مقدمه :
مرمریت یک سنگ دگرگونی به شمارمیرود که طیّ میلیونها سال تحمّل فشار و حرارت بوجود آمده است. از بقایای معادن قدیمی که درکردستان یافت میشود. یک معدن مرمریت نیز وجود دارد که شاید قدمتی بیش از 500 سال داشته باشد. نیاز امروزه جوامع بشری به این گونه سنگهای تزئینی باعث شده که بازار خوبی برای آنها فراهم باشد و متعاقب آن اکتشاف و استخراج بیشتری برای این سنگ صورت پذیرد. در ابتدا این سنگها به روش انفجاری استخراج میشدند، امّا اکنون با توجه به پیشرفت در علوم و صنایع مختلف روشهای نوینتری مانند استفاده از دستگاههای حفاری و دستگاه سیم برش بهکار میرود.
معادن مرمریت نیز بسان گذشته دارای سادگی در اکتشاف و استخراج نیستند. چه بسا معادنی که به ظاهر، از نظر مسایل اکتشافی و ذخایر سنگی غنی بودهاند اما بعد از چند سال استخراج از آنها متوقف شده و باعث ورشکسته شدن افراد و شرکتها شدهاند.
بنابراین برای اینکه بتوان یک معدن مرمریت خوب را شناسایی و اکتشاف و سپس استخراج نمود نیاز به یک تجربة گرانبها الزامی است. برای اینکه یک معدن مرمریت و یا بهطور کلی هرمعدنی عملکرد خوبی داشته باشد، باید هماهنگی خاصّی بین همة اجزا موجود در معدن اعم از بخشهای اکتشاف و استخراج، کارکنان و ماشینآلات و کارگران وجود داشته باشد. شاید عملکرد بد یکی از این اجزاء درکلّ معدن اثر منفی گذاشته و باعث کاهش بازدهی معدن شود. پس وجود یک گروه آماده و هماهنگ درهر معدن ضروری به نظر میرسد. به هرحال میتوان با بررسی اجزاءیک معدن و تشریح وظایف هر قسمت از معدن و چگونگی ایجاد رابطه در بخشهای مختلف معدن به یک نتیجهگیری کلی در بحث عملکرد کل معدن رسید.
گرانیت سنگی آذرین اسیدی است و از معروفترین و پر استفادهترین سنگها بهشمار میرود . گرانیت سنگی دانه درشت است و ابعاد دانهها مساوی است. معمولاً دارای کوارتز فراوانی است و فلدسپاتهای زیادی هم دارد که مقدار ارتوز ازپلاژیوکلازها بیشتر است. معمولاً دارای مسکویت یا بیوتیت است و مقداری هورنبلند و گاهی هم پیروکسن در آن وجود دارد. رنگ آن معمولاً روشن است ولی رنگهای تیره در آن دیده میشود معمولاً بهرنگهای صورتی، سفید، خاکستری روشن، سیاه و سبز دیده میشود و ممکن است بلورین یا شیشهای باشد و ترکیبی شبیه به گرانوریوریت دارد. گرانیت در استان کردستان نزدیک به 15 سال است که مورد اکتشاف و بهرهبرداری قرار گرفته است و قبل از آن نسبت به چگونگی استخراج آن و اقتصادی بودن استخراج آن به علت پراکندگی و تکنونیزه بودن تردیدهایی وجود داشت! امّا با گذشت چند سال و تمرکز بیشتر بر روی آن ارزش آن بیش از گذشته نمایان شد. در گذشته گرانیت در این منطقه از کشور تحت تأثیر معادن دیگر از جمله معادن سنگ مرمر و مرمریت و پوکه معدنی و معدن طلا قرار داشت اما در سالیان اخیر به علت اکتشاف عناصر کمیاب و استراتژیک در آن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین برای مصارف ساختمانی، از نظر اقتصادی مناسب نیست. چون این گرانیت از نوع گرانیتهای دگرسان شده را پاکی وی به شمار میرود یک گرانیت مولد محسوب میشود و کانیسازی و تمرکز عناصر اقتصادی در آن وجود دارد.
فصل اول
مرمریت شامل کریستال، چینی و ابری است. معدن مرمریت پشت باسکول که به علّت اینکه در نزدیکی باسکول قدیمی بوده است به این نام معروف است. این معدن از نزدیک به 30 سال پیش و توسط فردی به نام ارباب قنبر که بسیاری از معادن قدیمی ایران را کشف و استخراج نموده است کشف و به بهرهبرداری رسید. این معدن در جنوب غربی شهرستان قروه واقع شده است و با این شهر حدود 10 کیلومتر فاصله دارد و درنزدیکی کوه ابراهیم عطار و در نزدیکی روستای اوریه واقع شده است. به گفته مهندسین و تکنسینهای این معدن، معدن به پشت باسکول به راحتی تا 20 الی 30 سال آینده نیز قابل بهرهبرداری است و به گفتة سرپرست این معدن تا 50 سال آینده نیز میتوان از آن بهرهبرداری نمود. نزدیکترین فاصلهی آن به شهرستان قروه ودر حدود 10 کیلومتر است که جادة آن خاکی است امّا این جاده نیز تا 2 ماه آینده به آسفالت تبدیل میشود. این معدن به وسیلهی جادة دیگری علاوه بر شهرستان قروه بر کارخانة آسفالت و معدن شانوره که این معدن نیز از معدنهای بزرگ مرمریت محسوب میشود متصل می شود.
ارتفاع متوسط منطقه از سطح آبهای آزاد 1600 متر است . آب و هوای این منطقه مانند دیگر نقاط این شهرستان آب و هوای سرد و معتدل است و بارندگی اعم از برف و باران در آن فراوان است. در فصل بهار باران فراوانی در آن وجود دارد، امّا درفصل تابستان گرمای هوا در حدود 30 تا 38 درجهی سانتیگراد است و تابستان نسبتاً خشکی دارد. امّا در فصل پاییز و در اوایل مهرماه بادهای سردی شروع بهوزیدن میکند و در اواسط پاییز معمولاً بارش برف در آن آغاز میشود و زمستانهای بسیار سرد و پر برفی دارد و چون در محاصرهی کوههای بلندی قرار دارد دارای آب و هوای سردی است و تعداد روزهای قابل کار در این معدن در حدود 3430 روز است و در ایام تعطیل و جمعهها نیز به فعالیت خود ادامه میدهد.
اما بارشهای سنگین برف و باران چون باعث گلی شدن خاکهای نرم معدن میشود باعث ایجاد مشکلاتی برای کار و در نتیجه برای فعالیت معدن میشود و اگر کار در فصول سرد تعطیل نشود حداقل با کندی فراوانی صورت میگیرد.
در مورد تاریخچهی آن ذکر این مطلب ضروری است که این معدن از سال 54 حدوداً شروع به فعالیت داشته و در ابتدا از طریق انفجار استخراج میشده است و کارگرانی که در این معدن مشغول به کار بودند اکثراً دارای سابقة بیشتر از 20 سال کار در این معدن بودند و یکی از معضلاتی که در آینده ممکن است گریبانگیر این معدن شود نزدیک بودن سن کارگران به سن بازنشستگی است که با آمدن نیروهای جدید و فراگیری همة فنون مدتی نزدیک به 2 تا 3 سال باعث افت محصولات استخراجی آن میشود.
بهرهبرداری از آن بوسیلة شرکت سرمایهگذاری توسعة معادن کوثر (سهامی عام ) انجام میشود و در اداره معادن شهرستان قروه قرار دارد. شمارهی تلفن آن :
5222800 - 0872 است.
نوع مالکیت آن دولتی است و بصورت سهامی عام است.
فصل دوم
استان کردستان از دیدگاه زمینشناسی در دو زون ایران مرکزی و سنندج – سیرجان قرار دارد اما بخشهایی از آن بازون رانده شدة زاگرس در ارتباط است.
شهرستان قروه و در نتیجه معدن پشت باسکول در زون ایران مرکزی قرار دارد.
بخشهای کربناته موجوددر دگرگونههای نواحی شرقی و مرکزی بهعنوان مهمترین منابع این نوع سنگها قابل استفادهاند و تشکیل کارنسارهای مختلفی را در منطقة قروه دادهاند. در قروه این کانسارها در قسمتهای بالایی بخش میانی و قسمتهای زیرین بخش بالایی، سری سنگهای ژوراسیک قرار گرفتهاند که توالی از سنگهای کربناته ضخیم متبلور و سفید رنگ را در بر میگیرند که در تناوبی با انواع شیست قرار دارند و دگرگونی از نوع ناحیهای است که از غرب به شرق افزایش مییابد. بهعلاوه در مجاورت دایکها و تودههای نفوذی کوچکتر تأثیر عوامل دگرگونی همبری نیز مشهود است .
مرمریتهای قروه خود از دگرگونی سنگهای کربناته حاصل شدهاند که تقریباً خالص بوده و احتمالاً از انواع آهکهای ریفی، مرجانی و دریای کم عمق حاصل شدهاند این آهکها در نتیجة فرایند مرمریتی شدن تبلورمجدد یافته و به مرمریت تبدیل شدهاند که برحسب شدت دگرگونی و ترکیب سنگ مادر 3 دسته سنگ را بوجود آوردذهاند (کریستال ، چینی ، ابری)
عمدهی سنگهای تزئینی قابل استخراج در شرایط دگرگونی کم در مناطق اپیزون تا شرایط دگوگونی متوسط در مناطق مزوزون یافت می شوند و عمدتاً تحت شرایط دگرگونی ناحیهای ، ساختار مناسبی را جهت بهرهبرداری دارند.
در شرایط دگرگونی بالا درمناطق کاتازون و یا تحت شرایط دگرگونی همبری ساختار سنگ مناسب نبوده و با نزدیک شدن به تودههای آذرین علیر غم افزایش اندازهی بلورها، کیفیت سنگ نقصان یافته و رنگ آن نیز تغییراتی دارد. کانیهای موجود در آن می توان به مونتی سیلیت با فرمول و فلوگوپیت با فرمول را نام برد.
بطور کلی کانسارهای سنگهای ترئینی در سریهای دگرگونه عموماً در شرایطی یافت میشوند که :
الف ) شدت دگرگونی از انواع ضعیف تا متوسط باشد. به عبارتی در مناطق بیوتیت تا ابتدای گرونا، در رخساره شیست سبز و بخش ابتدایی منطقه استرولیت در رخساره آلماندین آمفیبولیت در دگرگونی نوع بارووین و منطقه کوارتز – آلبیت در رخساره شیست سبز دگرگونی نوع ابوکوما باشد.
ب) کانسارهای آهکی در مواردی تشکیل میگردند که نوع رسوبات اولیه از انواع شیمیایی، بیوشیمیایی یا آهکی آواری باشند.
ج) کیفیت مادة معدنی با دورشدن از تودههای نفوذی بهتر شده و کانسار ساختار بهتری را مییابد .
د) کانسارهای بزرگ عموماً در شرایط دگرگونی ناحیهای بهوجود میآیند.
هـ) چنین کانسارهایی در شرایطی قابل استفاده هستند که کمرهای آن از سنگهای سستتر تشکیل شده و یا اینکه در نقاط عطف مابین طاقدریس و ناودیس قرار بگیرند.
در همین رابطه باید نقش عوامل زمین ساختی را در تشکیل این کانسارها مشخص نمود. اصولاً در سنگهایی که تحت عوامل کو هزایی واقع شده و چین خورده اند اغلب کانسارهایی که شیب طبقات در آنها حدود 40 درجه است ارزش اقتصادی بیشتری راداشته و خردشدگی کمتری را نشان میدهند.
تأثیر گسله ها و درزهها در کانسارها متفاوت است و در انواع آهکهای رسوبی و مرمریتها وجود این عوامل از کیفیت و بهرهوری کانسار میکاهد.
در این معدن که به روش پله ای استخراج می شود در حدود 12 پله کار شده است و همچنان نیز این پلهها رو به افزایش است و کار در عمق زمین پیگیری میشود.
ابعاد آن را نمیتوان بهطور دقیق بیان نمود ولی در حدود m700 درm 300 است و ذخیرهی این معدن بهطور احتمالی در حدود 000/000/2 تن تخمین زده شده است و قابل استخراج نیز میباشد.
در مورد کارهای اکتشافی باید گفت که هیچ گونه عملیات ژئوفیزیکی در این معدن صورت نمیگیرد و عملیات ژئوشیمیایی نیز بسیار کم در آن صورت میگیرد، امّا گفته میشود که این معدن اولین اولین بار از طریق چشیدن و مزه کردن خاک سنگ تبدیل به معدن شده است.
ترانشه، اوکلون، چاهک و تونلهای اکتشافی در این معدن زده می شود. اما چاههایی به منظور بریدن سنگ و استفاده از دستگاه سیم برش زده میشود و نیز چاههای انفجاری بهمنظور بریدن سنگ و استفاده از دستگاه سیم برش زده میشود و نیز جاههای انفجاری بر منظور تعبیه مواد منفجره در سینه کارهای سخت زده میشود در سنگهای ساختمانی مخصوصاً مرمریت نمونه برداری به ندرت انجام میشود و گمانههای اکتشافی در آن وجود ندارد.
برای تعیین ذخیره روش خاصی مدنظر نبوده و بطور تخمینی ذخیرة آن محاسبه میشود. از نظر ترکیب کانیشناسی کانیهای اصلی و فرعی زیادی در آن وجود ندارد. در این معدن کلسیت و کلریت و گرونا و دیستن و بعضی از انواع میکاها وجود دارد. امّا بخش عمدهای از کانیهای همراه، کانیهای آهن شامل هماتیت و منیتیت است که وجود این کانیها از مرغوبیت سنگ کاسته و باعث غیرقابل استفاده بودن آن میشود. خود مرمریت از آهک و دولومیت ساخته شده است. در سنگهای ساختمانی و تزئینی معمولاً عیاری وجود ندارد. اما درجهبندی خاصی دارد که برحسب نوع سنگ و سالم بودن و درزه و شکاف و ترک نداشتن و نداشتن سنگها و کانیهای همراه که عمدتاً مزاحم به شمار میروند، قطعات سنگ به درجههای 1 و2 و 3 تقسیمبندی میشوند که درجة 1 را ممتاز و تا حدی میتوان گفت صادراتی و درجة 2 و 3 نیز به ترتیب در درجههای پایینتری تقسیمبندی میشوند.
کاربرد مرمریت برای تولید چینی و وسایل تزئینی و همچنین در ساختمانها کاربرد دارد. امّا عمده مصارف آنها در ساختن وسایل تزئینی چینی و کریستال است.
فصل سوم
در این معدن ماهیانه 6000 تن سنگ استخراج میشود و میزان تولید سالیانة معدن در حدود 75000 تن است. برای باطلهبرداری و انتقال سنگ لاشه در معدن 1 کامیون وجود داشت که سنگهای باطله را به نقطهای در پشت معدن و در 200 متری معدن انتقال میداد. که این سنگهای باطله و لاشه سنگها نیز درجادهسازی و ساختن زیر ساخت جادهها کاربرد فراوانی دارد و همین کاربرد باعث خلوتی معدن و جمع نشدن سنگها میشود. برای دسترسی بر مادة معدنی از سیم برش استفاده میشود. به نحوی که دو چال افقی در دوطرف سنگ حفر میشود. که این چالها بوسیلهی دستگاه حفاری افقی یا لاسو حفر میشود که این دو چاه یکدیگر را قطع کرده و در انتها به هم میرسند. سپس چاهی عمودی بوسیلة واگن دریل حفر میشد که محل تقاطع این دو چال را قطع میکرد. البته ابتدا به طریق تجربی بوسیلة یکی از تکنسینهای معدن نقاط چاهها مشخص میشد تا چاهها دقیقاً همدیگر را در نقاط مورد نظر قطع کنند. سپس سیم برش در بین سنگهای قرار میگرفت و با حرکت سریع باعث بریده شدن سنگ میشد که دستگاه سیم برش با آب کار میکرد. وقتی که برش سنگ که در حدود 30 تا 50 دقیقه برحسب اندازة سنگ به اتمام میرسید، از بالشتک های آبی استفاده میشد که آن را در دوطرف شکاف سنگ میگذاشتند و با استفاده از فشار آبی که به درون آنها ریخته میشد و سپس منجر به ترکیدگی آنها میشد ( در حدود 5 تا 15 دقیقه ) سنگ جابهجا شده و از کوه جدا میشد. این بالشتکها عمدتاً از جنس آهن و فولاد هستند. سپس با استفاده از ریفر بولدوزر و فشار بر سنگ، سنگ جدا شده و سقوط میکرد. که در مرحلهی بعد وظیفه جابجایی آن به عهدة لودر بود که آن را از محل کمی انتقال داده و به محلی بازتر میآورد. سپس با استفاده از دریلهای دستی سنگ را به قسمتهای کوچکتر تقسیم میکردند و بعد از آن درجهبندی صورت میگرفت . برای سرعت بخشیدن به کوچک کردن سنگ از 2 نفر که با دریلهای دستی کار میکردند استفاده میشد و روش استخراج ، پلهای روباز بود. در معدن پشت باسکول، هر 3 نوع سنگ وجود داشت که همین امر گاهی باعث ایجاد مزاحمت میشد. مثلاً نوع ابری که ترکیبی از چینی و کریستال است در بازار مشتریان کمتری دارد که رگه های آن باعث ایجاد مزاحمت در کار استخراج می شد و نیز وجود رگه های آهن در بعضی نقاط باعث عدم استفاده از آن پله یا منطقه می شد. مواد معدنی در نقطه ای درون معدنی قرار داده می شود و بعد از درجه بندی توسط شرکتهای مختلف و با استفاده از تریلی ها بار زده می شد. در معدن مرمریت به علت وجود سنگهای باطلة زیاد، منطقة بزرگی را به عنوان محل نگهداری باطله بکار می برند.
فصل چهارم
در مورد حفاری و وسایل مورد استفاده در این معدن باید گفت که برای کوچک کردن قطعات سنگ از چکش حفاری دستی استفاده می شد که 5 و 6 عدد از این چکشها در این معدن وجود داشت. 2 چالزن افقی در این معدن وجود داشت که از نوع دریفتر بود که از سیلندر هوا برای ایجاد تراست استفاده می شد. اما 2 واگن دریل در این معدن وجود دارد که عمر تقریبی آنها در حدود 15 تا 25 سال است. یکی از آنها کوچکتر و سرعت حرکت آن بیشتر بود نزدیک به 25 سال کار می کرد و خرابی قطعات در آن باعث خوابیدن گاه و بیگاه کار می شد.
اما واگن دریل دومی که بزرگتر و مجهزتر و پیشرفته تر بود، ولی دارای سرعت کمتری بود عمری در حدود 15 سال داشت که خربی قطعات آن بسیار کمتر از قبلی بوده و هر دو از نوع حفاری ضربه ای اند.
آتشباری در این معدن به ندرت انجام می شود ولی برای بهبود بخشیدن به نفوذ در سنگ و یافتن سینه کارهای مناسب تر و ایجاد بستری مناسب برای استخراج سنگ بطور تقریبی ماهی یک مرتبه آتشباری انجام می شود که نقشة خاصی برای آن وجود ندارد، ولی موقعی که بخواهند سینه کاری را آماده کنند از 4 الی 5 نقطة موازی برای آتشباری استفاده می کنند.
و این آتشباری بوسیلة باروت انجام می شود. چالهای آتشباری بوسیلة واگن دریل حفر می شوند. در کندن سنگها از کوه ریفر بولدوزر نقش بسیار مهی را ایفا می کند. همة چالهای انفجاری که با باروت آتشباری می شوند با هم ارتباط دارند. معمولاً 4 نفر در آتشباری حضور دارند که 1 نفر از سوی نیروی انتظامی، 1 نفر مسؤل انبار، 1 نفر به عنوان آتشبار و 1 نفر به عنوان دستیار آتشبار مشغول به کار می شوند.
فصل پنجم
در بررسی وضعیت نسبت ارتفاع به عرض پله باید گفت که عرض پله معمولاً در حدود 1 متر و ارتفاع آن در حدود 4 الی 5 متر است که البته چون در کوه و معدن بطور عرضی بسیار پیشرفت داشته اند می توان عرض پله ها را سراسر یکی گرفت که باعث اشتباه شدن اندازه گیری شیب معدن می شود.
پایداری پله ها در این معدن به قدری است که نمی توان نسبت به ریزش آنها هیچ گونه تردیدی داشت. شیب نهایی معدن در حدود 35 تا 45 درجه است.
در مورد ماشین آلات بارگیری و حمل در این معدن می توان گفت که در این معدن 3 لودر وجود دارد که 2 تای آنها در حدود 5 تا 10 سال است که کار می کنند و یکی از آنها در حدود 3 سال است که کار می کند، ولی راننده های این وسایل نزدیک به 20 سال است که در این معدن کار می کنند و معمولاً هر 3 لودر با هم کار می کنند و نمی توان از آنها استفاده نکرد. چون بخش عمده ای از کارهای این معدن را همین لودرها انجام می دهند و اگر یکی از آنها به هر دلیلی کار نکند ممکن است مشکلاتی در معدن بوجود اید. البته با خرابی یکی از آنها می توان از لودرهایی که در انبار دفتر معدن وجود دارد استفاده کرد. کار این لودرها از حمل قطعات سنگ و جابجایی آنها که البته منحصراً به قطعات کوچک خلاصه نمی شود و می توان قطعات بسیار بزرگ را البته در مسافت خیلی کم جابجا نمود. در حمل و نقل باطله ها و جابجایی آنها و مرتب نمودن معدن و در بارگیری باطله ها نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. و نیز در جابجایی سنگ های اصلی و قرار دادن آنها در تریلی ها و کامیون ها برای بارگیری کاربرد بسیاری دارند. البته خرابی یکی از آنها ممکن است هزینه های فرعی و جانبی زیادی را در پی داشته باشد که البته قابل جبران است. این لودرها همیشه و در همه حال و حتی اگر 20 سال هم از عمر آنها گذشته باشد، باز هم سرمایه معدن به شمار می روند.
در این معدن 2 بولدوزر وجود دارد که آنها هم نقش عمده و اساسی در این معدن ایفا می کنند. عمر آنها در حدود 12 سال است و راننده های آنها نیز نزدیک به 20 سال است که در آن معدن کار می کنند. بولدوزر در هموار کردن سطح فوقانی جهت حفاری و زدودن خاکها و سنگهای باطله کمک شایانی میکنند. همچنین از آنها برای کندن قطعات سنگ بسیار بزرگ از کوه استفاده می شود. البته منظور از کندن بعد از استفاده از سیم برش و بالشتک است. یعنی جدا کننده نهایی سنگهای بزرگ از کوه است و البته در راه انجام این کار فشار بسیار زیادی به دستگاه وارد می شود که در پاره ای اوقات باعث خرابی دستگاه می شود. به گفتة مسئولین معدن یک بار هنگامی که یکی از بولدورزها مشغول کندن سنگها بود، چون سنگ زیرین و سنگی که بولدوزر روی آن حرکت می کرد دچار سستی شده بود، باعث سقوط بولدوزر به پایین پله ای که حدود 4 متر ارتفاع داشت شده و باعث خرابی زیادی در بولدوزر و صدمه دیدن رانندة آن شده بود. چون بولدوزر از ریفر برای کندن سنگ استفاده می کتد و از بالا باعث کنده شدن سنگ می شود خطرات زیادی را ممکن است ایجاد کند و هرآن ممکن است به دلیل سستی سنگ سقوط کند. ولی هیچگاه نمی توان نقش عمدة آنها را نادیده گرفت. و با خرابی یکی از بولدوزرها، کار قسمت عمده ای از معدن لنگ می زند. البته بولدوزر دارای 2 راننده بود که یکی اصلی و دیگری کمک است که راننده های اصلی دارای تبحر زیادی هستند ولی کمکها نمی توانستند به خوبی در کندن سنگ نقش خود را ایفا کنند. البته هر 2 رانندة اصلی به علت کار طاقت فرسایی که روی بولدوزر انجام می دادند دچار عارضه های کمردرد و پادرد شدید بودند و کمکهای آنها در پاره ای اوقات نمی توانستند مانند راننده های اصلی وظیفة خود را بدرستی انجام دهند و باعث عقب افتادن برخی از کارها می شدند.
در بخش حمل باطله ها فقط 1 کامیون وجود داشت که کار حمل باطله ها را انجام می داد که البته به دلیل شلوغ شدن بیش از حد معدن در صورت وجود بیش از 1 کامیون، استفاده از همان 1 کامیون منطقی به نظر می رسید. البته در هر روز و در هر سیکل کاری که از ساعت 5/7 صبح تا 12 ظهر و از ساعت 2 ظهر تا 5 بعدازظهر می شد و در روزهای گرم ممکن بود تا 7 هم طول بکشد حدود 10 تریلی در معدن رفت و آمد کرده و سنگها را به خارج از معدن و به سمت باسکول و بعد از آن به شهرهای دیگر انتقال می دادند که بعضی از این تریلی ها متعلق به خود دفتر معدن بودند و برخی دیگر مربوط به شرکتهای دیگری بودند آنها به نوعی دولتی و تعاون محسوب می شدند و کار آنها نیز نظم خاص خود را داشت که بار این تریلی ها مستقیم به بازار مصرف شرکتها و اشخاص مختلف می رود و در این معدن 2 تراکتور نیز برای حمل و نقل در معدن وجود دارد.
در مورد تهویه معادن می توان گفت که در معدن مرمریت گاز آنچنانی وجود ندارد که بخواهیم در مورد آن کار خاصی را انجام دهیم. فقط بوی بد ناشی از انفجار و آتشباری است که آن هم به مرور زمان و با جریان هوا پخش شده و ضرر چندانی را متوجه افراد نخواهد کرد. در مورد گرد و غبار موجود در معدن که بسایر هم زیاد است هم کاری انجام نمی دادند. چون در معادن روباز جریان هوا وجود دارد و خود بهترین عامل تهویه است و احتیاجی به تهویه نیست. البته این گرد و غبار باعث ناراحتی بسیار برای کارکنان معدن می شود و مخصوصاً وقتی که باد نسبتاً شدیدی هم بوزد بوضوح کار بسیار سخت و مشکل می شود و در پاره ای اوقات استفاده از کلاه و عینک نیز چندان مفید واقع نمی شد. چون خاکهای درون معدن به علت حرکت و جابجایی بسیار زیاد ماشینهای سنگین بسیار نرم و روان هستند و با یک نسیم ملایم به راحتی جابجا می شوند و حرکت در این خاکها بسیار سخت است. چون خاکهای نرم سطح سنگها را می پوشانند و امکان حرکت را در معدن مشکل می کنند و در مورد تهویه نمی توان بیشتر از اینها سخن گفت و آبکشی نیز در این معدن وجود ندارد و نمی توان در مورد آبکشی در این معدن سخنی به زبان آورد.
در کشور ما و در بسیاری از معدنهای فعال ایمنی افراد و متقابل آن گروه ایمنی امر مهمی به شمار نمی رود و این خود جای تأسف دارد. هیچ گونه گروه ایمنی مشخصی در معدن وجود ندارد ولی در دفتر معدن افراد آشنا با ایمنی وجود دارند. البته وسایل اولیه امداد و کمک رسانی و حتی امداد نیز در معدن وجود دارد و می توان گفت با توجه به سابقه بالای افراد مشغول به کار در این معدن که تقریباً همگی بالای 15 سال سابقة کار در این شکل را داشتند شاید همگی آنها به نوعی در مورد مسایل ایمنی و نجات، آگاهی و تجربة لازم را داشتند و می توانستند به نوبت این وظیفه را به عهده گیرند. در مورد وسائل آتش نشانی وجود کپسولهای حریق و آب به مقدار بسیار فراوان که آب از چشمه های اطراف شهر تأمین می شد و در تانکرهای بسیار بزرگی نگهداری می شد نام برد.
فصل ششم
حوادث در معدن که مکانی پرخطر و پرحادثه محسوب می شود امری اجتناب ناپذیر به شمار می رود. حوادثی نظیر سقوط بولدوزر و آسیب دیدیگی افراد در این معدن وجود دارد. اما یکی از بدترین موردهای این حوادث در معدن مرمریت پشت باسکول مربوط به کشته شدن فردی در اثر اصابت به دستگاه سیم برش بود که 7-6 سال پیش اتفاق افتاده بود. که یکی از کارگران در حین خاموش بودن دستگاه در حین تعمیر سیم آن بوده که با خطای یکی دیگر از کارگران و بطور سهوی دستگاه روشن شده و باعث کشته شدن آن فرد شده است.
و یک بار نیز سهل انگاری یکی از کارکنان در هنگام کار با سیم برش باعث قطع شدن دست او شده است و اولین نکته ای که هنگام ورود به معدن یادآور می شوند، این است که در پشت دستگاه برش قرار نگرفته و زیاد به آن نزدیک نشویم، البته در زمانی که کار می کند. چون سیم برش، از سیمی آهنی تشکیل شده که گلوله های فولادی که بسیار تیز و نافذ هستند در روی آن وجود دارد و با سرعت بسیار زیادی این سیم حرکت می کند و سنگ را جدا می کند. البته بعد از مدتی، این گلوله ها و حتی خود سیم دچار استهلاک شده و باید تعویض گردند و طول این سیمها به نسبت ابعاد سنگهای مختلف قابل تغییر است و دستگاه سیم برش می تواند در جهت افقی یا عمودی کار کند و سنگ را در هر 2 جهت ببرد و در هنگام استفاده از سیم برش بوسیلة شیلنگ یا لوله ای آب را از بالا درون شکافها می ریزند و سپس سیم برش با کمک آب شروع به برش سنگ ها می کند.
از دیگر حوادث این معدن می توان به نمونه ای اشاره کرد که بولدوزر از بالای سنگ به کمک ریفر قصد کندن سنگ را داشته که چون سنگ بسیار سنگین و بزرگ بوده جابجا نمی شود و با هر وسیله ای که سعی می کنند سنگ را جابجا کنند موفق به انجام این کار نمی شوند و کار را رها می کنند پس از 3-2 ساعت که مجدداً تکنسین معدن و چند تن از کارگران برای بازدید از وضعیت سنگ به روی آن می روند به ناگاه سنگ حرکت کرده و یکی از کارگران به ناحیة بین سنگ جداشده و کوه سقوط می کند و در آنجا گیر می کند، بطوریکه خارج آن به سادگی و با کمک دیگران میسر نمی شود سرانجام با استفاده از یک اهرم بسیار قوی و با استفاده از بولدوزر فرد را بیرون می کشند که این حادثه منجر به شکسته شدن 2 دست و 1 پای کارگر می شود و بطوریکه تا 8 ماه آن کارگر نتوانسته به سر کار خود برگردد. این فقط چند نمونه از حوادثی است که ممکن است در یک معدن بوجود آید.
اتاق کوچکی به عنوان درمانگاه در معدن وجود داشت که برخی از وسایل کمکهای اولیه و وسایلی که از آنها برای درمان فوری و موقت استفاده می شود از آن گونه اند. البته به دلیل نزدیکی به شهر شاید این امکانات کافی و مقدور باشد ولی می توان آن را بهتر و بیشتر توسعه داد.
کار در معدن سختی و مرارت بسیار زیادی دارد، بطوریکه اکثر کارکنان معدن منتظر نهایی شدن طرح بازنشستگی بر اساس 20 سال سابقه در کارهای سخت و زیان آور بودند. چون اکثریت بالای 20 سال سابقه در امر معدن داشتند و خواستار بازنشستگی بودند که البته بنا به گفتة مسئول معدن به علت نبود نیروی کار جایگزین مناسب آنها باید به کار معدن ادامه می دادند. اما اکثر کارگران از نظر روحی مشکل چندانی نداشتند و با توجه به سابقة طولانی کار در معدن روحیة آنها دارای سازگاری مناسبی با کار در معدن بود. اما عوارض جسمی مانند پادرد و کمردرد در اکثر کارگران عادی جلوه می نمود و البته اکثر آنها از کمی درآمد گله و شکایت داشتند، درحالی که درآمد اکثر آنها در حدود 000/300 تومان در ماه بود که در یک شهرستان 000/150 نفری درآمد متوسطی به شمار می رود ولی با توجه به سختی کار و پولی که از فروش این مرمریت ها حاصل می شود درآمد کمی به حساب می اید. البته یکی از عوامل یا حوادثی که دائماً در معدن بوجود می آمد قطعی برق بود که باعث خوابیدن بخش عمده ای از کار می شد که البته این قطعی برق مربوط به ادارة برق شهرستان قروه می شد.
در مورد کانه آرائی، در معدن مرمریت هیچ گونه کانه آرائی انجام نمی شود. فقط در هنگام خرد کردن سنگها، می توان آنها را به درجه های 1، 2 و 3 تقسیم بندی نمود که این تقسیم بندی بوسیلة کارشناسان معدن انجام می شود. پس در مورد مباحث کانه آرائی عملاً نمی توان توضیح و تفسیری داشت.
فصل هفتم
در بخش ماشین آلات تولید هوای فشرده، 4 کمپرسور در معدن وجود دارد که در حدود 10 سال است که در این معدن کار می کنند و طریقة کار آنها شیفتی است و معمولاً همیشه یکی از کمپرسورها به عنوان ذخیره و یدک نگهداری و آماده به کار است و 3 تای دیگر معمولاً به طور مداوم کار می کنند. کاربرد این کمپرسورها در معدن بسیار زیاد است و از آنها در چالزنی افقی و دستگاههای حفاری می توان استفاده نمود.
در مورد ژنراتورها هم باید گفت که این معدن دارای 3 ژنراتور بود که معمولاً همة آنها مداوم مشغول به کار بودند و در دستگاه سیم برش و چالزنی افقی کاربرد دارند و همچنین برای تولید برق معدن از آنها استفاده می شود. دکل های متعدد انتقال برق که برای نصب آنها از جرثقیل استفاده می شود و نصب آنها نیز نیازمند دقت و کار فراوان است. چون در معدن وزش باد شدیدتر است باید در عمود بودن آنها دقت کافی کرد و معمولاً بعد از نصب این تیرهای برق آن را با سیمان می پوشانند و بعد بوسیلة لودر، لاشه سنگهای خود معدن را در دور آن می ریختند تا با هر وزش بادی سقوط نکند. به علت وجود پله های فراوان و گستردگی معدن، برق کشی در همه جای آن صورت گرفته و در سرتاسر معدن برق وجود دارد و اگر بخواهند برق را در معدن گسترش دهند باید سختی زیادی را متحمل شوند.
از نظر وسایل ارتباطی، چون معدن به شهر نزدیک است وسایل کمی وجود دارد که شامل یک خط تلفن که آن هم در اتاق نگهبانی است و یک بی سیم برای ارتباط با دفتر مرکزی وجود دارد.
نحوة حمل و نقل و جابجایی کارکنان از معدن به شهر و بالعکس بوسیلة سرویسهای مخصوص که اکثراً جیپ و یا پیکان هستند انجام می شود و یک لندرور هم در اختیار مسئول و سرپرست معدن و تکنسین آن است و یک وانت که آن نیز در اختیار کارپرداز معدن است. ولی خیلی از کارکنان با این 2 ماشین نیز جابجا می شوند.
در داخل معدن یک تعمیرگاه نیمه مجهز وجود دارد که در آنجا 3 مکانیک مشغول به کارند که البته آنها نیز به تناوب در داخل خود معدن و بطور شیفتی کار می کنند. در این تعمیرگاه نقوص فنی ماشین ها برطرف می شود. البته اگر ماشینها مشکل عمده و مهمی داشته باشند به تعمیرگاه مرکزی که در دفتر معدن در نزدیکی شهر قرار دارد برده می شوند. در نزدیکی تعمیرگاه معدن محلی مناسب برای نگهداری ابزار و لوازم اضافی و جانبی وجود دارد. شاید به علت خرابی زیاد ماشین آلات کار تعمیر مدتی بطول انجامد، اما بطور معمول بیشتر از 3 یا 4 روز بطول نمی انجامد که اگر هم به وقوع بپیوندد می توان از دستگاهها و ماشین آلات ذخیره که در دفتر معدن نگهداری می شوند استفاده کرد. در مورد استفاده از کامپیوتر در این معدن باید گفت که همة اطلاعات وارد کامپیوترهای دفتر مرکزی معدن می شود و عملاً در خود معدن کامپوتری وجود ندارد ولی آمار همة فروشها و درجه بندی سنگها و هزینه های انجام شده در معدن در کامپیوترهای دفتر معدن ثبت می شود.
در مورد نگهبانان معدن باید این نکته ذکر شود که در این معدن 4 نگهبان شب وجود دارد که یکی از آنها همیشه ثابت است و 3 تای دیگر به نوبت، به عنوان نگهبان شب گماشته می شوند. در مورد غذای کارکنان باید گفت که غذا را خود کارکنان باید تهیه کنند و در گروههای 3 یا 4 نفری و به شراکت به پخت غذا و آوردن غذا مبادرت می کردند. اما مهندسین و مسئولین و تکنسین های معدن به علت نزدیکی معدن به شهر به درون شهر رفته و برمی گشتند. البته مبلغی به عنوان پول غذا در حقوق کارکنان معدن افزوده می شود که مبلغ چندان قابل توجهی نیست. در معدن مرمریت به علت پیچیده نبودن آن از آزمایشگاه یا وسائل آزمایشگاهی یا کارهای آزمایشگاهی استفادة چندانی نمی شود. یک انبار مربوط به ابزارآلات ماشینها و دستگاههای مختلف در معدن وجود دارد که البته اتاقی نیز به عنوان انبار مواد خوراکی در آن وجود داشت که این 2 انبار توسط یک نفر نگهداری می شد.
یک ساختمان مرکزی شامل یک اتاق برای سرپرست معدن و تکنسین های معدن و در کنار آن اتاقی برای عوض کردن لباس که به عنوان نمازخانه از آن استفاده می شود و اتاقی در طرف دیگر ساختمان که برای دفتردار و کارپرداز است که تقریباً خالی بود و این ساختمان در بلندترین نقطة معدن است و اشراف کامل بر کل معدن دارد و تقریباً در روی یک تیر بنا نهاده شده که بنا به گفتة تکنسین معدن ممکن است در آینده به این علت که سنگ زیر این ساختمان بسیار سنگ خوب و درجة یکی به شمار می رود تخریب شده و در جای دیگری بنا شود. در طرف پایین و حدود 100 متر آن طرف تر سایر تأسیسات معدن از جمله انبارها و محل نگهبانی که خود شامل چند اتاق است و محل استراحت کارگران معدن قرار دارد که اتاقهای استراحت شامل 5 ساختمان نسبتاً بزرگ است که به عنوان استراحتگاه و غذاخوری کارگران مورد استفاده قرار می گرد که حقیقتاً بار عمدة معدن بر دوش آنهاست.
علاوه بر اینها و نزدیک به 100 متر آن طرف تر انباری نیز جهت سوخت بنا شده که انبار نسبتاً بزرگی به شمار می رود و این انبار خود دارای مسئولی مستقل از 2 انبار دیگر است.
در این معدن به علت وجود برق، احتیاج زیادی به چراغ نیست، ولی برای سرکشی شبانه به درون معدن 4-3 چراغ نیز در آن وجود دارد و چون افراد موجود در معدن به علت نزدیکی راه دائماً در رفت و آمد به شهر و خانه و معدن هستند احتیاجی به سایر تأسیسات در معدن نیست. اما به تازگی قرار است در منطقه ای نزدیک به دفتر معادن قروه که به معدن پشت باسکول نیز نزدیک است، واحدهای مسکونی جهت کارکنان معدن ساخته شود. البته کارکنان معدن اعم از کارگران و مهندسین و کارمندان از مزایای خوبی بهره مند می شوند، بطوریکه می توانند قسمت اعظمی از هزینه های خوراک و پوشاک را صرف سایر قسمتها و مشکلات زندگی خود کنند. در معدن پشت باسکول حدود 55 نفر کار می کردند که با توجه به مشکلات معمولاً حدود 50 نفر همیشه در معدن وجود داشتند. حضور و غیاب توسط یکی از نگهبانان در ساعت 5/7 صبح انجام می شود و بطور دقیق زمان ورود و خروج هر یک از اعضای معدن یاداشت می شود که این حضور و غیابها و حتی تأخیرها و مرخصی ها در میزان حقوق افراد دخالت دارد و باعث کم شدن حقوق آنها می شود. خوابیدن کارگر نیز یکی از مشکلاتی است که ممکن است در معدن بوجود آید. چون بعضی از کارها مانند سیم برش و یا خرد کردن سنگها همیشه در حال انجام نیست و وقتی این کارها انجام نمی شود باعث به خواب رفتن مسئول آن می شود که جریمه های احتمالی نیز در پی خواهد داشت. برای تهیة آب برای مصرف کارکنان و برای نوشیدن، ظروف بزرگی را به شهر برده و معمولاً از آب شهر پر می کنند و آن را در یخ می گذارند تا خنک شود. آب برای شستشو و سایر کارهایی که در معدن انجام می گیرد مانند استفاده از آب برای سنگ برش از چشمه های اطراف و با استفاده از تانکرهای آب انجام می پذیرد.
دفتر مرکزی معدن یا همان ادارة معادن قروه خود دارای انبار بزرگی است که در آن 3 لودر و 2 بولدوزر نو نگهداری می شود و در آن، انبار سنگ نیز وجود دارد و انبار اصلی سوخت و ماشین آلات که تقریباً اکثر معدنهای دولتی و تعاونی را تحت پوشش خود قرار دارد در این منطقه است. اکثر کارهای دولتی و فرش سنگ و کلاً همه کارهای دفتری معدن پشت باسکول در دفتر مرکزی معادن انجام می شود.
فصل هشتم
در مورد برنامه های معدن باید گفت که تا 20، 30 سال آینده معدن به همین منوال کار خود را ادامه می دهد، اما از برنامه های میان مدت اسکان کارکنان معدن در نزدیکی معدن را می توان نام برد و از برنامه های کوتاه مدت گسترش به پله های پایین تر و خرابی دفتر معدن و انتقال آن به نقطه ای دیگر است. و چون ذخیرة این معدن نسبتاً زیاد به شمار می رود برنامه های بلند مدت زیادی را شامل می شود. معمولاً برای هر قسمت از کار در معدن 2 یا 3 نفر در نظر گرفته می شوند. مثلاً در کار چال زن افقی 2 نفر و در کار خرد کردن سنگها 3 نفر در هر بخش مشغول به کارند. در دستگاه واگن دریل یک حفار باتجربه روی دستگاه کار میکند که البته منظور واگن دریل بزرگ است. اما در مورد واگن دریل کوچک 2 حفار روی آن کار می کنند که به علت خرابی زیاد آن 2 نفر نیز برای آن کم جلوه می نمود و روی هر بو.لدوزر یک راننده اصلی و یک کمک و روی اودر هم فقط یک راننده کار می کرد. و در کامیون هم یک رانندة اصلی و یک کمک کار می کردند. هر دسگاه سیم برش نیز 2 متصدی داشت و کارکنان این معدن خیلی هماهنگ و یکپارچه عمل می کردند و به علت تجربة بالایی که داشتند نیازی به ارائه برنامة روزانه و هفتگی نداشتند.
در مورد سنگها و کانیهایی که در این معدن بدست آمده بود باید گفت که یک قطعة بسیار زیبا از کلسیت که متبلور شده به نظر می رسید در دفتر خود معدن وجود داشت و پیریت، کالکوپیریت یا تکه هایی از آن و هماتیت و استالاکتیت و استالاکمیت نیز در آن پیدا می شد که البته با توجه به وسعت زیاد معدن شاید از نقاط دیگری از معدن بدست آمده بودند. البته وجود یک دهانة غار مانند که تعداد زیادی استالاکتیت و استالاکمیت در آن وجود داشت نیز بر زیبایی بخشی از این معدن افزوده بود.
فصل نهم
در مجموع عملکرد معدن خوب و جالب بود و کار از دیدگاه کارکنان معدن بسیار ساده و عادی جلوه می نمود. هرکسی در انجام وظایف خود به دقت و به خوبی عمل می کرد. در بحث ماشین آلات حفاری اگرچه این دستگاهها فرسوده و تقریباً از رده خارج محسوب می شوند اما همین دستگاهها باعث پیشرفت جریان کار در معدن می شوند. سرپرست معدن و تکنسین به خوبی بر کارکنان نظارت دارند و چون خود با اکثر امور معدن آشنایی عملی و علمی، کافی دارند خیلی از امور سخت و مشکلاتی را که در دستگاهها و بریدن سنگها بوجود می آمد را انجام می دادند و با امور برق نیز مقداری آشنایی داشتند و تعمیرات اولیه دستگاههای برقی را نیز انجام می دادند.و اما در بحث درجه بندی سنگها به نظر من دقت کافی و حقیقی را به کار نمی بردند و البته بنا به گفتة مسئولیت معدن چون سنگ درجة 1 بازار خوبی در کشور ندارد درجه بندی را تغییر می دهند و عملاً در درجه بندی، سنگ درجة 1 بسیار کم در طبقه بندی سنگها گنجانده می شود و سنگهای درجة 1 نیز تحت عنوان درجة 2 به فروش می رسد. البته در بحث میزان تولید روزانه معدن جای پیشرفت زیادی دارد و می توان 2 برابر ظرفیت کنونی از آن سنگ استخراج نمود اما بنا به دلایلی از قبیل کهنگی و فرسوده شدن ماشین آلات و دستگاههاو خرابی دستگاها و قطع برقهای متوالی از میزان تولید معدن می کاهد. در مجموع تولید ماهیانه 6000 تن در ماه جزء تولیدات متوسط رو به بالا در امور سنگهای ساختمان و تزئینی محسوب می شود. این معدن که بزرگترین معدن مرمریت در استان محسوب می شود و می توان گفت بعد از معدن آنتیموان داشکسن که یک معدن طلاست و استخراج آن بوسیلة انگلیسیها انجام می شود از نظر وسعت دومین معدن در شهرستان قروه به شمار می رود. این معدن که شاید در میان معدنهای مرمریت در ایران هم جزء بزرگترین معدنها به شمار رود به خوبی به نیازهای بخش چینی و کریستال و سنگهای تزئینی ساختمان را پاسخگو می باشد. در مجموع هارمونی و هماهنگی خاصی بین اجزای مختلف معدن وجود دارد که باعث تقویت روحیه جهت انجام کارهای مختلف در معدن می شود. از بعد اقتصادی در معدن می توان بهتر و بیشتر پیشرفت نمود. و از دیدگاه حقوق و مزایا به کارکنان باید تجدید نظر صورت گیرد. چون با توجه به سختی کار و تک شغلی بودن اکثر کارکنان و هزینه های زندگی، این حقوق و مزایا نمی تواند به خوبی جوابگوی نیاز افراد باشد. در مورد مسائل فنی و با توجه از عدم استفادة همیشگی از آتشباری و جایگزینی دستگاه سیم برش به جای آن هم تولید سالم محصولات بیشتر شده و هم خطرات احتمالی و آلودگیها کاهش پیدا کرده است. علاوه بر آن سرعت تولید نیز بیشتر شده است و کار در معدن به نسبت 10، 15 سال گذشته ساده تر شده است.
البته اگر بتوان ماشین آلات حفاری و خود دستگاه حفاری جدید را جایگزین دستگاههای قدیمی گرد، میانگین تولید بیشتر می شود و کار بسیار ساده تر می شود و یا می توان با افزایش دستگاه سیم برش و نیز افرایش تعداد بولدوزرها، کارآیی و تولید معدن را بیشتر کرد چون از نظر سنگی و نوع سنگ، این معدن بسیار غنی و خوب به شمار می رود. اما به گفتة مسئولین معدن، اگر کار را آهسته و با تأنی پیش ببرند شاید نتایج بهتری کسب کنند. ولی به نظر من کار در این معدن می تواند سریعتر انجام گیرد و از هدررفتن وقت جلوگیری کرد. چون در روز در حدود 2 الی 3 ساعت از زمان کاری بیهوده تلف می شود و این زمان در میزان استخراج و تولید معدن امر بسیار مهمی است. یکی از عملکردها و اقدامات جالبی که در معدن انجام می شود نشانه گذاری محل چالها و اندازه گیری قطعه ای از سنگ که قرار است بریده شود با استفاده از چوب و قدم گیری است و این کار بوسیلة تکنسین معدن انجام می شود و به طریق تجربی موازی بودن چالهای بالایی و پایینی انجام می شود و نقشه برداری بطور تجربی و ساده انجام می شد. و این انتخاب محل چالها بطور تجربی گاهی هم با خطا همراه است که موجب خراب شدن قسمتی از سنگ می شود. شاید بتوان راه مناسبتری را برای انتخاب دقیق محل چالها بکار برد. روش تجربی در حدود 10% خطا دارد و شاید بتوان با روشی علمی تر این 10% خطا را کاهش دا و به حداقل رساند. هر یک از کارگران در سال می توانند 10 روز مرخصی داشته باشند که اگر از 10 روز بیشتر باشد ساید در سایر اوقات کاری بتوان بهره برداری بیشتری از کار نمود. کار در معد ن سخت و زیان آور است و 20 سال کار شاید بخاطر سلامتی کارکنان در آن کافی به نظر برسد. به علاوه در فصل سرما در این شهر که بسایر هم طولانی است و نزدیک به 5 ماه بطول می انجامد، در معدن باید از نظر وسایل گرمایی وضعیت بهتر باشد. چون فقط چند بخاری و اجاق نفت سوز در آن درنظر گرفته شده است. از نظر غذایی نیز اگر آشپز برای پخت غذا بکار رود بهتر است. چون در همه حال و همیشه یکی از کارگران هر گروه مجبور است مسئولیت تهیة غذا را بر عهده بگیرد که این هم از نیروی کار مؤثر و مفید در معدن می کاهد. در این معدن معمولاً تمرکز، روی 1 یا حداکثر 2 نقطه است که می توان با توجه به گسترش معدن و پله ها، تمرکز کار را برروی چند نقطه قرار داد و همزمان در چند سینه کار، کار را پی گیری نمود. البته شاید به دلیل کمبود وسیله برش و چالزنی این امر سخت و گاهی نیز غیرممکن به نظر رسد که می توان با افزایش سرمایه گذاری و تهیة ماشینهای حفاری و برش جدید این امر را برطرف نمود که آن نیز به نوبة خود شاید باعث شلوغی بیش از حد معدن می شود که ممکن است عواقب خوبی را در پی نداشته باشد. ولی می توان با مدیریت خوب و صحیح این تعداد دستگاه و ماشین آلات را در این معدن جای داد و همزمان از همة آنها استفاده کرد. با توجه به درآمد خوب این معدن و فروش خوب و سود خوبی که از فروش سنگها حاصل می شود باید بتوان بخشی بسیار کمی از این درآمد را صرف تهیة یک واگن دریل یا یک ماشین حفاری جدید نمود یا بتوان دستگاههای سیم برش جدیدتری را که کار با آنها ساده تر است تهیه نمود. یا از آن درآمدبتوان تسهیلات رفاهی بیشتری را برای کارکنان معدن ایجاد کرد که با این کار بازدهی معدن نیز بیشتر می شود. چون اکثر کارگران این معدن از روستاهای اطراف شهرستان قروه به این معدن می آیند شاید تهیة وسیلة رفت و آمد مناسب برای آنها الزامی و ضروری باشد. اگر مدیریت به طور صحیح تری انجام شود شاید با افزایش روزهای تعطیل نیز بتوان میزان استخراج سنگ را بالا برد. از دیگر مشکلاتی که در آینده گریبانگیر این معدن می شود بازنشستگی همزمان تعدا زیادی از کارکنان معدن است که برای جلوگیری از این مشکل می توان نیروهای استخدامی جدید را با تلفیقی از نیروهای با تجربه و قدیمی به کار برد تا در آینده مشکل چندانی از بابت این قضیه بوجود نیاید و کارگران باتجربه را بتدریج به مرز بازنشستگی رساند تا کارگران جدید بتواند کار را فرا گرفته و از تجربة قدیمی ترها استفاده کنند.
در مورد موضوعاتی که تحت عنوان پروژه می توان آنها را پی گیری کرد می توان
دانلود مقاله سنگ های ساختمانی