فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله بررسی رابطه بین حجم معاملات سهام و تغییر قیمت سهام در شرکت

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله بررسی رابطه بین حجم معاملات سهام و تغییر قیمت سهام در شرکت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی رابطه بین حجم معاملات سهام و تغییر قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
چکیده:
هدف از اجرای تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین حجم معاملات سهام و تغییر قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. حجم مبادلات در واقع مسئله پایداری و صحت قیمت را مورد بررسی قرار می دهد و تحقیقاتی که حجم مبادلات را در کنار قیمت در نظر نمی گیرند در واقع مسأله ی صحت قیمت را مورد توجه قرار نمی دهند. بر این اساس پس از مروری جامع بر ادبیات موضوعی مربوط به حجم معاملات و قیمت سهام، آزمون های تعیین همبستگی بین متغیرهای تحقیق بر روی داده¬های مربوط به نمونه آماری تحقیق شامل 70 شرکت حاضر در سه صنعت پرمعامله ی بورس تهران انجام گردید. نتایج تحقیق نشان داده است که در ساختار معاملات بازار روابطی وجود دارد و تعداد دفعات معامله و تعداد سهام معامله شده و تغییر قیمت سهام روزانه با یکدیگر رابطه ی مثبت دارند. این ارتباط در فاصله ی زمانی یک روز نیز وجود دارد بنابراین تغییر قیمت سهام از تعداد سهام معامله شده و تعداد دفعات معامله شده ی روز قبل نیز نشأت می گیرد، ضمن اینکه تغییر قیمت سهام طی روزهای متوالی از یک روند صعودی یا نزولی تبعیت می کند.

مقدمه:
یکی از ویژگی های مهم در کشورهای صنعتی توسعه یافته، وجود بازار پویای پول و سرمایه است. از سوی دیگر در هر سیستم اقتصادی گروهی با فعالیت بیشتر و صرفه جویی مناسب، پس اندازی برای آینده ایجاد می کنند، چگونگی استفاده از این پس اندازها می تواند برای جامعه آثار مثبت یا منفی به همراه داشته باشد. در صورتی که این پس اندازها با مکانیزم صحیح به بخش تولید هدایت شوند علاوه بر ایجاد بازده برای صاحبان سرمایه، می توانند به عنوان مهم ترین عامل تأمین سرمایه برای راه اندازی طرح های اقتصادی جامعه نیز مفید باشند و در صورتی که به جریان های ناسالم اقتصادی راه پیدا کنند آثار نامناسبی برای جامعه خواهند داشت. یکی از مهم ترین ابزارهایی که توانایی جذب این نقدینگی ها را دارد بورس اوراق بهادار و مکانیزم عملیات خرید و فروش سهام است که در این رابطه نقش مهمی دارد. زیرا صاحبان سرمایه می توانند با خرید سهام، سرمایه های خود را با بازده مورد انتظار به کار انداخته و از سوی دیگر در تأمین منابع مالی صنایع کشور نیز مشارکت داشته باشند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
ویژگی های بازار بورس اوراق بهادار باعث شده است که هم شرکت ها و هم سرمایه گذاران، بازار سرمایه را محل مناسبی برای جذب منابع مالی و سرمایه گذاری بدانند و به همین جهت است که امروزه در کشورهای توسعه یافته، بورس اوراق بهادار یکی از نهادهای اقتصادی جامعه است و عملیات آن به عنوان یکی از شاخص های مهمی است که بیانگر اوضاع اجتماعی- اقتصادی این کشورهاست و در این راستا مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از سوی دیگر هرگونه تزلزل در بورس اوراق بهادار نیز می تواند به بحران های عظیم اقتصادی منجر شود. با گسترده شدن کمی و کیفی بازار سرمایه و افزایش تعداد فعالان بازار، لزوم افزایش مطالعات برای آگاهی دادن به قشر سرمایه گذار بیش از پیش مشهود می باشد(خسروآبادی،1384،ص77)1. لذا این مطالعه به منظور تشریح ساختار حاکم بر معاملات به بررسی ارتباط بین حجم معاملات و تغییرات قیمت در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است.
در ادامه ی این فصل مطالبی در رابطه با اهمیت موضوع، بیان مسأله، مدل مفهومی تحقیق، اهداف، فرضیات، قلمرو، تعریف واژه ها و محدودیت های تحقیق آمده است.

2-1- تاریخچه مطالعاتی
تحقیق حاضر در بورس های ایالات متحده و سایر بورس های دنیا انجام گرفته است.یینگ در سال 1966 اولین بار رابطه مذکور را کشف کرد.کروچ و کلارک ، اپس و اپس ، مرگان و هم چنین در سال های اخیر وی چین و نیز گیرارد و عمران با تغییر دادن دامنه های موضوعی و زمانی تحقیق به نتایج مشابهی دست یافتند. در تمام تحقیقات انجام شده همبستگی مثبت و ضعیفی بین حجم معاملات (v) و قدر مطلق تغییر قیمت |∆p| ملاحظه گردید. هم چنین محققینی نیز به بررسی رابطه بین v و ∆p پرداخته و رابطه های معنی داری را یافتند.
بررسی های انجام شده محقق حاکی است از آن است که در ایران نیز تنها تعداد معدودی تحقیق مشابه در این زمینه وجود دارد که در سال 1379 توسط مصطفی قائمی و در سال 1384 توسط مهدی زیوداری انجام و به این نتیجه رسیده اند که افزایش یا کاهش حجم مبادلات موجب افزایش در تغییر قیمت سهام می گردد.

3-1- بیان مسأله
یکی از شاخصه های مهم هر بازار، حجم مبادلاتی است که در آن صورت می پذیرد. در واقع زمانی بازار یک کالا در اقتصاد مهم است که سهم بزرگتری از آن اقتصاد را به خود اختصاص دهد. ولی بازار اوراق بهادار یک تفاوت اساسی با بازار کالاهای دیگر دارد. در بازار کالاهای دیگر قسمت عمده ای از خریداران کالا، مصرف کنندگانی هستند که کالا را به خاطر نیازشان خریداری می کنند. هر کالا برای خود یک کشش تقاضا دارد و مصرف کننده می بایست کالای مورد نظر خود (یا جانشین آن را) حتی با وجود افزایش قیمت خریداری و مصرف نماید. حال آنکه در بازار اوراق بهادار کسی نیاز اساسی به اوراق بهادار ندارد و در صورتی که قیمت یک نوع اوراق بهادار نامتعادل باشد خریداران کمتری پیدا می کند بنابراین قیمت در بازار اوراق بهادار یک عامل اساسی است (امید قائمی،1379،ص89)1. لذا شناسایی و اندازه گیری رابطه ی قیمت اوراق بهادار با سایر عوامل موثر بر آن تأثیر بسزایی در تصمیم گیری های آینده ی عوامل بازار خواهد داشت.
در تحقیقاتی که در زمینه ی بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته، بیشتر رابطه ی اطلاعات داخلی شرکت ها و وضعیت مالی آنها با قیمت سهام شرکت بررسی شده و کمتر به خود بازار به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر قیمت سهام شرکت ها توجه شده است. واقعیت این است که در بسیاری از موارد تغییر قیمت سهام شرکت ها ناشی از تغییر وضعیت مالی آنها نیست بلکه ناشی از عوامل روانی و درونی بازار است. همچنین در غالب تحقیقات، تأثیر انتشار اطلاعات شرکت ها بررسی شده، حال آنکه در این تحقیق تأثیر انتشار اطلاعات بازار و استفاده ی معامله گران از آن مد نظر است و از این رو اساسی ترین اطلاعاتی که از سوی سازمان بورس راجع به وضعیت معاملات منتشر می شود مورد توجه قرار گرفته است. آمار معاملات سهام روزانه تقریباً در تمام روزنامه های کثیرالانتشار به چاپ رسیده و به اطلاع عموم می رسد. انتشار اطلاعات به این شکل به خودی خود این سوال را در ذهن استفاده کنندگان اطلاعات تداعی میکند که آمار معاملات سهام حاوی چه اطلاعاتی است و علت تأکید سازمان بورس تهران و سایر بورس های جهان بر انتشار اطلاعات مزبور چیست؟
آیا افزایش و کاهش حجم معاملات یک سهم می تواند حکایت از وجود یکسری اطلاعاتی داشته باشد که قسمتی از معامله گران از آن مطلع نیستند؟ آیا معامله گران غیر مطلع بر اساس آمار معاملات و بدون بدست آوردن این اطلاعات اقدام به خرید سهام خواهند کرد یا خیر؟ تعداد دفعات معامله و تعداد سهام معامله شده نشانی از جاذبه ی سهام برای خریداران است و می تواند از یک سو حاکی از تعداد خریداران سهام یک شرکت و از سوی دیگر حاکی از تعداد فروشندگان سهام موردنظر باشد (قائمی ، 1379،ص125)1.
در همین راستا در تحقیق حاضر سعی گردید تا رابطه ی بین قیمت سهام و حجم مبادلات سهام بررسی شود. حجم مبادلات در واقع مسئله پایداری و صحت قیمت را مورد بررسی قرار می دهد و تحقیقاتی که حجم مبادلات را در کنار قیمت در نظر نمی گیرند در واقع مسأله ی صحت قیمت را مورد توجه قرار نمی دهند. بر این اساس میتوان گفت که فقط قیمت هایی صحیح هستند که در آن، کلیه افرادی که به پول خود نیاز دارند سهام خود را عرضه میکنند و به عبارت دیگر حجم مبادلات نرمال در آن قیمت معامله می شود. در این حالت تغییر قیمت کم است و قیمت سهام از پایداری نسبی برخوردار است. لذا حالتی که در آن مبادلات کمتر یا بیشتری از میزان مبادلات نرمال انجام پذیرد مستلزم عرضه و تقاضای بیشتری است که به نوبه ی خود موجب تغییر قیمت می گردد.
اعتقاد کلی اقتصاددانان این است که زمانی که عرضه و تقاضا کنندگان زیادی در بازار وجود دارند و حجم معاملات در بازار زیاد است، قیمت شفاف تر است و از سوی دیگر در قیمت های شفاف است که مبادلات زیادی انجام می گیرد. لیکن تغییر قیمت نیز مستلزم انجام معامله است یعنی هر چه تغییر قیمت بیشتری انجام بگیرد حتماً می بایست معاملات بیشتری نیز صورت بگیرد (همان منبع،ص113)2.
می دانیم که یکی از معیارهای اصلی در سرمایه گذاری کوتاه مدت، قابلیت نقد شوندگی سرمایه گذاری است. سهامی که در بازار خریداران زیادی دارند و پرمعامله هستند از قابلیت نقدشوندگی بیشتری برخوردارند (خاکپور،1387،ص59)3. بی تردید تعداد دفعات معامله ی هر سهم و تعداد سهام معامله شده یک سهم به عنوان دو جنبه ی مهم در بررسی حجم معاملات می تواند نشانی از قابلیت نقدشوندگی سهام باشد. تغییر قیمت سهام در بورس تهران با دادوستد انجام می گیرد. اگر معاملات به نحو جهت داری قیمت سهام یک شرکت را به سمت افزایش یا کاهش هدایت کند، قیمت سهام آن شرکت تغییر خواهد کرد، لیکن این پرسش مطرح است که برای انجام هر تغییر قیمت چه حجم معاملاتی باید انجام بگیرد؟ آیا فرایند تغییر قیمت از معاملات روز قبل نیز می تواند تأثیر بپذیرد یا خیر؟
تحقیقاتی که در زمینه شناسایی رابطه میان حجم مبادلات و تغییر قیمت وجود دارد عموماً براساس نمونه هایی از بازار کامل انجام گرفته، لیکن بورس اوراق بهادار تهران یک نمونه از بازارهای نوظهوری است که با بازارهای کامل مانند بورس سهام نیویورک تفاوت های عمده ای دارد. از جمله این تفاوت ها وجود موانع معاملاتی مانند حجم مبنا، حد نوسان قیمت و توقف نماد معاملاتی شرکت ها به مدت نامشخص است که معاملات بورس تهران را تحت تأثیر قرار می دهد و این بازار را از یک بازار کامل دور می سازد. در حال حاضر در بورس تهران، معاملات متعددی با استفاده از اطلاعات نامتقارن انجام می شود و دستکاری قیمت امری جدی به نظر می رسد. به علاوه ساختار درونی این بازار، ترکیب سرمایه گذاران و رفتار سرمایه گذاری آنان بطور کاملاً محسوس نسبت به آن چه که در بازارهای کامل می باشد، تفاوت می کند (شعبان پور،1387،ص158)1. در چنین شرایطی این امکان وجود داشته که نتایجی که ما از انجام این تحقیقات این چنینی به آن رسیده ایم متفاوت از نتایج کسب شده این تحقیق در بازارهای کامل و حتی بازارهای نوظهوری که این تحقیق در آن ها انجام شده - مانند بورس سهام چین- باشد.
توجه به تحقیقات متعددی که در زمینه رابطه حجم معاملات و تغییر قیمت در بازار های کامل و بازارهای نوظهور در سایر کشورها انجام شده است و هم چنین اهمیت توجه بیشتر به ساختار خرد بورس اوراق بهادار تهران و تعداد محدود تحقیقات انجام شده در داخل کشور در این زمینه، محقق را بر آن داشت تا در تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین حجم معاملات سهام و عوامل تشکیل دهنده ی آن با قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران پرداخته و به سوالات ذیل پاسخ دهد:
آیا بین تعداد دفعات معامله هر سهم و تعداد سهام معامله شده در هر روز رابطه وجود دارد؟
آیا بین حجم معاملات در هر روز و تغییر قیمت سهام در همان روز رابطه وجود دارد؟
آیا بین حجم معاملات در هر روز و تغییر قیمت سهام در روز بعد رابطه وجود دارد؟
آیا بین تغییر قیمت سهام در هر روز با تغییر قیمت سهام روز بعد رابطه وجود دارد؟

4-1- چارچوب نظری
در تحقیق حاضر سعی گردیده رابطه بین حجم معاملات سهام و قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران بررسی گردد. حجم معاملات عبارت است از حجم ریالی یا مقداری سهامی که در یک دوره از زمان دادوستد می شود به عبارت کامل تر حجمی از سهام که در یک دوره مشخص، مالکیت آن تغییر می کند. حجم معاملات هم چنین می تواند به عنوان تعداد خریدار و یا تعداد دفعات معامله در یک دوره از زمان نیز تعریف شود.
این متغیر یکی از معیارهای اصلی در تحلیل های تکنیکال است که به همراه قیمت می تواند تصویر کاملی از روندهای بازار را برای تحلیل گران نمایان سازد. بالطبع توجه به روند قیمت ها فارغ از تغییرات حجم معاملات که روحیه و جو بازار را مشخص می کند می تواند به استنباط های غلطی منجر شود و تغییرات قیمت در صورتی معنادار است که با تغییرات قابل توجه حجم همراه باشد (قائمی،1379،ص79)1.
حجم معاملات خود از دو جنبه قابل بررسی است. تعداد سهام معامله شده و تعداد دفعات معامله. تعداد سهام معامله شده عبارت است از تعداد سهامی که در یک فاصله زمانی مشخص در بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار می گیرد و با توجه به اینکه فاصله زمانی مورد نظر این تحقیق یک روز است، لذا تعداد سهام معامله شده عبارت است از تعداد سهام یک شرکت که در یک روز فعال بورس مورد معامله قرار می گیرد. تعداد دفعات معامله نیز عبارت است از تعداد دفعاتی که سهام یک شرکت در یک فاصله زمانی مشخص در بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار می گیرد. از سوی دیگر قیمت سهام در تحقیق حاضر، آخرین قیمت سهام در هر روز کاری بورس است. با توجه به اینکه یکی از اهداف اصلی این تحقیق، بررسی واکنش ها ی عمومی معامله گران و سرمایه گذاران است و آخرین قیمت هر سهم توسط روزنامه ها و رسانه های عمومی به اطلاع می رسد لذا از آخرین قیمت سهام جهت تحقیق استفاده شده است. تغییر قیمت سهام نیز عبارت است از افزایش یا کاهش قیمت سهام در یک فاصله زمانی مشخص که در این تحقیق یک روز است. از آن جا که ما در تعدادی از فرضیه های این تحقیق فقط به مقدار تغییر قیمت سهام صرف نظر از افرایش و کاهش قیمت توجه داریم لذا قدر مطلق تغییر فیمت سهام هر روز نسبت به روز قبل و بعد را مدنظر قرار می دهیم.
در تحقیق حاضر، حجم معاملات را به عنوان و تغییر قیمت سهام را به عنوان متغیرهای کلی تحقیق در نظر گرفته و روابط بین این متغیرها را از جنبه های مشروح در مدل مفهومی ذیل مورد بررسی و آزمون قرار داده ایم.

5-1- فرضیه های تحقیق
تعداد دفعات معامله در هر روز با تعداد سهام معامله شده در آن روز همبستگی مثبت دارد.
قدرمطلق تغییر قیمت سهام هر روز نسبت به روز بعد با تعداد دفعات معامله روز مورد نظر رابطه دارد.
قدرمطلق تغییر قیمت سهام هر روز نسبت به روز قبل با تعداد دفعات معامله روز مورد نظر همبستگی مثبت دارد.
قدرمطلق تغییر قیمت سهام هر روز نسبت به روز بعد با تعداد سهام معامله شده روز مورد نظر رابطه دارد.
قدر مطلق تغییر قیمت سهام هر روز نسبت به روز قبل با تعداد سهام معامله شده ی آن روز همبستگی مثبت دارد.
تغییر قیمت سهام هر روز نسبت به روز قبل با تغییر قیمت سهام همان روز نسبت به روز بعد همبستگی مثبت دارد.

6-1- اهداف تحقیق
بررسی و شناخت بازارهای سرمایه و حساسیت این بازارها نسبت به مسائل پیرامونی به سبب اینکه بازار بورس اوراق بهادار به عنوان نمادی پویا و تکامل یافته در بازار سرمایه هر کشور مطرح است و نیز به سبب اهمیت، نقش و تأثیر آن در اقتصاد ملی، همواره انگیزه ی مناسبی برای انتخاب موضوع و انجام تحقیقات در زمینه های امور مالی عموماً و سرمایه گذاری و ارزیابی بورس اوراق بهادار به طور اخص بوده است. این شناخت بی شک از یکسو بر تصمیمات سرمایه گذاران و تأمین امنیت مبادلات سهام و سرمایه و از سوی دیگر بر درک مسئولین و گردانندگان بازار به منظور بهبود نحوه ی عمل بازار و هدایت آن به سوی توسعه یافتگی و قانون مندی موثر خواهد بود (خسروآبادی، 1384، ص99)1.
تحقیق حاضر بر آن است که با استفاده از اصول و روشهای علمی، و بر اساس آزمون بازار و تجزیه و تحلیل آن، شناخت قابل قبولی از میزان حساسیت و درجه تأثیر پذیری آن بدست آورده و از یافته های تحقیق در جهت توسعه ی مکانیزم های موثر بر بورس استفاده نماید. بهرحال این پژوهش برای بررسی علمی ارتباط بین حجم مبادلات سهام و تغییرات قیمت سهام در چارچوب قلمرو تحقیق می باشد.
بطور خلاصه می توان از اهداف اساسی زیر برای انجام پژوهش حاضر نام برد:
اهداف علمی
بررسی رابطه بین حجم معاملات و قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
اهداف کاربردی
کمک به سرمایه گذاران بازار سرمایه در فرآیند تصمیم گیری و نیز تأمین امنیت مبادلات سهام
کمک به مسئولین و گردانندگان بازار به منظور درک نحوه عمل بازار و هدایت آن به سوی توسعه یافتگی و قانون مندی
بررسی روند تغییر قیمت در بورس اوراق بهادار تهران
شناخت عوامل روانی بازار که منجر به عرضه و تقاضای زیاد و یا موجب افزایش میزان مبادلات یک نوع اوراق بهادار می شود
درک بیشتر روحیات حاکم بر بازار بورس تهران به منظور کمک به گردانندگان، معامله گران و عرضه کنندگان بازار بورس در تصمیم گیری های آینده
با تغییراتی که در رویکرد سرمایه گذاری سهامداران در طی سال های اخیر در بازار بورس تهران به وجود آمده است و با توجه به علمی تر شدن روند معاملات، نتایج این تحقیق می تواند راهنمایی برای سهامداران در انجام معاملاتشان باشد و زمینه را برای انجام تحقیقات آینده در بازار سرمایه فراهم نماید.

7-1- اهمیت تحقیق
اهمیت هر تحقیق از فلسفه و چرایی آن تحقیق حکایت دارد (خادم المله،1387،ص46)1. که این ضرورت در پژوهش حاضر از دیدگاه های مختلفی قابل طرح است:
گسترش دانش امور مالی: رشد و تکامل هر رشته از دانش بشری مرهون تلاش اندیشمندان ، تئوریسین ها و محققین در ایجاد و بسط تئوری ها با قدرت اندیشه و تحقیقات مستمر در این زمینه بوده است. آنان همواره در پی بررسی و تلاش برای یافتن پاسخی برای سوالات خود در موارد گوناگون بوده اند (خسروآبادی،1384،ص79)2. بدیهی است یکی از موارد اهمیت انجام پژوهش حاضر نیز تلاش در جهت بسط دانش مالی در حوزه ی بورس اوراق بهادار بوده است.
ضرورت آگاهی بخشی به سرمایه گذاران در جهت استمرار حضور در بورس: بورس اوراق بهادار تهران پس از سال 1368 و با شروع دوران سازندگی به عنوان محلی برای خرید و فروش سهام شرکت های خصوصی و نیمه خصوصی مورد توجه قرارگرفت و این توجه در سال 1376 با تغییر برخی ساختارها تکمیل گشت. اما با وجود گذشت چندین سال از فعالیت این سازمان هنوز در بین مردم عادی و افراد آشنا به علم مفهوم بازارهای مالی و بازار سرمایه شفاف نشده است.
علی رغم این مسائل، روزانه بر تعداد سهامداران کشور افزوده می شود. با افزایش تعداد سهامداران بر اهمیت نحوه انجام معاملات و سازوکارهای بازار سرمایه افزوده می شود که با شناخت هر چه بیشتر این سازوکارها شفافیت در بازار بورس افزایش یافته و سرمایه گذاران با ریسک کمتری به این بازار وارد می شوند (زیوداری،1384،ص178)1.
بررسی تأثیر ورود اطلاعات به بازار: در تحقیقاتی که در زمینه ی بورس اوراق بهادار تهران انجام گرفته غالباً به رابطه ی بین اطلاعات داخلی شرکت ها و وضعیت مالی آنها با قیمت سهام شرکت توجه شده و کمتر به خود بازار به عنوان یک عامل تأثیرگذار بر قیمت سهام شرکت ها توجه شده است. واقعیت این است که در بسیاری از موارد تغییر قیمت سهام شرکت ها ناشی از تغییر وضعیت مالی آنها نیست بلکه ناشی از عوامل روانی و درونی بازار است. به عبارت دیگر در بسیاری از موارد شرایط بازار و انتشار اطلاعات در آن ، قیمت سهام را تعیین میکند و اطلاعات شرکت ها به عنوان اطلاعات جنبی است(امیدقائمی،1379،ص45)2. در این تحقیق به عوامل فوق الذکر توجه شده و عواملی که موجب عرضه و تقاضای بیشتر سهم در بازار می شود مورد توجه قرار گرفته است.
بررسی ارزش اطلاعاتی آمار معاملات سهام: بسیاری از علاقمندان به بازار سرمایه هر روز در مطبوعات آمار مربوط به معاملات سهام را ملاحظه می کنند. در این آمار معاملات معمولاً چند ستون درج می شود. ستونی به تعداد دفعات معامله ی هر روز و ستونی به تعداد سهام معامله شده ی هر روز اختصاص یافته است و ستون های دیگری نیز به آخرین قیمت هر سهم و تغییر قیمت سهام اختصاص دارند. انتشار اطلاعات به این شکل به خودی خود این سوال را در ذهن استفاده کنندگان اطلاعات تداعی می کند که آمار معاملات سهام حاوی چه اطلاعاتی است، چه اهمیتی دارد و از تجزیه و تحلیل آنها چه نتیجه ای می توان گرفت (خسروآبادی،1379،ص179)3.

جدا از موارد فوق، قابل ذکر است که کارپوف نیز در سال 1987 چهار دلیل اصلی برای اهمیت رابطه حجم معاملات و تغییر قیمت ارائه داده است(زیوداری،1384،ص76)4. که در متن پایان نامه به طور کامل به آن ها اشاره گردیده است.

8-1- حدود مطالعاتی
قلمرو تحقیق حاضر به تفکیک قلمرو موضوعی، زمانی و مکانی تشریح میگردد.
قلمرو موضوعی: در این تحقیق به بررسی رابطه بین حجم مبادلات و تغییرات قیمت سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته ایم.
قلمرو زمانی: قلمرو زمانی تحقیق حاضر، محدوده ی 4 ساله از سال 1385 تا 1388 را شامل می شود.
قلمرو مکانی: قلمرو مکانی این تحقیق شامل شرکت هایی است که جزء صنایع پرمعامله در بورس اوراق بهادار تهران قرار گرفته اند.

9-1- واژه های کلیدی و اصطلاحات
به اختصار مفاهیم و اصطلاحات مهم به کارگرفته شده در تحقیق را به شرح ذیل تعریف می نمائیم.
اوراق بهادار: هر نوع ورقه یا مستندی است که متضمن حقوق مالی قابل و انتقال برای مالک عینی یا منفعت آن باشد (یکتا،1376،ص56)1.
بازار سرمایه: به معنی یک بازار منسجم و رسمی است که در آن خرید و فروش سهام و سایر اوراق بهادار با سررسید بیش از یک سال تحت ضوابط خاص صورت می پذیرد (عربی، 1378، ص79)2.
قیمت سهام: منظور قیمت بازار یا قیمت معاملاتی و در برگیرنده ارزشی است که برحسب توافق خریدار و فروشنده تعیین می گردد. قیمت هر سهم که بطور روزانه در تابلوی بورس منعکس می شود قیمت آخرین معامله ای است که بر روی آن سهم انجام شده است (خاکپور،1387،ص125)3.
تغییر قیمت سهام: منظور تغییرات مختلف در ارزش مبادله ای سهامی است که در بازار بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار می گیرد (همان منبع،1387،ص145)4.
حجم معاملات: عبارت است از حجم ریالی یا تعدادی سهامی که در یک دوره از زمان دادوستد می شود. به عبارت کامل تر حجمی از سهام که در یک دوره مشخص مالکیت آن تغییر می کند، و هم چنین می تواند به عنوان تعداد خریدار و یا تعداد دفعات معامله در یک دوره از زمان تعریف شود (خادم المله،1387،ص135)5.
تعداد سهام معامله شده در هر روز: عبارت است از تعداد سهامی که در یک روز معاملاتی بورس، مالکیت آن ها تغییر پیدا می کند (قائمی،1379،ص189)6.
تعداد دفعات معامله هر روز: عبارت است از تعداد دفعاتی که در هر روز، سهام شرکت مورد معامله تغییر مالکیت می یابد (قائمی،1379،ص79)1.

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 


1-2- مقدمه
بورس اوراق بهادار یکی از اجزای بازارهای مالی است که حرکت چرخ های اقتصاد بدون وجود آن تقریباً غیر ممکن می باشد. امروزه تحولات اقتصادهای صنعتی، بازار سرمایه را به ماشینی تبدیل کرده است که نمی‌توان بدون تغییر اساسی در شیوه زندگی ملی، آن را از اقتصاد حذف کرد. به عقیده‌ی کینز اصلی ترین وظیفه‌ی یک بورس اوراق بهادار، جذب سرمایه‌گذاری ها با بالاترین بازده می‌باشد (زارعی،1371،ص79)1. بنابراین می توان گفت که بورس مکانی برای رقابت طالبان سرمایه در جهت سوق دادن منابع مالی دارندگان سرمایه به جانب فعالیت های خود است.
در مورد تغییرات قیمت سهام در بازار اوراق بهادار می توان گفت که رویدادهای عادی و غیرعادی متعددی از جمله عوامل سیاسی و اقتصادی و بسیاری عوامل دیگر می توانند بر قیمت سهام اثر بگذارند و باعث ایجاد تغییرات فزآینده و یا کاهنده در قیمت‌ها گردند (خاکپور،1387،ص89)2.
دو ضرب المثل مهم در بازار بورس وال استریت وجود دارد: 1- حجم معاملات است که تغییرات قیمت ها را به وجود می آورد. 2- حجم معاملات در بازارهای پر رونق نسبتاً سنگین و در بازارهای راکد نسبتاً سبک است(زیوداری،1384،ص87)3. مطالعات انجام شده در این حوزه به خوبی توانسته اند این دو ضرب المثل را مورد آزمون قرار دهند که تعداد زیادی از مطالعات تجربی تأییدهای زیادی را بر رابطه حجم معاملات و قدر مطلق تغییر قیمت بدست آورده (ضرب المثل اول) و ارتباط مثبت بین حجم معاملات و تغییر قیمت نیز تأیید شده است .
در بخش اول این فصل به ارائه‌ی مطالبی درباره ی مبانی نظری موضوع از جمله عوامل موثر بر قیمت سهام، محتوای اطلاعاتی قیمت سهام، واکنش قیمت سهام به انتشار اطلاعات، حجم مبادلات، دلایل اهمیت رابطه حجم معاملات و قیمت سهام و مبانی تئوریک این رابطه می‌پردازیم. در نهایت نیز این بخش با ارائه‌ی خلاصه‌ای از موارد مذکور خاتمه می‌یابد.

 

2-2-مبانی نظری
1-2-2 قیمت سهام
منظور از قیمت سهام، قیمت بازار یا قیمت معاملاتی است که در برگیرنده ارزشی است که برحسب توافق خریدار و فروشنده تعیین می گردد. قیمت هر سهم که بطور روزانه در تابلوی بورس اوراق بهادار منعکس می شود قیمت آخرین معامله ای است که بر روی سهم مذکور انجام شده است.
و منظور از تغییر قیمت سهام نیز، تغییرات مختلف در ارزش مبادله ای سهامی است که در بازار بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار می گیرد (قائمی،1379،ص76)1.

2-2-2-تعیین قیمت سهام
قیمت سهام هر لحظه و بر اثر تغییرات عرضه و تقاضای بازار قابل تغییر است. اگر تعداد خریداران یک سهم از تعداد فروشندگان آن بیشتر باشد، یعنی تقاضای خرید یک سهم بیشتر از میزان عرضة آن برای فروش باشد، قیمت آن سهم افزایش می‌یابد و برعکس. درک عرضه و تقاضا و تغییرات قیمتی ناشی از آن بسیار آسان است، اما آنچه دشوار است، فهم آن چیزی است که به تغییرات عرضه و تقاضا در بازار سهام می‌انجامد و سبب می‌شود برخی خواهان یا خریدار سهم خاصی شوند و برخی دیگر، رویگردان یا فروشنده آن باشند (خاکپور،1387،ص58)2.
مطابق تئوری اقتصادی الگوی قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای3، قیمت یک دارایی تابعی از ریسک و نوسانات شرطی4 آن است. لذا، پیش بینی نوسانات قیمت یا بازدهی سهام اهمیت زیادی در انتخاب پرتفوی، مدیریت دارایی ها و حتی قیمت گذاری سهام شرکت هایی که تازه وارد بورس می شوند دارد (مهرآرا و عبدلی،1387،ص126)5.
توسعه همه جانبه و تعمق بازار سرمایه به عنوان موتور محرکه توسعه اقتصادی، نیازمند اعتماد عموم مشارکت کنندگان به کارایی و درستی آن در تعیین قیمت عادلانه اوراق بهادار است. یک سهم جدید در بازار هیچ قیمتی ندارد، زیرا هنوز در بازار آزاد معامله نشده است. بنابراین این پرسش مطرح می شود که قیمت مناسب برای این سهم چگونه تعیین می شود؟
تعیین قیمت سهام کار بسیار مشکلی است، بدیهی است شرکتی که این اوراق بهادار را منتشر کرده است می خواهد آنها را به بالاترین قیمت ممکن بفروشد و خریداران یا کسانی که می¬خواهند در این سهام سرمایه‌گذاری نمایند مایلند آن را به پایین ترین قیمت ممکن بخرند (عربی،1378،ص89)1. قیمت سهام شرکت ها بیشتر از طریق عرضه و تقاضا و یا توسط کارگزاران، موسسات تأمین سرمایه و ... تعیین می شود. جهت قیمت گذاری بایستی قیمتی تعیین شود که برای شرکت انتشار دهنده سهام معقول، مناسب و عادلانه باشد و از سوی دیگر نظر خریداران و سرمایه‌گذاران را هم جلب کند و رغبت و میل به سرمایه‌گذاری را در آنان برانگیزاند. تجربه نشان داده است که اگر قیمت سهامی‌ به صورتی «معقول و مناسب» تعیین شود قیمت آن سهام کم کم، در بازار روند صعودی به خود می¬گیرد (خاکپور،1387،ص125)2.
یکی از موارد مهم جهت رشد و توسعه بازار سرمایه، ایجاد دانش عمومی در ارتباط با فرآیند تعیین قیمت اوراق بهادار از جمله سهام و عوامل موثر بر قیمت و حجم معاملات سهام و تفسیر رویدادهای مهم از قبیل اعلان افزایش سرمایه از طریق عرضه سهام جدید می باشد. عرضه سهام باعث می شود که سهام بیشتری در دست سهامداران باشد و حجم مبادلات افزایش یابد. حجم مبادلات نیز می تواند به عنوان اطلاعاتی مهم و با ارزش در تصمیم گیری های سرمایه گذاری مورد استفاده قرار گیرد و اطلاعات مفیدی در ارتباط با وضعیت فعلی و چشم انداز آینده قیمت به تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران ارائه نماید. شرکت هایی که حجم معاملاتشان نسبت به دیگر شرکت ها بالاتر است، به دلیل قابلیت نقدشوندگی بالاتر، ریسک کمتری در ارتباط با عدم امکان فروش سهام در بازار خواهند داشت.
قیمت سهام، اغلب بیانگر انتظارات بازار از وضعیت اقتصادی شرکتهاست. از این رو شاخص های بازار نمایانگر وضعیت و عملکرد آتی کل اقتصاد می باشند. تحلیلگران اوراق بهادار، مدیران پرتفوی و سایر متصدیان اقتصادی، از شاخص های بازار، برای بررسی متغیرهایی که حرکت کل قیمت های سهام را تحت تأثیر قرار می دهند، استفاده می کنند و با بررسی روند حرکتی بازار بورس، بازده سرمایه گذاری این بازار را می توان با سایر فرصت های سرمایه گذاری، مانند سرمایه گذاری در اوراق قرضه، طلا و ارز مقایسه نمود.
قیمت سهام هر روزه متأثر از شرایط بازار است. در حقیقت قیمت سهام را عرضه و تقاضای بازار مشخص می کند. اگر سهامداران تمایل به خرید سهامی خاص داشته باشند، در این حالت تقاضا بیشتر از عرضه است و قیمت ها افزایش می یابد و اگر سهامداران تمایل داشته باشند سهام خاصی را بفروشند، عرضه بیشتر از تقاضا می شود و ما شاهد کاهش قیمت خواهیم بود. تجزیه و تحلیل و فهم عرضه و تقاضا آسان است ولی نکته مهم آن است که تشخیص دهیم چه عواملی باعث شده سهامداران نسبت به یک سهم تمایل نشان دهند، در حالیکه قبلاً این سهام مورد توجه آن ها نبوده است.
جهت پاسخ به این سئوال عوامل زیادی را می توان بیان کرد که این عوامل همان اطلاعیه ها و اخبار مثبت و منفی در مورد سهام شرکت هستند که می توانند در مورد مدیریت شرکت، نسبت های مالی و سایر موارد باشند. البته بایستی توجه داشت هر سهامداری، ایده ها و استراتژی های خاص خود را دارد. از نظر تئوری، نوسانات قیمت سهام نشانگر احساس سرمایه گذاران در مورد ارزش شرکت است. البته نمی توان گفت شرکتی که دارای سهام گران تری است، با ارزش تر می باشد و یا بالعکس، بایستی کل ارزش سهام شرکت را در نظر بگیریم (خاکپور،1387،ص147)2.
یکی از اساسی ترین مبانی نظریه سرمایه گذاری این است که سرمایه گذاران خواستار بازده زیاد بوده و از ریسک پرهیز می نمایند. تغییر واژه ارزش به منظور نشان دادن بازده سرمایه گذاری در طول یک دوره زمانی معین، که بازده دوره نگهداری نامیده می شود، بکار برده می شود. بازده سهام یکی از مفاهیم پیچیده و مورد علاقه سرمایه گذاران و تصمیم گیرندگان است. برای تبیین و پیش بینی بازده سهام مدل ها و نظریه های مختلفی شامل مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، مدل های عاملی یا شاخصی، مدل آربیتراژ، تحلیل های فنی و تحلیل های تکنیکی مطرح شده است. در تحلیل بنیادی بازده سهام تابعی از شرایط کلان اقتصادی، وضعیت صنعت و شرایط خاص شرکت می باشد. شرایط خاص شرکت شامل عملکرد و وضعیت مالی است که در قالب صورت های مالی اساسی ارائه می گردد. دانش حسابداری مدعی است که برای تصمیم گیرندگان اطلاعات سودمندی تهیه می کند و یکی از معیارهای سودمندی اطلاعات حسابداری، توان پیش بینی آن است (ثقفی و شعری،1384،ص189)3.
یکی از عمده ترین چهارچوب های نظریه سرمایه گذاری این است که بازده (در طولانی مدت)، بایستی با ریسک سازگار باشد. سرمایه گذار با خرید اوراق بهادار، ریسک می پذیرد و از بابت ریسکی که متحمل می شود، بازده کسب می نماید. پس می توان گفت مهم ترین عاملی که در تصمیم گیری برای خرید اوراق بهادار موثر است، بازده و ریسک آن در مقایسه با سایر فرصت های سرمایه گذاری است. یک سرمایه گذار منطقی از میان اوراق بهادار، اوراقی را انتخاب می کند که در صورت داشتن ریسک مساوی، نمود بیشتری داشته باشد و یا در صورت داشتن بازده های مساوی، اوراقی را انتخاب می¬کند که ریسک کمتری داشته باشد (خاکپور،1387،ص89)4.
بازده سهام در دوره های متفاوت، متغیر است و روند ثابت و یکنواختی را به همراه ندارد. بنابراین نوسان و تغییر پذیری، جزء لاینفک بازدهی سهام در طی زمان است. با توجه به تغییر پذیری و نوسان، بازده دوره های آتی نیز قابل اطمینان نیستند. عدم اطمینان نسبت به بازده های آتی سهام، سرمایه گذاری را با ریسک همراه می نماید.
سرمایه گذار همیشه به دنبال کاهش ریسک و افزایش اطمینان بازدهی است. سرمایه گذاران بر اساس عوامل ریسک، بازده و نقدشوندگی اقدام به اتخاذ تصمیم می کنند. دو عامل ریسک و بازده در ارتباط نزدیک با یکدیگر بوده و بطور نسبی هر یک می توانند متغیر وابسته و یا مستقل باشند، اما عامل نقدینگی متغیری کاملاً مستقل است، از این رو تدوین مقررات و روش های ساده و سهولت ورود و خروج به این بازار مالی نقش بسزایی در جذب افراد برای عرضه سرمایه خود دارد.

3-2-2-عوامل موثر بر قیمت سهام
عوامل موثر بر قیمت سهام (رفتار سهام) به 2 دسته عوامل تحت عنوان عوامل بیرونی و عوامل درونی تقسیم می شوند.

نمودار1-2- عوامل موثر بر قیمت سهام (رفتار سهام)

عوامل بیرونی
منظور آن دسته از وقایع، حوادث و تصمیماتی است که در خارج از شرکت رخ می دهد و از کنترل شرکت خارج است ولی بر قیمت سهام شرکت موثر است. عوامل بیرونی به 3 دسته عوامل اقتصادی، سیاسی- نظامی، و فرهنگی- رفتاری تقسیم می شوند :
عوامل اقتصادی
کلیه تصمیمات، وقایع و حوادثی که در سطح اقتصاد ملی کشور رخ می دهد که این عوامل به 3 دسته عوامل (اقتصادبخشی- اقتصاد کلان و اقتصاد خرد) تقسیم می شود.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  159  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی رابطه بین حجم معاملات سهام و تغییر قیمت سهام در شرکت

دانلودمقاله انگیزه مادری

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله انگیزه مادری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

یکی از قویترین انگیزه ها انگیزه مادری است . انگیزه مادری در حیوانات رده پایین به صورت غریزی وجود دارد یعنی علاقه مادر به فرزند وطرز رفتار وی یکنواخت ، منظم و تابع یک سلسله عوامل فیزیولوژیکی است . ترشح هورمون پرولاکتین که در اکثر حیوانات ماده وجود دارد ، از عوامل این رفتار بشمار می رود . در موشهای ماده این رفتار غریزی عبارت است از قطع ناف بچه ، خوردن جفت و جای دادن بچه ها در لانه که به صورت یکنواخت انجام می گیرد . تفاوت نمی کند که موش برای اولین بار یا چندمین بار زاده باشد حرکات و رفتار او نسبت به بچه هایش همان حرکات یکنواخت و منظم و قابل پیش بینی است . در حیوانات عالی تر حرکات تا حدودی تابع یادگیری است و در انسان مراقبت و علاقه به کودک تابع عوامل اجتماعی نیز می باشد . ازدواج به صورت مشروع و قانونی ، نحوه پرورش کودک ، وضع اقتصادی خانواده ، عوامل فرهنگی و سنتی و اعتقادات مذهبی و قوانین و مقرارت حاکم بر جامعه همگی در نحوه بروز این انگیزه دخالت دارند . در اجتماعاتی که سقط جنین از نظر قانونی جرم محسوب نمی شود ، بعضی از مادران با وجود غریزه مادری جنین خود را سقط می کنند . این نوع رفتار حتی در طبقات تحصیل کرده و مرفه اجتماعی نیز مشاهده می شود . بر عکس در جوامعی که پای بند به اعتقادات مذهبی یا اخلاقی هستند ، سقط جنین جرم محسوب می شود و مرتکب آن به مجازات می رسد . معذالک در همه جوامع وضع خانواده ها متفاوت است و نوع رفتار مادر نسبت به نوزاد با کودک خود و شیوه مراقبت و نگهداری از کودک حتی بین افراد نزد یک یک خانواده نیز شبیه به یکدیگر نیست . ابزار محبت مادر نسبت به کودک و احتیاج کودکان به پرستاری و محبت مادری از جمله مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد . در این زمینه علاوه بر آموزشهای اجتماعی رفتار مادر می تواند الگویی برای فرزندان وی قرار گیرد .
رفتار مادری
رفتار جنسی ، راهی است که به داشتن فرزند منتهی می شود . در میان پستانداران ، مادری که وضع حمل می کند تغییرات هورمونی زیادی در او ایجاد می شود و طبیعی است که انتظارمی رود این تغییرات هورمونی او را برای رفتار مادری آماده کنند .
این فرضیه تا اندازه زیادی صحیح است ؛ هورمون ها حداقل مراحل اولیه رفتار مادری را تسهیل می کنند . در اواخر حاملگی و درست هنگام زایمان ، سطوح استروژن ، پروژسترون ، آکسی توسین و پرولاکتین مادر بالا می رود . حتی تزریق این هورمون ها به یک موش ماده با کره می تواند رفتار مادری ایجاد کند ، با این حال ، این رفتار تا یک یا دو روز پس از تزریق پدیدار نمی شود ( بریدج ، دی بیار ، لاندز و دو هرتی ، 1985 ؛ لامب ، 1975 ؛ مولتز ، لوبین ، لئون و نومان ، 1970 ؛ پیدرسن ، آشر ، مونرو و پرانگ ، 1982 ) . هر هورمون جنبه متفاوتی از رفتار مادری را کنترل می کند . برای مثال ، پروژسترون برای لانه سازی موش مهم است در حالی که پرولاکتین برای بازیابی جوانی اهمیت دارد ( زارو ، گندلمن و دننبرگ ، 1971 ) . هورمون ها ، مادر را مهیا می کنند تا به بچه ها پاسخ دهد ؛ وقتی چنین کاری را انجام داد ، ممکن است او به طور پایدار تغییر کند . موش ماده ای که یک یا دو ساعت تجربه مادری با فرزندش را داشته است ، پس از یک وقفه 25 روزه که تولید شیرش متوقف شد و هورمون هایش به حالت طبیعی برگشت ، باز هم مثل مادر با سایر بچه ها رفتار می کند ( بریدج ، 1975 ) .
اگر چه هورمون ها ، رفتار مادری را تسهیل می کنند اما برای ایجاد آن ضروری نیستند . اگر موش ماده ای که هرگز حامله نشده است با بچه موش های 5 تا 10 روزه رها شود ، پس از چند روز ، علاقه او به بچه موش ها افزایش می یابد ( چون بچه موش ها نمی توانند بدون مراقبت والدین و بدون غذا زنده بمانند ، آزمایشگر باید آنها را به صورت دوره ای با بچه موش های جدید و سالم تعویض کند . ) پس از حدود 6 روز ، مادر منتخب یک لانه می سازد ، بچه موش ها را در لانه جمع می کند ، آنها را می لیسد و کارهای دیگری را که معمولا هر مادری انجام می دهد – به استثنای پرستاری از آنها – او نیز انجام می دهد .
هورمون های تخمدان به این فرایند کمک می کنند اما ضروری نیستند . برای مثال ، هم موش هایی که تخمدان های سالمی دارند و هم موش هایی که فاقد تخمدان سالمی هستند ، پاسخ مادری را نشان می دهند ، با این حال ، آنهایی که تخمدان های سالمی دارند رفتار مادری بسیار کاملی نشان می دهند ( مایر و روزن بلات ، 1979 )
اگر چه جوندگان نر هرگز الگوی هورمونی مشابه مادران جدید تولید نمی کنند ، اما آنها نیز رفتار مادرانه را نشان می دهند . معمولا موش نر بچه ها را می کشد . اما اگر موش نر با موش ماده ای جفتگیری کند و در دوران حاملگی همراه او باقی بماند ، بچه ها را می پذیرد و به مادر در مراقبت ازآنان کمک می کند . موش نری که با نوزادان در قفس قرار داده می شود ( و موش ماده بزرگسالی در قفس وجود ندارد .) کم کم نسبت به این نوزادان رفتار مادرانه نشان می دهد . در این موارد رفتار او شبیه رفتار موش بی تجربه قبلی است ، بجز اینکه موش ماده در مجموع مراقبت مادرانه بیش تری نشان می دهد .
خلاصه اینکه 5 تا 10 روز همراهی با نوزادان جایگزین تغییراتی هورمونی می شود که با حاملگی و زایمان ایجاد می شوند . آیا این همراهی حتی در طبیعت نیز بر رفتار تاثیر می گذارد ؟ روی هم رفته بچه موشی که نیاز دارد تا 6 روز اجبارا یک بزرگسال از او مواظبت کند ، قبل از اینکه بزرگسال آماده شود ، یم میرد پاسخ روزن بلات این است که رفتار مادری دو مرحله دارد . در جریان چند روز اول پس از وضع حمل ، هورمون ها رفتاری مادری را تسهیل می کنند . پس از آن آشنایی مادر با بچه ها – با هورمون ها یا بدون آها – پایه ای کافی برای حفظ مراقبت مادرانه است . مزیت این سیستم آن است که مراقبت مادرانه بیش تر از تغییرات هورمونی که همراه با وضع حمل است ، به طول می انجامد .

 

انگیزه کسب موفقیت :
علاوه بر انگیزه هایی که بر شمرده شد . انگیزه دیگری که جنبه اجتماعی آن از جنبه فیزیولوژیکی قوی تر است انگیزه کسب موفقیت می باشد . در بین افراد بشر کمتر کسی را می توان یافت که علاقه به موفقیت و پیشرفت نداشته باشد .
انگیزه کسب موفقیت سبب می شود که انسان شرایط دشوار زندگی و محیطی را برای کسب موفقیت تحمل کند . در آزمایشهایی که بر پایه روانشناسی سازمانی در این زمینه انجام گرفته مشاهده شده است که در دو گروه که یکی به عنوان گروه آزمایشی و دیگری به عنوان گروه شاهد انتخاب شده اند ، هر چند آزمایشها مشکل تر و شرایط سخت تر شده میزان تحمل افراد گروه آزمایشی نیز افزایش یافته است .
انگیزه کسب موفقیت در کارگاهها و موسسات صنعتی اجتماعی در حقیقت شرایط سخت محیطی را مانند کمی نور کمی حرارت و امثال آن آسان می سازد . در افرادی که برای آزمایشهای فضایی انتخاب می شوند این انگیزه سبب می شود که شرایط بسیار دشواری را مانند معلق بودن در هوا ، در حال چرخش بودن ، در حالت بی وزنی قرار گرفتن و نظایر آن را تحمل کنند . در سازمانها نیز این نوع انگیزه سبب تلاش کارکنان برای موفقیت بیشتر می گردد .

 


سنجش انگیزه ها با یکدیگر و نیرومندی نسبی انگیزه ها :
جستجوی غذا صورت گرفته است ، انگیزه گرسنگی را بالاترین انگیزه ها می دانند ، عده دیگری نیز مسئله امنیت را مطرح می کنند و معتقدند که جنگلها و مهاجرت ها به دلیل تامین امنیت صورت گرفته ، عده ای از دانشمندان از جمله روانشناسان و روانکاران نیز با استناد به اینکه بیماری های روانی غالبا ناشی از ناکامی های جنسی می باشد ، انگیزه جنسی را بالاتر از دیگر انگیزه ها می شمارند . از آنجا که تشخیص انگیزه در آدمیان که تابع عوامل محیطی ، اجتماعی و سنتی می باشند ، مشکل است آزمایشهای متعددی با حیوانات مختلف صورت گرفته است . در حیوانات نیز نسبت انگیزه ها به یکدیگر از یک گونه به گونه دیگر حیوانات متفاوت است مثلا در موشها نسبت انگیزه ها به ترتیب عبارتند از انگیزه مادری ، تشنگی ، گرسنگی و انگیزه جنسی در حالی که در حیوانات دیگر توالی انگیزه ها دقیقا به این صورت نیست .
موضوعاتی که در بررسی انگیزش وجود دارند :
به طوری که در فصلهای بعدی خواهید دید ، بررسی انگیزش ، دامنه وسیعی از فرضها ، فرضیه ها ، نظریه ها ،یافته ها و زمینه های کاربردی را شامل می شود . اما بررسی انگیزش تعداد موضوع متحد کننده هم دارد که این فرض ها ، فرضیه ها ، نظریه ها ، یافته ها و کابردها را در حوزه مطالعاتی منسجم ، ادغام می کنند که موارد زیر از آن جمله هستند :
1- انگیزش برای سازگاری مفید است .
2- انگیزها توجه را هدایت می کنند .
3- انگیزه ها در طول زمان تغییر می کنند و بر جریان رفتار تاثیر می گذارند .
4- انواع انگیزش وجود دارد .
5- انگیزش گرایشهای نزدیکی و دوری را شامل می شود .
6- بررسی انگیزش معلوم می کند که افراد چه می خواهند .
7- برای اینکه انگیزش شکوفا شود ، به شرایط حمایت کننده نیاز دارد .
8- هیچ چیزی به اندازه یک نظریه خوب ، مفید نیست .
انگیزش برای سازگاری مفید است .
انسانها سیستمهای سازگار پیچیده ای هستند . این موضوع به دلیل تغییر دائمی محیطی که رد آن زندگی می کنیم ، اهمیت دارد . مقتضیات شغلی افزایش و کاهش دارند ، فرصتهای آموزشی ایجاد می شوند و از دست می روند ، روابط بهبود و زوال می یابند ، سلامتی متحمل بحران می شود و بهبود می یابد ، و الی آخر . انگیزش برای سازگاری با شرایط همیشه در حال تغییر مفید است زیرا که حالتهای انگیزشی به ما امکان می دهند سیستمهای سازگار باشیم ، به این معنی که هر وقت بین مقتضیات لحظه به لحظه و سلامتی ما اختلاف ایجاد شود ، دستخوش حالتهای انگیزشی می شویم که ما را برای اقدامی اصلاحی آماده می کنند .
وقتی افراد چند ساعت بدون غذا می مانند و زمانی که غذا کمیاب می شود گرسنگی به وجود می آید . وقتی تعداد موعدهای مقرر خیلی زیاد می شود ، استرس به وجود می آید . وقتی کسی مشکل را کنترل می کند ، احساس تسلط ایجاد می شود . بنابراین ، یکی از موضوعاتی که در سرتاسر این کتاب جریان دارد این است که حالت های انگیزشی ، مانند گرسنگی ، استرس و تسلط وسیله ای را در اختیار فرد قرار می دهند تا به طرز موفقیت آمیزی با ضروریات اجتناب ناپذیر زندگی کنار بیاید . اگر حالتهای انگیزشی را حذف کنیم ، افراد فورا منبعی حیاتی را که برای سازگار شدن و حفظ سلامتی به آن متکی هستند ، از دست می دهند . هر کسی که سعی دارد وزن خود را کاهش دهد یا شعر خلاقی به سر آید و یا یک زبان خارجی را یاد بگیرد ( بدون اینکه ابتدا انگیزه در خود ایجاد کند ) ، فورا متوجه خواهد شد که انگیزش برای سازگاری مفید است .
وقتی انگیزش از بین می رود ، سازگاری شخص مختل می شود . افرادی که در کنترل کردن سرنوشت خودشان احساس درماندگی می کنند ، وقتی به چالش طلبیده می شوند فورا ناامید می شوند ( پیترسون ، مایر و سیلیگمن ، 1993 ) . در ماندگی ، توانایی فرد را برای مقابله کردن با چالشهای زندگی ضایع می کند .
افرادی که تحت فرمان و کنترل دیگران قرار دارند ، نسبت به امیدها و آرزوهایی که از نیازهای روانشناختی آنها سرچشمه می گیرند ، از لحاظ هیجانی فلج و بی روح می شوند . کنترل شدن توسط دیگران ، قابلیت فرد را برای به وجود آوردن انگیزش ، ضایع می کند ، در مقابل چنانچه کیفیت حالتهای انگیزشی فرد بسیار خوب و هدفمند باشد ، سازگاری فردی رشد می کند . اگر کودکان در رابطه با مدرسه به هیجان آیند کارمندان از مهارتهای خودشان اطمینان یابند ، و ورزشکاران هدفهای عالی تری را برای عملکردشان تعیین کنند ، در این صورت آموزگاران ، کارفرمایان و مربیان می توانند خاطر جمع باشند که هر یک از این افراد قادر خواهند بود تا با محیط منحصر به فردشان با موفقیت سازگار شوند . افرادی که انگیزش عالی دارند ، خوب سازگار می شوند ، و رشد می کنند ، افرادی که نارسایی انگیزشی دارند ، دچار مشکل می شوند .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله انگیزه مادری

دانلودمقاله طراحی سایت پروژه های دانشجویی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله طراحی سایت پروژه های دانشجویی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


چکیده:
این پروژه به منظور دسترسی دانشجویان به پروژه های قبلی و توسعه آنها و جلوگیری از دوباره کاری طراحی شده است که در آن هر استاد می تواند لیست عناوین پروژه های ارائه شده خود را وارد نماید و دانشجویان با مشاهده عناوین پروژه ها عنوان مورد نظر خود را انتخاب نمایند. همچنین امکان جستجو و دستیابی به نتایج پروژه های قبلی جهت استفاده از تجربیات قبلی وجود دارد.
برقراری ارتباط بین دانشجویان واساتید از طریق پیغام نیز از امکاناتی است که در این سایت قرار داده شده است.
در طراحی پروژه معماری سایت را مطابق با معماری معروف سه لایه٬ در نظر گرفته ایم، یعنی ساختار نرم‌افزار سایت از لایه‌های نمایش ٬ موتور اصلی نرم افزار٬ و ارتباط با پایگاه داده ها تشکیل شده است.
صفحات سایت از طریق روش code behind برنامه نویسی شده اند به این صورت که کد هایی از آن که باید در سمت سرور اجرا شوند در یک فایل جداگانه ذخیره شده اند.
در این پروژه از امکانات جدید ASP.NET 2.0 نظیر MasterPage٬ کنترل های login Themes ، کنترل های لازم به منظور ایجاد منو و treeview و رویکرد جدید به data grid و غیره استفاده شده است.

 

 

 

مقدمه
محیط برنامه نویسی ASP.NET بیش از بیست و پنج زبان نظیر VB.NET ، سی شارپ و Jscript.NET را حمایت می نماید. به عنوان یک محیط شی گراء ، فریمورک دات نت بیش از 4500 کلاس را ارائه می نماید که از آنان به منظور انجام عملیات متفاوتی در ارتباط با اسناد XML ، دستیابی به داده ، تولید تصاویر ، مونیتورینگ ، ثبت تراکنش ها و سایر عملیات دیگر استفاده می گردد . کلاس ها مجموعه ای گسترده از اشیاء ، خصلت ها و متدها را ارائه می نمایند که می توان از آنان به منظور پیاده سازی برنامه های وب قدرتمند استفاده بعمل آورد.
علیرغم این که کدها ترجمه می گردند ، ASP.NET به صورت اتوماتیک هر گونه تغییر در کدها را تشخیص و به صورت پویا اقدام به ترجمه فایل های مورد نیاز نموده و آنان را برای استفاده مجدد به منظور پاسخگوئی به درخواست هائی آتی ، ذخیره می نماید . ترجمه پویا ، این اطمینان را ایجاد می نماید که برنامه بهنگام بوده و کد ترجمه شده با سرعت مناسبی اجراء می گردد. در زمان درخواست یک صفحه و ترحمه آن برای اولین مرتبه ، یک تاخیر کوتاه را شاهد خواهیم بود . پاسخ به درخواست های آتی از طریق نتایج ترجمه شده و یا نسخه های Cache شده صفحات انجام خواهد شد و نتایج با سرعت بمراتب بیشتری برای سرویس گیرندگان ارسال می گردد .
با توجه به ویژگی های منحصربفرد ASP.NET ، تاکنون از آن به منظور پیاده سازی برنامه های وب در سایت های معتبر متعددی استفاده شده است .
در ASP.NET 2.0 انجام هر کاری با سهولت بمراتب بیشتری نسبت به گذشته انجام می شود.
صفحات master ، ویژگی themes و skins ، ارائه امکانات مناسب در جهت حمایت از دستگاه های سرویس گیرنده متفاوت ، ارائه چهل و پنج کنترل سرویس دهنده جدید شامل کنترل های سرویس دهنده پیشرفته منبع داده ، کنترل های navigation ، کنترل های login ، کنترل های web part ، کنترل های لازم به منظور ایجاد منو و treeview ، رویکرد جدید به data grid ، ارائه امکانات و ابزارهای لازم در جهت مدیریت بهینه برنامه ها ، حمایت از پردازنده های 64 بیتی ، کاهش حجم کد نوشته شده به میزان هقتاد درصد ، نمونه هائی از امکانات و پتانسیل های جدید ASP.NET 2.0 می باشد.
با استفاده از ASP.NET 2.0 پیاده کنندگان برنامه های وب می توانند کارهای پیچیده متعددی را بدون نیاز به نوشتن کد انجام دهند .
که ASP.NET 2.0 صد‌درصد با ASP.NET 1.x سازگار است. بنابراین می‌توانیم برنامه ASP.NET 1.x خود را بدون حتی یک خط تغییر در سورس کد روی سروری که برای اجرای ASP.NET 2.0 تنظیم شده است، اجرا کنیم. شکل 1 نمایی از پنجره تنظیمات یک سایت روی IIS 6.0 را نشان می‌دهد که امکان تغییر دادن فناوری‌ASP.NET را از نسخه یک به دو و یا برعکس فراهم می‌کند.

شکل1
این tab ویژه، پس از نصب NET Framework 2.0 روی ویندوز سرور، به سایر Tabها در پنجره تنظیمات سایت افزوده می‌شود. برای آزمودن ادعای فوق، کافی است پنجره تنظیمات سایتی که هم‌اکنون با ASP.NET 1.x نوشته‌اید را باز کنید و آن را روی نسخه دوم ASP.NET تنظیم کنید و دوباره سایت را اجرا نمایید. همه چیز مانند قبل بدون تغییر قابل‌مشاهده خواهد بود.
برخی ویژگی‌های پلتفرم ASP.NET 2.0
فایل‌های موسوم به <پروژه> در ویژوال استودیوی 2005 حذف شده‌اند و اکنون همه چیز در فایل solution هر پروژه قرار دارد. بنابراین مدیریت پروژه‌های ASP.NET اکنون آسان‌تر از گذشته است و سایت‌ها می‌توانند به سادگی از مکان فیزیکی فعلی خود باز شوند.
در محیط Visual Web Developer 2005 یا Visual Studio 2005، یعنی محیطی که برنامه‌های ASP.NET 2.0 داخل آن نوشته می‌شوند، دو روش برای اجرای سایت‌ها و صفحات داینامیک وجود دارد. روش اول همان روش قدیمی است. به این ترتیب که یک وب‌سایت روی IIS تعریف می‌کنید و سپس هنگام تعریف یک پروژه جدید، آدرسHTTP آن سایت را به ویژوال استودیو می‌دهید تا فایل‌های پروژه را آنجا بگذارد. در این صورت هنگام بازکردن و اجرای سایت، این صفحات روی آدرس HTTP سایت مربوطه باز می‌شوند. در این حالت شما برای آزمایش کارکرد سایتی که درست کرده‌اید، نیازمند اجرای وب سرور IIS هستید.

شکل 2
در روش دوم که روش جدیدی در ASP.NET 2.0 است نیازی به وجود IIS نیست. این روش به صورت پیش‌فرض روی ویژوال استودیوی 2005 تنظیم شده و هنگام آزمایش و مشاهده یک صفحه داینامیک در حالت اجرا، یک وب سرور کوچک روی یک پورت تصادفی خاص (روی http://localhost) اجرا می‌شود و صفحات سایت به کمک آن قابل اجرا و مشاهده خواهند بود. (شکل 2)
این روش سه مزیت دارد که عبارتنداز:
‌‌●‌‌نیازی به نصب IIS نیست. بنابراین می‌توان کار برنامه‌نویسی را روی یک ویندوز دسکتاپ (مثلاً اکس‌پی) انجام داد. ضمناً نیازی به نصب نسخه استاندارد SQL Server هم نیست؛ زیرا ویژوال استودیو به روش مشابهی می‌تواند به کمک یک نرم‌افزار کوچک‌تر به نام SQL Server 2005 Express Edition که همراه ویژوال استودیو نصب می‌شود، نیاز به وجود یک پایگاه اطلاعاتی را تأمین کند.

 

‌‌●‌‌ عدم نیاز به فایل‌های موسوم به <پروژه>. هر سایتی می‌تواند از محل فیزیکی خودش به آسانی باز شود؛ زیرا اجباری در وابسته کردن پروژه به یک IP خاص نیست.

 

●‌ امنیت بیشتر در محیط برنامه نویسی. عدم نیاز به IIS برای تست صفحات عملاً به این معنا است که می توانید اصلاً IIS ‌را نصب نکنید و همانطور که می‌دانید هرچه تعداد سرویس‌های درحال اجرا روی یک سیستم کمتر باشد، امنیت آن بیشتر است. ضمن این‌که اجرای سایت روی یک پورت تصادفی از localhost امکان حدس‌زدن URLصفحات پروژه را برای هکرها دشوار می‌سازد.
ویژوال استودیوی 2005 بر خلاف نسخه 2003 همه روش‌های دسترسی به یک سایت راه دور را به صورت مناسب و آسان در اختیار برنامه‌نویس می‌گذارد. بنابراین برای اینکه سایت پروژه خود را از طریق FTP یا از طریق شبکه (فایل سیستم) آپلود کنید، ابزار قدرتمندی برای این منظور در اختیار شماست. شکل 3 نمایی از ابزار Copy Web Site را نشان می‌دهد. به کمک این ابزار می‌توانید پروژه خود را مستقیماً به سایت مقصد آپلود کنید.

 

 

 

 

 

 

 



شکل 3
- ویژوال استودیوی 2005 امکانات مفصلی برای کار با بانک‌های اطلاعات دارد. به گونه‌ای که ما را از مراجعه مستقیم به اینترفیس مدیریت SQL Server یا دیگر بانک‌های اطلاعاتی تقریباً بی‌نیاز می‌کند. می‌توانیم به کمک این ابزارها جداول بانک اطلاعاتی خود را طراحی کنیم یا برای اجرای فرامین مختلف روی بانک‌اطلاعاتی Stored Procedure بنویسیم و این توابع را همانجا داخل ویژوال استودیوی اشکال‌زدایی (Debug) نماییم.

 

 

 

برنامه چند لایه چیست؟

شکل 4
در معماری چند لایه تمام برنامه به چندین بخش تقسیم می شود.شکل 4 این بخش ها را نمایش داده است . این بخش ها می توانند فیزیکی یا منطقی باشند. هر بخش کار خاصی را انجام می دهد مثلا نمایش اینترفیس کاربر یا دسترسی به داده ها. برنامه می تواند به هر تعداد لایه داشته باشد ولی به هر حال بیشتر برنامه ها سه لایه مجزا دارند که عبارتند از :
1- Presentation Layer
2- Business Logic Layer
3- Data Access Layer
لایه Presentation چیزی نیست به جز بخشی از نرم افزار که با کاربر برنامه شما ارتباط برقرار می کند ( اینترفیس برنامه شماست ) نمایش داده ها به کاربر نهایی و اجازه به آنان برای ارتباط داشتن با داده ها، اصلی ترین وظیفه این لایه است.
در بیشتر موارد داده هایی که توسط کاربر وارد می شوند نیاز به اعتبارسنجی یا پردازش اضافی دارند. این مسوولیت لایه Business Logic است.
در نهایت داده های برنامه شما نیاز به ذخیره و بازیابی از طریق یک انبار داده دارند ( مثلا سیستم مدیریت دیتابیس های رابطه ای یا RDBMS و یا XML , .. ) این وظیفه توسط لایه دسترسی به داده انجام می شود.
به طور خلاصه، فرآیند مورد نظر ما این گونه کار می کند:
- کاربر برای داده های برنامه درخواستی ارسال می کند.
- لایه Data Access داده های مورد نظر را بازیابی می کند و از طریق لایه Business Logic آن ها را به لایه نمایش می فرستد.بعضی مواقع لایه دسترسی به داده ها، این داده ها را مستقیما به لایه نمایش ارسال می کند.
- لایه نمایش اطلاعاتی که باید نمایش داده شوند را از طریق لایه Business Logic دریافت می کند.
- کاربر داده ها را تغییر می دهد و عمل مناسب در مورد آن ها را اجرا می کند ( مثل اضافه یا به روز کردن داده ها )
- لایه Business Logic صحت داده های وارد شده توسط کاربر را بررسی می کند ( داده ها را اعتبار سنجی می کند)
- اگر داده ها معتبر باشند آن ها را برای به روز رسانی در بانک اطلاعاتی به دست لایه دسترسی به داده می سپارد.
مزیت های برنامه های چند لایه
- برنامه ها به چند بخش منطقی جدا از هم تقسیم می شوند و اتصال میان UI ( رابط کاربری ) ، پردازش ها و بانک اطلاعاتی کم می شود.
- تغییر در بانک اطلاعاتی یا روال های دسترسی به داده ها تاثیری در لایه نمایش یا برنامه کلاینت نخواهد گذاشت.
- برنامه کلاینت با عبارات SQL آمیخته نخواهد شد.
- نام جداول و ستون ها به طور موثری از برنامه کلاینت حذف می شوند.
- برنامه کلاینت نمی فهمد که داده ها از کجا آمده اند ( چیزی که به آن location transparency گفته می شود )
- تغییر یا گسترش برنامه بسیار ساده تر خواهد شد، بدون نیاز به تغییر یا کامپایل مجدد برنامه کلاینت.
نکته منفی در معماری چند لایه این است که شما باید تعداد زیادی بخش ها و کلاس های از هم جدا در نرم افزار بسازید. اما به هر حال مزایای این روش بیشتر و برتر از معایب آن است.

 

طراحی پایگاه داده های پروژه
برای طراحی این سایت اولین مرحله ایجاد پایگاه داده و جداول مورد نیاز است.پایگاه داده آن شامل 5 جدول می باشد.به شرح زیر:
1-اطلاعات اساتید
2-اطلاعات دانشجویان
3- پروژه های ارائه شده
4-عناوین پیشنهادی
5- پیغام ها
فیلد های جدول اساتید شامل نام ، نام خانوادگی ، تحصیلات ، گروه آموزشی ، توضیحات و نام کاربری می باشد.
اطلاعات دانشجویان شامل شماره دانشجویی ، نام ، نام خانوادگی و رشته تحصیلی آنها می باشد.
پروژه های ارائه شده شامل شماره پروژه ٬عنوان پروژه ٬ شماره دانشجویی ارائه دهنده٬ تاریخ ارائه٬ نحوه ارائه ٬کد استاد ٬ چکیده و فایل های مربوطه به صورت شکل 5 می باشد .

شکل 5
جدول عناوین پیشنهادی شامل عنوان پروژه پیشنهادی ، کد استاد ، نحوه ارائه ، سطح پروژه و توضیحات می باشد.
و آخریی جدول ، جدول پیغام ها می باشد وحاوی فیلدهای نام فرستنده ، نام گیرنده ، عنوان پیام ، تاریخ ارسال ، محتوای پیام و فایل های متصل است.
پس از ساخت جداول با کلیک راست کردن روی گزینه DataBase Diagram یک دیاگرام جدید برای نمایش ارتباطات جداول ایجاد می کنیم. شکل 6 این دیاگرام را نمایش می دهد:

 


شکل6
حال که جداول تکمیل شده است بعضی از رویه های مورد نیاز را ایجاد کرده تا از آنها در کلاسهای لایه ی DAL استفاده کنیم.
ویژوال استودیوی 2005 امکانات مفصلی برای کار با بانک‌های اطلاعات دارد. به گونه‌ای که ما را از مراجعه مستقیم به اینترفیس مدیریت SQL Server یا دیگر بانک‌های اطلاعاتی تقریباً بی‌نیاز می‌کند. به کمک این ابزارها جداول بانک اطلاعاتی خود را طراحی کرده و برای اجرای فرامین مختلف روی بانک‌اطلاعاتی Stored Procedure می نویسیم (شکل 7) و این توابع را همانجا داخل ویژوال استودیوی اشکال‌زدایی (Debug) می نماییم.

 



شکل7
استفاده از روال های ذخیره شده کارآیی و سرعت سیستم را بالا می برد. وقتی یک روال ذخیره شده را در دیتابیس قرار می دهیم برای مراجعات بعدی دیگر پارسر و کامپایلر آن را بررسی نمی کنند و از نسخه کامپایل شده بهینه آن استفاده می کنند. به علاوه با کمک Transact-SQL می توانیم رویه های ذخیره شده پیشرفته ای را بنویسیم یا مثلا یک سری دستور را به صورت گروهی اجرا کنیم.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  62  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله طراحی سایت پروژه های دانشجویی

دانلودمقاله بررسی برهان وجوب و امکان

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله بررسی برهان وجوب و امکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 


چکیده
در مورد معانی اعتباری نفس الأمری (وجوب ،امکان،امتناع) همیشه ظرف اتصاف جهان خارج است،اگر چه ظرف عروض را عالم اندیشه تشکیل می دهد.
ممکن برای موجود شدن هم محتاج به علت ایجادی و هم نیاز به علت ایجابی دارد-ماهیت ممکن به گونه ای است که تا وقتی که از ناحیه علت خود به سر حد وجوب و لزوم نرسد هرگز موجود نخواهد شد و علت نیز در مقام ترجیح وجود معلول ،تا زمانی که ترجیح خود را به سرحد ایجاب و الزام نرساند علت نخواهد بود. یعنی اینکه شیء تا زمانی که به مرحله ی وجوب و ضرورت نرسد،موجود نمی گردد. و مناط نیاز ممکن به علت نه حدوث است و نه چیزی دیگری بلکه امکان است. و اما ضرورت ،ضرورت اقسامی دارد و از میان اقسام ضرورت آنچه در فلسفه اسلامی و در برهان وجوب و امکان اهمیت دارد ضرورت ازلی است.همچنین در مقابل هر یک از معانی امکان سلبی یکی از ضرورتها قرار دارد.
معانی مختلف امکان را می توان دردو دسته قرار دارد یک دسته از معانی امکان فقط محدود به ذهن است و آن عبارت است از امکان خاص و امکان عام و دسته ی دیگر هم مربوط به عالم خارج از ذهن است مانند امکان فقری،استقبالی ،امکان وقوعی و امکان استعدادی.
برهان وجوب و امکان از براهین مهم و متقن در اثبات وجود خداست که اکثر فلاسفه به آن توجه داشته اند.و هر یک از فلاسفه با توجه به شیوه و مسلکشان ،تقریرهای متفاوت از این برهان دارند.عده ای براساس امکان ماهوی وعده ای دیگر براساس اصالت وجودی ، هریک تقریرهای خاص خود را از این برهان درکتب فلسفی خودشان بیان نموده اند .

 


مقدمه
یکی از دغدغه های مهم بشر در طول تاریخ چگونگی اعتقاد به خدا بوده است.و اساسا این سئوال مطرح بوده که آیا خدا وجود دارد یا نه؟ و سئوالی دیگر انسان این است که اگر وجود دارد چگونه آن را اثبات نماید؟ در جواب باید گفت که این مسائل و دغده ها درازایی به بلندای تاریخ بشر دارد و اساسا کسی را نمی توان پیدا کرده که بگوید من به این مسئله فکر نمی کنم.و لذا با توجه به اهمیت اثبات یگانه عالم، موضوع تحقیق خود را که به نوعی با این موضوع ارتباط دارد انتخاب نمودم.و با جمع کردن تقریرهای مختلف فلاسفه ی اسلامی در این تحقیق، امیدوارم که توانسته باشم در این راه کمک ناچیزی به اهل تفکر کرده باشم.
همانطور که می دانیم،بشر برای اثبات واجب تعالی به راههای مختلفی تمسک می جوید یکی از آن طرق که شیوه خاص فلاسفه است برهان وجوب و امکان است. و لذا این گروه (فلاسفه )توانسته اند با دلیل و برهان و با استفاده از مفاهیم وجوب و امکان، وجود خداوند را به عنوان تنها واجب الوجود به اثبات برسانند.در تحقیق حاضر با مطالعه ی کتابهای فلسفی فلاسفه ی اسلامی،به جمع آوری مهمترین تقریرهای این برهان،اقدام شده است. درباره این برهان می توان گفت که مهمترین برهان در اثبات واجب نیست ولی می تواند یک از براهین متقن و محکم در اثبات خدا به شمار آید.در تحقیق حاضر،ترتیب فصول به گونه ای است که ابتدا تمام مباحث و مطالبی که می تواند به عنوان پیش نیاز برهان باشد در فصول اولیه این تحقیق به طور مبسوط مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

هدف تحقیق
بحث و کنکاش در هر مساله ای و موضوعی ،شرح و بسط و ارائه توضیحات مفید در مورد آن می باشد.بحث و موضوع مور نظر ما هم درباره ی برهان وجوب و امکان درفلسفه اسلامی است.هدف تحقیق بررسی برهان وجوب و امکان در فلسفه ی است. اما آنچه که مدنظر ما می باشد بیان و بررسی تقریرهای مختلف این برهان از دیدگاه فلاسفه اسلامی است.
ما در این نوشتار قصد داریم که با روشی متفاوت و جدید مهمترین دیدگاهها و تقریرهای مختلف این برهان را در فلسفه ی اسلامی،در این نوشتار جمع آوری و بررسی نماییم.
به نظر می رسد که تا کنون، کسی به این شیوه توجه نداشته است.و لذا از این جهت کاری بدیع است .و امیدوارم که در این کار موفق شده باشم.
فرضیه ی اصلی تحقیق:
فلاسفه ی اسلامی هر یک تقریرهای مختلف و متفاوت از هم ،از این برهان در اثبات واجب الوجود بیان نموده اند. اما بررسی توصیفی هر یک از تقریرها موضوع رساله ی نگارنده می باشد که مشائین از جمله ابن سینا و فارابی... براهینشان را با این گونه که ،موجود یا واجب الوجود است و یا ممکن الوجود ،مطرح می کنند.

پیشینه برهان وجوب و امکان
پیشینه این موضوع (برهان وجوب و امکان)از فارابی که یکی از بزرگترین فلاسفه ی مسلمان است می باشد.چنانکه می دانیم او این برهان را به صورت اجمالی و موردی در کتابهایش به عنوان یکی از موضوعات مندرج در کتابش مطرح کرده است. بعد از ایشان ابن سینا به این برهان توجه کافی نمودند.و آن را بسط و گسترش داد و تقریرهای مختلفی از آن در کتبش نقل کرده است،و دیگر فلاسفه اسلامی متاخر هم هر یک تقریرهای مختلف از این برهان ارائه داده اند. و نکته ای که باید بدان توجه داشت این است که با تحقیقی که در این زمینه انجام دادم به کتابی و یا تحقیقی که درآن مهمترین تقریرهای برهان وجوب و امکان در آن موجود باشد مواجه نشدم و همین موجبات رغبت و علاقه ام را بیشتر کرد.درباره این تحقیق می توان ادعا نمود که چنین ویژگی را دارد یعنی تلاش شده است که اکثر تقاریر مهم برهان وجوب و امکان در آن مطرح شود.و از این جهت ،به نظر می رسد این تحقیق کاری بدیع باشد ،و کسی تا به حال به این امر توجه نداشه است و امیدوارم که به این هدف ارزشمند رسیده باشم.

سئوالات تحقیق
در رساله نگارنده سئوالات زیادی مطرح شده که تعدادی از آنها جز سئوالهای اصلی تحقیق محسوب می شوند تعدادی از سئوالات نیز فرعی محسوب می شوند.
مهمترین سوالات اصلی مطرح شده عبارتند از:
o آیا مواد ثاث تعریف حقیقی دارند؟
o مواد ثلاث اختصاص به هلیات مرکبه داند یا بسیطه؟
o آیا ممکن الوجود محتاج به علت ایجادی و ایجابی است؟
o مناط احتیا ممکن به علت وجود است یا حدوث و یا امکان؟
o آیا امکان خاص لازم ماهیت؟
و سئوالات فرعی این سئوالات می تواند باشد:
o آیا ممکن حدوثاً و بقائاً نیازمند به علت است؟
o وجود ممکن آیا امکان آن را از بین می برد؟
o کدامیک از اقسام ضرورت مورد توجه است؟
o چرا امکان خاص لازم ماهیت است نه حدوث؟
o چرا همه ضرورتها از امکان استقبالی سلب می شود؟
جواب هر یک از این سئوالات در رساله به طور کامل و مبسوط مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.

روش کار تحقیق:
روش استفاده شده در این تحقیق، روش کتابخانه ای و توصیفی است و از اهم کتب فلسفی که مطلبی و یا موضوعی در رابطه ی با برهان وجوب و امکان در آن باشد استفاده شده است.لذا اولین موضوع،مواد ثلاث (وجوب ،امکان ،امتناع)است که بطور مبسوط در تحقیق به آن پرداخته شده است. همچنین تعریف جهت و تفاوت آن با ماده،سیر تاریخی و تحولی هر یک از مواد وجوب و امکان و امتناع ،ذکر نظریه های مختلف در این خصوص، اینکه آیا مواد ثلاث تعریف حقیقی دارند یا نه،نظر خاص فلاسفه در این باره ذکر شده است.و نیز معانی هر یک از مواد وجوب،امکان ،امتناع و تقسیمات آنها،و دلایل قائلین به وجود عین مواد مذکور به صورت کامل بیان می شود. بعضی از نظریه ها می گویند که هر یک از مواد وجوب، امکان ،امتناع خاصیت برخی از ماهیات هستند و نظریه ی دوم این است که چون فلاسفه اندکی دقیق شدند گفتند چگونه ممکن است یک چیز وجود دهنده یا معدوم کننده ی خودش باشد. و در نهایت به این نتیجه رسیدند که موا ثلاث یعنی وجوب، (ضرورت)امتناع و امکان، به ترتیب با وجود و عدم و ماهیت مساوق خواهند بود.و در جواب این سئوال که آیا مواد ثلاث تعریف حقیقی دارند یا نه گفتند این مفاهیم در زمره معانی بدیهی هستند،تعریف کردن آن به دورو تسلسل می انجامد.
و لذا کسانی که برای هر یک از این مواد تعریفاتی را ذکر می کنند،تعریفاتشان دوری بوده و بریکدیگر متوقف می باشد. و هر یک از مواد ثلاث به اقسامی تقسیم می شود.از میان آن اقسام امکان بالغیر محال است.عده ای مواد ثلاث (وجوب، امکان ،امتناع) را دارای حقیقتی خارج از ذهن می دانند. و برای سخن خود دلایلی را ذکر می کنند: می گویند که اگر امکان امر محصل و وجودی نباشد،پس چه فرقی می ماند میان اینکه بگوییم امکانی هست و یا بگوییم امکانی نیست ولی امکان امر عدمی و اعتباری است. دلیل دیگری که ذکر می کنند این است که اگر وجوب و امکان از اموری اعتباری باشد،لازم می آید وجوب واجب الوجود هم اعتباری باشد در حالیکه می دانیم چنین نیست.و عده ای دیگر هم رد دلایل قائلین به وجود عینی هر یک از مواد ثلاث می گویند وجوب شیء و امکان او و امتناع او ،اموری معقوله است و خارجی نیستند،اگر چه زایدند در عقل برآن چیزی که متصف است به این سه مفهوم وجوب، امکان ،امتناع .و بطور کلی گفته اند این مواد سه گانه اعتباری نفس الأمری ظرف اتصافشان جهان خارج است،اگر چه ظرف عروض را عالم اندیشه تشکیل می دهد.
سئوال دیگری که مطرح می شود این است که ایا ممکن الوجود محتاج به علت و ایجاب است. در جواب این پرسش می گویند ممکن الوجود هم محتاج به علت ایجادی وهم محتاج به علت ایجابی است به دلیل آنکه ممکن الوجود نه ضرورت وجود دارد و نه ضرورت عدم،لذا نیازی به علتی دارد که آن را موجود سازد و بطور کلی در این درباره می گویند الشیء مالم یجب لم یوجد که ناظر به همین سئوال ماست.
و در فصل بعدی سئوال می شود مناط احتیاج ممکن به علت چه می تواند باشد و ای اساس و پایه این امر می تواند باشد برای اصل برهان که جواب آن خیلی از مسائل دیگر را برای ما آشکار می کند . در این خصوص چند نظریه موجود است. اولین نظریه ،نظریه حسی است و معتقدند که ملاک احتیاج معلول به علت وجود داشتن است یعنی هر چیزی که وجود دارد علتی دارد. و نظریه ی دوم معتقدان به حدوث است و به طور عموم می گویند شیء از آن جهت که موجود است محتاج به علت نیست،بلکه از آن جهت که حادث زمانی است نیازمند به علت یعنی قبلا نبوده و بعدا موجود شده است و این نظریه ،نظریه ی متکلمان است. نظریه سوم ،نظریه امکان ماهوی است. طرفداران این نظریه می گویند شیء از آن جهت نیازمند به علت است که در ذات خود ممکن الوجود است به عبارتی، شیء از آن جهت نیازمند به علت است که ذاتش و ماهیتش اقتضاء موجودیت ندارد،همانطور که اقتضای معدومیت هم ندارد. نظریه ی بعدی،نظریه ی امکان فقری است که از نتایج اصول حکمت متعالیه است و نکته ای را که نباید فراموش کرد این است که این نظریه و نظریه امکان ذاتی به لحاظ نتیجه یکی اند. و ملاک نیاز به علت را فقر وجودی یا وابستگی وجودی است یعنی وجود ضعیف عین نیاز به مرتبه ی بالاتر است. و مساله بعدی که مطرح می شود این است که آیا ممکن حدوثا و بقائا نیازمند علت است.در ین خصوص یک عده معتقدند (طرفداران نظریه ی حدوث) که شیء بعد از آنکه حادث شد دیگر بی نیاز از علت می گردد. ولی فلاسفه و حکماء نظری مخالف با متکلمان دارند می گویند که شیء هم در حدوث محتاج به علت است و هم در بقاء خود محتاج به علت است. مبحث بعدی که در اتباط با بررسی برهان وجوب و امکان است، بحث ضرورت و اقسام آن است. ضرورت اقسامی دارد،اولین قسم آن ضرورت ازلی است که در آن به ضرورت ثبوت محمول برای ذات موضوع حکم می شود بدون هیچگونه قید و شرطی ،و این ضرورت خاص واجب تعالی است. قسم دیگر ضرورت ذاتی است،که در آن به ضرورت ثبوت محمول یا سلب محمول برای موضوع حکم می شود به شرط آنکه ذات موضوع موجود باشد.ضرورت وصفی هم عبارت است از اینکه محمول برای موضوع به خاطر وصفی متصف به آن است ضروری باشد، و ضرورت وقتی که در آن به ضرورت ثبوت محمول برای موضوع به شرط وقت معین حکم می شود.و اما قضیه ی بشرط المحمول قضیه ای است که در آن به ضرورت محمول برای موضوع به شرط وجود محمول حکم می شود.و علت ذکر معانی مختلف ضرورت این است که چون در مقابل هر یک از معانی امکان سلب یکی از ضرورتهاست یعنی در مقابل هر کدام از ضرورتها معنایی از امکان قرار دارد.معانی مختلف امکان هم جزء مطالب اصلی این تحقیق است که در این تحقیق به طور مبسوط شرح و توضیح داده می شود. اولین معنای امکان که در این تحقیق به آن اشاره شده است امکان عام است که این امکان بندرت در فلسفه و منطق به کار برده می شودپس امکان عام یعنی سلب ضرورت از طرف مخالف حکم و سکوت از طرف موافق . امکان خاص هم از دیگر معانی امکان است،امکان خاص یعنی سلب ضرورت از طرفین مخالف و موافق حکم است. که در این مورد نظرات اکثر فلاسفه در تحقیق بیان شده است.و سئوالی مهم که در اینجا مطرح است این است که امکان خاص لازم ماهیت است یا نه. و جواب این است که امکان از احکام ماهیت ،آن هم از احکام لازم غیر قابل انفکاک ماهیت به شمار می رود. و وقتی که می گوییم امکان لازم ماهیت است یعنی برای اتصاف ماهیت به امکان کافی است ماهیت را فی نفسها در نظر بگیریم.
و سئوال دیگری که مطرح می شود این است که چرا مکان خاص لازم ماهیت است نه وجود.و دلیل آن این است که امکان تقدم رتبی و عقلی دارد بر وجود. یعنی شیء چون ممکن است موجود است،نه اینکه چون موجود است ممکن است.و بررسی نظر کسانی که برای امکان خاص،وجود مستقلی قائلند از دیگر مباحث مطرح شده در تحقیق حاضر است. عده ای از حکماء مشاء امکان خاصی را صفت موجودات خارجیه می دانند و براساس نظر آنها امکان خاص مانند ،موجودات خارجیه در خارج موجود است و دلایل متعددی به طور مبسوط در این باره در این تحقیق موجود است.
و نیز امکان اخص به عنوان یک از معانی دیگر امکان مطرح است و بعضی معتقدند که این امکان از منطق به فلسفه آمده است. و بعضی حکما آن را چنین تعریف کرده اند که امکان اخص عبارت است از سلب ضرورت ذاتی، وصفی و وقتی چه از ا طرف ایجاب و چه از طرف سلب، و عده ای دیگر هم معتقد شدند که امکان یک اعتبار عقلی صرف می دانند برای سخن خودشان دلایلی ذکر می کنند زیرا وصف ماهیتی است که عقل آن را من حیث هی هی و جدا از هستی و نیستی مورد توجه قرار می دهد . چون خود ماهیت از این دیدگاه اعتباری است پس اوصافی هم که به آن متصف می شود بی تردید اعتبار می شود. معنای دیگر امکان،امکان به معنی احتمال است که امکانی است که فقط در ذهن اشخاص حاصل می شود. و اما امکان وقوعی، درباره آن نظرات و دیدگاههای مختلف وجود دارد به طور کلی می توان گفت که امکانی است که از فرض وقوع آن محالی لازم نیاید.
امکان استقبالی از مباحث مطرح شده دیگر در این تحقیق است.نظرات و عقیده اکثر فیلسوفان مسلمان درباره آن ذکر شده که بعضی ها منکر امکان استقبالی شده اند و بعضی دیگر هم وجود آن را به اثبات رسانده اند و در این خصوص باید گفت که امکان استقبالی اختصاص به امور آینده دارد چرا که ایجاب و سلب در آن هنوز تعیین نشده است.
اما بحث مهم بعدی و از دیگر معانی امکان است،بررسی امکان فقری است. در امکان فقری عمده بحث این است که امکان (فقری)همان لاضرورت ازلی است که در مقابل ضرورت ازلی قرار دارد. ضرورت ازلی یا به قول ابن سینا ضرورت مطلقه، متعلق به وجود حق تعالی است و فارغ از هر قید و بندی است. امکان به معنای فقر از پیشنهادات و نبوغ صدرالمتالهین است. ضرورت ازلیه یعنی ،ضرورتی که هیچ نظارت به مفهوم ندارد. و از آن وجود است. و این امکان رابطه ای با امکان عام،امکان خاص و امکان اخص ندارد. بلکه منظور از امکان فقری همان وجود است ولی امکانات دیگر همگی متعلق به ماهیات هستند و این کلیاتی از مبادی برهان بود. اصل وجوب و امکان از فارابی است. و توانست با تقسیم موجود به واجب الوجود و ممکن الوجود شیوه ای بدیع در اثبات واجب تعالی در فلسفه ایجاد نماید و لذا به نظر می رسد که وی اولین فیلسوف مسلمان باشد که به این امر توجه داشته است. و اما فیلسوف بعدی شیخ الرئیس ابوعلی سینا است که وی با مهارت خاص خود و همچنین نبوغ بالای خود توانست این برهان را به طور کامل وارد مباحث فلسفی کند. وی با استفاده از نفس وجود توانست برهان کاملتری از برهان فارابی ارائه دهد و آن را صدیقین نامید. چرا که وی در این برهان در اثبات واجب از هیچ مخلوقی و موجودی دیگر غیر از نفس وجود استفاده نمی کند.
تقریر دیگر برهان وجوب و امکان از غزالی است که او هم ماند فلاسفه ی مشاء تقریر خود را مطرح می کنند هر چند که وی مشایی نبود حتی مخالف مشائیان بود.
امام فخررازی هم در این راه همت گماشت وی نیز فیلسوفی متکلم بود او برهان وجوب و امکان را به عنوان یکی از براهین اثبات خدا مورد توجه قرار داده است. و نیز شیخ اشراقی که ،به دو روش مختلف، یکی با استفاده از روش اشراق که بر قاعده اصالت نور استوار است برهانش را بیان می کند و در دیگر تقادیرش به شیوه و روش فلاسفه ی مشایی به تقریر برهان وجوب و امکان می پردازند.
خواجه نصیر و علامه حلی از دیگر فیلسوفانی هستند که برهان وجوب و امکان را در اثبات خدا مورد توجه قرار داده اند. رابطه ی برهان وجوب و امکان بابرهان صدیقین نیز به عنوان یکی از فصول این رساله، مورد بررسی قرار می گیرد.
تقریرات مختلف صدرالمتالهین نیز در این رساله بیان می گردد. روش او کاملا متفاوت از دیگر فلاسفه است. سبزواری نیز از دیگر فیلسوفان است که تقریرهای متفاوت از هم،از برهان مذکور ارائه می دهند. که این تقریرها به طور کامل و مبسوط در این تحقیق، مور بررسی قرار می گیرد. و طباطبای به عنوان آخرین حکیم پیرو حکمت متعالیه محسوب می گردند،که به تقاریر او هم اشاره می گردد. فیلسوف بعدی،محقق اصفهانی است که تقریری متفاوت از تمام فیلسوفان مسلمان از برهان،وجوب و امکان دارند.و این مطالب و موضوعات به عنوان کلیات تحقیق نگارنده می باشد.

تعریف جهت در قضیه:
در بخش قضایای منطق ، بحثی تحت عنوان موجهات داریم که در آن از جهت قضیه گفتگو به میان می آید . مقصود از جهت قضیه ، کیفیتی است که از نسبت الفاظ و عبارات قضیه به ذهن می آید ، به عبارت دیگر ، نسبت میان محمول و موضوع در هر قضیه ای ، در واقع نفس الأمر دارای کیفیتی مخصوص است ، و آن کیفیت مخصوص را درمنطق ماده قضیه می گویند .
“ بنابراین نسبت در هر قضیه ای ، خواه موجبه یا سالبه ، شرطیه یا حملیه ، در واقع و نفس الأمر مکیف به کیفیتی است ، چنان چه این کیفیت درک گردد و در قالب الفاظ یا کتابت بیاید قضیه موجهه نامیده می شود ، و آن لفظ جهت قضیه خواهد بود ، و بر کیفیت نفس الأمریه دلالت می کند . یعنی ، ماده مدلول و جهت دال بر آن خواهد بود . مثلاً در قضیه : “ هر B A است بالضروره الذاتی “ کیفیت نسبت B به A در واقع و نفس الأمر ضرورت ذاتیه است ، و لفظ مذکور “ بالضروره الذاتی “ جهت قضیه نامیده می شود . “
تفاوت جهت با ماده :
جهت و ماده هر دو کیفیت نسبت قضیه اند ، اما فرق آنها در این است که ، ماده کیفیت نسبت واقعی و نفس الدمری قضیه است که عبارت است از ، وجوب ، امکان و امتناع .
این ماده لازم نیست که در جهت نظر و تصور ادراک شود ، ممکن است ماده ، در عبارات و الفاظ قضیه ذکر شود و ممکن است ذکر نشود “ اما واقعیت عینی و خارجی آن در هر حال به جای خود باقی است “ ، اما جهت همان خاصیت قضیه است که ادراک می شود .
خواجه نصیرالدین طوسی در تعریف جهت و ماده چنین می فرمایند :
““ لکل محمول الی کل موضوع نسبه اما با لوجوب ، أو بالامکان ، أو کما فی قولناً : الانسان حیوان أو کاتب ، أو حجر ، فتلک النسبه فی نفس الامر ماده و ما یتلفظ به منها او یفهم من القضیه و ان لم یتلفظ با لنسبه جهه ““ .
یعنی ، جهت چگونگی نسبتی است که بین محمول و موضوع در هر قضیه ای وجود دارد و کیفیت نسبت گاهی به ضرورت گاهی به امتناع و گاهی به امکان موصوف می شود .
این کیفیت در واقع و نفس الأمر به حصر عقلی از سه حالت خارج نیست :
1” ضرورت الف “ ضرورت وجود = وجوب
ب “ ضرورت عدم = امتناع
2 “ لا ضرورت = امکان خاص “ لا ضرورت وجود و لا ضرورت عدم “
1 “ وجوب = عبارت است از ضرورت ثبوت و لزوم محمول برای ذات موضوع به نحوی که سلب محمول از موضوع ممتنع باشد . مانند : ““ زوجیت برای عدد چهار ““ زیرا عدد چهار ذاتاً متصف به زوجیت است .
قید ذات موضوع برای این است که آنچه امتناعش به علت امری خارج از ذات موضوع باشد از حکم خارج گردد ، مثلا سلب تفکر از شخص خوابیده زیرا تفکر برای شخص خوابیده ممتنع است ولی این امتناع نه معلول یک امر ذاتی است ، بلکه معلول این است که شخص در حالت خواب فاقد هوشیاری است .
3 “ امکان : یعنی ، ثبوت محمول برای ذات نه واجب است نه ممتنع . یعنی ، دو ضرورت “ ضرورت ایجاب و ضرورت سلب “ هر دو با هم از آن “ موضوع “ سلب می شوند . بنابراین امکان نسبت به ضرورتین “ایجاب و سلب “ یک معنای عدمی است یعنی ، سلب هر دو ضرورت ایجاب و سلب است . لذا منطقین از آن چنین تعبیر کرده اند :
امکان ، سلب ضرورت از دو طرف ایجاب و سلب قضیه می باشد . مانند ، امکان کتابت برای انسان . این امکان را امکان خاص یا امکان حقیقی نامیده اند . انشاء الله در بخش معانی امکان به طور مبسوط توضیح داده خواهد شد .
تفاوت های ماده و جهت به صورت ذیل است :
1” ماده اصل و جهت متفرع بر آن است ، زیرا جهت حکایت از ماده می کند و جهت وجود ذهنی ماده است .
2 “ ماده در همه قضایا وجود دارد ؛ ولی ممکن است جهت در قضیه ذکر نشود ، زیرا وجود ذهنی وقتی پیدا می شود که کسی به امور خارجی توجه پیدا کند ، همچنین کسی که درک نکرده انسان حیوان است و این قضیه جهت ندارد ، چون علم حصولی برای ما حاصل نشده است .
3 “ در ماده امکان خطا وجود ندارد چون ماده ربطی به ما ندارد ، و کیفیت نفس الأمری است و این کیفیت نفس الأمری چون جاعلش خداوند است ، امکان خطا در آن وجود ندارد . اما جهت که وجود ذهنی است خالقش انسان است ، انسان جایز الخطا است و چون انسان جایزالخطا است در جهت امکان خطا وجود دارد .
4 “ ماده در هر قضیه ای معین است که کدام یک از سه حالت “ وجوب ، امکان ، امتناع “ است یعنی ، مواد سه گونه اند ولی جهات متعدد است چون کار ذهنی بشر است و چون جهات بر اساس ذهن بشر است در آن تصرف می کند . مثلاً در نظر می گیرد یک قضیه را به صورت دوام در حالی که ماده دوام نداریم .
5 “ ماده مقیاس صدق و کذب قضیه ذهنیه و لفظیه است ، و قضایای خارجیه عین حقیقت است از این رو نمی توان گفت راست اند یا دروغ ، اما جهت در قضیه گاهی با ماده مطابق است و گاهی مخالف ، و اگر جهت با ماده مطابق باشد قضیه راست است و اگر مخالف با ماده باشد قضیه دروغ است .
در اینجا لازم است به نظر شیخ اشراق در مورد جهت قضایا که دیدگاهی مخالف با فلاسفه ی اسلامی دارد اشاره شود .
شیخ اشراق می فرمایند :
چون ممکن را امکان و ممتنع را امتناع و واجب را وجوب ضروری است ، بنابراین شایسته این است که جهات قضیه یعنی وجوب ، امتناع و امکان را جزء محمولات آن ها قرار دهیم ، تا آنکه در جمیع احوال قضایا به صورت ضروریه در آید . از نظر شیخ اشراق جهت قضایا یکی است و آن هم ضرورت است ؛ و منظور از ضرورت این است که امری بر حسب وجود برای چیزی ضروری و حتمی باشد و در این صورت می توانیم بگوییم که ممکن را امکان ضروری است ، و ممتنع را امتناع ضروری است ، و واجب را وجوب ، در نتیجه حق داریم که ، وجوب ، امکان و امتناع را جزء محمول قرار دهیم و قضایا را در همه احوال به ضروریه برگردانین مثلاً ، بگوییم : " هر انسانی بالضروره ممکن است که نویسنده باشد " یعنی این که ، امکان کتابت برای او ضروری است ، و یا وجوب حیوانیت برای او “ انسان “ ضروری است ، و یا امتناع سنگ بودن برای او ضروری است و این همان ضروریه بتاته است . البته اگر قضیه بالذات و در نفس الأمر ضروری باشد آن را تنها جهت ربط کافی است مانند : کل انسان با لضروره حیوان .
ماده قضیه چون حاکی از رابطه نفس الأمری میامن محمول و موضوع است ، صدق و کذب در آن معنا ندارد . چون بحث از صدق و کذب در جایی پیش آید که علمی و معلومی داشته باشیم تا در صورت مطابقت علم “ معلوم با لذات “ با معلوم “ معلوم بالعرض “ اذعان به صدق کنیم ، بنابرین همانگونه که نمی توان گفت عالم واقع و نفس الأمر صادق یا کاذب است نمی توان ماده قضیه را به صدق یا کذب ، متصف کرد . اما گاهی انسان با استفاده از قرائن عقلی و حسی به تحلیل پرداخته در صدد کشف ماده قضیه بر می آید و در نهایت به یافته اش در قضیه تصریح می کند که به آن جهت قضیه گویند ، در این صورت جای بحث از صدق و کذب پیش می آید ؛ و اگر جهت مطابق با ماده باشد قضیه ما صادق است و گرنه کاذب است ؛ و صدق جهت وابسته به درستی قرائن و صحت سیر تحلیل و تفکر است .
ابن سینا می فرماید گاهی ممکن است میان جهت و ماده تخالف پیدا شود مانند ، اینکه گفته شود : " زید حیوان است بالامکان " در این قضیه جهت امکان است اما ماده آن" وجوب " است . و زید و حیوان دارای یک نسبت ضروری دائم الصدقند .
البته هم ماده درست است هم جهت اما چون مراد از امکان ، امکان عام است تعارضی با وجوب پیدا نمی کند .
بهمنیار در مقام بیان فرق ماده با جهت می فرماید :
« ممکن بود که قضیت را به حسب جهت نقل کنی از صدق سوی کذب و از کذب سوی صدق ، چنانچه گویی : زید واجب بود که کاتب بود و دروغ گفته باشی ، پیش گویی : ممکن بود که کاتب بود ور است گفته باشی و این نقل در مادت ، ممکن نبود .»
مواد ثلاث اختصاص به هلیات مرکبه دارند یا هلیات بسیطه ؟
“ الجهات الثلاث المذکوره لا تختصی بالقضایا الّتی محمولها الوجود ........ “
جهات سه گانه “ وجوب ، امکان ، امتناع “ اختصاص به هلیات بسیطه یعنی ، قضایایی که محمول در آن ها وجود است ندارد . “ بلکه ماده و جهت بین کلیه موضوعات و محمولات موجود است چه محمول خود وجود یا چیز دیگری می باشد “ .
دلیل اینکه جهات سه گانه اختصاص به هلیات سه گانه ندارند این است که ، هر محمولی به هر موضوعی نسبت داده شود آن نسبت از سه حال بیرون نیست یا به نحو وجوب ، یا به نحو امتناع و یا به نحو امکان است .
علامه طباطبایی در بدایه الحکمه می فرمایند :
“ هذا کله بالنظر إلی اعتبار العقل الماهیات و المفاهیم موضوعات للاحکام ؛ و أما بالنظر إلی کون الوجود هو الموضوع لها حقیقه لِأصالته فا لوجوب ..... “ .
آنچه تاکنون گفته شد با توجه به آن بود که در ذهن ما ماهیات و مفاهیم موضوع احکام واقع شوند و به عنوان اصل در نظر گرفته شوند یعنی ، اگر ماهیت و مفاهیم موضوع احکام باشد و وجود محمول ، نسبت محمول به موضوع از سه حال بیرون نیست ، یا وجود برای موضوع ضروری است یا سلبش از موضوع ضروری است “ امتناع “ ، و یا نه ثبوتش ضرورت دارد و نه سلبش “ امکان “ ، پس با توجه به اصالت ماهیت مواد ثلاث اختصاص به هلیات بسیطه دارند .
اما با نظر به آنکه ، وجود به دلیل اصالتش موضوع واقعی احکام می باشد . بحث به گونه ای دیگر مطرح می شود ، از این دیدگاه وجوب بدین معناست که در نهایت شدت و قائم به خود و مستقل است ذاتاً ؛ و ممکن آن وجودی است که فقر و وابستگی محض عین ربط به علت است . بنابراین تحلیل وجوب و امکان منتزع از وجود خارجی است ، نه آنکه نسبتی بین میان وجود و ماهیت باشد .
بنابراین مواد ثلاث اختصاص به هلیات بسیطه یا مرکبه ندارد بلکه در همه قضایا وجود دارد ، یعنی اگر اصالت وجودی یا ماهیتی باشیم تغییری در این اصل ایجاد نمی شود ، بلکه هر کسی از دیدگاهع خود آن “ مواد ثلاث “ را در بین قضایا می یابد .
سیر و تحول تاریخی مسأله :
1 “ اولین نظریه در این باب این است که هر یک از ضرورت ، امکان و امتناع خاصیت مخصوص برخی از ماهیات هستند . یعنی خاصیت برخی از ماهیات ضرورت وجود و خاصیت برخی دیگر امتناع وجود و خاصیت برخی دیگر ، امکان وجود است . لهذا ماهیات از این لحاظ بر سه قسم اند : واجب الوجود ، ممکن الوجود ، و ممتنع الوجود .
طبق این نظریه واجب : آن است که ذات و ماهیتش مقتضی وجودش است و ممتنع : آن است که ذات و ماهیتش مقتضی عدمش است ، و ممکن : آن است که ذات و ماهیتش نسبت به وجود و عدم لااقتضاء است .
« و قد تؤخذ تلک الثلاثه بحسب الذات فتکون القسمه حقیقه و ذلک لأن نسبه کل محمول سواء کان وجوداً او غیر إلی موضوعه لایخلو ذات الموضوع ، اما ان یقتضی تلک النسبه أو و لا ؛ و علی الثانی اما دن یقتضی نقیض تلک النسبه اولاً ، و الأول هو الوجوب و الثانی هو الأمتناع و الثلاث هو الأمکان» .
یعنی ، اگر ماهیت ذاتاً مقتضی وجوب باشد واجب الوجود و اگر مقتضی عدم باشد ممتنع الوجود و اگر نسبت به وجود و عدم لااقتضا باشد ممکن الوجود است .
اما در نقد بیان بالا می توان گفت : یک ذات چگونه می تواند مقتضی وجود یا عدم به خود باشد .
2 “ بعداً فلاسفه اندکی دقیق شدند و بیان ذکر شده را خیلی ناقص دیدند و گفتند : چگونه ممکن است یک چیز خودش وجود دهنده یا معدوم کننده خودش باشند و گفتند : واجب الوجود ذاتی است که اگر عقل آنرا تصور کند وجودیت را از حاق ذات آن ماهیت انتزاع می کند ، و و معدومیت را از حاق ذات ممتنع الوجود انتزاع می کند و ممکن الوجود : ذاتی است که عقل از ذات وی نه موجودیت را و نه معدومیت را انتزاع می کند ؛ و شاهد نظریه دوم گفتاری از ملاصدرا در کتاب مبدأ و معاد است که می فرمایند :
“ و اما الثانیه فتقول إن الموجود فی نفس الأمر لا یخلو أما ان یکون موجوداً فی مرتبه نفس ذاته من حیث “ هی هی “ ای کما أنه موجود فی نفس الأمر فکذالک موجود عند ملاحظه الذات من حیث هی الذات مع قطع النظر عن اعتبار شیء آخر معه حتی یکون موجوداً بجمیع الأعتبارات الواقعه فی نفس الأمر ، منشأ لصحه الحکم علیه با لموجودیه و مصداقاً لحمل الموجود فیکون وجوده واجباً لذاته بذاته و هو المطلوب .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  194  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله بررسی برهان وجوب و امکان

دانلودمقاله در یادگیری سازمانی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله در یادگیری سازمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

-1)مقدمه
در این فصل با مروری بر ادبیات یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده ، بیان تئوریها و نظریه های مختلف و پیشینه تحقیقات انجام شده ، زمینه را برای مطرح کردن چهارچوب نظری تحقیق آماده می کنیم .
ابتدا مفهوم یادگیری سازمانی را بیان کرده و با مطرح نمودن بحث سازمانهای یادگیرنده این مفاهیم را مقایسه می نماییم . سپس سطوح مختلف یادگیری سازمانی و انواع یادگیری را بر اساس نظر محققان مختلف بررسی می کنیم .
پس از آن دیدگاه های مختلف سازمان یادگیرنده را شرح داده و در نهایت با ذکر چند نمونه از تحقیقات صورت گرفته ، چهارچوب نظری این تحقیق را ارائه و توضیح می دهیم .
2-2 ) مفهوم یادگیری سازمانی
یادگیری سازمانی تعاریف گوناگونی دارد و در تمامی این تعاریف تغییر رفتار به عنوان اساسی ترین رکن یادگیری قلمداد می شود . در حوزه سازمانی ، یادگیری را می توان بصورت افزایش قابلیت یا ظرفیت فردی و یا سازمانی تعبیر کرد که به عملکرد موثر می انجامد ( رهنورد ، 1378 ، 19 ) . دانشمندان و صاحبنظران تعاریف مختلف و متنوعی از یادگیری سازمانی را بیان نموده اند ، که به تعدادی از آنها اشاره می نماییم :
آرجریس و شون (1978) که دو تن از پژوهشگران اولیه در این زمینه هستند ، یادگیری سازمانی را به عنوان " کشف و اصلاح خطا " تعریف نموده اند . (Garvin, 1993:275)
فایول و لایلز (1985) معتقدند که یادگیری سازمانی ، فرآیند بهبود اقدامات سازمان از طریق دانش و شناخت بهتر است (Ibid :275 ) .
داجسون یادگیری سازمانی را "روشی که سازمان ها ایجاد ، تکمیل و سازماندهی می کنند تا دانش و جریان های عادی کار در رابطه با فعالیتهای سازمان و در داخل فرهنگ هایشان و همچنین کارایی سازمان را از طریق بهبود بکارگیری مهارتهای گسترده نیروی کارشان ، انطباق داده و توسعه بخشند"، تعریف نموده است ( ابویی ، 1379 ، 3 ) .
یادگیری سازمانی توسط سوزان فیشر و مارگارت وایت به این شرح تعریف شده است : "یادگیری سازمانی فرآیندی انعکاسی است که توسط اعضای سازمان در تمامی سطوح اجرا می شود و شامل مجموعه ای از اطلاعات بدست آمده از محیط های بیرونی و درونی است . این اطلاعات از طریق فرآیند ادراک گروهی تصفیه شده و حاصل آن تعابیر و تفاسیر مشترکی است که می توانند در اقدامات سازمانی آینده در برخورد با تغییرات محیطی در خصوص رفتار و تئوریهای سازمانی مورد استفاده قرار گیرد" . این تعریف از یادگیری سازمانی بیانگر فرآیندی است که در آن ، اطلاعات جمع آوری شده و سپس از طریق فرآیند شناختی – اجتماعی تفسیر شده و نتایج حاصله بعنوان یک پایگاه دانشی در سازمان در مواجهه با تغییرات محیطی در اقدامات آتی سازمان مورد استفاده قرار می گیرد ( کریتنر و کنیکی ، 1384 ، 582-581 ) .
پروبست و بوچل (1997) یادگیری سازمانی را چنین تعریف می کنند : " توانایی یک سازمان به عنوان یک کل در کشف خطاها و اصلاح آنها و همچنین تغییر در دانش و ارزشهای سازمان به طوری که مهارتهای جدید حل مسئله و ظرفیت جدید برای کار ایجاد شود ". بنابر این تعریف ، ویژگیهای فرآیند یادگیری سازمانی عبارتند از : تغییر در دانش سازمانی ؛ افزایش محدوده های ممکن ؛ تغییر ذهنیت در افراد ( بهنامی ، 1384 ، 22) .
باب گانز یادگیری سازمانی را چنین تعریف می کند : " کسب و کاربرد دانش ، مهارتها ، ارزشها ، عقاید و نگرشهای بهبود بخش در جهت نگهداری ، رشد و توسعه سازمان " ( بهنامی ، 1384 ، 22) .
لویت و مارچ (1988) یادگیری سازمانی را اینگونه تعریف می کنند که ، یک سازمان هنگامی یاد می گیرد که نتایج تجربیات خود از گذشته را به رمز درآورده و در کارهای روزمره خود به عنوان راهنما از آنها استفاده کند ( Garvin , 1993 :275 ) .
جورج هوبر (1991) یادگیری را به گونه ای تعریف می کند که می تواند در هر سطح از تجزیه و تحلیل برای فرد ، گروه و یا سازمان بکار رود . به نظر هوبر یک موجودیت زمانی یاد می گیرد که از طریق پردازش اطلاعات ، حدود رفتار بالقوه اش تغییر نموده و رفتارهای جدیدی از خود بروز دهد . (Ibid: 275)
با ملاحظه این تعاریف استنباط می شود که یادگیری سازمانی فرآیندی است که با کسب دانش و بهبود عملکرد سازمان در طول زمان رخ می دهد . به این معنی که سازمان در طول زمان می آموزد ، تغییر می کند و عملکردهایش متحول می شوند و سازمان از طریق فرآیند یادگیری دامنه رفتارهای بالقوه اش را تغییر داده و بهبود می بخشد (الوانی ، 1378 ، 3 ) .
نکته اساسی که در مرور تعاریف ارائه شده برای یادگیری سازمانی به چشم می خورد این است که ، در دیدگاههای جدیدتر، یادگیری سازمانی مستقیما در زمینه سازمان تعریف می شود . دلیل عمده این امر شکل گیری نظریه سازمان یادگیرنده در سالهای اخیر بوده و از این مرحله به بعد تعاریف مربوط به یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده کاملا به یکدیگر مرتبط شده و کار محققین در تفکیک حوزه هر یک به سختی می گراید ( ابویی ، 1379 ، 6 ) .
2-3) سازمانهای یادگیرنده دیدگاهی جدید در مدیریت
در دیدگاههای جدید مدیریت همواره تاکید می شود که سازمانها باید بطور مستمر در حال یادگیری باشند و از خصوصیات سازمانهای یادگیرنده این است که اعضای آن ها همواره چگونگی آموختن را به اتفاق هم می آموزند . سازمانهای یادگیرنده را به تعبیری دیگر می توان سازمانهای دانش آفرین نامید ، سازمانهایی که در آن ها خلق دانش و آگاهی های جدید ، ابداعات و ابتکارات یک کار تخصصی و اختصاصی نیست ، بلکه نوعی رفتار همگانی است ، روشی که همه اعضای سازمان بدان عمل می کنند . به عبارت دیگر سازمان دانش آفرین سازمانی است که هر فردی در آن انسانی خلاق و دانش آفرین است . در این سازمان تفکر ، بحث های جمعی و کشف نظرات و افکار نو تشویق می شوند و نوآوران پرورش می یابند و این سازمانها جایگاهی برای رشد تفکرات جدید ، ترویج اندیشه های گروهی و آموختن چگونه آموختن می باشند ( الوانی ، 1378 ، 326 ) .
به طور کلی می توان سازمان یادگیرنده را سازمانی دانست که در ایجاد ، کسب و انتقال دانش مهارت داشته و در تغییر و اصلاح رفتارهایش به کمک آگاهی های جدید مکتسبه عمل می کند . در این تعریف از سازمان یادگیرنده ، ایجاد و خلق دانش و نوآوری و خلاق بودن رکنی اساسی را تشکیل می دهد . اما آفرینندگی و کسب دانش به تنهایی برای آنکه سازمانی یادگیرنده قلمداد شود ، کافی نیست ، بلکه باید بتواند آن دانش را در رفتارها و عملکردهایش به کار گرفته و بهبود و اصلاح فعالیتهایش را به کمک آن ها میسر سازد ( همان ، 328-327 ) .
2-4) یادگیری سازمانی در مقایسه با سازمان یادگیرنده
مفهوم یادگیری سازمانی به لحاظ زمانی قبل از سازمان یادگیرنده توسعه یافته است و کار جدی محققین پیرامون یادگیری سازمانی زمینه شکل گیری نظریه سازمان یادگیرنده بوده است . یادگیری سازمانی به طور فزاینده ای در میان سازمانهایی که به افزایش مزیت رقابتی ، نوآوری و اثربخشی علاقمند هستند مورد توجه قرار گرفته است ( ابویی ، 1379 ، 1 ) .
یادگیری مفهومی پویا ست که به تدریج از یادگیری فردی به یادگیری سازمانی تغییر می یابد . یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده مفاهیم مترادفی نیستند ، یادگیری سازمانی به مفهوم یادگیری افراد و گروههای درون سازمان و سازمان یادگیرنده به معنی یادگیری سازمان به عنوان یک کل است ( رهنورد ، 1378 ، 12-11 ) .
تسانگ معتقد است که دو اصطلاح یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده بعضی وقت ها به اشتباه به جای یکدیگر بکار گرفته می شوند . وی یادگیری سازمانی را مفهومی می داند که برای توصیف انواع خاصی از فعالیتهایی که در سازمان جریان دارد ، بکار گرفته می شود ، درحالیکه سازمان یادگیرنده به نوع خاصی از سازمان اشاره می کند که یادگیری سازمانی را درون خود دارد . با این حال رابطه ساده ای بین این دو وجود دارد ، یک سازمان یادگیرنده سازمانی است که در یادگیری به خوبی عمل می کند ( Tsang , 1997 : 74) . لذا در می یابیم که یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده دو مفهوم متفاوت هستند ، به این معنی که اولی به فعالیتهای ( فرآیندهای ) خاصی در داخل سازمان اشاره می کند ، درحالیکه دومی خود نوع خاصی از سازمان است .
مارکوات دو عبارت " یادگیری سازمانی " و " سازمان یادگیرنده " را به شرح زیر معرفی نموده است :
" در بحث از سازمان یادگیرنده تمرکز ما بر چیستی است و سیستم ها ، اصول و ویژگیهای سازمانهایی را که به عنوان یک هویت جمعی یاد می گیرند و به تولید می پردازند ، مورد بررسی قرار می دهیم . اما یادگیری سازمانی به چگونگی وقوع یادگیری به معنی مهارتها و فرآیندهای ساخت و بهره گیری از دانش ، اشاره دارد . در این معنی ، یادگیری سازمانی تنها یک بعد از سازمان یادگیرنده است ".
ملاحظه می شود که مارکوات سازمان یادگیرنده را چیزی فراتر از سازمانی می داند که در آن فقط یادگیری سازمانی اتفاق می افتد و وی به فرآیندها و سیستم ها ، اصول و سایر ویژگیهای سازمان یادگیرنده می پردازد ( ابویی ، 1379 ، 4 ) .
به نظر می رسد که یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده می توانند و باید در کنار یکدیگر ایجاد شوند . به منظور این که یک سازمان یادگیرنده اثربخش وجود داشته باشد ، وجود حلقه های یادگیری عمیق و توجه به زمان بر بودن شکل گیری سازمان یادگیرنده ضروری است ( Gorelick , 2005:383 ) .

 

2-5 ) انواع یادگیری سازمانی
2-5-1 ) نظریه فایول و لایلز
فایول و لایلز انواع یادگیری را در قالب دو سطح بیان می کنند که عبارتند از : یادگیری سطح پایین و یادگیری سطح بالا .
2-5-1-1 ) یادگیری سطح پایین
این یادگیری در داخل یک ساختار سازمانی و یا مجموعه ای از قواعد اتفاق می افتد . یادگیری سطح پایین منجر به توسعه روابط پایه ای میان رفتار و نتایج می شود و اغلب در دوره کوتاهی اتفاق می افتد و تنها بخشی از آنچه سازمان انجام می دهد را تحت تاثیرقرار می دهد . به نظر فایول و لایلز یادگیری سازمانی نتیجه تکرار رویه معمول است و شامل ایجاد روابط بین رفتارها و نتایج مربوط به آنها می باشد . در نتیجه ، این یادگیری بیشتر در زمینه سازمانی اتفاق می افتد که به خوبی درک شده و مدیریت به توانایی خود در کنترل موفقیتها باور داشته باشد . هر چند این نوع کنترل واضح بر روی عوامل محیطی بیشتر از ویژگیهای مدیران سطح پایین و میانی است تا مدیران سطح بالا ، اما یادگیری سطح پایین را نباید با سطوح پایین سازمان اشتباه گرفت و هر سطح از سازمان ممکن است به نوبه خود درگیر این نوع از یادگیری شود ( Fiol and Lyles , 1985 :807 ) .
آرجریس و شون این نوع یادگیری را یادگیری تک حلقه ای نامیده اند ، یادگیری تک حلقه ای فرآیندی است که جنبه های اصلی و کلیدی تئوری مورد استفاده یا مجموعه قواعد سازمان را حفظ می کند و خود را به مشخص کردن و تصحیح خطاها در درون این سیستم مفروض از قواعد محدود می کند . یادگیری تک حلقه ای زمانی اتفاق می افتد که در بستر هدفها و سیاستهای جاری سازمان خطاها کشف و اصلاح شوند ( Argyris and Schon , 1978 : 63) .

 


2-5-1-2 ) یادگیری سطح بالا
نوع یا سطح دیگر یادگیری از نظر فایول و لایلز سطح بالای یادگیری است که هدف آن تنظیم قواعد و هنجارهای کلی به جای فعالیتها و رفتارهای بخصوص است . روابطی که در نتیجه یادگیری سطح بالا ایجاد می شود ، اثرات بلند مدتی بر روی سازمان به عنوان یک کل دارد . این نوع از یادگیری با استفاده از کاوش خلاق ، توسعه مهارت و بینش اتفاق می افتد .
بنابر این ، یادگیری سطح بالا بیش از یادگیری سطح پایین فرآیندی شناختی است . به نظر فایول و لایلز زمینه یادگیری سطح بالا معمولا ابهام آمیز و نا معین است که اساسا در این چنین زمینه ای رفتار کاملا تکراری تقریبا بی معنی خواهد بود . با توجه به این نکته ، یادگیری سطح بالا ، به طور عمده در سطوح بالای مدیریت اتفاق می افتد ( Fiol and Lyles , 1985 :808) .
آرجریس و شون این نوع یادگیری را یادگیری دو حلقه ای می نامند . یادگیری دو حلقه ای زمانی اتفاق می افتد که سازمان ، خطاها را کشف و اصلاح می کند و هنجارها ، رویه ها ، سیاستها و هدفهای موجود را زیر سوال می برد و به تعدیل و اصلاح آنها می پردازد .
همچنین آرجریس و شون نوع سومی از یادگیری را تحت عنوان یادگیری ثانویه یا سه حلقه ای معرفی می کنند . یادگیری ثانویه زمانی اتفاق می افتد که سازمانها یاد بگیرند که چگونه یادگیری تک حلقه ای و دو حلقه ای را اجرا کنند . به عبارت دیگر ، یادگیری سه حلقه ای ، توانایی یادگرفتن درباره یادگیری است . در صورتی که سازمانها آگاه نباشند که یادگیری باید اتفاق بیافتد ، هرگز دو فرم یادگیری اولیه صورت نخواهد گرفت . این بدان معنی است که آگاهی از سبکها و فرآیندها و ساختارهای یادگیری پیش نیاز ارتقای یادگیری است .

 

جدول 2-1 : مقایسه یادگیری سطح بالا و پایین
یادگیری سطح بالا یادگیری سطح پایین
 از طریق استفاده از کاوش خلاقه و بینش اتفاق
می افتد
 زوال ناپذیر است
 به توسعه ساختارها و قواعد تفکیک شده برای مقابله
با نقصان کنترل می پردازد
 زمینه آن مبهم است
 اغلب در سطوح بالا اتفاق می افتد  از طریق تکرار به وقوع می پیوندد

 

 زوال پذیر است
 به اعمال کنترل بر روی فعالیتهای جاری
می پردازد
 زمینه آن کاملا روشن است
 در تمامی سطوح سازمان اتفاق می افتد

 


ویژگیها
 بینش ها / کاوشهای خلاقه / آگاهی جمعی  نتایج رفتاری پیامدها
 رسالتها و تعاریف جدید از سمت و سوی سازمان
 مهارتهای تعریف مسئله
 توسعه داستان ها و فرهنگ های جدید  نهادینه کردن قواعد رسمی سازمان
 تعدیل سیستمهای مدیریتی
 مهارتهای حل مسئله
نمونه ها
: منبعArthur k. Yeung et al., "Organizational Learning Capability", New York, oxford university press, 1999, p 29.
2-5-2 ) نظریه آرجریس و شون
همانگونه که اشاره شد آرجریس و شون (1996) یادگیری را به سه نوع تک حلقه ای ، دو حلقه ای و یادگیری ثانویه یا سه حلقه ای تقسیم بندی نموده اند (رهنورد ، 1378 ،12 ) .
2-5-2-1) یادگیری تک حلقه ای
این نوع یادگیری سعی در حل مشکلات موجود و رفع عدم تطابق و هماهنگی بین کارها و نتایج آنها را به صورت ساده از طریق تغییر در کارها دارد . از مشکلات بنیادی چشم پوشی می کند و اهداف ، راهبردها و ارزشها را تصحیح نموده و سعی در حفظ وضع موجود می نماید . در نهایت افراد و سازمانها یاد می گیرند که چگونه وضع موجود و استانداردهای پذیرفته شده را حفظ نمایند و خود را با شرایط تطبیق دهند . یادگیری تک حلقه ای فرآیندی است که جنبه های اصلی و کلیدی " تئوری مورد استفاده " یا مجموعه قواعد سازمان را حفظ می کند و خود را به مشخص کردن و تصحیح خطاها در درون این سیستم مفروض از قواعد محدود می کند ( مارکوات ، 1385 ، 59 ) .

 


تغییر و تصحیح عمل
شکل 2-1 : یادگیری یک حلقه ای
منبع : بهنامی ، یادگیری سازمانی ، مجله تدبیر ، شماره 161 ،1384 ،ص 23
2-5-2-2) یادگیری دو حلقه ای
آرجریس معتقد است که یادگیری در بیش از یک سطح به وقوع می پیوندد . ترموستات مثال مناسبی برای اولین سطح یادگیری که او آن را یادگیری تک حلقه ای می نامد می باشد . زمانی که ترموستات متوجه انحراف در دمایی که بر روی آن تنظیم گردیده است میشود ، اقدام اصلاحی به عمل می آورد . اگر ترموستات قادر بود سوال کند که آیا دمایی که بر روی آن تنظیم گردیده است مناسب ترین دما برای محیط است ، در آن صورت با یادگیری دو حلقه ای سر و کار می داشت .
بنابراین یادگیری دو حلقه ای مستلزم پرسش درباره باورها و مفروضات اساسی است و مواجهه مناسب با موضوعهای پیچیده از قبیل راهبرد و شرایط تحول سریع ، یادگیری دو حلقه ای را ایجاب می کند ( سادلر ، 1380 ، 153 ) .
یادگیری دو حلقه ای باعث می شود که فاصله میان عملکرد موجود و گذشته در سازمان مشخص شود و افراد برای بهبود تحریک شوند ، راه حلهای جدید را جهت اصلاح وضع موجود ابداع کنند ، خلاقیتهای جدید را به عمل تبدیل نمایند و نتیجه یادگیری را به سراسر سازمان تعمیم دهند (Yeung et al.,1999:21-23) .
در مقایسه یادگیری تک حلقه ای و دو حلقه ای می توان گفت که یادگیری تک حلقه ای بر کسب اطلاعات برای پایدار کردن و حفظ سیستمهای موجود متمرکز است و تاکید آن بر تشخیص و تصحیح خطاها می باشد و یادگیری دو حلقه ای عمیق تر بوده و شامل پرسش از خود سیستم و اینکه چرا اساسا خطاها یا موفقیتها به وقوع پیوسته اند ، می باشد .
یادگیری دو حلقه ای توجه خود را به ساختارها و هنجارهای زیر بنایی معطوف می کند . شاین معتقد است که بسیاری از سازمانها و افراد تمایل به بکارگیری یادگیری دو حلقه ای ندارند ، زیرا منجر به افشای اشتباه و خطاها شده و باعث زیر سوال رفتن مفروضات ، هنجارها ، ساختارها و اقدامات موجود می شود ( مارکوات ، 1385 ، 59 ).

 

یک حلقه ای
دو حلقه ای
شکل 2-2 : یادگیری دو حلقه ای
منبع : بهنامی ، یادگیری سازمانی ، مجله تدبیر ، شماره 161 ،1384 ،ص 23
2-5-2-3) یادگیری سه حلقه ای یا یادگیری ثانویه
آرجریس و شون نوع سوم یادگیری را تحت عنوان یادگیری سه حلقه ای یا ثانویه بیان نموده اند . یادگیری ثانویه زمانی پدید می آید که سازمان بطور انتقادی مفروضات خود را ارزیابی کند . مارکوات به پیروی از آرجریس و شون این نوع یادگیری را " یادگیری در رابطه با یادگیری " تعریف می کند . به نظر او هنگامی که سازمان در یادگیری ثانویه درگیر می شود ، اعضای سازمان از زمینه های سازمانی قبلی برای یادگیری آگاه می شوند . افراد کشف می کنند که چه چیزی انجام داده اند که یادگیری را تسهیل کرده و مانع شده است تا بتوانند راهبردهای جدیدی را برای یادگیری ابداع کنند ( مارکوات ، 1385 ، 71-70 ) .
در واقع این نوع یادگیری در ارتباط با توسعه ظرفیت سازمان برای حل مشکلات ، طراحی مجدد سیاستها ، ساختارها ، سیستم ها و تکنیکها در مواجهه با تغییر مداوم فرضها ، در مورد خود و محیط قرار داشته و قادر است که سیستم های سنتی ریشه دوانده را که مبنای ارزشها هستند ، تغییر دهد . یادگیری ثانویه زمانی اتفاق می افتد که سازمانها یاد بگیرند که چگونه یادگیری تک حلقه ای و دو حلقه ای را اجرا کنند ، همانگونه که اشاره شد یادگیری سه حلقه ای توانایی یادگرفتن درباره یادگیری می باشد ( بهنامی ، 1384 ، 24 ) .

 

 

 

 

 



تک حلقه ای
اصلاح دوحلقه ای
اصلاح
شکل 2-3 : یادگیری سه حلقه ای
منبع : بهنامی ، یادگیری سازمانی ، مجله تدبیر ، شماره 161 ،1384 ،ص 23

2-5-3 ) نظریه مارکوات
مایکل جی مارکوات (2002) در طبقه بندی خود ، چهار نوع یادگیری سازمانی ، شامل یادگیری انطباقی ، یادگیری پیش بینی کننده ، یادگیری ثانویه و یادگیری عملی را بیان می کند که تفاوتهای اندکی با انواع یادگیری سازمانی که تا این مرحله توصیف شدند دارند .
2-5-3-1) یادگیری انطباقی
یادگیری انطباقی زمانی اتفاق می افتد که یک فرد یا سازمان از تجربه و تفکر یاد می گیرد .
فرآیند یادگیری انطباقی خود شامل چهار مرحله است که عبارتند از :
مرحله 1 . سازمان اقدام به فعالیتی می کند که در جهت دستیابی به هدف از پیش تعیین شده است ؛
مرحله 2 . فعالیت سازمان منجر به نتیجه ای داخلی یا خارجی می شود ؛
مرحله 3 . تغییر بوجود آمده از جهت همسویی با هدف ، تجزیه و تحلیل می شود ؛
مرحله 4 . یک فعالیت جدید یا نوع تعدیل یافته ای از آن براساس نتیجه اتخاذ می شود .
که در نتیجه ، فرد ، تیم و یا سازمان از تجربه و بازتاب یاد می گیرد .
جاون براون مدیر بریتیش پترولیوم (BP) فلسفه خود را درباره یادگیری انطباقی چنین بیان می کند : " هرکاه عملی را مجددا انجام می دهیم ، باید حتما آن را بهتر از دفعه قبل انجام دهیم ، ..." ( بهنامی ، 1384 ، 23-22 ) .
کنش نتایج بررسی نتایج بازتاب

 

 

 


شکل 2-4 : چرخه یادگیری انطباقی
منبع: بهنامی ، یادگیری سازمانی ، مجله تدبیر ، شماره 161 ،1384 ،ص 22

 

2-5-3-2) یادگیری پیش بینی کننده
این نوع یادگیری زمانی اتفاق می افتد که سازمان از آینده می آموزد . یادگیری پیش بینی کننده یک رویکرد " دورنما – تفکر – عمل " به یادگیری است که به دنبال اجتناب از نتایج و تجربیات منفی از طریق تعریف بهترین فرصتهای آینده و کشف راههایی برای دستیابی به آن می باشد ( مارکوات ، 1385 ، 59 ) .
2-5-3-3 ) یادگیری ثانویه
این نوع یادگیری همان نوع سوم از دسته بندی آرجریس و شون است که یادگیری سه حلقه ای نیز نامیده می شود . مارکوات به پیروی از آرجریس و شون این نوع یادگیری را " یادگیری در رابطه با یادگیری " تعریف می کند . به نظر وی وقتی سازمان با یادگیری ثانویه درگیر می شود ، اعضایش از زمینه های قبلی برای یادگیری آگاه می شوند . افراد کشف می کنند که چه چیزی انجام داده اند که یادگیری را تسهیل کرده یا مانع شده است ، تا بتوانند راهبردهای جدیدی برای یادگیری ابداع کنند .
2-5-3-4) یادگیری عملی
یادگیری عملی شامل کار بر روی مسائل واقعی، تمرکز بر یادگیری حاصل شده و بکار بستن واقعی راه حلها می باشد ( مارکوات ، 1385 ، 61 ) .
یادگیری عملی توسط رجینالد روانز ، یکی از معماران اولیه مفهوم سازمان یادگیرنده مطرح شده است . به اعتقاد روانز ، یادگیری بدون عمل اتفاق نمی افتد و عملی بدون یادگیری وجود ندارد ( ابویی ، 1379 ، 6 ) .
2-5-4) نظریه ادگار شاین
شاین (1993) معتقد است سازمانها و یا افراد برای اینکه بتوانند به طور شایسته یاد بگیرند ، ابتدا باید بدانند که یادگیری انواع مشخصی داشته و هر یک در چهارچوب زمانی متفاوتی تاثیرگذار بوده و برای مراحل مختلف تغییر و یادگیری دارای کاربرد می باشند . انواع یادگیری از نظر شاین عبارتند از :
2-5-4-1 ) یادگیری مهارت و عادت
این نوع یادگیری بطئی و تدریجی بوده و مربوط به عمل و اجرا می باشد و یادگیرندگان باید به بهبود قابلیت های خود تمایل داشته باشند .
2-5-4-2) شرطی سازی احساسی و اضطراب اکتسابی
این نوع یادگیری بر اساس شرطی شدن شکل می گیرد و اگر این نوع یادگیری برای یک بار رخ دهد ( در صورت تکمیل فرآیند یادگیری ) حتی در صورت حذف محرکهای واقعی نیز ادامه خواهد یافت .
2-5-4-3) کسب دانش
مطابق نظر شاین ، این نوع یادگیری شامل کسب دانش و اطلاعات از طریق انواع فعالیتهای شناختی می باشد . در حالیکه مطابق نظر سنگه ، یادگیری ، فرآیند افزایش قابلیتها می باشد و ارتباط خیلی کمی با کسب اطلاعات دارد . به عبارت دیگر ، یادگیری به مفهوم قابلیت و توانایی انجام کارها و یا خلق چیزهایی است که در گذشته فرد قادر به انجام آن نبوده است . بنابر این یادگیری ، در عمل بروز می نماید و نه در کسب اطلاعات و بنابراین هنگامی که افراد مهارت انجام کار را بدست آورده باشند ، فرآیند یادگیری کامل شده است ( مارکوات ، 1385 ، 69-68 ) .
2-5-5 ) انواع یادگیری از نظر پیتر سنگه
سنگه در سال 1990 به دو نوع یادگیری انطباقی و یادگیری خلاقانه یا مولد در سازمانها اشاره نموده و معتقد است که سازمانهای یادگیرنده باید حرکتی از یادگیری تطبیقی به سوی یادگیری خلاقانه داشته باشند .
او بیان می دارد که رویکرد رایج به یادگیری سازمانی ، توانایی فزاینده در یادگیری انطباقی می باشد ، که این مقوله گامهای تغییر و تحول را تسریع می کند . این تطابق فزاینده اولین مرحله از حرکت به سوی سازمان یادگیرنده است .
تحریک یا موجی که برای آموزش ایجاد می شود ، فی نفسه یک تحریک یا موج خلاق و زاینده بوده و تواناییها را توسعه می بخشد و به این دلیل است که سازمانهای پیشرو بر یادگیری زاینده ( خلاقانه ) تمرکز می نمایند ، که این نوع یادگیری به مفهوم خلق و ایجاد است در حالیکه در یادگیری تطبیقی ، فعالیت تطبیق ، سازگاری و کپی برداری صورت می گیرد ( Senge, 1990:9) .
جنبش کیفیت فراگیر در ژاپن با توجه به تاکیدی که بر امر آزمایش و بازخور دارد ، نمونه ای از رشد و ارتقا از یادگیری تطبیقی به یادگیری خلاقانه است . این جنبش اولین نشانه ها از شکل گیری سازمانهای یادگیرنده می باشد . جنبش کیفیت فراگیر از تمرکز بر " تناسب با استانداردها " در تولید کالا به " تناسب با نیازها " در جهت تامین نیازهای مشتری حرکت نموده است .
امروزه شرکتهای پیشرو به دنبال نیازهای خفته یا نهفته مشتریان هستند . نیازهایی که خود مشتریان آن را تجربه نکرده اند و حتی هرگز راجع به آن نیازها فکر نیز ننموده اند ، که این امر نیاز به یک جهش در تصور و تخیل دارد تا بتوانیم تشخیص دهیم که مشتریان در آینده چه چیزی را ممکن است بخواهند ( Ibid : 9 ) .
2-5-5-1 ) یادگیری تطبیقی
در یادگیری تطبیقی تعمیم انجام نمی گیرد ، بلکه سازمان به لحاظ ذاتی به سیستمهای اقتصادی خارجی که حکم مادر را برای آن دارند پیوند می خورد . این نوع یادگیری در شرایط متلاطم پاسخگو نبوده و در آن نقش عنصر انسانی در یادگیری بیشتر از دیگر عوامل است . در ضمن سازوکار لازم در جهت هماهنگی با سایر عوامل سازمانی نیز وجود ندارد .
2-5-5-2 ) یادگیری خلاقانه یا مولد
یادگیری خلاقانه نیاز به نگرشی جدید به جهان دارد . در این شیوه توجه به سیستمی که رخدادها را کنترل می کند ، ضرورت دارد ( Ibid :8) .
این روش یادگیری به جای آنکه یک تصمیم فوری مقطعی باشد ، چهارچوبی برای مشاهده الگوهای تغییرات و یکپارچه سازی در سازمان است ، یعنی بقیه ارکان سازمان با فضای یادگیری تغییر نموده و یادگیری در سازمان تعمیم می یابد .

 

2-6) سطوح یادگیری سازمانی
سطوح یادگیری سازمانی به صور مختلف توسط صاحبنظران طبقه بندی شده است . به عقیده مایکل مارکوات در سازمانهای یادگیرنده ، یادگیری در سه سطح فردی ، گروهی و سازمانی صورت می گیرد و سازمانهای یادگیرنده یادگیری را در هر سه سطح توسعه می دهند ( مارکوات ، 1385 ، 50 ) . در یک تقسیم بندی دیگر مایکل پیرن سطوح یادگیری را در شش سطح تقسیم نموده است که عبارتند از :
1. یادگیری فردی ( مبتنی بر نقش )
2. یادگیری گروهی یا تیمی
3. یادگیری چند وظیفه ای
4. یادگیری سازمانی داخلی
5. یادگیری سازمانی خارجی ( واقعیت های خارجی موجود )
6. یادگیری سازمانی آینده نگر
در خصوص سطوح یادگیری سازمانی بیان می شود که بعضی سازمانها در دستیابی به یادگیری موثر ممکن است در برخی سطوح نسبت به سایر سطوح بهتر عمل نمایند و سطوح یادگیری در عمل با یکدیگر دارای همپوشانی نیز هستند ( پیرن ، 1381 ، 46 ) . حال به تبیین سطوح یادگیری سازمانی و تبیین نظرات محققین مختلف در این زمینه می پردازیم :

 

 

 

 

 

 

 


شکل 2-5 : سطوح یادگیری در یک سازمان یادگیرنده
منبع : Pearn M. Roderick. Mulroney c. “Learning organization in practice”, London: McGraw-Hill. 1995
2-6-1 ) یادگیری فردی
یادگیری فردی اشاره به تغییر مهارتها ، دانش ، بینش ، گرایشها و ارزشها دارد و از طریق مطالعه شخصی ، آموزشهای مبتنی بر فناوری و مشاهده صورت می گیرد ( مارکوات ، 1385 ، 35 ). در این سطح از یادگیری ، افراد ، واحد تشکیل دهنده تیمها و سازمانها هستند . پیتر سنگه تاکید می کند : " سازمانها از طریق افراد یاد می گیرند ، البته یادگیری افراد ، یادگیری سازمانی را تضمین نمی کند ، اما بدون آن یادگیری سازمانی حاصل نمی شود " . به عبارت دیگر یادگیری فردی شرط لازم برای یادگیری سازمانی است ولی شرط کافی برای آن نمی باشد . آرجریس و شون بیان داشته اند : " یادگیری فردی برای تحول مستمر سازمان ، گسترش و توسعه قابلیتهای محوری و آماده سازی همگان برای آینده نامشخص ضروری می باشد " . در نهایت این که تعهد هر فرد به یادگیری و همچنین توانایی او برای سازمان حیاتی است .
روشهای یادگیری فردی عبارتند از : کتابها و سایر مستندات ، مربیگری توسط دیگران ، دوره های آموزشی ، کلاس ها و سمینارها ، تفسیر تجربه و یادگیری از آن ، خود یادگیری ، یادگیری از همکاران ، یادگیری از طریق کامپیوتر ، برنامه توسعه شخصی . سایر فرصتهای یادگیری فردی شامل یادگیری خود مدیریتی ، یادگیری وظایف تخصصی و بصیرت شخصی می باشد ( همان ، 51 ) .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   62 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله در یادگیری سازمانی