فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله فرش بلوچ

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله فرش بلوچ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه:
بلوص معرب بلوچ است، یکی از معانی لغوی آن "علامتی را گویند که بر تیزی تاق و ایوان نصب کنند و نام ولایتی هم هست و تاج خروس را نیز گفته اند و آن گوشتی باشد که بر سر خروس رسته است (اینها را می توان در فرهنگ های معین و عمید نیز دید) بدین ترتیب از آنجا که برخی از بلوچان دستار خود را مانند تاج خروس بر سر خویش استوار می کنند، ممکن است به این نام خوانده شده باشند."
علاوه بر آن تفاسیر و معانی دیگری نیز برای کلمه بلوچ آمده است که برخی از آنان بر پایه منطق و استدلال علمی و زبان شناسی استوار نیستند "از نقطه نظر جعفری (جعفری، 1343 هـ ش (الف) 771- 770) برخی آن (بلوچ را از ترکیب دو کلمه "بل" Bal و "اوچ" uch می دانند). وی اضافه می کند: "بل "همان" بهل" فارسی است و "اوچ" هم"اوز uz" به معنی بلند است، پس بلوچ، پهلوان برزو بلند را گویند، شاید همین طور باشد و این نام را چنانکه بسی پیش از آنکه بلوچان و شاید در زمان ساسانیان یا از آن هم پیشتر که به مکران و کرمان تا فارس و خوزستان راه یافته بودند، به آنان داده اند و چون اینان با بلوچان بالا بلند تر و نیرومندتر از خود روبرو شده و زبون آن گشته، آنان را پهلوان بالا بلند خواندند".
برخی نظیر جعفری بلوچ را برلیچ یعنی باشندگان دشت های لخت و بیابان برهنه تعبیر کنند و بعضی بلوچ را مترادف کوچ خوانند و گویند که بلوچها در دشتها می زییند و کوچ ها در کوه ها، مگر در مجاروت هم. صدها سال قبل از میلاد گویند که بلوچها از حلب به سوی شرق حرکت کردند، آنها مالدار و کوچی بوده، جاییکه سرسبز و شاداب بوده و علوفه فراوان، سکونت گزیدند که یکی ازین محلات برز کوه یا البرز است که بعداً از آنجا بسوی جنوب حرکت کرده و در مکران (اسم اولی بلوچستان) مسکن گزین شدند.
برخی از دانشمندان معتقدند که بلوچ ها از طوایف آریایی اند که در محدوده سرزمین امروزی خویش زندگی کرده اند. مانند موج دریا گاهی پیش رفته و زمانی هم به عقب زده شده اند ولی همیش با بیگانگان مغرور در ستیز بوده اند. بلوچستان با دریای مکران ساحل طولانی داشته و دارای بنادر چابهار، تیس، پزم، راخج، کنارک، گواتر وغیره است. چابهار بندر عمده معاملات تجارتی بلوچستان است و سایر بنادر عمدتاً در خدمت ماهیگیری اند.
بلوچها علاوه بر بلوچستان در سیستان، خراسان، مازندران، کرمان و تهران بود و باش دارند و لهجه های بیشتر مروج درین بخش بلوچ نشین عبارت اند از: رخشانی، سرحدی، سراوانی وغیره.
قبایل زیر: اسماعیل زی، ریکی، لاشار، یاراحمدزی، گمشادزی، مزارزی، میربلورزی، شالی بر، سهراب زی، رودینی، مگسی، رخشانی، اربابی، گورگیج، براهوی، ساسولی، ناروی، شاهوزی، هاشمزی، خاشی، بزرگزاده، بلیده ای، سالارزی، باران زی، برهان زی، بامری، نوشیروانی، دامنی وغیره در بلوچستان ایران زندگی می نمایند.
قبایل بلوچ:
عشایر اصلی خراسان که به حرفه ی بافندگی اشتغال دارند و تقریباً همه ی آن ها جزء گروه بلوچ های قدیم به شمار می ورند از این قرارند:
قبیله محل
بهلولی خاف و جنگل (تربت حیدریه)
بایزیدی محولات (تربت حیدریه) قائن
کلاه درازی تربت حیدریه ترشیز (کاشمر)
جان میرزایی زاوه و علیک (تربت حیدریه)
رحیم خانی تربت حیدریه و سرخس
براهویی تربت حیدریه و سرخس
کور خیلی(سالار خانی) تربت حیدریه و جنگل
حسن زایی مختلف
جان بیگی (بلوچهای جدید) رشخوار (تربت حیدریه)
از صورت اسامی مذکور می توان استنباط کرد که اغلب قبایل و عشایری که به قالی بافی اشتغال دارند در اطراف تربت حیدریه مسکن گزیده اند.
طوایف بلوچ:
طوایف مختلف بلوچ در خراسان در زمان سلطنت نادر شاه افشار به خراسان انتقال یافته و در شهرهای مختلف آن از جمله تربت جام و تربت حیدریه ساکن شده است. به غیر از این دو شهر گروهی از این طوایف در شهرهای درگز، سرخس، تایباد و حتی مشهد اسکان یافتند.
تیره های دیگری (سالارخانی ها و رحیم خانی ها )در اطراف خواف و سرخس می باشند و به قالی بافی به همان درجه از اهمیت می نگرد که بهلولی ها و بالاخره بلوچ های مستقر در زابل و حومه را از تیره های سارانی، رخشانی، بارانی، جهاندیده که از بافته های آن ها از نظر کیفیت به مرغوبیت قالیچه ها، گلیم ها، خورجین های تیره های ذکر شده نبوده و بیشتر کشابهت به بافته های افغانستان دارد. برخی از مهم ترین طوایف بلوچ خراسان عبارتند از میر رحمانی، سالارخانی، سید محمد خانی، پریکاری، رحیم خانی، عیسی زایی، زرداد خانی، چاکرزایی، شانبری، کوهکن و سنگ چولی.
فرش بلوچ:
قالی بلوچ به طور کلی دارای ابعاد کوچک و متوسط است. کوچکترین آن ها به عرض 80 تا 90 و طول 120 و 140 سانتی متر و قالیچه های بزرگتر به اندازه های تقریبی 100 در 150 سانتی متر و دو ذرعی های آن ها به ابعاد تقریبی 200×110 سانتی متر می باشد. بافت کلگی و کناره هایی در اندازه های متوسط نیز در میان آن ها معمول است. همچنین این قالی ها سبک وزن بوده و قیمت نسبتاً پایین آن سبب شده است که این قالی ها در اروپا زیاد رواج یابند. این قالی یک نمونه مشخص از هنر دستی را به نام هنر دستی مرزی تشکیل می دهد که در هر یک از این هنرها می توان عناصر تعداد زیادی از تمدن ها را پیدا کردو تأثیر فرهنگ ترکمنی توسط مایه های گوناگون رنگ های بلوطی و قرمز تیره رنگ های تیره (آبی تیره) و در پیاده کردن طرح های هندسی و منظم مثل شش ظلعی، لوزی، هشت ضلعی، قلاب و غیره در این قالی ها ظاهر می گردد. تأثیر تمدن فارسی را نیز در قالب پاره ای نقش ها طبیعت گرایانه می بینیم که در متن و حاشیه ی آن ها دیده می شود.
ویژگی های فنی بافت:
شیوه ی بافت یک پود، یک پود نازک مهم ترین ویژگی قالیچه های بلوچی می باشد و نوع گره آن ها فارسی حداکثر 1600 گره در دسی متر مربع و در موادر استثنایی 3000 گره در دسی متر مربع می باشد. استفاده از موی بز در کنار پیچ فرش ها از ویژگی قالیچه های بلوچ می باشد که در بافت های قدیم و جدید بلوچی است. تار و پود و پرز آن ها اکثراً از پشم است. پشم های محلی که استفاده از چله پشم در بافت های قدیمی از ویژگی های مهم آن بود که در سال های اخیر کاربرد نخ پنبه تا حدی از اصالت اولیه این بافته ها کاسته است و همچنین دار به صورت افقی است.
رنگ:
رنگ قالیچه های بلوچی معمولاً طبیعی بوده و اکثراً از رنگ های تیره بویژه سیاه، لاکی سیر، قهوه ای، شتری، سماقی، بژ، سرمه ای می بادش که در بازار این دست بافت ها را بعضاً سیاه کار می نامند. در واقع استفاده از چهار و حداکثر پنج رنگ شیوه ی کار این بافندگان می باشند. استفاده از رنگ های شیمیایی نامرغوب که باعث درخشنگی کاذب می گردد از دیگر مشخصات قالیچه های جدید بلوچ خراسان می باشد.
طرح:
فرش های بوجی غالباً در سبک هندسی و تحت تأثیر طرح های ترکمن، قفقاز، و هم چنین ایل افشار بافته می شود. یکی از طرح های مورد علاقه بافندگان بلوچی طرح آخوندی است که بیشتر در ناحیه ی سرخس بافته می شود. در زمینه ی بژ رنگ قالیچه که بصورت محراب طراحی شده نقش درختی خدنگ و استوار مملو از برگ های سه پره و پنج پره گل های سه پره و پنج پره است دیده می شود.
طرح های بوته ای هراتی، مینا خوانی را بعضاً در سبک هندسی می بافند. مینا خوانی که از یک تاری از گل های سرخ کوچک، گل های ختمی و گل های سفید شبیه به نرگس تشکیل شده و همه ی این ها در روی یک زمینه ی آبی تیره قرار گرفته اند و اطراف و حاشیه ی قالی طراز هایی از گل و گیاه می بینیم که دارای همان طرحی هستند که در زمینه ی قالی دیده می شوند. در این جا رنگ مسلط قرمز آجری است که تیره می باشد و با مقداری کمی از رنگ بلوطی تیره، سفید خاکستری رنگ یا به رنگ عاج مخلوط شده است.
یکی دیگر از طرحهای معروف بلوچها طرح «مشهد- بلوچی» که در آن متن قالیچه بصورت مشبک تقسیم شده و در داخل هر یک از خانه های این شبکه شکل الماس مانندی بافته شده است. رنگ زمینه این قالیچه ها اغلب به رنگ قرمز و خطوط شبکه برنگ آبی فیلی نیلی و پرزهای آن بلند و ابریشم مانند می باشند.
در قالی های نمازی، نقش محراب یا طاقنما، که اغلب در زمینه به رنگ گندمگون یا قهده ای خیلی روشن، تقریباً همیشه دارای یک درخت زندگی بسیار بلند است که شاخه های ساده شده ای با برگهای دندانه داری به دو رنگ وجود دارند معمولاً به رنگ قرمز و آبی. در بالای قوس دو عدد مستطیل را می بینیم که دارای نقش های گیاهی «هندسی و منظم» هستند که گاهی شکل ساده شده‌ی کف دست بجای نقوش گیاهی درون این دو عدد مستطیل دیده می شوند که برای گذاشتن کف دو دست نماز گزاری که به سجده رفته در نظر گرفته شده اند. که این نقش به پنجه اکبر معروف است.
بلوچها به تقلید از بافندگان ایل افشار قالیچه های با طرحهای مرغی نیز می بافند. طرح طاووسی یکی از انواع آن است. در این طرح چهار طاووس قرمز و سبز در زمینه سرمه ای فرش ترنج کوچک الماس مانندی را در بر گرفته اند و ممکن است این موتیف چهار طاووسی در طول فرش در چند نوبت تکرار شود. در زمینه لچکهای بهم پیوسته فرش که غالباً به رنگ بژ هستند نیز نقوش این پرندگان توأم با گلدانهای گل بافته شده اند. حاشیه‌ی این قالیچه ها با اشکال هندسی پوشیده شده است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 10   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فرش بلوچ

دانلود مقاله پروژه کارآفرینی مهد کودک

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله پروژه کارآفرینی مهد کودک دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

1- 1 مقدمه :
کودکان بین 2 تا 6 سالگی ، در مقایسه با نوباوگان و کودکان نوپا ، زمان بیشتری را دور از خانه و والدین سپری می‌کنند. طی 30 سال گذشته ، تعداد کودکانی که به کودکستان یا مهدکودک می‌روند، افزایش یافته است. این روند عمدتا به علت افزایش چشمگیر مشارکت زنان در نیروی کار است. در حال حاضر ، مادران 67 درصد از کودکان پیش دبستانی شاغل هستند. کودکستان ، برنامه‌ای است که هدف آن بالا بردن سطح رشد کودکان 2 تا 5 ساله است و بر تجربه‌های آموزشی تاکید می‌وزد.
در مقابل ، مهدکودک ، انواع تدارکات برای سرپرستی فرزندان والدین مشاغل را در بر می‌گیرد و این تدارکات در خانه کودک ارائه می‌شوند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که والدین ، اغلب کودکستان را به مهدکودک ترجیح می‌دهند. بسیاری از کودکستانها ، ساعت کار خود را از نیمه وقت به تمام افزایش داده‌اند تا به نیازهای والدین شاغل پاسخ دهند. وظیفه یک مهدکودک خوب فقط این نیست که کودکان را در غیاب والدینشان ایمن نگهدارد و آنها را خوب تغذیه کند. مهدکودک باید مانند یک کودکستان کارآمد ، تجربیات آموزش با کیفیت عالی برای کودکان فراهم آورد.
برنامه‌های کودکستانها متنوع است، که از مراکز کودک محروم تا معلم محور در نوسان هستند. در کودکستانهای کودک محور ، معلمان فعالیتهای گوناگون را ارائه می‌دهند که کودکان می‌توانند از بین آنها انتخاب کنند و قسمت عمده روز ، در بازی آزاد هدف می‌شود. در مقابل ، کودکستانهای تحصیلی ، معلمان برنامه را تنظیم کنند. در این کودکستانها ، به کودکان حروف الفبا ، اعداد ، رنگها ، شکلها ، مهارتهای تحصیلی را از طریق تکرار و تمرین ، آموزش می‌دهند و بر بازی تاکید نمی‌شود.
به رغم نگرانی جدی درباره مناسب بودن این پرورش ، به معلمان کودکستانی فشار می‌آورند که روی آموزش تحصیلی رسمی ، تاکید کنند. انگیزه ایجاد این گرایش ، اعتقاد عموم به این موضوع است که آموزش تحصیلی در سنین پایین‌تر ، پیشرفت نهایی جوانان را بهتر می‌کند. اما تاکید بر آموزش تحصیلی رسمی در اوایل کودکی ، انگیزش و سایر جنبه‌های رشد هیجانی را تضعیف می‌کند.
کودکان 3 تا 6 ساله در کلاسهای کودک محور ، در مقایسه با کودکان کلاسهای معلم محور ، به تواناییهای خود بیشتر پی بردند، مسائل چالش‌انگیز را بیشتر ترجیح دادند، کمتر جویای تائید بزرگترها و نگران مدرسه بودند. در بررسی دیگری ، کودکان 4 ساله در کودکستانهای کودک محور ، در ارزیابیهای تحصیلی ، زبان ، مهارتهای حرکتی و زبان ، از کودکانی که در کودکستانهای تحصیلی بودند، نمره‌های بیشتری کسب کردند.

 

1 – 2 نام کامل طرح و محل اجرای آن :
تاسیس مهد کودک

 

 

 


محل اجزا :

 


1 – 3 – مشخصات متقاضیان :
نام نام خانوادگی مدرک تحصیلی تلفن

 

1 – 4 – دلایل انتخاب طرح :
علافه به کودکان و نگهداری و آموزش آنها یکی از عوامل موثر در انتخاب این طرح بوده است ، در وحله دوم بررسی های مالی و اقتصادی و سود آور بودن این طرح و اینکه این طرح یکی از طرح هایی است که به سلامت روحی و روانی بالایی نیاز دارد و همچنین می تواند باعث پیشرفت وضعیت روحی افراد گردد از دیگر عوامل گرایش به این طرح بوده است

 

 

 


1 – 5 میزان مفید بودن طرح برای جامعه :
امروزه با تعداد زیادی از خانواده هایی مواجه هستیم که برای نگهداری فرزندان خود دچار مشکل هستند و مسئله اشتغال مانع نگهداری فرزند می شود ، وجود یک مرکز مطمئن و دارای استاندارد برای اطمینان بخشیدن به خانواده ها می تواند از جهات مختلف مفید و سود بخش باشد

 

1 – 6 - وضعیت و میزان اشتغالزایی :
میزان اشتغالزایی طرح متغییر است ، ولی بعنوان پیشفرض 9 نفر در نظر گرفته شده است

 

تاریخچه و سابقه مختصر طرح :
برنامه هداستارت به این صورت است که برای کودکان یک یا دو ساله دوره کودکستان ، همراه با خدمات غذایی و پزشکی تامین می‌کند. درگیری والدین برای پروژه هداستارت ، اهمیت زیادی دارد. والدین در جلسات سیاست‌گذاری شرکت می‌کنند و در برنامه‌ریزی آن مشارکت دارند. آنها همچنین بطور مستقیم با کودکان در کلاسهای درس کار می‌کنند، در برنامه‌های مخصوص فرزندپروری و رشد کودک شرکت می‌جویند و خدماتی را دریافت می‌کنند که هدف آنها کمک به نیازهای عاطفی ، اجتماعی ، و شغلی خود آنهاست. در حال حاضر ، بیش از 1300 مرکز هداستارت ، سالیانه به 720 هزار کودک خدمت می‌کنند.
بیش از 20 سال پژوهش ، منافع دراز مدت مداخله پیش دبستانی را به اثبات رسانده و همین امر به بقای هداستارت کمک کرده است. نتایج پژوهش حاکی است کودکانی که در این برنامه‌ها شرکت داشتند در 2 تا 3 سال اول مدرسه ابتدایی ، هوش بهتر بالاتر و پیشرفت تحصیلی بیشتری از کودکان شاهد داشتند. بعد از این زمان ، تفاوتها در نمرات آزمون ، کاهش یافتند. با وجود این کودکانی که تحت مداخله قرار گرفته بودند، از نظر سازگاری با دوران تحصیلی تا نوجوانی ، جلوتر از افراد گروه شاهد بودند آنها به احتمال کمتری تحت آموزش ویژه قرار گرفتند یا مردود شدند، و تعداد بیشتری از آنها دوره دبیرستان را تمام کردند. مهدکودک ، با مداخله به موقع با کیفیت عالی ، می‌تواند به رشد کودکان که از لحاظ اقتصادی محروم هستند، کمک کند.

 

اجزای سازنده یک مهد کودک با کیفیت عالی
بررسی‌ها نشان می‌دهند که این عوامل مهم هستند: اندازه گروه (تعداد کودک در یک مکان واحد) ، نسبت مراقب به کودک ، آمادگی تحصیلی مراقب ، تعهد شخصی مراقب به یادگیری و مراقبت کردن از کودکان در صورتی که این ویژگیها مطلوب باشند، کودکان در ارزیابیهای هوش ، زبان و رشد اجتماعی ، بهتر عمل می‌کنند. محیطهای وسیع و مجهز و اقداماتی که نیازها و تمایلات کودکان پیش دبستانی را برآورده می‌سازند نیز به پیامدهای مثبت کمک می‌کنند.
آیا مهد کودک ، ایمنی دلبستگی در نوباوگی را تهدید می‌کند؟
پژوهش حاکی است نوباوگان آمریکایی که قبل از 12 ماهگی در مهد کودک تمام وقت گذاشته می‌شوند، بیشتر از نوباوگانی که در خانه ماندند، دلبستگی ناامین بویژه از نوع دوری جو ، نشان می‌دهند. آیا این بدان معنی است که نوباوگانی که هر روز جدای از والدین شاغل خود را تجربه می‌کنند و از همان ابتدا در مهد کودک گذاشته می‌شوند، در معرض خطر مشکلات رشدی قرار دارند؟ برخی پژوهشگران چنین فکر می‌کنند در حالی که سایرین مخالف‌اند. با این حال بررسی دقیق شواهد حاکی است که باید در مورد این نتیجه‌گیری که مهدکودک برای نوباوگان زیان‌بخش است، محتاط باشیم.
اولا در بررسیهایی که رابطه مهدکودک با دلبستگی را گزارش می‌دهند، میزان ناایمنی در نوباوگان مهدکودکی تا اندازه‌ای بیشتر از نوباوگان غیر مهدکودکی است (36 در برابر 29 درصد) ، اما این ناایمنی به میزان کلی ناایمنی کودکان در کشورهای صنعتی شباهت دارد. در حقیقت ، اغلب نوباوگان مادران شاغل ، دلبسته ایمن هستند. از این گذشته ، همه تحقیقات ، گزارش نمی‌دهند که بین کیفیت دلبستگی نوباوگان مهد کودکی و نوباوگانی که در خانه پرورش یافته‌اند تفاوت وجود دارد.
ثانیا ، شرایط خانوادگی بر ایمنی دلبستگی تاثیر دارد. خیلی از مادران شاغل ، فشارهای رسیدگی به دو شغل تمام وقت را استرس‌زا می‌دانند. برخی از مادران به دلیل اینکه خسته هستند و به ستوه آمده‌اند، به فرزندانشان با عطوفت کمتری پاسخ می‌دهند و از این رو ، ایمنی آنها را به خطر می‌اندازند. سایر مادران شاغل ، احتمالا برای استقلال نوباوگانشان ارزش قائل‌اند و آن را ترغیب می‌کنند یا اینکه بچه‌های آنها به دلیل عادت داشتن به جدایی از والدینشان ، از موقعیت غریبی نمی‌ترسند. در این گونه موارد ، حالت و دلبستگی دوری جو می‌تواند بیانگر خودمختاری سالم و نه ناایمنی باشد.
ثالثا ، مهدکودک نامرغوب می‌تواند به دلبستگی ناایمن در نوباوگان مادران شاغل کمک کند. در بررسی مراقبت اولیه از کودک NICHD بزرگترین بررسی طول تا زمان حال ، که 1000 نوباوه را همراه با مادرشان در 10 ناحیه کشور در برداشت. مهدکودک به تنهایی تاثیری در دلبستگی ناایمن نداشت. اما وقتی که نوباوگان در معرض ترکیب عوامل خطرخانه و مهدکودک قرار داشتند، پرستاری بی‌عاطفه در خانه ، همراه بر پرستاری بی‌عاطفه ، و ساعتهای طولانی در مهدکودک ، میزان ناایمنی افزایش یافت.
رابعا ، ارزیابی ایمنی دلبستگی ، در حالی که نوباوگان با مهدکودک سازگار شده‌اند، تصویر دقیقی در اختیار نمی‌گذارند. وقتی که نوباوگان وارد مهدکودک می‌شوند، باید با روال جدید جدایی روزانه از والدین سازگار شوند. تحت چنین شرایطی ، انتظار می‌رود که آنها رنجوری نشان دهند. اما بعد از چند ماه ، نوباوگانی که در برنامه‌های مرغوب شرکت می‌کنند، آرام‌تر می‌شوند آنها لبخند می‌زنند، بازی می‌کنند، از پرستاران باعاطفه‌ای که آنها را خوب می‌شناسند، تسلی می‌جویند و تعامل کردن با همسالان را آغاز می‌کنند.

 

آینده بحث
نتایج بررسی NICHD حاکی است که تربیت ، بر رفتار مشکل آفرین کودکان پیش دبستانی ، بیشتر از مهدکودک تاثیر دارد. در واقع ، داشتن امکان برقراری رابطه گرم و صمیمانه با یک پرستار حرفه‌ای با عاطفه ، برای ناباوگانی که با یک یا دو والد رابطه ناایمنی دارند، بسیار مفید است. وقتی که این کودکان را تا دوره پیش دبستانی و اوایل دبستان دنبال کردند، معلوم شد که آنها بیشتر از کودکان دلبسته ناایمنی که به مهدکودک نرفته بودند، اعتماد به نفس دارند و از مهارتهای اجتماعی برخوردار هستند.

 

آشنایی کودک با مهد کودک
کودک از 3 سالگی آماده ورود به مهد کودک می شود. اما در این بین نگرانی والدین و وابستگی کودک ، مشکلاتی پدید می آورد . به عبارتی از یک طرف والدین هنوز مطمئن نیستند کودکشان آمادگی لازم را دارد و از طرفی دیگر کودک هنوز خود را وابسته حس می کند و ممکن است نخواهد از خانواده جدا شود . البته این امر برای همه بچه ها یکسان نیست و بعضی به راحتی محیط مهد را می پذیرند و به آن دلبستگی پیدا می کنند . اما در مورد کودکان وابسته ، کارشناسان توصیه می کنندکه والدین برای حل این مشکل قاطعیت داشته باشند . اول فکر کنند چه چیزی به صلاح فرزندشان است ، بعد تصمیم آخر را بگیرند . در این مورد نباید والدین احساساتی شوند ، باید بتوانند گریه های کودک را موقع ورود به مهد تحمل کنند ، مانند زمانی که گریه های کودک را موقع واکسن زدن تماشا می کنند . چرا که به گفته محققین" واقعاً مهدکودک مانند واکسن عمل می کند و می تواند فرزند ما رادر برابر آسیب های بسیاری واکسینه کند ."
در مورد بچه های وابسته ، برخی از کارشناسان معتقدند بهتر است ورود آنها را به مهدکودک ، جلوتر بیندازیم.در این باره تابستان زمان مناسبی است ، چرا که کلاس پیش دبستانی تعطیل است و مهدکودک خلوت تر و مربی ها می توانند برای هر کودک زمان بیشتری را صرف کنند تا کم کم به محیط آنجا خو بگیرند از طرفی بچه ها می توانند از برنامه های تفریحی نیز بیشتر لذت ببرند .

 

چگونه بچه هاییراکه تمایلی به مهد کودک ندارند ، متقاعد کنیم؟
در این مورد والدین نباید انعطاف داشته باشند . چرا که اگر کودک بفهمد می تواند هر وقت که نخواست از رفتن به مهد کودک امتناع کند، دیگر قاطعیت و نفوذ شما از بین خواهد رفت . در حقیقت این کودک است که شما را تربیت می کند و فرمان می دهد . اما بهتر است از قبل ، برایش مشخص کنید که او" باید" با شما همکاری کند و اگر به مهد نرود ، مثلاً تنها می ماند . در روزهای نخست ورود کودک به مهد ، والدین باید به هر ترتیب که شده از غیبت او خودداری کنند تا به تدریج،کودک با همه برنامه های آنجا آشنا شود و کم کم رابطه عاطفی با دوستانش پیدا کند .
چطور ساعت خواب کودکان را تنظیم کنیم؟
اغلب خانواده ها در بیدار کردن فرزندانشان برای رفتن به مهدکودک یا مدرسه مشکل دارند . کارشناسان معتقدند خردسالان را می توان روزانه ده دقیقه تا یک ربع زودتر بیدار کرد تا به تدریج شب ها زودتر بخوابند. البته هیچگاه نباید برای زود خوابیدن آنها از اعمال زور و فشار استفاده کرد . چرا که این امر موجب تنش و استرس می شود . نباید کودکی را که به آسانی از خواب بر نمی خیزد تنبل نامیدو یا کودکانی که هنگام صبح بشاش و چابک نیستند را مورد تمسخر قرار داد . کودک از این که مادر به اتاق او بیاید و پتو را از روی او بردارد و بگوید" بلند شو ، دیر است" وحشت دارد . اگر کودک با صدای ساعت زنگ دار بیدار شود بهتر است تا با صدایزنگ دار مادر.
به جای این که با کودک وارد جنگ شویم و به زور او را بیدار کنیم ، بهترین کار این است که بگذاریم ده دقیقه طلایی دیگر را به خواب و خیالبافی اختصاص دهد ، و از آن لذت ببرد،این را می توان با تنظیم ساعت عملی کرد .

 

اهمیت مهد کودک
یافته های علمی در زمینه های مختلف نشان می دهند که پشتیبانی از رشد و تکامل اولیه کودک نه تنها نتایج سرشار فوری برای کودک و والدینش در بر دارد ، بلکه در بلند مدت موجب توانایی برای ایفای نقش در جامعه نیز می شود . پرداختن به تربیت کودک در سال های اولیه زندگی موقعیت بسیار مناسبی برای جلوگیری و یا کاستن از اشکالات یادگیری است و منافع ماندگاری برای خانواده و اجتماعدارد. پس می توان گفتکه توجه به کودکان خردسال منافع زیررابرای جامعهدر بردارد :

 

بهره وری اقتصادی
توجه هایی که موجب افزایش ظرفیت های بدنی و ذهنی کودک می شوند باعث افزایش تعداد دانش آموزان مدارس و پیشرفت و موفقیت در مدرسهوبه نوبه خود موجب بهره وری بیشتر اقتصادی می شود .

 

صرفه جویی در مخارج
کودکانی که آمادگی بدنی و ذهنی و اجتماعی بهتری دارند مرحله انتقال خانه به مدرسه را بهتر می گذرانند. از این رو ترک تحصیل و مردود شدن بچه ها کمتر دیده می شود و به برنامه های جبرانی کمتر هم نیاز هست و این باعث کاهش مخارج می شود .
تقویت ارزش های اخلاقی و اجتماعی
ما ارزش های خود را از طریق کودکان منتقل می کنیم . برای نگهداری ارزش های اخلاقی و اجتماعی ، باید از کودکان شروع کرد . ارزش هایی مانند همکاری ، تعاون ، رعایت حقوق دیگران ، دفاع از حقوق خود و مراقبت از محیط زیست در سنین قبل از دبستان در کودک ریشه می دواند .

 

کمک به مراقبین کودکان و مادرها
با حضور کودکان در مهد کودک ، بچه ها چند ساعتی در روز تحت نظارت و مراقبت افراد متخصص قرار می گیرند ، آموزش های لازم برای شروع مدرسه را در می یابند ، رفتار اجتماعی را می آموزند ، از بازی با همسالان لذت می برند ، محرک های لازم برای شکوفایی خلاقیت را دریافت می کنند . از سویی دیگر مادرها می توانند برای کسب در آمد فعالیت کنند و نیز به تحصیل و فراگیری دانش امروزی بپردازند و زمینه های لازم را برای رشد و تکامل مطلوب فرزندان فراهم کنند .
بسیج اجتماعی
همان قدر که کودکان از بزرگسالان تأثیر می گیرند ، گاهی نیز بعضی رفتار کودکان ، تأثیر بسزایی بر بزرگترها می گذارد . پس کودکان می توانند نقطه جهشیبرای اقدامات اجتماعی و سیاسی باشند که باعث ایجاد هماهنگی و سازماندهی یک امر اجتماعی می گردد .

 

اجتماعی شدن کودکان
کودکبا ورودبهمدرسه ، یکباره اجتماعی نمی شود ، بلکه پایه های روابط کودک با مدرسه در 2 یا 3 سال قبل پی ریزیمیشود. در مهدکودک بچه ها با همسالان خود ارتباط مستمر دارند ، و فرصت دارند تا مشکلات ارتباطی خود را حل کنند و در مدرسه مشکل دوست یابی نداشته باشند .

 

نقش مهدکودک را در تربیت کودکان جدی بگیریم
انسان موجودی اجتماعی است، از زمان تولد تا واپسین دم حیات نیازمند دیگران است. در جامعه زندگی می کند، از آن تأثیر می پذیرد و بر آن تأثیر می گذارد.

انسان موجودی اجتماعی است، از زمان تولد تا واپسین دم حیات نیازمند دیگران است. در جامعه زندگی می کند، از آن تأثیر می پذیرد و بر آن تأثیر می گذارد.کانون خانواده، نخستین نهاد اجتماعی است که کودک در آن پرورش می یابد و می آموزد که چگونه رفتار اجتماعی داشته باشد.در محیط های اجتماعی نظیر مهدکودک، نهادهای دیگری به جز خانواده در آموزش هنجارها و ارزش ها به فرزندان دخالت دارند و با افزایش سن کودک به مرور از نقش خانواده ها کاسته و بر نقش این کانون ها در الگو دهی به شخصیت کودک افزوده می شود. مهدکودک، برای بچه ها عموماً جذابیتی بیش از خانه و خانواده دارد و نیز نقشی بسیار اساسی و مهم در تربیت کودکان ایفا می کند.
بنابراین برای به ثمر نشستن این نهال های ترد و شکننده و کمک به رشدِ صحیح آنان باید محیطی امن و عاری از هر انحرافی برای تربیت آنان فراهم ساخت. تأثیرپذیری کودکان در مهد به مراتب بیشتر از خانه و خانواده است. اگر مربیان، افرادی آموزش دیده، کارآمد و متخصص در زمینه تربیت کودکان باشند خواهند توانست به بهترین شکل ممکن کودکان را تربیت کنند. بسیاری از کودکان با رشد روزافزون تعداد مادران شاغل، بیش از نیمی از روز خود را در مهدها سپری می سازند و رفتارها، ارزش ها و الگوهای بسیاری را از این مکان ها کسب می کنند، حال این مربیان و مسئولان مهدها هستند که باید ضمن عنایت به وظیفه خطیر تعلیم و تربیت، و بهره گیری از شیوه های مثبت و کارآمد، در ساختن نسل آتی کمر همت ببندند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   42 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پروژه کارآفرینی مهد کودک

دانلود مقاله تراشه های زیستی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تراشه های زیستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

آشکار ساختن ساختار ژنتیک و کشف منشاء استیکى که جلوى ما گذاشته اند تا نوش جان کنیم...اتحاد الکترونیک و بیولوژى مى تواند حیطه هاى متنوعى چون پزشکى، علوم تغذیه، یا علوم دفاعى را دستخوش انقلاب سازد. سرعت پیشرفت ما آنچنان زیاد است که خطر زیر پا گذاشتن اخلاقیات واقعاً وجود دارد
گیوم گراله

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


تاریخچه‌ بیوتکنولوزی
بیوتکنولوژی‌ ریشه‌ در تاریخ‌ دارد و تکوین‌ آن‌ از سالهای‌ بسیار دور آغاز شده‌ تابحال‌ ادامه‌ یافته‌ است‌.
در تقسیم‌بندی‌ زمانی‌ می‌توان‌ سه‌دوره‌ برای‌ تکامل‌ بیوتکنولوژی‌ قائل‌ شد.
1) دورة‌ تاریخی‌ که‌ بشر با استفاده‌ ناخودآگاه‌ از فرآیندهای‌ زیستی‌ به‌ تولید محصولات‌ تخمیری‌ مانند نان‌، مشروبات‌ الکلی‌، لبنیات‌ ترشیجات‌ و سرکه‌ و غیره‌ می‌پرداخت‌. در شش‌ هزار سال‌ قبل‌ از میلاد مسیح‌، سومریان‌ و بابلیها از مخمرها در مشروب‌سازی‌ استفاده‌ کردند. مصریها در چهار هزار سال‌ قبل‌ با کمک‌ مخمر و خمیر مایه‌ نان‌ می‌پختند. در این‌ دوران‌ فرآیندهای‌ ساده‌ و اولیه‌ بیوتکنولوژی‌ و بویژه‌ تخمیر توسط‌ انسان‌ بکار گرفته‌ می‌شد.
2) دوره‌ اولیه‌ قرن‌ حاضر که‌ با استفاده‌ آگاهانه‌ از تکنیکهای‌ تخمیر و کشت‌ میکروارگانیسم‌ها در محیط‌های‌ مناسب‌ و متعاقباً استفاده‌ از فرمانتورها در تولید آنتی‌بیوتیکها، آنزیمها، اجراء مواد غذائی‌، مواد شیمیائی‌ آلی‌ و سایر ترکیبات‌، بشر به‌ گسترش‌ این‌ علم‌ مبادرت‌ ورزید. در آن‌ دوره‌ این‌ بخش‌ از علم‌ نام‌ میکروبیولوژی‌ صنعتی‌ بخود گرفت‌ و هم‌اکنون‌ نیز روند استفاده‌ از این‌ فرآیندها در زندگی‌ انسان‌ ادامه‌ دارد. لیکن‌ پیش‌بینی‌ می‌شود به‌ تدریج‌ با استفاده‌ از تکنیکهای‌ بیوتکنولوژی‌ نوین‌ بسیاری‌ از فرآیندهای‌ فوق‌ نیز تحت‌ تأثیر قرار گرفته‌ و به‌سمت‌ بهبودی‌ و کارآمدی‌ بیشتر تغییر پیدا کنند.
3) دوره‌ نوین‌ بیوتکنولوژی‌ که‌ با کمک‌ علم‌ ژنتیک‌ درحال‌ ایجاد تحول‌ در زندگی‌ بشر است‌. بیوتکنولوژی‌ نوین‌ مدتی‌ است‌ که‌ روبه‌ توسعه‌ گذاشته‌ و روز بروز دامنه‌ وسعت‌ بیشتری‌ به‌ خود می‌گیرد.
این‌ دوره‌ زمانی‌ از سال‌ 1976 با انتقال‌ ژنهائی‌ از یک‌ میکروارگانیسم‌ به‌ میکروارگانیسم‌ دیگر آغاز شد. تا قبل‌ از آن‌ دانشمندان‌ در فرآیندهای‌ بیوتکنولوژی‌ از خصوصیات‌ طبیعی‌ و ذاتی‌ (میکرو) ارگانیسم‌ها استفاده‌ می‌گردند لیکن‌ در اثر پیشرفت‌ در زیست‌شناسی‌ مولکولی‌ و ژنتیک‌ و شناخت‌ عمیق‌تراجزاء ومکانیسم‌های‌ سلولی‌ ومولکولی‌ متخصصین‌ علوم‌زیستی‌توانستند تا به‌ اصلاح‌ و تغییر خصوصیات‌ (میکرو) ارگانیسم‌ها بپردازند و(میکرو) ارگانیسم‌هائی‌ باخصوصیات‌ کاملاً جدید بوجود آوردند تا با استفاده‌ از آنها بتوان‌ ترکیبات‌ جدید را بامقادیر بسیار بیشتر و کارائی‌ بالاتر تولید نمود.
آبجو سازی‌ در مصر و کشورهای‌ حاشیه‌ رود نیل‌
کشف‌ پروتئین‌ها
جداسازی‌ اولین‌ آنزیمها
کشف‌ باکتری‌ ای‌کلای‌
کشف‌ DNA
استفاده‌ از باکتریها در تصفیه‌ فاضلاب‌
استفاده‌ از واژه‌ بیوتکنولوژی‌ توسط‌ یک‌ مهندس‌ کشاورزی‌
استفاده‌ از اصلاح‌ بیولوژی‌ مولکولی‌
کشف‌ فعالیت‌ ضدباکتریائی‌ قارچ‌ پنی‌سیلیوم‌ توسط‌ فلمینگ‌ (کشف‌ پنی‌سیلین‌)
کشت‌ ساختمان‌ رشته‌ای‌ مارپیچ‌ DNA توسط‌ واتسون‌ و گریک‌
توضیح‌ و تشریح‌ ساختمان‌ آنتی‌بادی‌ توسط‌ پورتر، ارلن‌ وینسونوف‌
کشت‌ سلول‌
جداسازی‌ یک‌ آنزیم‌ سنتز کننده‌ DNA
کشف‌ کدهای‌ ژنتیکی‌
اولین‌ سنتز کامل‌ یک‌ ژن‌
کشف‌ آنزیمهای‌ برش‌ دهنده‌ اسیدهای‌ نوکلئیک‌
اولین‌ آنتی‌بادی‌ مونوکلونال‌
اولین‌ بیان‌ ژن‌ مخمر در باکتری‌ ای‌کلای‌
اولین‌ بیان‌ ژن‌ انسان‌ در باکتری‌
تولید انسولین‌ نوترکیب‌ انسانی‌
ابداع‌ روش‌ PCR برای‌ تکثیر قطعات‌ DNA
ابداع‌ روش‌ انگشت‌نگاری‌ DNA ـ اولین‌ واکسن‌ مهندسی‌ ژنتیک‌
EPA اولین‌ تنباکوی‌ مهندسی‌ ژنتیک‌ را تأیید کرد
شروع‌ پروژه‌ ژنوم‌ انسانی‌ ـ تولید اولین‌ گاو ترانس‌ژنیک‌
کشف‌ اولین‌ ژنوم‌ کامل‌ یک‌ موجود زنده‌
ابداع‌ تکنیک‌ جدید DNA با استفاده‌ از PCR و چیپ‌های‌ DNA و یک‌ برنامه‌ کامپیوتری‌ برای‌ کشف‌ ژنهای‌ بیماریزا
استفاده‌ از سلولهای‌ ریشه‌ای‌ برای‌ معالجه‌ بیماریها
شناسائی‌ کامل‌ ژنوم‌ مگس‌ سرکه‌ و بسیاری‌ از موجودات‌ دیگر
شناسائی‌ کامل‌ ژنوم‌ انسان‌ و بسیاری‌ دیگر از ارگانیسم‌ها 600 سال‌ قبل‌ از میلاد
1830
1833
1855
1869
1914
1919
1938
1939

 


1953
1959
1954
1955
1966
1970
1971
1975
1976
1977
1978
1983
1984
1986
1990
1995
1997

 

1998
2000
2001
جدول‌ 1 ـ تاریخچه‌ مختصر بیوتکنولوژی 3 و (4)

 

 

 


بیوتکنولوژی‌ چیست‌؟
گستردگی‌ و تنوع‌ کاربردهای‌ بیوتکنولوژی‌، تعریف‌ و توصیف‌ آنرا کمی‌ مشکل‌ و نیز متنوع‌ ساخته‌ است‌.
برخی‌ آنرا مترادف‌ میکروبیولوژی‌ صنعتی‌ و استفاده‌ از میکروارگانیسم‌ها می‌دانند و برخی‌ آنرا معادل‌ مهندسی‌ ژنتیک‌ تعریف‌ می‌کنند به‌همین‌ دلیل‌ در اینجا مختصراً اشاره‌ای‌ به‌ تعاریف‌ متفاوت‌ از بیوتکنولوژی‌ می‌کنیم‌ که‌ البته‌ دارای‌ وجوه‌ اشتراک‌ زیادی‌ نیز هستند: (1) و (2)
ـ بیوتکنولوژی‌ مجموعه‌ای‌ از متون‌ و روشها است‌ که‌ برای‌ تولید، تغییر و اصلاح‌ فراورده‌ها، به‌نژادی‌ گیاهان‌ و جانوران‌ و تولید میکروارگانیسم‌ها برای‌ کاربردهای‌ ویژه‌، از ارگانیسم‌های‌ زنده‌ استفاده‌ می‌کند.
ـ کاربرد روشهای‌ علمی‌ و فنی‌ در تبدیل‌ بعضی‌ مواد به‌ کمک‌ عوامل‌ بیولوژیک‌ (میکروارگانیسم‌ها، یاخته‌های‌ گیاهی‌ و جانوری‌ و آنزیم‌ها) برای‌ تولید کالاها و خدمات‌ در کشاورزی‌، صنایع‌ غذائی‌ و دارویی‌ و پزشکی‌
ـ مجموعه‌ای‌ از فنون‌ و روشها که‌ در آن‌ از ارگانیسم‌های‌ زنده‌ یا قسمتی‌ از آنها در فرایندهای‌ تولید، تغییر و بهینه‌سازی‌ گیاهان‌ و جانوران‌ استفاده‌ می‌شود.
ـ کاربرد تکنیکهای‌ مهندسی‌ ژنتیک‌ در تولید محصولات‌ کشاورزی‌، صنعتی‌، درمانی‌ و تشخیص‌ باکیفیت‌ بالاتر و قیمت‌ ارزانتر و محصول‌ بیشتر و کم‌ خطرتر
ـ استفاده‌ از سلول‌ زنده‌ یا توانائیهای‌ سلول‌های‌ زنده‌ یا اجزای‌ آنها و فرآوری‌ و انتقال‌ آنها به‌صورت‌ تولید در مقیاس‌ انبوه‌
ـ بهره‌برداری‌ تجاری‌ از ارگانیسم‌ها یا اجزای‌ آنها
ـ کاربرد روشهای‌ مهندسی‌ ژنتیک‌ در تولید یا دستکاری‌ میکروارگانیسم‌ها و ارگانیسم‌ها
ـ علم‌ رام‌کردن‌ و استفاده‌ از میکروارگانیسم‌ها در راستای‌ منافع‌ انسان‌
ـ تعاریف‌ بالا از بیوتکنولوژی‌ هرکدام‌ به‌تنهائی‌ توصیف‌ کاملی‌ از بیوتکنولوژی‌ نیست‌ ولی‌ با قدر مشترک‌ گرفتن‌ از آنها می‌توان‌ به‌ تعریف‌ جامعی‌ از بیوتکنولوژی‌ دست‌ یافت‌.
براستی‌ چرا چنین‌ است‌؟ هرچند که‌ با مرور زمان‌ دانشمندان‌ به‌ مفاهیم‌ مشترکی‌ در مورد تعریف‌ بیوتکنولوژی‌ نزدیک‌ شده‌اند اما چرا هر متخصص‌ و دانشمندی‌ تعریف‌ جداگانه‌ای‌ از بیوتکنولوژی‌ ارائه‌ می‌دهد که‌ درجای‌ خود نیز می‌تواند صحیح‌ باشد (نه‌ الزاماً جامع‌).
علت‌ این‌ حقیقت‌ را باید درماهیت‌ بیوتکنولوژی‌ جُست‌.
بیوتکنولوژی‌ همانند زیست‌ شناسی‌، ژنتیک‌ یا مهندسی‌ بیوشیمی‌ یک‌ علم‌ پایه‌ یا کاربردی‌ نیست‌ که‌ بتوان‌ محدوده‌ و قلمرو آنرا بسادگی‌ تعریف‌ کرد. بیوتکنولوژی‌ شامل‌ حوزه‌ای‌ مشترک‌ از علوم‌ مختلف‌ است‌ که‌ در اثر همپوشانی‌ و تلاقی‌ این‌ علوم‌ بایکدیگر بوجود آمده‌ است‌. بیوتکنولوژی‌ معادل‌ زیست‌ شناسی‌ مولکولی‌، مهندسی‌ ژنتیک‌، مهندسی‌ شیمی‌ یا هیچ‌ یک‌ از علوم‌ سنتی‌ و مدرن‌ موجود نیست‌؛ بلکه‌ پیوند میان‌ این‌ علوم‌ در جهت‌ تحقق‌ بخشیدن‌ به‌ تولید بهینه‌ یک‌ محصول‌ حیاتی‌ (زیستی‌) یا انجام‌ یک‌ فرآیند زیستی‌ بروشهای‌ نوین‌ و دقیق‌ با کارآئی‌ بسیار بالا می‌باشد.
بیو
تکنولوژی‌ را می‌توان‌ به‌ درختی‌ شبیه‌ کرد که‌ ریشه‌های‌ تناور آنرا علومی‌ بعضاً با قدمت‌ زیاد مانند زیست‌ شناسی‌ بویژه‌ زیست‌ شناسی‌ مولکولی‌، ژنتیک‌، میکروبیولوژی‌، بیوشیمی‌، ایمونولوژی‌، شیمی‌، مهندسی‌ شیمی‌، مهندسی‌ بیوشیمی‌، گیاه‌شناسی‌، جانورشناسی‌، داروسازی‌، کامپیوتر و… تشکیل‌ می‌دهند لیکن‌ شاخه‌های‌ این‌ درخت‌ که‌ کم‌ و بیش‌ به‌ تازگی‌ روئیدن‌ گرفته‌اند و هرلحظه‌ با رشد خود شاخه‌های‌ فرعی‌ بیشتری‌ را به‌وجود می‌آورند بسیار متعدد و متنوع‌ بوده‌ که‌ فهرست‌ کردن‌ کامل‌ آنها در این‌ نوشته‌ را ناممکن‌ می‌سازد.
تقسیم‌بندی‌ بیوتکنولوژی‌ به‌ شاخه‌های‌ مختلف‌ نیز برحسب‌ دیدگاه‌ متخصصین‌ و دانشمندان‌ مختلف‌ فرق‌ می‌کند و در رایجترین‌ تقسیم‌بندی‌ از تلاقی‌ و پیوند علوم‌ مختلف‌ با بیوتکنولوژی‌ استفاده‌ می‌کنند و نام‌ شاخه‌ای‌ از بیوتکنولوژی‌ را بدین‌ترتیب‌ وضع‌ می‌کنند. مانند بیوتکنولوژی‌ پزشکی‌ که‌ از تلاقی‌ بیوتکنولوژی‌ با علم‌ پزشکی‌ بوجود آمده‌ است‌ یا بیوتکنولوژی‌ کشاورزی‌ که‌ کاربرد بیوتکنولوژی‌ در کشاورزی‌ را نشان‌ می‌دهد. بدین‌ ترتیب‌ می‌توان‌ از بیوتکنولوژی‌ داروئی‌ Pharmaceutical Biotechnology بیوتکنولوژی‌ میکروبی‌، Microbial Biotechnology ، بیوتکنولوژی‌ دریا Marine Biotech ، بیوتکنولوژی‌ قضائی‌ یا پزشکی‌ قانونی‌ Forensic Biotech ، بیوتکنولوژی‌ محیطی‌ Environmental Biotech ، بیوتکنولوژی‌ غذائی‌ food and food stuff Biotech بیوانفورماتیک‌ Bioinformatic ، بیوتکنولوژی‌ صنعتی‌ Industrial ، بیوتکنولوژی‌ نفت‌ …… بیوتکنولوژی‌ تشخیصی‌ و … نام‌ برد.
این‌ شاخه‌های‌ متعدد در عمل‌ همپوشانی‌ها و پیوندهای‌ متقاطع‌ زیادی‌ دارند و باز بدلیل‌ ماهیت‌ همه‌جانبه‌ بودن‌ بیوتکنولوژی‌ نمی‌توان‌ در این‌ مورد نیز به‌ ضرس‌ قاطع‌ محدوده‌هائی‌ را برای‌ آنها تعیین‌ نمود.
گستردگی‌ کاربرد بیوتکنولوژی‌ در قرن‌ بیست‌ و یکم‌ بحدی‌ است‌ که‌، اقتصاد، بهداشت‌، درمان‌، محیط‌زیست‌، آموزش‌، کشاورزی‌، صنعت‌، تغذیه‌ و سایر جنبه‌های‌ زندگی‌ بشر را تحت‌ تأثیر شگرفت‌ خود قرار خواهد داد. بهمین‌ دلیل‌ اندیشمندان‌ جهان‌ قرن‌ بیست‌ و یکم‌ را قرن‌ بیوتکنولوژی‌ نامگذاری‌ کرده‌اند.
کاربردهای‌ بیوتکنولوژی‌
کاربردهای‌ بیوتکنولوژی‌ بقدری‌ وسیع‌ است‌ که‌ تقریباً تمام‌ جنبه‌های‌ زندگی‌ بشر را تحت‌ تأثیر قرارداد و خواهد داد. به‌نحوی‌ که‌ حدس‌ زده‌ می‌شود در آینده‌ نزدیک‌ کنار اکثر نامهای‌ رایج‌ علوم‌ و فنون‌ یک‌ کلمة‌ «بیو» یا «بیوتک‌» هم‌ اضافه‌ شود که‌ نشانه‌ تأثیر این‌ علم‌ بر آن‌ رشته‌ می‌باشد.
بیوتکنولوژی‌ پزشکی‌
کاربرد بیوتکنولوژی‌ در پزشکی‌ به‌ وسعت‌ علم‌ پزشکی‌ بوده‌ و حتی‌ این‌ علم‌ با سرعت‌ روزافزون‌ بر وسعت‌ و دامنه‌ علم‌ پزشکی‌ می‌افزاید.
از مهمترین‌ کاربردهای‌ بیوتک‌ در پزشکی‌ می‌توان‌ به‌ موارد زیر اشاره‌ کرد:
ـ تأثیر دگرگون‌ بخش‌ در امر پیشگیری‌ از بیماریهای‌ میکروبی‌، بیماری‌های‌ ژنتیکی‌، بیماریهای‌ تغذیه‌ای‌ و متابولیسمی‌ و بیماریهای‌ روحی‌روانی‌ و…
ـ تأثیر دگرگون‌ بخش‌ در امر درمان‌ بیماریهای‌ عفونی‌، ژنتیکی‌، سوءتغذیه‌ و متابولیسم‌ و نازائی‌
ـ تأثیر دگرگون‌ بخش‌ در پزشکی‌ قانونی‌
ـ تأثیر دگرگون‌ بخش‌ در پزشکی‌ زیبائی‌

 

عناوین‌ مط
عناوین مطرح‌ در بیوتکنولوژی‌ پزشکی‌ که‌ هرکدام‌ نیاز به‌ توصیف‌ کامل‌ دارند عمدتاً عبارتند از: ژن‌درمانی‌، واکسنهای‌ نوترکیب‌، DNA واکسنها، بیوانفورماتیک‌، ژنومیکس‌، پروتئومیکس‌، بیومدسین‌ و بیوفارماسئوتیکال‌
امروزه‌ پیشرفت‌های‌ پزشکی‌ به‌ مدد بیوتکنولوژی‌ درحال‌ سرعت‌ گرفتن‌ می‌باشد. پزشکی‌ سنتی‌ بتدریج‌ جای‌ خود را به‌ پزشکی‌ مولکولی‌ خواهد داد. درآینده‌ نه‌چندان‌ دور مکانیسم‌ هیچ‌ بیماری‌ ناشناخته‌ نخواهد ماند و تقریباً هیچ‌ بیماری‌ غیرقابل‌ کنترل‌ نخواهد بود. پزشکی‌ سنتی‌ عمدتاً بدنبال‌ علائم‌ و نشانه‌ها Sign & Symptoms بیماریها بوده‌ و از روی‌ آن‌ به‌ استنتاج‌ وجود بیماری‌ و عامل‌ بیماری‌زا می‌پرداخت‌ و در مواردی‌ بدلیل‌ ناشناخته‌ بودن‌ عوامل‌ بیماریها، مکانیسم‌ها و سیستم‌های‌ کنترلی‌ آنها مبارزه‌ تنها برعلیه‌ علائم‌ و نشانه‌ها صورت‌ می‌گرفت‌.
امروزه‌ بکمک‌ بیوتکنولوژی‌، علم‌ پزشکی‌ درحال‌ شناخت‌ ریشه‌ای‌ترین‌ بخش‌ از حیات‌ و مظاهر آن‌ می‌باشد. با کشف‌ کامل‌ توالی‌ ژنوم‌ انسان‌ در سال‌ 2001 هم‌اکنون‌ دانشمندان‌ بیوتکنولوژیست‌ بدنبال‌ شناسائی‌ ژنهای‌ مسئول‌ صفتهای‌ مختلف‌ و نیز ژنهای‌ مسئول‌ نقائص‌ گوناگون‌ انسانی‌ می‌باشند. تا به‌حال‌ ژنهای‌ مسئول‌ ایجاد بیماریهای‌ بسیاری‌ شامل‌ سرطانها، بیماریهای‌ قلبی‌ عروقی‌، تنفسی‌، روانی‌ و… شناسائی‌ شده‌اند.
با شناسائی‌ تک‌تک‌ این‌ ژنها و سپس‌ شناسائی‌ پروتئینهای‌ حاصله‌ از این‌ ژنها داروهای‌ کاملاً انتخابی‌ و مؤثر برای‌ مقابله‌ با یک‌ بیماری‌ ساخته‌ می‌شوند (tailor made) این‌ مبارزه‌ در سطح‌ پروتئین‌ و فنوتیپ‌ است‌ راه‌ دیگر مبارزه‌ استفاده‌ از ژن‌درمانی‌ و Antisence است‌.
بیماریهای‌ ژنتیکی‌ بسیاری‌ درحال‌ حاضر بعنوان‌ کاندید برای‌ ژن‌درمانی‌ درنظر گرفته‌ شده‌اند.
تقریباً هرکدام‌ از ما تعدادی‌ ژن‌ ناقص‌ در بدن‌ خود داریم‌ که‌ برخی‌ از آنها خصوصیات‌ خود را در فنوتیب‌ ما آشکار نکرده‌اند و برخی‌ دیگر کم‌ یا زیاد خصوصیات‌ خود را در فنوتیپ‌ ما آشکار نموده‌اند تقریباً از هر 10 نفر یکنفر دارای‌ اختلالات‌ ژنتیکی‌ تظاهر یافته‌ می‌باشد. تقریباً 5% مراجعه‌ کودکان‌ به‌ بیمارستانها بخاطر نقص‌ در یک‌ تک‌ژن‌ می‌باشد.
بیماریهائی‌ مانند سیستیک‌ فیبروزیس‌، دسیتروفی‌ عضلانی‌ دوشن‌، بیماری‌ سیستم‌ عصبی‌ هانتینگتون‌، تالاسمی‌، هموفیلی‌، کم‌خونی‌ داسی‌ شکل‌، سندروم‌ لش‌ ـ نایهان‌ lesch-Nyhan ، فنیل‌ کتونوری‌ و… جزو کاندیداهای‌ ژن‌ درمانی‌ هستند.
بیشتر توجه‌ در ژن‌ درمانی‌ متوجه‌ بیماریهای‌ ژنتیکی‌ - متابولیکی‌ است‌ که‌ نقص‌ یک‌ ژن‌ باعث‌ عدم‌ سنتز یا سنتز ناقص‌ یک‌ پروتئین‌ و عدم‌ انجام‌ یک‌ فرآیند شیمیائی‌ می‌شود.
فرآیند ژن‌ درمانی‌ می‌تواند بر روی‌ سلولهای‌ سوماتیک‌ بدن‌ صورت‌ گیرد و یا بر روی‌ سلولهای‌ زایا صورت‌ گیرد که‌ در اینصورت‌ صفت‌ اصلاح‌ شده‌ به‌ نسل‌ بعد نیز منتقل‌ می‌شود.
در فرآیند ژن‌ درمانی‌ معمولاً از قطعات‌ ژن‌ سالم‌ ساختگی‌ بهره‌ گرفته‌ می‌شود.
تکنولوژی‌ دیگری‌ که‌ استفاده‌ می‌شود آنتی‌ سنس‌ است‌ که‌ در آن‌ از قطعات‌ اسیدهای‌ نوکلئیک‌ DNA و RNA یا ترکیبات‌ آنالوگ‌ آنها استفاده‌ می‌شود و بدین‌ترتیب‌ اتصال‌ احتمالی‌ این‌ قطعات‌ به‌ محل‌ موردنظر مانع‌ بیان‌ یک‌ ژن‌ ناقص‌ و یا تولید یک‌ پروتئین‌ مضر می‌گردد. (10) و (11)
واکسنهای‌ نوترکیب‌
می‌توان‌ گفت‌ که‌ در تولید همه‌گونه‌ از واکسنها از تکنیکهای‌ بیوتکنولوژی‌ بهره‌گرفته‌ شده‌ و می‌شود. لیکن‌ اوج‌ توانمندیهای‌ بیوتکنولوژی‌ نوین‌ را می‌توان‌ در واکسنهای‌ نوترکیب‌ نسل‌ چهارم‌ (و نیز DNA

 

واکسنها) مشاهده‌ کرد. تابحال‌ برای‌ تولید واکسنها از میکروارگانیسم‌های‌ ضعیف‌ شده‌ یا کشته‌ شده‌ یا اجزاء آنها که‌ بصورت‌ طبیعی‌ از آنها استخراج‌ می‌شدند استفاده‌ می‌شد و این‌ امر در موارد قابل‌ توجهی‌ باعث‌ ایجاد عوارض‌ جانبی‌ در افراد می‌گردید. لیکن‌ باتوسعه‌ تکنیکهای‌ DNA نوترکیب‌، واکسنهای‌ نسل‌ چهارم‌ تولید شدند که‌ در آن‌ها تنها از جزء مؤثر در ایجاد ایمنی‌ (جزء ایمونوژن‌) میکروارگانیسم‌ها استفاده‌ می‌شود. نمونه‌ آن‌ واکسن‌ ساب‌یونیتی‌ مؤثر در برابر هپاتیت‌ B می‌باشد.
فرآیند تولید یک‌ واکسن‌ نوترکیب‌ بسیار طولانی‌ و پیچیده‌ می‌باشد. در ابتدا بیوتکنولوژیستها باید ایمونوژن‌ترین‌ جزء میکروارگانیسم‌ها را که‌ معمولاً پروتئینها یا گلیکوپرتئینهای‌ غشائی‌ هستند طبق‌ فرآیندهای‌ بسیار طولانی‌ و پیچیده‌ شناسائی‌ کنند و پس‌ از آن‌ با شناسائی‌ محل‌ و توالی‌ ژن‌ آن‌ در ژنوم‌ میکروارگانیسم‌ اقدام‌ به‌ تکثیر آن‌ بخش‌ کرده‌ و قطعات‌ تکثیر شده‌ را درون‌ پلاسمیدهای‌ ویژه‌ کلونینگ‌ قرار دهند و سپس‌ اقدام‌ به‌ انتقال‌ پلاسمیدهای‌ نوترکیب‌ به‌ سلول‌ میزبان‌ مناسب‌ برای‌ تولید آن‌ پروتئین‌ بنمایند.
درصورت‌ موفقیت‌ در تولید اقتصادی‌ یک‌ پروتئین‌ کاندید برای‌ واکسن‌ یک‌ بانک‌ سلولی‌ و یک‌ بانک‌ پلاسمید از سلولهای‌ نوترکیب‌ ایجاد شده‌ و ساختارهای‌ پلاسمیدی‌ آنها ایجاد می‌شود که‌ برای‌ مراحل‌ بعد مورد استفاده‌ قرار گیرد.
برای‌ تأیید این‌ واکسن‌ از نظر مؤثر بودن‌، کارآئی‌ و بی‌ضرر بودن‌ برای‌ انسان‌ (یا دام‌) (ClinicalTrials) مراحل‌ زیادی‌ باید طی‌ شود که‌ چندین‌ سال‌ بطول‌ می‌کشد.
برای‌ تولید صنعتی‌ و تجاری‌ یک‌ واکسن‌ نیاز به‌ سرمایه‌گذاری‌ فراوانی‌ می‌باشد. بخشی‌ از این‌ سرمایه‌گذاری‌ باید برای‌ ایجاد یک‌ محیط‌ کاملاً استاندارد مطابق‌ با شرایط‌ (Good Manufacturing Practices) GMP و تسهیلات‌ و تأسیسات‌ استاندارد مطابق‌ با GMP و افراد کاملاً متخصص‌ و آموزش‌ دیده‌ و ایجاد یک‌ سیستم‌ با ثبات‌ حفظ‌ کیفیت‌ گردد.
واکسنهای‌ DNA
با پیشرفت‌ تکنیکهای‌ بیوتکنولوژی‌ نسل‌ بعدی‌ واکسنها پیشنهاد شدند که‌ در آنها بجای‌ تولید بخش‌ ایمونوژن‌ عامل‌ بیماریزا در کارخانه‌ها با ارسال‌ اطلاعات‌ ژنتیکی‌ (DNA) لازم‌ برای‌ تولید این‌ اجزاء درون‌ سلولهای‌ بدن‌ به‌ تولید این‌ ایمونوژنها در بدن‌ پرداخته‌ می‌شود. از مهمترین‌ مزایای‌ این‌ واکسنها درعین‌ مشکل‌ بودن‌ طراحی‌ و تولید آنها پایدار بودن‌ ایمنی‌ حاصله‌ و کنترل‌ بیشتر بر نحوه‌ ایمنی‌زائی‌ در بدن‌ می‌باشد.
بیومدسین‌ یا بیوفارماسئوتیکال‌
بسیاری‌ از بیماریهای‌ رایج‌ انسانی‌ بدلیل‌ نقص‌ ژنتیکی‌ در تولید یک‌ پروتئین‌ فانکشنال‌ در سلولهای‌ بدن‌ می‌باشد. این‌ بیماری‌ها که‌ شیوع‌ زیادی‌ در جوامع‌ انسانی‌ دارند اغلب‌ دارای‌ آثار اقتصادی‌ - اجتماعی‌ بیشتری‌ نسبت‌ به‌ سایر بیماریها هستند. بعنوان‌ مثال‌ بیماریهائی‌ مانند هموفیلی‌، تالاسمی‌، کم‌خونی‌ها، انواع‌ نقص‌های‌ سیستم‌ ایمنی‌، اختلالات‌ رشد و دیابت‌ و…
با پیشرفتهای‌ اخیر در زمینه‌ علوم‌ زیستی‌ بیوتکنولوژیستها قادر شده‌اند تا با شناسائی‌ این‌ اختلالات‌ و ژن‌های‌ مربوطه‌ به‌ تولید پروتئینهایی‌ بپردازند که‌ بدن‌ این‌ بیماران‌ قادر به‌ تولید آنها نیست‌ یا میزان‌ تولید آنها کافی‌ نیست‌. از جمله‌ این‌ پروتئینها می‌توان‌ به‌ انواع‌ فاکتورهای‌ خونی‌، اریتروپوئیتین‌، انواع‌ اینترلوکین‌ها، انواع‌ هورمونها مانند انسولین‌، هورمون‌ رشد اشاره‌ کرد که‌ درحال‌ حاضر در کارخانه‌های‌ بیوتک‌ در مقیاس‌ صنعتی‌ درحال‌ تولید هستند. تولید این‌ پروتئینها هرچند که‌ هزینه‌بری‌ زیادی‌ را بهمراه‌ دارد اما باعث‌ کاهش‌ چشمگیر مرگ‌ومیر ناشی‌ از اختلالات‌ ژنتیکی‌ شده‌ است‌.

 


بازار تولید این‌ مواد درحال‌ حاضر بالغ‌ بر میلیاردها دلار است‌ و دارای‌ رشد روزافزونی‌ نیز می‌باشد. درحالیکه‌ رشد سالانه‌ صنعت‌ دارو 3% می‌باشد، رشد سالانه‌ صنعت‌ داروهای‌ بیوتکنولوژی‌ 25% می‌باشد.
ژنومیکس‌ Genomics
پروژه‌ ژنوم‌ انسانی‌ بزرگترین‌ و باارزش‌ترین‌ پروژه‌ در علوم‌زیستی‌ بوده‌ است‌ که‌ تابحال‌ اجرا شده‌ و در حقیقات‌ منشاء پدید آمدن‌ علم‌ ژنومیکس‌ نیز محسوب‌ می‌شود. HGP باهدف‌ تعیین‌ توالی‌ ژنوم‌ (محتوای‌ ژنتیکی‌) انسان‌ در سال‌ 1996 شروع‌ شده‌ و درسال‌ 2001 با اتمام‌ نسخه‌ اولیه‌ به‌ اوج‌ خود رسید . با کامل‌ شدن‌ پروژه‌ ژنوم‌ انسان‌ دانشمندان‌ به‌ محل‌ دقیق‌ ژنهای‌ انسان‌ پی‌خواهند برد و با شناسائی‌ ژنوتیب‌ مربوط‌ به‌ تمام‌ جنبه‌های‌ فنوتیپ‌ انسان‌ به‌ کلید اصلی‌ صفات‌ انسانی‌ دست‌ پیدا خواهند کرد. شناسائی‌ این‌ ژنها دانشمندان‌ را قادر خواهد ساخت‌ که‌ به‌ رفع‌ تمام‌ نقائص‌ ژنتیکی‌ انسانها بپردازند و نیز منشاء تمام‌ حالات‌ جسمی‌ و روحی‌ و رفتاری‌ انسان‌ را شناسائی‌ کرده‌ و در دست‌ خود بگیرند.
هم‌اکنون‌ ژنهای‌ جدیدی‌ برای‌ اختلالات‌ جسمی‌ و حتی‌ روحی‌ مانند بیماریهای‌ قلبی‌ و عروقی‌، اسیکزوفرنی‌ و… شناسائی‌ شده‌ است‌ و پیمودن‌ این‌ راه‌ باسرعت‌ هرچه‌ تمام‌ ادامه‌ دارد. اینک‌ قدمهای‌ زیادی‌ به‌ انتهای‌ این‌ مرحله‌ سرنوشت‌ساز از تاریخ‌ بشر باقی‌ نمانده‌ است‌ و همگی‌ دانشمندان‌ منتظر به‌ثمر رسیدن‌ دستاوردهای‌ این‌ پروژه‌ در آینده‌ بسیار نزدیک‌ می‌باشند.
یکی‌ از ابزارها و شاخه‌های‌ بیوتکنولوژی‌ که‌ اخیراً به‌ شکوفائی‌ رسیده‌ است‌ بیوانفورماتیک‌ می‌باشد که‌ کار تجزیه‌ و تحلیل‌ داده‌های‌ بدست‌ آمده‌ از HGP و… را انجام‌ داده‌ و آنها را تبدیل‌ به‌ اطلاعات‌ باارزش‌ و قابل‌ استفاده‌ برای‌ دانشمندان‌ مختلف‌ می‌نماید.
موضوع‌ مرتبط‌ با این‌ امر موضوع‌ کشف‌ SNP ها می‌باشد. SNP ها تفاوت‌های‌ تک‌نوکلئوتیدی‌ هستند که‌ بین‌ دو فرد، از نظر یک‌ ژن‌ بین‌ آنها وجود دارد. شناسائی‌ این‌ تفاوتها ارزش‌ فراوانی‌ دارد. چراکه‌ بطور مثال‌ فردی‌ که‌ دارای‌ هوش‌ بیشتر یا دندان‌ مستحکمتر نسبت‌ به‌ فرد دیگری‌ است‌ ممکن‌ است‌ تنها در یک‌ نوکلئوتید از یک‌ ژن‌ با یکدیگر تفاوت‌ داشته‌ باشند و شناسائی‌ مکان‌ و نوع‌ این‌ تفاوت‌ ارزش‌ اقتصادی‌ زیادی‌ برای‌ کاشف‌ و انحصارگر آن‌ دارد. بهمین‌ دلیل‌ هم‌اکنون‌ شکارچیان‌ ژن‌ درحال‌ شناسایی‌ قوم‌ها و نژادهائی‌ هستند که‌ در یک‌ یا چند زمینه‌ خاص‌ دارای‌ خصوصیات‌ برتر می‌باشند.
پروتئومیکس‌ Proteomics
دنیای‌ پروتئومیکس‌ دنیای‌ بی‌انتهائی‌ است‌ که‌ ما هم‌اکنون‌ در روزنه‌ ورودی‌ آن‌ قرار گرفته‌ایم‌. دانشمندان‌ بعد از استخراج‌ اطلاعات‌ ژنوم‌ انسانی‌ به‌ کاربرد آن‌ در حوزه‌ پروتئومیکس‌ می‌اندیشند. در پروتئومیکس‌ دانشمندان‌ براساس‌ اصل‌ یک‌ پروتئین‌ یک‌ ژن‌ بدنبال‌ یافتن‌ کلیه‌ پروتئین‌های‌ تولید شده‌ در بدن‌ انسان‌ و ربط‌ آن‌ به‌ یک‌ ژن‌ هستند.
پس‌ از اتمام‌ پروژه‌ پروتئومیکس‌ که‌ حتی‌ بسیار بزرگتر و طولانی‌تر و پرابعادتر از پروژه‌ ژنومیکس‌ خواهد بود می‌توان‌ گفت‌ که‌ انسان‌ به‌ عمده‌ اطلاعات‌ حیاتی‌ لازم‌ در مورد خود دست‌ یافته‌ است‌ و پس‌ از کاربرد این‌ اطلاعات‌ در طراحی‌ داروها و فرآیندهای‌ مناسب‌ تقریباً قادر به‌ مبارزه‌ با هر بیماری‌ و هر اختلال‌ در بدن‌ خود خواهد بود و حتی‌ قادر به‌ پیشگیری‌ از اکثر آنها خواهد شد.
مرحله‌ بعد از (و حتی‌ همگام‌ با) پروتئؤمیکس‌ طراحی‌ داروهای‌ بیولوژیک‌ می‌باشد که‌ دانشمندان‌ را قادر می‌سازد پروتئینهای‌ مزاحم‌ یا ناقص‌ را خنثی‌ کنند یا تولید پروتئینهای‌ ضروری‌ در بدن‌ را باعث‌ شوند.
بازار پروتئومیکس‌ برعکس‌ ژنومیکس‌ بسیار گسترده‌تر و غیر متمرکز بوده‌ و هم‌اکنون‌ بسیاری‌ از کشورها حتی‌ کشورهای‌ جهان‌ سوم‌ مثل‌ برزیل‌ نیز قدم‌ به‌ این‌ عرصه‌ گذاشته‌اند.
کلونینگ‌ انسان‌
از زمانی‌ که‌ دانشمندان‌ با ابداع‌ روش‌ جدید همانندسازی‌ گوسفندی‌ بنام‌ دالی‌ را خلق‌ کردند امیدها و نگرانیهای‌ زیادی‌ در جوامع‌ انسانی‌ بوجود آمد. بیوتکنولوژیستها توانستند با انتقال‌ محتوای‌ ژنتیکی‌ یک‌ سلول‌ سوماتیک‌ به‌ یک‌ سلول‌ تخم‌ که‌ محتوای‌ ژنتیکی‌ آن‌ تخلیه‌ شده‌ بود به‌ تولید موجوداتی‌ کاملاً مشابه‌ موجود دالی‌ دست‌ یابند. بازار این‌ فناوری‌ در تکثیر دام‌هایی‌ با خصوصیات‌ ویژه‌ مانند شیر زیاد یا گوشت‌ مناسب‌ بسیار گسترده‌ است‌. با اینحال‌ کشیده‌ شدن‌ این‌ بحث‌ به‌ همانندسازی‌ انسان‌ نگرانیهائی‌ را در کشورهای‌ مختلف‌ بوجود آمده‌ است‌. موضوع‌ مرتبط‌ با این‌ امر تولید موجودات‌ یا ارگانهای‌ انسانی‌ از سلولهای‌ ریشه‌ای‌ جنین‌ می‌باشد که‌ همانند کلونینگ‌ دارای‌ مخالفان‌ و موافقان‌ خاص‌ خود می‌باشد.
تراشه‌های‌ زیستی‌
تراشه‌های‌ زیستی‌ مانند DNA Chips از کاربردهای‌ نوین‌ و بسیار اغواگر بیوتکنولوژی‌ می‌باشد.
در یکی‌ از این‌ کاربردها دانشمندان‌ توانسته‌اند با استفاده‌ از رشته‌های‌ DNA به‌ تولید تراشه‌هائی‌ دست‌ بزنن

 

که‌ سرعت‌ پردازش‌ اطلاعات‌ در آنها در مقایسه‌ با حجم‌ کوچک‌ آنها بسیار بیش‌ از تراشه‌های‌ معمولی‌ می‌باشد. از کاربردهای‌ دیگر و اصلی‌ تراشه‌های‌ زیستی‌ دو مورد DNA Chips و DNA Microarray می‌باشد.

 


DNA Chips : در این‌ تکنولوژی‌ بیوتکنولوژیستها با ساختن‌ قطعات‌ الیگو نوکلئوتیدی‌ 20 تا 80 نوکلئوتیدی‌ با توالی‌های‌ متفاوت‌ و تثبیت‌ آن‌ بصورت‌ آرایشی‌ از نقاط‌ بسیار ریز (کمتر از 300 میکرون‌) بر روی‌ بستر مناسب‌ (مانند نیتروسلولز یا برخی‌ فلزات‌ و مواد پلاستیکی‌) و سپس‌ مجاور کردن‌ نمونه‌های‌ DNA مجهول‌ با این‌ نقاط‌ تثبیت‌ شده‌ شرایط‌ یک‌ واکنش‌ هیبریدیزاسیون‌ را بوجود می‌آورند. در صورتیکه‌ بین‌ سکانس‌ مجهول‌ و سکانس‌ معلوم‌ هر یک‌ از الیکونوکلئوتیدها واکنش‌ هیبریداسیون‌ صورت‌ گیرد می‌توان‌ پی‌به‌ سکانس‌ DNA مجهول‌ برد.
از این‌ روش‌ همچنین‌ برای‌ تعیین‌ میزان‌ بیان‌ پروتئین‌ یا فراوانی‌ نیز استفاده‌ می‌شود. این‌ روش‌ توسط‌ شرکت‌ Affymetryx ابداع‌ شده‌ است‌.
DNA Microarray : در این‌ تکنولوژی‌ پروب‌ cDNA (با طول‌ بین‌ 500 تا 5000 باز) بر روی‌ بستر جامد مناسب‌ تثبیت‌ بود و سپس‌ این‌ نقاط‌ تثبیت‌ شده‌ در معرض‌ نمونه‌های‌ DNA مجهول‌ قرار می‌گیرد.
این‌ روش‌ در دانشگاه‌ استانفورد ابداع‌ شده‌ است‌.
کاربرد هر دو روش‌ که‌ تاحد زیادی‌ مشابه‌ هم‌ هستند در کشف‌ ژن‌ها، در تشخیص‌ بیماریها، در علم‌ فارماکوژنومیک‌ و در علم‌ توکیکوژونومیک‌ و…. می‌باشد.
تاریخچه تراشه های زیستی

پیشرفت تراشه های زیستی تاریخچه ای طولانی دارد وباشروع دراوایل کاربرروی تکنولوزی سنسورها
بود که درسال 1922 PH اغازمی شود. یکی ازنخستین سنسورهای شیمیایی سبک الکترود شیمیایی
بوسیله کشف اختلاف پتانسیل ایجاد شده درمیان یک غشاء PH بوسیله هوگز ساخته شد. اندازه گیری
H شیشه ای نازک برای تراوش یون های هیدروزن انجام می شد . این کار بوسیله تبادل الکترون بین
انجام می گرفت. مفهوم اساسی استفاده ازمکان های تبادل برای دست یافتن به پوسته یا Sio مثبت و
غشاء برای کشف سنسورهای یونی دیگردرسال های آینده مورد استفاده قرارگرفت. به عنوان مثال
مثب
ت بوسیله بهم پیوستن والینومیسین دریک غشاء نازک تولید می شود.(اسچولتز1996 K یک س
نسور
پس ازگذشت سی سال اولین بیوسنسور (سنسوری که از مولکولهای بیولوزیکی استفاده می کرد )ساخته
شد. درسال 1956 للاند کلارک نوشته ای را برروی الکترود دریافت اکسیزن منتشرکرد.این وسیله
اساس یک سنسورگلوکزشدکه درسال 1962 بوسیله کلارک وهمکارش لیونزساخته شد که درساخت
آن ازمولکولهای اکسید گلوکوزجاسازی شده دریک غشاءتراکافت استفاده شده بود.
آنزیم وظیفه داشت که درحضورگلوکزمیزان اکسیزن قابل دسترسی برای الکترود اکسیزن را کاهش
بدهد بدین وسیله سطح اکسیزن گلوکزمتمرکزشده گزارش می شد. این مورد وبیوسنسورهای مشابه به
عنوان الکترود آنزیم شناخته شدو امروزه هنوزهم مورد استفاده قرار می گیرند.
DNA درسال 1953 واتسون وکریک همگان را ازکشفشان که همان ساختارآشنای مارپیچ دوتایی
است وهمچنین مجموعه تحقیقات زنتیکی (که تا کنون این تحقیقات همچنان ادامه دارد )آشنا کردند.
پیشرفت شیوه تسلسل درسال 1977 بوسیله گیلبرت وسانجر(که به صورت جداگانه کارمی کردند)
محققان را قادرساخت تابه صورت مستقیم بتوانند کدهای زنتیک راکه دستورالعملهایی را برای پیوند
پروتئینی فراهم می کند بخوانند.این تحقیق نشان دادکه چگونه هیبریداسیون مکمل رشته های"الگونوکلئو
استفاده شود. DNA تید" می تواند به عنوان پایه ای برای دریافت
توانا کرد DNA ا ین دو پیشرفت تکنولوزی رابرای استفاده ازبیوسنسورهای مدرن برپایه
راابداع کرد که این روش-PCR اولادرسال 1983 کری مولیس فن ((واکنش زنجیره پلیمری )) -
می باشد. DNA روشی برای تقویت تمرکز
رادرمواردنمونه فراهم کرد. DNA این کشف امکان ردیابی مقادیر کوچک از
بابرچسبهای فلورسنتDNA ثانیا درسال 1986 هودوهمکارانش روشی رابرای برچسب مولکولهای
به جای برچسب های رادیویی ابداع کردندکه بدین وسیله تواناسازی آزمایش هیبریداسیون به صورت نوری انجام می شد.
سرعت پیشرفت تکنولوزی درزمینه بیوشیمی ونیمه رساناها درسال 1980 منجربه پیشرفت عظیم
تراشه های زیستی درسال 1990 شد.

 

دراین زمان مشخص شد که تراشه های زیستی تکنولوزی عظیمی هستند که چندین بخش جداازهم را شامل می شوند وهنوزهم کامل نشده اند

 

تراشه زیستی چیست ؟

کسانی که مبحث تکنولوزی های رادنبال می کنند خصوصادرزمینه بیوتکنولوزی تراشه های زیستی را می شناسند ومی دانند که آنها حاصل ترکیب نیمه رساناها با زیست شناسی مولکولی هستند.
تراشه های زیستی مشابه نیمه رساناها هستندبا این تفاوت که به جای داشتن مدارهای الکتریکی پایه
یا پروتئین دارندکه به سطح یک تراشه که می تواند از جنس DNA -RNA زیستی
شیشه –پلاستیک یا سلیکون باشد الصاق شده اند.
بسته به سطح جنس الصاقی دونوع اصلی ازتراشه های زیستی وجود دارد:
 دارند.DNA-RNA تراشه های نوکلئوساید که
 تراشه های پروتئین
البته یک نوع دیگرازتراشه های زیستی هم وجود دارد که تراشه آزمایشگاهی نامیده می شود که از میکروسیلان ها برای انجام بسیاری ازتستهای آزمایشگاهی استاندارد که امروزه دربیمارستان ها انجام می شود استفاده می کند.
اما ما به آن نوع تراشه دست پیدا نمی کنیم چون به طور معمول آن یک نسخه مینیاتوری شده ازتستهای شیمیایی – کلینیکی استاندارد است ولزوما یک جزءبیولوزی ندارد.

 

 

 

 

 


دانش زمینه برای تراشه های زیستی

تمام دستورالعملهای مورد نیازبرای تمام DNA دی اکسی ریبو نوکلوئیک اسید یا
RNA ارگانیسمهای زندگی راشامل می شود باپذیرش تعدادی ویروس که اساس
هستند.
یک رشته دوتایی است ویک اساس نوکلئوسید که شامل آدنین – سیتوسین – گوآنین DNA
وتمین است و یک شکرریبوس ویک گروه فسفات راشامل می شود.
به صورت یک DNA جیمزواتسون وفرانسیس کریک درسال1953 کشف کردند که
پیچک دوتایی یا منحنی دوتایی به صورت محکم پیچیده شده بود.
ها با همدیگربه عنوان زن ها گروه بندی می شوند اگرچه این گروه بندی ممکن استDNA
مستقیما به صورت نزدیک نباشد.
(زن ها) به عنوان تشخیص دهنده شناخته می شوند به این معنی که اغلب اوقاتDNA
ها بیصدا یعنی آرام یا خاموش هستند (چیزی رابیان نمی کنند) به این علت که به DNA
موردDNA صورت محکم به هم پیچیده شده اند . اما وقتی که یک بخش بخصوص از
بهDNA خوانده شودوپروتئین مناسب ساخته شود.این کاربوسیله کپی کردن
مخصوصا مسنجریا پیام آور RNA
نامیده می شود انجام می شود .به این فرآیند رونویسی گفته می شود MRNA که
به پروتئین ترجمه می شود DNA پس درفرآیند رونویسی متن
تراشه های زیستی برای شناسایی دی ان ای یا آر ان ای ناشناس (لایه نوکلوئیک اسید) از
طریق فرآیند پیوند زنی – پیوستگی – بین یک لایه نوکلوئیک اسیدهای ناشناس ویک لایه

 


نوکلوئیک اسیدهای شناخته شده استفاده می شود.این کاردرابتدا بوسیله عوض کردن ماهیت
ناشناس باحرارت انجام می شود . وقتی که زنجیرهای بین دولایه دی ان ای ذوب DNA
تولید می شود .سپس دی ان ای یا آران ای ناشناس به یک تراشه DNA شوند یک تک لایه
زیستی تبدیل می شود که تک لایه دی ان ای یا آران ای روی سطح آن ثابت شده است .
اگریک قطعه از دی ان ای یا آران ای روی تراشه زیستی با دی ان ای یا آران ای
ناشناس مطابقت داده شود پیوستگی رخ می دهد وتشعشع حاصل از آن به محقق اجازه
می دهد که دی ان ای یا آران ای مطابقت داده شده با دی ان ای ناشناس را بشناسد .

 

مواردکاربرد تراشه های زیستی

 تحقیقات داروئی
 تشخیص های داروئی
 قوانین
 پیوند
 تشخیص هویت
 آزمایشهای محیطی وآب

 


نمونه های مختلفی ازاستفاده ازتراشه های زیستی

گرى هوپر عضو انجمن بیوتکنولوژى که کارهاى میلیون دلارى برعهده دارد، با صداى خشن، عینک کوچک هیئت کالین پاول خطاب به همکارانش که همگى مثل او قدشان حدود دو متر است، مى گوید: «بچه ها، بجنبید! اگر این کار را نکنیم، چینى ها جاى ما خواهند کرد!» این خطر را وجود یک مشت از صاحبان صنایع داروسازى که سخنرانى هاى رمزى و در لفافه شان مدت ها به درازا مى کشد، به خوبى نشان مى دهد. بر روى صندلى هاى این سالن که در سال هاى پایانى سده پیش در میدان اتحاد واقع در قلب سانفرانسیسکو ساخته شد، در پشت پرده هاى سنگین و به رنگ قرمز آتشین آن، این مردان پنجاه، شصت ساله به ناگهان از اندیشه آهسته تر کردن سرعت پیشرفت تراشه هاى زیستى به خشم مى آیند. اینجا صحبت از سیلیسیم _ همان ماده اى که سیم هاى تلفن نیز از آن ساخته مى شوند _ است که یک رشته DNA (یا رمز حیات) بر روى آن قرار داده مى شود. تراشه اى که بزرگ تر از نصف یک دانه شکر نیست قادر به کارهایى است _ از پزشکى تا کشاورزى و علوم زیبایى _ که دیوانه کننده اند.

 

این مجموعه سحرآمیز، آمیزه اى از بیولوژى و الکترونیک، درصدد زیر و رو کردن آن چیزى است که بیوتکنولوژى خوانده مى شود. علمى که قرار است انقلابى در زندگى ما پدید آورد ... ولى چگونه؟ چیز زیادى نمى دانیم. با این حال، ماتما کالیکورا تحلیلگر موسسه «فراست و سالیوان» مطمئن است که تا ده سال دیگر این ابتکار بازارى بزرگ تر از 10 میلیارد دلار را به روى ما خواهد گشود. گام هاى اولیه صنایعى چون هیولت _ پاکارد، موتورولا و آى بى ام تنها آغاز این راه است.

 

در واقع این اندیشه چندان جدید نیست. تراشه هاى زیستى در واقع حاصل ازدواج (که مسلماً قدرى دیرهنگام بود) دو کشف قدیمى است که بیش از 50 سال عمر دارند. کارهاى جیمز واتسون و فرانسیس کریک _ برندگان جایزه نوبل در رشته فیزیک در سال 1962 _ در حقیقت به سال 1953 بازمى گردد. در این سال دو پژوهشگر مولکول DNA (که تعیین کننده وراثت ژنتیک هستند) را کشف کردند. مولکول DNA تشکیل شده از دو رشته که ساختمانى مى سازند که بر روى خویش مى پیچد و هر یک از این دو رشته قرینه آن دیگرى است. در همین زمان تراشه الکترونیک که توسط رادیوسازان در ساختمان ترانزیستورها به کار مى رفت، براى نخستین بار ساخته شد. تنها کارى که باقى مانده بود، ازدواج فرخنده این دو پدیده نوین بود و استفن فودور، زیست شناس از دانشگاه پرینستون، این کار را انجام داد. اندیشه وى بسیار ساده بود: از آنجا که هر رشته DNA از یک ردیف رمز تشکیل شده که با دوقلوى خویش به صورتى کاملاً قرینه یکى مى شود لذا کافى است که یک رشته تنها را بر روى تراشه اى قرار دهیم، در این صورت به محض مواجه شدن آن با دوقلویش صدور یک پیام فلورسانت را تحریم خواهد کرد که سپس کامپیوتر مى تواند آن را دریافت کند. این تمام
جا

 

فى البداهه بسیار جالب بود و بار دیگر در سال هاى دهه ،1990 زمانى که «پروژه ژنوم انسان» براى یافتن ژنوم کامل انسان به اوج رسید، مطرح شد. از آن زمان هیچ رازى در اینکه تراشه معجزه خواهد کرد، نبود...

 

تولید بیمارستان صحرایی بر روی تراشه زیستی
محققان دانشگاههای کالیفرنیا و کلارکسون در حال تکمیل طرحی هستند که تشخیص و درمان طبی را با تراشه ای الکتریکی تلفیق کرده و قادر خواهند بود با تشخیص سریع جراحت از مرگ بسیاری از مجروحان در میدانهای جنگ جلوگیری کند.
به گزارش مهر، دانشمندان دانشگاه کلارکسون و کالیفرنیا در حال تولید بیمارستان صحرایی بر روی تراشه رایانه ای هستند که در صورت اتصال به لباس و یا بدن سربازان می تواند بروز جراحت را ردیابی کرده و به صورت خودکار درمان مناسب را تجویز کند.
به گفته یکی از محققان این پروژه تاکنون طراحی الکترودهای زیستی و سلولهای سوختی زیستی که توانایی مضاعف کردن سیگنالهای بیوشیمیایی مغز را دارند به اتمام رسیده است و در آینده با استفاده از این تجهیزات می توان ساختاری را تولید کرد که با استفاده از سیگنالهای فیزیولوژیکی قابل کنترل بوده و در مقابل نیازهای بدن پاسخگو باشد.
محققان در حال حاضر مشغول تحقیق بر روی خلق آنزیمهایی هستند که توانایی محاسبه نشانگرهای زیستی را داشته و با ارائه دلایل کافی بر اساس تغییرات بیولوژیکی ناشی از جراحات در بدن به تجویز درمانهای مناسب بپردازد.
این سیستم می تواند عرق، اشک و خون سرباز را به منظور اندازه گیری نشانگرهای زیستی که در حال حاضر نشان دهنده جراحتهای رایج میدان های جنگ از قبیل شوک روحی، آسیب مغزی، فرسودگی و دیگر آسیبهای جدی هستند را کنترل کرده و داروی مناسب را تجویز کند.
به دلیل ای

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تراشه های زیستی

دانلودمقاله اصول تفسیر عکس‌های هوایی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله اصول تفسیر عکس‌های هوایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 



 

منظور از تفسیر عکس‌های هوایی، شناسایی عوارض و تعیین حدود و استخراج ویژگی‌های آنها بر روی عکس‌های هوایی می‌باشد.
شناخت خود عارضه و استنباط بعضی ویژگی‌های آنها مانند رطوبت خاک، ناخالصی‌های درون آب، جنس سنگ‌ها، نوع محصولات کشاورزی‌، کیفیت ساختمان‌های شهری و صدها ویژگی دیگر،‌ برای جغرافیدانان بسیار مهمتر از ابعاد هندسی عوارض می‌باشد. مثلاً در ارزیابی توان کشاورزی یک منطقه دانستن بافت،‌ رطوبت و حاصلخیزی خاک مزارع بسیار مهمتر از اندازه خود مزارع می‌باشد. یا در بررسی شهرها علاوه بر اندازه ساختمان‌ها و خیابان‌ها، کیفیت آنها هم از نظر جنس مصالح به کار رفته شده، آرایش مکانی و شکل هر کدام در نظام کلی شهر اهمیت خاصی دارد. همچنین این میزان انعکاس ابراست که رطوبت و ظرفیت پارشی آن را مشخص می‌کند، نه اندازه آن بیشتر اوقات، ابرهای سیروس تمام آسمان را می‌پوشاند بدون اینکه قطره‌ای باران تولید کند، اما ممکن است یک ابر کومولونیموس محلی رگبار شدیدی به وجود بیاورد و سبب بروز خسارت و حوادث ناگواری گردد. بنابراین متخصص عکس‌های هوایی بایستی اطلاعات کافی درباره اندازه‌گیری ابعاد، تشخیص نام و شناسایی ویژگی‌های عوارض روی عکس‌های هوایی کسب کند.
قبل از شروع به شناسایی عوارض روی عکس‌های هوایی موارد زیر را بایستی در نظر گرفت:
1- باند عکسبرداری عکس‌های هوایی معمولی بر اساس میزان انعکاس تهیه می‌شوند. میزان انعکاس باد، یک عارضه معین در باندهای مختلف طیف الکترومغناطیسی فرق می‌کند. مثلاً در باند آبی گیاهان روشن از خاک ولی در باند قرمز خاک روشن‌تر از گیاه دیده می‌شود. بنابراین اگر باند عکسبرداری معلوم نباشد ممکن است که در شناخت عوارض دچار اشتباه گردیم، بایستی متذکر شد که تمام عکس‌های هوایی موجود در باند مربی تهیه می‌شوند، تعداد بسیار کمی در باند نامرئی مادون قرمز نزدیک گرفته می‌شود. پس ما می‌توانیم فرض کنیم که باند تمامی عکسهای موجود باند مرئی است.
2- مقیاس عکس،‌ مقیاس عکس دراندازه عوارض اثر می‌گذارد، مثلا ممکن است یک مدرسه در عکس با مقیاس به صورت باد یک خانه معمولی دیده شود و برای تشخیص آن از منازل اطراف بایستی از عکسهای استفاده کنیم. یا اینکه گله گاوها در عکسهای به گله گوسفند بیشتر شباهت دارند تا به گله گاو. بنابراین مقیاس عکس بیشتر بر روی اندازه عوارض اثر می‌گذارد و برای شناسایی عارضه‌ها بایستی به اندازه نسبی آنها در مقیاس عکس توجه شود.
1-2 (توضیح خیلی کوتاه درباره ابرهای سیروس و کومولونیموس لازم است)
3- زمان عکسبرداری؛ زمان عکسبرداری شامل فصل و ساخت عکسبرداری می‌شود. برای اجرای اهدافی خاص بایستی فصل مناسب تعیین شود. مثلا برای تشخیص انواع گیاهان در تابستان و برای تشخیص رطوبت خاک در بهار عکسبرداری می‌کنیم. اثر فصل عکسبرداری بر روی انعکاس عوارض مشهو تر است و در تفسیر رنگ عارضه بایستی فصل عکس برداری را در نظر بگیریم.
برای شناسایی عارضه ای معین، بایستی از نشانه‌ها و یا معیارهایی استفاده کرد. به عبارت دیگر هر عارضه ای با توجه به ویژگیهای خاص از دیگران شناخته می‌شود. مثلا، مسجد از کلیسا از روی شکل آنها، باغ از روی جنگل از روی آرایش مکانی آنها و یا قسمت قدیمی شهر از قسمت جدید آن از روی آرایش خیابانها و پوشش گیاهی و.. شناخته می‌شود.برف روی کوهستان را بر اساس آرایش ظاهری آنها می‌توان از ابر جدا کرد، در صورتی که از نظر رنگ زمینه هر دو سفید به نظر می‌رسند. یا برف از زمینهای شوره زار بر اساس موقعیت آنها تشخیص داده می‌شود. زمینهای شوره زار در منطقه پست و هموار وپوشش برف بر بالای کوهستانها دیده میشود، کلیه عواملی که در شناسایی عوارض استفاده می‌شوند معیارهای شناسایی عوارض نامیده می‌شوند.
معیارهای شناسایی عوارض
برای شناسایی عوارض در طبیعت، معمولا از ویژگیهای منحصر به فرد آنها استفاده می‌شود.مثلا درخت تبریزی از نظر قد و اندازه و شکل با درخت کبودی تفاوت ندارد و فقط شکل برگهای آنهاست که از همدیگر متمایز است. تشخیص این دو عارضه بر اساس برگ آنها در روی عکسهای هوایی امکان ندارد. خیلی از معیارها هستند که در عالم طبعیت معیاری خوب برای شناسایی هستند ولی بر روی عکسهای هوایی کابردی ندارند. معیارهای کارآمد در روی عکسهای هوایی محدود هستند و عبارتند از :
شکل، اندازه، سایه، بافت،آرایش مکانی، رنگ زمینه، موقعیت نسبی.
شکل عارضه:
بارزترین ویژگی عوارض که در نگاه اول بر روی عکسهای هوایی برداشت می‌شود شکل آنهاست. شکل عوارض مستقل از مقیاس و فصل عکسبرداری می‌باشد. و فقط زاویه عکسبرداری در آن تغییر به وجود می‌آورد. بر روی طبیعت ما معمولا عوارض از بالای سر عوارض نگاه می‌شود. با توجه به اینکه عکسهای هوایی مایل کاربرد کمتری دارند و بیشتر عکسهای هوایی موجود به طور عمودی تهیه شده اند مفسر عکسهای هوایی عمودی هم به استثنای قسمت مرکزی عکس،‌ عوارض به صورت مایل دیده می‌شوند. در هر صورت شکل نشانه بسیار خوبی است و برای تشخیص عوارض از همدیگر، بعضی از موارد کاربرد شکل عارضه و شناسایی آن در زیر آورده می‌شود.
اندازه عارضه:
بعد از شکل، دومین ویژگی عارضه که به آسانی چشم بیننده را به خود جلب می‌کند، اندازه آن است. در شناسایی عارضه، باید هر دو اندازه مطلق و اندازه نسبی آن مو.ردتوجه قرار گیرد. اندازه مطلق عوارض تحت تاثیر مقیاس عکس و فاصله آسانی آن می‌باشد. مثلا در عکسهای به اندازه گوسفند و یا یک درخت تبریزی بلند، به صورت بوته ای کوچک درنظر می‌آید در عکسهای می‌توان درختان یک تاکستان را از هم جدا دیده و آنها را شناسایی کرد. در صورتی که در عکس با مقیاس ممکن است آنها را نتوان از هم تشخیص داد و چه بسا که تاکستان را با مزرعه ذرت یا گندم رسیده اشتباه کرد. بااین که بر اساس تنها اندازه عارضه، یک کشتی بزرگ در عکس به صورت یک قایق کوچک جلوه می‌کند و از طرف دیگر قایقی مجهز و آراسته در عکس به صورت یک کشتی بزرگ به نظر می‌رسد. البته مفسر ورزیده و کاردان براثر تمرین زیاد می‌تواند اندازه عوارض را در مقیاسهای مختلف حدس بزند و آنها را شناسایی کند.
عامل دیگرکه در اندازه عوارض،‌بویژه بلندی آنها اثر می‌گذارد فاصله اساس عکس یا فاصله اساس هوایی است. همانطور که در آخر فصل چهارم اشاره شد. میزان درشت نمایی ارتفاع عوارض با فاصله مرکز عکسهای متوالی رابطه مستقیم دارد. بنابراین هر قدرفاصله اساس عکس بیشتر شود مقدار درشت نمایی این عوارض هم بیشتر می‌گردد. به عبارت دیگر ما عوارض را در طبیعت با چشمان خود می‌بینیم که فاصله بین دو مردمک آنها ثابت و نسبتا کمتر است. اما موقعی که هواپیما از آنها عکسبرداری می‌کند. فاصله بین دو مرکز عکسهای متوالی چندین برابر فاصله بین دو مردمک چشم انسان است. درنتیجه، هنگام دید استریوسکوپی حد ارتفاع عوارض بزرگتر به نظر می‌رسد. مثلا ممکن است ما در زیر استریسکوپ دامنه ای بسیار تند بینم و فکر نکنیم که بتوان با اتومبیل از آن عبور کرد. اما موقعی که به طبیعت مراجعه میکنیم. مشاهده می‌کنیم که شیب دامنه بسیار کمتر از آن است که در زیراستریوسکوپ دیده می‌شود. البته این ویژگی در مشاهده استریوسکوپی دیده می‌شود. روشهای اندازه گیری ارتفاع عوارض، ارتفاع طبیعی آنها را تعیین می‌کند. اگر ما از یک منطقه طبقات خانه‌ها بسیار بلند است و یا این که چگونه توانسته اند جاده‌های اتومیبل رو را در دامنه‌های بسیار تند احداث کنند. اگردرزیر استریوسکوپ به عکسی از دره چالوس نگاه کنید، دامنه‌ها چندین برابر تندتر و ترسناک تر از طبیعت دیده می‌شوند.
درشناسایی عوارض عکسهای هوایی، اندازه نسبی عارضه کارآمدتر از اندازه مطلق آنهاست. مفسر عکسهای هوایی معمولا عارضه‌ها را در طبیعت با هم مقایسه می‌کند و آنها در رابطه با هم می‌شناسد. مثلا منطق حکم می‌کند که همیشه قایق کوچکتر از کشی و کامیون بزرگتراز وانت بارکش باشد. خیابان دو طرفه به طور مسلم پهن تر از خیابان یک طرفه است. اگر در مزرعه ای دو حیوان بزرگ و کوچک مشاهده کنیم. حیوان بزرگتر به طور مسلم گوسفند نیست و حیوان کوچکتر گاو و اسب و الاغ نیست. در شهرهای کشور ما، ساختمانهای بسیار بزرگ حتما نمی تواند منزلی مسکونی باشد و ساختمان بسیار کوچک نمی توان یک مرکز خدماتی مانند بهداری، مدرسه و..تصور کرد. در زیر، بعضی از مواردی عوارض بر اساس اندازه شان شناسایی می‌شوند آمده است :
در باغات کشاورزی، درختان انار، آلبالو، هلو و... بر اساس اندازه کوچکشان، درختان گردو،‌زرد آلو و یا بادام شناخته می‌شوند. مزارع برنجی آبی بسیار کوچکتر، مزارع پنبه و یا گندم هستند. از طرف دیگر مزارع سبزیکاری کوچکتر از مزارع دیگرمی باشد. هر قدر مزرعه کوچکتر باشد ارزش محصول کاشته شده هم بیشتر است. مثلا میزان بهره برداری از مزارع صیفی کاری اطراف شهرها بسیار زیاد است و در نتیجه یک مزرعه کوچک هم تکافوی مخارج زندگی یک خانوار زا می‌کند. همین خانواده برای تامین زندگی خود از طریق کشت غلات حتما باید مزرعه ای بزرگتر داشته باشد. جنگلهای افرا و راش بسیار بلندتر از جنگله یا کاج و یا شمشاد می‌باشند. بوته‌های شمشک اندازه ی کوچکتر از بوته‌های ذغال اخته و یا سرو دارند. از طرف دیگر اندازه تاج درخت، چنار، ممرز و افرا بسیار بزرگتر از تاج درختان کاج، سرو ویا شمشاد می‌باشد و یا در مطالعه شهرها منازل وساختمانهای متعلق به کم درآمد و منازل بزرگ از آن ثروتمندان شهرمی باشد. ساکنین خانه‌های کوچک دو سه اتاقه را کارمندان و صاحبان خانه‌های بزرگ با حیاط بزرگ و استخروباغچه، بازاریان و کارخانه داران می‌باشد. حیاط یک مدرسه حتما بزرگتر از حیاط یک منزل مسکونی است. کارخانه کشتی سازی بزرگتر از کارخانه اتومبیل سازی و فرودگاه شهر برگتراز ترمینال اتوبوسهای مسافر بری است. پهنای خیابانهای بلوار مانند بیشتر از خیابانهای دو طرفه معمولی است. بر روی دریا، کشتی بزرگتر از قایق مسافربری است و یا در یک فرودگاه، هلیکوپترهای نظامی کوچکتر از هواپیماهای مسافربری دیده می‌شود.
زمنیه خاکستری:
برای تهیه عکسهای هوایی معمولی، از فیلمهای سیاه وسفید استفاده می‌شود. در روی این عکسها، عارضه ای که بیشتراز همه انرژی را منعکس کرده باشد، سفید تر و عارضه ای که کمتراز همه منعکس کرده باشد، سیاه تر دیده می‌شود. بقیه عوارض هم بین سفید وسیاه یعنی به رنگ خاکستری دیده می‌شود. عارضه ای که 60درصد از انرژی را منعکس کند روشن تر از عارضه ای دیده می‌شود که 40 درصد از انرژی را منعکس کرده است. تغییرات سیاهی و سفیدی روی عکسهای هوایی سیاه وسفید، زمینه خاکستری عکس نامیده می‌شود.زمینه خاکستری عوارضی که تمام انرژی را منعکس کند، سفید و زمینه خاکستری عوارضی که تمام انرژی را جذب میکند سیاه می‌باشد. بنابراین زمینه خاکستری عوارض بر روی عکسهای هوایی با میزان آلبدوی آنها در باند عکسبرداری، رابطه مستقیمی دارد.. هر قدر آلبدوی عارضه بیشتر باشد، زمینه آن سفیدتر می‌باشد. زمینه خاکستری عکسها مهمترین معیار شناسایی عوارض است.در واقع آنچه که ما روی عکسهای هوایی می‌بینیم، چیزی جز زمینه خاکستری عوارض نیست و تمام ویژگیهای دیگر عوارض مانند اندازه، و شکل و.. به وسیله زمینه خاکستری عکسها موجودیت پیدا می‌کند.
آلبدو یا زمینه خاکستری یک عارضه در طول موجهای مختلف فرق می‌کند. و از عکس برداری در باند وسیع انجام گیرد، زمینه خاکستری روی عکس، بر اساس میانگین انعکاس طیفی عارضه در طول موجهای مختلف باند عکسبرداری تعیین می‌گردد.
گیاهان در بعضی طول موجها روشن تر از خاک و در بعضی دیگر تیره تر از خاک می‌افتند. اما در روی عکسهای هوایی معمولی که درتمام باند مرئی تهیه می‌شوند، تیره تر از خاک دیده می‌شوند. اگر در تهیه عکسهای هوایی از فیلم رنگی معمولی استفاده شود، هر عارضه به رنگ باندی دیده می‌شود که بیشترین انعکاس رادر آن دارد. برای مثال در عکسهای رنگی معمولی گیاهان سبز دیده می‌شود چون بیشترین انعکاس را در این باند دارند. اما درفیلمهای رنگی مادون قرمز که باند مادون قرمز یعنی طول موج بیشتری انعکاس گیاهان سبز را هم شامل می‌شود. گیاهان به رنگ قرمز دیده می‌شوند ؛ دراین فیلمها برای نشان دادن انعکاس مادون قرمز از رنگ قرمز استفاده می‌شود.اگر جسمی تمام انرژی الکترومغناطیسی را در هر طول سه موج آبی و سبزو قرمز منعکس کند، در عکسهای هوایی و رنگی سفید دیده می‌شود ودر صورت جذب تمام انرژی، در عکسهای رنگی هم سیاه دیده می‌شود.
همانطور که قبلا نیز اشاره شده آلبدوی یک جسم به عواملی چون جنس و صافی سطح نسبت به طول موج انرژی تابشی انرژی بستگی دارد.بنابراین درتفسیر و شناسایی عوارض روی عکس باید به این عوامل توجه کرد. مفسر باید اطلاعات کافی درباره انعکاس طیفی عوارض طبیعت داشته باشد.
مفسر عکسهای هوایی حداقل بایستی آلبدوی عوارض منطقه مطالعه خود را درباند عکسبرداری تخمین بزند. برای مثال بایستی بداند که معادن ماسه روشن تر از زمینهای اطراف دیده می‌شوند. ویامزرعه گندم رسیده، روشن تر از مزرعه یونجه و خاکهای مرطوب تیره تر از خاکهای خشک دیده می‌شوند.
صافی سطح خارجی اجسام در رابطه با طول موج انرژی تابشی تعریف می‌شود. در عکسهای هوایی معمولی که در باند مرئی دیده می‌شوند.د رمجموع ناهمواری نسبی سطح خارجی اجسام بزرگتر از طول موج انرژی است. اما هر قدر ناهمواری نسبی سطح جسم کمتر باشد بخش انرژی کمتر انجام می‌گیرد و انرژی انعکاسی بیشتری به دوربین می‌رسد ودر نتیجه اجسام روشن تر دیده می‌شوند. از طرف دیگر با افزایش تدریجی ناهمواری سطح خارجی جسم به مرحله ای می‌رسد که در سطح جسم سایه ایجاد می‌شود و نو.ارهای یک در میان سایه زمینه خاکستری ایجاد می‌کند. برای مثال دیوارهای گچی صاف روشن تر از دیوارهای گچی ناصاف دیده می‌شود.اما اگر ناهمواری نسبی سطح جسم کوچکتر از طول موج انرژی تابشی باشد، به طوری که زمینها یرسی، تیره تر از زمینهای ماسه ای و جنگلهای خزاندار روشن تر از جنگلهای سوزنی برگ دیده می‌شوند. سنگهای خارا روشن تر از بازالت دیده می‌شوند که بیشتر به دلیل متفاوت بودن جنس آنهاست. عوارض انسانی روشن تر از عوارض طبیعی دیده می‌شوند.
آب قسمت اعظم انرژی باند مرئی را جذب می‌کند و فقط در محدوده 48/0 میکرون مقداری از آن را منعکس می‌کند. محدوده‌های آبی د رعکسهای هوایی تیره تر دیده می‌شوند. مگر آبهای آلوده گل آلود که به علت ناخالصی و مواد رسوبی روشن تر می‌باشند. عوارض دیگر نیز به تناسب مقدار رطوبت موجود در آنها تیره تر دیده می‌شوند. بعضی از موارد کاربرد زمینه خاکستری در شناخت عوارض در زیر آمده است.
شناخت آبهای صاف از گل آلود بر اثر زمینه خاکستری انجام می‌گیرد، آبهای گل آلود به علت ناخالصی وگل آلود بودن روشن تر دیده می‌شوند. همچنین رودهای کم عمق روشنتر دیده می‌شوند. چون دراین رودها، امواج انرژی از آب عبور کرده و به ماسه‌های کف آن برخورد می‌کند و منعکس می‌شود. خاکهای ماسه ای روشن تر از خاکهای آهکی و خاکهای آهکی روشن تر از خاکهای رسی مشاهده می‌شوند. زمینه خاکستری بهترین معیار برای تشخیص زمینهای بهم خورده از زمینهای دست نخورده می‌باشد. چون زمینهای حفاری شده یا دست کاری شده به علت از بین رفتن پوشش گیاهی و خاک هوموس دار سطح بالایی روشن تر از سایر قسمتها دیده می‌شود.گیاهان پهن برگ، بیشتراز سوزنی برگان انرژی را منعکسمی کنند و روشنتر دیده می‌شوند. مراحل رشد محصولات کشاورزی از روی زمین خاکستری آنها تشخیص داده می‌شود. محصولات رسیده تر از محصولات نرسیده دیده می‌شود. هر قدر پوشش گیاهی و یا رطوبت مزرعه وستعی کمتر باشد زمینه خاکستری آن روشن تر دیده می‌شود.
درمناطق مسکونی، واحد‌های تازه ساخت آلبدوی بیشتری نسبت به واحدهای قدیمی دارند. رویه بیرونی واحدهای قدیمی به مرور زمان فرسایش یافته و ناهموار می‌گردد که در نتیجه پخش بیشترانرژی تیره دیده می‌شود. سقفهای شیروانی روشنتر از هر سقف دیگر و پشت بامهای آسفالته تیره تر از پشت بامهای موزاییکی دیده می‌شود. خیابانهای قدیمی به علت کم کردن تدریجی آسفالت آنها روشن تر از خیابانهای آسفالته جدید می‌باشند. راههای شوسه روشن ترین زمینه را داراست. برف تازه بیشترین انعکاس را دارد ولی برف کهنه به علت ناهموار شدن سطح آن، رسوب گردو غبار جو بر روی آن تیره تر به نظر می‌رسد. و براساس تفاوت زمینه خاکستری از هم تشخیص داده می‌شوند. پهنه‌های یخی به علت انعکاس آیینه ای تیره تر از صفحات برفی می‌باشند. وجود هر نوع عارضه انسانی بر روی دریاها به اساس روشنی زمینه خاکستری آنها شناخته می‌شود. مثلا کشتی و قایق و هر وسیله دیگر روشنتر از آبهای اطراف می‌باشد.و دریاهای متلاطم امواج آب انرژی، بیشتراز سطوح آرام آب منعکس می‌کند. و بر اساس روشن تر بودن زمینه خاکستری شناخته می‌شود. ابرها نیز مانند زمینهای شور وپهنه‌های برفی سفید دیده می‌شوند و زمینه سفیدی آنها با مقدار رطوبت موجود رابطه مستقیم دارد. ابرهای ضخیم و پرآب روشن تر دیده می‌شوند. البته ابر و برف و شوره زار براساس معیارهای دیگری چون سایه و موقعیت نسبی از هم تشخیص داده می‌شوند.
بافت:
تغییر زمینه خاکستری روی عکس، بافت را به وجودمی آورد. بک قطعه زمین جنگلی را درنظر بگیرید که ازدرختان بزرگی تشکیل شده است. بر روی عکس هوایی، تاج درختان به صورت دوایری جدا از هم دیده می‌شوند. یعنی این که زمینه خاکستری روی عکس تاج درختان با فضای بین درختان متفاوت است. در این صورت در زمینه خاکستری روی عکس تغییر دیده می‌شود. همان بافت عکس را تشکیل میدهد.تاج هردرخت یک واحدی از بافت را تشکیل می‌دهد. ملاحظه می‌کنید که درخت فقط با تاج آن موجودیت پیدا نمی کند و برای تعریف یک عارضه، عنوان درخت، بایستی تاج و تنه آن با هم دیده شوند. در روی عکس هوایی فقط تاج درخت مشاهده می‌شود. بنابراین واحدهای تشکیل دهنده بافت یک عارضه به اندازه ای هستند که خودشان به عنوان یک عضو یا عارضه مستقل به حساب نمی آیند. مثلا دراین عکس هوایی تاج درختان یک درخت کامل به حساب نمی‌آید. اما اگر مقیاس عکس رابه قدری بزرگ کنیم که هر درخت به طور کامل مشاده شود دیگر نمی توان آنها را واحد‌ها ی تشکیل دهنده بافت عکس د رنظر بگیریم. د راین موقع اجتماع برگهای هر درخت بافت تاج آن را به وجودمی آورد. مطمئنا زمینه خاکستری برگها با فضای بین آنها تفاوت دارد و این تفاوت با تغییر بافت تاج درخت را به وجود می‌آورد.
بافت عکس هوایی بستگی کامل به مقیاس عکس دارد. هر قدر مقیاس بزرگتر باشد بافت درشت تر می‌گردد و در مقیاسهای کوچکتر بافت عکس ریزتر می‌شود، اگر مقیاس عکس رابه قدری کوچک کنیم که واحدهای بافت چسبیده به هم به نظر برسند. بافت صاف ایجاد می‌شود. برای و.اضح تر شدن مطلب یک منطقه شهری را درنظر بگیرید. درعکس هوایی با مقیاس هر جاده جداگانه دیده می‌شود وپشت بام آنها با هم متفاوت است پشت بامهای آسفالت بافت ریز و پشت بامهای موزاییکی بافت درشت تر دارند. اگراز همان منطقه عکسهای هوایی با مقیاس تهیه کنیم، خانه‌ها به صورت واحدهای کامل دیده نمی شود وسفق آنها واحدهای بافت مجموعه شهر را تشکیل می‌دهند، منطقه شهری با بافتی درشت مشاهده می‌گردد. مرحله بعد که عکسبرداری با مقیاس انجام می‌گیرد. سقف خانه‌ها به صورت دانه‌های بسیار کوچکتر مشاهده می‌شود و منطقه شهری بافتی ریز به خود می‌گیرد.
در روی یک عکس هوایی معین، بافت عکس به شکل و اندازه اجزای تشکیل دهنده، عارضه‌ها بستگی دارد. زمینهای ماسه ای نرم بافتی و ریز تر از زمینهای ماسه ای درشت دارند، بافت مزرعه یونجه ریزتر از مزرعه ذرت و بافت جنگل خزاندار و درشت تراز درخچه زار است. تاجهای کروی شکل درختان بافت درشت و تاجهای باریک بافت نرم ایجاد می‌کند بدین سبب است که جنگلهای خزاندار درشت بافت و جنگلهای مخروطی ریز بافت هستند در مجموع هر قدر فاصله بین اجزای تشکیل دهنده یک عارضه بیشتر باشد بافت آن درشت تر و هر قدر نزدیکتر باشد ریزتر می‌باشد.
به عبارت دیگر هر قدر پراکندگی یک عارضه یکنواخت تر باشد بافت آن ریزتر می‌باشد بافت مزرعه یونجه ای که زمینهای خالی نابرابر وسط قسمتهای یونجه زار داشته باشد درشت تر به نظر می‌رسد. بافت عکس به عنوان معیاری در شناسایی پدیده‌های جغرافیایی به کار می‌رود که بعضی از این موارد در زیر آمده است:
متلاطم بودن دریاها از روی بافت آنها تشخیص داده می‌شود دردریایی متلاطم امواج آب بافتی درشت تر ایجاد می‌کند. بافت جنگلهای خزاندار درشت تر از جنگلهای مخروطی. است از طرف دیگر جنگلهایانبوه بافتی ریزتر از جنگلهای تنک دارند. علفزارها بوسیله بفات ریز خود از بوته زار و درخچه زار شناخته می‌شوند. بافت، معیاری خوب درشناسایی انواع محصولات کشاورزی است. محصولاتی مانند یونجه، وسبزیجات بافتی نرمتراز گوجه فرنگی، بوستان، و یا ذرت دارند. یک نوع محصول در مراحل مختلف رشد بافت خود متفاوت پیدا می‌کند. بافت گندم رسیده درشت تر از گندم سبز یانرسیده است. باغات براساس بافت درشت خود از مزارع اطراف تشخیص داده می‌شوند. در بین باغات هم، باغ بادام و زردآلو بافتی درشت تر از باغ انار و انجیر و یا تاکستان دارند. 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله اصول تفسیر عکس‌های هوایی

دانلود مقاله صافی کف پا

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله صافی کف پا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

کمتر مواردی پیش می آید که انسان در مورد نحوه راه رفتن خود فکر کند. اما باید گفت فرآیند راه رفتن دارای یک مکانیزم نسبتاً پیچیده، بخصوص برای پاها می باشد. زیرا تمام وزن بدن به پاها وارد شده و منجر به حفظ تعادل آن می شود.

 

از جمله بیماریهای شایع پا، صافی کف پا می باشد.در این بیماری، قوس کف پا صاف
می شود. این اختلال معمولاً مشکل ساز نیست ولی گاهی اوقات می تواند برای پاها، مچ و زانو مشکل آفرین باشد. در حال حاضر وسایل ساده ای وجود دارد که کمک می کند این مشکلات کمتر ایجاد شوند.

 


علائم و نشانه ها

 

علائم و نشانه های این اختلال شامل ایجاد ظاهر صاف در کف یک پا یا هر دو، خمیدگی کفش یا پاشنه کفش به سمت داخل، درد در اندام تحتانی ، درد در قسمت مچ پا، ایجاد تورم در قسمت داخل مچ پا و درد مچ پا می باشد.

 

 

 

 

 

اگر فرد با پای برهنه بر روی سطحی صاف مثل موزائیک راه برود بعد از چند قدم راه رفتن با نگاه کردن به کف پا میتوان فهمید که فرد کف پای صاف دارد یا نه . به این شکل که اگر تمام سطح کف پا بازمین تماس داشته باشد تمامی آن خاکی می شود و این پا دچار کف پای صاف است و لی اگر قسمت قوس کف پا خاکی نشده باشد به این معنی است که کف پا صاف نیست .

 

 

 

 

 


علل

 

پای شما دارای ساختمان بسیار پیچیده ای است. هر دو پا از 26 استخوان تشکیل یافته است که توسط 33 مفصل و بیش از 100 عضله، رباط و زردپی به هم متصل می شوند. نحوه قرارگیری صحیح این اجزاء منجر به ایجاد حالت قوس طبیعی در کف پا می شود.

 

در هنگام راه رفتن این ساختمان قوسی شکل منجر به پخش نیروی وزن بدن شما در کل سطح پاها می شود. بعلاوه این قوس در نحوه راه رفتن نقش اساسی ایفا می کند. این قوس باید هم محکم باشد تا بتواند وزن بدن را تحمل کند و هم انعطاف پذیر باشد تا بتواند خود را با سطوح مختلف وفق دهد.

 

صافی کف پا در شیرخوارن و کودکانیکه تازه شروع به راه رفتن کرده اند طبیعی است زیرا هنوز تکامل قوس پا کامل نشده است. در اکثر موارد قوس پا در طی دوران کودکی تکامل می یابد اما در بعضی موارد این عمل رخ نمی دهد. این حالت در اصل نوعی حالت طبیعی به حساب می آید و اکثر افراد بدون وجود این قوس نیز مشکلی نخواهند داشت. رباطهای شل نیز می توانند سبب صافی کف پا شوند. بعلاوه این حالت منجر به بروز سایر اختلالات مادر زادی پا نیز خواهد شد.

 

در بعضی موارد با گذشت زمان قوس کف پا از بین می رود. بتدریج و با افزایش سن، رباط خلفی استخوان درشت نی پا که در داخل مچ پا قرار دارد و جزء اصلی در حمایت از قوس پا به حساب می آید، دچار فرسودگی می شود. وجود بار بیش از حد بر این رباط سبب بروز التهاب در آن شده و منجر به فرسودگیش آن می شود. به تدریج که این رباط دچار تخریب می شود، اثر حمایتی آن بر قوس پا نیز برداشته شده و قوس کف پا بتدریج از بین می رود.

 

از بین رفتن فاکتورهای محافظت کننده از قوس پا می تواند بدلیل موارد ذیل باشد:

 

-وجود فشارها مداوم بر روی پا : یکی از انواع فشارها، استفاده دراز مدت از کفشهای پاشنه بلند است که می تواند برروی زردپی آشیل( زردپی اصلی پشت پاشنه) اثر سوء گذاشته و فرآیند مکانیکی طبیعی مچ را دچار اختلال کند. گاهی اوقات عملکرد جبرانی رباط خلفی استخوان درشت نی نیز مزید بر علت شده و سبب از بین رفتن فزآینده قوس کف پا می شود.

 

- چاقی

 

- آسیب ها و ضربات مختلف به پا یا مچ پا

 

- التهاب مفصلی روماتیسمی

 

- مرض قند

 

- غربالگری و تشخیص

 

در هنگام مراجعه به پزشک ، وی در مورد تاریخچه پزشکی شما سؤال کرده و پای شما را معاینه می کند. به عنوان بخشی از معاینه باید پا از قدام و خلف مورد معاینه قرار گرفته و از شما خواسته می شود تا برروی انگشتان پای خود بایستید تا نحوه حرکات مختلف پا بدین صورت مورد بررسی قرار گیرد.

 

به منظور مشاهده استخوانها و اجزای داخلی پاها باید آزمایشات تصویربرداری نظیر، عکسبرداری سی تی اسکن یا ام آر ای نیز انجام شود.

 

عوارض

 

صافی کف پا می تواند منجر به بروز عوارضی نظیر بروز التهاب در رباطهای کف پا ، التهاب زردپی آشیل و زردپی عضله خلفی استخوان درشت نی، شکستگیهای فشاری در اندام تحتانی وایجاد بافتهای مرده پوستی نابجا شود.

 

از آنجایی که صافی کف پا برروی نحوه قرار گیری سایر استخوانهای بدن نیز اثر می گذارد
می تواند منجر به بروز درد در مچ پا، زانوها و لگن شود.

 

 

 

 

 

 

 

درمان

 

در بسیاری از افراد این حالت منجر به بروز مشکلی نمی شود. این امر ممکن است بدلیل تطابق نحوه قرارگیری استخوانهای اندام تحتانی در برابر یکدیگر باشد. اگر این حالت منجر به بروز مشکلی شود، فرد می تواند با استفاده از ابزارهای خاصی که بدون نسخه نیز بفروش می رسد. از درد یا سایر علایم خود بکاهد ولی با اینحال در مورد استفاده از این ابزار با پزشک خود مشورت کنید.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   10 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله صافی کف پا