فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

حسابداری در زمره علوم انسانی قرار دارد مقایسه علوم انسانی با علوم تجربی مانند مقایسه جامدات است با مایعات چرا که جامدات صلب هستند و از شکل ثابتی برخرودارند اما مایعات متناسب با ظرف خود شکل می گیرند پس علوم انسانی و به تبع آن حسابداری را با ابعاد سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی حاکم بر جامعه باید نگریست یعنی نمی توان حسابداری را به طور مجرد تعریف کرد و همواره برای تعریف آن باید به الگوهای اقتصادی و حتی ایدئولوژی آن جامعه متوسل شد چرا که علوم انسانی زائیده محیط اجتماعی است و روابط بین افراد در محیط اجتماعی تحت قوانین مقررات ، باید ها و نباید ها تنظیم می شود ، به عبارت بهتر می توان ادعا نمود که حسابداری تحت ضوابط و دیده گاههای برخاسته کشورها از منظر فوق یکسان نمی باشد پس نظام حسابداری کشورها یکسان نیست و متناسب با الگوهای آن جامعه شکل یافته است ولی به دلیل وجود تشابهات و یا نزدیکی برخی دیدگاه مثلاً از لحاظ فرهنگی ، رژیم های سیاسی ، نظام های اقتصادی و حقوقی ، نظام حسابداری کشورها به هم نزدیک و یا از هم فاصله می گیرند . که در نتیجه می توان روش های حسابداری کشورها را از لحاظ تشابهات و تفاوت ها طبقه بندی نمود .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مدیریت مالی
همانگونه که اشارهگردید پرداختن به مسائل مالی از ملزومات اساسی هر موسسه ای است . حتی در مورد سازمانهای غیر دولتی مساله پول پس از موضوعات مربوط به نیروی انسانی و مشارکت کنندگان بیش از هر چیز دیگری وقت مدیران را به خود اختصاص می دهد . زمان لازم برای رسیدگی به مسائل مربوط به درآمدها ، هزینه ها ، قابلیت های مالی دئر حال و آینده ، حقوق مالی مشارکت کنندگان ، سرمایه گذاری های مدنی و مسائلی که در یک کلام نزدیکی مفهومی زیادی با موضوع پول دارند را می توان به شکلی زیر مجموعه عنوان سازمانی مدیریت مالی دانست . به عبارت صحیح تر مدیریت مالی عبارت از به انجام رساندن وظایف اصلی برنامه ریزی و کنترل در مورد منابع مالی یک سازمان است که معمولاً به دلیل اهمیتی که دارد برعهده یکی از معاونت های اصلی مدیبر عامل سپرده می شود . با این وجود فرض بر آن است که در جهت حفظ استقلال و رعایت اصل عدم تمرکز هر یک از بخش های سازمانی در یک نهاد اجتماعی نیز خود قسمتی از مسئولیت رسییدگی به مسائل مادی شان را بر عهده می گیرند و تنها وظیفه رسیدگی به تمامی این فعالیت ها و مدیریت منابع مالی کل موسسه بر عهده معاونت مالی خواهد بود . مدیریت مالی برای یک نهاد اجتماعی را می توان در دو دسته کلان و خرد تقسیم بندی کرد که در زیر بخش مربوطه به اجمال در موردشان صحبت شده است . حال پیش از آنکه به تشذریح بخش های پنج گانه مدیریت مالی خرد در یک سازمان غیر دولتی ( آنچنان که در زیر بخش مربوطه بیان شد ) پرداخته می شود ، ارائه بحث مختصری درباره شیوه های تامین مالی در چنین سازمان هایی خالی از سودمندی نخواهد بود . گفتیم که بحث مدیریت مالی در ابعاد درون سازمانی اش با اجرای دقیق و علمی وظایف پنجگانه حسابداری ، کنترل های داخلی ، بودجه بندی ، گزارشات مالی و حسابرسی ، تکمیل خواهد شد . اگر چه داشتن نظامسی منسجم برای دستیابی به نتایج مطلوب از تامین مالی و همچنین وظایف پنج کانه درون سازمانی برای هر نهاد اجتماعی ضروری است . گاهی نیز به انجام رساندن آنها مطابق خواستگاههای قرض دهندگان یا سرمایه گذاران برون سازمانی یا فرامرزی اجتناب ناپذیر خواهد بود . انجام این کار نیز جز با مطالعه و پژوهش لازم در مورد نهاد حمایت کننده مالی ممکن نیست . وظیفه تعیین و اجرای بررسی های لازم در این مورد برعهده معاونت مالی یک موسسه و کارمندان اجرایی در اختیار اوست . با توجه به ویژگی های منحصر به فرد خواستگاه هایی این گونه از طرف نهاد های اجتماعی اجرایی برون سازمانی امکان در نظر گرفتن تمام جوانب آن در تشریح کلی وظایف مدیریت مالی وجود ندارد .
با این حال در ادامه سعی شده است که تشریح بخش های پنج گانه ورای نیاز های درون سازمانی وبا توجه کافی به نیازهای برون سازمانی در این قبیل موارد مطرح گردند :
حسابدار ی
کنترلهای داخلی
بودجه بندی
گزارشات مالی
حسابرسی

 

 

 

 

 

بودجه بندی
تعیین بودجه یکی از روش های عمومی برای بازبینی و نظارت بر عملکرد کلی یک سازمان است . یک مدیریت مالی موفق بی هیچ تردیدی نیازمند تهیه بودجه های دقیقی است که مطابق شان مقدار منابع مالی لازم برای انجام کارهای مختلف سازمانی معین می گردد .
بودجه بندی تنها زمانی سودمند واقع خواهد گرید که مقدار هزینه های لازم برای تکمیل هر کاری به دقت پیش بینی شده باشند . در نتیجه گام نخست در این راه شناسایی دقیق تمامی جزییات مربوط به هر یک از وظایف کاری یا احتمالاً بخش های مختلف طرح ها و پروژه هاسی در دست اقدام است . به موازات با آن بایستی مشخص شود که هزینه لازم برای انجام هر یک از این جزییات چیست و یا اینکه درآمدهای احتمالی ناشی از هر کدام چقدر خواهد بود . به این وسیله پیش از انجام هر اقدامی در زمینه نظارت بر عملکرد یک نهاد اجتماعی در اجرای وظایف سازمانی اش معیاری برای حدود و مرزهای مجاز از حیث قابلیت های مالی برای مدیران و سایرمشارکت کنندگان در اختیارشان تعیین می گردد که با ارجاع به آنها می توان تخطی های احتمالی از برنامه را پیشگیری نمود . به همین دلیل است که اکثر سازمان های سرمایه گذار یا قرض دهنده در کنار و به همراه طرح یا پروژه پیشنهادی انتظار دریافت بودجه پیشنهادی مربوط به آن را نیز دارند . بررسی بودجه تنظیم شده برای یک طرح از طرف صاحبنظران و مدیران متخصص می تواند تا حد خوبی توانایی های سازمان درخواست کننده را برای تکمیل موفقیت آمیز طرح پیشنهادی نیز مشخص نماید .

 

گزارشات مالی
تقریباً تمامی سازمانهای سرمایه گذار یا قرض دهنده ای که قصد مشارکت در طرح یا پروژه ای را با یک سازمان غیر دولتی دارند دریافت گزارشات مالی منظم و پیوسته ای را از طرف سازمان مجری طلب می نمایند . به همین نسبت مدیران مالی یک موسسه نیز از طریق شکل دهی یک نظام گزارش گیری دقیق و ساخت یافته خواهند توانست که با احتساب جزئیات بیشتری عملکرد بخش های اجرایی سازمان خود را مورد بررسی قرار دهند . کنترل از طریق گزارش گیری یکی از مرسوم ترین روش های بازبینی و نظارت است که همواره در انواع سازمان ها و درپروژه های گوناگوئن حتی در شکل های سنتی تر آن بکار برده می شده است .
یک گزارش مالی باید حاوی خلاصه ای از تمامی درآمدها و هزینه های پی آمده در طی یک دوران مشخص زمانی باشد . این کار عمدتاً با جمع بندی اطلاعات مربوط به مراودات مالی در بازه زمانی تعیین شده انجام می پذیرد . در این مقطع است که نظام کد بندی حساب های مختلف به کمک گزارش دهندگان می آیند . معمولاً تشریح کتبی شرایط اتفاق افتاده در کتب های حسابداری با استمداد از انواع نمودارها یا سایر روش های نمایشی نیز به تفهیم بهتر این گزارشات کمک خواهد نمود . در صورتی که سازمان غیر دولتی قرض گیرنده قصد گزارش دهی به یک نهاد اجتماعی بین المللی را داشته باشد . تبدیل مراودات مالی به ارزش ارزی آن ضروری خواهد بود .

 

 

 

 

 

بودجه یکی از انواع برنامه هایی است که از طریق آن اعمال کنترلهای لازم امکان پذیر می گردد . بودجه نه تنها مهمترین برنامه هر واحد تجاری است بلکه بعنوان یک خط ارتباطی مهم بین حسابداری صنعتی و مدیریت نیز تلقی می شوند . استفاده از بودجه به ویژه در رابطه با مرحله کنترل مدیریت کنترل بودجه ای خوانده می شود.
برنامه های پیش بینی شده در بودجه در قالب اطلاعات مقداری از قبیل ریال ، ساعات کار ، تعداد کارکنان ، تعداد واحدهای تولید و مصرف شده و تعدا کالاهای ساخته شده و فروش رفته بیان می گرد . به منظور اجرای موثر یک بودجه یا هر نوع برنامه دیگر باید توازنی بین برنامه ها و طرح های دوایر مختلف وجود داشته باشد . کلیه دوایر واحد اتجاری از قبیل حسابداری ، فروش ، تولید ، مهندسی و غیره در برنامه ریزی مشارکت مینمایند . هیچ یک از دوایر واحد تجاری نباید بطورمستقل و بدون در نظر گرفتن برنامه های سایر دوایر برای قسمت مربوط به خود برنامه ریزی نماید ، زیرا فعالیتهای کلیه دوایر با یکدیگر مرتبط می باشند . عدم توجه به این موضوع منجر به پیدایش مشکلات و پیچیدگیهای غیر ضروری دربرنامه ریزی گردیده و ممکن است نتایج نامطلوبی برای کل واحد تجاری ببار آورد .
تعیین اهداف یک واحد تجاری ارتباط نزدیکی با برنامه ریزی دارد . به عبارت دیگر از طریق برنامه ریزی صحیح می توان به اهداف تعین شده دست یافت . برنامه ریزی جامع شامل بررسیهای در زمینه ماهیت فعالیتها ، اهداف و خط مشی های عمده ، زمان بندی انجام مراحل عمده در برنامه و سایر عوامل مربوط به برنامه های بلند مدت یک واحد تجاری می گردد .
هنگام طرح این سوال که اهداف یک واحد تجاری چیست ، اکثراً هدف اصلی را کسب سود می دانند در حالیکه ممکن است هدف عمده و اساسی فعالیتهای یک واحد تجاری صرفا کسب سود نباشد . اگر بخواهیم این موضوع را در بعد وسیعتر آن بررسی نماییم هدف مده و اساسی اجرای تعهدات اجتماعی می باشد که کنار اجرای این تعهدات عامل سو آوری جهت جلوگیری از ورشکستگی واحد تجاری نیز مورد توجه قرار می گیرد .

 

 

 

البته همانطور که اشاره شد جهت جلوگیری از ورشکستگی و همچنین اجرای تعهدات و م سئولیتهای اجتماعی یک واحد تجاری ناگزیر از سود آوری می باشد . و هنگامیکه سودآوری از بین برود واحد تجاری دیگر قادر به ارائه خدمات و انجام مسئولیتها در رابطه با جامعه نخواهد بود . بعبارت دیگر سودآوری نباید بعنوان تنها هدف مد نظر مدیریت قرار گیرد . تولید و ارائه محصولات و خدمات به مشتریان به میزان مورد درخواست و در زمان معین با تحمل هزینه و به قیمتی که در بلندمدت برای واحد تجاری سود عادلانه و اعتبار کسب کرده و انجام تعهدات اجتماعی را نیز ممکن سازد . مستلزم بررسیهای عمقی و اتخاذ پاره ای تصمیمات توسط مدیریت واحد تجاری می باشد . هر واحد تجاری که بتواند کلیه موارد فوق را به مرحله اجرا درآورد می تواند در موقعیت حداکثر سودآوری قرار گیرد. منطق تجارت و انتظارات تغییر ناپذیر جامعه طرح و تنظیم برنامه را در چارچوب عوامل اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی توصیه می کند .

 

اعمال کنترل
کنترل مدیریت کوشش منظمی برای مقایسه عملکرد واقعی با برنامه ها می باشد . اعمال کنترل مهمترین ابزار برای دستیابی به اهداف تعیین شده میباشد . به تناسب وسعت و پیچیدگی تشکیلات واحد تجاری نیاز برای کنترل افزایش یابد . سرپرستی مداوم یک واحد یا یک فعالیت ، باید بترتیبی صورت گیرد که فعالیت مزبور را در چارچوبی که قبلاً مشخص گردیده نگاه دارد . این چارچوب که بنام بودجه و یا استاندارد شناخته شده است برای فعالیتهایی از قبیل تولید ، امور مالی و سایر فعالیتها تهیه می گردد. نتایج واقعی حاصله باارقام بودجه شده مقایسه گردیده و هر گونه انحراف مهم پی گیری می شود .

 

 

 

 

 

 

 

مسئولیت مدیران میانی و عملیاتی در رابطه با برنامه ریزی و کنترل
در یک واحد تجاری کوچک فعالیتهای مربوط به برنامه ریزی و کنترل اغلب توسط یک نفر انجام می شود . در بسیاری موارد بخاطر کوچک بودن حجم فعالیتها اینگونه واحد ها مدیران و یا صاحبان آنها با کارکنان مشتریان و نوع مواد مصرفی آشنایی کامل داشته و به تنهایی قادر به برنامه ریزی و اعمال کنترل می باشد . در واحدهای تجاری بزرگ که دارای قسمتهای مختلف بوده و همچنین محصولات و خدمات گوناگونی را تولید و ارائه می نمایند . انجام وظیفه برنامه ریزی و کنترل خارج از توانایی یک یا چندینفرد می باشد . در حقیقت هر جه تشکیلات سازمانی واحد تجاری گسترده تر باشد مشکلات و مسائل برنامه ریزی و مراحل اعمال کنترل بیشتر خواهد بود مسئولیت کلی اعمال کنترل در درجه اول بعهده مدیران میانی بوده و نهایتاً به عهده مدیر عامل شرکت می باشد .
از آنجاییکه امکان حضور و نظارت مدیر عامل بر کلیه جوانب برنامه کنترل وجود ندارد لذا در قبال مسئولیتهای واگذار شده به مدیران میانی و عملیاتی ، اختیاراتی از طرف مدیر عامل به آنهاتعویض می گردد . لازمه موفقیت طرح های مدیریتی و اعمال کنترل تفویض اختیارات کافی در قبال مسئولیتهای واگذار شده می باشد .
اختیار یکی از عوامل بنیانی در انجام وظایف مدیریت بوده و اساس و پایه ای برای مسئولیت می باشد . اختیارات تفویض شده به مدیر قسمت ، مدیر دایره ، سرپرست و سرکارگر جهت دستیابی به اهداف و برنامه های واحد تجاری می باشد . اختیارات از طریق مدیریت میانی به سایر مدیران در سطوح مختلف تفویض می گردد. تفویض اختیار لازمه وجود ساخت سازمانی واحد تجاری می باشد . از طریق تفویض اختیار ، مدیران میانی حدود عملیات خود را وسعت می بخشد . به هر حال مسئولیت کلی وظایف محوله به عهده مدیر اجرایی می باشد زیرا تفویض اختیار به معنی رهایی از تعهدات نمی باشد .
مسئولیت رابطه بسیار نزدیکی با اختیار دارد . تعهد عصاره مسئولیت که معمولاً در روابط رئیس و مرئوس پدیدار می گردد . زیرا رئیس می تواند انجام کار یا ارائه خدمات مشخصی را از مرئوس بخواهد . در صورتیکه این شخص تعهد اجرای کار یا ارائه خدمات فوق را بپذیرد مسئولیتی را برای خود بوجود میاورد . از آنجاییکه نمی توان مسئولیت را تفویض نمود نهایتاً شخص رئیس مسئول اجرا یا عدم اجرای کار محول شده به شخص دیگر می باشد .
غالبا چنین استباط می شود که مسئولیت دارای دو جنبه می باشد . علاوه بر تضمین نتایج پاسخگویی جنبه دیگر مسئولیت است که در حقیقت گزارش به مقامات بالاتر در خصوص دستیابی به نتایج می باشد . گزارشگری یکی از وظایف مهم کنترل بودجه ای و حسابداری صنعتی است . گزارش گری مقایسه عملکرد واقعی را با برنامه های پیش بینی شده در قالب مقدار ، کیفیت ، زمان ، هزینه و غیره امکان پذیر می سازد . پاسخگویی اساساً یک مساله فردی می باشد ئو اصل پاسخگویی فردی در تشکیلات سازمانی کاملا متداول است . تقسیم مسئولیت و اختیار منجر به تقسیم پاسخگویی بین افراد مختلف می گردد . بدون وجود مسئولیت پاسخگویی فردی گزارشات کنترل نه تنها بدون معنی خواهد بود بلکه اقدامات اصلاحی نیز یا به تعویق افتاده و یا بطور کلی اجرا نخواهد شد .

 

 

 

سازماندهی
سازمان دهی اساساً تعیین چارچوبی است که در آن فعالیتهای ضروری باید اجرا گردیده و افراد مسئول انجام فعالیتها مشخص گردند . بدون وجود سازمان دهی مناسب مدیرقادر به انجام وظائف محوله نخواهد بود . اصطلاح سازمان دهی یا سازمان به مفهوم منظم نمودن واحد ها و قسمتهای مستقل مرتبط به یکدیگر در یک مجموعه کلی می باشد . سازمان دهی مستلزم قرار دادن قسمتها و دوایر یک واحد تجاری در یک چارچوب سازمانی مطلوب و تقسیم مسئولیت و تفویض اختیار به بعضی افراد می باشد .
فعالیتهای سازمانی شامل گرد آوری افراد بمنظور انجام کارها و پیشبرد امور واحد تجاری نیز می گردد . به دلیل وجود تمایلات ، گرایشها ، عقاید و آرزوهای مختلف کارکنان یک واحد تجاری وجود دستورالعمل ها و همچنین صبر و شکیبایی ، جهت رسیدن به ساخت سازمانی مطلوب از ضروریات است .
پیدایش یک سازمان شامل ایجاد واحدهای سازمانی از قبیل قسمتها ، دوایر ، بخشها ، شعب و ... می باشد . واحد های سازمانی فوق الذکز به منظور تقسیم وظایف و مسئولیتها بر اساس توانایی و تخصص کارکنان ایجاد می گردد . فعالیتهای عمده و اساسی یک واحد تولیدی معمولاً شامل فعالیتهای تولیدی ، توزیع وفروش ، اداری و تشکیلاتی می باشد . در هر یک از این سه واحد سازمانی عمده دوائر و بخش های مختلفی بر حسب ماهیت ، میزان کار ، درجه تخصص ، تعداد کارکنان و محل کار بوجود می آید .
پس از ایجاد واحدهای سازمانی ، مدیریت به منظور انجام کارها باید اموری را به هر یک از این واحد ها محول نماید . جهت دستیابی به اهداف واحد تجاری ، تقسیم و تخصیص مناسب کارها بین کارکنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است . از جمله موارد با اهمیت دیگر روابط بین رئیس و مرئوس از یک طرف و روابط بین مدیران در سطح مدیریت از طرف دیگر می باشد که واحد های سازمانی را در قالب یک مجموعه بیکدیگر پیوند می دهد .

 

 

 

 

 

نمودار سازمانی
نمودار سازمانی نمایشگر موقعیت هر یک از مدیران بوده و می تواند جهت تشریح مسئولیتها ، اختیارات و پاسخگویی ها یاری دهنده باشد . گزارشات حسابداران باید مدیریت را در ارزیابی کارایی برنامه ها ، مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف در رابطه با مسئولیتها و همچنین ایجاد شرایطی که منجر به اقدامات اصلاحی می گردد یاری نمایید . نمودار سازمانی برای ایجاد سیستم بهای تمام شده و گزارشات حسابداری صنعتی که مسئولیت کارکنان را جهت اجرای برنامه های مدیریت موازانه و متعادل می نمایند ضروری می باشد . توسعه هماهنگ تشکیلات سازمانی واحد تجاری با سیستم بودجه و بهای تمام شده روشی از حسابداری و گزارشگری را بنام حسابداری سنجش مسئولیت بوجود می آورد . نمودار سازمانی بر اساس مفهوم صف و ستاد تهیه گردیده است . این مفهوم خصوصاً هنگانمیکه خطوط تولید ساده بوده و مشمول تغییرات زیادی در عرض سال نمی گردد بسیار مفید می باشد . فرض اولیه آنست که کلیه وظائف عملیاتی صرفاً به دو گروه تقسیم می گردند : گروه اول صف که عملیات تصمیم گیری و انجام وظائف واقعی مدیریت را عهده دار است و گروه دیگر ستاد که نظر مشورتی داشته یا وظائف فنی را اجرا می نمایند .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حسابداری – چارچوبی برای برنامه ریزی و کنترل فعالیتهای مدیریت
استفاده موثر و مطلوب از سرمایه واحد تجاری که در تسهیلات تولیدی از قبیل ساختمان کارخانه ، ماشین آلات ، ابزار آلات و تاسیسات ( که در اصطلاح حسابداری دارائیهای ثابت نامیده می شود ) و همچنین در دارائیهای حاری سرمایه گذاری می گرددد یکی از مسائل مورد توجه مدیریت می باشد . نحوه استفاده از سرمایه از طریق برنامه های کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت مدیریت تعیبین می گردد . بودجه نتیجه برنامه ریزی مدیریت است و نقش مهمی را در کنترل عملیات ایفا می کند . مقایسه دائمی مقادیر و اقلام بودجه شده با نتایج واقعی نه تنها مقیلسی را برای سنجش انحرافات فراهم می آورد بلکه دلائل اینگونه مغایرات و اختلافات رانیز ارائه می دهد .
کارائی موثر بودن و کنترل هزینه ها به برقراری ارتباط صحیح قسمت حسابداری با سطوح مختلف مدیریت از طریق گزارشات کنترل عملیات بستگی دارد . گزارشات کنترل حسابداری و بهای تمام شده به سه سطح مدیریت اجرایی ، میانی و عملیاتی ارسال می گردد .
هر یک از سطوح مدیریت به اطلاعاتی جهت تصمیم گیری و حل مشکلات نیاز دارد و اطلاعاتی که بمنظور خاصی گردآوری می شود مکن است برای سایرمقاصد کاربردی نداشته باشد . برای مثال ، ارقام گردآوری شده بمنظور گزارشگری و سنجش آمار استفاده از مواد ، کار مستقیم کارگران ، ماشین آلات وجوه نقد دوره های قبل معمولاً ارتباطی به قیمتهای آتی و تصمیماتی که توسط مدیریت اجرایی گرفته می شود ندارد .
کنترولر باید سیستم اطلاعاتی را به نحوی طرح ریزی نماید که بتوان از طریق آن اطلاعات مربوط به گذشته ، حال و آینده را جهت حل مشکلات مدیریت واحد تجاری ، گرد آوری نمود زیرا طبقه بندی و گزارشگری اطلاعات برای اجرا صحیح وظایف حسابداری ، ضروری می باشد .

 

 

 

 

 

مشارکت کنترولر در برنامه ریزی و کنترل
کنترولر یک یاز اعضای هیئت مدیره است که مدیریت را در زمینه برنامه ریزی و کنترل یاری می دهد . در برنامه ریزی ، کنترولر مواری از قبیل اطلاعات اقتصادی و مالی در خصوص کارکنان وجوه نقد ، ماشین آلت ، مواد و غیره را در یک برنامه یا برنامه های هماهنگ طبقه بندی نموده و جهت تصمیم گیری به مدیریت ارائه می دهد . اطلاعات مزبور مبتنی است بر:
1- سابقه و تجربه واحد تجاری یا بر اساس درآمدو هر سه واحد مزبور در گذشته که با توجه به ارزیابی مدیریت از آینده تعدیل می گردد .
2- پیش بینی اطلاعات اقتصادی که منشا آن عوامل برونی است هماهنگ نمودن اطلاعات درونی و برونی و همچنین تشریح روند مورد انتظار به شکل نموداراز وظایف اساسی و مهم کنترولر در زمینه برنامه ریزی می باشد که نیاز به صرف وقت و دقت بسیار دارد .
در مرحله کنترل وظیفه کنترولر ناشی از نیاز به بررسی نتایج حاصل از فعالیتهای واحد تجاری است . در واقع کنترولر عمل کنترل را انجام نمی دهد بلکه از طریق ارائه گزارشات عملکرد کلیه سطوح مدیریت را در رابطه با این مساله که چه وظایفی و در کجا نیاز به اصلاح دارند راهنمایی می نمایند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ماهیت حسابداری صنعتی
حسابداری صنعتی که گاهی اوقات حسابداری مدیریت نیز نامیده می شود باید بعنوان بازوی مدیریت در ارتباط با برنامه ریزی و کنترل فعالیتها تلقی گردد . در حقیقت حسابداری صنعتی مدیریت را با ابزار حسابداری مورد نیاز جهت برنامه ریزی ، کنترل و ارزیابی عملیات مجهز نمایند .
در مرحله برنامه ریزی ، حسابداری صنعتی با آینده سرو کار دارد . حسابداری صنعتی می تواند مدیریت را جهت بودجه نمودن هزینه های آتی یا از پیش تعیین شده مربوط به مواد ، حقوق و دستمزد ، سایر هزینه های تولیدی و هزینه های توزیع و فروش یاری دهد . اینگونه هزینه ها ممکن است جهت تعیین قیمتها و یا جهت کمک به تشریح سودی که در نتیجه وجود چنین هزینه ها و مخارجی عاید گردد با توجه به شرایط اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد . اطلاعت مربوط به هزینه ها همچنین می تواند در رابطه با مسائلی از قبیل قیمت گذاری محصولات تصمیمات راجع به هزینه های سرمایه ای توسعه تاسیسات جهت افزایش فروش یا تولید تصمیمت راجع به ساخت یا خرید و یا تصمیمات راجع به خرید یا اجاره ، برای مدیریت کمک شایانی باشد .

 

در مرحله کنترل حسابداری صنعتی با زمان حال و مقایسه نتایج جاری با استانداردها و بودجه های از پیش تعیین شده سرو کار دارد . موثر بودن کنترل هزینه ها بستگی به برنامه ریزی صحیح هزینه ها در مورد هر فعالیت دارد . مدیریت واحد تجاری از طریق استفاده از اطلاعات ارائه شده توسط حسابداری صنعتی غالبا می تواند قسمتهایی را بدرستی وظایف خود را انجام نداده اند شناسایی نماید . حسابداری صنعتی معمولاً در پایان دوره مالی جهت تعیین سود با هزینه هایی که در گذشته اتفاق افتاده و همچنین با تسهیم هزینه های تاریخی سرو کار دارد . در این مقطع روش حسابداری صنعتی خصوصاً جذب هزینه های ساخت را به کالاهای تولید شده موجود در پایان دوره و محصولات انتقال یافته به حساب بهای تمام شده کالای فروش رفته مد نظر قرار می دهد .

 

به طور دقیق تر حسابداری صنعتی مسئولیت انجام وظایف زیر بر عهده دارد :
1- یاری و مشارکت در ایجاد و اجرا برنامه ها و بودجه ها
2- فراهم نمودن اطلاعاتی جهت مدیریت بمنظور تصمیم گیری نسبت به انتخاب یک راه حل از بین چندین راه حل موجود ( تصمیم گیری )
3- برقراری روش ها و شیوه هایی که اعمال کنترل را میسر ساخته و در صورت امکان باعث کاهش هزینه ها گردد .
4- تعیین ارزش موجودیتها بمنظور هزینه هایی و قیمت گذاری آنها و کنترل مقادیر عینی موحودیتها در فرصتهای مناسب .
5- تعیین هزینه ها و سود برای یک دوره حسابداری .

 

 

 

 

 

 

 

کاربرد حسابداری صنعتی
معمولا حسابداری صنعتی در رابطه با کار برد آن در عملیات تولیدی مورد بحث قرار میگیرد . اما همواره چنین نیست زیرا در هر نوع فعالیت ، بدون در نظر گرفتن و سعت آن ، که در آن ارزشهای پولی مطرح گردد ، مفهوم و شیوه های حسابداری صنعتی کاربرد پیدا خواهد نمود. برای افزایش کارائی ، فعالیتهای غیر تولیدی ، موسسات عمده فروشی و خرده فروشی ، بانکها ، شرکتهای بیمه ، شرکتهای حمل ونقل ، خطوط هواپیمائی ، بیمارستانها ، سازمانها ی دولتی ، دانشگاها ، و موسسات خیریه باید از روش های حسابداری صنعتی استفاده نمایند . در سایر موسسات و واحد های غیر تولیدی که در فوق ذکر نگردیده اند ، استفاده از شیوه های حسابداری صنعتی به نظر مدیریت و کارکنان واحد حسابداری آنها بستگی دارد .

 

 

 

در مرحله تنظیم لیست در مرحله پرداخت مزد و سرمایه قانونی درمرحله تخصیص مزد به تولید
کنترل و مزایا مالیات پرداختی کار در جریان دایره x
کنتل سرمایه – بیمه سهم کارفرما بیمه پرداختی کنترل سربار
مالیات پرداختی خالص پرداختی
بیمه پرداختی بانک شب کاری
خالص مزد پردا ختی اضافه کاری
کنترل مزد و مزایا
بابت تخصیص مزد به کالا
موجودی مواد در ابتدای سال ***
***
مواد خریداری شده
***
کل مواد آماده برای
موجو.دی مواد در پایان 6 ماه ***
کل مواد مصرف شده ***
مواد غیر مستقیم ***
مواد مستقیم مصر ف شده ***
کار انجام شده ***
کار غیر مستقیم ***
کار مستقیم انجام شده ***
بهای اولیه ***
سربار ساخت ***
مواد غیر مستقیم ***
کار غیر مستقیم
سایر ***
هزینه تولید ***
قیمت تمام شده کالای ساخته شده
هزینه تولید ***
موجودی کار در جریان اول دوره ***
کل کار در جریان ***
موجودی کار در جریان پایان 6 ماه ***
قیمت تمام شده کالای ساخته شده ***

 

قیمت تمام شده کالای فروش رفته
قیمت تمام شده کالای ساخته شده ***
موجودی کالای اول دوره ***
کل کالای آماده برای فروش ***
موجودی کالای پایان 6 ماه ***
قیمت تمام شده کالای فرئش رفته ***
تعداد کالای ساخته شده
کالای فروش رفته ***
موجودی کالای ساخته شده ابتدا ***
موجودی کالای ساخته شده پایان 6 ماه ***
تعداد کالای ساخته شده ***
قیمت تمام شده تولید
قیمت تمام شده کالای ساخته شده ***
قیمت تمام شده کالای فروش رفته ***
قیمت تمام شده یک واحد

 

 

 


سود و زیان
فروش
قیمت تمام شده کالای فروش رفته
سود ناخالص
هزینه های دوره
توزیع و فروش
اداری و تشکیلاتی
سود خالص عملیات

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

 

تعداد صفحات این مقاله  56  صفحه

 

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله

دانلودمقاله تاریخچه کاشی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله تاریخچه کاشی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

بیش از ربع قرن تجربه
شرکت صنایع کاشی اصفهان در سال 1353 در زمینی به وسعت 280,000 متر مربع در کیلومتر 18 جاده اصفهان - نجف آباد برای تولید انواع کاشی دیواری با ظرفیت سالانه 3 میلیون متر مربع تاسیس گردید
واحد 2 کارخانه نیز در سال 1368 باظرفیت 3 میلیون متر مربع در سال گشایش یافت . با انگیزه افزایش توان تولید در پاسخ به بازارهای داخل و خارج کشور طرح توسعه و ایجاد واحد 3 و نیز بهینه سازی واحدهای 1و2 با هدف ارتقاء کیفیت و افزایش کاریایی در دستور کار قرار گرفت که با نصب ماشین آلات و تجهیزات پیشرفته و مدرن روز, کار بهره برداری از ماشین آلات در اوایل سال 1381 شروع شد
حجم تولید اینک به بیش از 9 میلیون متر در سال افزایش یافته و امکان ساخت کاشی در تمام ابعاد با کیفیت برتر فراهم گردیده است

 

مشخصات فیزیکی استاندارد کاشی اصفهان استاندارد ایران EN 159 Norm
سختی لعاب >3 Mohs Min 3 Mohs Min 3 Mohs for Wall Tiles EN 101
مقاومت در برابر ضربه حرارتی Resist Required Required EN 104
مقاومت ترک خوردگی لعاب Resist Required Required EN 105
مقاومت در برابر مواد شیمیایی Class A Min Class B Min Class B EN 122
مقاومت در برابر رنگ پذیری Class 1 Min Class 2 Min Class 2
مستطیل بودن ±0.4% ±0.5% ±0.5% EN 98
ضریب انبساط طولی در صد درجه 7.8E10-6 K-1 9E10-6 K-1 9E10-6 K-1 EN 103
مسطح بودن <±0.3% <±0.5% <±0.3% <±0.5% <±0.3% <±0.5% EN 98
گونیا بودن ±0.3% ±0.3% ±0.3% EN 98
ضخامت <=250 CM2 ±0.25
>250 to 500 ±0.3
>500 to 1000 ±0.35
>1000 CM2 ±0.4 <=250 CM2 ±0.5
>250 to 500 ±0.6
>500 to 1000 ±0.7
>1000 CM2 ±0.8 <=250 CM2±0.5
>250 to 500 ±0.6
>500 to 1000 ±0.7
>1000 CM2 ±0.8 EN 98
تغییرات ابعادی +0.6 if x±0.25
W
-0.3 +0.6 if x±0.25
W
-0.3 ±0.5% EN 98
جذب آب 12%<=W.A<=18% 10%<=W.A<=20% W.A>10% EN 99
مقاومت خمشی Average>17.5 N/mm2 13 N/mm2 Thickness>=7.5 mm 12 N/mm2
Thickness<=7.5 mm 15 N/mm2 EN 100

 

کاشیکاری، آجرکاری، گچبری
هنرهای وابسته به معماری که در کرمان قدمتی بسیار طولانی دارد، بصورت خرده کاشی لعابدار همراه با آجرکاری نمونه های بسیار خوبی از دوران سلجوقی، تیموری و آل مظفر در کرمان موجود است از جمله مقبره خواجه اتابک ( متعلق به دوران سلجوقی ) مسجد جامع و مسجد پامنار. قدیمی ترین نمونه کاشی معرق کرمان در «قبه سبز» واقع در «محله خواجه خضر» است. دکتر پیر نیا عقیده داشتند این کاشی قدیمی ترین نمونه کاشی معرق ایران است و متعلق به دوران قراختاییان ( قبل از دوران تیموری ) است. اما با توجه به پختگی و تکامل کاشی موجود به نظر نمی رسد این کاشی اولین کاشی معرق ایران باشد، احتمالاً زمینة طولانی تری دارد و تجربیات قبلی ای در این زمینه شده است.
قدیمی ترین نمونه گچبری مربوط به دوران سلجوقی در مسجد ملک موجود است. محراب این مسجد دارای گچبریهای بسیار زیبا و بی نظیر است. گچبریهای آرامگاه خواجه اتابک نیز به صورت کتیبه و به خط ثلث و کوفی از دوران سلجوقی باقی است.
قطعات گچبری به همراه آجرتراشی از دوران صفویه و قاجاریه در مجموعه گنجعلیخان موجود است.
کرمان هم اکنون نیز از هنرمندان خبره ای در این زمینه برخوردار است که عدة زیادی از آنها در حال مرمت و احیاء بناهای قدیم هستند و در پروژه های حفظ و احیاء میراث فرهنگی همکاری دارند. از جمله کارهای این گروه، مرمت کاشیکاری، گچبری، مقرنس، آجرکاری و کاربندی مجموعه گنجعلیخان ( حمام، کاروانسرا و ... )، بنای شاه نعمت الله ولی، مسجد پامنار، بادگیر حاج آقاعلی، مجموعه ابراهیم خان، مسجد جامع، مسجد ملک، تکیه مدیر الملک، موزه سکه، سر در مشتاقیه، سر در مدرسه معصومیه، گنبد جبلیه و ... است.
علاوه بر کارگاه میراث فرهنگی، کارگاه کاشی تراشی «کاشی تراش» به تولید کاشی های معرق، معقلی و مقرنس کاشیکاری می پردازد.

کارخانه کاشی‌سازی " بروجن" دراستان چهارمحال وبختیاری به‌بهره‌برداری رسید
شهرکرد، خبرگزاری جمهوری اسلامی ‪۸۴/۰۲/۱۳‬
داخلی. اقتصادی. صنعت.
کارخانه کاشی‌سازی "بروجن " دراستان چهارمحال و بختیاری روز سه‌شنبه با حضور وزیر صنایع و معادن به بهره برداری رسید.
رییس سازمان صنایع و معادن استان چهارمحال وبختیاری،سرمایه‌گذاری انجام شده در این کارخانه را ‪ ۶۵‬میلیارد ریال ذکر کرد.
"محمود فرهادی" افزود: این کارخانه سالیانه دو میلیون و ۶۰۰‬هزار متر مربع کاشی تولید می‌کند.
وی ، وسعت زمین این کارخانه را بیش از ۱۰‬هکتار ذکر کرد و گفت: با راه- اندازی این طرح، برای ۱۰۳نفر اشتغال پایدار ایجاد شده است.
به گفته وی، صادرات کاشی تولیدی این کارخانه به برخی از کشورهای خارجی نیز در دستور کار قرار دارد.
همچنین ، "اسحاق جهانگیری" وزیر صنایع و معادن در ادامه سفر یکروزه خود به استان چهارمحال و بختیاری ، از طرحهای فولاد فرخشهر و طرحهای در دست احداث فولاد و سیمان استان بازدید کرد.
رییس سازمان صنایع و معادن استان چهارمحال و بختیاری ، سرمایه پیش بینی شده برای اجرای طرح فولاد قلع اندود فرخشهر را ۴۰۰‬میلیارد ریال ذکر کرد.
فرهادی افزود: با راه اندازی این طرح تا پایان امسال سالیانه ۱۵۰هزار تن ورق قلع اندود تولید می‌شود.
وی ،ظرفیت اشتغال این طرح را نیز ۲۵‬نفر ذکر کرد و گفت: مجموع وسعت این طرح نیز ۵۰ هکتار است.
رییس سازمان صنایع و معادن استان به پیشرفت طرح فولاد استان اشاره کرد و گفت : ظرفیت تولید این کارخانه در صورت راه اندازی ۳۰۰‬هزار تن ورق مورد استفاده در صنایع خودروسازی است.
فرهادی افزود: این طرح تاکنون بیش از ۲۰درصد پیشرفت فیزیکی داشته و برای تکمیل این طرح به ۱۸۰میلیارد ریال اعتبار نیاز است.
به گفته وی ، طرح سیمان استان نیز تاکنون بیش از ۴۵‬درصدپیشرفت فیزیکی داشته است.
فرهادی افزود: برای ساخت و راه اندازی این طرح ‪ ۸۸‬میلیارد ریال سرمایه پیش بینی شده است.
به گفته وی ، ظرفیت تولید سالانه این طرح در صورت بهره‌برداری در سال آینده، بیش از سه هزار تن سیمان خواهد بود.
به گزارش ایرنا ، هم اکنون بیش از ‪ ۶۰۰‬طرح صنعتی در استان چهارمحال و بختیاری فعال است.
ارسال خبر: ۱۶:۴۴ ‪سه‌شنبه، ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۴‬ نسخه قابل چاپ
مختصری از تاریخچه کارگاههای کاشی سنتی گوهرشاد
مسجد گوهر شاد یکی از مسا جد دیرینه اسلامی که قریب به شش قرن قدمت دارد ودر کنار مرقد مطهر اما م هشتم ثا من الائمه با عظمت و شکوه خا صی به همت با نوی نیکوکا ر گوهر شاد آغا ، همسر میرزا تیمور گورکانی بنا ، و از همان ابتدا با کا شی کاری معرق ، هفت رنگ و معقلی مزین گردید و هنوز این کا شیها از کیفیت مطلوب خاصی بر خوردار می باشد .
مقاله برگزیده خارجی
گلها، واژه ها، و اشکال: هنر اسلامی
نویسنده: مونیکا فلورز(Monica Flores)

الله، الله، الله،این کلمه به معنی خدا و چیزی که در سرتاسر مساجد وحیاط ها در ایران نقش بسته وحک شده است .آنرابه صورت یک دیوارنوشته یانوشته بدشکل نمی نویسند
درعوض درانحنای خطوطی دلپذیرپنهان می شود وباطراحی سراسری با زیبایی خطاطی عربی در ساختمان ممزوج می شود. یکی از جنبه های هنر اسلامی این است که در آن صورت وشکل انسان به چشم نمی خورد، در عوض هنر به صورت غیر تجسمی است:
نمادها وسبکهاباسایه هایی ازآبی،زردکبود،فیروزه ای وطلایی برروی هم چرخ می خورند.
کتابهای راهنما به این نکته اشاره می کنند که هنر اسلامی به طور کل وهنرایرانی به طور خاص،از الگوها واشکال هندسی همچون درختان انگور ودیگر الگوهای گلدار که اغلب بسیارپیچیده اندویاموجوداتی واقعی یا تخیلی که به سبک بسیارخاصی به تصویرکشیده
شده اند مانند: شیر،فیل، طاووس،ققنوس وشیردال(هیولایی که بدن شیروسروپنجه عقاب داشت)، استفاده فراوان برده است ونوعی تمایل به چنین کاربردی نیز وجود دارد.

بالای سردر مسجدی در قزوین یکی از این شیرها را به علاوه تصویری بر روی کاشی
مشاهده کردیم. در نگاهی به سرتاسرحیاط وداخل مسجد نمونه های مختلفی از اشکال گلدار ودیوارهای کاشیکاری شده قابل مشاهده بود.
درهای مشبک ،طاقهای قوسی با کاشیکاری سراسری، و اشکالی از حیوانات و گلها، تعداد اندکی از عناصر هنری کلیدی هستند که به نظر می رسد در معماری در سرتاسر ایران تکرار می شوند.
کو شیدم که از این طراحی پیچیده سر در آورم اما بقدری زیبا و پیچیده بود که تنها می توانستم اشکال و رنگها را از هم تمیز دهم وسر تاسر وجودم را ترس و هیبتی آمیخته با احترام فرا گرفت. توجهی که به جزئیات شده،حیرت آور است.
علی میری
alimiri57@yahoo.com
سالها بود که در آرزوی یک سفر به اصفهان بودم .امّا موقعیتش فراهم نمی شد. تا اینکه چند وقت پیش یک سفر کاری به اصفهان به پستم خورد. البته خیلی وقت گشتن نداشتم : دو تا نصفه روز! اما سعی کردم نهایت استفاده رو بکنم. بازم بدشانسی آوردم و حافظه ی دوربین دیجیتالم پر شد و خیلی جاها موندند که من نتونستم هیچ عکسی ازشون بگیرم. با دیدن آثار تاریخی زیبای اصفهان ، هم بسیار از هنر و نبوغ گذشتگان لذت بردم ، هم چیزایی دیدم که خیلی حالمو گرفت. بدجوری . به طوری که تا چند روز پس از برگشتن از اصفهان، شدیداً به هم ریخته بودم. میگین چی دیدم؟ اینارو:
نگهداری از آثار تاریخی مسلمانها، صفر. در تمام مکانهایی که من رفتم، نه نگهبانی وجود داشت و تابلویی که حداقل خواهش کنه از مردم که مراقب این آثار با ارزش باشند. مردم هم که فرهنگشون اونقدر بالا بود که ... اگر شما هم اون صحنه رو می دیدین. ایکاش می‌تونستم عکسشو بهتون نشون بدم . کسانی که منارجنبان رفتن می دونن که یک منارها بر روی یک ساختمان کوچک بنا شده که در واقع مقبره یکی بزرگان در آن واقع است. دیوارهای ساختمان پر از دست نوشته هایی بودند که به نظر نمی آمدند خیلی قدیمی باشند. ما به نوشته ها می گیم: " یادگاری "ملت بزرگوار تا جایی که دست می رسید و جان در بدن داشتند بر روی دیوارها حکاکی کرده بودند. منظره ی وحشتناکی بود! در عوض کلیسای وانک. هرجا یک مامور. عکاسی مطلقا ممنوع. راستش از اینش شاکی شدم. از یکی از مسئولین اونجا پرسیدم . گفت نور فلاش برای نقاشی ها مضر است و چون مردم رعایت نمی کنند کلاً ممنوع شده. جلوی نقاشی های داخل کلیسا که در دست رس بودهم شیشه گذاشته بودند. البته در مکانهای مربوط به مسلمانها هم محافظت هایی شده بود. اما با داربست! فکرشو بکنید آثار به اون زیبایی و ظرافت و داربست های زنگ زده. به این میگن آخر هارمونی!!!!
گوشه گوشه ی بناهای تاریخی ماجراها دارند. اما افسوس که دیوارها خاموشند . هیچ جایی را ندیدم که یک راهنمای حسابی داشته باشد. نمی دونم ما چجوری انتظار داریم که توریست بیاد تو کشورمون. فکر نمی کنم از اصفهان جایی تاریخی تر تو ایران باشه. مسجد شاه با اون عظمتش نه تنها تابلو های راهنما به چند زبون نداشت بلکه راهنماش هم یک پیرمرد بود که به نظر نمی اومد سواد درست حسابی هم داشته باشه! جالب اینجا بود که داشت برای چند تا عرب توضیح می داد البته به زبان فارسی!!! اما در کلیسا همون عرب هارو دیدم که بازم یک پیرمرد ارمنی براشون به انگلیسی توضیح می داد و اونها هم خیلی راحت می فهمیدند. در موزه ی کلیسا هم کنار هر شیئ تاریخی یک تکه کاغذ گذاشته بودند و به سه زبان فارسی ارمنی انگلیسی توضیح داده بودند.
جهانگرد ها لطفاً فارسی یاد بگیرند! به نظر شما شهر توریستی نباید تابلوهای داخل شهرش به زبان انگلیسی هم باشه؟؟؟ ما که ایرانی بودیم و( همراه من که تا حالا چند دفعه اومده بود اصفهان و خیلی هم ادعا داشت که همه جاشو) بلده همش گم می شدیم. دیگه خارجی ها که جای خود دارند. البته شاید این هم از زرنگی اصفهانیهاست . شاید می خوان خارجی هارو مجبور کنند که راهنما بگیرند و یه چیزی هم تو جیب اونا بره. خوب اینم یک راه اشتغال زایی هست!

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  28  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تاریخچه کاشی

دانلود مقاله جبران خلیل جبران

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله جبران خلیل جبران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


بخش اول
جبران خلیل جبران(۱۸۸۳ میلادی - ۱۹۳۱ میلادی)(۱۲۶۲ ه.ش - ۱۳۱۰هـ.ش) زاده بشرّی لبنان از نویسندگان سرشناس لبنان و امریکا است.

 

تولد و دوران کودکی (1895-1883)

جبران در خانواده‌ای مسیحی مارونی (منسوب به مارون قدیس) که به خلیل جبران شهرت داشتند به دنیا آمد. مادرش زنی هنرمند بود که کامله نام داشت. در دوازده سالگی با مادر، برادر و دو خواهرش لبنان را ترک و به ایالات متحده امریکا رفت و در بوستون ساکن شد. وی در بوستون به مدرسه رفت، نظر به تقاضای مادرش به لبنان رفت و شامل مدرسه معروف «الحکمت» در بیروت گردید. خلیل جبران پس از پایان تحصیلاتش در لبنان به گردشگری پرداخت. وی تمام سرزمین مادری خویش را گشت و جنبه‌های فرهنگی زادگاهش را بازخوانی نمود.
در آن زمان، لبنان بخشی از سوریه ی بزرگ(شامل سوریه، لبنان و فلسطین) و یک ایالت تحت سلطه ی عثمانی بود، که به منطقه ی لبنان حکومت خود مختار داده بود. مردم لبنان، سال ها برای استقلال از حکومت عثمانی جنگیده بودند، و بنا بود خود جبران هم بعدها به این جنبش بپیوندد و یکی از اعضای فعال آن شود. منطقه ی لبنان، به خاطر دخالت های خارجی که به نفرت مذهبی میان مسیحیان، به ویژه فرقه ی مارونی و مسلمانان دامن می زد، منطقه ای پردردسر بود. بنا بود بعدها جبران فرقه های مذهبی گوناگون را با یکدیگر متحد کند و بدین وسیله کینه ها و نفرت های مذهبی را از بین ببرد. فرقه ی مارونی که در دوره ی اشتقاق در کلیسای بیزانسی در قرن پنجم پس از میلاد بنیان گزاری شده بود، گروهی از مسیحیان سوریه را در بر می گرفت که به پیروی از راهبی به نام مارون قدیس، فرقه و اصول فکری خود را شکل دادند.
وی در بوستون به مدرسه رفت، نظر به تقاضای مادرش به لبنان بازگشت و وارد مدرسه معروف «الحکمت» در بیروت گردید. خلیل جبران پس از پایان تحصیلاتش در لبنان به گردشگری پرداخت. وی تمام سرزمین مادری خویش را گشت و جنبه‌های فرهنگی زادگاهش را بازخوانی نمود.

 

خلیل جبران
مادر جبران کامله رحمه، سی ساله بود که جبران را از شوهر سومش خلیل جبران به دنیا آورد. شوهرش مردی بی مسئولیت بود و خانواده را به ورطه فقر کشاند. خانواده ی کاملیا سابقه ی مذهبی معتبری داشتند که اداه ی نیرومندی را در کاملیای تحصیل ناکرده رشد داده بود و بعدها به او کمک کرد به تنهایی خانواده اش را در آمریکا سرپرستی کند.
جبران خلیل یک برادر ناتنی به نام پیتر، شش سال بزرگ‌تر از خودش، و دو خواهر کوچکتر به نام‌های ماریانه و سلطانه داشت که در تمام عمرش به آن‌ها وابسته بود. از آنجا که جبران در فقر بزرگ می‌شد، از تحصیلات رسمی بی بهره ماند و آموزش‌هایش محدود به ملاقات‌های منظم با یک کشیش روستایی بود که او را با اصول مذهب و انجیل و زبان‌های سوری و عربی آشنا کرد. جبران هشت ساله بود که پدرش به علت عدم پرداخت مالیات به زندان افتاد و حکومت عثمانی تمام اموالشان را ضبط و خانواده را آواره کرد. سرانجام مادر جبران تصمیم گرفت با خانواده اش به امریکا کوچ کند. در ۲۵ ژوئن سال ۱۸۹۵، جبران در دوازده سالگی با مادر، برادر و دو خواهرش لبنان را ترک و به ایالات متحده آمریکا رفت و در بوستون ساکن شد. وی در بوستون به مدرسه رفت، در مدرسه، اشتباهی در ثبت نام، نام او را برای همیشه تغییر داد و به کهلیل جبران Kahlil Gibran تبدیل کرد که علی رغم تلاش‌هایش برای بازیابی نام کاملش، تا پایان عمرش بر جا ماند. جبران در سال ۱۸۹۶ با فرد هلند دی ملاقات کرد و از آن به بعد وارد مسیر هنر شد. دی جبران را با اساطیر یونان، ادبیات جهان، نوشته‌های معاصر و عکاسی آشنا کرد.
جبران که در ناحیه ی سرسبز "البشری" رشد می کرد، کودکی منزوی و متفکر بود که از مشاهده ی آبشار های عظیم، صخره های نوک تیز، و سروهای فراوانِ پیرامونش لذت می برد و این زیبایی تأثیر نمادین و شگرفی بر نقاشی ها و نوشته های او داشت. از آن جا که در فقر بزرگ می شد، از تحصیلات رسمی بی بهره ماند، و آموزش هایش محدود به ملاقات های منظم با یک کشیش روستایی بود که او را با اصول مذهب و انجیل، و نیز با زبان های سوری و عربی آشنا کرد. آغاز به آموختن مقدمات الفبا و زبان به او کرد، و جهان تاریخ، علم و زبان را به روی او گشود.
در ده سالگی، جبران از صخره ای سقوط کرد و شانه ی چپش آسیب دید که تا پایان عمرش هم ضعیف ماند. خانواده اش، برای جا انداختن شانه اش، او را به یک صلیب بستند و تا چهل روز بسته نگه داشتند، و این حادثه ی نمادین که مصلوب شدن مسیح را به یاد می آورد، در ذهن جبران تأثیری عمیق گذاشت و برای همیشه در خاطره اش نقش بست.
دوران بزرگسالی

در آن روزگار لبنان زیر سلطه دولت عثمانی قرار داشت و جبران پس از گذراندن تحصیلات ابتدائی در بیروت در سن دوازده سالگی همراه مادر و برادر و دو خواهرش رهسپار امریکا شد. خلیل جبران در سال ۱۹۰۲ میلادی لبنان را به مقصد امریکا ترک نمود. او در بوستون در منزل کوچکی اقامت گزید. در این شهر نقاش صاحبنظر و پاکدامنی به نام « فرد هلند دی » نخستین بارقه‌های نبوغ جبران را دریافت و او را زیر بال و پر خود گرفت، همچنین دختر جوانی به نام « ژوزفین پی بادی» که ثروت سرشاری از ذوق و فرهنگ داشت دل به محبت این نوجوان بست و در رشد و کمال او بسیار موثر واقع شد. وی در امریکا به نگارگری پرداخت و در سال ۱۹۰۸ وارد فرهنگستان هنرهای عالی در پاریس شد و مدت سه سال زیر نظر تندیسگر معروف «اگوست رودن» درس خواند. رودن برای جبران آینده درخشان و تابناکی را پیشبینی نمود.
زنان دیگری نیز بعدها در زندگی جبران ظاهر شدند که از همه مهم‌تر خانم «مری هسکل» و «شارلوت تیلر » است. این دو زن اخیر بخصوص خانم هسکل شاید بیشترین تأثیر را در زندگی فرهنگی و هنری و حتی اقتصادی جبران داشته‌اند. اما جبران پس از حدود سه سال اقامت در امریکا به شوق زادگاه و عشق به آشنایی با زبان و فرهنگ بومی خویش به وطن بازگشت.
خلیل جبران بعد از پایان تحصیلاتش در فرانسه دوباره وارد امریکا شد و تا مرگش در سال ۱۹۳۱ در آنجا کار و زندگی کرد.

 

بخش دوم

 

مهاجرت به آمریکا(1898ـ1895)

 

جبران هشت ساله بود که پدرش به علت عدم پرداخت مالیات به زندان افتاد و حکومت عثمانی تمامی اموال شان را ضبظ، و خانواده را آواره کرد. خانواده ی جبران کوشیدند مدتی نزد اقوام خود بمانند؛ با این وجود سرانجام مادر جبران تصمیم گرفت به امید ساختن زندگی بهتر، خانواده ی خود را به آمریکا کوچ دهد. پدر جبران در سال 1894 از زندان آزاد شد، اما به علت بی مسئولیتی در قبال خانواده، نتوانست درباره ی مهاجرت تصمیم بگیرد و در لبنان ماند.
اما بقیه ی اعضای خانواده، در 25 ژوئن سال 1895 به مقصد سواحل نیویورک در آمریکا، سوار بر کشتی شدند.
خانواده ی جبران در بوستون ساکن شدند که در آن در دوران، بعد از نیویورک، بزرگترین محل اقامت اتباع سوریه در ایالات متحده بود. کاملیا با فضای آن منطقه که از نظر فرهنگی با سایر مناطق آمریکا بسیار متفاوت بود، احساس آشنایی می کرد، و از شنیدن زبان آشنای عربی و دیدن لباس های عربی لذت می برد. کاملیا که اینک نان آور خانواده بود، با دست فروشی در خیابان های فقر زده ی جنوب بوستون آغاز کرد. در آن مان، دوره گردی مهم ترین منبع درآمد مهاجران سوریه بود که به خاطر رسوم عربی و عدم تطابق فرهنگی، تصویر منفی ای در جامعه ی آمریکا ایجاد کرده بودند و کمتر در مشاغل بهتر پذیرفته می شدند.
جبران که گرفتار دوره ی فقر دیگری شده بود، ناچار بود درد نخستین سال های زندگی اش را بار دیگر تجربه کند، . این رنج اثری پاک نشدنی بر زندگی اش گذاشت. با این حال، به خاطر وجود مؤسسه های خیریه در مناطق فقر زده ی مهاجر نشین، فرزندان مهاجران می توانستند در مدارس دولتی حضور یابند تا از خیابان ها دور شوند، جبران تنها عضو خانواده اش بود که تحیلات مدرسه ای یافت. خوهرانش به خاطر موانع سنتی خاورمیانه و نیز مشکلات مالی، اجازه نداشتند وارد مدرسه شوند. قرار بود بعدها، جبران به قهرمان مبارزه برای آزادی و تحصیل زنان تبدیل شود، و گرداگرد خود را پر از زنان بلند همت، اندیشمند و مستقل کند.
در مدرسه اشتباهی در ثبت نام، نام او را برای همیشه تغییر داد و به کَهلیل جبران تبدیل کرد که علی رغم تلاش هایش برای بازیابی نام کاملش، تا پایان عمرش بر جا باقی ماند. از آن جا که تحصیلات رسمی نداشت، او را در کلاس درجه بندی نشده ی ویژه ی فرزندان مهاجران قرار دادند که می بایست انگلیسی را از اول می آموختند.
با تلاش های سخت کاملیا، وضع مالی خانواده بهتر شد و سرانجام پیتر توانست یک خواربار فروشی تأسیس کند و هر دو خواهرش را در ان به کار گیرد. مشکلات مالی و دوری خانواده از موطن، همه را به هم نزدیک کرد. کاملیا هم از نظر مالی و هم از نظر عاطفی فرزندانش را حمایت می کرد، به ویژه به پسر درون گرای خود جبران می پرداخت و در پرورش دادن استعداد هی هنری او می کوشید. در این دوران سخت، گوشه گیری جبران از زندگی اجتماعی افزایش یافت و اندیشناکی ذاتی عمیق تر شد. کاملیا در غلبه بر انزوایش به او کمک می کرد. استقلال مادر به جبران اجازه می داد با زندگی اجتماعی بوستون در هم آمیزد و جهان پر رونق هنری و ادبی آن را کشف کند.
کنجکاوی جبران او را به سوی جنبه ی فرهنگی بوستون سوق داد و به جهان غنی تأتر، اپرا و نگارخانه های هنری بوستون کشانید. وی با طرح های هنری اش، توجه آموزگارانش را در مدرسه ی دولتی جلب کرد و آموزگارانش برای این پسرک سوریه ای، آینده ای هنری پیش بینی می کردند. با هنرمندی به نام فرد هُلندی دِی تماس گرفتند و او، جهان فرهنگ را بر جبران گشود و او را در آغاز جاده ی اشتهار هنری قرار داد.
جبران در سال 1896 با فرد هلند دی ملاقات کرد و از آن تاریخ، به خاطر رهایی دِی از قرار داد های سنتی هنری، توانست در جاده ی هنر پیش برود. دِی جبران را با اساطیر یونان، ادبیات جهان، نوشته های معاصر و عکاسی آشنا کرد که لبنانی کنجکاو را تا پایان عمر خود وادار به تلاش برای ابراز خویشتن کرد. مطالعات آزاد و شیوه ی اکتشاف هنری نامرسوم دِی جبران را تحت تأثیر گذاشت و بعد ها شیوه ی برداشت رها از بندی دِی را تحقق خویشتن و اصالت آثارش به کار برد. دِی تلاشی برای بالا بردن سطح تحصیلات جبران نکرد و به جای آن، همت خود را معطوف به افزایش اعتماد به نفس او کرد، که در اثر برخورد بد با مهاجران و فقر شدید، به شدت آسیب دیده بود. تعجبی نداشت که جبران، آموزنده ی سریعی از آب در آمد و هر آنچه را که از دِی می دید، می بلعید.
در یکی از نمایشگاه های هنری فرد هلند دِی، جبران طرحی از زنی به نام ژوزفین پیبادی کشید، شاعر و نویسنده ای گم نام، که بعد ها به یکی از تجربه های عشقی ناموفق جبران تبدیل شد؛ مدت ها بهد، جبران به او پیشنهاد ازدواج داد و ژوزفین پیشنهاد او را نپذیرفت، و این نخستین ضربه از سوی زنانی بود که جبران به آن ها مهر ورزید.
دِی که پیوسته جبران را تشویق می کرد به نقاشی و طراحی ادامه دهد، در انتشار تصاویر جبران بر روی جلد کتاب ها در سال 1898 بسیار مؤثر بود. در آن زمان، جبران آغاز به رشد دادن فن و شیوه ی خود در نقاشی کرد. اندک اندک وارد حلقه ی بوستونی ها شد و استعداد های هنری اش، سبب اشتهار او شدند. با این وجود، خانواده اش به این نتیجه رسیدند که موفقیت زود هنگام می تواند منجر به مشکلاتی در آینده شود، و با موافقت جبران، او را به لبنان فرستادند تا تحصیلات خود را به پایان برساند و عربی بیاموزد.

نویسندگی
در آن روزگار لبنان زیر سلطه دولت عثمانی قرار داشت و جبران پس از گذراندن تحصیلات ابتدائی در بیروت در سن دوازده سالگی همراه مادر و دیگر افراد خانواده رهسپار امریکا شد. خلیل جبران در سال ۱۹۰۲ میلادی لبنان را به مقصد امریکا ترک نمود. او در بوستون در منزل کوچکی اقامت گزید. در این شهر نقاش صاحبنظر و پاکدامنی به نام " فرد هلند دی " نخستین بارقه‌های نبوغ جبران را دریافت و او را زیر بال و پر خود گرفت، همچنین دختر جوانی به نام " ژوزفین پی بادی" که ثروت سرشاری از ذوق و فرهنگ داشت دل به محبت این نوجوان بست و در رشد و کمال او بسیار موثر واقع شد. وی در امریکا به نگارگری پرداخت و در سال ۱۹۰۸ وارد فرهنگستان هنرهای عالی در پاریس شد و مدت سه سال زیر نظر تندیسگر معروف «اگوست رودن» درس خواند. رودن برای جبران آینده درخشان و تابناکی را پیشبینی نمود.
زنان دیگری نیز بعدها در زندگی جبران ظاهر شدند که از همه مهم‌تر خانم "مری هسکل" و "شارلوت تیلر " است. این دو زن اخیر بخصوص خانم هسکل شاید بیشترین تأثیر را در زندگی فرهنگی و هنری و حتی اقتصادی جبران داشته اند. اما جبران پس از حدود سه سال اقامت در امریکا به شوق زادگاه و عشق به آشنایی با زبان و فرهنگ بومی خویش به وطن بازگشت.
خلیل جبران بعد از پایان تحصیلاتش در فرانسه دوباره وارد امریکا شد و تا مرگش در سال ۱۹۳۱ در آنجا کار و زندگی کرد.
جبران از همان ایام نوجوانی به میدان هنر و شعر و نویسندگی قدم نهاد. در پانزده سالگی مدیر مجله «الحقیقة» شد و در شانزده سالگی نخستین شعرش در روزنامهٔ جبل به طبع رسید و در هفده سالگی به طراحی چهرهٔ بزرگانی چون عطار و ابن سینا و ابن خلدون و برخی دیگر از حکما و نویسندگان پیشین دست زد و پس از پایان تحصیلات رسمی خود برای تکمیل هنر نقاشی به پاریس رفت و طی دو سال اقامت در فرانسه ضمن آشنایی با مکاتب گوناگون هنر نقاشی کتابی با عنوان الارواح المتمردة (روانهای سرکش) نوشت و در بیروت به طبع رساند .
در این حال اخبار ناگوار از مرگ خواهر و برادر جوان و بیماری مادر به او رسید و او علیرغم منع سیاسی به میهن بازگشت. پس از دو سال اقامت در وطن باز سفری به پاریس کرد تا از هنرمندان آن دیار بخصوص رودن، لطائف فنون صورتگری را بیاموزد. در این سفر جبران با بزرگانی چون روستاند، دبوسی و مترلینگ آشنا شد و از ذوق و اندیشهٔ آنان بهره‌های فراوان برد. در آن روزگار دفتر نقاشی رودن کعبه‌ آمال هنرجویان جهان بود و جبران مدتی در آن دفتر در کنار آموختن لطائف هنر نقاشی، شیوهٔ نگاه هنرمندانه را نیز از او بیاموخت و رودن چون شعر و نقاشی را در جبران به کمال یافت او را با ویلیام بلیک، شاعر و نقاش شهودی انگیس در قرن هجدهم بیشتر آشنا کرد. و معروف است که او را ویلیام بلیک قرن خواند. جبران وقتی اولین کتاب نقاشیهای بلیک را خرید چون درویشی که به گنج رسیده باشد. به چنان وجد و نشاط و شادی و مستی رسید که از بیخودی در پوست نمی‌گنجید، گوئی در غربتگاه این عالم دوستی دیرین و آشنایی محرم یافته است .
در سال 1910 جبران بار دیگر به امریکا رفت و در نیویورک در خیابان دهم دفتریتأسیس کرد که سالها مجمع نویسندگان و شاعران و هنرمندان عرب و دوستان و شیفتگانامریکایی او بود. بهترین و پخته‌ترین آثار شعری و نقاشی او در این دوران بیست و یکساله‌ اقامت در امریکا شکل گرفت و به صورت کتابها و نمایشگاههای متعدد به جهانیانعرضه شد و جبران را در زمانی کوتاه به اوج شهرت و محبوبیت رسانید
این کتاب که فریاد هم میهنان مظلوم او و در سطح وسیعتر فریاد همهٔ انسان‌های مظلوم بود، دولت عثمانی را سخت مضطرب کرد. کشیشان بر کتابش تهمت‌های ناروا نهادند و روزی در میدان عمومی شهر انبوهی از این کتاب را به آتش کشیدند و حکومت وقت بازگشت او را به وطن ممنوع کرد .
در این حال اخبار ناگوار از مرگ خواهر و برادر جوان و بیماری مادر به او رسید و او علیرغم منع سیاسی به میهن بازگشت. پس از دو سال اقامت در وطن باز سفری به پاریس کرد تا از هنرمندان آن دیار بخصوص رودن، لطائف فنون صورتگری را بیاموزد. در این سفر جبران با بزرگانی چون روستاند، دبوسی و مترلینگ آشنا شد و از ذوق و اندیشهٔ آنان بهره‌های فراوان برد. در آن روزگار دفتر نقاشی رودن کعبه‌ آمال هنرجویان جهان بود و جبران مدتی در آن دفتر در کنار آموختن لطائف هنر نقاشی، شیوهٔ نگاه هنرمندانه را نیز از او بیاموخت و رودن چون شعر و نقاشی را در جبران به کمال یافت او را با ویلیام بلیک، شاعر و نقاش شهودی انگیس در قرن هجدهم بیشتر آشنا کرد. و معروف است که او را ویلیام بلیک قرن خواند. جبران وقتی اولین کتاب نقاشیهای بلیک را خرید چون درویشی که به گنج رسیده باشد. به چنان وجد و نشاط و شادی و مستی رسید که از بیخودی در پوست نمی‌گنجید، گوئی در غربتگاه این عالم دوستی دیرین و آشنایی محرم یافته‌است .
در سال ۱۹۱۰ جبران بار دیگر به امریکا رفت و در نیویورک در خیابان دهم دفتری تأسیس کرد که سالها مجمع نویسندگان و شاعران و هنرمندان عرب و دوستان و شیفتگان امریکایی او بود. بهترین و پخته‌ترین آثار شعری و نقاشی او در این دوران بیست و یک ساله‌ اقامت در امریکا شکل گرفت و به صورت کتابها و نمایشگاههای متعدد به جهانیان عرضه شد و جبران را در زمانی کوتاه به اوج شهرت و محبوبیت رسانید .
از جبران مجموعا ۱۶ کتاب به زبان‌های عربی و انگلیسی بر جا مانده‌است که نام‌های آنها به ترتیب سال انتشار عبارتند از: ۱. موسیقی (۱۹۰۵م.) ۲. عروسان دشت (۱۹۰۶م.) ۳. ارواح سرکش (۱۹۰۸م.) ۴. خدایان زمین ۵. پیشتاز ۶. دیوانه ۷. سرگشته ۸. کاروان ها و توفان ها ۹. نامه‌ها ۱۰. ماسه و کف ۱۱. بالهای شکسته ۱۲. اشک و لبخند ۱۳. نوگفته ها و نکته ها ۱۴. مسیح، فرزند انسان ۱۵. پیامبر ۱۶. بوستان پیامبر
تا چندین سال پیش،برخی از آثار جبران به صورت پراکنده به فارسی ترجمه شده بودند، به گونه‌ای که بعضی از کتاب‌های او (مانند پیامبر) بیش از بیست ترجمهٔ فارسی دارد، اما برخی از کتاب‌هایش به فارسی ترجمه نشده بود. از بهترین و پرفروش ترین ترجمه‌های «پیامبر» می‌توان ترجمهٔ نجف دریابندری را نام برد.
چندی پیش، ترجمهٔ مجموعه کامل آثار جبران خلیل جبران به فارسی (۱۶ کتاب در ۱۲ مجلد) با ترجمهٔ مهدی سرحدی توسط نشر کلیدر منتشر شد.
در سال ۱۹۳۱ ندایی آسمانی جبران را به بازگشت فراخواند. سفینه‌ای از عالم غیب در رسید و جان شیفته‌ او را در ساحل فراق برگرفت و روانه‌ دریای وصال کرد و جسم شریفش را نیز که تنگ‌چشمان دور از مسیح شایسته‌ دفن در جوار کلیسا نمی‌دیدند بنابر وصیت جبران سفینه‌ دیگری به زادگاهش بازآورد و به خاک البشری محبوبش سپرد .
در این حال اخبار ناگوار از مرگ خواهر و برادر جوان و بیماری مادر به او رسید و او علیرغم منع سیاسی به میهن بازگشت. پس از دو سال اقامت در وطن باز سفری به پاریس کرد تا از هنرمندان آن دیار بخصوص رودن، لطائف فنون صورتگری را بیاموزد. در این سفر جبران با بزرگانی چون روستاند، دبوسی و مترلینگ آشنا شد و از ذوق و اندیشهٔ آنان بهره‌های فراوان برد. در آن روزگار دفتر نقاشی رودن کعبه‌ آمال هنرجویان جهان بود و جبران مدتی در آن دفتر در کنار آموختن لطائف هنر نقاشی، شیوهٔ نگاه هنرمندانه را نیز از او بیاموخت و رودن چون شعر و نقاشی را در جبران به کمال یافت او را با ویلیام بلیک، شاعر و نقاش شهودی انگیس در قرن هجدهم بیشتر آشنا کرد. و معروف است که او را ویلیام بلیک قرن خواند. جبران وقتی اولین کتاب نقاشیهای بلیک را خرید چون درویشی که به گنج رسیده باشد. به چنان وجد و نشاط و شادی و مستی رسید که از بیخودی در پوست نمی‌گنجید، گوئی در غربتگاه این عالم دوستی دیرین و آشنایی محرم یافته‌است.
در سال ۱۹۱۰ جبران بار دیگر به آمریکا رفت و در نیویورک در خیابان دهم دفتری تأسیس کرد که سالها مجمع نویسندگان و شاعران و هنرمندان عرب و دوستان و شیفتگان آمریکایی او بود. بهترین و پخته‌ترین آثار شعری و نقاشی او در این دوران بیست و یک ساله‌ اقامت در آمریکا شکل گرفت و به صورت کتابها و نمایشگاههای متعدد به جهانیان عرضه شد و جبران را در زمانی کوتاه به اوج شهرت و محبوبیت رسانید.

 

 

 

 

 

 

 


بخش سوم

 

بازگشت به لبنان(1902ـ1898)

 

جبران در سال 1898 وارد بیروت شد. هم در زبان انگلیسی و هم حتی در زبان عربی مشکل داشت؛ می توانست به خوبی عربی صحبت کند، اما نمی توانست به این زبان بنویسد یا بخواند. برای بهبود زبان عربی اش، تصمیم گرفت در مدرسه ای مارونی به نام "مدرسه الحکمه"ثبت نام کند که در کنار آموزش های مسیحی، برنامه ای ملی گرایانه نیز داشت. سرشت مصمم جبران مانع از آن می شد که به برنامه ی آموزشی کوته نظرانه ی مدرسه تن در دهد، او به برنامه ای منحصر به فرد در سطح دانشگاهی نیاز داشت تا با احتیاج های تحصیلی او را تطابق کند و رفتارهای ظغیانگر و فردگرایانه اش، او را در معرض اتهام به کفر قرار داد. با این حال، مدرسه برنامه ی تحصیلی او را مطابق با میل او تغییر داد. جبران تصمیم گرفت در کتاب مقدس به زبان عربی غرق شود، و شیفته ی سبک نگارش و محتوای آن شد، و این شیفتگی در آثار گوناگونی از او پدیدار شده است. رفتار بیگانه و فردگرایانه ی جبران، اعتماد به نفس و موهای بلند نامرسومش در دوران تحصیل، تأثیری شگرف بر آموزگاران و همکلاسی هایش گذاشت. معلم عربی اش در او ((قلبی عاشق اما مهار شده، روحی گستاخ، ذهنی عصیانگ، و نگاهی که هر آنچه را که می بیند، به سخره می گیرد)) یافته بود. در هر حال، فضای محدود و بسته ی مدرسه با روحیه ی جبران سازگار نبود. آشکارا وظایف مذهبی اش را انجام نمی داد، از کلاس ها می گریخت و روی کتاب هایش نقاشی می کرد. در مدرسه با یوسف حواییک آشنا شد و همراه با او، مجله ای به نام "المناره" منتشر کرد که حاوی نوشته های هر دو، و نقاشی های جبران بود.
همچنین دختر جوانی به نام «ژوزفین پی بادی» که ثروت سرشاری از ذوق و فرهنگ داشت دل به محبت این جوان بست و در رشد و کمال او بسیار موثر واقع شد. وی در آمریکا به نگارگری پرداخت و در سال ۱۹۰۸ وارد فرهنگستان هنرهای عالی در پاریس در فرانسه شد و مدت سه سال زیر نظر تندیسگر معروف «اگوست رودن» درس خواند. رودن برای جبران آینده درخشان و تابناکی را پیشبینی نمود. زنان دیگری نیز بعدها در زندگی جبران ظاهر شدند که از همه مهم‌تر خانم «مری هسکل» و «شارلوت تیلر» است. این دو زن اخیر بخصوص خانم هسکل شاید بیشترین تأثیر را در زندگی فرهنگی و هنری و حتی اقتصادی جبران داشته‌اند. اما جبران پس از حدود سه سال اقامت در آمریکا به شوق زادگاه و عشق به آشنایی با زبان و فرهنگ بومی خویش به وطن بازگشت. جبران که به کمک فرد هلند دی کم کم وارد حلقه بوستونی‌ها شده بود و شهرت کوچکی به هم زده بود، با نظر خانواده اش تصمیم گرفت به لبنان برگردد تا تحصیلاتش را به پایان برساند و عربی بیاموزد. جبران در سال ۱۸۹۸ وارد بیروت شد و به «مدرسه الحکمه» رفت.
در همان هنگام، ژوزفین پیبادی زیباروی بیست و چهار ساله ی بوستونی که در یکی از نمایشگاه های دِی توجه جبران را به خود جلب کرده بود، فریفته ی هنرمند جوان لبنانی شد که یکی از طرح هایش را به او تقدیم کرده بود، و در دوران اقامتش در لبنان، با او مکاتبه کرد. کمی بعد، رابطه ای عاطفی میان آن دو در گرفت که تا پایان دوستی شان ادامه یافت. چند سال بعد ژوزفین پیشنهاد ازدواج جبران را نپذیرفت و خود در سال 1906 ازدواج کرد.
جبران دانشگاه را در سال 1902 به پایان رساند. زبان های عربی و فرانسه را آموخته بود و در سرودن شعر به مهارت رسیده بود. در این هنگام، رابطه اش با پدرش قطع شد و ناچار شد به خانه ی پسر عمویش نقل مکان کند و زندگی محقر و فقیرانه ای را سر بگیرد که تا پایان عکر از یادآوری آن منزجر بود. فقر خلیل در لبنان با خبر شیوع بیماری در خانواده اش همراه شد. برادر ناتنی اش سل گرفته بود، خواهرش سلطانه مشکل روده ای داشت و مادرش دچار سرطان شده بود. با شنیدن خبر بیماری هولناک سلطانه، جبران در ماه مارس 1902 لبنان را ترک گفت.
جبران خلیل جبران در سال۱۸۸۳ در یک دهکده سرسبز کوهستانی به نام بشری در شمال لبنان به دنیا آمد. در سنین نوجوانی خانواده جبران به همراه بسیاری دیگر از خانواده های لبنانی به علت نبود کار و تنگنای اقتصادی لبنان آن دوره، به آمریکا مهاجرت کرد. او پس از چندسال به وطن بازمی گردد تا تحصیلاتش را به طور جدی تر ادامه دهد. در بهار سال۱۹۰۲ برای پیوستن به خانواده اش به آمریکا بازمی گردد. اولین نمایشگاه هنری اش در سال۱۹۰۴ برگزار می شود اما اتفاق مهم تر هنوز در راه است. او با زنی به نام «مری الیزابت هسکل» که ۱۰ سال از خودش بزرگتر است، آشنا می شود. زنی که بی تردید تأثیر ژرفی بر جبران می گذارد. رابطه ای که تا پایان عمر جبران یعنی سال۱۹۳۱ ادامه می یابد. هر چند مری هسکل به علت تفاوت سنی پیشنهاد ازدواج جبران را رد می کند و با مردی دیگر ازدواج می کند. نامه نگاری ها و روزنوشت های مری هسکل از دیدارهایش با جبران اینک مهم ترین منبع برای زندگی نامه نویسان وعلاقه مندان به زندگی جبران محسوب می شود. جبران با نگارش کتاب شعرگونه اش «پیامبر» به شهرت جهانی می رسد. کتاب دیگرش «دیوانه» نام دارد که این دو کتاب در ایران در یک مجلد به چاپ رسیده است. کتاب دیوانه به تبع نامش ترتیب و توالی خاصی برای خواندن ندارد. داستان های نغز و کوتاه این کتاب همواره تمی رازآلود و عرفان گونه دارد

 

 

 

 

 

 

 

مرگ در خانواده و بازگشت به ایالات متحده
جبران دانشگاه را در سال ۱۹۰۲ تمام کرد. زبان‌های عربی و فرانسه را آموخته بود و در سرودن شعر به مهارت رسیده بود. در این هنگام رابطه اش با پدرش قطع شد و از او جدا شد و زندگی محقر و فقیرانه‌ای را از سر گرفت. در همان هنگام شنید که برادر ناتنی اش سل گرفته، خواهرش سلطانه مشکل روده‌ای دارد و مادرش گرفتار سرطان است. با شنیدن خبر بیماری هولناک سلطانه، جبران در ماه مارس ۱۹۰۲ لبنان را ترک کرد. اما دیر رسید و سلطانه در چهارده سالگی در گذشته بود. در همان سال، پیتر به بیماری سل و مادرش به سرطان درگذشتند.
خلیل جبران بعد از پایان تحصیلاتش در فرانسه دوباره وارد آمریکا شد و تا مرگش در سال ۱۹۳۱ در آنجا کار و زندگی کرد.

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  56  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله جبران خلیل جبران

دانلودمقاله حمله مغول ها به ایران

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله حمله مغول ها به ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 
مقدمه
یکی از مدارس قدیم ایران که در تبریز در نیمه اول قرن هشتم هجری دایر بوده مجتمع « ربع رشیدی » می باشد ، که این مجتمع از نظر اصول کلی مدیریت و آموزش و شیوه ی اداری با تمام مدارس قبل و معاصر بعد از خود تفاوت کلی داشته است .
یکی از علل انتخاب این موضوع نیز همین دلیل می باشد . پس از مشورت با استاد گرامی جناب آقای دکتر قرچانلو به بررسی و مطالعه ی منابع و ماخذ موجود پرداختم . منابع و ماخذ بررسی شده همه مربوط به زمان ایلخانان مغول می باشد ، که مهم ترین آنها در مورد این موضوع وقف نامه ربع رشیدی ، مکاتبات رشیدی و جامع التواریخ می باشد . ( قابل ذکر است که هر سه این منابع اثر خواجه رشید الدین فضل الله همدانی می باشد ) از منابع دیگری که مورد استفاده قرار گرفته است ، تاریخ اولجایتو ابوالقاسم عبدالله بن محمد کاشانی و حیب السیر خواند میرمی باشد .
از ماخذ معاصر دیگری که استفاده شده است می توان به تاریخ مغول عباسی اقبال آشتیانی و امپراطوری صحرا نوردان رنه کروسه و تاریخ مغول اشیولر بر تولد اشاره کرد .
با توجه به محل سکونت خود در شهر مقدس مشهد ، به کتابخانه های آستانه قدس رضوی که مجهز ترین و بزرگترین کتابخانه ی این شهر می باشد مراجعه نمودم ؛ به غیر از کتاب جامع التواریخ هیچ کدام از کتابهای دیگر خواجه رشید الدین فضل الله همدانی در این کتابخانه موجود نبود .
بنابر این به کتابخانه ملی در تهران مراجعه نمودم و بخش هایی از این کتابها راکپی گرفته و مورد استفاده قرار دادم .
در این رساله ابتدا به بررسی بسیار مختصر و فشرده ی اوضاع سیاسی و اجتماعی قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری قمری ، دوران خواجه رشید الدین فضل الله همدانی بنیان گذار ربع رشیدی زندگی می کرده است ، می پردازیم .
بهترین منبع برای بررسی این دوره کتاب جامع التواریخ خواجه رشید الدین فضل الله همدانی و از ماخذ تاریخ مغول اقبال آشتیانی می باشد .
سپس به تحقیق در مدارس هم عصر و مشابه ربع رشیدی در آن دوره پرداخته و با مقایسه ی این موسسات بتوانیم این مجتمع علمی و آموزشی را به خوبی بشناسیم و ویژگی های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی اواخر قرن و اوایل قرن هشتم هجری قمری را به خوبی معرفی کنیم و مقام و موقعیت علم و علما را معرفی می نماییم ، زیرا استیلای مغول در ایران جز خرابی و هرج و مرج و کشتار اثر دیگری در اذهان مردم باقی نگذاشته است .
بنابر این وقتی از چنین مجتمع علمی و آموزشی در آن برهه تاریخی نام برده می شود می توان نتیجه گرفت که فرهنگ و تمدن و تفکر ایرانیان مسلمان حتی در چنان دوره هایی هم از درخشش و پیشرفت باز نمانده است و حتی با توجه به آزادی مذهبی که در این دوران به وجود آمده فرقه های مختلف اسلامی از جمله شیعیان فشارهای دوره های قبل را از یاد برده و توانسته اند در این مقطع به تجدید قوا و گسترش مذهب شیعه به خصوص در دوران اولجایتو بپردازند که بازتاب آن در دوره های بعدی کاملا مشهود بوده است .

فصل اول
نگاهی کوتاه به حمله مغول و حکومت ایلخانان
ایجاد امپراطوری مغول در قرن هفتم و هشتم هجری قمری ، اهمیت تاریخی جهانی دارد . این امپراطوری شامل سرزمینهای بسیار وسیعی بود که از اقیانوس آرام و آسیای شرقی و مرکزی یعنی چین و تبّت و ترکستان شرقی و تا دریای مدیترانه وخاورمیانه ، یعنی کشورهای ایران ، عراق ، ترکیه ، سوریه ، اردن و صحاری و سرزمینهای مجاور دریای سیاه و قسمت سفلای رودخانه های دن و ولگا و قزاقستان و کشورهایی از اروپای شرقی ، ادامه داشت . فتوحات مغولان برای ایران و تمام سرزمینهای یاد شده ، بلا و بختی عظیمی به همراه آورد . ابن اثیر مورخ مسلمان ( 556 ـ 632 هـ ) که معاصر مغولان و شاهد وقایع بوده چنین می نویسد : « اگر می گفتند که از زمان خلقت آدم ابوالبشر تا کنون جهان چنین مصیبتی را به خود ندیده ، درست گفته بودند . زیرا تاریخ چیزی که شبیه به این و یا نزدیک بدین باشد ، نشان نمی دهد . بزرگترین بلا و مصیبتی که تاریخ نقل می کند ، همانا رفتار بخت النّصر با اسرائیلیان است که چگونه آنان را مصدوم و اورشلیم را ویران ساخت ولی اورشلیم در برابر کشورهائی که این ملاعین غارت و اقبال آشتیانی ، تاریخ مغول ، ص 318 ویران کردند و فرزندان اسرائیل در مقام قیاس با کسانیکه اینان نابود ساختند ، که بودند ؟ زیرا عده ساکنان تنها یکی از شهرهائیکه به دست اینان ویران شد ، بیشتر از تمام افراد بنی اسرائیل بوده و شاید تا آخر الزمان مردم چنین وقایعی را ، مگر هجوم یأجوج و مأجوج ، دیگر نبینند . حتی دجّال کسانی را که مطیع وی گردند ، امان می دهد ، و فقط کسانی را که در برابر او پایداری کنند ، نابود می سازد . ولی اینان به هیچ کس رحم نکردند و زنان و مردان و کودکان را کشتند ، شکم زنان باردار را دریدند و جنین را کشتند . » شاید همین گفته ابن اثیر کافی باشد که ما ابعاد این فاجعه و مصیبت بزرگ را درک کنیم و نیازی به توضیح بیشتر نداشته باشیم . این قوم ، قبایل چادرنشینی بودند که در اعماق آسیای مرکزی زندگی می کردند و بزرگترین این قبیله ها یا اولوسها عبارت بودند از « نایمانها ، کرائیتها ، مرکیتها ، تایچیوتها ، کرولنها ، تاتارها و اونگوتها » که در سرزمینی که از غرب تا بخش علیای زود ایرتیش ورود جیحون ، از شرق تا کوههای خینگان و اطراف دریاچه بایکال ادامه داشت ، سکونت داشتند . شغل اصلی آنها پرورش دامهای گوناگون بود .
« دین اصلی مغولان شمنی و رب النوع اصلی ایشان « آسمان آبی ابدی » بود . به رب النوعهای زمین و ارواح گوناگون نیز تعظیم می نمودند . مغولان معتقد بودند که دشمنان جادوگر ، قادرند با ارواح مربوط گشته آنها را محسور سازند و ارواح هنگام خطر به یاری آنان بیایند وبه دفاع از خویش برخیزند . ولی بخشی از نایمانها دین بودا و مذهب نستوری مسیحی را از اویغورها پذیرفته بودند . »
بنیانگذار امپراطوری مغول ، تموچین فرزند یوکاوی بهادر از خاندان اعیان بورجگین از قبیله تایچیوت بود . او پس از به زیر فرمان در آوردن کلیه قبایل آسیایی مرکزی ، در سال 603 هـ / 1206 م در کنگره یا قوریلتای قبایل چادر نشین مغول در سن پنجاه سالگی به سمت خان بزرگ سراسر مغولستان ، انتخاب و نام چنگیز خان را پذیرفت و به این ترتیب دولت مغول پدید آمد و سازمان یافت و « یاسای بزرگ » که شامل نظامات و مقررات خشن نظامی بود ، شکل گرفت و به عنوان قانون اساسی دولتهای مغول ، شمرده شد . این اتحاد بزرگ مغولستان ، موجب ایجاد قدرت نظامی نیرومندی گشت که چنگیز خان از آن برای فتوحات و جهانگشایی خوداستفاد کرد .
چنگیز پس از فتح شمال چین ، متوجه مغرب یعنی ترکستان شرقی وسپس کشور خوارزمشاهیان ایران شد . در پاییز سال 1219 میلادی / 616 هجری به ایران حمله کرد ، با وجود مقاومتهای شدید که از طرف ایرانیان بخصوص جلال الدین خوارزمشاه ، انجام گرفت ولی به علت فساد دربار خوارزمشاه و عواملی دیگر جلال الدین شکست خورد و چنگیز چون بلایی خانمان سوز و سیلی بنیان کن ، می جوشید و می خروشید و روزبروز بر دامنه وحشیگریهای خود می افزود و به طوری که نوشته اند بعضی شهرهای خراسان که بر سر راه مغولان قرار داشت به طور وحشت انگیزی ویران و خالی از سکنه گشت که شرح وقایع آن در تاریخ این دوره ، هر انسانی را متاثر می سازد و به لرزه می اندازد .
بعد از مرگ چنگیز ( 649 هجری / 1215 م ) در قوریلتایی ( شورای سران مغول ) که در مغولستان بر پا گشت و منکوقا آن بر سریر سلطنت خان بزرگ جلوس کرد ، تصمیمات مهمی گرفته شد از جمله فتح نواحی مغرب ، و تصرف کامل ایران به عهده هلاکوخان واگذار شد . وی با سپاهی مجهز وبا پیش بینیهای بسیار دقیق ، در سال 651 هجری رو به سوی مغرب و ایران نهاد . او مامور بود قلعه الموت را فتح کند و خلیفه بغداد را مطیع و خلفای بنی عباس را نابود سازد . هلاکوخان این دو ماموریت مهم را انجام داد . در سال 654 هـ قلعه الموت سقوط کرد و « ببر کوهستان » الموت کشته شد و قلعه و کلیه ذخائر و کتابخانه های آن به کلی نابود و به آتش کشیده شد .
سال بعد هلاکو متوجه بغداد شد و در سال 656 هجری لشکریان او وارد بغداد شدند و در مدت بیست روز غارت و انهدام و کشتار بیرحمانه مرد و زن و کودک بغداد ، ادامه داشت و جز به یهودیان و مسیحیان ، به هیچ کسی رحم نمی شد ! و سرانجام المستعصم بالله خلیفه بغداد تسلیم شد و کلیه جواهر و اندوخته های چند صد ساله عباسیان به تصرف هلاکو در آمد و المستعصم را در نمدی پیچیدند انقدر مالیدند تا نابود و قطعه قطعه شد و خانواده او یک سره قتل عام شدند .
سرزمین ایران که تا قبل از حمله هلاکو ( بین سالهای 616 ـ 651 ) به دست خانهای مغول و یا دست نشاندگان آنها ، به صورت ملوک الطوایفی اداره می شد ، بعد از این تاریخ به صورت یک امپراطوری بزرگ در خاورمیانه درآمد و دامنه آن از ماوراء النهر و افغانستان کنونی در شرق تا سوریه و آسیای صغیر در غرب ، گسترش یافت . هلاکو برای اداره این سرزمین پهناور ، از تمام افراد بدون در نظر گرفتن کیش و ملیّت آنها ، استفاده می کرد و بخصوص عناصر ایرانی و مسلمان در این زمینه نقش بسیار مهمی داشتند . مثلا مقام وزارت او را شمس الدین محمد جوینی به عهده داشت و پزشک دربار او یک نفر چینی بود و خواجه نصیر الدین طوسی دانشمند و منجّم ایرانی به دستور هلاکو رصد خانه ای در مراغه ساخت و در کنار اینان گروهی فالگیر و رمّال نیز در دربار زندگی می کردند .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  29  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله حمله مغول ها به ایران

دانلودمقاله عالی قاپو

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله عالی قاپو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
این قصر که نمونه منحصر به فردی از معماری کاخهای عهد صفوی است، در اوایل قرن یازدهم هجری به فرمان شاه‏ عباس اول ساخته شد و شاه صفوی سفراء و شخصیت های عالی‏قدر را در این کاخ به حضور می‏پذیرفته است. این کاخ دارای 5 طبقه است که هر طبقه تزئینات مخصوص دارد. در زمان شاه‏ عباس دوم به بنای اصلی افزوده شده و شاه و میهمانانش از تالار همین عمارت، مناظر و چوگان و چراغانی و آتش‏بازی و نمایش های میدانی را تماشا می ‏کردند . این‌ قصر که‌ «دولتخوانه‌ مبارکه‌ نقش‌ جهان‌» و «قصر دولتخوانه‌» نام‌ داشت‌، نمونه‌منحصر به‌ فردی‌ از معماری‌ کاخ‌های‌ عهد صفوی‌ است‌. مینیاتورهای‌ هنرمندانه‌ رضاعباسی‌،نقاش‌ معروف‌ عهد شاه‌عباس‌، نقاشی‌های‌ گل‌ و بوته‌، شاخ‌ و برگ‌، اشکال‌ وحوش‌ و طیور و گچ‌ بری های‌ زیبای‌ آن‌ به‌ شکل‌ انواع‌ جام‌ و صراحی‌ در تاق‌ها و دیوارها تعبیه‌ شده‌ است . گچ‌بری های‌ اتاق‌ صوت‌ با هدف‌ آکوستیک ‌طراحی‌ و اجرا شده‌اند تا نغمه‌ها و صداها به‌ طور طبیعی‌ و دلنشین‌ شنیده‌ شوند .
عالی قاپو به دو صورت تلفظ گردیده که برای هر کدام وجه تسمیه‏ی است. آنچه بیشتر در مورد محاورات و مکاتبات متداول می باشد عالی قاپو است که مرکب از کلمه عالی و قاپوی ترکی به معنی در می باشد یعنی باب عالی و مراد اینست همان طور که در عثمانی باب عالی معمول بوده بین ایرانیان شیعه هم چنین یابی وجود داشته که مانند باب عالی عثمانیه ا مورد احترام بوده است و از این رو کلیه کسانی که می خواستند وارد عالی قاپو شوند باید خم شده آستانه را بوسیده و داخل شوند و حتی شاه عباس هم هنگام دخول باین عمارت از اسب پیاده می شده است. گذشته از این عالی قاپو محل تحصن مقصران و گناهکاران بوده که هر جانی و یا گناهکاری که وارد درب عالی قاپو می گردید کسی نمی توانست او را از آنجا بیرون بیاورد مگر به امر شاه صفوی و خلاصه عالی قاپو همان احترامی را داشت که باب عالی در عثمانی داشت. و اما عده ای که آنرا علی قاپو و علی قاپو نوشته ‏اند معتقدند که هنگامیکه شاه عباس کبیر درب نقره برای بارگاه حضرت امیرالمومنین علیه السلام به نجف برد و نصب کرد دری را که در پیش آنجا نصب شده بود برای تیمن و تبرک اصفهان آورد و در عالی قاپو نصب کرد و از این جهت آن را عالی قاپو و یا قاپی نامیده ند که این در منسوب به حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام است و از این رو مورد احترام شاه و مردم بود و حتی تا چند سال پیش هم مردم در اطراف آنجا آش‏ ها می ‏پختند و نذوراتی می کردند و بزنجیر جلو در مزبور رشته هائی بعنوان دخیل می ‏بستند و همانطور که گفته شد در زمان سلاطین صفویه جای بست گناهنکاران بود. در هر حال از هر دو نام و وجه تسمیه چیزیکه استنباط می گردد نصب این دو رفتاری که در مقابل آت در می شده مربوط به یک امر سیاسی بوده که همان استقلال صفویه در مقابل عثمانی ها باشد. و اما عمارت عالی قاپو بنیانش از زمان سلطنت سلاجقه است و در زمان صفویه دارای آن همه زیبائی و شکوه شده است و درب آنرا شاه عباس بزرگ از نجف اشرف آورده و از این جهت مورد احترام سلاطین صفویه و مردم بوده است و چون این کاخ در مقابل باب عالی عثمانی ‏ها قرار داشته فوق العاده در جهت عظمت و زیبائی آن همت مصروف داشته‏ اند. کاخ عالی قاپو سه طبقه و هر طبقه منقسم به دو طبقه اطاق است که در واقع شش طبقه می شود و چون از بام طبقه آخر میتوان تمام مناظر شهر را دید خود بام را هم یک طبقه حساب کرده‏ اند و می گویند عالی قاپو هفت طبقه است ارتفاع آن 48 متر و در 28 متری دارای ایوان بزرگی است که در میان ستون های آن حوض مسی قرار دارد که آب از آن فوران می کرده است. گچبری و نقاشیهای عالی اطاق‏ ها متعدد آن هر بیننده را خیره می کرده و اکثر گچبری ها بشکل بطری و شیشه‏ های شراب است. این کاخ در غرب میدان شاه است که عرصه آن 386 متر طول و 140 متر عرض است در مقابل عالی قاپو مسجد شیخ لطف الله در شرق میدان واقع شده است. شاردن فرانسوی که سه مرتبه باصفهان مسافرت کرده و عمارت و کاخهای دولتی را دیده گفته است .
عالی قاپو بزرگترین کاخی است که ممکن است در یک پایتخت وجود داشته باشد. پس می توان گفت که این کاخ در زمان صفویه از بهترین کاخ ها دنیا محسوب می شده است و از این رو محتوی بر تمام مزایا و محاسن بوده و آنچه لازمه یک کاخ سلطنتی بوده در آن وجود داشته است.
برای اینکه وضع کاخ مزبور در پایان قرن سیزدهم هجری معلوم گردد بهتر این است که نظریه مورخان آن زمان را نقل کنیم. مولف نصف جهان فی تعریف الاصفهان چنین گفته است: اما عمارت عالی قاپو که دروازه بزرگ عمارات دولتی برآن است و آن مثل سردری بر آن واقع شده محل نظر مهندسان و تمام معماران ایران و غیره است و به وضعی ساخته شده که مایه حیرت جمع گشته است. عمارت باین ارتفاع و باین قطر و باین پایه و این استحکام که از وقت بنای آن تاکنون که قریب سیصد سال، است با وجود تواتر شلیک توپ و تفنگ که در آن میدان واقع است اصلا خللی و تزلزلی در اصول و بنیان آن راه نیافته مگر بعض فروع آن از کاشیکاری و غیره که فی الجمله ریخته است. و مجملاً عمارت مذکور ارتفاعاً محتوی بر پنچ چشمه دارد که همه آنها مشتمل بر حجرات و همه بالای یکدیگر است و محلهای نیکو است و یک جهت آن با دیگری چشمه‏ ها متفاوت است این عمارت را شاه عباس بزرگ بنا و تمام نموده و دروازه از صحن نجف اشرف تیمناً و تبرکاً آورده ست و بر آن نصب کرده و تا حال دروازه عمارات است و بجا است و به همین سبب آنرا عالی قاپو نام نهاده است. سلاطین بعد از او پیش این دروازه را عمارت خروجی بطرف میدان طرح انداخته و ساخته‏ اند و دو طرف آنرا هم یمیناً، یساراً، دخولی و حجرات بنا کرده و بر بالای همه آن تالاری به طرزی خوب و جهی مرغوب بنا و تمام نموده ‏اند با ستون های بلند و سقف مرتفع به استحکام استوار کرده که بیننده را حیرت افزاید و در میان آن تالار حوضی ساخته‏ اند که در زمان پیش آب مینموده ‏اند و با استحکامی است که اصلاً رطوبتی بسقف بنای زیر آن نشر نمی کرده و این تالار محل نشیمن پادشاه برای عرض لشکر بوده و از چند حجره میانی آن عمارتن رفیع راه ورود باین تالار است و چنان استادی در ساخت و اتصال این دو عمارت نموده‏ اند که کسی گمان نمی کند اینها را در دو وقت ساخته و متصل نموده اند و چون بر بالای این عمارت به طبقه آخری روند تمام شهر بل اطراف آن نمایان و ناظر را حالت انبساط و فرح روی بنماید و در آن بالا هم یک مربعی محلی باز ساخته‏ اند که چون بر آن روند نمایندگی زیاد و صفا بیشتر و کیفیت غریب‏تر باشد. مثل این عمارت و غرابت و نفاست آن که در تمام ایران بلکه بسیاری از ممالک دیگر موجود نیست. میرزا علیخان نائینی روزنامه نویس ناصرالدین شاه قاجار در سال 1300 هجری قمری گزارشی که راجع به تاریخ و جغرافیای ایران در دو جلد تهیه کرده که هنوز مخطوط و تا چند سال قبل در کتابخانه وزارت دارائی بود و به طوریکه در پیش اشاره شده آنچه راجع به اصفهان نوشته عیناً با کتاب جغرافیای اصفهان میرزا حسینخان تحویلدار که به چاپ رسیده بعین منطق می باشد راجع به کاخ عالی قاپو چنین نوشته است. تالار و قصر عالی قاپو تا حال به نیکوئی و عظمت و ارتفاع آن عمارتی در ایران ساخته نشده پنج طبقه قصر مزبور بانضمام کلاه فرنگی عرشه آن 34 ذرع ارتفاع دارد هر کدام از طبقاتش و مشتمل برمکان های ملوکانه و اطاق های وسیع و طاق های رفیع و بیوتات زمستانه و تابستانه و جلو قصر از پایه روی زمین الی محاذی سقف طبقه دوم قصر پایه و صحن تالار عظیم تالار فوقانی واقع شده چاه و منبع طبقه دوم قصر، من بعد از ظهر آن منبع حوض از مس یکپارچه است و غیر از مجرای دو سوراخ تنگ تنلبه ممر و مدخلی بجهت قصر و تالار ندارد که با چرخ و دلو بتوان آب کشید. و دیگر درب بسیار عالی که بدروازه دالان تحتانی قصر منصوب است از چوب زیاد با دوام و قوامی است معروف به چوب کلوذه که جوزق درختی باشد از هر چوبی هست درب اول بقعه متبر که حضرت امیرمومنان علیه السلام است که سلاطین هندوستان در نجف اشرف برده بودند. وقتی شاه عباس صفوی درب نقره را برد و بجای آن نصب نمود درب مزبور را جهت تیمن و تبرک به اصفهان آورد و به دروازه دالان قصر و تالار برقرار فرمود، الان قصر منسوب به آن درب است و درب موسوم به علی قاپو و قبله گاه خلایق است. وضع ساختمان عالی قاپو را مسترسایکس انگلیسی بطور اختصار چنین توصیف کرده: در طرف مشرف میدان شاه عالی قاپو یا عالی قاپو دروازه بزرگی قرار دارد که آن مدخل قصر سلطنتی بوده است. این بنا عبارت از یک طاق نمای بزرگی است که روی آن یک تالار بزرگ بر روی ستون های چوبی قرار گرفته و یکی از نمونه‏ های خاص معماری عصر نوروز را رعام می دادند. شاردن میگوید این تالار زیباترین این تالاری است در نوع خود که من در تمام دنیا دیده‏ ام و از همین عمارت بود که شاه صفوی مسابقه‏ های چوگان بازی، اسب سواری، و جنگ حیوانات وحشی، را در حضور هزاران رعایای خود تماشا می‏ کردند. جابری انصاری در تاریخ اصفهان و ری اظهار نظر کرده که اشتهار اینکه درب عالی قاپو را از نجف آورده ‏اند برای جلب افکار عمومی و احترام بدر بار صفوی بوده است و اگر نه آوردن درب از نجف اشرف محرز نیست. در تاریخچه ابنیه تاریخی اصفهان وضع گذشته و زمان تالیف 1335 ه.ش را تشریح کرده و چنین گفته: عالی قاپو - علی قاپو - در میدان نقش جهان دوره تیموریان که تبدیل به میدان شاه امروزی شده است عمارتی از زمان تیموریان باقی بود که در زمان شاه اسماعیل صفوی تا اندازه ‏ای آباد و سپس بحالت خرابی در آمده وقتی که شاه عباس اول صفوی پای تخت را به اصفهان انتقال داد ابتدا در باغ بزرگی که در طرف طوقچی بود منزل نمود و سپس که میدان را مسطح و مرتب کرد عمارت قدیمی را نیز برای سکونت خود و درباریان ساختمان نمود. و در دوران شاه صفی و شاه عباس دوم (1053) و شاه سلسمان و شاه سلطان حسین نیز تعمیراتی از آن به عمل آمده است. سیاحان و مورخین خارجی و داخلی شرح مفصلی نسبت به وضعیت و شکوه این کاخ نوشته ‏اند بخلاصه اینکه در آن تاریخ این قصر از تمام قصور سلاطین زیباتر و دلرباتر و جامع‏تر بوده است. این عمارت فعلاً دارای جلوخانی است که در طرفین آن دو اطاق و از اره‏اش تماماً به ارتفاع یک متر و نیم از سنگ سیاه پوشیده و استوار شده و تمام بنا از آجرهای تراش و یکنواخت ساختمان گردیده است و کسی حق نداشته سواره وارد شود. در جلو این جلوخان از قدیم زنجیر دانه درشت آهنی وجود داشت که بحلقه‏ های طرفین باز و بسته میشد که هر کس پناهنده میشد در امان سلطان بوده است. به فاصله چند متر در اصلی کاخ ببلندی 5 متر واقع است که روی آنرا از فلز مطلا جدول کشی نموده‏ اند و در طرفین دو سکوی بزرگی به ابعاد 4 در 5.2 متر از شش پارچه سنگ مرمر ظریف ساخته شده و بالای در ورودی عبارت: انا مدینة العلم. و علی بابها بر روی کاشی زمینه زرد نوشته شده است. آستانه این در سنگ مرمر مدوری است که میگویند شاه عباس هر وقت سواره می آمد در اینجا پیاده می شد و پا روی آستانه نمی گذاشت و عبور می کرد. درباره وجه تسمیه عالی قاپو بعضی را عقیده آنست که این در را شاه عباس از نجف و بجای در نقره‏ ای که بدانجا برده آورده و از این جهت علی قاپو نامیده می شود. عده دیگری گویند به جهت اینکه در بلند و عالی است بنام عالی قاپو گفته‏ اند و یا در برابر باب العالی ترکیه نام گذارده شده این در نیز دارای زنجیر مطلائی بوده که حکم بست را داشته و الحال نیز قطعه از آن باقی است که تا این اواخر مردم متوسل بآن شده نذوراتی مینمودند و مانند مقابر متبرکه نیز پارچه ‏ای باین زنجیر می ‏بستند. بالای در ورودی پنجره مشبک چوبی از زمان قدیم باقی است. دهلیز عمارت ازاره ‏اش از سنگ های سیاه و بالاتر تماماً از نقاشی های زیبا گل و بوته تزیین یافته ورودی آنرا گچ کشیده بودند که این اواخر کم و بیش نثاشی ها را از زیر گچ بیرون آورده‏ اند. دو دهلیز ورودی و خروجی عمارت از مشرق به مغرب یا به عکس بطور عمود بر یکدیگر مانند صلیب ساخته شده که در اصلی و سکوهای سنگ مرمر طرفین واسطه بین آن دو است. در یکی از چادرهای این کاخ طبقات مختلفه تعمیر و نقاشی کاخ را در گذشته بخوبی نشان می ‏دهد در روی یکی از ورقه‏ های نقاشی، دیوار این عبارت خوانده میشود: گرکند براه تو.... زانکه تقوی سر هم کرم است نا گرفتن درم بوجه حرام
بهتر از بذل کردن امیرالمومنین ...
کتبه الفقیر سید افضل مقصود علی دورانی بتاریخ جمادی الاول 1032 و مخصوصاً نامی از شاه صفی و تاریخ آن برده است. این بنا در قدیم دو راه پلکان پیچ مانند داشته که اکنون باقی است و شاه عباس راه وسیع‏ تری برای ایاب و ذهاب خود و سفراء ساختمان نموده که کف تمام آنها از کاشی های هفت رنگ عالی تزیین شده بوده است. این راه شامل 40 پلکان و دوراه دیگر دارای 17 پله می باشد و تا طبقه چهارم اطاق های متعدد و منقوش در اطراف دهلیز ببالار دارد که مختص بدرباریان بوده است. شاه عباس کبیر بیشتر وقت خود را در این قصر بسر میب رد و پذیرائی ‏های و رسمی را نیز در همین جا اختصاص داده و از بالای تالار سان قشون و پیشک های سفرا و چوگان بازی و یا عملیات ورزشی پهلوانان را تماشا می کرده. این ایوان بطول 28 و عرض 16 و ارتفاع 12 متر و از کف میدان تازیر سقف 24 متر می باشد که فقط طرف غرب آن متصل بکاخ یا اطاق های مسکونی است ایوان دارای 18 ستون چوبی و بر روی پایه ‏های سنگی منشوری شکل قرار دارد. این ستون ها مانند ستون های عمارت چهلستون 16 ضلعی و 8 ضلعی و دارای نقاشی و آینه کاری بوده است که در دوره قاجاریه از بین رفته و در سال 1327 نیز برای تعمیر و جلوگیری از نفوذ موریانه تخته‏ های روکوب آن برداشته شد. در وسط این ایوان حوض مستطیل شکلی بابعاد 4در6/5 متر است که اطرافش از سنگ های مرمر و کف حوض از مس پوشیده شده و دارای سه فواره بوده است. در پاشویه این حوض قسمتی از سنگ مرمر مشبک و برای خروج آب های زیادی بوده که در ناودان مطلای طرفین تالار رو بطرف میدان شاه می ریخته است منبع آب این حوض را در دامنه کوه صفه می دانند که از آنجا به عمارات سلطنتی دنباله رودخانه مانند آینه خانه و هفت دست و غیره می رسیده و سپس به این عمارت می آمده است. ولی از نوشتجات سیاحان و غیره مخصوصاً بنا به گفته شاردن چنین معلوم میشود که در جنب این کاخ نیز چاهی بوده که بوسیله چهار گاو با دم مخصوصی آب بطبقات مختلفه می رسیده است در بالای این تالار اشعاری بشرح زیر موجود است که چند فرد آن نوشته می شود:
کلب درگاه علی فخر شهان - یا الله
حامی دین جان سلطان زمان - یا محمد
زانکه آب رحمتست خاک بهشت- یا علی مدد
دست قدرت طینت گردون سرشت - یا الله
پایه ایوان کاخش بی حساب - یا محمد
باشد آن جائی که سرزد آفتاب - یا محمد یا علی
منتظم باشد از آن گردون ماب - یا الله
ران........ همچو........انتخاب - یا محمد
روز بادا امیرالمومنین - یا علی
شاه دین شاه زمان سلطان حسین
یا الله........... این سلیمان بن سلیمان بارگاه
از اره دیوارها تماماً از نقاشی های بسیار زیبا و مصلا تزیین شده بود ه که الان نیز مشاهده میشود در قسمت های بالا هم تصاویر متعدد ایرانی و اروپائی موجود است که هر بیننده را مات و متحیر میسازد این نقاشی ها در دوران هر یک از سلاطین بطرز خاصی تعمیر و نقاشی شده و بعد در زیر گچ مستور گردیده روی بعضی صورت های موجوده را در سال 1328 از طرف باستانشناسی شیشه نصب نموده‏ اند که از دستبرد و خرابکاری جهال محفوظ ماند ولی متاسفانه افراد مغرض و نادان از شکستن شیشه‏ ها و خرابی صورت های دریغ نداشته‏ اند. سقف این تالار از تخته چوب های مثلث الشکل و با رنگهای عالی منقش تزیین گردیده است. اتاق شاه نشین بمساحت 9*8*7 متر و طول آن شش اطاق کوچکتر و منقش گوناگون که هر یک دلپذیرتر از دیگری است واقع شده و طول زمان و کچ کشی روی آنها کمترین تاثیری و تغییری و در نقاشی و آب و رنگ آنها نداده است. در شاه نشین اطاق از از اره ببالا همان نقاشی ‏های عالی و قلم معجزآسای نقاشان با ایمان صفوی که با استادی علیرضا و امثالهم ساخته شده بقدی زنده با روح و متناسب است که هر قدر نگاه کنی غیر ممکن است که دیده خسته و یا کسل شود. هر قسمتی از این اطاق ها و طاقچه‏ ها نوعی مخصوص و بقلم نقاشان ایرانی و اروپایی تزیین شده است. اطراف این ایوان در قدیم نرده و طارمی های چوبی مشبکی داشته است. چوب بست روی ایوان که از الوارهای قطور و چوب های عظیم با اصول معماری و هندسی کلاف کشی شده و سقف ایوان و ستون ها را استوار داشته موجب حیرت و تعجب است. در سال 1334 بنابرتصمیم اداره کل باستان‏شناسی تعمیرات لازمه سقف و طرح‏ های اطراف بعمل آمده و شیروانی آهنی زده شده در طبقه پنجم عمارت اطاق ها و ایوانچه هائی است که همه از نقاشی های بسیار زیبا و خوش آب و رنگ نقاشی شده و چنانچه معروف است و مورخین نیز نوشته‏ اند از این طبقه ببالا مسکن حرامسرای شاهی بوده که مسلط بر تالار و ایوان شاهی باشند و بتوانند عملیات و جشنها و پذیرائی ‏های شاهانه را مشاهده نمایند. در طبقه ششم که وارد شوید بر حیرت و تعجب شما افزوده می شود زیرا اطاق های متعدد تو در تو و گچبری ها و نقاشی های حیرت‏ انگیز مختلف را خواهید دید که هر قسمتی بطرز خاصی جلوه گر است از اره و بدنه بنوعی خاص نقاشی شده و در بالا گچبری های زیبائی مانند جای ظروف و یا باشکال هندسی ساخته‏ اند. عده ‏ای را عقیده بر آنست که در زمان شاه عباس حبس الصوت بوده که وقتی نوازندگان دست از نواختن می کشدند مجدداً همان صدا و آواز بگوش می رسیده است و در کتب و نوشتجات نیز این اطاق ها را بسفره خانه و یا شرابخانه و یا چینی خانه نامیده ‏اند. طبقه هفتم عمارت یا سقف بام که بارتفاع 48 متر از روی زمین می باشد مشرف بر تمام شهر اصفهان است و منظره بی نهایت عالی و جالب توجهی را در بیننده ایجاد می کند و بیشتر سیاحان و یا تماشاچیان آمدن به عالی قاپو را برای دیدن منظره شهر اصفهان و نقاشی های زیبای آن انتخاب می نمایند. از بالای این کاخ آثار تاریخی اصفهان در مشرق مانند بناهای دوره سلجوقی و مسجد سلطانی در جنوب و طرف مغرب کوه آتشکاه و مدرسه سلطانی و سایر بناهای زیبای اصفهان را میتوان بخوبی مشاهده و عکس برداری نمود. منظره میدان شاه و مسجد زیبای شیخ لطف الله روح تازه یا بهر بیننده و عاشق این ابنیه میدهد. در مغرب این کاخ عمارت شهربانی است که گنبد آجری توحید خانه یا گنبد طاوس دوره صفوی واقع شده این گنبد داخلش تزیینات آجری زیبائی دارد که در زمان صفویه قابل توجه بوده و اکنون زندان شهربانی است و عوامل آنرا گنبد شیر گویت می نمامند. این کاخ در زمان صفویه احترام خاصی داشته و تمام مردم درباره آن بچشم احترام و بزرگواری نگاه میکردند و بتمام باغات و عمارات سلطنتی متصل بوده است. شاه عباس جشن نوروز سال 1006 ه1598 م را برای اولین مرتبه در اینجا بر پا نمود و بعد از او نیز هر یک از سلاطین در این قصر جشن هائی ترتیب داده و پذیرائی های شاهانه از بزرگان و سفرای خارجی نموده و بر شکوه و جلال این قصر افزوده‏ اند شاه عباس دوم و شاه سلیمان هر یک از پذیرائی های مفصلی در این کاخ نموده که شرح تفضیلی آنها در تاریخ درج است. در زمان شاه سلطان حسین نیز این قصر تعمیر شده و در دوره افاغنه و اواخر قاجاریه خراب گردیده است. مطابق کتیبه سر در ورودی بر روی کاشی بسال 1274 هجری در زمان ناصرالدین شاه قاجار تعمیر گریده و بعداً متروک مانده تا در دوره رضا شاه فقید تحت تعمیر درآمده و مدتی اداره شهرداری بوده و اکنون در تصرف وزارت فرهنگ و اداره باستان‏شناسی محافظت می شود. در این پانزده سال اخیر که نگارنده عهده دار قسمتی از امور باستان‏شناسی میباشم بعلت نبودن اعتبار نمایندگان محترم باستان‏شناسی موفق نشدند کنجکاوی بیشتری نسبت به نقاشی ها و یا تاریخ و کتیبه‏ های آن بنمایند علاوه بر این احتیاج کاملی بتعمیر و کلاف کشی اطراف و تعویض بعضی ستون های معوج آن دارد زیرا شکاف های گوناگون بر این بنای باستانی وارد گردیده و امید است بزودی تعمیرات شایانی از این بعمل آید.
مولف دانشمند گنجینه آثار تاریخی اصفهان راجع بوضع ساختمان عالی قاپو چنین نوشته است: تالار عمارت عالی قاپو از الحاقات دوره شاه عباس دوم است: به طبقه سوم عمارت عالی قاپو در دوره شاه عباس دوم تالاری با 18 ستون از چوب چنار اضافه شده است که ستون های آن با آینه پوشش می شده و سقف آن با صفحات بزرگ نقاشی روی آلت های چوبی تزیین شده. با یک نظر بساختمان این تالار، الحاقی بوده آن بعمارت اصلی، واضح می شود. در وسط این تالار حوضی از، مرمر و مس قرار دارد که دارای فواره هائی بوده و در مراسم مخصوص آب از آنها جستن می کرده شاردن سیاح فرانسوی که در دوره سلطنت شاه عباس دوم و شاه سلیمان در اصفهان بوده و این عمارت را در سفرنامه خود توصیف کرده است صریحاً می نویسد که آب را بوسیله ماشین های مخصوصی بالا می آوردند و بدیهی است آنچه را که شاردن ماشین می نامد چیزی غیر از چرخ آبهای معمولی منازل اصفهان، نمی تواند باشد: مولف اصولا توجه به ساختمان تالارها با حوض وجهش آب از فواره یا شیرهای سنگی از اختصاصات بناهای دوره شاه عباس ثانی است و این کیفیت در تالار چهلستون و تالار عمارت آئینه خانه که در دوره سلطنت این پادشاه با تمام رسیده به خوبی مشاهده می شود. دیوارهای تالار عمارت عالی قاپو بطوری که عیان است دارای دو پوشش تزییناتی می باشد که بر روی هم قرار گرفته‏ اند. پوشش زیرین تزیینات عهد شاه عباس دوم است و پوشش بعدی تزییناتی است که بذوق و سلیقه شاه سلطان حسین در تالار این کاخ اضافه شده است. تزیینات نقاشی و اشعاری بخظ نستعلیق قرمز رنگ بر زمینه گچ سفید در زیرقشری از گچ دیگر که در اواخر عهد قاجاریه در پوشش عهد صفوی را مستور نموده بوده است آسیب زیاد دیده معذلک در بعضی قسمت ها تشخیص این تزیینات و بعضی خطوط در سنوات اخیر از زیر گچ خارج شده امکان‏پذیر شده است

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  53  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله عالی قاپو