
دانلود پاورپوینت تربیت بدنی با عنوان خصوصی سازی در ورزش ایران
شاخههای اصلی بحث:
در 29 اسلاید
قابل ویرایش
دانلود پاورپوینت تربیت بدنی با عنوان خصوصی سازی در ورزش ایران
دانلود پاورپوینت تربیت بدنی با عنوان خصوصی سازی در ورزش ایران
شاخههای اصلی بحث:
دانلود پاورپوینت تربیت بدنی با عنوان روش آموزش تربت بدنی
ویژگی های جسمانی دختران
خلاصه ای در 40 صفحه (براساس کتاب دکتر ابولفضل فراهانی ) با برترین نکات ،مناسب برای شب امتحان
وقتتان را صرف پیدا کردن پاسخ از پاسخنامه ها نکنید
این مجموعه شامل نمونه سوالهای زیر به همراه پاسخ بر روی خود سوالات میباشد:
نیمسال اول 91-90
نیمسال دوم 91-90
نیمسال دوم 92-91
نیمسال اول 93-92
نیمسال دوم 93-92
نیمسال تابستان -93
نیمسال اول 94-93
نیمسال دوم 94-93
نیمسال اول 95-94
ارزان بودن محصولات ما ،نشانه ی کم بودن کیفیت آن نیست ، ما به خشنودی شما می اندیشیم ...
نقش شگفت انگیز تعلیم و تربیت در زندگی انسان و حتی حیوان برهیچ خردمندی پوشیده نیست وتا کنون هم ضرورت آن موردتردید قرارنگرفته است.چرا که تعلیم و تربیت صحیح می تواند فرد را به اوج ارزشها برساند و اگر غلط افتد وی را به سقوط می کشاند.در این تحقیق ابتدا توضیحی در مورد فلسفه ی تعلیم و تربیت و سپس نمونه هایی ازتعلیم و تربیت در زمانهای مختلف و کشورهای مختلف داده شده و سپس دو دیدگاه دو مکتب فلسفی(رئالیسم و کمونیسم) را درباره ی تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) بیان شده است.
تاریخچه تعلیم وتربیت:
تعلیم و تریبت به معنی جامع کلمه٬ یعنی بررسی تحول عقاید ونهادهای آموزش وپرورش در همه ی ادوار و در میان همه یاقوام کارعظیمی است که باید به وسیله ی مورخان ومربیان برجسته کشورهای مختلف انجام گیرد ومطالعه آن به وسیله ی گروهی محدود آن هم در این بخش کوتاه که عنوان (تاریخچه)دارد نه امکان پذیر است ونه اصولا" ضرورتی دارد.(فلسفه تعلیم وتربیت ص61)
بعضی ازمورخان غربی منشاء ومنبع نخستین نظام تربیتی را یونان وروم باستان و افکار حکما و دانشمندان این سرزمینها می دانند و کمتر به این نکته توجه دارند که پیش از یونان وروم و درهمان زمان با پیشرفت تمدن دراین مناطق جهان ٬ در شرق یعنی درمصر٬ بین النهرین ٬هند ٬ چین و ایران نیزتمدن وتعلیم و تربیت ٬ درخشندگی ویژه ای داشته وافکاریونانیان را تحت تٲ ثیرخود قرارداده است.یکی ازدلیلهای این غفلت شایداین باشدکه غرب همواره خواسته است به مردم کشورهای زیرسلطه خود در شرق تلقین کند که این اقوام اخود فرهنگ و آموزش وپرورشی نداشته اند و سرچشمه فرهنگ ودانش و آموزش فقط درمغرب زمین است.باوجوداین٬ امروزبیشترمورخان، سرزمینهای چین،هند،ایران،فلسطین،مصر وبابل را محل ظهورقدیمیترین تمدنهاوحتی ظهورتمدنهای دیگر رانتیجه گسترش تمدن درسرزمینهایی که گفتیم می دانند . ظاهرا" قدیمیترین تمدنهای یافته درحدودچهارتا دوهزارسال پیش ازمیلاد درچین،هند،ایران،بابل ومصرپدیدآمده است. (همان منبع ص62و63)
وضع تعلیم وتربیت در بعضی از تمدنهای مهم دوران باستان :
-تعلیم وتربیت درچین باستان-
سرزمین وسیع چین خاستگاه یکی ازقدیمیترین تمدنهای جهان ویکی ازسنتی ترین نظامهای تعلیم و تربیت است که به علت سنت استوارو تغییر ناپذیر خود تا اوایل قرن حاضر باقی و برقرار بود این سنت از دوره ای قریب به سه هزار سال پیش ازمیلادپدیدآمده ورفته رفته سازمان یافته ودرتعلیم وتربیت این سرزمین ظاهرشده است . تاریخ چین باستان را از نظر سیاسی و فرهنگی ونظام تربیتی می توان به دو دوره تقسیم کرد :دوره ی اول که دوره ی ملوک الطوایفی به معنی کامل کلمه است تا قرن ششم ق.م ادامه داشت و دوره ی دوم که دوره ی ظهورصنعت ذوب آهن و تشکیل امپراتوری است از قرن ششم ق.م آغاز شد و به یک تعبیر از نظر تعلیم و تربیت تا اوایل قرن بیستم دوام یافت.(فلسفه تعلیم و تربیت – ص63 ).
ریشه تعلیم وتربیت سنتی چین را درویژگی های جامعه ارباب ورعیّتی و کشاورزی این سرزمین می توان یافت معنی و جهت تربیت در چنین جامعه ی آماده کردن تدریجی فرد برای پیوستن به گروه (در وهله ی اول خانواده ) و آشنا کردن او با عقاید ومراسم ومناسک و فرمانبرداری از پدرو پرستش نیکان است .
در جامعه ی فئودالی و پدر سالاری چین یکی دیگر از هدفهای تربیت پرورش پسر ارشد، برا ی جانشینی پدر و ریاست آینده خانواده است.(همان منبع ص 64)
از قرن ششم ق.م یعنی از زمان تشکیل امپراتوری و اصلاح نظام تربیت بر اثر آیین کنفوسیوس و لائوتسه،تعلیم و تربیت دوره ی قبل (دورهی فئودالی) تا حدود بسیاری تغییر میکند اما ویژگی های دوره ی قبل را از دست نمی دهد.
از قرن دوم پیش از میلاد که به دوره ی (فضلا یا اهل ادب) معروف است،سعی طبقه ی حاکمه چین براین بود که با تأسیس(مدارس امپراتوری) گروهی ازاشراف زادگان را برای به دست آوردن مقامهای سیاسی ونظامی که دردوره ی قبل دردست فئودالها بود تربیت کنند. دراین دوره نیز تعلیم و تربیت همچنان از خانه آغازشد.فلسفه ی تربیت دراین مدارس براساس آیین کنفوسیوس بود.دراین مدارس علاوه بر تعلیم مناسک دینی و آداب اخلاقی، کار یادگیری طولانی و دشوار زبان چینی مکتوبآغاز می شد. (همان منبع ص 65)
نظام تربیتی چین باستان سعی داشت افرادی را بپروراند که بتوانندبر طبق سنتها وآداب ورسوم خانوادگی ونیاکان خود زندگی کنندودرنگهداری آن سنتها بکوشند. این نوع تربیت بدون شک دربقاوثبات جامعه بسیارمؤثربود اما چون درپایبندی به سنتهای گذشته ومخالفت با آزادی،ابتکاروپرورش شخصیت، زیاده روی می کرد باعث ایستائی و رکود شگفت انگیز تمدن چین وتحقق عدالت اجتماعی و شکوفائی استعداد مردم چین شد.
- تعلیم و تربیت در هند باستان-
در هندوستان نیز وضعی تقریبا" مشابه چین وجود داشت با این تفاوت که چین به دلیل محسور بودنش در رشته کوههای عظیم،ازنظرنژاد وفرهنگ وتعلیم و تربیت سنتی توانست قرنها پا بر جا بماند.
تعلیم و تربیت در هند باستان نیز مانند بسیاری از تمدنهای مشابه آن از فرهنگی دینی و طبقاتی نشأت میگیرد.دراین جامعه ی به شدت طبقاتی، فرد، گرفتار گروه اجتماعی خود یعنی طبقه ای بود که در آن به دنیا می آمد و رهایی از آن نیز به آسانی برای اوامکانپذیر نبود بنابراین تعلیم و تربیت او نیز تابع وضع اجتماعیش بود .در نظام تربیتی هند باستان چون امور جسمانی پلید تلقی می شد،تربیت بدنی مورد نظر بودوبرعکس برای اعتلای روح،افراد به ویژه کسانی که خود را برای شغلهای دینی آماده می کردندباید به ریاضت می پرداختند.
در هند باستان روش تعلیم شفاهی وکتابی بود و یادگیری ا ز طریق تکرار مطالب صورت می گرفت وبه تقویت حافظه اهمیت داده می شد.درنظام تربیتی هندباستان برخلاف بسیاری ازتمدنهای قدیم،مجازات واجبارکمتربه کارمی رفت وبا توجه به هدف اصلی که تلطیف روح بود برای ایجاد انضباط شیوه های ملایمی اعمال می شد. در مجموع می توان گفت که نظام تربیتی هند باستان توانست فرهنگ بزرگی را که شامل دین،عرفان و دانش بود حفظ سازد و به نسل بعد و حتی ملتهای دیگر منتقل کند (فلسفه ی تعلیم و تربیت – ص67)
- تعلیم و تربیت در ایران باستان-
تمدن ایرانی تاریخی بسیار طولانی دارد و چنان که از تحقیقات باستان شناسان و مورخان بر می آید فریب به پنج هزار سال پیش از میلاد اقوامی در فلات ایران زندگی می کرده اند که از تمدن و فرهنگ نسبتا" پیشرفته ای بهره مند بوده اند مهمترین جلوه این تمدن دین ( مزدیسنا)است البته ایران باستان ازآغاز دوره یتاریخ خوددین واحدی نداشته واقوام ساکن این سرزمین احتمالا"دارای مذهب های مختلف بوده اند.ظاهرا"مزدیسنا شکل ایرانی مذهب کهنی است که روزگاری دین مشترک اقوام هندو و ایرانی بوده است .اگر دین ایرانیان باستان را دین مزدیسنا و صورت اصلاح شده آن یعنی دین زرتشت بدانیم و آیینهای دیگری را نیز که تا نفوذ اسلام درایران به وجودآمده متأثرازدین زرتشت بشماریم می توانیم بگوییم که درهمه ی این دوره ها نخستین(آموزشگاه)پس ازخانواده،آتشکده ها بودو پیشوایان دینی پس از پدر و مادرنخستین (آموزگاران) به شمار می آمدند و مهمترین برنامه نیز آموزشهای دینی بود.
دردین زرتشت نخستین وبالاترین هدف،ایجاد (اخلاق شخصی وانسانی)است هدف دیگر آموزش و پرورش انجام وظیفه درخانه وکشوراست.تربیت در ایران باستان به سه منظور بوده است :
بنابراین می توان گفت که هدف اساسی همان تربیت دینی و اخلاقی است که به صورت انجام دادن وظایف خانوادگی واجتماعی و پیشرفت شخصی تحقق میابد.
روش عمده آموزش پرورش، شفاهی وحفظی وتلقینی بودوگاه نیزمطالب نادرستی را به کودکان تلقین می کردند . آموزش و پرورش دارای محاسنی که از مهمترین آنها می توان ایجاد روحیه گذشت وصحه صدروعلاقه به علوم وفنون را نام برد.
نظام تربیتی ایران باستان دارای عیبهایی بودکه مهمترازهمه طبقاتی بودن آموزش و پرورش وایجاد روح فرمانبرداری ازقدرتمندان وپیروی کورکورانه از حاکمان را می توان ذکر کرد.(فلسفه تعلیم و تربیت- ص70)
- تعلیم و تربیت در یونان باستان –
تاریخ تعلیم و تربیت یونان باستان را به دو دوره مهم و متمایز تقسیم می کند :1- دوره ای که از قدیمی ترین زمان تاریخی و دست کم ازروزگارهمرآغازمی شود و تا جنگ ایران و یونان و عقب نشینی سپاه ایران ادامه می یابد.
2-دوره ای که ازعقب نشینی سپاه ایران تا فتح یونان به دست رومیان ادامه دارد.
براین دوره ها می توان دوره سومی را نیز افزود که درتاریخ فرهنگ و فلسفه ازآن با نام دوره یونانی مآبی یاد می شود. در طی این دوره تعلیم و تربیت شرقی و غربی به در آمیختن ومعجونی به وجود آمد که نمونه آن دانشگاه اسکندریه بود
درحدود350ف . م درآموزش وپرورش یونان سه مرحله وجودداشت:1– مرحله ابتدایی که ازهفت یا هشت سالگی آغازمی شد وتا سیزده سالگی ادامه داشت وبر- نامه ی آن شامل خواندن ونوشتن وآوازبود،معلم این دوره(گراماتیست)نام داشت.
2-مرحله متوسطه که از سیزده تا شانزده سالگی ادامه داشت وبرنامه آن شامل هندسه،موسیقی و رسم بود و بعدها نیزدستورزبان و معانی بیان به آن افزوده شد. معلم این دوره ( گراماتیکوس) نام داشت .
3-دوره ی عالی که برنامه ی اساسی آن شامل ادبیات و فلسفه بود. برای تأمین این تحسیلات در حدود 200 سال ق.م دانشگاه آتن تأسیس شد که تا قرن ششم میلادی دایر بود . تعلیم و تربیت در یونان باستان چه در اسپارت، چه در آتن و چه دردوره ی افول یونان، همواره مورد توجه ملتهای دیگربوده ودرتربیت فردی و اجتماعی انسان شیوه های ارزنده ای را عرضه کرده است و حکمای بزرگ آن توانسته اند در عالم تربیت نظریه های استواری را ارائه کنند که هنوز در فلسفه آموزش و پرورش و مبانی و روشهای تربیت از آنها یاد می شود . مهمترین عیب تعلیم وتربیت یونانی طبقاتی بودن وغلودرباره ی یکی ازجنبه های وجودی انسان واتکای بیش ازحد برعقل انسانی است و همین عیوب سبب شد که فرهنگ یونانی در برابر فرهنگهای دیگر اثلت خود را از دست بدهدو در آنها مستحیل گردد. (فلسفه تعلیم و تربیت – ص 79)
- تعلیم و تربیت در روم –
روم قدیم از اقوامی تشکیل می شد که بیشتر آنها در شبه جزیره ایتالیایی کنونی ساکن بودند. معروفترین و مبتکرترین آنها (قوم لاتین)بود.
ازنظرفرهنگ وبه ویژه تعلیم و تربیت٬ تاریخ روم باستان را می توان به دو دوره قبل وبعدازفتح یونان تقسیم کرد.دردوره ی اول٬(آموزش و پرورش کاربرد عملی داشت ودرواقع پاسخی بود به تقاضاهای مبرم زندگی روستایی این آموزش وپرو- رش را زمین داران روستانشین با نیازهای زندگی واحتیاجات اقتصادی مدنی و نظامی کشورمنطبق ساخته بودند)طبقه متوسط رومی را سربازان کشاورز تشکیل می داند که به کار٬ اعم ازکار کشاورزی وحتی کارهای دستی می پرداختند.هدف تربیت٬هدفی کامل کاربردی وعبارت ازپرورش افرادی سخت کوش٬میهن پرست ٬جنگجوونیرومندبود بعلاوه همانطورکه گفته شد تربیت در خانواده وسپس درصحنه اجتماع صورت می گرفت وتا قرن چهارم ق.م.سازمانی به نام (آموز- شگاه) وجود نداشت با انقراض جمهوری واستقرارنظام امپراتوری زبان وادبیات وعلوم یونانی درسراسرامپراتوری به ویژه حوزه ی مدیترانه انتشار یافت وآثا ر نویسندگان وشاعران یونانی به زبان لاتینی ترجمه شد وبه صورت کتابهای درسی در آمد.
ازلحاظ روش آموزش وپرورش٬ معلمان رومی بر نیروی حافظه و تکرار مطالب تٲکید می کردند و نسبت به خطای شاگردان نیزبسیارسخت گیربودند٬ شلاق زدن شاگردان ظاهرا"درکلاس درس ازکارهای عادی ومتداول بوده است .
به عنوان نتیجه می توان گفت که تعلیم وتربیت رومی به ویژه دردوره ی دوم توانست ضمن جذب فرهنگ یونان این فرهنگ را درمتصرفات خودمنتشر سازد.
نظام آموزش وپرورش رومی متفکران ودولتمردانی بارآوردکه سازمان سیاسی وقوانینی رابنا نهادندکه اساس سازمان سیاسی وحقوق بسیاری ازکشورهای متمدن امروزبه شمارمی رود . با این همه این نظام تربیتی عیبهایی داشت که مهمترین آنها عدم توجه به تربیت همه ی مردم به ویژه تربیت عقدی ونداشتن آرمان اخلا- قی ومعنوی کافی بود واین معایب که زمینه را برای سقوط تمدن و قدرت روم فراهم ساخت.(همان منبع-ص 84)
- تعلیم و تربیت در قرن بیستم –
همانطورکه اشاره شدمردم اروپا ازقرن هجدهم به بعداهمیت اجتماعی واقتصادی تعلیم و تربیت را دریافتند ودولتها به طوررسمی به تٲسیس نهادهای رسمی تعلیم وتربیت موظف شدند . تا اواخرقرن نوزدهم وظیفه رسمی آموزشگاهها وبه طور کلی دستگاههای تربیتی این بودکه افرادرا ازلحاظ سیاسی واجتماعی برای انجام دادن مسئولیت خود درجامعه آماده کنند. درقرن بیستم به اهمیت اقتصادی تعلیم و تربیت بیش ازدوقرن گذشته توجه شد و این امر باعث چرخش هدفهای تربیتی به سوی پرورش افراد سودمند ازنظرتولید اقتصادی شد. دراین قرن به کسی عضو مٶثر و مفید جامعه گفته می شد که با تولید ثروت٬ در رشد اقتصاد ملی مٶثر باشد.
یکی از ویژگی های قرن بیستم این است که پیشرفت های اقتصادی کشورهای غربی امکانات بسیاری دراختیارشان گذاشت وگذشت زمان هم نشان دادکه هر قدر این پیشرفت اقتصادی٬ فزون ترشد تحمیل نفوذو جهت گیری استعماری و استسماری نیزدرمیان آنها بیشتر گردید.زندگی درقرن بیستم٬ تعلیم وتربیت را در مقابل مسائلی قرار داده که بسیار پیچیده تر و دشوارتر از مسائلی است که حتی در گذشته ها ی نزدیک وجود داشته اشت .(همان منبع- ص 103)
از تصویری که به اجمال از تاریخ تعلیم و تربیت ارائه شد چنین به نظرمی رسد که آموزش و پرورش وظیفه ی دوگانه ای برای آینده پیشنهاد می کند: بازیابی گذشته و نوسازی آن.
-تعریف لفظی تعلیم وتربیت –
الفاظی که بررسی معانی لغوی آنها می تواند به روشن شدن مفهوم تعلیمو تربیت کمک کندعبارتنداز:تعلیم، تربیت وتزکیه٬به عنوان سه لفظ منفردوتعلیم وتربیت(یا آموزش و
پرورش) به عنوان لفظ مرکب که برحقیقت واحدی دلالت می کند . در لغت نامه
فهرست مطالب:
مقدمه-
فصل اول:
تاریخچه تعلیم و تربیت
وضع تعلیم و تربیت در بعضی از تمدنهای مهم
تعلیم و تربیت در چین باستان
تعلیم و تربیت در هند باستان
تعلیم و تربیت در ایران باستان
تعلیم و تربیت در یونان باستان
تعلیم و تربیت در روم
تعلیم و تربیت در قرن بیستم
تعریف لفظی تعلیم و تربیت
فلسفه آموزش و پرورش
فصل دوم:
تعریف رئالیسم
معرفت شناسی رئالیستی
نظریه ارزشی رئالیسم
ارزش معلومات از دیدگاه رئالیست
آموزش و پرورش از نظر رئالیسم
هدف آموزش و پرورش در رئالیسم
مربی و آموزش در رئالیسم
روشهای تدریس دررئالیسم
برنامه ی درسی در رئالیسم
رئالیسم و تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت از دیدگاه فلاسفه رئالیسم
رئالیسم کلاسیک و مسائل تربیتی
جنبه های شخصی زندگی خوب ازدیدگاه رئالیسم
رئالیسم اسلامی
جستجوی اینترنتی
فصل سوم:
تعریف کمونیسم
معرفت شناسی کمونیسم
نظریه ی ارزشی کمونیسم
جایگاه با ارزش کمونیسم
چشم انداز دموکراسی درکمونیسم
اکثریت و اقلیت در کمونیسم
سوسیالیسم اخلاقی در کمونیسم
کمونیسم و مسئله ی روشنفکری
آموزش و پرورش از نظر کمونیسم
هدف آموزش و پرورش در کمونیسم
روشهای تدریس از دیدگاه کمونیسم
برنامه ی درسی از دیدگاه کمونیسم
کمونیسم و تعلیم و تربیت
نظریات تربیتی ماکارنکو
جستجوی اینترنتی
فصل چهارم:
نتیجه گیری
منابع و مآخذ
شامل 83 صفحه فایل word قابل ویرایش
مشخصات این فایل
عنوان: تربیت و اقسام آن
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 28
این مقاله درمورد تربیت و اقسام آن می باشد.
بخش یازدهم: برخوردهای پدر با کودک
فصل اول: پدر و دوستی با کودک
پدر باید از همان روزهای اول تولد، طفل را در آغوش بگیرد و با او رابطه محبت و انس برقرار کند، خونگرم و صمیمی باشد. این محبت و انس پدر دارای فوایدی است از جمله زمینه را برای زندگی بیشتر کودک فراهم می آورد، محبت عامل سلامت جسم و روان کودک است.
محبت پدر به کودک احساس امنیت می دهد. محبت والدین سبب می شود که کودک رفتار پدر و مادر را تحمل کرده و با روی خوش قبول کند. در اسلام توصیه های بسیاری به محبت و اعلام آن درباره کودک است. در شرح حال پیامبر گرامی اسلام آمده است که از اخلاق پیامبر این بود که صبحگاهان که از خواب بلند می شدند دست نوازش بر سر کودکان می کشیدند. پس سزاوار است ما که خود را پیرو آن حضرت می دانیم رفتاری این گونه با فرزندان خود داشته باشیم. محبت پدر نسبت به فرزند نشانه رحمت وعنایت خداست. مردی نزد پیامبر آمد و دید که ایشان با نوه هایشان بازی می کنند و آنها را می بوسند. عرض کرد: من 10 پسر دارم و تاکنون هیچ کدام را نبوسیده ام. پیامبر گرامی اسلام فرمودند: کسی که در دل رحم ندارد ،خدا هرگز براو رحمت نخواهد کرد.
حال این سؤال مطرح می شود که نوع محبت چگونه باید باشد؟
نوع محبت باید مناسب با سن فرزند باشد. محبت باید یه گونه ای باشد که طفل آن را لمس کرده و مزه آن را بچشد. در محبت باید راستین بود. اگر چه محبت شدید پدر و مادر به فرزند ایجاب می کند که او را همواره در کنار خود نگه دارند اما هنگامی که سن کودک بالا رفت باید به فرزند اجازه داد که به سوی استقلال در زندگی گام بردارد.
اگر فرزند همیشه در سایه پدر و مادر باشد مانند نهال نورسی که در سایه درخت تنومند قرار دارد هیچ گاه رشد و نمو لازم را نخواهد داشت. پس والدین باید به فرزند کمک کنند که او به رشد و نمو لازم برسد.
گاهی موانعی بوجود می آید که پدر نمی تواند انس و محبت خود را به کودک اعلام کند و یا نسبت به فرزندش محبت بکند. این موانع عبارتند از:
اخلاق و رفتار کودک که موجب عدم محبت پدر می شود.
کثرت اشتغال پدر که نمی تواند به فرزند محبت کند.
وجود اختلاف در زندگی خانوادگی که موجب می شود دود آن به چشم فرزندان برود.
داشتن نقص یا عضو مادرزادی در کودک
مانع پذیرش کودک بخاطر جنس او. مثلاً پدری خواستار پسر یا دختر بوده و خلاف آن شده است.
فصل دوم: پدر، تشویق و تأیید کودک
در تربیت کودک باید به اصول تربیتی، مربیان و اولیاء آگاه بوده و به آن توجه کنند. آن اصول تربیتی عبارتند از:
صمیمی بودن با کودک
جدی بودن در اجرای ضوابط
کنترل طفل در همه امور برای صیانت و رشد او
کودک برای شناخت وضع موجود و رفتارش نیاز به تأیید دارد. اگر رفتار کودک که مناسب بوده، مورد تشویق قرار گیرد، طفل خود به خود تشویق می شود که عملش را تکرار کند.
کودک نیاز به تأیید دارد، هم برای تثبیت رفتار و هم برای اینکه نسبت به خود اعتماد و اطمینان پیدا کند. این تأیید پدر و مادر باید جنبه هایی چون زیبایی، عقل، هوش، فهم و درک او را در برگیرد. تأیید پدر می تواند به صورتهای مختلفی باشد . از جمله: تحسین، تشویق، اظهار لبخند، در بغل گرفتن و بوسیدن و...
اگر تأیید کودک به روش صحیحی باشد باعث می شود تربیت و سازندگی مطلوبی در کودک بوجود آید. کودک لذت تشویق را احساس می کند و وجود آن (تأیید و تشویق) فرزند را شاداب می کند. پس والدین باید هنگامی که طفل، کار خوبی انجام می دهد او را مورد تشویق قرار دهند.
فصل سوم : پدر و بازی کودک
الف) قرآن و مسأله بازی کودک
از آنجا که طفل انرژی های فراوانی دارد، باید این انرژیها آزاد شود و کودک چاره ای جز بازی کردن ندارد. بسیاری از والدین توقع دارند که فرزندشان در یک گوشه بنشیند و با خود بازی کند، اما این توقع صحیحی نمی باشد زیرا موجب می شود که کودک به انزوا و گوشه گیری مبتلا شود.
کودک ضمن بازی با دوستانش، استعدادهایش کشف می شود زیرا بعضی از دوستانش از او باهوش تر هستند. بزرگسالان یعنی پدر و مادر باید خود را تا سرحد بچگی پایین آورده و با او بازی کنند و با بازی کردن خود با فرزند، رضایت او را حاصل کنند. بازی کردن والدین با فرزندان، باعث می شود که آنها، آرام آرام تجارب خود را به فرزندان منتقل کرده و دست آنها را گرفته و از نردبان ترقی و کمال بالا ببرند.
قرآن کریم درباره بازی کودکان می فرماید:
«قالوا یا ابانا مالک لاتأمنا علی یوسف و انا له لناصحون- ارسله معنا غدا یرتع و یلعب و انا له لحافظون» (یوسف/11و12)
«گفتند: پدر چرا درباره یوسف از ما ایمن نیستی؟ بااینکه ما خیرخواه او هستیم. او را فردا با ما بفرست تا بگردد و بازی کند و ما نگهبان او هستیم.»
با دقت در این آیه متوجه می شویم که:
1. بزگسالان نباید مانع گردش و بازی خردسالان شوند بلکه باید از حال آنها غفلت نکرد و همواره حافظ و نگهبان آنها باشند. مقصود از بازی های هدف دار و خالی از فساد و زاینده آثار خستگی و ملال است و چنین بازیهایی برای کودکان بسیار مفید است.
ب ) بررسی سیره پیشوایان در مورد بازی کودک:
بعد از قرآن، منبع موثق فرهنگ اسلامی، روایات است. در روایات به بازی کودکان بها داده شده است و رهبران دینی در راه اهمیت دادن به بازی کودکان پیشقدم بوده و بزرگسالان را موظف کرده که نه تنها مانع و سد راه بازی کودکان نباشند بلکه خود نیز همبازی آنها شوند. زیرا هر اندازه کودک از بازیهای سالم بهره مند شود از لحاظ جسمی و روحی از رشد بهتر و مفیدتری برخوردار خواهد شد. ائمه (علیه السلام) بازی را وسیله ای برای پرورش شخصیت می دانستند.
ج )وسایل بازی
دنیای امروز نسبت به کودکان بها داده و برای آنها وسایل سرگرمی فراهم نموده است. دستور بزرگان در مورد کودکان تا هفت سالگی این است که بگذارید بازی کنند و مانعی در سر راه آنها ایجاد نکنید.
حال سؤال این است که چگونه بگذاریم بازی کنند؟ به چه چیز سرگرم شوند؟ چرا بعضی از کودکان بهانه گیر می شوند؟ آیا کودک را باید با نقل و شیرینی یا توسری ساکت کرد؟ یا با هیچ کدام؟
باید روح تشنه کودک را با همبازی و اسباب بازی اشباع کرد. کودکان انسان های رشید و بالغ فردا هستند و هر کدام در آینده مسئولیتهایی را عهده دار می شوند. در کودکستان ها و پارکها همه نوع وسایل بازی وجود دارد ولی در منازل تنوع اسباب بازیها کمتر است. از طرفی بهترین روش بازی همان روش پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود که خود همبازی کودکان می شدند و از این رهگذر ایده های تربیتی خود را اعمال و پیاده می نمودند.
حال علت اینکه پیامبر همبازی حسنین (علیه السلام) می شدند به خاطر این بود که نگذارند کودکان ناباب با آنها بازی و معاشرت کنند. اسباب بازی کودکان باید متناسب با رشد عقلی آنها باشد، مثلاً کودکان بین 6-3 سال به اسباب بازی هایی که بشود آنها را ساخت و دوباره خراب کرد مانند الگوهای خانه سازی علاقه بیشتری دارند.
د ) فواید بازی با کودک:
کودک از شش ماهگی متوجه افراد و اشیائی می شود که در اطرافش می باشد. بازی کودک از سه ماهگی پررنگ تر شده و تا پایان جوانی و حتی سالهای بعد ممکن است ادامه داشته باشد.
بازی کودکان بین 7-3 سال به منزله شغل آنهاست و آنها را نباید از بازی کردن محروم کنیم.
فوائد بازی کودک:
این فوائد عبارتند از:
1- از لحاظ جسمانی موجب هماهنگی عضلات و اعضای بدن می شود.
2- تمایلات طفل را متعادل می کند و از پرخاشگری های او جلو گیری می کند.
3- عاملی است برای تفکر و خلاقیت.
4- بسیاری ازاصول ارزشمند اخلاقی را به هنگام بازی می آموزد.
ه ) نقش پدر در بازی با کودک:
پدران به نحو مشخصی بیشتر از مادران در بازی های بدنی نظیر بالا انداختن یا بالا بردن شرکت می کنند اما مادران در بازی های تماشایی شرکت می کنند. بازی محبوبی که مادران انجام می دهند این است که اسباب بازی ها را به او نشان داده و سپس به منظور تحریک آن را تکان می دهند.
بازی هایی که پدران و مادران انجام می دهند تأثیر به سزایی بر رشد اجتماعی و شناختی آینده کودک دارد. بعضی از بازی ها تأثیرات کوتاه مدت دارند و هدف از این بازی ها آن است که توجه کودک را جلب کنند و تعامل اجتماعی میان والدین و کودک را حفظ نمایند. تماشا و لمس کردن اسباب بازی ها، بالا رفتن و بالا پریدن از این نوع بازی ها هستند یعنی تأثیرات کوتاه مدت دارند. بعضی از بازی ها هم تأثیرات بلند مدت دارند مثلاً بازی های چنگ زدنی و پس گرفتنی. این بازی ها می تواند به یادگیری نوزاد کمک کند، تا وسایل بیشتر و محیط های وسیع تری را کاوش و تجربه نماید.
بازی های چهره به چهره می تواند به کودک مهارت های نوبتی را بیاموزد و درس های اولیه کنترل محیط اجتماعی را به او یاد دهد.
بچه ها از بازی با پدر و مادر چه چیزهایی یاد می گیرند؟
توانایی خواندن پیام های عاطفی، همبازی و ارسال پیام های عاطفی واضح برای تداوم موفقیت آمیز بازی ضروری است.
عواطف دیگران را رعایت می کند.
مهارت های عاطفی خود را اصلاح می کند.
حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند:
«من کان له ولد صبا»
(هر کس کودکی دارد باید با او بازی کند.)
پدر با کودک بازی می کند، با او انس برقرار می سازد، شوخی می کند، اورا شاداب و با نشاط می سازد. کودک در ضمن بازی کردن، درون خود را کشف کرده و ناراحتی هایش از بین می رود.
....
مقدمه
بخش دوم : اقسام تربیت
بخش سوم : عوامل مؤثر در تربیت
بخش چهارم : مراحل تربیت
بخش پنجم : شأن و مقام پدر
بخش هفتم : تصور کودک از پدر
بخش هشتم : مسئولیت تربیت
معرفی و توضیح فلسفه زندگی:
بخش یازدهم: برخوردهای پدر با کودک
بخش دوازدهم: روش های عملی در تربیت
بخش سیزدهم: الگوهای جاویدان تربیتی
منابع