فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله اشاره ای بر اصول نظری گسترش سیلاب

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله اشاره ای بر اصول نظری گسترش سیلاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

ویرانگری سیلها زاییدة سرعت زیاد آنها می باشد، چه مهمترین نیروی مخربة آب در حالت آرامش فشار ناشی از وزن آن است. چنانچه آب روان گردد، جرم پویای آن توانایی انجام کار را دارد، نیروی ضربه ای (و فشار منتجه از آن)، و کار مایة جنبشی دو ویژگی مهم آب روان و توابعی از سرعت آن می باشند. پیامدهای سیلها نه تنها خرابی ساختمانهایی چون خانه ها، پلها، جاده ها، اسکله ها، ...، بلکه فرسایش خاکهای زراعی و حمل آنها به اماکن ناخواسته، چون شهرها، کاریزها، کشتزارها و مخازن سدهاست.
نتایج مشاهدات و بررسیهایی بی شمار که دربارة علل فرسایش و بالأخص نیروی فرسایندگی آب و ظرفیت آن برای حمل رسوب صورت گرفته حاکی از آن است که سرعت آب عامل مهم شستگی و جابجایی خاک به شمار می رود. پژوهشگرانی چند نیز فرسایندگی آب پویا را با تنش برشی آن وابسته یافته اند، که این نیرو خود نیز تابعی مستقیم از ارتفاع جریان و شیب خط کار مایه می باشد، که همبستگی شیب و سرعت جریان نیز به ثبوت رسیده است. بنابراین، مهار سیلاب از طریق کاهش سرعت و ارتفاع، و افزایش سطح تأثیر میسر می گردد. شرحی کوتاه از این مطالب، نه به ترتیبی که در بالا یاد شده اند، در صفحات آینده خواهد آمد.
شستن خاک بستر رود و اراضی مجاور آن و انتقال رسوب از مهمترین زیانهای سیل به شمار می روند. دستاورد مشاهدات و پژوهشهای پرشمار محققین هیدرولیک حاکی از آن است که نیروی فرسایندگی آب و ظرفیت آن برای حمل رسوب، تابعی از سرعت جریان می باشند. Branson و همکاران (1972، ص 48، به نقل از Twenhofel ) برآنند که نیروی فرسایندگی و ظرفیت حمل رسوب آب به ترتیب با توانهای پنجم و سه و دودهم تا چهارم سرعت آن (V5 و V3.2-4 ) بستگی دارند. Bell (1983 ، ص ص 310 – 309) توانهای ششم و سوم را برای دو عامل مزبور پیشنهاد کرده است. نتایج بررسیهای Mavis (Schwab و همکاران، 1966، ص ص 170 – 169) در مورد آستانة فرسایش بسترها با استفاده از ذراتی دارای قطرهای مساوی (یکدست)، که قطر آنها، d ، و چگالی نسبی آنها، G ، به ترتیب بین 70/5-35/0 میلی متر، و 64/2-83/1 نوسان داشته اند، دلالت بر وجود رابطة تجربی زیرین سرعت آب و جدایی ذرات از بستر می کند.

که در آنVt سرعت آستانة فرسایش برحسب فوت بر ثانیه می باشد. Strand (1973، به نقل از Mavis و Laushey ) سرعت مزبور را 7/0 میانگین سرعت نهر دانسته است. به عقیدة Brater و King (1976، ص ص 27 – 23 : 7) ، پژوهشگرانی از این دست سرعت آب را عامل عمدة فرسایش به حساب آورده، و نقش ژرفای جریان را به هیچ شمرده اند؛ در حالی که، تنش برشی آب، که سبب جدایی ذرات از بستر می گردد، تابعی است از عمق جریان :

که در آن  تنش برشی (نیوتن بر متر مربع) ، W ، وزن مخصوص واحد آب (نیوتن بر مترمکعب)، D عمق جریان (متر) و  زاویة کف بستر نسبت به افق بوده، و از آن جا که سینوس و ثانژانت زاویای کوچک تقریباً برابرند، معمولاً ، tan یعنی شیب کف، S، در رابطة فوق الذکر قرار می گیرد، بدین ترتیب، تنش برشی آب نیز تابعی از شیب بستر می باشد. Sandor (1983، ص 77 به نقل از Leopold و همکاران)، تنش برشی آب را عامل فرسایندگی ، و مقدار آن را متناسب با مجذور سرعت جریان دانسته است.
چنانچه از مطالب بالا و دیگر مطالعات مستفاد می شود، نیروی فرسایندگی آب تابعی است از سرعت و ارتفاع آن، و سرعت ، بر اساس رابطة مانینگ ( )، خود تابعی است از : خشونت بستر n ، شیب نهر s ، و شعاع آبی آن، R ؛ بنابراین ، کاهش نیروی فرسایندگی آب از طریق افزایش ضریب خشونت و کاستن شیب، شعاع آبی و ارتفاع جریان میسر می گردد. این فرآیند در شبکه های گسترش سیلاب در حوضچه های آرامشی که، اصطلاحاً نهرهای آبرسانی گسترشی، و گسترشی نامیده می شوند، تحقق می یابد.
فرض کنیم سیلی به عمق D1 متر در آبراهه ای دارای دیواره های عمودی، و به عرض L1 متر، شیب S1 درصد و سرعت V1 متر بر ثانیه در جریان است، بدة این سیل Q=L1D1V1=A1V1 متر مکعب بر ثانیه، و نیروی برشی آن:
WD1S1 = 1 نیوتن بر متر مربع
می باشد. چنانچه کلیة این جریان وارد نهری به طول L2=200L1 گردیده، و با سرعتی معادل از سراسر طول نهر سرریز کند، عمق جریان، D2 ، برابر خواهد بود با :

در صورتی که آب در سطحی که شیب آن باشد به راه افتد، نیروی برشی جریان :
نیوتن بر متر مربع
می باشد ، بدین ترتیب، نیروی برشی آن نسبت به بستر اصلی 40 بار کاهش می یابد. چنانچه نظر Leopold (Sandor ، مرجع بالا) را معتبر شمرده، و نیروی فرسایندگی آب را تابعی مستقیم از مجذور سرعت آن بدانیم، نسبت این دو نیرو (در بستر اصلی و پس از گذشتن از حوضچة آرامش و جریان در سطح زمین) :

خواهد بود، به دیگر سخن، نیروی فرسایندگی آب پس از گذشتن از حوضچة آرامش 100 بار کاستی می پذیرد.
آنچه در این میان تاکنون به حساب نیامده است، کارمایة زایل شده در نهر آبرسانی – گسترشی می باشد. شکل سادة قانون برنولی برای جریان آب در رودخانه، و پخش آن در روی زمین به شرح زیر است :

که در آن Z ارتفاع کف بستر از مبدأیی معین (مثلاً سطح دریا)، a ضریب تصحیح کارمایة جنبشی، g شتاب ثقل و hL افت فشار (کارمایة زایل شده)، و 1 و 2 معرف جریان در رودخانه و بر روی زمین می باشند؛ D و V تعریف شده اند. عرضة مثال عددی زیر کوششی است در روشنگری این بحث : سیلی به عمق یک متر، در آبراهه ای دارای مشخصات زیر ، در جریان می باشد: مقطع مستطیلی؛ شیب؛ یک درصد، عرض، 5 متر؛ جنس بستر ، قلوه سنگ، 4% = n ، ارتفاع کف در محل انحراف آب، 05/1440 متر. این آب از نهری به طول 500 متر به عمق نیم متر و با شیب طولی 2 در ده هزار متصل می گردد. آب پس از پر کردن نهر از سراسر طول لبه (1000 متر) به ارتفاع 05/0 متر، و سرعت 2/0 متر بر ثانیه ، سر ریز می کند (فرض بر آنست که نشت در نهرها صورت نمی گیرد). رابطة برنولی برای این دو وضعیت به ترتیب زیر خواهد بود :
1- از آن جا که شیب نهر آبرسانی یازده در ده هزار، و طول آن 500 متر است، بنابراین ارتفاع کف نهر آبرسانی در فاصلة 500 متری از ابتدای آن برابر است با :
500.00 × 0.0011=0.55 متر
1140.05-0.55=1139.50 متر
و ارتفاع لبة آبرسانی – گسترشی ( سر ریز) در محل اتصال آن با نهر آبرسانی :
1139.50 + .050=1140.00 متر
می باشد . لبة نهر در وسط آن (500 متری ابتدای نهر)
500.00 × 0.0002=0.10 متر
پایین تر از ابتدای آن قرار دارد ،
بنابراین، ارتفاع لبة نهر در محل فوق الذکر برابر است با :
1140.00-0.10 = 1139.90 متر
این ارتفاع معادل Z2 می باشد.
2- سرعت آب در آبراهه، V1 ، بر اساس رابطة مانینگ برابر است با :
متر بر ثانیه
بنابراین :

بدیهی است اتلاف قسمت عمدة کارمایة جنبشی در نهر آبرسانی – گسترشی، و به صورت تلاطم و تماس تحقق می یابد.
با توجه به آنچه در مورد نقش حوضچة آرامش (نهر آبرسانی – گسترشی) گفته شد، واضح است که نیروی ضربه ای، وفشار ناشی از آن، نیز در این فرآیند شدیداً کاهش می یابند. چنانچه فرض کنیم دیواره ای عمود بر محور جریان، و به درازی 5 و بلندی 1 متر در آبراهة مورد بحث احداث گردد، نیروی ضربه ای جریانی داری بدة 10 متر مکعب بر ثانیه با سرعتی معادل 2 متر بر ثانیه به آن برخورد می کند، بنابراین فشار افقی وارده بر دیواره برابر است با :

هنگامی که این آب به گونة جبهه ای به طول 1000 ، و ارتفاع 05/0 متر، و با سرعت 20/0 متر بر ثانیه گسترش می یابد، فشار افقی جریان، در صورت وجود دیواره ای عمود بر مسیر آن، مساوی با :

خواهد بود. بدین ترتیب : نیروی ضربه ای 10 بار کاهش یافته، سطح تأثیر آن 10 بار افزوده شده، و فشار وارده 100 بار کاستی پذیرفته است (توضیح این که جرم آب در هر دو حالت یکسان و برابر با  بوده است) .
به همین ترتیب ، کار مایة جنبشی آب بر واحد زمان (توان) در آبراهه، E1 ، و پس از خروج از حوضچة آرامش E2 به شرح زیر است :

بنابراین، کارمایة جنبشی، و در نتیجه توان آب پس از گذشتن از نهر آبرسانی – گسترشی، 100 بار تقلیل یافته است.
گزینش فاصلة نهرهای گسترش سیلاب (عرض کرتها یا نوارها) بر اساس مشاهدات مؤلف و همچنین کارشناسان استرالیایی (Quilty ، b 1972) ، به گونه ای صورت می گیرد که سرعت آب به آستانة فرسایش نرسد؛ بدین ترتیب، رابطه ای معکوس بین شیب زمین و فواصل نهرها وجود دارد. این مطلب، که برای نخستین بار در سال 1957 به وسیلة Smith و Wischmeier (به نقل از Moore و Burch ، 1986) در رابطة جامع فرسایش خاک به صورت عامل مشترک طول – شیب(LS ) عنوان گردیده است، به کوشش محققین اخیر، و بر پایة دانش فیزیک، مورد بررسی موشکافانه قرار گرفته، و ارتباطی نزدیک بین رابطة تجربی فوق الذکر و قدرت جریان واحد ، که در سال 1971 به وسیلة Yang عرضه شده بود، به دست آمده است (همان مرجع) .
گفتنی است که ارائه رابطه ای مشخص برای تعیین فواصل نهرها در حال حاضر، و بنا به دلایل زیر، مسیر به نظر نرسیده و نیاز به پژوهشهایی گسترده دارد :
1- نفوذ پذیری محل گسترش سیلاب بر اثر رسوبگذاری کاهش یافته، به خاطر رویش گیاهان فزونی گرفته، و ارتفاع جریان، و در نتیجه سرعت پیشروی جبهة آب، توابعی از نفوذپذیری می باشند.
2- رسوبگذاری در شبکه های گسترش سیلاب کاهش شیب و تسطیح نسبی زمین را به دنبال دارد، بدین ترتیب، سرعت جریان سطحی با ادامة کار شبکه ها کمتر گشته، و نیروی فرسایندگی آب روان بر روی آنها کاستی می پذیرد.
3- هرچند پیامد تسطیح کاهش ضریب خشونت است، لکن پوشیدگی سطح زمین از گیاه و افزایش رشد آنها بر اثر آبیاری سلابی، و احتمالاً تغذیة بهتر، ضریب مزبور را فزونی می بخشد.
4- نوع و غلظت مواد معلق در سیلاب در نیروی فرسایندگی و ظرفیت حمل رسوب آن مؤثر بوده، و دگرگونی این دو عامل در سیلهای متفاوت تعیین ارقامی مشخص را غیر منطقی جلوه می دهد.
5- نیروی فرسایندگی وظرفیت حمل رسوب آب توابعی از دمای آن می باشند، چه، لزوجت آب بر اثر کاهش حرارت افزایش یافته، فرسایشی بیشتر به وسیلة آن صورت گرفته، و حمل مواد فرسوده در آب سر آسانتر تحقق می یابد (Graf ، 1971 ، ص ص 238 تا 241 ، به نقل از Colby ) . بر همین روال، پیامد فزونی لزوجت آب، کاستی قابلیت نفوذ آن در خاک است؛ بدین ترتیب، دگرگونیهای حرارت سیلاب در فصول مختلف سال در نفوذ آن در خاک، ارتفاع و سرعت جریان، و فرسایش و رسوبگذاری در شبکه ها مؤثر می باشند.
گزینش مکان گسترش سیلاب
فلسفة بهره وری هرچه بیشتر از سیلاب، همگام با کاستن زیان سیل به کمترین اندازه، از عوامل مهم تعیین محل پخش آب به شمار می روند، بدیت ترتیب، گاهی شرایط زمانی و مکانی استفاده از سیلاب را در مناطقی، که از بهترین موقعیتها برخوردار نیستند، ضرور می نمایند. ارائة نمونه های زیر کوششی است در روشنگری این بحث :
سیلابهای دامنة جنوبی البرز زیانهای فراوان را در اراضی شرقی شهرستان دماوند به بار می آورند. گسترش این سیلابها به منظور کاهش خسارت، همراه با تولید علوفه، در زمینهای پرشیب منطقه توصیه گردیده است. گرچه تندترین شیب برای پخش آب در مراتع غنی در استرالیا پنج درصد پیشنهاد شده است، مع ذلک، میانگین شیب علفزارهای دشت کاشت دماوند هشت درصد می باشد. صرف هزینه ای بیشتر از معمول، در مقابل کاستن خطر آب بردگی، حتی بدون در نظر گرفتن خسارات جانی، از نظر اقتصادی در این مکان قابل توجیه است.
عواملی چند، از جمله سیلابهای ورودی به دشت شیراز در سالهای پربارندگی، بالا آمدن سفرة آزاد آب را، به گونه ای آزار دهنده، در محلات شرقی و جنوب شرقی شهر شیراز باعث می گردند. بخش بزرگ از سیلاب رودخانة خشک شیراز از آبخیز 226 کیلومتر مربعی رود گویم جریان می یابد. پخش آب این خشکه رود در دشت گویم نه تنها از پیوستن ابی ناخواسته به سفرة آزاد آب شیراز جلوگیری می کند ، بلکه تولید غلات و علوفه را در آن محل می افزاید، مهمتر آن که، گسترش طبیعی سیلابهای عظیم این خشکه رود چون روزگار پیشین در مرغزار گویم . به نحوی چشمگیر از خطر سیل بردگی شیراز می کاهد. تبدیل این مرغزار به اراضی زراعی، و بدتر از آن، احداث باغهای محصور و شهرکهایی در آن جا، شیراز را از این سپر امنیتی، یا دریچة اطمینان، محروم خواهد کرد. بدیهی است گسترش سیلاب در اراضی گرانبهای گویم به هیچ وجه با معیارهای سود جویان تطابقی نخواهد داشت.
سکونت انسانها، در مناطقی که ممکن است از آب یا خاکی مرغوب برخوردار نباشند، استفاده از منابع موجود را ناگزیر می نماید، بنابراین اوضاع ظاهراً نامناسب یک ناحیه برای گسترش سیلاب، احتمالاً موقعیتی بسیار خوب در مکانی دیگر تلقی می گردد. با عنایت به چند منظوره بودن برنامه های مهار سیلاب، گزینش محل گسترش آب، با توجه به اولویتها، به گونه ای صورت می گیرد که طرحها بیشترین بازده و کمترین زیان را دارا باشند، بدین ترتیب، موفقیت برنامه ها در گرو روشن بینی طراحان، و دقت مجریان در پیاده کردن طرحهای آنها قرار دارد. مطالبی را که مؤلف طی سالها تجربة شخی و مطالعة آثار پیشگامان فرا گرفته است در صفحات آینده عرضه می کند، امید است که یابندگان نکات تازه دیگران را بی نصیب نگذارند، ان شاء الله.
هرچند در انتخاب محل گسترش سیلاب هیچ اقدامی جایگزین بازدیده های دقیق محلی، جمع آوری آمار و اطلاعات قاب اطمینان، و مشورت با افراد مجرب نمی گردد، مع هذا، استفاده از عکسهای هوایی و نقشه های: عوارض سطحی(توپوگرافی)، زمین شناسی(سطحی و زیرزمینی)، هم تبخیر همباران، جوامع گیاهی، راهها و تاسیسات احداث شده یا پیشنهادی، و آمایش سرزمین، در صورت وجود، کمکی موثر به تهیه و اجرای طرح مربوطه خواهد کرد. از آن جا که نقشه های دارای مقیاس 1:50000 سازمان جغرافیایی کشور بر اساس عکسهای هوایی که در سال 1334 برداشته شده اند تهیه گردیده، و از آن زمان تاکنون تغییراتی فراوان رخ داده اند(خشکیدن قناتها و چشمه ها، ویرانی دهاتی چند، و بر پایی روستاهای نوآباد، احداث جاده ها،...) بنابراین بهتر است دگرگونیها روی نقشه های موجود یادداشت گردند. دیگر آن که، نقشه های زمین شناسی نیز معمولا با استفاده از همان عکسهای هوایی ترسیم شده، و کوچکی مقیاس نقشه، همگام با پهناوری سرزمین ایران از دقت آنها می کاهد. خوشبختانه نقشه های جدید،و دارای مقیاس نسبتا بزرگ سازمان زمین شناسی کشور، و شرکتهای عامل نفت ایران، از کیفیتی بسیار خوب برخوردار می باشند.
نبود آمار سیلات خشکه رودهای مورد نظر از کمبودهای مهم در تهیه طرحهای پخش آب به شمار می رود. نقشه آبهای زیرزمینی، بالاخص با توجه به عمق سفره و کیفیت آب(برای مثال، قابلیت هدایت الکتریکی، و مقادیر کلر، سولفات و بیکربنات) راهنماهایی ارزنده در تعیین مکان و انتخاب سیلابها برای پخش به حساب می آیند. این مطلب در تغذیه مصنوعی آبخوانها بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.
هشدار
حصول یقین در دانستتن گذرگاههای لوله ها ینفت، گاز، آب و سیمهای برق و تلفن و مانند آنها در مکان مورد نظر برای پخش سیلاب، و کسب اجازه از مسئوولان محلی هر یک از تاسیسات نامبرده برای عبور ماشین آلات از نزدیکی، یا روی آنها، واجب است. سهل انگاری در هر یک از موارد بالا، یا نظایر آنها، احتمالا موجب بروز زیانهای مالی و جانی خواهد شد.
الف-اندازه، شدت و پراکنش بازندگی
هر چند وقوع سیل لازمه زراعت سیلابی بوده، و گردآمدن عوامل متعدد برای جریان یافتن آن ضرورت دارد، مع ذلک، از آن جا که اندازه و پراکنش بارندگی مهمترین معیارهای تشخیص تناسب اقالیم خشک، گرم و معتدل برای کشاورزی به شمار می روند، گروهی بر آنند که ملاکهای یادشده بایستی در زراعت سیلابی نیز ملحوظ گردند. به ظر انی کارشناسان، نه تنها در دسترس بودن حداقلی از آب، که مقدار آن را شرایطی گوناگون تعیین می کنند، برای استقرار و ادامه حیات گیاه در شبکه های پخش سیل از طرف دیگر، وجود دارد به عقیده Bennett(1955ص، 244ص، 237ص) که خاک منطقه ای حاصلخیز بوده، و از نفوذ پذیری مناسب و شیب ملایم نیز برخوردار باشد، اندازه بارندگی سالانه محل معرفی خوب برای تشخیص استعداد آن جا برای پخش آب به شمار می آید. بر این اساس، احداث شبکه های گسترش سیلاب در مناطقی که میانگین بارش سالانه آنها زیر 200 میلی متر بوده، یا بارندگی دوره رویش آنها کمتر از 125-100 میلی متر باشد، قابل توجیه نیست، چه، این مقادیر بارندگی سیلابهایی ارزنده را به راه نمی اندازند. بر همین روال، در صورتی که دامنه بارندگی سالانه 300-200 میلی متر باشد اصاح مرابع و تولید علوفه اضافی با پخش آب میسر است. نامبرده بارش سالانه 350، تا افزودن بر 500 میلی متر را برای تولید علوفه و گیاهان زراعی با کاربرد روش آبیاری سیلابی توصیه کرده اس. دستاوردهای Miller و همکاران(1969) تاییدی هستند کلی بر معیارهای بالا، چه، گسترش سیلاب در مراتع ایالات جنوب غربی آمریکا هنگامی به نتایج مطلوب می ان جامد که میانگین بارندگی سالانه آنها بیش از 275 میلی متر باشد بر همین روال، دستورلعمل اخیر اداره حفاظت خاک آمریکا(1985,SCS) دامنه میانگین بارش سالانه مناسب را برای پخش سیلاب 636-203 میلی متر تعیین کرده است. دستاوردهای چند هزار ساله بیابان نشینان جز این است!
پیروان مکتب زراعت سیبلابی صحرای نگو بر این پندارند که موفقیت طرحهای گسترش سیلاب در گرو 80 میلی متر بارش سالانه برای مناطقی که فصول بارندگی و سرمای آنها همزمان است و اندکی افزون بر رقم فوق الذکر، درغیر انی صورت می باشد (Anon،1974،فصل 2) بدیهی است که توصیه تنها در شرایط صحرا نگو، که شرحش در صفحات 72 تا 74 گذشت، و نواحی مشابه آن جا، کاربرد دارد.
چنین به نظر می رسد که تعمیم پیشنهاد FischerوTurner (1978، به نقل از Kayushin) به اراضی بالقوه مناسب برای پخش سیلاب، طراحان را در گزینش محل مفید افتد. نامبردگان بر آنند که انتخاب میانگین درازمدت بارندگی به عنوان معیاری جهت برآورد آب در دسترس جوامع گیاهی در مناطق خشک(ساوانایی و مدیترانه ای) به دلیل تفاوت فاحش اندازه و پرواکنش بارندگی بین سالهای مختلف در نواحی نامبرده، به صلح نبوده و بهتر است ترازنامه پویای آب خاک برگزیده شود.
از آن جا که جریان سیل به علت عدم نفوذ مقداری از آب به داخل خاک سطحی و طبقات زیری ان تحقق می یابد، چنانچه شدت بارندی از تراوایی خاک فزونی گیرد، بخشی از بارش بر سطح زمین جاری می گردد؛ بدین ترتیب، شدت و میزان بارندگی و نفوذپذیری خاک، که خود تابع عواملی پرشمار است، تعیین کننده امکان وقوع سیل و بیشینه بده آن و اندازه بارندگی مورد نظر مشخص حجم رواناب می باشد. بدیهی است تفاوتهای پرشمار که بین شرایط اقلیمی و زمین ساختی نقاط مختلف دنیا وجود دارند، تعیین کمترین اندازه و شدت بارندگی را برای تولید سیلاب در سطوحی وسیع بسیار دشوار، حتی غیرممکن، می نمایند علی هذا، چنانچه دانستن این دو عامل ضروری جلوه کند، بایستی آنها را برای هر آبخیز معین نمود.
Cunnigham(1975) ملاحظه کرد که در ناحیه کوبار-بای راک غرب ایالت نیوساوث ویلز استرالیا بارانی شدید به انداهز 10 میلی متر سبب ایجاد جریانهای سطحی چشمگیری در مراتع فرسوده می گردد، در حالی که بارشی ملایم به ارتفاع 42 میلی متر هرز آبی کم را در زمینهای دارای پوشش گیاهی مناسب به راه می اندازد. نامبرده بارش 20 تا 25 میلی متر را برای تولید رواناب در ناحیه مذکور کافی می داند، متاسفانه شدت بارندگی در این گزارش به صورت نسبی ارائه گردیده است. نتایج بررسیهای انجام شده در گردنه قوچک تهران حاکی از آن است که شرط جریان هرز آب از روی خاکی دارای بافت رسی-لایی، شیب 30% و پوشش گیاهی حدود 20% بارانی با شدت بیش از 12 میلی متر بر ساعت و تداوم افزون بر یک ساعت یا بارشی با شدت فوق الذکر بر روی خاک کاملا مرطوب(نزدیک با اشباع) می باشد. از آن جا که ضریب هرز آب رابطه مستقیم و نمایی با شدت بارندگی دارد، افزایش شدت فزونی بده رواناب را باعث می گردد برای مثال، در حالی که ضریب هرز آب در بارندگیهایی با شدت 12 میلی متر بر ساعت، بر روی خاک کاملا مرطوب قوچک نزدیک به 1% است، چنانچه شدت بارندگی با حدود 120 میلی متر بر ساعت افزایش یاد ضریب هرز آب به نزدیک 40% خوهد رسید(کوثر 1364 آمار منتشر نشده موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع)
از آن جا که آمار شدت بارندگی برای بیشت رآبخیزهای ایران نایاب بوده و حتی اندازه بارش برای بسیاری از نقاط مملکت کمیاب است از این رو استفاده از روشهای منطقی و شیب-مقطع برای تخمین بیشینه بده سیلاب و بهره گیری از اطلاعات محلی از نظر شمار دفعات سیل و مدت جریان هر یک از آنها جهت برآورد حجم سیلاب بناچار جایگزین راه های دقیقتر محاسبه این دو خواسته می گردند.
ب- دوره های بازگشت سیل و حجم سیلاب
از آن جا که طرحهای گسترش سیلاب معمولا چند منظوره می باشند دوره های بازگشت سیل یعنی احتمال وقوع جریانهایی دارای بده هایی معین و در تناوبهایی مشخص با توجه به اهداف مورد نظر انتخاب می گردند بدین ترتیب محاسبه ظرفیت تاسیسات آبی و سطح شبکه ها با عنایت به بیشینه سیل لحظه ای و حجم سیاب جاری شده و در دوره بازگشت طرح صورت می گیرد. بدیهی است چنانچه کلیه جریان یک آبراهه منحرف نگشته و برداشت آب از طریق دهانه های آبگیر قابل تنظیم تحقق یابد شبکه ها بر پایه بده مورد نظر طراحی می شوند.
در صورتی که هدف اصلی از پخش آب آبیاری گیاهان یکساله باشد طراحی بر اساس سیل سالانه انجام می گیرد بر همین روال سیل دو ساله برای آبیاری مرابع و جنگلهای دست کاشت و جریانهایی دارای تناوبهایی طولانی تر به منظور تغذیه مصنوعی برگزیده می شوند.
هر چند عرضه آب در مناطق خشک چنان اندک و تقاضا برای این مایه حیات و به اندازه ای زیاد است که نمی توان هزینه تهیه آن را با معیارهای اقتصادی موجود سنجید، مع هذا، مقایسه گزینه های مختلف با در دست داتشن نسبت درآمد به هینه آنها ساده تر صورت می گیرد. در این رهگذر میزان پذیرش خطر تعیین کننده ظرفیت تاسیسات آبی و سطح شبکه ها و مخارجی است که صرف بنای آنها می شود. Viessman و همکاران(1977ص،161ص،158ص) کاربرد رابطه زیر را برای برآورد میزان خطر کردن R در مدت عمر اقتصاد طرح n با توجه به دوره بازگشت سیل،T پیشنهاد نموده اند:

برای مثال چنانچه عمر اقتصادی یک طرح تغذیه مصنوعی 20 سال در گرفته شود (20 ) برگزیدن دوره های بازگشت 9/14، 4/29،7/39 و 5/56 سال احتمال بروز خطر را در دوره طرح به ترتیب به: 75، 50، 40 و 30 درصد خواهد رساند. Matson (1961) انتخاب دوره بازگشت 50 ساله را برای طراحی شبکه های گسترش سیلاب در امریکا توصیه کرده است. اداره حفاظت خاک آمریکا(SCS، 1985) طرح سرریزهای ایمنی شبکه های پخش آب را بر پایه بیشترین بده لحظه ای سیل ناشی از باران 24 ساعته با دوره بازگشت 10 ساله پیشنهاد نموده، و بدین ترتیب پذیرش خطری را نزدیک به 65 درصد برای عمر ده ساله طرح مجاز دانسته است.
اصلی عمده که همواره در طراحی و بنای شبکه ها مورد توجه قرار می گیرد آن است که بایستی از سیلاب بیشترین بهره برده شود از این رو تاسیسات آبگیری از رودخانه ها چنان تعبیه می گردند که آب مورد نیاز هر بخش از طرح در دوره مورد نظر به آن اختصاص یابد. گفتنی است که وضعیت کلی بیشتر زمینهایی که زیر پخش سیلابهای گل آلوده قرار می گیرند معمولا دگرگون گشته و نحوه استفاده از آنها تعبیر می کند بنابراین پیش بینی دگرگونیهای درازمدت اراضی سیلابی دشواریهای آیندگان را کاهش خواهد داد. تبدیل رسوبگیرهای تغذیه مصنوعی به کشتزارهای آبیانه ناتراوایی استخرهای تغذیه و امکان کاربرد آنها به گونه مخازن سطحی نگاهداری آب و بازگرداندن زمینهای کم بازده به مرتع و جنگل از آن جمله اند.
آنچه در بالا آمده، ویژه سرزمینهایی است که از آماری قابل اعتماد و مدون برخوردارند. چنین اطلاعاتی برای اکثریت قریب به اتفاق خشکه رودهای ایران وجود ندارد از این رو مراجعه به تواریخ، سفرنامه ها، سالنامه ها، گزارشهای سازمانهای مسئوول دولتی(بخشداری ها، پاسگاه های انتظامی ، اداره های راه و ...) و دست آخر معمرین محلی لازم می گردد. مقاله ارزنده Melville (1984) که برگردان بخشی از آن در صفحات 51 و 60 کتاب حاضر آمده است از یان دست می باشد شایان ذکر است که آمار گردآوری شده در محل معمولا از کیفیتی خوب برخوردار نیستند، چه، سوء ظن مخاطب و پیش داوری او از به خطر افتادن منافعش، یا احتمال کسب درآمدی تازه، صحت آمار را مورد تردید قرار می دهد. بر پایه اظهارات شماری از مالکین عمده گویم(30 کیلومتری شمال غربی شیراز) در اوایل سال 1361، در زمان حیات متجاوز از 60 ساله ایشان، از رودهانه ای خشک که اراضی آن ده را به دو نیمه تقسیم می کند سیلی جاری نشده بوده است به گفته خرده مالکان سالانه حداقل دو سیل رد رودخانه نامبرده جریان می یابد مشاهدات سالهای 1360 تا 66 نگارنده آمار منتشره وزارت نیرو، و خاطرات شیرایان موید نظر گروه دوم می باشد.
1- آبیاری سیلابی غلات و علوفه یکساله
نیاز آبی گیاهان کاشتهش ده در شبکه های گسترش سیلاب مهمترین عامل تعیین کننده حجم سیل مورد احتیاج می باشد برای مثال چنانچه نیاز ناخالص آبیاری گندم اروند 1، برای تولید 3 تن در هکتار در جونگان ممسنی، 800 میلی متر بوده و تنها 5000 میلی متر آن به صورت باران تامین گردد، 300 میلی متر اضافی(3000 متر مکعب در هکتار)، بایستی با شیوه آبیاری سیلابی تهیه شود، بنابراین شبکه گسترش سیلاب هنگامی بالاترین بازده را در محل مزبور خواهد داشت که سالانه، بطور میانگین 3000 مترمکعب آب را برای اراضی زیر کشت گندم فراهم آورد نیاز ابی بقولات (عدس، نخود، گاودانه و یونجه و شبدرهای یکساله)، که در تناوب وارد می گردند، یک سال در میان نیز به همین ترتیب تامین می شود. هر چند بهتر است این مقدار آب طی چند بار در دوره رویش بر روی زمینهای زیر کشت گسترش یابد، مع ذلک، دست کم جریان یک سیل که از اوایل تا اواسط صل رویش خاک را تا عمق 5/ متری سیراب کند، برای موفقیت برنامه ضروری می باشد.
گفتنی است آنچه در بالا آمده مورد تایید همه دست اندرکارران نیست، چه، همراه با شرایط گوناگون مکانی و زمانی، سلیقه طراحان شبکه ها نی یکدست نمی باشد، با آن که به نظر Medina آبرفتی لازم است، کشاورزان دشت ایزدخواست داراب همه ساله اراضی شبکه ها را، به امید سیلی که احتمال وقوع آن یک بار در 5-3 سال می باشد به زیر کشت گندم و جو می برند.
2- آبیاری سیلابی گیاهان چند ساله
گیاهان مزبور، به خاطر دارا بودن ریشه های عمیق و گسترده قادر به جذب آب از حجمی بزرگ از خاک می باشند بنابراین چنانچه عمق خاک 3-2 متر بوده، و هر دو سال یک بار با 3-5 هزار مترمکعب در هکتار آبیرای گردد، کشت گیاهان خشکی پسند، بالاخص علوفه و درخت، معمولا با موفقیت روبرو می شود شایان ذکر است که پیشروان فن گسترش سیلاب جریان دست کم یک یا دو سیل را در سال برای آبیاری مراتع ضروری می دانند (Stokesو همکاران، 1954،French و Hussain،1964)
3- تغذیه مصنوعی
افت اضطراب انگیز سطح آبهای زیرزمین ایران در سالهای اخیر، که عمدتا ناشی از برداشت بیش از اندازه با کاربرد تلمبه و کاهش تغذیه بر اثر بهره برداری بی مورد از جنگلها و مراتع می باشد سبب ویرانی بسیاری از آبادیهای ما شده است بدین ترتیب اجرای طرحهای تغذیه مصنوعی در گسترده ترین پهنه ممکن از اهمیتی خاص برخوردار است. از آن جا که بیشتر خاکهای حاصلخز ما در دشتهای آبرفتی و بر روی آبخوانهای نسبتا تهی قرار دارند، آبیاری سیلابی کشتزارهای واقع در این جلگه ها به تدریج موجب انباشتگی لایه های آبدار می گردد بدین ترتیب نوع گیاه کاشته شده در شبکه ها تعیین کنننده دوره بازگشت سیل خواهد بود: دست کم سالانه یک بار برای غلات و علوفه یک ساله و دو سال یک بار برای علوفه چند سال و درختان. چنانچه طرحهای تغذیه تغذیه مصنوعی بر روی خاکهای آبرفتی دانه درتش و واریزه ای اجار گردند دوره های بازگشت طولانی تر بایستی مورد توجه وقع شده، و طرح تاسیسات آبی، بویژه سرریزهای ایمنی بر پایه بده هایی صورت گیرد سطح شبکه ها آن چنان باشد که حجم مورد نظر را در مدت جریان سیل و در فاصله ای کوتاه پس از آن در خاک نفوذ دهد. از آن جا که سهولت اداره و افزایش ایمنی شبکه ها احداث آنها را در سطوحی حدود 100 هکتار منطقی نموده و بیشترین بده مناسب برای این پهنه 10 متر مکعب بر ثانیه است، بنابراین شبکه هایی پر شمر با وسعت و ظرفیت فوق در مناطق مورد نظر ایجاد و رقوم دهانه های آبگیر آنها در ارتفاعهایی قرار داده می شود که با بالا آمدن سطح آب رودخانه یکی پس از دیگری فعال گردند یا رقوم همگی نسبت به کف رودهانه یکسان بوده و سرریزهایی خاکی دارای ارتفاعهایی متفاوت در دهانه ها بنا می شوند افزایش تدریجی ارتفاع آب زمینه ویرانی به نوبت سرریزهای خاکی و به کار افتادن شبکه های مربوطه را فراهم می آورد.
ج- کیفیت سیلاب
سیلابهای معمولا حاوی مواد محلول و معلقی می باشند که پاره ای همراه با نزولات آسمانی به سطح زمین بازگردانده شده برخی بر اثر فرسایش و گروهی به خاطر واکنشهای فیزیکی و شیمیایی آب و بستر رود از محل اصلی انتقال یافته اند بدنی ترتیب سازندهای رخنمون شده آبخیزها عامل عمده آبخیزهای کشور ما پوشانده اند آبهای خروجی از بیشتر آنها فاقد نمکهای مضر بوده و اکثرا جز گچساران، میشاق و آغاجاری(میوسن- پلیوسن) در استانهای خوزستان، کهگیلویه و بویراحمد، فارس و هرمزگان از یک طرف و بیرون زدگی گنبدهای نمکی ریسه(سری) هرمز(پرکامبرین) در نواحی فوق از طرف دیگر، تنزل کیفیت سیلابهای جاری از این سازندها باعث می گردند.
روانهای سازندهای گچساران و رزک حاوی گچ بوده، و گاهی از آن اشباع می باشند. هر چند چنین آبهایی دشواری چندانی را برای خاک و گیاه ایجاد نکرده بلکه اراضی قلیا را مفید می افتند مع ذلک، وجود گنبدهای نمکی، یا چشمه های شور در پاره ای از آبخیزهای تشکیل یافته در این سازندها شوری سیلاب را بویژه هنگام کمی بده سبب می گردند بدین ترتیب و به خاطر جلوگیری از بروز خطر شوری در زمین های مناسب برای پخش آب کسب اطمینان از کیفیت سیلاب پیش از آاز برنامه گسترش آن ضروری می باشد.
آمار بده تقریبی و رسانایی الکتریکی سیلاب رود شور، و سه شاخه آن در جونگان، ممسنی در نمونه برداریهای زمستان 1358 در جدول 11 عرضه شده اند. چنانچه مشهود است، کیفیت سیلاب با ادامه جریان و افزایش بده بهبود یافته و مصرف ان بعد از کاهش رسانایی الکتریکی بلامانع بوده است. بنابراین تنها با نمونه برداری منظم از سیلابی اطمینان حاصل کرد. نصب دروازه هایی خودکار که در بده یا رسانایی الکتریکی مشخصی فعال می گردند یکی از راههای آبگیری به هنگام از سیلابهایی با کیفیت متغیر می باشد.
د- رسوبگذاری
وضعیت کنونی زمینهایی که برای آبیاری سیلابی در نظر گرفته شده اند مشخص کننده سود و زیان رسوبگذاری در آنها می باشد کشاورزان چاره جوی حاشیه کویر در خراسان آب گل آلود در پلها، اراضی پوشیده از شنهای روان و حاشیه رودخانه ها را به زمینهای زراعی مرغوبی تبدیل کرده اند. به همین ترتیب بزرگران ساکن مناطق مرتفعتر خراسان، اراضی سنگلاخی دامنه ای و دره های کم شیب را با احداث بندسار به گونه زمینهایی حاصلخیز در آورده اند.

 


جدول 11-جدول سیلاب رودشور و پاره ای از شاخه های آن در جونگان،ممسنی، زمستان 1358
تاریخ نمونه برداری ساعت نمونه برداری محل نمونه برداری بده تقریبی،
مترمکعب بر ثانیه رسانایی الکتریکی،

3-11-1358
"
"
"
4-11-1358
7-11-1358
22-11-1358
"
"
" 10:10
10:17
10:24
12:30
08:00
2:00
11:00
15:00
21:00
15:15 نزدیک ده شور
تلخ آب هیبت
تلخ ابهای خلیل و سردار
آب نما
"
"
"
"
"
بورد امیر 5/1
1/0
1/0
0/3
0/2
1/0
0/4
0/22
0/30
0/2 3400
2200
190
2900
2500
9300
2300
1250
1010
1000

 

خوشابهای بلوچستان دلیلی هستند بر نبوغ برزگران بلوچ ایشان با احداث بندهای سنگی و خاکی و انباشتن پشت آنها از رسوب کشتگاههایی را به وجود آورده اند که برخی از آنها سالانه دوبار محصول می دهند این کارها نه تنها خواص فیزیکی ، شیمیایی و زیستی خاک اصلی را بهبود بخشیده بلکه تسطیح نسبی آن اراضی را نیز سبب گرده انید. عمق رسوب در شبکه گسترش سیلابی که در سال 1888 در نزدیکی مایلزسیتی در ایالت مونتانا، آمریکا، احداث شده است بیش از سه متر می باشد این راضی که در اصل ناهموار بوده اند اکنون به گونه ای مسطح شده اند که به عنوان فرودگاه نیز مورد استفاده قرار می گیرند( Stokes و همکاران ،1954)
بطور کلی رفتار گیاهان مختلف و در مراحل متفاوت زندگی در برابر رسوبگذاری یکسان نیست ته نشینی مواد معلق در سیلاب بر روی مرابع پاره ای از گیاهان را مفید افتاده، برای برخی بی تفاوت بوده و جهت گروهی زیان آور است. هر چند فقط شرح مشاهده ها در مراجع در دسترس مسطور بوده نتایج بر اساس بررسیهای علمی استوار نگردیده، و جداسازی اثر آب و رسوب و علکس العمل متقابل آنها میسر نیست با این وجود و در نبود اطلاعات دقیقتر پاره ای از یافته های دیگران عرضه می شوند، باشد که علاقمندان را استفاده رسانند.
Vallentine(1971ص، 322ص، 321) بر اساس پاره ای از مشاهدات که طی سالهای 1944 تا 1969 منتشر گردیده اند و با در نظر گرفتن آن که اثر پخش سیلاب به خاطر موقعیت جغرافیایی و شرایط آب و هوایی و خاکی تعدیل می شود، گیاهان مرتعی غرب آمریکا را به سه دسته تقسیم کرده است:
الف- گونه هایی که بر اثر آبیاری سیلابی از تولیدی چشمگیر برخوردار بوده اند:
Agropyron eongatum (Host) Beauv.,Ag.RIPARIUM Scribn.& Smith,
Ag.smithii Rydb.,Cynodon dactylon(L.) Pers., Hilaria motica(Buckl.)Benth.,Hordum jubatum L.,Panicum obtusum H.B.K.,Sporobolus airoedes(Torr)
ب-گونه هایی که آبیاری سیلابی در تولید آنها چندان موثز نبوده است:
Ag.desertorum (Fisch.)Schult.,Ag.trachycaulum (Link) Malte,Andropogon scoparius Michx.,Torr.,out.rothrockii Vasey, Eragrostis lehmanniana (Nees) L.,Oryzopsis hymenoides (Roem.and Scgult.),Panicum antidotale Retz.
ج- گونه هایی که عس العمل منفی در برابر آبیاری سیلابی و رسوب حاصله نشان داده اند.
Aristida longiseta (Steud),Artemisia tridentate Nutt., Bout. Gracilis (H.B.K) Lag.ex Steud., Hilaria jamesii(Torr.) Bout. Gracili Haw., Poa secunda,Zea, ex Roem & Schult., Sporobolus (Torr.) Benth., Opuntia polyacantha Haw., poa secunda, Zea, ex Roem. & Schult., Sporobolus cryptandrus (Torr) A.Gray.
گفتنی است که رفتار گونه های نامبرده در برابر رسوب مناطق مختلف، حتی در قطعات گوناگون یک شبکه یکسان نمی باشد در حالی که Vallentine(1971)، Agropyron smithii را به گونه ای بسیار مفید و Bouteloua gracilis را نامناسب برای کشت در شبکه های پخش سیلاب یافته است، Houston(1960) افزایش تولیدی را برابر 62% برای اولی و 353% را برای دومی در مونتنا گزارش داده است. به همین ترتیب بروز خسارات کلی بر اثر رسوبگذاری به بیشتر علفه جز Ag.smithii، به وسیله Hubbell و Gardner(1944) مشاهده گردیده است. نامبردگان همچنین در بررسی خود رد نیومکزیکو ملاحظه کرند که بافت خاک در طول 450 متر از ابتدای شبکه سبکتر شده و از آن پس میزان تغییرات ناچیز بوده یا خاک به سنگینی گراییده است.
ته نشینی مواد متعلق بر روی بذر معمولا مانع از خروج جوانه از زمین می گردد؛این موضوع بویژه پس از سله بستن تحق می یابد. به همین ترتیب، پوشیده شدن گیاهان جوان غلات از رسوب فراوان مرگ آنها را به دنبال دارد چنانچه رسوبگذاری پس از ساقه رفتن صورت گرفته و فقط چند سانتی متر بالای طوقه زیر گل و لای پنهان شود، پنجه زدن احتمالا تشدید گردیده و محصولی بیشتر به دست می آید.این مطلب بخصوص در مورد Ag.smithii، و airoides Sporpbolus به وسیله Hubbell و Gardner(1944) گزارش شده است. نامبدگان ملاحظه کردند که در محلی که سالانه حدود 30 سانتی متر به عق رسوب آن افزوده می گردیده ، Ag.smithii نه تنها پایدار مانده، بلکه پس از سپری شدن پنج سال و رسیدن عق رسوب به حدود 152 سانتی متر، تراکمی چشمگیر یافته بوده است. شایان ذکر است که شخم زدن اراضی زیر کشت غلات، ایجاد پوشش یاهی در مراتع و همچنین چرای متمرکز در شکستن سله و افزایش تراوایی و آبگذری خاک موثر بوده و در این رابطه تاکنون مشکلی گزارش نشده است. لزوم لایروبی نهرها، و افزودن ارتفاع پشته ها دیگر دشواری استفاده از آبهای گل آلوده می باشد.
نوع مواد معلق موجود در سیلاب نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد. وجود شن درتند آبها فرسانش تاسیسات بتونی و فلزی را باعث می شود خوردگی کامل یک سکوی بتونی به ضخامت 15 سانتی متر درعرض چند روز به وسیله سیلابی مملو از شنهای لبه تیز گزارش شده است (Stokes و همکاران 1954).
هر چند رسوب زدایی آبهای گل آلود با گذراندن آنها از علفزارهای دایمی میسر می باشد بهتر است که اراضی فرسایش پذیر آبخیزهای مربوطه، در صورت امکان تثبیت گردند. آبخیز دارای پوشش گیاهای مناسب نه تنها رسوبی کمتر را تولید می کنند، بلکه با تراوش آب به طبقات پایین خاک از شدت سیل کاسته و به دوام جریان آن می افزایند. بدیهی است مهار سیلابهای مایم آسانتر و ارزانتر از اداره کردن سیلهای سهمگین می باشد.
از اثرات مثبت مواد معلق موجود در سیلاب در پرورش گیاه بسیار سخن رفته است، لکن متاسفانه مدارک مستند چندانی در دسترس نگارنده قرار ندارند. تنها مرجع فارسی جدول 5 همین کتاب از گزارش صادقی و فریدون فرهی(1363)، مربوط به دهانه شور نیشابور است که در آن، اختلافهای فاحش بافت درصد اشباع(آّ) و میزان کربن آلی، ازت، فسفر و مواد خنثی شونده بین افقهای از یک طرف و افقهای از طرف دیگر به علت رسوبگذاری بوده است درباره اثر گل و لای نیل در حاصلخیزی مزارع مصر نیز ذکری زیاد رفته است، لکن در نبود مراجع علمی، مطلبی را که با قاطعیت درباره تأثیر مثبت رسوب در تغذیة گیاهی می توان عنوان نمود آن است که پس از احداث سد اسوان، و ته نشینی ذرات حامل مواد مغذی در آبگیر آن سد، بزرگران مصری ناچار به استفاده از کودهای شیمیایی گردیده اند (لنوار، 1984، ص ص 42-41).

 

هـ - مالکیت سیلاب
هرچند روانابهای اراضی ملی شده متعلق به عموم بوده، و ادارة آنها بر عهدة وزارت نیرو می باشد، مع ذلک، افرادی به خاطر سکونت در کنار رودهای دایمی و خشکه رودها، یا وابستگی شدید به آنها، دارای حقابه بوده و آبیاری و کشت و زرع، و تغذیة سفره های آب چاهها و کاریزهای ایشان، از سیلاب صورت می پذیرد؛ بنابراین، در برگرداندن رواناب از این بسترها بایستی حقوق صاحبان اولیة آب ملحوظ گردد. برای مثال، زندگی عده ای از ساکنان جلگة ابرکوه وابسته به سیلابی است که از دشت آباده به آن محل رسیده، و سفره های آزاد آب ابرکوه را تغذیه می کند. گرچه دشت آباده نیز با کم آبی شدیدی روبرو می باشد، نگاهداری آن قسمت از سیلاب که به جلگة ابرکوه جریان می یابد به هیچ وجه جایز نیس. از نظر قوانین شرع، زمین بالا دست، که آب در ابتدا بر آن سوار می گردد، بر زمین (های) زیر دست حق تقدم دارد، لکن آبیار تنها مجاز به نگاهداری حجمی معین از آن می باشد. کسب اجازه از وزارت نیرو برای برگرداندن سیلاب ضروری است.
و – شرایط خاک
همان طور که پیشتر گفته شد، پخش آب با توجه به اهدافی گوناگون از قبیل : حفاظت خاک و جلوگیری از فرسایش خندقی، تغذیة مصنوعی، رسوبگیری، به تأخیر انداختن یا مهار کامل سیل، و آبیاری سیلابی صورت گرفته، و از این رو مناسبترین اراضی با توجه به هدف طرح انتخاب می شوند. هرچند ممکن است برخی از مجریان برنامه های مهار سیلاب، که با گسترش آن از آسیبها و زیانهای سیل می کاهند، از آزادی چندانی در گزینش محل برخوردار نبوده، و ناگزیر از استفاده از اراضی در دسترس گردند، مع ذلک، از آن جا که آب به عنوان مهمترین عامل محدود کنندة زراعت در مناطق خشک و نیمه خشک ایران شناخته شده، و نقش عمدة خاک در آبیاری سیلابی نگاهداری آب جهت پرورش گیاه است، بنابراین، بهتر آن باشد که سیلاب در مرغوبترین زمینها گسترش یافته، و بیشترین بهره از منابع موجود به دست آید. شرایط خاک در محل اجرای طرحهای تغذیة مصنوعی در دفتر سوم ذکر گردیده اند، کیفیت خاکهای مناسب برای آبیاری سیلابی در این بخش مورد بحث قرار می گیرد.
بطور کلی، خاکهای مناسب برای آبیاری سیلابی بارور می باشند، بدین معنی که از بافتی متوسط، ساختمانی پایا، و عمقی زیاد برخوردارند، نفوذپذیری آنها کافی بوده و حالت ماند ابی به خود نمی گیرند، بدین ترتیب، چنین خاکهایی نیز عاری از نمکهای زیان آور، سنگریزة بسیار، سخت لایه ها، و سایر عوامل محدود کننده می باشد.پر واضح است که این خواص و صفات نسبی بوده، و دامنه ای وسیع را می پوشانند، گذشته از آن، منابع خاکی موجود در نزدیکی محل زندگی از عوامل عمدة تعیین نوع کشت، ور روش زراعت، به شمار می روند. Matson (1961) نفوذپذیری و عمق زیاد را از ویژگیهای خاکهای خوب برای پخش آب می داند؛ نامبرده بر آن است که اراضی دارای خاک سبک گاهی از بهترین شرایط برای گسترش سیلاب حاصلخیز، عمیق، و دارای بافت متوسط می باشند. نامبرده همة خاکها را جز ریگی ، شنی عمیق، شور، و کم عمق بر روی سنگ، مناسب می داند. Miller و همکاران (1969) ، بر اساس بررسیهای مفصل خود در مورد 104 شبکة طبیعی و مصنوعی گسترش آب در مراتع شش ایالت غربی آمریکا (مونتانا، ویومینگ، یوتا، کلرادو، آریزونا، و نیومکزیکو)، و با در نظر گرفتن تولید سالانة دست کم 1100 کیلوگرم علف خشک در هکتار برای قابل توجیه بودن اجرای طرحهای پخش آب، نتیجه گرفتند که مراتعی برای این روش آبیاری آمادگی دارند که ظرفیت اشباع خاک آنها 52-25 درصد وزنی بوده، و مجموع عمق افقهای A و B2 آنها به اندازه ای باشد که 12 سانتی متر آب را در حد ظرفیت مزرعه در خود نگاهدارد. این پژوهشگران سیلاب را در مراتعی که بافت خاک آنها خیلی سبک ، یا خیلی سنگین ، باشد منع کرده اند. خاک مزارع سیلابی صحرای نگو (فلسطین اشغالی) سبک ، و به عمق 0/3 -4/2 متر بوده، ظرفیت نگاهداری آب قابل استفادة آنها 170 – 150 میلی متر در هر متر می باشد (Evenari و همکاران، 1968؛ Tadmor و همکاران، 1970). تولید غلات و علوفه در این مزارع (در سطوح آزمایشی) در حد اراضی آبیاری شده با روشهای معمول گزارش گردیده است.
بهترین خاکها برای گشت گندم و جو، که سطوحی بسیار وسیع از آنها با روش سیلابی آبیاری می گردند، از بافتی متوسط تا سنگین ، حاصلخیزی فراوان، و عمقی زیاد برخوردارند. گرچه خاکهای دارای بافت متوسط تا سنگین معمولاً بیشترین محصول را تولید می کنند، مع ذلک، خاکهای متوسط تا سبک و خیلی سنگین نیز برای کشت این دو غله مورد استفاده قرار گرفته اند. اطلاعاتی بیشتر در این باره در بخش ظرفیت نگاهداری آب قابل استفادة خاک در ارتباط با زراعت سیلابی ارائه گردیده اند.
یونجه، گیاهی دیگر، که به خاطر داشتن ریشه های عمیق، رشد فراوان در صورت وجود آب و باروری زمین، و کند شدن فعالیتهای زیستی به هنگام کم آبی، گونه ای مناسب برای کاشت در شبکه های گسترش سیلاب به شمار می رود، خاکهای دارای بافت متوسط، عمیق، آهکی، و با زهکشی خوب را ترجیح می دهد. هرچند یونجه در برابر شوری نسبتاً پایدار است، مع ذلک، نمکهای قلیایی را تحمل نمی کند (Martin و همکاران، 1976، ص ص 436 ، 504 و 623). تشریح شرایط خاکهای مناسب برای سایر گیاهان زراعی، بوته ها، درختچه ها، و درختان از حوصله این بحث خارج بوده، و خوانندگان می توانند در صورت نیاز به دیگر مدارک مراجعه فرمایند.
ذکر چند نکته در ارزیابی مراجع نامبرده، شماری دیگر که در سایر بخشها مورد بحث قرار گرفته اند، و گزارشها و مقالاتی که از این پس عرضه می گردند، ضروری می باشد:
الف – کیفیت خاک پس از گسترش سیلاب تغییر یافته، و معمولاً در مورد زمینهای فرسوده رو به بهبود می رود؛ بنابراین، ممکن است اراضی نامساعد برای کشاورزی پس از رسوبگیری زمینه هایی بارور را برای تولید گیاهان فراهم آورند. اراضی سیلابی دهنة شور نیشابور، که ذکر آنها در بخش منابع خاکی (صفحات 26 تا 31) گذشت، شاهدی هستند بر این مدعا؛
ب – دستاوردهای یک گروه محقق، و تحت شرایطی مشخص، عیناً قابل تعمیم به دیگر نواحی نمی باشند؛ Hubbard و Smoliak (1953) افزایش سالانة تولید علوفه را در مرتعی واقع در ایالت مونتانا از 123 کیلوگرم در هکتار قبل از گسترش سیلاب، به 4222 کیلوگرم در هکتار بعد از انجام آن گزارش داده اند؛ French و Hussain (1964) موفق شدند محصول سالانة علفزارهای راخ میزان را در پاکستان غربی، با کاربرد روش آبیاری سلابی، از 180 کیلوگرم به 2240 کیلوگرم در هکتار برسانند؛ به همین ترتیب، علوفة قابل چرای نوارهای ابتدایی یکی از شبکه های پخش آب شنزار گربایگان، فسا، در عرض چهار سال از حدود 20 کیلوگرم به 1000 کیلوگرم در هکتار رسیده است (مذاکرات حضوری با آقایان بهروز ملک پور و بهرام پیمانی فرد، در بخش تحقیقات مرتع، مؤسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، 1365). بدیه

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اشاره ای بر اصول نظری گسترش سیلاب

دانلود مقاله الومینیوم

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله الومینیوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

فصل‌ 1:
مقدمه‌
با کاربرد بیشتر مواد آلومینیومی‌ و یا آلیاژهای‌ آلومینیوم‌ در قطعات‌ مختلف‌ ازجمله‌ قعات‌ خودرو،روشهای‌ مورد نیاز برای‌ تولید این‌ قطعات‌ نیز گسترده‌تر شده‌اند، از جملة‌ این‌ روشها دایکاست‌، ریژه‌،ریخته‌گری‌ و... می‌باشد.
که‌ از میان‌ این‌ روشها روش‌ دایکاست‌ یا تزریق‌ با استفاده‌ از فشار فرایند اجرا می‌شود. ولی‌ در ریژه‌ که‌ ازروشهای‌ Low presure می‌باشد از فشار استفاده‌ نمی‌شود و با توجه‌ به‌ وزن‌ مذاب‌ تمام‌ قالب‌ پرمی‌شود.
در تمام‌ این‌ روشها ممکن‌ است‌ با توجه‌ به‌ جنس‌ آلومینیوم‌ و یا عوامل‌ چدن‌ کاپیتاسیون‌ گاز داخل‌ قالب‌،وارد شدن‌ مواد خارجی‌ با لایه‌های‌ اکسید و انقباض‌های‌ داخلی‌ در درون‌ قطعات‌ و یا در سطح‌ آنهاخوات‌ وسکهایی‌ بوجود می‌آید.
ایجاد این‌ خوات‌ در قطعه‌ این‌ قطعات‌ به‌ قطعات‌ دورریز یا بلااستفاده‌ تبدیل‌ می‌کند که‌ این‌ امر درتولیدات‌ قطعات‌ در تیراژ بالا از لحاظ‌ اقتصادی‌ برای‌ تولید کننده‌ مقرون‌ به‌ صرفه‌ نمی‌باشد.
بنابراین‌ افزایش‌ ضایعات‌ تولدیکنندگان‌ به‌ سوی‌ راههای‌ کاهش‌ این‌ ضایعات‌ هدایت‌ می‌کند. از جمله‌روشهایی‌ که‌ در این‌ راه‌ مثمر ثمر واقع‌ شده‌ است‌ روش‌ Impregnation یا نشت‌بندی‌ قطعات‌ می‌باشد.در این‌ روش‌ که‌ بعدها در توضیحات‌ بطور تفصیل‌ در مورد آن‌ صحبت‌ خواهیم‌ کرد، با استفاده‌ از خلا وموادی‌ به‌ نام‌ رزین‌ این‌ خوات‌ پر خواهند گشت‌ و به‌ این‌ ترتیب‌ ضایعات‌ تولیدی‌ به‌ مراتب‌ کمتر خواهدشد.
این‌ روش‌ یک‌ فرایند نهایی‌ بسیار باارزش‌ روی‌ فلزات‌ می‌باشد که‌ بنا بر پاره‌ای‌ از دلایل‌ ناشناخته‌ مانده‌است‌. این‌ تکنولوژی‌ مربوط‌ به‌ اواخر سال‌ 1940 میلادی‌ می‌باشد که‌ بصورت‌ گسترده‌ در اوایل‌ 1950اجرا شد. در این‌ روش‌ از خلاء و فشار استفاده‌ می‌شود تا حفره‌هایی‌ که‌ در عمل‌ برای‌ اکثر قطعات‌ بوجودمی‌آید توسط‌ یک‌ ماده‌ پوشاننده‌ که‌ بطور معمول‌ چسب‌ پلاستیک‌ می‌باشد پر می‌شود.
فصل‌ 2: چه‌ نکاتی‌ در مورد فرایند
1-2) مواد آب‌ بندی‌
2-2) انواع‌ فرایند
3-2) آب‌بندی‌ توسط‌ خلاء
4-2) انواع‌ حفره‌ ها

 

(1-2) مواد آب‌ بندی‌:
آب‌بندی‌ که‌ بطور تاریخی‌ استفاده‌ می‌شد عبارتند از روغن‌ بزرک‌، لاک‌ الکل‌ و سیلیکات‌ سدیم‌ وموادی‌ که‌ در این‌ اواخر استفاده‌ می‌شوند عبارتند از niL-T-17563 B از نوع‌ thermocuring وچسبهای‌ متااکریلیت‌ غیرهوازی‌ و پوشاننده‌های‌ پلاستیکی‌ Heat curdbile از رایج‌ترین‌ این‌ موادمی‌باشد و همراه‌ با مواد mil-spec که‌ بهترین‌ خواص‌ را از خود نشان‌ داده‌اند.
(2-2) انواع‌ فرایندها:
این‌ روشها ممکن‌ است‌ بصورتهای‌ متفاوتی‌ بیان‌ شود. اما چهار روش‌ اصلی‌ آن‌ از قرار زیر می‌باشد:
الف‌) فاشر خلاء خشک‌ یا (DVP) 8 Dry Vacium Pressure
این‌ روش‌ با چندین‌ قطعات‌ در انتهای‌ اتوکلاو خالی‌ شروع‌ می‌شود و بعد از یک‌ خلاء حدود +2.9 اینچرمرکوری‌ به‌ مخزن‌ اعمال‌ می‌شود و پس‌ از آن‌ ریزین‌ روانه‌ محفظه‌ فرایند می‌شود و پس‌ از برابرسازی‌،فشار هوا بکار برده‌ می‌شود. این‌ فشار حدود 100psi می‌باشد.
رسیکل‌ با ترک‌ کردن‌ رزین‌ از اتوکلاو کامل‌ می‌شود. بعد از آن‌ قطعات‌ شسته‌ می‌شود که‌ بطور معمول‌ ازآب‌ استفاده‌ می‌شود.
زمان‌ کلی‌ فرایند تقریباً 45 دقیقه‌ که‌ شامل‌ شستشو با آب‌ گرم‌ در دمای‌ F0195 می‌باشد (اگر رزین‌ متااکریلیک‌ heat-curable باشد)
ب‌) آب‌ بندی‌ داخل‌ Internal Imprehnation:
این‌ روش‌ زمانی‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد که‌ مواد ریخته‌گری‌ شده‌ خیلی‌ بزرگ‌ باشند در این‌ روشها تمان‌دربهای‌ دسترسی‌ بسته‌ می‌ماند رزین‌ تحت‌ فشار (بدون‌ ایجاد خلاء) داخل‌ منافذ قطعه‌ می‌شود. بعد ازیک‌ دورة‌ زمانی‌ مشخص‌: عمل‌ اشباع‌ کردن‌ از سیکلب‌ برداشته‌ می‌شود و قطعه‌ رزین‌ می‌شود.
سیکل‌ زمان‌ کلی‌ می‌تواند حدود 30 دقیقه‌ یا بیشتر بسته‌ به‌ نوع‌ و پیچیدگی‌ تثبیت‌ قطعات‌ می‌باشد..
ج‌) خلاء مرطوب‌:
در این‌ روش‌ از رزینهای‌ غیرهوازی‌ استفاده‌ می‌شود اما این‌ بدان‌ معنی‌ نیست‌ که‌ از دیگر رزینها استفاده‌نمی‌شود. در این‌ روش‌ قطعات‌ داخل‌ مخزن‌ خلاء قرار می‌گیرند و مخزن‌ از مواد آب‌بندی‌ پر می‌شوند وسپس‌ یک‌ خلاء ایجاد می‌شود خلاء که‌ حداقل‌ 5/28 اینچ‌ مرکوری‌ می‌باشد هوا را از قطعات‌ می‌گیرند ورزین‌ روی‌ قطعات‌ را می‌پوشاند و در آنجا هیچ‌ فشار هوا اضافی‌ به‌ جز فشار اتمسفر وجود ندادر.
بعد از اینکه‌ سیکل‌ خلاء کامل‌ شد، قطعات‌ رزین‌ شده‌ می‌گردند. زمان‌ کل‌ فرایند طی‌ شده‌ بین‌ 30 تا 45دقیقه‌ می‌باشد بعد از آن‌ اگر رزین‌ غیرهوازی‌ باشد قطعه‌ 3 ساعت‌ در دمای‌ اتاِ و یا 30 دقیقه‌ در دمای‌OF120 بطور مرطوب‌ حرارت‌ داده‌ می‌ شود.
د) فشار خلاء مرطوب‌:
این‌ روش‌ مشابه‌ روشهای‌ قبل‌ می‌باشد با این‌ تفاوت‌ که‌ تا قبل‌ از اینکه‌ سیکل‌ به‌ پایان‌ برسد فشار هوا تاpsi100 می‌رسد زمان‌ کل‌ بسته‌ به‌ سلیقة‌ شخصی‌ حدود 10 دقیقه‌ بیشتر می‌باشد.
لوازم‌ و اسبابی‌ که‌ برای‌ این‌ کار استفاده‌ می‌شود مخصوص‌ صنعت‌ می‌باشند در خلاء مرطوب‌ یک‌ فرایندخلاء، بالغ‌ بر 4 مخزن‌ شستشو و یک‌ مخزن‌ آب‌ گرم‌ با قابلیت‌ تحمل‌ 0F195 مورد نیاز می‌باشد.
رزینهای‌ غیرهوازی‌ نیاز دارند که‌ تا دامای‌ 0F 55 سرد شوند و یک‌ در معرض‌ هوا قرار گرفتن‌ ثابت‌ نیزانجام‌ می‌شود. ولی‌ وقتی‌ از حرارت‌ استفاده‌ می‌شود فقط‌ توسط‌ نور تا F700 سرد می‌شوند بذون‌ اینکه‌در معرض‌ هوا قرار گیرند.
(3-2) آب‌ بندی‌ توسط‌ خلاء Vacum Impregentation:
این‌ روش‌ یک‌ فرایند نهائی‌ بسیار بارزش‌ روی‌ فلزات‌ می‌باشد که‌ بنا بر پاره‌ای‌ از دلایل‌ ناشناخته‌ مانده‌است‌. این‌ تکنولوژی‌ مربوط‌ به‌ اواخر سال‌ 1940 می‌باشد که‌ بصورت‌ گسترده‌ در اوایل‌ 1950 اجرا شد.در این‌ روش‌ از خلاء فشار استفاده‌ می‌شود تا حفره‌هایی‌ که‌ در عمل‌ برای‌ اکثر قطعات‌ بوجود می‌آیدتوسط‌ یک‌ ماده‌ پوشاننده‌ که‌ بطور معمول‌ چسب‌ پلاستیک‌ می‌باشد پر شود.
(4-2) انواع‌ حفره‌ها:
حفره‌هایی‌ که‌ در قطعه‌ ایجاد می‌شود همیشه‌ مشکل‌ساز می‌باشند. این‌ حفره‌ها بیشتر بوسیلة‌کاوسیتاسیون‌ گاز، وارد شدن‌ مواد خارجی‌ با لایه‌های‌ اکسید و انقباض‌های‌ داخلی‌ بوجود می‌آید. این‌منافذ بیشتر در قطعات‌ ریخته‌گری‌ از جنس‌ آلومینیوم‌، روی‌، برنز و آهن‌ بوجود می‌آید.
بطور کلی‌ منافذ بصورت‌ میکرو و ماکرو طبقه‌بندی‌ می‌شوند. حفره‌های‌ ریز یا micro porisity بدون‌میکروسکوپ‌ به‌ سختی‌ قابل‌ مشاهده‌ و دستیابی‌ می‌باشند.
اما حفره‌های‌ بزرگتر یا macro porosity اغلب‌ در سطح‌ قطعه‌ پدید می‌آید و با چشم‌ غیرمسلح‌ قابل‌مشاهده‌ است‌. در ایجا سه‌ نوع‌ از حفره‌های‌ را معرفی‌ می‌نمائیم‌:
الف‌) حفره‌های‌ عیان‌
ب‌) حفره‌های‌ ناپیدا
ج‌) حفره‌های‌ سرتاسری‌ یا راه‌ به‌ در
حفره‌های‌ میانی‌:
این‌ حفره‌ها یک‌ منطقه‌ خالی‌ می‌باشند که‌ بطور کامل‌ داخل‌ قطعه‌ می‌باشند و بعنوان‌ شکل‌ مشخص‌نمی‌شوند مگر اینکه‌ در حین‌ ماشینکاری‌ مشخص‌ شود.
حفره‌های‌ سرتاسری‌:
این‌ حفره‌ها همانطور که‌ از نامشان‌ پیداست‌ بطور سراسری‌ در قطعه‌ بوجود می‌آیند بطوریکه‌ حتی‌ کازهاو مایعات‌ می‌توانند در درون‌ این‌ حفره‌ها به‌ راحتی‌ حرکت‌ کنند.
حال‌ در اینجا به‌ بحث‌ در مورد آب‌بندی‌ قطعات‌ توسط‌ خلاء یا Vacum Impregnation می‌پردازیم‌.
آب‌بندی‌ توسط‌ خلاء:
مهندسان‌ به‌ دلایل‌ مختلف‌ این‌ فرایند را ایجاد کرده‌اند که‌ برخی‌ از دلایل‌ یا مزایای‌ این‌ فرایند می‌تواند ازقرار زیر باشد.
1) میزان‌ تحمل‌ فشار قطعات‌ خراب‌ را ترمیم‌ می‌کند یک‌ قطعه‌ آب‌بندی‌ شده‌ همان‌ مقدار فشار ار تحمل‌می‌کند که‌ یک‌ قطعه‌ سالم‌ قادر به‌ تحمل‌ آن‌ می‌باشد.
2) خوردگی‌های‌ داخلی‌ را قبل‌ از رخ‌ دادن‌ متوقف‌ می‌کند
3) حفره‌های‌ ریز (micro porosity) را آب‌بندی‌ می‌کند.
4) از خوردگی‌ بین‌ سطوح‌ دو فلز غیرهمسان‌ که‌ روی‌ هم‌ سوار شده‌اند جلوگیری‌ می‌کند.
5) نحوة‌ قرارگیری‌ دو فلز که‌ روی‌ هم‌ سوار شده‌اند را بهبود می‌بخشد.
فصل‌ 3
(1-3) طرح‌ شماتیک‌ دستگاه‌
(2-3) شرح‌ مختصر دستگاه‌

 

(2-3) تشریح‌ مختصر دستگاه‌:IMPREGNATION
اساس‌ عملیات‌ پرکردن‌ حفره‌ها و آببندی‌ قطعات‌ ریختگی‌، تزریق‌ جسب‌ (ماده‌ شیمیائی‌ خاصی‌ بنام‌ )در داخل‌ حفره‌ها و مکهای‌ انقباضی‌ میکرو قطعات‌ ریختگی‌ آلومینیومی‌ و درنتیجه‌ آب‌بندی‌ نهائی‌حفره‌های‌ میکروسکوپی‌ این‌ قطعات‌ می‌باشد.
بطور خلاصه‌ عملیات‌ زیر بر روی‌ قطعات‌ انجام‌ می‌شود:
1- ابتدا قطعات‌ بوسیله‌ جریان‌ آب‌ گرم‌ تمیز کننده‌ چربی‌زدایی‌ شده‌ و سپس‌ داخل‌ سبد چیده‌ می‌شود.سپس‌ سبد داخل‌ محفظه‌ خلاء قرار گرفته‌ و خلاء خشک‌ انجام‌ می‌شود و ماده‌ شیمیائی‌ بنام‌ از داخل‌محفظه‌ چسب‌ بداخل‌ محفظة‌ خلاء پمپ‌ یم‌ شود و در ادامه‌ خلاء تر انجام‌ می‌گردد. بواسطه‌ کاهش‌فشار چسب‌ بداخل‌ حفرات‌ میکروسکوپی‌ قطعات‌ نفوذ می‌کند. خلاء اعمالی‌ حدوداً
2- bar 2/0 مطلق‌ یا Bar 8/0- نسبی‌ است‌ و کل‌ زمان‌ که‌ قطعات‌ داخل‌ محفظه‌ خلاء قرار می‌گیرند وعملیات‌ فوِ انجام‌ می‌شود حدود 12 دقیقه‌ است‌ و دمای‌ چسب‌ حدود 0C20 ثایبت‌ نگه‌ داشته‌می‌شود.
3- پس‌ از آن‌ سبد قطعات‌ از داخل‌ محفظه‌ خلاء برروی‌ محفظه‌ چسب‌ قرار میگیرد تا چسب‌های‌موجود برروی‌ قطعات‌ بداخل‌ آن‌ برگشت‌ داده‌ شود. همانگونه‌ که‌ قبلاً ذکر شد محفظه‌ چسب‌ مجهز به‌خنک‌ کننده‌ای‌ است‌ که‌ ماموریت‌ آن‌ حفظ‌ درجه‌ حرارت‌ محلول‌ چسب‌ در زیر 0C20 می‌باشد.
4- در ادامه‌ سبد قطعات‌ داخل‌ وان‌ آب‌ سرد قرار میگیرد آب‌ موجود داخل‌ این‌ تانک‌ بواسطة‌ جریان‌ هوامتلاطم‌ می‌گردد. بعد از شستشوی‌ قطعات‌ در آب‌ سرد، سبد قطعات‌ وارد تانک‌ آب‌ گرم‌ با دمای‌ 0C90میشود. قطعات‌ داخل‌ این‌ تانک‌ بمدت‌ 15 دقیقه‌ نگهداری‌ می‌شود تا چسب‌ نفوذ کرده‌ بداخل‌ قطعات‌بصورت‌ پلیمر درآید. این‌ تانک‌ مجهز به‌ پمپ‌ مکنده‌ بخارات‌ می‌باشد.
حرارت‌، چهار عدد هیتر الکتریکی‌ در درون‌ تانک‌ تعبیه‌ گردیده‌ است‌، آب‌ درون‌ این‌ تانک‌ با استفاده‌ ازترمومتر در دمای‌ 0C90 ثابت‌ نگه‌ داشته‌ می‌شود. تانک‌ مذکور دارای‌ درب‌ ویژه‌ای‌ است‌ که‌ در هنگام‌انجام‌ عملیات‌ توسط‌ جک‌ بادی‌ بسته‌ می‌شود. درب‌ فوِالذکر دو جداره‌ بوده‌ و بگونه‌ای‌ طراحی‌ شده‌که‌ بخارات‌ حاصله‌ را با استفاده‌ از سیستمهای‌ مکنده‌ (هوا) از محیط‌ خارج‌ کرده‌ و از انتشار بیش‌ از حدبخارات‌ در فضا جلوگیری‌ مینماید.
5- مجموعه‌ سبدهای‌ نگهداری‌ و حمل‌ قطعات‌
برای‌ حمل‌ و جابجایی‌ قطعات‌ در مراحل‌ مختلف‌ فرآیند می‌باشد. جهت‌ اطمینان‌ از انجام‌ کامل‌ مراحل‌رزین‌دهی‌، شستشو و پخت‌، قطعات‌ در سبدهای‌ ویژه‌ای‌ قرار می‌گیرند. درب‌ سبدهای‌ مزبور در طی‌عملیات‌ قفل‌ شده‌ و از بیرون‌ افتادن‌ قطعات‌ جلوگیری‌ می‌کند. پنج‌ (5) سبد با ابعاد تقریبی‌ زیر در این‌مجموعه‌ قرار دارند.
6- مجموعه‌ جابجا کننده‌ قطعات‌
متشکل‌ از جرثقیل‌ الکتریکی‌ با قدرت‌ حمل‌ بار و سایر تجهیزات‌ مربوطه‌ و پایه‌ و سازه‌های‌ فلزی‌ موردنیاز برای‌ حمل‌ قطعات‌ در طول‌ سیستم‌ می‌باشد.
7- سکو کاری‌
به‌ عرض‌ تقریبی‌ 800 mm و طول‌ مورد نیاز برای‌ کل‌ سیستم‌ همراه‌ با سازه‌ها و اجزاء مورد نیاز است‌.
8- مجموعه‌ کنترل‌ الکتریکی‌ و اتوماتیک‌ سیستم‌
متشکل‌ از باکس‌ الکتریکی‌ است‌ که‌ حاوی‌ ورودی‌ و خروجی‌ها الکتریکی‌ و سویچهای‌ اصلی‌ و کلیه‌اجزاء الکتریکی‌ لازم‌ می‌باشد. کنترل‌ اتوماتیک‌ و عملکرد تنظیم‌ شده‌ اتوکلاو و تانک‌ ذخیره‌ رزین‌،همچون‌ کنترل‌ درجه‌ حرارت‌ رزین‌ و آب‌ و وان‌ پخت‌ و تنظیم‌ خلاء و غیره‌ توسط‌ این‌ مجموعه‌ صورت‌میگیرد.
فصل‌ 4: طراحی‌ کلی‌ پروسه‌
(1-4) طراحی‌ مخزن‌ وکیوم‌
(2-4) طراحی‌ مخزن‌ رزین‌
(3-4) طراحی‌ مخزن‌ شستشو
(4-4) طراحی‌ مخزن‌ پخت‌
(5-4) طراحی‌ سبد

 

طراحی‌ کلی‌ پروسه‌:
نکته‌ای‌ که‌ در اینجا می‌بایست‌ مد نظر قرار گیرد شرح‌ جزئیات‌ بخشهای‌ مختلف‌ دستگاه‌ می‌باشد که‌ این‌شرح‌ جزئیات‌ در این‌ قسمت‌ به‌ تفصیل‌ گفته‌ می‌شود.
1-4) محزن‌ خلاء: Vacum Tank
به‌ دلیل‌ اهمیت‌ این‌ قسمت‌ از دستگاه‌ در بخش‌ بعد راجع‌ به‌ آن‌ مفصلاً توضیح‌ خواهیم‌ داد.
2-4) محزن‌ رزین‌: Resin Tank
این‌ قسمت‌ که‌ وظیفه‌ ذخیره‌ رزین‌ را بر عهده‌ دارد یکی‌ از مهمترین‌ بخشهای‌ این‌ دستگاه‌ می‌باشد. تدوین‌وظیفة‌ این‌ بخش‌ علاوه‌ بر ذخیره‌ رزین‌ ثابت‌ نگهداشتن‌ دمای‌ رزین‌ در یک‌ محدوده‌ دمای‌ مشخص‌می‌باشد. که‌ این‌ امر باعث‌ بوجود آمدن‌ پیچیدگی‌ خاصی‌ در طراحی‌ این‌ بخش‌ می‌شود.
این‌ محدودة‌ دمائی‌ 18-200C می‌باشد حال‌ برای‌ اینکه‌ به‌ این‌ هدف‌ دست‌ پیدا کنیم‌ می‌بایست‌ یک‌سیکل‌ تبرید در کنار دستگاه‌ تعبیه‌ گردد. این‌ سیکل‌ و بطور دقیق‌تر چیلر تبرید شامل‌ قسمت‌های‌ اصلی‌زیر می‌باشد:
a چیلر هوا خنک‌ با کندانسور آبی‌ با قدرت‌ kw 12.6 به‌ شخصه‌ IRLC15
b پمپ‌ سیرکولاسیون‌ بادبی‌ lit/min 50 از نوع‌ NA-2A
c مبدل‌ حرارتی‌ (کندانسور) که‌ جزئیات‌ آن‌ در درون‌ نقشه‌های‌ پایانی‌ بطور کامل‌ آمده‌ است‌ با قدرت‌kw 12.6حال‌ به‌ توضیح‌ در مورد هر یک‌ از این‌ قسمتها می‌پردازیم‌:
الف‌) چیلر این‌ دستگاه‌ همانطور که‌ گفته‌ شد از نوع‌ هوا خنک‌، با مشخصه‌ IRLC15 که‌ طبق‌ جداول‌مربوطه‌ انتخاب‌ شده‌ با توان‌ kw 12.6یا MP 15 (موتور کمپرسور) که‌ خود شامل‌ 13 جزء می‌باشد که‌تمام‌ اجزاء طبق‌ لیست‌ زیر مرتب‌ می‌شوند
1) کمپرسور Compressors
2) شیر دستی‌ hand valve
3) سوئیچ‌ فشار pressure switch
4) جداسازی‌ روغن‌ Dil Separactor
5) کندانسورهای‌ هواخنک‌ Air Coold Condensers
6) خشک‌ کننده‌ drier
7) گیرنده‌ Receiver
8) شیر انبساط‌ ترمواستاتیک‌ Expansional Valve
9) شیشة‌ جانبی‌ Sight glass
10) واحد چگالش‌ آب‌ سرد Nater cold condensity unit
11) شیر دستی‌ Hand valve
12) گیج‌ فشار Pressure gage
13) گیج‌ فشار Pressure gage
جزئیات‌ شماتیک‌ این‌ سیستم‌ در نقشه‌ وربوطه‌ آمده‌ است‌.
ب‌) پمپ‌ سیرکولاسیون‌ با دبی‌ lit/min 50 از نوع‌ NA-2A می‌باشد که‌ طبق‌ جداول‌ مربوطه‌ انتخاب‌می‌شود.
ج‌) مبدل‌ حرارتی‌ یا در واقع‌ کندانسوری‌ که‌ در داخل‌ مخزن‌ رزین‌ قرار گرفته‌ است‌ خود دارای‌ اجزای‌بسیار زیادی‌ می‌باشد که‌ تمام‌ جزئیات‌ آن‌ در نقشه‌های‌ مربوط‌ آنده‌ است‌ که‌ مشخصات‌ فنی‌ کلی‌ این‌قطعات‌ طبق‌ نقشه‌ از قرار زیر است‌:
1) فلج‌ مکش‌ ‘’ ½ 2از جنس st 316
2) صفحه با ابعاد 1000 300 10 از جنس st 316
3) فلنج دهش ‘’2 از جنس st 316
4) لولة ‘’ ½ 2از جنس st 316
5) لولة ‘’ 2از جنس st 316
6) لولة ‘’ ½ 1از جنس st 316

7) صفحه با ابعاد 888 188 10 از جنس st 316
8) صفحه با ابعاد 900 90 5 از جنس st 316
9) صفحه با ابعاد 900 90 5 از جنس st 316
10) صفحه با ابعاد 890 85 5 از جنس st 316
11) صفحه با ابعاد 888 188 5 از جنس st 316
در اینجا لازم می دانیم که شرحی از مشخصات بدنة مخزن و تجهیزات نیوماتیکی بکار رفته در این مخزن را بیاوریم. بدنة کلی مخزن از 5 عدد صفحه از جنس 37st با ضخامت 8 میلی متر و با ابعاد 1250 1250 میلی متر تشکیل شده است.
در کف مخزن دورتادور کف 4 عدد مبشی 37st، 1250 40 40 برای تقویت مخزن جوش داده شده است استاندارد نبشی ها 1028DIN می باشد.
این مخزن دارا ی4 عدد پایه از جنس 37st با ضخامت 8 میلی متر و به ارتفاع 250 میلی متر می باشد. تجهیزات نیوماتیکی سیستم همانطور که در فصلهای بعدی نحوة انتخاب آنها گفته می شود از قرار زیر است:
جک نیوماتیک بکار گرفته از نوع /SG/CX125 با کورس mm450 و شفت mm30P می باشد. همچنین لولائی سرجک 125CX/AS/ و پایه لولائی جک 125CX/AN/ و نشیمنگاه جک 125CX/P/ می باشد
(3-4) مخزن شستشو:
وجود این مخزن از این بایت مورد اهمیت است که یک شستشو نهائی پس از خارج کردن قطعات از داخل مخزن سانتریفوژ روی آنها در این مخزن انجام می پذیرد. این شستشو توسط آب شهر و ایجاد تلاطم در داخل آب صورت می گیرد.
شکل مخزن و ابعاد آن به دلیل کار ساده ای که این مخزن انجام می دهد دارای طراحی پیچیده و خاصی نیست بلکه بدنة کلی این مخزن از 5 عدد صفحه به ابعاد 8mm 1250 1250 تشکیل شده که این ورقها به جوش داده شده اند. نحوه جوش دادن این ورقها در محل اتصال دو ورق در تمامی برش خورده از یک گوشة مخزن درشکل زیر می باشد.
و همچنین دارای 4 عدد پایه به ضخامت 8mm می باشد. شکل شماتیک این مخزن بصورت زیر است.
تنها موردی که در نخزن شستشو حائز اهمیت است چگونگی ایجاد تلاطم در آب می باشد. این مخزن دارای یک شیر سولونوئیدی می باشد در سر راه ورودی آب شیر قرار دارد یک لول سوئیچج که کنترل ارتفاع آب را در درون مخزن بر عهده دارد این لول سوئیچ هنگامیکه سطح ارتفاع آب به اندازة مورد نظر برسد با ارسال پیام به شیر سولونوئیدی’’1ورودی آب را قطع می کند.
از دیگر تجهیزاتی که در مخزن شستشو حائز اهمیت است وجود 8 نازل اسپری می باشد که در هر وجه بدنه مخزن 2 عدد نازل وجود دارد که تمامی این نازلها از طریق هوای فشرده تغذیه می شود.
همچنین وجود یک خروجی سرریز آب نیز الزامی است تا وقتیکه ارتفاع آب بیش از حد زیاد شود آب اضافی را به طرف فاضلاب هدایت نماید و نیز یک خروجی مخزن و تخلیه آب مخزن وجود دارد که جزئیات تمام تجیزاتی که گفته شد در نقشه های مربوط در انتهای پایان نامه آمده است.
(4-14) مخزن پمپ رزین یا پلیمریزاسیون:
یکی از مهمترین بخشهای بکار گرفته شده در سیکل کاری فرایند Impregnation مخزن پخت رزین یا پلیمریزاسیون می باشد . قطعات پس از اینکه دو مخزن خلاء به چسب یا رزین آغشته شدند و رزین اضافه آنها در مخزن سانتریفوژ گرفته شود در ادامه در نخزن شستشو توسط آب، رزین باقیمانده بطور کامل شسته می شود و در نهایت برای اینکه سیکل کاری انجام شده برای نشت بندی قطعات به اتمام رسید و رزین روی قطعات را به پلیمر تبدیل شدند به یک عملیات حرارتی نیاز می باشد که این عملیات در مخزن پخت و توسط آب گرم انجام می شود.
در درجه حرارت 0C90 می باشد که قطعات طی مدت زمان خاصی در درون مخزن در آب گرم قرار می گیرند. این زمان پخت حدود 20 دقیقه می باشد.
حال برای اینکه ب این خوساته خود دستیابی پیدا کنیم نیاز به ادواتی داریم که مخزن پخت می بایست به آنها مجهز باشد از آن جمله یک عدد بویلر می باشد که در درجه حرارت آب را به 0C90 می رساند و به داخل مخزن می فرستد علاوه بر آن خود مخزن با وجود اینکه شباهت زیاید به مخزن شستشو دارد و کمی مجهزتر از مخزن شستشو می باشد. این مخزن از دو جدار تشکیل شده است:
الف) جدار داخلی
ب) جدار خارجی
جدار داخلی این مخزن شامل 5 عدد ورق از جنس S.S با ضخامت 8mm می باشد که به هم جوش داده در قسمت پائین مخزن به جدار داخل 4 عدد شمش چهارگوش از جنس ST 37 با مشخصات 20-DIN1014 بطور سرتاسری جوش داده شده است.
این مخزن دارای یک جدار خارجی نیز می باشد. این جدار از یک ورق 2mm با ابعاد 1250 1250 تشکیل شده است که این 4 ورق روی شش چهارگوش برروی جدار داخلی به هم دیگر جوش داده شدهد است.
از دیگر نقاط قابل توجه در این مخزن چگونگی درب مخزن می باشد. این درب دارای یک شبکه بندی خاصی می باشد که اجازه می دهد بخار آب از داخل مخزن مکیده شود این درب دارای یک شبکه بندی خاصی می باشد که اجازه می دهد بخار آب از داخل مخزن مکیده شود و به بیرون هدایت شود.
درب مخزن از جنس ST37 شامل 5 عدد سپری T30DIN1024 از جنس ST37 با ابعاد 1250 736 و همچنین 5 عدد نبشی T30DIN 1028 از جنس ST37 و دورتادور درب ورق 3mm جوش داده شده است در روی یک عدد فلنج فن هواکش از جنس ST37 قرار دارد تا بوسیلة یک فن از نوع CMV200 که در امتداد فلنج تعبیه شده بخارات بوجود آمده در مخزن پمپ از این طریق به فضای خارج هدایت شوند جزئیات فنی فلانج از قرار زیر است
1) اوله هانسمان ’’4.5 از جنس ST35 با مشخصات 84 114.3
2) فلانج از جنس ST37
از مطالبی که باید در مورد درب مخزن گفته شود نحوة لولابندی درب مخزن می باشد این درب شامل 3 عدد لولا می باشد لولای کوچک تر در طرفین یک لولای اصلی قرار می گیرد. لولای اصل که در وسط قرار گرفته است در اصل بازوی جک نام دارد زیرا که جک پنوماتیک به این بازو وصل شده است.
مشخصات جک همانند جکهای بکار رفته در مخزن وکیوم و مخزن چپ می باشد از قرار زیر است
باسکول 400mm شفت 30mm و 125 SG-CX
(5-4) طراحی سبد:
یکی از مهمترین بخشهای این دستگاه سبد می باشد که شاید خیلی مورد توجه قرار نمی گیرد. ولی با توجه به وظیفه ای که بر عهده سبد می باشد می توان گفت که جزء مهمی از دستگاه می باشد.
ابعاد و اندازه های سبد می بایست با توجه به ابعاد و اندازه هایس مخزن خلاء تعیین گردد. ما در مخزن خلاء‌که سبد روی آن می نشیند دو نوع اندازه داریم که یکی قطر مخزن و دیگری ارتفاع استوانه مخزن می باشد که هر دوی این اندازه ها 1000mm یا یک متر می باشد.
حال به خاطر سهولت و برای اینکه سبد به راحتی به داخل مخزن وارد شود نظر آن 850mm یا 85cm و ارتفاع آن در بیشترین حالات 950mm یا 95cm می باشد.
این سبد از 4 قسمت تشکیل شده است:
1) بدنة سبد از نوع توری و از جنس ST37
2) کفة سبد از نوع توری و از جنس ST37
3) نگهدارندة کفة‌سبد و بدنه از نوع برشی DIN1028 و از جنس ST37
4) نگهدارندة بالای توری سبد از جنس ST37

 


فصل 5: طراحی فرایندها
1-5) جزئیات مخزن خلاء
2-5) انتخاب پمپ خلاء
3-5) انتخاب جک پنوماتیک
4-5) هملکرد مدار کنترل و تجهیزات نیوماتیک
5-5) نقشه های اجرائی مخزن

 


1-5) جزئیات مخزن خلاء
اصلی ترین مرحله در فرایند آب بندی کردن قطعات ایجاد خلاء در مخزن خلاء و بدین وسیله پر شدن منافذ توسط رزین، صورت می پذیرد.
پس بنابراین می توان گفت که مهمترین جزء دستگاه مخزن خلاء می باشد. حال با توجه به این اهمیت به شرح قسمتهای مختلف دیدن می پردازیم.
این مخزن از بدنة استوانه ای شکل تشکیل شده است ارتفاع این استوانه 1000mm قطر آن نیز 1000mm می باشد ضخامت ورق بدنه 8mm و از جنس ST37 می باشد.
در زیر بدنة استوانه ای عدسی مخزن قرار می گیرد – این عدسی از جنس ST37 به قطر 1000mm و به ضخامت 8mm می باشد جزئیات عدسی در قسمت نقشه های مخزن خلاء آمده است.
برای این سبد قطعات، بطور مناسب و درست در مخزن مستقر شده و عمل خلاء صورت گیرد به همین خاطر نشیمنگاهی در داخل مخزن تعبیه شده است.
این نشیمنگاه شامل 13 عدد شمش چهارگوش با استاندارد 1024DIN از جنس ST37 که با فاصلة 8 سالنتیمتر از همدیگر قرار گرفته اند این شمش 20 میلی متر می باشد.
مخزن برروی 4 عدد پایه مستقر می شود این پایه ها با استاندارد 1024DIN از جنس ST37 و به ارتفاع 800mm می باشد.
درب مخزن خلاء به شکل عدسی از جنس ST37 به ضخامت 8 میلی متر می باشد این درب خود شامل تجهیزاتی می باد یکی از آنها دریچة کنترل مخزن می باشد.
این دریچه شامل ملحقاتی از قبیل شیشه (طلق شفاف)، واشربندی فلانچ دریچة کنترل و بدنة دریچة کنترل از جنس ST37 می باشد.
از دیگر تجهیزات درب مخزن بازوی جک نیوماتیک می باشد که در روی درب سوار یمی شود جزئیات این بازو در قسمت نقشه ها آمده است.
حال بواسطة وجود بازوی جک و همچنین نحوه اتصال جک به بازوی جک یک سری ملحقالت بوجود می آیند که از این دست می توان نگهدارندة بازوی جک، میله لولا، بوش لولا و میلة رابط را نام برد.
از دیگر تجهیزات مخزن خلا، تجهیزات پنوماتیک مخزن می باشد که شامل شیر سلولوئیدی، لول سوتیچ و جک پنوماتیک می باشد که در بخشهای بعد راجع به این موارد نیز صحبت خواهیم کرد.
2-5) انتخاب پمپ خلاء
فرایند وجود خلاء در درون مخزن خلاء بوسیلة یک عدد پمپ خلاء ایجاد می شود برای اینکه پمپ مناسبی برای ایجاد خلاء انتخاب منیم می بایست حجم مخزن را در حالتهای مختلف بسنجیم و با توجهع به زبانی که در اختیار داریم توسط جداول مربوطه مپم مناسب را انتخاب نمائیم.
با توجه به ابعاد و اندازه های موجود در رابطه با استوانة مخزن و عدسی های درب مخزن و کف مخزن حجم کلی مخزن 1 متر مکعب می باشد و در حالیتکه مخزن از رزین پر می باشد حجم هوا 2/0 متر مکعب می باشد.
حال با توجه به این اندازه ها و مدت زمانی که در اختیار داریم پمپ شماره 100 را که 100 متر مکعب بر ساعت ایجاد خلاء می کند انتخاب می کنیم که یک پمپ قوی می باشد تا بتواند در حالتهای مختلف جواب دهد.
3-5) انتخاب جک نیوماتیک:
جک نیوماتیک برای باز بسته کردن درب مخزن درنظر گرفته می شود به همین خاطر می بایستی وزن درب مخزن محاسبه شود و در محاسبات لحاظ گردد. وزن درب مخزن حدود 50 کیلوگرم می باشد.
حال برای اینکه باتوجه به جداول مربوطه جک مناسب را انتخاب کنیم می بایست نیروهای استاتیکی و دینامیکی مورد نظر برای باز و بسته کردن در را بدست آوریم نیروی استاتیکی مورد نیاز با توجه به لولابندی درب مخزن حدوداً 1110 نیوتن می باشد و در حالیکه نیروهای دینامیکی دستگاه حدوداً 4500 نیوتن می باشد حال با توجه به دراختیار داشتن این مقادیر وارد جداول می شویم.
در جداول در فشار کاری 6 بار که فشار کاری رایج در نیوماتیک می باشد با توجه به 4500 نیوتن یا 450 کیلوگرم مورنس اندازة سیلندر مورد نیاز 125 میلی لیتر می باشد.
با این قطر مورد نظر در جدول جک 125/SG/CX را با کورش mm400 و قطر شفت 30 انتخاب می کنیم.
با انتخاب این جک به سراغ انتخاب لولائی سر جک، پایة لولائی جک و نشیمنگاه جک می رویم. لولائی سر جک از نوع 125CX/AS/ ،‌ پایة لولائی جک
125CX/AS/ و نشیمنگاه جک 125CX/P/ می باشد.
تمامی جداول مربوط در قسمت پیوست آمده است، در قسمت بعد بطور مفصل در رابطه با عملکرد مدار کنترل و تجهیزات نیوماتیک بکار رفته در دستگاه بحث شده است.

 

بسمه تعالی
نحوه عملکرد مدار کنترل
- کلید هیترهالی برقی چهار ساعت قبل از شروع عملیات باید زده شده باشد.
(b9 , b10)
- کلید روشن کردن چیلر زده میشود. (b5)
- کلید روشن کردن پمپ سیرکولاسیون زده میشود. (b6)
- پمپ وکیوم راه اندازی میشود. (b2)
- کلید روشن کردن فن مخزن پخت زده میشود. (b11)
- سبد حاوی قطعات توسط اپراتور به قلاب جرثقیل بارگیری میشود. و توسط کلیدهای راست گرد و چپ گرد موتور جرثقیل (b15 و ذ14) به سمت مخزن وکیوم هدایت میگردد.
- درب مخزن وکیوم باز میشود. (با فشار کلید b3 و عمل کردن شیر S1)
- درب مخزن وکیوم بسته میشود (با فشار کلید b4 و عمل کردن شیر سولونوئیدی S2)
- کلید b16 لامپ داخل مخزن وکیوم را روشن می کند.
- همزمان با بسته شدن مخزن وکیوم تایمر d1 شروع بکار میکند و همزمان با آن شیر سولونوئیدی S7 عمل می کند و مخزن تحت وکیوم قرار می گیرد بعد از اتمان زمان تایمر d1 که قابل تنظیم در فواصل زمانی مختلف میباشد تایمر d2 شروع بکار میکند. در فاصله زمانی که مخزن وکیوم تحت وکیوم قرار دارد شیر سولوئیدی S11 باز می باشد تا رزین های بالای مخزن به قسمت پایین راه یابد و هم اینکه فشار داخل ذخیره رزین، فشار اتمسفر گردد. همزمان با شروع تایمر d2 شیر سولونوئیدی ما بین مخزن وکیوم و مخزن ذخیره (S10) باز میشود تا رزین به داخل مخزن وکیوم جریان پیدا میکند.
- با بالا آمدن رزین به اندازه کافی، لول سوئیچ بالا عمل میکند و شیر مابین مخزن ذخیره رزین و مخزن وکیوم بسته میگردد.
- با اتمام زمان تایمر دوم، تایمر (d3) سوم شروع بکار میکند و همزمان با آن شیر سولونوئیدی S7 قطع میشود و توسط شیر سو.لوئیدی S8 وکیوم مخزن وکیوم شکسته میشود.
- درب مخزن وکیوم باز میشود (با فشار دگمه b3 و عمل کردن شیر سولونوئیدی S4)
- سبد حاوی قطعات توسط اپراتور و جرثقیل برداشته شده و به مخزن ذخیره هدایت میگردد. (با کلیدهای b15 و b14)
- روی مخزن ذخیره توسط اپراتور و بطور دستی سبد حاوی قطعات دوران داده میشود تا رزین های داخل آن روی مخزن ذخیره بریزد.
- همزمان با بازشدن درب مخزن وکیوم شیر سولونوئیدی S10 باز میشود و شیر سولونوئیدی S11 عمل میکند و با عمل کردن شیر سولونوئیدی S9 مخزن ذخیره تحت وکیوم قرار میگیرد و رزین بطرف مخزن ذخیره کشیده میشود و با اتمام رزین از مخزن وکیوم اول سوئیچ پایین عمل میکند و شیرهای S9 و S10 بسته شده و شیر S11 مجدداً باز میشود. و وکیوم مخزن ذخیره شکسته میشود.
- سبد حاوی قطعات اپراتور و جرثقیل بطرف مخزن شستشوی اول هدایت میگردد و داخل مخزن شستشوی اول قرار داده میشود. با فشار کاید b7 جریان هوا از طریق نازلها بطرف سبد دمیده میشود و ایجا اغتشاش مینتماید و موجب شسته شدن قطعات میگردد. توسط یک شیر سلونوئیدی (S12) و با کنترل یک لول سوئیچ مخزن شستشو همیشه بطور اتوماتیک پر میباشد و یک سرریز نیز وجود دارد تا در مواقعی که سبد داخل مخزن میگردد، آب اضافه توسط این لوله سررسیز به فاضلاب فرستاده شود.
- پس از طی یک مدت زمان که توسط اپراتور درنظر گرفته میشود سبد حاوی قطعات توسط اپراتور و جرثقیل بطرف مخزن شستشوی دوم هدایت میگردد و داخل مخزن شستشوی دوم قرار داده میشود با فشار کلید b8 جریان هوا از طریق نازلها بطرف سبد دمیده میشود و ایجاد اغتشاش میکند و موجب شسته شدن قطعات میگردد. توسط یک شیر سولونوئید (S13) با کنترل لول سوئیچ بالای مخزن، مخزن شستشو همیشه بطور اتوماتیک پر میباشد و یک سرریز نیز وجود دارد تا در مواقعی که سبد داخل مخزن قرار میگیرد آب اضافه توسط لوله سرریز به فاضلاب فرستاده می شود.
- پس از طی یک مدت زمان که توسط اپراتور درنظر گرفته میشود سبد حاوی قطعات توسط اپراتور و جرثقیل بطرف مخزن پخت هدایت میگردد.
- با فاشر دکمه b13 تامیر d5 شروع بکار میکند و همزمان با آن فن نیز شروع بکار میکند پس از یک مدت زمان کوتاه که تایمر d4 مشخص میکند درب مخزن پخت باز میشود و مادامیکه درب مخزن پخت باز است فن کار میکند. سبد حاوی قطعات داخل مخزن پخت قرار داده میشود. با فشار دکمه b12 درب مخزن پخت بسته شده و فن خاموش میگردد و همزمان با‌آن تایمر d4 شروع بکار میکند پس از اتمام زمان این تایمر لامپ (L15) روشن میگردد با مشاهده رو.شن شدن این لامپ اپراتور با فاشر دکمه b13 درب مخزن را مجدداً باز میکنند و سبد را برداشته و تخلیه میکند. بدین ترتیب یک سیکل کاری صورت گرفته است. توسط شیر سولونوئیدی S14 و یا کنترل یک لول سوئیچ مخرن همیشه بطور اتوماتیک پر میباشد. در بالای مخرن پخت یک رلیف والو درنظر گرفته شده است که اگر فشار مخزن از یک حد تجاوز کرد، رلیف والو بازمیگردد.
عملکرد المانهای تابلو برق
A1 - کلید اتوماتیک تابلو
b1 - استوپ اضطراری
b2 - کلید گردان جهت راه انداختن پمپ وکیوم
L1 - لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن پمپ وکیوم
b3 - شستی استوپ اتمام عملیات وکیوم و بازشدن درب مخزن وکیوم
L3 - لامپ سیگنال نشاندهنده باز بودن درب مخزن وکیوم
b4 - شستی اسنارت اتوماتیک جهت آغاز عملیات وکیوم و بسته شدن درب مخزن وکیوم
L2 -لامپ سیگنال نشاندهنده بسته بودن درب مخزن وکیوم
L4 -لامپ سیگنال نشاندهنده اتمام عملیات وکیوم
L5 -لامپ سیگنال نشاندهنده اتمام عملیات وکیوم خشک
b5 - کلید گردان جهت راه انداختن چیلر
L6 -لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن چیلر
L7 -لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن فن کندانسور
b6 - کلید گردان جهت راه انداختن پمپ آب کندانسور
L8 - لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن پمپ آب کندانسور
B7 - کلید گردان جهت باز کردن شیر سولوئیدی ورود هوای فشرده به مخزن شستشوی اول
L9 - لامپ سیگنال نشاندهنده ورود هوای فشرده به مخزن شستشوی اول
B8 - کلید گردان جهت باز کردن شیر سولوئیدی ورود هوای فشرده به مخزن شستشوی دوم
L10 - لامپ سیگنال نشاندهنده ورود هوای فشرده به مخزن شستشوی دوم
b9,b10 - کلید گردان جهت راه انداختن هیترهای برقی مخزن پخت
L11,L12 - لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن هیترهای برقی مخزن پخت
b11 - کلید گردان جهت راه انداختن فن تخلیه بخار مخزن
L13 - لامپ سیگنال نشاندهنده کارکردن فن تخلیه بخار مخزن پمپ
b12 – شاسی استوپ جهت باز کردن درب مخزن پخت
L14 - لامپ سیگنال نشاندهنده تمام شدن عملیات پخت
b13 – شاسی استارت جهت بستن درب مخزن پخت
b14 – شاسی استارت جهت راه انداختن جرثقیل (راست گرد)
b15 – شاسی استارت جهت راه انداختن جرثقیل (چپ گرد)

 

L15 – لامپ داخل مخزن وکیوم
b16 - کلید گردان جهت روشن کردن لامپ داخل مخزن وکیوم
M1 - الکتروموتور پمپ وکیوم
M2 - الکتروموتور چیلر
M3 - الکتروموتور فن کندانسور چیلر
M4 - الکتروموتور پمپ آب کندانسور
M5 - الکتروموتور فن
M6 - الکتروموتور جرثقیل

]مقدمه[ این متن بر دو نظریه اصلی تمرکز دارد. نظریه اول (H1) مربوط می شود به یادگیری درون سازمانی (intra - organizational learning) که بر اثرات شاخصهای سازمان یادگیرنده در تأمین کنندگان بریتانیایی بر یادگیری سازمانی حاصله شان تاکید دارد.
نظریه (فرضیه) دوم (H2) در مورد یادگیری (بین سازمانی) است inter-organization learning که بر این مضوع تاکید دارد که شاخص های سازمان یادگیرنده بصورت برجسته ای از برخی اشکال ارتباط میان خودروسازان و تامین کنندگان حاصل می شود.
شاخص های سازمان یادگیرنده: کار سیستمی و یادگیری سیستمی – جریان آزاد افقی و عمودی اطلاعات
تعلیم و ترذبیت تمام نیروهای کاری – تفکر سیستماتیک و مدلهای ذهنی – سیستم پاداش یادگیری برای کارکنان بهبود مستمر کار – لابراتوارهای یادیگیری و آزمایش های ثابت – مدیریت مشارکتی و مدریت سلسله مراتبی نامتمرکز انعطاف پذیری شرکت – استراتژی و کارکنان – فرهنگ یادیگری
]2[-پادگیری سازمانی
سه نوع اصلی تئوری یادگیری: یادگیری فردی، تیم و سازمانی

2-1- انواع مختلف تئوریهای یادگیری
دیکشنری آکسفورد واژه «یادگیری» را چنی تعریف می کند: «بدست آوردن دانش یا مهارت بوسیله ترمین، مطالعه یا تفکر» ولی یادگیری یک فرد و یادگیری یک سازمان یکسان نیستند. بنابراین در ادامه به تشریح تئوری های یادگیری شخصی، یادگیری گروهی و یادگیری سازمانی می پردازیم:
2-1-1- تئوری یادگیری فردی:
تعریف ذکر شده در مورد یادگیری معمولاً در مورد یادگیری فردی بکار می رود. شناخته شده ترین و پرکاربردترین تعریف در مورد یادگیری فردی تعریفی است که هیلیگارد و باور (Hiligard & Bower) بیان می کند:
«ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ»
برای درک بهتر یادگیری فردی، سه رویه کلی تئوریهای یادگیری فردی ارائه می شوند:
(1) تئوری یادگیری کلاسیک
(2) تئوری یادگیری رفتاری (behaviounstic)
(3) تئوری یادگیری معرفتی (Cegnitive)
(1) تئوری یادگیری کلاسیک. در قرن 19 مطرح شد. آن برروی دانش دریافتنی انسان از راه شنیدن متمرکز می شد و به فرآیند دریافت و کسب دانش می پرداخت.
گرچه تئوری یادگیری کلاسیک تنها بر درک گفتاری تمرکز داشت، تئوریهای جدیدی نیز توسعه پیدا کردند که آنها برروی تغییرات رفتارهای قابل مشاهده مطالعه می کردند.
(2) تئوری یادگیری رفتاری. در دهه های 1930 و 1950 نقش اصلی را بر عهده داشت. و آن زمان تمرکز تحقیقات روی تغییر رفتارهای مشاهده شده متمرکز بود. ولی در ارگانیسم یادگیری بعنوان یک جعبه سیاه عمل می کرد.
در یک مدل محرک – پاسخ، محققان در جستجوی قوانینی هستند که از تحریکات و پاسخهای مشاهده شده در ارگانیسم ناشی شده باشند.
سؤال اینست که آیا واکنش های معمول با انگیزه های مثبت قابل تغییر هستند.
رفتارشناسان درگذشته مورد انتقاد قرار گرفته بودند بدلیل غفلت از فرآیند درونی یادگیری.
رفتارشناسان جدید که سعی بر آن داشتند که این فرایند درونی و غیرقابل روئیت را با ساختار نظری شرح دهند تنها بصورت جزئی موفق به آدرس دهی این بخشها شدند.
(3) به کمک تئوری های ادراکی که مهمترین نمونه های آن «پیاگت» بود، دیدگاه جهبه سیاه در یادگیری موضوعات کنار گذاشته شو.
درنتیجه، آگاهی و فرآیند های درک درونی اشخاص، مورد تأکید و تقویت قرار گرفت.
توانایی عمل (کنش) بعنوان ساختار ادراک (توانایی های تفکر و حل مسئله) در فرد، مورد جستجو قرار گرفت. تئوری ادراکی پش زمینه ی علمی فوردی را شکل می دهد.
2-1-2- تئوری یادگیری تیمی:
طبق آنچه پاولوفسکی می گوید، یادگیری تیمی نقش حیاتی در انتقال دانش دارد. که با آن دانش یاگیری فردی به دانش سازمانی تبدیل یم شود و پس از آن نی تواند میان دیگر اعضای سازمان نیز به اشتراک گذاشته شود. سنگ (Senge) از این هم فراتر می رود و می گوید:
«اگر تیم ها نتوانند یاد بگیرند، سازمان نخواهد توانست یاد بگیرد»
این ادعا در این جای بحث دارد که تنها با یادگیری تیمی یادگیری سازمانی میسر می شود، که این نگاهی یکطرفه است. و این حقیقت را که فرد می تواند مستقیماً به کل سازمان یاد بدهد و می تواند دانشی را که از کانالهای مختلف ارتباطی بدست آورده توزیع کند، نفی می کند.
اگرچه این مورد ممکن است از دیدگاه دیگر بعنوان بهترین نوع انتقال دانش در شخص معرفی شود. دانش فردی و توانائی های فردی برای یادگیری با یادگیری تیمی درآمیخته که آن کوچکترین واحد سازمانی را در یادگیری سازمانی شکل می دهد.
کارایی به شاخصهای یادگیری فردی وابسته است.
یادگیری تیمی، نقش اصلی را در تبدیل و انتقال یادگیری فردی به یادگیری سازمانی ایفا می کند.
2-1-3- تئوری یادگیری سازمانی:
یکی از نخستین تعاریف یادگیری سازمانی توسط آرگریس (Argyris) ارائه شده که او تنها برروی فرآیند متمرکز شده:
«یادگیری سازمانی یک فرآیند کشف و تصحیح خطاست»
یکسال بعد آرگریس و شاون (Schon & Argyris) تعریف ذیل را ارائه کردند که در آن یادگیری فردی و دانش سازمانی لحاظ شده است:

 

«یادگیری سازمانی زمانی تحقق پیدا می کند که اعضای سازمان بعنوان عوامل یادگیری در سازمان عمل کنند به تغییرات داخلی و خارجی محیط سازمان پاسخ دهند، خطاها را کشف و تصحیح کنند و نتایج پیشگیری هاشان را در غالب تصاویر شخصی درآورده و در سازمان به اشتراک بگذارند.»
دانکن و ویز (DunCan و Weiss) یک تعریف فشرده تر را ارائه کرده اند که این تعریف هم روی فرآیند تمرکز دارد، هرچند صراحتاً شامل اشخاص نمی شود ولی به دانش سازمانی اشاره می کند:
«یادگیری سازمانی در اینجا بعنوان فرایندی در داخل سازمان تعریف می شود با دانش در باره ارتباط بین عمل نتیجه و تاثیر محیط برروی این روابط»
فیول و لایلس (Lyles & Fiol) تعریف زیر را پیشنهاد می کنند:
«یادگیری سازمانی عبارتست از فرآیند بهبود فعالیت بوسیله دانش و درک بهتر» این تعریف دانش سازمانی را دربر می گیرد ولی در آن افراد بعنوان یادگیری مطرح نمی شوند. این تعریف محدودیتی را برای یادگیری سازمالنی ایجاد می کند که مطابق آن یادگیری سازمانی تنها زماین روی می دهد که فعالیتها و کارها بهبود یافته باشند و نه زمانی که دانش سازمان دچار تغییر شده باشد.
استیتا (Stata) تعریف دیگری دارد که تاکیدش روی دانش سازمانی است:
«ابتدا» یادگیری بوسیله به اشتراک گذاشتن بینش ها، دانش و مدلهای ذهنی اتفاق میفتد در دوم، یادگیری برروی دانش و تجربیات گذشته بنا می شود.»
استیل (Staehle) تعریفی بر مبنای دانش و شامل سیستم های یادگیری ارائه می دهد:
«یادگیری سازمانی یک توسعه (بیشتر) بر مبنای دانش است که آن با تمامی اعضای سازمان به اشتراک گذارده شده. یک تفاوت بنیادی میان سازمان و افراد اینست که سازمانها کم و بیش بعنوان سیستمهای یادگیری مستقل از فرد توسعه می یابند.
این موضوع ممکن است براحتی مورد سوء تفاهم قرار بگیرد که یادگیری سازمانی می تواند بدون تاثیر متقابل میان سازمان و شخص اتفاق بیافتد.
این نکته در اینجا قابل ذکر است که سیستم های با قاعده (formal) لازمه ی یادگیری سازمانی نیستند و یادگیری سازمانی می تواند در روشهای (informal) نیز بوقوع بپیوندد.
پاولوفسکی (Pawlowsky) تلاش کرد که یک تعریف مرکب بی قاعده از تعارف متفاوت موجود ارائه دهد:
«یادگیری سازمانی فرآیندی است
- که خود شامل تغییر در دانش سازمانی است
- که دذ تعامل میان سازمان و شخص روی می دهد
- که در برهم کنش محیطهای خارجی و داخل سازمان اتفاق می افتد
- که در نمای تئوری غالب عمل اجرا می شود
- که سوی تطبیق سیستم و محیط هدایت می کند
- که برای بدست آوردن سطح بالاتری از ظرفیت حل مسئله کمک می کند
در این مورد دو مطلب قابل بحث است: از ر

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله الومینیوم

دانلود مقاله سوارکاری

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله سوارکاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 مقدمه
سوارکاری از ورزش هایی است که در چند دهه ی اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفته اند، با این وجود سابقه ای طولانی داشته است و می توان آن را از کهن ترین ورزش ها به شمار آورد. این ورزش امروزه نه تنها به عنوان یک رقابت سالم و مفید، بلکه به عنوان سرگرمی و به منظور گذراندن اوقات فراقت مورد توجه قرار گرفته است، و با این که نسبت به بسیاری از ورزش ها پر هزینه به نظر می رسد، هر ساله تعداد بیشتری طرفدار به سوی خود جلب می کند. سوارکاری و پرورش اسب در اسلام نیز بسیار توصیه شده است و جایگاه ویژه ای دارد. رسول اکرم فرموده اند: "به فرزندان خود، سوارکاری، تیراندازی و شنا بیاموزید." همچنین در حدیثی از ایشان آمده است: "پیشانی اسب ها تا روز رستاخیز جایگاه خیر و برکت است. " در قرآن کریم آمده است: " و الخیل و البغال و الحمیر لترکبواها و زینه و یخلق ما لا تعلمون" "و اسبان و استران و خران را (آفرید) تا بر آن ها سوار شوید و (برای شما) تجملی (باشند) و آن چه را که نمی دانید می آفریند."
سوارکاری چیست؟
سوارکاری ورزش، هنر و روش هایی است که به سوار شدن و هدایت کردن اسب مربوط می شود. ویژگی این ورزش این است که انسان و مرکب (معمولاً اسب) را متحد می سازد، بنابرین موفقیت اسب و سوارکار به ارتباط و اعتماد و احترامی که آن دو برای یک دیگر قائل اند، بستگی دارد.
تاریخ سوارکاری
سوارکاری ورزشی بسیار قدیمی است که از دیرباز به منظور جنگیدن یا پیام رسانی به افراد آموزش داده می شد.
تاریخ رام کردن اسب هنوز به درستی شناخته نشده است. باستان شناسان با توجه به قدیمی ترین آثار بر جای مانده از پیشینیان در رابطه با رام کردن اسب ها، معتقدند که اولین اسب های اهلی به بیش از سه هزار سال قبل از میلاد بر می گردند. قبل از آن اسب به منظور تهیه ی غذا شکار می شده است. البته باستان شناسان در بعضی نقاط از اروپای شرقی دهانه هایی پیدا کرده اند که به شش هزار سال قبل از میلاد بر می گردند. این نشان می دهد که انسان از آن زمان سعی داشته است که اسب را رام کند و از آن بهره ببرد، ولی به دلیل سرعت آن در فرار موفق نشده است. قدیمی ترین آثار در اروپای شرقی، شمال قفقاز و آسیای مرکزی یافت شده اند.
اگرچه اهلی ساختن اسب در مقایسه با حیواناتی چون سگ (نه هزار سال قبل از میلاد) و گوسفند و بز (پنج هزار سال قبل از میلاد) مؤخر بود، با این وجود تحول عظیمی در زندگی انسان به وجود آورد. انسان نه تنها از گوشت و شیر اسب بهره می برد، بلکه برای جابه جایی نیز از او استفاده می کرد. نکته ای جالب در این باره این است که مورخان عقیده دارند که مردم قبل از یادگیری چگونه سوار شدن بر اسب، از ارابه استفاده می کردند. آنان برای این فرضیه خود دو دلیل عمده ارائه می کنند:فسیل های پیدا شده نشان می دهند که اسب های آن دوره برای حمل انسان بسیار کوچک بوده و قد آن ها (بلندی شانه) به بیش از ۱۴٠ سانتی متر نمی رسید.
قبل از آن که اسب توسط انسان رام شود، مردم از ارابه استفاده می کردند و آن ها را به حیواناتی از قبیل گاو یا الاغ وحشی می بستند. بستن ارابه به اسب های کوتاه قد خیلی دشوار نبود، در حالی که سوار شدن بر کمر اسب باعث وحشت و رم کردن آن می شد.
مهار و تربیت کردن اسب ها در زندگی مردم اوراسیا تحول و تأثیرات فراوانی به دنبال داشت. در حالی که در گذشته طی کردن مسافت های طولانی غیر ممکن به نظر می رسید، انسان توانست به کشف سر زمین های جدید و کشور گشایی بپردازد. کم کم وسایلی برای هدایت و تسلط بیشتر بر اسب مانند زین و رکاب (که از اختراعات چینی ها می باشند) ساخته شدند و در اختیار سوارکاران گرفتند. تربیت و پرورش اسب نیز، به خصوص در خاور میانه اهمیت بسیاری یافت و صحرا نشینان این مناطق به پرورش و نگاه داری اسب های اصیل عربی پرداختند. سوارکاری تا اواخر قرن پانزدهم میلادی، بیشتر در جنگ ها معمول بود. البته در بعضی از کشور ها مانند ایران باستان، به عنوان ورزش و سرگرمی نیز مورد توجه قرار می گرفت (مانند بازی چوگان)، ولی جنبه ی هنری آن از اواخر قرن پانزدهم میلادی به بعد اهمیت یافت. بلاُخره در اواخر قرن نوزدهم میلادی، با پیشرفت صنعت و جایگزین کردن اسب ها توسط ماشین آلات، سوارکاری جنبه ی ورزشی و سرگرمی که امروزه مشاهده می شود را به خود گرفت.

برقراری ارتباط با اسب

اولین گام یادگیری سوارکاری ، یادگیری ارتباط برقرار کردن با اسب است. سوارکار باید بتواند خلق‌و‌‌خوی اسبی را که قرار است سوار شود درک کند و با او به خوبی ارتباط برقرار کند، تا اسب فرمان‌های او را بهتر درک‌کند و انجام دهد. سوارکار می تواند از روی حرکات و برخی اعمال اسب متوجه منظور او شود. حرکات گوش‌های اسب در این مورد بسیار مؤثر است. به طور مثال، هنگامی که اسب گوش‌هایش را به سمت جلو می‌چرخاند و سرش را بالا می‌گیرد، به این معناست که صدایی او را نگران کرده است و او با‌دقت در حال پیدا کردن منبع صداست. و یا هنگامی که اسب گوش‌هایش را در جهات مختلف می‌چرخاند و حرکت می‌دهد، به این معناست که با دقت اطرافش را تحت نظر دارد. گوش‌های مایل به سمت پایین در دو طرف سر اسب، نشان دهنده‌ی تسلیم شدن و اطاعت اسب هستند. البته این حالت گوش‌ها در صورتی که لب‌ها به سمت پایین افتاده باشند، نشانه‌ی خواب‌آلودگی است. اسبی که گوش‌هایش را می‌چرخاند و زبانش را بیرون می‌آورد، قصد سر‌به‌سر گذاشتن و بازی با سوارکار را دارد. اگر اسب گوش‌هایش را به سمت جلو مایل کند و سرش را کمی خم کند، یعنی به سوارکار (یا هر کس دیگری) اعتماد دارد. اگر گوش‌هایش را به سم عقب بچرخاند، یعنی چیزی باعث بی اعتمادی یا عصبانیت و ناراحتی او شده است. در صورتی که گوش‌هایش را به سمت عقب بخواباند، یعنی بسیار خشمگین است و یا این که به شدت ترسیده است. در این صورت اسب می تواند بسیار خطرناک باشد و حمله کند. حرکت سر و پاهای اسب نیز می‌توانند در درک منظور او کمک کنند. اسبی که سرش را کمی پایین می‌آورد و ناگهان به‌شدت تکان می‌دهد، بد‌خلقی خود را نشان می‌دهد. هنگامی که پاهای جلویش را بر زمین می‌کوبد، عصبانیت یا بی‌قراری خود را ابراز می‌کند، در حالی که وقتی اسب پاهای عقبش را بر زمین می‌کوبد، می‌خواهد بفهماند که چیزی باعث ناراحتی او شده است (مثالاٌ مگس و ...).
شاخه های مختلف سوارکاری
سوارکاری شاخه های متعددی دارد که به طور کلی در دو دسته قرار می گیرند:
مسابقات اسب دوانی
این مسابقات از دوران قدیم در بسیاری از تمدن ها همچون یونان و روم باستان وجود داشته است. مسابقات یورتمه و تاخت از مسابقات رایج اسب دوانی هستند.
مسابقات یورتمه (سوار بر اسب یا ارابه)، که در آن ها هدف نفر اول رسیدن به خط پایان است، بدون این که اسب با سرعت گرفتن شروع به تاختن کند. تاختن اسب باعث حذف شدن سوارکار از دور مسابقه می شود.
مسابقات تاخت، که در آن ها نیز هدف اول رسیدن به خط پایان است، اما این بار با تاخت. مسافت این مسابقات بین ۴۰۰/ ۲ و ۶۰۰/۱ است. نوعی دیگر از مسابقات تاخت، همراه با مانع است و اسب باید از روی آن ها بپرد. مسافت این مسابقات با توجه به نوع مانع متفاوت است.
سایر مسابقات سوارکاری
شاخه های متعددی در آن جای می گیرند که در آن ها هدف بردن مسابقه ی دو نیست. در این جا به برخی از این ورزش ها اشاره شده است:
مسابقات ارابه رانی

ارابه رانی
که معمولاً دارای سه مرحله هستند: مرحله ی درساژ (که در آن شیوه و جذابیت نمایش و رفتار و حرکات اسب سنجیده می شود.)، مرحله ی ماراتون (که امتحانی زمان بندی شده است و از قسمت های مختلفی تشکیل شده است و مهمولاً دارای موانعی طبیعی یا مصنوعی است. در آن مهارت، توانایی جسمی و سرعت اسب سنجیده می شود.) و مرحله ی آخر که عبارت است از حرکت در راه هایی که از اطراف، توسط توپ هایی (یا چیزهای دیگری) محدود شده است. گذشت وقت مجاز یا افتادن توپ باعث از دست رفتن امتیاز می شود. تعداد اسب هایی که ارابه را می کشند به نوع مسابقه بستگی دارد و به جز در مواردی خاص، بیش از چهار عدد نیستند.
درساژ(حرکات نمایشی اسبهای تربیت شده)، که در آن کیفیت ارتباط میان سوارکار
و اسب سنجیده می شود. این مسابقات در زمین هایی مستطیل شکل به طول ۶۰ متر و عرض۲۰ متر برگزار می شوند، و سوارکاران به ترتیب در زمین حاضر شده و برنامه های خود را اجرا می کنند. این برنامه ها می توانند مشخص شده یا آزاد باشند. داوران بر اساس تکنیک و دقت سوارکار و همچنین اطاعت و حرکات اسب و ارتباط میان آن دو, قضاوت کرده و بین صفر تا ده نمره می دهند. سوارکار باید سعی کند حرکاتش برای هدایت اسب تا حد امکان مخفی باشد و دیده نشود، به طوری که احساس شود ارتباط میان آن دو توسط تلپاتی (telepathy) انجام می گیرد. این کار ممکن است به نظر تماشاگران بسیار آسان بیاید، در حالی که نتیجه ی تلاش بسیار چندین سال می باشد.

درساژ
مسابقات پرش،که از متداول ترین مسابقات سوارکاری در جهان می باشد.

پرش
مسابقات استقامت، که هدف از آن ها طی کردن مسافتی طولانی (بین ۲۰ تا ۱۶۰ کیلومتر) در یک (و گاهی دو) روز است. اسب های عرب از بهترین نژاد ها برای این نوع مسابقات هستند، زیرا جثه ای کوچک و مقاوم در برابر گرما و تمرینات سخت دارند. اسب های انگلیسی نیز به دلیل سرعتشان در این زمینه مورد توجه بسیاری قرار می گیرند.
مسابقات وسترن یا آمریکایی، که ریشه ی آن ها به مسابقات گاوچرانی مربوط می شود.
که مسابقه با اسب های وحشی است.
رودیئوچوگان (Polo)، که گفته می شود قدیمی ترین ورزش گروهی است. این ورزش در ایران باستان رواج و اهمیت زیادی داشته است و به بازی شاهان معروف است. امروزه, چوگان به دلیل هزینه ی بالا کمتر مورد توجه عام مردم قرار می گیرد.

رودیئو
سوارکاری در ایران امروز
امروزه سوارکاری در ایران بیش از چند دهه ی اخیر مورد توجه قرار گرفته است و باشگاه های مختلف به سرعت تاُسیس شده و در روند پیشرفت هستند. با این وجود ایران هنوز در سطح جهانی برنده ی مقام خاصی نشده است، ولی با روند کنونی به زودی به چنین افتخاراتی دست خواهد یافت. سوارکاری بانوان نیز بسیار مورد توجه قرار گرفته است و بر طرفداران آن روز به روز افزوده می شود.
از باشگاه های استان تهران می توان موارد زیر را مثال زد: باشگاه های ایران، ایران مهر، امام خمینی (ره)، آراسب، الوند، اسواران، فرمان آرا، آزمون ... از سوارکاران برتر کشورمان نیز می توان آقایان علیرضا شمس،کاظم وجدانی، امیر کلانتری، کریم اصغری، مسعود مکاری نژاد ، فرزین فتحلیزاده، محمد نقاش، مازیار جمشیدخانی، و خانم ها طاهره عبدی،الهام فرد،هاله نیکویی، سحر رضاعی، سروناز مستجاب الدعوه و سارا رجبیون را نام برد.
مقررات سوارکاری
در طی یک مسابقه ممکن است سوارکار بخاطر ارتکاب خطاهای مختلف ، جریمه شود . بنابراین بسته به نوع مسابقه سوارکاری که کمترین خطا و یا کمترین زمان و یا بیشترین امتیاز را کسب کرده برنده مسابقه است.
● کلیات:
۱- مسابقه پرش با اسب نوعی امتحان برای اسب و سوارکار در شرایط مختلف در مسیری از موانع است که در طی این آزمون آزادی ، انرژی مهارت و اطاعت اسب و همچنین قدرت سوارکار سنجیده می شود .
۲- در طی یک مسابقه ممکن است سوارکار بخاطر ارتکاب خطاهای مختلف ، جریمه شود . بنابراین بسته به نوع مسابقه سوارکاری که کمترین خطا و یا کمترین زمان و یا بیشترین امتیاز را کسب کرده برنده مسابقه است.
۳- منظور نهائی ، یکنواختی و استاندارد نمودن مسابقات پرش با اسب نیست بلکه ایجاد جاذبه و تنوع یکی از مهمترین عوامل در ایجاد علاقه برای سوارکار و تماشاچی است .
۴- با توجه به این مطالب یکسان بودن شرایط مسابقه برای کلیه شرکت کنندگان ضروری است و راه رسیدن به این هدف تهیه و چاپ قوانین و اجراء دقیق آن در حین مسابقه می باشد .
۵- سن اسبهای شرکت کننده در بازیهای المپیک ، قهرمانی جهان حداقل ۸ سال است . اسبهای شرکت کننده در کلیه مسابقات بین المللی دیگر بایستی حداقل دارای ۶ سال تمام باشند.
مانژهای پرش با اسب : میدان مسابقه پرش با اسب باید محصور بوده و در هنگامیکه اسب داخل میدان است باید کلیه ورودیها و خروجی ها بسته باشند.
● میادین تمرین و مانع تمرین :
۱-سوارکاران تنها یکبار مجاز به آمدن به داخل مانژ مسابقه جهت بازدید مسیر مسابقه هستند ( این مسئله شامل باراژ نیزمی باشد ).
جازه ورود به میدان جهت بازدید مسیر توسط هیات داوران بوسیله تابلوی ( میدان باز است )و یا بلندگوی عمومی به سوارکاران اعلام می گردد .
همچنین در مسابقات دو راندی که راند دوم مسابقه متفاوت از راند اول است سوارکاران می توانند قبل از شروع راند دوم نیز مسیر مسابقه را بازدید کنند.
۲- برگزار کنندگان مسابقات در مانژهای سرپوشیده در شرایط خاص بدلیل محدودیت مکانی ممکن است اجازه تمرین در مانژ اصلی را بدهند .
۳-در مواقعی که ابعاد میدان تمرین اجازه تمرین را ندهد یک مانع که جزو مسیر مسابقه نیست را می توان در مانژ اصلی برای تمرین درنظر گرفت.
۴- این مانع می تواند یک مانع عریض به ابعاد : ۴۰/۱ متر در ارتفاع و ۶۰/۱ متر در عرض و یا یک مانع عمومی به ارتفاع حداکثر ۱۴۰ ( دارای پرچم قرمز و سفید ) یاشد. شماره برای این مانع گذاشته نمی شود . برای پریدن از این مانع تنها دو بار می توان سعی کرد و در صورت سعی بیشتر سوارکار ممکن است جریمه نقدی یا محروم شود ۵-سوارکاران حق تلاش یا پرش از موانع مسابقه را درحین رژه قبل از مسابقه ندارند. انجام این کار ممکن است جریمه نقدی و یا محرومیت به همراه داشته باشد.
۶- برنده مسابقه ممکن است برای مطبوعات یک مانع بپرد که این مانع نبایستی جزء موانع دور بعدی باشد .
پریدن بر خلاف جهت از این مانع ممکن است موجب محرومیت سوارکار شود . برای پرش از این مانع سوارکار ۹۰ثانیه وقت دارد که این وقت از لحظه زدن زنگ توسط داوران شروع می شود . امتناع یا انداختن این موانع بعنوان یک تلاش به حساب می آید . اگر انداختن همراه با امتناع باشد سوارکار برای تلاش بعدی باید منتظر تصحیح مانع شود ،( زمان نگه داشته خواهد شد) . هئیت داوران زنگ شروع مسابقه را پس از تلاشهای سوار کار برای پرش از این مانع یا اتمام ۹۰ ثانیه بصدا در می آورند . پس از زده شدن زنگ سوارکار تنها می تواند یک بار برای پرش از این مانع سعی کرده و در حدفاصل ۴۵ ثانیه مسابقه اصلی را شروع کند .

● زنگ :
۱-زنگ ابزاری است جهت برقراری ارتباط با شرکت کنندگان و مسئول بصدا درآوردن آن یکی از اعضاء هیئت داوران است .زنگ در موارد زیر کاربرد دارد :
۱-۱- جهت اعلام باز بودن مانژ جهت بازدید از مسیر مسابقه .
۲-۱-اعلام اجازه شروع مسابقه به سوارکار پس از زدن زنگ که سوارکار بایستی خط شروع را در جهت درست ظرف مدت ۴۵ ثانیه قطع کند . سیستم زمانگیری اتوماتیک شمارش معکوس ۴۵ ثانیه را روی صفحه نتایج نشان می دهد ،‌بطوری که برای سوارکاران به وضوح قابل مشاهده باشد اگر سوارکار ظرف مدت ۴۵ ثانیه مسابقه را شروع نکند زمان مسابقه وی پس از ۴۵ ثانیه شروع خواهد شد . زمین خوردن و کلیه نافرمانی ها طی فاصله زدن زنگ و شروع مسابقه خطا محسوب نمی شود و lدر فاصله زمانی ۴۵ ثانیه داوران می توانند در موارد بروز برخی از مسائل زمان را نگه دارند.
۳-۱- بمنظور متوقف کردن سوارکار در حین مسابقه( به هر دلیلی ) و یا اجازه برای ادامه آن .
۴-۱- اعلام اجازه ادامه دادن مسابقه به سوارکاری که مانع آن پس از امتناع افتاده است و همچنین پس از تصحیح مانع و یا آماده بودن مسیر.
۵-۱-اعلام دستور اخراج یک سوارکار به وسیله به صدا درآوردن ممتد و یا تکراری زنگ.
۲-اگر سوارکار به زنگ داوران توجه نکند ممکن است بنا به نظر داوران اخراج شود.
۳- اگر پس از وقفه زمانی قبل از زدن زنگ سعی در پرش از مانع نموده و یا از مانع بپرد اخراج می شود .
۱-۳- مسئولیت ماندن در نزدیکی موانع قبل از زدن زنگ مجدد با سوارکار است.
۲-۳- این وظیفه داوران است که زنگ مجدد را در لحظه ای بزند که سوارکار در موقعیت خوبی قرار دارد .
۳-۳- پس از نگه داشتن زمان به هر دلیلی سوارکار بایست تا ایجاد شرایط مناسب جهت ادامه مسیر در نزدیکی مانع مذکور باقی بماند و هیات داوران نیز باید زنک را در لحظه ای به صدار درآورند که سوارکار موقعیت مناسبی نسبت به مانع داشته باشد ( یعنی سوارکار در نزدیکی مانعی که نسبت به آن امتناع کرده و یا آن را انداخته است قرار نداشته باشد). هیات داوران وظیفه ای ندارد که زمان را در شرایط مناسب به نفع سوارکار باز نمایند لذا با زدن زنگ زمان نیز باز خواهد شد.
● مسیر مسابقه و اندازه گیری:
۱ -مسیر مسابقه خط سیری است که سوارکار از دروازه شروع تا دروازه پایان طی میکند ، این مسیر بایستی با دقت تمام بخصوص در محل گردشها اندازه گیری شود (خط سیر طبیعی که اسب طی می کند. از مرکز موانع است).
۲- در مسابقات مهم هیات داوران باید به همراه طراح مسیر و یا در صورت امکان با ناظر فنی مسابقه مسیر را مجددا اندازه گیری کنند و در این صورت هیچ گونه تغییری در زمان مجاز جایز نمی باشد .
۳-در صورتی که هیات داوران تشخیص دهد که خطائی در اندازه گیری مسیر مسابقه (پس از پرش سه نفر که مسیر را بدون نافرمانی و یا افتادن طی نموده اند) رخ داده است می توانند مسیر مسابقه را مجددا اندازه گیری نموده و مجددا زمان مجاز جدیدی را اعلام کنند و زمان نفرات قبلی نیز می بایست با زمان جدید تصحیح و محاسبه شود.
۴- اگر شرایط زمین و آب و هوا مناسب باشد هیات داوران می توانند پیش از شروع مسابقه سرعت مسابقه را تغییر دهند.
۵- کل طول مسیر مسابقه نبایستی از ۶۰ برابر تعداد موانع بیشتر باشد.
۶- فاصله خط شروع تا مانع اول و خط پایان تا مانع آخر بین ۶ تا حداکثر ۱۵ متر است و این دو خط بایستی با پرچم های قرمز و سفید و حروف S (شروع) و F (پایان) مشخص شده باشند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  75  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سوارکاری

دانلود مقاله مشکلات بافتهای فرسوده درشهرهای بزرگ

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مشکلات بافتهای فرسوده درشهرهای بزرگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

چهارچوب تحقیق

 

 

 

1-1- طرح مسأله:
مشکلات بافتهای فرسوده درشهرهای بزرگ همواره یکی ازدغدغه های مردم ومدیران شهری بوده است، زیرا سکونت وکار دراین نوع بافتهای شهری هرگز بازدهی مطلوب را ندارند زیرااستاندارهای مسکن زندگی درآنها بدلیل فرسودگی شدید یا نسبی بسیار پایینتر از قسمتهای دیگر شهر میباشد. بافت فرسوده شهری به بافتی اطلاق میشود که از ابعاد کیفی وکمی وهمچنین ازلحاظ تجهیزات و تأسیسات شهری در سطح پایین قرار گرفته باشد مشکلات اصلی اینگونه بافتها بهنگام مخاطرات طبیعی بروز میکند که باید توجه مسئولین بیشتر متوجه اینگونه بافتها باشد عنوان بافت فرسوده شهری به با فتی اطلاق میشود که از ابعاد کیفی وکمی مسکن وتاسیسات وتجهیزات وابسته به آن درسطح بسیار پایینی از برخورداری است.این بافت بعنوان بافتی ناکارآمد معرفی میشود واز اینرو مساله بهبود بخشیدن به آن روی مینماید. این بهسازی بسته به نوع فرسودگی بافت مراحل مختلفی را شامل میشود.تهیه واجرای طرحهایی که به انحاء مختلف سعی در بهبود وضع این بافتها دارند ،نیازمند بررسی همه جانبه کمبودهای موجود وبرنامه ریزی مداوم برای رفع معضلات اینگونه بافتهاست .بررسی همه جانبه بدین معناست که درنوسازی وبازسازی این بافتها میبایست درکناربهبود بخشیدن به وضع مسکن که حدود 40درصدازبافتهای شهری راتشکیل میدهد سایر نیازهای معیشتی ساکنین نیز که در حیطه تاسیسات و تجهیزات شهری است تامین شود. بافت محله مجیدیه که بعنوان قسمتی از بافتهای فرسوده شهرتهران شناسایی شده است.که دارای معضلات فراوانی بویژه در زمان بحرانهای طبیعی مثل زلزله میباشد

 

1-2-ضرورت تحقیق:
از آنجا که تراکم جمعیتی وساختمانی در بافتهای فرسوده شهرهای بزرگ بدلیل قیمت نسبتا" پاینتر زمین وساختمان درآنها بطور قابل توجهی بالاست و از طرف دیگر آسیب پذیری این بافتهای شهری در مقابل حوادث و بلایای طبیعی و.... بسیار بالاتر ازسایر قسمتهای شهری میباشد،لذا رسیدگی و ساماندهی به این بافتها از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. هرگونه فعالیتی در جهت ساماندهی به بافتهای فرسوده نیازمند شناخت دقیق از ویژگیهای مختلف این بافتها درمناطق مختلف شهری است،.وازآنجا که ناحیه 3منطقه 8نیز از جمله فرسوده ترین بافتهای منطقه است ومشکلات بسیاری را برای ساکنین خود فراهم آورده بنابراین ضرورت تحقیق در این زمینه نیز بخوبی آشکار میگردد.

 

1-3-اهداف تحقیق:
1-تأمین امکانات معیشتی مناسب برای شهروندان در راستای اهداف عدالت اجتماعی؛
2-انتظام بخشی به مجموعه کاربریها و پاکسازی بافت از کاربریهای مزاحم؛
3-تشویق به سرمایه گذاری به منظور بازسازی بافتهای فرسوده در جهت مقاوم سازی آنها؛
4-ارتقائ کیفیت زندگی شهری؛
5-اصلاح شبکه دسترسی.

 

1-4- سوالات تحقیق
آیا . به منظور مقاوم سازی ساختمانها در برابر زلزله مساله نوسازی بافت در اولویت قرار میگیرد؟

 

آیا احیا بافتهای فرسوده بعنوان راه کار مناسب با مشارکت مردم ومسولان امکان پذیر است؟

 

1-5- فرضیات تحقیق:
1- به نظر میرسد. به منظور مقاوم سازی ساختمانها در برابر زلزله مساله نوسازی بافت در اولویت قرار میگیرد.

 

2- بنظر میرسد احیای بافتهای فرسوده بعنوان راه کار مناسب ، با مشارکت مردم و مسئولان بصورت توام امکان پذیر است.
1-- پیشینه تحقیق:
• مرمت شهری، (حبیبی، سید محسن و مقصودی،ملیحه). این کتاب سعی در معرفی و جمع بندی نظریه ها و شیو ه های امر مرمت شهری در بافتهای قدیمی دارد و به این منظور به بررسی مواردی چون تعاریف وا‍ژه ها ی مرمت شهری، نظریات جهانی و همچنین تجارب جهانی در زمینه مرمت شهری میپردازد.
• بهسازی و نوسازی شهری (فلامکی،محمدمنصور،1384) این کتاب سعی در معرفی وجمع بندی نظریه ها وشیو ه های مرمت شهری در بافتهای قدیمی دارد وبه این منظور به بررسی مواردی چون تعاریف وا‍‍‍‍زه های مرمت شهری،نظریات وتجربیات جهانی مرمت شهری و.میپردازد.
• ‍‍بهسازی و نوسازی شهری از دیدگاه علم جغرافیا (علی شماعی واحمد پوراحمد،1384)، این کتاب پیرامون مسائل ومشکلات بافتهای قدیم شهری وتعاریف مفاهیم مرتبط با نوسازی وبهسازی شهری میباشد. به نظزیات جهانی والگوهای ساماندهی بافت قدیم میپردازد.
• مهندسین مشاور زیستا،طرح تفضیلی منطقه 8را انجام داده اند که درخصوص طرح تفضیلی محلات وتعیین تفکیک بافتهای فرسوده،معابر و...پرداخته است.

 


 روش تحقیق:
انواع روشهای تحقیق برای یافتن پاسخ مناسب برای مسائل مطرح شده درتحقیق باتوجه به موضوع تحقیق ،نوع واهمیت مساله ،متفاوت خواهد بود. از آنجا که این تحقیق پیرامون ساماندهی بافت فرسوده شهری بخشی از شهر تهران انجام شده است، روش تحقیق کاربردی میباشد که از روش تحلیلی و توصیفی استفاده شده است و مراحل روش تحقیق شامل:
• گردآوری اطلاعات
• کار کتابخانه ای (کتابخانه های ملی، دانشگاه تهران، دانشگاه آزاد، سازمان مدیریت وبرنامه ریزی)
• کارمیدانی
• روش مشاهده
• استفاده از نقشه ها وعکسها
• طبقه بندی وتهیه جداول

 

1-8-محدودیتهای تحقیق
• عمده ترین موانع؛
• عدم دسترسی به اطلاعات؛
• عدم همکاری بسیاری از سازمانها،ادارات.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2-مبانی نظری
2-1- تعاریف
2-2- بافت:
مراد از بافت (بافت شهری)گستره ای همپیوند است که با ریخت شناسی های متفاوت طی دوران حیات شهری در داخل محدوده شهر و یا حاشیه آن در تداوم وپیوند با شهر شکل گرفته باشد. این گستره میتواند از بناها، مجموعه ها ،راهها، فضاها، تأسیسات و تجهیزات شهری و یا ترکیبی از آنها تشکیل شده باشد.
بافت شهر عبارت است از دانه بندی و در هم تنیدگی فضاها و عناصر شهری که به تبع ویژگیهای محیط طبیعی، بویژه توپوگرافی و اقلیم در محدوده شهر یعنی بلوکها و محله های شهری بطور فشرده یا گسسته و با نظمی خاص جایگزین شده اند. (توسلی،5:1368)
بافت هرشهر کمیتی پویا و در حال تغییر است که وضع کالبدی شهر و چگونگی رشد و گسترش آنرا در طول زمان نمایان میسازد. بافت هر شهر، ابتدا دانه بندی فضاهای کالبدی شهر، یعنی فضاهای خالی و پر و تراکم آنها را نسبت به یکدیگر مشخص میکند. همچنین چگونگی و فاصله بین عناصر شهری را معین میکند. بافت شهر شبکه گذرگاهی و نحوه توزیع فضایی آنها را نشان میدهد. ابعاد و اندازه هر یک از فضاهای کالبدی در افق و در ارتفاع با صورت یا افقی میتواند نمایانگر نوع و حجم بافت خاصی از شهر باشد. فضاهای خالی گویای ویژگیهای خاص شهری اند. مثلا فضاهای خالی موجود در مرکز محله های شهری و راههای مهم و تقاطعها و در مجموع بافت، گویای وجود مراکز و هسته های شهری و محله ای هستند(شماعی، پوراحمد، 1384).
بافت هر شهر نحوه شکل گیری و مراحل رشد و توسعه شهر را در طول تاریخ نشان میدهد. یکی از عوامل اصلی و بسیار مهم شکل گیری بافت شهر در گذشته عوامل محیط طبیعی بوده است سه عامل توپوگرافی زمین، آب و هوا و منابع، عوامل اساسی و مهم طبیعت اند که در بافت شهرهای قدیمی ایران تاثیر عمیقی به جای گذاشته اند (سلطانزاده،299:1365).

 

2-2-1- بافت وفرسودگی:
آنچه در این تحقیق مدنظر است، پرداختن به (بافتهای فرسوده شهری) است، از اینرو لازم است مقدم برهرچیز مراد از״بافت״و ״فرسودگی״روشن گردد.

 

2-2-2- انواع بافت شهری:
میتوان باتوجه به مراحل رشد و توسعه کالبدی فضایی شهرها، لایه های گوناگون بافت شهری را از همدیگر تشخیص داد. مثلا در شهرهای بزرگ ایران هفت گونه از بافت شهری در بررسی گونه شناسی بافتهای شهری قابل تشخیص است(مشهدیزاده دهاقانی،425:1373).
الف- بافت تاریخی، هسته اولیه شهر
بافت تاریخی را میتوان هسته اولیه شهر دانست. قلعه،ارگ، یا کهندژ و آنچه را به عنوان هسته اولیه شهر امروزی که در زمانهای پیشین (در ایران قبل از قاجاریه) ساخته شده میتوان بافت تاریخی نامید.
ارگ، برج، بارو و هسته های اولیه شهرهایی چون همدان، شیراز، اصفهان، یزد و تبریز چنین ویژگیهایی دارند.(شماعی، پوراحمد، 85:1384)
ب-بافت قدیمی شهر
بافت قدیمی، بافتی است که گرداگرد هسته اولیه شهری یا بافت تاریخی تنیده شده است. مثلا" در ایران بخشهایی از شهر که از نظر زمان شکل گیری آنها به اواخر دوره قاجاریه میرسد(تا اوایل قرن حاضر) شامل میشود. از نظر سبک معماری و شهرسازی، ویژگیهای اصیل و سنتی در آن حاکم است(حائری،27:1371).
بافت قدیمی در طی زمان طولانی و بر اساس تجارب گذشتگان روند تکاملی خود را طی کرده است(مشهدیزاده دهاقانی، 425، 1374).
امروزه جمعیت این بافتها با گسترش شهر و رشد بی رویه و سریع شهرنشینی، تخلیه شده و مراکز خدماتی، تجاری و... به حاشیه شهرها انتقال یافته است. در نتیجه کمبود خدمات، زیر ساختها و تأسیسات زیربنایی، عدم کشش مناسب و کافی شبکه ترافیکی و نارساییها و ناکارآمدی های بافتهای قدیمی در برآوردن وتامین نیازهای امروزی شهروندان، موجب شده تا این بافتها روز به روز بی رونق و فرسوده تر شوند و بعنوان بافتهای مسأله دار و مشکل زا در افکار ونظر بسیاری از مدیران شهری و شهروندان مطرح باشند.
ج-بافت میانی شهر
این بافت از حدود 1300تااوایل دهه 40گرداگرد بافت قدیم شهر شکل گرفت.
همزمان با رشد و گسترش شهرها، تغییرات کالبدی جدیدی در بخش قدیمی شهرها صورت گرفت. احداث خیابانهای جدید، نخستین نمودهای شهرسازی جدید است. بدنبال آن، حاشیه خیابان ها تغییر شکل داده و بناهای تازه ای ساخته شد، اما قسمت درونی کمتر دچار تغییر و تحول شد. مرحله تخریب بافت قدیمی با ایجاد میدانهایی در مرکز شهر ها وخیابانهای عمود بر هم به شکل شطرنجی شروع شد.
تعادل زیست محیطی بین شهر وروستاهای اطراف کشتزارها و باغها تا اواخر این دوره برقرار بود. از خصوصیات بارز بافت میانی شهرها، ساخت و سازهای غیر بومی، پهن تر بودن کوچه ها، وجود نشانه هایی از خیابانها به سبک مدرن و همچنین درختکاری و ساخت پیاده روها و نماسازیی مدرن در حاشیه خیابانهاست.(شماعی، پوراحمد، 86:1384)
چ-بافت جدید شهری
از دهه 1340به بعد تغییر وتحولات اوضاع اجتماعی واقتصادی و فناوریهای نوین در کشور تشدید شد. در نتیجه یک بافت جدید به دور بافت قبلی شهر ها شکل گرفت.
اقدامهای عمرانی در شهرها مانند خیابان بندی و آسفالت کوچه ها و معابر، توسعه خدمات و زیربناها در شهرها، ایجاد ساختمانها و اداره های جدید، ایجاد پارکها و... به رشد و توسعه فعالیتهای ساختمان سازی وشهرسازی توسط بخش دولتی وخصوصی سرعت بخشید. افزایش مهاجرت به شهرها نیز خود عامل دیگری در افزایش رشد جمعیت شهری و بیشتر شدن ساخت و سازهای اطراف وحاشیه شهرها بود. افزایش آپارتمان سازی، رشد و توسعه کارخانه ها و شهرکهای صنعتی، رواج گسترده معاملات زمین، تشدید فاصله طبقات اجتماعی در شهرها و گسترش حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی از دیگر ویژگیهای شهری در این دوره است. بافتهای جدید با بافتهای نوساز شهری با این ساختارها مواجه اند.
ح-بافت پیرامونی شهر
این بافت که از سال 1350 در ایران شکل گرفت و توسعه یافت در واقع در برگیرنده بخشهای خوابگاهی یا حومه های وابسته به کلانشهرهاست. با افزایش جمعیت و مهاجرت به شهر ها ، نیاز به مسکن و رشد و گسترش شهری افزایش یافت. رشد جمعیت بویژه ناشی از مهاجرتهای بی رویه که بدنبال سرپناهی برای سکونت بودند، در نقاط حاشیه ای یا خارج شهر بافت پیرامونی بصورت شهرک سازی را بوجود آوردند. جایی که تراکم در حال کاهش بسوی خارج از مرکز شهر و کاربری منفرد ویژگی غالب آنست(شماعی،پوراحمد،87:1384).
خ-بافت اقماری یا گسترش ناپیوسته شهر
شکل گیری این بافت از سال 1360آغاز شد و در اوایل دهه 70به اوج خود رسید. این بخش شامل شهرکهای گوناگون در اطراف شهرهای بزرگ بود. شهرکها و نقاط جمعیتی ایجاد شده یا گسترش یافته در این دوره به سه دسته تقسیم میشوند.
دسته اول شهرکهای اقماری و خوابگاهی هستند که در زمینهای بایر توسط دولت یا بخش خصوصی ساخته اند.
دسته دوم شامل نواحی و بخشهایی است که با تغییر شکل روستاها و نقاط جمعیتی اطراف شهرها بصورت شهرکها و نقاط مسکونی درآمده اند و بدون پیش بینی های لازم شهری در مورد آنها صورت نگرفته است.
دسته سوم پیامد توسعه بی رویه و بدون برنامه روستاها و نقاط جمعیتی اطراف شهرها به همان شکل و صورت اولیه روستایی است.
رشد سریع این شهرگونه ها و رواج ساخت و سازهای بدون برنامه و اسکان جمعیت مهاجر، پیدایش مشکلات بسیاری را دامن زد. عدم تعادل بین فضاهای شکل گرفته، گسترش مشکلات اجتماعی، روحی و روانی ناشی از تقابل بین فرهنگها و سنتها و... از جمله این مشکلات هستند(شماعی، پوراحمد، 88:1384).
د-گسترش متروپلی شهر بهمراه ایجاد شهرهای جدید
رشد سریع و وسیع شهر های بزرگی همچون تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز و پیدایش شهرهای جدید و پیوند شهرها ی کوچک و متوسط اطراف این شهرها به مادر شهر، به پیدایش شبکه شهری گسترده ای و بافت جدیدی از شهرها منجر شده است. این شکل از گسترش کالبدی، فضایی که به رشد متروپلی و منطقه شهری منجر میشود، بعلت اشکال در برنامه ریزها یا نبود برنامه ریزی دقیق و مشخص، ساماندهی و کنترل شهر را دچار مشکلات بسیاری کرده و این مشکلات در سطح منطقه شهری و حتی در سطح کشور پیامدهای ناگواری را موجب شده است.
اعمال شاخص شاخص
بلوکی است که حداقل 50% بناهای آن غیر مقاوم بوده که دلیل آن فقدان سیستم سازهای مناسب و عدم رعایت موازین فنی است. ناپایداری
بلوکی است که حداقل 50% عرض معابر آن کمتر از 6 متر است. نفوذناپذیری
بلوکی است که حداقل 50 درصد قطعات (پلاک ها) آن دارای مساحتی کمتر از 200 متر مربع است. ریزدانگی

 

 

 

 

 

 

 

 

 


هویت فرهنگی و تاریخی شهرهای تاریخی ما در معرض نابودی است از اینرو ضروری است در چار چوب طرحهای جامع بهسازی و نوسازی شهری الگوها و روشهای مناسب مورد توجه و حمایت قرار میگیرد(شماعی، پوراحمد، 89:1384).

 

2-3- فرسودگی
مراد از فرسودگی، ناکار آمدی و کاهش کارایی یک بافت نسبت به کارآمدی سایر بافتهای شهری است. فرسودگی بافت و عناصر درونی آن یا به سبب فقدان برنامه توسعه و نظارت فنی بر شکل گیری آن بافت بوجود میاید، پیامد فرسودگی بافت که در نهایت به از بین رفتن منزلت آن در اذهان شهروندان منجر میشود، در اشکال گوناگون از جمله کاهش و یا فقدان شرایط زیست پذیری و ایمنی و نیز نابسامانیهای کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و تأسیساتی قابل دریافت و شناسایی است(وزارت مسکن و شهرسازی، 7:1384).
بافت فرسوده شهری: به محدوده یا بلوک شهری اطلاق می شود که بیش از 50درصد بنا های آن ناپایدار،معابرآن نفوذناپذیر و املاک آن ریز دانه باشد.

 

2-3-1- گونه های بافتهای فرسوده
بافتهای فرسوده به سبب آسیبها در کلیت با یکدیگر وجوه مشترکی دارند، اما به سبب عوامل موثر در فرسوده بودن دارای ماهیتهای متفاوت میباشند. این تفاوت، بافتها در سه گروه زیر قرار میدهد:
الف)بافتهای دارای میراث های شهری؛
ب)بافتهای شهری(فاقد میراث شهری)؛
ج)بافتهای حاشیه ای (سکونتگاهای غیررسمی ).(وزارت مسکن وشهرسازی،8:1384)
الف)بافتهای دارای میراث شهری
مراد از بافتهای دارای میراثهای شهری،بافتهای فرسوده ای است که علیرغم فرسودگی در گستره بناها ،مجموعه فضاها،تاسیسات و تجهیزات شهری با ارزش ویا ترکیبی از آنها وجود دارد.شناسایی وجود این عناصر موجب میگرددتا بهره گیری از میراثها ونقش هویت بخش آنها در بستر مداخله مورد توجه قرارگیرد وبارز گردد.
نکته مهم در اینست که جدا کردن بافتهای دارای میراث از سایر بافتها که به سبب اهمیت آنها صورت گرفته، به هیچ عنوان به مفهوم حذف این گونه بافتها از دستور کار مداخله در بافتهای فرسوده نمیباشد، بلکه این امر تنها تأکیدی برضرورت همکاری ونظارت سازمان میراث فرهنگی بر اقدامات نهادهای مسئول در حفظ منطقی وتخصص میراثهای با ارزش در این بافتهاست.(وزار ت مسکن وشهرسازی،8:1384)

 

ب)بافتهای شهری (فاقد میراث شهری)
مراد از بافتهای شهری بافتهای فرسوده ای است که در لایه های درونی شهر جای دارند.این بافتها یا در کالبدهای به جای مانده در دل بافتهای قدیمی قرار گرفته اند،ویا حاصل استقرار افراد فرو دست جامعه در زمینهای خالی درون شهری وبرون شهری اند که با گسترش شهرها با آنها در آمیخته اند.این بافتها علیرغم دارا بودن توانمندیهای فراتر از آنچه در حال حاضر پذیرای آن هستند به سبب آنکه از چرخه حیات موثر شهری خارج هستند از ارزش کمتری برخودار میباشند.(وزارت مسکن وشهرسازی،1384)

 

ج)بافتهای حاشیه ای (سکونتگاههای غیررسمی)
مراداز بافتهای حاشیه ای بافتهای فرسوده ای است که به سبب عدم تناسب میان درآمد متقاضیان سکونت در شهرهای بزرگ و هزینه های سکونت در آنها بیشتر بطور غیر رسمی در حاشیه شهرها شکل گرفته اند. ساکنین این بافتها بیشتر مهاجران جویای کار هستند که در شهرهایی که دارای توانمندی بالا در عرضه اشتغال و خدمات میباشند، ساکن شده اند (وزارت مسکن وشهرسازی، 9:1384).

 

2-4- شناسه ها
شناسه ها به آسان کردن درک مشترک از مفاهیم بکار گرفته شده در مصوبه مورخ 16/3/1384شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در خصوص بافتهای فرسوده شهری و تصمیمات متکی برآن تدوین شده است. برای تعیین شناسه ها، رایج ترین ویژگیهای مشترک در هر یک از عوامل نقش آفرین در بافتهای فرسوده مد نظر قرارگرفته است. بنابراین با مشاهده نشانه هایی همنواخت با این شناسه ها میتوان از وجود فرسودگی و ضرورت اقدامات مرتبط اطمینان نسبی حاصل کرد. این شناسه ها شامل موارد زیر میباشند:
الف)شناسه های شناخت محدوده بافتهای فرسوده؛
ب) شناسه های شناخت گونه های بافتهای فرسوده؛
ج ) شناسه های شناخت گونه ها ی مداخله در بافتهای فرسوده؛
د)شناسه های شناخت مراجع قانونی ومستندات قانونی مداخله در بافتهای فرسوده.(وزارت مسکن وشهرسازی،18:1384)

 

2-4-1- شناسه های شناخت محدوده بافتهای فرسوده
بافتهای فرسوده به دلایل متفاوت فرسوده شده اند. از اینرو با اشکال گوناگون و وجوه متفاوت مشاهده میشوند. اختلال در موارد زیر فراگیرترین وجوه برای تعیین شناسه و شناخت محدوده بافتهای فرسوده است:
الف)شکل کالبدی؛
ب)انسجام بافت واستحکام و مصالح ساختمانی عناصر درون بافت؛
ت)ساختار زیر ساختها؛
ث)کارایی نظام شبکه؛
ج)ابعاد کارکردی؛
ح)وضعیت محیط زیست؛
خ)ابعاد اجتماعی؛
د)ابعاد اقتصادی؛
ذ)عملکرد مدیریت شهری؛
ر)نوع مالکیت.(وزارت مسکن وشهرسازی،19:1384)
الف-شکل کالبدی
1) ریخت شناسی بیشتر این بافتها شکلی اندام واره دارد.
2)ابعاد فیزیکی بیشتر اجزای بافت بویژه قطعات واقع در حوزه های مسکونی، ریز دانه و ابنیه آن کوتاه مرتبه (یک یا دوطبقه)است. (وزارت مسکن وشهرسازی، 19:1384)
ب- انسجام بافت و استحکام و مصالح ساختمانی عناصر درون بافت:
1) در این محدوده ها بافت فاقد انسجام بوده و بیشتر بناهای درون آنها فاقد مقاومت در برابر زلزله با شدت متوسط میباشند.
2)در مکانهای فاقد ایمنی(بصورت اسکان های غیر رسمی)مانند حریم گسلها، بستر رود دره ها و قناتها قرار گرفته اند.
3)در ساخت بناهای آن از مصالح نازل و کم دوام استفاده شده است(وزارت مسکن و شهرسازی، 19:1384).
ت- ساختار زیر ساختها
فاقد زیر ساختی (بویژه آب و برق) است و در صورت دارا بودن، شبکه آن دچار نارسایی بوده و آسیب پذیر است. (وزارت مسکن وشهرسازی، 19:1384)
ث- کارآیی نظام شبکه
1)دارای شبکه ناکارآمدست.
2)دارای شبکه اندام واره ونامنظم است.
3)دارای شبکه با عرض کم ونفوذ پذیری پائین است. (وزارت مسکن وشهرسازی ،19:1384)
ج-ابعادکارکردی
1)کاربریهای ناسازگار در بافت مسکونی بطور نسبی بالاست (بویژه صنایع غیر مجاز مدنظر سازمان حفاظت محیط زیست در گروههای ب،ج،د،ه)
2)دچار فقدان یا کمبود شدید فضاهای خدماتی است.
3)واحدهای تجاری آنها متروکه ویا درحد بسیار نازل است. (وزارت مسکن وشهرسازی ،20:1384)
ح-وضعیت محیط زیست
1)دچار کیفیت محیطی پایین وغیر بهداشتی
2)آلودگی ناشی از فقدان سیستم دفع فاضلاب،آبهای سطحی وجمع آوری در آنها وجود دارد.
خ- ابعاد اجتماعی
1)شمار ساکنین غیر بومی (مهاجر روستایی یا تهیدستان شهری)نسبت به ساکنان اصیل بیشتر است.
2)دارای منزلت مکانی و سکونتی پایین است.
3)ترکیب جمعیتی آن غیر متعارف است.
4)شیوع اعتیاد و ناهنجاریهای رفتاری و بیکاری در آنها بالاست .
5) ناامنی محیطی بویژه برای کودکان و جوانان و زنان وجود دارد. (وزارت مسکن وشهرسازی، 20:1384)
د- ابعاد اقتصادی
1) ارزش زمین ومسکن به میانگین ارزش آنها در شهر پایین است.
2) به سبب فقر بهبود بخشیدن به مسکن از سوی ساکنان ناممکن است.
3) از سوی سرمایه گذاران، انگیزه سرمایه گذاری وجود ندارد.
4) منابع درآمدی بیشتر ساکنان نامعلوم است.
5) ساکنان در دهک های پایین درآمدی قرار دارند. (وزارت مسکن و شهرسازی، 20:1384)

ذ- عملکرد مدیریت شهری
1) خدمات شهری ارائه نمیشود و یا ارائه آن دچار کاستی است.
2) اقدامات عمرانی موثر از سوی سازمان های مسئول در آنها مشاهده نمیشود.
3) فاقد فضاهای عمومی و خدماتی(حتی در مقیاس محلی)است.
4) فاقد اثاثیه شهری است (وزارت مسکن وشهرسازی، 20:1384).
ر- نوع مالکیت
1) قطعات آن فاقد خطوط تفکیکی روشن میباشد.
2) وارثان آن متعددمیباشند.
3) فاقد اسناد رسمی مالکیت (سند وبنچاق)است.

 

2-4-2- شناسه های شناخت گونه های بافت فرسوده:
در بسیاری از بافتهای فرسوده ترکیبی از گونه ها ی بافت وجود دارد که درموارد ی امر تشخیص را با دشواری مواجه میکند .در رویارویایی باچنین شرایطی گونه های بافت به کمک چهار عامل زیر از یکدیگر قابل تفکیک میباشند:
1-دوره زمانی
2-گونه ارزش بافت
3-موقعیت استقرار در شهر
4-وضعیت حقوقی –ثبتی عناصر بافت. . (وزارت مسکن وشهرسازی ،1384)

 

راهکارهای جهت ساماندهی و احیای بافت فرسوده
نمودار زیر وضعیت وپیوندهای احیای بافتهای قدیمی وفرسوده مراکز شهری را با راهکارهای مختلف نشان میدهد

 

 

 

 

 

 

 


نمودار 1- راهکارهای احیای بافت فرسوده شهری
در نمودار فوق مشاهده میکنیم که به منظور احیا ومرمت شهری سه راهکار مستقل و یا ترکیبی قابل اجرایند. در این راهکارهها علیرغم این که هدف، احیا و مرمت شهری است، اما تاکید هر راهکار نمایانگر بینش کارشناسان ومسئولان امور شهری است، حال اینکه کدام راهکار ومجموعه ای از راهکارها برگزیده شود، به عوامل زیادی مانند وضعیت اجتماعی-اقتصادی وکالبدی، سیاستگذاریهای کلان شهرسازی واندیشه دستاندرکاران، چه مسئولان و چه کارشناسان شهری است.

 

2-5- تعریف بهسازی
بهسازی، بهبود بخشیدن به وضعیت بافت و عناصر درونی آنست و مجموعه اقداماتی را شامل میگردد که در زمینه کالبدی همنواخت با الگوی اولیه به حفظ و نگهداری بافت و عناصر آن میپردازد ودر زمینه غیر کالبدی به رونق بخشی حیات درونی آن کمک میکند .بستر مداخله میتواند بافت شهری ،فضای شهری، مجموعه ها و بناها را به تنهایی ویا در مجموع شامل گردد. در اینگونه مداخله حد وفاداری به گذشته اصل بوده و با حفاظت کامل از هر آنچه وجود دارد، مفهوم میابد.به سبب گستردگی دامنه اقدامات مرتبط به بهسازی،این اقدامات در دودسته جای داده شده است :یکی مجموعه اقداماتی که قبل از ورود خدشه به بافت وعناصر آن تبدیل میشود ودیگری مجموعه اقداماتی که پس از وارد آمدن آسیب وخسارات در دستور کار قرار میگیرد.در این مداخله اصل بروفاداری به گذشته وحفظ آثارهویت بخش در آنهاست .فعالیت بهسازی با هدف استفاده از امکانات بالقوه وبالفعل موجود وتقویت جنبه های منفی صورت میپذیرد.به عبارت دیگر بهسازی شهری به مجموعه مداخله هائی از اصلاح وضع بناها ،فضاهاومحله ها ی شهری،براساس یک طرح جامع،هماهنگ که به نحوی حالت فرسودگی ورکود ورخوت رادر آنها از بین ببرد،گفته میشود.(حبیبی،36:1379)
بهسازی را میتوان نوعی برنامه ریزی جامع نیز به حساب آورد.بهسازی کمک به بهبود وضع شهرها ازجمله وضع کالبدی،اقتصادی،اجتماعی آنها وافزایش بنیه ی اقتصادی واجتماعی دربافتهای قدیم وجدید است،(شیعه1378 :120-121)
به مجموعه اقداماتی اطلاق میشود که با اندک تغییراتی در فعالیت و بدون مداخله ای چشمگیر در کالبد، موجبات افزایش عمر اثر را فراهم میگرداند. عمل بهسازی در معاصر کردن فضای گذشته نهفته است و نه در باز تولید فضای شهری گذشته (حبیبی ومقصودی، 1382، ص5).
آندسته از اقدامهایی که باکمترین هزینه ومداخله وفقط به منظور بهبود فضاها ومحیط زیست شهری(اصلاح معابر،اصلاح تاسیسیات زیربنایی،بهبود فضاهای مسکونی و غیره)درمقیاس بناها وبلوکها ومحله های شهری صورت میگیرد بهسازی نام دارد . (حبیبی 1381و ومقصودی، شماعی ، 1380 )
اقدامات بهسازی
اقدامات بهسازی به اشکال گوناگون انجام میگیرد که مهمترین آنها به شرح زیر است:
الف)بهبود بخشی
تقویت جنبه های مثبت واز بین بردن جنبه های منفی فضا است.این اقدام سعی در کاهش محدودیتها وکاستیها دارد.
ب)بازیافت
آندسته از اقداماتی که با کمترین مداخلات به ایجاد شرایط زیست بهینه درفضای شهری منجر میشود.بازیافت شامل اقداماتی است که شرط دوام وبقای فضای شهری را در محیط پیرامونش بیشتر کند ..بازیافت بدنبال رفع خطر وبازگرداندن حیات مجدد به کالبد وفضای شهری در کوتاه مدت با استفاده از شرایط موجود در فضاست.
ج)استحکام بخشی
به مجموعه کارهایی که موجب افزایش امنیت،قدرت واستحکام کالبد وفضا میشود ،اطلاق میگردد.هدف این افزایش دوام ویکپارچگی در ساختار فضایی شهر است.
د:مراقبت وحمایت:
اتخاذ تدابیر مناسب برای جلوگیری از خطرات احتمالی را مراقبت گویند که بازرسی وبازبینی منظم ،نگهداری ،تعمیر ،مطالعه انواع دگرگونیها ی کالبدی،اجتماعی،اقتصادی وشناخت خطرات وآسیبها ی ناشی از فرسودگی ورکود رانیز شامل میشود.
حمایت در برگیرنده مجموعه اقداماتی مانند تهیه وتدوین قوانین ،جلب حمایتهای دولتی وتعیین حوزه های حفاظتی است.
ه-رونق بخشی
منظور از رونق وتجدید حیات کالبد وفضای شهری است.
و- حفاظت:
حفاظت شامل بازبینی منظم ورفع اشکالات در عملکرد وفضاست.بعبارت دیگر ،به مجموعه اقدامهایی که در فضاهای کالبدی ارزشمند فرهنگی وتاریخی برای حفظ محیط بعنوان نشانه هویت یک کشور انجام میگیرد ،حفاظت گفته میشود .
پس میتوان گفت بهسازی شهری تنها به بهسازی کالبد وفیزیک شهر توجه ندارد،بلکه به اصلاح وتوانمند سازی ساختارهای کالبدی،اقتصادی واجتماعی شهر توجه همه جانبه دارد .براساس طرح جامع بهسازی میتوان حالت رکود وکمبود را از بین برد .در کل برنامه های بهسازی شهر شامل تحول وتکامل یا منطبق ساختن فضاها ومجموعه های شهری با استانداردهای قابل قبول است.
البته همانطوری که مشخص شد در بهسازی تنها سازماندهی نظام کالبدی نباید مدنظر باشد،بلکه باید شرایط اقتصادی-اجتماعی ،زیست محیطی،روحی –روانی وجامعه شناختی درکنار ساختار کالبدی مورد توجه قرار گیرد .بهسازی به مجموعه ی فعالیت ها وشرایط زندگی در شهر یا روستا می انجامد وهویت واصالت شهر را حفظ میکند اطلاق میشود.
بهسازی بصورت فردی واجتماعی به منظور افزایش رفاه اجتماعی از راه افزایش کیفیت روحی-روانی شهروندان توسط آموزش ،یکی از مهمترین مسائل مورد توجه در بهسازی شهری است .همچنین در بهسازی شهری باید به بهداشت وسلامت روحی وجسمی شهروندان از نظر زیستی توجه شود.

 

2-6- نوسازی:
اقداماتی در جهت با‍‍زگرداندن حیات مجدد به بنا یا فضا و احیا با تأکید بر تغییر شکل فضا یا مجموعه شهری نوسازی نامیده میشود. این اقدام در جهت انطباق و به روز کردن سازمان کالبدی-فضایی با نیازهای امروزی است (فلامکی،1375،ص34).
نوسازی بازآفرینی هستیها ومعاصر سازی بافت وعناصر درونی آنرا با حفظ ماهیتهای شکلی(درابعاد کالبدی)وهمنواخت با موازین نوین را(در ابعاد غیر کالبدی) در دستور کار دارد.بستر مداخله میتواند بافت شهری،فضای شهری،مجموعه ها وبناها به تنهایی ویا در مجموع باشد.در نوسازی وفاداری به گذشته در صورت خدشه دار نشدن ارزشهای کهن (چه فنون نوین بکار گرفته شود یانه )مجاز میباشد.
(در این مداخله حد وفا داری به گذشته از انعطاف پذیریی بیشتری برخوردار است وبرحسب مورد از مداخله اندک تا تغییر را میتوان شامل شد.فعالیت نوسازی با هدف افزایش کارایی ،بهره وری وباز گرداندن حیات شهری به بافت میباشد.)
نوسازی بازگرداندن حیات مجدد به بنا یا فضا واحیا با تاکید برتغییر شکل فضا یا مجموعه شهری است. نوسازی انطباق وبروز کردن سازمان کالبدی-فضایی با نیازهای امروزی است.نوسازی شهری کاری مداوم است که در پی فرسودگی وتخریب نسبی فضای شهری در روند شهر سازی شهرها از گذشته تا حال صورت میگرفته است.بطوریکه شهرهای جدید هم از این اقدام برکنار نیستند ،اما این اقدام اساسا در شهرهای قدیمی یا بناها وفضاهای در حال تخریب بیشتر صورت میگیرد.تغییر وتحول ونوسازی فضاهای زیستی انسان در طول تاریخ سبب شده اشکال زندگی وتمدن شهری به این اندازه رشد وتوسعه یابد .
در تجربه مغرب زمین اقدامات نوسازی وبهسازی به سه صورت تحقق یافته است: (توسلی،85 :1379 )
الف)نوسازی کامل
ب)بهسازی کامل
ج)نوسازی همراه با بهسازی .
در مورد نخست در مرحله مطالعات شهرسازی،پس از اینکه بنا یا بناهایی را فرسوده وتخریب شدنی تشخیص دادند،آنها را پاکسازی میکنند.مکان آنها بصورت زمینی برای نوسازی کامل آماده میشود.
درمورد دوم ،در بناها های قدیمی یا نیمه قدیمی واجد ارزش مرمت که این خود در روند مطالعات شهری تعریف میشود ،بهسازی کامل صورت میگیرد.یعنی ترکیب بیرونی بنا که روبه فضای شهری (خیابان یا میدان)است،حفظ،احیا واصلاح میشود وفضاهای داخلی مطابق نیازهای روز برای استقرارفعالیتهای نو،اصلاح وتکمیل میشوند.تاسیسات وتجهیزات آنهم تغییر میابند.
مورد سوم،جامع موارد اول ودوم است .برای مثال ،در بنایی سه طبقه با تمام ویژگیهایی که درقالب مورد دوم شمرده شده ،بهسازی کامل ،البته به منظور سازگاری وهماهنگی براساس آنچه قواعد ومعیارهای طراحی شهری تعیین میکنند ،صورت میپذیرد.در صورتی که بنا از نظر ساختمانی توانایی داشته باشد،پیشنهاد میشود دو طبقه برآن افزوده شود .این امر فقط جنبه کالبدی ندارد ،بلکه با اقتصاد زمین نیز ارتباط دارد که در کشور ماهم متداول شده است.(توسلی،85:1379)

 


اقدامات نوسازی
نوسازی شهر مجموعه ای از اقدامات زیر راشامل میشود:
الف) نوکردن
این واژه به معنای شکل دادن وبا ارزش کردن مجدد یک بنا یا فضای شهری است که از طریق مداخله های کالبدی –فضایی صورت میگیرد .این واژه در فرهنگ آکسفورد به معنای تجدید حیات مجدد اثر یا بنا یا مجموعه شهری آمده است .پس از تعیین هدف یا مداخله طی یک دوره زمانی میان مدت با طراحی جدید وهماهنگ با گذشته اقدام میکنند .
ب)احیا
این واژه به معنای حیات بخشیدن به بخشهای ازمیان رفته یا سازمان فضایی آنست ،به گونه ای که کلیت خدشه دار شده از نو ایجاد شود .احیا با هدف باز گرداندن حالت وجود ذاتی واصلی به بنا یامجموعه شهری است.بنابراین در احیا تاریخ ومشخصات اصلی اثر یا پدیده مورد توجه است .
ج)باز زنده سازی یا تجدید حیات
این واژه از لحاظ لغوی در فرهنگ لغات آکسفورد به معنای تجدید حیات آمده است .تجدید حیات در فرهنگ(معین)به معنای زنده کردن وزنده گردانیدن ودر فرهنگ لغات (آنندراج)به معنای زنده کردن است.(ر.ک:فرهنگ آندرج،1335وفرهنگ لغات معین وفرهنگ آکسفورد)
این واژه به مجموعه ای از اقدامات متنوع وتکمیلی که برای بازگرداندن حیات به بنا یا فضای شهری صورت میپذیردگفته میشود این اقدامات را میتوان در سازمان کالبدی-فضایی صورت داد وبخشهایی از سازمان کالبدی-فضایی باقت کهن بصورتی که شکل کلی آن حفظ شود.
د)انطباق و به روز کردن:
این واژه در لغت نامه دهخدابه معنای موافق وبرابر شدن ویکسان گشتن است .در فرهنگ آنندرج انطباق به معنای موافق ،برابر شدن وبهم پیوستن است ودر فرهنگ لغات آکسفورد به معنای تطبیق پدیده یا واقعه ای به شکل جدید آنست. در نتیجه میتوان گفت انطباق سلسله اقداماتی است که با ایجاد شرایط مناسب در سازمان فضایی-کالبدی سازش میان کالبد وفضای کهن با نیاز های امروزین را سبب میگردد.
ه-تبدیل، دگرگونی
این واژه به معنای تغییر خط،تغییر ماهیت وتغییر عقیده است.در برنامه ریزی نوسازی شهری تبدیل ودگرگونی بنا یا بخشی از شهر یا فضاهای شهری متناسب با نیازهای معاصر بسیار با اهمیت است.تبدیل ودگرگونی بی تردید از اقدامهای اساسی نوسازی است که از راه تغییر عملکرد برای بروز کردن از طریق تخریب کالبد وآماده کردن محیط برای وضعیتی نو صورت میگیرد.

 

2-7تعریف بازسازی
بازسازی، دگرگونی کامل پیشینه وایجاد شرایطی جدید در بافت ویا عناصر آنرا با برچیدن آثار گذشته وبنا نهادن ساخت وسازهای جدید دنبال میکند .بستر مداخله میتواند بافت شهری ،فضای شهری،مجموعه ها وبنا ها به تنهایی ویا در مجموع باشد. در بازسازی وفاداری به گذشته چندان مصداق ندارد وهر جا که لازم باشد با تخریب کامل میتواند بازسازی صورت گیرد .بازسازی با نوسازی قرابت وتشابهات زیادی دارد ،اما تنها تفاوت مهمی که میتوان بین نوسازی وبازسازی قائل شد اینست که نوسازی،نوکردن،احیا وبروز کردن فضای شهری بصورت اختیاری است.اما بازسازی نوکردن واحیای اجباری وتحمیلی فضای شهری است که در اثر حادثه ای تخریب وویران شده است.به بیانی دیگر نوسازی تحمیلی در پی تخریب های ناخواسته را بازسازی میگویند یکی از مراحل مدیریت بحران شهری مرحله بازسازی است .حوادث اتفاقی که منجر به بازسازی شده ،برای نمونه بشرح زیر است:
-آتش سوزی
-زمین لرزه
-جنگ

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  155  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مشکلات بافتهای فرسوده درشهرهای بزرگ

دانلود مقاله پایداری شیب ها و انواع روشهای پایداری شیب

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله پایداری شیب ها و انواع روشهای پایداری شیب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


فرایند تحلیل پایداری شیب (مزایا، معایب و محدودیت ها)
مقدمه
پایدارسازی شیبها یکی از مهمترین مسائل در فعالیهای عمرانی و معدنی است. هر گونه تحلیل نادرست می تواند به خسارات جبران ناپذیری منجر شود. انتخاب روش صحیح پایدار سازی شیبها، به محیط و پارامترهای ژئومکانیکی شیب، و همچنین انتخاب روش مناسب تحلیل بستگی مستقیم دارد. در این مقاله به کلیات این روش پرداخته می شود، تحلیل پایداری شیب بر حسب دقت روش در سه بخش سینماتیکی، تعادل حدی و عددی مورد بررسی قرار گرفته، مزایا، معایب و محدودیتهای هر روش شرح داده شده و متناسب با نوع شیب، روش مناسب تحلیل برای آن پیشنهاد میشود.
تثبیت دامنه‌های خاکی - روش های پیشگیری و ترمیم
گسیختگی دامنه‌ای بطور ساده ، ناشی از عملکرد گرانش زمین بر روی توده‌ای از مصالح است که می‌توانند به آهستگی بخزند (خزش)، بطور آزاد فرو افتند (ریزش)، در امتداد یک سطح گسیختگی بلغزند (لغزش) و یا مانند دوغابی جریان پیدا کند (جریان). نیروی گرانش زمین بطور دائم بر توده‌های سنگ و خاک واقع در دامنه‌ها اثر می‌کند. تا زمانی که مقاومت توده سنگ یا خاک مساوی یا بزرگتر از نیروهای گرانشی باشد، نیروها در حال تعادل بوده و حرکتی رخ نمی‌دهد.
در غیر این صورت دامنه گسیخته شده و به یکی از اشکال خزش ، ریزش ، لغزش و جریان جابجا می‌شود. حرکات دامنه‌ای ممکن است جزئی و منحصر به ریزش یک قطعه سنگ منفرد بوده یا اینکه بسیار بزرگ و فاصله آفرین باشند. دامنه‌هایی که بر اثر حفاری در خاک بوجود می‌آیند، دامنه‌هایی که آثاری از حرکت و گسیختگی از خود نشان می‌دهند و سرانجام خاکریزهایی که به روی دامنه‌ها ایجاد می‌شوند، هم نیاز به تثبیت و پایداری دارند.

 

دامنه‌های حاصل از حفاری در خاک
دامنه‌ها و شیب هایی که بر اثر حفاری در خاک ایجاد می‌شوند، معمولا بگونه‌ای طراحی می‌شوند که از پایداری لازم برخوردار باشند. از این رو ، با توجه به مسایل اقتصادی انتخابهای متعددی برای این دامنه‌ها می‌تواند وجود داشته باشد. بطور کلی زاویه شیب مناسب برای دامنه با توجه به نتایج بررسیها انتخاب می‌شود. علاوه بر آن در حفاریهایی که ارتفاعی بیش از 8 تا 10 متر دارند، در نقاط مناسبی از دامنه پلکانهایی تعبیه می‌شود.
به منظور زهکشی سطحی و محافظت دامنه‌های حفاری شده در مقابل عمل فرسایشی آبهای سطحی ، معمولا در طول پلکانها ، نهرها و آبروهایی با بستر غیر قابل نفوذ ایجاد می‌شود. برای زهکشی آب داخل دامنه نیز زهکشهای افقی از بیشترین کارایی برخوردارند. این نوع زهکشی ، مخصوصا در دامنه‌هایی که لایه‌های خاک در جهت شیب دامنه قرار گرفته‌اند یا در خاکهای برجا و واریزه‌هایی که به روی دامنه‌های سنگی قرار گرفته‌اند، مفید واقع می‌شود.

 

دامنه‌های خاکی ناپایدار
تثبیت دامنه‌هایی که شروع به گسیختگی کرده‌اند، معمولا با محدودیتهایی زمانی همراه است. البته باید توجه داشت که وجود ترکهای کششی در سطح دامنه الزاما به معنی قریب الوقوع بودن گسیختگی کلی نیست. گسیختگی کلی بیشتر در فصول پر باران ، که حرکات دامنه نسبتا زیاد و معمولا شتابدار است، صورت می‌گیرد. تجربه نشان داده است که بسیاری از توده‌های لغزنده می‌توانند تا 2 سانتیمتر در روز جابجا شوند، بدون آنکه گسیختگی کلی در آنها اتفاق بیافتد.
در این رابطه حرکتی با شتاب 2 سانتیمتر در روز ، آن هم در فصول بارندگی ، می‌تواند اخطاری جدی در مورد نزدیک بودن گسیختگی کلی باشد. سریعترین و عملی ترین روش مقابله با پیشروی حرکت در دامنه‌هایی که از ابعاد متوسطی برخوردارند، تغییر شکل دامنه است. به این منظور مواد از بالای دامنه برداشته شده و در صورت وجود فضای کافی ،‌ در پاشنه آن قرار داده می‌شود. در مقابل عملی ترین روش برای تثبیت توده‌های بزرگ لغزنده ، بهبود وضعیت زهکشی داخلی آنها است.

 

خاکریز به روی دامنه‌ها
مهمترین نکته در طراحی و اجرای خاکریزی که قرار است به روی دامنه‌ای احداث شود، تعبیه زهکشهای مناسب برای آن است تا به این وسیله پایداری سطح تماس دو ماده نسبتا غیر قابل نفوذ ، یعنی خاکریز بالا و خاک طبیعی دامنه در زیر ، تامین گردد. به این منظور معمولا زهکشهای خندقی در بالای خاکریز ایجاد می‌شود تا با قطع سطح ایستابی ، آب را از ناحیه خاکریز دور کند. علاوه بر آن ، ورقه‌ای از مواد دارای زهکشی خوب در زیر خاکریز قرار داده می‌شود تا فشار آب در سطح تماس بین خاکریز و دامنه کاهش یابد. آب سطحی موجود در روی دامنه نیز توسط نهرهایی با بستر غیر قابل نفوذ ، جمع آوری می‌شود. در صورتی که خاک دامنه نامناسب و بطور بالقوده ناپایدار باشد، باید بخشهای رویی آن را برداشته و به جایش مصالح دارای زهکشی خوب قرار داد.

 

روشهای پیشگیری و ترمیم انواع گسیختگی دامنه‌ای

 

لغزش صفحه‌ای واریزه‌ها : روشهای پیشگیری در طول ساختمان شامل ایجاد شیب پایدار و کنترل زهکشی سطحی در مقیاسهای کوچک تا متوسط و استفاده از وسایل نگهداری است.

 

ترمیم و تصحیح پس از وقوع :راههای ترمیم شامل اجازه به وقوع لغزش و بعد تمیزکردن راه و بکارگیری روشهای پیشگیری است.

 

لغزش چرخشی خاک :راههای پیشگیری در طول ساختمان شامل ایجاد شیب پایدار برای دامنه و استفاده از روشهای نگهداری یا زهکشی سطحی می‌باشد.

 

ترمیم و تصحیح پس از وقوع : راههای ترمیم شامل اجازه به وقوع لغزش و تمیز کردن مسیر راه ، برداشتن مواد سطحی تا رسیدن به شیب پایدار ، بکارگیری روشهای نگهداری و زهکشی سطحی برای حجمهای زیاد و تعبیه زهکشهای افقی می‌باشد.

 

بهمن واریزه‌ها : پیش بینی و جلوگیری این حالت مشکل است. باید آن را به روش لغزش واریزه پیشگیری کرد. همچنین باید از نقاط دارای خطر زیاد اجتناب شود.

 

ترمیم : راههای ترمیم شامل اجازه به گسیختگی و تمیز کردن راه است تا در نهایت خود را تصحیح کند. در غیر این صورت باید برای جابجایی سازه در مقیاسهای کوچک روش ترمیم استفاده از وسایل نگهداری یا برداشتن مواد است.
بهسازی و بازسازی ساختگاه های آلوده
محصور سازی منطقه آلوده برای جلوگیری از انتشار آلودگی امری الزامی است. برای اطمینان از تاثیر بلند مدت سیستم آب بند، مصالح ژئوسینتتیک با کیفیت بالا می باید انتخاب شده و روش های سخت گیرانه ای در اجرا می باید مورد استفاده قرار گیرند. این امر با نصب یک لایه ®Carbofol ساخته شده از پلی اتیلن سنگین با ضخامت 2 میلیمتر که کنترل کیفی کاملی در هنگام ساخت برای آن انجام گرفته است ممکن است. ژئوممبرین های ®Carbofol بر اساس بالاترین استانداردهای کیفی تولید شده اند و دارای مقاومت شیمیایی لازم برای جلوگیری از انتشار آلودگی توسط خاکها یا مایعات آلوده هستند.) ®Secutex پلی پروپیلنی) و سیستم زهکشی ®Secudrain به عنوان لایه محافظ ژئوممبرین ®Carbofol عمل می کنند. ژئوگریدهای ®Secugrid برای جلوگیری از نشست یا تغییر شکل بیش از حد خاک آلوده به کاررفته و در نتیجه از افزایش تنش در ژئوممبرین جلوگیری می کنند. چنانچه طراحی واجرای این محصولات به طرز صحیحی صورت گیرد، هیچگونه آسیبی به لایه آب بند در حین اجرا و در زمان بهره برداری تحت بارهای مورد نظر وارد نخواهد شد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   12 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پایداری شیب ها و انواع روشهای پایداری شیب