فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کتاب تجزیه و تحلیل سیستم ها (قسمت دوم)

اختصاصی از فی توو کتاب تجزیه و تحلیل سیستم ها (قسمت دوم) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب تجزیه و تحلیل سیستم ها (قسمت دوم)


 کتاب تجزیه و تحلیل سیستم ها (قسمت دوم)

 کتاب تجزیه و تحلیل سیستم ها (قسمت دوم) 

:توضیحات محصول:کتاب های خلاصه منابع رشته مهندسی فناوری اطلاعات برای آمادگی آزمون دکتری دانشگاه آزاد به همراه مجموعه تست ها با پاسخ های تشریحی برای کنکوریهای95

فصل اول : کلیات 
مدیریت منابع انسانی را شناسایی، انتخاب، استخدام، تربیت و پروش نیروی انسانی به منظور نیل به اهداف سازمان تعریف کرده اند.
 منظور از منابع انسانی یک سازمان، تمام افرادی است که در سطوح مختلف سازمان مشغول به کارند و منظور
سازمان، تشکیلات بزرگ یا کوچکی است که به قصد و نیتی خاص و برای نیل به اهدافی مشخص بهوجود آمده است. 
نقش مدیریت منابع انسانی نخست، تشـخیص اسـتعدادهای بـالقوه نیروهـای شـاغل در سـازمان و سـپس فـراهم آوردن
امکاناتی برای شکوفایی آنهاست. 
امروزه شاهدیم که مدیریت منابع انسانی در طرحریزی برنامـههـای مهـم و اسـتراتژیک مشـارکت فعـالی دارد و تغییـر و
تحولات سریع و پیچیده تر شدن محیط ازجمله عوامل مهمی هستند کـه در گسـترش نقـش مـدیریت منـابع انسـانی در
سازمانها مؤثر بوده اند. 
وظایف مدیریت منابع انسانی 
ـ نظارت بر استخدام در سازمان بهطوری که این امر در چهارچوب قانون و مطابق با قوانین و مقررات انجام گیرد و حق و
حقوق قانونی متقاضیان مشاغل پایمال نگردد. 
ـ تجزیه و تحلیل مشاغل بهطوری که ویژگی های هریک مشخص و معین گردد. 
ـ برنامهریزی برای تأمین نیروی انسانی موردنیاز سازمان. 
ـ کارمندیابی، یعنی شناسایی کسانی که شرایط کافی را برای استخدام در سازمان دارا هستند. 
ـ انتخاب و استخدام بهترین و شایستهترین نیروهای ممکن برای تصدی مشاغل در سازمان. 
ـ طراحی و تنظیم برنامههایی که ورود کارکنان جدید به سازمان را تسهیل و به ایشان کمک میکند تـا جایگـاه صـحیح
سازمانی و اجتماعی خود را در آن بیابند. 
ـ آموزش کارکنان؛ 
ـ تربیت مدیر؛ 
ـ طراحی سیستم ارزیابی عملکرد کارکنان؛ 
ـ طراحی سیستم پاداش؛ »  
ـ طراحی سیستم حقوق و دستمزد؛ 
ـ وساطت میان سازمان و سندیکاهای کارگری؛ 
ـ طراحی سیستمی برای رسیدگی به خواستهها یا شکایات کارکنان؛ 
ـ طراحی سیستم بهداشت و ایمنی محیط کار؛ 
ـ طراحی سیستم انضباط. 
وظیفه متخصصان امور پرسنلی، ستادی است و این متخصصان بیآنکه حق دخالت در امور یا قدرت دستوردهی مسـتقیم
داشته باشند، در مقام مشاور با مدیران اجرایی و عملیاتی(مدیران صفی) همکاری میکنند و پیشنهادهای خود را به آنهـا
ارائه میدهند

مجموعه تست
1. طراحی مشاغل به فنونی گفته میشود که هدف آن: 
الف) تخصصی کردن بیشتر مشاغل است. 
ب) غیر تخصصی کردن بیشتر مشاغل است. 
ج) متنوع کردن مسئولیتها به مشاغل است. 
د) مشخص کردن وظایف و مسئولیتها ی مشاغل است. 
2. برای جلوگیری از خود بیگانه شدن افراد در سازمان تدابیری به کار میبرنـد، کـاراترین تـدبیر در سـطح
فردی کدام است؟ 
الف) گسترش شغلی job Enlargement 
ب) گردش شغلی job Rotation
ج) غنای شغلی job Enrichment 
د) گروههای کاری منسجم Integrated Workteams 
3. در غنی سازی شغل (job Enrichment) تلاش میشود که........ 
الف) کسالت ناشی از تکراری بودن یک وظیفه ساده از میان برود. 
ب) فرد در مشاغل گوناگون به کسب تجربه پرداخته و در کار خود از تنوع برخوردار گردد. 
ج) شغل با معنی و دارای اختیارات کافی بوده و زمینهای مناسب برای رشد شاغل باشد. 
د) شغل غنی شده و دارای وظایف متعدد، متنوع و بسیار گسترده باشد. 
4. در توسعه شغل job Enrichment کوششها بر آنست که...... 
الف) با افزودن وظایفی شغل را توسعه داده و از حالت یکنواختی و ملالت بار بودن خارج کرد. 
ب) شغل توسعه یافته و اختیارات مدیریتی به آن تفویض گردد. 
ج) فرد در مشاغل گوناگون و توسعه یافته به کسب تجربیات جدید بپردازد. 
د) شغل غنی و گسترده گردد و برنامهریزی امور به دوش شاغل نهاده شود. «208» تجزیه و تحلیل سیستم ها (قسمت دوم) 
5. مدیر لیبرال در طراحی شغل به ترتیب زیر عمل میکند. 
الف) ساده و تخصصی کردن کار و استفاده از شرح شغل دقیق و روشن 
ب) تعریف جزئیات نحوه انجام کار و ساده کردن کار 
ج) به کارگیری گسترش و غنای شغلی و تعریف کلی شغل 
د) استفاده از شرح شغل دقیق و روشن و تعریف جزئیات نحوه انجام کار 
6. بدیهی ترین نمونه طراحی شغل با دیدی مبتنی بر تکنولوژی و مهندسی با استفاده از کدام مورد زیر مسیر
است ؟ 
الف) مدل تقویت شغلی ب) مدل ویژگیهای شغلی 
ج) مدل ساده سازی کار د) مدل گردش شغلی 
7. با افزودن اختیارات، نظارت، برنامهریزی و تصمیمگیری به شغل اصطلاحاً آن را...... 
الف) بارور ساختیم ب) توسعه دادیم 
ج) غنی ساختیم د) گسترش بخشیده ایم

پاسخنامه 
1- گزینه الف صحیح است)منظور از طراحی شغل تنظیم وظایف و مسئولیتها در یک شغل یا گروهی از مشاغل وابسـته
به یکدیگر به نحوی است که حداکثر بازدهی به دست آید و باعث رضایت، رشـد و پیشـرفت و در نهایـت بهبـود کیفیـت
زندگی کاری شود.
2- گزینه ج صحیح است) از طریق غنی سازی شغلی استقلال و مسئولیت و خودکنترلی بیشتر امکان پذیر خواهـد بـود. 
این روش به احساس رضایت انگیزش بیشتر و افزایش بهره وری منجر میشود. غنی سازی شغل باعث میشود که فرد در
فرایند برنامهریزی اجرا و ارزیابی کار نقش بیشـتری ایفـا نمایـد و از آزادی عمـل، اسـتقلال و اختیـار و اقتـدار بیشـتری
برخوردار باشد و در نتیجه مسئولیتهای فرد افزایش یابد و از فعالیتهای خود بازخورد دریافت داشته و اشـتباهات خـود
را اصلاح نماید و عملکرد خود را بهبود ببخشد. 
3- گزینه ج صحیح است) در غنی سازی شغل تلاش میشود که شغل بامعنی و دارای اختیارات کـافی بـوده و زمینـهای
مناسب برای رشد شاغل باشد. گزینه دوم اشاره به گردش شغلی دارد. 
4- الف صحیح است) توسعه شغلی فنی است که به کمک آن برای ایجاد انگیزه در کارکنان وظیفههای تازه را که مربوط
به کار انان است به شغلشان اضافه میشود و این امر موجب متنوع شدن شغل میشود. 
5- گزینه ج صحیح است) 
سبک مشارکتی (لیبرال) توسعه شغلی و غنی سازی شغلی 
سبک میانه رو توسعه شغلی، 
سبک آمرانه محافظه کار ساده سازی و تخصصی کردن کار و تعیین جزئیات نحوه انجام کار 
6- گزینه ج صحیح است) مدل ساده سازی کار همان روش مهندسی شغل است. هدف از مهندسی شغل آن است کـه از
طریق مطالعه کار زمان سنجی و روش سنجی بتوانیم بهترین راه انجام کار را به دست آوریم. 
7 – گزینه ج صحیح است)غنی سازی شغلی عبارتست از افزایش مسئولیتها و وظایف دیگر به شغل که از نظـر ماهیـت
ممکن است رابطه مستقیمی نیز با وظایف و مسئولیتهای قبلی نداشته باشند. در واقع غنی سازی شغل عبارت اسـت از
روشی که امکانات و اختیارات بیشتری را برای موفقیت وشناسایی کارکنان در اختیارشان قرار میدهد

 نوع فایل:Pdf

  سایز: 2.93mb

 تعداد صفحه:236


دانلود با لینک مستقیم


کتاب تجزیه و تحلیل سیستم ها (قسمت دوم)

فیزیک پزشکی و پرتوها (قسمت اول)

اختصاصی از فی توو فیزیک پزشکی و پرتوها (قسمت اول) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فیزیک پزشکی و پرتوها (قسمت اول)


  فیزیک پزشکی و پرتوها (قسمت اول)

  فیزیک پزشکی و پرتوها (قسمت اول)

توضیحات محصول :جزوات آمادگی آزمون دکتری رشته فیزیک پزشکی ویژه کنکور سال 95 - به همراه تست ها و پاسخ تشریحی -

فصل اول :فیزیک جدید 
فیزیک : علم اندازهگیری کمیتهای فیزیکی است. 
مکانیک : علم بررسی حرکت اجسام است. 
مکانیک  
دستگاه SI یا متریک 
کمیت فراگیر، بعد یا دیمانسیون است. 
Ts
= [زمان] (M(Kg = [جرم] L = [طول] 
مکانیک کلاسیک (نیوتونی) 
محدود به بررسی اجسام بزرگی است که با سرعتهای کم و معمولی حرکت میکنند و تحت این شرایط جرم دستگاه
ثابت میماند یعنی دارای مفهومی مطلق است. 

با حذف توسعه و گسترش فضایی جسم، آن را تبدیل به نقطۀ مادی یا ذرمیکنیم که ذرات یا نقطههای مادی فقط
دارای حرکت انتقالی هستند. 
سینماتیک : بخشی از علم مکانیک که تنها به بررسی حرکت ماده میپردازد. کمیتهای سینماتیک مانند جابهجایی،
سرعت و شتاب. 
کمیت فیزیکی نردهای : دارای بزرگی و یکا است. 
کمیت فیزیکی برداری : علاوه بر بزرگی و یکا دارای جهت میباشد. 
سینماتیک (حرکتشناسی)
دینامیک (نیروشناسی)
استاتیک (تعادلشناسی)
ثابت«10» فیزیک پزشکی و پرتوها(قسمت اول) 
اکثر کمیتهای فیزیکی برداری هستند مثل گشتاور. 
حرکت : تغییر وضعیت در طول زمان نسبت به یک مبدأ خاص است. 
مسیر حرکت : مجموع مکان هندسی نقاطی که از مبدأ به مقصد طی میشود. 
حرکت انتقالی محض : به یک ناظر ساکن یک دستگاه دکارتی وصل میکنیم محورهای مختصات دستگاه متصل به ناظر. 
سرعت متوسط

Pdfنوع فایل:

  سایز: 884Kb

 تعداد صفحه:130


دانلود با لینک مستقیم


فیزیک پزشکی و پرتوها (قسمت اول)

دانلود پایان نامه شکنجه (قسمت اول)

اختصاصی از فی توو دانلود پایان نامه شکنجه (قسمت اول) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه شکنجه (قسمت اول)


دانلود پایان نامه شکنجه (قسمت اول)

 

 

 

 

 

شکنجه (قسمت اول)

کلیات

پس از تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948، اهمیت آرمانهای مشترکی که در این اعلامیه تبلور یافته بود، اعضای جامعة بین المللی را بر آن داشت تا کوششهای مجدانه خود را به منظور واقعیت بخشیدن به اصول مندرج در آن به کار گیرند. از آنجا که حفظ حقوق و احترام آزادیهایی که به موجب این اعلامیه به تمام دولتهای جهان توصیه شده بود مستلزم سپردن تعهدات بیشتر مسئولیتهای بس خیطرتر در قبال جامعه جهانی و همه کسانی بود که آرزو می کردند بزرگداشت مقام بشر شرایط مساعدی برای برخورداری از این حقوق و آزادیها فراهم آورد، رفته رفته ضرورت اتخاذ تدابیر اجرایی و تبین موازین این اعلامیه بیش از پیش احساس گردید.

در طول این مدت سازمان ملل متحد با تدوین و تصویب یک سلسله قراردادهای بین المللی که نوعاً ضامن اجرای مقررات اعلامیه می باشد کوشیده است ترتیباتی برای نظارت بین المللی پیش بینی کند تا حمایت از حقوق بشر همانگونه که انتظار میرود از عوالم پندار و آرزوهای دیرینه به دنیا واقعیتهای امروز راه یابد. شک نیست که بشر برای رسیدن به این مقصود راه درازی در پیش دارد، زیرا بنیاد جامعه بین المللی در شکل کنونی آن بر پایه تعاون و همکاری نهاده شده و تساوی حاکمیت دولتها مانع از آن است که بتوان، همانند آنچه در نظام داخلی کشورها معمول است، بر میزان تعهد دولتها در اجرای قوانین نظارت موثر داشت. به ویژه همانگونه که در بند 7 ماده 2 منشور ملل متحد آمده است: «هیچ یک از مقررات این منشور، ملل متحد را مجاز نمی دارد در اموری که ذاتاً مربوط به صلاحیت ملی یک کشور است مداخله کند»، اساساً چنین به نظر می آید که مساله چگونگی رفتار هر دولت با اتباع خود، اگر چه با حقوق بشر مغایر باشد، جزو صلاحیت ملی آن دولت به شمار آمده و سازمان ملل از مداخله در این رشته امور بر حذر شده است. ولی سازمان ملل در عمل نشان داده است که دست کم اگر در یک رشته مسائل محدودیتی با عنوان «صلاحیت ملی» احساس نمی کند، دقیقاً در مسائلی است که به نقض حقوق بشر مربوط میشود. منتها مداخله سازمان مملل، در غیر مواردی که دولتها به اعتبار معاهدات خاص نظارت بین المللی را پذیرفته اند، عموماً در قالب مذاکرات مجمع عمومی و متعاقب آن توصیه های این مجمع به دولتها اظهار میشود. بنابراین ، سازمان ملل متحد، اعم از آنکه دولتها به موجب معاهدات خاص خود را به رعایت مقررات اعلامیه موکداً ملزم ببینند یا نه، صلاحیت خود را در این زمینه گسترش داده است و حتی مداخله خود را به منظور تشویق دولتها به رعایت اصول و مقاصد منشور، از جمله احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی (بند 3 ماده 55 منشور) موجه می داند

تقریباًدر تمام اسنادی که تاکنون درباره حقوق بشر به تصویب مراجع بین المللی رسیده است مضمون واحدی به چشم می خورد این اسناد به طور خلاصه بر این نکته متفق اند که بشر از حقوق و آزادیهای برخوردار است که باید الزاماً و به گونه ای موثر از آن حمایت شود و دولتها موظف اند در صورت نقض این حقوق تدابیر مطمئن برای احقاق حقوق افراد فراهم آورند. با این حال، نظر به اهمیت برخی از آزادیهایی که محروم ساختن شهروندان از آن جزو سیاست نظام یافته بعضی دولتها در دهه های اخیر درآمده است، ناگزیر برای اخذ تضمین قوی تر و الزام دولتها به رعایت پاره ای اصول حقوق بشر، تمایل جامعة بین المللی به عقد قراردادهای خاص بیشتر شده است از جمله این قراردادها باید از قرارداد منع شکنجه و دیگر مشقات یا رفتارهای خشن، غیر انسانی یا موهن که در 10 دسامبر 1984 به تصویب ملل متحد رسیده است نام برد. این قرارداد، اعمال شکنجه و هرگونه رنج و آزار متهمان و محکومان را به هنگام بازداشت منع می کند و در دفاع وحمایت از شهروندان در برابر اجحافات و تعدیات کارگزازان حکومتی تکالیفی به عهدة دولتها گذاشته که هم قضایی و هم غیر قضایی است. در این قرارداد نظارت بر اجرای تعهدات دولتها به شیوه های مختلف اعمال میشود، ولی نقض این تعهدات ـ همانگونه که خواهد آمد ـ باضمانت اجرایی قوی توام نیست. با این همه ، در این قرارداد نکته های بکر و بدیعی دیده میشود که در مجموع به آن قوت و اصالت بخشیده است. یکی از این نکته ها که در سایر اسناد مربوط به حقوق بشر به چشم نمی خورد تاسیس همزمان دو نظام مکمل و کاملاً متمایز است؛ یعنی نظام کیفری منع شکنجه و دیگر نظام بازرسی حسن اجرای قرارداد که دقیقاً بر همان الگوی مرسوم در سایر میثاقهای حقوق بشر سازمان یافته است. بدین ترتیب ، علاوه بر اینکه جامعه بین المللی اجازه خواهد یافت بر اجرای تعهداتی که دولتها به موجب این قرارداد سپرده اند نظارت کند، همه افراد نیز اختیار خواهند داشت که شخصاً به تعقیب شکنجه گران در قلمرو و دولتهای متعاهد بپردازد . گفتنی است که تا اول مارس 1990 شمار کشورهایی که این قرارداد ر امضاء کرده و بعضاً به تصویب رسانده و یا به آن ملحق شده اند به بیش از هفتاد و سه کشور بالغ گردیده است. ضمناً این قرارداد که به موجب بند 1 ماده 27 ، سی روز پس از تسلیم بیستمین سند تصویب یا الحاق به اجرا در می آید ، در تاریخ 26 ژوئن 1987 اعتبار قانونی یافته است

نظام کیفری منع شکنجه

الف ـ منشاء قرارداد 1984

حقوق بین الملل درباره منع شکنجه صراحت دارد و در هر وضعی بکارگیری شکنجه را مردود می داند. دلایلی نظیر تهدید امنیت داخلی، تهاجم خارجی، تروریسم و یا مصلحت نظام به هیچ وجه اعمال شکنجه و یا رفتارهای خشن و موهن را توجیه نمی کند. قاعده منع شکنجه قاعده ای است جهانی و در هر زمان و در هر شرایط اطلاق دارد. منع شکنجه به موجب دو منبع حقوق بین الملل قاعده ای متبع شناخته شده و از اقتدار حقوقی برخوردار گردیده است: یکی از این منابع معاهدات بین المللی است و دیگری عرف بین المللی ناشی از طرز عمل عمومی که همانند حقوق مقبول واقع شده است. ماده 7 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی اعلام داشته است: «هیچ کس را نمی توان مورد شکنجه و آزار یا رفتارهای خشن ، غیر انسانی یا موهن قرارداد» مبنا و اساس این حق ، همانگونه که در مقدمه اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است، حیثیت و مقامی است ذاتی بشر که همه افراد خانواده بشری باید آن را درباره یکدیگر بشناسند . لزوم محترم داشتن حیات ، آزادی و شرافت دیگران که در این اعلامیه به آن صورت قانونی بخشیده از جمله قواعدی است که مکتب حقوق طبیعی آنها را برتر از قوانین بشری شناخته است. اجمالاً می توان گفت این حقوق از این حیث برای انسان اعتبار شده است که حصول کمال و سعادت را برای او میسر گرداند.

دیگر از قراردادهای بین المللی که شکنجه و آزار را منع میدارد قراردادهای چهارگانه معروف به ژنو است. ماده 3 مشترک قرارداد «رفتار خشن ، شکنجه و آزاد» کسانی را که مستقیماً در مخاصمات شرکت ندارند، و نیز « لطمه به حیثیت اشخاص به ویژه تحقیر و تخفیف » آنان را ممنوع اعلام کرده است. در ماده 99 قرارداد سوم ژنو نیز صریحاً آمده است : «هیچ فشار روحی یا بدنی نباید به منظور اعتراف به عمل مورد اتهام به اسیر جنگی وارد آید».

علاوه بر قراردادهای بین المللی ، قراردادهای منطقه ای نیز به کار گرفتن شکنجه و اعمال هر نوع آزار و خشونت را ممنوع شناخته اند ماده 3 قرارداد اروپایی حقوق بشر مصوب 1950 ماده 2 قرارداد امریکایی حقوق بشر و ماده 5 منشور افریقایی حقوق بشر و ملتها که در 1981 مورد قبول کشورهای این قاره قرار گرفت جملگی بر نهی شکنجه و امر به رعایت حرمت انسان در واقع بازداشت صراحت ندارند. همچنین ، عرف بین المللی به کار گرفتن شکنجه را محکوم می کند. اساساً منع مطلق شکنجه مبنی بر قاعدة عرفی بین المللی است و لذا تبعیت از آن برای همه دولتها الزامی است، حتی دولتهایی که طرف هیچ یک از معاهدات یا قراردادهای حقوق بشر قرار نگرفته و یا به هنگام تنظیم اسناد بین المللی مبنی را می توان از بیاننامه های چند جانبه درباره سیاست مشترکی که به توافق دولتها رسیده است استنباط کرد. همچنین قوانین و مقررات داخلی و نیز احکام و تصمیمهای قضایی داخلی یا بین المللی که مبتنی بر یک قاعده شناخته شده و بین المللی است از جمله موجد عرف بین المللی به شمار می آیند. در این باره می توان به اعلامیه 1975 ملل متحد درباره حمایت کلیه اشخاص در برابر شکنجه و دیگر مشقات یا رفتارهای خشن غیر انشانی یا موهن استناد کرد. در ماده 3 این اعلامیه آمده است:

«هیچ دولتی نمی تواند شکنجه یا هر نوع آزار یا رفتارهای خشن غیر انسانی یا موهن را اجازه دهد یا از آن گذشت کند. موقعیتهای استثنایی نظیر حالت جنگ یا تهدید به جنگ، بی ثباتی سیاست داخلی با هر وضع استثنایی دیگر دلایلی نیستند که بتوان با توسل به آنها شکنجه یا هر نوع آزار یا رفتارهای خشن، غیر انسانی یا موهن را توجیه کرد.»

بنابراین منع شکنجه در یک اعلامیه مشترک و تقبیح اعمال ناروا علیه بازداشت شدگان و زندانیان دلالت دارد بر اینکه تعهد دولتها به شناسایی حق آزادی شهروندان در برابر مراجع دولتی همواره مستقر بوده است و دولتها خود را مکلف به حمایت از آنان می دانسته اند شایان ذکر است که جامعه بین المللی زمانی این عقیده را اعلام کرد که شمار دولتها از پنجاه و شش عضو به هنگام تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر به یکصد و چهل عضو رسیده بود . از دیگر اسنادی که دال بر تعهد دولتها به رعایت حقوق انسانی است اعلامیه اسلامی حقوق بشر مصوب 5 اوت 1990 قاهره است. در ماده بیستم این اعلامیه چنین آمده است:

«دستگیری یا محدود ساختن آزادی یا تبعید یا مجازات هر انسانی جایز نیست مگر به مقتضای شرع. و نباید او را شکنجه بدنی یا روحی کرد یا با او به گونه ای حقارت آمیز یا سخت یا منافی حیثیت رفتار کرد»

دلیل دیگری که موید منع شکنجه به عنوان یک قاعده حقوق بین الملل عمومی است شمار قوانین ومقررات داخلی کشورهایی است که صریحاً آن را پذیرفته اند. بررسی استیون آکرمن درباره صدو سی وشش قانون اساسی یا مجموعه ای قوانین داخلی کشورها نشان می دهد که درصد و دوازده کشور مقررات قانونی صریحاً یا ضمناً بکارگیری شکنجه را منع می کنند. البته، واکنش دولتها علیه شکنجه یکسان نیست، زیرا طرز تلقی از شکنجه و رفتارهای خشن و موهن متاثر از عادات جاری و خصوصیات فرهنگی هر یک از جوامع می باشد. ولی نفی آن یک قاعدة عمومی است.

ب . تعریف شکنجه

در زان فارسی واژه شکنجه به معنا آزاد و ایذاء و رنج و هر وانه و عقوبت و تعزیر آمده است قانونگذار ما اصطلاح اذیت و آزار بدنی را در ماده 58 قانون تعزیرات در معنایی به کار برده که تقریباً با واژه شکنجه در قرارداد 1984 مرادف است. به تعبیر ماده یک این قرارداد «واژه شکنجه به هر عملی اطلاق می شود که عمداً درد با رنجهای جانکاه جسمی یا روحی به شخص وارد آورد، خاصه به قصد اینکه از این شخص یا شخص ثالث اطلاعات یا اقرارهایی گرفته شود، یا به اتهام عملی که این شخص یا شخص ثالث مرتکب شده یا مظنون به ارتکاب است تنبیه گردد، با این شخص یا شخص ثالث مرعوب یا مجبور شود و یا به هر دلیل دیگری که مبتنی بر شکلی از اشکال تبعیض باشد، منوط بر اینکه چنین درد و رنجهایی به دست کاگزار دولت یا هر شخص دیگر در سمت رسمی مامور بوده است یا به ترغیب یا با رضای صریح یا ضمنی او تحمیل شده باشد. این واژه درد و رنجهایی را که منحصراً از اجرای مجازاتهای قانونی حاصل می شود و ذاتی یا مسبب چنین مجازاتهایی است در بر نمی گیرد» با وجود آنکه این تعریف ـ چنانکه اشاره خواهیم کرد ـ خالی از اشکال و ابهام نیست با این همه ، شرایط تحقیق بزه شکنجه را می توان به موجب آن بدین شرح تعیین کرد:

1 . رکن مادی :

فعل یا عمل شکنجه گر باید از خصوصیاتی برخوردار باشد، بدین قرار :

نخست ، فعل مادی باشد؛ یعنی عمل که عرفاً و در عالم ماده قادر باشد درد یا رنج شدید جسمی و روحی ایجاد کند، مانند زدن ، سوزانیدن ، خورانیدن و امثال آنها بسا در این حالت اذیت و آزار شدید ممکن است به صورت ضرب و جرح نمودار شود.

تاثر و تالمات روحی اگر چنانچه ثابت شود نتیجه عمل مادی و فعلی باشد که از شکنجه گر صادر گردیده است شکنجه روحی به شمار می رود هر چند منشا آن صدمات بدنی نباشد و یا در نتیجه صدماتی که به دیگری وارد شده فراهم آمده باشد، مانند تهدید به شکنجه و مرگ.

دوم ، برای تحقیق این جرم تفاوتی میان فعل مادی مثبت یا منفی نیست در صورتی که تارک فعل قانوناً و بر حسب وظیفه مکلف به انجام دادن فعل باشد و به قصد شکنجه دیگری، از ادای این تکلیف خودداری کند، این ترک فعل عنصر مادی بزه شکنجه محسوب می شود ، مانند تشنه و یا گرسنه نگهداشتن ، خودداری از دادن دارو و ارائه درمان و یا خودداری از تحویل لباس و امثال آنها.

سوم، میان فعل مادی و نتیجه مجرمانه باید رابطه علت و معلولی برقرار باشد در مورد آزاد و صدمه روحی خصوصاً باید ثابت شود که این حالات نتیجه عمل مادی و فعلی است که شکنجه گر مرتکب شده است. بنابراین رعب و هراس ناشی از دستگیری و زندان را نمی توان تاثیر روحی تلقی کرد، هر چند منجر به اقرار یا دادن اطلاعات شده باشد.

2 . شخصیت شکنجه گر:

مقررات ماده 1984 ناظر به شکنجه های «رسمی » است یعنی ایذا و آزاری که کارگزاران دولت به مناسبت شغل و وظیفه رسمی مرتکب شده اند. بنابراین شرط است در اینکه اولاً ، کسی که به شکنجه دیگری پرداخته است صاحب مقام رسمی یا کارمند دولت باشد، هر چند به طور موقت یا قراردادی به کاری که دولت به او ارجاع می کند مامور شود، مانند پزشکان زندانها؛ ثانیاً ، بزه شکنجه را به مناسبت شغل دولتی یا منصب رسمی مرتکب شده باشد. عبارت دیگر، اگر صدمات بدنی و یا روحی نتیجه فعل شخص یا اشخاصی باشد که در دستگاه دولتی سمت رسمی ندارند فعل آنان مشمول احکام ایراد ضرب و جرم و سایر تعرضات به موجب قوانین موضوعه خواهد بود. همچنین، اگر کارمند دولت یا هر صاحب مقام رسمی به مناسبت روابط شخصی و یا منافع خصوصی، و نه به مناسبت شغل دولتی و در مقام اجرای وظیفه رسمی ،دیگری را تحت شکنجه قرار دهد، حتی اگر به قصد اعتراف و یا کسب خبر بوده باشد، فعل او از شمول مقررات قرارداد 1984 خارج است.

تعداد صفحه :34


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه شکنجه (قسمت اول)