فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد ساختار حکومت پیامبر 22 ص

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد ساختار حکومت پیامبر 22 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

ساختار حکومت پیامبر (ص)  

این مقاله درصدد اثبات ساختار حکومتى براى حکومت نبى اکرم در مدینة‏الرسول (ص) است، تا ساختار حکومت اسلامى اثبات شود، زیرا بدیهى است اگر رسول اکرم (ص) ساختار دولتى مبتنى بر وحى داشته باشد، کافى است، تا ادعا شود اسلام ساختار دارد، آن‏گاه سیره حکومتى امیرمؤمنان مؤید آن خواهد شد.

 این مقاله درصدد اثبات ساختار حکومتى براى حکومت نبى اکرم در مدینة‏الرسول (ص) است، تا ساختار حکومت اسلامى اثبات شود، زیرا بدیهى است اگر رسول اکرم (ص) ساختار دولتى مبتنى بر وحى داشته باشد، کافى است، تا ادعا شود اسلام ساختار دارد، آن‏گاه سیره حکومتى امیرمؤمنان مؤید آن خواهد شد. بنابراین، مطالب این مقاله صرفا درباره اثبات ساختار براى حکومت پیامبر خواهد بود . براى اثبات مدعاى فوق نیاز به تعریفى مورد اتفاق از «ساختار» داریم که قاعدتا ارائه آن ا دانشمندان علم مدیریت و سازمان متوقع است. مقدمتا خوب است دانسته شود مکاتب مدیریت، دورانهاى زیر را شامل مى‏شود: (1)

الف) دوران قبل از مدیریت علمى،

ب) دوران مدیریتها یا مکتبهاى کلاسیک،

ج) مکتب روابط انسانى،

د) ترکیبى از ب و ج .

مدیریت و فن اداره، مانند هر اندیشه دیگر در حال تطور و تکامل است . در دوران قبل از مدیریت علمى، مدیریتها به شکل فطرى و بدون فرمولهاى مدون و مبین بود، مانند واحدهاى تجارى در زمان چینیان و رومیان (2) که داراى نوعى بینش مدیریتى ساده بودند با ظهور «فردریک تایلور) دوران مدیریت علمى شروع مى‏شود (3) که به عنوان پدر مدیریت علمى معروف شد و در اوایل قرن حاضر نوشته‏هایش درباره تئورى مدیریت‏به طور گسترده‏اى خواننده داشت . مبناى مدیریت وى اساسا تکنولوژى بود و به گمان وى بهترین طریق افزایش بازده، بهبود فنون و روشهایى بود که کارگران به کار مى‏بردند . او افراد را ابزار مى‏دانست و در طرح او عمدتا به نیازهاى سازمانى توجه مى‏شود، نه نیازهاى افراد . (4)

بعدا «التون میو» ظهور کرد و «نهضت روابط انسانى‏» را در فواصل 1920 تا 1930 - 1299 تا 1309 ه مطرح کرد و جانشین آراى تیلور نمود . او و پیروانش مى‏گفتند علاوه بر اینکه باید بهترین روشهاى تکنولوژى را براى بهبود و بازده مورد توجه قرار داد، روحیات و امور انسانى را نیز باید مورد توجه قرار داد . آنها ادعا مى‏کردند روابط انسانى بر روابط تکنولوژى و کارى ترجیح دارد و این را از آزمایشات معروف به «هاتورن‏» به دست آورده بودند . (5)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ساختار حکومت پیامبر 22 ص

دانلود تحقیق فضایل رسول الله (ص)

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق فضایل رسول الله (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق فضایل رسول الله (ص)


دانلود تحقیق فضایل رسول الله (ص)

 

مشخصات این فایل
عنوان: فضایل رسول الله (ص)
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 19

این مقاله درمورد فضایل رسول الله (ص) می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله فضایل رسول الله (ص) می خوانید :

فضیلت شصت و یکم;
در ولادت حضرت نبوت مآب ـ صلى الله علیه و آله ـ و بعضى از علامات و معجزات درحین ولادت, از احادیث و اخبار; چون یک ماه از حمل آمنه, والده آن حضرت گذشت, آسمان و زمین و نباتات و جمادات یکدیگر را بشارت مى دادند. و چون دو ماه از حمل آن حضرت گذشت, ملکى از آسمان و زمین ندا داد که: صلوات فرستید بر محمد و آله, او استغفار کند بر امت او. چون سه ماه گذشت,[ ... ] از سفر شام مراجعت مى کرد چون نزدیک به مکه معظمه رسید, ناقه او از براى سجده سر برزمین نهاد]...] . به تندى برآمد, ناگاه هاتفى ندا در داد که: مگر نمى بینى جمله افرش را که سجده شکرانه کنند براى پیغمبر(ص) که به وجود مىآمد؟ و چون چهار ماه گذشت, زاهدى از طایفه روانه مکه شد; در راه طفلى را دید که به رو درافتاده هرچند او را برداشت باز به سجده درافتاده; هاتفى ندا زد که: دست از او بردار که به سجده شکر در افتاده از براى مولود پیغمبر برگزیده. چون پنج ماه برگذشت, همان زاهد به خانه خویش مراجعت کرد. خانه خویش را دیده که زلزله در افتاده است واز سکون بازمانده و بر محراب آن نقش شده است که: اى اهل صوامع! ایمان آرید به خدا و رسول او محمد(ص) که نزدیک شد ظهور آن حضرت. زاهد از دیدن این کلمات با برکات, ایمان آورد. چون ماه ششم منقضى شد, اهل مدینه طیبه به قانون خویش که هرسال عید مى کردند, در عیدگاه خودشان حاضر مى شدند و درختى داشتند که در این روز نزد آن درخت اجماع مى کردند و آن درخت را ستایش و پرستش مى کردند و خوش مى نواختند در این روز. چون نزد درخت مجتمع شدند, آوازى از آن درخت برآمد که: (جإالحق و ذهق الباطل ان الباطل کان زهوقا)(36) مردم از آن صدا به هم برآمده, به سراى خویش شتافتند. در ماه هفتم سواد بن قارب نزد عبدالمطلب آمد, گفت که: دیشب در میان خواب و بیدارى دیدم که درهاى آسمان گشوده و ملائک پى در پى در زمین نزول مى کردند و مى گفتند: زینت کند[ کنید] زمین را که نزدیک شد ظهور محمد(ص) که رسول خداست به سوى کافه خلق. چون ماه هشتم برآمد, ماهى طموسا نام داشت در بحراعظم; بر دم خویش بایستاد, ملکى او را گفت که: اى ماهى, چه مى شود تو را که بحر را متاطم ساخته؟ گفت: پروردگار من آن گاه که مرا آفرید, فرمود که: چون محمد(ص) ظهور کرد, امت او را دعا کن. پس از براى دعا کردن به حرکت آمدم. و در ماه نهم ده هزار ملک از آسمان فرود آمدند; هر یک قندیلى از نور به دست داشتند که بر آن نوشته بود: لااله الا الله محمد رسول الله. و به دور مکه معظمه چهار صف زدند و مى گفتند: این نور محمد است. بالجمله حضرت به ظاهر متولد شد و بر خلاف همه مولود, از پا فرود آمد و به طرف کعبه معظمه به سجده در افتاد. نورى از فرق مبارکش ساطع گشت که آسمان و زمین روشن شد; قصرهاى شام و یمن و فارس مشاهده افتاد که مانند آتش افروخته درخشان بود. مرغان هوا به دور کعبه جمع شدند و کوه ها به جانب کعبه مشرف شدند و اصنام و اوثان شکسته, به رو در افتادند. بت پرستان جمع آمد[ند] آن بسا بزرگ را به چندین دفعه نصیب کردند, قرار نگرفت, به رو در افتاد, درهم شکسته. در این هنگام ابر سفیدى نمایان گردید, آن حضرت را فرو گرفت ندائى در رسید که: ((طوفوابمحمد شرق الارض و غربها و البحار لتعرفوه باسمه و نعته و صورته))(37) یعنى; بگردانید محمد(ص) را به مشرق و مغرب و دریاها تا همه خلق, او را به نام و صفت و صورت بشناسند. مروى است که بعد از سه روز عبدالمطلب, محمد را در آغوش گرفت به خانه مکه در آورد و چون به درخانه رسید, آن حضرت معجز بیان فرمود: ((بسم الله و بالله)) کعبه معظمه به سخن در آمد و در جواب گفت: السلام علیک یا محمد! هاتفى آواز داد که: (جإ الحق و زهق الباطل(
از جمله علامات و شرافت آن شب با برکت و میمنت, این که سیر ابلیس لعین و تمام شیاطین از عروج به فلک منقع[ منقطع] شد و کاهنان از همراه او جدا و دور افتادند و خبارء غیب موقوف شد و کردار سحره علم قیافه محو شد و در همان شب چهارده کنگره از ایوان کسرى افتاد و طاق ایوان شکافته شد و هم در آن شب آتشکده فارس که دو هزار سال قبل از آن روشن بود, خاموش شد. شهب و ثواقب و آثار عجیب و غریب در آسمان پدیدار بود.
نکته: بدان که هریک از پیغمبران را خلوت خانه اى بود که در آن خلوت از نفس خود رسته و به حق پیوسته; بودند از آن جمله, حضرت موسى(ع) را خلوت گاه طور بود که ظاهرش به مطالعه ((انظر الى جبل))(38), باطنش به مشاهده انوار خلوت گاه. حضرت عیسى(ع[ (در] فلک چهارم بود; چشمش با ملائکه همراز, جانش به عالم قدس به حق تعالى دمساز (بل رفعه الله الیه)(39) خلوت گاه حضرت ابراهیم(ع) درون آتش, بود ظاهرش به آتش مشغول و سرش به حضرت جل و علا مکاشف و به این کلمه متکلم: (انى داهب الى ربى سیهدین.)(40) اما خلوت خانه رسالت ـ صلى الله علیه و آله ـ آن بود که چون خواستند از ماسوى خلاصش سازند و سرش تمامى از غیر خود باز دارند, به مقام قرب به این کنایه فرمودند که: (دنى فتدلى فکان قاب قوسین او ادنا)(41), آن بود که نفس نفیس آن حضرت(ص) به ذات مقدس مشغول شد و در آن فرا نفسى برآورد که ((التحیات لله و الصلوات و الطیبات)).(42) چون عرض تحیت فرمود, به تشریف سلام از حضرت ملک علام مشرف گشت و به خلعت برکت و رحمت مخصوص شد که ((السلام علیک ایها النبى و رحمه الله و برکاته.))(43) خطاب آمد که: یا محمد! بنشین و خاموش باش. همه پیغمبران را ایستادن بود تو را نشستن. نشستن آن ها را گفتن بود تو را شدن. همه گفتن, ماشنیدیم اکنون تو بشنو, ما بگوییم همه کس راز خود با حبیب خود گفتند من راز خود با تو مى گویم: ((فااوحى الى عبده ما اوحى))(44(
بیاور بزم او از مایکى رمزى ز من بشنو
                                               و ز آن اسرار ما اوحى عجب طور سخن بشنو
جوابى مى رسد هردم بگوش من از آن عالم
                                                      که من رازتو بشنیدم تواکنون رازمن بشنو
فى شهر جمادى الاولى سیزد هم, تمام شده است. ...

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق فضایل رسول الله (ص)

دانلود مقاله نمونه هایی از اخلاق پیامبر اعظم (ص)

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله نمونه هایی از اخلاق پیامبر اعظم (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نمونه هایی از اخلاق پیامبر اعظم (ص)


دانلود مقاله نمونه هایی از اخلاق پیامبر اعظم (ص)

 

مشخصات این فایل
عنوان: نمونه هایی از اخلاق پیامبر اعظم (ص)
فرمت فایل: word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 25

این مقاله درمورد نمونه هایی از اخلاق پیامبر اعظم (ص) می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله نمونه هایی از اخلاق پیامبر اعظم (ص) می خوانید :

23-   بخششى کریمانه :
سهل بن سعد ساعدى مى گوید : جبّه اى از پشم سیاه و سپید براى پیامبر بزرگوار اسلام دوختم که حضرت از دیدن آن به شگفت آمد و با دست مبارکش آن را لمس کرده ، فرمود : نیکو جبّه اى است . مردى اعرابى که آنجا حاضر بود گفت : این جبّه را به من عطا کن ! حضرت بى درنگ آن را از تن مبارک برداشت و به او بخشید.
24-  مواسات با برادر دینى :
ابوسعید خرگوشى در کتاب شرف النبى مى نویسد : یکى از یاران پیامبر (صلى الله علیه وآله)در حال نیازمندى ازدواج کرد و از آن حضرت چیزى خواست ، پیامبر (صلى الله علیه وآله) به خانه عایشه رفت و فرمود : چیزى داریم که این صحابى را با آن مواسات کنیم ؟ عایشه گفت : در خانه ما زنبیلى است که مقدارى آرد داخل آن است ، پیامبر (صلى الله علیه وآله)آن زنبیل را با آرد به آن صحابى داد در حالى که براى خود چیزى نداشتند.
25-  گذشت از مردى بد زبان :
کعب بن زهیر ، بت پرستى بود که تا زمان فتح مکه بر آیین جاهلیت قدمى ثابت داشت و از کارهاى بسیار زشت و ناروایش هجو و بدگویى از رسول خدا (صلى الله علیه وآله) به زبان شعر بود .
او بدگویى و سخن به زشتى گفتن را درباره رسول اسلام (صلى الله علیه وآله) به جایى رسانید که پیامبر بزرگ در فتح مکه خون او و چند مشرک دیگر را که در شرکورزى تعصّبى شدید داشتند و جنایات هولناکى را بر ضد دین و پیامبر (صلى الله علیه وآله) مرتکب شده بودند مهدور نموده ، مسلمانان را موظف به کشتن آنان کرد .
کعب بن زهیر هنگامى که دانست رسول خدا (صلى الله علیه وآله) خونش را هدر ساخته و به هر جا بگریزد از شمشیر مسلمانان در امان نخواهد بود ، با توانایى بالایى که در سرودن شعر داشت قصیده اى در مدح پیامبر (صلى الله علیه وآله) گفت و روانه مدینه شد .
هنگامى که به مدینه رسید خود را به ابوبکر معرفى کرد و از او ملتمسانه خواست که او را نزد پیامبر (صلى الله علیه وآله) ببرد شاید حضرت رحمة للعالمین از او گذشت کند .

ابوبکر درخواست او را پذیرفت و وى را در حالى که صورتش را به دامن عمامه اش پوشانیده بود تا کسى او را نشناسد و پیش از ایمان آوردن خونش را بریزد نزد پیامبر (صلى الله علیه وآله) برد و گفت : یا رسول اللّه ! مردى است عرب و مى خواهد به شرط اسلام با تو بیعت کند . پیامبر (صلى الله علیه وآله) دست پیش برد و کعب با اسلام آوردن بیعت کرد و گفت :
  بِأَبی أَنْتَ وَأُمِّی یا رَسُولَ اللّهِ ، هذا مَقامُ العائذِ بِکَ ، أَنا کَعَبُ بنُ زُهَیْرِ .
پدر و مادرم فدایت باد اى رسول خدا ! این جایگاه پناهنده به توست ، من کعب بن زهیر هستم .
  و قصیده اى را که در مدح پیامبر (صلى الله علیه وآله) سروده بود بى درنگ خواند ، چون به پایان قصیده رسید حضرت بُردى یمانى به او جایزه داد و اسلامش را پذیرفت و از او گذشت کرد.
26-  رفتارى شگفت آور با رئیس منافقان :
عبداللّه بن اُبَى که ریاست منافقان مدینه را به عهده داشت خود و یارانش از هیچ گونه آزارى نسبت به پیامبر (صلى الله علیه وآله) و مسلمانان فروگذارى نکردند و پیوسته بر ضد اسلام و مسلمانان به نفع دشمنان جاسوسى و خبرچینى مى کردند و بر نفاق خود آن چنان اصرار و پافشارى مىورزیدند که بارها آیاتى در قرآن مجید درباره وضع ناهنجار آنان و محرومیتشان از رحمت حق و کیفیت عذابشان در قیامت نازل شد ولى آن بى خبران غافل و بى دردان جاهل ، دست از نفاق برنداشتند و تن به توبه و انابه ندادند .
عبداللّه بن ابى پس از بازگشت رسول خدا (صلى الله علیه وآله) از تبوک در دهه سوم ماه شوال به سختى بیمار شد و در مسیر مرگ قرار گرفت .
بر پایه ( یُخْرِجُ الْحَىَّ مِنَ الْمَیِّتِ )، فرزندش ، مؤمنى صادق و مسلمانى پاک دل و جوانى شایسته و لایق و مورد محبت پیامبر (صلى الله علیه وآله) و مسلمانان بود .
او از باب ( وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً ) به عنوان فریضه دینى و تکلیف ایمانى همه روزه به عیادت پدر مى آمد و به جان به او خدمت مى کرد و به پرستارى اش چون پروانه به دور شمع ، دور وجود پدر مى گشت .

این فرزند فرزانه از پیامبر خدا (صلى الله علیه وآله) درخواست کرد تا از پدرش عیادت کند مبادا آنکه از عیادت نکردن پیامبر (صلى الله علیه وآله) از پدرش به منزلت و مرتبه خانوادگى اش زیان رساند و لکه ننگى و خفّت و عارى بر دامن اهلش بنشیند !
پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) حفظ منزلت آن پسر را که از مؤمنان حقیقى بود لازم شمرده ، براى عیادت بر بالین پدرش حاضر شدند !
حضرت با کمال محبت و از روى دلسوزى به عبداللّه بن ابى فرمودند : چندان که تو را از دوستى و رابطه با یهودیان معاند و جهودان نابکار منع کردم نپذیرفتى ، آیا اکنون وقت آن رسیده که ریشه مهر و محبت دشمنان خدا را از صفحه دل برکنى یا مى خواهى بر همان عقیده سخیف و محبت باطل و رابطه شیطانى خیمه از دنیا بیرون زنى و به سوى آخرت رهسپار گردى ؟
در پاسخ پیامبر (صلى الله علیه وآله) گفت : اسعد بن زراره دشمن جهودان و خصم یهودان بود و هنگام مردن این دشمنى و خصومت سودى براى او نداشت ! سپس گفت : اکنون وقت سرزنش و ملامت من نیست ، اینک من در ورطه مرگ قرار دارم ، از تو مى خواهم که بر جنازه ام حاضر شوى و بر من نماز گذارى و پیراهنت را به من عطا کنى تا مرا با آن دفن کنند .
پیامبر (صلى الله علیه وآله) با کمال بزرگوارى و کرامت از دو پیراهنى که به تن داشتند پیراهن زبرین را به او عطا کردند . عبداللّه گفت : آن پیراهن را مى خواهم که با بدن مبارکت تماس داشته . پیامبر (صلى الله علیه وآله) درخواستش را اجابت فرمود و پیراهن زیرین خود را به او بخشید .
رسول خدا (صلى الله علیه وآله) پس از مرگ او به فرزندش تسلیت گفت و بر جنازه اش حاضر شد و بر او نماز خواند و در پاسخ اعتراض مردم فرمود : پیراهن و نماز و استغفار من سودى براى او ندارد .
از پى این کرامت و خوش رویى و نرمى و بزرگوارى و فتوّت و جوانمردى رسول خدا (صلى الله علیه وآله) ، هزار تن از قبیله خزرج به شرف مسلمانى سرافراز شدند و به دست پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) ایمان آوردند.
27- یافتن و داشتن اسوه و چهار چوب هاى فکرى, کردارى و گفتارى در روابط خانوادگى براى هر انسانى توفیقى در جهت تکامل هر چه بهتر اوست. از سویى محک اخلاق انسان در خانواده است زیرا اشخاص در بیرون قدرت بر رفتار ضد اخلاقى ندارند یا به دلیل پاره اى ملاحظات, بد اخلاقى نمى کنند. آن کس که در منزل که زن و فرزندانش تحت نظر اویند خوش رفتارى کرد, خوش اخلاق است.
در این قسمت نمایى کلى از اخلاق خانوادگى پیامبر  را ـ که سرمشق اعلا و بالاترین اسوه (1) و نمونه برجسته اخلاق الهى است و براى تکمیل اخلاق مبعوث شد ـ (2) تصویر مى کنیم تا با الهام گیرى از سیره والاى او زندگى خداپسندانه اى داشته باشیم و به گونه اى که آن بزرگوار با اعضاى خانواده رفتار مى کرد معاشرت کنیم, به گونه اى سخن بگوییم که آن حضرت سخن مى گفت, آن جایى غضب کنیم که آن عزیز خشمگین مى شد, و جایى عفو کنیم که آن جناب مى بخشید.(3)
عایشه, عیال رسول خدا  که به خصوصیات اخلاقى او آگاه بود, جزئیات اخلاقى و رفتارى پیامبر را در یک جمله خلاصه کرد; که در روایت آمده است:
قال سعد بن هشام: دخلت على عایشه, فسإلتها عن اخلاق رسول الله صلى الله علیه و آله. فقالت: إما تقرء القرآن؟ قلت: بلى, قالت: خلق رسول الله  القرآن.
مرحوم فیض کاشانى درکتاب (محجه البیضأ) از سعدبن هشام روایت کرده که گفت: به دیدار عایشه رفتم و از اخلاق رسول خدا  پرسیدم. او گفت: آیا قرآن نمى خوانى؟ گفتم: چرا. گفت: اخلاق رسول خدا  قرآنى است.(4)
قالت عایشه: ما کان احد احسن خلقا منه 9 ما دعاه احد من اصحابه و لا اهل بیته الا قال: لبیک ; عایشه گفته است: احدى از پیامبر  خوش خلق تر نبود, هیچ کس از اصحاب و اهل بیت او را صدا نمى زد مگر این که در جواب مى فرمود: لبیک.(5)
رشید الدین میبدى در تفسیر آیه (انک لعلى خلق عظیم)(6)مى گوید:
رسول خدا  امر و نهى قرآن را چنان پیش رفتى و نگه داشتى به خوش طبعى که گویى خلق وى و طبع وى خود آن بود.
بلغ العلى بکماله ، کشف الدجى بجماله ، حسنت جمیع خصاله ، صلوا علیه و آله او رهنمودهاى قرآن را به دل مى گرفت و در زندگى اش از شیوه اى که قرآن پیشنهاد مى کردـ بى هیچ انحرافى و بى آن که هیچ ناراحتى در آن روا دارد ـ پیروى مى کرد و لذا تجسم قرآن به حساب مى آمد.و این ادعا از نظر کلام الله مجید مورد تإیید است. (7)

کار در منزل :
خیرکم, خیرکم لنسائه و انا خیرکم لنسائى (8) بهترین شما شخصى است که با همسرش خوش رفتارتر باشد و من از تمامى شما نسبت به همسرانم خوش رفتارترم.
در اخلاق حضرت محمد, همین بس که با آن جلالت و موقعیتى که به سلاطین نامه دعوت مى نوشت در خانه, تا حد امکان کارش را شخصا انجام مى داد.(9)
اهل سیره نوشته اند: پیامبر خدا در خانه خویش خدمتکار اهل خود بود, گوشت را تکه تکه مى کرد و بر سفره غذاى حقیرانه مى نشست و انگشتان خویش را مى لیسید, بز خود را مى دوشید و لباس خود را وصله مى نمود و بر شتر خود عقال مى زد و به ناقه خود علف مى داد, با خدمتکار منزل آرد را آسیاب مى کرد و خمیر مى ساخت.(10)
ابن شهر آشوب در کتاب مناقب, (ج 1, ص 146) روایت کرده که: رسول خدا  کفش خود را وصله مى زد, پوشاک خویش را مى دوخت, در منزل را شخصا باز مى کرد, گوسفندان و شترها را مى دوشید و به هنگام خسته شدن خادمش در دستاس کردن به کمک او مى شتافت و آب وضوى شبش را خود تهیه مى کرد. و در همه کارها به اهل خانه کمک مى کرد. لوازم خانه و زندگانى را به پشت خود از بازار به خانه مى برد.
گاه اتفاق مى افتاد که حضرت خانه خویش را نظافت مى کرد و جارو مى کشید و خود مکرر مى فرمود: کمک به همسر و کارهاى منزل,صدقه و احسان در راه خدا محسوب مى شود. (11)
از عایشه نقل شده که گفته است: محبوب ترین کارها نزد رسول خدا  خیاطى بود. (12)
پیامبراکرم  با همه عظمت و موقعیت ممتازش در منزل کار مى کرد. و به نگهدارى و پرستارى از کودکان مى پرداخت.(13)
عایشه همسر آن حضرت مى گوید: وقتى خلوت مى شد, پیامبر لباس خود را مى دوخت و کفش خویش را وصله مى کرد.(14)
على بیش از سى سال عمر خود را با رسول خدا  سپرى کرده و شناساترین فرد به رسول خدا بوده و از اخلاق داخلى و خارجى حضرتش اطلاع دقیق داشته,امام حسین مى فرماید:
سإلت إبى عن مدخل رسول الله صلى الله علیه و آله, فقال: کان دخوله فى نفسه مإذونا فى ذلک, فاذا آوى الى منزله جزإ دخوله ثلاثه اجزإ, جزءا لله و جزءا لا هله و جزءا لنفسه. ثم جزء جزئه بینه و بین الناس فیرد ذلک بالخاصه على العامه و لا یدخر عنهم عنه شیئا....(15)
از پدرم در مورد امور رسول خدا  در داخل خانه سوال کردم, فرمودند: وقتى به خانه اش مى رفت, اوقاتش را سه قسمت مى کرد: یک قسمت براى خدا, و یک قسمت براى خانواده اش, و یک قسمت براى خودش, آن گاه قسمت خودش را نیز میان خود و مردم تقسیم مى کرد و آن را براى بستگان و بزرگان صحابه (که در منزلش به خدمت او مى رسیدند) قرار مى داد و ذره اى از امکانات خود را از آنان دریغ نمى نمود (بلکه آن چه امکان داشت در حقشان انجام مى داد.) (16)

حضرت در مورد امورى که به شخص او مربوط مى شد, خشمگین نمى شد. تنها براى خدا, آن گاه که حرمت هاى الهى شکسته مى شد, غضب مى کرد.
یکى از همسران آن حضرت مى گوید: وقتى رسول خدا  غضب مى کرد به جز على کسى را یاراى سخن گفتن با حضرتش نبود.(17)
علاوه بر همسران, هم نشینان روزانه پیامبر  عبارت بودند از فاطمه و شوهر و فرزندانش و به گواهى تاریخ و روایات فراوان, علاقه پیامبر خاتم  به آن ها قابل قیاس با دیگر کسان و نزدیکان حضرت نبود. به موجب روایتى که عایشه نقل کرد, هر گاه فاطمه(س) بر پدر وارد مى شد رسول خدا  جلوى پاى دخترش بلند مى شد و او را مى بوسید و در جاى خود مى نشانید.(18)
در عروسى فاطمه(س) زنان مسرور بودند و اظهار شادمانى مى کردند و سرود مى خواندند و مى گفتند: ابوها سید الناس. رسول خدا  فرمود: بگویید و بعلها ذو الشده الباس.
و این مصراع چون در مدح حضرت امیرالمومنین بود, با آن که رسول خدا خواسته بود بانوان بگویند اما عایشه, زنان را منع کرد از اضافه کردن این مصراع. پیامبر  متوجه موضوع شد و فرمود: عایشه عداوت ما را ترک نمى کند!(19)
روزى رسول اکرم  وارد اطاق عایشه شد مشاهده کرد که تکه نانى روى زمین و زیر دست و پا افتاده است آن را برداشته و خورد و سپس فرمود:
یا حمیرإ! اکرمى جوار نعم الله علیک فانها لم تنفر من قوم فکادت تعود الیهم.
اى حمیرا! مجاورت نعمت هاى الهى را بر خویشتن گرامى دار تا هرگز نعمت هاى خداوندى از مردم دور نشوند.(20)

بخشی از فهرست مطالب مقاله نمونه هایی از اخلاق پیامبر اعظم (ص)

چکیده    1
مقدمه    2
تعریف اخلاق    2
نمونه هایی از اخلاق پیامبر اعظم :    
1. مسلمان شدن عدی بن حاتم    5
2. ماجرای ازدواج پیامبر با صفیه    6
3. اسارت شیماء دختر حلیمه و برخورد پیامبر با او    6
4. مهربانی پیامبر با کودکان    7
5. کظم غیظ و مسلمان شدن زید    7
6. پربرکت ترین مال    9
7. پنج برنامه اخلاقی از پیامبر    10
8. یهودی با اخلاق پیامبر مسلمان می شود.    10
9. وام بی بهره برای رفع نیاز حاجتمند    10
10. غذاخوری با تهیدستان    11
11. زهد و قناعت    11
12. تواضع و فروتنی شگفت انگیز    11
13. غم مردم داشتن     11
14. نیکی بسیار در ناسپاسی مردم    13
15. اوج بندگی    13
16. درمان و علاج همیشگی     13
17. احترام بویژه به بزرگ زاده    13
18. بردباری شگفت انگیز    15
19. نرمی و مدارای با امت    15
20. احترام به میهمان    15
21. احترام بیشتر به خاطر نیکی بیشتر    15
22. گذشت و عفو از دشمنان    16
23. بخششی کریمانه     17
24. مواسات با برادر دینی    17
25. گذشت از مردی بد زبان    17
26. رفتاری شگفت آور با رئیس منافقان    18
27. نمایی کلی از اخلاق خانوادگی پیامبر    19
نتیجه گیری     22
پی نوشت ها و منابع    23

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نمونه هایی از اخلاق پیامبر اعظم (ص)

طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 04

اختصاصی از فی توو طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 04 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 04


طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 04

طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع)

کاملا لایه باز با بیش از 30 لایه

با کیفیت بالا

در اندازه :100*300


دانلود با لینک مستقیم


طرح لایه باز روز رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) 04

دانلود مقاله کامل درباره سیره نبوی پیامبر (ص)

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کامل درباره سیره نبوی پیامبر (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره سیره نبوی پیامبر (ص)


دانلود مقاله کامل درباره سیره نبوی پیامبر (ص)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 51

 

سیره نبوی پیامبر اعظم صلی‌الله علیه و آله

مقدمه:

سیره به معنای سنت و روش است که در سیره نبوی دنبال می‌شود. قدیمی‌ترین سیره بجا مانده، سیره نبوی ابن اسحاق شیعی است که ابن هشام بعدها آنرا به زبان اهل تسنن برگرداند و به خلفای سنی مذهب زمانش تقدیم نمود. در هر حال، سیره نبوی از کتاب‌ها و آثار مربوط و نزدیک به زمان ایشان قابل جمع‌آوری است اما چون اکثر وقایع نگاران زمان ایشان روحیه جنگ محوری و رفتار سیاسی موثر را داشتند کمتر در سیره فرهنگی، علمی، اقتصادی و ... ایشان اثری بجا گذاشتند. آنها در تقسیم‌بندی سیره پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم نیز این تاریخ‌های کمابیش موثر را به عنوان سرفصل‌های کار در نظر گرفتند که همچنان این نگاه در جامعه وجود دارد و به صورت الگو دنبال می‌شود. از این رو، در این مقاله سعی در ساختار شکنی شده، و با توجه به روند قدرت در دوران نبوی به تبیین مناسبات سیاسی زمان ایشان پرداخته شده است و به قبل از آن اشاره نگردیده است.

 

الف- دوران مکّی:

پیامبر گرامی اسلام در سن 40 سالگی در مکه به پیامبری مبعوث گردید.[1] در حالی که رفتارش سرآمد همگان بود و از شدت صداقت و امانت‌داری به امین معروف شده بود. پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم در شرایطی به رسالت مبعوث گردید که جهل در سراسر عربستان بیداد می‌کرد، علم در پایین‌ترین حد خود بود با توجه به روایات از شرایط بعثت انبیاء نبودن علم در جامعه و وجود گمراهی در آن دانسته شده از این رو پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آْله و سلم که دریای علم و حکمت ومعرفت بود برای مردمی که به لحاظ علم و حکمت تهی و نزدیک به تهی بودند، باید تعلیم رسالت می‌نمود.

در ابتدا با سطح فردی دعوت آغاز به کار نمود. بسیاری سعی کردند این دوره را دوران مخفی رسالت ایشان بدانند در حالی که پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم و علی علیه‌السلام و حضرت خدیجه (س) در کعبه نماز می‌گزاردند البته تا کمی پیش از آن برای عبادت همواره به خارج شهر می‌رفتند نباید فراموش کرد که در جامعه مکه هنوز موحدین حنیف زندگی می‌کردند که از نسل حضرت ابراهیم علیه‌السلام و متصدیان امور کعبه محسوب می‌شد و اینان نبودند مگر قبیله قریش که نسب ایشان را به حضرت ابراهیم علیه‌السلام می‌رساندند[2].

تا سه سال شرایط به همین منوال می‌گذشت تا اینکه پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم در جریان عشیره اقربین با دعوت از خویشان هاشمی‌اش با ملایمت و مهربانی آنها را به اسلام فرا خواند[3]. نتیجه این میهمانی مسلمان شدن عده زیادی بود که جعفربن ابیطالب و عبیده بن حارث از این شمار هستند[4]. خلاف آنچه که برخی منابع اشاره کرده‌اند به این ترتیب شمار مسلمانان به خود نظم گرفت و پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم در این نظام به لزوم مساعدت و همراهی کسی برای شکل دادن یک نظام کارآمد توجه داشتند که علی علیه‌السلام به این دعوت پاسخ همکاری داد و برخی بخاطر مشاغل فراوان، تجارت و .. کمتر از علی علیه‌السلام نوجوان می‌توانستند در راستای این اهداف از خود تلاش بروز دهند. مسئولیت‌پذیری علی علیه‌السلام قبلاً در همراهی‌هایش در حراء با پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم جای شبهه برای این انتخاب باقی نگذاشت و به لحاظ فکری هم 3 سال بود که با باورهای اسلامی خو گرفته بود و با تربیت در دامان پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم با نفس معارف الهی آشنا بود. با این حال، الگوهای موجود در نظام قبیله ای باعث خرده گرفتن قوم به ابیطالب شد به اینکه « تو باید از پسرت اطاعت کنی» [5] اما این الگوهای رایج باعث ایجاد هیچ تغییری در تصمیم پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم نداشت و با باور شایسته محور وبدون توجه به الگوهای سنت شده ناکارآمد، آنها را عملی می‌نمود.

کم‌کم پس از بیان هست‌ها و بایدها، سخن از نیست‌ها و نبایدها به میان آمد و انتقاد از خدایان و بت‌ها باعث جبهه گرفتن بخشی از قریش و اهل مکه علیه ایشان شد[6]. در راس این مخالفان ابوجهل – از اشراف بنی مخزوم- و بنی امیه بودند ابولهب – عموی پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم – نیز به تدریج با تحریکات همسرش و دیگران به جناح مخالف و پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم پیوست.

با بالا گرفتن تعالیم پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم، کم کم شدت مخالفت مخالفان افزوده شد از این رو در گام‌های نخستین با وساطت و ریش سفیدی، سعی در حل بحران نمودند. آنها نزد ابوطالب رفتند که بزرگ قومش بود اما ابوطالب از پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم حمایت کرد و قریش از این جبهه ناکام گشت[7]. گام بعد استهزاء و تمسخر به ساحت مقدس ایشان بود. اگر چه پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم با سکوت و احترام در مقابل این بی‌احترامی‌ها برخورد می‌نمود، با این حال در این ساحت، ابوجهل کار را به گستاخی می‌کشاند که با عکس‌العمل حمزه، در تنبیه او و ظاهر شدن اسلام حمزه، جان تازه‌ای به دعوت بخشیده شد[8].

این بار قریش که در مقابل شخص پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم خلع سلاح شده بود، طرفداران ایشان و مسلمانانی که از ساختار قبیله‌ای قدرتمندی برخوردار نبودند را تحت فشار و ستم قرار داده سمیه و همسرش یاسر در این مرحله به شهادت رسیدند. عده دیگری هم که در شرایط مشابه به سر می‌بردند طبق سفارش پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم به حبشه هجرت نمودند. این جریان در سال 5 بعثت رخ داد[9]. پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم، جعفربن ابیطالب را که همانند او از جایگاه قبیله‌ای خوبی برخوردار بود، با این گروه و به عنوان امیر آنها و جانشین خودش انتخاب نمود. مناظره جعفر با هیئت مسیحی حبشه و نجاشی بیانگر درایت و فهم او در علوم دینی است. [10]مسلماً در جامعه مذهبی و مسیحی حبشه حضور چنین فردی ضروری بود مسیحی شدن یکی از این مسلمانان بیانگر اهمیت جعفر و تدبیر خوب پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم در انجام این مهم بود. قریش سعی در استرداد این عده نمود که با حمایت نجاشی از اهداف آنها که توسط جعفر تبیین گردید بی‌نتیجه و ناکام ماند!!

پس از این جریان، نزول سوره نجم بود. این آیه سجده واجبه دارد وقتی این سوره نازل شد و پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم آن را در مکه قرائت نمودند و این باعث شد تا مسلمانان سر به سجده بگذارند که در کمال ناباوری، گویی همه اهل مکه سر به سجده گذاشته بودند این جریان شاهد است به بروز ننمودن اسلام عده‌ای از مسلمانان، که تاثیر زیادی در مکه به همراه داشت و خبر آن به حبشه هم رسید که بیانگر در ارتباط بودن این ده مرکز و درایت پیامبر صلی‌الله علیه و آْله و سلم در تسهیل ارتباط با مسلمانان حبشه بود.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره سیره نبوی پیامبر (ص)