لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 135
مقدمه
معماری مصری سرگذشت اسرار و نبوغ معماران این سرزمین باستانی در طول تاریخ بوده است که به خلق شاهکارهای منحصربهفردی منجر شده است.
برای حدود 10 هزار سال، دره نیل جایگاه یکی از بانفوذترین و باشکوهترین تمدنهای عصر خود بود. حتی امروزه هم برخی از آثار به جا مانده از این تمدن کهن همچون اهرام و ابوالهول در زمره مشهورترین و شگفتانگیزترین بناهای تاریخی جهان محسوب میشوند.
مصر گنجینه آثار معماری است که در نوع خود نظیر ندارد.آثار معماری به جا مانده از تمدن مصر باستان با توجه به مصالحی که در ساخت آنها به کار رفته است به طور کلی به دو دسته تقسیم میشوند.
دسته نخست بناهایی هستند که مصالح به کار رفته در آنها آجر نپخته بوده است. از این نوع آجر در ساخت خانههای مصری در طول تمدنهای فراعنه، یونانی، قبطی و اسلامی استفاده میشده است و امروزه در ساخت خانههای روستایی کاربرد دارد.
نوع دوم معماری سنگی است. مصر از ذخیره غنی معادن سنگهایی نظیر بازالت، آهک، مرمر و گرانیت برخوردار بود. بهرهبرداری از معادن سنگ زیر نظر دولت انجام میگرفت.
این امر از یک طرف به دلیل اهمیت پروژههای ساختمانی در آن زمان بود از طرف دیگر کارگران تا اتمام کار مجبور بودند در مجاورت معدن سنگی که بنای مورد نظر باید با آن شکل میگرفت، زندگی کنند در نتیجه حراست از مصالح با ارزش این بناها مهم شمرده میشد. از نکات جالب توجهای که در ساخت بناهای شگفتآور مصر شایان ذکر است ساده بودن ابزار کارگران آن دوران در مقابل خلق این بناهای اعجابآور است.
در واقع این مسأله بیش از پیش بیانگر نبوغ و خلاقیت معماران آن دوران بوده است. در دوران فراعنه وجود یک طرح معماری پیش از اقدام به ساخت یک بنا ضروری محسوب میشد. نمونههایی از این طرحها را میتوان روی کوزهها و سنگها دید. در واقع در مصر باستان صنعتگرانی که مهارتهای خاصی در ساخت بنا و ارایه طرح آن داشتند در قالب یک متخصص تجربیات خود را نسل به نسل منتقل کردند و شاهکارهایی را که ما امروز شاهد آن هستیم از خود به جا گذاشتند.
ساخت مقبرههای سلطنتی در قدیم بسیار اهمیت داشت در واقع توجه به ساخت این مقبرهها به اوایل تمدن مصر باستان باز میگردد. علاوه بر این مقبرهها که اوج هنر معماری در آنها به کار گرفته میشد، ساخت زیارتگاهها نیز ارزش زیادی داشت. دولت بهترین مصالح، معماران و هنرمندان خود را وقف ساخت این بناها میکرد.
گذشته از معماری که در خدمت مذهب و مراسم تدفین بود نوع دیگری از معماری با نام معماری نظامی نیز در مصر رواج داشت که معرف آن قلعهها و برجهایی بودند که در آن زمان ساخته شدهاند این نوع معماری در دوران حکومت آل ایوب (سلسله اسلامی در مصر که بنیانگذار آن صلاحالدین ایوبی بود) به اوج خود رسید که نمونههای بارز این سبک معماری قلعه صلاحالدین و دژ المظفر است.
سبک دیگری از معماری که در دوران یونانیها بسیار توسعه پیدا کرد معماری شهری بود نمونهای از این معماری فانوس دریایی اسکندر است که جزو سومین عجایب دنیای باستان به شمار میآید. ساخت این فانوس در دوران سلطنت بطالسه اول شروع شد و در دوران حکومت بطالسه دوم به پایان رسید.
فانوس دریایی اسکندر 150 متر طول دارد و تا قرن نوزدهم به عنوان راهنمای کشتیها در شب و روز کار میکرده است. نوع دیگری از معماری که ساخت هر نوع بنایی را شامل میشد در دوران اسلام رونق پیدا کرد. ساخت مسجد، مدارس، قصرها، قلعهها و خانهها مظاهر این نوع معماری هستند.
سبک جدیدی از معماری در قالب ساخت ساختمانهای ویژه خیریه همچون خانه فقرا و مخزن عمومی آب در دوران مملوک (غلامانی که در مصر به پادشاهی رسیدند) رواج پیدا کرد. شکی نیست که قاهره بعد از اسلام تا پایان دوران عثمانی کماکان شاهکار معماری جهان محسوب میشد که دیوارهایی دور تا دور آن را محصور کرده بود از دروازههای باشکوهی که برای تردد به این شهر در بین این دیوارها ساخته شده بود تنها دروازههای بابالنصر، بابالفتوح و بابالزویلا باقی مانده است سرزمین مصر هنوز هم با معابد فراعنه، بناهای یونانی، کلیساها و مساجد خود یکی از مراکز شگفتیهای عالم محسوب میشود.
دوره مصر باستان:(3000تا300ق.م)
- دوره مصر باستان دارای 3دوره است:
- 1.مصرکهن
- 2.مصر میانه
- 3.مصر جدید
- مصریها قومی ابدیت گرا بودند.در مصر هر معماری که مربوط به آن د نیا باشد سنگی است و هر معماری که مربوط به این دوران باشد خشتی و فانی است.
- بنابراین آنها برای مرده قبری سنگی و محکم می ساختند و مرده را مومیایی می کردند.
- معبدهای مصریان همه از سنگ بود.وآنها خدای آفتاب را می پرستیدند.میل منار مصری (یادمان خدای آفتاب ) مظهر خدای مصر است.و به نام ابلیسک معروف می باشد.
- اولین مقبره هایی که در مصر ساخته شد مصطبه (Mastaba)نام داشت که مقبره های انفرادی بودند و از سنگ ساخته شده و ارتفاع آنها از سطح زمین حدود 2/5 متر بوده است.
- اولین مقبره ای که برای فرعون ساخته شده است یک زیگورات 5طبقه از خشت برای فرعونی به نام زوسر(Zuser) در ساکارا(Sacara) است.که معماری به نام ایم هوتپ آن را ساخته.
- اما سپس در زمان رامسس دوم اولین هرم به ارتفاع 146 متر با سنگهای نتراشیده در سایتی به نام جیزه (Gizeh) در کرانه چپ رودنیل ساخته شد. بزرگترین هرمها هرم خئوپس (Kheops) دو هرم دیگر هرمهای خفرن (Khephren) و میکرینوس (Mykerinos) می باشد. هرمها از قطعات سنگ تراش و بدون ملات ساخته می شدند. دارای قاعده مربع و سطوح مثلث شکل بودند. ارتفاع مقبره رامسس 1/5 فاصله ماه با زمین بود (البته نسبت به علم آن زمان).
- مفهوم زیگورات و اهرام هردو به معنی از خاک به افلاک است و چون مثلث نقطه اوج دارد از مثلث استفاده می کردند.
- در دوره مصر میانه ساخت کلا عوض شد و ساخت معبد و مقبره سنگی و صخره ای صورت گرفت یعنی صخره را سوراخ کرده و داخل آن مقبره می ساختند. مشهورترین آنها مقابره تخته سنگی در بنی حسن می باشد؛ مقبره خنوم حوتپ(Khnumhotep) در 2180ق.م و مقبره آمنمحت اول(Amenemhet 1) 1975 ق.م
- معابد در مصر دو دسته اند:
- 1- معابد برای عبادت خدایان مثل معبد هوروس در ادفو(Edfu)
- 2- معابد مردگان مثل معبد ملکه حاتشپ سوت(Hatshepsout) در دیرالبحری و معبد تخته سنگی غول آسای رامسس دوم در ابوسمبل (Abu-simbel)
- ستونها در این معابد اصلا جنبه سازه ای ندارند و فقط نما هستند در دوره جدید مصر معابد ومقابر جدید ساخته می شوند مثل معبد آمن-معبد کارناک و مقبره ملکه حتشپ سوت ومعبد هوراس
- معابد مصری به خصوص معبد آمن و هوراس 2قسمت مهم دارند یک سر در ورودی به اسم پایلون (Pylone) که جلو آن 2 مجسمه از رامسس است و سپس مجسمه های دیگری از رامسس که به ردیف پشت سر هم قرار دارند.((peristyl
- بعد از آن یک حیاط با ستون قرار گرفته بخش اصلی معبد یک سایت سر پوشیده به همراه ستون است. Hypostyle
- ستون های مصری:
- 1.ستون نخل (palm)
- 2.ستون با سر ستون نیلوفر آبی (لوتوس Lotus)
- 3.سر ستون غنچه گل پاپیروس(Papyrus)
- 4.سر ستون گل پاپیروس
- معماری مصری(3000-1000 پیش از میلاد)
ویژگی های سبکی در معماری مصر
1- ساختمان عظیم از سنگ آهک با نقشه ی مستطیل شکل
2- دروازه ی دوبرجی شیب دار با ورودی تنگ(Pylone)
3- سرستون هایی با نقش گل و غنچه برای ستون ها و نعل درگاه ها
4- فضای مرکزی مرتفع و پنجره دار در تالار ستون دار
5- تک ستون های یادبودی (Oblique) و تندیس ابوالهول روبه روی دروازه دو برجی(Sphinx)
6- نقش برجسته روی دیوارها و ستون ها
معماری بناها و کاخ ها در دوره پادشاهی میانه و مقبره های صخره ای مصر باستان
مهمترین و بارزترین بارنماهای پادشاهی میانه مقابر متعدد صخره ای در بنی حسن است که یکی از آنها مقبره “خنوم حوتب است که به ارتفاع ۶ متر ساخته است و سالمترین آنها است. این مقابر کم کم جانشین مقابر اهرامی شدند چرا که با هزینه فراوانی که اهرام داشتند مورد دستبرد نیز وارد می شدند و همین علت ها بود که باعث کمرنگ شدن ساخت اهرام ها شد و این سبک جدید مورد استفاده واهتم شد این مقابر در مناطق دور دست و در صخره ها کنده می شده این مقبره ها که در جلویشان یک سرستون کوتاه بود و دارای بخش های دهلیز تالاشوندار و اتاقک مقدس بود.
در داخل تالار مقبره ستون هایی دیده می شود اما این ستون ها هیچ نقشی در نگاهداری سقف ندارند و از کوه تراشیده شده اند و دیوارها نیز مانند گذشته با نقاشی و نقش برجسته رنگین و موضوعاتی مستابر تزئین شده اند ؟
معبد منتوحوتب :یکی از بناهایی که از دوران پادشاهی میانه (۲۰۵۶ ق.م) به جای مانده معبد و مقبره منتوحوتب در دید البدری است. این مجموعه در دامنه کوه جاسازی شده و ترکیب و هیجان انگیزی را با معماری و طبیعت بوجود آورده است. سطوح تراس ها با راهرو های ستون دار جانبی بوسیله معبدی شیب دار به یکدیگر متصل می شوند در وسط تراس بالایی هرم کوچک سنگی به عنوان نشانی از مقبره قرار دارد. محل دفن فرعون در خارج از مجموعه در دل کوه جای داده شده بود. این معبد ترکیبی از عظمت اهرام دوره پیشین و تالارهای ستون دار چند طبقه است. این مقبره نیز به علت آنکه از کوه کوچکی تراشیده شده در زیر مجموعه مقابر صخره ای است.
ارتباط دایره و گربه در مصر باستان
اشکال هندسی، نمادها، حیوانات و اعداد در بسیاری از تمدنهای باستانی به گونهای شگفتآور با هم در ارتباط هستند. گاهی شاهد هستیم که تفکرات مردمان دوران باستان تاکنون هم باقی مانده است.
گربه به خاطر عادت بازی با دم خود که با سر به دنبال دم خود کرده و شکلی از دایره را میسازد به عنوان دلیلی از نماد دایره قرار میگیرد.
از آنجائیکه دایره در خود مفهوم زندگی و قدرت عدد ۹ را داراست لذا گفته میشود که گربه دارای ۹ زندگی است. به هر حال لغت زیستن “lives” تنها به مفهوم ذاتی خود، یعنی زندگی برنمیگردد بلکه به ۹ مرحله ظهور زندگی برمیگردد که از عدد ۹ مشتق شده است.
“ایزد پشت(pasht) یا باشت(basht) در شمایلی از گربه بیان میشد. این حیوان به دلایل مختلفی مقدس بود، چراکه به عنوان سمبلهایی از ماه، چشمان ایزد اوزیریس(خداوند مردگان) و یا به عنوان سمبل خورشید در شب پنداشته میشد.
یکی از دلایل آن که ریشه عرفانی دارد فرم دایرهای شکل بدن گربه به هنگام خوابیدن اوست. در واقع طریقه خاص او در خوابیدن نشانه صدور فرمانهای مرموز و سری از طرف اوست. زندگی نهگانه گربه تصوریست عامیانه که براساس روانشناسی و دلایل پنهان بوجود آمده.
بنابراین خدای شو(shoo) که مظهر Ra است، کسی است که درقالب گربه بزرگ ظهور مییابد و در اکثر بناهای مصر باستان بهصورتیکه درحال نشستن صلیبی را نگه داشته و به یک دایره متصل است نمود یافته است.
در بین مصریان گربه به عنوان نمادی مقدس بود و این نه به خاطر فرم دایرهای شکل بدن او موقع خواب و نه بر خلاف تصور عام توانایی دیدن او در تاریکی بود بلکه به خاطر ارتباطی است که بین او با خدای “باشت” و ماه وجود دارد.
این یافته توسط پروفسور مکس مولر اینچنین شرح داده شد که چشمان گربه در تایکی کاملا فرم دایرهای شکل مییابد و شروع به درخشش میکند همچنان که ماه در هنگام شب در بهشت تابناک میگردد. اما به هر حال دلیل معنوی آن توانایی این موجود در جذب نیروی مغناطیسی قوی اوست که او را از سایر حیوانات متمایز ساخته است. کمااینکه این گفته میتواند با توانایی حرکت و شکار او در تاریکی به اثبات برسد. مصریها میدانستند که این نیروی مغناطیسی که به صورت نیروی حیاتی در بیرون به ظهور میرسد، میتواند بر اساس یک روش مشخص توسط انسان دریافت گردد. آنها پی به این واقعیت بردند که انسان تنها از طریق قانون عشق و محبت است که میتواند خود را از مراحل پائینتر زندگی به بالا ارتقا داده و رشد کند.
بنابراین تعداد زیادی گربه در معابد نگهداری و پرورش داده میشد تا بهواسطه حرکت بدنشان که دارای اثری معنوی بود برای کشیشان و موبدان تصفیه و توازن معنوی را به همراه آورد. این تصور از گربه احتمالا منشا ایجاد خرافاتی است که جادوگران همیشه همزادی را که درقالب گربه سیاهی بود، درنظر میگرفتند که اثر قدرت جادویی آن به ارواح بد منتقل شود، همچنانکه در ارواح مقدس مورد استفاده قرار میگیرد.
با این تصور بسیاری از علوم سری و فالگیری بهوجود آمد که سبب شگفتی دانشمندان امروزی گردید، چراکه آنان معتقد بودند که گربه تنها یک شبگرد شکارچی موش است.
در خرابه های نزدیک به قبرستان زاگازینگ که بنام “تل باستا” نامیده میشود اجساد مومیایی شده گربه که وقف آن گردیده مشاهده میشود. در قبرستان بنی حسن و بعضی مکانهای دیگر تعدادی تصاویر کوچک به چشم میخورد که نه فقط به خدایان ایزیس،اوزیریس، و هوروس مربوط نمیشود، بلکه در غالب تصاویر گربهای نشان داده میشود که در حال نظاره است و چشمان او بر روی مجسمه به گونهای مشخص بزرگ نمایی شده است. این تصاویر به زنجیرهای تابوت مومیایی و لباسهایی که مومیایی در ان پیچیده شده متصل است. این تصاویر بر خلاف تصور، تنها به منظور تزئین مومیایی بر آن قرار نگرفته بلکه گربه نماد نگریستن در تاریکی است و از آن گذشته به خاطر حساسیت فزاینده او در دریافت اثرات کیهانی و مشاهده آنهاست.
از این رو گربه به عنوان حیوان خانگی مورد توجه خاص بوده تا صاحب خود را از اثرات نامطلوب کیهانی آگاه و زندگی را از اثر ارواح خبیث به دور نگه دارد. آنها به همین دلیل در تابوت اجساد مومیایی قرار میگرفتند. به عبارت دیگر به منظور نگهداری از جسد و هشدار او برای به دور ماندن از اثرات شیطانی در عوالم زیرین است.
در بین مصریان گربه نر به خودی خود ایزد RA تلقی میشد.
در ایرلند و اسکاتلند این باور وجود دارد که گربه ۳ رنگ که مانند پوشش لاکپشت است که در بردارنده خوشبختی است، بنابراین اگر چنین گربهای در خانهای اسکان یابد از نظر آنها نشانه مثبتی تلقی میشود. انتخاب این نوع خاص گربه بر اساس سه رنگ که ترکیبی از سفید، سیاه و زرد است، قرار گرفته. بنابراین، این خود نشانهای است که انسانهای باستانی درک شایستهای از رنگها و اعداد داشتهاند. همچنین گربه سه رنگ به عنوان وسیلهای جهت درک ماوراء طبیعت است، چنانکه رنگ سیاه بیانگر حس نهان بینی، زرد بیانگر آگاهی و سفید توانایی دریافت الهامات روحی و پیشگویی است.
به همین دلیل بچه گربههای سه رنگ به عنوان دوست و همبازی پایدار به کودکان عرضه میشد، با این امید که این سه رنگ بتواند به کودک توانایی مشاهده و درک تجربه را از این سه عالم بدهد.
اشاراتی وجود دارد که ارتباط گربه بزرگ یا شیر با یهودیان و یهودا را مشخص میکند: گربه بزرگ که بنام C A T نامیده میشود بوجود آورنده خانواده گربههای مقدس است. نام CAT در میان سلتیها بیانگر خانه یا خانواده خدایان است و تصویر او همیشه معرف ایزد ماه بوده است. او سمبل خاص کیهان شناسی بوده که اثرات آنرا میتوان در شهر تیبز بر دیوارهها به شکل دایره که معرف C A T بزرگ است ببینید. شیر بیانگر الوهیت و کاهنی است. شیر مجسمه ابوالهول در مصر، به H U piter یا HU father معروف است.
HU یا JU به تمامی مردمان نواحی دانمارک، آمریکا، انگلستان و سوریه گفته میشود و شیر (UDAیهودا) نامی برگرفته از انجیل است که در زبان عبری آنرا JU میگویند.
در اینجا یادآوری میشود که در زمان خلقت تنها موجود با ارزش شیر یا گربه بزرگ بود که لایق گشودن کتاب خلقت و گشودن هفت قفل بسته آن بود، به عبارت دیگر او تنها موجودی بود که توانایی دید در تاریکی و قدرت به ظهور رساندن عدد نه از منشا آن که دایره بود را داشت.او همچنین توانایی مبارزه آگاهانه با همه اغتشاشات کیهانی را داشت که در نهایت انسان را از شیر خاندان یهودا بهوجود آورد و او را قدرتی بخشید تا قدرت گشودن قفلهای هفت گانه و پس از آن گشودن کتاب زندگی را داشته باشد.
مصر (باستان)، کتابخانههای. عمده آثار و مدارک مکتوب شناخته شده در مصر باستان در قالب کتیبهها، نقاشیها، یا نقوش برجسته روی دیوار مقبرهها و ستونهای پرستشگاه ثبت شده بودند. دستهای که قابل انتقال بودند در بدو امر روی طومارهای پاپیروس یا چرم ثبت شدند اما بایگانیها در مقبرهها و معابد نگهداری میشدند. شیوههای مهم و اصلی تولید این نوشتهها در هزاره سوم پیش از میلاد، در دوران سلطنت کهن، شکل گرفت. این نوشتهها شاید از نوع نوشتههایی بودند که نفرهوتپ (قرن هجدهم ق.م.) از آنها یاد میکند. نفرهوتپ در کتیبهای که بر روی ستون سنگی از وی باقی مانده است، اعلام میدارد که پیش از اعزام نمایندگان و کارگزاران نیل علیا، برای ساختن معبدی در تبس، به نوشتههای کهن در معبد آتوم، در هلیو پولیس (واقع در دلتای نیل)، رجوع کرده است.
استفاده از پاپیروس برای نوشتن نیز ممکن است در دوران سلطنت کهن آغاز شده باشد، اما بهخاطر آسیبپذیری این ماده، چیزی از آن که مربوط به دوره قدیمتر از قرن سوم پیش از میلاد باشد، باقی نمانده است و تعداد اندکی که اصالت آنها قطعی است شناسایی شدهاند. ارنست سی. ریچارد سون (۱۸۶۰-۱۹۳۹) گمان میکرد، ۲۱ کتابخانه را از روی کتابهای مردگان، شناسایی کرده است، اما کارل فون فوگلسانگ و دیگران پس از بررسی آثار اصیل به این نتیجه رسیدند که ریچاردسون واژههای کلیدی را یا بد فهمیده یا به غلط ترجمه کرده است. در حقیقت آرشیوهایی وجود داشته است، اما کتابخانهای که متعلق به دوران قبل از بطلمیوسیان باشد، شناخته شده نبود. چنانکه موگنس وایت میر در لیبری (۱۹۵۵-۱۹۵۶) مطرح کرده است: “مواد آرشیوی برحسب ماهیت و بهترتیب زمان ذخیره میشدند، مواد کتابخانهای را در مجموعههای موضوعی گرد میآوردند که دارای صفحات پایانی بودند و بر آنها مقرراتی شبیه به مقررات کتابخانه نوشته شده بود. برای این کتابها فهرستهایی جداگانه تهیه شده بود”.
سه نوشتهخانه و سرای رئیس خراجات تحتنظر یک مقام درباری در دوران چهارمین و پنجمین سلسله (در حدود ۲۶۱۳-۲۳۴۵ ق.م.)، چیزی غیر از آرشیو نبودند. ۳۷۰ لوح مشهور خط میخی که در ال ـ امارنا[۵] پیدا شد از این قبیل بودند. اینها عمدتآ مکاتبات بینالمللی دوره پر رونق قرن چهاردهم پیش از میلاد بهزبان اکدی بودند. در نقاشی دیواری اواخر قرن سیزدهم قبل از میلاد و مربوط به گوریک، که مقام عالیرتبه رامسس را نشان میدهد، کاتبان در سمت چپ تابلو در حال کار هستند، رئیس بررسی و امضای اسناد در وسط و صندوقهای چوبی مخصوص حفظ و نگهداری اسناد در سمت راست او قرار دارند و همگی زیرنظر توث، الهه دانش و مشوق و حامی کاتبان، هستند که در هیئت یک بابون نشان داده شده است.
خود رامسس دوم (۱۳۰۴-۱۲۳۷ق.م.) در داستانهای “کتابخانه مقدس و ” شاه اوسیماندیاس” ظاهر میشود. سردر ورودی آن کتابخانه به خاطر نوشته “تغذیه روح” مشهور است. پارههایی از داستان را ظاهرآ سیکولوس، مورخ (قرن اول پیش از میلاد) بیان کرده است. دیگر نویسندگان نیز نظیر گالن، فیلسوف و طبیب قرن دوم میلادی نیز در این مورد سخن گفته است.
این روایت در اواسط قرن نوزدهم توسط کارل آر.لپسیوس مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت. او کسی است که نزدیک مقبره رامسس دوم، قبرهای دو کتابدار پدر و پسر را یافت و ترغیب شد کتابخانه مقدس شاه اوسیماندیاس، و رامسس را مورد بررسی قرار دهد. بدون تردید هیچ کتابخانه مقدسی تأسیس نشده است، اما حدسهایی قوی در این ارتباط وجود دارند، چرا که تا آن زمان تعداد زیادی کتابخانه معابد وجود داشت. اگرچه کتیبه تغذیه روح و روان هیچگاه از حمایت و طرفداری باستانشناسی برخوردار نبوده، اما احتمالا از طریق اظهارنظر گالن توضیح داده شده است که او در کتابخانه مقدس نسخهای پزشکی یافت و آن را با واژه “تغذیه” نامگذاری کرد.
خاستگاههای معبد ایزیس در جزیره فیلا، نزدیک نخستین سیل بند، قطعی نیست، اما مشخص است که بنای مذکور بعدها توسط سلسله بطلمیوسیان و رومیها تا حدی بهمنظور جذب زائران توسعه یافته بود. یک کتیبه مربوط به ورودی یک محل، به اتاق کتابی اشاره میکند که برای حفاظت از مکتوبات حیاتبخش ایزیس ساخته شده و تورفتگیها و مخفیگاههای دیوار برای قرار دادن طومارهای پاپیروس یا برای کوزههای چوبی حاوی آنها اختصاص یافته بود. در پایین این دیوارها نقش برجستهای بهاندازه طبیعی از توث بهشکل بابون همراه با یک طومار پاپیروس وجود داشت.
احتمالا تا حدی تحتتأثیر اندیشه ایمهوتپ، معمار درباری بیست و هفتمین قرن قبل از میلاد، که اندیشههای او در ساخت معبد اصلی ادفو در نزدیکی شمال فیلا جلوه یافته است، رومیها معبد جدید هوراس را بهمنظور سازش با روحانیون بنا کردند. کتابخانه این معبد تنها کتابخانه در مصر باستان است که موجودیتش مورد تأیید باستانشناسان است. عناوین ۳۷ اثر در آن، روی یک دیوار نقاشی شده بود و وجودشان قطعی است. از این کتابها بهصورت نوعی مجموعه مرجع برای رفع نیازهای فوری اهل معبد استفاده میشد.
معماری خاص مصر (Egyption)
مصطبه
بر اساس تفکر خاص مصری که اعتقاد به زندگی و جاودانگی پس از مرگ به شرط سالم ماندن اجساد داشتند، لاشه ی مومیایی شده باید در مقبره ی نفوذ ناپذیر محافظت گردد و این تسخیر ناپذیری مقبره ها تبدیل به پایه و اساس معماری مصریان گردید.این تسخیر ناپذیری باید در بیش از یک بعد در نظر گرفته می شد، یعنی حفظ امنیت جسد به همراه امنیت دارایی ها، همسران، اساس، غذا و جواهرات فرد مرده. مقبره های مصریان نه فقط نفوذ ناپذر بودند، بلکه بسیار بادوام ومحکم نیز به نظر می رسیدند. مقابر به طور عمده، نزدیک منطقه ی منفیس (Menthis ) ساخته می شدند. در سمت جنوب قاهره، پایتخت پادشاهی قدیم نوم ( Nome ) قرار داشت. این گورهای مصطبه ای شکل کوچک با پله های اطرافشان و یک بام مسطح، در اصل اولین معماری ساخته شده مصریان به شمار می آید. نام مصطبه از عربی می آید و به معنی نوعی نیمکت است که در محل دفن، یک فرو رفتگی وجود داشت که از طریق آن روح ( Ka ) می توانست به جسد بازگردد.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دانلود مقاله کامل درباره معماری مصری