فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله صفات‌ خداوند

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله صفات‌ خداوند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله صفات‌ خداوند


دانلود مقاله صفات‌ خداوند

مقالة‌ حاضر بر آن‌ است‌ تا در حوزة‌ معناشناختی‌ صفات‌ خداوند که‌ از مهم‌ترین‌ موضوعات‌ معاصر در عرصة‌ زبان‌ دین‌ به‌ شمار می‌رود، به‌ دو مسألة‌ مهم، یکی‌ مقیاس‌ شناخت‌ صفات‌ خدا و دیگری‌ تحلیل‌ ماهیت‌ صفات‌ خدا از دیدگاه‌ دو فیلسوف‌ برجسته‌ (یکی‌ از قرون‌ وسطا یعنی‌ موسی‌ ابن‌میمون‌ و دیگری‌ از قرن‌ معاصر یعنی‌ علامة‌ طباطبایی) بپردازد. در این‌ نوشتار کوشش‌ شده‌ است‌ با تحلیل‌ آرای‌ این‌ دو اندیشه‌ور و در ضمن‌ مقایسه‌ بین‌ آن‌ها مشخص‌ می‌شود که‌ مبانی‌ حکمت‌ متعالیه‌ که‌ حاصل‌ تلاش‌ فیلسوفان‌ مسلمان‌ و برگرفته‌ از آموزه‌های‌ دینی‌ اسلام‌ است، معقول‌تر و موجه‌تر به‌ این‌ مهم‌ پاسخ‌ داده‌ است.

واژگان‌ کلیدی: صفات‌ خدا، ابن‌میمون، علامه‌ طباطبایی، حکمت‌ متعالیه، خدا، زبان‌ دین.

  1. تحلیل‌ مفاد گزاره‌های‌ کلامی، یکی‌ از مباحث‌ مهم‌ و کلان‌ «زبان‌ دین» در فلسفة‌ دین‌ است‌ و در این‌ میان، آموزه‌هایی‌ که‌ ماورای‌ طبیعت‌ ناظرند، اهمیت‌ ویژه‌ای‌ دارند؛ به‌ویژه‌ اوصاف‌ خداوند، به‌طوری‌که‌ می‌توان‌ اد‌عا کرد بحث‌ در این‌ زمینه‌ از مسألة‌ براهین‌ بر هستی‌ خداوند کم‌تر نبوده‌ است؛ چرا که‌ تا این‌ اوصاف‌ به‌درستی‌ شناخته‌ نشود نمی‌توان‌ موضوع‌ را به‌طور مستقل‌ و بدون‌ واسطه‌ شناسایی‌ کودوتا موضوع‌ را نشناسیم‌ نمی‌توانیم‌ بر وجودش‌ برهان‌ اقامه‌ کنیم.
  2. صفات‌ خداوند را از دو جنبة‌ کلی‌ می‌توان‌ تحلیل‌ کرد: جنبة‌ معناشناختی‌ و جنبة‌ وجودشناسی. پرسش‌هایی‌ از قبیل‌ آن‌که‌ «آیات‌ صفات‌ خداوند عین‌ ذاتند یا زاید بر ذات‌ و در صورت‌ زاید بودن، حادثند یا قدیم»، در زمرة‌ مباحث‌ وجودشناسی، و بررسی‌ موضوعاتی‌ چون‌ «چگونگی‌ تبیین‌ و وصف‌ خداوند، تحلیل‌ معانی‌ صفات،

‌‌اقسام‌ صفات، مقیاس‌ شناخت‌ صفات‌ خدا و...» در قلمرو معناشناختی‌ است.

  1. تحلیل‌ معانی‌ اوصاف‌ الاهی‌ با مسلم‌ انگاشتین‌ دو پیش‌ فرض‌ است: أ. گزاره‌های‌ کلامی‌ واجد معانی‌اند؛ ب. گزاره‌های‌ کلامی‌ قابل‌ صدق‌ و کذبند؛ چرا که‌ گاهی‌ بحث‌ بر سر صدق‌ و کذب‌ گزاره‌های‌ دین‌ است‌ که‌ در چارچوب‌ الگوهای‌ معرفت‌شناختی‌ به‌ تعیین‌ صدق‌ و کذب‌ آن‌ پرداخته‌ می‌شود و زمانی‌ بحث‌ در معنادار بودن‌ یا نبودن‌ گزاره‌های‌ دینی‌ است‌ که‌ با تطبیق‌ دیدگاه‌های‌ معناداری‌ و نقد و بررسی‌ آن‌ها، معناداری‌ یا بی‌معنایی، گزاره‌های‌ دینی‌ اثبات‌ یا نفی‌ می‌شود. بحث‌ از صفات‌ خداوند در این‌ مقال‌ نه‌ با صدق‌ و کذب‌ و نه‌ با معناداری؛ زیرا اصل‌ معناداری‌ بیش، فرض‌ آن‌ است‌ و اصل‌ اط‌لاع‌رسانی‌ آن‌ها که‌ زمینة‌ صادق‌ یا کاذب‌ بودن‌ آن‌ها را فراهم‌ می‌سازد، مفروض‌ مسأله‌ است.
  2. در حوزة‌ معناشناختی، چند مسألة‌ مهم‌ و اساسی‌ مطرح‌ است. نخستین‌ پوشش‌ که‌ چگونگی‌ پاسخ‌ به‌ آن، راه‌حل‌های‌ پرسش‌های‌ دیگر را رقم‌ می‌زند، عبارت‌ است‌ از این‌که‌ «آیا ادراک‌ خداوند و صفات‌ او ممکن‌ است. متناهی‌ چگونه‌ می‌تواند نامتناهی‌ را درک‌ کند؟» ما چون‌ نمی‌توانیم‌ برای‌ فهم‌ خداوند، خود را به‌ حد‌ او ارتقا دهیم، ناگزیر، وی‌ را در حدخود پایین‌ می‌آوریم. به‌ عبارت‌ دیگر، بر فرض‌ درک، چگونه‌ می‌توان‌ خداوند را با الفاظ‌ و علایم‌ خاکی‌ که‌ همه‌ برگرفته‌ از مصادیق‌ پست‌ و دنیایی‌اند، او را برای‌

‌       ‌دیگران‌ وصف‌ کرد؟ اگر خداوند در خور فهم‌ نیست، چگونه‌ می‌توان‌ خداشناس‌ بود؟ آیا علم، قدرت، سمع، رؤ‌یت‌ و مانند آن‌ در خداوند، همان‌ معانی‌ رایج‌ در عالم‌ امکان‌ و حوزة‌ محسوسات‌ است؟ آیا برای‌ رهایی‌ از این‌ عویصه‌ باید از فهم‌ معانی‌ اوصاف‌ الهی‌ صرف‌نظر و سکوت‌ اختیار کنیم؟ آیا باید از اوصاف‌ ایجابی‌ دست‌ شوییم‌ و فقط‌ به‌ اوصاف‌ سلبی‌ بسنده‌ و تمام‌ محمولات‌ ایجابی‌ را به‌ محمولات‌ سلبی‌ تأویل‌ کنیم؟ آیا در میان‌ صفات‌ ایجابی، بر صفات‌ فعلی‌ متمرکز شویم‌ و برای‌ آن‌ها معنایی‌ کارکردگرایانه‌ قائل‌ شویم؟ آیا تمثیل، تشبیه، استعاره‌ و مجاز می‌تواند راه‌گشای‌ تحلیل‌ معانی‌ اوصاف‌ خداوند باشد و...؟

پرداختن‌ به‌ معانی‌ صفات‌ خداوند و پاسخ‌ بدین‌ پوشش‌ها، حجم‌ قابل‌ توجهی‌ از مباحث‌ زبان‌ دین‌ را به‌خود

‌       ‌اختصاص‌ داده‌ است‌ و فیلسوفان‌ و متألهان، راه‌حل‌های‌ گوناگون‌ را اتخاذ و با دیدگاه‌های‌ متفاوتی‌ این‌ موضوع‌ را بررسی‌ کرده‌اند. نظر سلبی‌ ابن‌میمون‌ متکلم‌ برجستة‌ یهودی، دیدگاه‌ مشابهت، تناسب‌ توماس‌ آکوئیناس، نهادهای‌ پل‌ تلیخ، تحلیل‌ کارکردگرایانة‌ ویلیام‌ آلستون، نظریة‌ تجسد جان‌ هیک‌ و... نمونه‌های‌ اندکی‌ از دیدگاه‌های‌ متألهان‌ مسیحی‌ و یهودی‌ در این‌ باب‌ است.2

  1. موسی‌ ابن‌میمون‌ اسرائیلی‌ قرطبی‌ (530 - 601 ق) عالم، پزشک، ریاضی‌دان‌ اخترشناس‌ و فیلسوف‌ یهودی‌ که‌ در فقه‌ و شرایع‌ یهود مقام‌ والایی‌ دارد؛ به‌ گونه‌ای‌ که‌ یهودیان‌ درباره‌اش‌ گفته‌اند: «از موسی(ع) تا موسی‌ ابن‌میمون‌ کسی‌ مانند موسی‌ برنخاسته‌ است.» نام‌ ابن‌میمون‌ در کتاب‌های‌ انگلیسی‌ و بعضی‌ زبان‌های‌ دیگر، Maimogides و در کتاب‌های‌ فرانسوی‌Maimogides آمده‌ است‌ و در عرف‌ اخبار یهود او را Rambam (اختصار «ربی‌ موسی‌ ابن‌میمون») می‌خوانند.3

با مروری‌ بر کتاب‌های‌ تاریخ‌ فلسفه‌ و توجه‌ و عنایت‌ به‌ آرای‌ موسی‌ ابن‌میمون‌ می‌توان‌ جایگاه‌ او را در فلسفه، به‌ویژه‌ فلسفة‌ یهودی‌ قرون‌ وسطا دریافت. موقعیت‌ او به‌ حد‌ی‌ در فلسه‌ اهمیت‌ دارد که‌ توماس‌ آکوئیناس‌ او را «موسای‌ کبیر» خطاب‌ کرده‌ است.4 ابن‌میمون‌ معتقد بود که‌ راه‌ دین‌ و فلسه‌ از یک‌دیگر جدا نیست‌ و دین‌ اصیل‌ نیز فقط‌ در سایة‌ عقل، استدلال‌ و برهان‌ به‌دست‌ می‌آید. او روشی‌ مانند ابن‌سینا و ابن‌رشد داشته‌ است‌ بدین‌معنا که‌ از یهودیت‌ با اسلوب‌ فلسفة‌ اسلامی‌ و متکلمان‌ اسلامی‌ دفاع‌ می‌کند؛5 بنابراین، برخی‌ او را به‌ فیلسوف‌ اسلامی‌ قلمداد کرده‌اند؛ البته‌ مقصود از فیلسوف‌ اسلامی‌ این‌ نیست‌ که‌ او به‌ اسلام‌ ایمان‌ آورده‌ باشد؛ بلکه‌ بدین‌ معنا است‌ که‌ او با تفکر فلسفی‌ اسلامی، با مجتمع‌ اسلامی‌ مشارکت‌ داشته‌ است.6

مهم‌ترین‌ اثر ابن‌میمون‌ دلالة‌الحائرین‌ نام‌ دارد. هدف‌ اصلی‌ این‌ کتاب، سازش‌ دادن‌ ظواهر تورات‌ با قواعد عقلانی‌ و فلسفی‌ است. وی‌ در این‌ نوشتار می‌کوشد تا نوعی‌ وفاق‌ و تضارب‌ میان‌ میان‌ دین‌ و فلسفه‌ پدید آورد.7 به‌ دلیل‌ اهمیت‌ و جایگاه‌ ویژة‌ نظریات‌ میمون‌ در یهودیت‌ و تأثیر آن‌ در آرای‌ برخی‌ فیلسوفان‌ غربی‌ و شهرت‌ وی‌ در تحلیل‌

شامل 23 صفحه فایل WORD قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله صفات‌ خداوند

دانلود مقاله حضور مطلق و همه جایی خداوند در اندیشه ملاصدرا و اسپینوزا

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله حضور مطلق و همه جایی خداوند در اندیشه ملاصدرا و اسپینوزا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله حضور مطلق و همه جایی خداوند در اندیشه ملاصدرا و اسپینوزا


دانلود مقاله حضور مطلق و همه جایی خداوند در اندیشه ملاصدرا و اسپینوزا

در دروس دینی همت گماشت و در فراگیری زبان و دروس مذکور به زودی تا آن حد پیشرفت کرد که در سنین جوانی به خوبی از عهده خواندن و فهمیدن کتب معتبر عبری برآمد. به تامل در متن تورات و رموز و اسرار تلمود همت گماشت و در فرهنگ عرفانی کابالا و تاریخ و سرگذشت قومش به کاوش و پژوهش پرداخت. اطلاعات و معلوماتی عمیق و وسیع به دست آورد. ولی روح کنجکاوش ارضاء نشد و آن مقولات را در تبیین و توجیه مسائل دینی نارسا یافت. از این رو بر آن شد که زبان لاتینی بیاموزد تا بدین وسیله با دنیای دیگری از علم و فرهنگ آشنا شود. برای این منظور به مدرسه فرانسیس فان دن انده طبیعت و ادیب و عالم وسائس هلندی و ملحد معرف زمان رفت. و در محضر استاد جامع و ذوفنون علاوه بر زبان لاتینی طب و ریاضیات و علوم و فنون دیگر آموخت و از حکومت مدرسی، به ویژه حکمت توماس اکونیاس و از فلسفه دکارت و بیکن و هابز آگاهی یافت و از الحاد و افکار ضد دینی استاد نیز مطلع و اصیاناً متاثر گردید. طبق نظر دکتر لند در تعلیم به مقام معاونت استاد رسید و به روایتی هم عاشق دختر او "کلاراماریا" شد. وی دختری ماه رخسار بود که عشق او در دل اسپینوزا با عشق اسپینوزا به فرا گرفتن لاتین رقابت می‌کرد. حتی یک دانشجویی امروزی نیز می تواند به همین علت به فرا گرفتن زبان لاتین مبادرت ورزد. ولی دختر جوان چندان پابند امور معنوی نبود که به خاطر آن از امور دنیاوی چشم بپوشید و همین که خواستگار دیگری با سرمایه بیشتری پا به میدان نهاد، اسپینوزا در نظر او حقیر نمود؛ شکی نیست که قهرمان ما در همین هنگام فیلسوف گردید.

اسپینوزا به واسطه مراوده با فان‌‌ دن انده با افکار برونو (1600ـ1548) متفکر وحدت‌گرای و زندیق متهوّر ایتالیایی نیز آشنا شد و در آثار او به مطالعه پرداخت و از وی چیزهایی آموخت که بلاشک در ابداع نظام فلسیفش موثر افتاد.

اسپینوزا به احتمال قوی از افکار ضد دینی داکوستا هم که مانند وی عقل‌گرای محض بوده و چندی پیش از وی به مخالفت دین سنتی و حاکمیت احبار یهود برخاسته و مطرود شده بود مطلع و متاثر شد.

مقصود اینکه تفکرات و تاملات فلسفی و آشنایی با فلسفه‌ها و اندیشه‌های ضد دینی در اسپینوزا موثر افتاد و به تدریج از رفت و آمد خود به کنیسه کاست و احیانا به گفتن سخنان آمیخته به زندقه و پراکندن اندیشه‌های آلوده به هر حلقه پرداخت. اولیای کنیسه از افکار و اقوال ضد دینی وی‌ آگاه شدند و به تطمیع و تهدید‌ش پرداختند، اما نه تطمیع و نه تهدید هیچ یک موثر نیفتاد، زیرا او در آنچه می‌اندیشید و می‌گفت قاطع و استوار می‌بود. به ناچار در سال1656 وی را به محکمه کشاندند و به محاکمه‌اش پرداختند و محکومش کردند و کافرش پنداشتند و لغتنامه‌ای بسیار غلیظ و شدید که در نوع خود کم نظیر است برایش نوشتند و در کنیسه در حضور عده کثیری خواندند و بدین ترتیب از جامعه یهود طردش کردند.

اما او این تکفیر و طرد را به چیزی نگرفت و در برابر آن هرگز از خود ضعفی نشان نداد، زیرا حکمتش ایجاب می‌کرد که:"در مقابل حوادث ولو هر قدر ناگوار باشد استقامت ورزد و به آنچه پیش آمده رضا دهد، خطای خطا‌کاران و لغزش جاهلان را ببخشد و آنچه را بد و بدبختی می‌نامید و به چیزی نگیرید، زیرا همه امور طبق حکم سرمدی خداوند جریان می‌یابد و در نظام عالم شدی وجود ندارد". لذا پس از دریافت خبر تکفیر با خونسردی گفت:"این مرا به چیزی که نمی‌بایست انجام دهم وادار نمی‌کند".در این وقت بود که نامش را از باروخ عبری به بندیکت لاتینی تغییر داد. و گویا بدین ترتیب خواست رابطه خود را به کلی از جامعه یهود قطع کند. پس از دریافت خبر تکفیر و محکومیت دائمی یا کمی پیش از آن، یعنی در دوره تعلیق و بلا تکلیفی از آمستردام خارج و در قریه کوچک اورکرک واقع در جنوب آمستردام یا در بیرون شهر در جاده اورکوک در اطاقی که در زیر یک شیروانی واقع بود منزوی شد و برای امرار معاش به شغل عدسی تراشی که آن را در جامعه یهود آموخته بود اشتغال ورزید و از این راه اندک روزی حلالی به دست آورد و با جمعیت خاطر و مناعت نفس به تفکرات و تاملات علمی و فلسفی و تالیف و تصنیف پرداخت که به راستی بسیار عالی، قرین موفقیت و در خور ستایش و غبطه بود. در هین جا برای دفاع از خود رساله دفاعیه‌ای به زبان اسپانیایی نگاشت که مفقود شد. در پایان سال 1660یا آغاز سال 1661از این مکان به قریه یا شهرک رانیسبورگ نزدیک لیدن رفت و در خانه‌ای محقر ـ که هنوز هم پا بر جاست ـ و در کوچه‌ای باریک که اکنون به نام اسپینوزا معروف است به خلوت نشست و به تحقیق و تصنیف همت گماشت و چنان سرگرم و مجذوب کارهای علمی و فلسفی شد، که گاهی ایام متوالی خانه را ترک نکرد و یک بار اتفاق افتاد که سه ماه از خانه بیرون نیامد.

در این مکان علاوه بر تالیف و تصنیف کتب با  برخی از علما و حکمای بزرگ عصرش، همچون نیکلا زاستنو کالبد‌شناس نامدار و استاد تشریح دانشگاه کپنهاگ و

شامل 65 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حضور مطلق و همه جایی خداوند در اندیشه ملاصدرا و اسپینوزا

تحقیق در مورد نبرد حق و باطل در قرآن

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد نبرد حق و باطل در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نبرد حق و باطل در قرآن


تحقیق در مورد نبرد حق و باطل در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:4

 فهرست مطالب

 یک ردیف آیات دیگر آیاتی است که نمونه اش آیه 76 سوره نساء است. از آیه 71 می خوانیم: یا ایها الذین امنوا خذوا حذرکم فانفرو اثبات أو انفروا جمیعاً ای اهل ایمان! احتیاط خودتان را بگیرید، یعنی درمقابل دشمن احتیاط خودتان را رعایت کنید. یا گروه گروه کوچ کنید یا همه با یکدیگر، ولی به هر حال درهرشرایطی احتیاط خودتان را از دست ندهید. و ان منکم لمن لیبطئن فان اصابتکم مصیبه قال قد انعم الله علی اذلم أکن معهم شهیداً. بعضی از این مردم منافق یا ضعیف الایمان هستند که کندی می کنند، این پا و آن پا می کنند، می خواهند خودشان را کنار بکشند، و وقتی که کنار کشیدند اگر مصیبتی بر شما وارد شود می گویند عجب شانس من گرفت! خدا خوب به من رحم کرد که من با اینها حاضر نبودم والا من هم آسیب می دیدم. یعنی یک مردمی که تابع این هستند که جریان چه پیش بیاید،اگر این جور شد می گویند چقدر خوب شد. قبلاً یک فکری ندارد. فرق مؤمن و غیر مؤمن این است که مؤمن از آن اولی که در راهش قدم برمی دارد فکرش تا آخر فرق نمی کند، شکست هم بخورد باز فکرش همان فکر اول است، پیروز هم بشود فکرش فکر اول است، چون از ابتدا ] معتقد بوده[ هل تربصون بنا الا احدی الحسنیین (سوره توبه، آیه 52) ما موفق هستیم، کشته بشویم موفقیم. کشته هم نشویم موفقیم. ولی اینها دریک حالت دودلی زندگی می کنند که اگر آنها ناراحتی ببینند می گویند شانس ما گرفت، خدا به ما رحم کرد که ما آنجا نبودیم. برعکس اگر آنها پیروز شوند می گویند عجب کار بدی شد، خوب بود ما هم رفته بودیم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نبرد حق و باطل در قرآن

تحقیق در مورد نبرد حق و باطل در قرآن

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد نبرد حق و باطل در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نبرد حق و باطل در قرآن


تحقیق در مورد نبرد حق و باطل در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:4

 

  

 فهرست مطالب

 

 یک ردیف آیات دیگر آیاتی است که نمونه اش آیه 76 سوره نساء است. از آیه 71 می خوانیم: یا ایها الذین امنوا خذوا حذرکم فانفرو اثبات أو انفروا جمیعاً ای اهل ایمان! احتیاط خودتان را بگیرید، یعنی درمقابل دشمن احتیاط خودتان را رعایت کنید. یا گروه گروه کوچ کنید یا همه با یکدیگر، ولی به هر حال درهرشرایطی احتیاط خودتان را از دست ندهید. و ان منکم لمن لیبطئن فان اصابتکم مصیبه قال قد انعم الله علی اذلم أکن معهم شهیداً. بعضی از این مردم منافق یا ضعیف الایمان هستند که کندی می کنند، این پا و آن پا می کنند، می خواهند خودشان را کنار بکشند، و وقتی که کنار کشیدند اگر مصیبتی بر شما وارد شود می گویند عجب شانس من گرفت! خدا خوب به من رحم کرد که من با اینها حاضر نبودم والا من هم آسیب می دیدم. یعنی یک مردمی که تابع این هستند که جریان چه پیش بیاید،اگر این جور شد می گویند چقدر خوب شد. قبلاً یک فکری ندارد. فرق مؤمن و غیر مؤمن این است که مؤمن از آن اولی که در راهش قدم برمی دارد فکرش تا آخر فرق نمی کند، شکست هم بخورد باز فکرش همان فکر اول است، پیروز هم بشود فکرش فکر اول است، چون از ابتدا ] معتقد بوده[ هل تربصون بنا الا احدی الحسنیین (سوره توبه، آیه 52) ما موفق هستیم، کشته بشویم موفقیم. کشته هم نشویم موفقیم. ولی اینها دریک حالت دودلی زندگی می کنند که اگر آنها ناراحتی ببینند می گویند شانس ما گرفت، خدا به ما رحم کرد که ما آنجا نبودیم. برعکس اگر آنها پیروز شوند می گویند عجب کار بدی شد، خوب بود ما هم رفته بودیم.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نبرد حق و باطل در قرآن

تحقیق در مورد احادیث علم و دانش

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد احادیث علم و دانش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد احادیث علم و دانش


تحقیق در مورد احادیث علم و دانش

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:5

 

  

 فهرست مطالب

 

 خداوند انسان را آفریده و از یک طرف به او توانایی تعقّل واندیشیدن را داده و از طرف دیگر انگیزه ها و اسباب خواسته های نفسانی و حیوانی را در اختیارش قرار داده است. وبه همین خاطر دو نیروی درونی عقلانی و خیر خواهی، نفسانی و شرارت، هر یک او را به طرف خویش می کشانند. ودر همین ارتباط است که اسلام به نقش و منزلت علم در جهت تقویت جنبۀ عقلانی وخیرخواهی انسان اشاره نموده ومی فرماید:
(تنها آگاهان و دانشمندانند که براستی از خداوند می ترسند ) -«فاطر:28»
بدین معنی که تنها عالمان و آگاهانی که به مقام و منزلت خداوند آگاهی راستینی دارند، هراس ( انحراف از دین او را) در دل دارند. زیرا آگاهی حقیقی خشیّت را در پی دارد.
قرآن در حرمت نهادن به علم و علما و بلندی بخشیدن منزلت صاحبان علم و اندیشه پیشگام و پرچمدار همۀ کتابهای ادیان آسمانی است.
همچنین خداوند متعال در جای دیگر می فرماید: (بگو: آیا آنهایی که می دانند و آنهایی که نمی دانند مساویند؟ این تنها اندیشمندانند که متذکر می شوند) «زمر:9»
اسلام رفتن به دنبال کسب علم ودانش را یکی از واجبات به شمار می آورد، و اوّلین آیاتی از قرآن که نازل شده اند با «خواندن و قلم و علم» آغاز شده است.
احادیث نبوی همۀ آیات قرآنی را که به جایگاه علم و منزلت علما مربوط می شود مورد تأکید قرار میدهند. از رسول خداصلی الله علیه وسلم روایت شده است: ( چنانچه خداوند به کسی ارادۀ خیر داشته باشد او را در دین آگاه می سازد.) «رواه البخاری و مسلم»(1037)
و از ابوهریره روایت شده است که: (هرگاه عمر انسان خاتمه پیدا نماید، کار وعمل او بجز در سه مورد پایان می پذیرد: یکی صدقه واحسانی که ادامه پیدا کند ، دوم : علمی که مورد استفاده قرار بگیرد، سوم: فرزند پاک وپرهیزگاری که برای او دعای خیر بنماید).« رواه مسلم»(1631)

یکی از ویژگیهای علم و دانش دوام و ماندگاری منافع آن است. و اجر و پاداش آن هم حتی پس از مرگ برای انسان همچنان ادامه پیدا خواهد نمود. حافظ المنذری می گوید: ( کسی که علم سودمندی را به دیگری می آموزد و نسخه برداری می نماید پاداش خود و پاداش همه کسانی که آن را می آموزند یا نسخه برداری می کنند و آنهایی که به آن پس ازاو عمل می کنند، تا زمانی که آن علم باقی می ماند و به آن عمل می شود، پاداش نویسنده و نقل کنندۀ آن باقی خواهد ماند.
همچنین کسانی که چیزهای غیرمفید را می نگارند و به طرق مختلف آن را در اختیار مردم قرار می دهند، گناه آن و گناه کسانی که آن را می خوانند ونسخه برداری می کنند و پس از او به آن عمل می نمایند، تا زمانی که آن دانش و وسیله زیانبار و عمل به آن وجود داشته باشد، ادامه پیدا خواهد کرد). « المنتقی من الترغیب والترهیب ج1 ص125».
اما منزلت وجایگاه علم در نزد بزرگان اسلام به اینگونه بیان شده که حضرت علی رضی الله عنه خطاب به کمیل بن زیاد می فرماید:
(ای کمیل! بدان که: علم نگهبان توست و تو نگبهان مال و ثروت، علم حاکم و داور است و دارایی محکوم و مورد قضاوت قرار می گیرد، خرج و هزینه نمودن از مقدار ثروت می کاهد، اما انفاق و دادن علم به دیگران آن را بیشتر و خالص تر می گرداند).

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد احادیث علم و دانش