فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله وضعیت سیاسی شهرهای ایران بعد از انقلاب

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله وضعیت سیاسی شهرهای ایران بعد از انقلاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

به نام خدا
جمعیت کرج براساس آخرین آمارگیری های موجود:
بررسی آمارهای جمعیتی طی چند دهه در شهر کرج رشد سرسام آوری جمعیت را نشان می دهد.شهری که حدود 5 دهه گذشته تنها 3000 نفر جمعیت دشته براساس آخرین آمارگیری در سال 1375 جمعیت تعادل با 587/152/1 نفر می باشد وجمعیت شهر کرج در حدود 9800000 نفر برآورده شده است که نسبت به سال 1365 رشد سالیانه 1/7 درصد را نشان می دهد پیش بینی می گردد این جمعیت تا سال 1381 به 034/603 نفر برسد.
شهر کرج بدلیل نزدیکی به پایتخت ودارا بودن شرایط خاص در دهه اخیر در معرض رشد وتوسعه گسترش بی رویه شهرنشینی قرار گرفته و بدلیل عدم پیش بینی های لازمه از لحاظ فضاهای آموزشی –امکانات رفاهی- مراکز درمانی وفضای سبز و.. دچار کاستی های بسیاری است.
کرج در 20 سال پیش ییلاق تهران محسوب می شد و باغها وفضای سبز قابل توجهی داشت که متاسفانه با هجوم جمعیت مهاجر مزارع و باغهای آن یکی پس از دیگری تبدیل به ساختمانهای مسکونی وتجاری گردید، بنابراین برای جلوگیری از توسعه بی رویه شهر( و به جهت اینکه تجره شکل گیری محله اسلام آباد یکبار دیگر تکرار نشود) طراح جنگلکاری اراضی حصار وسیه توسط استانداری تهران پیشنهاد شد. با توجه به این که فاز اول اجرای طرح به مساحت 40 هکتار در محدوده قانونی شهر می باشد لذا پس از تامین قسمتی از اعتبار از سوی استانداری توسط شهرداری کرج در سال 1369 شروع شد. به موازات اجرایی این طرح وتامین هدف اصلی که جلوگیری از ساخت و سازهای غیرمجاز می باشد سایر اهداف مهم جنبی نیز به تحقق می رسد که یکی از آنها ایجاد فضای سبز به منظور مبارزه با آلودگی هوا به لحاظ همجواری کارخانه های صنعتی و افزایش جمعیت می باشد. با توجه به این که در حال حاضر رشد شهرنشینی در کشورمان حدود 60% وعلت عمده آن صنعتی شدن کشور وهجوم روستاییان برای استفاده از امکانات شهر می باشد لذا این انسان شهرنشین همواره به استراحت وآرامش نیاز بیشتری پیدا میکند با توجه به تراکم جمعیت در شهر کرج وشهرک های تابعه سرانه فضای سبز بسیار پایین تر از حد استاندارد خود(15متر مربع برای هر نفر) می باشد لذا نیاز به ایجاد کمربند سبز در این منطقه وایجاد جنگل های مصنوعی وفضای سبز دیگر محسوس می باشد.

 


کرج نیازمند یک بازاندیشی جامع:
رشد سرسام آور وگیج کننده شهر کرج پس از گذشت چند دهه همچنان تداوم یافته و در ابعاد بیشتری در حال دگردیسی سیما وهویت شهری آن است. این امر درداخل محدوده شهر یا تخریب ونوسازی های زمین های شهری به صورت مجتمع های کوچک وبزرگ واشتغال حداکثر سطح و در محدوده مرزی شهر وزمین های زراعی، با انبوه سازی وشهرک سازی های متعدد با حداقل کیفیت فضایی و زیستی دیده می شود. وجه تمایز بین این دو تیپ اقدامات در کیفیت نسبی

روزگاری که دهکده کرج ا زتوابع طالقان محسوب می شد بیش از 100 خانه روستایی نداشت در اوایل جنگ جهانی دوم، دهکده کوچکی بود که در فاصله 35 کیلومتری شمال غرب استان تهران واقع بود وجمعیت آن بیش از 3000 نفر نبود ولیکن به دلیل باغات سرسبز و اهار جاری به عنوان استراحتگاه مورد استفاده مردم شهرهای دیگر مخصوصا تهران قرار می گرفت. رودخانه پرآب کرج که از میان باغات زمین های زراعی این شهر می گذشت فضایی مناسب و دل انگیز وآب وهوایی مخرج برای شهر کرج که در واقع یک در باغ شهر در سود ایجاد میکرد.
حدفاصل سالهای 1324 و 1325 بین دانشکده کشاورزی وفلکه اصلی کرج هیچ نوع ابنیه ای وجود نداشت با انتخاب تهران به عنوان پایتخت در دوره قاجاریه کرج نیز به دلیل فاصله نزدیکش با تهران- بدلیل دارابودن آب وهوای مناسب وییلاقی ووجود باغهای متعدد موردتوجه قرار گرفته و به تدریج زمینه استقرار زیرساختهای اقتصادی- صنایع وموسسات آموزشی وتحقیقاتی فراهم گردید و به دلایل اقتصادی و معیشتی روزبه روز بر جمعیت آن افزوده می شود به طوری که جمعیت کرج 980000 نفربوده که تا سال 1382 بالغ بر 034/603/1 نفر خواهد بود.
(بررسی ستون برنامه ای ایران نشان میدهد که پیشینه توجه به مسائل جمعیتی در قالب برنامه های توسعه ، به برنامه عمرانی (عمرانی) دوم کشور (1334-1339) باز می گردد که در آن بحثهای مربوط به آمارگیری ،نیروی انسانی ونظایر آن مطرح شده بود. در برنامه عمرانی سوم (1341-1346) به مساله نیروی انسانی و تربیت آن برای رفع نیازهای کشور توجه خاصی شده است.
دربرنامه عمرانی چهارم (1347-1351) علاوه بر پرداختن به مساله اشتغال، به عنوان یک معضل اقتصادی واجتماعی در کشور،توجه ویژه ای به پدیده جمعیت نشان داده و به نکات زیر پرداخته اند:
1-مسائل ناشی ازافزایش جمعیت و پراکندگی جغرافیایی نامتناسب آن در سطح کشور.
2- انجام تحقیقات درباره تحولات جمعیتی وارزیابی منابع طبیعی کشور.
3-انجام اقدامات لازم برای رسیدن به الگوی جمعیتی بهتر، نظیر تنظیم خانواده، توزیع متعادل جمعیت، تقلیل مهاجرتها، تمرکززداییی،..
دربرنامه پنجم عمرانی (1352-1356) اقدامات دولت در خصوص جمعیت با شدت بیشتری تعقیب شد.
در برنامه عمرانی ششم(1357-1361) قبل از انقلاب اسلامی که به اجرا در نیامد بعلاوه بر پیگیری سیاستهای جمعیتی برنامه های پیشین، سیاست تعدیل الگوی توزیع جمعیت نیز در پیش گرفته شده است. بررسی مجموع سیاست های شش برنامه های عمرانی پنج ساله پیش از انقلاب اسلامی نشان میدهد که مساله جمعیت

 

بررسی وضعیت کرج در میان کلان شهرها:
شرایط کنونی کلانشهر کرج به هیچ روی چشم انداز روشنی را از آینده پیش دیدگان شهروندان این شهر نمایان نمی سازد. کلانشهری که شاید تنها اندک شماری از شهروندان آن احساس مسئولیت شهروندی نسبت به آن دارند ومابقی مهاجرانی هستند که دغدغه شهروندی نداشته وکرج را خوابگاه خود می دانند. در کنار این بی تفاوتی یاس آور شهروندان نسبت به آینده شهرشان، روزمرگی وناتوانی مدیران کرج برای حل مشکلات بی شمار شهرستان نیز به دغدغه ها ونگرانی ها افزوده است.
از سویی دیگر روابط فی مابین مدیران شهر بیش از هر زمانی تیره وتار می نماید.
تلاشها بیش از آنکه در جهت حل مشکلات شهر باشد در راستای حذف رقبا وتسویه حسابهای سیاسی است و در این میان بازنده اصلی این رقابت سیاسی مردم شهر هستند.
کرج در میان شهرهای ایران بالاترین نرخ جرایم را دارا می باشد و در راس ناامن ترین شهرهای کشور قرار گرفته است.
کاهش بی سابقه درآمدهای شهرداری منجر به رکود پروژه های و طرحهای عمرانی شده است.
نرخ بیکاری روزبه روز در حال افزایش است.
سرمایه گذاری بخش خصوصی در زمینه های گوناگون اقتصادی بویژه در صنعت ساختمان به نحو قابل توجهی کاهش یافته است.
درچنین فضایی حل مشکلات ومعضلات شهری مانند:ترافیک –کمبود فضاهای مورد نیاز شهری و دهها نیاز مبرم شهر به دلیل کمبود اعتبار وسردرگمی در ایران غیرممکن است .اما با وجود تمامی این دغدغه ها وهراس ها هنوز هم می توان به آینده امیدوار بود.
دشواریهایی که امروز شهروندان کرج با آن دست وپنجه نرم می کنند یک روزه پدید نیامده اند که یک روزه از میان برداشته شوند.
برای حل این مشکلات باید مدیرانی در راس کار قرار بگیرند که از اراده لازم واعتقاد کافی برای خدمت به مردم برخوردار باشند.
کرج را میتوان بهتر و زیباتراز همه شهرهای ایران ساخت. این کلانشهر دومیلیونی بسترهای لازم برای پیشرفت توسعه را دارا است.
زندگی در شهری آباد وتوسعه یافته در پناه امنیت وآسایش و برخورداری از امکانات سوزن شهری نیازمند مشارکت همه جانبه شهروندان وهمچنین وجود مدیرانی دلسوز کارآمد است. امروز باید شهروندان احساس مسئولیت نمایند و با حضور در صحنه نسبت به سرنوشت وآینده کرج سهیم باشند.کارشناسانه ودرست انتخاب کنند، به کم کاری مدیران ناکارآمد اعتراض کنند و در عین حال از مدیران دلسوز وتلاشگر پشتیبانی کنند. که اگر چنین اتفاقی را شاهد باشیم بدون شک چشم انداز روشنی از آینده شهر بر ایمان نمایان خواهد شد.
شهر کرج با وسعتی درحدود 699/15 هکتار وجمعیتی در حدود 000/600/1 نظر ازنقطه نظر وسعت و جمعیت یکی از شش شهر بزرگ کشور محسوب می شود.
براساس آخرین آمارهای موجود نرخ رشد جمعیت این شهر بیش از 7% تعیین گردیده است واین در شرایطی است که متوسط نرخ رشد جمعیت کشور حدود 4/1 درصد گزارش شده است از طرفی شهر کرج علی رغم داشتن باغهای متعدد ووسیع از نظر فضای سبز عمومی فقیر بوده و فاصله قابل توجهی با استانداردهای لازم و شرایط مطلوب زیست شهری داشته واین امر ضرورت برنامه ریزی وسیع را با توجه امکانات وتبدیل استعدادهای بالقوه به امکانات بالفعل را بیش از پیش جلوه گر می سازد. در حال حاضر سرانه فضای سبز عمومی شهر کرج حدود 4/3 متر مربع برای هر نفر بوده و این در حالی است که سرانه فضای سبز استاندارد ایران برای هر نفر 15 متر مربع تعیین شده است. توجه به این موضوع اهمیت وضرورت برنامه ریزی دقیق ومنسجم در کلیه سطوح وچارچوب ها در دوره های زمانی کوتاه مدت ، میان مدت و درازمدت را بیش از پیش روشن می سازد.
سیاست ایجاد شهرهای جدید پس از انقلاب، به یقین یکی از بزرگترین و با اهمیت ترین سیاست هایی است که در زمینه شهرسازی و به طور کلی شهرنشینی کشور اتخاذ شده است.
درباره جایگاه و نقش شهرهای جدید درروند ونظام شهرنشینی ایران چهار دوره کاملا متمایز را میتوان بررسی کرد:
1) در فاصله بین دو جنگ جهانی یا مرحله انتقالی:
شهرهای جدید در ایران بدون راهبردی مشخص ومبتنی بر کارکردهای عمده و بر پایه یک هسته اولیه روستایی تکوین یافت (زاهدان ونوشهر) که در حال حاضر پررونق وموفق وبه عنوان یک شهر تلقی می شوند.
2)در دوره جنگ جهانی دوم تا اواسط دهه 1340:
شهرهای جدید بدون راهبرد مشخص و بر پایه یک هسته شهری ومبتنی بر عملکرد تک پایه ای و خوابگاهی وبرای توسعه صنعت نفت و سایر رشته های صنعت شکل می گیرد.
3)از اواسط دهه 1340 تا سال 1357:
که از آن به نام دوره خیز می توان یاد کرد شهرهای جدید را راهبردها بهره برداری از منابع طبیعی و بدون وجود یک هسته اولیه شکل می گیرد که نقش عمده آنها توسعه ناحیه ای ارائهمسکن وسوداگری زمین بوده است.
4) پس از انقلاب اسلامی (1357 تاکنون):
در سالهای نخست پس از انقلاب، تعویض وتجدیدنظر در الگوی توسعه از یکسو و بروز جنگ تحمیلی از سوی دیگر، کار احداث شهرهای جدید را تعطیل کرد،اما در سالهای اخیر دوباره به احداث شهرهای جدید توجه شده است.
تفاوت مهمی که میان شهرهای جدیدپیشنهادی امروز با شهرهای جدید سه دوره پیش به چشم می خورد، در عملکردگرایی اقتصادی-تک یا چند پایه- بود، در حالی که شهرهای جدیدامروزی محل اسکان سرزیرهای جمعیت شهرهای بزرگ تلقی می شوند و این ویژگی آنها را بیشتر به شکل شهرهای جدید اقماری در می آورد تا شهرهای جدید صنعتی. در آخرین نظرها درباره ایجاد شهرهای جدید به اهدافی چون جلوگیری از مهاجرتهای آونگی ونیز ضرورت ایجاد مراکز اشتغال برای ساکنان آنها تاکید می شود. بدین ترتیب شهرهای جدید بتدریج نزدیکی نسبی با شهرهای آزاد صنعتی می یابند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  34  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله وضعیت سیاسی شهرهای ایران بعد از انقلاب

دانلود مقاله مذاکره تجاری

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مذاکره تجاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

این دوره سعی بر آن دارد تا درک شما را در ارتباط با اصول، استراتژی، و تاکتیک های یک مذاکره موثر و همچنین مدیریت ارتباط حرفه ای را افزایش و بهبود بخشد. متد تدریس این دوره شامل listening, Speaking, خواندن، بحث آزاد و Case Study و شبیه سازی مذاکرات می باشد.

ما استراژی های موثر و غیر موثر را مورد مطالعه قرار می دهیم . برای مثال یک مذاکره ناموفق را بررسی می کنیم و دلایل شکست آن را تجزیه و تحلیل می کنیم. و سپس سعی می کنیم تا آن را بهبود بخشیم.
๏ تعریف محیط مذاکره
๏ تفاوت win/win با win/lose
๏ سبک های مختلف مذاکره
๏ تاکتیک های یک مذاکره
๏ قدرت بخشیدن به یک مذاکره اصولی و منظم
๏ آشنایی با مراحل مختلف مذاکره
๏ مذاکره فروش و قرارداد
๏ استانداردهای یک مذاکره اصولی
๏ برنامه ریزی برای یک مذاکره موفقیت آمیز
๏ روانشناسی مذاکره موفقیت آمیز
๏ ایجاد ارتباط
๏ کسب اعتماد، همکاری و حمایت
๏ هنر و علم متقاعد سازی
๏ مذاکرات رسمی و غیر رسمی
๏ مدیریت فشارهای روحی و احساسی
مهارت شما به عنوان مذاکره کننده ممکن است نه تنها از ضرر جلوگیری کند، بلکه برای سازمان شما سودآور باشد.
تکنیکهای مذاکرات تجاری
10 روش برگزیده از پیتر دراکر
پیتر دراکر اندیشمند و صاحبنظر بزرگ آمریکایی در عرصه مدیریت معتقد است ، هنر متقاعد کردن راز موفقیت انسانها و یا شرکتهای تجاری موفق است.امروزه بسیاری از شرکتها جهت برنده شدن در مناقصات و مزایده ها در عرصه تجارت ، از متخصصین زبده در امر مذاکرات تجاری بهره می گیرند.در اینجا برای شما چند راهکار در مذاکرات تجاری را ذکر می کنیم.که حاصل تجربیات این مشاوران حرفه ای می باشد :
1- هیچگاه اولین پیشنهاد را شما ندهید :
بسیار ساده است، اینطور نیست؟ تا آنجا که می توانید، در هر موقعیتی هم که برای مذاکره قرار دارید، اولین پیشنهاد را شما ندهید. اگر طرف شما با یک پیشنهاد بزرگ جلو آمد، نشان می دهد که ممکن است معامله انجام نشود و آنها راهشان را بکشند و بروند چون سنگ بزرگ همیشه نشانه نزدن است. با رعایت این نکته می توانید از قصد و نیت طرفتان مطلع شوید.
2- همیشه دو خریدار را در کنار هم قرار دهید
کاری که به شما خیلی قدرت عمل می دهد این است که همیشه برای یک جنس مشخص دو خریدار را کنار هم قرار دهید. چه در کار باشد و چه در تجارت، اینکه دو نفر خواستار شما باشند همیشه باعث افزایش قدرت شما می شود.
3- همیشه قیمت بالاتری بدهید
همیشه قیمتی بالاتر از قیمت واقعی خودتان اعلام کنید، اما نه اینقدر بالا که کسی حتی برای نگاه کردن هم جلو نیاید چون با اینکار فقط یک طمعکار جلوه خواهید کرد.
4- هیچگاه خود را مشتاق نشان ندهید
هر چقدر هم که به نظرتان معامله عالی باشد و کلی با آن سود کرده باشید و بسیار خوشحال باشید، هیچوقت چهره خود را شاد و مشتاق به طرف مقابل نشان ندهید. چون با اینکار درونتان را به آنها نشان خواهید داد و این اصلاً خوب نیست. همیشه خونسرد و آرام باشید.
5- همیشه برای ترک مذاکره آماده باشید
اصلاً مهم نیست که چقدر دوست دارید آن معامله انجام شود، باید همیشه خود را برای سر نگرفتن معامله هم آماده نشان دهید. ممکن است این سخت ترین کار در طی یک مذاکره باشد، اما گاهی بسیار به نفع شما خواهد بود. اگر می بینید که مذاکره ای درست نیست و ممکن است سرتان کلاه گذاشته شود، می توانید سریعاً کناره گیری کنید.
6. فکر کنید که طرف معامله به شما نیاز دارد
یکی از سخت ترین قسمت های معامله این است که شما فکر کنید طرف شدیداً به شما نیاز دارد. اگر اینطور فکر نکنید، اعتمد به نفستان پایین خواهد آمد. همیشه در ذهنتان مجسم کنید که طرف معامله عمیقاً خواستار کالای شماست.
7- یاد بگیرید که ساکت بمانید
گاهی اوقات وقتی پیشنهادی به شما ارائه می شود، خیلی مهم است که جوابی نداده و چیزی نگویید. برای 30 دقیقه، 90 دقیقه، یک ساعت، برای هر چقدر که شده دهانتان را باز نکنید.
سکوتی ناراحت کننده ایجاد کنید و طرف مقابل برای شکستن این سکوت جزئیات بیشتری بیان خواهد کرد. شما ساکت بمانید، کناره گیری نکنید اما فقط به آنچه که طرف مقابل بازگو می کند گوش فرا دهید.
8- در مورد همه چیز تحقیق کنید.
چه با دانستن در مورد گذشته طرف معامله تان باشد، چه اتفاقاتی که در جریان مذاکره می افتد یا تحقیق در مورد کالای مورد نظر باشد، همیشه بدانید که در چه مورد می خواهید صحبت کنید.
9- هیچگاه در وسط کار مذاکره را بر هم نزنید
در معاملات همیشه تخفیف و امتیاز دهی صورت می گیرد. مهم نیست که از چقدر می گذرید تا مذاکره را تمام کنید، اما مهم این است که مذاکره نباید بر هم بخورد. هر چند که ممکن است آخر کار اصلاً رضایت زیادی از آن مذاکره نداشته باشید.
10- همیشه مودب باشید
مهم نیست که طرف مقابلتان با شما بد حرف می زند یا کالایتان را تحقیر می کند، شما هیچگاه خونسردی خود را از دست ندهید. با بدرفتاری چیزی جز شرمندگی نصیبتان نخواهد شد.
راه حل ویژه : کار را به نماینده تان بسپارید!
ممکن است هر چند بار هم که این مقاله را بخوانید باز احساس کنید که هنوز در مذاکره استاد نشده اید. بنابراین در اینجا به آخرین توصیه اشاره می کنم که از تمام این نکات با ارزش تر است:
اگر شک دارید، یا حوصله این کارها را ندارید، نماینده ای برای خود پیدا کنید که این کارهایتان را انجام دهد. این نماینده هر کسی می تواند باشد، یک وکیل حقوقی یا یکی از همکاران باتجربه، ولی به هر حال مسئله مهم این است که اگر حوصله ندارید به هیچ وجه این کار را خودتان انجام ندهید.
مذاکرات تجاری در تجارت الکترونیکی
سیاستمداران و مدیران در کشورهای در حال توسعه با چالش های زیادی در حوزه های مدیریت ، نیروی کار ، امور بین الملل ، روابط تجاری و مقررات محلی مواجه هستند . فرآیند تصمیم گیری در بیشتر این موارد فقط از طریق انجام مذاکرات می تواند صورت پذیر که یکی از رایج ترین فر آیند ها برای تصمیم سازی و حل منازعات در سطوح مختلف است .
سنت استعماری کهن برای این فرض متکی بود که فقط نوابغ و نمایندگان کشورهای ثروتمند ودارای سطح آموزشی بالا نیاز به مذاکره و تعامل با هم دارند. تعمیم این فرضیه به این تفکر منتهی شد که غرب در تمام حوزه های مربوط به توسعه سازمان دهی ، تجارت و حتی امور مربوط به حکومت برتر است . نتایج این تفکر حتی در مساله مذاکره و رفتارهای متناظر با آن رخ نموده است و غرب این طور فرض می کند که هیچ احتیاجی برای مذاکره با دیگران ندارد و خودش مصالح طرف دیگر را بهتر از خود او تشخیص می دهد . ادامه این تفکر به صورت مشهودتر در توصیه های بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به کشورهای در حال توسعه تجویز می کند ، که برخی از نتایج منفی پذیرش بی چون و چرای این نگرش در بحران های اقتصادی . اجتماعی منطقه ای خودرا نشان داده است . موارد اختلاف و تشابه زیادی بین انواع مذاکرات وجوددارد که به خصوص با فرآیند جهانی شدن اقتصاد ، توجه صاحب نظران زیادی را به خود معطوف نموده است همچنین با افزایش قواعد سیاسی و اقتصادی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه صورت گرفته است . مسایل فرهنگی بر ارتباطات ، ارزش تشریفات گوناگون و حالات و روابط انسانی درکشورهای در حال توسعه تاثیر می گذارد.
تجارت الکترونیکی بستر مناسبی را برای رشد و تکامل مذاکره و گفتگوی بین تمدن ها و فرهنگ ها ودر نتیجه حرکت به سوی ایجاد سیستم های خودکار مذاکره فراهم می آورد
ازاین رو اهمیت آموزش مدیران و دانشگاهیان برای مذاکرات اینترنتی درزمینه مشارکت هرچه موثرتر در فرآیند جهانی شدن اننکارناپذیر است . با توجه به شروع به یادگیری و کسب مهارت های اولیه در این سیستم ها طوری طراحی شده اند که کاربران را متعلق به خود احساس می کند و یا به عبارتی دیگر کاربر احساس می کند که یک نسخه از سیستم در اختیار اوست، انرژی و زمان زیادی صرف آموزش کاربر نمی شود. نهایتا این سیستم ها امکانات عدیده ای رابرای افزایش قابلیت های مدیران در عرصه های تصمیم گیری فراهم می کند. خصو صا کاربردهای آن در بحث انتقال تکنولوژی برای کشورهای در حال توسعه می تواند از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد. محققان موضوع مذاکره ، سایتی به نامInternet International را طراحی و پیاده سازی کرده اند که می تواند پروژ ه های بین المللی مذاکره را پشتیبانی نماید. چکیده کارها در دو سیستمINSPIREوINSSتجلی یافته است که اولی بیشتر برای مقاصد آموزشی و تحقیقاتی و دومی به عنوان نسخه تجاری در حال توسعه است.
کسب وکار در تجارت الکترونیک
تجارت الکترونیکی نامی عمومی برای گسترده ای از نرم افزارها و سیستم هاست که خدماتی نظیر جستجوی اطلاعات ، مدیزیت تبادلات ، بررسی وضعیت اعتبار ، اعطای اعتبار ، پرداخت به صورت روی خط ، عملیات گزارش گیری و مدیریت حساب ها و.. رادر اینترنت به عهده گیرند . این سیستم ها زیربنای اساسی فعالیت های اقتصادی مبتنی بر اینترنت را فراهم می آورند.
دسترسی به ابزارهای تجارت الکترونیکی برای مشتریان خواه به صورت انفرادی یا به صورت یک سازمان، این امکان را می دهد که آنها تامین کنندگان و فروشندگان را در هر جایی که هستند یافته و با آنها تامین کنندگان و فروشندگان را در هر جایی که هستند یافته و با آنها به صورت الکترونیکی معامله کنند. دراین حالت دو مساله عمده و کاملا مرتبط با هم که وضعیت فروشگاههای اینترنتی را پیچیده می کنند، عبارتنداز :
افزایش قابل ملاحظه دسترسی به شرکت ها
دسترسی به شرکت هایی که بتوانند نیاز مشتری را برآورده سازند به طور قابل ملاحظه ای افزایش می یابد . این افزایش به همراه سعی وافر شرکت ها در جذب مشتریان ، آنها را با سردرگمی مواجه می کند.
پیچیده ترشدن تصمیم گیری و مذاکره
با امکان دسترسی به بازارها از طریق اینترنت و سریع ترووسیع ترشدن آنها فرآیند های تصمیم گیری و مذاکره به دلایل مختلفی نظیر به میان آمدن فرهنگ ها، زبان ها و قوانین متفاوت پیچیده ترمی گردد و دراین میان نیاز به سیستم احساس می گردد که نه تنها بتوانند معاملات ممکن را جستجو کنند بلکه بتوانند در مذاکرات تجاری به صورت مستقل درگیر شده و تصمیمات اتخاذ کنند. همچنین عدم تغییر مدل های اقتصادی و تطبیق نیافتن شرایط متغییر امروزی پیچیدگی تصمیم گیری ها را چه برای طراحان سیستم های ذکر شده مشکل تر می کند . به عنوان نمونه شرایط جدید برخی شرکت ها را وادار کرده است که با تغییر الگوهای تولید ، خودرا کمتر درگیر بازار رقابتی نمایند که این تغییر باعث تغییر در نحوه تصمیم گیری آنها می گردد. در حالی که در برخی شرکت های دیگر ممکن است مدل های اقتصادی مرسوم و یا مدل های دیگری را بپذیرند ودر نتیجه در این مقوله با کثرت مواجه خواهیم شد. سنت استعماری کهن بر این فرض متکی بود که فقط نوابغ و نمایندگان کشورهای ثروتمند و دارای سطح آموزشی بالا نیاز به مذاکره و تعامل با هم دارند . این سنت بر این فرض غلط و کوته بینانه استوار بود که افراد تحصیل کرده در دانشگاه های غرب شایستگی بیشتری برای تصمیم سازی ها دارند. تجارت الکترونیکی بستر مناسبی را برای رشد و تکامل پدیده مذاکره و گفتگوی بین تمدن ها و فرهنگ ها و در نتیجه حرکت به سوی ایجاد سیستم های خودکار مذاکره فراهم می آورد.
جایگاه مذاکره در تجارت
مذاکره در مدل زنجیره ارزش
مذاکره بین خریداران وفروشندگان با فعالیت متعدد دیگری که در مدل زنجیره ارزش آنها وجودارد ، در ارتباط است . این فعالیت ها موازی هم بوده و هم خریدار و هم فروشنده را درگیر می کند.
تاثیر تجارت الکترونیکی بر مدل زنجیر ارزش
اگر مذاکره تجاری را از دیدگاه خریدار بررسی کنیم و توجه خودرا به سمت سه فعالیت اول یعنی کشف محصول ، ارزشیابی و مذاکره معطوف کنیم ، در می یابیم که تجارت الکترونیکی تغییراتی کیفی در این فعالیت ها ایجاد می کند. در مرحله کشف محصول ، خریدار نیاز خودرا مشخص می کند و به دنبال محصولاتی است که این نیاز را برآورده سازد . تجارت الکترونیکی این امکان را ایجاد می کند که او به بازارهای زیادی که قبلا ناشناخته و غیر قابل دسترس بودند آشنایی پیدا می کند . علاوه بر افزایش قابل ملاحظه فروشندگان او با مسایل دیگری نظیر برخورد با فرهنگ ها و قوانین گوناگون نیز مواجه است. در مرحله ارزشیابی محصول ، خواص محصول کشف شده مورد ارزیابی قرار می گیرد. در این مرحله محصول کشف شده بر اساس معیارهای خریدار رتب بندی می گردد. بنابراین یک معیار مقایسه ای در این مرحله به کار گرفته می شود که از توضیحات قبلی خریدار استفاده می کند. در سیستم سنتی ، ارزیابی محصولات بر اساس ارتباط دیداری مستقیم مشتری با جنس صورت می گیرد . او آنهایی را که نمی خواهد از گزینه های ممکن حذف می کند و یا با توجه به ارزشیابی خریداران دیگر تصمیم می گیرد .در تجارت الکترونیکی ارزشیابی ممکن نیس وار این رو خریدارن یا باید به دیگران اعتماد کنند یا باید به دیگرا ن اعتماد کنند ویا کالا را با توجه به انواع مشابه موجود بازار های محلی ارزیابی نمایند. در خلال فرآیند مذاکره ، خریدار وفروشنده ، با هم به تبادل اطلاعات می پردازند اگر مذاکره آنها فقط در مورد قیمت باشد این حالت در حقیقت پذیری فرآیندی مانند مناقصه یا مزایده دارد واگر روی دانه وسیع تری از موضوعات نظیر وضعیت تضمین ، زمان تحویل ، زمان بندی پرداخت ، چگونگی خدمات رسانی و ... بنشیند آنگاه به طور خاص در حال دنبال کردن فرآیند مذاکره می باشند. نتیجه مذاکره اگر با توافق ، یعنی رسیدن به نقطه نظرات مشترک همراه باشد می تواند منجر به دادن سفارش از جانب مشتری گردد. ازاین جنبه مرحله مذاکره دارای اهمیت زیادی است و می تواند پل ارتباطی برقرار شده بین مشتری وفروشنده را برای ادامه دادوستدمستحکم کرده و به عبارت دیگر تکمیل بقیه مراحل زنجیر ارزش راتا حدود زیادی تضمین کند.
آژانس های نرم افزاری می توانند به استفاده کنندگان کمک کنند تا خیلی از پیچیدگی ها مذاکره به صورت خودکار مدل شده وبر مشکلات روش های سنتی غلبه گردد.
تکنیک های ارتباطی موثر در مذاکرات تجاری منبع : emodir
ارتباطات کلامی :
کلمات در پیامی که به دیگری منتقل می کنید تاثیر فراوانی دارد. در محیط کار،شما نماینده وسفیر کسب وکارتان هستید و باید کلماتی را انتخاب کنید که نشان دهنده شخصیت کمپانی تان باشد. توجه به نکات زیر هنگام مذاکره و سخن گفتن با مشتری در برقراری ارتباط موثر به شما کمک خواهد کرد.
الف) کلمات مناسبی انتخاب کنید
1- پیش از لب به سخن گشودن کمی فکر کنید و کلمات قابل فهم بکار ببرید.
2- وقتی با مشتری صحبت می کنید که هیچگونه آشنایی با شرکت یا سازمان ندارد استفاده از کلمات مناسب کمک شایانی به برقراری ارتباط خواهد کرد(ایونسون،1380)
3- وقتی بین استفاده از دولغت مترادف مردد می شویدهمواره از لغات ساده تر استفاده کنید(همان،ص78)
4- سعی کنید کلمات دقیق روان و پرمحتوا انتخاب کنید. مثلا به جای استفاده از کلمات پر زرق و برق، ناگهانی و تغییرپذیر می توانید به ترتیب از کلمات جالب سریع و متغیر استفاده کنید(قربانی،1382)
ب) علاوه بر انتخاب کلمه مناسب به لحن ونحوه بیان نیز دقت کنید
1- درهنگام صحبت کردن با مشتری ناراضی ،از لحن جدی وکمک کننده استفاده کنید
2- در هنگام سوال کردن ازمشتری ازلحنی مشتاقانه استفاده کنید،لحنی که نشان دهد واقعا به شنیدن پاسخ سوالتان علاقه دارید(ایونسون،1380)
ج) از کلمات گرم ومثبت استفاده کنید
کلماتی که حالت مثبت واطمینان بخش دارند تداعی کننده یک برخورد مثبت واحترام آمیز برای مشتری است.عباراتی نظیر«بله!بسیار خوشحال خواهم شد که این کار را انجام دهم» پیامی برای طرف مقابل ارسال می کند که حاکی از خوشحالی و علاقه مندی شما برای کمک کردن به طرف مقابل باشد(همان،ص73)

 

 

 

د) واضح و روشن سخن بگویید.
سعی کنید کلمات را به شکل درست ورسمی بیان کنید.به جای عبارت«چی می خوای؟»از جملات «چه چیزی می خواهید سفارش دهید؟» ویا «چه کمکی از دست من برمی آید» استفاده کنید(همان،ص79)
ارتباطات غیر کلامی:
افزون بر مباحث کلامی در ارتباطات عوامل دیگری نیز در برقراری یک ارتباط موثر تاثیر گذارهستند که ارتباطات غیر کلامی نامیده می شوند. ارتباطات غیر کلامی که به زبان بدن (Body Language) معروف است شامل ژست ووضع بدن(Gesture )، فواصل میان فردی، لبخند، شیوه های دست دادن و ارتباط چشمی (Eye Contact) می باشد.
در ابتدای مذاکره وسخن گفتن با مشتری قبل از این که شروع به صحبت کنید سیگنال هایی از طرف شما به طرف مقابل روانه می شود و به نوعی شروع به صحبت می کند. از آنجا که ارتباطات کلامی نیمی از انتقال پیام را دربرخورد های چهره به چهره (face to face) شامل می شود، آگاهی و رعایت آن ضرورتی انکار ناپذیر است(بیورسث، 2007)
1) ژست و وضع بدن
وضع و حالت بدن از مهمترین مواردی است که مردم با آن توجه می کنند. طرز قدم برداشتن، ایستادن ونحوه نشستن افراد پشت صندلی مبین وضعیت روانی فرد می باشد. علاوه بر این در مورد وضع بدن لازم است بدانیم که وضع بدنی و جسمانی باز(ژست و وضع بدنی باز حالتی است که در آن دست ها و پاها کشیده وصاف است و به طور کلی چهره و وضع بدنی به سمت طرف مقابل بوده و نشان دهنده توجه به شخص مقابل است)این پیام را برای مشتری در پی دارد که آماده برقراری ارتباط با او هستید(همان، ص2)
رعایت نکات زیر در هنگام راه رفتن و ایستادن نشان دهنده اطمینان خاطر و اعتماد به نفس شما درمقابل مشتری است:
1- سعی کنید در هنگام راه رفتن بدن صاف و گردن راست باشد
2- هماهنگی قدم ها را رعایت کنید و از کشیدن قدم ها روی زمین خودداری کنید(انزلی، 1370)
3- هنگام ایستادن دست ها باید کشیده وصاف باشد، شکم به داخل، شانه ها رو به عقب وسر رو به بالا قرار گیرد(بیورسث، 2007)
به هنگامی که با مشتری به صحبت می نشینید همیشه روبروی مشتری قرار بگیرید وهرگز به پشتی صندلی تکیه نکنید. تکیه دادن به پشتی صندلی می تواند بی تفاوتی شما را به نمایش بگذارد. نکته مهم این است که افراد تحت تاثیر زبان تن افرادی که با آنها حرف می زنند قرار می گیرند. وقتی راست وقائم می نشینید، به جلو متمایل می شوید وبه پیرامونتان توجه دارید سبب می شود که مشتری به این نتیجه برسد که آنچه به او انتقال می دهید بسیار مهم است.
2) فاصله :
ادوارد حال یکی از متخصصین انسان شناسی در یک مطالعه مقدماتی بر روی اثرات فاصله در هنگام برقراری ارتباط، چهار بعد یا منطقه ازابعاد فضای اطراف بدن را تشخیص داده است. این مناطق عبارت اند از:منطقه صمیمی، شخصی، اجتماعی و عمومی. شما در حین برقراری ارتباط با مشتری یا طرف مذاکره می توانید با دستکاری این فاصله ها سرعت تشکیل روابط گرم وصمیمانه خود را افزایش دهید وبر عمق آن ها بیافزایید(لوئیس، 1380، ص147).
عوامل داخلی و خارجی زیادی در تایید فاصله بین افراد مختلف تاثیرگذاراست. میزان آشنایی(هرچه روابط گرم تر باشدفاصله در هنگام ایستادن کمتر خواهد بود)، شخصیت(افراد درون گرا سعی می کنند بین خود و دیگران بیشتر از افراد برون گرا فاصله ایجاد کنند) ملیت وزمینه اخلاقی(هنجارها وانتظارات فرهنگی در برخورد های افرادبا یکدیگر تاثیر بسزایی دارد)از عوامل مهم در تعیین فاصه می باشد(همان، ص142)
فواصل میان فردی به گروه های زیر طبقه بندی می شود:

 

الف- فاصله صمیمی (زیر 45 سانتی متر)
مخصوص فعالیت هایی مانند عشق ورزی، هم آغوش شدن با نزدیکان در دیدو بازدید است. افراد فقط به همسر، بچه ها ووالدین و دوستان بسیار نزدیک خود اجازه می دهند که به این منطقه وارد بشوند. دقت کنید که ناخواسته حریم خصوصی کسی را موردحمله قرار ندهید. وارد شدن به حریم خصوصی افراد به خصوص در فرهنگ های مختلف سبب می شود که طرف مقابل تحت تاثیر قرار گیرد وبرانگیخته شود.
ب - فاصله شخصی نزدیک (45 تا 75 سانتی متر)
معمولا دوستان نزدیک به این منطقه می توانند وارد شوند. افراد به شیوه های مختلف از منطقه شخصی خود محافظت می کنند. شخص با استفاده از ژس وحالت بدنی بسته مانندروی هم گذاشتن پاها، یا روی سینه گذاشتن دست ها سعی می کند که از مداخله و ورود ناخواسته دیگران به قلمرو شخص خود محافظت کند.
ج - فاصله شخصی دور (75 تا 120 سانتی متر)
در کشور های غربی اقایان ترجیح می دهند در هنگام صحبت کردن با دوستان نه چندان نزدیک خود، همکاران وهمسایه ها آنان را در این فاصله نگه دارند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 29   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مذاکره تجاری

دانلودمقاله اخلاق در اسلام

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله اخلاق در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

تعریف اخلاق
علم اخلاق عبارت است از فنى که پیرامون ملکات انسانى بحث مى‏کند، ملکاتى که مربوطبه قواى نباتى و حیوانى و انسانى اوست، به این غرض بحث میکند که فضائل آنها را از رذائلش‏جدا سازد و معلوم کند کدام یک از ملکات نفسانى انسان خوب و فضیلت و مایه کمال اوست، وکدامیک بد و رذیله و مایه نقص اوست، تا آدمى بعد از شناسائى آنها خود را با فضائل بیاراید، واز رذائل دور کند و در نتیجه اعمال نیکى که مقتضاى فضائل درونى است، انجام دهد تا دراجتماع انسانى ستایش عموم و ثناى جمیل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمى و عملى‏خود را به کمال برساند.
دسته بندى مسائل اخلاقى
اخلاق نیک و بد در قرآن
اصول کلى، مسائل اخلاقى و طرق مختلف تهذیب نفس، مکتبها، انگیزه‏ها و نتیجه‏ها، به طور مشروح مورد بررسى قرار گرفت و رهنمودهاى مهم قرآن مجید در زمینه این مسائل در شکل تفسیر موضوعى بیان شد.
اکنون نوبت آن رسیده است که با استفاده از آن اصول کلى به سراغ تک تک «فضایل‏» و «رذایل‏» اخلاقى برویم و هر یک را در پرتو رهنمودهاى وحى و آیات مورد بررسى قرار دهیم.
عوامل شکل‏گیرى آن فضایل و رذایل، آثار و نشانه‏ها، نتایج و عواقب خوب و بد هر یک، و بالاخره طرق مبارزه با رذایل اخلاقى و کسب فضایل را مورد بررسى قرار دهیم.
هنگام ورود در این بحث، در فکر فرو رفتیم که با استفاده از کدام نظم و ترتیب در این بحث پرتلاطم وارد شویم!
آیا باید روش فلاسفه یونان را در تقسیم اخلاق به چهار بخش(حکمت، عدالت، شهوت و غضب) قناعت کنیم؟ در حالى که نه هماهنگ با آیات قرآن است که ما در این بحثها در سایه آن حرکت مى‏کنیم و نه فى حد ذاته خالى از نقیصه یا نقیصه‏هاست که در جلد اول به آن اشاره شد.
آیا فضایل و رذایل را طبق حروف الفبا ترتیب دهیم و بحثها را به این صورت پیش ببریم، در حالى که روش الفبایى در این‏گونه مسایل غالبا از روش منطقى جدا مى‏شود و بحثها ناهماهنگ مى‏گردد.
آیا به سراغ سایر مکتبهاى شرق و غرب در مسایل اخلاقى برویم و نظم بحث را از آنها بگیریم؟! در حالى که هر کدام براى خود مشکل یا مشکلاتى دارند و اضافه بر این، ممکن نیست هماهنگ با تفسیر موضوعى قرآن در زمینه اخلاق گردد.
ناگهان به لطف پروردگار و با یک الهام درونى روش تازه‏اى به نظر رسید که برخاسته از خود قرآن و با الهام گرفتن از آن باشد و آن اینکه: مى‏دانیم قرآن مجید قسمت مهم مباحث اخلاقى و عملى را در لابلاى شرح تاریخ گذشتگان و اقوام پیشین آورده و به خوبى مجسم ساخته است که هر کدام از این رذایل و فضایل چه بازتابهاى وسیع و گسترده‏اى در جوامع انسانى دارد و عاقبت کار آنها به کجا مى‏رسد و انصافا قرآن از این نظر داد سخن داده که مسایل اخلاقى را در بوته آزمایشهاى عینى و خارجى قرار داده است تا نتیجه‏گیرى از آن براى هر خواننده و شنونده‏اى بسیار سریع و عمیق باشد!
به همین دلیل فکر کردیم بهتر است معیار نظم مباحث را با توجه به شرایط ویژه‏اى که بر بحثهاى ما حاکم است، همان تواریخ قرآن مجید و معیارهاى حاکم بر آن بدانیم.
به تعبیر دیگر: نخست‏به سراغ داستان آفرینش آدم و حوا و وسوسه‏هاى شیطان و دور شدن آنها از بهشت مى‏رویم و رذایلى که سبب پیدایش ماجراى عبرت‏انگیز طرد شیطان از بساط قرب خداوند و محروم شدن آدم و حوا از بهشت‏شد را در طلیعه بحث قرار مى‏دهیم.
مى‏دانیم شیطان به خاطر «استکبار» و «خودخواهى‏» و «خود برتر بینى‏» و سپس «لجاجت‏» و «تعصب‏» از سجده بر آدم خوددارى کرد و از درگاه خدا رانده شد و آدم‏7 و حوا به خاطر «حرص‏» و «آز» تسلیم وسوسه‏هاى بى‏منطق دشمن خود - شیطان - شدند و در دام او افتادند.
بعد نوبت‏به داستان «هابیل‏» و «قابیل‏» و صفات زشتى که انگیزه قتل هابیل شد مى‏رسد و به همین ترتیب به سراغ داستان نوح و ماجراهاى دیگر تاریخى، مخصوصا ماجراى قوم بنى اسرائیل و موسى‏7 مى‏رویم و در آینه زندگى انبیاى الهى فضایل و آثار آن را مى‏بینیم و در زندگى اقوام منحرف که گرفتار انواع مجازاتهاى الهى شدند آثار رذایل را مشاهده مى‏کنیم.
این روش هم جالب و شیرین است و هم با بحثهاى قرآنى سازگارتر مى‏باشد. اضافه بر این به بحثهاى فضایل و رذایل جنبه عینیت مى‏بخشد و آنها را در صحنه حس و تجربه قرار مى‏دهد.
کمال انسان از نظر دین
کتاب: مبادى اخلاق در قرآن، ص 51
نویسنده: آیت الله جوادى آملى
خداى سبحان کمال محض و کمال‏آفرین است؛ هر چه از او ظهور کند کامل است. عالم و آدم از او ظهور کرده و هر دو از مظاهر کمال حقند، هم کمال نفسى دارند و هم از کمال نسبى برخوردارند : «ما ترى فى خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل ترى من فطور» (1) همه ذرات عالم هستى به سوى کمال در حرکتند و مسیر امر الهى را طى مى‏کنند، خداى سبحان به آسمانها و زمین فرمود: خواسته یا ناخواسته به سوى من بیایید، گفتند ما خواهانیم و با طوع و رغبت مى‏آییم: «فقال لها وللأرض اتیا طوعا أو کرها قالتا أتینا طائعین» (2) . انسان نیز تافته‏اى جدا بافته از جهان خلقت نیست، از این رو سعى مى‏کند با رسیدن به کمال مطلوب خود را با سایر مخلوقات وفق دهد وبا مجموعه جهان آفرینش هماهنگ سازد، راه هماهنگ شدن با نظام پیوسته جهان، در سیر به سوى کمال مطلوب، کسب فضایل اخلاقى است. اخلاق این توانایى را دارد که انسان متخلق را در این مسیر با این مجموعه هماهنگ کند، انسان نیز به طور طبیعى پذیراى چنین هماهنگى است و در مسیر کمال مطلق در حرکت است.
کمال در چیست؟
صاحبان علوم گوناگون، تفسیرهاى متنوع و متفاوتى از کمال انسان دارند. هر کسى کمال را در رشته علمى خاص خود مى‏داند؛ ولى آخرین سخن را کمال‏آفرین جهان هستى، خداى سبحان، مى‏گوید و چه کسى راستگوتر از اوست؟:
«و من أصدق من الله قیلا» (3) .
در علوم اعتبارى و قراردادى، صاحبان علوم ادبى، کسى را که در علوم‏ادبى‏جامع باشد، «کامل» مى‏نامند. آنان به کسى که لغت شناس ماهرودرفن لغت سرآمد باشد، «لغوى» و به کسى که در علم «اعراب» سرآمدباشد «نحوى» و به کسى که در فن شعر و قافیه و وزن شناسى ماهر باشد، «عروضى» و به کسى که جامع بین این رشته‏ها شده «ادیب کامل» مى‏گویند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 24   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اخلاق در اسلام

دانلودمقاله اوامر

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله اوامر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 مقدمه
با سپاس فراوان از خداوند متعال و سلام و صلوات بر پیامبر ختمی مرتبت حضرت محمد (ص) و خاندان پاک ایشان.
این تحقیق مختصر در بحث امر از علم اصول است که مهمترین مباحث موجود در امر را مورد بررسی قرار می‌دهد مسائلی که در اساس استنباط احکام شرعی از منابع آن که طبق نظر امامیه فقط چهار منبع هستند که شامل کتاب و سنت و عقل و اجماع می‌شود کاربرد بسیار دارد و هدف از این تحقیق در وهله اول انجام وظیفه محوله و دوم راه‌گشا بودن این تحقیق در تحقیقات بهتر و کاملتر است و امید است که این امر تحقق یابد. ان‌شاء‌الله.

امر
بحث در امر در دو عنوان مطرح است: 1ـ در ماده امر 2ـ در صیغه امر
ماده امر
مواد از ماده امر، کلمه «امر» است که از حروف (ا، م، ر) تشکیل شده است. که در این زمینه سه بحث وجود دارد:
(الف) معنای کلمه امر
ماده امر لفظ مشترکی است که در طلب و غیر طلب بکار می‌رود «بعید نیست که تمامی معانی غیر از طلب که امر در آنها به کار می‌رود همگی به معنای واحد جامع رجوع کنند و آن مفهوم شیء است» پس لفظ امر بین دو معنا مشترک است:
1ـ طلب 2ـ شیء
الف) طلب: مراد از آن اظهار اراده و رغبت به وسیله قول، کتابت و غیر آنهاست نه مطلق طلب، پس تفسیر کردن امر به طلب از باب تعریف شیء به اعم از آن است.
ب) شیء: مراد از آن هر شیئی به نحو مطلق نیست و لذا تعریف امر به معنای شیء نیز از قبیل تعریف یک چیز به اعم است چون چیزی را امر اطلاق نمی‌کنند مگر اینکه از افعال و صفات باشد و مراد از فعل و صفت معنای حدثی یا مصدری نیست بلکه خود فعل و صفت از آن حیث که موجود است منظور می‌باشد ولی امر به معنای طلب خلاف این است و منظور از آن، معنای حدثی و جهت صدور است.
ب) اعتبار و علو در معنای ماده امر
معتبر بودن علو در امر یقیناً شرط است «ولی استعلاء اگر از آن به نحو مولویه قصد شده باشد پس معتبراست. اما اگر به نحو کبر و برتری غیر حقیقی باشد معتبر نیست.»
اطلاق امر بر طلب غیر عالی صحیح نیست مگر با عنایت و به صورت مجاز، گرچه غیر عالی خودش را عالی بداند.
ج) دلالت لفظ امر بر وجوب
در دلالت کردن ماده امر به معنای طلب بر وجوب اختلاف وجود دارد:
«یک قول آن است که امر به معنای طلب فقط برای طلب وجوبی وضع شده است» و «قول دیگر اینکه برای اعم از طلب وجوبی و ندبی آمده است.» قول حق این است که ماده امر برای طلب وجوبی وضع شده است چرا که باید حقیقت عبودیت و مولویت حفظ شود و اگر ما امر را به معنای ندبی نیز بدانیم پس عدم اطاعت امر مولی جایز است که این با عبودیت سازگار نیست.
2) صیغه امر
صیغه امر یعنی هیئت امر،‌فعل صیغه (افعل) که در موارد متعددی استعمال می‌شود مثل تهدید یا بعث و یا تعجیز و یا... «امر وضع شده برای انشاء طلب که اختلاف در جهت تهدید یا تمجیز و غیر آنها به سبب داعی امر است» ولی روشن است که همه این معانی در یک معنای واحدی، به کار رفته است و آن یک نسبت خاص بین متکلم و مخاطب و ماده وضع شده است.
الف) ظهور صیغه امر در وجوب
اصولیون در ظهور صیغه امر در وجوب و کیفیت آن اختلاف دارند که مهمترین آن دو قول است:
1ـ صیغه امر ظاهر و در وجوب است و این یا به سبب وضع برای وجوب است و یا از جهت انصراف طلب به اکمل افراد است.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 10   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اوامر

دانلود مقاله زن و کیفیت حضور او در اجتماع از منظر قرآن

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله زن و کیفیت حضور او در اجتماع از منظر قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 جایگاه زن از نظر اجتماعی
بسی جای ستایش است که احسن الخالقین ؛ نهایت لطف و مرحمت خود را نسبت به صنف زن ، چه در نظام تکوین و چه در مقام تشریع مبذول داشته ، چنانکه حضور و استعداد زن را به مقتضای وجود انسانیش در تمام امور مترقی و متعالی اجتماعی ؛ اعلام و اظهار فرمود و زینت بخش امور اختصاصی او که سکون و آرامش خانواده و پرورش فرزندان و بقای نسل انسان است ، قرار داد . و همچنین رسول اکرم صلی الله علیه و آله که مظهر کمال لطف و عنایت پروردگار عالم به ابنای بشر است در صدر اسلام از زنان ، الگوهای انسانی ، ایمانی ، اجتماعی و سیاسی حتی نظامی و جنگی و ایثارگری و فداکاری تربیت نمود .
در ادامه اجتماعی بودن زن را از پیام یک جوان پاسدار که از سنگر رزم به عنوان « خواهرم » فرستاده ، استفاده نماییم :
خواهرم ! مخاطب من در این نامه تنها تو نیستی ، بلکه همه خواهرانی هستند که خون اسلام در رگ و روح انسانی در تن دارند ، مخاطب من می باشند .
خواهرم ! آن روز که با تن پوش پارسایی پا به عرصه دانشگاه نهادی ، نقشه های شوم استکبار نقش بر آب شد ، حضور متعهدانه تو در دانشگاه و حوزه نشان داد که تو جهل و فساد را رد کردی علم و عفت را برگزیدی .
خواهرم ! تو را در نماز جمعه و جماعت دیدم و در محراب عبادت ؛ تسبیحات حضرت فاطمه – سلام الله علیها – را تکرار می کردی .
خواهر گرامی من ! هستند کوته بینانی که نوع زن را طلاپرست و تجمل گرا می دانند اما من با دو چشم خود دیدم که هزاران زن مسلمان ایرانی ؛ کویتی ، لبنانی . .. تمام زیورهای خویش را در راه دفاع از اسلام محمدی تقدیم داشتند .
اما بیانات امام خمینی قدس سره : « همه زن و مرد خصوصا خانمها که در صف اول این نهضت بودند ، زحمت کشیدند برای اینکه تحقق پیدا کند و همه نظرشان این بود که یک جمهوری اسلامی عدل الهی ایجاد گردد »
خلاصه : با اینکه هیچ زمانی برای تعلیم و تربیت زن ، امکانات لازم و تبلیغ صحیح و دلسوزانه ای وجود نداشته ، بلکه جامعه بیشتر ، از وجود زن به سود خود استفاده نموده و کمتر قدمی برای شکوفایی استعدادهای او برداشته است ، ولی باز هم چنانکه محصوص است ، زنان از هیچ کار علمی و هنری و صنعتی و سیاسی منزوی نبوده و حضور با صلابت خود را در تمام امور اجتماعی ، محفوظ داشته اند .
جایگاه زن از نظر فردی
شک نیست که انسان در نظام خلقت ، خلیفة الله و اشرف مخلوقات و افضل موجودات جهان هستی است . و نیز شک نیست که این جمعیت انسانهای روی زمین ، هنز زنان این جهان است که به خلافت احسن الخالقین آنان را به وجود آورده و پرورش داده اند ، چنانکه منادی حق ، قرآن کریم گویای این مطلب است که :
« ... وَ جَعَلَ لَکُم مِن اَزواجِکُم بَنِینَ وَ حَفَدََةً... » ( برای شما از زوجهاتان فرزند و فرزند فرزند قرار دادیم ) (نحل /72)
بنابراین ، اگر انسان گل سرسبد جهان هستی و افضل مخلوقات جهان است و هیچ موجودی حتی هیچ علم و هنر و صنعتی به ارزش وجودی انسان نمی رسد ، پس هیچ عالم و هنرمند و صنعتگری نیز به ارزش وجودی مادران و پرورش دهنده انسانها که زنان جهانند نخواهد رسید . علاوه بر اینکه اگر به ازای هر پدری ، مادر متصور است بالاخره مادری هست که به اذن باری تعالی به تنهایی مادر است !
« ای مریم ! خدا تو را به فرزندی بشارت می دهد که اسمش مسیح ، عیسی بن مریم است و در دنیا و آخرت ، صاحب جاه و از نزدیکان پروردگار است » ( آل عمران / 45)
این است شانیت اختصاصی و موقعیت جهانی زن که مکیال و میزان ارزش وجودی اوست و تعیین کننده موقعیت او در عالم کبیر ، چنانکه فرزندان او یعنی انسانها هستند که مکیال و میزان و تعیین کننده ارزشهای تمام اشیای جهان هستی می باشند . این سخن باری تعالی است در نوازش و تشکر از زنان که : « ... حَمَلَتهُ اُمُهُ کُرهاً وَ وَضَعَتهَُ کُرهاً ... » ( احقاف /15) ، زیرا تحمل زخمت فرزندان اکثرا به عهده مادران است که پدران حتی آنانی که متعهد و وظیفه شناس هستند نمی توانند از عهده کار مادری مادران بر آیند ، زیرا « هر کسی را بهر کاری ساختند ... ، چنانکه امام سجاد علیه السلام درباره حقوق مادر فرمودند :
« اما حق مادرت این است که بدانی زمانی تو را پذیرفت و به سینه چسباند و با شیره جان پرورانید که احدی حاضر نبود تو را بپذیرد . و با جمیع اعضا و جوارح به تو توجه نمود و باکی نداشت که تو سیر باشی و او گرسنه ، تو سیراب باشی و خود تشنه ،تو پوشیده باشی و او برهنه ، خود در آفتاب و تو در سایه ، تو در خواب باشی و خود بیدار و سرما و گرماها تحمل نمود که تو زنده بمانی ، بنابراین ، استطاعت تشکر از او را نداری مگر به توفیق الهی »
این حدیث شریف ، ضمن قدردانی از حق مادران ، وظیفه آنان را گوشزد نمود و درس درس آموزنده ای برای مادران بیان فرموده است ، زیرا فرزند ثمره وجود انسانند ، چنانکه در هیچ موردی ، سرمایه گذاران انسانی مانند سرمایه گذاری برای فرزندان سودمند و با ارزش نخواهد بود . خلاصه : شایسته است مادران ، خود را به زیور تقوا بیارایند و بدون اطلاع از قوانین شرعی قدمی برندارند که برای آنان مسئولیت و پشیمانی به بار آورد و بدانند که از تمام اعمال و مال و اولاد آنان آنچه برایشان سودمند است ، تقوای آنان است که قرآن کریم می فرماید :« از خدا بترسید و جز خیر و خوبی مگویید » ( نساء/9)
مقدمه
1. وجود غریزه جنسى و جذّابیت هر یک از مرد و زن براى یکدیگر، صلابت و قدرت جسمى برتر مرد و لطافت و ضعف جسمانى زن و علاقه بیشتر وى به تبرّج و خودنمایى در مقایسه با مرد، از امورى است که نمى توان انکار کرد. با توجه به این ویژگى ها، اگر زن بدون ضابطه، به هر شکل و قیافه اى در عرصه عمومى و در
محل کار و اداره حاضر شود و خود را در برابر دیدگان مردان به نمایش بگذارد، جامعه اى که محل کار و تلاش اقتصادى و تأمین نیازهاى مادى و کسب فضایل اخلاقى و کمالات معنوى است،2 به صحنه نمایش جذّابیت هاى جنسى و میدان تاخت و تاز امیال و شهوات تبدیل مى شود و این آثار مخرّب و زیان بارى در پى خواهد داشت.
حضور بى ضابطه زن در حوزه عمومى، نه تنها موفقیتى براى وى به ارمغان نخواهد آورد، بلکه کرامت انسانى و شخصیت واقعى او را نیز از بین خواهد برد و زن را طعمه دام صیادان شهوت پرست کرده، او را از قله بلند عزّت و کرامت، به پرتگاه ذلّت شهوت ساقط خواهد کرد. چنین زنى نه تنها نخواهد توانست در بعد مادى، همگام با مردان به تلاش و فعالیت اجتماعى بپردازد و از نیروى خود در طریق پیشرفت جامعه استفاده کند، بلکه تا حد فراوانى، خنثاکننده توان مادى و نیروى فکرى مردان نیز خواهد شد. تجربه زنان غربى بهترین شاهد بر این ادعاست. انواع مشکلات و معضلات اجتماعى همچون تجاوز و آزارهاى جنسى، فرار دختران از خانه، باردارى هایى ناخواسته، سست شدن بنیان خانواده و از بین رفتن آن، سقط جنین، قتل و خودکشى و خودسوزى همه از پیامدهاى سوء آزادى بى قید و شرط فرهنگ نوین غربى است.
بنابراین، براى حضور سالم و مفید زن در اجتماع و تأمین امنیت وى در محل کار و دانش، و برقرارى جامعه اى سالم، که تأمین کننده سعادت انسان باشد، باید براى حضور اجتماعى زن، برنامه و مقرّراتى پیش بینى شود تا از زن حمایت کرده، سلامت معنوى وى را تضمین و حقوق مادى او را تأمین کند.
اسلام با در نظر گرفتن ابعاد مادى و معنوى زن و با در نظر گرفتن تأثیر اعمال و رفتار وى در سعادت ابدى او و دیگران، مقرّراتى را براى حضور زن در اجتماع وضع کرده است. این مقرّرات علاوه بر حمایت از زنان در بعد مادى و بهینه سازى روابط اجتماعى آنان، حافظ منافع معنوى و کرامت انسانى زن نیز هست. بى توجهى به این دسته از مقرّرات، پیامدهاى جبران ناپذیرى براى زنان و جامعه انسانى به دنبال خواهد داشت.
2. مقرّرات ضرورى براى حمایت از حضور زنان در جامعه و در فعالیت هاى اجتماعى و اقتصادى دو دسته است:
نخست قوانینى که در بعد مادى از زن حمایت مى کند; مثل تعیین میزان ساعات کار، میزان ساعات مرخصى، مرخصى زایمان، ویژگى هاى محل کار، نوع کار و تعیین زمان بازنشستگى. معمولا مقرّراتى که در کشورهاى غربى به هدف حمایت از زنان وضع مى شود از این دسته است. فمینیست ها و کسانى که سنگ حمایت از زنان را به سینه زده و خواستار رسیدگى به وضعیت زنان و بهینه سازى آن هستند، فقط به همین بعد از زندگى زن توجه کرده و به دنبال وضع مقرّراتى هستند که رفاه بهتر و لذت دنیوى بیشترى براى زنان به دنبال داشته باشد.
دوم مقرّراتى که علاوه بر بعد مادى، بعد معنوى و سعادت ابدى زن را نیز لحاظ کرده و از شخصیت و هویّت واقعى زن حمایت مى کند; مانند مقرّرات مربوط به اطاعت زن از شوهر، ولایت پدر بر دختر، تعیین پوشش براى حضور در اجتماع، آداب راه رفتن زن، چگونگى ارتباط با مردان نامحرم، و حمایت از حضور زن در عرصه اجتماعى و صحنه هاى کار و تلاش اقتصادى. وضع مقرّراتى از قسم اول گرچه لازم است، ولى کافى نیست.
اخلاق، معنویت و سعادت ابدى، مهم ترین بعد زندگى زن است که مورد غفلت قانون گذاران واقع شده. بر خلاف مقرّرات نوع اول، که انسان ها به طور طبیعى در اندیشه وضع آن هستند و مدافعان حقوق زن از آن سخن مى رانند و در محافل قانونى، به تصویب مى رسانند، قوانین دسته دوم، خواه به سبب جهل و نادانى یا به اغراض و اهداف دیگر، مورد بى توجهى و بى مهرى سازمان هاى بین المللى و مدافعان حقوق زن واقع شده است، بلکه دنیاى مادیگراى غرب با این گونه قوانین موجود در کشورهاى اسلامى، مخالفت مىورزد و حتى برخى از آنها مثل استفاده از پوشش را ممنوع مى کند.3
اکنون با توجه به نکاتى که بیان شد، برخى از شرایطى را که قرآن در خصوص کیفیت حضور زن در اجتماع بیان کرده است برمى رسیم.
1. پوشش
اندام انسان بر خلاف سایر حیوانات، از پوششى طبیعى که او را از سرما و گرما حفظ کند، خالى است. از سوى دیگر، بشر به طور فطرى، از برهنگى رنج مى برد و خوش ندارد بدن، یا دست کم برخى از اندامش در معرض دید دیگران باشد. همچنین انسان به زیبایى و آراستگى ظاهرى اهمیت مى دهد و تلاش مى کند تا حدّ امکان، با ظاهرى آراسته در برابر دیدگان دیگران ظاهر شود. بنابراین، انسان از جهات گوناگون، نیازمند چیزى است که هم او را از آسیب سرما و آزار گرما حفظ کند، هم از برهنگى نجات دهد و هم میل به زیبایى و آراستگى او را تأمین کند. لباس پاسخى مناسب به همه این نیازهاست. بدین روى، قرآن شریف لباس را به عنوان چیزى معرفى کرده است که انسان را از سرما و گرما محافظت مى کند و زشتى هاى انسان را مى پوشاند.4 از این رو، نیاز به پوشش، یک نیاز طبیعى براى انسان، اعم از زن و مرد است و استفاده از آن تا حدى فطرى و طبیعى است و زن و مرد در این زمینه، تفاوتى ندارند. بدین روى، مشاهده مى کنیم که زن و مرد صرف نظر از اینکه متدیّن به دینى باشند، به طور طبیعى، بدن خود را از نگاه دیگران مى پوشانند، اگرچه مقدار پوشش و کیفیت آن، طبق آداب و رسوم و فرهنگ هاى گوناگون، متفاوت است.
شریعت اسلام براى پوشش انسان ها مقرّراتى قرار داده که بیشتر آنها میان زن و مرد مشترک است. مرد براى حضور در محل کار، باید بدن خود را بپوشاند. لزوم پوشاندن از گردن به پایین در حوزه عمومى، به جنس خاصى اختصاصى ندارد.5این مقدار از پوشش تقریباً میان زن و مرد مشترک است. در نتیجه، پوشش ویژه زن نبوده و اسلام نیز آن را مختص زن ندانسته است. مرد نیز موظف به پوشش است. بنابراین، تفاوت زن و مرد در مقدار پوشش است، نه در اصل آن. آنچه زن را از مرد در امر پوشش جدا مى کند آن است که زن علاوه بر پوشاندن مقدار مشترک، باید مواضعى از بدن را بپوشاند که بر مرد واجب نیست. در اینجا، توجه به پوشش خاص زن که در آیات و روایات بیان شده، محل بحث و نظر است:
1ـ (وَ قُل لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ)(نور: 31); و به زنان با ایمان بگو: چشم هاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که ظاهر است ـ آشکار ننمایند و اطراف روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود.)
«زینت» در جمله (وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا)از ریشه «زَیْن» به معناى دلپسند و زیبا، در مقابل کلمه «شَیْن» به معناى زشت است. همچنین به اشیایى که انسان خود را با آن مى آراید و تزیین مى کند، «زینت» گفته مى شود.6 بنابراین، واژه «زینت»، هم به زیورآلاتى که از بدن جداست ـ مانند طلا و جواهر آلات ـ و هم به آرایش هایى که به بدن متصل است همچون سرمه و خضاب گفته مى شود. این واژه در لسان روایات، به محاسن و زیبایى هاى غیراکتسابى، که با آفرینش انسان همراه است، مثل موى سر، صورت، بازو و ذراع نیز اطلاق شده است.
فضیل مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: آیا ذراع از زینتى است که خدا فرموده است زنان آن را ظاهر نکنند؟ فرمود: بلى و آنچه زیر مقنعه و دستبند قرار مى گیرد زینت است.7
مسعده بن زیاد مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) شنیدم در جواب این سؤال که زن چه زینت هایى را مى تواند ظاهر کند، فرمود: وجه و کفین.8
امام صادق(علیه السلام) به مردان فرمودند: ناخن هاى خود را کوتاه کنید، و به زن ها گفتند: (ناخن ها را) رها کنید; زیرا آن (رها کردن) براى شما زیباتر است.9
در روایت است که موى زن از زیبایى هاى زن است و شایسته است مرد در هنگام ازدواج، از آن سراغ بگیرد.10
در این روایات به ذراع، وجه، کفین، ناخن و موى سر، «زینت» اطلاق شده است که معلوم مى شود همه آنها از مصادیق زینتند. همچنین در روایات به بازو، گردن، محل خلخال و حتى به تمام بدن زن زینت اطلاق شده است11 بنابراین، در فرهنگ دینى، همه بدن زن از سر تا قدم زینت است.12 این را مى توان صغراى قیاس قرار داد. از سوى دیگر، آیه شریفه به طور مطلق، زنان را از اظهار زینت نهى کرده است که این هم کبراى قیاس را تشکیل مى دهد. نتیجه حاصل از این قیاس آن است که زن حق ندارد هیچ عضوى از بدن خود را براى نامحرم آشکار کند.
استثناهاى پوشش
سپس براى این حکم کلى، که نهى از اظهار زینت است، دو استثنا ذکر کرده: در استثناى اول، مى فرماید: (إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا); یعنى جز زینت هایى که آشکار است. از این استثنا به دست مى آید که زینت هاى زن دو نوع است: زینتى که به طور طبیعى آشکار است و زینتى که مخفى است، مگر آنکه زن با اراده و اختیار خود آن را آشکار کند. آیه شریفه با این استثنا، زینت هاى ظاهر را از حکم قبلى، که نهى از اظهار بود، خارج کرد. در نتیجه، زن نسبت به پوشاندن زینت هایى که خود به خود ظاهر است، وظیفه اى ندارد. اما زینت هاى مخفى مشمول نهى (لَا یُبْدِینَ) بوده و پوشاندن آنها بر زن واجب است. (در ادامه، از استثناى دوم بحث خواهد شد.)
زینت هاى آشکار
مقصود از زینت هاى آشکار، که از وجوب پوشاندن استثنا گردیده، چیست؟ امام صادق(علیه السلام)در جواب زراره، که از این استثنا سؤال کرد، فرمودند: زینت ظاهر، سرمه و انگشتر است. همچنین در روایت دیگرى به ابوبصیر فرمودند: انگشتر و النگو است.
در روایت دیگر آمده است: شخصى از امام صادق(علیه السلام)پرسید: مرد چه مواضعى از اندامِ زنِ نامحرم را مى تواند ببیند؟ فرمودند: صورت و دست و پا.13
بنابراین، مى توان گفت: سرمه و انگشتر هم، که در دو روایت اول آمده بود، اشاره به مواضع آنها دارد که در دست و صورت است; زیرا زینت ظاهر بودن خود انگشتر و النگو معنایى ندارد. خود اینها نه ظاهرند و نه باطن، بلکه محل اینهاست که یا ظاهر است یا مخفى، که همان دست و صورت است. بنابراین، مى توان گفت: از روایات استفاده مى شود: مقصود از زینت ظاهرى که در این آیه از لزوم پوشش استثنا شده، وجه و کفین است.14
پس از جمله (وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا)محدوده پوشش زن به دست مى آید و معلوم مى شود: زن موظّف است در عرصه عمومى و در محل کار، تمام اندام خود را بجز وجه و کفین از مردان نامحرم بپوشاند. اما وجه و کفین لازم نیست; چون در بسیارى از موارد، پوشش آنها براى زن حرجى است یا با نوع کار، قابل جمع نیست. زنى که براى تأمین نیازهاى خود، باید در اداره، کارخانه و کارگاه کار کند، نمى تواند دست و صورت خود را بپوشاند و مشغول کار شود. زنى که مسئولیت اجتماعى دارد، با مردم سر و کار دارد و مى خواهد کار آنان را انجام دهد، نمى تواند همه بدن خود، حتى دست و صورتش را بپوشاند. زنى که در مزرعه و باغ کار مى کند باید دست و صورتش باز باشد. بنابراین، وجه و کفین که در میان زنان به طور معمول ظاهر است، از حکم پوشش استثنا شده است.
ملازمه پوشش و نگاه
توجه به این نکته ضرورى مى نماید که استثناى آیه وظیفه زن را در ارتباط با عدم لزوم پوشش برخى از مواضع بیان مى کند و از این رو، زن نسبت به پوشاندن این مواضع وظیفه اى ندارد، اما این امر لزوماً به معناى جواز نگاه مرد به آن مواضع نیست; زیرا بین حکم عدم وجوب پوشش برخى از اعضا بر زن یا مرد با جواز نگاه طرف مقابل به آن، ملازمه اى نیست. دستور پوشش براى زنان و نهى از نگاه براى زنان و مردان در آیات قرآن، جداگانه و مستقل مطرح شده است.15 بنابراین، صِرف عدم وجوب پوشاندن دست و صورت بر زنان، دلیلى بر جواز نگاه مرد نیست و دلیل دیگرى مى طلبد که در کتاب هاى فقهى از آن بحث شده است.16
پوشش; وظیفه اى اجتماعى
جمله (وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ) (زینت هاى خود را جز براى شوهران آشکار نکنند) استثناى دومى است بر دستور پوشش زنان. در این استثنا، کسانى ذکر شده اند که لازم نیست زن خود را از آنان بپوشاند. از استثنا در این قسمت آیه، فهمیده مى شود که پوشش زن براى زمانى است که از قلمرو خصوصى فراتر رود. پوشش وظیفه زن براى حضور در بیرون از خانه و ظهور در برابر مردان نامحرم است. بنابراین، زن در فرصت هایى که در خانه و در میان محارم خود است، وظیفه پوشش ـ دست کم، به شکلى که در برابر نامحرمان موظف به رعایت آن بود ـ ندارد; زیرا محارم نیز از نهى اى که در آیه آمده، استثنا شده اند.
کیفیت پوشش اسلامى
(وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ.) «خُمُرْ» جمع «خمار»، به معناى مقنعه، روسرى و پارچه اى است که زن با آن، سر خود را مى پوشاند.17 «جیوب» جمع «جیب» به معناى گریبان و یقه، قسمت بالاى لباس است،18 در برابر دامن که به قسمت پایین لباس گفته مى شود; اما مراد از آن، محلِ یقه و اطراف آن یعنى گردن، گلو و سینه است.19 زنان مسلمان پیش از نزول آیاتِ پوشش، به حکم عادت معمول آن زمان، روسرى را از پشت گوش ها رد مى کردند و اطراف آن را به پشت خود مى انداختند.20 در نتیجه، فقط موى سرشان پوشیده مى شد و بخش هاى زیادى از زیبایى هاى آنها مثل گوش ها، گوشواره ها، چهره، گردن و گریبان نمایان بود. خداوند متعال با فرو فرستادن این آیه، کیفیت صحیح پوشش زنان را بیان کرد و به آنان فرمود: باید دو طرف روسرى را از جانب راست و چپ به جلو آوردند و به طور معکوس بر گریبان بزنند. این گونه پوشاندن موجب مى شود همه سر و گردن و زیبایى هاى آن پوشیده و فقط چهره باز بماند.21 در نتیجه، این آیه به طور صریح، پوشش سر و گردن را به عنوان یک حکم اختصاصى بر زن واجب مى کند.
شاید سبب این پوشش اختصاصى آن باشد که سر و گردن و گریبان مهم ترین محل زیبایى هاى زن است; زیرا هم محل محاسن طبیعى زن ـ مثل صورت و موى سر ـ است و هم موضع قرار دادن انواع زینت هاى منفصل; از قبیل گوشواره، سینه ریز و گردنبند. از این رو، آیه روى این قسمت، که پوشش آن ویژه زن است، تکیه کرده و زن را موظّف ساخته که بخصوص سر و گردن و گریبان و دستان را به هنگام خروج از خانه بپوشاند ـ البته بجز مقدارى که استثنا شده است.
2ـ (یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِیماً)(احزاب: 59); اى پیغمبر! به همسرانت و دخترانت و به زنان با ایمان بگو که جلباب ها (روسرى ها)ى خویش را به خود نزدیک سازند. این کار براى آنکه شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند نزدیک تر است و خدا آمرزنده و مهربان است.
«جلباب» در لغت، به معناى جامه گشاد، کوچک تر از ملحفه یا جامه اى مثل ملحفه (چادر مانند) است یا همان خمار و مقنعه است.22 «اِدناء» از ریشه «دنو» به معناى قرب و نزدیکى است. فعل «یدنین» با حرف «على» به کار رفته که علاوه بر معناى اصلى خود، معناى گستردگى و پهن شدن نیز در آن تضمین شده است.23 در نتیجه، جمله (یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ)به معناى در بر کردن جامه وسیع و گشاد و بر خود گستراندن آن است. بنابراین، معناى آیه شریف این است که زنان جلباب بر خود بگسترانند، به گونه اى که سر و گردن و سینه، یا سر و سینه و تمام جوانب آنان را فرا گیرد.24
این آیه نیز وجوب پوشش تمام بدن را براى همه زنان بیان کرده است; زیرا مخاطبان آیه همه زنانند.
پوشش; مرز زندگى خصوصى و عمومى
جمله (ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ) بیانگر حکمتِ حکم، و مضمونش این است که پوشش، معرِّف زن است و لازمه این معرفى و نتیجه مثبت آن به امنیت رسیدن زن و سلب آزار دیگران از اوست. از تأخیر (فَلَا یُؤْذَیْنَ) بر (یُعْرَفْنَ)معلوم مى شود که حجاب در جهت خاصى زن را معرفى مى کند; در جهتى که اگر نباشد، زن مورد آزار دیگران واقع مى شود و امنیتش به خطر مى افتد. از این رو، مفسّران این شناخت را دو گونه معنا کرده اند: یکى شناخته شدن به پاک دامنى که این معنا مناسبت تر به نظر مى رسد;25 و دوم شناخته شدن به اینکه آزاد است، نه کنیر.26 این معرفى ـ به هر کدام ا ز دو معناى یاد شده که باشد ـ مربوط به اجتماع و عرصه عمومى است، نه مربوط به خانه. زن در خانواده خود، از هر دو جهت شناخته شده است و به معرفى خود به وسیله حجاب نیازى ندارد. علاوه بر این، اثر رفعِ آزار به وسیله حجاب داشتن نیز مربوط به بیرون خانه است. حجاب در خانه نه معرّف زن است و نه مى تواند زن را از آزارهاى خانگى مصون بدارد. شأن نزول27 آیه نیز مؤیّد اجتماعى بودن حکم حجاب و شرط آن براى حضور زن در اجتماعات است. بنابراین، آیاتى که وجوب پوشش را براى زنان بیان مى کنند در حقیقت، مرز زندگى خصوصى زن را از زندگى عمومى وى جدا مى سازند. این آیات بیان مى کنند که زن در زندگى عمومى و در اجتماعات، باید به گونه اى حاضر شود که با حضورش در زندگى خصوصى و در میان محارم خود، متفاوت باشد.
پوشش; حمایت از حضور اجتماعى زن
اسلام نه تنها زن را در حصار خانه محدود و زندانى نکرد، بلکه با آوردن قانون پوشش براى زن، در صدد تأمین امنیت وى در دو بعد مادى و معنوى برآمد. قانون پوشش، هم دلیل بر جواز مشارکت زن در اجتماع است و هم نشانه حمایت اسلام از دین و دنیاى زن. جمله (ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ)که در پایان آیه «حجاب» آمده، نقش حمایتى پوشش را در بعد مادى بیان کرده است. زنان بدون پوشش یا با پوشش نامناسب، معمولا در جامعه مورد انواع آزارهاى لمسى، دیدارى و شنیدارى مردانِ ضعیف الایمان قرار مى گیرند. در صدر اسلام نیز برخى از جوانان و افراد بیمار دل بر سر راه ها و کوچه ها مى نشستند و وقتى زنان براى نماز جماعت یا کارهاى دیگر از خانه خارج مى شدند، به گونه هاى مختلف آنان را آزار مى دادند.28 آیه شریفه (ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ) به این امر اشاره کرده و فرموده است: این کار (پوشش) براى اینکه (زنان با حجاب) شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند، نزدیک تر است.
پوشش پیام پاک دامنى و تقواست; پیام حیا و عفت است. در نتیجه، زنى که با پوشش از منزل خارج مى شود، این پیام را به مردان نامحرم و به مخاطبان خود منتقل مى کند و مردان نیز با گرفتن این پیام، از وى حریم مى گیرند. نه زن، مردان را به سوى خود مى خواند و نه مردان به وى نزدیک مى شوند و بدین سان، او کمتر مورد آزار دیگران واقع مى شود.
بدحجابى و بى حجابى حامل خلاف این پیام به دیگران است. بى حجاب نگاه ها را به سوى خود فرامى خواند. بى حجاب خود را در معرض انواع نگاه هاى آلوده قرار مى دهد و به طور طبیعى، باید به دنبال آن، آزارهاى جنسى و فیزیکى آنان را نیز تحمّل کند.
در برخى دیگر از آیات، به نقش حمایت معنوىِ پوشش اشاره شده است. در سوره احزاب، آیه 53 مى خوانیم: (وَ إِذَا سَأَلُْتمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَاب ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ)و هنگامى که چیزى از وسایل زندگى (به عنوان عاریت) از آنها (همسران پیامبر) مى خواهید، از پشت پرده بخواهید. این کار دل هاى شما و آنها را پاک تر مى دارد. جمله (ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ)در مقام بیان فلسفه و مصلحت این دستور است.29 «اطهر» صفت تفضیل به معناى پاک تر و پاکیزه تر، و «قلوب» جمع «قلب» و مقصود از آن نفس و روان است، و جمع آمدن آن در آیه، به اعتبار مخاطبان است. معناى آیه این است: آن رفتار (درخواست چیزى از زنان پیامبر از پشت پرده) دل هاى شما و زنان پیامبر را از میل به و فجور و وساوس شیطانى پاک تر نگاه مى دارد;30 زیرا نگاه زن و مرد به یکدیگر و مواجهه مستقیم داشتن با همدیگر، در تحریک میل جنسى بسیار نقش دارد. اگر این ارتباط از پشت پرده باشد زمینه تحریک میل جنسى و افکار و وساوس شیطانى در دل از بین مى رود و دل از آلودگى به برخى از وسوسه ها پاک تر باقى مى ماند. این آیه گرچه درباره زنان پیامبر است، اما فلسفه اى که براى این دستور بیان شده، عمومیت دارد. از این رو، در آیات دیگر، این معنا به تعبیر دیگر، براى مردان و زنان مؤمن بیان شده است.
در سوره نور نیز به مردان فرموده است: (قُل لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ)(نور: 30); به مؤمنان بگو، چشم هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند و فروج خود را حفظ کنند. این براى آنها پاکیزه تر است. خداوند از آنچه انجام مى دهید، آگاه است.
«ازکى» از ریشه «زکو» به معناى نماء و طهارت، و مقصود از آن در آیه، طهارت باطنى و قلبى است. «ازکى» افعل وصفى به معناى مبالغه در طهارت و پاکى یا افعل تفضیل به معناى پاکیزه تر است.31 «ذلک» اشاره به غضّ بصر و حفظ فرج32 و این بخش از آیه که در مقام بیان فلسفه حکم مذکور است.33 فلسفه غضّ بصر و حفظ فرج طهارت باطنى و دورى از وساوس شیطانى دانسته شده است.34 بنابراین، دستور مزبور به خاطر حمایت از اخلاق و معنویت زنان و مردان جامعه است. گرچه این آیه خطاب به مردان و ضمیر در «لهم» نیز جمع مذکر است، اما واضح است که این فلسفه در مورد زنان نیز جارى است.
روایات فراوانى نیز بر لزوم استفاده از پوشش مناسب براى زنان هنگام حضور در مجامع عمومى وجود دارد که با توجه به وجود آیات یاد شده، نیازى به بررسى آنها نیست. در اینجا، فقط برخى از آنها را از نظر مى گذرانیم:
عایشه مى گوید: اسماء دختر ابى بکر بر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با لباس نازک وارد شد. پیامبر روى خود را از وى برگرداند و به او فرمود: وقتى زن به سن بلوغ رسید مصلحت نیست اندامش دیده شود، مگر این و این، و با این سخن، به وجه و کفین خود اشاره کردند.35 و فرمودند: هر زنى که در غیر منزل شوهر یا بدون اجازه شوهر، پوشش خود را بردارد از رحمت الهى دور است تا به منزل برگردد.36 و فرمودند: هر زنى که مقنعه خود را در غیر خانه شوهر از سرش بردارد، حجاب را رعایت نکرده است.37
جابربن عبداللّه انصارى مى گوید: رسول خدا(صلى الله علیه وآله)به قصد دیدار فرزندش، حضرت فاطمه(علیها السلام) بیرون رفت، در حالى که من نیز با او بودم. وقتى به در منزل رسیدیم، رسول خدا(صلى الله علیه وآله)در را فشار داد و فرمود: السلام علیکم. حضرت فاطمه(علیها السلام)جواب فرمود: علیک السلام، یا رسول اللّه. در این هنگام، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمود: اجازه هست وارد شوم؟ پاسخ دادند: وارد شو، اى رسول خدا. حضرت فرمود: با همراه خود وارد شوم؟ حضرت فاطمه(علیها السلام) جواب دادند: مقنعه بر سر ندارم. رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمودند: با مقدارى از روپوش خود، سرت را بپوشان. حضرت فاطمه(علیها السلام) چنین کرد. پیامبر مجدداً اجازه گرفتند و وارد شدیم.38
2. پرهیز از تبرّج
«تبرّج» عبارت است از: نمایان کردن چیزى که لازم است مستور و مخفى باشد. این واژه از ریشه «برج» است. به ساختمان هاى بلند و مرتفع نیز بدین دلیل که براى مردم نمایان است، «برج» گفته مى شود. به اظهار زیبایى هاى زن، که باید مستور باشد، «تبرّج» مى گویند.39 قرآن شریف در دو جا زنان را از خودنمایى و تبرّج برحذر داشته است:

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زن و کیفیت حضور او در اجتماع از منظر قرآن