فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله محتوای اطلاعاتی اعلامیه سود نقدی و بررسی سری زمانی کوتاه مدت

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله محتوای اطلاعاتی اعلامیه سود نقدی و بررسی سری زمانی کوتاه مدت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

محتوای اطلاعاتی اعلامیه سود نقدی و بررسی سری زمانی کوتاه مدت آن
در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهرانچکیده:
در این پژوهش ارتباط بین ورود اطلاعات حسابداری و بطور خاص سود نقدی وتغییرات قیمت سهام که در نهایت بیانگر وجود محتوای اطلاعاتی اعلام سود نقدی است بررسی شده است. وجود محتوی اطلاعاتی از طریق بررسی بازده های غیرعادی ناشی از اعلام سود نقدی در روزهای اطراف اعلام سود سنجیده شده است.
بازده های غیرعادی برای هر سهم را در یک دوره 21 روز برآورد کرده ایم (10 روز قبل و 10 روز بعد). همچنین اثرات ورود اطلاعات جدید که در این پژوهش خاصاً اعلام سود نقدی بوده است در روزهای پیش از اعلام و پس از اعلام سود نقدی با بهره گیری از خط روند سری زمانی بررسی شده است.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که اعلام سود نقدی در بازار سرمایه ایران دارای محتوی اطلاعاتی می باشد و موجب تغییر قیمتها می شود و بازده غیرعادی در اطراف روز اعلام سود نقدی ایجاد خواهد کرد.
همچنین در روزهای پیش از اعلام سود نقدی بازده های غیرعادی رویکردی نزولی و در روزهای پس از اعلام رویکردی صعودی دارند تا در نهایت به یک تعادل نسبی می رسند. هر سه فرضیه این پژوهش در سطح معناداری مورد نظر تایید شده اند.
این پژوهش در بازار سرمایه ایران (بورس اوراق بهادار تهران) و در فاصله زمانی 82 تا 87 انجام گرفته است. در این تحقیق از نرم افزارهای بانک اطلاعاتی بورس و برای پردازش اطلاعات از اکسل و نرم افزار تحلیل آماری SPSS استفاده شده است.


واژه های کلیدی:
ارزیابی، بورس اوراق بهادار، سود نقدی پرداخت شده، بازده سهام، بازده مورد انتظار، بازده غیرعادی، بازده غیرعادی انباشته

1- مقدمه:
از جمله اطلاعاتی که استفاده کنندگان از اطلاعات مالی شرکتها در تصمیم گیری های خود مورد توجه قرار می دهند اطلاعات مرتبط با بازده سهام شرکتها است. در این میان هرگونه اطلاعاتی که بنحوی مرتبط با شرکت بوده و با عملکرد و وضعیت مالی شرکت ارتباط داشته باشد بر بازده سهام تاثیر گذار خواهد بود. به همین منظور نیز تحقیقات مختلفی در خصوص تغییرات بازده سهام شرکتها صورت گرفته و با روشهای مختلف به بررسی رفتار بازده سهام در برابر انتشار اطلاعات مرتبط با شرکت پرداخته اند.
از جمله اطلاعاتی که بر قیمت سهام و به طبع آن بر بازده سهام اثر گذار است انتشار خبر سود نقدی می باشد. این خبر ممکن است محتوی اطلاعاتی داشته باشد موجب تغییر قیمتها شود و بازده های غیرعادی (بازده ای کمتر یا بیشتر از بازده پرتفوی بازار) ایجاد کند. بررسی رفتار سری زمانی این بازده های غیرعادی درکوتاه مدت در این پژوهش مورد نظر خواهد بود.

2-بیان مسئله:
انتظار می رود که سود حسابداری بخشی از اطلاعاتی باشد که توسط سرمایه گذاران برای ارزیابی مخاطره و بازده مورد استفاده قرار گیرد. از این رو قابل پیش بینی است که سود حسابداری و بطور خاص سود نقدی اعلامی دارای محتوی اطلاعاتی باشد. همچنین از آنجا که بازار سرمایه ایران به شکل قوی ویا حتی نیمه قوی کارا نمی باشد انتظار نوسانات قیمت و به طبع محتوی اطلاعات ناشی از یک خبر همچون خبر اعلام سود نقدی دور از انتظار نیست.
در این مطالعه ما به دنبال درک این مطلب هستیم که:
سرمایه گذاران فعال در بورس اوراق بهادار نسبت به اطلاعیه های سود نقدی هر سهم چگونه واکنش نشان می دهند؟
آیا اعلامیه سود نقدی در کوتاه مدت دارای محتوای اطلاعاتی است؟
آیا جهت بازده های غیرعادی ناشی از اعلامیه سود نقدی در روزهای پیش از اعلام و پس از اعلام از روند خاصی پیروی می کند؟
آیا سری زمانی بازده های غیرعادی انباشته ناشی از اعلامیه سود نقدی در دوره زمانی پیش از اعلام سود نقد نزولی است؟
آیا سری زمانی بازده های غیرعادی انباشته ناشی از اعلامیه سود نقدی در دوره زمانی پس از اعلام سود نقد صعودی است؟
مطالعه محتوی اطلاعاتی ارقام حسابداری و بطور خاص در این پژوهش اعلام سود نقدی عمدتاً از طریق بررسی وجود بازده غیرعادی حول خبر اعلامیه سود نقدی سهام مورد آزمون قرار می گیرد. در صورت وجود چنین بار اطلاعاتی ناشی از خبر اعلام سود نقدی، بررسی اثرات و جهت گیری تغییرات بازده های غیرعادی حاصل از این اطلاعیه در کوتاه مدت به کمک سری های زمانی مورد آزمون قرار خواهد گرفت.
اطلاعات این تحقیق در دوره زمانی 5 ساله یعنی از سال 1382 تا پایان 1386 گردآوری خواهد شد.
• متغیرهای این تحقیق نرخ بازده غیرعادی تجمعی ، میانگین بازده غیرعادی خواهد بود.
منظور از اجرای این نوع تحقیق صرفاً برای شناخت بیشتر شرایط موجود یا یاری رساندن به فرآیند تصمیم گیری است.

3) اهداف تحقیق
نظر به اینکه تصمیم گیری در مورد خرید، نگهداری یا فروش سهام برای سرمایه گذاران از اهم امور تلقی می گردد و گذشته از دیگر شواهد و اطلاعات، توان پیش بینی نرخ بازده سهام دراخذ چنین تصمیم هایی بسیار تأثیر گذار می باشد.
هدف اصلی از این تحقیق بررسی وجود محتوی اطلاعاتی سود نقدی (که از طریق بازده های غیرعادی قابل سنجش است) در روزهای حول خبر اعلام سود نقدی خواهد بود. و
اهداف فرعی این پژوهش بررسی رفتار سری زمانی این بازده های غیرعادی درکوتاه مدت در روزهای حول خبر انتشار سود نقدی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
نتایج این تحقیق می تواند توجه سرمایه گذاران را جلب نماید تا تصمیمات سرمایه گذاری خود را بهبود بخشند. لذا این تحقیق در صدد بررسی آزمون فرضیاتی در مورد وجود محتوی اطلاعاتی سود نقدی است و با توجه به وضعیت موجود در بورس اوراق بهادار تهران نیاز سرمایه گذاران در بورس را با بکارگیری روش ها و شیوه های مطلوب در ارتباط با خرید و فروش سهام مرتفع و راهنمای خوبی برای سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران جهت اتخاذ تصمیمات هرچه بهتر سرمایه گذاران قلمداد گردد.
4) اهمیت تحقیق
تصمیم گیری امری است که از ساده ترین تا پیچیده ترین امور زندگی انسان با آن درگیر است. سرعت توسعه فن آوری، گسترش ارتباطات، اتصال بازارهای کشورها به یکدیگر و نظایر آنها موجب وسیعترشدن گستره های عملیاتی و در نتیجه پیچیده تر شدن محیط های اقتصادی و سرمایه گذاری گردیده که در نتیجه آن امر تصمیم گیری اقتصادی به موضوعی تبدیل شده که انجام آن روز به روز مشکل تر و نیازمند داشتن اطلاعات و توانمند هایی بالاتر برای تصمیم گیرندگان است. اینجاست که اهمیت کسب اطلاعات مفیدتر جهت تصمیم گیری های دقیقتر ضرورت پیش از پیش خود را آشکار می سازد و طبیعی است که در چنین فضای آکنده از رقابت و تغییر، تصمیم گیری های اقتصادی نیز هرچه بیشتر متکی بر دانش و اطلاعات گردیده و از جنبه های تصادفی و غیر منطقی فاصله می گیرد. در این میان پایه و اساس بسیاری از تصمیم گیری های اقتصادی استفاده کنندگان را می توان اطلاعات مالی و حسابداری و خاصه صورت های مالی اساسی دانست. از بین استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری، سرمایه گذاران مهمترین بهره وران تلقی می گردند.
بر این اساس اطلاعات حسابداری بایستی سرمایه گذاران را جهت پیش بینی رویدادهای آتی یاری دهد. سرمایه گذاران اغلب به دنبال به حداکثر رساندن بازده سرمایه گذاری خود هستند. جهت این امر تشخیص اینکه سهام چه زمانی خریداری شده تا کی نگهداری و چه زمانی فروخته شود ایشان را قادر به تأمین هدف به حداکثر رسانی منافع حاصل از سرمایه گذاری های خود می نماید.
بدین علت موضوع محتوی اطلاعاتی اعلامیه سود نقدی و بررسی سری زمانی کوتاه مدت آن در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب گردید تا از طریق بررسی تجربی و انجام آزمونهای علمی بر روی اطلاعات وقوع یافته طی سالهای متمادی در بورس اوراق بهادار تهران راهکارهای مفیدی با ارائه پیشنهادهای مطلوب به سرمایه گذاران جهت کسب بیشترین بازدهی در دوران های مشابه فراهم گردد. لذا این تحقیق در راستای کمک به تصمیم گیری سرمایه گذاران و صاحبان سهام جهت انجام معاملات بر سهام بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

5- مدل تحلیلی تحقیق و نحوه اندازه گیری متغیرهای تحقیق:

 

اعلام سود سهام، دارای محتوای اطلاعاتی بوده و موجب نوسان قیمت سهام می شود (تبریزی و صمدی، 1385،ص12)1. نوسانات قیمت سهام موجب پدید آمدن بازده غیر عادی می شود. بررسی وجود این بازده های غیر عادی ناشی از اعلامیه سود نقدی و جهت گیری این بازده های غیرعادی در کوتاه مدت به کمک سری های در این پژوهش مد نظر است.
برای اینکه معناداری فرضیات را بتوانیم از طریق ازمونهای آماری بررسی کنیم ناگزیر از محاسبه بازده غیرعادی تجمعی2 خواهیم بود.
در ادبیات مالی مرسوم است که محتوی اطلاعاتی سود توسط بازده های غیرعادی سنجیده می شود. انحراف یا خطا در پیش بینی بازده های سهام را بازده های غیرعادی می نامند. در حقیقت بازده غیرعادی از اختلاف بازده واقعی و بازده مورد انتظار(امید ریاضی بازده سهام) حاصل می شود و توسط فرمول زیر محاسبه خواهد شد (پارسائیان،1385،ص227)3:

که در آن Rit بازده واقعی سهام i در روز t و E(Rit) بازده مورد انتظار4 سهام i در روز t خواهد بود. که به صورت ارائه شده در زیر محاسبه می شوند:
Rit بازده واقعی سهام i در روزt : بازده های واقعی سهام برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، از نرم افزار «ره آورد» استخراج شده اند. در این نرم افزار جهت محاسبه بازده های سهام روزانه از رابطه زیر استفاده شده است (رهنمای رودپشتی،1385،ص330)5:

که در آن:
α = درصد افزایش سرمایه
= P t+1قیمت در زمان t+1
= P tقیمت در زمان t
D = سود نقدی پرداخت شده
محاسبه بازده روزانه بازار: با استفاده از شاخص قیمت ونقدی سهام از ابتدای سال1382 تا پایان سال 1387:

که در آن TEDPIX tشاخص قیمت و نقدی می باشد.
پس از محاسبه Rit و Rmt برای هر شرکت در طی دوره زمانی مورد نظر، با استفاده از مدل قیمت گذاری دارائی های سرمایه ای بازده مورد انتظار را بدین ترتیب محاسبه خواهیم کرد؛
ابتدا با در نظر گرفتن رابطه زیر

با استفاده از حداقل مربعات α و β را برای هر شرکت و هر سال جداگانه برآورد می کنیم، یعنی در این مرحله ما برای هریک از شرکتهای نمونه و به ازای هر سال(1382 تا 1387) یک α و β برآورد شده داریم. دلیل اینکه ما α و β هر سال را جداگانه محاسبه می کنیم این است که ممکن است β شرکتها در این دوره تغییر کند و در نتایج تحقیق اثر بگذارد.
با توجه به α و β برآورد شده در مرحله قبل و صرفنظر از خطای برآورد و با جایگذاری Rmt محاسبه شده در فرمول زیر، E(Rit) بازده مورد انتظار را پیش بینی می کنیم.

جهت آزمون فرضیه های تحقیق می بایست این بازده های غیرعادی محاسبه شده در صفحه قبل را برای دوره های زمانی حول خبر اعلام سود نقدی سهام که در این تحقیق 21 روز (10 روز قبل و 10 روز بعد از اعلام سود نقدی سهام) است را داشته باشیم. بدین منظور ناچاریم بازده های غیرعادی را برای دوره های مورد نظر مثلاً از 10 روز قبل تا 1 روز قبل (1-،10-)، انباشته کنیم:

بازده غیرعادی انباشته برای یک دوره زمانی مثلا از 10 روز قبل تا 1 روز قبل از اعلام سود نقدی برای اوراق بهادارi ، بدین صورت نوشته می شود:

با توجه به فرضیات ارائه شده، در نهایت هدف ما مقایسه میانگین دو جامعه می باشد. بدین منظور باید از متغیر بدست آمده (CARi) که برای هر شرکت به صورت جداگانه می باشد، میانگین حسابی به صورت بگیریم:

6-چارچوب نظری تحقیق
اعلام سود برآوردی، دارای محتوای اطلاعاتی بوده و موجب نوسان قیمت سهام می شود (تبریزی و صمدی، 1385،ص12)2. ارزش اطلاعات حسابداری از دیدگاه سرمایه گذاران از طریق تحقیقات مشاهده ای مورد آزمون قرار گرفته و همبستگی اطلاعات منتشر شده حسابداری و تغییرات قیمت سهام محاسبه و تحلیل شده است. چنانچه این همبستگی با اهمیت باشد می توان آن را شاهدی بر سودمندی اطلاعات حسابداری برای سرمایه گذاران به شمار آورد (شباهنگ،1387، ص45)3.
تاثیر اطلاعات حسابداری بر بازده غیرعادی آتی سهام با ویژگی کیفی مربوط بودن این اطلاعات ارتباط منطقی دارد. مربوط بودن اطلاعات حسابداری، شامل توان تفسیر وضعیت فعلی و پیش بینی وضعیت آتی واحد اقتصادی است. نتایج حاصله تحقیقات نشان می دهد که اطلاعات مربوط به درجه اهرم مالی، اقلام تعهدی، نرخ بازده سرمایه گذاری، رشد دارایی ثابت، تغییر در وجوه نقد عملیاتی، ارزش بازار شرکت، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، هزینه استقراض و توزیع سود نقدی بر بازده غیر عادی آتی سهام تاثیر گذار است (بهرام فر و شمس عالم،1384).
7- فرضیه های تحقیق
با توجه به اهداف تحقیق و با در نظر گرفتن موضوع تحقیق « محتوی اطلاعاتی اعلامیه سود نقدی و بررسی سری زمانی کوتاه مدت آن در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران » طی سالهای 1382 تا پایان 1387 فرضیه های پژوهشی زیر تدوین و ارائه می گردد تا پس از جمع آوری اطلاعات، آنها را برای تأیید یا رد مورد آزمون قرار دهیم:
1) اعلامیه سود نقدی در کوتاه مدت دارای محتوای اطلاعاتی است، موجب نوسان قیمت می شود و بازده غیرعادی ایجاد خواهد کرد.
2) سری زمانی بازده های غیرعادی انباشته ناشی از اعلامیه سود نقدی در دوره زمانی پیش از اعلام سود نقد نزولی است.
3) سری زمانی بازده های غیرعادی انباشته ناشی از اعلامیه سود نقدی در دوره زمانی پس از اعلام سود نقد صعودی است.
8-قلمرو تحقیق
قلمرو تحقیق از لحاظ زمانی، مکانی و موضوعی به شرح زیر می باشد؛
• قلمرو زمانی
قلمرو این تحقیق از نظر زمانی پنج سال یعنی بین سالهای 1382 تا پایان 1386 می باشد.
• قلمرو مکانی
قلمرو تحقیق از نظر مکانی، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
• قلمرو موضوعی
از لحاظ موضوعی بررسی محتوی اطلاعاتی اعلامیه سود نقدی و بررسی سری زمانی کوتاه مدت آن در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران خواهد بود.

9-جامعه آماری
جامعه آماری این پژوهش به لحاظ دسترسی آسانتر به اطلاعات مالی، شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در نظر گرفته شده اند.

10- روش نمونه گیری
روش نمونه گیری در این تحقیق به صورت حذفی می باشد. یعنی ابتدا لیستی از کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تهیه می شود و سپس شرکتهایی که شرایط نمونه مورد نظر در تحقیق حاضر را نداشته باشند حذف می شوند و بقیه شرکتها که دارای شرایط زیر باشند به عنوان نمونه مورد نظر انتخاب می شوند.
1- جز گروه شرکتهای سرمایه گذاری نباشند. زیرا سود شرکتهای سرمایه گذاری متاثر از سود شرکتهای سرمایه پذیراست. بنابراین در زمان اعلام سود نقدی شرکتها، قیمت سهام شرکتهای سرمایه گذاری تعدیل شده اند.
2- حداقل از ابتدای سال مالی 1382 در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده باشند.
3- اطلاعات مورد نیاز جهت محاسبه متغیرهای تحقیق در مورد آن شرکتها، در طول دوره تحقیق وجود داشته باشد.
4- شرکتهایی که در دوره تحقیق سهامشان در بورس مورد معامله قرار گرفته و دچار وقفه معاملاتی نشده باشند.
5- سالهای مالی شرکتها منتهی به پایان اسفند باشد.
شرکتهایی که هر یک از محدودیت های فوق را داشته اند برای محاسبه متغیرهای تحقیق واجد شرایط نبوده اند و حذف شده اند. در میان شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، تعداد 72 شرکت شرایط فوق الذکر را داشته اند که به عنوان نمونه برای سالهای 1382 تا 1387 انتخاب شده اند.
از میان 72 شرکتی که اطلاعات مالی کامل داشته اند در طول 6 سال (1382 تا پایان سال 1387)، تعداد 373 تاریخ اعلام سود نقدی به عنوان نمونه برای آزمون فرضیه اول انتخاب شد.
علیرغم مشکلات محاسباتی و زمان گیر بودن مراحل جمع آوری داده ها، حجم زیاد نمونه بر اعتبار تحقیق خواهد افزود. همچنین لیست شرکتهای نمونه و تاریخ اعلام سود نقدی نقدی آنها در جدول 1- ضمیمه آورده شده است.

1-10 اطلاعات مورد نیاز و نحوه جمع آوری اطلاعات
پس از مشخص شدن نمونه ها به جمع آوری اطلاعات جهت آزمون فرضیه ها پرداخته می شود که با توجه به فرضیه های مطرح شده به منظور محاسبه متغیرهایی که شامل اطلاعات حسابداری هستند، از اطلاعات روزانه بورس در زمانهای مورد نظر - 21 روز اطراف اعلام سود نقدی نقدی - استفاده شده است.

11-روش و نوع تحقیق
این پژوهش از دیدگاه هدف یک تحقیق کاربردی می باشد. اینگونه تحققات با استفاده از زمینه و بستر شناختی و معلوماتی که از طریق تحقیقات بنیادی فراهم شده برای رفع نیازمندی های بشر و بهبود و بهینه سازی ابزارها، روشها ، اشیا و الگوها در جهت توسعه رفاه و آسایش و ارتقای سطح زندگی انسانها مورد استفاده قرار می گیرند ( حافظ نیا،1377،ص51)1.همچنین تحقیق حاضر بر اساس ماهیت و روش یک تحقیق همبستگی می باشد. در تحقیق همبستگی برکشف وجود رابطه بین دو گروه از اطلاعات تاکید می شود(همان منبع،ص 67)2.

12-ابزار گردآوری اطلاعات
به منظور دستیابی به این اطلاعات و اطلاعات مربوط به بازده سهام و شاخص قیمت روزانه از نرم افزار ره آورد نوین استفاده گردیده است. کلیه اطلاعات مورد نیاز جمع آوری شده وارد نرم افزار "Excel" شده، متغیرهای تحقیق به صورت جداگانه برای هر شرکت، همانطور که در فرایند ذکر شده در بخش 5-1 آورده شده است، محاسبه شده و سپس این اطلاعات جهت آزمون آماری وارد نرم افزار "SPSS" شده و مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته است.ما می خواهیم فرضیات خود را در یک دوره کوتاه مدت 21 روزه (10 روز قبل و 10 روز بعد از اعلام سود نقدی نقدی) آزمون کنیم.
با توجه به مفاد قانون تجارت ایران، چون سود سهام پیشنهادی به شکل نقد، پس از تصویب مجمع عمومی به سود سهام پرداختنی تبدیل می گردد، تاریخ اعلام همان تاریخ تصویب توسط مجمع عمومی صاحبان سهام است و واحد سرمایه گذار در این تاریخ می تواند سود حاصل از سرمایه گذاری را شناسائی کند (نظری،1377،22). بنابراین ما تاریخ مجمع را به عنوان تاریخ اعلام سود نقدی سالانه در نظر گرفته ایم، با مراجعه به نرم افزار رهآورد نوین مشخص شد که تاریخ اعلام سود نقدی نقدی معمولاً چند روز پس از تاریخ انتشار صورتهای مالی است که برای هرکدام از اعضا نمونه بطور جداگانه رهگیری شده است.
13-روش اجرای تحقیق
ابتدا اطلاعات مربوط به بازده واقعی روزانه شرکتها در دوره مورد نظر (از سال 1382 تا پایان 1387) محاسبه گردیده و همانطور که در بخش 5-3 توضیح داده شده میانگین بازده غیرعادی انباشته1 21 روزه حول خبر اعلام سود نقدی شرکتهای نمونه محاسبه کرده و با استفاده از مدل تشریح شده در زیر به آزمون فرضیه اول می پردازیم.
انتظار می رود چنانچه خبر اعلام سود نقدی نقدی سهام دارای محتوی اطلاعاتی نباشد و اثری بر بازده های غیرعادی نداشته باشد، میانگین بازده غیرعادی انباشته اطراف اعلام سود نقدی برابر صفر و در غیر این صورت اگر اعلام سود نقدی دارای محتوی اطلاعاتی باشد، میانگین بازده غیرعادی انباشته عددی غیر صفر خواهد بود:

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   16 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله محتوای اطلاعاتی اعلامیه سود نقدی و بررسی سری زمانی کوتاه مدت

دانلودمقاله ازدواج موقت

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله ازدواج موقت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

1- مقدمه
من بر خلاف بسیارى از افراد،از تشکیکات و ایجاد شبهه‏هایى که در مسایل اسلامى مى‏شود- با همه علاقه و اعتقادى که به این دین دارم- به هیچ وجه ناراحت نمى‏شوم،بلکه در ته دلم خوشحال مى‏شوم زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مشاهده کرده‏ام که این آیین مقدس آسمانى در هر جبهه از جبهه‏ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده،با نیرومندى و سرافرازى و جلوه و رونق بیشترى آشکار شده است.
خاصیت‏حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک مى‏کند. شک مقدمه یقین،و تردید پلکان تحقیق است.در رساله زنده بیدار از رساله میزان العمل غزالى نقل مى‏کند که:
«...گفتار ما را فایده این بس باشد که تو را در عقاید کهنه و موروثى به شک مى‏افکند زیرا شک پایه تحقیق است و کسى که شک نمى‏کند درست تامل نمى‏کند. و هر که درست ننگرد، خوب نمى‏بیند و چنین کسى در کورى و حیرانى بسر مى‏برد.»
بگذارید بگویند و بنویسند و سمینار بدهند و ایراد بگیرند،تا آنکه بدون آنکه خود بخواهند وسیله روشن شدن حقایق اسلامى گردند.
یکى از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفرى-که مذهب رسمى کشور ماست-این است که ازدواج به دو نحو مى‏تواند صورت بگیرد:دائم و موقت.
ازدواج موقت و دائم در پاره‏اى از آثار با هم یکى هستند و در قسمتى اختلاف دارند. آنچه در درجه اول ایندو را از هم متمایز مى‏کند،یکى این است که زن و مرد تصمیم مى‏گیرند به طور موقت‏با هم ازدواج کنند و پس از پایان مدت اگر مایل بودند تمدید کنند تمدید مى‏کنند و اگر مایل نبودند از هم جدا مى‏شوند.
دیگر اینکه از لحاظ شرایط،آزادى بیشترى دارند که به طور دلخواه به هر نحو که بخواهند پیمان مى‏بندند.مثلا در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهده‏دار مخارج روزانه و لباس و مسکن و احتیاجات دیگر زن از قبیل دارو و طبیب بشود،ولى در ازدواج موقت‏بستگى دارد به قرارداد آزادى که میان طرفین منعقد مى‏گردد;ممکن است مرد نخواهد یا نتواند متحمل این مخارج بشود یا زن نخواهد از پول مرد استفاده کند.
در ازدواج دائم،زن خواه ناخواه باید مرد را به عنوان رئیس خانواده بپذیرد و امر او را در حدود مصالح خانواده اطاعت کند،اما در ازدواج موقت‏بسته به قراردادى است که میان آنها منعقد مى‏گردد.
در ازدواج دائم،زن و شوهر خواه ناخواه از یکدیگر ارث مى‏برند،اما در ازدواج موقت چنین نیست.
پس تفاوت اصلى و جوهرى ازدواج موقت‏با ازدواج دائم در این است که ازدواج موقت از لحاظ حدود و قیود«آزاد»است،یعنى وابسته به اراده و قرارداد طرفین است;حتى موقت‏بودن آن نیز در حقیقت نوعى آزادى به طرفین مى‏بخشد و زمان را در اختیار آنها قرار مى‏دهد.
در ازدواج دائم،هیچ کدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگرى حق ندارند از بچه‏دار شدن و تولید نسل جلوگیرى کنند،ولى در ازدواج موقت جلب رضایت طرف دیگر ضرورت ندارد. در حقیقت،این نیز نوعى آزادى دیگر است که به زوجین داده شده است.
اثرى که از این ازدواج تولید مى‏شود یعنى فرزندى که به وجود مى‏آید،با فرزند ناشى از ازدواج دائم هیچ گونه تفاوتى ندارد.
مهر،هم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت،با این تفاوت که در ازدواج موقت عدم ذکر مهر موجب بطلان عقد است و در ازدواج دائم عقد باطل نیست، مهر المثل تعیین مى‏شود.
همان طورى که در عقد دائم،مادر و دختر زوجه بر زوج،و پدر و پسر زوج بر زوجه حرام و محرم مى‏گردند،در عقد منقطع نیز چنین است،و همان طورى که خواستگارى کردن زوجه دائم بر دیگران حرام است‏خواستگارى زوجه موقت نیز بر دیگران حرام است.همان طورى که زناى با زوجه دائم غیر،موجب حرمت ابدى مى‏شود زناى با زوجه موقت نیز موجب حرمت ابدى مى‏شود.همان طورى که زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتى عده نگه دارد زوجه موقت نیز بعد از تمام شدن مدت یا بخشیدن آن باید عده نگه دارد با این تفاوت که عده زن دائم سه نوبت عادت ماهانه است و عده زن غیر دائم دو نوبت‏یا چهل و پنج روز.در ازدواج دائم جمع میان دو خواهر جایز نیست،در ازدواج موقت نیز روا نیست.
این است آن چیزى که به نام ازدواج موقت‏یا نکاح منقطع در فقه شیعه آمده است و قانون مدنى ما نیز عین آن را بیان کرده است.
بدیهى است که ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم.و اما اینکه مردم ما به نام این قانون سوء استفاده‏هایى کرده و مى‏کنند،ربطى به قانون ندارد.لغو این قانون جلوى آن سوء استفاده‏ها را نمى‏گیرد بلکه شکل آنها را عوض مى‏کند بعلاوه صدها مفاسدى که از خود لغو قانون برمى‏خیزد.
ما نباید آنجا که انسانها را باید اصلاح و آگاه کنیم،به دلیل عدم عرضه و لیاقت در اصلاح انسانها مرتبا به جان مواد قانونى بیفتیم،انسانها را تبرئه کنیم و قوانین را مسؤول بدانیم.
اکنون ببینیم با بودن ازدواج دائم چه ضرورتى هست که قانونى به نام قانون ازدواج موقت‏بوده باشد.آیا ازدواج موقت-به قول نویسندگان‏«زن روز»-با حیثیت انسانى زن و با روح اعلامیه حقوق بشر منافات دارد؟آیا ازدواج موقت اگر هم لازم بوده است،در دوران کهن لازم بوده است اما زندگى و شرایط و اقتضاى زمان حاضر با آن موافقت ندارد؟
ما این مطلب را تحت دو عنوان بررسى مى‏کنیم:
الف.زندگى امروز و ازدواج موقت.
ب.مفاسد و معایب ازدواج موقت.

 

 

 

2-زندگى امروز و ازدواج موقت
چنانکه قبلا دانستیم ازدواج دائم مسؤولیت و تکلیف بیشترى براى زوجین تولید مى‏کند.به همین دلیل پسر یا دخترى را نمى‏توان یافت که از اول بلوغ طبیعى که تحت فشار غریزه قرار مى‏گیرد آماده ازدواج دائم باشد.خاصیت عصر جدید این است که فاصله بلوغ طبیعى را با بلوغ اجتماعى و قدرت تشکیل عائله زیادتر کرده است.اگر در دوران ساده قدیم یک پسر بچه در سنین اوایل بلوغ طبیعى از عهده شغلى که تا آخر عمر به عهده او گذاشته مى‏شد برمى‏آمد،در دوران جدید ابدا امکان پذیر نیست.یک پسر موفق در دوران تحصیل که دبستان و دبیرستان و دانشگاه را بدون تاخیر و رد شدن در امتحان آخر سال و یا در کنکور دانشگاه گذرانده باشد،در 25 سالگى فارغ التحصیل مى‏گردد و از این به بعد مى‏تواند درآمدى داشته باشد.قطعا سه چهار سال هم طول مى‏کشد تا بتواند سر و سامان مختصرى براى خود تهیه کند و آماده ازدواج دائم گردد.همچنین است‏یک دختر موفق که دوران تحصیل را مى‏خواهد طى کند.

3- جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسى
شما اگر امروز یک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسى او به اوج خود رسیده است تکلیف به ازدواج بکنید،به شما مى‏خندند.همچنین است‏یک دختر محصل شانزده ساله.عملا ممکن نیست این طبقه در این سن زیر بار ازدواج دائم بروند و مسؤولیت‏یک زندگى را-که وظایف زیادى براى آنها نسبت‏به یکدیگر و نسبت‏به فرزندان آینده‏شان ایجاد مى‏کند-بپذیرند.

4- رهبانیت موقت‏یا کمونیسم جنسى یا ازدواج موقت؟
از شما مى‏پرسم:آیا با این حال،با طبیعت و غریزه چه رفتارى بکنیم؟آیا بیعت‏حاضر است‏به خاطر اینکه وضع زندگى ما در دنیاى امروز اجازه نمى‏دهد که در سنین شانزده سالگى و هجده سالگى ازدواج کنیم دوران بلوغ را به تاخیر بیندازد و تا ما فارغ التحصیل نشده‏ایم غریزه جنسى از سر ما دست‏بردارد؟
آیا جوانان حاضرند یک دوره‏«رهبانیت موقت‏»را طى کنند و خود را سخت تحت فشار و ریاضت قرار دهند تا زمانى که امکانات ازدواج دائم پیدا شود؟فرضا جوانى حاضر گردد رهبانیت موقت را بپذیرد،آیا طبیعت‏حاضر است از ایجاد عوارض روانى سهمگین و خطرناکى که در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسى پیدا مى‏شود و روانکاوى امروز از روى آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟
دو راه بیشتر باقى نمى‏ماند:یا اینکه جوانان را به حال خود رها کنیم و به روى خود نیاوریم;به یک پسر اجازه دهیم از صدها دختر کام برگیرد،و به یک دختر اجازه دهیم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندین بار سقط جنین کند،یعنى عملا کمونیسم جنسى را بپذیریم;و چون به پسر و دختر«متساویا»اجازه داده‏ایم،روح اعلامیه حقوق بشر را از خود شاد کرده‏ایم،زیرا روح اعلامیه حقوق بشر از نظر بسیارى از کوته‏فکران این است که زن و مرد اگر بناست‏به جهنم دره هم سقوط کنند دوش به دوش یکدیگر و بازو به بازوى هم و بالاخره‏«متساویا»سقوط کنند.
آیا اینچنین پسران و دخترانى با چنین روابط فراوان و بیحدى در دوران تحصیل، پس از ازدواج دائم مرد زندگى و زن خانواده خواهند بود؟
راه دوم ازدواج موقت و آزاد است.ازدواج موقت در درجه اول زن را محدود مى‏کند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد.بدیهى است که محدود شدن زن مستلزم محدود شدن مرد نیز خواه ناخواه هست.وقتى که هر زنى به مرد معینى اختصاص پیدا کند قهرا هر مردى هم به زن معینى اختصاص پیدا مى‏کند،مگر آنکه از یک طرف عدد بیشترى باشند.بدین ترتیب پسر و دختر دوران تحصیل خود را مى‏گذرانند بدون آنکه رهبانیت موقت و عوارض آن را تحمل کرده باشند و بدون آنکه در ورطه کمونیسم جنسى افتاده باشند.

5- ازدواج آزمایشى
این ضرورت اختصاص به ایام تحصیل ندارد،در شرایط دیگر نیز پیش مى‏آید. اصولا ممکن است زن و مردى که خیال دارند با هم به طور دائم ازدواج کنند و نتوانسته‏اند نسبت‏به یکدیگر اطمینان کامل پیدا کنند،به عنوان ازدواج آزمایشى براى مدت موقتى با هم ازدواج کنند;اگر اطمینان کامل به یکدیگر پیدا کردند ادامه مى‏دهند و اگر نه از هم جدا مى‏شوند.
من از شما مى‏پرسم:اینکه اروپاییان وجود یک عده از زنان بدکار را در محل معین از هر شهرى تحت نظر و مراقبت دولت لازم و ضرورى مى‏دانند براى چیست؟ آیا جز این است که وجود مردان مجردى را که قادر به ازدواج دائم نیستند خطر بزرگى براى خانواده‏ها به حساب مى‏آورند؟

 

6- راسل و نظریه ازدواج موقت
برتراند راسل فیلسوف معروف انگلیسى در کتاب زناشویى و اخلاق مى‏گوید:
«...در واقع اگر درست‏بیندیشیم پى مى‏بریم که فواحش معصومیت کانون خانوادگى و پاکى زنان و دختران ما را حفظ مى‏کنند.هنگامى که این عقیده را لکى در بحبوحه عصر ویکتوریا ابراز کرد،اخلاقیون سخت آزرده شدند بى آنکه خود علت آن را بدانند،اما هرگز نتوانستند خطاى عقیده لکى را به ثبوت رسانند.زبان حال اخلاقیون مزبور با تمام منطقشان این است که‏«اگر مردم از تعلیمات ما پیروى مى‏کردند دیگر فحشاء وجود نمى‏داشت‏»اما ایشان به خوبى مى‏دانند که کسى توجه به حرفشان نمى‏کند».
این است فرمول فرنگى چاره جویى خطر مردان و زنانى که قادر به ازدواج دائم نیستند و آن بود فرمولى که اسلام پیشنهاد کرده است.آیا اگر این فرمول فرنگى به کار بسته شود و گروهى زن بدبخت‏به ایفاى این وظیفه اجتماعى!اختصاص داده شوند، آن وقت زن به مقام واقعى و حیثیت انسانى خود رسیده است و روح اعلامیه حقوق بشر شاد شده است؟
برتراند راسل رسما در کتاب خود فصلى تحت عنوان ازدواج تجربى باز کرده است. وى مى‏گوید:
«قاضى لیندزى که سالیان متمادى مامور دادگاه دنور بوده و در این مقام فرصت مشاهده حقایق زیادى داشته پیشنهاد مى‏کند که ترتیبى به نام‏«ازدواج رفاقتى‏» داده شود.متاسفانه پست رسمى خود را(در امریکا)از دست داد،زیرا مشاهده شد که او بیش از ایجاد حس گناهکارى در فکر سعادت جوانان است.براى عزل او کاتولیکها و فرقه ضد سیاه پوستان از بذل مساعى خوددارى نکردند.
پیشنهاد ازدواج رفاقتى را یک محافظه‏کار خردمند کرده است و منظور از آن ایجاد ثباتى در روابط جنسى است.لیندزى متوجه شده که اشکال اساسى در ازدواج فقدان پول است.ضرورت پول فقط از لحاظ اطفال احتمالى نیست،بلکه از این لحاظ است که تامین معیشت از جانب زن برازنده نیست.و به این ترتیب نتیجه مى‏گیرد که جوانان باید مبادرت به ازدواج رفاقتى کنند که از سه لحاظ با ازدواج عادى متفاوت است:اولا منظور از ازدواج تولید نسل نخواهد بود.ثانیا مادام که زن جوان فرزندى نیاورده و حامله نشده طلاق با رضایت طرفین میسر خواهد بود. ثالثا زن در صورت طلاق مستحق کمک خرجى براى خوراک خواهد بود...من هیچ تردیدى در مؤثر بودن پیشنهادات لیندزى ندارم و اگر قانون آن را مى‏پذیرفت تاثیر زیادى در بهبود اخلاق مى‏کرد.»
آنچه لیندزى و راسل آن را«ازدواج رفاقتى‏»مى‏نامند گر چه با ازدواج موقت اسلامى اندک فرقى دارد اما حکایت مى‏کند که متفکرانى مانند لیندزى و راسل به این نکته پى‏برده‏اند که تنها ازدواج دائم و عادى وافى به همه احتیاجات اجتماع نیست.
مشخصات قانون ازدواج موقت و ضرورت وجود آن و عدم کفایت ازدواج دائم به تنهایى براى رفع احتیاجات بشرى بالاخص در عصر حاضر،مورد بررسى قرار گرفت.اکنون مى‏خواهیم به اصطلاح آن طرف سکه را مطالعه کنیم،ببینیم ازدواج موقت چه زیانهایى ممکن است در بر داشته باشد.مقدمتا مى‏خواهم مطلبى را تذکر دهم:
در میان تمام موضوعات و مسائل و زمینه‏هاى اظهار نظر که براى بشر وجود داشته و دارد،هیچ موضوع و زمینه‏اى به اندازه بحث در تاریخ علوم و عقاید و سنن و رسوم و آداب بشرى گنگ و پیچیده نیست و به همین جهت در هیچ موضوعى بشر به اندازه این موضوعات یاوه نبافته است و اتفاقا در هیچ موضوعى هم به اندازه این موضوعات شهوت اظهار نظر نداشته است.
از باب مثال اگر کسى اطلاعاتى در فلسفه و عرفان و تصوف و کلام اسلامى داشته باشد و آنگاه پاره‏اى از نوشته‏هاى امروز را-که غالبا اقتباس از خارجیها و یا عین گفته‏هاى آنهاست-خوانده باشد،مى‏فهمد که من چه مى‏گویم.مثل این است که مستشرقین و اتباع و اذنابشان براى اظهار نظر در این گونه مسائل همه چیز را لازم مى‏دانند مگر اینکه خود آن مسائل را عمیقا بفهمند و بشناسند.
مثلا در اطراف مساله‏اى که در عرفان اسلامى به نام‏«وحدت وجود»معروف است چه حرفها که زده نشده است!فقط جاى یک چیز خالى است و آن اینکه وحدت وجود چیست و قهرمانان آن در عرفان اسلامى از قبیل محیى الدین عربى و صدر المتالهین شیرازى چه تصورى از وحدت وجود داشته‏اند؟
من وقتى که برخى اظهار نظرهاى مندرج در چند شماره مجله زن روز را درباره نکاح منقطع خواندم بى‏اختیار به یاد مساله وحدت وجود افتادم;دیدم همه حرفها به میان آمده است جز همان چیزى که روح این قانون را تشکیل مى‏دهد و منظور قانونگذار بوده است.
البته این قانون چون یک‏«میراث شرقى‏»است این اندازه مورد بى‏مهرى است و اگر یک‏«تحفه غربى‏»بود این طور نبود.قطعا اگر این قانون از مغرب زمین آمده بود امروز کنفرانسها و سمینارها داده مى‏شود که منحصر کردن ازدواج به ازدواج دائم با شرایط نیمه دوم قرن بیستم تطبیق نمى‏کند،نسل امروز زیر بار اینهمه قیود ازدواج دائم نمى‏رود،نسل امروز مى‏خواهد آزاد باشد و آزاد زندگى کند و جز زیر بار ازدواج آزاد که همه قیود و حدودش را شخصا انتخاب و اختیار کرده باشد نمى‏رود...
و به همین دلیل اکنون که این زمزمه از غرب بلند شده و کسانى امثال برتراند راسل مساله‏اى تحت عنوان‏«ازدواج رفاقتى‏»پیشنهاد مى‏کنند،پیش بینى مى‏شود که بیش از آن اندازه که اسلام خواسته استقبال شود و ازدواج دائم را پشت‏سر بگذارد و ما در آینده مجبور بشویم از ازدواج دائم دفاع و تبلیغ کنیم.

7- معایب و مفاسدى نکاح منقطع و مسئله تعداد زوجات
1.پایه ازدواج باید بر دوام باشد.زوجین از اول که پیمان زناشویى مى‏بندند باید خود را براى همیشه متعلق به یکدیگر بدانند و تصور جدایى در مخیله آنها خطور نکند. علیهذا ازدواج موقت نمى‏تواند پیمان استوارى میان زوجین باشد.
اینکه پایه ازدواج باید بر دوام باشد،بسیار مطلب درستى است ولى این ایراد وقتى وارد است که بخواهیم ازدواج موقت را جانشین ازدواج دائم کنیم و ازدواج دائم را منسوخ نماییم.
بدون شک هنگامى که طرفین قادر به ازدواج دائم هستند و اطمینان کامل نسبت‏به یکدیگر پیدا کرده‏اند و تصمیم دارند براى همیشه متعلق به یکدیگر باشند پیمان ازدواج دائم مى‏بندند.
ازدواج موقت از آن جهت تشریع شده است که ازدواج دائم به تنهایى قادر نبوده است که در همه شرایط و احوال رفع احتیاجات بشر را بکند و انحصار به ازدواج دائم مستلزم این بوده است که افراد یا به رهبانیت موقت مکلف گردند و یا در ورطه کمونیسم جنسى غرق شوند.بدیهى است که هیچ پسر یا دخترى آنجا که برایش زمینه یک زناشویى دائم و همیشگى فراهم است‏خود را با یک امر موقتى سرگرم نمى‏کند.
2.ازدواج موقت از طرف زنان و دختران ایرانى-که شیعه مذهب مى‏باشنداستقبال نشده است و آن را نوعى تحقیر براى خود دانسته‏اند.پس افکار عمومى خود مردم شیعه نیز آن را طرد مى‏کند.
جواب این است که اولا منفوریت متعه در میان زنان مولود سوء استفاده‏هایى است که مردان هوسران در این زمینه کرده‏اند و قانون باید جلو آنها را بگیرد و ما درباره این سوء استفاده‏ها بحث‏خواهیم کرد.ثانیا انتظار اینکه ازدواج موقت‏به اندازه ازدواج دائم استقبال شود-در صورتى که فلسفه ازدواج موقت عدم آمادگى یا عدم امکان طرفین یا یک طرف براى ازدواج دائم است-انتظار بیجا و غلطى است.
3.نکاح منقطع بر خلاف حیثیت و احترام زن است،زیرا نوعى کرایه دادن آدم و جواز شرعى آدم فروشى است;خلاف حیثیت انسانى زن است که در مقابل وجهى که از مردى مى‏گیرد وجود خود را در اختیار او قرار دهد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  33  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ازدواج موقت

دانلودمقاله آیا آل احمد رویکردی علمی – جامعه شناختی به مسائل اجتماعی داشته است

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله آیا آل احمد رویکردی علمی – جامعه شناختی به مسائل اجتماعی داشته است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

« مقدمات و کلیات »
این تحقیق در نظر دارد در فضای اندیشه و آثار یکی از مطرح ترین و با نفوذترین روشنفکران دوره اخیر حیات اجتماعی ایران جلال آل احمد کنکاش کرده و مقولات جامعه شناختی موجود در آثارش را شناخته و مدون سازد .
بیان واقعیتها از طرق تحلیل محتوای آثار نویسندگان علیرغم منزلت و پایگاه والای اجتماعی آنها بسیار مهم و در خور اعتنای جدی است ، در این راستا نقد و بررسی آراء اجتماعی آل احمد که در یکی از برهه های تاریخ معاصر ایران از ارج و اهمیتی برخوردار بوده از این مقوله مستثنی نیست .
با اینکه آل احمد را روشنفکر و از آگاهان اجتماعی درجه اول فرض کرده اند ، این تحقیق بر آن است تا پاسخی برای این پرسش بیابد که آیا آل احمد رویکردی علمی – جامعه شناختی به مسائل اجتماعی داشته است ؟
« تاریخچه مطالعاتی »
در ارتباط با مطالعاتی که در این خصوص صورت گرفته ، حداقل تحت عنوان مورد نظر تحقیق ، مطالعه ای صورت نگرفته است و بیشتر مطالعات را در این راستا مطالعات ادبی تشکیل می دهد .
لذا بمنظور کمک به امر تحقیق ، به بررسی دو اثر پرداخته می شود :
1- چراغی ، فرخ « جامعه شناختی آثار جلال آل احـمد : کنکاشـی در جـامعه شناسی ادبیات و جامعه شناسی در ادبیات » ، اراک : ( بی جا ) ، 1374 ، رساله فوق لیسانس جامعه شناسی
2- سروری ، جمشید « قشر بندی و طبقات اجتماعی با کندو کاوی در آثار جلال آل احمد » پایان نامه دانشجویی کارشناسی ارشد .
- اثر اول خلاصه رساله ایست ، تحت عنوان « بررسی جامعه شناختی در آثار جلال آل احمد : کنکاش در جامعه شناسی در ادبیات و جامعه شناسی در ادبیات ، از فرخ چراغی که زمستان 1374 در دانشگاه اراک ، با راهنمایی استاد ، دکتر ح . ا . تنهائی و مشاوره دکتر علی رضا کلدی به انجام رسیده است .
این رساله براساس روش شناسی علمی دانشگاهی ، در پنج فصل تنظیم گردیده است ، که در مجموع زیر عنوان فوق الذکر ، کنکاشی است در جامعه شناسی ادبیات و جامعه شناسی در ادبیات ، و سعی در کشف و ارائه بنیانهای جامعه شناسی آثار نویسنده ، یعنی جلال آل احمد دارد .
فصل اول : براساس روش شناسی علمی ، به تدوین تاریخچه مطالعاتی ، بیان مسئله ، طرح پرسشهای تحقیقاتی ، اهداف ، حدود مطالعاتی و تعریف اصطلاحات پرداخته است. در این رساله بجای فرض از پرسش تحقیقاتی استفاده گردیده است و پرسشها با عنوان کلی ، خلاصه شده اند پیرامون جستجوی چهار مبحث ، هستی شناسی ، ایستائی شناسی، روش شناسی و پویائی شناسی در آثار آل احمد . در اهداف مطالعه ، محقق به دنبال طرح اهداف تحقیق پیرامون پیدا نمودن پاسخ پرسشهای تحقیق است .
در مورد اهمیت مطالعاتی ، محقق در خلاصه رساله چنین می آورد :
« تحقیق تاکید دارد بر لزوم شناسائی و معرفی اندیشمندان متفکر انسانگرا ، تا با استفاده از شیوه آنها با بازگشت به خویشتن خویش و تکیه بر نظرات متفکرین ایرانی ، پایه های فرهنگ اصیل خود را باز شناخته و با توشه برداشتن از آن ، سدی محکم در برابر هجوم فرهنگهای گوناگون بسازد و برای مبارزه با خود بیگانگی و بی هویتی در برابر تئوری پردازان با شناخت اندیشه متفکران ایران زمینه رشد این اندیشه ها را در جامعه به وجود آورد . »
در مبحث تعریف اصطلاحات ، با استفاده از کتب معتبر به تعریف اصطلاحات پرداخته است .
فصل دوم : اختصاص داده است . به نقد و بررسی چند کتاب . از جمله :
1- کتاب واقعیت اجتماعی و جهان داستان ، نوشته جمشید مصاحبی پور ایرانیان 2 - کتاب راز چشم برادر ، شمس آل احمد .
3 - کتاب ، قصه نویسی – نوشته رضا براهنی .
4 - نقد آثار جلال آل احمد ، نوشته عبدالعلی دسغیب .
در فصل سوم براساس اصول روش شناسی به معرفی روش تحقیق ، روش شناسی ، طرح تحقیق، فن تحقیق ، طرح تحلیلی و طرح زمان اجرا پرداخته است . ضمنا نامبرده از طرح تحقیق توصیفی – تحلیلی و فن مطالعه کتابخانه ای و تکنیک استنباط استفاده نموده است .
فصل چهارم را با ارائه و تحلیل داده ها شروع نموده ، ابتدا به ترسیم شرایط عینی و ذهنی ، زمان جلال پرداخته ، سپس به طرح جستارهای جامعه شناختی و بررسی پرسشهای تحقیق پرداخته است ، در این راستا به طرح نظرات جامعه شناسان برجسته در این رابطه توجه نموده است ( برای روشن شدن موضوع ) ، در پایان به طرح تحلیل تئوریکی و بررسی نظرات فروم پرداخته و سپس به مقایسه نظرات آل احمد با آنها در فصل پنجم همت گماشته است .
2- اثر دوم : این رساله در دو بخش و مشتمل بر نوزده فصل است . نگارنده در بخش نخست کلیات و نمونه های کلی در تشخیص قشر بندی و طبقات اجتماعی را در شش فصل بیان کرده است .
فصل اول : محتوا ، منابع و روش
فصل دوم : قشر بندی اجتماعی
فصل سوم : طبقات اجتماعی
فصل چهارم : درباره منشا نابرابری اجتماعی
فصل پنجم : مروری بر اندیشه ها و نظـریه های تاریخـی و معاصر مربـوط بـه قشر بندی اجتماعی
فصل ششم : قشر بندی و طبقات اجتماعی و پایگاه طبقاتی از دیدگاه اسلام
در بخش دوم مشخصات ویژه اقشار و طبقات را در ساخت اجتماعی ایران در آثار جلال آل احمد طی سیزده فصل مورد مداقه قرارداده است .
فصل اول : آثار آل احمد و زندگی او
فصل دوم : آل احمد و قشر بندی و طبقات اجتماعی
فصل سوم : طبقات حاکم
فصل چهارم : قشر روشنفکران
فصل پنجم : قشر روحانی
فصل ششم : اقشار شهری
فصل هفتم : طبقات روستائیان
فصل هشتم : طبقه کارگر
فصل نهم : طبقات مرفه
فصل دهم : قشر زنان
فصل یازدهم : قشر معلمان و حال و آینده معلمان در نظام پهلوی و آینده آموزش و پرورش
فصل دوازدهم : قشر اهل قلم ( نویسندگان )
فصل سیزدهم : قشر شعرا و نگرش آل احمد به شعر و شاعران
نویسنده قصد داشته که از زاویه اصول و مبادی جامعه شناختی به اندیشه های آل احمد نگریسته و دریابد که وی به مسائل در قلمرو قشربندی طبقات اجتماعی چگونه می اندیشیده ، و اندیشه اش چه ارمغانی برای تفکر اجتماعی آورده است . محقق درصدد پاسخگویی به سوالاتی در مورد طبقات و دلایل پیدایش ، ضرورت وجود یا عدم لزوم آن بوده و بعنوان مطالعه ای موردی آثار آل احمد را انتخاب نموده لذا به اصول و محتوای اندیشه های آل احمد نپرداخته بلکه در حاشیه کار خود با جامعه شناسی ادبیات تماس حاصل کرده است .
رساله مورد بررسی مشخصات ویژه اقشار و طبقات اجتماعی ، ساخت اجتماعی جامعه ایران را در مجموعه آثار آل احمد بررسی کرده و در هر فصل ( مجموعا سیزده فصل) یکی از اقشار و طبقات را مورد بررسی قرار داده و مشخصات آن را بازگو کرده و سرانجام با ذکر ملاکهای تحرک اجتماعی از دیدگاه آل احمد و نتیجه گیری نوشته خود را به پایان رسانده است . در بخش نتیجه گیری نویسنده نظام اجتماعی با نظریه تضادگرایان به ویژه با آراء مارکسیستها مطابق دانسته و نگرش او را در این باب بیشتر مبتنی بر تجربیات فردی ، نه بر پایه تحقیقات علمی می داند . نویسنده چنین اظهار می کند :
« بطور کل نظام اجتماعی آل احمد نظامی مقشر است و ماهیت طبقاتی دارد . با تاملی در اندیشه های وی در خصوص قشر بندی و طبقات اجتماعی و تطبیق آن با نظریه های رایج در جامعه شناسی این نتیجه بدست می آید که نظریات و تعاریف وی از طبقات ، اقشار و تیپهای اجتماعی از یکسو به احساسات مشخص ، تربیت سنتی – مذهبی استوار است . به همین دلیل با قضاوتهای ارزشی آمیخته شده است . از سوی دیگر تحت تاثیر فلسفه علمی و اجتماعی سوسیالیسم است . همچنین نگرش وی به طبقات و انتساب برخی از ویژگیها و اوصاف به آنها بیشتر مبتنی بر تجربیات فردی اوست تا تحقیقات علمی .»
از سوی دیگر نویسنده داشتن نگرش کارکرد گرایی را به آل احمد نسبت داده و او را فردی تنها و بیرون از روابط اجتماعی معرفی می کند . نویسنده آل احمد را فردی خواستار ایجاد و دگرگونی در جامعه و تغییر ساخت ناهمگن و فاقد کارکرد آن ، بر اساس پندارها و باورهای خویش می داند .
« آل احمد در مدیر مدرسه یک روشنفکر است . او نمی تواند با این جامعه یگانه شود ، در حاشیه جامعه می ایستد ، در همان آن می کوشد تا چیز مثبتی از درون همان پیوندها برای این جامعه به ارمغان بیاورد . او فردی است تنها و بیرون از روابط اجتماعی این جامعه و می کوشد آن را بنا بر پندارها و باورهای مشخص خویش دگرگون کند و درصدد است این ساخت ناهمگن و فاقد کارکرد را معنایی عقلانی بخشد . چنین کوششی نتیجه نگرش کارکرد گرایی نویسنده مدیر مدرسه است .»
نویسنده به این نکته نیز اشاره دارد که آل احمد جامعه ایران را نه جامعه ای کاستی ، نه جامعه ای باز ، بلکه جامعه ای مبتنی بر سلسله مراتب اجتماعی می داند که صعود در سلسله مراتب اجتماعی در آن قدری دشوار است .
نگارنده از بیان مشکلات تحقیق و یا پیشنهادات خودداری کرده است . تنها ذکر این نکته را لازم می دانسته که به دلیل حرمت آل احمد در جامعه ، سخن گفتن درباره او و یا نقادی آثارش پس از وفات مشکل می نماید .
« بیان مساله »
این تحقیق در نظر دارد با بررسی و تدقیق در آثار جلال آل احمد دیدگاههای اجتماعی – سیاسی و فرهنگی این نویسنده معاصر را تشریح کرده و بنیانهای جامعه شناختی آنرا ارائه کند . از آنجا که دوران حیات وی ، دوران کشاکش های سیاسی – اجتماعی و زمینه ساز تغییر و تحولات دهه اخیر ایران است و آل احمد نویسنده ای مبارز و پرشور بوده که از جامعه معاصر خویش به طرق متفاوت تاثیر پذیرفته است ، شناخت این چهره ، شناخت جریانهای فکری و فرهنگی دوره ای از تاریخ اجتماعی معاصر ایران خواهد بود ، چرا که او نشانه بارز ، شاخص و پرچمدار نسلی از جوانان این سرزمین است . همانطور که در تاریخچه مطالعاتی آمده است ، افراد زیادی از جمله سیمین دانشور شمس آل احمد عبدالعلی دستغیب ، رضا براهنی و ... آثار آل احمد را مورد بررسی قرار داده اند ولی هر یک از زاویه دیدی خاص به قسمی از آثار وی پرداخته اند ولی هیچیک کل آثار آل احمد را از نظر جامعه شناختی مورد بررسی قرار نداده است ، لذا ضرورت این تحقیق احساس می شود . با توجه به آنچه گذشت بدلیل حساسیتهای دوره تاریخی مذکور و نگرش اجتماعی آل احمد ، جستجو جهت یافتن دیدگاه و تخیل جامعه شناختی در آثار وی بس ارزشمند و همچون یک مساله قابل طرح در جامعه شناسی می باشد .
« چار چوب نظری »
در این قسمت برای آنکه سوگیریهای پژوهشی منظم شوند بایستی بر مبنای چشم انداز خاص و یا از دریچه « تخیل علمی » ویژه ای به مسئله نگریسته شود تا رویکردها و دیدگاهها خصایص منظم و عامی را همراه داشته باشد . از این رو است که طرح چارچوب نظری یا قالب تخیل علمی ایکه بتوان مسئله را از آن طریق وارسی نمود ضروری به نظر می رسد . لذا از آنجا که این تحقیق به دنبال کشف مقولات اجتماعی و انسانی « جلال آل احمد » در مورد جامعه های نمادی و نا نمادی و کنشهای اجتماعی در درون یک جامعه ، نظام روانشاختی ، نظام کنشی و از همه مهمتر شناخت انسان تفسیرگر و معرفی آن از دیدگاه جلال آل احمد می باشد بنابراین می توان برای تبیین این موضوع به چار چوب نظری مکتب کنش متقابل نمادی « هربرت بلومر » که وابسته به مکتب تفسیر گرایی است استناد جسته و یک قالب تحلیل کلی جامعه شناختی و انسان شناختی مطرح ساخت .
« نظریه هربرت بلومر »
بلومر با مطرح کردن سه قضیه ، چشم انداز جامعه شناختی خود را بیان میکند . در قضیه اول به « جهان اعیان » اشاره می کند یعنی جهان عبارت است از کلیه چیزهایی که برای انسان قابل فهم بوده و دارای معنا می باشد . معنایی که انسان می تواند به آنها اشاره کند و بر اساس آن اشارات رابطه برقرار نماید . بنابراین هیچ گاه نمی توان چیزی را دریافت که قابل معنا و اشاره نباشد ، که در واقع ما تعریف و درکی جمعی و مشترک نسبت به آنها داریم . قضیه دوم اشاره می کند به این نکته که ما می دانیم انسان از بدو تولد موجودی ناقص و نادان است ولی بتدریج در دوران حیاتش آموختنیها را می آموزد . پس آیا باید معانی را در ذات اشیاء جستجود نمود ؟ انسان هر آنچه را که می آموزد و برایش معنا دار می شود در روابط متقابل اخذ می کند . اگر اشیاء برای او دارای معناست ، این معنا را از روابط متقابل اجتماعی کسب نموده است ، عناصر فرهنگی نیز از این قاعده مستثنی نیست . بسیارند هنجارها و عاداتی که در میان قومی مقبول و معمول می باشند و در قوم و ملتی دیگر مذموم . هیچ یک از آن دو قوم قادر به درک دلایل یکدیگر نسبت به رد یا قبول آن رسم یا عادت نمی باشند . امور و عناصر فرهنگی در فرهنگهای متفاوت در مقابل مسائلی که تحت عنوان روابط اجتماعی می شناسیم معنا دار می شوند .
بنابراین معانی نه در ذات پدیده ها و نه در ذهن انسان ، بلکه در روابط متقابل اجتماعی معنا می یابند . قضیه سوم وجه تفسیر گرایی بلومر را نشان می دهد . همانگونه که گفتیم مکتب عوامل گرا بر آنند که علل و عوامل و انگیزه های بیرونی و یا درونی، انسان را تحت « تعین » قرار داده است و سبب می شود که او تحت شرایط خاصی پاسخ مشخصی که از قبل قابل پیش بینی است را از خود نشان می دهد در حالیکه رفتار گرایان اجتماعی و در مجموع تفسیر گرایان بر این باورند که انسان چیزی در درونش با آن قوه ذاتی دارد که در برابر کلیه عوامل به تفسیر می نشیند و در اینجا مرحله ای در « خود » انسان رخ می دهد که آن را اشاره معانی به « خود خویشتن » می نامند . یعنی انسان با خودش مباحثه و مشورت می کند که فلان کار را انجام بدهم یا ندهم این همان مفهوم بازتابی بودن « خود » در نظام جورج هربرت مید است.
بنابراین انسان موجودی است که وقتی در برابر موقعیت قرار می گیرد آن موقعیت را تفسیر می کند و سپس بر اساس تحلیل و تفسیر از موقعیت و معانی که خویشتن خویش است اشاره نموده است به کنش و نه واکنش می زند . بلومر با تاکید بر کنشگر بودن انسان در برابر واکنش نشان دادن ، سعی در به تصویر کشاندن انسان نمادی دارد که در حد سلامت نفس رفتار می کند .
انسان نا سالم چگونه انسانی است ؟ این موضوعی است که مید به آن توجه صریح نداشت ولی بلومر به آن دقت می کند . رواج شایعه و یا تسلط روح جمعی و تاثیر روان شناختی آن در ظهور پدیده « از خود رهایی » نمونه ای از این منظر است . شایعه عبارت است از نقل معنایی به دیگری است و از آن شخص به فردی دیگر و همینطور شنیدن و گفتن آنقدر ادامه پیدا می کند تا شایعه شکل می گیرد . بدون اینکه کسی در این میان حتی برای لحظه ای فکر کرده باشد که ممکن است این جز اشتباه باشد . این یکی از خصلت های بیمار گونه ای است که همیشه در جوامع انسانی موجود است و این ناشی از عمل « واکنش پیوسته » یا تسلط « جامعه نا نمادی » بر انسان است که مفهومی است که فرم در « سنخ نابارور » شخصیت با سوگیری کناره گیری فعال معرفی می کند . به نظر بلومر یکی از خصلت های بد که متاسفانه انسان ها پیدا کرده اند این است که از واقعیت بدان گونه که هست گریزانند لذا دچار انواع کجرویها یا « واکنش گرد گشتی » یا واکنش دورانی می شویم یعنی دقیقا تابع جو نا نمادی شده و این تاثیر را به دیگری منتقل می کنیم و دیگری هم چون تحلیل نمی کند باز به فرد بعدی انتقال می دهد و همینطور ادامه پیدا می کند .
قضیه سوم بلومر به همین معنا است که فکر کنیم و بیاندیشیم که چه کرده ایم ؟ چه نتیجه ای گرفته ایم ؟ این همان مصاحبه و مشورت با خود است . از این مشورت با خویشتن خویش به پدیده تفسیر نمودن وقایع که مبنای کنش است و اساس قضیه سوم را شکل می دهد ، می رسیم بدین معنا بلومر انسان را موجودی مفسر و دریابنده معانی ، و نیز در خطر سقوط به مقام موجودی حیوانی و نا نمادی می داند . او معتقد است پژوهشگر بایستی واقعیت جهان که از طریق تشکیل مفاهیم شناختی در فرآیند کنش متقابل اجتماعی رخ می دهد را به طریق عینی و به عنوان واقعیتی خارجی ، ولی مبتنی بر کنش متقابل نمادی که بر مبنای تفسیر تشکیل می شود مطالعه کند .
حال با بیان نظریه جامعه شناس معروف « هربرت بلومر » می توان یک قالب و چارچوب کلی تحلیل جامعه شناختی مورد نظر در این تحقیق را بیان کرد :
از آنجا که مفهوم اساسی و مهم در مکتب تفسیر گرایی موضوع « انسان » است و آن هم انسان با شعور یعنی انسانی که آگاه به خویشتن خویش است و خود آگاه نسبت به موقعیت خویش است . از این دیدگاه انسان از وجود خود به عنوان امری مستقل از بیرون و درون آگاهی دارد و ناگزیر از خودسازی ، تحلیل و تفسیر شرایط است . انسان به موقعیت های زندگی خویش آگاه است و بنابراین از آنجا که موضوع علم جامعه شناسی گروه هایی است از عناصر با شعور ، عناصر خلاق ، مفسر ، معنی کننده تاریخ و دریابنده معانی و یا از خود بیگانه و مفلوج تاریخ ، آدمهای عاصی و شورشگر و یا انسانهای راضی و مطیع و به هر حال انسانی که می بیند ، می فهمد و با این فهمش – چه غلط باشد چه درست – به کنش و واکنش می پردازد . می توان نتیجه گرفت که شرایط اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی تعیین کننده نیست بلکه تاثیر گذار است . لذا این چارچوب می تواند و بایستی راهنما و راهبری برای پرسشهای تحقیقاتی باشد .
« پرسشهای پژوهش »
با توجه به اینکه اساتید و مدرسین و محققین علم روش تحقیق زمانیکه اطلاعات مقدماتی برای وضع فرضیه کم است به جای فرضیات ، پرسشهای تحقیقاتی مطرح می نمایند . و این پژوهش برای وضع فرضیه، اطلاعات مقدماتی به اندازه کافی ندارد لذا به جای فرضیات ، پرسشهای تحقیقاتی مطرح می شود ، از طرفی چون این تحقیق درصدد کشف وجود تخیل جامعه شناختی و انسان شناختی در نوشته های آل احمد و ارائه این مقولات در آن است ، از آنجا که تحقیق در جهت کشف مسئله پژوهشی است دارای پایگاه کشفی می باشد و پرسشهای پژوهش به شرح ذیل دنبال می شوند :
1-1-آیا آل احمد در آثارش به نوعی تخیل جامعه شناختی – انسان شناختی دست یافته است ؟
2-1- نگرش آل احمد به خدا و جهان هستی چیست ؟
3-1- نگرش آل احمد نسبت به انسان چیست ؟
4-1- نگرش آل احمد نسبت به جامعه و تقابل انسان و جامعه چیست ؟
1-2- آیا آل احمد جهان را قابل شناخت می داند ؟ ( روش شناسی )
2-2- محدودیتهای شناخت جهان و انسان از نظر آل احمد چیست ؟
3-2- روشها و راههای شناخت را آل احمد چگونه معرفی می کند ؟
4-2- آیا آل احمد در آثارش از روش طبیعت گرایانه ( تجربی ) استفاده می کند ؟
5-2- آیا آل احمد به نوعی واقع گرایی در روش خود استفاده نموده است ؟
6-2- آیا آل احمد از روش انتقادی سود جسته است ؟
7-2- آیا آل احمد از روش تقابلی و جدلی استفاده نموده است ؟
1-3- آیا آل احمد دیدگاهی ایستایی شناسی دارد ؟
2-3-آل احمد در این دیدگاه چه مباحثی را مورد بحث قرارد می دهد ؟
3-3- آیا انسان را موجودی تفسیرگر معرفی می کند ؟
4-3- آیا آل احمد انسان را تحت تعیین شرایط می داند یا تاثیر گذار بر شرایط معرفی می کند ؟
5-3- جامعه ای که آل احمد معرفی می کند چگونه جامعه ای است ؟
6-3- آیا اشاره به جامعه نمادی و نا نمادی می کند ؟
7-3- انسان سالم و نمادی یا انسان ناسالم و نا نمادی از دیدگاه آل احمد چگونه انسانی است ؟
8-3- جامعه آل احمد جامعه ای است که رفتارش مبتنی بر نظام کنشی است ؟
9-3- آیا جامعه آل احمد جامعه مبتنی بر نظام روانشناختی است ؟
1-4- آیا آل احمد دیدگاه پویایی شناسی دارد ؟
2-4- موضوعات مورد بررسی آل احمد در پویایی شناسی کدام است ؟
3-4- آیاآل احمد در کنش متقابل نمادی به تاریخ ومراحل تاریخی اعتقاد دارد ؟
4-4- نحوه سیر تاریخ را آل احمد چگونه معرفی می نماید ؟
5-4- آل احمد مکانیزمهای تغییر و تحول را چگونه معرفی می کند ؟
6-4- عوامل تغییر از نظر آل احمد کدام است ؟
7-4- شرایط تغییر از نظر آل احمد کدام است ؟
8-4- آل احمد کارگزاران تغییر را چگونه معرفی می کند ؟
« اهداف مطالعاتی »
این تحقیق بر آن است تا مقولات جامعه شناختی و انسان شناختی را در آثار نویسنده معاصر جلال آل احمد خصوصا در داستانهای کوتاه و رمانهای وی استخراج نماید و ضمن دستیابی به نظرات او در قلمرو جستارهای چهارگانه جامعه شناختی ( جامعه شناسی ادبیات ) دیدگاه آل احمد را در خوشه های هستی شناسی ( خدا ، انسان ، جامعه و تقابل انسان و جامعه ) را بررسی کند و نیز دریابد که آل احمد در گرد آوری و تدوین آثارش چه شیوه ای را به کار برده است ؟ و آیا جهان را قابل شناخت دانسته ، با استفاده از روشهای مورد نظرش ؟ روش تجزیه و تحلیل و رسش او چگونه بوده است ؟ سپس در صدد یافتن و مدون سازی نظرات آل احمد در جستار ایستایی شناسی است که آل احمد انسان را چگونه معرفی می کند ، آیا او را موجودی تفسیرگر و دارای اختیار می داند ؟ آیا انسان آل احمد تحت تعین شرایط است یا تاثیر گذار بر آن است ؟ انسان مورد نظر آل احمد چگونه انسانی است ؟ انسان سالم و نمادی یا انسان ناسالم و نا نمادی ؟ انسان سالم کیست و انسان نا نمادی چه خصوصیاتی دارد ؟ جامعه سالم و مطلوب از نظر آل احمد کدام است و چگونه می توان این جامعه را ساخت ؟ و سپس در چهارمین جستار کشف مراحل تاریخی و چگونگی سیر تاریخ کنشهای نمادی ، کارگزاران تغییر و تحول و نحوه سیر تاریخ که آل احمد در نظر دارد که بالطبع بررسی جامعه شناختی و انسان شناختی دوره آل احمد نیز در قلمرو جامعه شناسی ادبیات دنبال خواهد شد.
« حدود مطالعاتی »
با توجه به اینکه این تحقیق به دنبال کنکاش جامعه شناختی و انسان شناختی در آثار آل احمد می باشد ، اولا در اکثر موارد بدون دخالت دادن عناصر اجتماعی مشخص کننده اندیشه اش بطور نظری محتوا و اندیشه های آل احمد می پردازد . از این رو با اینکه با تاریخ نگاری ادبی مرزهای مشترکی خواهد داشت ولی به آن نمی پردازد .
ثانیا به نقد ادبی و داوری و ارزشگذاری آثار جلال آل احمد نخواهد پرداخت ، ثالثا می کوشد لوازم نظری ، افکار و آراء او را بنا به معیارهای جامعه شناختی و انسان شناختی مورد بررسی قرار دهد . رابعا با اینکه آل احمد چندین تک نگاری و داستان کوتاه در مجموعه آثارش دارد ، این تحقیق قصد بررسی و تحلیل انسان شناسانه آثار او را دارد که در تعیین جنبه های انسان گرایی نویسنده مورد توجه واقع می شود و در ضمن به جنبه های روان شناختی نمی پردازد .

 


« اهمیت مطالعاتی »
از میان نویسندگان معاصر ، صادق چوبک و جلال آل احمد و صادق هدایت در زمینه نثر زیباترین و ماندنی ترین آثار را بوجود آورده اند . جلال آل احمد نویسنده ای آگاه است که در صدد یافتن ریشه ، مشکلات اجتماعی ، بیان آنها و تا حدودی ارائه راه حل در این زمینه بوده است . کوشش در جهت رواج افکارآل احمد یک نوع وظیفه است ؛ زیرا که وی از نویسندگانی است که مرام و کلامش ملهم از فرهنگ ملی ایران بوده است . آل احمد در قالب داستانهایش واقعیتهای اجتماعی را بیان کرده و تحقیقات وسیعی در زمینه شناخت فرهنگ ملی انجام داده است . جستجو و مدون سازی این مطالب و روشن کردن دیدگاههای او برای نسل حاضر و آشنا کردن آنها با هویت فرهنگیشان و بیان روش کار او راه گشایی در زمینه تحقیقی و ارائه شیوه اندیشه و جهان بینی یکی از برجسته ترین نویسندگان عصر حاضر است. این تحقیق به گسترش پژوهش در زمینه شناخت متفکرین و نویسندگان اجتماعی کمک کرده و در زمینه کلی می تواند جهت درس جامعه شناسی ادبیات و تئوریهای اجتماعی نیز مورد استفاده قرار گیرد و به نیاز عمومی جامعه در مود فهم درست و دستیابی به روش متفکران و فرهنگمداران ایرانی پاسخ می دهد .
« تعریف مفاهیم و اصطلاحات »
در این قست با استفاده از کتب و دایرۃ المعارفهای معتبر و علمی در خصوص جامعه شناسی برخی اصطلاحات مورد نیاز در این تحقیق تعریف و توضیح داده می شود .
« جامعه شناسی »
عبارت از علمی است که روابط متقابل اجتماعی نسبتا پایدار را در حالتهای ایستایی شناسی و پویایی شناسی اجتماعی و در شرایط مختلف جامعه شناسی مورد بررسی و مطالعه قرار می دهد و بدین وسیله می تواند با گرایشی به سوی تعهد اجتماعی در جهت شناخت و ارائه راه حل معضلات و مسائل اجتماعی تلاش کند .
« جامعه شناسی دین »
عبارت از آن قسمی از معرفت بشری است که با بکار بستن روشهای تحقیق علمی در جهت بررسی و مطالعه اعیان خاص جامعه شناختی از قبیل سازمانها و نهادهای دینی ، روابط و ساختار سنتی ، تغییرات در ساختار فرهنگی و هنجارها ، حلقه های ارتباط میان فرهنگ و ساختار دین و جامعه محیط بر آن و ... تلاش می کند .
« روش شناسی »
روش شناسی یا دانش روشها ، رشته ای است که هدف از آن تعمق در باب فرآیندهای عقلانی یک اندیشه منظم است . این دانش به تعبیه مفاهیم اساسی و ابزار عقلانی که یک روش برای وصول به هدف باید به کار گیرد ، می پردازد . استفاده درست از این ابزار باید به سازمان دادن ، تفسیر و تبیین داده ها بصورت کلی همبسته برای فرد منتهی شود .

 

« ایستایی شناسی اجتماعی »
مطالعه جامعه ، نظامهای اجتماعی و نهادها و سازمانهای اجتماعی در حال سکون و ثبات و آرامش .
« جامعه شناسی ادبیات »
به شناخت آثار ادبی ، محتوا ، مشخصات و زمینه های روانی ، اجتماعی و فرهنگی پیدایش آنان می پردازد ، همانطور که نویسندگان این آثار ، شخصیت آنان ، زندگینامه و روابطی را که با محیط پیرامون داشته اند ، به مطالعه می گذارد . بررسی مشتریان و خوانندگان این آثار با حجم ، طبقه اجتماعی و تمنیات آنان را نیز به انجام می رساند ؛ تحلیل فرآیند چاپ ، اقتصاد و فرهنگ چاپ و کارکنان آن از دیگر مباحث این رشته است .
« پویایی شناسی »
مطالعه جامعه ، نظامهای اجتماعی در حال تغییر و تحول و دگرگونی شدن .
« تغییر و تحول اجتماعی »
تحول اجتماعی مجوعه ای از تغییرات که در طول یک دوره طولانی طی یک و یا چند نسل در یک جامعه رخ می دهد ، تغییر اجتماعی عبارت است از پدیده های قابل رویت و بررسی در مدت زمانی کوتاه به صورتی که هر شخص معمولی نیز در طول زندگی خود یا در طول دوره کوتاهی از زندگی اش می تواند یک تغییر را مشخصا تعقیب نماید . نتیجه قطعی اش را ببیند و یا نتیجه موقتی آن را در یابد .
« کارگزاران تغییر »
کارگزاران تغییر عبارتند از اشخاص ، گروهها و انجمنهایی که تغییر را وارد می کنند ، از آن استقبال می کنند یا با آن به مخالفت بر می خیزند .
« جهان اعیان »
عبارت از کلیه چیزهایی است که در جهان برای انسان قابل فهم بوده و دارای معنا می باشد . معانی ای که انسان می تواند به آنها اشاره کند و بر اساس آن اشارات رابطه برقرار نماید .
« کنش پیوسته »
سلسله کنشهای اجتماعی که سازنده جوامع بشری هستند ؛ همیشه در رابطه و در برابر هم تشکیل خطوط کنش های به هم پیوسته و یا کنش پیوسته را می دهد .
« نظام روانشناختی یا از خود رهایی »
یعنی تسلط عواطف و احساسات روانشناختی بر انسان .

 


« نظام کنشی »
یعنی تسلط خود و من بر انسان ، و به تبعیت از اراده « من » و تجارب « خود » یعنی کنش مندی فرد عمل می کند .
« واکنش گردگشتی »
عبارت از فرایندی از تشکل روابط و کنش متقابل نمادی است که به سطح عمیق اشاره معانی و تفسیر از موقعیت نمی رسند . بنابراین افراد معانی ماخوذ از گروه یا جامعه را بدون هیچ تعبیر و یا تفسیری به دیگران منعکس می کنند و دیگران نیز به همین منوال عمل می کنند تا جایی که هر چند زمانی دوباره انعکاس واکنش به افراد مجددا بر می گردد و باز بدون تفسیر به دیگران منعکس می شود .
« واکنش پیوسته »
حرکت از واقعیت جاری به واقعیت نیست شده که بر مبنای کنش نانمادی و تقلیدهای الگویی و یا سوگیریهای کلیشه ای ، به مفهومی که فرم از منش اجتماعی تعبیر کرده است به کار برده می شود .
« انسان سالم و انسان نا سالم »
از دید بلومر انسان سالم انسانی است که موقعیت را در برابر خودش بگذارد ، معناها را تفسیر کند و بعدها بر اساس تحلیلی که نسبت به موقعیت می کند دست به کنش سازی بزند ، چنین انسانی سالم و کامل است . و انسان ناسالم را انسانی می داند که بدون تفسیر معنایی آن را نادرست نقل کند و تحت تاثیر روح جمعی و روانشناختی قرار گیرد و دچار پدیده از خود رهایی شود .
مفهوم « Me »
فرآورده ها ، تاثیرات ، توقعات و هنجارهای اجتماعی را شامل می شود .
مفهوم « I »
قوه برابر سازی ، تفسیر سازی و معنا سازی بشر است .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  219  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آیا آل احمد رویکردی علمی – جامعه شناختی به مسائل اجتماعی داشته است

دانلودمقاله روانشناسی – بلوغ

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله روانشناسی – بلوغ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

اهمیت بلوغ
ما ضمن مباحث گذشته به تناسب از اهمیت دوران نوجوانی و طبعاً مسأله بلوغ سخن می آوریم و اینک برای تکمیل آن مباحث و فراهم آوردن مدخل و مقدمه ای برای مباحث بعدی با رعایت اختصار مواردی را عرضه می داریم:
شرایط این مرحله:
دوران بلوغ را به دلیل اهمیت و نفوذ بخشی و هم از جهت روابط و مراودت با عناوینی نسبتاً گویا به صورت زیر معرفی کرده اند:
- دوران انتقال: به دلیل انتقال نوجوان از مرحله کودکی و وابستگی به مرحله استقلال و ورود به دنیای بزرگترها.
- دوران عصیان و نافرمانی نسبت به بزررگترها به دلیل احساس بزرگی و استقلال.
- دوران اضطراب به دلیل شرایط خاص دنیای بلوغ و ریختن هورمونهای غدد در خون.
- دوران غرور و مستی، بدلیل رؤیاها، احتلامها و آینده بینی های شیرین.
- دوران تولد جدید که به نظر هال تکامل یافته ترین خصایص انسانی در این مرحله ظاهر می شود . سونیز دوران بلوغ را دوران تولد جدید می خواند .
- دوران بحران است (erise) به ویژه که برای او بحران انطباق با شرایط جدید، محیط جدید و خواسته های جدید پیش می آید و او در این اندیشه است که با هوس های خویش چگونه کنار آید.
بروز مشکلات و تغییرات:
تغییرات متعددی در شرایط رشد و حیات او پدید می آید که آن خود عامل توجیه بروز بحران است. در درون او آشوبهایی از شرایط هوسمندی نو وخواسته های غیر قابل دسترس وجود دارد که ذهن او را به خود مشغول می دارد، به طوری که برای اقناع آن در حال نقشه کشی است.
بلوغ را دوران طوفان زندگی خوانده اند. این طوفان نشأت گرفته از درون است زیرا که غدد بیدار شده و هورمونهای آن همچون سربازانی از درون قلعه وجود به او حمله آورده و در معرض رگبارهای خود قرار می دهند و او وامانده است که با این هجوم ها چه کند و چگونه خود را آرامش بخشد. مرحله انقلاب است و این انقلاب همه وجود و شخصیت او را نیز نفوذ قرار داده و شور و هیجانی در زندگی او ایجاد می کند. به نظر برخی از صاحب نظران بلوغ نمایندة حقیقی تحولی عمیق در سازمان روان است و ذهن و عاطفه و روان همانند جسم نوجوان تحت فشارها و نفوذهای آن است. مشکلاتی که به او رخ می نمایند به علت توسعه بحران شخصیت تراکم و تغییر ناگهانی عواطف، فشار و طوفان مربوط به تحمل وضع گذشته خانه و مدرسه است که او خط و روش و بنیاد آن را زیر سؤال می برد. او را از این پدیده ای اعجاب انگیز باید خواند که با بروز صفات ثانویه از یک سو قابلیت هایی و از سوی دیگر احساس نگرانی هایی برای او حاصل می شود.
اهمیت شرعی بلوغ:
دوران بلوغ از نظر شرعی اهمیت فوق العاده ای دارد. از آن بابت که مهمترین وضع و شرایط برای حیات است و آدمی جهت ورودی به عرصه تکلیف الهی و کار برای خدا و معامله با خدا آمادگی پیدا می کند و در شرایطی قرار می گیرد که می تواند با او رابطه مستقیم پیدا کند. در اسلام برای او جشن بلوغ است، نه تنها بلوغ عبادتی و نماز و روزه، بلکه بلوغ جنسی که او وارد دنیای مردان و زنان می شود و خداوند با او معامله یه انسان کامل را خواهد داشت. وعده بهشت، نعمت، رحمت، امداد عینی برای او نیز چون دیگران مطرح است و باب ضیافت الهی بر او نیز گسترده است. او با ورود به بلوغ حلم، بلوغ نکاح و بلوغ اشد در مقررات تکلیفی بسیاری وارد می شود چون:
- عبادات کامل: نماز، روزه، حج، زکات، نیابت از حج، نظارت اجتماعی و …
- معاملات چون ازدواج، اجرای عقد، مضاربه، مزارعه، مساقات، اجاره، شرکت، ضمان، حواله، شهادت و ...
- حقوق مثل قضاوت، اجرای حدود، دیات، قصاص، تعزیرات و ...
و در کل آدمی برای رسیدن به مرحله تکامل باید مرحله ای چون این مرحله را طی کند و وارد دنیایی شود که در آن مسئولیت خواهی و خیراندیشی، در خور ثواب و عقاب است.
دید روان شناسانه به بلوغ:
از نظر روان شناسی تحولی که در جنبه زیست بر اثر بیداری غدد پدید می آید چنان دگرگونی و شوری در افراد به وجود می آورد که همه ابعاد وجودی آنها را تحت نفوذ قرار می دهد. ما در مورد جنبه های این تحول به تفضیل سخن خواهیم گفت ولی فعلاً به اختصار متذکر می شویم که این بیداری غدد و ریزش هورمونها در خون:
- اثری فوق العاده در ذهن دارد آنچنان که همه فکر و کنجکاوی و قصور و تخیل نوجوان را تحت شعاع قرار داده و او را از اندیشه و اهتمام به درس و کار و تحصیل باز می دارد.
- اثری در عواطف دارد آنچنان که گاهی موجد ترسهای جدید است. تعجب او را در برابر امور و جاذبه های طبیعی برمی انگیزد، در او عشق به وجود می آورد که عامل رفتارهای شبیه مستی است، محبت او را به سویی خاص جهت می دهد.
- ادراک و اراده او را تحت تأثیر قرار می دهد. او را به سویی ویژه می راند، آ‍زادی و استقلال او را به گونه ای دیگر می سازد، ستایش ونیایش او و زیبادوستی او را تحت شیوه ای خاص در می آورد.
- نفس بلوغ پدید آورنده جمالی ویژه و جمال دوستی ویژه است. موریس دبس می گوید:« این جمال و زیبایی مخصوص بشر نیست، بلکه در اغلب حیوانات نیز نوعی شکفتگی بدنی دیده می شود به خصوص در نزد طیور، آن هم در نوع آوازها و رنگ های تند و جاذب پرو بالها». در کل برخی، از نظر روان شناسی و روان پزشکی به جای بلوغ ترجیح داده اند از کلمه جوانی استفاده کنند تا جانشینی برای سن کودکی باشد .
خصایص عمدة آنان:
آنچه در رفتار و کردار نوجوان به چشم می خورد بس مهم و عظیم است و گاهی این رفتارها منشأ خیر و برکت است و زمانی منشأ نفرت. ما جوانب و ابعاد آن را در ضمن مباحث بعدی بررسی خواهیم کرد ولی آنچه که در این عرصه قابل ملاحظه و عرضه است عبارتند از:
- برقراری روابط جدید با دوستان، افراد همجنس و زمانی هم با جنس مخالف؛
- تمایل به اجرای نقش اجتماعی جنس مذکر و مؤنث و گاهی هم به مرحله عمل رساندن آن؛
- صرف قوای بدنی در راه و خطی که در موارد بسیار اندیشیده نیست و جز اتلاف وقت ثمری ندارد؛
- درخواست شغل و کار برای داشتن استقلال اقتصادی و رهایی از قید خانواده ها؛
- توسعه مهارتهای عقلانی و رسیدن هوش به اوج خود؛
- توسعه صلاحیت های مدنی و اجتماعی و تلاش در جهت جذب شدن در جامعه؛
- ابراز علاقه به رفتاری که ناشی از احساس مسئولیت اجتماعی است.
- علاقه به تحصیل و فهم و دانش و اخلاق بدون این که برای آن سرمایه گذاری کند.
- تمایل به ازدواج، در عین آگاهی از ضعف و ناتوانی خود در امر اداره زندگی.
- در کل بلوغ را نقطه عطف خوانده اند. زیرا نوجوان برخلاف کودک که می خواهد از دیگران تقلید کند او دوست دارد خودش باشد، خودش بفهمد و عمل کند، دیگران به او امر و نهی نکنند و او هم حاضر نیست حرف دیگران را گوش کند. اگر در مواردی تقلید می کند حاکی از احساس ضعف و درماندگی اوست و خودآگاه است که این رفتارش از شدت ناچاری است.
مرحله مهم رشد:
آری، آدمی در مسیر حیات مراحل متعددی را پشت سر می گذارد، حیات را از مرحله جنینی آغاز می کند و وارد دنیای کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی، بزرگسالی و پیری و فرتوتی می شود و سرانجام هم بسوی خدا باز می گردد. هر کدام از این مراحل دوران مهم و سرنوشت سازی هستند، اما مرحله بلوغ مرحله مهمی از زندگی و دارای اهمیت بیشتری است. پایه گذاریهای مهم درحیات، سعادت و شقاوت تکلیفی، بهشتی شدن و جهنمی شدن اغلب مربوط به این دوره است و والدین و مربیان را در این مرحله تکلیفی بس سنگین است. در اسلام راجع به این دوره مباحث درخور عنایتی وجود دارد. در غرب افرادی چون موریس دبس واستانلی هال مطالعات خوبی را در این عرصه انجام داده اند. استانلی هال را به جهت آن که نخستین کسی است که در غرب با روش علمی به بررسی این مرحله پرداخته است، پدر روان شناسی بلوغ نام نهاده اند
تحولات ذهنی:
خون اثرات عمیقی در ذهن فرد بالغ دارد و وضع اندیشه و تعقل، تخیل و تصور و نیز حافظه او را دگرگون می سازد. بررسی ها نشان داده اند که گاهی این اثرات به گونه و در حدی است که صاحب نظران آن را اختلال ذهنی می نامند. مثلاً دختران به هنگام قاعدگی ممکن است گرفتار چنان اختلال ذهنی گردند که حتی دست به سرقت بزنند و یا از خانه بگریزند. برخی از آنان و حتی پسران در موقع بروز حالت جنسی دچار چنان تحولی می شوند که گویی تمام ارگانیزم بدنشان تحت شعاع قرار می گیرد. خیلی زود خسته و اندوهگین می شوند و پژمرده و متفکر می گردند. این حالات ناشی از آن است که تعادلی که در دوره دبستان برقرار شده بود به مناسبت بلوغ جنسی مختل می گردد. بحث در مورد دامنه تحولات ذهنی در دوران بلوغ وسیع و بخشی از آن شامل موارد زیر است:
الف) در مورد هوش:
در دوران نوجوانی و به ویژه در دوران بلوغ اکثر نوجوانان از نظر هوشی در سطح و درجه نسبتاً بالایی قرار می گیرند. می دانیم بر اساس نظربینه و روان شناسان فرانسوی بالاترین درجه هوش آدمی در سنین 14 سالگی است و بر اساس نظر روان شناسان آمریکایی چون ترمن اوج هوش در سنین 16 سالگی قرار دارد و این درست در سنین بلوغ و شکوفایی فرد است. پس از این مرحله تجارب عملی زمینه ساز رشد عقل است، بدون آنکه بر میزان هوش اضافه گردد و این رأیی است که اکثریت برآنند، اگرچه پاره ای از بررسی ها حکایت از افزایش هوش در سنین بعد (بر اثر مراقبت های غذایی، محیطی و احیاناً دارویی) دارند.
ب) در مورد فکر:
اساس اندیشیدن به هم پیوستن و یا در کنارهم قرار دادن مهره های دانایی در ذهن است که بر اثر آن آدمی به کشف مجهول و یا به حل مسأله ای توفیق می یابد، با افزایش رشد فکر، نوجوان به ترقی خود ادامه می دهد و راه خود را به سوی رشد کمال طی می کند. بر اساس اظهارنظر روان شناسان در عین اینکه جنبه انفعالی بلوغ بر سر جای خویش است فکر نوجوان به سوی رشد راه خود را طی می کند. تفکر او مجرد است و به گفته پیاژه این امر اوج پرواز فکری یک انسان و یک راز و یک واقعیت است. بعداً تفکر مجرد با واقعیت آشتی می کند و به تدریج نوجوان خود را با واقعیت وفق می دهد. بد نیست متذکر شویم در سنین 11-15 سالگی یک دختر به طور پیوسته از پسر همسال خود به مقدار دو سال کامل جلوتر است .
ج) در جنبه عقل:
عقل همان هوش عملی است که در سایه دانایی و تجارب بر دامنه آن افزوده می شود، «اَلعَقلُ غَریزَهُ تَزیدُ بِالعِلم وَ التَجارِب» (نهج البلاغه). این مرحله از عمر دوره حرکت به سوی تکامل عقل است و نوجوان در شرایطی است که از قانون علیت خوب سر در می آورد و می تواند روابط امور و اشیاء را دریابد البته شکل گیری و اتمام آن در سن 28 سالگی ذکر شده، « یَنتهی عَقلُهُ لِثمانٍ و عِشْرینَ سَنهً إلا التّجارِب» .
موقعی که احساسات و تمایلات غریزی به هیجان می آیند و زمانی که شهوت یا غضب طغیان می کند و یا وجود نوجوان طوفانی می گردد چراغ عقل ضعیف می شود و فروغ آن به خمودی می گراید و نیروی مقاومت خود را از دست می دهد . و این همان مسأله ای است که دامنگیر نوجوان شده و والدین با آن مواجه می شوند. نارسایی عقل نوجوانان و اختلالات فکری آنان در بحران بلوغ و تکلیف، به یک کشور و نژاد معین اختصاص ندارد، بلکه کلیه فرزندان بشر در سراسر گیتی با این مسأله روبرو هستند . بدین سان نباید مسأله ای نگران کننده به حساب آید. نوجوان بیش وکم خودش نیز به این امر آگاه است و از تاثیر متقابل خود و محیط آگاهی دارد.
د) در حافظه:
ما نمی گوئیم حافظه نوجوان در سنین بلوغ ضعیف می شود، بلکه می گوییم حافظه یک استعداد است و استعدادها با گذشت زمان رو به توسعه و رشد می گذارند. اما واقعیت این است که نوجوان در مرحله بلوغ برخی از مسائل حال و حتی برخی از آنان دوران قبل از بلوغ خود را فراموش می کنند و گاهی هم ممکن است مسأله اینگونه باشد که دوران حال را از یاد می برند و بیشتر به فکر و یاد دوران گذشته اند. این فراموشی و ضعف حافظه بدان دلیل است که ذهن آنان مشغولیت های جدید پیدا کرده و چنان نیست که تنها سرگرم یک یا چند مسأله محدود باشد. در گذشته همه همّ و غمّ آنان متوجه غذا لباس و نمره و محبوبیت نزد معلم و والدین و … بوده است ولی امروز آنان را دنیایی دیگر است. بخشی از حافظه و ذهن نوجوانان متوجه زندگی آینده، رؤیاها و خواب و خیال های غریزی است و این مسائل دیگر جنبه های زندگی را تحت شعاع قرار می دهد.
ه‍ ) در استعداد:
در این مرحله از عمر استعدادها به مرحلة ظهور و بروز می رسند و چه بسیار از افراد که حتی قادر به سرودن شعر، کشف و ابداع و یا یافتن فرمولی برای حل مسأله می شوند و این امر را رابطه ای است با بلوغ و اوج گیری آن. همچنین تا سنین 18 سالگی این شرایط و امکان روبه رشد است. این نکته قابل ذکر است که هر چه به سنین بلوغ نزدیک تر می شویم استعداد عملی نوجوان نیرومندتر و شکوفاتر می شود، بهتر می تواند اشیاء را دستکاری کند و از کنه آنها سر درآورد. استعداد یادگیری زبان در این مرحله به اوج می رسد و البته در سنین بعد رو به کاهش می گذارد.
و) قدرت تخیّل:
قدرت تخیّل در این مرحله از سن اوج می گیرد، آنچنان که ممکن است به خیال بافی کشانده شود و غوطه ور شدن نوجوان را در دنیای خود به دنبال آورد. این امربه میزانی نیرومند است که ما در برخی از کودکان نوعی حالت رجعت یا بازگشت به کودکی را می بینیم و آنها به واقع از مسیر واقعیت دور می مانند. در امر تخیّل دختران جلوتر از پسران و بیشتر از آنها عمل می کنند تا حدی که به گفته موریس دبس دختران می توانند در وسط زندگی روزانه خواب و خیال هایی که در بیداری انجام می گیرد ادامه دهند و به همین نظر صوری از مرض میتومانی؛ یعنی علاقه به دروغ پردازی و افسانه بافی در آنها دیده می شود . پناه بردن به دنیای خیال مقداری از نابسامانی های روانی نوجوان را کاهش می دهد ولی این خطر وجود دارد که به تدریج او را فردی خیالباف بار آورد که در آن صورت باید با فردی پراکنده گو مواجه باشیم.
ز) گرفتاری اوهام:
دنیای بلوغ و فشارهای هیجان انگیز آن ممکن است در مواردی نوجوان را دچار اوهام سازد و ما در این زمینه می توانیم از ترس های وهمی و از رؤیاها و احلام زیبای او یاد کنیم که گاهی در بیداری عارض او می شود. بر اثر غلبه اوهام گاهی دچار بزرگ نمایی و گزافه گویی می شود که آن نیز جلوه ای از تخیّل است. او با خود می نشیند و بافندگی هایی را در ذهن برای خود ایجاد می کند و برای بازگو کردن آن چندبار به تکرارش در ذهن می پردازد ولی پس از ساعاتی همین یافته ها برای او یقینی شده و آن را بصورت یک جریان واقعی بیان می کند.
بر اثر اوهام، او بزرگ نمایی می کند، اغراق گویی دارد، مسأله ای کوچک را چنان مهم و عظیم نشان می دهد که آدمی از شنیدن آن حیرت می کند. مسأله میتومانی دختران هم می تواند در این ردیف در خور مطالعه و تحقیق باشد.

 

توقف هوش:
جا دارد در اینجا از عارضه ای نام ببریم که به عقیده برخی بر اثر پیشرسی بلوغ پدید می آید. بر خلاف تصوّر عوام، بسیاری از صاحبنظران معتقدند بچه هایی که زود به بلوغ می رسند غالباً خپله تر وکودن تر از دیگران هستند و کلاً تغییرات بلوغ باعث می شود که برخی احساس کنند نوجوان در هوش دچار سقوط می شود و نظرش به موارد دیگری از زندگی جلب می گردد ومسائل اساسی حیات او تحت شعاع مسائل فرعی قرار می گیرد وکارش به جایی می رسد که حتی به درس و بحث خود بی اعتنا می گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


تحوّلات عاطفی:
از تحوّلات مهم و اساسی دوران بلوغ، تحوّل عاطفی است. اصولاً در دوران بلوغ و شکوفایی آن، ترس، خشم، کینه و حسادت حال وهوای دیگری پیدا می کند و نگرش ها نسبت به دیگران و مخصوصاً علائق و رغبتها عوض می شوند. بیداری های عاطفی، نوسان عاطفی، حال وهیجان و نزه، اضطراب و افسردگی و … از شرایطی است که ما بیش و کم با آن مواجه هستیم. دوره بلوغ دوران آشوب و دوران نگرانی ویژه ای است. تغییرات دوران بلوغ جنسی با خصایص فیزیولوژیک و امیال اجتماعی- عاطفی یا به عبارت دیگر نظرها و تمایلات جنسی همراهند که در مراحل بعد نیز ادامه دارند . عواطف تغییر جهت می دهند و حتی گاهی می توانند خطرآفرین باشند. احساسات شکفته می شوند و تمایلات متنوع می گردند. مهر و محبت، عشق و تعجب، عفو و اغماض، بخشش و جانبازی، فداکاری و یتیم نوازی در آنان پدید می آید. این دوران کلاً دوران نگران کننده و در عین حال امیدوار کننده ای است و برخی از والدین را به هراس می افکند. ما در این عرصه مواردی را با رعایت اختصار بیان می داریم:
الف) بروز ترسها:
در این مرحله ترس های گوناگونی برای نوجوان پدید می آید تا حدی که آن را دوران غلبه بر ترس خوانده اند. ترس از این که آبرویش در معرض خطر قرار گیرد. ترس از انتقام دیگران از اعمال او، ترس از حسابرسی خداوند و ترس از این که نقص جنسی او را از مرد بودن و زن بودن باز می دارد. گاهی دختری که با اولین قاعدگی غیر منتظره مواجه می شود، متوحش می گردد به ویژه در وقتی که احساس کند جلوی ریزش خون را نمی تواند بگیرد، تداعی احساس ناخوشایند با خونریزی ممکن است او را برای همیشه در برابر قاعدگی بترساند. همچنین است دردهای قبل از قاعدگی که برای برخی از دختران پدید می آید و یا ناراحتیهای اشتهایی و گوارشی و احساس سستی و ضعف در دوران قبل از قاعدگی و یا در حین قاعدگی، اصولاً ترس های دوران بلوغ از حالت موضوعیت مادی خارج و با نوعی انزجار، تنفر و پرهیز همراه است.
ب) خشم او:
در تمام دوران بلوغ و شکوفایی آن، نوجوان فردی کم حوصله وگرفته به نظر می آید و تنها در اندیشه ارائه شرایط عاطفی خویش است. بلوغ مرحله جدایی عاطفی است. نوجوان همچون اسپند با اندک حرارتی از جای می جهد و نسبت به دیگران پرخاش می کند. چنان است که گویی صبر خود را از دست داده و مقاومت خویش را از یاد برده است. اگر سخنی خلاف میل و خواسته او بر زبان جاری شود و یا اگر اعتراض و انتقادی متوجه او گردد پریشانی به او دست داده و خشمگین و عصبانی می شود. نمونه های رفتار خشمگینانه او را در مدرسه، خانه و حتی در روابط معاشرتی به عیان می بینیم. رشد، توانمندی، افزایش قدرت بدنی و تمایل به اعمال استقلال شخصی، در تشدید حالت تعرض و حمله نوجوان نقش مهمی دارند.
ج) محبت او:
بلوغ را دوره نگرانی آور خوانده ایم. بخشی از این نگرانی متوجه تندروی نوجوان در همه امور از جمله در عرصه احساسات ناشی از محبت است. در این مرحله علائق تغییر یافته و جهت شان عوض می شود. نوجوان دوستان خود را با نگرش جدیدی می بیند، به سوی جنس مخالف و گاهی همجنس روی می آورد. ظرفیت و علاقه ای به ارتباط عشقی پیدا می کند و حساسیت او نسبت به عشق به گونه ای است که آن را موهبتی سحرآمیز می پندارد که زندگی را معجزه آسا تغییر داده و بر همه موانع و مشکلات پیروز می شود . عواطف محبتی در روحیه نوجوان انفعال و تسلیم پدید می آورد، آنچنان که گاهی خود را تسلیم محبت می کند. خواهشهای نفسانی با قدرت و نیرومندی بروز می کنند، تمایل شهوت جنسی، عشق به تجمل، خودآرایی، تمنای قدرت و تفوق طلبی … اعمال او را به کلی تغییر می دهند . در بسیاری از آنها عشق به خود پدید می آید و آن همان حالت نارسیسم یا خودشیفتگی است که نباید زیاد طولانی شود زیرا در چنین صورتی ممکن است او را به نوعی پندار توأم با اغراق و پر توقعی بکشاند. نوجوان به دنبال کسانی است که به او محبتی می کنند. در خامی عاطفی با اولین برخورد گمان دارد که به پایدارترین عشق ها دست یافته و این یک خطر است.
د) تعجب و شگفتی:
او در شرایطی است که همه چیز برای او زیبا، شگفت انگیز و جالب جلوه می کند. به گفته دانشمندی همه چیز برای او عجیب است: آسمان پرستاره، وحدت و انس زن وشوهر، دعوای پدر و مادر، زیبای های زندگی و ... او در وضع و حالتی است که گویی گلها را زیباتر می بیند، از رنگ ها با وجه شفاف تری سر در می آورد و ترکیب رنگها برای او لذت بخش و جالب است. در صورت و چهره کسی خیره می شود، گویی او را زیباتر و با رونق تر می بیند. گاهی روبان سر دختری ممکن است دل او را بلرزاند و زمانی حرکت های قهرمانی، تهوّرآمیز و ظریف پسری ممکن است احساسات دختری را به جنبش درآورد. چه بسیار اشیاء و اموری که از نظر هنری، زیبایی خاصی ندارند مثل پاره ای از اعضای بدن، اما همان قسمتها به نظر نوجوان جاذب و سحرآمیز می آیند. به گفته شهید مطهری (ره) همان اعضاء وسیله ای برای تحقق خواست آفرینش در تداوم نسل است . در کل باید گفت میزان شگفتی نوجوان زیاد است تا حدی که همه پدیده ها برای او حیرت آفرینند و او دوست دارد از کنه امور سر درآورد و البته اگر این تعجب جهت یابد، به کشف و ابداع منجر خواهد شد.
ه‍ )در هیجانات:
عواطف در نوجوان رقیق شده و به هیجان و شور تبدیل می گردد. در این رابطه دکتر هارلوک می گوید:«حالات هیجانی در نوجوان پنج ویژگی دارد: شدت، فقدان کنترل، افسردگی، خلق متغیر، عدم ثبات یا تغییر ناگهانی آنچنان که به سادگی از غم به شادی و از شادی به غم سیر می کند». متأسفانه بسیاری از آنان در شرایطی قرار می گیرند از هیجان که دچار ناامنی و پریشانی های نسبتاً شدیدی می شوند . و این امر در دختران به علت شروع قاعدگی نسبتاً جدی تر است . اینان در مقابل وقوع قاعدگی احساساتی بین ضربه ناگهانی تا شادی فراوان از خود نشان می دهند. ضربه ناگهانی معمولاً در صورتی روی می دهد که دختر از مورد قاعدگی خود کاملاً بی خبر باشد .
و) نوسان عاطفی:
در دوران بلوغ و شکوفایی آن نوسان عاطفی شدید است. گاهی احساسات نوجوان ظریف است و زمانی خشن. گاهی دچار غرور از قدرت و زیبایی است و زمانی دچار احساس حقارت. گاهی خود را برترین و زیباترین می داند و زمانی از عیان شدن وضع چهره و قامت خود در نزد دیگران احساس شرم دارد. نوجوانان به هنگامی که تنها در برابر آئینه ای هستند راجع به خود احساس غلو دارند. ولی وقتی در میان جمع و گروه قرار گرفتند احساس کوچکی می کنند. گاهی برای زندگی زیبایی و شأنی قائلند و زمانی آن را پوچ و پست می شناسند. گاهی دارای غرور و احساس عظمت هستند و زمانی دارای احساس مظلومیت و در کل وضع و شرایط ثابتی از نظر عاطفی در آنان دیده نمی شود.
ز) دیگر جنبه های عاطفی:
شرح همه آنچه که در این مرحله در خور ذکر است کار ما را به درازا می کشاند و ما ناگریز به رعایت اختصاریم و باید به بیان برخی از آن موارد بسنده می کنیم از جمله:
- دوران بلوغ را دوران اضطراب، دلهره و گاهی توأم با اختلالات روانی می شناسیم.
- نوجوانان گاهی به علل عاطفی دچار بیماریهای شدید عاطفی می شوند مثل بیماری مالیخولیا به علت از دست دادن یک دوست و یا بی وفایی او .
- ترس از عقب افتادگی قاعدگی دیگران ممکن است آنها را دچار اضطراب سازد .
- در مواردی با مواجه شدن دختری با قاعدگی ممکن است آنها حالت انکار پیدا کنند.
- گاهی وسوسه توانایی روابط جنسی در او پدید آمده و به دنبال برقراری روابط می گردد.
- زمانی او دچار توهم است و غوطه ور در دنیای ناآشنا و پر از اوهام .
- گاهی خواب های شیرین شهوانی او را در کلاس درس هم به رویا فرو می برد .
- علاقه به مادیات و گاهی هم بی علاقگی به آن تضادهایی را در او به وجود می آورد.
- زمانی به علت داشتن لکه ای در صورت دچار عقده حقارت است و زمانی به دلیل وجود همان لکه دارای احساس برازندگی است.
- حالت خلوت طلبی درپسران و دختران و سرگرمی به امور ممنوعه از دیگر حالت آنها است.
- او همچنین ممکن است گاهی به خود بپردازد و سرگرم بازی ممنوعه ای با خود شود.
- زمانی ممکن است احساس بدبختی و محرومیت کند که چرا از لذائذ مورد نظر دور است.
- از این که او را بچه اش بدانند ناراحت است، در حالیکه گاهی هوس رجعت به کودکی دارد.
- گاهی غرق در شادی و زمانی صوفی منش است.
- برخی از نوجوانان از احساس بزرگ شدن ترس دارند بدان دلیل که در صورت تحقق آن باید پذیرای مسئولیت شوند در صورتیکه دردرون نسبت به این امر احساس ناتوانی می کنند.
- زمانی دختران از پیدایش نخستین علائم زنانگی خود ممکن است دچار ترس و نگرانی شوند.
- و بالاخره اوج این احساس ها که رنگ و هوای جنسی دارند از سنین 13-19 سالگی ممکن است تداوم یابد .

 

 

 

 

 


تحولات روانی:
در مرحله بلوغ تحولات گوناگونی در زندگی نوجوان رخ می نماید که از جمله آن تحول روانی است. شاید مهمترین بخش این تحول را از نظر روانی تحول در هویت در برابر آشفتگی و اغتشاش ذهنی بدانیم. اصولاً روان شناسان سن 11-16 سالگی را مرحله احساس هویت نام نهاده اند. نوجوان در این مرحله در اندیشه آن است که خود را کشف کند، از رمز و راز هستی خود سر درآورد. بدین ترتیب آگاهی از خویشتن آغاز شده و به تدریج دامنه آن گسترش می یابد . شرایط روانی که از دوران قبل ار بلوغ آغاز شده بود به تدریج روبه گسترش و دامنه آن روبه افزایش می گذارد. ما با رعایت اختصار به جوانی از آن اشاره خواهیم داشت:
الف) در فهم و ادراک:
بی شک با توسعه مطالعات و جهان بینی نوجوان با چیزهایی که در مدرسه و کلاس خوانده، دیده و شنیده است و با رشد استدلال و برهان آوری که از سنین پس از 12 آغاز شده است. او در مرحله ای از فهم و ادراک و دانایی قابل قبول قرار می گیرد. این که او از نظر مذهب مکلف ومسئول خوانده می شود، امری بی حساب نیست. می دانیم که اجرای واجبات و مسئولیت در زمینه تکالیف شرعی و نیز اجرای حدود و تعزیرات، درباره کسانی است که دارای فهم و درک کافی و مناسب و درخور بازخواست باشند. اما مسأله مهم این است که ادراک ناشی از تعقّل او با احساس درآمیخته است و در مواردی فهم و درک او رنگ هوسی می یابد به همین جهت نمی تواند در همه امور و جریانات درخور اعتماد و اتکا باشد و نباید زیاد بر او تأکید ورزیم.
ب) در جنبه اراده:
نوجوان اراده دارد ولی اراده ای بی ثبات و متزلزل، جز در موارد احساسی و تعصبی که بر آن پای می فشرد در همین جنبه نیز می توان او را از شرایطی به شرایط دیگر تغییر داده و جابجا کرد. با مختصر محبتی و با اندک ارائه روزنه عشقی می توان او را از موضع خود بیرون کشید و به موضعی دیگر منتقل نمود. علائق و رغبتهای آمیخته به شرایط غریزی و جنسی در او چنان طوفان و هیجانی ایجاد کرده که نمی تواند درباره قولی که در خلاف مسیر و جریان آن داده ثابت قدم و پابرجا بماند. گاهی عشق و محبتی او را به خود می خواند و او در آن عرصه چنان پافشاری دارد که سخنان والدین و مربیان و واعظان برای او بی معنی می شود.
ج) در جنبه آزادی:
او خواستار آزادی است ولی آزادی بی حدّ و مرز و کلاً دوست ندارد تابعیت فرمان دیگری را داشته باشد. حتی در مواردی افراد در این سن مزاحم دولت و جامعه می شوند و قانون و ظابطه دولت را نادیده می گیرند. بیشترین آزادی خواهی و استقلال طلبی او رنگ و هوای جنسی دارد، دربقیه موارد تا حدود زیادی حاضر به رعایت و پذیرش قواعد است. او دوست دارد احساسات خود را برای هر کس بیان کند و در این راه کسی مانع راه و برنامه او نشود. پدران و مادران در این عرصه اگر بر او سخت بگیرند موجبات قطع رابطه و جدایی خود را با فرزندان فراهم می نمایند، لذا این منع ها باید با ظرافت هایی همراه باشد که ما در فصول بعدی به آنها اشاره خواهیم کرد.
د) جنبه های فطری:
فطرت و وجدان که در دوران قبل از بلوغ بیدار شده بود اینک همچنان به بیداری خود ادامه می دهد و حتی از جهاتی می توان آن را پاک و شفاف و سالم و درخشان دید. ولی متأسفانه شرایط خاص بلوغ می تواند سبب بروز تغییراتی در آن شود به طوری که ابر و غبار شهوت فطرت پاک نوجوان را تحت پوشش قرار دهد. فطرت او پاک است ولی خیلی زود می تواند تحت پوشش های مختلف هوسها و خواسته های گناه آلود قرار گیرد و در نتیجه فروغ آن مخفی و پنهان شود. ولی عکس قضیه نیز درست است اگر فطرت هدایت و تقویت شود می تواند زمینه ساز سعادت و رشد او باشد و این مسئولیتی برای اولیا و مربیان است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   147 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله روانشناسی – بلوغ

دانلودمقاله آموزش و پروش چین و فرانسه

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله آموزش و پروش چین و فرانسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

آموزش و پرورش
بر اساس ایده کنفسیوس بىن فعالیت سیاسى و آموزش و پروش رابطه متقابل وجود داشته و یکى از تزهاى اصلى مىباشد. در سال ۱۹۱۲ دولت سون یات سن قوانین حاکم بر آموزش و پروش در دوران امپراطورى را منسوخ کرده و سیستم جدیدى که از مدل ژاپنى نشأت گرفته بود توسط وزیر آموزش و پرورش تحصیلکرده آلمان جایگزین شد.
در اواخر دهه ۱۹۲۰ و اوایل دهه ۱۹۳۰ حزب امکاناتى را جهت تغییر سیستم آموزشى بوجود آورد. در سال ۱۹۳۳ دبیر کمیته مرکزى شاخه جوانان حزب کمونیست اهداف آموزشى حزب در مناطق شورایى جنوب چین را اعلام نمود. وى خواستار جدایى مذهب از آموزشى و پروش یعنى بعبارتى خواستار نسخ تز کنفسیوس و در عوض استفاده از آموزش و پرورش در جهت بهود وضع ملى گردید. شوراها براى مبارزه با بیسوادى مدارس لنین را براى بچههاى ۷ تا ۱۴ سال، مدرسه براى نوجوانان و خانمها، مدارس کادرها و مراکز آموزش عالى مانند آکادمى سرخ (Red Acadamy) و دانشگاه شورى (Soviet University) را ایجاد کردند.
بدنبال تشکیل این دورهها در جنوب، از مدل مذکور در مناطق مرزى شمال غربى نیز استفاده کرد. در اواخر دهه ۱۹۳۰ بعد از راهپیمایى بزرگ این مراکز بصورت پایگاهى براى آموزش کمونیسم درآمد. علاوه بر آن مدارس آموزش بزرگسالان، مدارس حرفهای، مدارس ابتدایى و متوسطه تأسیس شده و برنامه آموزشى خاصى براى سربازان و کادرها اجرا گردید. تا سال ۱۹۶۶ خطوط اصل سیاست آموزش و پرورش چین نشأت گرفته از شورزى بود. قبل از انقلاب ۸۰ درصد مردم بیسواد بودند که این نسبت در روستاها به ۹۵% مىرسید. در سال ۱۹۴۹ چین داراى ۲۰۰ مرکز آموزش عالی، ۴۰۰۰ دبیرستان و ۰۰۰، ۲۸۹ دبستان، مجموع ۲۴ میلیون دانشجو و دانشآموز بود. از هنگام اعلام جمهورى خلق چین در سال ۱۹۴۹ سیستم آموزش و پرورش کشور چندین مرحله را، از مبارزه جنگل در سال ۵۷-۱۹۵۶ هنگامى که آموزش و پرورش در جو بحث آزاد تشویق مىشد تا دوران آشوب و وحشت انقلاب فرهنگى که تمام سطوح آموزش و پرورش دچار اختلال شده و توسعه آن معلق مانده و بیشتر به مدارس حرفهاى پرداخته مىشد و امتحان ورودى مراکز آموزشى عالى منسوح و معیار پذیرش دانشجو داشتن عقاید سیاسى مناسى و تأیید کامل ایدههاى مائو بود را پشت سرگذاشته است. بعد از دوران انقلاب فرهنگى دوران تعدیل و بازسازى شروع شد. در این دوران سعى بر دستیابى به استانداردهاى آکادمیک از جمله برقرارى مجدد امتحان ورودى دانشگاهها بود.

در سال ۱۹۸۰ سیاست آموزشى جمهور خلق چین در ابتدا براساس فراهم نمودن امکانات جهت مدرنیزاسیون اقتصادى کشور طراحى شد. در این جهت به آموزش نیروى انسان ماهر و توسعه علوم فنى و علمى اولویت داده شد. بعبارت کوتاه آموزش و پروش بعنوان ستون اصلى چهار مدرنیزاسیون توسط رهبران حزب کمونیست چین خوانده شد.
کیفیت آموزش و پروش در همه اداوار حتى در زمان انقلاب فرهنگى مورد تأکید بوده است. در فاصله سالهاى ۷۶-۱۹۶۶ همگانى کردن آموزش و پرورش در جهت تثبیت سوسیالیسم مورد اولویت بود.
یکى از جنبههاى مثبت سیاست در سال ۱۹۸۰ که نشاندهنده تغییر قابل توجه نسبت به سال ۱۹۷۶ بوده است، اهمیت دادن به آموزشى آکادمیک مىباشد.
جنبه دیگر آن تداوم توسعه و بهبود آموزشى و هدف بلند مدت آن نیل به همگانى کردن آموزش ابتدایى و دوره اول متوسطه بود. اهمیت علوم تکنولوژى در آموزش و و پرورش از نکات اصلى سیاست در اوایل دهه هشتاد بوده است. اجراى برنامههاى علمى و تکنولوژیکى نه تنها در توسعه ملى و مدرنیزاسیون کشور از اهمیت بسزایى برخوردار است بلکه در افزایش پرستیژ بینالمللى جامعه علمى چین نیز مهم مىباشد. در این راستا چین به دستاوردها و پیشرفتها علمى درغرب توجه کرده و از سال ۱۹۷۶ سیاست استفاده از آنها را در پیش گرفته است. رهبریت حزب در سال ۱۹۸۰ باور نمود که تأکید فقطبر خود باعث عقب نگه داشته شدن و عدم پیشرفت کشور مىباشد.
در مه سال ۱۹۸۵ کمیته مرکزى حزب کمونیست چین تصمیم به صلاح در کل ساختار آموزشى کشور گرفت. براساس آن در طى چند مرحله ۹ سال تحصیل اجبارى اعلام شد و زمان انجام آن در مناطق پیشرفته، روستایى متفاوت خواهدبود. این قانون براى مناطق پیشرفته اقتصادى که حدود ۲۵% جمعیت کشور را در خود جا داده است در سال ۱۹۹۰ لازمالاجرا مىباشد. در مناطق نیمه پیشرفته که ۵۰% جمعیت را دارا مىباشد زمان اجراى نهایى سال ۱۹۹۵ و براى بقیه مناطق هنوز زمان خاصى در نظر گرفته نشده است. براساس سیاست کلى کشور وزارت آموزش و پرورش ابزار اصلى دولت مرکزى براى به اجرا گذاردن اهداف سیاست ملى در زمینه آموزش و پرورش است. وظایف این وزارتخانه عبارتند از: کنترل اموزش ابتدایی، متوسطه، حرفهاى آموزش عالى و تربیت معلم. در حال حاضر انجام امتحانات ورودى دانشگاهها و برنامههاى درسى نیز بر عهده این وزارتخانه است. در سال ۱۹۷۷ وظیفه نظارت بر آمادهسازى کتب درسى استاندارد در تمام کشور جزء وظایف این وزارتخانه شد.
در شهرهاى متوسط و کوچک در زمینه مسائل آموزش و پرورش به ادارات آموزش و پرورش شهرى اختیاراتى داده شده است، گرچه اکثریت قریب به اتفاق مدارس ابتدایى و متوسطه چین را ادارات مذکور تحت نظر دارند؛ اما بعضى از مدارس در سطوح مختلف نیز از سوى کارخانجات، دانشگاهها و دیگر واحدها اداره مىشوند ولى تمامى این مدارس از حیث برنامههاى بودحه آنها بر عهده واحد مربوطه مىباشد. بسیارى از این مدارس متوسط به ویژه آنهایى که توسط دانشگاهها اداره مىشوند بعنوان مدارس نمونه انتخاب شده و از نظر علمى از سطح بالاترى قرار دارند.
مدارس ابتدایى و متوسط نمونه تحت نظارت مستقیم بخش آموزش و پرورش دولت مرکزی، استاندارى و یا فرماندارى فعالیت مىکنند. هدف از حمایت و توجه خاصى که به ین مدارس مىشود تربیت داوطلبینى تحصیلکرده براى دانشگاهها در رشتههایى مانند علوم مهندسى و زبانهاى خارجى مىباشد. در سال ۱۹۸۶ چین داراى ۵۲۰۰ مدرسه متوسطه و ۷۰۰ مدرسه ابتدایى نمونه بود که روى هم بیش از ده میلیون دانشآموز در آن به تحصیل اشتغال داشتند.

آموزش پیشدبستانى
کودکستانها در آشنایى بچّهها با نحوه زندگى آنها در سالهاى بعد نقش مهمى ایفا مىنماید. آموزش در این مراکز در قالب بازی، ورزش و موسیقى مىباشد و همچنین از این نظر که به خانمها امکان فعالیت در بخشهاى مختلف را مىدهد این دوره اهمیت دارد. در سال ۱۹۹۱، ۱/۲۲ میلیون بچه در بیش از ۴۶۵، ۱۶۴ کودکستان نگهدارى مىشوند. در حالت اول تحت نظر مراکز آموزشی، ارگانهاى دولتى و یا انستیتوها و شرکتها اداره مىشوند و در حالت دوم تحت نظارت کمیتههاى محلى در شهرها و یا تیمها و بریگادهاى تولیدى مىباشند. در روستاها نیز تعداد زیادى کودکستانهاى فصلى وجود دارد که به هنگام فصلهاى پرکار برقرار مىباشد.
در حال حاضر در چین ۶۷ مرکز پروش مربى براى کودکستان وجود دارد.
آموزش ابتدایى
در سال ۱۹۸۶ حدود ۹۵ درصد از بچههاى لازمالتعلیم مشغول به تحصیل بودند در حالیکه قبل از سال ۱۹۴۹ این نسبت فقط ۲۰ درصد بود. در اکثریت روستاها مدرسه وجود دارد و مدارس ابتدایى نمونه در مناطق شهرى دانشآموزان بهتر را انتخاب کرده و اکثریت آنها داراى امتحان ورودى هستند. بخشى از هزینه تحصیل مدارس توسط دانشآموزان تأمین مىشود. مبلغى نیز براى کتاب، حمل و نقل، غذا و سوخت گرفته مىشود. البته پول دریافتى بسیار کم بوده و فقط براى تشویق والدین به اهیمت دادن به تحصیل کودکان و مرتب به مدرسه رفتن مىباشد. زیرا در مناطق روستایى بسیار کم بوده و فقط براى تشویق والدین به اهمیت دادن به تحصیل کودکان و مرتب به مدرسه رفتن مىباشد. زیرا در مناطق روستایى والدین ترجیح مىدهند در فصل کار کودکان آنها به جاى مدرسه رفتن در کارهاى مزرعه شرکت داشته باشند.

 

بیشتر مدارس ابتدایى داراى دورههاى پنج یا شش سال هستند. در این دوران به آنها زیان چینی، ریاضیات، علوم طبیعی، جغرافیا، تاریخ، موسیقى و و هنر آموخته مىشود. در تعداد کمى از مدارس زبان خارجى از سال سوم آموزشى داده مىشود. دانشآموزان در هر سال نه ماه و نیم درس مىخوانند ساعات درسى آنها هشت ساعت در روز و پنج و نیم روز در هفته مىباشد. در این دوران بیشتر تأکید بر روى خواندن و نوشتن چینى است و بخاطر ویژگىهاى زبان آنها دانشآموزان بایستى وقت بیشترى را نسبت به دانشآموزان دیگر کشورها صرف آموزش نمایند.
در سال ۱۹۹۸ حدود ۱۴۰ میلیون دانشآموزان در ۰۰۰، ۶۳۰ دبستان کشور مشغول به تحصیل بوده و ۵،۷۹۰،۰۰۰ معلم به تدریس در این مقطع اشتغال داشتند. براساس آمار سال ۱۹۹۰ تعداد صاحبان تحصیلات ابتدایى از ۳۵۲۳۷ درصد هزار نفر در سال ۱۹۸۲ به ۳۷۰۵۷ در صدهزار افزایش یافته است.
آموزش متوسطه
دوره آموزش متوسطه شامل دو بخش مىباشد. بخش اول دوره سه ساله و بخش دوم، ۲ تا ۳ سال مىباشد. مواد درسى شامل چینی، ریاضیات، زبان خارجی، سیاست، تاریخ جغرافیا، علوم، موسیقى و هنر مىباشد. دانشآموزان همراه با دروس تئوریک به کار عملى نیز مىپردازند. براساس برنامه دانشآموزان هر سال یک ماه کار عملى کرده و نه ماه به درس مىپردازند در دورهٔ متوسطه نیز دانشآموزان هر روز هشت ساعت و هر هفته پنج روز و نیم به مدرسه مىروند. همچنین مدارس خاصى جهت تدریس موضوعاتى مانند مهندسی، طب، کشاورزی، قانون و ... وجود دارد. در مناطق روستایى بسیارى از مدارس اجازه مىدهند دانش آموزان در فصل کشاروزى به کار در مزارع بپردازند.
در سال ۱۹۹۸ حدود ۶۰ میلیون دانشآموز دوره متوسطه در ۷۸۶۰۰ دبیرستان به تحصیل مشغول و ۳،۵۸۷،۰۰۰ دبیر تمام وقت به آموزش آنها اشتغال داشتند. براساس سرشمارى سال ۱۹۹۰ تعداد افراد فارغالتحصیل دبیرستان در هیر صدهزار نفر به ۸۰۳۹ نفر رسیده که در مقایسه با سال ۱۹۸۲ که ۶۷۷۹ نفر بود افزایش خوبى داشته است. براساس آمار سال ۱۹۸۰، ۱۲ درصد از دانشآموزان ابتدایى در دورهٔ اول متوسطه شرکت نکرده و ۵۰ درصد از دانشآموزان دورهٔ اول وارد مرحلهٔ دوم نمىشوند. برنامه اصلاحى حزب کمونیست چین بدین قرار است که حدود سال ۱۹۹۰ در بسیارى از مناطق تعداد دانشآموزان مشغول در مدارس حرفهاى بیشتر از دانشآموزان مدارس عادى باشد.
مدارس ویژه
در کنار مدارس عادی، مدارسى براى کودکانى که داراى ناتوانىهاى عضوى و یا ذهنى باشند، افتتاح شده است. در حال حاضر ۱۴۲۶ مدرسه مخصوص افراد نابینا، کرولال و یا بچههاى عقب مانده ذهنى وجود دارد. بعلاوه ۵۴،۰۰۰ کلاس نیز براى اینگونه افراد در مدارس معمولى وجود دارد که مجموعاً ۳۲۰،۰۰۰ نفر کودک در این مراکز مشغول به تحصیل هستند. در حال حاضر ۱۷۰۰ مؤسسه بازآموزى براى کودکان کر وجود دارد که بیش از ۷۰،۰۰۰ کودک در آنها مشغول به آموزش هستند. بعلاوه ۱۰۰۰ مدرسه حرفهاى نیز براى اینگونه افراد وجود دارد

آموزش عالى و توسعه اقتصادى
سیاست چین در دهه ۱۹۸۰ مبنى بر چهاز مدرنیزاسیون پیشرفت سریع و وسیع در علوم و تکنولوژى را ایجاب مىکرد. آموزش عالى بخصوص در این سالها مهم شمرده شد. چین اظهار امیدوارى مىکرد که تا سال ۱۹۸۵ حدود پنج میلیون نفر دانشجو داشته باشد و همچنین تعداد محققین در رشتههاى علمى نیز به ۸۰۰،۰۰۰ نفر بالغ شود.
کوششهاى وزیر آموزش و علوم در سال ۱۹۷۵ نیز در جهت افزایش کیفیت آموزشى موفقیتآمیز نبود. فرزندان کادرها و مقامات به اصطلاح از در پشت وارد دانشگاهها مىشدند و بدین ترتیب فرزند یک خانواده از مقامات فقط بعد از دو سال کار بدون هیچگونه توانایى آکادمیک و حتى توانایى کارى لازم وارد دانشگاه مىشد.
بعد از سال ۱۹۷۶ گامهایى در جهت بهبود کیفیت آموزشى برداشته شد. در قدم اول هر گونه فعالیت سیاسى در دانشگاه ممنوع شد. سپس ۸۸ دانشگاه و کالج بعنوان دانشگاههاى اصلى و کلیدى انتخاب شده و بودجه خاص در اختیار آنها، دانشجویان ممتازشان و اعضاى علمى آن قرار داده شد. در مرحله سوم تربیت دانشجویان با کیفت علمى بیشتر جدا از زمینه خانوادگى یا فعالیت سیاسى همت گمارده شده و در انتها سعى بر افزایش ظرفیت دانشگاهها شد.
برقرارى مجدد سیستم امتحان براى انتخاب دانشجو و بمنظور گزینش افراد یا کیفیت علمى بیشتر مىباشد. در سال ۱۹۷۷، ۷/۵ میلیون نفر در امتحانات ورودى دانشگاهها شرکت کردند در حالیکه فقط ۲۷۸،۰۰۰ نفر مىتوانستند وارد مراکز آموزش عالى شوند. امتحان دهندگان بایستى داراى مدرک پایان دورهٔ دبیرستان بوده و حداکثر سن آنها ۲۶ سال باشد. هر استان نیز سهمیهاى براى دانشگاههاى اصلى دارند. این دانشگاهها کلاسهاى جداگانهاى براى اقلیتها نیز دارد. علاوه بر امتحان کتبى دانشجویان بایستى در معاینات پزشکى نیز شرکت نمایند. کنتر از ۲ درصد از پذیرفته شدگان امتحان کتبى بخاطر ضعف جسمى رد مىشوند.
بدنیال تداوم اصلاحات که از سال ۱۹۷۸ آغاز شد، سیستم آموزش عالى در سطوح مختلف شکل گرفته. تعداد مراکز آموزش عالى عادى از ۵۹۸ واحد در سال ۱۹۷۸ به ۱۰۲۲ مرکز در ساله ۱۹۹۸ افزایش یافته است.
دوره دانشگاه چهار تا پنج سال است. در راستاى اصلاح سیستم آموزشى و پروش دورههاى حرفهاى کوتاه مدت (۲ تا ۳ ساله) نیز وجود دارد، در حالیکه نسبت دانشجویان در زمینههاى مالی، اقتصاد، علوم سیاسى و حقوق، مدیریت و هنر افزایش یافته است. فارغالتحصیلان کالجها ممکن است مدتى نیز به اشغال در کارخانهها بپردازند. دانشجویان براى گرفتن بورس که براساس توانایىهاى آکادمیک به آنها داده مىشود به رقابت مىپردازند. از سال ۱۹۸۱ سه نوع مدرک دانشگاهى یعنى لیسانس، فوق لیسانس و دکترا را فارغالتحصیلان مىتوانند کسب نمایند. در سال ۱۹۹۸ حدود ۷۴/۳۱ میلیون دانشجو در ۱۰۲۰ مرکز آموزش عالى به تحصیل مشغول و ۴۰۰،۰۰۰ استاد تمام وقت به آموزش آنها اشتغال داشتند. یکى دیگر از راههاى تربیت افراد با کیفیت آموزشى بالا بخصوص در زمینه علوم، اعزام دانشجو داشتند. یکى دیگر از راههاى تربیت افراد با کیفیت آموزشى بالا بخصوص در زمینه علوم، اعزام دانشجو به خارج مىباشد. در دهه پنجاه تعداد زیادى از دانشجویان جهت تحصیل به شوروى اعزام شدند. سپس در دهههاى شصت و هفتاد نسبتاً کمى به اروپا فرستاده شدند.
از سال ۱۹۷۸ نیز تعدادى به آمریکا گسیل شدند. تا اواخر سال ۱۹۸۰ حدود ۲۳۰۰ دانشجوى بورسیه دولت چین در ۲۰۰ دانشگاه آمریکا مشغول بودند. در همین زمان نیز حدود ۲۲۰۰ نفر بصورت شخصى در دانشگاههاى آن کشور به تحصیل مشغول بودند. در طول برنامه پنج ساله (۸۵-۱۹۸۱) بیش از۳۵۵۰۰ دانشجوى چینى با هزینه دولت در بیش از ۶۰ کشور به تحصیل اشتغال داشتهاند. در کنار اعزام دانشجو به خارج براى گذراندن دورههاى عالى دولت نیز امکان تحصیل در این دورهها را فراهم آورده است. در سال ۱۹۷۸، ۶۳،۰۰۰ نفر در امتحانات دورهٔ فوق لیانس شرکت کردند که از آن میان ۱۰،۰۰۰ نفر پذیرفته شدند. در سال ۱۹۹۸، ۹۰۰۰ نفر موفق به اخذ درجهٔ دکترا و ۳۸،۰۰۰ نفر موفق به دریافت درجهٔ فوق لیسانس شدند. چین ضمن اعزام دانشجو به خارج، دانشجوى خارجى نیز مىپذیرد. در سال ۱۹۹۸ حدود ۴۳،۰۰۰ دانشجو از ۱۶۴ کشور در دانشگاههاى چین مشغول به تحصیل بودند، در حالیکه تعداد دانشجویان اعزامى به خارج به ۲۳،۰۰۰ مورد رسید.
تربیت معلم
توسعه سریع آموزش ابتدایى و متوسطه باعث کمبود جدى آموزگاران تربیت شده گردید. تربیت معلم عمدتاً در مدارس خاص انجام مىگرفت. در حالیکه معلمان دورهٔ متوسطه مىبایستى فارغالتحصیل دانشگاه و یا معادل آن باشند. همچنین فعالیتهایى در جهت افزایش کیفیت معلمین موجود از طریق ایجاد دورههاى کوتاه مدت معمول گردیده است. در طول دوران انقلاب فرهنگى دانشکدههاى تربیت معلم بسته شد و لذا پس از این دوران تعداد معملمات تحصیلکرده بسیار کم بود. بناچار مسئولین آموزش و پرورش دورههاى کوتاهى را براى تربیت معلم برقرار کردند. براساس آمار در سال ۱۹۸۴، ۱۰۰۸ مدرسه متوسط مخصوص براى تربیت معلم وجود داشت که مجموعاً ۵۱۱،۳۰۰ نفر در آن مشغول به تحصیل بودند. در سال ۱۹۸۴ چین حدود ۹ میلیون معلم داشته است.
آموزش تلویزیونى
مقامات چین تصمیم گرفتند و در جهت کاهش بار آموزش عالى از دوش دولت، دانشگاههایى با سیستم باز تأسیس نمایند و آموزش از طریق رادیو و تلویزیون را توسعه دهند. از سال ۱۹۷۹ که اولین دانشگاه رادیو و تلویزیون کشور توسط دنگ شیائو پینگ افتتاح گردید تا سال ۹۴ تعداد ۳/۲ میلیون نفر از مردم چین در این دانشگاهها دورههاى تحصیلى خود را گذراندهاند. درحال حاضر تعداد دانشگاههاى تلویزیونى سراسر کشور به بیش از ۲۰۰۰ واحد بالغ مىگردد. در این دانشگاهها، دانشجویان قادر به انتخاب رشته از میان ۳۰۰ رشته تحصیلی، از جمله مهندسی، ادبیات، اقتصاد، مدیریت، کشاورزى و پزشکى مىباشند.
در این روش آموزشی، دانشجویان مىتوانند در عین اشتغال به کار، تحصیلات خود را نیز ادامه دهند. در صورتى که دانشجویان از عهده امتحانات مربوطه برآیند، دولت به آنها گواهى پایان تحصیلات نیز اعطا خواهد کرد. اما هیچ تعهدى در قبال واگذارى شغل به عهده نخواهد گرفت. هم اکنون تعداد فارغالتحصیلان دانشگاههاى تلویزیونى ۳۷ درصد تعداد فارغالتحصیل دانشگاههاى عادى مىباشد. در سال ۹۳ روزانه ۳۱ ساعت برنامه آموزشى از دوکانال ماهوارهاى چین پخش مىگردید که مسئولان در صدد افزایش آن از طریق ۴ کانال هستند:

آموزشهاى آزاد که بطور کلى منتهى به اخذ مدرک نمىشوند بطرق زیر صورت مىگیرد:
۱. ایستگاههاى تلویزیونى عملى
۲. دانشگاههاى مکاتبهای
۳. دانشگاههاى آزاد (کلاسهاى وقت آزاد). در حال حاضر از هر یکصد نفر فارغالتحصیل و کالجهاى چین ۱۵ نفر فارغالتحصیل دانشگاههاى آزاد هستند و با توجه به افزایش نیاز چین به افراد متخصصّ جهت تأمین نیروى لازم براى اقتصاد در حال رشد کشور تعداد فارغالتحصیل این مؤسسات آموزش عالى در حال افزایش است.
۴. دانشگاههاى شبانه.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   31 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آموزش و پروش چین و فرانسه