقه دشت بم را وراین کرد، از لسیاری جهات موردی استثنایی و در خور برسی و مطالعه همه جانبه است و برای نخستین بار، حجم بسیار وسیعی از کمک های داخلی و بین المللی را به منطقه سرازیر کرد. اکنون که بیش از یک سال از رخداد سانحه می گذرد، برنامه بازسازی شهر در دست تهیه است.
نظریه های موجود در باب سانحه، توسعه و بازسازی و ارتباط تنگاتنگ آنان با یکدیگر گویای آن است که سانحه در عین حال که می تواند باعث عقب ماندگی و اخلال در روند اهداف توسعه شود، فرصت های مناسبی برای رسیدن به مقاصد توسعه به هنگام بازسازی فراهم می آورد که تا قبل از رخداد سانحه امکام پذیر نبودند. به زبان دیگر، سانحه به مثابه تیغ دولبه ای است که برنامه ریزی جامع بازسازی می تواند از آن موقعیتی متاسب در جهت توسعه پدید آورد.
بت توجه به نوپا بودن نسبی مطالعات سانحه در جهان و تاکید بر این مطالب که بازسازی یک تخصص است و با ساختمان سازی یا شهرسازی تفاوت های بنیادین دارد. این مقاله بنا دارد ضمن مروری بر قراینمد عملیات اماداد و ساماندهی که در بم تا کنون انجام شده است. به چالش ها و راهکارهایی اشاره کند که در برنامه ریزی یک بازسازی جامع نق تعیین کننده دارند.

 

مقدمه
در سحرگاه روز جمعه، پنجم دی ماه 1382، زلزله مهیبی با شدت 5/6 درجه در مقیاس ریشتر، شهر بم و روستاهیا اطراف آن را در استان کرمان به لرزه درآورد. اگرچه تا کنون آمار نهایی کشته شدگان و مجروحان به طور رسمی اعلام نشده است، قرائن موجود حاکی از کشته شده بیش از 40 هزار تن و مجروح شدن بیش از سی هزار تن و بی خانمانی حدود 75 هزار تن است. رخداد این فاجعه باعث صدمات شدید یا تخریب حدود 85 درصد بناهای مسکونی، تجاری،بهداشتی و اداری شهر بم و روستاهای اطراف آن شد. که از همان ساعات نخست فاجعه ارگان های مسئول امدادگر از قبیل جمعیت هلال احمر، ارتش و سپاه پاسداران به یاری مصیبت دیدگان شتافتند.
گروه پژوهشی بازسازی دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی نیز، که از سال 1377 تشکیل شد، بلافاصله هیئتی عازم منطقه کرد تا ضمن ثبت روند امداد و ساماندهی، توصیه هایی در جهت ادامه فرایند عملیات ارائه دهد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  62  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مدیریت بحران

دانلود مقاله شهر شیراز

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله شهر شیراز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

 

 

«شهر رندان»
در روزهایی که شیراز مثل یک خاتم فیروزه‌ بواسحاقی درخشان و بی‌غبار، در انگشت شاه شیخ ابواسحاق بود حافظ دوران جوانی خود را می‌گذراند و با شاه جوان نیز هم سنّ و سال بود. خوشگذرانی و شادمانی شاه شیخ به همراه بی‌باکی و جوانی او باعث شد که مورد توجه مردم قرار بگیرد و همین عاملی برای از بین رفتن دلنگرانی شاه نسبت به امیر محمّد مظفر شد. شاه جوان که در میدان سعادت‌آباد بیرون دروازة استخر تصمیم به بنای قصری تاریخی نمود شور و شوقی عجیب در مردم به پا شد همان قصری و میدانی که چند سال بعد شاهد حکم قتل ابواسحاث از سوی (محتسب) بود. شاعران زیادی برای این کاخ باعظمت و شکوه شعر سرودند و آن را با بناهای تاریخی خسروانی یکسان دانستند و آن را بهشت سعادت نامیدند. این قصر را که برابر ایوان فروریختة کسری می‌دانستند چه کسی فکر می‌کرد که روزی بر سر سازنده‌اش خراب گردد. قسمتی زیاد از درآمد شهر صرف ساخت کاخ شد و افراد متملق و چاپلوس نیز دست از کار برنمی‌داشتند امّا شاه از این افراد دلنگران بود و از اینرو جانداران خود را از اصفهان انتخاب نمود و به شیرازیها اطمینان کامل نداشت. شیراز در واقع در دست ماجراجویانی بود مانند پهلوانان، کدخداهای محلات، رندان شهر که نبض ماجراجویی و هرج و مرج شهر شیراز در دست آنان بود.
شاه ابواسحاق در آغاز حکومت توسط (کلوها) توانست مدعیان خطرناک را کنار بزند زمانیکه کلوها برادر شاه شیخ (مسعود) را کشتند و یاغی باستی یکی از کلوها خواست حکومت را به دست بگیرد، شاه شیخ توسط عدّه‌ای از همین کلوها توانست پس از بیست روز جنگ یاغی *** را شکست دهد و علّت اعتماد نکردن به آنان همین بود که در مواقع آرامش می‌توانستند تمام شهر را به هرج و مرج کشیده و مردم را به شورش و قیام تشویق بکنند.
آنها اهل لوطی‌بازی و شرارت و غارتگری، شبگردی و حتّی آدم‌کشی بودند و به نام ننگ اعتنا نمی‌کردند در نزد آنها تعدّی شرابخواری، لاابالیگری، زنابارگی رواج داشت و ملاحظه نام و مقام نمی‌کردند از اینرو کسی برای حکومت خطرناک به نظر می‌رسیدند حتّی زمانیکه محتسب شورش کرد آنها با او همدست شدند و از او پیشنهاد کردند.
در این ایّام روح فتنه‌جویی، رندان شهر رابه هر قدرتی می‌رساند و بزرگان شهر هم با کلوها بودند هم با رندان شهر.
بهار دل‌انگیز شیراز، باغها و میوه‌های طرب‌انگیز و آب و هوایی مطبوع همگی شاعران را بر سر ذوق می‌آورد، در شهر مساجد و خانقاه‌های وقفی چهرة مذهبی شهر را تشکیل می‌دادند و شهر به زاهدان و گوشه‌نشینان خود می‌بالید و به قرآنهای خطی به خط خلفا و ائمه اطهار در مساجد فخر می‌فروخت، سادات و زاهدان در حکومت به قدرت می‌رسیدند بدون اینکه هیچ‌گونه اسم و رسمی داشته باشند. شهری که دارای 17 محله و 12 دروازه بود در حالت کلی بسیار زیبا ولی دارای پنجره‌های کوتاه در کوچه‌های تنگ که بوی گند پلیدی را به دماغ می‌رساند که شهر در حالت ظاهری زیبا و باطنی زشت را داشت مردم شهر لاغراندام گندم‌گون مذهبشان شافعی، حنفی، شیعی بود.
زنان شهر که لعبتهای عشق آفرین بودند کفش به پا کرده نقاب به چهره داشتند تا زیبایی آنان مخفی بماند و روزهای دوشنبه و پنجشنبه و جمعه در مسجد جامع جمع می‌شدند و آنان نظر مردان پر شور از عشق را به خود جلب می‌کردند. با وجود تفرجگاه‌های زیادی که در شهر بود عشقهای مخرف*** که بیماری عصر بشمار می‌امد پُر شده بود.
در چنین شهر و اوضاعی بود که شاه شیخ ابواسحاق بر تخت حکومت نشسته بود و مانند یک نگین فیروزه‌ای در شهر رندان می‌درخشید تا اینکه مخالفان حکومت وی بر سرکار آمدند که بسیار مدعیان خطرناکی بودند از جملة آنان امیرمحمّد مظفر که امیر مبارزالدّین(محتسب) خوانده می‌شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


«فیروزه ابواسحاقی»
در این روزهایی که از در و دیوار شهر شیراز موج طرب و عشرت رندان برمی‌آمد، شهر شیراز از وجود شاعرانی جوان به نام شمس‌الدّین جزئی از آنان بود اینکه او دارای فضل و دانش بود یا نه و آیا اینکه او از ثروت و مکنت بویی بُرده بود یا نه روایت‌های گوناگونی وجود دارد، افرادی وی را درس‌نخوانده و امّی خواندند برخی او را از جمله افرادی می‌دانستند که یک شبه علم بدانها الهام می‌شد امّا آن چیزی که مشخص است او اهل دانش و فضل و علم حکمت بود چرا که با افراد باسواد زیادی در ارتباط بود و از اینرو به او هم لقب خواجه داده بودند که به بزرگان شهر می‌گفتند امّا اینکه او از چه خانواده‌ای بود کاملاً مبهم است امّا حافظ یگانه بود یا بیگانه او فرزند نبوغ بود یا روزگار یا هر دو؟ تأثیر نبوغ و روزگار حافظ از همان دوران جوانی در فکر و اندیشة او انداخته شده بود.
او که زیبائیها و زشتیهای شهر رندان را می‌دید و ذوق شاعری هم در او شعله‌ور بوده است و هرچه از عمرش می‌گذشت دنیا برای او بی‌نقاب‌تر بود و تقوی و فضیلت بی‌معناتر، چرا که هرچه که در مکتب و مدرسه می‌آموخت در دنیای خارج از مکتب مأیوس‌کننده و دردناک بود چرا که برخلاف آنچه که می‌آموخت بود.
واعظان بر منبر آن همه از تقوا و پارسایی صحبت می‌کردند ولی در خلوت کارهای شیطانی انجام می‌دادند، معلمان مکتب و برخی از واعظین و خطیبان بویی از مسلمان بودن نبرده بودند و دچار آلودگی شده بودند.
حافظ وقتی از مکتب به سوی مدرسه می‌رفت و در محضر استادن بزرگی تعلیم می‌پذیرفت، آشنایی با قرآن و آشنایی با **** هفت‌گانه در نزد استادان از جمله درسهایی بود که حافظ آنها را پذیرفت و خوانده و یاد گرفت. در این زمان بارگاه شاعرانی را پذیرا بود که شاه را تمجید کنند و شهر رندان نیز غرق در گناه و هوسبازیها بود. حافظ به سبب شرکت در بحث بزرگان شهر نظیر خواندن کتابهای سهروردی، سکاکی، زمخشری و ... نیز توانست به دربار شاه راه پیدا کند.
از عواملی که حافظ را پای‌بند به شهر کرد لطف بی‌اندازه شاه و وزیران و همچنین وجود زن و فرزندان حافظ بوده که او را علاقمند به شیراز با تمام آلودگی‌اش کرده بود.
امّا *** و هوس‌بازیهای شاه جوان باعث شد که امیرمبارز‌الدّین سر به شورش نهد و به قصر او نیز حمله کند که با بی‌اعتنایی او امیرمبارز‌الدین نیز به شهر راه پیدا کرد و موجب شد که شاه شیخ شکست بخورد.
حافظ که به دلنوازیهای شاه شجاع دلگرم بود و امیدوار دیگر مأیوس شد بخاطر اینکه شاه شیخ تسلیم گشت و در میدان سعادت‌آباد که سالهای پیش در آن قصری بنا کرده بود سرش را بریدند و حافظ که با او خیلی مأنوس بود این فرجام دردناک را در غزلی منعکس کرد و خاتم فیروزه‌ ابواسحاقی را دولتی خواند ناپایدار و مستعجل.

 

 

 


میان مسجد و میخانه
مطالعه قرآن و تأمل در آن از سوی حافظ وی را با درد واقعی انسان (درد تعقل) آشنائی *** تعقل دو نفس در احلال انسان که قرآن مکرر آن را بیان کرده و مردم را بدان دعوت نموده است. همانطور که گفته شد حافظ با بزرگان زیادی در ارتباط بود و توانست با فکر و اندیشه جوان خویش راه را تشخیص بدهد آشنایی او با تعلیم مشایخ ***** و الفاظ صوفیه‌ای چون پیر، جمع و تفرقه، ذکر و ورد، محبت، عشق و حجاب و کشف فقر و قناعت و ... برای پاسخ‌گویی به برخی سؤالات همچون آیا انسان پس از مرگ زنده می‌شود یا مرگ پایان دنیای انسانی است؟ تنها یک راه داشت آن هم کلام، کلام می‌کوشید تا پاسخ‌ وی را به را به این سؤالات بدهد. حافظ که با کتاب مواقف*** عضو آشنا بود پاسخ‌های خود را از طریق کلام و فلسفه دریافت می‌نمود.
ذوق شاعرانه حافظ بعلاوه با فهم و آشنایی با اعجاز قرآن رمزهای بلاغت را برای او آشنا کرد و چیزهای دریافت کرد که دیگر حافظان آنرا نداشتند. از این توجه کلام او پر شد از نازک کاریها مربوط به بلاغت همچنین حافظ به زبان عربی نیز مسلط بود و شواهدی بسیار بر این گفته گواه است اما در روزگاری که در **** دین و قدرت را سنگر کردند برای اغفال و تجاوز کدام وجدان انسان هست که به منسا این *** بی‌چون و چرا تسلین می‌شد. حافظ هم به مخالفت با این ریا و فساد گروید در تمام طبقات به شکل زننده‌ای پرداخت و چگونه یک شخص می‌تواند به گوشه‌نشینی و دعاهای شبانة خویش ادامه دهد در حالیکه با توجه به دیوان حافظ شهر پر از ویرانی فساد بوده انتقاد حافظ از زمانه گناه‌آلود و فاسد خویش به همراه شکایت از صوفی زاهد شیخ فاضی محتسب آنگونه است که انسان خیال می‌کند دنیای او دنیای استثنایی بوده است. کام‌جویی‌های زنانه و بر اثر آن کشتن شوهران به نام کردن آنان و شروط داشتن با وزیران و غیره به همراه راهزنی قتل غارت کاروان‌ها فحش، دزدی همگی از جمله فساد و تباهی روزگار حافظ بوده است. در واقع آنچه که بدین وقایع رنگ عصر می‌داد تمایلات شاعر بوده است که ****به هیچ چیز نه محدود شد نه راضی. اینکه مستعدان جامعه محدود محروم باشند و بی‌هنران جای آنان را بگیرند حافظ را رنج می‌داد همانطور که گفته «ابلهان را همه شربت گلاب ترفند است» و قوت را ناچیزی نیست جز خون جگر ـ خون جگر همان تأسف و اندوه عمیق وی است. در جای دیگر حافظ می‌گوید: « ملک به مردم نادن دهد زمام مراد» شاعر همه جا بی‌ثباتی و ناپایداری را می‌دید. این همه تباهی فساد وجود ظلم ریاکاری از روی واعظان شهر قاضیان و همچنین کلوها همه و همه حافظ را از مسجدنشینی دور کرد و انزوا طلب نمود چرا که یک نفر نمی‌تواند تمام دنیا را منطبق با خود بکند.
این همه تزلزل در شهر حافظ را از (صومعه) به (دیرمغان) از ذکر روایات قرآن به سوی خرابات کشاند از این جاست که دیگر حافظ را نمی‌توان بخوبی شناخت او میان مسجد و میخانه می‌باشد او بین انسانهایی که نه به دنیا پایبند نه به آخرت پایبند هستند نه طرفدار جاه و مقام نه کامیابی و آسایش را دوست دارند گرفتار شده امّا هم حافظ هم یک رند می‌تواند آسمانی باشد و چشم بر همه این فسادها و تباهی‌ها بندد و از هیچ چیزی نترسد. برای رند در این دنیای ویران که خلق و قضاوت آنها در قاضیان نادیده بگیرند و پیامبر را به **** دهند می‌تواند مسجد و صومعه را خراب کند و کاری به کار کسی نداشته باشد. حافظ هنوز هم یک آدم عادی است از دیگران تقاضا دارد هر چه را که آنان می‌پسندند و *** اما تا کسی می‌تواند بیشتر سکوت نماید. وقتی به دوران قبل دوران شاه شیخ فکر می‌کند که دنیایی آرمانی داشت بیشتر این رند را آزادی می‌دهد و در آن قصر شاهانه شاه شیخ که بوی سوگ و درد می‌دهد و در چنین گیر و دار ترس و نفرت که احتیاط (نفسها را در سینه حبس می‌کند) آیا باید مثل همه ریاکاران در آستین موقع پیاله پنهان کرد؟ نه باید خرقه را با اشک از لکه‌ها شست باید گریه کرد بر این روزگار که موسم ورع و روزگار پرهیز است!
رند و محتسب
سایه دولت امیر مبارزالدین مانند یک کابوس وحشتناک بر شهر و مردم و رندان منطقه بود با غلبه امیر بر شاه شیخ حکومتی برپا شد سراسر نظم و سختگیری چرا که در زمان شاه شیخ همه آزادانه و بدون هیچ‌گونه ترس و وحشتی کارهایشان را انجام می‌دادند ولی در دوران امیر مبارزالدین همه با دلنگرانی و ترس و وحشت کار را از پیش می‌بردند. در زمان شاه‌ شیخ رندان فارغ از ننگ و نام بودند همه گونه لذات دنیوی برای آنها عرضه می‌شد. حضور در خرابات و شاهد بی‌بندوباری زنان و خوش‌گذرانی و می‌ نوشی از جمله کارهای مردم در زمان شاه شجاع بود. باده ‌خواری یک تفریح عادی بود که پادشاه و محتسب هم از آن روی گردان نبودند. اما می و خوش‌گذرانی از روی رحمت **** به عفو الهی بود. زنان در خرابات فتنه‌انگیزی می‌کردند و حتی همجنس‌بازی رسم رایجی بود. البتّه این نکته حائز اهمّیّت است که این بی‌بندوباری‌ها و فساد در همه جای کشور شاهد می‌شود.
در این اوضاع نابه‌سامان حافظ نیز از قاعده مستثنی نبود یک نظر آنکه شاید خود حافظ دچار بعضی از این تباهی‌ها شده بود که اگر نشده بود جزء قدیسان و اولیا داده باشد در دوران شاه شجاع برای همه که با ذوق و هنر اهمیت می‌دادند *****که در کار حاکم بود بسیار مهم تلقی می‌شد اما در دوران امیر مبارزالدین اینگونه نبود.
همچنین زاهدان و پارسایان ارتباط با حاکمان وقت را خلاف توکل به خدا دانسته و سعی می‌کردند از این ارتباط دور شوند نه تنها این گروه ارتباط را قبول نداشتند بلکه آزاد اندیشان نیز این ارتباط را آلوده می‌پنداشتند و حافظ بخاطر همین (محبت حکام) را (ظلمت شب یلدا) می‌خواند و حاصل ****این چیزی جز غلبه اوباش بر کارها نبود. حال که امیر مبارزالدین بر سر صحنه آمد آن دسته رندان که اهل مدرسه بودند بر ایشان سخت می‌گذشت و حافظ نیز همین رندان بود. برای اینها دولت بواسحاق این مزیت را داشت چرا که آنها با آسایش و بدون ریا و تزویر هر چه را که می‌اندیشیدند بیان کنند و از کسی نترسند امّا در دولت امیر مبارزالدین باید با ترس و هراس کار می‌کردند و از آنها دور می‌شدند به کوچه رندان پناه می‌بردند (هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش)
شیخ و فقیه در چنین اوضاعی مقرب سلطان بودند و خود را به دیو سالوس و ریا فروخته بودند و **** ذکر همه افسانه‌ای بیش نبودندن که انسانهای ساده را فریب می‌دادند. شراب وسیله‌ای برای فرار از خود فرار از قیودی که انسان را به دنیا می‌پیوندد ولی با روی کار آمدن امیر و سختگیریهای او رندان شهر از خرابان دور و به مسجد کشانده می‌شوند و رندان شهر این پادشاه جدید توبه کار و سخت‌گیر را که دکان ریا را گشود (محتسب) خواندند چرا که او با تظاهر به دینداری و سجاده به دوش گرفتن و نماز خواندن و قرآن تلاوت کردن و سخت‌گیری در شرایع دینی سعی داشت مردم را تشویق وترغیب به دینداری کند که موجب شد همگی سوی به تزویر و ریا بیاورند اعتراض به این ریاکاریهای کار رندان بازار نبود بلکه رندان پاکباز بود که این ریاکاری را خلاف دین و اخلاق دانسته و حافظ نیز به همراه عبید جزء مخالفان بوده و در شهر خویش به این ریاکاری اعتراض کرده است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   27 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله شهر شیراز

دانلودمقاله صنعت نفت در ایران

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله صنعت نفت در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 «مقدمه»
روز شنبه 27 اوت سال 1859، در نقطه‌ای به نام تیتوسویل واقع در ایالت «پنسیلوانیا»، «ادوین دریک» انقلابی را آغاز کرد که بیش از یک قرن اقتصاد جهانی را تحت تأثیر خود قرار داده است.
دنیای کنونی در همة جنبه های زندگی اعم از کشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش، حمل و نقل، اقتصاد، سیاست، ارتش و امکانات رفاهی و درون خانگی و غیره بر پایه تکنولوژی بنا شده و همه این ها مساوی است با یک کلمه؛ «نفت» و اگر در حال حاضر تکنولوژی را از زندگی حذف کنیم، بازگشت بشر به طور تمام عیار به قرون تاریک تاریخ خواهد بود؛ اعصار قحطی و طاعون و جهل و اوهام و خرافه.
اما نزدیک به یک قرن است که مردم کشور ما با مقولة نفت و مسائل مربوط به آن آشنا شده اند و نقش حیاتی این ماده در حیات اقتصادی کشورها، خصوصاً در چند دهة اخیر به جایی رسیده که باید آن را ماده اساسی زندگی نامید؛ اصولاً هیچ جنبه‌ای از زندگی مادی انسان نیست که «نفت» در آن بطور زیربنایی رخنه نکرده باشد، و همین نقش حیاتی، سیاست کشورهای صاحب نفت را با خطر مواجه کرده و در عرصه بین الملل با مشکلات جدی مواجه کرده است. بدون تردید جنگ ایران و عراق با آغازگری کشور همسایه یا به عبارت بهتر «صدام» بدون تردید بی ارتباط به مسئلة «نفت» نبود. از طرفی دیگر کشور ما با در دست داشتن ذخایر غنی و سرشار نفت و گاز در سطح دنیا و بمراتب اولی تر در خاورمیانه نیاز و عزم راسخی را می طلب تا مردم ما دانش و آگاهی خود را در بارة تاریخ نفت، «این طلای سیاه» بیفزایند. از این رو در این مجال مختصر می کوشم تا شمه ای از تاریخ و اثرات این ماده ارزشمند را در جهت تکمیل آگاهیمان تقدیم دارم. بنابراین می بایست شرحی کوتاه از تاریخچة نفت و تبعات کشف و استخراج این مهم در بحث گنجانده شود تا مسئله برای ما واضح و خالی از ابهام باشد.

تاریخچه نفت در ایران
اصلی ترین مادة انرژی زا در حال حاضر «نفت» است: اگر در عالم خیال «نفت» را از چرخة حیات تکنولوژی حذف کنیم چه باقی می ماند مطمئناً؛ هواپیماها بازمی‌ایستند؟ حرکت قطارها متوقف می شود. اتومبیل های سبک و سنگین دیگر قادر به حرکت نخواهد بود و کشتی‌ها که همه روزه دهها تن بار و هزاران مسافر را حمل می کنند، تبدیل به قطعات چوبی و آهن قراضه می شوند و همة کارخانجات تولید ماشین آلات بسته می شوند، تکنولوژی رشته های متنوع داروسازی و پزشکی با خطر جدیدی موجه می شود و ژنراتورهای مولد برق و نیروی هسته ای و هیدرولیک شدیداً صدمه می بیند و همة اینها مساوی با درهم پیچیده شدن طومار تمدن فعلی بشر.
طبق آخرین تحقیقات زمین شناسی و معدن شناسی، حدود 677 میلیارد بشکه نفت در سطح جهان شناسائی شده و 5/54 درصد از تمام این ذخائر در حوزة کوچک خلیج فارس یعنی در چهار کشور؛ ایران، عراق، عربستان و کویت نیمی از ذخائر ثابت شدخ جهان قرار دارد. عربستان با داشتن 160 میلیارد بشکه و ایران با 100 میلیارد بشکه به ترتیب در مقام اول و دوم می باشند.
عملیات حفاری انگلیسی ها پس از تلاشهای انصافاً طاقت فرسا، بالاخره در سال 1908 در مسجد سلیمان به نفت رسید. اما بهره برداری تا سال 1913 به تأخیر افتاد: عمل لوله کشی از چاهها تا جزیرة ابادان و تأسیس پالایشگاه آبادان حدود پنج سال وقت گرفت. بهرحال در سال 1913 مقدار کمی نفت استخراج شد و از اوائل سال 1914 نفت ایران به مقدار تجارتی مورد بهره‌برداری واقع شد.
در 5 سال اول بهره برداری از نفت جنوب، انگلیسی ها برخلاف قرارداد «دارسی» و حقوق و عرف بازرگانی، وجهی به ایران نپرداختند و فقط از سال 1919 بود که شروع به پرداخت سهم ناچیز به ایران کردند.
انگلیسی ها از سال 1914 تا سال ملی شدن صنعت نفت یعنی سال 1950 طی 36 سال مجموع مقدار 000/992/275/2 بشکه نفت از خوزستان استخراج کردند و متقابلاً بابت حق الامتیاز جمعاً مبلغ 8/112 میلیون لیره به ایران می پرداختند که این مبلغ به نرخ آن زمان 2/451 میلیون دلار می شود. در دورة کنسرسیوم و مابعد تا آغاز انقلاب یعنی از 1955 تا پایان سال 1977
(1356 هـ . ش) در مجموع 7/23 میلیارد بشکه نفت از منابع ایران استخراج شده و در مقابل کلاً 1/97 میلیارد دلار به ایران پرداخت شد.

در کشاکش ملی شدن نفت
مصدق با علاقه زایدالوصفی که به ملی کردن صنعت نفت داشت باعث شد قانون ملی کردن در 30 آوریل 1951 از تصویب مجلس بگذرد. ایران در سال 1950 فقط حدود 16 میلیون دلار دقیقاً نصف بودجه ملی بابت حق امتیاز نفت دریافت می کرد این در حالی بود که شرکت نفت انگلیس و ایران پنج برابر این مبلغ را به جیب می زد. هفت خواهران نفتی فوراً برای طرفداری از اهداف و دعاوی شرکت نفت انگیس و ایران به حرکت درآمدند. تنها یک کشور به طور مخفیانه از مصدق طرفداری می نمودند و آن ایالت متحده آمریکا بود که بوسیلة سفیر خود «هنری گریدی» در تهران از او حمایت می کرد. در اجرای یک برنامة کوتاه مدت فروش نفت ایران فوراً بایکوت شد. متقابلاً تولید و فروش نفت کویت، عربستان و بحرین بالا رفت، برای اینکه ایران را به زانو درآورند، بالا بردن حق الامتیاز نفت اعراب را موقتاً قطع کردند.
در 13 ژوئن 1951 که مذاکرات ایران و شرکت نفت در ناحیه شمیران تهران جریان داشت، مقامات ایرانی از کاپیتانهای کشتی های نفتکش خواستند تا رسید به نام شرکت ملی نفت ایران بدهند. در تاریخ 19 ژوئن درست چند روز بعد آقای «باسیل جکسن» رئیس هیأت نمایندگی شرکت نفت، بدون احساس شرم، پیشنهاد کرد که شرکت فوراً مبلغ ده میلیون لیرة استرلینگ به ایران بپردازد و از ماه ژوئیه هر ماه مبلغ 3 میلیون ایره به ایران پرداخت نماید و در مقابل دارائی های شرکت نفت که شرکت ملی نفت ایران منتقل شده است و حق تولید نفت به یک شرکت جدید که از طرف شرکت نفت انمگلیس و ایران تأمین می‌شود، منتقل شود. ایرانیها این پیشنهاد را رد کردند و مذاکرات قطع شد و کابینه کارگری انگلستان به شرکت نفت دستور داد که از پرداخت حق امتیاز و بدهی های گذشته به دولت ایران خودداری کند و از پرداخت آنچه که بابت تفاوت تسعیر طبق توافق به دولت ایران پرداخت می شد نیز امتناع نماید.
سرانجام انگلیسی های حریص و جاه طلب پیشنهاد کردند که حق الامتیاز را از به ارتقاء دهند و حال آنکه در همان اوقات در بازار تهران مردم از تقسیم 50-50 صحبت می‌کردند. «مصدق» در همان روز 19 ژوئن یک شرکت به نام شرکت ملی نفت ایران بوجود آورد ولی آقای «دریک» مدیرکل شرکت نفت انگلیس و ایران در 20 ژوئن کاپیتانهای کشتی نفتی را از دادن رسید نفت به نام شرکت ایرانی برحذر داشت. از آن طرف دکتر «مصدق» اعلام کرد که هرگونه خرابکاری در اجرای قانونی ملی کردن صنعت نفت را کیفری درخور اعلام کرد و «دریک» تهران را با هواپیما به مقصد بغداد ترک نمود. در تاریخ 27 ژوئیه کارکنان انگلیسی شرکت نفت ایران و انگلیس دست به اعتصاب زدند و از ادامة خدمت در شرکت جدیدالتأسیس نفت ایران امتناع نمودند. در کتاب «جنگ نفت» آمده است که انگلیسی ها پس از آمریکائیها در کار نفت علاقة بیشتری نشان می دادند و کمپانی «رویال داچ شل» هم بمنظور تهیة نفت برای کشتیهای جنگی انگلستان بوجود آمد. شخصی به نام «دارسی» در ایران موظف شد در مقابل دویست هزار فرانک که فقط یکصد هزار آن نقد بود، امتیاز نفت ایران را بدست آورد و در سال 1909 کمپانی نفت انگلیس و ایران تأسیس شود و امتیاز «دارسی» یا همان امتیاز و شرایط شصت ساله به شرکت جدیدالتأسیس تعلق گرفت. این کمپانی در موقع جنگ خدمات شایانی به دولت انگلستان نمود و از عایدات و منافع آن جز خود عمال دولت انگلیس کسی اطلاع نداشت تا اینکه کتاب معروف «وینیستون چرچیل» به نام «بحران جهان» منتشر شد و آن موقع بود که همگان فهمیدند که منابع نفت ایران برای امپراطوری بریتانیا دارای چه منافع سرشاری بوده است. در تاریخ 3 ژوئیه ظرفیت پالایش پالایشگاه آبادان به نصف تقلیل یافت. و در 5 ژوئیه دیوان لاهه که به شکایات شرکت نفت ایران و انگلیس رسیدگی می کرد، یک قرار موقت صادر کرد که تا پایان جلسات و صدور حکم نهائی به عنوان اقدامات احتیاطی تولید نفت ایران مثل سابق بوسیلة شرکت نفت ایران و انگلیس ادامه یابد. در 7 ژوئیه «مصدق» رسماً پرونده ایران را از کنوانسیونهای لاهه بیرون کشید. در آبادان صنعت نفت متوقف شده بود و متجاوز از 7 هزار کارگر بیکار شده و شرکت ملی نفت ایران برای خنثی کردن این موضوع اعلام داشت که هر بشکه نفت را به جای 70/1 دلار به قیمت 90 سنت به فروش می رساند. در 3 اکتبر همة تکنسین های انگلیسی ابادان را ترک نمودند. شورای امنیت سازمان ملل، طبق تقاضای کابینه کارگری انگلیس، وارد ماجرا شد. «مصدق» در حالی که بیمار بود برای شرکت در جلسة شورای امنیت به «نیویورک» عزیمت کرد ولی در بیمارستان نیویورک بستری شد.
رئیس جمهور وقت آمریکا «ترومن» در 23 اکتبر میزبان مصدق به صرف ناهار شد و در همان حال پالایشگاه آبادان به وسیلة پرسنل ایرانی مجدداً بکار افتاد. و شرکت ملی نفت ایران اظهار داشت که کشتی هایی که از ایران نفت خریداری کنند، بوسیلة نیروی دریائی ایران تا خروج از خلیج فارس اسکورت خواهد شد. 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله صنعت نفت در ایران