فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله فساد مالی و اداری

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله فساد مالی و اداری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فساد مالی و اداری

 



فساد مالی در لغت به معنی تباه شدن، نابود شدن، از بین رفتن، فتنه، آشوب، زیان، کینه، ظلم، شرارت، بیماری و ... است.
فساد در ادبیات لاتین از فعل لاتین RUMPERE به معنای شکستن است در حقیقت با تحقق فساد، چیزی می شکند یا نقض می شود. وا‍‍‍ژه مال هم که یک کلمه یونانی MELON یا MALON و لغت لاتینی MALUM است. مال در اصطلاح عبارت است از هر چیزی که دارای ارزش اقتصادی بوده و قابل تبدیل به پول باشد.
به طور کلی فساد مالی و اداری که بانک جهانی تعریف کرده است به کلیه سوء استفاده از قدرت و امکان رسیدن برای تامین منافع شخصی فرد، حزب، طرز تفکر خاص طبقه خاص و... گفته می شود.
ساموئل هانتینگتون می گوید فساد اداری، رفتار آن دسته از کارکنان بخش دولتی اطلاق می شود که برای منافع خصوصی خود، ضوابط پذیرفته شده را زیر پا می گذارند.
تعریف دیگری نیز وجود دارد و آن عبارت است از فساد اداری به مجموعه رفتارهای آن دسته از کارکنان بخش عمومی اطلاق می شود که در جهت منافع غیر سازمانی، ضوابط و عرف پذیرفته شده را نادیده می گیرند.
ویتو تانزی هم فساد مالی و اداری را اینگونه تعریف می کند: فساد اداری به معنی عدم رعایت اصل فاصله از سوی مقامات دولتی به منظورکسب امتیاز برای خود یا افراد وابسته می باشد.
جیمز اسکات نیز فساد اداری را به مجموعه رفتاری اطلاق می کند که ضمن آن فرد به دلیل تخقق منافع خصوصی خود و دست یابی به رفاه بیشتربا موقعیت بهتر، خارج از چهار چوب رسمی وظایف یک نقش دولتی عملی می کند.
فساد مالی و اداری چیست ؟ به نظر می رسد فساد مالی و حتی فساد اداری کم و بیش در اکثر کشورهای جهان وجود دارد که البته فساد اداری درکشورهای جهان سوم یعنی کشور هایی که از نظر اقتصادی در اوضاع و احوال خوبی به سر نمی برند نمایان تر باشد.
در واقع فساد اداری پدیده ای است که همواره همراه و همزاد دولت است یعنی جایی که به کار های دولتی می پردازند یعنی از دامنه و حوزه بزرگتری برخوردارهستند خود را به وضوح نشان می دهد. بهنتر است بگوییم از زمانی که جمعیت زمین و کشورها زیاد شد و دولت ها مجبور بودند برای حل مشکلات اجتماعی روزمره فعالیت بشری را سازمان یافته داشته باشند دیده شد.
به طور کلی ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و در واقع فساد اداری و مالی دردستگاهها ی دولتی از گذشته و تا به حال خود را نشان داده است.
به نظر می رسد فساد در ایران از بعد از انقلاب اسلامی همیشه همراه دستگاه های دولتی بوده است، تاثیر جنگ تحمیلی 8 ساله باعث شد تا دخالت مستقیم در دستگاه های اداری و اقتصاد کشور و از طرفی دیگر مبارزه با فساد های مالی و اداری در نتیجه انحصاری کردن برخی امور اقتصادی باعث عجین شدن فساد با دستگاه های دولتی در ایران شود.
بدون شک فساد وارد کردن خدشه بر سیاستهای دولت و دستگاه است که باعث از بین رفتن منابع ملت می شود و البته دقیقا فساد و منابع رشد و پیشرفت و خنثی شدن برخی سیاست ها و حتی منجر به کاهش فقر در جامعه می شود و از طرفی دیگر فساد باعث افزایش هزینه ها و اخلال درروند تصمیم گیری می شود.
به طور کلی فساد زیان های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و همچنین موجب تضعیف اعتقاد و اعتماد مردم به ظرفیت ها و توانایی های یک حکومت و در آخر قطع امید از دولت ها خواهد شد.
حال که فساد در دولت ها اینچنین ضررهایی را به دنبال دارد پس چرا نباید به صورت ضرب الاجل و با تمام قوا و حتی در کلیه زمینه های موجود جلوی آ ن را نگرفت تا بیش از این در جامعه ریشه ندواند.
درهمین راستا با تاکید مسوولان کشور و تهیه و تدوین سازمان مدیرت و برنامه ریزی در جهت ارتقاء سلامت نظام اداری و مقابله با فساد تدوین شده است. به همین جهت کلیه دستگاه ها و سازمان های دولتی موظف به اجرای آن شده اند. در واقع اقدامات لازم در این جهت عبارت است از

1-کوچک سازی و کاهش تصدی گری دستگاه ها و کاهش رابطه و حذف تمرکزهای غیر ضروری و نظارت دولت.
2-ساده سازی ساختارها و مناسبات بروکراسی حاکم بر دستگاه ها و کاهش رابطه رو در رو بین کارمند آن خدمت گیرندگان با تاکید بر تسریع در انجام امور.
3-شفاف سازی از حیث وظایف، اختیارات و نحوه انجام امور فعالیت واحدها و دستگاه های اجرایی با تاکید بر توسعه آگاهی های همگانی در خصوص حقوق.
4-بهبود نظام های جذب و بکارگیری کارکنان با تاکید بر ورود و حضور شایسته ترین افراد و ایجاد نظام های تشویقی برای کارکنان شایسته و دارای سلامت در نظام اداری جهت تداوم خدمت کارکنان.
5-ارتقاء سطح برخورداری کارکنان و بهبود کیفیت زندگی آنان بویژه منطقی نمودن سطح حقوق و مزایای کارکنان متناسب با تخصص.
6-بهبود و افزایش پاسخگویی در قبال تصمیمات و اقدامات مربوط به افزایش آگاهی عمومی نسبت به عملکرد دستگاه ها و ایجاد فرصت طرح انتقادات و ارزیابی مردم از آنها با همکاری رسانه ها ی جمعی.
7-تعیین شاخص های استاندارد، فعالیت شاخص های سلامتی و رتبه بندی دستگاه ها جهت سنجش میزان سلامتی آنها.

- به راستی کدام یک از قوانین به درستی و با دقت اجرا می شود؟

فساد در نظام اداری چیست ؟
هر اقدام یک کارمند دستگاه مشمول این قانون که با هدف انتفاع برای خود یا دیگری در قبال دریافت مال برای خود با اشخاص دیگر که از راه های مختلف انجام می پذیرد.

کدام یک از قوانین زیر در ادارات ایران رعایت می شودیا رعایت نمی شود؟
1-نقض قوانین و مقررات و ضوابط اداری.
2-خودداری، کند کاری و یا کوتاهی در انجام وظایف اداری و قانونی.
3-هر اقدام از انجام امور قانونی برای اشخاص معین در مقایسه با دیگران.
4-هر نوع استفاده از اطلاعات سازمانی به نفع خود یا دیگران.
5-هرنوع استفاده از مقام و موقعیت اداری و سازمانی به نفع خود و دیگران.


چند ماه پیش به یکی از ادارات که جایز نیست نامی از آن برده شود برای انجام یک کار ضروری رفته بودم که البته علاوه بر ضروری بودن آن به نظر می آمد بسیار سهل و آسان نیز باشد به وضوح بگویم فقط برای یک مهر و امضا ء رفته بودم، در ورودی این اداره دولتی تابلویی بود که در آن خط و مشی سازمان مورد نظر و در زیر آن تعهدات کارمندان را در قبال مشتریان یا ارباب رجوعان نوشته شده بود حال به برخی از گزینه های این تعهدات اشاره می کنم:
1-رعایت نظم و انضباط اداری و استفاده از تمامی ساعات حضور در محل کار برای خدمت رسانی به ارباب رجوع.
2-رفتار توام با خوشرویی، متانت و رعایت احترام نسبت به ارباب رجوع.
3-ارائه خدمات مطلوب از طریق راهنمایی مراجعین و اطلاع رسانی کامل به ایشان.
4-جلوگیری از اتلاف وقت مردم، صرف هزینه های غیر ضروری و انجام دوباره کاری ها.
5-استفاده از مجموعه امکانات سازمانی برای ارائه به موقع و دقیق و با کیفیت بین ارباب رجوع.
6-امانت داری و تلاش در حفظ و نگهداری اسناد و سوابق متعلق به مردم و سازمان.

اما حدود دو ساعتی که بنده در این اداره فقط برای یک مهر زدن معطل بودم نه تنها گزینه چهار را زیر سوال می برد بلکه هیچ یک از گزینه های دیگر هم صدق نمی کرد، مطمئنا در چنین محیطی که فسا د اداری کاملا و به وضوح رویت می شود فساد مالی هم به راحتی می تواند در کنار فساد اداری قرار گیرد.

حال تصورکنید آیا چنین قوانینی در کشور ما اجرا می شود یا حداقل چقدر از این قوانین در ایران اجرا می شود، اگر سری به ادارات دولتی بزنید به راحتی می توانید به کاربرد عملکرد این ادارات دولتی نمره بدهید.

حتی چندی پیش نیز رییس دیوان محاسبات کسور هم گفته بود که بیشترین تخلفات مالی در کشور درشرکت های دولتی است، رحیمی تاکید کرده بود که با توجه به این که شرکت های دولتی بودجه عمده کشور را در اختیار دارند و باید تابع مقررات خاص باشند و دقت و صرفه جویی که در شرکت های خصوصی است در آنها وجود ندارد.

البته به راحتی می توان نتیجه گرفت که در طول تاریخ و در کشورهای جهان سوم پدیده فساد مالی گریبان گیر دولت ها بوده و مانع از دستیابی آ نها به اهداف عالیه ای چون
توزیع عادلانه فرصت های اقتصادی و در آمد ها، برقراری عدالت اجتماعی و افزایش رفاه عمومی، احقاق حقوق اشخاص ذی حق و ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی خواهد شد.
به طور کلی فساد یکی ازعلل سقوط دولت ها و حکومت ها البته در دوران های گذشته بوده است مانند سلسله قاجار و حکومت هایی که یکی ازعلل اصلی فروپاشی آ ن ها، فرا گیر شدن فساد در سطوح مختلف مدیریتی بوده است.
اما در دنیای کنونی به علت گسترش و توسعه ابزارها و وسایل ارتباط جمعی، افزایش سرعت حرکت به سمت جهانی شدن اقتصاد های ملی، دلبستگی بیش از پیش کشورها به همدیگر و کاهش قلمرو و اقتدار حاکمیت ملی و سیر فرسایشی آن در حوزه های مختلف اقتصاد، سیاست و فرهنگ، روزبه روز براهمیت و حساسیت مبارزه با فساد مالی و اداری افزوده می شود به طوری که سازمان های مهم بین المللی نظیر سازمان ملل متحد، بانک جهانی، سازمان شفافیت بین الملل و اتحادیه اروپا مبارزه با آن را توصیه کرده اند.
به دلیل اهمیت و حساسیت موضوع، مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2000 به کشورهای عضو توصیه کرد که یک قانون بین المللی برای مبارزه با فساد تدوین شود و در جلسه عمومی مورد تصویب قرار گیرد.
در همین راستا این سازمان کمیته ویژه ای را برای مبارزه با فساد در سال 2003 تشکیل داد در این کمیته و کنوانسیون مبارزه با فساد و نابودی آن از وظایف حکومت ها دانسته شده است.
بیشترکشورهای پیشرفته و اتحادیه اروپا به طورکلی یکی از شاخص های دولت خوب را مبارزه آن دولت با فساد مالی می داند. در دین اسلام هم موضوع فساد مالی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
اما فساد مالی و اداری عارضه ای چند بعدی است که تبلیغات منفی آن به لحاظ اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بسیارسنگین و حتی در برخی موارد غیر قابل جبران است.
از این رو مقابله با آن می تواند نقش به سزایی در تخصیص مطلوب منابع، افزایش سرمایه گذاری، اشتغال و رفاه عمومی داشته باشد و موجب استحکام پایه های حکومت شده و اعتماد مردم به دولت را افزایش می دهد.
اصلاح ساختار الگوی مصرف در شرکت های دولتی و دستگاه های اجرایی
پژمان گرامی: کاهش مصرف و بهبود الگوی مصرف را تنها نباید از بخش خصوصی و خانواده ها انتظار داشت زیرا با توجه به درآمد سرانه پایین سه تا چهار هزار دلاری فعلی ایرانیان که در سال های گذشته رشد کرده و تحت تاثیر افزایش قیمت نفت و واردات بیشتر باعث رشد مصرف و واردات نیز شده است با توجه به نیازهای موجود زندگی تاثیر کمتری نسبت به صرفه جویی های دستگاه های دولتی دارد زیرا درآمد نفت به محض افزایش خود را در بودجه دولت نمایان و وقتی حجم بودجه رشد می کند هزینه های جاری نیز رشد می کند. در سال 87 بودجه جاری دولت نسبت به بودجه جاری سال 86 رشد 60 درصدی داشته و از 38 هزار میلیارد تومان به 62 هزارمیلیاردتومان رسید و همین امر نشان می دهد بخش قابل توجهی از مصرف کشور از طریق دولت انجام می شود. بخشی از این افزایش هزینه های جاری برای تامین هزینه های بازنشستگان، مستمری بگیران و کارمندان دولت لازم بوده است اما بخش قابل توجهی از آن قابل کنترل است و از طریق جلوگیری از ریخت وپاش ها می توان ساختار الگوی مصرف را اصلاح کرد. بخشی از این اصلاحات ساختاری در مصرف در سال های قبل با کاهش سفرهای خارجی و هزینه های تلفن همراه، کاهش همایش ها و سمینارها و جلسات، کاهش جلسات غیر ضروری و هزینه بر مورد توجه بوده است. در طرح های عمرانی و ساختمان های اداری و دکوراسیون های داخلی نیز این اقدام می تواند تاثیر زیادی در کاهش هزینه ها داشته باشد. واقعیت آن است اگر درآمد نفت ثابت بماند امکان رشد هزینه های جاری و کل بودجه دولت سالی 20 تا 30 درصد وجود ندارد و دولت باید از طریق کنترل تورم زمینه ثبات و پایداری قدرت خرید کارمندان و بازنشستگان را فراهم کند تا حقوق آنها کفاف هزینه های زندگی را دهد.در بخش دولتی با توجه به گردش مالی 280 هزار میلیارد تومانی بودجه عمومی دولت و شرکت های دولتی که حدود 70 تا 80 درصد تولیدناخالص داخلی است کنترل مصرف می تواند تاثیر بسیار زیادی داشته باشد.

 

ساماندهی یارانه های پیدا و پنهان 100 میلیارد دلاری دولت نیز که از طریق انرژی و دلار ارزان و واردات بیشتر تاثیر خود را بر مصرف بیشتر می گذارد نیز می تواند مصرف را کنترل کند.
به عبارت دیگر با توجه به اینکه بیشترین گردش مالی و مصرف و تقاضا در خود دولت اتفاق می افتد و سیاست دولت در عرضه سوخت و انرژی و دلار ارزان ادامه دارد در نتیجه اصلاح چنین ساختاری می تواند بهتر از توصیه به خانواده ها عمل کند و مصرف کننده را تشویق به صرفه جویی کند. در شرایطی که بودجه شرکت های دولتی و دستگاه های اجرایی بیش از 280 هزار میلیارد تومان و کل درآمد ملی رقمی حدود 350 تا 400 هزار میلیارد تومان است درنتیجه سیاست های دولت در صرف بودجه و درآمد نفت بیش از سیاست ها و راهکارهای دیگر در ساماندهی الگوی مصرف اثر گذار خواهدبود.
تعیین نرخ ارز به خاطر تاثیری که بر میزان واردات، مصرف بیشتر و صادرات و تعادل در بازار کالا و پول می گذارد از اهمیت زیادی برخوردار است.
اگر نرخ ارز کمتر از نقطه تعادلی متناسب با ساختار اقتصاد باشد باعث تشویق واردات و کاهش صادرات خواهد شد و تولیدکنندگان کالاهای خارجی منتفع شده و تولیدکننده و صادرکننده داخلی زیان خواهند دید.
اما اگر نرخ ارز متناسب با نرخ تورم، درآمدهای ارزی، عرضه و تقاضا در بازار و میزان صادرات و واردات تعیین شود باعث تشویق صادرات، تولید و اشتغال داخلی خواهد شد و مزیت رقابتی برای واردکننده و صادرکننده یکسان خواهد بود و در صورتی که مانند سال های 87-1378 نرخ ارز پایین تر از نرخ تورم رشد کند باعث چند برابر شدن واردات نسبت به صادرات غیرنفتی، فشار و تهدید تولید و اشتغال داخلی خواهد بود. از نظر تامین منابع بودجه دولت نیز تعیین نرخ ارز نقش اساسی در میزان درآمدها و کسری بودجه دارد و در صورتی که نرخ ارز کمتر از تورم رشد کند دولت با کمبود منابع بودجه مواجه شده و در عمل به سود واردکنندگان و به زیان تولید و صادرات داخلی یارانه پرداخت می کند. در شرایطی که به علت کاهش قیمت نفت، کسری بودجه سال آینده حدود 30 تا 40 هزار میلیارد تومان برآورد شده و دولت و مجلس تلاش می کنند تصویب طرح تحول را همزمان با بررسی بودجه 88 به سرانجام برسانند و بخشی از کسری بودجه را تامین کنند، این پرسش برای کارشناسان اقتصادی مطرح است که دولت چرا از راه های دیگر برای تامین کسری بودجه 30 تا 40 هزار میلیارد تومانی خود استفاده نمی کند و به نرخ ارز، مالیات ها و روش های دیگر کمتر توجه کرده است.
اگرچه دولت تلاش دارد از طریق افزایش قیمت حامل های انرژی، حذف یارانه انرژی و هدفمندکردن یارانه ها بخشی از این کسری بودجه را تامین کند اما علاوه بر این فرصت تاریخی برای ساماندهی وضعیت مصرف و یارانه انرژی، باید راهکارهای مناسب دیگری نیز در بودجه های سالانه دنبال شود تا علامت دهی مناسبی به واردات، صادرات و تولید داخلی برای ایجاد تعادل در بازارهای کالا و پول بدهد. دولت های ایران در دو دهه گذشته هر زمان که قیمت نفت بالا رفته واردات، مخارج ارزی و وابستگی بودجه به نفت را افزایش داده اند و هر زمان که قیمت نفت کاهش یافته با کسری بودجه و رشد اقتصادی پایین دست و پنجه نرم کرده اند و جالب این است که به خاطر حساسیتی که در ارتباط با نرخ ارز داشته اند همواره نرخ ثابت ارز یا پایین نگه داشتن نرخ ارز را به نفع واردکنندگان و کالاهای خارجی و به زیان صادرات و تولید داخلی انتخاب کرده اند.
نگاهی به نرخ ارز و تورم سال های گذشته نشان می دهد نرخ دلار در بازار از 800 تومان در سال 1380 به 801، 832، 874، 904، 922، 9359 در سال های بعد رسیده و در سال جاری نیز در مرز 1000 تومان قرار گرفته و طی این سال ها تنها 25 درصد رشد کرده است. حال آنکه نرخ تورم در این سال ها 11، 8/15، 6/15، 2/15، 1/12،
6/13، 4/18 و 25 درصد بوده است و شاخص تورم به قیمت ثابت سال 1383 از عدد 63 در سال 1380 به عدد 162 در سال 1386 و عدد 190 در آبان سال 1387 رسیده است و 200 درصد تا سال 1387 رشد داشته است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    19صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فساد مالی و اداری

دانلود مقاله نقش اسطوره در ادبیات ایران

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله نقش اسطوره در ادبیات ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

نقش اسطوره ها در ادبیات
اسطوره‌ها قدمتی به اندازه عمر بشر دارند. در سرتاسر زمانها و مکانها انسان سعی کرده است برای خود اسطوره‌ای پیدا کند و حتی بسازد. با گسترش شهرنشینی و بعد از آن صنعتی‌شدن جوامع آنچه که تغییر کرد وضع زندگی افراد بشر بود و این اسطوره‌ها بودند که از نسل‌ها قبل باقی ماندند. در دنیای جدید که هر روز ارتباط انسان با سنت و پیشینه فرهنگی وی تضعیف می‌شود این اسطوره‌ها هستند که قادرند این ارتباط معنوی را حفظ کنند اما ممکن است دیگر به آن شکل سنتی نباشد و در قالبی جدید و امروزی بازتولید شوند. این نیاز بشر است. با این اوصاف اسطوره‌سازی و اسطوره‌شناسی در زمینه کودکان و نوجوانان از اهمیتی دوچندان برخوردار است زیرا نسل جدید پشتوانه و به‌وجودآورنده جوامع آینده هستند و انتقال پیشینه فرهنگی به آنها تضمین‌کننده بقای فرهنگی جامعه است. در این گزارش سعی بر آن است تا با بررسی تعاریف اسطوره‌ از دیدگاه‌های مختلف به دلایل ضعف اسطوره‌پردازی در ادبیات کودک و نوجوان کشورمان بپردازیم.

 

اسطوره چیست؟
تا کنون تعریف دقیقی از اسطوره ارائه نشده است. دانشنامه ویکی پدیا (wikipedia) در تعریف اسطوره به نقل از «میرچاالباده» دین‌شناس رومانیایی، این چنین می‌نویسد: اسطوره نقل‌کننده سرگذشت قدسی و معنوی است، راوی واقعه‌ای است که در زمان نخستین رخ داده است. در نظر «یونگ» و «فروید» اسطوره‌شناسی دانشی است که از فرافکنی نمادین تجربیات روانی نوع بشر به وجود آمده است.
«روح‌الله مهدی پورعمرانی»، پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان، در تعریف اسطوره می‌گوید: معمولاً برای کهن الگوها و اسطوره‌ها تعاریف ناروشنی وجود دارد. اسطوره یک موجود انسانی است که در یک ابرمرد یا ابرزن نمود یافته است.
با توجه به تعاریف اسطوره، بزرگان دینی و پیامبران را نمی‌توان در غالب اسطوره‌ تعریف کرد، بلکه شاید بتوان در مورد آنها لفظ «اسوه»‌ را به کار برد. «اسوه»‌ نیز مانند اسطوره شخصیتی است که در همه زمینه‌ها انسانی کامل است با این تفاوت که مصون از خطاست.
«مهدی پورعمرانی» نیز این مطلب را تأیید می‌کند و می‌گوید: برخی اسطوره‌ها و شخصیت‌های مذهبی مصون از اشتباه بوده‌اند. بنابراین شخصیت‌های دینی نیز تمام ویژگی‌های اسطوره را دارند با این تفاوت که مصون از خطا و اشتباه‌اند.
کارکردهای روانشناختی اسطوره
«شهرام اقبال‌زاده» پژوهشگر ادبی و دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در این زمینه می‌گوید: برخی از نظریه‌پردازان روانشناسی (یونگ و...) معتقدند «ناخودآگاه قومی و ملی» در کارکرد اجتماعی، فرهنگی و روانی آن ملت تأثیر دارد و از آن تحت عنوان «کهن الگو» یاد می‌کنند. اسطوره‌ها کهن‌الگوهای هر ملت‌اند که در ناخودآگاه آن ملت تأثیر دارند.
همچنین کارکرد روان‌شناختی اسطوره‌ها را می‌توان در قالب همزادپنداری توضیح داد، چون انسان‌ها دارای یک سری ضعف‌ها و سرخوردگی‌های طبیعی در زندگی می‌شوند از طریق اسطوره‌ها و اسطوره‌پردازی سعی در برطرف‌کردن نقص‌های خود دارند و شخصیت خود را در چارچوب اسطوره به‌وجودآمده تعریف می‌کنند.

 


نقش اسطوره در ادبیات کودک و نوجوان
نقش اسطوره در ادبیات کودک و نوجوان را در دو زمینه می‌توان بررسی کرد. اول زمینه روان‌شناختی، دوم زمینه فرهنگی.
در زمینه اول آنچه اهمیت دارد و اکثراً مورد توجه قرار می گیرد همان همزادپنداری کودک با اسطوره است. به عبارتی اسطوره به نوعی نقش روان‌درمانی برای کودک دارد و کودک می‌تواند نقص‌ها، ضعف‌ها و شکست‌های خود را در قالب اسطوره تخلیه نماید.
در زمینه دوم، انتقال مواریث فرهنگی و پشتوانه‌های تاریخی یک سرزمین به نسل‌های بعد مورد توجه قرار می‌گیرد که به نوعی تداوم فرهنگی یک جامعه را ممکن می‌سازد. از طرف دیگر القای اسطوره‌های سرزمینی به کودکان از طریق ادبیات به تقویت «ما»ی فرهنگی و به طور کلی انسجام فرهنگی- اجتماعی جامعه کمک می‌کند.
شخصیت‌های دینی که با عنوان «اسوه» از آنها یاد می‌شود علاوه بر این دو کارکرد، نقش دیگری نیز در زمینه شخصیت‌سازی افراد و به ویژه کودکان بازی می‌کنند و آن ارائه الگویی از یک انسان کامل است. توجه به این شخصیت‌ها در زمینه ادبیات کودک و بازنمایی آنها به نحوی مناسب در این چارچوب می‌تواند نقشی مؤثر در زمینه رشد معنوی و «جامعه‌پذیری دینی» کودک داشته باشد.
اقبال‌زاده در مورد نقش اسطوره در ادبیات کودک می گوید: در ادبیات کودک جنبه تخیل کودک قوی است و چون کودک کمال و قدرت را دوست دارد اگر بتوانیم این پیوند را با تاریخ برقرار کنیم مورد توجه قرار می‌گیرد. در غرب از بن‌مایه‌های اسطوره‌ای کمک می گیرند و به صورت خلاق استفاده می‌کنند.
چرا در ادبیات کودک اسطوره‌سازی نداشته‌ایم؟
این موضوع، موضوعی کلی و پیچیده است و با توجه به زاویه‌ای که به آن نگاه می‌شود نتیجه‌گیری‌های متفاوتی می‌تواند در بر داشته باشد.
محسن مؤمنی، نویسنده و رئیس مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری در این زمینه می‌گوید: «در گذشته فکر غلطی به نویسندگان ما القا شد که متأسفانه پاک‌کردن این فکر غلط بسیار سخت است. فکر غلط این بود که امروزه دوران قهرمان‌ها و پهلوان‌ها تمام شده و داستان امروزی باید خالی از این چیزها باشد. اما اینگونه نیست. در این زمینه آن طور که باید و شاید کار نشده که دلیل آن شاید همین فکر غلط باشد. از سوی دیگر ما در کشوری زندگی می‌کنیم که خیلی قهرمان داریم. شاید از فرط زیادی به راحتی از کنارشان می‌گذریم و متأسفانه در رسانه‌ها نیز به آنها پرداخته نمی‌شود.
از سوی دیگر «شهرام اقبال‌زاده» این مسأله را به زمینه‌های اجتماعی- فرهنگی گذشته مرتبط می‌داند و می‌افزاید: دلیل این امر شاید یک نوع سرگشتگی فرهنگی باشد. بعد از مشروطیت که ما ایرانی‌ها با فرهنگ غرب آشنا شدیم، دچار سرگشتگی شدیم و واکنشمان در زمینه فرهنگ غرب یا به صورت طرد بود یا شیفتگی.
تنها گروه اندکی بودند که به پیشینه فرهنگی توجه داشتند. جریان فرهنگی و ادبی دچار افراط و تفریط شد.
ادبیات باید هویت ملی داشته باشد تا جهانی شود. ما باید از دستاوردهای غرب آگاهانه و با تأکید بر پیشینه تاریخی خودمان استفاده کنیم، یعنی نگاه انتقادی به گذشته و امروز داشته باشیم.
وی با ذکر مثالی بیان می‌کند: چرا ایرانی ها می‌خواهند کالای خارجی بخرند؟ شاید بگویید چون کیفیت کالاهای خارجی بهتر است. اما نه. دلیل آن این است که به خودباوری نرسیده‌ایم. در زمینه اسطوره نیز همین‌طور است. بیشتر نویسنده‌ها مجذوب غرب‌اند و به نیازهای مخاطب توجه ندارند و نوعی خلأ بین مخاطب و نویسنده وجود دارد. رسانه‌ها نیز تأثیر دارند. اکثر رسانه‌های ما تحت تأثیر موج فرهنگی غرب‌اند. رسانه‌ها به میزانی که به هری پاتر و ستاره‌های فوتبال غربی می‌پردازند به اسطوره‌های ایرانی توجه ندارند. دلیل دیگر این است که نویسنده‌های ما کم می‌خوانند، نیازهای نسل جدید را نمی‌شناسند و از پیشینه تاریخی و ادبیاتی کشور آگاهی کافی ندارند تا بتوانند آن را در قالب داستان برای کودکان بیان کنند.
«مهدی پورعمرانی» نیز دلیل اصلی را در کم‌کاری نویسندگان می‌داند و می‌گوید: «کم‌کاری نویسندگان ایرانی در زمینه تولید آثار باعث شده بسیار از مصرف‌کنندگان ایرانی به سمت ادبیاتی کشیده شوند که با فرهنگ ما همخوانی ندارد. کم‌کاری نویسندگان باعث شده که اسطوره‌های ما کمرنگ شوند.

 

 

 

چرا اسطوره‌های خیالی غرب رونق یافت؟
در اینجا این سؤال پیش می‌آید که چرا اسطوره‌هایی نظیر «مرد عنکبوتی» یا «هری پاتر» در جامعه‌ای مانند ایران که هیچ سنخیتی با بسترهای این داستان ندارد رونق یافت؟ دلیل آن پرداخت قوی این اسطوره‌هاست، ضعف ما یا هر دو؟
«مؤمنی»‌ در این مورد می‌گوید: «دلیل اینکه اینگونه آثار با اقبال زیاد روبرو شد این است که آنها به یک نیاز پاسخ داده‌اند. این داستان‌ها به نیاز نوجوانان در زمینه قهرمان‌پروری پاسخ داده‌اند. به این نیازها از مدت‌ها پیش توجه نمی‌شد. موقعیت داستان‌های تخیلی غربی به دو دلیل بوده است اول اینکه به یک نیاز در قالب امروزی پاسخ داده‌اند و دیگر اینکه این داستان‌ها در قالب‌ها مختلف اعم از رمان، انیمیشن، بازی رایانه و... مطرح می‌شوند.
دکتر «نعمت‌الله فاضلی» انسان‌شناس، در مقاله‌ای که با عنوان «تحلیل جامعه‌شناختی هری‌ پاتر در ایران» در پایگاه اطلاع‌رسانی خود منتشر کرده است، می‌نویسد: «هری پاتر قهرمان داستان‌های تخیلی رولینگ به اسطوره‌ها می‌پیوندد... استقبال بی‌نظیر و همگانی از هری‌ پاتر را می‌توان حاصل سرخوردگی‌های همگانی انسان‌ها از جهانی دانست که با تأکید صرف بر محسوسات و پدیده‌های عینی، خط بطلان بر تمام احساساتی کشیده است که گاه و بی‌گاه بر جان انسان‌های سرگشته این قرن آهنی عارض می‌شود و الگوهای استدلالی و منطقی وی را زیر سؤال می‌برد. دنیای جادویی هری پاتر فرصتی است برای پشت‌سرگذاشتن ناتوانایی‌های بشری. این دنیا پاسخی است به نیاز جامعه غربی.»
وی در این مقاله در مورد این که چرا این اثر در ایران مورد توجه قرار گرفته، می‌نویسد: «جدا از تأثیرات رسانه‌ای غرب در تبلیغ این کتاب، بی‌شک در جامعه ما نیز نیازی درونی به این دنیای تخیلی بوده است که این کتاب این چنین مورد استقبال عموم قرار گرفته است... نوجوانان ایرانی با ورود به این دنیای تخیلی، سرخوردگی‌های خود را در دنیای واقعی که ناشی از بی‌قدرتی در مقابل نیروهای ماوراءالطبیعی است جبران می‌کنند و همراه با قهرمان کتاب و با استفاه از قدرت نامحدود جادو به جنگ مشکلات و سختی‌ها می‌روند.»
با توجه به آنچه گفته شد، افزایش خودباوری ملی، تغییر نوع نگرش به غرب و توجه به ظرفیت‌های فرهنگ خودی از سوی نویسندگان ایرانی، شناخت مخاطبان و نیازهای آنها و توجه بیشتر نویسندگان به این حوزه می‌تواند از جمله مواردی باشد که باعث پررنگ‌ترشدن نقش اسطوره در ادبیات و به خصوص ادبیات کودک و نوجوان کشور شود.
نقش اسطوره در ادبیات کهن
به طورکلی درباره‌ی آثار «هومر» و «فردوسی » و نیز از اسطوره‌ها و برگزیدگان دو ملت سخن بسیار گفته شده‌است تا در ورای آن؛ « بزرگی»؛« شرافت»؛«جوان مردی»؛«انسان دوستی»؛«گذشت»؛«میهن پرستی» و بسیاری دیگر از محسنات انسان‌ها مورد ستایش قرار گیرد.آن چه در ادبیات کهن ؛ به خصوص درآثار ماندگار و جاودانی چون «ایلیاد» و «ادیسه»ی هومر و«شاهنامه»ی فردوسی به نحو بارزی به چشم می‌خورد؛ روح حماسی؛ سلحشوری و فداکاری؛ جنبه‌ی اساطیری؛ نوع نگاه و دید انسان‌ها به جهان؛ همراه باجنبه‌های تغزلی؛ عاشقانه و غنایی آن‌هاست.به عبارتی؛ آن چه ازآن به عنوان «فلسفه زندگی» نام برده می‌‌شود. وجه تمایز چنین آثاری است که ضرورت مطالعات و تعمق آن‌ها را دوچندان می‌کند. بی شک با یافتن وجوه مشترک تفکر بینش واندیشه‌ی انسان‌ها در شرایط و دورانی خاص که دراین جا؛ دو خاست‌گاه اندیشه‌ای شرق وغرب است؛ می‌توان به روح ملت‌ها دست یافت وهم‌بستگی بشر را رقم زد. چه؛ این آثار نه تنها در زمره‌ی آثار بزرگ و جاویدان ادبیات ملی هر کشوری محسوب می‌‌شوند؛ بلکه تداعی کننده‌ی روح جمعی مردم آن سرزمین نیزهستند که در ادبیات و آثار فکری و فلسفی هر قوم و ملتی نمود عینی پیدا کرده‌اند.
این بینش اساطیری اما؛ با این که کاری با امورعقلی ندارد؛ گویی فریادی است رسا و بلند.
چرا که تاحدی به سبب همین اسطوره پردازی است که «وحدت» یک قوم حفظ می‌شود و شخص؛ هویت و اصالت و مفهوم ملی و اجتماعی می‌یابد و از همه مهم‌تر باعث می‌شود تا حرکتی لازم درهر قوم و ملتی به وجود آید.دراین میان اما؛ اسطوره‌های حماسی از جای‌گاه خاصی برخوردارند. خاست‌گاه چنین اسطوره‌هایی هرچند توام با تمام مشخصاتی است که ذکر شد و نیز در ادامه خواهد آمد؛ منشا اجتماعی نیز دارد. ازاین جهت است که می‌بینیم هرگاه قومی مورد تاخت وتاز دشمن قرارگرفته؛ هرگاه موجودیت و هویت فرهنگی و اجتماعی آن به خطر افتاده؛ آن قوم به اسطوره سازی پناه برده‌است تا بدین وسیله خلا ناشی از نبود یک منجی را که بتواند از انحطاط و اضمحلال ارکان فرهنگی؛ ملی؛‌ سیاسی؛ اقتصادی و اجتماعی آن قوم جلوگیری کند سامان ببخشد.سامسون» قهرمان افسانه‌ای قوم یهود که درتورات آمده؛ به این سبب ظهورمی‌کند تا علیه نیروهای متجاوز و سرکوب‌گر؛ سدی شود و«اورشلیم» و قوم «بنی اسراییل» را نجات دهد. یا«نیبلونگن»ها بزرگ‌ترین حماسه‌ی مردم «ژرمن»؛ به عقیده‌ی بسیاری عکس العمل اروپای شمالی در برابر شکست و منکوب شدن مردم این سرزمین‌ها به دست «هون‌های سفید» است .
ایلیاد و «ادیسه» نیزکه در قرون نهم و هشتم ق.م به طور پراکنده سینه به سینه جریان داشت به واسطه‌ی جنگ‌های خونین و ویران‌گر یونانیان به‌وجود آمده‌است.همان طورکه شاهنامه هم مبارزات ایرانیان را با بیگانگان به تصویر می‌کشد و در واقع ادعانامه‌ای است علیه تسلط ترکان غزنوی برسرنوشت اقوام ایرانی که در جنگ‌های ایران و توران متجلی می‌شود و...نیز داستان «ضحاک» و«فریدون » که مقابله‌ای دیگر به حساب می‌آید. می‌دانیم اساساً حماسه؛ تحقیر مرگ است و مرگ را باغرور درآغوش گرفتن به خاطر یک آرمان؛ خود حماسه‌ای است بس شگرف وعظیم. ازطرفی؛ ازآن جا که هر قومی آمال و آرزوهای خود را در این پهلوانان اساطیری می‌بیند؛ چنین برداشتی زندگی را نیز مورد ستایش قرار می‌دهد و لذت بردن؛ شادی و سرخوشی را ارج می‌نهد.
یک انسان معمولی وقتی درمقابل مصایب قرار می‌گیرد خود را می‌بازد. حال اگر از آینده وسرنوشت خود نیز با خبر باشد؛ به طور حتم دچار پریشانی خاطر می‌گردد؛ این موضوع برای قهرمان اسطوره‌ای؛ به نحو دیگری جلوه می‌کند. او در این حالت حتا به خود اجازه‌ی بازگشت نداده و تن به خطر می‌دهد. ازاین روست که می‌بینیم در ایلیاد «هکتور» پهلوان تروا؛ بااین که از فرجام زندگی خود مطلع است و با این که از رای و اراده‌ی خدایان بوالهوس؛ نیک خبر دارد و می‌داند که از جنگ تن به تن با«آشیل» زنده بیرون نخواهد آمد؛ اما دلاورانه قدم به پیش گذاشته به مقابله با حریف می‌شتابد. یا درشاهنامه؛ «رستم» که خود از رویین تن بودن «اسفندیار» اطلاع دارد و خوب می‌داند که یک انسان خاکی هرچند نیرومند و پرزور باشد؛ بدون اتکا به نیروهای فوق بشری قادر نخواهدبود اسفندیاررا مغلوب کند؛ با وجود این تن به خفت و اسارت نمی‌دهد و نبرد با جوان برومندی چون اسفندیار و کشته شدن به دست اورا به تسلیم شدن بدون قید و شرط ترجیح می‌دهد.
که گوید برو دست رستم ببند
نبندد مرا دست چرخ بلند
که چرخ ار بگوید مرا کاین بنوش
به گرز گرانش بمالم دوگوش
آن چه از شاهنامه برمی‌آید؛ رستم در دوران سلسله‌ی «پیشدادی» متولد می‌شود. البته تولد؛ مرگ و طول زندگی او در شاهنامه روشن نیست. به ظاهرکه باید عمرنوح داشته باشد؛ زیرا سلطنت چندین پادشاه را به خود می‌بیند. طبق گفته‌ی شاهنامه، پدربزرگ رستم یعنی «سام» سپهسالار ارتش «منوچهر»؛ پنجمین پادشاه پیشدادی است. پس از قتل «نوذر» هشتمین پادشاه پیشدادی به دست پادشاه توران۰(افراسیاب)؛ دشمنی دیرین ایران و توران تجدید می‌شود. دراین دوران «زال» سپهسالار سپاه است و در اواخر این دوران «رستم»به جای پدر؛ فرماندهی نیروهای ایرانی علیه تورانی‌ها را به عهده می‌گیرد. «گرشاسب» آخرین پادشاه سلسله‌ی پیشدادی است و با مرگ او سلطنت در خاندان پیشدادی به پایان می‌رسد.
«رستم» ازطرف پدرش ماموریت می‌یابد تا«کیقباد» را یافته و او را به سلطنت برساند.به این ترتیب سلسله‌ی «کیانیان» می‌آغازد. در این دوران است که داستان‌های پهلوانی «رستم» و هم چنین ماجراهای دیگری از عشق؛ فداکاری‌‌ها؛ ایثارها؛ تعهدات وطن پرستی و...به وقوع می‌پیوندد و حماسه‌ها یکی بعد از دیگری شکل می‌گیرند. نبرد«رستم » و «اسفندیار»؛ «گذرازهفت خوان» و«نبرد با دیو سفید» که درهمه‌ی این‌ها رهبری سپاه ایران در برابر توران به عهده‌ی اوست؛ آن چیزی است که درشاهنامه به نحو خارق‌العاده‌ای به نظم کشیده شده است. قوه‌ی تخیل فردوسی درخلق این نبردها چنان عظیم است که از این نظر شاید بتوان تنها چند رقیب برای او ذکر کرد که درغرب بتوانند با او برابری کنند.
با مرگ «کیقباد» فرزند بی‌اراده؛ سبک عقل و بوالهوس او؛«کیکاووس » به تخت پادشاهی می‌نشیند. «رستم » زخم‌های بسیاری به سبب توطئه‌ها و بد نهادی‌‌های کیکاووس متحمل می‌شود که نمونه‌ی بارز آن در تراژدی نبردش با سهراب تجلی می‌کند و داغی عظیم برجسم و روح رستم باقی می‌ماند. به واقع کیکاووس آگاهانه آن دو را درمقابل هم می‌گذارد؛ زیرا از نظر او هر دو برای تحقق مقاصد پلید و قدرت طلبی روزافزون‌اش خطرناک ومضرند. حتا زمانی که رستم پهلوی فرزندش را با خنجر می‌شکافد و خیلی دیرهویت او برایش آشکار می‌شود و درخواست نوشدارو می‌کند؛ کیکاووس درفرستادن نوشدار تعلل می‌ورزد و به این ترتیب باعث مرگ سهراب می‌شود. واقعه‌ی تراژیک دیگری که می‌توان آن را فوق تراژیک نامید و می‌توان ازنظر حد فاجعه با «آنتیگونه » مقایسه‌اش کرد؛ داستان« سیاووش »است. او که فرزند کیکاووس است؛ برای تعلیم به او سپرده می‌شود. رستم تلاش خود را می‌کند تا هرچه آموخته به سیاووش منتقل کند. اما در اثر یک افترا ازسوی « سودابه» همسرکیکاووس؛ سیاووش مورد بی‌مهری قرارگرفته و مجبور می‌شود برای اثبات بی‌گناهی خود ازمیان توده‌ی عظیم آتش بگذرد.در ادبیات شاهنامه سیاووش مظلوم‌ترین و بی‌گناه‌ترین شهید راه آزادی؛ صلح و دوستی است که قربانی فلسفه‌ی بشردوستانه و شرافت‌مندانه‌ی خود می‌شود و بالاخره به دست افراسیاب ؛ پدرهمسرش «فرنگیس» می‌شود.
عاقبت رستم با کشتن اسفندیار رویین تن درگودالی پراز تیرها و نیزه‌ها که برادر حیله‌گرش «شغاد» برسرراه او کنده می‌افتد و می‌میرد.البته دراینجا نیز رستم قبل از مرگ‌اش حماسه می‌آفریند و «شغاد» حیله‌گر را با تیر به درخت می‌دوزد.درایلیاد اما؛ می‌توان «آشیل» را گاه با«رستم» و گاه با«اسفندیار»مقایسه کرد.همان طورکه این تطبیق «آگاممنونبا«کیکاووس»؛«هکتور»با«سیاووش»؛«آندروماک»بیوه‌ی هکتور؛ با«فرنگیس» را نیز شامل می‌شود.گفتیم به طورکلی هدف از ادبیات تطبیقی؛ یافتن وجوه مشترک اندیشه‌ی بشر است. آن چه «یونگ» از آن به عنوان «ناخودآگاه جمعی » نام برده است. از دیگر سو یافتن چنین وجوهی خود؛ می‌تواند ما را در هم‌دلی بشر؛ راهنما باشد.
«آشیل» پهلوانی است که مادرش در کودکی او را در رودخانه‌ی مقدس «استیکس» رویین تن می‌کند. دراین میان اما؛ مچ پای او به سبب این که دست مادر روی آن است؛ ازاین امر مستثنا می‌گردد.«اسفندیار» نیز با غوطه خوردن در یک مایع مقدس رویین تن می‌شود؛ ولی بر اثر بسته‌شدن چشم‌هایش به هنگام غوطه‌ور شدن؛ آن قسمت رویین تن نمی‌گردد.به طورکلی در اساطیر؛ همه‌ی رویین تنان و بی‌مرگان یک نقطه ضعف دارند. باتوجه به فلسفه‌ی چنین بینشی اما؛ می‌بینیم برخلاف نکته‌ی اصلی که مورد توجه‌ی سرایندگان ونویسندگان این اسطوره‌هاست - آرزوی بی‌مرگی و زندگی جاودانی - انگارموضوع مهم‌تری درنظر آن‌ها بوده‌است. یک پهلوان هر چند می‌کوشد؛ هر قدر خدایان به کمکش می‌شتابند؛ و هر قدر به همه نیروهای فوق‌بشر مجهز گردد باز محکوم به فناست.گویی نسبی بودن بی‌مرگی و رویین‌تنی و در کل فناپذیر انسان، آن چیزی است که در ادبیات حماسی هر لحظه یادآور می‌شود.«آشیل » در جنگ «تروا» بر اثر تیری که «پاریس» به پاشنه پایش می‌زند کشته می‌شود و «اسفندیار» نیز با تیری دوشاخه‌ای که« رستم »در چشمانش می‌نشاند و ... قهر« رستم » و« آشیل » نیز از دیگر مسائلی است که می‌توان به وسیله آن دو نفر را با هم سنجید.«آشیل» از سپاه یونان روی برمی‌گرداند و حتی میانجی‌گری بزرگان قوم نیز برای بازگرداندنش به نتیجه نمی‌رسد. تا اینکه «پاتروکلوس »(پاتروکل) بهترین دوست «آشیل» به نزد او می‌رود و وضعیت اسف‌‌انگیز یونانیان را در مقابله با تروواییان شرح می‌دهد و حتی از شدت اندوه گریه می‌کند.«هومر» در آن قسمت که گفتگوی «پاتروکلوس» و «آشیل» است یکی از زیباترین قطعات منظومه خود را چنین می‌سراید:«... سیلی از اشک فرو ریخت. هم چنان‌که چشمه‌ای قیرگون آب‌های خود را از تخته‌سنگی بلند فرو می‌ریزد ... »معهذا کینه‌ی «آشیل» نسبت به «آگاممنون» بسیار سخت‌تر از آن است که او را به فکر یونانیان بیندازد.اساساً «ایلیاد» با خشم و کینه و قهر «آشیل» می‌آغازد .
در این میان «پاتروکلوس»در جنگ تن‌به‌تن با «هکتور» کشته می‌شود و این موضوع باعث آشفته‌شدن «آشیل »می‌گردد و او را به اقدام وا‌ دارد. «رستم» نیز در شاهنامه از «کیکاووس» رنجیده‌ خاطر می‌شود و از سپاه کناره می‌گیرد و حاضر به شرکت در جنگ علیه «تورانیان» نیست. در هر دو از منظومه سرانجام هر دو پهلوان از تصمیم خود برمی‌گردند و به کمک سپاهیان خود می‌شتابند. اما در این جا تعمقی لازم است .به طور کلی «آشیل»را می‌توان تنها در شهامت و پهلوانی و غرور با «رستم »هم‌سان دانست. اما این صفات دیگر «رستم» است که منحصر به شخصیت والای او شده است و باعث شده تا در طی قرون و اعصار او را به عنوان نماد جوانمردی، گذشت، پاکدلی، فدارکاری، ایثارگری، تواضع و افتادگی بشناسیم. این‌که اعمالش هیجان انسان‌ها را برمی‌انگیزد و حتی اشک بر دیدگان جاری می‌سازد، خود مصداق بارزی است بر این مدعا.
اگر «آشیل» تنها به خاطر کنیزش «بریزیس» قهر می‌کند و دیگر؛ از پای‌درآمدن بسیاری از پهلوانان یونانی را که در جنگ با تروواییان نیست و نابود می‌شوند نمی‌بینند و صدایشان را نمی‌شنود و یا می‌شنود و خود را نشنیدن می‌زند و با وجود این که می‌داند به گفته‌ی خدایان بدون وجودش؛ یونانیان نمی‌توانند بر تروا غالب شوند باز شاهد چنین کشتاری است و دم برنمی‌آورد و تنها بعد از مرگ بهترین دوستش و بازگرداندن کنیز زیبایش؛ یعنی یک دلیل کاملاً شخصی پا به آوردگاه نبرد می‌گذارد، اما دغدغه‌ی «رستم» نه تنها شخصی نیست بلکه مشاهده سرزمین مصیبت‌زده‌ی ایران و ملت ستم‌کشیده و درهم شکسته‌ی این آب و خاک است که او را وادار به نبرد می‌کند و این عظمت در روح «رستم » وجود دارد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 33   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش اسطوره در ادبیات ایران

دانلود مقاله بازاریابی بین المللی چیست

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بازاریابی بین المللی چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بازاریابی خارجی، عبارت است از: بازاریابی کالا و خدمات از یک کشور به کشوری دیگر. بازاریابی داخلی و خارجی، دارای تفاوت‌هایی هستند که از جمله آنها می‌توان تفاوت‌های محیطی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را نام برد. تفاوت‌های موجود در آب و هوا، محیط طبیعی، فرهنگ، منابع و تکنولوژی، نیازهای تولیدی و خدماتی متفاوتی را ایجاد می‌کند. از آنجا که برای یک بنگاه اقتصادی رفع تمام نیازهای مصرف‌کنندگان امکان‌پذیر نیست، لذا مدیریت بازاریابی می‌بایستی فرصت‌های موجود را از طریق تقسیم بازار تجزیه و تحلیل کند تا بتواند کالا و خدمات مورد نیاز مصرف‌کنندگان مورد نظر را با توجه به منابع خود تأمین کند. منظور از تقسیم بازار این است که بازاری وسیع را با روشی به بخش‌های کوچکتر تقسیم کنیم که در هر کدام از آنها یکنواختی بیشتری از نظر عرضه و تقاضا وجود داشته باشد.
مصرف‌کنندگان، خصوصیاتی مشترک و مشابه دارند. معیارهایی که تقسیم بازار براساس آنها انجام می‌گیرد، شامل عوامل جغرافیایی، جمعیتی یا دموگرافیک، روانی، رفتاری، بازاریابی و اقتصادی است. پس از بررسی بازار و تقسیم آن به بخش‌های مشابه، مدیریت بازاریابی باید تصمیم بگیرد کدام یک از این بخش‌ها را به عنوان بازار هدف، انتخاب کند. البته او می‌تواند بیش از یک بخش را براساس ترکیب و توانایی کارکنان بازاریابی، توان رقابتی و خط‌مشی بازرگانان سازمان خود، انتخاب کند.
اهمیت بازاریابی بین‌المللی
امروزه هیچ کشوری در جدایی کامل از کشورهای دیگر زندگی نمی‌کند. منابع اقتصادی، تکنولوژی و سطح زندگی افراد یک کشور، بستگی نسبی به اقتصاد کشورهای دیگر دارد که به وسیله جریان پیچیده‌ای از کالاها، خدمات، سرمایه و تکنولوژی، به هم مربوط می‌شوند. کشورها از طریق مبادلات بین‌المللی، سطح تولید خود را بالا برده و سود بیشتری کسب می‌کنند. آنها از طریق واردات، کالاهایی را که قادر به تولید آنها نیستند، به دست آورده و از طریق صادرات، کالاهای تولیدی مازاد برمصرف خود را به کشورهای دیگر می‌فرستند. گرچه یک کشور ممکن است از عوامل تولید مختلفی برخوردار باشد و بتواند انواع کالا را تولید کند، اما قادر به تولید آنها با قیمت مساوی نخواهد بود. علت اولیه مبادلات بین‌المللی، در ظاهر اختلاف قیمت کالا و خدمات کشورهاست. تفاوت قیمت‌ها یا به دلیل تفاوت در شرایط عرضه یا امکانات تولید و یا تفاوت در شرایط تقاضا یا الگوی مصرف و یا ترکیبی از آنهاست. تفاوت در شرایط عرضه، ممکن است ناشی از تفاوت در منابع طبیعی، کارایی، مهارت کار، سطوح تکنولوژی تولید، فراوانی عوامل تولید و غیره باشد. با این حال، تفاوت در هزینه یا شرایط عرضه، به تنهایی عامل اختلاف قیمت نیست بلکه تفاوت در شرایط تقاضا که عمدتاً توسط سطح درامدها و الگوی مصرف متفاوت کشورها شکل می‌گیرد، در ایجاد اختلاف قیمت‌ها به اندازه تفاوت عرضه تأثیر دارد.
هر کشوری با شروع مبادله بین‌المللی می‌تواند عوامل تولید خود را در تولید محصولاتی به کار برد که بازده بیشتری دارند و آنها را با محصولات دیگر کشورها مبادله کند. مبادلات بین‌الملل، زمینه‌ساز ایجاد تخصص بین‌الملل می‌شود.
مؤسسات اقتصادی با دسترسی به بازارهای خارجی از طریق صادرات، رشد بیشتری پیدا کرده و به این وسیله محصولات خود را با کیفیت بهتری به بازار داخلی و خارجی عرضه می‌کنند و سود بیشتری به دست می‌آورند.
تمایل به ادامه سرمایه‌گذاری‌های صنعتی، ضرورت رشد اقتصادی، انگیزه کسب برتری و شهرت در صحنه بازرگانی، تأکید بر ارتقای کارایی و سودآوری، اشباع بازارهای داخلی، سیاست تولید انبوه و نیاز به درامدهای ارزی، از جمله عواملی هستند که ضرورت و اهمیت بازاریابی بین‌المللی را بیشتر آشکار می‌سازند.
با توجه به تغییرات سریعی که در اقتصاد بین‌الملل رخ داده است، برنامه‌ریزی برای فعالیت در بازارهای خارج نیز به مراتب مشکل‌تر و پیچیده‌تر از گذشته است. عوامل متعددی در این زمینه دخالت دارند که از میان آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: شدت رقابت، تحولات سریع سیاسی و اقتصادی، افزایش موانع و محدودیت‌های تجاری در کشورهای مختلف، گرایش بیشتر به سیاست‌های حمایتی، پیشرفت‌ها و نوآوری‌های سریع در تکنولوژی و گستردگی تبلیغات بازرگانی.
به‌طور کلی، در سال‌های اخیر رقابت در محیط بازرگانی بین‌المللی، بویژه در بازار محصولات صنعتی و کالاهای مصرفی بادوام، شدت یافته و ورود عرضه کنندگان جدید از جمله کشورهای در حال توسعه را به این بازارها با مشکلات جدی روبه‌رو ساخته است.
استراتژی‌های ورود به بازار
عمده‌ترین هدف شرکت‌ها از ورود به بازارهای بین‌المللی، ایجاد فرصت‌های مناسب برای کسب سود است. همین دلیل، باعث می‌شود تا تعدادی از شرکت‌ها پس از دریافت سفارشی غیرقطعی از خارج، به تحقیق در فرصت‌های موجود در آن بازار خارجی، برانگیخته شوند. وقتی شرکتی به‌طور قطع تصمیم می‌گیرد وارد بازار خارجی شود، مجبور است به‌طور جدی و مؤثر خود را متعهد به ارائه پیوسته کالا و خدمات بداند. در غیر این صورت، مشتریان وی منابع دیگری را جست‌وجو خواهند کرد. در بازارهای متعدد جهان، شرایط به حدی متفاوت است که نمی‌توان یک روش ورود به بازار را توجیه کرد. استراتژی ورود را باید با محیط خاص هر بازار تطبیق داد. این استراتژی‌ها باید بهترین خدمات را ارائه دهد و هدف‌های شرکت را تأمین کنند. مهمترین سؤال‌هایی که برای راهیابی به بازارهای بین‌المللی مطرح می‌شوند، عبارتند از:
1. باید وارد کدام بازار شد؟
2. چگونه باید وارد بازار شد؟
3. چگونه باید در آنجا عمل کرد و رشد یافت؟
سنتی‌ترین راه ورود به بازارهای خارجی، صدور کالاست. شرکت‌های خصوصی، صادرات را یا به عنوان استراتژی اولین ورود و یا به عنوان مؤثرترین وسیله حضور مداوم در بازار خارجی انتخاب می‌کنند و در صورت موفقیت، اقدام به ایجاد واحدهای تولیدی می‌کنند.
صادرات می‌تواند یک بار یا مستمر باشد، اما در هر صورت مشکلاتی وجود دارد. مثلاً، هزینه بالا، امکان رقابت را از بین می‌برد. افزایش هزینه، ناشی از عوامل متعددی است که عبارتند از: دسترسی رقبا به مواد اولیه، نیروی کار، حمل و نقل ارزان، موانع مصنوعی و غیره. غیر از صادرات، راهبردهای دیگری وجود دارند که فروش و سود بیشتری را عاید شرکت می‌کنند. نمونه آنها عبارتند از:
1. عملیات خارجی که با پیشرفت تکنولوژی و تنگ‌تر شدن رقابت، لزوم آن بیشتر احساس می‌شود.
2. اعطای پروانه ساخت که طی آن یک شرکت به شرکتی دیگر اجازه می‌دهد تا از روش ساخت، نام تجاری، تکنولوژی، تجارب کتبی و دیگر مهارت‌های متعلق به امتیاز دهنده استفاده کند.
روش‌های دیگر نظیر سرمایه‌گذاری مشترک و مستقیم، اجاره، قرارداد تولید و مدیریت نیز می‌توانند مورد توجه مدیران بازاریابی قرار گیرند.
1. صادرات
صادرات، آسانترین و کم هزینه‌ترین راه ورود به بازارهای خارجی است. فروش محصولات ساخته شده به بازارهای خارجی، تغییرات زیادی را در خط تولید و دیگر منابع ایجاد نمی‌کند. صادرات می‌تواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم باشد.
الف- صادرات مستقیم
فروشندگانی که دسترسی به خریداران بازارهای خارجی دارند، با فعالیتی بیشتر، اقدام به صدور کالا کرده و بدون اینکه از طریق واسطه عمل کرده و هزینه‌های خود را در این مورد افزایش دهند، کالا را مستقیماً به بازارهای خارجی می‌رسانند. این‌گونه عملیات گرچه مستلزم سرمایه‌گذاری و ریسک بیشتر است، اما بازگشت سرمایه و سود افزون‌تری را در پی دارد.

 

ب- صادرات غیرمستقیم
مؤسساتی که در آغاز راه هستند و فعالیت‌های خود را بتازگی شروع کرده‌اند، غالباً از این طریق وارد عمل می‌شوند، زیرا اولاً نیازمند سرمایه‌گذاری کمتر بوده و ثانیاً مجبور نیستند فعالیت‌ها و خدمات فروش خود را افزایش داده و ریسک بیشتری را بپذیرند. این‌گونه شرکت‌ها؛ کالای خود را از طریق واسطه‌های داخلی و خارجی در بازارهای بین‌المللی به فروش می‌رسانند.
2. مشارکت
بسیاری از شرکت‌های بزرگ، از این طریق وارد بازارهای بین‌المللی می‌شوند. مشارکت با شرکت‌های خارجی به صورت‌های مختلف صورت می‌پذیرد:
الف- اعطای امتیاز
روش اعطای امتیاز تولید محصول به شرکت‌های دیگر، نوعی مشارکت در بازار بین‌المللی تلقی می‌شود، (اغلب شرکت‌های چندملیتی). در این حالت، مؤسسه ریسک کمتری را پذیرفته و با توجه به نوع قرارداد، اجازه می‌دهد شرکت خارجی از مارک تجارتی و اسرار تولیدش بهره گرفته و علاوه‌بر آن، خدمات تخصصی خود را نیز در اختیار او قرار می‌دهد.
ب- روش قرارداد تولید
در این‌گونه عملیات، مؤسسه به جای دادن امتیاز تولید به شرکت خارجی، تصمیم می‌گیرد با حفظ مسئولیت، قراردادی مبنی‌بر تولید کالا با تولیدکننده محلی منعقد سازد.
پ- قرارداد مدیریت
بنگاه اقتصادی ممکن است تصمیم بگیرد مدیریت شرکتی مستقر در بازار خارجی را برعهده بگیرد. در این حالت، مؤسسه اقدام به صدور مدیریت، کارشناس و خدمات مدیریت می‌کند. در این شیوه، معمولاً سرمایه لازم توسط شرکت محلی فراهم می‌شود و مدیریت و خدمات فنی و کارشناسی بر عهده سازمان بازرگانی خارجی است و در مقابل ارائه این خدمات، سهمی از درامد شرکت محلی را دریافت می‌دارد.

 


مشارکت مستقیم
شرکت‌های بزرگ و معتبر، از طریق ورود به بازار خارجی، توسط بازاریابان و سرمایه‌گذاران خود مقداری از سهام مؤسسات بازارهای خارجی را خریده و در مقابل، بخشی از سهام شرکت خود را به آنها می‌فروشند. در حالتی دیگر، هر دو طرف اقدام به تأسیس مؤسساتی تولیدی مشارکتی می‌کنند. این روش، محبوبیت و مطلوبیت چشمگیری دارد و چون اطلاعات بیشتری از دیدگاه اقتصادی، سیاسی و محیطی فراهم می‌آورد، مورد توجه سرمایه‌گذاران خارجی است.

 

 

 

 

 

 

 

3. سرمایه‌گذاری مستقیم
شکل دیگری از ورود به بازار خارجی، روش سرمایه‌گذاری مستقیم است که باید با دقت و ظرافت خاصی انجام شود. این کار مستلزم کنترل و سازماندهی بسیار صحیح عملیاتی است. این نوع سرمایه‌گذاری و فعالیت تولیدی در خارج، نیاز به منابع مالی و فنی بیشتری دارد و به همین علت، معمولاً شرکت‌های بازرگانی و صنعتی بزرگ از آن استفاده می‌کنند. مزایای این روش برای شرکت‌های سرمایه‌گذاری عبارتند از:
1. نیروی کار و مواد خام ارزانتری را می‌توان در بازارهای خارجی تهیه کرد (فرض این است که مؤسسه سرمایه‌گذاری، از کشوری پیشرفته است).
2. اطلاعات وسیع‌تر و کاملتری را می‌توان به دست آورد.
3. افزایش ارتباطات بین مؤسسه از یک سو و مشتری‌ها و تهیه‌کنندگان محلی و توزیع‌کنندگان از سوی دیگر، موجب شناخت محیط و تطابق کالا با خواسته‌های مشتریان خواهد شد.
4. کنترل مؤسسه بر سرمایه‌گذاری انجام شده بیشتر بوده و امکان توسعه خطوط تولید و روش‌های بازاریابی به نحوی که اهداف بلندمدت را دنبال کنند، فراهم می‌سازد. بدیهی است که در این روش سرمایه‌گذاری، پذیرش ریسک زیاد به دلیل رویدادهای پیش‌بینی نشده و مسائل اقتصادی سیاسی کشور میزبان، غیرقابل اجتناب است.
5. محصولات تولید شده در کشور خارجی، می‌تواند به دیگر بازارهای مجاور صادر شود. به این ترتیب، هزینه‌های حمل و نقل در مسافت‌های زیاد کاهش می‌یابد.
6. در صورتی که سرمایه‌گذاری صنعتی براساس بررسی‌های اقتصادی دقیق صورت گیرد، سودآوری آن از دیگر روش‌ها بیشتر است.
تجزیه و تحلیل بازارهای خارجی
مسلماً برای شروع بازاریابی و انجام عملیات بازرگانی در بازارهای خارجی، ابتدا تجزیه و تحلیل دقیقی در زمینه تمامی موارد و ابعاد انجام شود. برای انجام مطالعه، داده‌های اطلاعاتی ویژه‌ای باید مورد استفاده قرار گیرند. به کمک این داده‌ها، می‌توان مدل‌های خاص پاره‌ای محصولات ویژه و بازار ویژه را تهیه کرد. سرمایه‌گذاری مستقیم، به اطلاعات کاملتر و تجزیه و تحلیل دقیق‌تری نیازمند است. این تجزیه و تحلیل دو مرحله دارد که در مرحله اول بررسی فرصت‌های بازاریابی است که مرحله تعیین فرصت‌های بازاریابی در خارج نیز نامیده می‌شود و طی آن، فرصت‌های انتخاب شده مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. در مرحله دوم که آن را مرحله تنظیم برنامه بازاریابی می‌نامند، به جمع‌آوری، ثبت و طبقه‌بندی، بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات می‌پردازند. سپس، کشورهایی که در آنها چشم‌انداز بازاریابی موفقی دیده می‌شود، انتخاب کرده و استراتژی‌های ورود و نیز منابع قابل تخصیص شرکت برای بازار هدف، تجزیه و تحلیل می‌شود. تنظیم استراتژی ورود و برنامه بازاریابی بعد از تعیین و انتخاب بازار بالقوه صورت می‌پذیرد. سپس، تلاش‌ها برای تنظیم برنامه بازاریابی ویژه همان بازار متمرکز می‌شود. این برنامه باید بازتاب نیازهای مصرف‌کنندگان و شرایط بازار باشد.
برنامه‌ریزی موفق استراتژی بازاریابی، مبتنی‌بر اطلاعات صحیح است. درابتدای کار، جمع‌آوری اطلاعات صحیح کاری بسیار مشکل به نظر می‌رسد، اما با مراجعه به مراکز نگهداری اطلاعات که امروزه به فراوانی وجود دارند، دسترسی به اطلاعات ممکن می‌شود. جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در زمینه‌های فرهنگی، سیاسی، حقوقی و اقتصادی، به مدیریت بازاریابی بین‌الملل کمک می‌کند تا از بازار مورد نظر، شناخت بهتری پیدا کرده و تصمیمات، برنامه‌ریزی‌ها و کنترل‌های مدیریت، نزدیکی بیشتری با واقعیت داشته باشند.

 


فرهنگ
از میان عوامل موجود، عامل فرهنگی تأثیر عمیقی بر رفتار مصرف‌کننده دارد. در اینجا، فرهنگ مجموع صفات رفتاری اکتسابی است که اعضای جامعه از خود نشان می‌دهند و در آن سهیمند. خصوصیات فرهنگی جامعه و رفتار مصرف‌کنندگان، عبارتند از سطح زندگی و الگوهای مصرفی جامعه، نیازها، آداب و رسوم، اعتقادات، ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی برنامه‌های تبلیغات بازرگانی و نظر مصرف‌کنندگان در مورد آنها، رفتار گروه‌های مختلف جامعه و رفتار مصرف‌کنندگان در مورد کالاهای خارجی. فرهنگ از دو بعد تشکیل شده است:
1. بعد مادی که به صورت عوامل تکنیکی و اقتصادی نظیر مسکن نشان داده می‌شوند.
2. بعد تجریدی که به صورت نمادهای اجتماع، عقاید، زیباشناسی و زبان نشان داده می‌شوند.
در این زمینه، بازاریابان نیازمند آنند که محدودیت‌هایی تحلیلی از سوی فرهنگ بر روند بازاریابی را بشناسند. از آنجا که بازاریابی در تغییر الگوهای موجود فرهنگی نقش مهمی ایفا می‌کند، می‌توان گفت بازاریابی بین‌المللی، وسیله‌ای مهم برای تأثیرگذاری متقابل فرهنگ‌ها بر یکدیگر است. بازاریابی، تکنولوژی و شیوه زندگی را از نواحی و فرهنگ‌های دیگر وارد کشور می‌کند. در نتیجه بازاریاب باید برای تطبیق اثرات برنامه‌ریزی بر دیگر عناصر فرهنگی، کوشا باشد و از اقداماتی که در بازار، منجر به ایجاد مقاومت و ضدیت با برنامه می‌شود، اجتناب ورزد. از سوی دیگر، هیچ فرهنگی یکپارچه نیست و به خرده فرهنگ‌هایی مانند نوجوانان، گروه‌های قومی درون جامعه، جوامع شهری و روستایی، گروه‌های علمی و مذهبی تقسیم می‌شود که در بعضی نکات، با فرهنگ اصلی همخوانی و در بعضی موارد تضاد دارند.
هنگامی که فعالیت‌های بازاریابی توسعه می‌یابند و به بیرون از مرزها کشیده می‌شوند، با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند که بیشتر با فرهنگ مردم کشور خارجی ارتباط دارند. امتیاز بازاریابی داخلی این است که مدیریت بازاریابی، خود در بطن فرهنگ و بازار است و با آن کاملاً آشنایی دارد، اما در بازاریابی بین‌المللی، این امتیاز وجود ندارد و ممکن است تفاوت‌های فرهنگی، مدیریت بازار را دچار اشتباهات فاحشی کند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بازاریابی بین المللی چیست

دانلودمقاله موسیقی درمانی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله موسیقی درمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موسیقی درمانی
طبق تحقیقات انجام گرفته توسط دانشمندان ثابت شده است که نوع تفکر انسان در ساخت بیوشیمی مولکولهای بدن تأثیر مستقیم دارد . در واقع بنا به گفته برخی از دانشمندان ، انسان آناتومی مغز خود را توسط نوع و نحوه اندیشه ای که طی سالیان زیاد دارد شکل می دهد و همین معنی را می توان از این مطلب استنباط کرد که : با شنیدن صداها چه به آنها توجه داشته باشیم یا خیر ، تغییراتی در بیوشیمی بدن خود خواهیم داشت و این امر به صورت خود به خود صورت می گیرد . بدین معنی که یک نظام بسیار پیچیده در بدن وجود دارد که هر نوع تأثیر خارجی را در بدن اعم از صوتی ، حرارتی یا صورت های دیگر را به شکل پیامی به مغز انتقال داده و مغز متأثر از اطلاعاتی که دریافت کرده است آنزیمهایی را در بدن برای حفظ و بقای ارگانیزم ترشح می کند .
حال اگر بخواهیم این موضوع را با دقت بیشتری مورد توجه قرار دهیم متوجه می شویم که تأثیرات عوامل خارجی مثل تأثیرات شنوایی در بدن انسان ، می تواند موجب تغییرات بیوشیمی بدن شود . اگر موسیقی یا صدایی که می شنویم نابهنجار باشد ، بدین معنا که نسبتهای صوتی موجود در کل هستی در آن موسیقی یافت نشود ، در چنین شرایطی به علت هماهنگ نبودن موسیقی با وجود انسان که جزئی از هستی است آنزیمهایی که برای مقابله و حفظ بقای ارگانیسم ترشح می شود می تواند مخرب جسم او باشد .
حال تأثیر درمانی موسیقی را می توان از چند وجه مورد بررسی قرار داد :
1- تأثیرات روانی و ایجاد تعادل در آنزیمها .
2- تأثیر مستقیم فرکانس ایجادشده از طریق موسیقی .
در هر موجود زنده و غیر زنده بنابر شکل و اندازه ای که دارد فرکانس صوتی نهفته است . حال اگر جسمی فرکانس خاصی داشته باشد و فرکانس مشابه او تولید شود آن جسم هم با فرکانس تولید شده مرتعش می شود . به عنوان مثال فردی روی صداها و فرکانس ها تحقیق می کرد ، تصمیم گرفت سوتی را که از نوع سوت پلیس بود به قطر 2 متر طراحی کند و دقیقاً همان ساختمان سوت پلیسی را به ابعادبزرگ بازسازی کرد و یک پمپ باد قوی را در کنار آن قرار داد و به محض اینکه پمپ باد را روشن کرد و باد به داخل سوت بزرگ دمیده شد ، شخص به سرعت و ناگهانی از دنیا رفت . پس از اینکه پزشکان کالبد شکافی کردند متوجه شدند که اعما و احشای درونی این شخص درهم آمیخته و باعث مرگ این شخص شده است و متوجه شدند که ارتعاش صدایی که از سوت ایجاد شده با فرکانس درونی بدن این شخص هماهنگ بوده و همین موجب شده وجود این شخص از درون متلاشی شود و نتواند تحمل کند . بنابراین همه موجودات دارای فرکانس نهفته درونی هستند .
در تحقیقات انجام شده درباره موسیقی مناطق مختلف ، از استادان موسیقی این مناطق شنیده شده که بیماریهای عفونی چون حصبه و سرخک را با نواختن موسیقی درمان کرده اند . در نگاه اول این موضوع ممکن است در نظر پزشکی و یا مردمی که اطلاعات جزئی از این امر داشته باشند غیرممکن جلوه کند که چطور ممکن است صدایی که در خارج از جسم انسان به صورت صوت ایجاد می شود بتواند بیماریهای عفونی مثل سرخک و یا حصبه را معالجه کند ؟
می دانیم که میکروارگانیزمها دارای فرکانس نهفته درونی هستند و اگر فرکانسی شبیه به فرکانس میکروارگانیزمها تولید شود ، آن موجودات بسیار ریز را به ارتعاش در می آورد و ارتعاشی که این موجودات پیدا می کنند می تواند زندگی آنها را به طور موقت دچار اختلال کند . موقعی که میکروارگانیزمها وارد بدن انسان می شوند نظام دفاعی بدن به طور طبیعی شروع به فعالیت می کند و با این موجودات مقابله می کند . اگر این موجودات قوی تر باشند بر بدن غلبه می کنند و اگر ضعیفتر باشند بدن راه بهبودی را پی می گیرد .
با موسیقی به نظام دفاعی بدن کمک می کنیم تا بتواند کار خود را بهتر انجام دهد . به این نحو که اگر موسیقی مناسبی انتخاب شود که فرکانس آن با میکروارگانیزمها یکسان باشد ، میکروارگانیزمها شروع به ارتعاش می کنند و همین ارتعاش موجب می شود که فعالیتشان مقداری مختل شود و نظام دفاعی بدن از این شرایط استفاده کرده و به این میکروارگانیزمها حمله می کند و آنها را مقلوب می سازد .
با توضیحاتی که در این خصوص داده شد می بینیم که معالجه از طریق موسیقی امری کاملاً معقول و منطقی می باشد و توجیه علمی دارد و خرافات نیست و اگر انسان های گذشته و اساتید موسیقی نتیجه مثبتی از این عمل نمی گرفتند ، هیچگاه بیماران خود را توسط موسیقی درمان نمی کردند .
در منطقه دوردست ترکمن صحرا استادانی بوده اند که مریض هایی را که بیمارستان آنها را جواب کرده بودند و از آنها قطع امید شده بود ، توسط موسیقی درمان کرده اند .
مثلاً دختربچه ای که به واسطه حصبه دچار مشکل شده بود و او را از بیمارستان به منزل فرستاده بودن تا شب آخر عمر خود را در منزل باشد ، با اجرای موسیقی درمان کردند . نمونه هایی از این روش درمان هنوز در منطقه سیستان و بلوچستان -جزایر جنوب ایران- در قشم و نقاط دیگر کشور متداول است و تحت عنوان « شامان» یا « زادیاگواتی» مورد استفاده قرار می گیرد .
طبق تحقیقات انجام گرفته ، اگر موسیقی جدی و سالم و درستی که مناسب حال بیمار است پخش شود در علایم حیاتی تأثیر می گذارد . چون محققین قبل از پخش موسیقی و بعد از پخش موسیقی برای مدت 15 دقیقه علایم حیاتی را ثبت کرده اند و تأثیرات کاملاً مثبتی را شاهد بوده اند . تستهای خاص روانشناسی از بیماران به عمل می آمد و نتایج نشان دهنده این بود که برای بیماران روانی امید و تحرک در ذهن ایجاد می کند و در بهبود آنها کاملاً موثر است . و موسیقی را که از حیث فنی انفعال در آن هست و برای گوش فرد عادی ممکن است قابل تشخیص نباشد را هم مورد آزمایش قرار دادند و نتیجه کاملاً عکس بود یعنی حتی افراد کاملاً سالمی هم که مورد این آزمایش قرار می گرفتند و به موسیقی که از حیث هنری عمیق نبود ، گوش می سپردند ، منفی بوده و حالت انفعال از حیث روانی و حالت معکوس از نظر علایم جسمی و روانی در شخص ایجاد کرده و این چیزی است که در تحقیقات علمی ثابت شده است .
در تحقیقات دیگری که بر روی بررسی فاکتورهای خون افراد پس از عمل جراحی ByPass انجام گردید تأثیر باورنکردنی و بسیار سریع موسیقی در تعادل آنزیمهای خون بیمار پس از بیهوشی بوده است . توضیح اینکه موسیقی انتخاب شده از نوع موسیقی دستگاهی بوده و دقت انتخاب موسیقی مناسب ، شرط ضروری انجام این پژوهش بوده است . حتی در یک مورد که موسیقی نامناسب انتخاب شده بود ، تأثیر منفی مشاهده گردید. و آزمایشات نشان دهنده این بوده که اگر برای فردی که پس از عمل جراحی (بای پس ) موسیقی صحیح پخش کنیم ، کمک به تسریع درمان می کند حتی نیاز به استفاده از دستگاههای که برای مدتی فعالیت ریه را به عهده می گیرند و فشار خون را تنظیم می کنند و بقیه امور حیاتی را تحت کنترل دارند ، نخواهد بود و فقط موسیقی صحیح می تواند به جای این دستگاهها عمل کند .
موسیقی ها انواع و اقسام دارند . از جمله موسیقی هایی که مورد استفاده قرار می گیرند موسیقی هایی هستند که از ساختار صحیح ریاضی برخوردار باشند و بر اساس اصول خاص ریاضی طراحی شده باشند . به نحوی که اجزای موسیقی باهم یک کل را تشکیل داده باشند که این کل با نظام هستی هم سنخ و هماهنگ باشد .

 

در طی سالهای طولانی، صدا و موسیقی ( که در مدارس مذهبی باستانی بعنوان یک علم بسیار پیشرفته محسوب می شدند) ، بعنوان ابزاری برای درمان بوده اند.
این درمان برپایه ی جنبه ای از زندگی که در آن ارتعاش بعنوان اساس و شالوده ی نیروی خلاقیت قرار داشته، قرار داده شده است.
صدا و نور، بلوکهای ساختمانی دنیا می باشند، قالبهایی که تمام خلقت به وجود آنها وابسته است.هر تک مولکول هر چیزی، صدایی دارد، هربرگ، هر اتم، کائنات، هر ذره، هرسلول بدن صدای خود را زمزمه می کند.
حتی زمانی که ما بدنیا آمدیم، زمانی که اندامهایمان در حال شکل گرفتن بود، صدایی نواخته می شد...صدای منحصر به فرد خودمان.
موسیقی به راههای عمیقی در اندام و جسم تأثیر می گذارد.امواج صدا به بدن وارد می شوند، بدور اتمها می گردند، ساختار سلولی ما را مرتب می کنند و ما را به حالت نظم باز می گردانند.
موسیقی- در شکلهای پیشرفته اش- قدرت این را دارد تا فشار خون را پایین بیاورد، میزان تنفس را منظم کند، ساختار ملوکولی بدن را هارمونیزه و سازماندهی مجدد کند، خلق را بالا ببرد و ما را از دنیای روزمره به دنیای معنوی و روحانی ببرد، هوشیاری را مسخ کند و سرانجام روحمان را رها کند.
به گفته ی نیچه، بدون موسیقی زندگی اشتباهی بیش نبود.
شخصی بنام درتی رتاللک ، با انجام برخی تحقیقات برروی گیاهان ثابت کرده که بعضی از انواع موسیقی بر رشد گیاهان تأثیر گذار است. وی سه گروه از گیاهان را در ظرفهای شیشه ای قرار داد و به مدت 30 روز انواع مختلفی از موسیقی را برای آنها به اجرا گذاشت.
گروه اول این گیاهان، در معرض موسیقی راک اسیدی قرار گرفته شد، این گیاهان در واقع خود را از بلندگوهها دور می کردند تا از صدا دور شوند، پژمرده بودند و رشد بسیار کمی داشتند.
گروه دوم که در معرض موسیقی باخ و موسیقی های مشابه قرار گرفتند، رشدی بهتر از حد نرمال داشتند.
برای گروه سوم، موسیقی مقدس ( مذهبی، معنوی) نواخته شد، این گروه به طرف بلندگوها متمایل شدند و بدور سیمهای بلندگو ها پیچیده می شدند تا به صدا نزدیکتر باشند. آنها بهترین رشد را داشتند و نسبت به دو گروه دیگر، بهترین طرح رشد را دارا بودند.
پس این آزمایش دوروتی نشان داد : چنانچه موسیقی راک اسیدی چنین بلایی بر سر گیاهان می آورد، پس چه بلایی بر سر کودکان ما خواهد آورد؟
بنا بر گزارشی، گروهی از پزشکان در جنوب فرانسه، نوع خاصی از موسیقی را بعنوان دارو، برای بیماران تجویز می کنند تا روزی سه بار به آن گوش کنند.
گزارش دیگری می گوید که گاوها، پس از شنیدن موسیقی کلاسیک در آخورشان، شیر بیشتری می دهند.
موسیقی های بالابرنده ی هوشیاری، بر میزان تصمیم گیریها و نتایج مؤثر در زندگی می افزایند و موسیقی هایی با ارتعاش پایین می توانند شنونده را مستقیما ً به سوی افکار مخرب، و منفی هدایت کنند و حتی گاهی اوقات، باعث خودکشی شوند.
صدا یک سلول زنده است
به گفته ی دین رودپر : صدا یک سلول زنده است.... مظهر کائنات است که حقیقتا ً کائنات را بازتاب می کند، صدا کل هستی است.
موسیقی کلیدی است که منشا ما را ، به یادمان می آورد و باعث اتصال دوباره ما با مبدامان در هستی می شود.روح ما، بی توجه به ملیت مان و زمان و مکانی که در آن زندگی می کنیم، صدا را بعنوان راهی برای رسیدن به لایتناهی می داند. موسیقی زبان بین المللی است.
نادا براهما می گوید : صدا ، خدا است.
ناهماهنگی و بی آسایشی درون سلولها، عمدتاً در طبیعت ذاتی است. خود جدا شده از سرمنشا، احساس جدایی از اصل و ریشه، باعث ایجاد ناهماهنگی می گردد. انواع خاصی از موسیقی می توانند به شخص کمک کنند تا ارتباط خود با سرمنشا را بیاد داشته باشد و اینکه در ضمن کسی که به یک موسیقی گوش می دهد میتواند به اندازه آهنگساز آن قطعه در زمان ساختن آن، عمیق شود و به اوج برسد .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله موسیقی درمانی

دانلودمقاله آزمایشگاه سنگ و فسیل شناسی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله آزمایشگاه سنگ و فسیل شناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

نقشه های زمین شناسی:
مهمترین کاری که نقشه های زمین شناسی انجام می دهند مشخص کردن جنس لایه ها و نوع سنگها است و سن سنگها را نیز نشان می دهد که مربوط به کدام دوران، دوره و کدام دور است و یک سری از عوارض زمین ساختی مانند گسل، تاقدیس، ناودیس و چین و درز را نشان می دهد.
دوران های زمین شناسی به ترتیب عبارتند از: پرکامبرین 2) پالئوزوئیک
3) مزوزوئیک 4) سنوزوئیک 5) عهد حاضر که به کواترنر نیز معروف است که هرکدام دارای دوره هایی هستند:
دوران پالئوزوئیک: 1) کامبرین 2) اردوویسین 3) سیلورین 4) کربونیفر
5) پرمین
دوران مزوزوئیک: 1) تریاس 2) ژوراسیک 3) کرتاسه
دوران سنوزوئیک: 1) پالئوسن 2) ائوسن 3) اولیگوسن 4) میوسن 5) پلیوسن
6) پلیئوستوسن 7) هولوستن
مقیاس نقشه:
ضریب کوچک شدگی زمین را مقیاس نقشه می گویند که به صورت کسری آن را می نویسند.
محدوده ای که از تهران به طرف جاده چالوس حرکت کردیم دو نقشه با مقیاس آنها را می پوشاند اولین نقشه تهران و دومین نقشه مرزن آباد مقیاس یعنی اگر بین دو نقطه در روی نقشه 1 سانتیمتر باشد معادل
Cm100000 روی زمین است یا 1 کیلومتر روی زمین است.
نقشه دارای رنگهای متنوعی است که این رنگها مربوط به جنس و سن خاصی هستند همچنین نقشه ها دارای راهنما هستند که در کنار نقشه درج شدند. برروی رنگهای نقشه حروفی لاتین مشخص است و فسیل ها را با علامت ستاره مشخص می کنند و تمام خطوطی که قرمز رنگ هستند مشخص کنندة گسل ها می باشند.
از محدوده ای که از سمت دانشگاه حرکت کردیم و تا این منطقة پورکان رسیدیم مجموعاً آبرفیتی هستند آبرفتی که حاصل قطعات خرد شده کوه های شمالی است و به خاطر شیبی که داشتند آبرفتها را تشکیل دادند آبرفتها جوانترین حالت ممکنة آن منطقه است.
گسل ها یک سری شکستگی ها هستند که در پوستة زمین ایجاد شدند و اگر انرژی (نیرو) به این پوسته ها وارد شود شکستگی که ایجاد می شود در امتداد این گسل ها خواهد بود این نیروها باعث می شوند در امتداد محور گسل ها حرکت کنند.
تهران در عهد کواترنر است یکی از طویل ترین گسل ها که سراسری و بسیار خطرآفرین است از اتصال دشت تهران با شمال تهران است و از کوه های البرز و لواسانات تا کرج کشیده شده است و به نام گسل مشافشم معروف شدند که از نظر فعالیت معروف می باشد هر گسلی وقتی حرکت می کند یک نیرویی به آن وارد می شود که می توان آن را محاسبه کرد این گسل باید هر 160 سال یک فعالیت کند که شدت آن در حد معمولی 5 تا 6 ریشتر است وقتی از 160 سال بگذرد باید گسل فعال شود اما چند سال است که از آخرین فعالیت آن گذشته و این امر باعث می شود فعالیت آن از 7 ریشتر هم قویتر شود.
گسل های دیگری مانند آرژانتین، تجریش، داودیه، فرحزاد هستند که خرده گسل های درون شهرند و از گسل قبلی کمترند.
گسل دیگری در جنوب تهران به نام گسل ری وجود دارد که در پائین کوه بی بی شهربانو قرار گرفته و دارای سابقة خیلی خطرناک است که آخرین فعالیت این گسل بعد از مغولها انجام شده است.
توقف اول: منطقة پورکان
این منطقه تماماً از نظر سن زمین شناسی مربوط به دوران سنوزوئیک و دورة ائوسن است در دورة ائوسن از نظر سنگ شناسی منطقه زیر آب بوده و یک حوضة رسوبی بوده و ذرات رسوبی در آن رسوب می کردند مثل سنگ رسوبی تخریبی از جمله کنگلومرا، ماسه سنگ، سیلتستون (سیلت استن) و شیل قسمت اعظم را تشکیل داده است و توفیتهای سبز که مانند ماسه سنگ و سیلتستون می باشد و تنها فرق آنها جنس سنگهای سازنده از سنگ آتشفشانی تخریب شده است و معمولاً سبزرنگ هستند ترکیب سنگ شناسی و سن آن با چیزی که در کوهستان تهران می بینیم هیچ فرقی نمی کند و تمام همان تشکیلات و سن هستند و همگی مربوط به همان دوران بالا یعنی سنوزوئیک هستند. ترکیب سنگ شناسی دربند و فرحزاد و درکه و کلک چال و ... مثل همین جاست و مربوط به دوران سنوزوئیک و دوره ائوسن میباشد. معمولاً سنگهایی که از نظر جنس و سن و شرایط تشکیل یکسان هستند تشکیلات یا سارند نام دارند و نامی در ادامه می آورند که نام همان روستای اطراف است مثلاً تشکیلاتی که در این منطقه وجود دارد به نام تشکیلات کرج معروف است.
در این منطقه سنگی با خمیرة قرمز رنگ یا جگری وجود دارد خمیرة آن به قدری ریزبلورند که آنها را نمی بینیم این سنگ فاقد کوارتز بوده، رنگ متوسط دارد (رنگ حد واسط) بافت آن ریزبلور می باشد و از جمله سنگ آذرین بیرونی بنام آندزیت است.
سنگ دیگری با بلورهای روشن و تیره در کنار هم مشاهده می شود که از سنگهای آذرین درونی است، بدون کوارتز بوده و رنگ آن حد واسط است و نام آن دیوریت می باشد.
سنگ گابرو نیز در این ناحیه دیده می شود که تیره تر از دیوریت هستند.
تشکیلات بیثشتر رسوبی هستند سنگ آذرین هم در بین سنگهای رسوبی می باشد. در واقع محدوده کوچکی از سنگهای آذرین در بین محدودة بزرگی از سنگهای رسوبی قرار گرفته اند. بعد از تشکیل شدن سنگهای رسوبی یک سری فعالیتها که در سن جوانتر ایجاد شده زیر سنگهای رسوبی رفته و سپس طبق پدیده فرسایش به سطح زمین رسیدند که به این تکه های آذرین سیل گفته می شود (سنگ آذرین جوانتر است سنگ رسوبی پیر شده و فرسایش یافته و به صورتهای سیل، دایک، باتولیت دیده می شوند)
گاهی وقتها، سنگ آذرین دارد از ماگما شکل می گیرد و سخت می شود گاهی اوقات سنگهایی که جزو سنگهای دیوارة ماگما هستند این قطعات در داخل ماگما قرار می گیرد که به آنها سنگ بیگانه یا گزنولیت یا زینولیت هستند که در این ناحیه آدرین در آذرین دیده می شود. این سنگهای بیگانه هم رنگ و هم شرایط ساخته شدنشان فرق می کند.

 


توقف دوم: منطقه پایین سد
این منطقه نیز همان دوران سنوزوئیک است لایه هایی که دیده می شوند از نوع سنگهای رسوبی است سنگهای رسوبیی تخریبی مثل ماسه سنگ، سیلتستون توفیتهای سبز کرج. شیب طبقات در این قسمت تا حدی افقی است.
در این قسمت بخشی دره مانند وجود دارد که لایه بندی ها تقریباً افقی بودند. از این منطقه به بعد: لایه ها شیب خواهند داشت و خاصیت دگرشیبی پیدا کرده اند و گسل خوردگی در کف دره عمل کرده این دره دقیقاً دره ای گسلی است که دو سری ساختار با دو رژیم تکنولوژیکی به وجود آورده در دو طرف منطقه از نظر چینه بندی و اختلاف لایه ها اختلاف فاحش وجود دارد. تا به اینجا هیچ فشار نیرویی وارد نشده بود و لایه ها افقی بودند و از این به بعد: شیب پیدا کردند.
یکی از عواملی که گسل می گوئیم به خاطر این است که در دو طرف این منطقه از نظر چینه بندی رو روی هم قرار گرفتن لایه ها با هم فرق دارند. دگرشیبی ها در اثر یک مدتی که رسوبگذاری نمی شود و بعد از چندین سال که فرسایش یافته دوباره سیکل جدیدی به روی آن ایجاد می شود معمولاً در دگرشیبی ها جنس دو طرف دگرشیبی با هم متفاوتند و انواع مختلف دارند: دگرشیبی آذرین‌پی، موازی، مایل، هم شیب و جنس سنگها یکی است این ویژگی فرق میان دگرشیبی و گسل را معین می کند.
توقف سوم: سد کرج یا سد امیرکبیر
سنگ های این قسمت فاقد کوارتز و در آن اولیوین و فلدسپات در آن دیده می شود سنگ آذرین درونی تا حدی تیره رنگ و درشت بلور و نام آن گابرو است این سنگها همه از یک ماگما درست شده اند و با سنگهای توقف قبل یکی هستند فقط کمی در بافت فرق دارند. در واقع تفاوت سنگهای گابرو به علت تفاوت در فاصله زمانی در سرد شدن لست بافت این قسمت درشت تر است یعنی زمان سرد شدنش بیشتر بوده و این همان تودة سیل است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   14 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آزمایشگاه سنگ و فسیل شناسی