فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله مسجد جامع بجنورد

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مسجد جامع بجنورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 


مقدمه
«و اقیموا وجوهکم عتد کل مسجد و ادعوه مخلصین له الدین» (قرآن کریم)
پیوند حقیقی اسلام با هنر و معماری در یک مرکز مهم تجلی یافته و آن مسجد است. ساختمان مسجد چگونگی دریافت اسلام و مسلمانان را از هنر و زیبایی نشان می‌دهد، یعنی گزینش زیبایی‌های که در نشان دادن جلال و شکوه خداوند تبارک و تعالی به کار آید و این هنری است اصیل که لایق مکتبی چون اسلام و جامعه‌ای چون جامعه مسلمانان است. بیشترین کاربرد معماری اسلامی در مسجد بوده است.
با توجه به دستورات اسلامی در صدر اسلام، معماری اسلامی ساده و بی‌آلایش و برخاسته از فرهنگ اسلام بود، مساجد آن دوره فضایی ساده و مردمی داشت و اغلب بناهایی مختصر و در حد نیاز بود، ولی گرایش‌های فرهنگی از یک سو و میل و رغبت و ظاهرسازی خلفا و پادشاهان به بناهایی مجلل و عظیم (اغلب در زمان امویان) از سوی دیگر آنها را به سوی معماری تجملاتی سوق داد.
از یک نظر می‌توان مسجد را به دو گونه تقسیم کرد:
1. مساجدی که از ابتدا به عنوان مسجد بنا شده‌اند.
2. معابدی که به مسجد تبدیل شده‌اند.
با ورود اسلام اسلام به ایران، ایرانیان نومسلمان، بعضی از نیایشگاه‌ها و معابد نیاکان خود را به مسجد تبدیل کردند و در این امر نه تنها اشکالی ندیدند، بلکه این موضوع به خاطر سهولت دستیابی به مسجد، صرفه‌جویی در نیروی انسانی و استفاده بهینه از فضاها و مصالح باقیمانده معابد و آتشکده‌ها بسیار منطقی به نظر می‌رسید.
یک نمونه از این مساجد، مسجد جامع بروجرد است که در محل آتشکده و با استفاده از مصالح آن بنا شده است که اینک با توکل به الطاف بی‌بدیل پروردگار بی‌همتا، دفتر حیات این بنای کهن را می‌گشاییم.
مشخصات شهرستان بروجرد
شهرستان بروجرد در شمال استان لرستان ، در 48 درجه و 40 دقیقه طول شرقی و 33 درجه و 54 دقیقه عرض شمالی واقع است. وسعت بروجرد در حدود 30 کیلومتر مربع میباشد و جمعیت آن بر اساس سرشماری سال 1375 ، 316014 نفر است که در حدود 217804 نفر در شهر بروجرد ساکن هستند. استاد سعید نفیسی در این مورد مینوسید که کلمه بروجرد در اصل "بروگرد" بوده است. از این گونه آبادیها که در آخر نام کلمه آنها "گرد" آمده است بسیار است که این کلمه معنی ساختن و بنا نهادن را میدهد. کلمه "برو" در اول نام بروجرد نیز از ریشه بروبار به معنی میوه آمده است .پس "بروگرد" به معنی آبادی است که درآن میوه و بروبار بوده است.
شهرستان بروجرد در ناحیه‌أی کوهستانی که ارتفاع معروفترین قلل آن همچون "گرو" به 3627 متر , "اشترانکوه" به 4328 و "سفیدکوه" به بیش از 4000 متر بلندی میرسد، واقع شده است. درجه حرارت این شهر از 38 درجه در تابستان تا 20 درجه زیر صفر در زمستان درتغییر است.ارتفاع بروجرد از سطح دریا 1540متراست. فاصله این شهر از تهران 394 , اهواز 500 , اصفهان 300 و همدان حدود 150 کیلومتر است.
مسجد جامع بروجرد
مسجد جامع که عمدتاً از مساجد مهم شهر است، غالباً در بازار یا در نقطه شروع و یا کنار بدنه اصلی بازار ساخته می‌شود و در جوار مسجد معمولاً بناهای عام‌المنفعه مثل حمام، آب انبار، بیمارستان، میدان و سایر تاسیسات شهری مورد نیاز قرار داشته است. از طرفی چنین مذهبی از عوامل و تعیین کننده کلیه روابط عبادی و سیاسی و اجتماعی بوده است. بنابراین در گذشته که مراسم نمازجمعه برپا می‌شده و هر مسلمانی خود را ملزم به شرکت در آن می‌دانسته، کم‌کم باعث شده در عین اینکه مردم از اطراف و اکناف جهت ادای نمازجمعه هر هفته به شهر می‌آیند و مایحتاج روزمره خود را نیز تهیه و به روستا یا محل زندگی خود ببرند.
از این نظر در کنار مساجد، کم‌کم مراکز اقتصادی شکل گرفته، و بالطبع تاسیسات مورد نیاز دیگر به مروز زمان به آن افزوده شده و بافت معماری شکل می‌گیرد که در اکثر شهرهای قدیم ایران چنین بافت‌هایی وجود دارد و یا وجود داشته است.
در بررسی و مطالعه سابقه تاریخی مسجد جامع مشخص گردید که این بنا در کنار قدیمی‌ترین بافت تاریخی شهر قرار گرفته. در کوی دودانگه و کنار خیلبان جعفری قرار دارد. بنای این مسجد متعلق به قرن سوم است و به نوشته یاقوت حموی و گروهی از مورخان به دستور حمویه بن علی که از طرف خاندان ابی دلف، حاکم بروجرد بود، ساخته شد.

در کتاب دورنمای بروجرد درباره این مسجد آمده است: «در آن روزگار (خلفای عباسی) و آل اجل مردی ادیب به نام احمولته بن علی البروجردی در شهر خود حکمران و وزارت آل اجل را نیز به گردن داشت. ابودلف را به شهر خود دعوت و برای ساختن مسجد جامع اندیشید و به همراه وی کنار آتشکده ویران رفت تا صلاحیت آن را از نزدیک بنگرد. ابودلف پس از دیدن اظهار داشت «هذا المسجد العتیق» اما این تفسیر از دو وجه خارج نیست: یکی اینکه مسجدی بوده که توسط بابک خرم‌دینانی نابود شده است و یا یک آتشکده قدیمی و با استفاده از دیوار جنوبی آن بلکه بنا به تحقیق امروزه با بودن گنبد کنونی صورت مسجد به خود گرفته، آنگاه منبر در آن نهاده و حموله بر آن صعود و خطبه خوانده است.
این همان مسجدی است که ابن خلکان می‌گوید: «و بنی فیه مسجداً». صاحب ترهب القلوب (حمداله مستوفی) گوید: جامع عتیق و حدیث دارد. اما گنبد آن آتشکده بوده، پیش از اسلام بوده. گویند به فرمان هما دختر بهمن ساخته شده و بودن آتشکده در این شهر پیشینه شهرت او را ثابت می‌کند، چون پارسیان در شهرهای مهم آتشده داشته‌اند.
در زمان شاه عباس به علت اینکه شاه عباس از ورود قزلباش به شهر جلوگیری نمود و مردم نیز خواروبار قشون را تامین کنند، به همین علت سنگ نوشته‌ و یادبروی بر بالای درب غربی مسجد نصب گردید، بدین منظور:
«فرمان همایون اشرف اقدس ابوالظفر شاه عباس بهادرشرف نفاذ یافت: آنگه چون ممالک محروسه از نزول مرفه الحالند، شفقت و مرحمت شاهانه نیز درباره رفع نزول بروجرد از لوازم شمرده به تاریخ یک هزار و بیست و دو هجری».
در سال هزار و شصت و نه (دوران شاه عباس ثانی)‌ مردی به نام درویش یار محمد بخار به خرج خود و به دست خود، منبری در نه پله و در کمال ظرافت و استحکام برای مسجد ساخت و اشعاری بر بدنه راست آن در وصف منبر و تاریخ ثبت است. بیت آخر اینگونه است:
از پی تاریخ چنین خبری گفت خرد «منبر اخلاص دان»
از شعر به حروف ابجد تاریخ ساخت آن را سال 1068ه‍.ق می‌داند.
سلطان محمد نمی دری از برای ورود به طاق بزرگ ساخت و از این در، در ادای وقت نماز استفاده می‌شده، در سال هزار و دویست و نه (نقی خان رازانی بروجردی) به حکم فتحعلی شاه حاکم آن دیار شد. آنگاه ایوان و گلدسته مسجد جامع را بنیاد و بر طاق بزرگ آن در روزگار مامون و معتصم ساخته شده بود، پیوست کرد.

در این روزگار است که حاجی سلیمان کاشی در شمال صحن مسجد جامع، شبستان عریض و طویلی را احداث کرد. مراحل ساخت مسجد بنا به نظر میراث فرهنگی به 9 دوره تقسیم می‌شود. اما دوره‌های متفاوت بنا را به اسناد و مدارک یافت شده و نوشته‌های متون قدیمی به 9 دوره تقسیم می‌کنند. اما دوره‌های متفاوت بنا را به اسناد و مدارک یافت شده و نوشته‌های متون قدیمی می‌توان به شرح زیر بیان نمود:

 

1. دوره اول مسجد تا قبل از آل بویه که از نوع مساجد ستون‌دار قرون اولیه اسلام می‌باشد؛
2. دور آل بویه که همزمان استفاده شدن گنبد منفرد در خارج از محدوده مسجد وقت بود. همانند مسجد اصفهان و اضافه شدن گنبدهای نظام‌الملک و تاج‌الملک؛
3. دوره سلجوقیان که این دوره خود به چند دوره متفاوت تقسیم می‌شود؛
4. دوره فترت یا تخریب بنا (مقارن با قرن هشتم)؛
5. دوره ایلخانان یا دوران بازسازی مجدد شهر؛
6. دوره گورکانیان که در این زمان بخش عمده‌ای به بنا اضافه کرده و تقریباً تغییر یافته است؛
7. دوره صفویه که مشتمل بر قرون دهم و یازدهم می‌گردد؛
8. دوره زندیه و قاجاریه که تغییراتی اساسی از نظر فرم ساختمان در مسجد ایجاد گردیده است؛
9. دوره معاصر (پنجاه سال اخیر).
این بنا یکی از شاخص‌ترین بناهای اسلامی است و سابقه حاکم‌نشینی بودن بروجرد در دوره اسلام حداقل معادل با قدمت مسجد جامع یعنی متجاوز از هزار سال می‌باشد. از طرفی با عنایت به سوابق تاریخی منطقه و با درنظر گرفتن شرایط احدداث شهرها در طول تاریخ، شهری با این عظمت نمی‌تواند بدون سابقه قبلی به از اسلام احداث شده باشد، بلکه بطور یقین و قطع سابقه‌ای طولانی در ادوار قبل از اسلام هم داشته است که در این زمینه نیاز به مطالعه بیشتر و گسترده‌تر می‌باشد تا به طور قطع و یقین در این مورد اظهار نظر نمود.
مساحت کل بنا حدود 3300 مترمربع و زیربنای آن 2000 مترمربع است.
قدمت و پیشینه تارخی مسجد :
مسجد جامع بروجرد را میتوان از نظر قدمت، باز سازی و تعمیرات به چند دوره تقسیم کرد :
الف:دوره قبل از اسلام:
به عقیده جمعیاز باستان شناسان این مسجد قبل از اسلام آتشکده بوده است و پس از تشرف ایرانیان به دین مبین اسلام آتشکده را ویران نموده و با مصالح آن مسجد را بنا نموده اند، به احتمال خیلی زیاد طاق وسطی ( گنبد خانه ) آتشکده بوده وزیر زمین آن محل افروختن آتش بوده است.


ب: دوره های بعد از ورود اسلام:
دوره ای که بسیاری از مورخین و مولفین از ان نام برده اند و می نویسند : بروجرد شهری است که حموله بن علی درآن منبری به پا داشته وی ابودلف راب ه شهر خود دعوت میکند و به همراه هم از مسجد بازدید میکنند. اودلف پس از بازدید از مسجد می گوید: « هذا مسجد العتیق » با توجه بااینکه مرگ ابودلف تاریخ 226-225 هـ.ق است پس مسجد بودن آن قبل از این تاریخ مسجل می شود.
2- دوره آل بو یه:
با توجه به اینکه سکه های پیداشده از این دوره ( سکه طلا سال 360 هـ. ق) که مربوط به منصور بن نوح ساسانی است و نشانه های به دست آمده درتعمیرات مسجد و نوع تزئینات ستونچه ای و وجود تزئینات آجری دیواری مشخص می شود که مسجد در این دوره هم بازسازی و تعمیر شده است.
3- دوره سلجوقیان:
در قسمت جنوبی در قسمت فوقانی محراب گنبد خانه، کتیبه ای به خط کوفی گلدار وجود دارد که از آجر تراشیده شده است و متن آن چنین است :
"بسم الله اللهم اغفر عامر هذالبقه الصدر العجل مجدالدین جمال الاسلام عزالملک ابوالعر محمد بن طاهر سعید اطاالله بقائه»
با توجه به اینکه دوران صدرات «عزالملک» چهارمین وزیر سلطان سمعود سلجوقی طی سالهای اولیه قرن ششم هجری بوده است در می یابیم که دراین دوره گنبد مورد بازسازی و تعمیر قرار گرفته است و در این ارتفاع اولیه گنبد تاکف مسجد حدود 25 متر بوده است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  46  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مسجد جامع بجنورد

دانلود مقاله معارف اسلامی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله معارف اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


جهان بینی: نوع برداشت و طرز تفکری که یک مکتب درباره جهان هستی عرضه میدارد و زیر ساخت و تکیه گاه فکری آن مکتب بشمار میرود را جهان بینی گویند
حکمت:1-حکمت علمی ( دریافت خط مشی زندگی آنچنانچه باید باشد) 2- حکمت نظری(دریافت هستی آنچنانچه هست
جهان بینی: به معنی جهان شناسی است
بیشتر حیوانات جهان احساس دارند
جهان بینی: 1-تجربی 2- فلسفی 3- دینی
علوم تجربی مکتبی بر دو چیز است 1- فرضیه 2- آزمون
بزرگترین مزیت کشفیات علوم تجربی اینست که که دقیق – جزئی و مشخص باشد
علوم تجربی در تعقیب علتها و سببها و یا در تعقیب معلومها و اثر عملا تا حد معینی پیش میرود و بعد به نمیدانم میرسد
جهان بینی تجربی جز شناسی است نه کل شناسی
چهره جهان روز بروز تغییر میکند چون بر فرضیه و آزمون میتنی است نه بر اصول بدیهی اولی عقلی
جهان بینی تجربی یک جهان بینی متزلزل است چون بر فرضیه آزمون وخطا استوارشده و از پاسخگویی به مسائل عاجز میباشد
ایدئولوژی نیازمند نوعی جهان بینی است که:
اول به مسائل اساسی جهان شناسی که به کل جهان مربوط میشود پاسخ میدهد نه به اجزایی خاص
2- ثانیاً یک شناسایی پایدار و قابل اعتماد و جاودانه بدهد نه یک شناسایی موقت و زودگذر.
3- آنچه ارائه می‌دهد ارزش نظری و واقعیت‌نمایی داشته باشد نه حرفاً عملی و فنی.
• جهان‌بینی فلسفی:
دقت جهان‌بینی تجربی را ندارد در عوض به سلسله اصول متکی می‌باشد و آن اصول اولاً بدیهی و برای ذهن غیرقابل انکارند و با روش برهان و استدلال پیش می‌روند و ثانیاً عام و دربرگیرنده‌اند و به اصطلاح فلسفه ار احکام موجودند. طبعاً از نوعی جرم برخوردار است و آن تزلزل و بی‌ثباتی جهان‌بینی تجربی در فلسفی دیده نمی‌شود و هم محدودیت جهان‌بینی عقلائی و فلسفی است.
جهان‌بینی مطلوب و عالی آن جهان‌بینی است که:1- نخست قابل اثبات باشد 2-به حیات و زندگی معنا بدهد 3- آرمانورز و شوق‌انگیز و آرزو پرور باشد 5- قدرت تقدس بخشیدن به هدفهای انسانی و اجتماعی را داشته باشد 6- تعهد‌آور و مسئولیت ساز باشد

 

 

 

• جهان‌بینی توحیدی:
یعنی درک اینکه جهان از یک مشیت طلبی حکیمانه پدید آمده است و نظام هستی بر اساس خیر وجود و رحمت و رسانیدن موجودات به کمالات شایستة آنها استوار است. جهان‌بینی توحیدی جهانی یک‌قطبی و تک‌‚حوری است
• جهان با یک سلسله نظامات قطعی که سن الهیه نامیده می‌شود اداره می‌شود.
• جهان‌بینی توحیدی با نیروی منطق و علم و استدلال حمایت می‌شود.
• جهان‌بینی توحیدی به حیات زندگی، معنی و روح و هدف می‌دهد
• جهان‌بینی توحیدی تنها جهان‌بینی است که در آن تعهد و مسئولیت افراد در برابر یکدیگر مفهوم و معنی پیدا می‌کند.
• جهان‌بینی اسلامی:
جهان بینی اسلامی چهان بینی توحیدی است، توحید در اسلام به خالصترین شکل و پاکترین طرز بیان شده است.
از نظر جهان بینی توحیدی اسلامی،‌جهان یک آفریده است و با عنایت به مشیت الهی نگهداری می شود. اگر لحظه ای عنایت الهی از جهان گرفته شود نیست و نابود می شود.
تعریف علت:
می‌توان گفت که علت چیزی است که از وجود آن، وجود چیز دیگیری بنام معلول پدید می‌آید
پیدایش پدیدیه از دو فرض زیر بیرون نیست.
1 – از روی اتفاق پدید آمده است. 2 – اثری است از وجود دیگری که این پدیده به آن وابسته است.
رابطه علیت رابطه ای است وجودی، عینی و خارجی، نه ذهنی پس هر گاه علت تامه یعنی علتی که همه شرایط پیدایش و کمالات معلول را به یگانه ای واجد است. در خارج از ذهن تحقق باید معلول ضرورتاً تحقق می یابد.
اصل علیت یک اصل عقلی است که از حقایق عینی نشات گرفته است.
• اقسام علت: 1- علت تام و ناقص 2- بسیط و مرکب3- حقیقی و غیر حقیقی 4- قزیب و بعید 5- داخلی و خارجی
رابطه علت و معلول: 1- رابطه ضرورت میان علت و معلول 2- رابطه سخنیت 3- استحاله بقای معمول بدون علت تامه
• ممکن‌الوجود: موجودی که وجودش از دیگری وابسته غیر باشد ممکن‌الوجود است.
وجوب: عبارت است از استقلال در وجود قیام به خویشتن و وابسته نبودن به دیگری واجب‌الوجودی است مستقل قائم به ذات و بی نیاز از غیر
• اثبات وجود خدا:
• از راه برهان امکان وجوب به اثبات وجود خداوند می‌نوان پرداخت من با گوش می‌شنوم با چشم می‌بینم و لمس می‌کنم همه اینها علم حصولی است هم‌اکنون به دیگران اخساس محبت دارم نسبت به خودم آگاهی دارم هم اکنون به نصف خودم علم دارم علم حضوری در حالتی که علت پدیده را ممکن‌الوجود بنیگاریم.
• دو فرض قابل تصویر است یکی دور و تسلس و وجود واجب‌الوجود اثبات نمی‌شود مگر مثل ابن سینا ثابت کنیم دور و تسلسل هر دو باطل هستند و سلسله ممکنات سرانجام بالضروره باید بوجودی مستقل و قائم به ذات و خلاصه واجب‌الوجود منتهی می‌شود و ممکن است به ذات‌الوجود نرسد.
• دور که با اسلال دوگونه است 1- ( دور مضمر و دور با واسطه ) 2- دور مفترخ ( دور بدون واسطه )
از آنچه گذشت در مییابیم:
الف - با علم حضوری و حصولی درنگ میکنیم ممکن الوجود یا پدیده وحود دارد. ب - هر ممکنی ضرورتا نیازمند و واسطه به علتی است. ج - سلسه این ممکنات با علت ها سرانجام به علت العلل یا واجب الوجود میرسد
به عقیده ما پیروان صدر المتالهین حرکت در جوهر، وجود و تحقق دارد زیرا وجو اهعراض برابر تابع جوهر است و چون عرض را که تابع است میبینیم که تغییر و حرکت دارد باید بپذیریم جوهر که متبوع و تکیه گاه وجودی عرض است خرکت دارد که علت حرکت عرض شده است.
نتایج حرکت جوهری: 1- اثبات ذات قیوم خداوند. 2- غایت حرکت ( معاد ) 3- زمان، بعد چهارم ماده. 4- قیامت مسئله ای متحصر به کره زمین و انسانها نیست بلکه امری است کیهانی و در سطح تمام کائنات مادی
حرکت جوهری اختصاص به عالم ماده دارد زیرا حرکت از خواص و اعراض ماده است و در آنجا که ماده‌ای نباشد حرکتی هم وجود ندارد بنابراین در موجودات غیر مادی یعنی مجردات حرکت و یا حرکت جوهری ندارد.
پس اگر حرکت در ذات و جوهر جسم باشد و زمان هم از حرکت پدید میآید ماده سه بعد پهنا، درازا، دارد و بعد دبگر آن زمان است.
برهان نظم:
برهان نظم دو مقدمه دارد: 1-جنبه حسی و تجربی 2-صد در صد عقلی
ویژگیهای برهان نظم:
1-برهان نظم از یک نظرپایه حسی دارد و از نظر دیگر به شکل ریاضی میتوان ثابت کرد.2-برهان نظم نیاز به اثبات در سراسر جهان ندارد. 3-برهان نظم یک برهان پویا است هرکشف تازه دلیلی بر اثبات خداست.3-برهان نظم پیوند و عشق عمیقی میان خالق و مخلوق ایجاد میکند.4- قرآن کریم بیش از هر چیز به برهان نظم تکیه دارد و بویژه در توحید ربوی.
• تکیه برهان نظم بر این است که:
• آفریدگار جهان یک مبدا بزرگ علم و قدرت است.
برخلاف مادیون که جهان را زاییده بیشعور میدانند.
تعریف نظم: نظم یعنی گردآوردن اجزای متفاوت با کیفیت و کمیت.یژهای در یک کجموعه به طوریکه همکاری و هماهنگی آنها یک هدف معینی را تامین کند.
عنصر اصلی نظم: 1-برنامه ریزی دقیق 2-سازماندهی حساب شده 3-داشتن هدف
تصادف نقطه مقابل نظم است. کسانی که منکر نظم در جهان هستند معمولاً به تصادف اعتقاد دارند. تصادف گاه انکار علت فاعلی است گاه انکار علت غایی ( هدف ) است. ممکن نیست تمام شرایط و لوازمی که برای ظهور و ادامه حیات ضروری است بر حسب تصادف و اتفاق در زمان واحد بر روی سیاره‌ای فراهم شود.
سوم: شخصاَ انسان شکاکی بوده و لا ادرکی ( نمیدانم ) بوده و هرگز خدا را انکار نمیکند.
خلاصه ایرادهای سوم:
1 برهان نظم دارای شرایط یک برهان تجربی نیست زیرا در مورد غیر جهان آزمایش نشده.
2 نظم جهان از یک علت درونی ( نظم ذاتی ماده است
3 از کجا معلوم نظام موجود یک نظام اکمل است.
4 ما چه میدانیم که خدا بارها جهان را ساخته تا آفرینش این است.
5 این برهان بر فرض اثبات کند وجود ناظم و خالق را نمیتواند اثبات کند صفات کمالین را.
6 حوادث تاگوار مثل طوفان و زلزله تضاد با نظم جهان دارد.
این برهان نظم به همین اندازه اثبات میکند که طبیعت ماورایی دارد....... آن ماورا است حقیقت این است که کشف هوش و عقل از روی آثار و اعمال یک انسان نه از برهان تجربی است نه از طریق تمثیل منطقی بلکه نوعی برهان عقلی است.
احتمال نظم ذاتی که میوم گفته با اندازه نظم تصادفی است , نا معقول میباشد.
چند نکته در رابطه در رابطه با آفات و شرور.
1 بینش محدود و قضاوت نسبی ( مثل سیل میآید و ما فقط خود را میبینیم.)2- مصائب , سازنده روح انسان است.
3-هشدارها ( جهت پایان دادن به غرور و غفلت است ) 4-عاملی برای بازگشت. 5-فراز و نشیب به جهان روح میدهد.
6-بلاهای خود ساخته ( مثل ظلم انسان بر انسانهای دیگر
فطرت
1 در فطرت و سرشت انسان خداشناسی است.2- فطرت در انسان به منزله غریزه در حیوان میباشد.3- خداشناسی و خدا گرایی هر دو فطری است.
گرایشهای غیر اکتسابی یا غیر فطری:1-حقیقت جویی 2-تمایل به زیبایی 3-گرایش به فضادل انسانی و کارهای خیر 4-گرایش به کمال مطلق.
در انسان نوعی شناخت و معرفت بی واسطه وجود دارد که از طریق حواس بدست نیامده است. این قسم معرفت را معرفت حضوری و یا شهودی نامند در برابر معرفت حصولی.
• اسلام:
دین اسلام از آن جهت اسلام نامیده میشود که متضمن تسلیم محض در برابر حکم خدا و فرمان و ارده خداوند است.
هر علاقه فطری در عین فطری بودن احتیاج به توجه به تنبیه دارد. بود یا نبود مذکرات الهی اعیینی اموری که بشر را به خدا و خالق توجه دهد در افزایش و کاهش این علاقه مؤثر است.
• صفات خداوند.
1 ثبوتی ( صفات ذات (قدرت علم و هرگونه کمال ) , صفات فعل ( مثل عدالت ))
2 سلبی ( خدا مبرا است از هرگونه عیب و...... )
• صفات ذات: صفاتی است که فرد ذات به تنهایی و یا صرف نظر از مخلوق آنها را دارد
• صفات فعل:
به لحاظ واسطه و نسبتی که میان خداوند و مخلوق دارد برقرار است و هرگاه مخلوق دگرگون شود آن صفات هم نسبت به آن تغییر میکند مثل صفات رازقیت خداوند.
بنابراین قادر به فعل کسی است که:1-خواست و اراده داشته باشد. 2-دامنه قدرتش فعل و ؟ 3-فقط یکی از دو کفه مادی فعل و ترک را سنگین میکند.
1 هر قادری واجب الوجود ثابت شد که سلسله ممکنات به عله العلل میرسد.
• محال :
1 - ذاتی متضمن تضاد و تناقض است مثل 5 = 2 + 2 2– عادی
محال ذاتی متعلق به قدرت خداوند نیست و محال عادی قدرت خداوند بر آن تعلق می گیرد
علم: بر اساس دو برهان قیام ممکنات به واجب الوجود و برهان نظم، خداوند بر همه چیز عالم است.
علم خداوند: علم حضوری است نه حصولی
خداوند فاعل مختار است و خداوند عله‌العلل است.
توحید: اعتقاد به یگانگی خدا توحید نامیده می شود.
شرک: تنها گناه غیر قابل آموزش شرک به خدا است.
• دلایل اثبات توحید
1-برهان وحدت و هماهنگی
2-برهان قانع: توارد دو علت که دو علت تامه باشند بر علول محال است.
3- برهان ترکیب: در صورت تعدد واجب الوجود باید هر کدام مقضی داشتند پس مرکب می شوند و این سازگار نیست.
4-برهان صرف الوجود: واجب الوجود خلق است و نا محدود از تمام جهات.
5- برهان هدایت و فیض تشریعی:خدا منبع فیض است و یا فیض تشریعی انسان را به کمال می‌رساند.
مراتب و درجات توحید:
1-توحید ذاتی
2- توحید صفاتی توحید نظری
3- توحید افعالی
4- توحید در عبادت توحید عملی
• توحید ذاتی: یعنی شناخت ذات حق به وحدت و بگانگی اولی است. توحید ذاتی دویی بردار و تعدد پذیر نیست.
• توحید صفاتی:
مرکب و شناسایی خداوند بعنوان ذاتی که با هر کدام از صفاتش متحد و عین هم است توحید ذاتی یعنی نفی ثانی شدن و نفی مثل و مانند داشتن و توحید صفاتی بمعنی نفی هر گونه کثرت و ترکیب از خود ذات است.
• توحید افعالی:
یعنی درک و شناخت اینکه جهان با همه نظام و علل معلولات و اسباب و مسببات فعل خدا و کار او ناشی از اراده اوست
• توحید در عبادت:
توحید عملی و از نوع بودن و شدن است. و رسیدن به کمال و یگانه شدن است. روشن ترین مراتب توحید عملی یا توحید در عبادت انجام مراسم تقدیس و تنزیه است و تنها خدا را مطاع و قبله روج جهت حرکت دایره آن قرار دادن و هر مطاع و جهت و قبله و ایده آل را طرد کردن.
متکلین اسلامی
1 عدلیه (شیعه و معتزله) 2-اشاعره
عدلیه می گویند:
عدل خود حقیقتی است در مقابل ظلم و پروردگار به حکم اینکه حکیم و عادل است کارهای خود را با معیار و مقیاس عدل انجام می دهد. برخی افعال در ذات خود عدل است. مانند پاداش نیکوکاران و برخی در ذات خود ظلم مانند کیفر دادن به نیکوکاران و خداوند خود را با معیار و مقیاس عدل انتخاب می‌کند اشاعره می‌گویند
عدل خود حقیقتی نیست که قبلاً آن را توصیف کرد و مقیاس و معیاری برای فعل پروردگار قرار داد و معتقدند که خداوند سرچشمه عدل است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  31  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معارف اسلامی

دانلود مقاله محسنات ساختمانهای بنائی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله محسنات ساختمانهای بنائی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
با توجه به محسنات ساختماهای سنتی وبنائی، سه ساختمان یک، دو و سه طبقه اسکلت فولادی که مطابق آئین نامه 2800 ایران طراحی و محاسبه شده با یک ساختمان مشابه که بصورت بنائی با سقف تیرچه و بلوک که مطابق آئین نامه ایران طراحی و با استفاده از شناژهای افقی و قائم تقویت شده است از نظر مصرف آهن آلات و هزینه اقتصادی مقایسه گردیده و نشان داده شده است که ساختمانهای بنائی تا سه طبقه از نظر قیمت15 الی 20 درصد ارزانتر و اقتصادی تر تمام میشود وهمچنین از نظر آهن آلات که قسمت عمده آن وارداتی می باشد حدود 52% مصرف کمتر دارد. با عنایت به درصد احداث ساختمانهای1تا3 طبقه در شهرهای بزرگ که در سالهای اخیر بین 50 تا60 درصد کل ساختمانها ودرشهرهای کوچک 80الی90 درصد ساختمانها را تشکیل می دهند
با توجه به روند افزایش قیمت بی رویه مسکن، بویژه در ساختمانهای آپارتمانی که خرید آنها برای اکثریت جامعه امکان پذیر نیست و در صورت عدم اصلاح روش فعلی، آینده نسل جوان از نظر مسکن و معیشت با دشواری جدی روبرو خواهد بود با عنایت به محسناتی که ساختمانهای بنائی دارد میتوان قسمتی از مشکلات مسکن را حل نمود. با روش های موجود د ر کشور در ساختمان سازی، مقدار آهن آلات مصرفی نقش عمده ای از نظر اقتصادی در موضوع مسکن دارند. متاسفانه به موازات عدم صرفه جویی در مصرف انرژی سوخت آب در ایران که از جمله پر مصرف ترین کشورهای دنیا می باشد – مقدار مصرف آهن آلات نیز در صنعت ساختمان بسیار زیاد بوده و از این بابت کشور را دچار مشکل نموده است. در مهندسی ساختمان در کشور قبلا هیچگونه کنترلی بر ساخت و ساز وجود نداشت. خوشبختانه با ایجاد سازمان نظام مهندسی پروژه های واحد مسکونی از نظر ایمنی و آیین نامه کنترل میشود و در قدم دوم در بعضی شهرها کیفیت اجرای پروژه ها از نظر مطابقت با نقشه های مصوب بازرسی و کنتل می گردد، در این مقاله پیشنهاد شده است سازمانهای مسئول مانند نظام مهندسی یا مسکن و شهر سازی از نظر انتخاب سیستم سازه ها نیز نظارت نموده ومردم را درمورد احداث مسکن ارشاد و راهنمایی نمایند تا از هدر رفتن سرمایه های ملی جلوگیری شود.
برتری های ساختمانهای بنائی
1. مصالح سنتی با توجه به سابقه استفاده در کشور به اندازه کافی موجود میباشد، مانند آجر که در اکثر نقاط ایران تولید میشود و کافیست کیفیت آن استناندارد شود.
2. درمقایسه با بتن و سازه های فولادی تیاز به استاد کار سطح بالا وجود ندارد .
3. مصالح بنایی در مقایسه با بتن حساسیت کمتری در مقابل سرما و گرما دارد و با کمترین تمهدات قابل اجرا است.
4. روا داری در سازه های بنایی بیشتر است و با توجه به کنترل کم و نظارت غیر مستمر ساختمانهای مسکونی این مورد یک حسن بشمار می رود.
5. با توجه به صرفه جویی در مصرف آهن آلات وابستگی ارزی، کم خواهد بود .
6. آسانی امکان تعمیر و ترمیم در نقاطی از کشور که کیفیت ساختمان سازی پایینی دارند در صورت بروز اشکال، حتی ترمیم مقدور است.
7. چون در این سیستم از دیوارهای ضخیم تر استفاده می شود از نظر جلوگیری از انتقال حرارت مناسب می باشد که در نتیجه مصرف انرژی سوخت نیز کاهش پیدا خواهد نمود.
8. تامین آسایش و آرامش نسبی با توجه به اینکه مساله برودتی و گرمایش نسبتا بطور طبیعی تامین می شود، مقایسه بازارهای سنتی با پاساژهای جدید روشنگر موضوع می باشد.
9. کم بودن احتمال پوسیدگی و زنگ زدگی و مقاومت بیشتر در مقابل آتش سوزی در مقایسه با ساختمانهای فولادی،آجر وسنگ که قسمت اصلی سازه های بنائی را تشکیل می دهند در مقا بل پوسیدگی عمر زیادی دارند و احتمال زنگ زدگی نیز وجود ندارد.
10. وبا لاخره داشتن هزینه کمتر یعنی اقتصادی بودن بعلت مصرف کم آهن آلات.
چگونه یک ساختمان ایمن بسازیم
- ساختمان های فلزی: در ساخت این نوع ساختمان ها از پروفیل های فولادی در ستون و تیرهای آن استفاده شده است.اجرای سریع ،کوچک بودن ابعاد ستون ها (نسبت به حالت بتنی)،

مقاومت بالای فولاد در برابرکشش و فشار از جمله مزیتهای این نوع ساختمان ها به شمار می رود،در مقابل زنگ زدگی،خوردگی،ضعف در برابر آتش سوزی از جمله معایب آن به شمار می رود.نصب و اتصال اجزای تیر،ستون و پل های این ساختمان ها به دو طریق جوشکاری و یا پیچ و مهره انجام می پذیرد.
- ساختمان های بتنی : زلزله های اخیر نشان داده است که ساختمان های بتنی در صورت اجرای صحیح ، مقاومت خوبی از خود نشان می دهند.همچنین مقاومت در برابر آتش سوزی، اجرای سازه های خاص،اجرای معماری در خور توجه و عملکرد بهتر دیوارهای آجری با اسکلت بتنیاز مزیت های این نوع ساختمان ها به شمار می رود.
- ساختمان های آجری : مطابق آئین نامه 2800 زلزله ایران ، ساختمان های با مصالح بنایی حداکثرباید دارای دو طبقه (بدون احتساب زیر زمین) باشند.
وقتی می خواهید خانه ای بسازید ، چه بتنی باشد یا فلزی ، موارد زیر را باید رعایت کنید:
- ساختمان هایی که بیش از 4 طبقه و یا 12 متر به بالا هستند باید با ساختمانهای مجاورخود فاصله داشته باشند . این فاصله ها را که اصطلاحا درز انقطاع می نامند حداقل یک صدم ارتفاع است یعنی برای ساختمان به ارتفاع 20 متر ، درز انقطاع 2 سانتی متر خواهد بود.وجود این درز برای حذف یا کاهش خسارت ناشی از ضربه ساختمان های مجاور به یکدیگر است.(که این ضربات بیشتر در هنگام زلزله روی می دهد)این درز ها را می توان با مصالح نرم که در هنگام زلزله به راحتی خرد می شوند ، پر کرد.
- پلان ساختمان باید ساده و منظم باشد و دارای پیش آمدگی و پس رفتگی زیادی نباشد.
- بار و تاسیسات سنگین مانند منبع آب در طبقات فوقانی ساختمان قرار داده نشود و سعی شود تا سنگینی ساختمان در پائین ترین سطح ممکن باشد.

- سعی نکنید بیش از آنچه که در نقشه سازه آورده شده است اقدام به تقویت سازه، خصوصا پل وتیرها کنید . افزایش ابعاد پل یا تیر و یا میلگردهای آن نتیجه عکس خواهد داد.اگر هنگام خاکبرداری به پی (فونداسیون)ساختمان همسایه برخورد کردید، اقدام به تخریب آن نکنید.ضمن هماهنگی با ناظر خود ، با یک برگ یونولیت(فوم) اقدام به جدا سازی پی ساختمان همسایه با بتن پی ساختمان خود کنید.
- پس از اتمام خاکبرداری و قبل از اجرای بتن مگر(بتن کم سیمانی که که به ضخامت 10 سانتی متردر زیر فونداسیون روی خاک اجرا می کنند) از محکم و سفت بودن خاک زیر فونداسیون مطمئن شوید.
پی رایج ساختمان های مسکونی درایران به صورت پی نقطه ای (تکی یا دوبل) است.
اکر خاک بستر به راحتی توسط بیل دستی برداشته می شود،اجرای فونداسیون به تنهایی جوابگو نخواهدبود
تراکم ستر خاک قبل از اجرای فونداسیون نیز نباید فراموش شود.بعد ازآنکه از خاک زیر پی مطمئن شدید، باید دقیقا طبق پلان ساختمان (و از هر طرف 10 سانتی متر بیشتر) سطح را با یک بتن کم عیار به ضخامت 5 الی 10 سانتی متر بپوشانید.سپس بر روی آن اقدام به آرماتور بندی و قالب بندی پی کنید. برای متصل کردن تمام پی ها به هم باید از شناژ استفاده کرد.
- به خاطر داشته باشید که آرماتورهای شناژ حتما به داخل آرماتورهای فونداسیون رفته و از مرکز ستون نیز عبور کند . اگز ساختمان اسکلت بتنی باشد ، میلگردهای ریشه ستون درون این شناز قرار می گیرد و اگر ساختمان اسکلت فلزی باشد صفحه ستون همراه بولت های آن .
- مراقب بستن خاموت ها (آرماتورهای عرضی که به دور آرماتورهای طولی و اصلی در شناژ بسته می شود)باشید.
- همان طور که در نقشه های سازه تان درج شده است ، فاصله خاموت ها از هم در نزدیکی ستون ها و پی کم می شود . رعایت کردن این فاصله ها بسیار مهم است و متاسفانه مجریان جهت راحتی کار خود ، کلیه فواصل را مساوی در نظر می گیرند که پس از زلزله آسیب جدی خواهند دید . همچنین انتهای تمامی خاموت ها ( تنگ ها) بایدکاملا خم شود و خم های دو خاموت کنارهم روبروی یکدیگر قرار نگیرند.
هنگام بستن میلگردهای پی و شناژدو نکته را در نظر داشته باشید البته این دو نکته در کلیه آرماتوربندی های اجزای ساختمان نیزبکارمی رود.
اول اینکه انتهای میلگردهایی که آزاد هستند و دیگر ادامه پیدا نخواهند کرد بایستی به صورت 90 درجه خم شوند.حداقل اندازه این خم ها باید 12 برابر قطر آن میلگرد باشد و مورد دوم طول روی هم قرار گرفتن آرماتورها است. اگرآرماتور طولی در جایی قطع شد و مجبور شدید برای ادامه از آرماتور دیگر استفاده کنید باید حداقل به میزان 50برابر قطر آن آرماتور ، آن دو را روی هم قرار دهید .
اگر اسکلت ساختمان شما بتنی است ریشه ستون ها را مطابق نقشه و قبل از بتن ریزی اجرا کنید . هنگام بتن ریزی ، بتن این ناحیه باید حسابی متراکم شود. از آنجا که تراکم میلگردها در ناحیه ریشه ستمن ها زیاد است ،ممکن است کارگران وقت و دقت زیادی را صرف این کار نکنند. لذا مراقب باشید که تراکم بتن به خوبی انجام گیرد . اگر جهت قالب بندی فونداسیون خود از آجر استفاده کردید،حتما روی آجرها راکاملا با نایلون بپوشانید تا مانع جذب آب بتن توسط آجر شوید . اگر از قالب چوبی یا فلزی استفاده کردید حتما آن را با روغن مخصوص (ویا حتی المقدور با روغن سوخته)چرب کنید تا موقع جدا سازی قالبهااز سطح بتن،بدون آسیب رساندن به بتون کار خودرا انجام دهید . البته مراقب باشید آرماتورها روغنی و چرب نشوند.فاصله بین قالب و آرماتورها را مطابق نقشه انجام دهید.
حداقل بین5 تا 7 سانتی متر بین قالب و میلگرد باید فاصله باشد تا بتن کاملا پر شود.اگر تحت هر شرایطی پس از بتن ریزی ، آرماتور فونداسیون نمایان بود (البته این میزان نباید خیلی زیاد باشد،در غیر این صورت بتنریزی شما ایراد داشته و باید با مهندس ناظر مشورت نمایید) یک ملات ماسه سیمان با دانه بندی ریز درست کنید و آن قسمت را بپوشانید.
در غیر این صورت آن قسمت محل خوبی برای خوردگی آرماتور فونداسیون مشا خواهد بود . آب دادن و نگهداری از بتن را فراموش نکنید ، در واقع این شما هستید که مقومت اصلی بتن را تعیین می کنید.
بتن در مقابل نیروهای کششی ضعیف است بدین جهت برای رفع این این ضعف از میلگرد یا آرماتور استفاده می شود که بر حسب محاسبات ، قطر و تعداد آن مشخص می شود . نکات مهمی که در هنگام ساخت بتن باید در نظرداشته باشید:
سیمان مصرفی خود را برحسب محل مصرف تعیین کنید. به طور کلی سیمان پرتلند نوع 2 برای کارهای ساختمانی کفایت می کند. سیمان پرتلند نوع 5 سیمان ضد سولفات می باشد و برای قسمت هایی که با سولفات در تماس است به کار می رود. در بعضی از پی های ساختمان که ممکن است با خاک یا آب های سولفته در تماس باشد باید از این نوع سیمان استفاده شود .
شن مصرفی باید تمیز و سخت باشد.
البته باید در تعیین شن مصرفی خود به فاصله میلگردهای بسته شده و به ضخامت دال ( قطعه بتنی با ضخامت کم ) توجه داشته باشید. از متسه های خاکدار در بتن به طور جدی پرهیز کنید در غیر این صورت ضرر آن بیش از اختلاف قیمت ماسه شسته با ماسه خاکدار خوتهد بود.
آب مصرفی در بتن بهتر است آب آشامیدنی باشد. در غیر این صورت باید از آبی استفاده شود که دارای بو و طعم خاصی نباشد و با مواد دیگر نیز آمیخته نشده باشد.
در صورتی که به صورت دستی اقدام به ساخت بتن می کنید، ابتدا ماسه و سیمان را با هم مخلوط کرده ، سپس شن را به آن بیفزایید. پس از مخلوط کردن آنها با هم به آرامی آب به آن اضافه کنید .
به خاطر بسپارید که بعضی از کارگران بنا به عادتی که در ساخت ملات دارند، مخلوط را به صورت آبخوره در می آورند که این کار غلط است و باعث هدر رفتن دوغاب سیمان می شود.
آبخوره یعنی مصالح خشک را به صورت توده تپه ای شکل مخلوط کرده و وسط آن را مانند کوه اتشفشان خالی می کنند و به درون آن آب می ریزند.
ساخت بتن توسط دستگاه های مخلوط کننده (میکسر) کیفیت بهتری را بدست می دهد.
اگر بتن در حال سفت شدن بود یا برای راحتی کار خود ، هرگز به آن آب اضافه نکنید. اگر بتن سفت شده ، دیگر قابل مصرف نیست اضفه کردن مجدد آب و یا حتی اضافه کردن آب بیش از اندازه در هنگام اختلاط ، مقاومت نهایی بتن را کاهش می دهد .
مهم ترین نکته ای که در حال اجرای بتن ریزی باید در نظر داشته باشید ، متراکم کردن بتن است ، اهمیت این کار آن قدربالاست که اگر پیمانکار شما ، فاقد وسایل مناسب متراکم ( خصوصاَ ویبراتور ) بود ، از شروع کار خودداری کنید. ویبراتور که تشکیل شده از موتور و شلنگی که سر آن با لرزشی که ایجاد می کند باعث تراکم بتن می شود، بهترین .سیله برای این کار به شمار می رود.
بتن باید طوری متراکم شود که کلیه میلگردها کاملا در بتن مدفون شود و هوای محبوس در بتن کاملا تخلیه شود. عمل ویبره کردن با ویبراتور در حدود 5 تا 15 ثانیه طول می کشد و هنگام رو زدن شیره بتن متوقف می شود. تراکم بیشتر نتیجه معکوس می دهد وبرای بتن مضر است.
در جاهایی که احتیاج دارید سطوح بتن را صاف کنید (مانند سقف ها و پی ها) کمی صبرکنید تا آب بتن رو بزند ، آنگاه با ماله چوبی اقدام به صاف کردن سطوح کنید. پس از از اتمام عملیات بتن ریزی نگهداری بتن حداقل به مدت هفت روز بسیار مهم است و در واقع این مدت است که بتن مقاومت اصلی خود را بدست می آورد. تاخیر در این کار باعث از دست رفتن مقاومت بتن خواهد شد.
در این مدت نباید اجازه دهید که بتن آب خود را از دست بدهد. در تابستان یا هوای گرم با آب دادن مداوم بتن و یا پوشاندن سطوح بتنی چتایی (گونی ) خیس می توانید آب لازم را تامین کنید. در روزهای سرد و دمای زیر 5 درجه سانتی گراد باید مراقب یخ زدگی بتن باشید. بتن در این هوا باید گرم بماند. در سقف ها که ضخامت کم و سطح زیادی دارند ، می توانید با روشن کردن بخاری در زیر آنها ، این کار را انجام دهید.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 33   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله محسنات ساختمانهای بنائی

دانلودمقاله تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


اسطوره‌ای به نام زن
اشاره:
نویسنده در این مقاله به ترسیم تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران می‌پردازد و در مسیر این تحول، پنج مرحله یا نوع نگرش را تشخیص می‌دهد که عبارتند از: نگاه اسطوره‌ای به زن، زن در شمایل مقدس، نقش‌مایه‌ی مادر، سیمای عرفانی زن در قالب عشق معنوی و در نهایت تصویر جنسی از زن.وی با تحلیل نظری آثار نقاشی، شمایل‌ها، ادبیات داستانی و محصولات سینمایی به این نتیجه می‌رسد که نگاه هنرمندان به زن از نگاه اثیری و اسطوره‌ای آغاز و با ایجاد جریان مذهب‌زدایی در جوامع، تحت تأثیر رنسانس اروپا و احاطه‌ی تفکر سکولاریسم بر اذهان هنرمندان، به نگاهی جنسیت‌گرا تبدیل می‌شود که فقط به سوءاستفاده از جذابیت‌های زن برای فروش بهتر آنچه قابل فروش است، می‌اندیشد.

 

مقدمه
آثار هنری، صرف نظر از انتقال تأثیرات زیباشناختی به مخاطب، حامل پیام‌هایی در حوزه‌های مختلف تفکر بشری هستند، از این رو یک نوع واسطه به شمار می‌روند و در زمره رسانه‌ها قرار می‌گیرند. در این متن قالب‌های هنری را به مثابه نوعی رسانه در نظر گرفته‌ایم؛ رسانه‌ای که عمر آن از بسیاری گونه‌های دیگر بیشتر است. این نوشتار در پی آن است که با مروری تاریخی به اختصار به نحوه حضور زن در رسانه هنر بپردازد.
هر چند حدود نیمی از جمعیت بشری را زنان تشکیل می‌دهند، هنر در طول تاریخ غالباً صبغه‌ای مردانه پیدا کرده و زنان را در مرتبه دوم قرار داده است، به گونه‌ای که چرایی این واقعیت خود می‌تواند موضوع مقالات متعدد دیگر باشد. به اختصار می توان گفت این که عمده آثار هنری در طول تاریخ توسط مردان آفریده شده است، خود به خود، نقش زن را به موضوعی دست دوم بدل کرده است. البته مقصود از مردانه بودن اغلب آثار هنری این نیست که به مقوله زن در آنها پرداخته نمی‌شود، بلکه این است که زنان در عمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آثار محور نیستند و فقط نقش مکمل مرد را ایفا می‌کنند. البته در اینجا مراد بیشتر ادبیات آن هم ادبیات داستانی، سینما و هنر‌های تجسمی است که مصداق سخن است، گرچه در سایر قالب‌های هنری مانند معماری، موسیقی و غیره نیز این احساس مردانه را می‌توان به گونه‌ای غالب دید. در ادبیات داستانی و آثار سینمایی معمولاً زن نقش دوم را در شکل‌گیری رویدادها بر عهده می‌گیرد و به ابزاری برای تحلیل شخصیت قهرمان اصلی، که عمدتاً مرد است، مبدل می‌شود. صرف نظر از این مسأله در آثار هنری، زنان از زاویه‌ی دید مردان معرفی، تعریف و تحلیل می شوند. نتیجه‌ی این روند آن است که در آثار هنری‌ای که هنرمندان مرد با محوریت زنان می‌آفرینند، تصویر زن از صافی ذهن مردانه‌ای که در پس کار وجود دارد، گذر می‌کند و این لزوماً نه واقعیت نفس‌الامری بلکه واقعیت پدیداری است که در ذهن مرد شکل گرفته است. «مارگارته فون تروتا» فیلمسازی است که با گرایش‌های زنانه کار می‌کند. او می‌گوید این طبیعی است که مرد نگاه خود را در فیلم روایت کند.(1) قدر مسلم اگر خواهران برونته(2)، که شاهکارهایی مانند رمان « بلندی‌های بادگیر» و «جین‌ایر» را آفریدند، از جنس مذکر بودند و نتیجه کار، نسبت به آثاری که اینک وجود دارد، بسیار متفاوت بود، گرچه آثار زیادی را می‌توان سراغ کرد که موضوع زنانه‌ای داشته¬اند و مردان آفریننده‌ی آنهایند، مانند فیلم« بانویی از شانگهای» یا رمان «مادام بواری» از برجسته‌ترین آثار رئالیستی قرن نوزدهم فرانسه از «گوستاو فلوبر» و یا برعکس آثاری که زنان ساخته‌اند اما محور آنها مردان بوده‌اند، مانند «پیروزی اراده» لنی ریفنشتال که فیلم مردانه‌ای به نظر می‌رسد و قدرت آلمان نازی را تبلیغ می‌کند.(3) همچنین آثار آگاتاکریستی و غیره، اما عمده آثاری که زنان هنرمند آفریده‌اند با پرداخت لطیف زنانه همراه بوده است.(4) از این رو به این نکته تأکید می شود که اصولا نگاه زن هنرمند در پرداخت محتوا و زیبایی شناسی با مرد بسیار متفاوت است و از آنجا که عمده آثار را مردان آفریده‌اند میراث هنر بشری بیشتر مردانه است تا زنانه.
علت دیگر این که چرا هنر بیشتر مردانه است شاید این باشد که جوامع قدیمی اصولاً جوامعی مردسالار بوده‌اند (گرچه هم‌اینک نیز عمدتاً چنین است). پیش‌از ظهور نهضت‌ها و نظریه‌هایی که اعاده حقوق اجتماعی و آزادی‌های فردی را برای زن مطرح کرده‌اند (از جمله نهضت‌های فمینیستی که پا را از حد اعتدال بیرون نهادند و زنان را بر مردان ارجح دانستند) زنان، شهروندان درجه دو شناخته می‌شدند؛ بنابراین هنرمند خواسته یا نا‌خواسته موظف می‌شده است که نسبت به طبقه‌بندی منزلتی و ارزشی مرد و زن در جامعه بی‌اعتنا نباشد. در طول تاریخ، عمده‌آثار هنری همواره متأثر از قدرت مادی دربار، سرمایه‌داران و متمولان و یا قدرت ارزشی و معنوی ارباب مذهب شکل گرفته است و عمدتاً مردان سردمدار جریانات یاد شده بوده‌اند و زنان که فاقد این شوون بوده‌‌اند، نتوانسته‌اند مغناطیس نیرومندی در جذب هنر و آثار هنری به سوی خود باشند. می‌توان تصور کرد اگر جای زن و مرد در تاریخ عوض می‌شد هنری شکل می‌گرفت که قطعاً با هنر موجود در تاریخ متفاوت بود. در هر صورت بحث مبسوط در این مقوله را به فرصتی دیگر واگذار و به مروری بسیار گذرا بر نحوه انعکاس زن و موضوعات زنانه در تاریخ هنر بسنده می‌کنیم.
درک صحیح موضوع نحوه انعکاس زن در هنر منوط به توجه به این نکته کلیدی است که چگونه این حضور، اصولاً متأثر از تعاریف بنیادین و فرهنگ جوامعی بوده است که محیط بر هنرمندان بوده‌اند. بنابراین نحوه ترسیم زنان در هنر عملاً آینه‌ای از نحوه اندیشه جوامع مختلف در مورد آنان است.
سیمای زن در آثار هنری را می‌توان از نظر موضوعی به انواع گوناگون طبقه‌بندی کرد؛ گرچه هیچ طبقه‌بندی‌ای را نمی توان از این حیث تمام و کامل دانست. در زیر به چند طبقه‌بندی محوری اشاره می شود.

 

1ـ نگاه اسطوره‌ای به زن
در گذشته‌های دور به زن به مثابه مظهر زایش و حاصلخیزی Fertility ) ) می‌نگریستند.
تاریخ این فکر حداقل به ده تا پانزده هزار سال پیش از میلاد بازمی‌گردد. در دوران پارینه سنگی زمانی که انسان بر سر زنده‌ماندن با طبیعت در جدالی سخت بود آثاری هنری با محوریت زن خلق شد که آنها را می‌توان اولین حضور زن در هنر تلقی کرد. زن در این آثار در قالب رب‌النوع و به مثابه مظهر زایش و تداوم نسل انعکاس یافته و تشابه این وجه از شخصیت وی با طبیعت و زمین به عنوان منبع زایش سبب شده است که انسان¬های آن دوران نوعی رابطه‌ی متا فیزیکی و مذهبی بین زن و طبیعت قائل شوند. از آن دوران واژه‌ی مادر نه‌تنها به والده انسان (زن) بلکه به سر منشأ خلق و ولادت هر چیزی مانند مادر طبیعت، مادر گیتی، مام میهن و غیره اطلاق شده و در ادبیات انسانی رواج یافت. در هنر سرزمین‌های گوناگون الهه‌هایی یافت می شوند که در اصطلاح به آنها الهه باروری گفته می شود. الهه¬های باروری از نظر شکل و شمایل زن هستند و منشأ زایش طبیعت به شمار می‌آیند و به علت داشتن همین جایگاه صبغه‌ای مذهبی و گاه قدسی پیدا کرده و چه بسا مورد تقدیس و پرستش واقع شده‌اند.
مجسمه‌های کوچک اندام باروری یافت شده در اروپای شمالی و سایر نقاط که به حدود 10تا15 هزار ق.م تعلق دارند، شاید از اولین نمونه‌های آثار هنری‌اند که با موضوعیت زن خلق شده‌اند. این آثار که در نزد باستان‌شناسان به ونوس اشتهار دارند و معروف‌ترین نمونه‌های آنها ونوس ویلندورف است، یا فاقد چهره‌اند و یا خطوط چهره آنها به ندرت نشان داده شده است. اما در مورد اندام‌هایی که با باروری رابطه مستقیم دارند، مانند سینه و شکم، مبالغه صورت گرفته است. تحلیل همین مبالغه و تأکید نکردن بر رئالیسم در ساخت اندام و چهره سبب شده است کارشناسان این گونه تلقی کنند که آنها انعکاس فرد یا افراد خاصی نبوده‌اند بلکه مظهر یک فکر، مفهوم و یا اعتقاد یعنی همان زایش، خلق و حاصلخیزی بوده‌اند. نمونه‌های مشابه الهه یاد شده در تمدن‌های دیگر به وفور وجود دارد. در ایران باستان مردم معتقد به الهه‌های باروری و فراوانی بوده‌اند.(5) آناهیتا، الهه آب از اساطیر معروف ایرانی است که در کسوت زن ظهور‌یافته تنهاست.(6) در هنر لرستان یکی از آثار مفرغی زنی را نشان می دهد که در حال زایش یک انسان است. این اثر بسیار عجیب و قدر مسلم دارای کارکرد های زیبا شناختی نبوده و مانند یک طلسم بر نقش مادر به عنوان منبع خلقت تأکید داشته است. در هنر هخامنشی که اولین حلقه از هنر ملی ایران است، تصویر زن بسیار به ندرت دیده می‌شود، در هیچ کدام از نقش برجسته‌های این دوره در تخت‌جمشید یا سایر نقاط تصویری از زن به چشم نمی‌خورد، که به احتمال بسیار قوی ریشه‌های اخلاقی و مذهبی داشته است، اما در دوره اشکانی و ساسانی تحت تأثیر فرهنگ یونانی تصویر زن در هنر ایرانی مجدداً ظهور پیدا می‌کند که در بسیاری از موارد اسطوره‌ای است.(7)
در کرت باستان الهه‌های باروری‌ای یافت شده که احتمالاً مورد پرستش بوده‌اند و به آنها الهه‌های ماری لقب داده‌اند. بت‌های سیکلادی از جزایر سیکاد در دریای مدیترانه و آفرودیت الهه عشق و زیبایی در فرهنگ هلنی یا ونوس در فرهنگ رومی به صورت زن تجلی کرده‌اند. در یونان باستان حضور زنان در انواع هنرها از جمله ادبیات منظوم و منثور و همچنین هنرهای تجسمی بسیار رواج داشته است. گرچه خلوص اثیری زنان در هنر یونانی به اندازه هنر سایر تمدن‌های شرقی مانند ایران نیست و تا حدی رنگ جنسی پذیرفته است همچنان جنبه اسطوره‌ای خود را حفظ کرده است. همان گونه که ملاحظه می‌شود تصویر اسطوره‌ای و مذهبی از زن در هنر، اولین و یا از جمله اولین انواع نخستین پرداخت و حضور زن در هنر است.(8)

 

2ـ حضور زن در شمایل‌های مقدس
ظهور ادیان ابراهیمی تصویر خاصی از زن را در آثار هنری رقم زد. زنان مقدسی که ویژگی عمومی آنان طهارت، پاکی و دوری از گناه است، جای اسطوره‌های سابق را گرفتند. زنانی چون آسیه همسر فرعون، حضرت مریم (س) مادر عیسی و حضرت فاطمه زهرا (س) از مهم‌ترین و معروف‌ترین آنان‌اند. پاکی و دوری از گناه در خصوص حضرت مریم (س) در فرهنگ مسیحی غالباً در خصوص باکره بودن او معنی می‌یابد. این زنان که موضوع آثار هنری بسیاری بوده‌اند بی‌پیرایه‌ترین، زیباترین و بی‌شائبه‌ترین حضور را در آثار هنری بازتاب می‌دهند. تصویر زن در قالب شمایل مقدس عمدتاً متعلق به هنر مسیحیت است و تقریباً اکثر آثار هنری مربوط به این موضوع با محوریت حضرت مریم (س) به وجود آمده است. استراتژی آبای کلیسا در ترویج مسیحیت از همان قرون اولیه مسیحی با هنر، به خصوص نقاشی و پیکره‌سازی، گره خورد. مجسم ساختن مقدسان و روایات بهشت و دوزخ برای پیروانی که سواد خواندن کتاب مقدس را نداشتند ضرورتی بود که اربابان کلیسا برای ترویج ایمان دریافتند و هنر و هنرمندان را به استخدام درآوردند که در نتیجه آن، اینک تاریخ هنر مشحون از آثار هنری با محوریت حضرت مریم (س) و سایر مقدسان است. میزان حضور چهره حضرت مریم (س) در هنر مسیحی اروپایی، به لحاظ کمی قابل قیاس با تصویر سایر مقدسان مانند حضرت زهرا (س) در هنر اسلامی نیست. متأسفانه اقبال اندک روحانیت مسلمان اعم از شیعه و سنی به هنرهای تجسمی و وجود حرمت‌های فرا راه هنرمند سبب شده است سهم مقدسان در هنر بسیار نازل باشد، در حالی که شمایل‌کشی از مقدسان مسیحی در هنر اروپایی مبدل به یک جریان گسترده و تقریباً مداوم تاریخی شده است (البته جریان شمایل‌شکنی در مذهب پروتستان استثنا است.) کثرت آثار تجسمی با محوریت مریم به قدری است که می‌توان روند تحولات تاریخ هنر اروپا را در ادوار مختلف و سرزمین‌های متعدد از زاویه این شمایل بررسی کرد. چهره مریم از مقدس‌ترین و اثیری‌ترین حالت در اثر جاودانی «مریم ولادیمیر» متعلق به هنر بیزانس در قرن یازده میلادی، تا چهره‌هایی غیرمعنوی که به دست رافائل و کاراواجو و تیسین و دیگران کشیده‌اند، در نوسان است.

 

3ـ نقش مایه مادر
یکی از صورت‌های حضور زن در هنر در چهره مادر ظهور پیدا می‌کند. در این چهره حضور زن به شدت تقدیس می‌شود و گاه تا حد مقدس‌ترین آفریده بشر بالا می‌رود. آثار کلاسیک و معاصر ایران و جهان مانند آثار سعدی در ادبیات ایران مشحون از این نگاه است. البته هنرمندانی هم وجود دارند که مادرانی را مورد انتقاد قرار داده‌اند که دامن خود را به خبائث آلوده کرده‌اند مانند فروغ فرخزاد در شعر مادر آلوده.

 

4ـ سیمای عرفانی زن در قالب عشق معنوی
یکی از صورت‌های فراگیر حضور زن در هنر، انعکاس او در قالب عشق معنوی و آسمانی است. زن مظهر معشوقیت خداوند متعال است که در مکتب رمانتیسم و ادبیات تغزلی با عنوان یار و نگار از آن به کرات یاد شده است. ادبیات عرفانی ایرانی مملو از تصاویر عرفانی زن است. منظومه‌های لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد، همای و همایون نمونه‌هایی از این دست به شمار می‌روند.(9) بحث در این خصوص را به فرصتی دیگر وامی‌گذاریم و به این نکته بسنده می‌کنیم که طبع ظریف و عرفانی ایرانی و ادبیات ایران بالاترین مراتب را برای زن در هنر قائل شده است و لطیف‌ترین و اثیری‌ترین تعاریف و توصیفات را در خصوص زنان ارائه کرده است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تحول تصویر زن در آثار هنری اروپا و ایران

دانلودمقاله امام حسن عسگری علیه السلام

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله امام حسن عسگری علیه السلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


«من به حال اهل خراسان غبطه می خورم که دانشمندی بسان فضل بن شاذان در میان آنهاست و به او دسترسی داشته و از محضرش بهره می برند.»
«خدا فضل را رحمت کند.»
نیشابور در عصر فضل بن شاذان
فضل بن شاذان در سال 260 وفات نموده، و چنانکه بعد از این خواهیم گفت وفات وی به نقل مورخان در سن پیری رخ داده است. پس او حداقل هفتاد سال باید عمر نموده باشد که از سال 190-260ق. را شامل می شود.
بنابراین، ایام زندگانی فضل مصادف بود با خلافت مأمون عباسی (198-218) و فرمانروایی طاهریان بر خراسان (205-259ق.) و اوایل حکومت صفاریان (254-290ق.). همچنین ایام عمر وی با روزگار پنج امام بزرگوار شیعه بدین ترتیب مصادف بوده است.
حضرت امام رضا علیه السلام (148-203ق.).
حضرت امام جواد علیه السلام (195-220ق.).
حضرت امام هادی علیه السلام (212-254ق.).
حضرت امام حسن عسکری علیه السلام (232-260ق.).
حضرت صاحب الزمان (ع) (متولد 255 ق.).
فضل خدمت این بزرگواران را درک نموده و از همه آنها روایت نقل می کند. آنچنانکه بعد از این به تفصیل در این رابطه گفتگو خواهد شد.
سابقة درخشان
نسب فضل بن شاذان به قبیله «ازد» می رسد. نجاشی به این مطلب تصریح نموده و در کتاب خود در ذکر فضل بن شاذان چنین می نویسد:
«الفضل بن شاذان بن الخلیل ابومحمد الازدی النیشابوری...»
همچنین علامه حلی در کتاب «الخلاصه» می فرماید:
«الفضل بن شاذان (بالشین المعجمه و الدال المعجمه و النون) ابن الخلیل (بالخاء المعجمه) ابومحمد الازدی النیسابوری».
چنانچه ملاحظه می شود هر دو بزرگوار فضل را ازدی نسب معرفی نموده اند. و از اینجا روشن می شود که خاندان وی از قبیله ازد بوده و به نیشابور هجرت نموده اند.
کانون علم و ایمان
فضل در خاندانی دیندار و پیرو اهلبیت علیهم السلام تولد یافت. و این امر موجب گشت که وی از همان دوران کودکی با معارف دین آشنا گردد. پدر وی که یکی از حدیث شناسان عصر ائمه علیهم السلام بود برای کسب حدیث از محضر امامان شیعه علیهم السلام مسافرتهایی به عراق نمود و در سفرها فرزند خود فضل را به همراه داشت. علاوه بر آن برادران فضل نیز از راویان اخبار و مردان دینی عصر خود بودند که یاد و نام آنها جسته و گریخته در کتابهای رجال ذکر شده است. در این دفتر، افرادی را که از خاندان فضل بن شاذان برخاسته و به جهان اسلام خدمت نموده اند به طور مختصر معرفی می نماییم.
1- شاذان فرزند خلیل نیشابوری: شاذان پدر فضل از اصحاب و راویان امام رضا علیه السلام و امام جواد علیه السلام می باشد. همچنین از شاگردان یونس ابن عبدالرحمن راوی معروف امام موسی بن جعفر علیه السلام است.
2- ابوجعفر محمد بن احمد بن نعیم بن شاذان بن خلیل نیشابوری: او نوة برادر فضل بن شاذان می باشد از او به نامهای «ابی عبدالله شاذانی»، «شاذانی»، «محمد بن نعیم بن شاذان»، «محمد بن شاذان بن نعیم»، نیز یاد شده است.
3- ابوعبدالله محمد بن شاذان: او نیز یکی از برادران فضل می باشد و از فضل بن شاذان روایت نقل می کند و نوة برادری وی ابوجعفر محمد بن احمد بن نعیم بن شاذان نیشابوری از او روایت نقل می کند.
4- محمد بن فضل بن شاذان نیشابوری: او بزرگترین فرزند فضل می باشد و به همین جهت کنیه فضل بن شاذان «ابومحمد» بوده است.
5- ابوجعفر محمد بن نعیم بن شاذان ملقب به حاکم: او از عموی خود ابی عبدالله محمد بن شاذان روایت نقل می کند و شیخ صدوق نیز از وی روایت نقل می کند.
6- ابونصر قنبر بن علی بن شاذان: او برادرزاده فضل بن شاذان می باشد و از طریق پدر خود از فضل روایت نقل می کند و شیخ طوسی از طریق محمد بن علی بن حسین از وی روایت نقل می کند.
ولادت
از محل تولد فضل بن شاذان اطلاعی در دست نیست، جز اینکه با توجه به اشتهار پدرش به شاذان نیشابوری، می توان حدس زد که احتمالاً تولد وی در نیشابور بوده است.
همچنین سال تولد وی در کتب ضبط نشده، ولی آنگونه که از کتاب کشی بر می آید او مدتی پس از وفات هارون عباسی (193 ق.) به همراه پدرش به بغداد آمد. پس تولد او باید قبل از این تاریخ بوده و به هنگام وفات، حداقل شصت و هفت سال سن باید داشته باشد چنانکه بعد از این بیان خواهد شد.
نام وی فضل و نام پدرش شاذان و نام جدش خلیل است. کنیه او ابومحمد و لقبش علم الدین و به ابن شاذان مشهور است.
اشتهار او به ابن شاذان و همچنین بودن نامش فضل و نام پدرش شاذان موجب گردید که با دانشمندان عصر خود که بدین لقب مشهور و با وی هم نام بودند اشتباه گردد. لذا برای رفع هرگونه خطا و اشتباه ناچاریم دانشمندان معاصر و متأخر وی را که به نام فضل بن شاذان یا با لقب ابن شاذان مشهور بوده اند ذکر نموده و توضیحات کوتاهی پیرامون هر یک ارائه نماییم.
فضل از نگاه امام (ع)
فضل بن شاذان در عصر چهار نفر از ائمه علیهم السلام (امام رضا و امام جواد و امام هادی و امام حسن عسکری علیهم السلام) زندگی می کرد و در آن عصر رهبر شیعیان در نیشابور به شمار می آمد. چنانچه این امر از تعبیرات علما و گفتة خود فضل که قبلاً نقل شد، در آن بیان کرده که بعد از هشام بن حکم و سکاک من در برابر مخالفین از شیعه دفاع می کنم، کاملاً هویدا است. این امر باعث شده که ائمه علیهم السلام در مورد وی اظهار نظر نمایند که از آن بیانات مقام و موقعیت فضل به خوبی مشخص می گردد. اغلب این روایات را دانشمندان راوی شناس و بزرگوار شیعه در کتابهای رجالی خود آورده اند و ما همه را در اینجا درج نموده و پیرامون هر یک توضیحاتی را تقدیم می داریم:
1- کشی در رجال خود از حامد بن محمد علجردی بوشنجی نقل می کند که فضل بن شاذان مردی را که «فورا» لقب داشت و از مردمان بوزجان –از حوالی نیشابور) بود به عراق خدمت امام حسن عسکری علیه السلام به عنوان نماینده ارسال داشت. «فورا» می گوید: من بر امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدم وقتی خواستم از خدمتش خارج شوم کتابی را که از تألیفات فضل بن شاذان بود و در پارچه ای پیچیده بودم از دستم افتاد پس حضرت کتاب را برداشت و بر آن نظر کرد پس از آن بر مؤلف آن فضل، رحمت فرستاد و فرمود:
«اغبط اهل خراسان بمکان الفضل بن شاذان و کونه بین اظهرهم».
حضرت امام هادی علیه السلام:
آن حضرت در سال 212 متولد شد و سال 220 به امامت رسید تا در سال 254 در سن 42 سالگی به شهادت نایل آمد.
همه علمای رجال بر این نکته توافق دارند که فضل از یاران امام هادی علیه السلام بوده و از او نقل حدیث کرده است.
حضرت امام حسن عسکری (ع):
آن حضرت در سال 232 ق. تولد یافت در سال 254 به امامت رسید و هشتم ربیع الاول 260ق. شهید گردید. سال وفات آن حضرت چند ماه بعد از فوت فضل صورت گرفته است. علمای علم رجال در اینکه فضل از یاران آن حضرت بوده اتفاق دارند. اما با توجه به شرایط خاص حضرت امام حسن عسکری علیه السلام که همیشه تحت نظر بوده و با توجه به پیری فضل بن شاذان و بعد مسافت بین نیشابور و عراق فضل بن شاذان موفق نشده مستقیماً از محضر آن حضرت کسب فیض کند و احادیث آن حضرت را با واسطه نقل می کند.
فضل در کتب حدیث و رجال
فرزانگی در علم و پرهیز از امور دنیوی و اهتمام به مسائل دینی فضل بن شاذان را به مرتبه ای رسانده که همواره روایات وی و کتابهایش مورد توجه علمای شیعه باشد و علما در کتابهای خود از فضل یاد کنند. در کتب حدیثی بیش از هفتصد روایت از طریق او نقل شده است و نیز نام وی در تمامی کتب رجال شیعه بدون استثناء ذکر شده است. ما برخی از اظهار نظرهای علمای شیعه در مورد فضل بن شاذان را با ترجمه نقل می کنیم:
کشی: او در کتاب رجال خود که اولین کتاب رجال باقی مانده از شیعه می باشد، سه صفحه را به ذکر روایات وارده در مورد فضل بن شاذان اختصاص داده و در پایان، چند روایت را که در انتقاد از وی رسیده و پاسخ گفته است.
ابوالعباس نجاشی در رجال خود در شرح حال فضل بن شاذان گوید:
«فضل بن شاذان بن الخلیل ابومحمد الازدی النیسابوری ثقه، اُجّل اصحابنا الفقهاء و المتکلمین و له جلاله فی هذه الطائفه و هو فی قدره أشهر من أن نصفه.»
فضل بن شاذان دانشمندی است موثق و یکی از فقها و متکلمین بزرگ ما است و برای او ارزش و مقام خاصی در میان شیعه می باشد. او مشهورتر از آن است که بخواهیم او را تعریف نمائیم.
شیخ طوسی در کتاب الفهرست، وی را با لقب فقیه و متکلم و جلیل القدر ستوده است.
علامه حلی گوید:
«و کان ثقه جلیلاً فقیهاً متکلماً له عظم شأن فی هذه الطائفه و هذا الشیخ اُجل من أن یغمز علیه فانّه رئیس طائفتنا رضی الله عنه».
او دانشمندی موثق و فقیه و متکلمی بزرگوار است. او در میان شیعه قدر و منزلت والایی دارد. و این شیخ بزرگتر از آن است که در موردش کوتاهی شود یا به او انتقاد وارد شود زیرا او رئیس علمای شیعه [در عصر خود] می باشد.
علامه حلی در خلاصه رجال خود گوید که ما از اخباری که در انتقاد و مذمت فضل بن شاذان وارد شده، همه را در کتاب بزرگ رجال خود جواب داده ایم.
متأسفانه این کتاب ارزشمند به دست ما نرسیده است امید که به فضل الهی روزی این اثر گرانسنگ کشف و به جامعه علمی عرضه شود.
ابن داود نیز در کتاب خود وی را با عبارت «و کان احد اصحابنا الفقهاء العظام و المتکلمین حاله أعظم من أن یشار الیها» ستوده و روایت وارده از امام حسن عسکری علیه السلام را در موردش نقل نموده و بعد از آن گفته که برای فضل این افتخار کافی است که امام وی را مدح نموده است.
شهید قاضی نورالله شوشتری نیز در کتاب مجالس المؤمنین در ذکر شرح حال وی گوید:
«ابومحمد فضل بن شاذان بن خلیل الازدی النیسابوری از اجلة شیعة نیشابور، و چون نام خود در فضل مشهور است. مبدع براهین عقلیه و موضح قوانین نقلیه است در حقایق مذهب حق امامیه ماهر بود و دقایق اصول آن طایفه علیه بر طبع نکته دانش ظاهر و باهر در کتاب خلاصه و کتاب نجاشی مذکور است.»
ابن فوطی نیز در کتاب مجمع الآداب فی معجم الالقاب در مورد فضل بن شاذان گوید:
«علم الدین الفضل بن شاذان بن خلیل النیسابوری الفقیه، کان من الفقهاء العلماء و له کتاب الایضاح فی الامامه».
از این عبارت، آنچنان که محدث ارموی فرموده معلوم می گردد که لقب فضل، علم الدین و کتاب ایضاح مشهورترین کتاب وی بوده است.
استادان
فضل بن شاذان بسیاری از راویان عصر خویش را در عراق ملاقات کرده و از آنها حدیث فرا گرفته است. خود در این مورد گوید:
«أَنَا خَلَفٌ لِمَنْ مَضی، اَدْرَکْتُ محمد بن ابی عمیر و صفوان ابن یحیی و غیرهما، و حملت عنهم منذ خمسین سنه و مضی هشام بن حکم رحمه الله و کان یونس بن عبدالرحمن خلفه کان یرد علی المخالفین، ثم مضی یونس بن عبدالرحمن و لم یخلف خلفاً غیر السکاک، فرد علی المخالفین حتی مضی رحمه الله، و انا خلف لهم من بعدهم رحمهم الله».
من وارث علمی علمای پیشین می باشم و محضر محمد بن ابی عمیر و صفوان بن یحیی و دیگر راویان را درک نموده ام و اکنون قریب پنجاه سال است که از آنها روایت نقل می کنم.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  29 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله امام حسن عسگری علیه السلام