فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پیامبر در کلام بزرگان

اختصاصی از فی توو پیامبر در کلام بزرگان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پیامبر در کلام بزرگان


پیامبر در کلام بزرگان

پیامبر در کلام بزرگان

21 صفحه

پیامبر در کلام امام خمینی (ره)

آن بزرگوار ولادت پیامبر (ص) را ولادت خیرات و برکات و کوبیدن ظلم و خاموش شدن بتکده‌ها و آتشکده‌ها می‌شمارد. و گسترش توحید و عدل در عالم را به واسطه پیامبر (ص) می‌داند.

امام درباره منزلت اجتماعی پیامبر (ص) می‌فرماید: ایشان از میان مستضعفان برخاست و از طبقه سه، و از توده بود. ایشان شبانی کرده بود، ولی به سبب ذاتی که داشت، خداوند او را انتخاب کرد.

در نگاه امام راحل (ره) پیامبر (ص) عابدی مقید به نماز، خیرخواه مردم، فروتن و خوش اخلاق و زاهد بود:

به قدری ریاضت کشید و قیام برای حق کرد که قدم‌هایش ورم کرد و از سوی خدا آیه (ماانزلنا علیک القرآن لتشقی) نازل گشت.

جبرئیل کلید خزائن ارض را برای ایشان آورد، ولی آن حضرت تواضع کرد و فقر را فخر خود دانست.

از بعضی از همسران رسول خدا نقل شده است: رسول الله (ص) با ما صحبت می‌کرد و ما با او صحبت می‌کردیم چون وقت نماز می‌شد، گویی او ما را نمی‌شناخت و ما او را نمی‌شناختیم؛ زیرا به خدا اشتغال پیدا می‌کرد.



دانلود با لینک مستقیم


پیامبر در کلام بزرگان

دانلود تحقیق کامل درمورد سخن بزرگان

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق کامل درمورد سخن بزرگان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد سخن بزرگان


دانلود تحقیق کامل درمورد سخن بزرگان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 11

 

  • آنچه والا بودن یک فرد را ثابت می کند کرده های او نیست چون بیخ و بن آنها معلوم نیست و معانی مختلفی دارند ، والایی در ایمان به هدف و آرمان است . فردریش نیچه
  • خنده در ورای خود رازها در سینه دارد . ارد بزرگ
  • برای انکه در زندگی دچار لغزش نشوی همواره قلب خود را پاک نگه دار. کارلایل
  • بدبختی می تواند به ما بیاموزد که خوشبخت باشیم. ژول رومن
  • بشر در این دنیا بیشتر از همه موجودات مصیبت و عذاب کشیده ، بهترین دلیلش هم این است که در بین تمام آنها فقط او می تواند بخندد . نیچه
  • فاش نکردن اسرار مردم دلیل کرامت و بلندی همت است. سقراط
  • بسیاری بخاطر برآیند هنجارهای درونی اشان بین نمای سپید و پاکی در اشتباهند . ارد بزرگ
  • بهترین سیاست صداقت است. سروانتس
  • زمانیکه دانش یک مرد برای موفقیت کافی است. ولی تقوای او کافی نیست. هر چه را که او ممکن است بدست آورد دوباره از دست خواهد داد . کنفسیوس
  • ارزش پیمان شکن ، باندازه کفن هم نیست . ارد بزرگ
  • امید جزیی از خوشبختی است. ژوبر
  • حقیقت انکارناپذیر است. بدخواهی ممکن است به آن حمله کند. ممکن است نادانی آن را به استهزا بگیرد. اما سرانجام حقیقت پایدار خواهد بود. سر وینستون چرچیل
  • موفقیت به همان اندازه شکست خطرناک است . لائو تزو
  • اگر کسی یکبار به تو خیانت کرد ، این اشتباه اوست . اگر کسی دوبار به تو خیانت کرد ، این اشتباه توست . دالایی لاما
  • تنها آغاز ها را باید جشن گرفت چرا که شیره جهان در رشد و زایندگیست . ارد بزرگ
  • دیروز تاریخ است . فردا راز است . امروز یک هدیه است . دالایی لاما
  • هر کجا که هستی ، هر کجا خودت را یافتی ، از هر آنچه که داری لذت ببر ، به تمامی لذت ببر . هر جا که هستی و از هر چه که در دسترس است ، احساس سپاس و نیایش داشته باش . دالایی لاما
  • دانش را می آموزی اما خرد ، برآیند اندیشه و آموخته های ماست . ارد بزرگ
  • غضب ، نابیناترین ، شدیدترین و زشت ترین ناصحان است . دسه گور
  • چراغ مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست .فردوسی خردمند
  • دانش آموزان جوانه های برخواسته از وجود آموزگاران اند که با آسمانها می آمیزند و ریشه گاهشان همان خاک پر ارزش است . ارد بزرگ
  • آنکه تخم بدی را می فشاند ، بدون شک همه محصول آن را درو می کند . دموستن
  • عمری را تلف کردم تا بفهمم فهمیدن همه چیز لازم نیست . رنه کوتی
  • آنچه در انسان بزرگ است این است که او پل است نه غایت . فردریش نیچه
  • اندیشمندانی همواره نا آشنا می مانند که راه سخن گفتن با مردم خویش را نمی دانند . ارد بزرگ
  • طول کشیدن معالجه را دو سبب خواهد بود : نادانی پزشک ، یا نافرمانی بیمار . زکریای رازی
  • دو گوش داریم و فقط یک زبان، برای اینکه بیشتر بشنویم و کمتر بگوییم . دیوژن
  • فریادهای دردناک و ستمدیده ، شمشیرهایست که هر آن به گونه ایی انتقام می گیرند . ارد بزرگ
  • مهم نیست کجا متولّد شدم و چگونه و کجا زندگی کرده ام. مهم این است که در آنجا که بوده ام چگونه رفتاری داشته ام . جوجیا اوکیف
  • شور و هیجان داشته باش ، اما هرگز عقل و منطق را کنار مگذار . لخ والسا
  • گذشت زمان آدمی را پیر نمی سازد، بلکه ترک آرمانها و کمال مطلوبهاست که ما را فرتوت و افتاده می کند . دوگلاس مک آرتور
  • خوشبختی مانند پروانه ای است ، اگر او را دنبال کنید از شما فرار می کند ولی اگر آرام بنشینید روی سر شما خواهد نشست . داوید هیوم
  • پیوندمان را با یاد آوری سرشت نیکمان نیرومندتر سازیم . ارد بزرگ
  • آن که بر فراز بلندترین کوه رفته باشد ؛ خنده می زند بر همهء نمایش های غمناک و جدی بودن های غمناک . فردریش نیچه
  • ادمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشگل است زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند . مونتسکیو
  • خوشبختی، فاصله ی این بدختی تا بدبختی بعدی است . چارلی چاپلین
  • من اگر در بهشت باشم ولی به من بگویند تو حق نداری جهنم را به این بهشت ترجیح بدهی از آن بهشت بیرون می روم . ژان روستان

  • اگر آرمان برایمان هویدا باشد ابزار های رسیدن به آن را خیلی زود خواهیم یافت . ارد بزرگ
  • این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست . فردوسی خردمند
  • اشتغال به هر کاری بهتر از تنبلی و بیکاری است . اسمایلز
  • زن ها جنگ ها را شروع می کنند و مردها آن ها را ادامه می دهند . ارنست همینگوی
  • یک مادر خوب به صد استاد و آموزگار می ارزد. ژرژ هربرت
  • تنها آرمانهای بزرگ است که به ما بینشی فرا دنیوی می دهد . ارد بزرگ
  • تا بدبختی را نشناسیم هیچوقت راه بدست آوردن و نگه داشتن خوشبختی را یاد نمی گیریم . داوید وایت
  • برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم ، اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم ، احتیاج به جوانی دارم . ژوبرت
  • عشق همچون توفان سرزمین غبار گرفته وجود را پاک می کند و انگیزه رشد و باروری روزافزون می گردد . ارد بزرگ
  • آن اندیشه هایی را دوست دارم که با خون نوشته شده باشند

 

  • آدمی بهر تنها زیستن می باید یا حیوان باشد یا خدا. ارسطو می گوید: انگارهء سومی نیز هست بودن یکجای هر دوی آنان ... آن هم فیلسوف وار ..حقایق همه ساده اند. این نه مگر دروغی است دو چندان که آن را بر ساخته اند؟ . فردریش نیچه
  • وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش هم دوست واقعی باشد . امرسون
  • کسی که سعی می کند بطرف هدف نهایی قدم بردارد مانند مسافری است که شب هنگام از کوه بالا می رود زمانی که به قله آن رسید چندان به ستارگان نزدیک نیست اما آنها را بهتر می بیند. تانری
  • آدمی به خاطر نیاز به مراقبت و کمک دیگران با آنها ارتباط برقرارمی کند . فردریش نیچه
  • دشواری ، به هدف ما ارزش می بخشد . دشواری بیشتر ، ارزش فزونتر . ارد بزرگ
  • هیچ چیز عوض نمی شود ! شما دیدتان را عوض کنید رمز کار این است . کالوس کاستاندا
  • من با عشق به تو تنها به میعادگاهم می آیم ، اما این من ، در ظلمت کیست کنار می آیم تا از او دوری کنم ، اما نمی توانم از او بگریزم ، او وجود کوچک خود من است ، آقا و سرور من . حیا و شرمندگی نمی شناسد و شرمنده ام که همراه با او به درگاه تو آمده ام . رابیندرانات تاگور
  • کتاب زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد . فردوسی خردمند
  • نماز عشق ترتیبی ندارد چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستنی نیست . ارد بزرگ
  • دوصد گفته چون نیم کردار نیست . ضرب المثل فارسی
  • خدا را شکر کنید که نعمات و موهبت هایش به علت بینش محدود ما متوقف نمی شود . کاترین پندر
  • برای هر کس زمان معینی وجود دارد که قابل انتقال نیست . کلود مونه
  • گاهی هدف خود ، سد دید آدمیست باید دور شد و آنگاه برگشت چه درخشان هویداست . ارد بزرگ
  • هنرمند، اشیا را با خورشیدی روشن می کند که از آن طبیعت نیست . دیده رو
  • پول با شادمانی کم داخل کیسه می شود ولی با غم زیاد از ان خارج می گردد . مولیر
  • مردمان توانمند در میان جشن و بزم نیستند . آنها در هر دم به آرمانی بزرگتر می اندیشند  و برای رسیدن به آن  در حال پیکارند . ارد بزرگ
  • دوستان برای نخجیر دشمنان چون تیر و پیکان اند. بزرگمهر
  • تختخواب خطرناکترین جای دنیاست، چون صدی نود مردم در آن می‌میرند . مارک تواین
  • عشق چنان شیفتگی در نهان خود دارد که سخت ترین دلها نیز ، گاهی هوس شنا در آن را می کنند . ارد بزرگ
  • شوهر داروئی است که تمام دردهای دخترانرا علاج می کند . مولیر
  • کمربند سلطنت ، نشان نوکری برای سرزمینم است نادرها بسیار آمده اند و باز خواهند آمد اما ایران و ایرانی باید همیشه در بزرگی و سروری باشد این آرزوی همه عمرم بوده است . نادر شاه افشار

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد سخن بزرگان

دانلود تحقیق سخنان بزرگان درباره معماری کشور مصر

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق سخنان بزرگان درباره معماری کشور مصر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق سخنان بزرگان درباره معماری کشور مصر


دانلود تحقیق سخنان بزرگان درباره معماری کشور مصر

تحقیق سخنان بزرگان درباره معماری کشور مصر در 31 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

مقدمه

«مانتو»

«دیودورروس»

«استرابو»

«پلی نی بزرگ»

«سولینوس»

«کاسی دوروس»

«ژرار دونوروال»

«موتور آگار»

«پرفسور بروشار»

«ویمان دیکسون»

«بارون دانگلور»

«فردریک لوئی نوردن»

«بنوآدومایه»

«ریشارد فوکل»

«ویلیام گراف» و «عباس پاشا»

«ابوالفرج»

«مارکیزی»

«علی ابن راوندی»

«عبداللطیف»

«ابن ندیم»

«عبدالله محمد ابن عبدالرحیم»

«قاضی ابوعبدالله محمد ابن سلامت»

«ابن خوارجی»

«ابوریحان بیرونی»

 

 

 

مقدمه:

طی سالیان درازی که از ساختمان هرم بزرگ گیزا می گذرد، این بنای باشکوه بارها و بارها مورد بازدید بزرگان، زورمندان تاریخ، اعم از خلفا، پادشاهان، فرمانروایان و سرداران قرار گرفته است. در این راستا برخی با صدور فرمان تخریب و نابودی هرم و پاره ای نیز همراه با احساس شگفتی و ستایش بوده است.

یادآوری می شود که علی رغم کوششهای فراوانی که تاریخ نویسان، پژوهشگران و مصرشناسان بعمل اورده اند، پیشینة تمدن و فرهنگ مصر باستان نیز تاکنون روشن نشده است.

تاریخ نویسان متعصب و تندروی مصری بر پایة گفته های کاهنین مبدأ تاریخ این کشور باستانی را همزمان با آغاز فرمانروائی سلسله خدایان به سال
554/30 ق.م دانسته اند. این در حالی است که تاریخ نویسان بی طرف شروع تمدن و فرهنگ این کشور را سال 5619 ق.م با آغاز فرمانروایی منس و تشکیل نخستین سلسله از فراعنه می دانند. از این رو نگارنده نیز در این نوشتار میانگین تاریخهای یاد شده را که از سوی اکثر تاریخ نویسان و مصرشناسان پرآوازه پذیرفته شده است، برگزیده و سال 4800 ق.م را تاریخ آغاز عملیات ساختمانی هرم گیزا قرار داده است.

کشور باستانی مصر یا به گفته ای گهواره تمدن جهان میان 23 تا 32 درجه عرض جغرافیایی شمالی و 25 تا 35 درجه طول جغرافیای شرقی قرار دارد .

این کشور به طول تقریبی 1500 کیلومتر از شمال به دریای مدیترانه، از جنوب به کشور سودان، از باختر به کشور لیبی و از خاور به دریای سرخ راه دارد. از گستره 990 هزار کیلومتر مربعی که در بر دارد، تنها 250/31 کیلومتر مربع یا نزدیک به 3 درصد آن قابل کشاورزی و 500/32 کیلومتر آن قابل سکونت است.

از آنجا که بیشترین بخش از خاک کشور مصر را بیابانهای سوزان و بی آب و علف تشکیل داده، تنها کرانه های رود نیل و بویژه دلتای آن بهترین وموقعیت برای کشاورزی و سکونت در مصر و بخضی از قاره آفریقا را دارا می باشد (شکل 2).

با درنظر گرفتن این موقعیت جغرافیایی استثنایی، مصر مناسبترین منطقه برای مهاجرت اقوام گوناگون از کشورهای همسایه بوده است.

جمعیت این کشئر هم اکنون نزدیک به 60 میلیون نفر می رسد و پایتخت آن شهر قاهره است. این شهر در مصر باستان به نام هایاپولیس نامیده یم شده است و ویرانه های آن نیز در نزدیکی شهر قاهره مشاهده یم شود.

یادآوری می شود که فرمانروایان سلسله نوزدهم فراعنه پایتخت خود را به شهر تانیس در شمال شرقی دلتای نیل جابجا نمودند، ولی پس از تسلط اعراب به مصر و به دستور عمر خلیفه مسلمانان، پایتخت مصر بار دیگر به شهر قاهره که از مرکزیت بیشتری برخوردار بود انتقال یافت.

رود نیل با ویژگیهای استثنائی خود پس از سرچشمه گرفتن از مناطق استوائی و گذشتن از کشورهای مجاور به طول تقریبی 1000 کیلومتر در خاک مصر جریان دارد (شکل 3).

سطح آب نیل که یکی از طولانی ترین رودهای جهان بشمار می رود، با طغیان سالیانه خود که از اواسط خردادماه آغازب و تا پایان آذر ادامه دارد، نزدیک به 9 متر بالا آمده و مواد رسوبی و حاصلخیز را همراه با جریان خود به کرانه ها و بویژه دلتای آن حمل و شش تا ده هزار کیلومتر از هر سو کرانه ها را جهت کشاورزی آماده می نماید.

وزش بادی که در کشور مصر به مدت  سال از شمال به جنوب ادامه دارد، جابجایی اهالی و حمل و نقل فرآورده های کشاورزی را از راه رود نیل آسان می نماید.

.

.

«مانتو»

مانتو تاریخ نویس یونانی در شهر سی بنی توس زاده شد و به سال 280 ق.م از مصر بازدید کرده است. وی ضمن نام بردن از چهار هرمی که در دوران نخستین سلسله فراعنه ایجاد شده م یافزاید، سومین هرم بزرگی که در این برهه از تاریخ مصر ساخته شد به نام هشتمین فرعون که بانوئی نیک سرشت و خوبروی بوده است، می باشد.

 

«دیودورروس»

دیودورروس نیز کی دیگر از تاریخ نویسان یونانی می باشد که به سال 56 ق.م از مصر بازدید کرده است. وی در گزارشهای خود در بارة اهرام، از هرم بزرگ گیزا که به فرمان خئوپس (که به مدت 50 سال بر مصر فرمانروائی کرده) ساخته شده است یاد می نماید.

به گفتة دیودوروس یک هرم از اهرام سه گانه نیز به فرمان مفرن که برادر یا فرزند خئوپس بوده ساخته شده است، شگفت آنکه وی نیز نزدیک 50 سال بر مصر حکمفرمائی کرده است. نامبرده می گوید، مصریان بر این باورند که اهرام سه گانه در جهان یگانه و بی همتا می باشند.

 

«استرابو»

به گفتة این تاریخ نویس یونانی که به سال 24 ق.م از مصر بازدید نموده، پس از خروج از دروازه های شهر و به فاصله 40 استاد (واحد طول یونان باستان برابر 184 متر می باشد) آرامگاههای فراعنه همچون کوههائی سر به آسمان کشیده در برابر دیدگان انسان هویدا می شوند و شمار یک یا دو هرم از میان آنان از جمله شگفتیهای هفتگانه جهان می باشند.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سخنان بزرگان درباره معماری کشور مصر

زندگی نامه چند تن از بزرگان

اختصاصی از فی توو زندگی نامه چند تن از بزرگان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زندگی نامه چند تن از بزرگان


زندگی نامه چند تن از بزرگان

 

 

 

 

 

نام محصول : زندگی نامه چند تن از بزرگان

فرمت : Word

تعداد فایل ها : 10

خواجه نصیر طوسی ، ناصرالدین شاه قاجار ، محمود فرشچیان ، محمد حسین بهجت تبریزی ، میرزاابولقاسم فراهانی ، قیصر امین پور ، سهراب سپهری ، کریم خان زند ، افلاطون و چارلی چاپلین.

حجم فایل : 1.1 مگابایت

زبان : فارسی

 

 

صنعت چاپ گوتنبرگ

یوهانس گوتنبرگ، (متولد حدود ۱۳۹۸ ماینتز، درگذشت ۳ فوریه ۱۴۶۸ ماینتززرگر آلمانی و اولین مخترع ماشین چاپ و کلا صنعت چاپ در اروپا بود.

از یوهان گوتنبرگ اغلب به عنوان مخترع صنعت چاپ یاد می‌شود اما آنچه را که او انجام داد ابداع اولین روش استفاده از حروف چاپی قابل جابجایی و ماشین چاپ بود که این امکان را فراهم می‌آورد تا بتوان مطالب نوشته‌شد‌هٔ گوناگون را با سرعت و دقت به چاپ رساند. البته این صنعت ۴۰۰ سال قبل از وی توسط یک بازرگان چینی به نام بی شنگ استفاده می‌شد و حدود ۲۰۰ سال قبل نیز در کره مورد استفاده قرار می‌گرفت.

مهم‌ترین اثر گوتنبرگ انجیل گوتنبرگ یا انجیل ۴۲ سطری است، که از لحاظ زیبایی خطی و کیفیت صنعتی آن در زمان خودش انجیلی بی‌نظیر بود.

زندگی

اطلاعات زیادی پیرامون شرح حال گوتنبرگ در دسترس نیست. تنها می‌دانیم که او در حدود سال ۱۴۰۰ در شهر ماینز آلمان به دنیا آمد و در اواسط قرن تمام فعالیت خود را وقف هنر چاپ کرد. معروف‌ترین کار او کتاب مقدس گوتنبرگ می‌باشد که حدود سال ۱۴۵۴ در ماینز چاپ شده است. البته نام گوتنبرگ در هیچ یک از کارهای چاپی او، حتی در کتاب مقدس گوتنبرگ که مسلماً با تجهیزات او چاپ شده است، به چشم نمی‌خورد.

گوتنبرگ ظاهراً کاسب خوبی نبوده و نتوانست از اختراع خود پول زیادی به‌دست آورد. او در دعاوی متعددی گرفتار شد که در یکی از آنها محکوم شد تجهیزات خود را به شریکش یوهان فاست واگذار کند. گوتنبرگ در سال ۱۴۶۸ در ماینز درگذشت.

تاثیر بر صنعت چاپ

چاپ باسمه‌ای

چاپ باسمه‌ای قرن‌ها قبل از گوتنبرگ در چین شناخته شده بود، باستان‌شناسان نیز توانسته‌اند یک کتاب چاپی که تاریخ آن به سال ۸۶۸ برمی‌گردد در چین کشف کنند. مهر و انگشترهای خاتم نیز که اساس کارش همان شیو‌هٔ چاپ باسمه‌ای می‌باشد از زمان‌های باستان به‌کار گرفته می‌شده است. در غرب نیز قبل از گوتنبرگ با چاپ آشنا بودند. چاپ باسمه‌ای، امکان تولید نسخه‌های متعدد از یک کتاب را فراهم می‌کرد اما یک مشکل اساسی داشت از آنجا که برای هر کتابی باید یک سری کامل و جدید از صفحات ساخته می‌شد و حروف روی چوب حک می‌شد، این روش برای تولید کتاب‌های مختلف عملی نبود.

حروف چاپی قابل جابجایی

گفته شده است که سهم عمد‌هٔ گوتنبرگ در صنعت چاپ اختراع حروف چاپی قابل جابجایی بوده است. در واقع حروف چاپی قابل جابجایی نیز در اواسط قرن یازدهم در چین توسط شخصی به‌نام بی‌شنگ اختراع شده بود. اما چون صنعت چاپ تنها پس از اروپا و پس از اینکه چینی‌ها روش‌های جدید آن را از اروپایی‌ها فراگرفتند در چین همگانی شد، صنعت چاپ به شکل امروزی‌اش را به بی‌شنگ و چینی ها نسبت نمی‌دهند. حروف چاپی را در آن زمان با نوعی سفال می‌ساختند که طبعاً نمی‌توانست زیاد بادوام باشد. بعدها چینی‌ها و کره‌ای‌ها در ساخت حروف چاپی قابل جابجایی اصلاحاتی به‌وجود آوردند، پس از آن دولت کره در اوایل قرن پانزدهم از ایجاد یک کارگاه ریخته‌گری برای تولید حروف چاپی فلزی حمایت کرد و پس از آن و مدتی قبل از گوتنبرگ، کره‌ای‌ها حروف چاپی فلزی را جایگزین حروف سفالی کردند.

 

 

روش چاپ گوتنبرگ. با این روش می‌شد ۲۴۰ صفحه در ساعت چاپ کرد.

روش جدید چاپ

برای بهره‌گیری از روش‌های جدید چاپ ۴ عامل عمده باید وجود داشنه باشد:

  1. حروف چاپی قابل جابجایی همراه با سیستم حروف چینی
  2. ماشین چاپ
  3. مرکب مناسب برای چاپ
  4. ماد‌هٔ مناسب برای چاپ روی آن، مانند کاغذ

کاغذ سال‌ها قبل در چین توسط تسائی‌لون اختراع شده بود و در غرب نیز قبل از گوتنبرگ به شکلی گسترده از آن استفاده می‌شد. این تنها عامل از عوامل چهارگانهٔ مورد نیاز چاپ بود که گوتنبرگ به شکل آماده در دسترس داشت. اگر چه در مورد سه عامل دیگر قبل از گوتنبرگ کارهایی انجام شده بود ولی گوتنبرگ اصلاحات و ابداعات مختلف و متعددی در هر یک از آنها پدید آورد. وی ظاهرا بدون اطلاع از کار چینی‌ها، حروف قابل انتقال را اختراع کرد و برای هر یک از حروف الفبا یک حرف جداگانه به کار برد. حروف متحرک را چینی‌ها اختراع کردند، ولی گوتنبرگ که حرفه‌اش زرگری بود، آلیاژ مناسب برای ریخته‌گری حروف را از سرب و آنتی‌موآن به‌دست آورد و سپس نسبت هر یک از این دو فلز را به گونه‌ای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند. وی برای مرکب روغنی چاپ هم فرمول مناسبی یافت همچنین پرس مناسبی هم برای چاپ ابداع کرد و خلاصه با رفع موانع و حل مشکلات، عمل چاپ را میسر و اجرایی کرد.

صنعت چاپ برخلاف تمام اختراعات پیشین اصولاً یک دستگاه تولید انبوه است. یک نسخه از یک کتاب چاپی به خودی خود چیزی برتر از نسخه خطی آن نیست اما مزیت اصلی چاپ در تولید انبوه آن است. آنچه که گوتنبرگ ابداع کرد تنها یک ابزار و یک وسیله و یا حتی انجام یک سلسه اصلاحات در آنچه که وجود داشت، نبود بلکه ابداع یک سامانهٔ کامل تولید بود.

 

 

انجیل گوتنبرگ. کتابخانهٔ کنگره واشینگتن دی سی

با مقایسهٔ توسعهٔ بعدی اروپا و چین می‌توان تصویری از تأثیر گوتنبرگ بر تاریخ جهان به‌دست آورد. در هنگام گوتنبرگ اروپا به سرعت پیشرفت کرد در حالی که پیشرفت چین، که تا مدتها بعد هنوز از چاپ باسمه استفاده می‌کرد، نسبتاً کند بود و می‌توان گفت صنعت چاپ عامل بسیار مهمی در گسترش و پیشرفت دانش بوده است.

 

 

پس از گوتنبرگ

تقریبا ۲۰ سال پس از نخستین تلاش‌های گوتنبرگ در امر چاپ، این صنعت در ونیز، فلورانس، پاریس و لیون در حدی مختصر و محدود رواج یافت چون دستگاه چاپ گوتنبرگ، هزینه‌های بسیار زیادی داشت درنتیجه تنها برای ثروتمندان قابل دسترسی بود و به همین دلیل تا مدت‌های طولانی استقبال چندانی از آن نشد.

۳۰۰ سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، یک نمایشنامه‌نویس آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتوگرافی را در سال ۱۷۹۶ میلادی اختراع کرد.

چاپ (صنعت)

واژ‌هٔ چاپ و صورت قدیمی‌تر آن «چهاپ» را برگرفته از واژ‌هٔ مغولی چاو دانسته‌اند که به معنای «فشردن سطحی بر سطح دیگر» است. چاپ در لغت به‌معنای نقش، اثر، مُهر و نشان آمده است و در متون مختلف کلمات طبع، باسمه، و تافت به‌عنوان مترادف آن به‌کار رفته است. چاپ در اصطلاح، به عمل، فن، و صنعت تکثیر صورت و نقش‌های دوبعدی مانند حروف، ارقام، خط‌ها، تصویرها، و... به‌وسیلهٔ انداختن اثر این نقش‌ها بر کاغذ، پارچه، یا مواد دیگر، به‌ویژه چاپ مواد خواندنی، با تصویر یا بدون تصویر بر روی کاغذ گفته می‌شود. در تعریفی دیگر، چاپ مجموع عملیاتی است که متن خام را به اثر درخور انتشار مانند کتاب، مجله، روزنامه، و جز آن تبدیل کند. چاپ بر روی کاغذ شناخته شده‌ترین کار چاپی است.امروزه با پیشرفت تکنیکهای چاپ این عمل روی مواد سلولزی، نایلونی، پارچه ای، چرمی، مواد شیمیای، فلزی، شیشه‌ای با اشکال صاف یا ناهموار، مقعر یا محدب و ... صورت می‌گیرد. چاپخانه نیز در لغت به‌معنای محل چاپ کردن و در متون مختلف کلمات مطبعه، دارالطباعه، و باسمه‌خانه به‌عنوان مترادف آن به‌کار رفته است. چاپخانه مؤسسه یا کارگاهی است که از عهد‌هٔ انجام کارهای چاپی بر روی کاغذ و سایر اشیا از طریق انواع چاپ برآید و به تعبیری دیگر، محلی است که چاپ کتاب، نشریات، و مانند آن در آنجا انجام می‌گیرد. امروزه، چاپ به عنوان یک فرآیند انبوه صنعتی در نظر گرفته می شود که بخش اساسی صنعت نشر و بخش مهمی از فعالیت‌های اداری و حکومتی زا شامل می‌شود.

 

 

 

 

پیشینه

از مهمترین رخدادهای تاریخ، اختراع حروف چاپی مستقل و دستگاه چاپ بوده‌است که به تصور غالب،‌ اولین بار، یوهانس گوتنبرگ (۱۴۶۸-۱۳۹۷) آلمانی در سال ۱۴۵۶ میلادی آن را اختراع کرد؛ اما در حقیقت اختراع فن چاپ به قرن‌ها پیش از گوتنبرگ برمی‌گردد.

 

اختراع چاپ در چین

آسوریان چند هزار سال پیش از میلاد بر خشت‌هایی از گل‌ رس مُهر می‌زدند. انگشترهای خاتم نیز که در زمان باستان استفاده می شد بر همین اساس کار می کرد، چاپ باسمه نیز قرن‌ها قبل از گوتنبرگ در چین شناخته شده بود، در دوران حکومت سلسلهٔ تانگ در چین (۹۰۶-۶۱۸)، قدیمی‌ترین نمودهای صنعت چاپ دیده شده است. در این دوره، نقش‌ها بر روی صفحه‌ای چوبی حکاکی، و بعد بر روی پارچه چاپ می‌شد. اولین اشاره به چاپ، در سال ۵۹۳ و یک فرمان حکومتی چینی است که در آن، امپراتور ون‌تی، دستور می‌دهد تصاویر و متون بودایی را چاپ کنند. این متون را اول بر قطعه‌ای کاغذ نازک می‌نوشتند و بعد آن را بر صفحه‌ای چوبی می‌چسباندند و متن را بر روی چوب حکاکی می‌کردند تا یک «زینک» چوبی بسازند و از آن برای چاپ متن استفاده کنند. این شیوه زمان زیادی می‌برد، چرا که هر صفحه از کتاب باید بر یک صفحهٔ چوبی جداگانه حکاکی می‌شد. قدیمی‌ترین کتاب چاپی[۱] که تا کنون پیدا شده‌است، یک متن مذهبی بودایی است که در سال ۸۶۸ چاپ شده، این متن در غار دون‌هوانگ در جادهٔ ابریشم کشف شده است. در قرن نهم، کتاب‌های چاپی با تیراژ بالا در شو (ایالت چچوان امروز) عرضه شد و دلالان خصوصی امکان خرید آن‌ها را داشتند. کمی بعد، فن چاپ به ایالت های دیگر نیز گسترش یافت و در اواخر قرن نهم، در تمام چین رواج یافت. کتاب‌هایی نظیر کتاب‌های کنفوسیوسی، متون بودایی، فرهنگ‌های لغت، کتاب‌های ریاضیات و ... در این دوران چاپ شده است. این فن به سرعت پیشرفت کرد و در سال ۱۰۰۰ میلادی، کتاب‌های صحافی شده به سبک امروز، جانشین تومارها شد. در سال ۱۰۴۱ میلادی، کیمیاگری چینی به نام بی‌شنگ، حروف مستقل چاپی را اختراع کرد این حروف بر روی سفال مرطوب حکاکی می‌شد و بعد از پختن در کوره، دوام زیادی می‌یافت و سرعت حروفچینی و تکثیر متون را بسیار بالا می برد حروف دستی و حروف قلعی که پس از آن ایجاد شد، هیچ یک رواج نیافت، بر عکس حروف چوبی متداول شد. در اوایل قرن ۱۱، اختراع حروف چاپی مستقل باعث رواج کتاب‌های ارزان‌تر چاپی در دوران سلسله‌ی سونگ (۱۲۷۹-۹۶۰) در چین شد.

چاپ در کره

اعتبار اختراع حروف چاپی فلزی و صنعتی شدن چاپ، از آنِ حکومت کره است که اولین بار در سال ۱۲۴۱ میلادی به آن شاره می‌شود. در سال ۱۳۹۲، ۶۴ سال قبل از دستگاه چاپ گوتنبرگ، دولت کره، وزارت چاپ را تأسیس کرد که وظیفه داشت حروف چاپی فلزی را با فن ریخته‌گری تولید کند. کارخانه‌ی ریخته‌گری دولت کره، در سال ۱۴۰۳، یک قلم مفرغی شامل صدها هزار کاراکتر داشت و تا پایان قرن پانزدهم، ده‌ها قلم کره‌ای دیگر نیز اختراع شد. احتمال دارد که مارکوپولو که در قرن سیزدهم به چین رفت، کتاب‌های چاپی را دیده باشد و او یا مسافران دیگر جاد‌هٔ ابریشم، ‌این دانش را به اروپا آورده باشند که بعدها الهام‌بخش یوهان گوتنبرگ برای اختراع ماشین چاپ شد، چون غربیان نیز قبل از گوتنبرگ با چاپ آشنایی داشتند.

ابداع گوتنبرگ

در ۱۴۵۲، گوتنبرگ آلمانی به اید‌هٔ چاپ متحرک تحقق بخشید. وی در کارگاهش فن‌آوری ساخت ورق، جوهر با پایهٔ روغنی و پرس را برای چاپ یک کتاب گرد هم آورد و دستگاه چاپ را اختراع کرد. در واقع او فن‌آوری‌هایی را که سال‌ها قبل برایشان فکر و تلاش شده بود، به ثمر رساند. گوتنبرگ، چاپگر آلمانی، نخستین کسی بود که برای هر حرف، قطعهٔ فلزی جداگانه‌ای درنظر گرفت. وی قطعه‌ها را برای ترکیب کلمات مناسب کنار هم قرار داد، بر آنها مرکب مالید، و بر ورق‌های کاغذ فشرد و به این ترتیب چاپ نوین را ایجاد کرد. وی حروف را ابتدا از جنس چوب، سپس از سرب، و بعدها از آلیاژ سرب، قلع، و آنتیموان ساخت وی نسبت فلزات آلیاژ را به گونه‌ای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند.
گوتنبرگ روزانه بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ برگ چاپ می‌کرد. نخستین کتابی که او به این شکل پدید آورد کتاب مقدس ۴۲ سطری بود. کتاب‌هایی که در آن زمان به‌چاپ می‌رسید به اینکونابولا معروف است. ابداع گوتنبرگ ظرف مدتی حدود ۴۰ سال در عمده
ٔ کشورهای اروپایی و در شهرهایی مانند ونیز، فلورانس، پاریس و لیونرواج یافت و چاپخانه‌هایی با این روش به‌وجود آمد. در فاصلهٔ سال‌های ۱۴۶۰ - ۱۴۷۰ چاپخانه‌هایی در آلمان و سایر کشورهای اروپایی پدید آمد. در نیم‌قرن نخست پس از کار گوتنبرگ، حدود چهل‌هزار کتاب به چاپ رسید و شمارگان مجموع آنها از ۱۲ میلیون نسخه فراتر رفت. در پایان قرن پانزدهم در اروپا، بیش از ۲۰۰ چاپخانه در ۶۹ شهر فعالیت مستمر داشت. از جمله چاپخانه‌های مهم آن دوره می‌توان به چاپخانه آنتون کابرگر در شهر نورنبرگ اشاره کرد که تعداد ماشین‌های چاپ آن ۲۴ دستگاه بود و صدها نفر در آن چاپخانه کار می‌کردند. از دیگر خدمات گوتنبرگ می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ابداع روش چاپ پیچشی به کمک روغن زیتون که تا سالها در آسیا و اروپا به کار می رفت
  • توسعه روش بلوکی چاپ که پس از بازگشت مارکو پولو از آسیا ابداع شده بود
  • توسعه روش ساخت کاغذ به تعداد زیاد که از چین وارد اروپا شده بود
  • توسعه روشهای ساخت مرکب
  • توسعه روش منگنه و قالب بندی کتاب که اجازه چاپ کتابهای قطور را می داد

دستگاه چاپ گوتنبرگ، هزینه‌های بسیار زیادی داشت و درنتیجه بیشتر مورد توجه ثروتمندان آن دوران بود.

۳۰۰ سال پس از اختراع دستگاه چاپ گوتنبرگ، یک نمایشنامه‌نویس آلمانی به نام آلوئیس زنه فلدر، چاپ سنگی یا لیتوگرافی را در سال ۱۷۹۶ میلادی اختراع کرد. هر سنگی که متن یا تصویر با این روش روی آن نقش می‌بست، برای چاپ حدود ۷۵۰ نسخه عملکرد مطلوب داشت و پس از آن نقش روی سنگ قابل چاپ نبود.

 

ورود صنعت چاپ به ایران

دربار‌هٔ شروع چاپ سنگی در ایران روایات متعددی وجود دارد، اما روایت قوی‌تر این است که چاپ سنگی را برای نخستین بار میرزا صالح شیرازی در تبریز راه‌اندازی کرد. میرزا صالح که از سوی دولت ایران برای فراگیری هنرهای جدید به اروپا رفته بود، در بازگشت یک دستگاه چاپ سنگی با خود به تبریز آورد که آن را در سال ۱۲۲۵ هجری قمری راه انداخت. چاپخانهٔ سنگی در مدت کوتاهی در تهران، اصفهان و سپس سایر شهرهای ایران تاسیس شد و بیش از ۵۰ سال تنها روش چاپ در ایران بود و تا اواخر دور‌هٔ قاجار، هر چه در ایران چاپ می‌شد، به روش چاپ سنگی بود. البته هشت سال قبل از ورود چاپ سنگی به ایران چاپ سربی راه‌اندازی شده بود، ولی به علت هزینه و زحمت زیاد آن، پس از ورود چاپ سنگی، کنار گذاشته شد ولی بعدها در اواخر دور‌هٔ قاجار دوباره استفاده از حروف سربی رایج گردید.

پیشرفت‌های صنعت چاپ از زمان گوتنبرگ تا قرن بیستم

حدود ۱۴۹۰ میلادی روش‌های مختلف اسیدکاری روی صفحات فلزی شکل گرفت. سال ۱۵۵۰ اولین لنز توسط کاردون[واژه‌نامه ۱] ایتالیایی ساخته شد. آلومیس زنه فلدر در سال ۱۷۹۶ روش لیتوگرافی را ابداع نمود. وی به مخترع چاپ سنگی شهرت دارد.

  • حدود سال ۱۷۹۹ تا ۱۸۰۰ اوبی رو در پاریس نخستین دستگاه کاغذسازی را اختراع نمود که در سال ۱۸۲۰ دستگاه‌های کامل‌تری ساخته شد.
  • در سال ۱۸۱۱ نخستین ماشین سیلندری لترپرس که با نیروی بخار کار می کرد توسط کونیک[واژه‌نامه ۲] مخترع آلمانی ساخته شد.
  • در سال ۱۸۱۸ با همکاری باور ماشین چاپ سیلندی مضاعف عرضه گردید که پشت و روی کاغذ در این دستگاه به چاپ می رسید.
  • در سال ۱۸۲۲ ویلیام چرچ[واژه‌نامه ۳] اولین ماشین حروفچینی را به ثبت رسانید.
  • در سال ۱۸۲۵ نیس فورنیس[واژه‌نامه ۴] تهیه فرم چاپ روی صفحه های فلزی از جمله مس را به روش فتومکانیکی ابداع کرد وبا ساخت پرس دستی نمونه هایی تکثیر نمود.
  • در سال ۱۸۴۴ ریچارد هو در ایالات متحده ماشین چاپ رتاتیو را به ثبت رسانید فرم چاپ به صورت مدور، دور سیلند بسته می‌شد.
  • در سال ۱۸۵۰ ژیلوت[واژه‌نامه ۵] اسیدکاری روی فلز را تکامل بخشید.
  • در سال ۱۸۵۱ اسکات آرشر[واژه‌نامه ۶] روش کلودیوم مرطوب (شیشهٔ نگاتیو) را ارایه کرد.
  • در سال ۱۸۵۹ هنری جیمز[واژه‌نامه ۷] در انگلستان با روش فتوشیمی گرافی کلیشه زیر را ساخت.
  • در سال ۱۸۶۶ در ایالات متحده اولین ماشین چاپ با کاغذ رول به ثبت رسید.
  • در سال ۱۸۷۰ اولین دوربین نوسانی ریلی توسط موس ساخته شد.
  • در سال ۱۸۷۴ کارل کلیچ[واژه‌نامه ۸] اهل چک با استفاده از نوعی کاغذ کاربن، تهیهٔ فرم را بهبود بخشید.
  • در سال ۱۹۱۰ اولین ماشین هلیوگراور با استفاده از تیغهٔ دکتر بلید شروع به کار کرد.
  • در سال ۱۹۱۲ ماشین چاپ پشت و رو زن‌افست توسط کاسپار هرمان طراحی و ساخته شد (کاغذ به صورت لوله‌ای).
  • در سال ۱۹۱۲ شرکت رولند ماشین چاپ افست با سه سیلندر مساوی را تولید کرد.
  • در سال ۱۹۵۰ سیستم حروفچینی منوفتو (تکامل یافته منوتایپ) اختراع شد.
  • در سال ۱۹۶۵ دکتر هل با ارائهٔ سامانه ای نوین و ساخت دستگاه اسکنر تحول بزرگی در حروفچینی و فتولیتوگرافی به وجود آورد.
  • در سال ۱۹۷۶ اشعهٔ لیزر در دستگاه‌های فتولیتوگرافی و حروف‌چینی به کار گرفته شد.

 

خواجه نصیرالدین طوسی

ریاضیدان و منجم و فیلسوف الهی و سیاستمدار برجسته ایران

 

خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی از اهالی جهرود از توابع قم بوده است که در تاریخ 15 جمادی الاول سال 597 هجری قمری ولادت یافته است. او به تحصیل دانش، علاقه زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید.

خواجه نصیرالدین طوسی ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری پا گذارد آنجا را به نور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخته و در آن دوره تاریک و در آن عصری که شمشیر تاتار و مغول خاندانهای کوچک و یا بزرگ را از هم پاشیده و جهانی از حملات مغولها به وحشت فرو رفته و همه در گوشه و کنار منزوی و یا فراری می شدند و بازار کسادی دانش و جوانمردی و مروت می بود و فساد حکمفرما. وجود و بروز چنین دانشمندی مایه اعجاب و اعجاز است.

خواجه نصیرالدین طوسی را دسته ای از دانشوران خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل حادی عشر نام نهاده اند. بهرحال خواجه نصیرالدین دوره تحصیل ابتدایی را قسمتی نزد دائی خود بابا افضل ایوبی کاشانی و فخرالدین داماد که او شاگرد صدرالدین سرخسی و او شاگرد افضل الدین جیلانی و او شاگرد ابوالعباس ریوگیری و او شاگرد بهمن یار از شاگردان شیخ الرئیس ابوعلی سینا تحصیل کرده است.

بقول مولف آثار الشیعه خواجه نصیرالدین طوسی با سیدعلی بن طاوس حسینی و شیخ میثم بن علی بحرانی در مدرسه ابوالسعاده اصفهان متفقاً درس خوانده و بنا به عقیده دسته ای از مورخین ابن میثم در فقه استاد و در حکمت شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بوده است.

شهید ثانی در رساله چهل حدیث خود می نویسد محققاً خواجه نصیر در علوم منقول شاگرد پدرش بود که او از شاگردان فضل اله راوندی بود و او از شاگردان ثقه الاسلام سید مرتضی علم الهدی می باشد.

یکی از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی علامه حلی می باشد و علامه حلی در موقع اجازه دادن به یکی از شاگردانش بنام ابن زهره درباره استادش در همان اجازه نامه چنین می نویسد:

خواجه نصیرالدین طوسی افضل عصر ما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کرده ایم، خدا نورانی کند ضریح او را. قرائت کردم در خدمت او الهیات، شفای ابن سینا و تذکره ای در هیئت را که از تالیفات خود آن بزرگوار است. پس او را اجل محتوم دریافت و خدای روح او را مقدس کند.

در آن روزگاری که آوازه دانش خواجه نصیرالدین به اطراف و اکناف رسیده بود، رئیس ناصرالدین محتشم که از دانشوران اسماعیلیه بود بدیدار خواجه مایل شد و او را به قائنات دعوت کرد و مقدم او را بسیار گرامی داشت و خواجه مدتها در آنجا بود و کتاب تهذیب الاخلاق ابن مسکویه را به فارسی ترجمه و شرح داد و بنام اخلاق ناصری تالیف کرد.

روزهای کودکی و نوجوانی خواجه توسی در شهر توس سپری شد. وی در این روزها پس از خواندن و نوشتن، قرائت قرآن، قواعد زبان عربی و فارسی، معانی و بیان و حدیث را نزد پدر خویش آموخت. پس از آن به توصیه پدر، نزد دایی‌اش «نورالدین علی بن محمد شیعی» که از دانشمندان نامور در ریاضیات، حکمت و منطق بود، به فراگیری آن علوم پرداخت. سپس با راهنمایی پدر در محضر «کمال الدین محمد حاسب» که از دانشوران نامی در ریاضیات بود، به تحصیل پرداخت اما هنوز چند ماهی نگذشته بود که استاد آهنگ سفر کرد و آورده‌اند که وی به پدر او چنین گفت: من آنچه می‌دانستم به او (خواجه نصیر) آموختم و اکنون سؤالهایی می‌کند که گاه پاسخش را نمی‌دانم!

پس از چندی دایی پدرش «نصیرالدین عبدالله بن حمزه» که تبحر ویژه‌أی در علوم رجال، درایه و حدیث داشت، به توس آمد و خواجه در نزد او به کسب علوم پرداخت. گرچه او موفق به فراگیری مطالب جدیدی از استاد نشد، اما هوش و استعداد وافرش شگفتی و تعجب استاد را برانگیخت به گونه‌أی که به او توصیه کرد تا به منظور استفاده‌های علمی بیشتر به نیشابور مهاجرت کند. او در شهر توس و به دست استادش «نصیر الدین عبدالله بن حمزه» لباس عالمان دین را بر تن کرد و از آن پس به لقب «نصیرالدین» از سوی استاد مفتخر شد.

خواجه سپس به نیشابور پای نهاد و به توصیه دایی پدر به مدرسه سراجیه رفت و مدت یک سال نزد سراج الدین قمری که از استادان بزرگ درس خارج فقه و اصول در آن مدرسه بود، به تحصیل پرداخت. سپس در محضر استاد فریدالدین داماد نیشابوری - از شاگردان امام فخر رازی - کتاب «اشارات ابن سینا» را فرا گرفت. پس از مباحثات علمی متعدد فرید الدین با خواجه، علاقه و استعداد فوق العادة خواجه نسبت به دانش اندوزی نمایان شد و فریدالدین او را به یکی دیگر از شاگردان فخر رازی معرفی کرد و بدین ترتیب نصیرالدین طوسی توانست کتاب «قانون ابن سینا» را نزد «قطب الدین مصری شافعی» به خوبی بیاموزد. وی علاوه بر کتابهای فوق از محضر عارف معروف آن دیار «عطار نیشابوری» (متوفی ۶۲۷) نیز بهره‌مند شد.

خواجه که در آن حال صاحب علوم ارزشمندی گشته و همواره به دنبال کسب علوم و فنون بیشتر بود، او پس از تحصیل در نزد دانشمندان نیشابور به ری شتافت و با دانشور بزرگی به نام برهان الدین محمد بن محمد بن علی الحمدانی قزوینی آشنا گشت. او سپس قصد سفر به اصفهان کرد امّا در بین راه، پس از آشنایی با «میثم بن علی میثم بحرانی» به دعوت او و به منظور استفاده از درس خواجه ابوالسعادات اسعد بن عبدالقادر بن اسعد اصفهانی به شهر قم رو کرد.

توسی پس از قم به اصفهان و از آنجا به عراق رفت. او علم «فقه&r

دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه چند تن از بزرگان

تحقیق در مورد سعادت

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد سعادت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد سعادت


تحقیق در مورد سعادت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:50

 

 

 

 

فعل :چیزی که در فعل است ،مانند اجرا شدن فرمان و نفوذ حکم، چیزی که در انفعال است :مانند احساس محسوسات ملایم با طرح، همانند شنیدن آواز خوش.

خیرات یا در معقولاتند یا در محسوسات .

اقسام سعادت: چنان که گفته شد سعادت خیر نسبی است و به اختلاف موارد مختلف          
می شود و سعادت تمام کارهای خیر و مقصد و هدف آنهاست که آدمی از روی اختیار انجام می دهد و شیئی تمام و کمال به چیزی می گویند که وقتی انسان به او رسید به چیز دیگری محتاج نباشد از این رو سعادت برترین و بالاترین خوبیهاست ولی در این خیر تمام و کمال که هدف کامل است به سعادتهای دیگری نیازمندیم که در بدن یا در خارج بدن است به این معنی که اگر انسان در امور مربوط به بدن و دنیا راحت باشد می تواند سعادت روحانی به دست بیاورد.

ارسطو می گوید : نمی شود انسان کار خوبی انجام دهد یعنی ببخشد، به کامیابی برسد، برای خود دوستان فراوان داشته باشد اما از سلامت جسمانی و ثروت و مال بی بهره باشد از این رو              می گوید: ظهور شرافت و مقام حکمت نیاز به ابزار  قدرت ندارد و خوشبختی خالص آن موهبتی است که در شریفترین منازل و بالاترین درجات خیرات از سوی خداوند و به انسان برسد و آن ویژه ی انسان کامل است اما کسانی چون کودکان یا کسانی که به کمال نرسیده و عملشان رشد نکرده است از این موهبت بی بهره اند.

اقسام پنجگانه سعادت به گفته ی ارسطو: ارسطو سعادت را پنج قسم می داند به شرح زیر:
1- سعادتی که به تندرستی و اعتدال مزاج و سلامتی نیروها و مشاعر مربوط است مانند درستی اعضا و قوای پنجگانه ی ظاهری (سامعه، باصره ،لامسه، شامه، ذائقه)که سالم بودن آنها نوعی از سعادت است.

2-مال و ثروت در صورتی که بخشیده و انفاق شود، کسی که مال را در جای خود، خرج کند و به افراد مستحق بویژه دانشمندان بسیار ببخشد در این صورت یاد خیر او در میان مردم شایع می شود و از او به نیکی یاد می کنند.

3-سعادت مربوط به شهرت :کسی که در میان مردم به خوبی مشهور است و ذکر خیر او در میان فضلا و دانشمندان به خاطر احسان و بخشش منتشر می شود و او بسیار می ستایند از بخشی از سعادت برخوردار است.

4-سعادتی که به آرزوها مربوط است یعنی در هر کاری که وارد شود و به اتمام آن موفق شده به
هوش برسد.

5-سعادتی که به  اندیشه مربوط است: یعنی در عقاید دینی و کلیه علوم و معارف دارای عقیده ای درست و اندیشه ای سالم بوده و از اشتباه بدور باشد و در رایزنی اندیشه ای نو داشته باشد و            خیراندیشی و خیر خواهی کند. به اعتقاد این حکیم، خوشبخت واقعی کسی است که اقسام پنجگانه سعادت که یاد شد در او جمع باشد و هر کس، بعضی از آنها را نداشته باشد به همان اندازه فاقد سعادت است.

حکمای پیش از ارسطو ،مانند فیثاغورث، بقراط، سقراط، افلاطون و نظایر آنها به اتفاق گفته اند: تمام فضیلتها و آنچه مربوط به سعادت است در نفس انسان تحقق می یابد و اموری را که خارج از نفس است از  اقسام سعادت نمی شمارند و دارنده ی آن را سعادتمند نمی دانند از این رو ،آنگاه که حکما سعادت بشر را تقسیم می کنند تمام آن را در قوای نفسانی و جنبه های روحانی قرار         می دهند چنان که ما نیز در اول کتاب گفتیم سعادت بشر در (حکمت و شجاعت و عفت و عدالت)است و نیز تمام حکما معتقدند که سعادت بشر در همین ملکات چهارگانه ای است که بر شمریم و کفایت می کند و اگر صاحب آن ملکات شد دیگر در سعادتمند شدن به فضیلت مربوط به بدن و خارج آن محتاج نخواهد بود پس معلوم است که هر فردی موفق و متصف به ملکات فوق شود، تمام سعادت نصیب او شده و میتوان او را سهیل کامل نامید و اگر بیمار و گرفتار بلاها شود یا نقصی در ب دنش باشد به سعادتش آسیبی نمی رسد مگر آن که بیماری و گرفتاری او بگونه ای باشد که در روحیه ی او تاثیر منفی بگذارد مثلاً حواس او را مختل سازد و گرفتار کند ذهنی و سست خردی شود. اما در نظر حکمای یاد شده ،فقر و گمنامی ،نقص اعضا و دیگر چیزها که خارج از نفس و روح انسان است با سعادت منافاتی ندارد .رواقیون و جمعی از طبیعیون ،بدن را جزئی از انسان      می دانند نه ابزار روح


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد سعادت