فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اداره کل اوقاف- قوانین و مصوبات

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله اداره کل اوقاف- قوانین و مصوبات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 



 

بسم الله الواقف علی السرائر و الضمائر

شرع مقدس اسلام مسلمانان را از مال اندوزی و تکاثر بر حذر داشته است و پیوسته به انفاق و زکات و صدقات جاریه توصیه و بر آن تاکید نموده و یکی از راهکارهای اساسی تحقق این مهم را وقف قرار داده است که علاوه بر آثار و برکات بی شمار آن، عاملی موثر در راستای تعدیل ثروت و توزیع عادلانه آن به شمار می رود. سیره و روش پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، خود گویای ارزش والای معنوی و مادی این سنت حسنه می باشد و بر این اساس فقهای عظام و علمای اسلام به تأسی از این بزرگواران همواره مسلمانان را به انفاق مال در راه خدا تشویق و تحریض نموده و در رساله های علمیه خود و مباحث فقهی در همه مذاهب اسلامی بابی را به احکام وقف اختصاص داده اند.
بدیهی است با توجه به تغییرات و تحولات شگرف در زندگی بشر که در اثر پیشرفت علوم و فنون و نیز مسایل و موضوعات مستحدثه پدید آمده است، در خصوص نحوه اداره امور موقوفات و نظام بخشیدن به آن و افزایش بهره وری و ایجاد سهولت در پیشرفت و توسعه این پدیده ارزشمند اقتصادی و فرهنگی باید راه های جدیدی را جستجو کرد و احکام کلی را در قالب قوانین مصوب در مرکز قانونگذاری در بستر عمل و اجرا قرارداد با توجه به ضرورت امر، حدود یکصد سال قبل یعنی در سال 1328 هجری قمری اولین قانون اوقاف ایران در مجلس شورای ملی وقت به تصویب رسید. از آن زمان تا کنون این قانون بارها در مراحل مختلف مورد بازبینی و تجدید نظر قرار گرفته و به مقتضای زمان تغییر نموده است. لیکن مع الاسف بخشی از این تغییر و تحول به ویژه در دوران رژیم ستم شاهی سابق در جهت تضعیف نقش وقف از جنبه اعتقادی، اقتصادی و اجتماعی آن بود تا جایی که به موجب قانون به اصطلاح اصلاحات ارضی موقوفات را برخلاف موازین شرع مقدس به فروش رساندند و آثار مخرب آن ضربه های مهلکی بود که بر اعتماد عمومی مردم وارد شد و برای چندین دهه این نظام پویای اسلامی را در کشور از رونق انداخت.
لیکن خوشبختانه با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران به رهبری زعیم عالیقدر حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه و احیای احکام نورانی اسلام، روح تازه ای در کالبد نیمه جان موقوفات کشور به خصوص با فتوای تاریخی آن مرجع و رهبر کبیر که فرمودند: « موقوفات باید به حال وقفیت باقی و عمل به وقف شود » دمیده شد و در نتیجه اولین لایحه قانونی در جهت احیا و استیفای منافع موقوفات در تاریخ 4/2/1358 به تصویب شورای انقلاب اسلامی رسید و به دنبال آن در سال 1363 قانون فعلی اوقاف شا مل 18 ماده در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و پس از آن نیز بنا به ضرورت های مختلف قوانینی در خصوص وقف و موقوفات به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و آیین نامه ای نیز در چارچوب قوانین مصوب مجلس در هیأت محترم دولت تصویب و برای اجرا ابلاغ گردید. با توجه به گذشت نزدیک به 7 سال از دومین چاپ قوانین وقف با آخرین تغییرات لازم بود که چاپ مجددی از کتاب مجموعه قوانین و مقررات اوقافی صورت گیرد تا علاوه بر درج تغییرات جدید با اکتفا به قوانین مصوب مجلس و آیین نامه های اجرایی مصوب دولت قابلیت استناد برای محاکم قضایی و متولیان و دست اندرکاران موقوفات به خصوص ادارات اوقاف و امور خیریه سراسر کشور و محققین و پژوهشگران را داشته باشد و با حجم کم به راحتی قابل حمل و نقل باشد. خوشبختانه این امر با همت و تلاش برادر ارجمند جناب آقای نصرالله چمران معاون محترم بقاع و اماکن متبرکه و همکاری تعدادی از کارشناسان این سازمان انجام و هم اکنون در اختیار علاقمندان قرار دارد. امید است چاپ و نشر این مجموعه گامی موثر در جهت شناساندن امر وقف و نیکوکاری و نیز قوانین و مقررات مربوط به آن باشد.

انشاءالله
محمد علی نظام زاده
نماینده ولی فقیه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه




فصل اول قوانین



قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه (مصوب 2/10/1363)

ماده 1: از تاریخ تصویب این قانون، سازمان اوقاف به سازمان حج و اوقاف و امور خیریه تغییر نام می یابد و امور ذیل به عهده این سازمان واگذار می گردد:
1. اداره امور موقوفات عام، که فاقد متولی بوده یا مجهول التولیه است و موقوفات خاصه در صورتی که مصلحت وقف و بطون لاحقه و یا رفع اختلاف موقوف علیهم متوقف بر دخالت ولی فقیه باشد.
1.به موجب مصوبه شمارۀ 462/د ش مورخ15/8/1370 شورای عالی اداری و کلیه امور مربوط به حج و زیارت از سازمان حج و اوقاف وامور خیریه منفک و به سازمان حج و زیارت واگذار شد (متن کامل این مصوبه در صفحه 129 درج شده است. ) 2. حضرت آیت الله العظمی امام خمینی (ره) در رابطه با این بند و تبصره یک همین ماده ، در تاریخ 25/10/1363 اجازۀ متصدی اموری که مربوط به ولی فقیه است را در سازمان حج و اوقاف وامور خیریه به نماینده امام و سرپرست سازمان مزبور صادر فرمودند. همچنین مقام معظم رهبری نیز علاوه بر اذن فوق ، اجازۀ اجرای بند هفت و تبصرۀ سه مادۀ یک قانون اوقاف را در حدود موزاین شرع ، طی نامه شماره 18736/1مورخ 23/1/1376 به نمایندۀ ولی فقیه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه صادر فرمودند.


2. اداره امور اماکن مذهبیِ اسلامی، که ترتیب خاصی برای اداره آنها داده نشده است، به استثنای مساجد و مدارس دینی و تکایا.
3. اداره امور موسسات و انجمن های خیریه ای که از طرف دولت یا سایر مراجع ذیصلاح به سازمان محول شده یا بشود.
4. اداره موسسات و انجمن های خیریه ای که به تشخیص دادستان محل فاقد مدیر باشد ( تا تعیین تکلیف از طرف دادگاه )، ضم امین در موسسات و انجمن های خیریه ای که به تشخیص دادستان محل، مدیر آن فاقد صلاحیت باشد ( تا تعیین تکلیف از طرف دادگاه ) و همچنین است در صورت نبودن یا عدم صلاحیت ناظر ( در مواردی که ناظر پیش بینی شده باشد ).
5.انجام امور مربوط به گورستان های متروکه موقوفه ای که متولی معین ندارد.
و اتخاذ تصمیم لازم در مورد آنها.
6. کمک مالی در زمینه تبلیغ و نشر معارف اسلامی.
7. اثلاث باقیه محبوسات، ندور، صدقات و هر مال دیگری که به غیر از عنوان وقف برای امور عام المنفعه و خیریه اختصاص یافته در حکم موقوفات عامه است و چنانچه فاقد متولی و متصدی باشد با اذن ولی فقیه، تحت اداره و نظارت سازمان اوقاف و امور خیریه قرار خواهد گرفت. رعایت مفاد اسناد تنظیمی مربوط به این اموال و رقبات اعم از وصیت نامه و حبس نامه و سیره جاریه در اداره امور و مصرف عواید آن ها ضروری خواهد بود.

1.بند هفت و تبصرۀ سه ذیل آن به موجب قانون الحاق یک بند و یک تبصره به ماده یک قانون تشکیلات و اختیارات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه به عنوان ماده واحده در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ دوازدهم اسفند ماه یکهزار و سیصد و هفتاد و پنج مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 22/12/1375 به تأیید شورای نگهبان رسیده است.


تبصره 1: سرپرست سازمان باید از طرف ولی فقیه، مجاز در تصدی اموری که متوقف بر اذن ولی فقیه است، باشد.
تبصره 2: بقاع متبرکه حضرت رضا (ع)و حضرت احمد بن موسی ( شیراز) و حضرت معصومه و حضرت عبدالعظیم (ع) و موقوفات مربوط به آنها که متولی خاص نداشته باشد و موقوفاتی که برای اداره هر کدام آنها از طرف ولی فقیه، نایب التولیه تعیین شده یا بشود ، از شمول این قانون مستثنی است و در غیر این صورت اداره آنها با سازمان خواهد بود.
تبصره 3: سازمان اوقاف و امور خیریه در صورت نیاز در مورد رقبات و اموال موضوع بند هفت بالا با تأیید نماینده ولی فقیه و سرپرست آن سازمان، به منظور جلوگیری از تعدی و تفریط در اداره آنها نسبت به نصب امین یا هیأت امنأ اقدام خواهد کرد.
ماده 2 : از تاریخ تصویب این قانون سازمان اوقاف از نخست وزیری متنزع و اداره امور حج و زیارت اماکن متبرکه اسلامی خارج از کشور و امور اوقاف، تحت عنوان سازمان حج و اوقاف و امور خیریه وابسته به وزارت ارشاد اسلامی اداره می شود.
ماده 3 : هر موقوفه، دارای شخصیت حقوقی است و متولی یا سازمان حسب مورد نماینده آن می باشد.
ماده 4: متولی موقوفه کسی است که به موجب مفاد وقف نامه و مقررات قانون مدنی یا این قانون، واجد این سمت باشد. در مورد اعتراض اشخاص با رعایت مواد 14 تا 17 این قانون اقدام خواهد شد.

1. بند دو پاورقی صفحه 15 مراجعه فرمایید.
2. به بند یک پاورقی صفحه قبل مراجعه فرمایید.


تبصره 1: موقوفاتی که متولی آنها عزل یا فوت می شود، تا تشخیص متولی بعدی، و موقوفاتی که متولی آنها ممنوع المداخله می شود، تا رفع ممنوعیت یا ضم امین، در حکم موقوفات بدون متولی است.
تبصره 2: هر گاه شخص یا اشخاصی که در وقف نامه به عنوان متولی معین شده اند وجود نداشته باشند و یا اوصاف مقرر در وقف نامه منطبق با شخص یا اشخاص معینی نگردد، موقوفه در حکم موقوفه مجهول التولیه است.
تبصره 3: در موقوفاتی که شرط مباشرت نشده باشد هرگاه متولی برای انجام تمام یا قسمتی از امور مربوط به موقوفه وکیلی انتخاب کند، وکیل مزبور باید توانایی انجام مورد وکالت را داشته باشد. در صورتی که وکیل انتخابی، به تشخیص سازمان قادر به ایفای وظایف محوله نباشد مراتب کتباً به متولی ابلاغ خواهد شد . هر گاه ظرف دو ماه برای متولیان مقیم ایران و چهار ماه برای متولیان خارج کشور ، متولی اقدام به تغییر وکیل ننماید موضوع به دادگاه صالح احاله و پس از ثبوت عدم توانایی و کیل مزبور ، با ابلاغ سازمان از دخالت ممنوع می شود. این حکم شامل وکلایی که قبلا نیز انتخاب شده اند خواهد بود.
مادٌۀ 5 : سازمان حج و اوقاف و امور خیریٌه می تواند در اموری که ادارۀ آن به عهدۀ این سازمان است شخص یا هیأتی از اشخاص متدیٌن و معروف به امانت را به عنوان امین یا هیأت امنأ تعیین نماید.
تبصرۀ 1 : نحوۀ انتخاب و برکناری و شرایط و حدود اختیارات وظایف امین یا هیئت امنا و میزان حق ٌ الزحمه آنان ، همچنین نظامات راجع به حفظ و نگهداری اماکن و اموالی که ادارۀ آن به عهدۀ سازمان حج و اوقاف و امور خیریه می باشد ، به موجب آیین نامه هایی که براساس مقررٌات و سنن و خصوصیٌات اماکن مربوط که به تصویب هیئت وزیران می رسد ، خواهد بود.
تبصرۀ 2 : نذور نقدی که جهت مشخٌصی برای مصرف آن معیٌن نشده است و وجوه حاصل از فروش اموال منقول زائد بر احتیاجی که به این قبیل اماکن اهدا می شود ، با جلب نظر ادارۀ اوقاف ، به وسیله هیأت امنأ به ترتیب در امور ذیل مصرف می شود :
الف . عمران و آبادی اماکن مذکور .
ب . تدارک وسایل رفاه و بهداشت زوٌار این اماکن و ساکن ناحیه .
ج . نشر معارف اسلامی و تبلیغات مذهبی و تعظیم شعایر دینی در آن محلٌ.
د . کمک به مدارس علوم دینی درآن محلٌ.
ه . خیرات و مبرٌات مطلقه.
مادٌۀ 6 : صرف درآمد موقوفات به منظور بقای عین آنها بر سایر مصارف مقدٌم است و متولٌی موظٌف است موجبات آبادانی رقبات موقوفه را در جهت بهره برداری صحیج از آنها به منظور اجرای نیٌات وقاف فراهم آورد.
تبصره : در صورتی که درآمد یکساله موقوفه یا اماکن اسلامی برای تعمیر و یا نوسازی آن کافی نباشد، درآمد دو یا چند سال در حساب مخصوصی ذخیره و به موقع به مصرف خواهد رسید.
مادٌۀ 7 : هر گاه متولیٌی یا ناظر نسبت به عین یا منافع موقوفه تعدٌی یا تفریط نماید یا در انجام وظایف مقررٌ در وقف نامه و قانون و آیین نامه ها و مقررٌات مربوط ، مسامحه و اهمال ورزد ، با رسیدگی شعبه تحقیق و حکم دادگاه ، حسب مورد معزول یا ممنوع المداخله یا ضمٌ امین خواهد شد.
تبصرۀ 1 : به متولٌی و ناظر ممنوع المداخله در زمان ممنوعیت ، حقٌ التولیه و حقٌ النظاره تعلٌق نخواهد گرفت مگر آنکه برائت آنان ثابت شود و در مواردی که ضمٌ امین می شود ، اوقاف حقٌ امین را خواهد پرداخت. تبصرۀ 2 : در مواردی که مطابق قانون مدنی یا این قانون ضمٌ امین می شود ، دادگاه ها می توانند سازمان حج و اوقاف و امور خیریٌه را هم به عنوان امین تعیین کنند.
تبصرۀ 3 : نسبت به تعدٌی و تفریط یا سایر تخلٌفات مدیران و امنای موسسات و بنیادهای خیریٌه ، طبق اساسنامه موسسه ، و بنیاد مربوط اقدام خواهد شد و در صورتی که اساس نامه آنها در این موارد ساکت یا ناقص باشد ، مشمول مقررات پیش بینی شده دراین مادٌه و تبصره های آن خواهند بود.
تبصرۀ 4 : کلٌیٌه مباشران موقوفات و اماکن مذهبی اعمٌ از متولٌی و ناظر و امنا و مدیران و امنای موسسات و بنیادهای خیریه مذکور در این قانون در حکم امین می باشند و در صورت تعدٌی یا تفریط یا تخلٌفات دیگر ، ملزم به تأدیه حقوق و وجوه و اموال و جبران خسارات ناشی از اعمال خود خواهند بود. هر گاه عمل آنها مشمول عناوین کیفری باشد، از طریق مراجع قضایی نیز تعقیب و به مجازات مقرر محکوم خواهند شد.
مادٌۀ 8 : درآمد موقوفات مجهول المصرف و موقوفاتی که به صیغه مبرات مطلقه وقف شده قابل مصرف در تحقیق و تبلیغ و نشر کتب در زمینه معارف اسلامی و عمران موقوفات می باشد ، زیر نظر سازمان به مصرف می رسد.
تبصره : درآمد موقوفه متعذٌر المصرف و موقوفاتی که عواید آنها به سبب قلٌت گرچه با پس انداز چند سال برای اجرای نظر واقف کافی نباشد ، با تشخیص تحقیق اوقاف در موارد اقرب به غرض واقف ، در محلٌ به مصرف می رسد.
تبصره : درآمد موقوفات متعذٌر المصرف و موقوفاتی که عواید آنها به سبب قلٌت گرچه با پس انداز چند سال برای اجرای نظر واقف کافی نباشد ، با تشخیص تحقیق اوقاف در موارد اقرب به غرض واقف ، در محلٌ به مصرف می رسد. آن قسمت از درآمد موقوفاتی که به علٌت کثرت عواید ، زائد بر مصرف متعارف باشد ، حتی الامکان در موارد اقرب به نظر واقف صرف گردد و در صورت نبودن مورد اقرب ، در مطق امور خیریٌه به مصرف خواهد رسید . مقصود از متعذرٌالمصرف آن است که صرف درآمد موقوفه در مصارف مقررٌ ، به علت فراهم نبودن وسایل و یا انتفای موضوع و یا عدم احتیاح به مصرف ، مقدور نباشد.
مادٌۀ 9 : سازمان حج و اوقاف و امور خیریٌه نسبت به مواردی که در بندهای مادٌۀ یک این قانون به عهده آن گذاشته شده در صورت عدم اقدام متولٌی یا امنا یا موقوف علیهم ، حقٌ تقاضای ثبت و سایر اقدامات لازم و اعتراض و اقامه دعوی را دارد. همچنین می تواند در مواردی که لازم بداند و مصلحت موقوفه ایجاب نماید، در دعاوی مربوط ، وارد دعوی شده و به احکام صادره اعتراض کند.
تبصره : در کلٌیٌه موارد مذکور در این مادٌه سازمان حج و اوقاف و امور خیریٌه ، موقوفات عام ٌ ، بقاع متبرکه ، اماکن مذهبی اسلامی ، مدارس علوم دینی و موسسات و بنیادهای خیریٌه ، از پرداخت مخارج و هزینه های دادرسی و ثبتی و اجرایی معاف می باشند.
مادٌۀ 10 : ثبت معاملات راجع به عین یا منافع موقوفات و بنیادها و موسسات خیریٌه مذکور در مادٌۀ 9 در دفاتر اسناد رسمی ، موکول به موافقت سازمان حجٌ و اوقاف و امور خیریٌه است . دفاتر اسناد رسمی مکلٌف اند رونوشت مصدٌق وقف نامه ها و اسناد راجع به وقف را ظرف ده روز پس از ثبت ، به ادارۀ اوقاف مربوطه ارسال دارند.
تبصره : ادارات ثبت مکلٌف اند رونوشت مصدٌق اسناد مالکیٌت وقف را پس از صدور ، به ادارۀ اوقاف محلٌ تحویل نمایند. متولیٌان نیز موظٌف اند ظرف دو ماه از تاریخ اجرای این قانون ، رونوشت مصدٌق اسناد مالکیٌت و رونوشت وقف نامه های موجود نزد خود را برای حفظ و نگهداری به ادارۀ اوقاف مربوط تسلیم دارند.
مادٌۀ 11 : حق ٌ التٌولیه متولٌی و یا سازمان ( در قبال اعمال تولیت نسبت به موقوفات متصرٌفی ) ، همچنین حقٌ النٌظارۀ ناظر به میزان مقرر در وقف نامه است و در صورتی که وقف نامه موجود نباشد و یا میزان حقٌ التولیه و حقٌ النظاره در آن تعیین نشده باشد ، حقٌ التولیه به مقدار اجرت المثل از عایدات خالص خواهد بود.
مادٌۀ 12 : سازمان حج و اوقاف و ا مور خیریه وجوهی را که از محلٌ هدایای مستقل و حق التولیه و حقٌ النٌظاره دریافت می دارد طبق بودجه ای که هر سال تنظیم و به تصویب هیأت دولت خواهد رساند رأسا به مصرف می رساند.
مادٌۀ 13 : وجوهی که از محلٌ پذیره و اهدایی حاصل از اجاره و استیجار رقبات موقوفه دریافت می گردد از عواید همان موقوفات محسوب و به مصارف مقررٌه خواهد رسید. تبصره : نحوه و ترتیب وصول پذیره و اهدایی مطابق آیین نامه ای است که به تصویب هیأت دولت خواهد رسید.
مادٌۀ 14 : تحقیق در جمع و خرج عواید راجع به وقف و نیز صدور مفاصا حساب و تطبیق مصارف با مفادٌ وقف نامه و تشخیص متولٌی و ناظر و موقوف علیهم ( با رعایت مادٌۀ 7 این قانون و تبصره های آن ) باشعب تحقیق اوقاف است مگر در موقوفات منصوص التٌولیه در صورتی که مظٌنه تعدٌی و تفریط متولٌی نباشد.
مادٌۀ 15 : هیأت تحقیق اوقاف مرکٌب از دو قسمت حقوقی و حسابرسی است و شعب آن بر حسب ضرورت در مراکز استان ها و شهرستان ها تأسیس می گردد.
تبصره : ادارات اوقاف و اشخاص ذینفع در صورتی که اعتراض داشته باشند می توانند پس از ابلاغ نظر شعبه تحقیق ، اعتراض خود را در دادگاه های دادگستری طرح نمایند. حکم این مادٌه درمورد بنیادهاد و موسسات خیریٌه و اماکن مذهبی اسلامی نیز جاری است.
مادٌۀ 16 : در مورد اراضی که برای احداث مراکز آموزشی یا درمانی وقف می شود در صورتی که متولٌی بدون عذر موجٌه در مدٌت مناسب باتشخیص سازمان ، اقدام موثٌری برای احداث آن مراکز نکند و الزام متولٌی هم به انجام آن ممکن نباشد سازمان می تواند حسب مورد آن اراضی را در اختیار وزارت آموزش و پرورش ، وزارت بهداری ، سازمان بهزیستی ، هلال احمر محلٌ یا سازمان دیگری که وظایف آن متناسب با اهداف واقف باشد قرار دهد تا اقدام لازم به عمل آورند. مادٌۀ 17 : آیین نامه اجرایی این قانون و کیفیت تحقیق در شعب تحقیق با پیشنهاد سازمان ، به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید.
مادٌۀ 18 : کلٌیٌه قوانین و مقررات که با این قانون مغایرت دارد از تاریخ لازم الاجرا شدن این قانون لغو می گردد. قانون فوق مشتمل بر هجده مادٌه و هفده تبصره در جلسه روز یکشنبه دوم دی ماه یکهزار و سیصد و شصت و سه مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 1363/10/6 به تأیید شورای نگهبان رسیده است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اداره کل اوقاف- قوانین و مصوبات

دانلود مقاله تغذیه ورزشکاران

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تغذیه ورزشکاران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

این نوشته برای افراد عادی، ورزشکاران و مربیان است. بنابراین در نظر ندارد تا به بررسی روشهای پیچیدة علمی موضوع بپردازد. لیکن شناخت اولیه از این علم به منظور درک کلی تغذیهدرمانی، میتواند در عملکرد و فعالیت بدنی مثبت فرد مؤثر باشد.
علومی که مورد بحث قرار میگیرند:
فیزیولوژی (فعالیت سلولی و هضم و جذب غذا)
بیوشیمی (چگونگی تبدیل غذا به انرژی به منظور نگهداری و بازسازی ساختار مورفولوژیکی (ریختشناسی بدن)
و شیمیایی (ساختار اساسی مواد مغذی ضروری)
هضم
غذایی که میخوریم مستقیماً در انجام دادن وظایف یا اعمال بدن شرکت نمیکند. غذا باید ابتدا فرآوری شود و به مواد شیمیایی تبدیل شود تا سلولهای بدن بتوانند از آن استفاده کنند. فرایند واقعی که به وسیله آن ذرات غذا به موادی که برای بدن لازم است تبدیل میشوند بسیار پیچیده است. عمل بلعیدن غذا به این معنی نیست که غذا وارد بدن شده است بلکه تا زمانی که مواد هضم شده در جریان خون و مجاری لنفاوی پیدا شوند و از آنجا بتوانند به تمام سلولهای بدن انتقال یابند این عمل اتفاق نمیافتد.
فرایند هضم در دهان شروع میشود جایی که غذا جویده میشود و به ذرات کوچکترتبدیلمیشودوباآنزیمهاییکه فرایند شیمیاییرامؤثرترمیسازند مخلوط میشود. سپس غذا بلعیده میشود و از طریق دهان وارد مری میشود و با یک رشته حرکات دودی به طرف معده ارگاناصلی هضم انتقال مییابد. درمعده غذا با شیره معده که شامل آنزیمهایی است که قادرند غذا را به مواد مغذی اصلی و پایه کربوهیدراتها و پروتئینها تجزیه کنند مخلوط میشود، البته چربیها نیز در معده مختصری تجزیه و هضم میشوند. غذا در معده مخلوط میشود تا اینکه تبدیل به مایعاسیدی بهنام کیموس شود. یک رشتهاعمالدودی مشابه قبلکیموس رابه پیلور معده و از آن جا به طرف روده کوچک میراند. باید توجه داشت که بجز الکل و داروهای سریعالاثر مانند آسپیرین جذب بسیار کمی در معده صورت میگیرد.
روده کوچک اساساً یک حلقه لولهای است که 8 متر طول دارد، قسمت کوچکی از آن به نام اثنیعشر ارگان فعالی در هضم است. هنگام عبور غذا از معده به روده کوچک تحت تأثیر شیرة لوزالمعده (که از لوزالمعده واقع در پشت معده ترشح میشود) قرار میگیرد. شیرة لوزالمعده بسیار قلیایی است به همین دلیل کیموس را از یک حالت اسیدی به یک محلول تقریباً خنثی تبدیل میکند. شیره لوزالمعده محتوی آنزیمهای مخصوصی مثل: 1ـ تریپسین که به تجزیه پروتئینها به اسیدهای آمینه کمک میکند، 2ـ لیپاز که عمل اصلی تبدیل چربی به اسیدهای چرب را انجام میدهد و 3ـ آمیلاز که کربوهیدراتها را به فرم سادهتر تبدیل میکند. تغییر و تبدیل غذا در روده کوچک پیچیده تر میشود وشیره روده دوباره مواد مغذی پایه را به شکلی که بتوانند در بدن جذب شود تجزیه میکند. بجز برخی موارد استثنایی جذب غذا در معده که قبلاً اشاره شد همة جذب غذا زمانی اتفاقی میافتد که غذا از اثنیعشر گذشته باشد. با آنکه کبد بخش قابل توجهی از مکانیسم هضم نیست ولی نقشی ضروری در مصرف، تبدیل و ذخیره غذا دارد و ارگان متابولیکی بسیار فعالی است. در این مرحله از هضم، کبد مادهای به نام صفرا را میسازد و آن را در کیسه صفرا ذخیره کرده که هنگام ورود موادغذایی به روده کوچک آن را ترشح میکند. با آنکه صفرا محتوی آنزیمهای هضم نیست اما نقش مهمی را در جذب چربیها ایفا میکند و به روانی عبور مواد از روده کمک میکند. دربارة کبد، بخصوص در مورد نقش آن در ذخیره و تبدیل فرآوردههای انرژی، تبدیل اسیدهای آمینه به کربوهیدراتها و کربوهیدراتها به چربی و تبدیل اسید آمینهای به اسید آمینه دیگر بیشتر خواهیم گفت.
بیشترین تبدیل زمانی کامل میشود که کیموس روده کوچک را ترک میکند. کربوهیدراتها به صورت مونوساکارید به وسیله عمل انتشار جذب میشوند. پروتئینها به صورتاسیدهایآمینه وبه وسیله سیستم انتقال فعال وچربیها به شکل گلیسرول واسیدهای چرب جذب میشوندو مستقیماً به خون یامجاری لنفاوی وارد میشوند. مواد معدنی در این مرحله همراه آب جذب میشوند اما بیشتر به وسیله یک فرایند پیچیدهتر به نام فرایند اسمزی جذب میشوند. غذا بالاخره وارد رودة بزرگ میشود،جایی که آب یکبار دیگرجذب میشود و مواد هضمنشده زائد به صورت مدفوع از بدن خارج میشوند. تمام این فرایند پیچیده تحتتأثیر مستقیم سیستم عصبی و سیستم اندوکرین (از طریق هورمونهای مخصوص) قرار دارد.
معرفی خلاصه سیستم هضم ممکن است کسانی را که مایلند اطلاعات بیشتری از این فرایند داشته باشند به مطالعه بیشتری راغب سازد. امید است که جزئیات کافی به خوانندگان داده شده باشد تا خلاصه از فرایند پیچیده تبدیل غذا به مواد قابل استفاده در ذهنشان شکل گرفته باشد.
فیزیولوژی فعالیت سلولی از حوصله این متن خارج است زیرا بحث راجع
به سلولهای بدن با توجه به وظایفشان آنچنان تخصصی است که هر کدام بررسی جداگانهای لازم دارد. لیکن، مهم است که به خاطر داشته باشیم فعالیتهای
سلولی به انرژی نیاز دارد که باید از غذا تأمین شود. آنها دائماً در حال
ساختن (آنابولیسم) و تجزیه (کاتابولیسم) پروتئینها که از غذا تأمین میشود هستند.

 

شیمی غذا
مواد غذایی به سه طبقة اصلی تقسیم میشوند که هر کدام به دستههای متعدد تقسیم میشوند. سه طبقة اصلی شامل مواد مغذی اصلی، ویتامینها و مواد معدنی هستند.
مواد مغذی اصلی
مواد مغذی اصلی خودشان از سه گروه کربوهیدراتها، چربیها و پروتئینها تشکیل شدهاند.
کربوهیدراتها
همان طور که از نامشان پیداست کربوهیدراتها از کربن، هیدروژن و اکسیژن تشکیل شدهاند. کربوهیدراتها میتوانند به شکل مونوساکارید یا قندهای ساده نظیر فروکتوز و گلوکز (فرم موجود در خون)، دی ساکاریدها یا دوقندیها مانند ساکاروز (قند نیشکر)، لاکتوز (قند شیر) و مالتوز (قند مالت) و پلی ساکاریدها یا قندهای مرکب مثل نشاسته گیاهان و گلیکوژن (نشاسته حیوانی) باشند. قندهای ساده در آب حل میشوند در حالی که قندهای مرکب این چنین نیستند.
بدن برای به دست آوردن سریع انرژی به کربوهیدراتها متکی است. در اینجا تأکید بر روی سرعت تولید انرژی است، زیرا اگرچه پروتئین و چربی هم میتوانند انرژی تولید کنند اما به هیچوجه به اندازة کربوهیدراتها مؤثر و سریع نیستند. از آنجایی که کربوهیدراتها به آسانی برای بدن انرژی آزاد میکنند قسمت زیادی از رژیم غذایی ورزشکاران باید از کربوهیدراتها تشکیل شود. ضمناً بدن قادر است فقط حدود 2500 کیلو کالری از این نوع منبع انرژی ذخیره کند.
ورزشهایی که نیازمند بیش از این مقدار انرژی هستند باید از انواع دیگر منابع انرژی مانند چربیها و پروتئینها استفاده کنند. به محض اینکه کربوهیدراتها تمام شوند به سرعت دوباره تأمین خواهند شد. (در فصل 13 این موارد بحث شده است).
باید تأکید کنیم که کربوهیدراتها برای اعمال بدن حیاتی نیستند زیرا هیچ ترکیب واسطهای ضروری تولید نمیکنند و به هیچ ویتامین متصل نمیشوند بلکه در فراهم آوردن سریع و کافی انرژی بسیار مفیدند. همچنین در استفاده از اکسیژن برای سوخت و سازشان اقتصادی و صرفهجویانه عمل میکنند. کربوهیدراتهای اضافی به چربی مبدل میشوند تا در بدن ذخیره و پخش شوند.
چربیها
چربیهاکه غالباً لیپید نامیده میشوند از نظر ترکیبی بسیار شبیه کربوهیدراتها هستند به جز این که نسبت اکسیژن و هیدروژن آنها متفاوت است. آنها انرژی زیادی در بدن تولید میکنند، بعضی وقتها دو برابر و نیم بیشتر از کربوهیدراتها، اما آنها در مصرف اکسیژن برای سوخت و سازشان صرفهجو نیستند.
چربیهایی از ترکیبتری گلیسیریدها و گلیسرول تشکیل میشوند و برای استفاده بدن به اسیدهای چرب تبدیل میشوند چربیهایی که ما میخوریم دارای منبعی گیاهی یا حیوانی هستند. چربیهای حیوانی در دمای اتاق جامد و اصطلاحاً اشباع شدهاند یعنی هیچ پیوند شیمیایی ندارند. چربیهای گیاهی غالباً روغنها
بنا به دلایل شیمیایی مشابه اصطلاحاً اشباع نشده هستند. (پیوندهای شیمیایی دارند).
بیشتر غربیها چربی زیادی میخورند (بخصوص از نوع اشباع شده) و این مدرکی است برای ارتباط مصرف چربی، بخصوص کلسترول با امراض قلبی و چاقی با اشکال معینی از سرطانها. اما چربیهای معینی برای بدن ضروری هستند بخصوص اسید لینولنیک و اسید لینولینیک . چربیها پوست را در وضعیت مطلوب حفظ میکنند، باعث میشوند کلیهها به خوبی کار کنند، به عنوان یک مکانیسم عایق حرارتی عمل میکنند، باعث انتقال ویتامینهای محلول در چربی (K, E, D, A) میشوند و در ایجاد یک سیستم عصبی کارآمد و در تولید هورمونهای ویژه مؤثرند.
بنابراین وجود چربیها برای بدن بسیار مهم است اما بایستی با اعتدال مصرف شوند. متأسفانه در جامعه مدرن امروزی مصرف موادی که دارای چربیهای پنهان هستند از قبیل چیپسها، بادام زمینیها، بیسکویتها، شکلاتها، شیرینیهای روغنی و چیزهای شبیه به اینها به میزان زیادی وارد عادت غذایی شده است. همچنین چربیهای موادغذایی به دلیل انتقال آهسته آنها در روده باعث ایجاد یک اثر سرخوشی و نشئگی بعد از صرف غذا در فرد میشود. موقعی که چربی به مقدار زیادی مصرف میشود چربیها در بدن به شکل بافتهای چربی پراکنده میشوند که همین امر سبب ایجاد برآمدگیهای مشخصی بخصوص در آنهایی که زیادهروی میکنند میشود. چربی اضافی به خاطر تأثیرش بر نسبت نیرو به وزن، بدن را ناکارآمد میکند چرا که برخلاف ماهیچه، چربی اصطلاحاً وزن مرده به حساب میآید. بنابراین ورزشکاران باید همیشه به فکر میزان چربی بدن خود باشند این میزان میتواند توسط ابزاری به نام کالیپرکه چین پوستی را اندازهگیری میکند، ارزیابی شود. مردان جوان که از تناسب اندام خوبی برخوردارند برحسب نوع ورزشی که انجام میدهند بین 8 تا 10 درصد چربی دارند مثلاً دوندگان ماراتن از درصد چربی پایینی در این محدوده برخوردارند. زنان به طور قابل ملاحظهای درصد چربی بیشتری نسبت به مردان دارند. زمانی که میزان چربی بدن یک زن کمتر از 15 درصد بشود موجب بروز عدم قاعدگی در وی میگردد. این وضعیت در میان دوندگان دوی استقامت به خوبی دیده میشود که قطعاً بیاشتها به نظر میآیند و بسیار نزدیک به مرز بین سلامتی و بیماری قرار دارند. این گروه از زنان تقریباً به طورکلی چربیها را از رژیم غذایی خود خارج کردهاند که این امر میتواند برای عملکرد کلیهها خطرناک بوده و مشکلات هورمونی (که به خاطر فقدان ویتامینهای محلول در چربی در بدن به وجود میآید) به همراه داشته باشد.
پروتئینها
پروتئینها موادی هستند که شامل نیتروژن، کربن و هیدروژن هستند. در حقیقت آنها تنها منبع نیتروژن بدن هستند، از این رو ضروری هستند و باید در رژیم غذایی ما گنجانده شوند. یک رژیم غذایی فاقد پروتئین یا فاقد انرژی کافی برای سوخت روزانه بدن باعث میشود که بدن از پروتئین موجود در سلولهایش استفاده کند و اگر این وضعیت ادامه یابد نتیجه آن مرگ است. پروتئینها ضروری هستند زیرا ساختار سلولی بدن را تشکیل داده و عمل ترمیم سلول را به عهده دارند. آنها در تمام جنبههای هومئوستازی بدن بخصوص در تعادل الکترولیتی و در ترکیب ساختمانی و عملکرد هورمونهای خاص اثر بنیادی دارند. آنها وظیفه تهیه و رساندن انرژی را برای بدن به عهده دارند و با ویتامینها و فعالیتهای آنزیمی در ارتباط هستند. از اینرو سهم آنهابرای یک زندگی سالم بیاغراق حیاتی است. پروتئینها به شکل اسیدهای آمینه برای بدن سودمند هستند (مولکولهای کوچکتری که محتوی نیتروژن هستند). تاکنون بالای 20 اسید آمینه شناخته شده که فقط 8 مورد از آنها ضروری هستند. زمانی که بدن این 8 اسیدآمینه را دریافت کند قادر خواهد بود که بقیه را تولید نماید. هنگامی که بیشتر مردم به سادگی میتوانند دریابند که کدام غذا شامل چربی یا کربوهیدرات است برای آنان مشکل است تا تصمیم بگیرند که کدام غذاها پروتئین بالایی دارد. این مسئله مانند بسیاری از جنبههای تغذیه با اسطورهها و اشتباهات آمیخته شده بود. تا اینکه در سال 1956 سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد غذاها را براساس در دسترس بودن و میزان تعادل اسید آمینههای ضروری مورد نیاز بدن درجهبندی کرد. تخممرغ از بالاترین میزان برخوردار شد و در درجه 100 قرار گرفت. دیگر غذاها در درصدهای پایینتر درجهبندی شدند که در جدول شمارة 1 نشان داده شده است.
جدول 1: در دسترس بودن نسبی اسید آمینههای ضروری در غذاهای معین. تخممرغ بهترین منبع این اسیدهای آمینه است که ارزش برابر 100 درصد دارد. به طوری که ذرت تقریباً نصف آن میباشد. این ارقام به وسیله سازمان ملل تنظیم شده است.
غذا درصدها
تخممرغ 100
ماهی / گوشت 70
سویا 69
شیر 60
برنج 56
ذرت 51
همچنین با ترکیب کردن انواعی از غذاها این درصدها میتواند از 100 بگذرد برای مثال مخلوط تخم مرغ و ذرت ارزش 125 درصد را تأمین میکند. غذاهای غنی از پروتئین از دو منبع بدست میآیند: حیوانات و گیاهان. پروتئینهای حیوانی غالباً به نام درجه 1 شناخته میشوند زیرا آنها محتوی میزان خوبی از اسیدهای آمینه ضروری هستند در حالی که پروتئینهای گیاهی معمولاً درجه 2 شناخته میشوند زیرا آنها محتوی میزان کمتری اسیدهای آمینه ضروری هستند. لیکن به وسیله ترکیب کردن پروتئینهای گیاهی میتوان به میزان تعادل صحیح اسیدهای آمینه رسید. بسیاری از کارشناسان تغذیه امروزه استفاده بیشتر از پروتئینهای درجه 2 را توصیه میکنند زیرا آنها محتوی چربی کمتری نسبت به پروتئینهای حیوانی دارند و دارای تعادل بهتری از مواد معدنی و ویتامینها هستند.
بسیاری از زنان و مردان ورزشکار رژیمی را که محتوی پروتئین بالایی است دوست دارند. بر این باور که این رژیم کمک به بازسازی سلولهای ماهیچهای تخریب شده در طول ورزش میکند. به نظر نمیآید که شواهد تجربی زیادی برای تأیید این مسئله وجود داشته باشد اگرچه استفاده از مکملهای اسیدهای آمینه آزاد میتواند محرک فعالیت هورمون رشد باشد. این سؤال که چه مقدار پروتئین باید مصرف کرد همیشه بحثانگیز بوده است منابع آگاه اندازههای از 25 تا 150 گرم در روز را اشاره میکنند. (1 تا 5 انس). این مقادیر از آن جایی که به توده بدون چربی بدن ارتباط دارند مبهم هستند. اندازه مورد قبول در حدود یک گرم برای هر کیلوگرم از وزن بدن بوده و حداقل دو برابر این مقدار برای کودکان در حال رشد و ورزشکاران (رشتههای قدرتی ـ سرعتی) است. پروتئینهای اضافی میتوانند برای کسب انرژی استفاده شوند در چنین حالتی نیتروژن باید از بدن دفع شود. پروتئین در حقیقت یک منبع سودمند انرژی است و جزئیات بیشتری در این مورد در بخش 5 گفته خواهد شد.
بعضی از ورزشکاران گیاهخوار هستند و میتوانند یک تغذیه کامل و سالم داشته باشند، مخصوصاً اگر محتوی پنیر و شیر باشد. اما گیاهخواری که از هر نوع فرآورده حیوانی اجتناب میکند مشکلات نامطلوبی را برای خود ایجاد میکند. بنابراین ضروری است آگاهیهای لازم به گیاهخواران داده شود تا مطمئن شوند که از منابع گیاهی به طور متعادلی اسیدهای آمینه را دریافت میکنند.
ویتامینها
ویتامینها مطمئناً بحثانگیزترین موضوع در رشته تغذیه میباشد. این موضوعی است که از یک طرف بیشترین حامیان را دارد شامل پزشکان متخصص که از ویتامین درمانی در معالجه یک سری امراض استفاده میکنند و از طرف دیگر بیشترین مخالفین را دارد که استفاده از آنها را به طور قطع محکوم میکنند و معتقدند که آنها هیچ فایدهای ندارند جز این که فقط ادرار را زیاد میکنند. در حالی که بیشتر از یک قرن پیش تاکنون مطالعات راجع به ویتامینها باب شده است تعداد کمی از مردم نقش صحیح آنها را در بدن میشناسند. آن چه بیشتر پژوهشگران میتوانند ثابت کنند این است که بدن بدون آنها نمیتواند به خوبی و به درستی فعالیت کند. ویتامینها میبایستی به عنوان کاتالیزورهای شیمیایی موادغذایی جهت تأثیر بیشتر آنها در بدن به حساب آیند. ویتامینها در بدن به طور متقابل عمل میکنند وجود یکی از آنها برای فعالیتهای صحیح دیگری ضروری است. بدن قادر به ساخت ویتامین نیست و از آنجایی که آنها به مقدار کمی لازم هستند تنها منبع آنها غذایی است که میخوریم.
ویتامینها یا محلول در چربی (K, E, D, A) یامحلول در آب هستند (ویتامینهای B و C ). اگر ویتامینهای محلول در چربی اضافی دریافت شوند میتوانند اثر سمی داشته باشند چون در بدن ذخیره میشوند. ویتامینهای محلول در آب کمتر در بدن ذخیره میشوند و به سرعت از طریق ادرار دفع میشوند. آنها نسبت به ویتامینهای محلول در چربی بهمیزان کمتری پایدارهستند. بنابراین به وسیله پختن، منجمد شدن، انبار کردن، حملونقل و دیگر اعمال مشابه از بین میروند. زمانی که کمبود ویتامین میتواند تأثیر زیانآوری در کارکرد بدن داشته باشد (امروزه بیشتر ورزشکاران آن را با اضافه کردن مکملها جبران میکنند) مطمئنترین تدبیر بر علیه کمبود آن خوردن زیاد انواع سبزیجات و میوههای تازه است.اعتقادبرایناست کهاگرورزشکاراندونوع سبزیریشهای ودونوع سبزیجات سبز و حداقل دو نوع میوه در روزبخورند به حدمتعادلی ویتامین دریافت میکنند.
داروهای خاص بخصوص آنتیبیوتیکهای طیف وسیع، تأثیر ویرانکنندهای بر تعدادی از ویتامینها (بخصوص گروه B ) دارند. این اثر در روده صورت میگیرد. در این مرحله لازم است که ویتامینها را بشناسیم و اثرات وجود یا عدم وجود آنها را روی بدن و منابع اصلی غذایی آنها را شناسایی کنیم.
جدول صفحات 82 و84 اقلام تخصصیتری را در مورد ویتامینها در اختیار ما قرار میدهد و باید همراه با توضیحات عمومی زیر مورد استفاده قرار گیرد.
ویتامین A
ویتامین A واقعی فقط در غذاهای حیوانی یافت میشود اما پیشسازهای ویتامین A یا کاروتن در سبزیجات و هویج وجود دارند. فرآوردههای لبنی کم چرب حاوی ویتامین A نیستند و یا خیلی کم از آن دارند. این مسئله در مورد گوشت سفید، ماهی و سبزیجات سفید نیز صادق است. ویتامین A در مقابل گرما مقاوم است ولی نور و اکسیژن روی آن اثر میگذارد از این رو انبار کردن در مقابل نور روی خواص آن اثر میگذارد.
ویتامین 1 B
در انگلستان این ویتامین به بیشتر نانها و غلات اضافه میشود. این ویتامین به آسانی با پختن و منجمد کردن از بین میرود. بیشتر غذاها مقداری ویتامین 1 B دارد اگرچه این مقدار در نشاسته تصفیه شده، شکر و الکل خیلی کم میباشد.
ویتامین 2 B
ترکیب آن بسیار شبیه به ویتامین 1 B است. این ویتامین در مقابل گرما مقاوم است. بنابراین مقدار کمی از آن در هنگام پخت از بین میرود. به وسیله اشعه ماورای بنفش از بین میرود بنابراین از تابش نور خورشید بایستی دور نگاه داشته شود.
ویتامین 3 B (نیاسین)
ویتامین 3 B میتواند از اسید آمینه تریپتوفان ساخته شود. این ویتامین در بیشتر غذاها وجود دارد. ولی در الکل و غذاهای تصفیه شده وجود ندارد. در مقابل پختن بسیار مقاوم است.
ویتامین 6 B (پیریدوکسین)
نیاز به این ویتامین برای افرادی که رژیم پروتئینی خوبی ندارند افزایش مییابد. این ویتامین نسبت به آب بخصوص هنگام پختن ناپایدار است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 17   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تغذیه ورزشکاران

دانلود مقاله بیمارستان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بیمارستان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

یک قرن پیش فلورانس نایتینگل تاکید کرد که محیط مناسب در بهبود بیماران نقش مهمی دارد. امروزه طراحان ساختمان بیمارستان و مدیرانی که راهبری ساختمان را در دست دارند، کوشش زیادی در ایجاد محیط مناسب برای بیماران دارند.

 

طراحان در برنامه ریزی و طراحی بخش های بستری داخلی / جراحی لازم است توجه خاصی به ایجاد محیط مناسب برای بیماران داشته باشند. بعد از اجرای طرح ساختمان بیمارستان، در زمان بهره برداری نیز، سیاست های راهبری بخش های بستری توسط هیئت مدیره بیمارستان، مدیریت پرستاری و گروه پرستاری ، نقش اساسی در ایجاد محیط مناسب برای بیماران دارند. مواردی که در برنامه ریزی طراحی و اجرای بخش های بستری داخلی / جراحی برای ایجاد محیط مناسب برای بیماران مورد ملاحظه قرار می گیرد عبارت است از:
• نور طبیعی، منظره و تهویه طبیعی
• نور مصنوعی
• دما، رطوبت و تهویه
• ایمنی
• صدای مطلوب و نا مطلوب
• تسهیلات آسایش و ایمنی بیماران
• رنگ فضای معماری
• امکانات مناسب برای معلولان
• حمام ها و سرویس های بهداشتی

 

نور طبیعی، منظره و تهویه طبیعی درمحیط بستری بیماران
برای برآوردن نیاز بیماران به نور طبیعی، منظره و تهویه طبیعی در اتاق های بستری، پنجره نقش اساسی دارد. پنجره های اتاق های بستری می تواند دارای ویژه گی های زیر باشد:

 

ابعاد پنجره ها:
ابعاد پنجره ها در اتاق های بستری متناسب با شرایط اقلیمی باشد. در اقلیم های گرم و مرطوب، گرم و خشک و سرد ابعاد پنجره کوچک انتخاب شود.
سطح پنجره از 20 % سطح دیواری که دارای پنجره است، بزرگتر تباشد.
در اقلیم معتدل و بارانی ابعاد پنجره ها می تواند بزرگتر انتخاب شود.(حدود 30 درصد سطح دیواری که دارای پنجره است(
مکان پنجره ها:
در اتاق های بستری چند تختخوابی که تختخواب های بیماران روبروی یکدیگر هستند محل پنجره در وسط اتاق، روبروی در ورودی اتاق باشد، تا هر دو دسته بیماران اتاق بتوانند براحتی منظره بیرون را تماشا کنند.
در اتاق های بستری یک یا دو و سه تختخوابی که تمام تخت های بستری در یک طرف قرار دارند مکان پنجره ها در پایین تخت های بیماران روبروی در ورودی اتاق قرار گیرد، از ایجاد پنجره پشت سر بیماران خوددای شود.

 

جلوگیری از تابش آفتاب:
امکانات بسیاری در طراحی پوسته خارجی بنا وجود دارد که بتوان از تابش مستقیم آفتاب به داخل اتاق های بستری جلوگیری کرد. جلوگیری از تابش آفتاب در داخل اتاق های بستری در اقلیم های گرم و مرطوب و گرم و خشک واجب است علاوه بر آسایش بیماران، در مصرف انرژی نیز صرفه جویی می شود.

 

نوع باز شوی پنجره ها:
برای استفاده از تهویه طبیعی ، پنجره ها به گونه ای طرلحی شود که بتواند به مقدار کمی باز شده و در همان موقعیت قفل شود مقدار باز کردن پنجره ها و قفل آن باید توسط پرستاران بخش انجام گیرد.

 

طراحی و تجهیز فضای بسته ای که بهترین شرایط ممکن را برای شنیدن صدای مطلوب و دور کردن صدای نامطلوب بدست آورد. در بخش های بستری جلوگیری از صدای نامطلوب اهمیت خاصی دارد. هر گونه صدای نامطلوب موجب آزار بیماران می شود و در روند بهبودی آنان می تواند تاثیر نامطلوب داشته باشد. در مقابل صدای مطلوب در بهبود بیماران تاثیر مطلوب دارد.

 


صدای نامطلوب
مواردی که درطراحی ساخت بیمارستان ها می تواند از ایجاد صدای نامطلوب دربخش های بستری داخلی / جراحی جلوگیری کند به شرح زیر است:

 

- محل استقرارساختمان بیمارستان.
- پوسته خارجی ساختمان بیمارستان.
- سیستم های سرمایش و گرمایش و تخلیه هوا در بخش های بستری.
- صدای ناشی از پخش موسیقی، رادیو و تلویزیون در اتاق های چند تختخوابی .
- صدای ناشی سیستم بهداشتی دربخش بستری.
- محل سرویس های بهداشتی دربخش بستری.
- فضایی که عملکرد داخل آن باعث تولید صدا می شود.
- انعکاس صدا و مصالح تازک کاری مناسب.
- مقررات سیستم مدیریت پرستاری در جلوگیری از صدای مزاحم در بخش.

 

محل استقرار ساختمان بیمارستان
ساختمان بیمارستان نباید درکنارخیابان های پر سر و صدای شهر یا در کنار فرودگاه، ایستگاه قطار، بزرگراه و غیره ساخته شود. سعی شود زمین بیمارستان بزرگ انتخاب شود تا علاوه بر تامین گسترش آینده، ساختمان بیمارستان از ترافیک اطراف جدا باشد. از ایجاد پارکینگ در قسمت بستری بیماران خودداری شود. توصیه می شود طراحان بیمارستان، سیستم طراحی را برای زمین مشخص، بطریقی انتخاب کنند که ساختمان بیمارستان تمام زمین را اشغال نکند.

 

پوسته های خارجی ساختمان بیمارستان
عایق بودن پوسته خارجی ساختمان بیمارستان و دو جداره بودن پنجره ها، علاوه بر صرفه جویی در مصرف انرژی، جهت جلوگیری از نفوذ صدای نامطلوب بسیار مفید است.

 

سیستم های سرمایش و گرمایش و تخلیه هوا در بخش های بستری
درصورت استفاده از فن کویل در اتاق های بستری، توصیه می شود فن کویل ها حتی المقدور سقفی بوده و بصورت توکار استفاده شود. برای فن کویل توکار نیاز با طراحی دریچه خاص برای در دسترس قرار گرفتن فن کویل می باشد. در صورتیکه لازم باشد فن کویل روی زمین قرار گیرد محل آن نسبت به تخت بیماران فاصله داشته باشد.
ورود و خروج هوا، دریچه ها وکانال های تاسیساتی طبق استاندارد طراحی و اجرا شود. بطوری که صدای آنها در حد مجاز باشد.

 

صدای ناشی از پخش موسیقی، رادیو و تلویزیون در اتاق های چند تختخوابی
درصورت پخش موسیقی و یا وجود رادیو، تلویزیون در اتاق های چند تختخوابی، صدای آتها بوسیله گوشی شنیده شود.

 

صدای ناشی از سیستم پیجینگ ( Paging ) در بخش های بستری
صدای پیجینگ در بخش های بستری، فقط در ایستگاه پرستاری شنیده شود و دارای کنترل صدا باشد.

 

محل سرویس های بهداشتی در بخش بستری
توصیه می شود از ایجاد سرویس های بهداشتی (توالت، دستشویی ، حمام) در اتاق های بستری بیش از دو تختخوابی خودداری شود.

 

فضایی که باعث تولید صدا می شود
توصیه می شود داخل دیوارها و درهای فضایی که دارای تجهیزات خاصی است که تولید صدا می کند عایق پیش بینی شود. ( مانند اتاق کار کثیف، اتاق نظافت، آبدارخانه و اتاق هوا رسانی و غیره(

 

انعکاس صدا و مصالح نازک کاری
توصیه می شود از کاربرد مصالحی مانند سنگ در دیوارها و کف که باعث انعکاس صدا در اتاق های بستری بیماران و یا در راهروهای بخش شود، خودداری شود. کف پوش از جنس سینتیک در مقایسه با سنگ، هم از نظر کنترل عفونت و هم از نظر جذب صدا برتری دارد. در سقف ها از مصالحی که خاصیت جذب صدای آنها بالا است استفاده شود.

 

مقررات مدیریت پرستاری در بخش ها می تواند به مقدار زیادی از همهمه و صدای نا مطلوب در بخش های بستری داخلی / جراحی جلوگیری کند. برخی از مفاد مقررات شامل موارد زیر است:

 

- جلوگیری از هجوم عیادت کنندگان در ساعات ملاقات بوسیله مقرراتی که اجازه نمی دهد هر بیمار در هر لحظه بیش از دو نفر عیادت کننده داشته باشد.
- ایجاد علائم هشداردهنده برای رعایت سکوت در بخش های بستری و تذکرات شفاهی به بیماران، همراهان بیمار و کارکنان بخش.
- استفاده از کفش های مخصوص برای کارکنان که تولید صدا نمی کنند.

 


معماری بیمارستان
در حالی که بیمارستان‌ها در گذشته آگاهانه جهت مصارف پزشکی، جراحی طراحی می شدند امروزه می‌توان شاهد تغییر جهت به سوی انسانگرایی در امکانات بیمارستانی بود. بیمارستانهای امروزی بیشتر به هتل شبیه هستند. وجود فضای اقامتی دارای اهمیت بیشتری نسبت به طرح‌های سرد بهداشتی در بیمارستانهای گذشته است. مدت زمان بستری و اقامت بیمار به طور پیوسته کوتاهتر می‌شود و علاقه به اتاق‌های یک تختی یا دو تختی (در خصوص بیمارهای خصوصی) بیشتر شده است.
قسمت بندی و تعین محدوده
یک بیمارستان عمومی به بخشهای مراقبت، معاینه و درمان، انبار و محل نگهداری موقت زباله، اداری و فن آوری تقسیم می‌شود. قسمت‌های اقامتی و احتمالا بخش‌های آموزشی و پژوهشی و همچنین بخشهای حمایتی برای عملیاتهای خدماتی نیز در یک بیمارستان عمومی وجود دارند.

 

انواع بیمارستانها
بیمارستانها را می‌شود به گروههای زیر تقسیم کرد: کوچکترین (تا 50تخت)، کوچک (تا150 تخت)استاندارد(تا600 تخت) و بزرگ. حمایت کنندگان مالی بیمارستانها ممکن است دولت، بنیادهای نیکوکاری یا خصوصی یا ترکیبی از اینها باشند. بیمارستانها را می‌توان از جهت نوع فعالیت به بیمارستانهای عمومی، تخصصی و دانشگاهی تقسیم کرد.
بیمارستانهای دانشگاهی
بیمارستانهای دانشگاهی با بیشترین ظرفیت خدماتی را می‌توان برابر با دانشکده‌های پزشکی و بیمارستانهای عمومی بزرگ دانست. آنها امکانات تشخیص و درمانی گسترده‌ای دارند و به طور اصولی پژوهش و آموزش را به پیش می برند.سالنهای سخنرانی و اتاقهای تشریح بایستی طوری گنجانده شوند که فعالیت بیمارستان توسط ناظرین مختل نشوند. بخشها باید بزرگ باشند تا هم ملاقات کنندگان و هم ناظران را در خود جای دهند. امکانات و نیازهای ویژه بیمارستانهای پزشکی ایجاب می‌کند اتاقها به صورت ویژه‌ای طراحی شوند.

 


مفهوم طرح ریزی
موقعیت: محل پروژه باید دارای فضای کافی برای بخشهای اقامتی مستقل و دپارتمانهای مختلف بیمارستان باشد. بایستی در منطقه آرام باشد و در آینده نیز احتمال ساخت و ساز در اطراف آن وجود نداشته باشد مگر اینکه توسط محلهای مجاور تفکیک و مستثنی شده باشد. تجهیزات نبایستی بر اثر مه گرفتگی، باد شدید، گردوغبار، دود، بو وحشرات آسیب ببیند. زمین نباید آلوده باشد و برای گسترش فضا، زمینهای آزاد اطراف نیز در نظر گرفته شوند.

 

جهت:
بهترین جهت برای اتاق درمان و جراحی بین شمال غربی و شمال شرقی است. نمای بخش پرستاری در جهت جنوب به جنوب شرقی مناسب است آفتاب صبحگاهی دلپذیر، گرمای کم، مزاحمت کم نور آفتاب (احتیاج به تاریک کردن اتاق نیست)، هوای ملایم در عصر ها، اتاقهایی که رو به شرق و غرب هستند به نسبت دارای آفتاب گیری بیشتر هستند اگر چه از آفتاب زمستانی بهره کمتری می برند. جهت بخشهای بیمارستان که دارای اقامت متوسط کوتاهی هستند مهم نیست برخی مقررات انظباطی تخصصی حکم می‌کنند که بیماران در معرض نور مستقیم خورشید قرار نگیرند که اتاقهای رو به شمال برای آنها مناسب است.
تصویر:
یک بیمارستان قرار است گسترش یابد، طراحی آن شامل چهار فاز سازندگی می‌شوند یک محیط بسته بزرگ که شامل یک پارک ساخته خواهد شد که پنجره‌ها بتوانند رو به آن باز شوند بدون آنکه صدا مزاحمت ایجاد کند.

 

اشکال ساختمانی درمانگاه بیماران سرپایی:
محل درمان بیماران سر پایی دارای اهمیت ویژه‌ای است. جداسازی مسیر بیماران سرپایی و بیماران بستری شونده باید در اوائل برنامه ریزی مد نظر قرار گیرد.با این حال راه دسترسی به دپارتمانهای پرتو ایکس و جراحی بایستی نزدیک باشد. امور مربوط به بیماران سرپایی هر روز مهمتر می‌شوند. بنابراین به اتاق‌های انتظار بزرگتر و اتاقهای درمان بیشتری نیاز است.
راهروها:
راهروها باید برای بیشترین جریان گردشی طراحی شوند. در کل، راهروهای دسترسی بایستی حداقل دارای 50/1 متر پهنا داشته باشند. راهروهایی که بیماران را با تخت متحرک جابجا می‌کنند باید حداقل دارای پهنای موثر 25/2 متر باشند. سقف معلق در راهروها می‌توانند تا 40/2 متر ارتفاع داشته باشند. پنجره‌های نورگیر و هواگیر نبایستی بیش از 25 متر از یکدیگر فاصله داشته باشند. پهنای مفدار راهروها نباید توسط برآمدگیهای دیوار، ستونها و عناصر دیگر ساختمان مختل و محدود شود. در را هروهای بخش باید با توجه به مقررات داخلی در برای خروج دود سیگار تعبیه شود.
درها:
در طراحی درها بهداشت باید در نظر گرفته شود. لایه سطحی در بایستی دارای مقاومت بلند مدت در برابر نظافت مداوم توسط تمیزکننده‌ها و میکروب کشها باشد و بایستی طوری طراحی شود که مانع انتقال صدا، بوهای نا مطبوع و جریان هوا باشند. درها نیز بایستی دارای همان استاندارد عایق بندی در برابر صدا باشد که دیوارهای اطراف از آن برخوردارند. چوب دوروکشه در باید حداقل توانایی کاهش صدا تا25 دسی بل را داشته باشد. ارتفاع دقیق دربها به نوع و عمل آنها بستگی دارد.
درهای معمولی m 20/2 -10/2
دروازه‌های عبور وسایل نقلیه m 50/2
ورودی انتقالات m 80/2- 70/2
حداقل ارتفاع در جاده‌های ورودی m 50/3
پله ها:
به خاطر دلایل سلامتی، پله‌ها بایستی طوری طراحی شوند که در مواقع لزوم ظرفیت تمام گردش عمومی را داشته باشند البته مقررات ساختمان سازی ملی نیز بایددر نظر گرفته شوند. پلکانها باید در هر دو طرف نرده داشته باشند و بدون بر آمدگی پیشبن باشند(بدون لبه برآمده) پله‌های پیچ دار (حلزونی) نمی‌توانند در مقررات مربوط به پله‌ها گنجانده شوند.پهنای موثر عرض پله‌ها و پاگردها باید حداقل دارای 50/1 متر باشند واز50/2 متر تجاوز نکنند. درها نباید پهنای مفید پاگردها را اشغال ومحدود کنند و با توجه به مقررات بیمارستان، درهای رو به راه‌پله باید به طرف خروجی باز شوند. می‌توان پله‌هایی با ارتفاع m m170 داشت و حداقل عمق پاگذار آن mm280 باشد. بهتر است نسبت ارتفاع/ عمق پاگذار 300تا150 میلی متر باشد.

 

آسانسور ها:
آسانسورها انسانها، دارو ها، ملحفه‌ها و تختهای بیمارستانی را بین طبقات جابجا می‌کنند و به خاطر مسائل بهداشتی و زیبایی بهتر است آسانسورهای جداگانه‌ای را برای هر کدام این اهداف در نظر گرفت. در ساختمانهایی که مراقبت، معاینه و درمان در طبقات بالایی انجام می گیرند حداقل دو آسانسور برای انتقال تخت لازم است. اتاقک آسانسور باید به اندازه‌ای باشد که جا برای یک تخت ودو همراه وجود داشته باشد. سطوح داخلی کابین باید صاف، قابل شستشو و به راحتی قابل ضد عفونی باشد. کف آن نباید سر باشد چاه آسانسور باید ضد آتش باشد. برای هر صد تخت یک آسانسور چند منظوره باید تعبیه شود و تعداد این آسانسورها در بیمارستانهای کوچکتر حداقل دو دستگاه باید باشد، بعلاوه حداقل بایستی دو آسانسور کوچکتر برای تجهیزات قابل حمل، کارکنان وملاقات کنندگان وجود داشته باشد:
ابعاد دقیق آسانسور: m 20/1 × 90
ابعاد دقیق چاه آسانسور: m 50/1 × 25/1

 

مسیریابی :
برای جلوگیری از انتقال میکروب بر اثر تماس، فعالیتهای مختلف جداگانه‌ای می بایست صورت گیرد. سیستم تک راهرویی که در آن بیماران جراحی شده و بیماران آماده جراحی، کارکنان آماده جراحی و کارکنان پس از انجام عمل و حمل وسایل تمیز و کثیف از یک راهرو استفاده می‌کنند دیگر استاندارد نیست. بهتر است سامانه دو راهروی داشته باشیم که در آن بیماران و کارکنان یا بیماران و وسایل غیر تمیز از یکدیگر جدا باشند. هنوز بهترین نوع این موارد مشخص نشده است و بنابراین به صورت جداگانه در نظر گرفته می‌شوند. یک راهبرد موثر، جدا کردن جریان بیماران از محل کار مورد استفاده کارکنان گروه جراحی است.

 

اتاقهای جراحی اصلی :
تعدادی اتاق ملزومات و کار در مجاورت مستقیم اتاق جراحی هستند. اتاق جراحی باید به گونه‌ای طراحی شود تا هر چه بیشتر به شکل مربع شباهت داشته باشد تا کار در هر جهت از تخت جراحی به راحتی انجام گیرد. اندازه مناسب می‌تواند 50/6 × 50/6 متر با ارتفاع 3 متر و اضافه ارتفاع 70/0 m برای تهویه و خدمات دیگر باشد. اتاقهای جراحی بهتر است یکسان باشد تا حداکثر انعطاف پذیری را داشته باشند و عملها روی میز قابل حملی صورت گیرد که بر روی پایه‌ای ثابت در وسط اتاق سوار شده باشد. نور طبیعی از نظر روانشناختی دارای امتیاز خاصی است که جلوگیری از آن تقریبا غیر ممکن می نماید. واگر هم امکان آن وجود داشته باشد باید سیستمی وجود داشته باشدکه به طور کامل جلوی نفوذ این نور را بگیرد(برای مثال عملهای جراحی چشم در فضای خیلی تاریک انجام می‌گیرد) امروزه اتصالات خدماتی و وسایل فنی معمولا از طریق تجهیزات بیهوشی معلق تأمین می‌شود. در غیر این صورت ،اتصالات خطوط خلاء، اکسید نیتروس و برق اضطراری بایستی حداقل 20/1 متر بالاتر از سطح کف اتاق قرار گیرند. جدا کردن بخشهایی که در حد بالای میکروب زدایی شده اند(استریل) و وسایل استریل نیز به آنجا ارسال می‌شود بسیار مهم است. تقسیم اتاق عمل به دو قسمت عفونی و غیر عفونی یک بحث پزشکی است اما عمل هوشیارانه و منطقی است. کف اتاق و سطح دیوارها باید بسیار صاف و قابل شستشو باشند از نصف برآمدگیهای تزئینی و سازه‌ای باید جلوگیری کرد.

 

اتاق بیهوشی :
اندازه اتاق بیهوشی باید تقریبا 80/3×80/3 متر باشد و درهای آن نیز کشویی و برقی باشد و به اتاق عمل باز شوند(پهنای 40/1 متر)این درها باید دارای دریچه و شیشه‌ای باشند تا بتوان با اتاق جراحی ارتباط تصویری داشت. اتاق بایستی مجهز به یخچال ،سینک آب ،لوله دستشویی و آبکشی، کابینت جهت نگهداری لوله هلی جراحی ،اتصالات تجهیزات بیهوشی. برق اضطراری باشد.

 

اتاق ترخیص بیهوشی:
این اتاق به اتاق بیهوشی شباهت دارد در ورودی به راهروی کاری باید لولایی و بدون چفت با عرض 25/1 متر باشد.

 


اتاق شستشو:
تقسیم اتاق شستشو به بهداشتی ومعمولی ایده ال است اما از نقطه نظر بهداشت یک اتاق تکی کافی است. حداقل پهنای اتاق باید80/1 متر باشد. برای هر اتاق جراحی بایستی سه دست و صورت شویی (سینک) که آب را به اطراف نمی پاشد وجود داشته باشدکه از طریق پدالهای پایی کنترل شوند .بایستی دارای دریچه دید باشند و اگر هم برقی هستند بایستی با پدالهای پایی باز شوند. اگر صرفه جویی در الویت دارد می‌توان از درهای لولایی چرخش استفاده کرد.

 

 

 


اتاق اشیاء استریل:
اندازه این اتاق دارای انعطاف پذیری بیشتری است اما بایستی به اندازه کافی فضای قفسه و کابینت وجود داشته باشد و بتوان به طور مستقیم از اتاق عمل به آن دسترسی داشت. به ازای هر اتاق عمل اشیاء استریل به مساحت تقریبی ده متر مربع نیاز است.

 

اتاق تجهیزات:
اگر چه دسترسی مستقیم به اتاق عمل ارجح است این کار همیشه ممکن نیست اگر دسترسی مستقیم امکان پذیر نباشد اتاق تجهیزات بایستی تا حد امکان نزدیک اتاق عمل باشد تا مدت انتظار کمتر شود. اتاقی به اندازه 20متر مربع باید در نظر گرفته شود.

 


اتاق زیر مجموعه استریل:
این اتاق را می‌توان مستقیم یا غیر مستقیم به بخش استریل اتاق عمل مرتبط کرد. این اتاق شامل یک بخش بهداشتی برای اشیاء استریل شده و یک بخش معمولی برای اشتباه غیر استریل است. تجهیزات آن بایستی شامل سینک، سطح انبار، سطح کار و استریل کننده‌های بخار باشد. وصل کردن یک اتاق زیر مجموعه استریل (ساب استریل) به چندین اتاق عمل می‌تواند مشکلات بهداشتی بوجود آورد که این کار نباید صورت گیرد. توجه داشته باشید که ابزار جراحی در واحد استریلیزه مرکزی آماده می‌شوند که خارج از محوطه جراحی قرار دارد.

 

اتاق گچ گیری:
به خاطر مسائل بهداشتی، این اتاق نباید در محوطه جراحی باشد بلکه در محوطه بیماران سرپایی بایستی قرار گیرد در واقع اورژانس بیمار بایستی از لابی‌های مختلف عبور کند تا به اتاق عمل برسد. تجهیزات شرایط پس از عمل فناوری اتاق بهداشت و تهویه هوا: سیستم تهویه هوا جزئی حیاتی از فناوری اتاق بهداشت است نمونه معمولی آن از جابجایی کم،لزرش با سرعت ثابت حرکت هوا (m /s 45/0)استفاده می‌کند که تمام میکروبها و ذرات رها شده را به خارج می راند. یک سیستم دمنده جهت دار هوا نیز برای به حداقل رساندن لرزش هوا و یکنواختی آن هوا را به داخل اتاق عمل می دمد. بنابراین می‌توان به مقدار زیاد از ترکیب هوای آلوده و هوای تازه (هوای اتاق بهداشت) جلو گیری کرد. برای حفظ بهداشت و تمیزی تجهیزات جراحی به مسافتی به ابعاد تقریبی 00/3×00/3 متر نیاز است. همچنین سیستم تهویه هوا پیش از آماده کردن مقدار هوا مورد نیاز، از طریق تصویه، رقیق و فشرده کردن هوا سطح اجرام زنده هوایی را می کاهد. برای مثال برای اطمینان از آلودگی زدایی هوا بین اتاقهای عمل به15تا20 بار تعویض هوا در ساعت نیاز برای است. ایجاد منطقه‌ای در اتاق عمل که تا حد امکان فاقد جرم/ذره باشد از ورودی کنترل نشده هوا از طریق اتاقهای مجاور به داخل اتاق عمل بایستی جلوگیری کرد.این کار را می‌شود از طریق هوا بندی اتاق عمل (تمام درزها در طی ساخت بایستی پر شوند) و با تغییر فشار انجام داد (یعنی بالاترین فشار که در اتاق عمل است به تدریج در اتاق بیهوشی کمتر ودر اتاقهای دیگر به حداقل می رسد تا با بوجود آمدن تفاوت فشار هوا از اتاق عمل به اتاقهایی که به مراقبت کمتر احتیاج دارند حرکت کند) بنابراین پنجره‌های اتاق عمل بایستی دارای دریچه‌های مشبک تهویه هوا با قابلیت هوابندی کامل باشند .

 

فعالیتهای جنبی:
اتاقهای فعالیت‌های جنبی ضروری نیست که در نزدیکترین مجاورت اتاقهای عمل قرار گیرند. این اتاقها بوسیله راهرویی که مورد استفاه بیمار نباشد جدا شوند.

 

اتاق پرستارها:
ابعاد این اتاقها بستگی به بزرگی دپارتمان جراحی بیمارستان دارد. باید فرض شود که در هر تیم جراحی هشت عضو دارد(پزشکها،پرستارهای اتاق عمل، پرستارهای بیهوشی) اگر واحد جراحی دارای بیش از دو اتاق عمل باشند مناسب است که سیگاریها را از غیر سبگاریها جدا کرد. این اتاق راحتی باید دارای تعداد صندلی کافی، کابینت و یک سینک باشد.

 

محل کار پرستارها:
این اتاقها می بایستی دارای موقعیت مرکزی باشند و دارای شیشه‌های بلند تا راهروی کاری از آن طریق دیده شود. علاوه بر میز تحریر آنها باید دارای کمد و کابینت و دیوارهای بلند برای نصب برنامه‌ها باشند.
اتاق گزارشات:
این اتاقها که نیاز آنها مطلق نیست نباید بیش از 5 متر مربع باشنددر این اتاقها جراحان پس از عمل گزارش آن را تهیه می‌کنند.

 


داروخانه :
یک داروخانه به مساحت 20 متر مربع می‌تواند انواع مواد بیهوشی ،داروهای جراحی و مواد دیگر را در خود جای دهد بخصوص که دارای قفسه‌های گردشی باشد.

 

اتاق نظافت:
مساحت 5 متر مربع برای چنین اتاقی کافی است این اتاقها بایستی به اتاق عمل نزدیک باشند زیرا پس از عمل میکروب‌زدایی (ضد عفونی) و تمیز کردن ابزار صورت می‌گیرد.
جایگاه تختهای تمیز:
در نزدیکی محدوده لابی بیماران بایستی فضای کافی جهت قرار دادن تختهای تمیز شده و آماده وجود داشته باشد. مقدار مورد نیاز عبارتست از یک تخت تمیز اضافی برای هر میز جراحی.

 

آبریزگاه
به خاطر مسائل بهداشتی مستراح‌ها بایستی خارج از محدوده جراحی و فقط در سرسرای (لابی) بیماران قرار گیرد.

 

ملزومات اتاق بازگشت هوشیاری:
اتاق بازگشت هوشیاری باید بتواند چندین بیمار عمل شده از اتاقها ی جراحی مختلف را در خود جا دهد. تعداد تختهای محاسبه شده باید5/1 برابر تعداد اتاقهای عمل باشند. اتاق مجاورآن اتاق شستشو با چند سینک است. پرستاری می بایستی دارای یک جایگاه نظارتی باشد که از آن بتواند بر همه بیمارها تسلط داشته باشد. طراحی اتاق باید طوری باشد که نور طبیعی بتواند وارد آن شود تا بیمارها بتوانند خود را با ساعات شبانه روز تطبیق دهند.

 

رعایت نکات ایمنی در جراحی
اتاق جراحی باید از طریق درهای کشویی برقی به اتاقهای بیهوشی، ترخیص شستشو واشیاء استریل ارتباط داشته باشند. این درها بایستی در خارج از اتاق عمل نصب شوند تا فضای اتاق را اشغال نکنند. به خاطر مسائل بهداشتی، سیستم باز کردن درها باید با پدالهای پایی کنترل شود در اتاق فعالیتهای جنبی درهای محوری (بدون جفت) با پهنای یک متر تا 1.25 متر کافی است این نکته بایستی در نظر گرفته شود که اتاقهای اصلی بیهوشی دارای ترکیبی انفجار کننده از گازها هستند (بخارها، اکسیژن، اکسید نیتروژن) این گازها ممکن است به محدوده جراحی اتاقهای آماده کردن بیمار و گچ گیری رخنه کنند برای مقابله با جمع شدن گازهای بیهوشی در اتاق اتصالات الکتریکی و الکتروپزشکی بایستی حداقل در ارتفاع 1.20 متر از سطح کف اتاق قرار گیرند. به وسیله کف رسانای اتاقها را با هم برابر کنید. رطوبت هوا را بین 60% تا 65% حفظ کنید. اتاقهایی که جهت نگهداری مواد بیهوشی به کار می روند بایستی ضد آتش باشند و به اتاقهای عمل، زایمان و بیهوشی راه نداشته باشند.

 

روشنایی
روشنایی در اتاق عمل بایستی قابل تنظیم باشد تا با توجه به موقعیت برش جراحی، نور را بازاویه‌های مختلف بتاباند. متداول ترین سیستم روشنایی چراغهای جراحی سقفی متحرک هستند این سیستم متشکل از یک روشنایی اصلی است که دارای حرکت چرخشی و زاویه‌هایی است و یک لامپ جنبی که بر روی یک بازوی ثانوی روشنایی اصلی از سوار است. تعداد زیادی لامپ کوچک ساخته شده است تا از ایجاد سایه‌های خیلی تاریک جلوگیری شود. امروزه اتاقهای عمل تخم مرغی شکل با روشنایی داخل سقفی نیز گاهی ساخته شوند مقررات روشنایی بیمازستانها شدت اسم روشنایی برای اتاقهای عمل را LUX 1000 و اتاقهای جنبی عمل را LUX 500 معرفی می‌کنند.

 

استریل‌سازی مرکزی
این مکان جایی است که تمام ابزار بیمارستان را آماده می‌کند. بیشتر این وسایل توسط دپارتمان جراحی (40%) و مراقبتهای ویژه، جراحی و داخلی (هر کدام 15%) استفاده می‌شود. به همین دلیل اتاق استریل‌سازی و مرکزی بایستی در نزدیکی این حوزه‌های تخصصی قرار گیرد توصیه می‌شود که مکانهای استریل‌سازی در جاههایی که دارای رفت‌وآمد کم (انسان و مواد) است قرار گیرند. تعداد استریل‌سازها بستگی به بزرگی بیمارستان و دپارتمانهای جراحی دارد و ممکن هست مساحت تقریبی 120-40 متر مربع را اشغال کنند.

 

بخش مراقبتهای ویژه
وظیفه بخش مراقبتهای ویژه (ICU) جلوگیری از اختلالات خطرناک فعالیتهای حیاتی بدن است: برای مثال ،اختلالات تنفسی، دگرگشت (سوخت‌و‌ساز بدن) و قلب وعروق ،عفونتها،دردشدید و ازکارافتادگی اعضاء (کبد، کلیه) خدمات بخش مراقبتهای فشرده کنترل ودرمان وهمچنین مراقبت از بیمار است. در بیمارستانهای عادی که فاقد تخصص پزشکی خاصی هستند مرسوم است که مراقبتهای ویژه را به دوبخش جراحی وپزشکی داخلی تقسیم بندی کنند.

 

ترتیب:
دپارتمان مراقبتهای ویژه بایستی یک بخش جداگانه باشد که فقط (بخاطر مسائل بهداشتی)از طریق لابی‌ها قابل دسترس باشد. توجه داشته باشید که براساس قوانین بیمارستان ،هر بخش مراقبتهای ویژه ،بایستی دارای بخش آتش‌نشانی جداگانه باشد. به غیر از سرسرای کارکنان و بیماران ،ملاقات کنندگان فقط بایستی از طریق سرسرای ملاقات کنندگان (اتاق انتظار) به این واحد دسترسی داشته باشد. درمرکز یک واحد مراقبتهای ویژه بایستی یک جایگاه کاری باز پرستاری قرار داشته باشد که به همه اتاق‌ها مشرف باشد .اتاق بازگشت هوشی بخش جراحی معمولا در قسمت مراقبتهای ویژه قرار دارد تا بیماران تحت مراقبت همان کارکنان قرار گیرند (توجیه اقتصادی) تعداد بیماران هر بخش مراقبتهای ویژه می بایستی بین شش تا ده باشد تا از انباشته شدن حجم کارکنان پزشکی و پرستاری جلوگیری شود وبهترین خدمت به بیماران ارائه شود. برای هرواحد (که دارای شش تا ده تخت است) میبایستی جایگا ه وظیفه پرستاران، جایگاه استریل (داروها و آماده سازی خون) یک اتاق مواد ویک اتاق تجهیزات در نظر گرفته شود. فضای لازمه تختها را می‌توان در ترتیب باز، بسته یا ترکیبی از ان دو قرار دارد. در ترتیب باز فضای کف اتاق بایستی بسیار زیاد باشد. تمام تختها بایستبی در معرض دید و نظارت جایگاه پرستارها باشند و دیوارهای (پارتیشن هایی) سبک ومتحرک، بیماران را از یکدیگر جدا می‌کند. این دیوارها بایستی دارای سبکی و ارتفاع آنها نصف سقف اتاق باشد. در ترتیب بسته اتاق‌ها ی جداگانه‌ای برای بیماران در نظر گرفته می‌شود که باز هم می بایستی تحت نظارت جایگاه مرکزی پرستارها باشند. از نقطه نظر بهداشتی و و روانشناختی ترجیح داده می‌شود زیرا بیماران در این مرحله بسیار آسیب پذیر هستند. یک را ه حل میانی که بسیار متداول است قرار دادن دو یا سه تخت در اتاقهای جداگانه است. ایده ال ترین طرح نقشه ستره‌ای است که در آن اتاق بیمار از جایگاه پرستاران در مرکز منشعب می‌شود.اما به خاطر محدودیت فضا روشهای سنتی متداولتر است. وظایف جانبی: برای وظایف جانبی بخشهای زیر بایستی در نظر گرفته شود. اتاق عمل برای جراحی‌های جزئی(m 30-25) فضای آزمایشگاهی ،آشپزخانه ،ساب است(20m) اتاق مواد بهداشتی، اتاق معمولی، اتاق بهداشت، اتاق مهمانها،اتاق پزشک وظیفه، اتاق مدارک و در صورت امکان یک اتاق مشاوره و امکانات بهداشتی (با هماهنگی بخش بهداشت) بخش جراحی از نظر امکانات پزشکی می بایستی خود کفا و مستقل باشد.در کنار تمام تخت‌ها بایستی لوله، اکسیژن ،هوای فشرده وپمپ خلاء وجود داشته باشدو علاوه بر پریزهای برق متداول، پریزهای کم ولتاژ (برای سیستم فراخوانی پرستاران)و پریزهای پر فشار (مثلا برای تجهیزات پرتو ایکس) نیز بایستی تعبیه شود. بخش جراحی ویژه باید نزدیک و تا آنجا که می‌شود همسطح با دپارتمانهای جراحی و بخش پزشکی داخلی ویژه باشد. این بخش همچنین بایستی به پذیرش ومرکز خدمات عملیات اورژانس نیز نزدیک باشد. می بایستی با بخشهای بیماران سرپایی و جراحی مرتبط باشد همچنین توصیه می‌شود راههای دسترسی به آزمایشگاه کلینکی و بانک خون کوتاه باشد.

 


بخش‌های مراقبت
بخش‌های مراقبت بیماران بایستی در فضای بسته باشد و ترافیک انسانی‌ آن با طرح ریزی درست راهها به حداقل برسد. بخشها بایستی دارای پنجره‌هایی جهت ورود نور طبیعی باشد اما بخش‌های درمان ،اتاق پرستارها، داروخانه و غیره را می‌توان با چراغ روشن کرد.
دپارتمانهای مراقبت
دپارتمان‌های مراقبت هر کدام به تخصصی ویژه تقسیم می‌شوند و اینها نیز دارای زیر مجموعه‌های خود می باشند. برای ایجاد مراقبت و نظارت کافی تعداد تختها هر بخش نبایستی بیش از 16 تا 24 عدد باشد به خاطر استفاده صحیح از کارکنان معمولا دو جایگاه کاری در کنار هم قرار داده و به بخش بزرگی از ناحیه خدماتی پرستاران متصل می‌کنند (برای مراقبت حدود 30 تا34 بیمار). ترتیب اتاقها به وضعیت، نوع و درجه حاد بودن بیماری بستگی دارد. نواحی پرستاری زیر نیز بایستی متمایز باشند: پرستاری عادی، مراقبت ویژه و فشرده تعداد تختها برای هر گروه مراقبتی در بخش مراقبت ویژه و فشرده کمتر است (بین 6 تا 12 تخت بسته به بزرگی بیمارستان)اتاق‌ها بایستی به گونه‌ای قرار گیرد که در کناره‌های تخت (دو طرف و قسمتهای تحتانی) فضای کافی برای حرکت و دسترسی وجود داشته باشد. تعداد کابینت‌ها و کمدها برای وسایل شخصی بیمار بایستی کافی باشد. (همچنین فضای کافی برای وسایل و تجهیزات مراقبتی مانند سینی متحرک و کمد وجود داشته باشد

 


نقش معمار داخلی در تیم طراحی بیمارستان
کاری که یک معمار داخلی می تواند در تیم طراحی بیمارستان بکند بسیار بنیادی است وممکن است به دلیل توجهات خاصی که به فضاهای داخلی می کند در طرح ریزی کلی تاثیر گذارباشد. البته درروش کارتیمی وگروهی حجم کاربسیار افزایش پیدا می کند اما کیفیت کار بالاتر است.

 

امروزه توجه بیشتری به تاثیر حیاتی فضاهای اطراف معطوف گشته، به خصوص در زمینه بیمارستان بشدت این نیازبه ملاطفت احساس می شود. همچنین ایجاد رابطه فرهنگی، تخفیف ترس، ایجاد صمیمیت و شادی بخش بودن محیط ضروری به نظر می رسد. یک طراح حتی در مورد پیچیدگی های روانی و احساسی حفظ سلامت تحقیق می کند تا بتواند محیطی کاملاً آرام و با توجه به نیازهای استفاده کنندگانش را خلق کند. درهنگامی که بیماربرای مبارزه با بیماری آماده می شود، محدود شدن اجباری، احساس بی پناهی، نگرانی در مورد مخارج پزشکی و نتیجه تشخیص بیماری و جراحی او را تحت فشار قرارمی دهد، فضاهای جالب برای نشستن های گروهی و بدون تشریفات و غیررسمی و صحبت با دیگران و همدردی می تواند آنها را تقلیل دهد.

 


اثرات نور و رنگ در بهبودی بیماران
مسئله ای که بدان بی توجهی می شود، معنای بیولوژیکی نور و تاثیر نورآفتاب درامر بهبودی است. همچنین در بستری های طولانی در بیمارستان ها وجود نورهای خاصی ضروری است تا وظایف متابولیکی و گردش خون به درستی انجام پذیرد. کسانی که این گونه محیط ها را طراحی می کنند، باید از اثرات بیولوژیکی نوراطلاع داشته باشند. نمایش ناگهانی نورسبب تحریک غدد فوق کلیوی می شود. ممکن است در این موارد از گردش روز و شب الهام گرفته و مشابه نور طبیعی را ایجاد کرد. همچنین نورهای متصل به سقف و تیرهای مشبک و جنس وجزئیات آنها بررسی شوند. جاسازی وسایل گرمایی و سرمایی و مشخصات ضربه گیر در دیوارها و جعبه های نگهدارنده مخصوص دستگاه های مختلف پزشکی و اتصالات مخصوص، همه از جزئیات داخلی هستند که رابطه تنگاتنگی با طرح معماری و حتی گاه استراکچربنا دارند. برای کم کردن سر و صداهای اضافی در محیط بیمارستان و سیستم های تهویه و غیره باید از قبل با مشاوره معمار داخلی تدابیری انجام گیرد. بنابراین می بینیم که آگاهی ازاثرات فضا، نور و رنگ در حیات اجتماعی سلامت برای هر طراحی مهم است. این تاثیرات ممکن است سلامت را تقویت کند و ممکن است سبب افسردگی، بیهودگی و خواب آلودگی گردد. معماران داخلی می توانند با استفاده از این آگاهی ها بهبودی را افزایش دهند و دسترسی به آرامش درونی را سهل تر کنند.

 

کارهای هنری روی دیوارها برای تنظیم سیستم عصبی جهت انجام وظیفه مطلوبند. تاثیر رنگ های گرم و سرد و روشنایی مباحث وسیعی هستند. مثلاً کنتراست زیاد سبب سردرد و فشار چشم می شود. افزایش هوشیاری یا گیجی و حواس پرتی، احساس گذرزمان، ایجاد رابطه فرهنگی، غم افزایی یا شادی بخش بودن نتایج یک طراحی داخلی هستند. اطلاع از تئوری های جدید رنگ و رابطه شان با شکل معماری مسئله قابل توجهی است. رنگ و اثرات آن در محیط پزشکی یک بخش مهم از مطالعه تحقیقی معمار داخلی است.

 

طراحی داخلی
طرح های معماری داخلی و انتظامی که طراح به فضا می دهد بسیار بنیانی است و با آنچه در استانداردها نوشته شده ممکن است متفاوت باشد. ممکن است بهتر باشد اتاق ها به گونه ای طراحی گردند که بیماران دید بهتری نسبت به خارج و همچنین ارتباط بهتری با پرستاران و یا همراهان داشته باشند. ممکن است دراتاق های روز، جایی که بیماران سیار گرد می آیند امکان بهره مندی از نور طبیعی، آفتاب، درخت وآسمان را ایجاد کرد( مانند یک حیاط محصور) که ارجح است قابل کنترل ازایستگاه پرستاری باشد.
کارهای هنری روی دیوارها و کف ها تکمیل کننده طراحی هستند. مبلمان داخل بهتر است کمترین سطح تماس را با کف سالن یا راهرو داشته باشد. نوع پوشش های کف ودیوارمی تواند رعایت بهداشت را آسان تر کند. برای صندلی های انتظار طرح هایی را می توان ارائه داد که کار شستشوی روزانه را آسان تر کند که ممکن است نیاز به پیش بینی هایی در اجرا باشد. جنس کف ها در اتاق های مختلف و اتاق های عمل توصیه های خاصی را می طلبد.
برای ایجاد شرایط مطلوب دربیمارستان باید ازهمه دانسته های مختلف سود برد، مخصوصاً هنگامی که روح پژمرده انسان بیشترین نیاز را بدان دارد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  62  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بیمارستان

دانلود مقاله بررسی تاریخ وادبیات اندلس

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بررسی تاریخ وادبیات اندلس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


مقدمه
یکی ازراههایی که برای شناخت یک کشور ویژگی های آن وجودداردبررسی تاریخ آن سرزمین ومطالعه ادبیات آن است.وقتی سخن ازاندلس پیش می آید،لزوم بررسی تاریخ وادبیات آن درذهن خطورمی کند.اندلس تاریخی گسترده وپرآشوب دارد.دسته های مختلفی چون بربرها،گوتها،مسیحیان ومسلمانان درآنجاحکومت وقدرت نمایی کرده اند. ازاین روی برآن شدیم که تحلیلی ازدوره حکومت مسلمانان دردوره امویان داشته باشیم.مسلمانان تقریباًهشت قرن دراندلس زندگی کردندوتوانستندباتکیه برقوای نظامی وارداین کشورشوند.آنان دراین مدت پایه های تمدنی درخشان راپایه ریزی کردندودرزمینه های علمی وفرهنگی به پیشرفتهای چشمگیری دست یافتند.درنتیجه این سرزمین یکی ازمراکز مهم انتقال تمدن اسلامی به اروپاوهمچنین پل ارتباطی میان شرق وغرب درزمینه های مختلف فرهنگی شد.دراین مدت حکومت های مختلفی دراندلس حکمرانی کردند که یکی ازآنهاحکومت اموی است.حکومت اموی دراندلس،حکومتی مقتدربوده وویژگیهایی داشته است.دراین دوره دامنه ادب گسترش یافت وبرتعدادشاعران وادیبان افزوده شد.وبسیاری ازعلمای شرق رابه خودجذب کرند.ودانشمندان بزرگی راپرورش دادندکه هرکدام ازآنهاآثاربسیار ارزنده علمی وفلسفی راداشتند.خودامراء هم اهل شعروادب بودندوشعردرنزدآنهاجایگاه خاصی پیداکرد.
اکثرتحقیقات پیشین تنها اشاره ای گذرا به این موضوع داشتند.لذاانگیزه من ازانتخاب این موضوع ، جمع آوری و بررسی شعرامرای اموی بوده وبرای اینکه بحث تازه ای درزمینه تاریخ امویان دراندلس انجام شودسبب شدتابه این موضوع بپردازم وبرای انجام این پژوهش ازکتابها ومنابع موجوددرکتابخانه های ایران استفاده کردم.
توجه به شعرامرای اموی چیزجدیدی نبوده،درباره پیشینه چنین موضوعی بایدگفت که درزمان مستنصرهم یک چنین کاری انجام شده.همانطورکه حمیدی درکتاب جذوۃ المقتبس به این نکته اشاره کردکه:اوازهرفرصتی برای تشویق به تالیف استفاده می کرد.گویندکه وقتی برای یکی ازنبردهایش از قرطبه بیرون می رفت(325ق/963م)،ابن صفارخواست که به دلیل ضعف جسمی ازهمراهی بااوخودداری کند،حکم به این شرط پذیرفت که تعهدکنداشعارامراء وخلفای اموی رادرکتابی گردآورد؛درست مانندکاری که صولی درزمینه اشعارعباسیان انجام داده است.ابن صفارهم پذیرفت وچنین کتابی راتالیف نمود.جالب اینکه احمدبن نصر،پیش ازبازگشت مستنصر،کتاب رادرطلیطله از داوبر دو مستنصرازدیدنش بسیارشادمان شد.(951،1/394).امامتاسفانه این کتاب بدست مانرسیده است.وبعدازآن هم کارمستقلی دراین زمینه انجام نشده بود.تااینکه من درمیانه کاربه کتابی برخوردکردم به نام الامراء الامویون الشعراء فی اندلس نوشته ابراهیم بیضون.نویسنده دراین کتاب برخی ازاشعارامراءراگردآوری کرده وبه نقدوتحلیل آنهاپرداخته.اماتفاوت کارمن بااین کتاب دراین است که علاوه برگردآوری همه اشعاربه دسته بندی وبررسی ویژگی های شعری آنها پرداختم ودرانتهای اشعارهریک ازامراءبه نکات بلاغی آن اشاره ای داشته ام.
دراین پژوهش سعی نموده ام که باتکیه برآثارارزشمندمورخانی همچون ابن ابار،مقری،ابن عذاری،ابن بسام،وبامراجعه به منابع کهن وبااستفاده به مصداق های تاریخی مسلم درتاریخ وادب اندلس به جمع آوری وبررسی اشعاربپردازم.
این رساله ی شامل یک مقدمه،سه فصل ونتیجه گیری است.هرفصل ازبخشهایی تشکیل شده،نخستین فصل شامل تاریخ اندلس است.باتوجه به اینکه موضوع رساله من بررسی شعرامرای اموی است لازم بوددرموردتاریخ پیش ازامراءهم بحثی داشته باشیم.لذابخش اول درموردفتح اندلس است وبخش دوم که دنباله بحث پیشین است اختصاص داردبه دوره ی حکومت والیان وبخش سوم شامل روی کارآمدن دولت اموی تاسرنگونی آنان است.
فصل دوم شامل شعراندلسی وویژگیهای آن است.شعراندلسی درزمان حکومت اموی آئینه تمام نمای شعرشرقی بود.اندلسی هادائماًبامشرق زمین ارتباط داشتندوازهمان موضوعات شرقی اتخاذ می کردندوساختاروقالب شرقی رابه کارمی بردند.ازآنجاکه طبیعت اندلس بسیارزیبا وجذاب بودبرروح شاعرتاثیری عمیق می گذاشت.ازاین روی ذوق وقریحه اوشکوفامی شدوآنان طبیعت رامانند یک انسان زنده تصورمی کردندوبااوسخن می گفتندوزیبایی هایش راتوصیف می کردند.
فصل سوم،شعرامرای اموی دراندلس رادربرمی گیرد.دراین فصل ابتداتاجائیکه درمنابع ذکرشده بوداشعارامراءراجمع آوری کردم،بعدبه دسته بندی ابیات پرداختم وباتوجه به اینکه کارم بررسی ابیات بوده پیش ازآوردن هرقطعه معنای کلی ابیات را به گونه ای آوردم که به ترجمه نزدیک است.واگرنکته خاصی دربرخی ازشعراءبوده به آن اشاره کرده ام ونکاتی ازویژگی شعری آنهاراذکرکرده ام.درآخرهم به نتیجه گیری آن پرداخته ام.
درپایان اذعان می دارم رساله ی حاضرعاری از لغزش وکاستی نیست؛اماامیدوارم که این پژوهش فتح بابی برای پرداختن به موضوعاتی ازاین قبیل باشد.
1-1آندلس
آندلس ، نامی است که عرب ها به شبه جزیره ایبریا، واقع در جنوب اروپا اطلاق کردند. این سرزمین در نزد یونانیان به نام ایبریا ودر نزد رومیان به اسم اسپانیا خوانده می شد. (بدر، 1980، 95)
گمان می رود که این کلمه،تحریف شده کلمه واندالیسیا باشدکه این نام از مهاجمین واندال گرفته شده است.آنان مردمی از نژاد ژرمن ویا اصل اسلاوی بودند که پس از استقرار در شبه جزیره ایبریا،دولت خود را به شمال آفریقا توسعه داده وبر آن منطقه نیز حکومت کردند. (بستانی، بی تا، 472-471)
از این رو نخستین قومی که در دوران کهن در این سرزمین ساکن شدند،اندلوش (اندلس،فندلس) نامیده شد. (حجی،1997، 37)
شبه جزیره ایبریه در جنوب غربی قاره اروپا واقع است،که به وسیله کوه های برانس از قاره اروپا، وتنگه جبل الطارق از شمال قاره آفریقا جدا شده است. از شمال غربی تا جنوب غربی آن در امتداد آبهای اقیانوس اطلس واز شرق تا جنوب شرقی آن در امتداد دریای مدیترانه است. (مقری، 1968،1/152،حجی،1977، 35). بدین ترتیب اندلس ناحیه ای است آباد وخرم که دارای کوه ها وآب های روان ومعادنی از زر وسیم وبناهایی سنگی داشته است؛ مورخان اسلام وغرب از آن به نام "بهشت سرزمین های اسلامی" یاد کرده اند. (حمیری، 1937، 162).
1-2 فتح اندلس
هنگامی که نیروهای مسلمان در کناره های نزدیک و جزیره های همسایه اسپانیا گسترش می یافت این سرزمین تحت حکومت گوت ها بود. (ابن قتیبه، 1967 ،2/86-85). مسلمانان، مغرب دور راگشوده وبر شهر طنجه دست یافته بودند وبرای سیطره کامل بر مغرب، کافی بود شهر سبته اگر در مقابل طنجه ودر سوی دیگر زبانه مغربی قرار داشت، به تصرف خود در آورند. تصرف این شهراز آن جهت برای مسلمانان دشوار بود که فرمان روای شهر-کنت جولیان- با تمام توان به دفاع از آن پرداخت وهر گونه حمله ای را که به منظور فتح آنها آن جا رخ می داد، دفع می کرد. با این وصف، موسی پسرنصیر ، مشتاق دستیابی بر این شهر مستحکم شد وسرانجام به آن چه می خواست، رسید.(مونس، 1959، 52)
مسلمان زمانی که مغرب را به طور کامل فتح کردند، طبیعی بود که موج کشور گشایی شان آرام نگیرد ولذا طارق با سپاهیان عرب همراه خود، در کنار طنجه اردو زد. (بلاذری، 1959، 232)
موسی نیز نوزده هزار سپاهی از بربرهای به اسلام گرویده رابا سلاح وذخیره کامل در اختیار طارق قرار داد. با گذشت زمان وپس از انتشار اسلام درمغرب، مردم آن سرزمین برای پیش بردن پرچم آیین نو، جرأت وآمادگی پیدا کردند. بدین ترتیب اندیشه فتح اندلس یا اسپانیای اسلامی به اذهان آنان خطور کرد. (مقری، 1968، 1/107، 111، 117)
در این هنگام نامه ای از کنت جولیان به موسی رسید که در آن مسلمانان را به فتح اندلس فراخوانده و وعده داده بود که سنگرهای خود را به ایشان خواهد سپرد. موسی از طریق منابع اطلاعاتی کنت جولیان وهم پیمانانش با خبرشد که اوضاع داخلی اسپانیا سخت دچار آشفتگی واختلاف سیاسی است واز این روی، به ندای وی پاسخ مثبت داد. (ابن عذاری، 1951، 4/2؛ مؤلف مجهول، 1981، 5)
در پی پیشنهاد جولیان مبنی براین که سبته وپایگاه های دیگرش را در اختیار مسلمانان گذاشته وگشتی های خود رابرای حمل لشکر اسلام در اختیار آنان قرار داده ولشکر خود رابه موسی سپرده واورا در تمام مراحل راهنمایی کند، موسی از خلیفه اموی ولید بن عبدالملک برای شروع عملیات نظر خواست وخلیفه موافقت خود رابا این شرط اعلام کرد که نخست، قدرت اندلس را با اعزام گروه هایی برای حمله های کوچک وگذارا بیازمایند. (مؤلف مجهول، 1989،5 عنان،1366، 1/37).
بدین منظور در رمضان 91 ق. برابر با 710 م نیروی کوچکی مرکب از پانصد تن از جنگجویان که صدتن از ایشان سواره بودند با گذر از تنگه به شبه جزیره ایبریا در آمدند. این حمله به فرماندهی ابوزرعه بن مالک معافری انجام شد. این گروه در جزیره ای مقابل سبته که بعدها به نام فاتح آن، "طریف" نام گذاری شد، فرود آمدند وحملات خودرا آغاز کرده، با انبوهی از غنایم به دست آمده به سلامت باز گشتند. موفقیت آمیز بودن این یورش، مسلمانان را به فتح اندلس امیدوارساخت وآنان را تشویق کرد به فرماندهی طارق به حمله ای بزرگ تر بپردازند. (عنان؛ 1366، 1/38-37).
بدین ترتیب طارق در ماه رجب 92ق. برابر با آوریل 711م از تنگه عبور کرد ودر کنار کوهی لنگر انداخت که با انتساب به وی، "جبل الطارق" نام گرفت. (حجی، 1997، 46) طارق در مدتی کوتاه، شهرهای استجه سپس قرطبه، غرناطه، البیره وطلیطله را تصرف کرد، به طرف شمال رفت وپس از عبور از قشتاله ولیون و کوه های آستوریاس، بر سواحل جنوبی اندلس دست یافت ودر مدت یک سال از جنوب تا شمال اندلس را تصرف کرد. (ابن قوطیه، 1982، 35-34).
طارق، اخبار پیشروی ها را به اطلاع موسی رسانید وچون از موسی بن نصیر کمک خواست، او نیز در رمضان 93ق/ ژوئن 712م. با سپاهی مجهز حمله ی خود را آغاز کرد وپس از گذشت یک سال از شروع حمله ی موسی، دو فرمانده در شهر طلبیره واقع در شمال غربی طلیطله، به هم رسیدند وپس از مدتی اندلس به دست مسلمانان فتح شد. آنان از دورترین نقطه جنوبی تا کوهساران پیرنه و سواحل شمالی را از مالقه و طرکونه و در شرق تا اشبونه در غرب را گشودند و از دشت های جنوبی تا ارتفاعات قشتاله را تصرف کردند واز هیچ شهربزرگ یا دژ استواری نگذشتند؛ مگر اینکه برفرازش پرچم اسلام را برافراشته، آنان سرزمین را تحت قلمرو وسیع دولت بزرگ اسلامی درآوردند. (مؤلف مجهول، 1989،15).
سرانجام در سال 95ق. طارق و موسی بن نصیر از سوی ولید بن عبدالملک به دمشق فراخوانده شدند و پیشروی ها متوقف شد.
در برخی منابع آمده است که ولید بعد از باخبرشدن ازفتح وپیروزی موسی بن نصیر به او بدگمان شده و پنداشت که او قصد دارد وی را از خلافت خلع وخود در آن جا حکومت کند. نامه های موسی هم به علت درگیری ها مدتی به تأخیر افتاده بود واین امر بربدگمانی خلیفه اموی افزود. اما موسی چنین فکری درسرنداشت؛ بلکه می خواست سپاه اسلام را پس ازفتح کامل اروپا از طریق قسطنطنیه وآسیای صغیر به شام، پایتخت خلافت اسلامی برساند وبه این ترتیب تمامی حوزه مدیترانه را تحت اختیار دولت اسلامی درآورد. اما اصرار ولید به آمدن اوبه دمشق وی را از هدفش بازداشت. (ابن عذاری، 1951، 2/20؛ مؤلف مجهول، 1989، 19).
به هرحال، موسی در سال 95ق. برابر با 714م اندلس را ترک کرد وهنوز در راه بازگشت به شام بود که ولید بن عبدالملک درگذشت وبرادرش سلیمان به مدت دوسال جانشین او شد. موسی بن نصیر هم درحالی که فرزند خود عبدالعزیز رابه عنوان والی به حکومت اندلس گماشته بود، خود در مدینه درگذشت. (سالم، 1962، 112)
1-3 از فتح تابرپایی دولت اموی
همان گونه که درفصل پیش اشاره شد عبدالعزیزبن موسی بن نصیر از همان زمان که پدرش موسی در صفر سال 95ق. خاک اندلس راترک گفت، عهده دار امارت این سرزمین شد.
یکی از کارهای عمده ی عبدالعزیز به عنوان نخستین حکم ران اندلس درعصر والیان، ادامه وتکمیل فتوحات این سرزمین ود. اونقاطی از اندلس راکه درزمان پدرش ناگشوده بود، گشود؛ به خصوص درطول ساحل شرقی اندلس وتاشهر بارسلون پیش رفت. دراین منطقه بایکی از نجبای گوت به نام تدمیر پیمان بست وبه مقتضای این پیمان، قلمرو اوتحت نظارت مستقیم حکومت مسلمان درآمد. (مراکشی، 1963، 35؛ سالم، 1971، 31)
سپس برای آرامش اوضاع، سیاست مسالمت وآشتی رادر پیش گرفت. اومردی خیرخواه وبا فضیلت بود. به حکومت نوپا واداره ی آن سامان بخشید وبرای اجرای احکام قانونی وتنظیم اصول مدنیت اسلامی، دیوان تأسیس کرد. تا احکام واصول را به تناسب اوضاع رعایای جدید تنظیم کند. ( ابن اثیر، 1944، 5/8). وشهر اشبیلیله را پدرش موسی به پایتختی حکومت برگزید و او( عبدالعزیز) با همسرش دردیر (سانتا روفینا) ساکن شد واز دیر به عنوان مسجد برای برگزاری شعائر اسلامی استفاده کرد. (مؤلف مجهول، 1989، 20). عبدالعزیز به رقم سیاست مسالمت طلبانه خود؛ نتوانست میان قبیله های گوناگون، وفاق ودوستی پدید آورد وحتی به فروخواباندن شورش های سپاه خود موفق نشد؛ زیرا که بیش از حد مطیع همسرش بود وبه آئین ها وتشریفات سلطنت علاقه مند بود ودر اهداف خودثابت قدم نبود. چنان که برخی مورخان گفته اند: ((وی به سان شاهان گوت، افسر گوهرنشانی برسرمی نهاد وبه یارانش درهنگام باریابی فرمان می داد که برایش به خاک بیفتند.)) هم چنین گفته اند که اوبه مسیحی شدن متهم شده بود وبرای استقرار حکومتی مستقل در اندلس تلاش می کرد. به همین دلیل گروهی از سپاه به تحریک سلیمان – خلیفه اموی – درسال 97ق . درحالی که عبدالعزیز درمسجد اشبیلیه درحال نماز بود، او راپس از یک سال ودو ماه حکومت، به قتل رساندند. (مؤلف مجهول، 1989، 20؛ ابن اثیر، 1994، 5/9).
سپاه اندلس پس از ترور عبدالعزیز و بعد از مدتی که اندلس بدون والی بود ایوب – پسر حبیب لخمی – خواهر زاده ی موسی بن نصیر را به حکومت اندلس برگزیدند او مردی صالح و پرهیزگار بود . (عنان ، 1366 ، 1 / 73)
مهمترین اقدامی که از جانب وی انجام گرفت ، انتقال مرکز حکومت از اشبیلیه به قرطبه بود ؛ زیرا که این شهر از مرکزیت بیشتری برخوردار بود و برای پایتخت مناسب تر بود . اما دوران حکومت او کوتاه بود و فقط شش ماه دوام داشت . (سعدون ، 1998 ، 27 )
اما ازآن جایی که حکومت اندلس تحت اختیار کارگزار آفریقا قرار داشت محمدبن یزید – حاکم وقت آفریقا – پس از مرگ عبدالعزیز بن موسی، اقدام سپاهیان درانتخاب ایوب بن حبیب به امارت اندلس را تأیید نکرد و بلافاصله درذیحجه سال 97ق. حربن عبدالرحمن بن ثقفی رابه امارت آنجا فرستاد (ابن خلدون، 1366، 169)، حربه همراه چهارصد نفر از سران افریقیه وارد اندلس شد. این فرمانروای جدید درآغاز به سرکوبی فتنه هاومنازعاتی که میان عرب ها وبربر درگرفته بود پرداخت ولشکر را اصلاح کرد واوضاع را به نظم درآورد وسراسر کشور را امنیت بخشید. سپس لشکری را آماده کرد ورهسپار شمال شد تا شهرها ودژهای شمالی راکه مسلمانان پیش ازاین تصرف کرده بودند وبار دیگر به دست مسیحیان افتاده بود، باز پس گیرد؛ اما به علت اغتشاشاتی که در قرطبه به وجود آمدلشکر راباز پس خواند. وی مرد ستم کار وسخت گیربود وبه مدت دوسال وهشت ماه دراین کشور حکومت کرد.(عنان، 1366، 1/74- 73)
سلیمان بن عبدالملک در دهم صفر سال 99ق. درگذشت وعمربن عبدالعزیز به جای وی به خلافت رسید واو سمح بن مالک خولانی را برای اداره اندلس برگزید. (مؤلف مجهول، 1989 ، 30 ) وی مقرر داشت که اندلس به خاطراهمیتی که دارد ایالتی مستقل از افریقیه، بی واسطه، تابع دستگاه خلافت باشد. (عنان، 1366، 1/74) سمح درجنگاوری ومملکت داری مهارت بسیار داشت وبه اصطلاحات جدید مالی وعمرانی پرداخت. پل رومی قرطبه برروی نهر وادی الکبیر که آن رابه نواحی جنوبی اندلس وصل می کرد ویران شده بود؛ به طوری که مردم فقط با قایق، قادر به عبور ازرودخانه بودند. عرب ها برای رفتن از جنوب به پایتخت خود، نیاز شدیدی به یک پل مستحکم داشتند. سمح طی نامه ای به عمربن عبدالعزیز از وی اجازه تعمیر این پل راخواست. خلیفه نیز به وی این اجازه راداد وسمح موفق گردید پل رومی قرطبه را به نحو زیبا ومستحکمی احداث کند. ( مؤلف مجهول، 1989، 31-30). وی علی رغم تلاش هایی که درجهت اصلاح امور کشور انجام داد به سرکوبی یاغیان پرداخت وفتوحات خودرا ادامه داد وشهرهای شمالی اندلس همچون: قرقشونه، وسپتمانیا ونارین را تصرف کرد ودامنه متصرفات راتاجنوب فرانسه ادامه داد وبه علت علاقه ای که به جهاد داشت، طولی نکشید که در روز عرفه سال 102ق پس از پیشروی دردل سرزمین گالیا وپس از نبرد با مسیحیان آن سوی رشته کوه های پیرنه در نزدیکی دروازه های تولوز به شهادت رسید. (ابن عذاری، 1951، 2/26) دراین جنگ بسیاری از مسلمانان کشته شدند وارتش اسلام درپرتو تلاش یکی از بزرگان سپاه به نام عبدالرحمن بن عبدالله غافقی توانست عقب نشینی کند. عبدالرحمن که سپاهیان، وی رابه ریاست وفرماندهی خود انتخاب کرده بودند – تمام توان خود رادرراه جمع آوری سپاه پراکنده ی مسلمانان وعقب نشاندن آن ها به کارگرفت تا آن که به اندلس بازگشت ونخستین دوره حکومت او از همین جا آغاز شد.(مونس ، بی تا، 252). اما بیش از چند ماه دوام نیاورد تا آن گاه که عنبسه بن سحیم الکلبی آمد. اورا بشربن صفوان الکلبی – والی افریقیه – برای حکومت اندلس انتخاب کرده بود. وی درماه صفر سال 103 ق. به اندلس آمد وبه تنظیم امور واصلاح سپاه وآماده کردن آن برای غزوات تازه پرداخت ودر اواخر سال 105ق. برابر با 724م. به شهرهای شمالی حمله کرد وبار دیگر از کوه های پیرنه گذشت وبسیاری از دژها را تصاحب کرد ودرسال 107ق. برابر با 725م درهنگام نبرد، به سختی مجروح شد ودیده از جهان فروبست. (عنان، 1366، 1/83). پس از او عزره بن عبدالله الفهری به حکومت رسید وتنها دوماه درآن منصب باقی ماند وپس از یحیی بن سلمه الکلبی به حکومت رسید. وی درماه شوال سال 107وارد اندلس شد ودوسال ونیم درآن کشور حکومت کرد ودرایام او اتفاق یا جنگی که قابل ذکر باشد واقع نشد. ( ابن خلدون، 1366، 3/169؛ عنان، 1366،1/83) این سه نفر مجموعا هفت سال براندلس حکومت کردند ودراین مدت به جانب داری از قبایل کلبی – یمنی برخاستند. حمایت این حکام از یمنی ها طبیعتا نارضایتی وخشم قبایل قیسی رابه دنبال داشت. قیسی ها هم به دنبال فرصتی بودند تا انتقام خودرا از قبایل رقیب بگیرند. این انتظارچندان به طول نیانجامید وبا انتخاب عبیده بن عبدالرحمن سلمی به عنوان حکم ران آفریقا اوضاع حکومت به نفع قیسی ها تغییر یافت. (ابن اثیر، 1994، 5/56) از این به بعد اندلس سال ها شاهد فرمانروایی قیسیان بود. دراین مدت یمنی ها با رنج ها ومصائب سختی مواجه شدند. در خلال این سال ها عثمان بن ابی سعید الحثعمی (شعبان 110- محرم111)، حذیفه بن الاخوض القیسی(ربیع الاول 110 – شعبان 110)،هیثم بن عفیر الکنانی (محرم 111- ذیقعد111)ومحمدبن عبدالله اشجعی (ذیقعده 111- محرم 112) براندلس حکومت کردند. (مؤلف مجهول، 1989، 31). از این عده هثیم چنان بریمنی ها سخت گرفت که موجبات خشم آنان را فراهم آورد وسخت گیری او به حدی رسید که هشام به رقم قیسی بودن خود ، کار هثیم رازشت شمرد وپس از عزل او به شدت کیفرش کرد. (مؤنس، 1959، 170)
از دوران هیثم به بعد، خصومت آشکار وخطرناک قیسیان ویمنیان در اندلس آغاز شد که این خصومت در آینده ای نزدیک، بدترین تأثیرات رابرسرنوشت اسلام در اندلس به جای گذاشت. عبیده بن عبدالرحمن سلمی، حکم ران آفریقیه، پس از عزل هیثم در صفرسال 112 ق.عبدالرحمن بن عبدالله غافقی رابه امارت اندلس برگزید. وی از جنگاوران بزرگ اندلس بود وبیش تر زندگی خود راتا آن زمان در جنگ با دشمنان آن سوی جبال پیرنه گذرانده بود. (مؤلف مجهول، 32 ، 1989) وی سرداری بزرگ بود وآگاهی او از فنون نبرد دربسیاری از جنگ ها به ثبوت رسیده ودر اداره مملکت و فرمان روایی توانا وخردمند وبدون تردید از بزرگ ترین والیان اندلس بود. (زبیب، 1995، 2/80) اودر آغاز فرمان روایی اش به سرزمین های مختلف اندلس سرکشید وکارها رابه نظم درآورد. همچنین درصدد بود تا انتقام خون سمح بن مالک رابگیرد. به همین منظور دراوایل سال 114ق. با انبوهی از سپاهیان به طرف شمال حرکت کرد وپس از عبوراز جبال پیرنه وارد فرانسه شد. او موفق شد درظرف چند ماه، نیمی از جنوب فرانسه را از مشرق تا مغرب تسخیر نماید. (عنان، 1366، 1/92 -91) شارل مارتل – سردار فرانک ها – که این بارخطر راجدی می دید با تدارک لشکری عظیم از تیره های گوناگون چون فرانک ها وژرمن ها به مقابله با عبدالرحمن شتافت. گرچه درآغاز این جنگ، پیروزی از آن مسلمانان بود؛ اما حادثه ای باعث تغییر سرنوشت جنگ شد. گروهی از لشکریان شارل مارتل موفق شدند خود رابه اردوگاه غنایم برسانند ومسلمانان ترسیدند که مبادا همه آن اموال به دست دشمن بیفتدو درنتیجه گروهی برای دفاع از غنایم به تلاش وتکاپو افتادند وبین سپاهیان مسلمان اختلاف افتاد وتلاش عبدالرحمن برای انسجام سپاه به جایی نرسید وخود لحظاتی بعد درجریان جنگ کشته شد وبامرگ او جنگ به پایان رسید. درپایان آن روز، مسلمانان به عقب بازگشتند واین واقعه در تواریخ اسلامی به واقعه ((بلاط الشهداء)) شهرت پیدا کرده علت این نام گذاری آن بود که شمار بسیاری از بزرگان مسلمین وتابعین درآن به شهادت رسیدند. (عبادی، 1978، 84- 83؛ سعدون ، 1998، 37- 34). شکست مسلمانان در بلاط الشهداء وکشته شدن عبدالرحمن دررمضان سال 114ق. کشور رادربحرانی بزرگ فروبرد. زیرا یمنیان با استفاده از مرگ غافقی- رئیس وبزرگ خود – عبدالملک بن قطن – را دراول شوال 114 ق. به حکومت برگزیدند. وی به منظور سرکوب شورشیان عازم شمال شد وپس از سرکوب آنان با عبور از جبال پیرنه وارد بلاد بشکنس (بسکونیه ) شد. (ابن اثیر، 1994، 5/80). او درچندین نبرد زیان های فراوان دید وبه قرطبه بازگشت وپس ازدو سال حکومت درسال 116ق. عزل شد وعقبه بن حجاج سلولی به جای او به حکومت رسید وبه مدت هفت سال حکومت کرد که طبق گفته صاحب اخبار مجموعه قسمت عمده ای از هفت سال حکومت وی، صرف جنگ وکشورگشایی در آن سوی کوه های پیرنه، درجنوب خاک فرانسه گردید.(34- 33). دراین زمان درافریقیه میان عرب ها وبربرها اختلاف افتاد ودامنه این اختلاف به اندلس کشیده شد. شهرهای مارده، طلبیره واسترقه را آشوب فرا گرفت. دراین هنگام عبدالملک بن قطن هم عقبه بن حجاج رااز حکومت عزل وخود با پشتیبانی یمنی ها برای دومین بار به حکومت اندلس رسید. اوبرای سرکوب شورشیان از بلج بن بشیر قیسری – فرمانده لشکر شام – درسبته یاری خواست وبه کمک او بربرها رادر قرطبه وطلیطله درهم شکست. اما پس از چندی بلج بر عبدالملک شورید واو رابه قتل رساند وحکومت اندلس رابه دست گرفت. (مؤلف مجهول، 1989، 44- 42، ابن اثیر، 1994، 5/92).
دراین میان فرزندان عبدالملک در سرقسطه شروع به مخالفت کردند وآماده ی نبرد شدند ودرسال 124ق درجنگی که میان شامیان با بربرها وعرب های اسپانیا در گرفت، بلج به شدت زخمی شد و براثر شدت جراحات وارد شده در گذشت ودر نهایت جنگ به نفع شامیان به پایان رسید. وپیروز مندانه به قرطبه بازگشتند. ثعلبه بن سلامه عاملی حاکم اندلس شد. (عنان، 1366، 1/130- 129). ثعلبه که به مقاومت در مقابل اعراب محلی تصمیم گرفته بود در نظر لشکریانش از محبوبیت زیادی برخوردار بود. (مؤلف مجهول، 1989، 24) با این وصف عرب ها وبربرها وی رادر جنگ شکست دادند و وادار کردند که به قرطبه عقب نشینی کند؛ اما هنگام پراکنده شدن محاصره کنندگان،فرصت را مساعد دید وبه آنان هجوم برد وزنان و تعداد زیادی از رزمندگانشان را اسیر و برده کرد.(عنان، 1365، 1/131)
در اواخر دوره والیان درگیری ها افزایش یافته بود واضطراب وآشفتگی همه جا را فراگرفته بود ومردم به دسته های مختلف تقسیم شده بودند. هر گروه به طور جداگانه ومستقل به امور داخلی رسیدگی می کردند که در این آشوب وبی نظمی، مردی از اعراب جنوب، والی اندلس می شود. او ابوالخطار حسام بن ضرار الکلبی نام داشت. در این هنگام کشمکش میان عرب های قحطانی وعدنانی برای کسب حکومت به اندلس کشیده شده بود. او برای مقابله با این اختلافات هر یک از قبایل را در یکی از شهرهای اندلس جای داد؛ مثلا دمشقیان را به البیره فرستاد؛ فلسطینی ها رابه شذونه واهالی حمص را به اشبیله فرستاد وزمین های وسیع وحاصل خیزی را به آنان داد وتلاش کرد که میان قیسی ها ویمنی ها به تدبیر حکومت کند. (مقری، 1968، 1/237)
اما چیزی نگذشت که با یکی از رهبران بزرگ قیس به نام صمیل بن حاتم اختلاف پیداکرد؛ زیرا متهم بود به این که گرایش بسیاری به قبایل یمنی دارد. صمیل موفق شد تجمع بزرگی از قیس ها و برخی از یمنی ها؛ مثل لخم وجذام – که با امارت ابوالخطار مخالف بودند- فراهم کند واین گروه به جنگ ابوالخطار رفتند ودررجب 127ق. (745م) شکست سختی براو وارد کردند. (دوزی، 1998، 1/146) پس از او ثوابه بن سلامه الجذامی بعد از پیروزی وبه اسارت گرفتن ابوالخطار، وارد قرطبه شد وخود را والی اندلس اعلام کرد. اما فرمان روای او یک سال واندی بیش تر به طول نیانجامید ودر محرم سال 129ق. درگذشت. (سعدون، 1998، 43).
پس از مرگ ثوابه، مردم قرطبه چهار ماه بدون حاکم بودند؛ زیرا یمنی ها خواهان بازگشت ابوالخطار به امارت بودند وقیسی ها بر رهبر خود – صمیل بن حاتم – تعصب می ورزیدند. صمیل هم زیرک تر از آن بود که خود، امارت را برعهده گیرد. او به خوبی می دانست که شمار قیسی های آن سامان بسیار اندک است؛ لذا کوشید امارت به مردی بی طرف پیراسته از تمایلات قومی، دارای اصل ونسب خانوادگی، منسوب به عقبه بن نافع ودارای ارتباطی عمیق با اسپانیای اسلامی واهالی آن واگذار شود. او یوسف بن عبدالرحمن فهری را نامزد این منصب کرد. وی با انتخاب مردم در ربیع الثانی 129ق. (724م ) در قرطبه به امارت رسید. ( ابن قوطیه، 1982، 44)
همان گونه که صمیل می خواست، یوسف بن عبدالرحمن عملاًً حکومت کرد وسیاست دولت را مطابق مصالح ومنافع قیس هدایت کرد. اما چیزی نگذشت که بین این دو، اختلاف افتاد واز یک دیگر فاصله گرفتند. شاید این اختلاف راه را برای ماجراجوی شرق، عبدالرحمن الداخل نیز هموار کرد وبه عصر والیان پایان داد. ( مقری، 1968، 1/328، 327).
1-4 «حکومت اموی از برپایی تا سرنگونی»
1-4-1 عصر امارت:
این عصر با امارت عبدالرحمن بن معاویه درسال 138ق. شروع شد. ماجرای فرار او از شام وپناه آوردنش به مغرب بسیار شنیدنی وبیشتر به افسانه ها شبیه است. می دانیم زمانی که حکومت امویان در شام به دست بنی عباس سقوط کرد، حکام اموی و وابستگان آن ، تحت تعقیب عوامل دولت جدید قرار گرفته وتارومار شدند. شخصی به نام عبدالرحمن از نوادگان هشام بن عبدالملک (دهمین پادشاه خلیفه اموی) از چنگ عباسیان جان سالم به دربرد وبه اندلس گریخت. که بعدها در تاریخ غرب به عنوان عبدالرحمن الداخل به مناسبت ورودش به اندلس، و به صقرقریش به دلیل ماجراهای اسطوره گونه اش در جریان سفر به اندلس مشهور شد. (مقری، 1968، 1/330- 327) وی هنگامی که از شام گریخت به افریقیه که وضعیتی آشوب زده و متشنج داشت رسید ودرآن هنگام تنها آرزویش جان سالم به دربردن از دست مأمون بنی عباس بود. شرایط افریقیه هم امیدبخش نبود؛ چرا که بربرهای آفریقا به علت ستمی که ازعرب ها دیده بودند از آنان به شدت نفرت داشتند. ولی دست یافتن برافریقیه از ذهن آن جوان دلیروحادثه جوی دور نبود؛ زیرا به مدت یک ربع قرن مورد توجه کسانی بود که می خواستند برضد حکومت قیام کنند.(مونس، 1959، 611؛ عنان، 1366، 1/161)
پس از آن عبدالرحمن در سواحل طنجه اقامت کرد ودر این مدت اخبار اندلس وشورش هایی که در آن جا رخ می داد به اطلاع او می رسید. وی در سال 136ق. غلامش بدررا برای تحقیق وکسب اطلاع به اندلس فرستاد بدین ترتیب تماس های سیاسی خود را با والیان و حکام آن جا برقرار کرد. وی در سال 138 ق . با پشت سرگذاشتن ماجراها وحوادثی تلخ وشیرین وارد اندلس شد وامارت اموی را پایه گذاری کرد. (عبادی ، 1978، 78؛ نویری، 2004، 119- 118)
ولی در آغاز کار خود با مشکلاتی مواجه شد؛ زیرا حکام قبلی در به دست آوردن حکومت اسلامی اسپانیا با وی رقابت می نمودند. از این رو عبدالرحمن چند سال سرگرم جنگ های داخلی وسرکوب نمودن شورش هایی بود که در نواحی اندلس برضد او به وقوع می پیوست. در این مدت اندلس در اضطراب و بی نظمی به سرمی برد. آرامش خود را از دست داده بود وجنگ های خانوادگی، وحدت ونظم آن را از بین برده بود. با این وصف او به مرور زمان با پشت کار و سیاست ونیرنگ توانست شورش ها را سرکوب کند ودشمنان خود را یکی پس از دیگری شکست دهد. ( ابن عذاری، 1951، 2/52- 50)
با این حال او از کارهای عمرانی و فرهنگی غافل نبود. جامع قرطبه از یادگارهای دوران امارت اوست که هشتاد هزار دینار برای آن هزینه کرد؛ ولی پیش از پایان یافتنش در گذشت. هم چنین چند مسجد دیگر بنا کرد ودفاتر دیوانی را تدوین نمود. ودر شمال غربی قرطبه قصری برای خود ساخت ونام رصافه را برآن گذارد که این قصر شبیه قصر پدر بزرگ او( هشام) در سواحل فرات بود. (ضیف، 1960، 24) او از جنبه ادبی شاعر بود وشعر نیکو می گفت ونثر را فصیح می نوشت و در نوشتن نامه،قوی دست بود. از شعر او قطعاتی به دست ما رسیده که نشان از قدرت شاعری است . عبدالرحمن بالاخره پس از سی و دوسال وچهارماه امارت در دهم جمادی الاولی سال 172 ق در گذشت. (ابن خطیب، 2003، 2/12)
بعد از وفات عبدالرحمن الداخل، فرزندش هشام در سال 172ق، به جانشینی او انتخاب شد. هشام با این که فرزند بزرگ عبدالرحمن نبود وبرادرش سلیمان از او بزرگ تر بود بنابر وصیت پدرش اندلس فرمانروای اندلس شد . (ظبی، 1989، 1/32). ابن اثیر در کتاب الکامل فی التاریخ می گوید: (( هشام نشان از دلاوری داشت ودر کار فرمان روایی کار کشته بود؛ از همین روی پدرش اورا به جانشینی خود برگزید.)) (1994، 4/458) . اما دوران فروانروایی اونیز خالی از شورش و ناآرامی نبود . مهمترین این شورش ها توسط دو برادرش سلیمان و عبدالله بلنسی صورت گرفت (ابن عبدربه ، 1953 ، 4/458) . هم چنین در بین سال های 176تا 179ق. برخی از شهرهایی راکه به دست مسیحیان افتاده بود باز پس گرفت و آلفونسو را شکست داد وخسارت سختی بر او وارد کرد. (ابن خطیب، 2003، 2/13) اما علاوه بر از بین بردن این شورش ها وپیروزی او درجنگ ها، یکی از مسائلی که در دوران حکومت هشام رخ داد، وجود وحضور مذهب مالک بن أنس بود. در نتیجه مذهب اوزاعی که تا آن وقت دراندلس رواج داشت، جای خود را به مذهب مالکی داد.(آیتی، 1376، 55) هشام از مذهب مالک تجلیل کرد که این امر به رواج این مذهب کمک نمود. هم چنین در عصر او نفوذ فقها و روحانیون افزایش یافت وبه علت تربیت دینی، احترام بسیاری برای آنان قائل بود وآنان را درامور دولت دخالت می داد. علاوه براین هشام، مجالس علم وادب را دوست داشت وخود نیز شاعر بود. (عنان ، 1366، 1/246- 245)
هشام بن عبدالملک بالاخره درماه صفر سال 180ق (آوریل 797م.) درگذشت وفرمان روایی او هفت سال وهفت ماه وهشت روز یا در گمانی نه ماه و ده روز دوام داشت. (ابن اثیر، 1994، 4/489). پس از هشام، فرزندش حکم به سال 180ق. خلافت را عهده دار شد. اوفردی شجاع، دور اندیش وموفق در نبردهایش بود و توانست آتش فتنه ها رادر اندلس خاموش کند. گروه های نفاق را شکست و کفار رادر همه جا خوار وخفیف نمود. ( مؤلف مجهول، 1989، 113). دوران فرمان روایی حکم اندلس از دوران های حساس وپرآشوب بود که شورش هایی دراین مقطع زمانی اتفاق افتاد.سقوط شهر بارشلونه به دست شارلمان درسال 185ه. اولین شکست حکم بود که به علت این سقوط، مسلمانان پایگاه خود را در شمال اندلس از دست دادند. (ابن اثیر، 1994، 4/49)
از طرف دیگر، برخلاف پدرش دست فقها رادر امور حکومتی کوتاه کرده وآنان را از خود به خشم درآورد که درنتیجه تحریکات آنان شورشی درناحیه ربض (جنوب قرطبه) برپا شد. در جریان این شورش بسیاری از فقها با حکم درافتادند ومردم را علیه او شورانیدند؛ اما سپاهیان هشام بی رحمانه جنوب قرطبه را غرق به خون ساخته وعده ای از مردم رابه دار زدند و20هزار نفر به فارس وعده ای رابه اسکندریه تبعید کردند. (سالم، 1962، 225- 223)
عصر حکم علی رغم آن همه اغتشاشات فتنه ها عصر شکوغایی علم وادب بود وگروه بزرگی از نویسندگان وشعرا وعلما ظهور کردند که مهم تراز همه عباس بن ناصح الثقفی الجزیری بود. (زرکلی، 1992، 2/268)
فرمان روایی حکم براندلس مدت 26سال و یازده ماه طول کشید که درروز پنج شنبه 27ذی الحجه 206ق، درحالی که 52سال از عمرش می گذشت، درگذشت. (ابن عبدربه، 1953، 4/459) پس از حکم به سال 206ه، پسرش عبدالرحمن اوسط به امارت رسید. وی به این خاطر به اوسط معروف شده است که در سلسله حکام بنی امیه در اندلس بین عبدالرحمن اول(الداخل) وعبدالرحمن سوم(خلیفه الناصر) قرار گرفته است. (ضیف، 1960، 27)
عبدالرحمن، کشوری پهناور، وسیع وبا ثبات و آرام را به میراث برد. وی می دانست که کشور را چگونه اداره کند وامور آن را تنظیم نماید. چنان که دستاوردهای تمدنی، علمی وسیاسی اورا هیچ یک از گذشتگان نتوانستند به دست آورند. این وضعیت مرهون وجود وزرا ورؤسای دولتی بود که توانایی ومدیریت خوبشان را در مسائل کشور به ثبوت رسانده بودند (جیوسی، 1998، 1/69). با این وجود در دوران حکومت او در برخی از شهرهای اندلس همانند طلیطله ، ثغر اعلی وجزیره خضرا شورش های متعددی به وقوع پیوست. منطقه تدمیر هم بار دیگر شاهد اختلاف بین قیسی ها ویمنی ها بودکه هفت سال طول کشید. (عنان ، 1366، 1/273)

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  110  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی تاریخ وادبیات اندلس

دانلود مقاله دکتر دمینگ

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله دکتر دمینگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

یک شخصیت، یک کتاب
کیفیت در اتاق هیأت‌مدیره به دست می‌آید
محمدمهدی کلانتر هرمزی
دکتر دمینگ به مدیران ژاپنی آموخت چگونه مدیریت کنند تا ژاپنِ مغبون و شکست‌خوردة پس از جنگ جهانی دوم به یک قطب صنعتی- اقتصادی پیش‌رو تبدیل شود. آموزه‌های دکتر دمینگ، نابغة مدیریت امروز، نشان می‌دهد که مدیران ارشد چگونه می‌توانند با بهبود کیفیت محصولات و خدمات و ایجاد محیطی مطبوع برای نیروی کار، سطح زندگی جامعة خود را ارتقا بخشند. مطلبی که در ادامه می‌خوانیم، برگرفته از کتابی است با نام "دکتر دمینگ، کسی که مدیریت را به ژاپنی‌ها آموخت" . این کتاب با نام "آموزه‌های دکتر دمینگ" به فارسی ترجمه شده است. آموزه‌های چهارده‌گانة این کتاب به عقیدة مترجم آن، چراغ راهی است برای هر مدیری که خواهان موفقیت است و نیز برای هر کارمندی که می‌خواهد از کار خود لذت ببرد.

 

دمینگ کیست؟
ویلیام ادواردز دمینگ در 14 اکتبر سال 1900 میلادی در ایالات‌متحده چشم به جهان گشود. وی در خردسالی، دوران سختی را پشت سرگذاشت و هنگامی‌ که دوازده ساله بود، به نخستین شغل خود با دستمزد هفتگی 25/1 دلار مشغول شد. در 17سالگی، در حالیکه فقط پس‌اندازی معادل 500 دلار داشت، وارد دانشگاه وایومینگ شد. وی در 21سالگی موفق به دریافت دانشنامة فیزیک شد و در پی آن، در 24سالگی مدرک کارشناسی‌ارشد خود را در رشته‌های ریاضیات و فیزیک دریافت کرد. از آنجا که وی در دروس خود بسیار برجسته ظاهر شده بود، به سفارش یکی از استادان خود توانست بورس تحصیلی و یک کار‌ آموزشی پاره‌وقت، با حقوق سالانه هزار دلار، در دانشگاه ییل به دست آورد. وی در سال 1928 با درجة دکترای فیزیک- ریاضی فارغ‌التحصیل شد. دمینگ در این مدت با افراد سرشناسی آشنا شد که مهم‌ترین آنها والتر شوهارت بود که بعدها به عنوان پدر کنترل آماری کیفیت معروف شد.
در سال‌های 1933 تا 1943، دمینگ رییس بخش ریاضیات و آمار دانشکدة تحصیلات تکمیلی وزارت کشاورزی آمریکا (USDA ) بود. در این دوران، دمینگ و همکارانش به تحقیق در زمینة نمونه‌برداری و سایر جنبه‌های آمار نوین می‌پرداختند.
درسال 1946، دمینگ اداره سرشماری را ترک کرد و یک دفتر خصوصی مشاورة مدیریت در تحقیقات آماری تأسیس کرد. او همچنین به دانشکدة تحصیلات مدیریت اقتصادی بازرگانی دانشگاه نیویورک پیوست و به عنوان مشاور وزارت جنگ آمریکا، برای نخستین بار از ژاپن بازدید کرد. دمینگ تا سال 1956، پنج بار دیگر هم به ژاپن سفر کرد و در سال 1950، بنیاد جایزة دمینگ را در آن کشور بنا نهاد.
در سال 1955، دمینگ موفق شد مدال شوهارت را که هر ساله انجمن امریکایی کنترل کیفیت اهدا می‌کند، دریافت کند.
در سال 1980، مقاله‌ای با عنوان "اگر ژاپن می‌تواند،‌ چرا ما نتوانیم؟" نوشته شد که دمینگ را شخصیتی برجسته معرفی کرد و نقش او را در تغییر ساختار اقتصادی ژاپن شرح داد. این مقاله نام او را به گوش رؤسای هیأت‌مدیره‌های شرکت‌های ایالات متحده رساند و موجب شد مشغلة کاری او چند برابر شود.
دکتر دمینگ بیش از 170 مقالة ویژه و هفت کتاب درسی را به رشتة تحریر درآورده است. وی در سال 1993 در سن 93 سالگی چشم از جهان فرو بست.
آموزه‌های دکتر دمینگ
یکی از شاگردانِ بنامِ دکتر دمینگ به نام رافائل اگوایو که خود اهل ایالات‌متحدة آمریکا است، در زمان حیات دمینگ، کتابی را با نام "آموزه‌های دکتر دمینگ" تألیف کرد. وی در این کتاب به طور مفصل به نظریه‌ها و اصول دکتر دمینگ در مدیریت کیفیت می‌پردازد که در قالب 14 آموزه دسته‌بندی شده‌اند. در این کتاب، در کنار هر کدام از نظریه‌ها و آموزه‌ها، مثالی عینی نقل شده است تا خواننده با نتیجة عملی کاربرد نظریه‌های دکتر دمینگ آشنا شود.
عنوان‌های 14 آموزة دکتر دمینگ در مدیریت کیفیت چنین است:
آموزة 1- اگر هدف نهایی شما رقابت کردن و باقی‌ ماندن در کسب و کار و کارآفرینی است، بهبود محصول و خدمات را هدف ثابت و مشخص خود قرار دهید.
آموزة 2- فلسفة جدید را اقتباس کنید. ما در دوران اقتصادی جدیدی هستیم. مدیران غربی باید از چالش موجود آگاه شوند،‌ مسؤولیت‌های خود را بشناسند و برای تغییر، رهبری را به دست گیرند.
آموزة 3- برای دست‌یابی به کیفیت، از تکیه بر بازرسی گسترده دست بردارید. با ایجاد کیفیت در محصول،‌ از همان آغاز کار نیاز به بازرسی گسترده را از بین ببرید.
آموزة 4- به کسب و کار مبتنی بر پاداش بر اساس قیمت کالا پایان دهید. در عوض، هزینة‌ کلی را به حداقل برسانید؛ هر نوع کالا را از یک تأمین‌کننده بخواهید و بر اساس رابطه‌ای درازمدت و مبتنی بر وفاداری و اعتماد، با او رفتار کنید.
آموزة 5- سیستم تولید و ارایة خدمات را پیوسته و همیشه بهبود بخشید تا کیفیت و بهره‌وری بهبود یابد و در نتیجه، هزینه‌ها به طور روزافزون کاهش پذیرد.
آموزة 6- آموزش در خصوص شغل را برقرار کنید.
آموزة 7- رهبری را اعمال کنید. هدف از نظارت باید آن باشد که به افراد، ‌ابزارها و دستگاه‌ها برای ارایة کار بهتر، کمک برساند. شیوه‌های فعلی نظارت بر مدیریت و هم چنین نظارت بر کارگران خط تولید، نیازمند تغییر کلی است.
آموزة 8- ترس را نابود کنید تا هر کس بتواند به طور مؤثر برای شرکت کار کند.
آموزة 9- موانع موجود میان بخش‌های شرکت را در هم بشکنید. افراد در بخش‌های تحقیق،‌ طراحی، فروش و تولید باید به صورت گروهی کار کنند تا بتوانند مشکلات را پیش‌بینی کنند؛ مشکلاتی که ممکن است در روند تولید رخ دهد یا مشتری هنگام استفاده از محصول یا خدمات با آنها مواجه گردد.
آموزة 10- شعارها، اصرارها و هدف‌هایی را که برای نیروی کار تعیین می‌کنید و از طریق آنها می‌خواهید که کارگران هیچ محصول معیوبی تولید نکنند و به سطوح جدیدی از بهره‌وری برسند، کنار بگذارید. چنین تأکیدها و شعارهایی، فقط روابطی کینه‌توزانه ایجاد می‌کنند. چرا که علت اصلی کم بودن کیفیت و بهره‌وری، به ضعف‌های سیستمی مربوط می‌شود و ‌خارج از حیطة قدرت نیروی کار قرار دارد.
آموزة 11- الف- استانداردهای کاری (سهمیه‌ها) را در کارخانه حذف کنید؛ رهبری را جایگزین کنید. ب- مدیریت بر پایة ارقام و اهداف رقمی را کنار بگذارید و رهبری را جایگزین کنید.
آموزة 12- الف- موانعی را که کارگران ساعتی را از حق خود در مورد غرور استادکاری محروم می‌کند از میان بردارید؛ سرپرست‌ها باید به جای اقدام محض، مسؤولیت کیفیت را بپذیرند. ب- موانعی را که کارکنان بخش‌های مدیریت و مهندسی را از غرور استادکاری محروم می‌کند، از بین ببرید. این امر به طور ضمنی به معنای براندازی ارزشیابی سالانه یا درجه‌بندی استحقاقی و مدیریت بر پایة اهداف است.
آموزة 13- برای آموزش و خوداصلاحی برنامه‌ای جدی تنظیم کنید.
آموزة 14– برای دگرگونی، تمام افراد شرکت را به کار گیرید؛ دگرگونی یک وظیفة همگانی است.
نکاتی دیگر از آموزه‌های دمینگ
در کنار این 14 آموزه، خواندن جملاتی دیگر از این کتاب - که البته انتخاب آنها به سلیقة شخصی نویسنده این مطلب صورت گرفته است، خالی از لطف نیست.
- کیفیت، همان غرور استادکاری و لذت بردن از کار است.
- هر چه کیفیت بهبود یابد، هزینه‌ها کم می‌شود و بهره‌وری افزایش می‌یابد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   7 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دکتر دمینگ