مقدمه
شناختن جنس و خاصیت سنگ را سنگ شناسی گویند. سنگها یکی از قابل مطالعه ترین عناصر طبیعی میباشند که تقریباً برای غالب رشتههای علوم مورد استفاده قرار میگیرند. حتی گاهی نیاز به مطالعه وسیع و طولانی در شناخت سنگ و سایر مشخصات آن میباشد. پس قبل از اینکه به سنگهای ساختمانی پرداخته شود بهتر است مطالبی درباره سنگ و علم سنگ شناسی گفته شود.
سنگ عبارت از یک جسم طبیعی است که از یک کانی یا مجموعه ای از چند کانی تشکیل شده باشد. کانی عبارت از ماده طبیعی آلی یا معدنی است که ترکیب شیمیایی آن بین حدود اختیاری معینی تغییر می¬کند. معمولاً کانیها و سنگها مواد جامدی هستند. تجمع کانیها در سنگ اتفاقی نیست که تابع شرایط و محیط تشکیل سنگ و مواد اولیه موجود است. ماگما ماده طبیعی سیال و داغی است که ماده سازنده سنگها به شمار میآید و در سیارات، اقمار طبیعی یا دیگر اجرام سماوی با خصوصیات کلی مشابه تولید میشود. هنگامی که ماگما بیرون ریخته میشود علاوه بر تولید گدازه یا نهشتههای خرد شده، مقدار زیادی مواد فرّار نیز آزاد میگردد که در اتمسفر یا هیدروسفر زمین یا در فضای کوچک و بدون هوای سیارات محبوس میشود. مشخصات سنگها را رویدادهای گذشته بر زمین، ترکیب شیمیایی و کانیایی آن تعیین میکندکه نهادینه ترین بازتاب این سرگذشت به کانی ارتباط پیدا میکند و در چگونگی پیوند کانیها با یکدیگر یعنی بافت، چهره می¬نماید. کانی به مفهوم سازش و کنار آمده ماده با شرایط طبیعی روی داده بر آن، بازگوکننده سرگذشت زمین و پیدایش و تغییرات سنگ هاست؛ پس سنگ شناسی از دیدگاهی به مفهوم تلاش در راه شناخت و بازگویی این سرگذشت است، بهگفته دیگر بازگویی بخشی از سرگذشت زمین است.
کانی ها
امروزه به طور تقریبی حدود 3000 نوع کانی شناخته شده است که از آن میان تعداد محدودی، به طور فراوان در طبیعت وجود دارند. بدون شک هنوز هم تعداد بیشتری کانی در جهان هستی وجود دارند که با آنها آشنایی نداریم. بررسی و مطالعه علم کانی شناسی، اکنون از مرز یک علم پایه وابسته به علوم زمین فراتر رفته و کاربرد آن درجهان صنعتی روز به روز گسترده می¬شود. بهره گیری از کانیهای متنوع طبیعی گستردهتر از آن است که در این مختصر به بیان آید. یکی از روشهای مهم کانیشناسی مطالعه خواص نوری آنها در میکروسکوپ پلاریزان است که با سنجش پارامترهای گوناگون نوری اجازه دستهبندی و شناخت هرچه بهتر دنیای کانیها را فراهم میسازد. فراوانترین کانیها در گروه سیلیکاتها قرار دارند. از نقطه نظر کریستال شیمی، ساختمان سیلیکاتها از اجتماع بنیانهای 4- [SiO4] تشکیل گردیده است و شکل فضایی این بنیان عبارت از یک چهار وجهی است که در رئوس آن یک اتم اکسیژن و در مرکز آن یک اتم سیلسیم قرار دارد. این چهار وجهی است که در رئوس آن یک اتم اکسیژن و در مرکز آن یک اتم سیسلسیم قرار دارد. این چهار وجهی یا تترائدر دارای چهار ظرفیت آزاد میباشد، زیرا چهار اتم دوظرفیتی اکسیژن تنها یک اتم چهار ظرفیتی سیلسیم را احاطه نموده اند و در نتیجه چهار ظرفیت آزاد باقی میماند که توسط کاتیونهایی مانند منیزیم، آهن، کلسیم و غیره جانشین میشود. جدول 3-1، رده بندی سیلیکاتها را بر اساس صور گوناگون پیوند چهار وجهیهای 4- [SiO4] به یکدیگر نشان میدهد.
تقسیم بندی سنگها:
سنگهای کره زمین به سه دسته کلی تقسیم بندی میشوند:
-سنگهای آذرین:
الف) سنگهای آتشفشانی که از سرد شدن فوران آتشفشانها در سطح زمین به وجود میآیند.
ب) سنگهای نفوذی که در عمق زمین به آهستگی سرد میشوند.
-سنگهای رسوبی:
سنگهایی هستند که منشأ خارجی دارند و در نتیجه حمل و نقل و ته نشین شدن ذرات سنگهای قبلی یا رسوب مواد محلول حاصل از آنها در محیطهای مختلف (هوا، رودخانه، دریاچه، دریا و یخچال) و یا از سیمانی شدن و به هم چسبیدن ذرات سنگهای مختلف و برجا (بدون حمل ونقل) تشکیل شده اند.
- سنگهای دگرگونی:
الف) سنگهای ثانویه ای هستند که دگرگون شدن سنگهای آذرین یا سنگهای رسوبی که قبلاً وجود داشته اند، تشکیل میشوند. عامل دگرگونی فشار، درجه حرارت، اثر سیالها و جانشینی است.
ب) سنگهای آذرآواری و توفها از سنگهایی هستند که از نظر ماده اولیه جزو سنگهای آذرین و از نظر طرز و محل تشکیل جزو سنگهای رسوبی هستند.
1. سنگهای آذرین:
1-1- ترکیب کانی شناختی سنگهای آذرین
برحسب ظاهر، تجزیه سنگهای آذرین عناصر را در پیکر ترکیب شیمیایی با اکسیژن به صورت اکسیدهای FeO, MgO, CaO, Al2O3, SiO2 و... نشان میدهد. این گونه نگرش به ساختمان سنگ نگاهی مجرد است که ساختمان سنگ را نادیده میانگارد؛ بنابراین اگر اندیشیده شود که این اکسیدها در پیکر کانیهای کوارتز، فلدسپات، پیروکسن، آمفیبول... جای میگیرند، در عمل کریستال شیمی را پایه هرگونه داوری گذاشته ایم که این خود فرع شرایطی است که شرایط حاکم بر کره زمین به طور عام و شرایط مادی – محیطی ماگما به طور خاص، دیکته کننده آن است. یک ماگما محیطی است که عناصر به دلیل وجود شرایط فیزیکی و شیمیایی ویژه به صورت اکسید در آن جای دارند، صرف نظر از آنکه ماگما خود با مواد درونی تر زمین و یا هسته آن از دیدگاه ترکیب شیمیایی و شرایط فیزیکی تفاوتهای چشمگیر دارد. بدین سان در شرایطی که ماگما آمادگی تبلور – تبدیل از حالت سیال به حالت جامد را پیدا میکند، مواد تشکیل دهندة ماگما به گونه ای رفتار میکنند که ساختمان اتمی عناصر تشکیل دهنده به آنها حکم میکند. سرنوشت مختوم این عناصر در این شرایط، تشکیل کانیهای سنگ ساز ساد شده در بالا است، بدین معنی که نخست تترائدرهای 4- [SiO4]، اکسیدهای MgO، FeO را از محیط بیرون میبرند. با بالا رفتن تراکم 4- [SiO4]، تترائدرهای یون سیلیکات خود با هم ترکیب میشوند و رشته ها، زنجیرها و صفحههای دوبعدی میسازند که به تدریج ظرفیت یون آزاد اکسیژن در آنها کاستی می¬گیرد. سپس ساختمان¬های سه بعدی Sio2 شکل میگیرد. پس از آن آلومینیوم جانشین Si در یون سیلیکات میشود که فضای کریستالین پدید آمده جز عناصر یک ظرفیتی و دو ظرفیتی، شعاع یونی در محدوده Na، K، Ca را در خویشتن نمی پذیرد که بدین سان فلدسپاتها تشکیل میشوند و با کنار رفتن فلزات آهسته آهسته و گام به گام سیلیس آزاد در چهره کوارتز در سنگ میشوند و با کنار رفتن فلزات آهسته آهسته و گام به گام سیلیس آزاد در چهره کوارتز در سنگ نمایان میشود. این شمای کلی در هر جای خود با برخورداری از شرایط فیزیکی – شیمیایی معلوم، کانیهای معلوم و معین با آرایش منظم مربوط به همان شرایط را پیوند میکند. بدین سان از آنجا که پیدایش هر سنگ، یعنی پیدایش کانیهای معلوم با آرایش معلوم گویای شرایط است، پس با مطالعه بافت و کانی شناسی سنگ میتوان به شرایط حاکم بر آن منطقه منطقه و سرگذشت زمین شناختی آن محل پی برد. در راستای این الگو، شیشه در زمانی کوتاه سرد شده است، همچنین بلورهای ریز و نهان بلورها نیز حاکی از سرعت سرد شدن است. سنگ درشت دانه با آرایش موزائیک نشان از حوصله و شرایط پایدار در پیدایش دما و در نتیجه سرد شدن آهسته دارد. سنگ در بردارندة دوگونه بافت از یک کانی نمایانگر دوگامه در روند تکامل خویش است و نهایتاً یک ساخت کانیایی پدید آمده از کریستالهای بسیار درشت با اشکال هندسی منظم و سامان یافته، نشان از پایداری شرایطی پدید آمده از سیالی چگال در روند زمانی بس دراز دارد. بدین سان سنگ شناسی را باید دانشی دانست که با بررسی و پژوهش در ترکیب کریستال شیمی کانی ها، رخداد و شرایط گذشته را بازگو میکند.
1-2- بافت و ساخت سنگهای آذرین:
ساختمان سنگ روی زمین تشخیص داده میشود مثل جهت یافتگی، نواربندی، درزه و شکاف. بافت، درجه تبلور، اندازه دانهها و فابریک یا رابطه هندسی میان اجزاء تشکیل دهندة یک سنگ را مشخص می¬کند. در موارد اکثر سنگهای ساختمانی، ساخت و بافت سنگ از عوامل مهم برای انتخاب سنگ میباشد. مشخصات سنگها به نمودهای ساختی و بافتی ستگ وابسته است. چرا که لایه لایه بودن، توده ای بودن، شکل و نوع و اندازه کانی یا بلورهای تشکیل دهنده سنگ و ارتباط آنها با هم به ساخت و بافت سنگ مربوط است و در استحکام، زیبایی و ظاهر سنگ مؤثر میباشد. ویژگی بافت شناختی هر سنگ وابسته به شرایطی است که سنگ در آن ساخته میشود. بعضی از سنگهای آذرین مثل گرانیتها تمام بلورین هستند که هولوکریستالن نامیده میشوند؛ شماری مانند ابسیدین به طور عمده شیشه ای هستند. گدازهها و سنگهای درونی کم عمق ممکن است شامل شیشه و بلور هر دو باشند. بلورهای بسیار ریز که به شکل مسطح یا منشوری هستند میکرولیت نامیده میشوند. اگر میکرولیتها بسیار زیر، ایزوتوپها و بیشتر به شکلهای شعاعی و میله ای و مویی باشند کریستالیت نامیده میشوند. سنگهای آذرین از نظر اندازه دانهها متفاوت هستند. گاهی آنچنان ریزند که بدون ذره بین جدایش دانهها را از یکدیگر نمی توان باز شناخت، درحالی که بعضی دیگر دارای دانه هایی در مقیاس سانتی متر هستند. اگر اجزاء تشکیل دهنده سنگ آنچنان ریز باشند که با چشم غیرمسلح قابل تشخیص نباشند آفانیت و بافت آفانتیک نامیده میشوند. در مشاهدات میکروسکوپی بعضی از این سنگها دارای شیشه و بعضی دیگر بلورین هستند. اگر بلورها با میکروسکوپ قابل تشخیص باشند میکروکریستالین و اگر آنچنان ریزدانه باشند که تنها با بزرگنماییهای بالای میکروسکوپ قابل شناسایی باشند کریپتوکریستالین نامیده میشوند. درجه تبلور و اندازه دانههای سنگهای آذرین به طور عمده به چگونگی سرد شده آنها در دوران انجماد و مقادیری به ترکیب شیمیایی ماگما و غلظت آن بستگی دارد. سنگهای هولوکریستالین دانه متوسط و درشت، مخصوص تودههای درونی (نفوذی) است که در درجه حرارت 800 تا 1000 درجه سانتی گراد از ماگما متبلور شده و به آهستگی سرد میشوند. در مراحل آخر انجماد، مایع باقیمانده از مواد فرار H2O، CO2، F و غیره پرمایه میشود. در این شرایط تبلور با هسته گذاری آهسته در محیط مایع رخ میدهد و در گامههای پایانی مایع باقیمانده نهایی که در حال جوشش است به سوی شکافها و درزههای موجود در تودههای بزرگ بلورین کشیده میشود. در این حالت کوچ و جابه جایی یونها به آسانی انجام میپذیرد و بلورها ممکن است بسیار بزرگ شوند و در نتیجه سنگهای بسیار دانه درشتی پدیدار شوند که پگماتیت نامیده میشوند. بافتهای بلورین ریزدانه، آفاناتیک و شیشه ای در اثر سرد شدن سریع ایجاد میشوند. در این حالت هسته گذاری بلورها به سرعت اتفاق میافتد و رشد بلورها پیوسته کاهش مییابد و مجموعه بلورهای ریزدانه ایجاد میشوند. اگر سرد شدن آنچنان شتاب زده باشد که میزان جوانه گذاری به صفر برسد و مایع باقیمانده بسیار غلیظ باشد، محصول نهایی شیشه خواهد بود. این شرایط به طور معمول درباره ماگماهای خروجی و یا تودههای کوچک درونی که سطحی و کم ژرفا هستند، صدق میکند. ماگماهای پرمایه از سیلیس که دارای ترکیبات قلیایی و آلومینیوم از ماگماهای پرمایه از کلسیم، منیزیم و آهن میباشند، در نتیجه گدازه هایی مانند ریولیت، تراکیت و فنولیت در مقایسه با سنگهای بازالتی دارای شیشه بیشتری هستند؛ هرچند حتی در بازالتها هم اگر خیلی به سرعت سرد شوند، شیشه ایجاد میشود. شیشهها از هر نوع در درجه حرارت معمولی نیمه پایدارند و از این رو در روند گذر، تبلور پیدا میکنند و دویتریفیه میشوند یا اینکه زیر تأثیر محلولها یا افزایش دما تجزیه میشوند، بنابراین شیشههای کهن بسیار کمیاب هستند.
2. انواع بافت ها:
2-1- بافت دانه ای
این بافت ویژه سنگهای آذرین درونی (نفوذی) است و به بافتهای هولوکریستالین گفته میشود که در آن بلورها به آرامی و در عمق زمین تبلور پیدا کرده و به طور معمول با چشم غیرمسلح نیز قابل تشخیص باشند.
در بعضی از سنگهای آذرین سیلیسی به ویژه گرانیت پگماتیتها و گرانوفیرها در گامههای بازپسین انجماد، ماگما به دلیل تبلور همزمان کوارتز با فلدسپات آلکالن، کوارتز به شکل خطوط میخی در فلدسپات دیده میشود. این بافت گرافیک نامیده میشود.
بافت افی تیک: در بعضی از سنگها به ویژه گابروها، دیابازها و بعضی از بازالت ها، لتهای پلاژیوکلاز در زمینه ای از اوژیت یا پژونیت درشت و نیمه شکلدار جای میگیرند. در مشاهدات میکروسکپی مقطع نازک، لتهای فلدسپات که غالباً طول متوسط آنها از قطر پیروکسن فراتر نیست در پیروکسنها احاطه و محصور میشوند. این نوع بافت آفی تیک نامیده میشود. اگر درازای پلاژیوکلاز بیشتر از پیروکسن باشد و بخشی از بلور پلاژیوکلاز با پیروکسن محصور شود بافت ساب افی تیک به وجود میآید.
2-2- بافت پورفیریتیک:
این بافت ویژه سنگهای آذرین بیرونی است که دربردارندة بلورهای درشت در زمینه ای ریزدانه یا شیشه ای اند. بلورهای درشت فنوکریست یا درشت بلور و بافت پورفیریتیک نامیده میشود. افت اینترگرانولار: در بسیاری از گدازهها و سنگهای نیمه عمیق به ویژه بازالتها و دیابازها، زوایای میان فلدسپاتها با دانههای کانی فرومنیزین که در بیشتر موارد الیوین، پیروکسن یا اکسیدهای آهن – تیتان هستند، بی سامان و بدون جهت خاصی پر میشوند.
بافت اینترسرتال: اگر فضای میان فلدسپاتها با شیشه یا کانیهای ثانویه بی شکل مثل سرپانتین،
کلریت، کلسیت و... پر شود بافت اینترسرتال خواهد بود.
هیالوپلتیک: نوعی بافت اینترسرتال است. این بافت ویژه گدازه هایی است که فضای میان میکرولیتهای فلدسپات که در راستاها ناهمسانند به وسیله شیشه پر شده باشد.
فلتی: بافتی است که در آن زمینه هولوکریستالین بعضی از سنگهای دربرداندة میکرولیتهای غالباً فلدسپت به گونه ای تنگاتنگ و فشرده درهم پیچیده اند.
پیلوتاکسیتی: بافتی است که میکرولیتهای فلدسپات در نتیجه جریان روانه به تقریب موازی آرایش شده باشد و میان میکرولیت ها، با مواد میکرو – کریپتوکریستالین پر میشود. به این بافت تراکیتی نیز گفته میشود.
حفره و آمیگدال: انبساز گازها در گدازههای آتشفشانی و نفوذی کم عمق حفراتی را پیدی میآورد. به طور معمول این حفرات کروی یا تخم مرغی اند و بسیاری از آنها نامنظم هستند. این حفرات ممکن است با کانیهای ثانویه مثل اپال – کلسیدوئن،کلریت، کلسیت و زئولیت پر میشود.
اسفرولیت: درگدازههای سیلیسی به ویژه آنهایی که دارای شیشة زیاد هستند، کانیهای شعاعی، سوزنی و فیبری دیده میشود. این شکل بافتی اسفرولیت نامیده میشود.
بافتهای دیگری نیز یافت میشوند که بر پایه شکستگیهای موجود، کلاستیک گفته میشود. میان این بافت ها، پیروکلاستیکها به ویژه فراورده قطعههای آتشفشانها هستند.
3. طبقه بندی و نامگذاری سنگهای آذرین:
برای طبقه بندی سنگهای آذرین از دیاگرام اشتراکایزن استفاده میشود و نامگذاری براساس پارامترهای زیر انجام میگیرد:
Q: کوارتز، تریدیمیت، کریستوبالیت
A: فلدسپات آلکالن شامل ارتوکلاز، میکروکلین، پرتیت، آنورتوکلاز، سانیدین و آلبیت.
P: پلاژیوکلاز (An5- An100) و اسکاپولیت.
F: فلدسپاتوئید یا فوئیدها شامل نفلین، لوسیت، کالسیلیت، پسودولوسیت، سودالیت، نوزآن، هائوئین، کانکرینیت، آنالسیم و غیره.
M: کانیهای مافیک.
در تقسیم بندی مودال، گروه Q، A، P،؛ F شامل کانیهای فلسیک و M کانیهای مافیک هستند. مجموع Q+A+P+F+M میباید 100 باشد. باید توجه داشت که در سنگها هیچ گاه 5 گروه یاد شده با هم وجود ندارد. بلکه حداکثر چهار مورد موجود و یکی از آنها صفر است. به طور مثال اگر کوارتز موجود باشد F (فلدسپاتوئید) باید غایب باشد. شکلهای 3-1 و 3-2 به ترتیب تقسیم بندی و نامگذاری سنگهای آتشفشانی و آذرین درونی را با استفاده از دیاگرام¬های اشتراکایزن نشان میدهند.
فلدسپاتوئید: F پلاژیوکلاز: P فلدسپات آلکالن: A کوارتز: Q
شکل 3-1 – تقسیم بندی و نامگذاری سنگهای آتشفشانی بر پایه کانیهای تشکیل دهنده با استفاده از دیاگرام QAPE (اشتراکایزن 1987)
فلدسپاتوئید: F پلاژیوکلاز: P فلدسپات آلکالن: A کوارتز: Q
شکل 3-2– تقسیم بندی و نامگذاری سنگهای آذرینپایه کانیهای تشکیل دهنده با استفاده از دیاگرام QAPE (اشتراکایزن 1978)
4. سنگهای دگرگونی
سنگ¬های دگرگونی سنگهایی هستند که از سنگهای رسوبی و آذرین قبلی به وجود آمده اند و در آنها به علت تغییرات فشار، درجه حرارت یا محیط شیمیایی تغییراتی صورت گرفته است بدون اینکه از حالت جامد خارج شوند. به طور کلی دگرگونی عبارت از واکنش مینرالوژیکی و فابریکی یک سنگ در برابر تغییر شرایط فیزیکی و شیمیایی مؤثر بر روی سنگ است مشروط بر آنکه شرایط جدید با شرایط تشکیل خود سنگ تفاوت قابل توجهی داشته باشد. انواع مختلف دگرگونی، عوامل دگرگونی و سنگهای حاصل از فرآیند دگرگونی به اجمال در جدول 3-3 آورده شده است.
4-1- ویژگیهای عمومی سنگهای دگرگونی:
الف) در سنگهای دگرگونی اغلب جهت یافتگی به شکلهای زیر مشاهده میشود:
-به صورت چینه بندی که در اغلب موارد باقیمانده ساختار قدیمی سنگهای رسوبی تشکیل دهندة آن است.
-به صورت شیستوزیته که موجب تورق آسان سنگ میگردد.
-به حالت لیتاژ که نتیجة تناوب محدود کانیهای آهن و منیزیم دار با کانیهای کوارتز – فلدسپاتی است.
ب) در سنگهای دگرگونی با از بین رفتن کانیهای قبلی یا تبلور مجدد، کانیهای شاخص دگرگونی به وجود می¬آیند.
پ) قوانین و ترتیب تبلور در سنگهای دگرگونی اختصاصی است که خود وسیله ای جهت تشخیص آنهاست.
ت) بافت میکروسکوپی کاتاکلاستیک و کریستابلاستیک و غیر وسیلة دیگری برای شناسایی آنهاست.
ث) تهیه مقاطع زمین شناسی روی زمین کمک مؤثری جهت تشخیص سنگهای دگرگونی از سایر سنگهاست.
4-2- بافتهای دگرگونی
پورفیروبلاستیک: بلورهای درشت (پورفیروبلاست) یک یا چند کانی که در زمینه ای از دانههای ریزتر قرار دارند.
گرانوبلاستیک: بلورهای دگرگون شده تقریباً یک اندازه که درهم قفل شده اند.
پوئیکلوبلاستیک: بلور بزرگی از یک کانی (به طور مثال گارنت) بلورهای دیگری (مثل کگوارتز و کلسیت) را دربرگرفته است (مثال: در سنگ اسکارن)
لیپدوبلاستیک: در این بافت کانیهایی مثل میکا، کلریت و غیره در جهت معینی به موازات هم آرایش یافته اند.
نمابلاستیک: نوعی بافت جهت یافتة فیبری است که در آن کانیهایی مثل گلوکوفان و اکتینولیت و... در یک جهت و به مازات هم آرایش یافته اند.
4-3- عمده سنگهای دگرگونی:
الف) دگرگونی مجاورتی: محصول دگرگونی مجاورتی غالباً شیستهای لکه دار، هورنفلس، مرمر، اسکارن، سنگهای وابسته به آنهاست:
هورنفلس: معمولاً شامل کوراتز، فلدسپات، پیروکسن، گروسولار و کلسیت است که غالباً هم اندازه هستند. میکا و آمفیبول در هورنفلسها کمتر از شیستها میباشند. بافت اکثر هورنفلسها موزائییکی است.
اسکارن: در مجاورت مرمر و سنگهای نفوذی
ب) سنگهایی که در آنها تغییرات کاتاکلاستیکی و کریستالوبلاستیکی صورت گرفته است:
کاتاکلازیتها: در این سنگها تغییرات کاتاکلاستیک کمتر از میلونیتها است.
میلونیتها: بیشتر شامل پورفیروکلاست (بلورهای شکسته و بزرگ) می¬باشد.
فیلونیتها و شیستهای فیلونیتی: غالباً شامل کوراتز، مسکویت، گرافیت و گارنت است.
سمی شیست: واژه سمی شیست در مورد کاتاکلازیتهای متمایل به شیست استفاده میشود و غالباً شامل دانههای شکسته کوارتز و فلدسپات در زمینه ری کریستالیزه شامل میکای سفید، کلریت، کوارتز، بیوتیت، و اسفن و یا آثاری از دانههای کوراتز، اوژیت، و هورنبلند در زمینههای ری کریستالیزه و جهت یافته میباشد.
سنگهای حاصل از دگرگونی از نوع درجه حرارت پایین
اسلیت: این سنگ قسمتی ریکریستالیزه است و غالباً شامل کوراتز فیبری، کمی کلریت که اطراف پورفییروبلاست پیریت متبلور شدهاند، میباشد. در اثر افزایش دگرگونی اسلیت به طرف فیلیت سوق پیدا میکند.
فیلیت: این سنگ غالباً به تمامی ریکریستالیزه است و شامل کوراتز، میکای سفید، کلریت و کانیهای اپک میباشد. بعضی از آنها دارای رگههای کوراتز به موازارت شیستوزیته سنگ میباشند.
شیست: این سنگ تاماماً ریکریستالیزه است و شامل کالک شیست (شیستهای حاوی کربنات) و گرین شیست میباشد (رسنگ سبز این نوع سنگها بیتر به خاطر وجود کلریت است) و در اثر دگرگون شدن سنگهای آذرین بازیک و نیمه بازیک در درجه حرارت پایین تشکیل میشوند.
ت) سنگهای حاصل از دگرگونی در درجه حرارت بالا و فشار بالا
این سنگها عبارتند از: شیست، گنایس، آمفیبولیت، گرانولیت، اولیوینیت و اکلوژیت.
5. سنگهای رسوبی:
منشأ اصلی سنگهای رسوبی مواد ریز جامد معلق در رودخانهها است. این رودخانهها در ضمن حرکت موجب به هم غلتیدن سنگها شده و سبب خرد شدن آنها میشوند. همچنین تکههای ریز سنگها که در اثر سایر عوامل طبیعی مانند یخبندان و غیره از تکه سنگها جدا شدهاند به وسیله رودخانه جابهجا شده و به محلهایی که در عمق آنها بیشتر است برده میشوند. این دانههای ریز در اثر نیروی ثقل زمین و همچنین در اثر فعل و انفعالات شیمیای در این مکانها تهنشین شده و تحت فشار قرار میگیرند این فشار ممکن است در اثر لایههای فوقانی تهنشینهای جدید باشد و یا فشارهای دیگر و بالاخره بعد از سالیان دراز این لایهها یکپارچه شده و تولید سنگهای رسوبی مینمایند.
5-1- مشخصات سنگهای رسوبی:
- کلیه سنگهای رسوبی لایهلایه میباشند زیرا تشکیل آنها در اثر ته نشین شدن اجسام جامد موجود در آبهاست که به مرور و لایهلایه تهنشین میگردند.
- در بعضی از سنگهای رسوبی (بعضی از آهکها) بقایای فسیلی جانوارن و گیاهان دیده میشود.
- جنس سنگ یکنواخت نیست و ممکن است دارای لایههای خاک و لای باشد.
5-2- تقسیمبندی سنگهای رسوبی
-براساس اندازه دانه: اگر دانههای سنگ در حد میکرون باشد (1 تا 2 میکرون) به آن خاک یا خاک رس میگویند. اگر درشتی آن تا صدم میلیمتر باشد به آن لای میگویند اگر قطر دانهها تا حدود دهم میلیمتر و حتی یک میلیمتر باشد به آن ماسه گفته میشود.
-تقسیمبندی و نامگذاری میکروسکوپی: این تقسیمبندی بر اساس طبقهبندی فولک صورت میگیرد
6. خواص فیزیکی سنگها:
شناخت ویژگیهای فیزیکی سنگها شامل ویژگیهای مربوط به وزن حجم، سختی، ساخت، قابلیت رسانایی آب و گاز و قابلیت رسانایی گرما و الکتریسیته و مغناطیس و غیره است. وزن مخصوص، تخلخل و سایشپذیری از خواص فیزیکی است که در سنگهای ساختمانی مورد توجه است.
وزن مخصوص: عبارت است از نسبت وزن حجم معینی از فاز جامد سنگ (کانیهای آن) به وزن همان حجم از آب مقطر، وزن مخصوص بخش جامد سنگ را میتوان براساس وزن مخصوص کانیهای تشکیلدهنده آن با در نظر گرفتن درصد آنها به دست آورد.
وزن مخصوص یک کانی بستگی به ترکیب و ساختمان شیمیایی آن دارد، معمولاً هرچه شماره اتمهای سنگین یک کانی بیشتر باشد شعاع اتمی آنها کوچکتر میگردد و تراکم آنها در شبکه تبلور بیشتر شده و در نتیجه وزن مخصوص آن کانی بیشتر است.
تخلخل: سنگها همیشه متراکم نیستد، بعضی از آنها حاوی منافذ به هم ژیوست، منافذ و حفرههای مجزا و شکاف هستند. وجود این حفرهها اهمیت زیادی در خواص مکانیکی سنگ دارد و به طور کلی هرچه تخلخل بیشتر باشد مقاومت مکانیکی آن کمتر است. اگر شکافها یا حفرهها شبکه مرتبطی را تشکیل دهند در این صورت هرچه حفرهها زیادتر باشد نفوذپذیری سنگ بیشتر است، اما اگر حفرهها مجزا باشند نمیتوانند نمایانگر میزان نفوذپذیری سنگ باشد. حفرهها ممکن است اولیه یا ثانویه باشند. حفرههای اولیه در زمان تشکیل سنگ پدید آمدهاند درحالیکه حفرههای ثانویه در نتیجه فرآیندهایی چون دگرگونی، انحلال بعضی از کانیها، تبلور مجدد کانیها، هوازدگی و غیره به وجود میآیند. شکل حفرهها معمولاً کانالی شکل، شکاف مانند، کروی و دندانهای است. تخلخل عبارت است از نسبت حجم فضای حفرههای سنگ به حجم کل سنگ. درصورتی که نسبت حجم حفرههای به حجم بخش جامد آن در نظر گرفته شود این نسبت درصد پوکی نامیده میشود. تخلخل یک سنگ بستگی به شکل و اندازه دانههایی دارد که آن را تشکیل میدهند و نیز مربوط به میزان تنوع دانهها، سمیانی شدن آنها و نوع تجمعع کانیها است. اگر سنگ از دانههای کروی با اندازههای متفاوت تشکیل شده باشد حداقل تخلخل را خواهد داشت و اگر دانهها زاویهدار و بیشکل باشند تخلخل زیادتر است.
لایهبندی، تورق: غالباً در سنگها امتداد و سطوحی یافت میشود که در آنها نیروی چسبندگی و اتصال دانهها نسبت به امتدادهای دیگر کمتر و یا به حداقل رسیده است. این سطوح در سنگهای رسوبی منطبق بر صفحات لایهها قرار دارد. علاوه بر سطوح لایهبندی در سنگها، سطوح دیگری نیز ممکن است وجود داشته باشد که سطوح تورق نامیده میشود و معمولاً در امتداد سطوح رسوبگذاری نیست. اکثر لایههای ذغالی دارای چنین سطوحی هستند.
سختی: سختی مشخصکننده میزان نرمی و یا سختی جسم در برابر کشیده شدن یا برخورد جسم دیگر بر آن است. اگر مقاومت سنگ در برابر خراش حاصل از جحم دیگر مورد نظر باشد سختی استاتیکی نامیده میشود درحالی که سختی سنگ در برابر ضربه در نظر گرفته شود سختی دینامیکی نامیده میشود. این دو سختی با یکدیگر مساوی نیستند. سختی یک سنگ میانگین سختی کانیهای تشکیلدهنده آن است. سادهترین روش سنجش سختی کانیهای گوناگون، تعیین خراشژذیری آنها با کانی سختتر است. درجهبندی دهگانهای که توسط مهز در مورد تشخیص سختی کانیها به عمل آمده، در جدول 3-4 آورده شده است.
سفتی: سفتی سنگ، مقاومت سنگ را در برابر نیروهای جداکننده اجزای آن نشان میدهد و نسبت * کانی کوراتز در کوهی، سرپانیتن سنگ پادزهر، اولیوین شاه مقصود، اپال سنگ آتش زنه و اسپنیل لعل نیز نامیده میشوند.بهترین نوع کوراندم، یاقوت است که از سنگهای قیمتی است.
به سفتی سنگ آهک سنجیده میشود. به عنوان مثال اگر سفتی سنگ آهک واحد باشد سفتی ماسه سنگ 1/.1 و کوارتزیت 9/1 است. ویژگی سفتی سنگها میتواند بر محصولات حفاری و افنجار، راندمان ماشینهای استخراج و غیره تأثیر داشته باشد.
ضریب شکنندگی: نشاندهنده مشخصات شکنندگی سنگها است. یکی از روشهای محاسبه این ضریب، تعین نسبت کار لازم برای ایجاد تغیر شکل در منطقه الاستیک به انرژی کلی لازم برای شکستن نمونه سنگ است.
سایندگی: قدرت سایندگی سنگ، در ارتباط با تأثیر سنگ بر وسایل حفاری، تعریف میشود.
قابلیت خردشوندگی: خردشوندگی سنگ ژارامتری ترکیبی از خواص گوناگون مکانیکی آن مانند الاستیسته، پلاستیسینه و مقاومت است و به نحوی مرتبط با انرژی مصرف شده در خرد شدن سنگ تحت اثر یک بار دینامیک است. از طرفی خردشوندگی سنگها بستگی به تردی و پودرشوندگی آنها دارد. بنابراین هرچه سنگ تردتر باشد با سهولت بیشتری خرد و نرم میشود.
7. سنگهای ساختمانی:
سنگهای ساختمانی به آن دسته از سنگها اطلاق میشود که به هر شکل و اندازه، با تغییر شکل فیزیکی یا بدون تغییر در یکی از قسمتهای ساختمان مثل پی، کف، دیواره و نمای ساختمانها، سنگفرش جادهها و محوطهها، دیواره پلها، دیوارههای آب برگردان رودخانههای کنار شهرها، ساختمانهای زیرزمینی و غیره به کار میروند. این سنگها را میتوان به دو گروه تقسیم نمود: سنگهای زیربنایی و سنگهای تزیینی و نما.
سنگهای ساختمانی به صورت خرده سنگ، لاشه (سنگ تراشیده)،ؤ مالن ( سنگ تراشیده و چکشخورده)، تخته سنگ صیقلی (سنگنما و تزئینی) به کار برده میشوند. اغلب این سنگها به همان شکل به دست آمده از واریزههای کوهها و معادن و یا با تغییر شکل (با ابزارهای مختلف) در پیها، سنگفرش کوچجه و خیابان و محوطهها و غیره به کار میروند. تغییر شکل سنگها به صورت خرد کردن، بریدن و غیره میباشد و به دلیل اینکه کار زیادی روی آنها صورت نمیگیرد و در قسمتهای اصلی و نگهدارنده ساختمان یا راه یا سد و پل و دیواره به کار میروند لذا با عنوان سنگهای زیربنایی نامیده میشوند.
سنگی که در ساختمان مصرف میشود باید سالم باشد و پوسیدگی نداشته باشد. سنگی که در زیرسازی راه و درون ساختمان مصرف میشود، باید وزن فضایی بیش از 5/1 تن بر مترمکعب و تاب فشاری بیش از 40 مگاپاسکال داشته باشد. سنگی که در نمای ساختمان مصرف میشود باید در برابر اثرهای جوی ژایداری کند، آب در آن نشت نکند و اثر فیزیکی و شیمیاییث نداشته باشد و در آب وا نرود و با آب ترکیب نشود. سختی آن کمتر از 3، مقاومت فشاری آن کمتر از 80 مگاپاسکال و وزن فضایی آن کمتر از 2 تن به مترمکعب نباشد. سنگی که در سنگفرش راه صرف میشود باید سخت باشد، آب جذب نکند که در هوای سرد یخ بزند، ساییدگی آن کم باشد و لاستیک چره غلتان را نساید، تاب ضربهای آن زیاد باشد تا چرخ غلتان کوبنده آن را خرد نکند. سنگ سخت برای پیسازی ساختمان، زیرسازی راه و راهآهن مصرف میشود.
سنگهای ساختمانی شامل سنگهای رسوبی (عمدتاً آهکی)، سنگهای آذرین (آتشفشانی و نفوذی) و توف میباشد. سنگهای آهکی و رسوبی به دلیل فراوانیشان در طبیعت و همچنین سهولت استخراج و سهولت تغییر شکل به نسبت سنگهای آذرین بیشتر مصرف میشوند. برای سنگفرش محوطه منازل و کف اتاقها بیشتر از انواع سنگهای توف و یا گرانیتی (وگاهی آهکی) استفاده میشود. از توفهای سبز و سیاه و خاکستری و قهوهای به شرطی که دارای تخلخل کم باشند در پی ساختمانها و دیوارهای بلند و پهن و از سنگهایی با تخلخل بیشتر معمولاً در پله و کف حیاط و به عنوان قرنیز استفاده میشود. برای سنگهای تزئینی از سنگهایی استفاده میشود که صیقلپذیر بوده و دارای استحکام لازم باشند. این نوع سنگها در اندازههای مختلف بریده میشوند و بعد از ساب و صیقل، در قسمتهایی از بنا که در معرض دید باشد به کار میروند. از جملة این سنگها، سنگهای آذرین درونی از قبیل گرانیت، گرانودیوریت، گابروسینیت)، سنگهای آذرین بیرونی (مثل بازالت، آندزیت) و از سنگهای رسوبی، سنگهای آهکی که به دلیل زیبایی ظاهری در انواع مختلف بیشتر مورد توجه هستند و همچنین ماسه سنگها و کنگلومرا میباشند.
در زیر مختصری به کانیشناسی و سنگشناسی این نوع سنگها پرداخته میشود:
گرانیت، سینیت، کوارتز مونزونیت، مونزونیت، گرانودیوریت، کوراتز دیوریت و دیوریت از دسته سنگهای آذرین درونی میباشند. همه این سنگها در اصطلاح تجاری «گرانتی» نامیده میشود درحالیکه از نظر علم سنگشناسی با توجه به ترکیب شیمیایی و کانیایی متفاوت از هم، نامهای مختلف دارند. این سنگها در زیر گروه آذرین درونی جای میگیرند و وجه مشترک آنها بافت دانهای است که همگی در عمق زمین و به آهستگی سرد شدهاند به طوری که فرصت مناسب برای رشد بلورها ایجاد شده است، ولی از نظر ترکیب کانیشناسی متفاوت میباشند. گرانیت از دسته سنگهای اسیدی، کوراتز مونزونیت با ترکیب قلیایی – اسیدی، سینیت دارای ترکیب قلیایی، مونزونیت متوسط – قلیایی، کوارتز دیوریت ترکیب متوسط متمایل به اسید، گرانودیوریت قلیایی اسیدی تا متوسط و دیوریت از نظر ترکیب شیمیایی حد واسط سنگهای اسیدی و بازیک میباشد.
8. ترکیب کانیشناسی برخی از سنگهای خاص مورد استفاده در صنعت ساختمان:
گرانیت: بافت آن دانهای گاهی پرتیتی و گاهی گرافیکی است. (بافت پرتیتی رشد همزمان فلدسپات آلکالن با پلاژیوکلاز و بافت گرافیکی رشد همزان کوراتز با فلدسپات آلکالن است). از نظر کانیهای تشکیل دهنده، بیشتر از یک سوم فلدسپاتها در گرانیت، فلدسپات آلکالن، غالباً از نوع ارتوکلاز یا میکروکلین هستند. پلاژیوکلازها سدیک و غالباً در حد اولیگوکلاز هستند. کوارتز حدود 20 تا 40 درصد کل سنگ را تشکیل میدهد. کانی مافیک تیپیک در این سنگها بیوتیت قهوهای است. در بعضی از انواع گرانیتها، مسکویت دیده میشود. در گرانیتهای آلکالن، بیشترین کانی از نوع فلدسپات آلکالن است. در بعضی از این نوع سنگها ممکن است بیوتیت به همراه هورنبلند یا اوژیت نیز دیده شود.
آدامالیت: بافت آن دانهای است. در این سنگ مقدار پلاژیولکاز و فلدسپات آلکالن به تقریب برابر است (هر کدام بین 35 تا 65 درصد مجموع فلدسپاتها). مقدار فلدسپات آلکالن آدامالیتها بیشتر از گرانودیوریتها و کوراتز آنها بیشتر از مونزونیت است. کانی مافیک تیپیک آنها بیوتیت و هورنبلند است.
گرانوفیر: گرانوفیرها بیشتر دارای ترکیب سدیک هستند تا پتاسیک، کوارتز آخرین کانی است که متبلور میشود و بیشتر رشد میکروگرافیکی با فردسپات آلکالن دارند. از نظر کانیشناسی در بردارندة پلاژیوکلاز سدیک، فلدسپات آلکالن (رشد توأم با کوارتز) و کانی مافیک آنها هدنیرژیت و اولیوین (فایالیت) است.
گرانودیرویت: این سنگ حد واسط میان گرانیت و کوراتز دیوریت است و ترکیب کانیشناختی نوع تیژیک آن دارای پلاژیوکلاز با ترکیب شیمیایی آندزین سدیک (حدود 40 درصد)، کوارتز (حدود 21 درصد)، ارتوکلاز (18 درصد)، هورنبلند (17 درصد) و به عنوان کانی فرعی بیوتیت، اکسید آهن، تیتان، آپاتیت و اسفن (4 درصد) است.
تونالیت: همانند گرانودیوریت است، تنها میزان فلدسپات آلکالن و کوراتز آن پایینتر از گرانودیوریت است و کانیهای مافیک آن بیشتر است. کانی مافیک عمده، هورنبلند و بیوتیت است.
سینیت: در این سنگ فلدسپات آلکالن دو سوم فلدسپاتهای سنگ و عمده کانی تشکیلدهنده سنگ است. رنگ صورتی فلدسپات آلکالن زیبایی خاصی به شکل ظاهری سنگ میدهد که در صنعت ساختمان مورد توجه است.
دیوریت: در این سنگ، پلاژیوکلاز از نوع آندزین یا اولیگوکلازکلسیک، کانی اصلی است. هورنبلند و بیوتیت کانیهای عمده مافیک هستند.
مونزونیت: این سنگ از نظر ترکیب شیمیایی حد واسط میان دیوریت و سینیت است. مشخصة آن اندازة برابر فلدسپات آلکالن با پلاژیوکلاز است که هیچ یک از آنها کمتر از یک سوم یا فراتر از دو سوم کل فلدسپاتها نیستند، کوازتر زه بطور معمول 5 درصد دیده میشود. ضریب رنگ آن از 15 تا 30 است ولی انواع پرمافیک و بازیک آن با ضریب رنگ 50 تا 60 نیز وجود دارد که دربردارنده اولیوین و اوژیت با یا بدون بیوتیت است. مونزونیت تیپیک در بردارندة پلاژیوکلازهای شکلدار یا نیمهشکلدار 33 درصد، ارتوکلاز 32 درصد، اوژیت به اضافه کمی هورنبلند 24 درصد، بیوتیت 6 درصد، کوارتز، کانیهای اپک و، آپاتیت، زیرکن و اسفن در مجموع حدود 5 درصد است. بافت مشخصه در بیشتر قسمتهای سنگ پوئی کلینیک است.
با افزایش کوراتز، این سنگ به طرف کوارتز مونزونیت سوق پیدا میکند. در کوارتز مونزونیت، کانی مافیک عمده بیوتیت و هورنبلند است.
به سنگهای گرانیت (و نوع متامورف شده آن گرانیت گنایس)، سینست، کوراتز، موزنونیت، گرانودیوریت، کوارتز دیوریت و دیوریت در اصطلاح تجاری گرانیت و به سنگهای گابرو، دیاباز، انورتوزیت و پیروکسینیت (از سنگهای اولترامافیک)، در اصطلاح تجاری گرانیت سیاه گفته میشود.
9. ویژگی بعضی از سنگهای خاص مورد استفاده در صنعت ساختمان
9-1- خصوصیات گرانیت ساختمانی
گرانیتها به دلیل سختی زیاد، شفافیت، زیبایی خیرهکننده، تنوع طرح و رنگ و کنتراست زیبایی رنگها اخیراَ به عنوان یک سنگ تزئینی لوکس و گرانقیمت در بازار جهانی مطرح گردیدهاند. رنگ گرانیت معمولاً توسط نوع و مقدار فلدسپات آن کنترل میشود و ممکن است به رنگ خاکستری- صورتی کمرنگ تا صورتی و یا قرمز دیده شود. در صورت عدم حضور رنگ صورتی، دامنه رنگها از خاکستری روشن تا تیره و به طور عمده توسط نسبت فلدسپات و کوارتز به بیوتیت و هرونبلند تعیین میگردد.
گرانیتهای روشن و قرمز و صورتی (گرانیتهای آلکالن) به دلیل رنگ صورتی یا قرمز خود بسیار ارزنده هستند و در بازار جهانی جایگاه ویژهای دارند. گرانیتهای قرمز رنگ ناحیه خوی در آذربایجان غربی از این نظر منحصر به فرد هستند. گرانیتهای خاکستری (گرانیت کالکوآلکالن) بر حسب درجه تیرگی و روشنی و اندازه کانیها دارای مرغوبیت متغیری هستند. گرانیتهای شیرکوه در یزد و الوند در همدان طیف وسیعی از انواع گرانیتها را تشکیل میدهند که فاقد آثار آلتراسیون بوده و پدیدههای تکتونیک و به ویژه میکروتکتونیک را تحمل نمودهاند و به علاوه از نظر رنگ باب بازار نیز میباشند. برش و صیقل دادن گرانیتها بسیار مشکلتر و پرهزینهتر از سنگهای آهکی است و فقط دیسکها و سنگسابهای ویژه قادر به برش و صیقل اینگونه سنگها میباشند. باید توجه داشت که انواع گرانیتها به خاطر وجود کوراتز با سختی 7، هورنبلند با سختی 5 تا 5/6 از سنگهای سخت محسوب میشوند و این عامل سبب بالا رفتن هزینه استخراج، برش و پرداخت میگردد و نسبت به سایر سنگهای ساختمانی گران تمام میشوند.
سینیتها، دیوریتها، گابروها و سنگهای خروجی هم ارز آنها یعنی تراکیتها، آندزیتها و بازالتها و همچنین سنگهای دیگر مثل نفلین سینیتها، پریدوتیتها، پیروکسینیتها و آمفیبولیتها و سایر سنگهای آذرین و دگرگونی از این نوع به دلیل عدم وجود کوارتز در آنها در صورتی که کاملاً سالم و بدون آثار آلتراسیون باشند و ضمناً رنگهای زیبایی در صیقل داشته باشند میتوانند به عنوان سنگهای نمای خاص مطرح شوند. هرجا که این گونه سنگها گسترش دارند باید امکان بهرهبرداری از آنها به عنوان سنگنما مورد توجه قرار گیرد، چه بسا ممکن است در میان این گونه سنگها، سنگنما با خصوصیات ظاهری استثنایی وجود داشته باشد که در این شرایط دارای قیمت ویژهای خواهد بود.
از توفها (پیروکلاستیکها) به خصوص توفهای سبر (توف سبز کرج) و رنگهای دیگر با تخلخل کم و در پس ساختمانها و دیوارههای بلند و پهن و از تخلخل بیشتر معمولاً برای پلهها و کف حیاط و به عنوان قرنیز استفاده مینمایند.
توفهای شیشهای (پرلیت) منبسط شده به عنوان پوشش و اندود مصرف میگردند.
مخلوطی از پرلیت – ژیپس به عنوان پوشش و یا روکش دیوارها و غیره مصرف میشود. در ریولیتها به دلیل حساس بودن کانی فلدسپات از نظر عوامل آلتراسیون و به دلیل اینکه ریولیت، به ویژه توفهای ریولیتی تخلخل یکنواختی دارند و نفوذ آب عامل مهم آلتراسیون در آنها است، از این رو ریولیتهای غیرآلتره و سالم کمتر دیده میشوند. درصورتی که ریولیتها دارای درصد کوارتز غیرآلتره و سالم کمتر دیده میشوند. درصورتی که ریولیتها دارای درصد کوارتز نسبتاً کمتری بوده و فلدسپاتهای پتاسیک صورتی رنگ در آنها دیده شوند، ممکن است دارای قابلیت برش بوده و سنگ را با ظاهر صورتی زیبا در مقاطع صیقل خورده عرضه نمایند.
خصوصیات مورد استفاده سنگهای بازالت و دیاباز: بازالت و دیاباز درواقع تنها به صورت خرد شده مورد استفاده قرار گیرند. آن عمدتاَ به عنوان اجزاء بتن و مواد لازم برای ساختن جادهها، بقیه به صورت مواد مستحکمکننده مسیر ریل قطار، پوشش سقف و غیره مصرف میگردد. این سنگها به دلیل فقدان کوارتز برای دستگاهها و ماشینها، ساینده نیستند و این مزیت سبب ارزشمندی آنها میشود 9-3-2- ماسه سنگها
ماسه سنگها به طور عمده شامل دانههای کوراتز، فلدسپات و ماتریس سیلیسی، آهکی، رسی یا اکسید آهن میباشند. کنگلومرا نوعی از ماسه سنگ درشت دانه است که دارای قلوه سنگهای گرد شده بزرگ از انواع سنگها میباشد. کنگلومراها به دلیل عدم یکنواختی از نظر سختی مشکلاتی را جهت آمادهسازی ایجاد مینمایند. درصورتی که عناصر کنگلومرا از قطعات آهکی باشد و سیمان آنها نیز آهکی باشد و کنتراست مناسبی بین رنگ قطعات و سیمان وجود داشته باشد، برای مصارف ساختمانی و نما مناسب هستند.
اهمست ماسهسنگها از نظر یکنواختی دانهبندی است و در مصارف ساختمانی انواع متفاوت مینرالوژیکی آنها خیلی تعیینکننده نیست. قلوه سنگها از نظر ترکیب بسیار ناهمگن میباشند. اکثر اجزاء تشکیلدهنده قلوه سنگها (کنگلومرا) از قطعات سنگهای مختلف هستند. انواع سنگهای سخت مانند گرانیت، کوارتزهای رگهای و کوارتزیت همچنین قطعات سنگهایی مانند ماسهسنگ، سنگآهک، دولومیت، چرت و سنگهای ولکانیکی کریپتوکریستالین ممکن است به نسبتهای مختلف حضور داشته باشند. کارهای ساختمانی و جداول معابر عمدهترین مصرف ماسهسنگها را به خود اختصاص دادهاند و همچنین به عنوان اجزاء سیمان پرتلند نیز اهمیت دارند.
ماسهسنگ و قلوهسنگ معمولاً در خصوصیاتی نظیر یکپارچه نبودن و اختلاط متشکل از انواع سنگها، از سایر سنگها متفاوت هستند و همچنین برخلاف سنگهایی مثل پامیس یا اسلیت، نمیتوانند به همان حالت فیزیکی خود مصرف گردند. وضعیت این سنگها میتواند با عملیاتی نظیر سرند شدن، شستشو و اختلاط دانهبندیهایی با قطرهای متفاوت، بهبود داده شود. به عبارت دیگر کلیه ذخایر ماسه و قلوه سنگ که دارای خصوصیات اولیه انحصاری میباشند هنگام مخلوط شدن با هم قابل استفاده خواهند بود.
بافت ماسهسنگهای ساختمانی معمولاً از خیلی دانه ریز تا دانه درشت متغیر است، ولی یک سنگ ساختمانی خوب باید بافت متوسط بین این دو را دارا باشد. گابرو: سنگ آذرین نفوذی با ترکیب بازیک است. در بیشتر گابروهای درشت دانه و یا هم ارز نیمه ژرف آنها دانه متوسطها یعنی میکروگابروها، کانی چیره پلاژیوکلازکلسیک و فراوانترین کانی مافیک به ترتیب اوژیت، هیپرستن و اولیوین است. گابروها ممکن است گاهی دربردارندة هورنبلند و بیوتیت باشد. گابروهای نرمال به طور عمده در برگینده لابرادوریت و اوژیت یا دیالاژ هستند. گابروها به دلیل تیره بودن در رنگ سنگ (متمایل به سباه)، در سنگهای نما مورد توجهاند.
پیروکسن دیاباز (دیاباز تولئیتی): اشباع یا کمی فوق اشباع در سیلیس است. این سنگ در بخش زیرین و پایانی سیلهای ضخیم، پرمایه واز اولیوین ه
دانلود مقاله سنگهای ساختمانی