فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل


دانلود مقاله بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل

 

تعداد صفحات : 56 صفحه         -       

قالب بندی :  word                 

 

 

 

بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل      

        زنان نیز همپای مردان در عرصه های مختلف اجتماعی فعالیت می کنند و دیده شده که در بیشتر مشاغل حتی مشاغل سخت که پیشتر تصور می شد فقط مردان قادر به انجام آنها هستند، مسوولیت های مهم و کارآمد را برعهده دارند. وظایف زنان امروز به مراتب بیشتر از گذشته است.                          

هرچه به جلو می رویم حضور زنان در اجتماع پررنگ تر می شود. زنان نیز همپای مردان در عرصه های مختلف اجتماعی فعالیت می کنند و دیده شده که در بیشتر مشاغل حتی مشاغل سخت که پیشتر تصور می شد فقط مردان قادر به انجام آنها هستند، مسوولیت های مهم و کارآمد را برعهده دارند. وظایف زنان امروز به مراتب بیشتر از گذشته است.

زنی که تا دیروز فقط در خانه فعالیت می کرد و عهده دار خانه داری و همسر داری بود و تنها دغدغه اش به چگونگی تربیت فرزندان معطوف می شد، امروز علاوه بر مسوولیت های پیشین بایستی در محیط اداره نیز به عنوان یک فرد کاری و پرتوان حضور داشته باشد و در راستای حفظ نقش خود به عنوان یک فرد مستقل در جامعه بکوشد. افزایش حضور زنان در عرصه های اجتماعی جدا از تاثیری که بر رشد شخصیت فرد و افزایش آگاهی های وی می گذارد در آینده نیز موجب تحکیم پایه های خانواده شده و به تربیت فرزندان سالم کمک می کند؛ چنانکه بارها گفته و شنیده ایم که پشت هر مرد موفقی زن موفق تری وجود دارد.

به رغم تمامی نتایج مثبتی که از حضور زنان در اجتماع حاصل می شود ولی پیامد های منفی هم وجود دارد که تنها متوجه خود زنان است و آن به خطرافتادن سلامت روانی آنهاست. افزایش میزان مراجعات به کلینیک های اعصاب و روان و نیز بالارفتن آمار ابتلا به بیماری های قلبی در زنان در چند سال اخیر همگی حکایت از تاثیرات منفی حضور پیش رونده زنان در مشاغل مختلف دارد.

یکی از مهمترین پیامد های فعالیت در اجتماع بروز استرس و فشار های روحی و روانی است که در زنان بیش از مردان بروز می کند. استرس موقعیتی است که در آن شخص از نظر روحی به هم می ریزد و در هم می شکند و معمولاً با واکنش هایی نظیر مشت کردن انگشتان، انقباض عضلات و به هم فشردن دندان ها و برافروختگی چهره همراه است.

به طور کلی پژوهشگران استرس را وضعیتی توصیف می کنند که افراد مجبور به ایجاد تغییرات ناخواسته در جهت تطابق با حوادث و پیشامد های زندگی می شوند. بنابراین استرس تنها پاسخ های بدنی به تغییرات فیزیکی و نیازهای فیزیولوژیک نیست که پاسخ های روحی، هیجانی و رفتاری را نیز شامل می شود. مطالعات نشان می دهد زنان در مقایسه با مردان بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روحی و روانی ناشی از بروز استرس و اضطراب قرار دارند که این میزان در زنان شاغل خارج از منزل که مسوولیت رسیدگی به فرزندان و کارهای منزل را نیز به عهده دارند بیشتر دیده می شود.

زنان شاغل در مواجهه با شرایط بحرانی در وضعیت پراسترس زندگی می کنند. آنها نسبت به مردان شاغل یا زنان خانه دار از تظاهرات بدنی (کابوس های شبانه، اختلالات گوارشی، ناراحتی کمر و ستون فقرات) به مراتب بیشتری شکایت می کنند، ضمن اینکه بیشتر از آنان نیز در معرض ابتلا به ناراحتی های خلق و خوی، نظیر افسردگی قرار دارند.

براساس تحقیقات انجام شده در دانشگاه ییل، زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه دار از سلامت جسمی نامطلوبی برخوردارند. ریسک ابتلا به بیماری های قلبی در زنانی که در کارشان تحت فشار شدید قرار دارند بیشتر از افراد دیگر است.

به نظر می رسد اگر زنان بتوانند به روش دلخواه و در مشاغل مناسب تا مراحل مدیریتی کار کنند، ریسک بیماری های قلبی در آنها پایین باقی می ماند. شاغل بودن زنان تنها به قرار گرفتن آنها در شرایط پراسترس محدود نمی شود. متاسفانه همراه با شاغل شدن، مصرف غذاهای آماده که به نسبت از چربی و کالری بیشتری برخوردارند و در گروه غذاهای پرکلسترول ناسالم به شمار می روند بیشتر می شود که این خود نقش مهمی در به خطر افتادن سلامت جسمی و بروز بیماری های قلبی ایفا می کند. ضمن اینکه تاثیر استعمال سیگار که در زنان شاغل بیشتر از زنان خانه دار است و در موارد بحران زا بیشتر می شود را نباید نادیده انگاشت که آن خود نیز عامل مهمی در پایین بودن سطح سلامت زنان به شمار می رود.

زنان شاغل حتی بیشتر از مردان شاغل در معرض ابتلا به بیماری های قلبی قرار دارند که البته آن هم به الگوی رفتاری آنها مربوط می شود، مثلاً اینکه زنان در مقایسه با مردان زودتر دچار کمبود اعتماد به نفس می شوند و امنیت خود را از دست می دهند. با اینکه زنان در موقعیت های اجتماعی نرم خو تر از مردان هستند و در کنترل خشم نیز موفق تر از آنها عمل می کنند ولی در مواجهه با موقعیت های پرخطر خیلی زود ثبات روحی و روانی خود را از دست می دهند و در بحران ها سریعاً پریشان و گیج می شوند.

در زمان پیشامد های ناگوار نظیر شرایط استرس زا فشار خون بالا رفته و ضربان قلب تند می شود که باعث ایجاد آشفتگی در جریان خون شده و آن هم فشار وارده به دیواره های شریان ها را افزایش می دهد. ترشح بیش از حد هورمون های استرس در گردش خون ممکن است باعث آسیب در جداره درونی شریان ها شود. پلاکت های موجود در خون (به حرکت درآمده توسط هورمون های استرسی) در جهت شروع عمل ترمیم جداره آسیب دیده بدان متصل می شود که در نتیجه این عمل ترمیمی، دیواره شریانی ضخیم رگ ها تنگ می شود. با توجه به اینکه گفته شد استرس تاثیر بسزایی در بروز بیماری های قلبی دارد تعجب آور نخواهد بود اگر بگوییم زنان شاغل رتبه اول را در ابتلا به بیماری های قلبی دارند.

استرس تنها یکی از عوامل تهدید کننده سلامت زنان شاغل است. زنان به علت نداشتن شرایط یکسان اجتماعی در جامعه بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی و اضطراب قرار دارند. طبق آمار های رسمی اعلام شده، ۷ تا ۱۲ درصد از مردان در سراسر دنیا از افسردگی رنج می برند در حالی که این رقم در زنان به ۲۰ تا ۲۵ درصد می رسد.

تاکنون فرضیه های فراوانی برای کشف علل افزایش بروز افسردگی در بین زنان عرضه شده است ولی آنچه مشخص است میزان بروز افسردگی در زنان امروز به نسبت گذشته تفاوت بسیاری کرده است. در گذشته و تا قبل از ورود گسترده زنان به اجتماع تنها عوامل فیزیولوژیک بودند که به بروز افسردگی منجر می شدند. افسردگی پس از زایمان یکی از مهمترین دلایل بروز افسردگی در زنان است که در نوع شاغل و غیرشاغل تفاوتی ندارد.

افسردگی پس از زایمان یک اختلال شایع و ناتوان کننده اجتماعی است که بیش از ۸۵ درصد مادران باردار پس از زایمان آن را تجربه می کنند. افسردگی پس از زایمان یک اختلال چند عاملی بوده و تغییرات هورمونی پس از زایمان عمده ترین دلیل پیدایش این مشکل است.

نتایج تحقیقات حاکی از آن است که سابقه افسردگی در گذشته، فشار روانی ناشی از زایمان، مسوولیت نگهداری از نوزاد، مشکلات زناشویی، بیکاری، حمایت اجتماعی ناکافی، نوع زایمان، سن مادر هنگام زایمان، عدم دسترسی کافی به خدمات پزشکی و اضطراب پس از زایمان نیز از جمله عوامل ابتلا به افسردگی پس از زایمان به شمار می آیند.

همچنین، مشخص شده است افسردگی پس از زایمان اثرات ناگواری بر مادر، کودک و دیگر اعضای خانواده می گذارد؛ به صورتی که در مادران ناتوانی در انجام مراقبت از فرزند، خودکشی و احتمال افسردگی دائمی را افزایش داده و نیز در کودکان موجب ایجاد اختلال در برخی رفتارها و نیز اختلال در رشد و تعامل می شود. همانطور که گفته شد افسردگی پس از زایمان در اغلب زنان مشاهده می شود و مساله ای نیست که شاغل بودن زنان در آن دخالت فراوان داشته باشد. یکی از مهمترین عواملی که در چند دهه اخیر در بروز افسردگی های شدید در زنان تاثیر داشته مساله روابط کاری و شغلی است.

عواملی نظیر تحقیر شخصیت زنان در جامعه یا دشواری شرایط برای رسیدن آنها به اهداف مورد نظرشان همگی می تواند افسردگی های شدید را در آنها به دنبال داشته باشد و این موضوع همانطور که در سطور پیشین نیز گفته شد ارتباط مستقیمی با نوع واکنش های غالباً مدارامآبانه زنان در برخورد با شرایط بحرانی دارد که در بیشتر موارد به شخصیت خود آنها آسیب می رساند. زنان در وضعیت های مشکل سریع تر از مردان به این تفکر می رسند که قدرت انجام کاری را ندارند و همین موضوع در طولانی مدت بر روند شکل گیری شخصیت آنها تاثیر گذاشته و به عدم ثبات درونی در آنها می انجامد.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل

دانلود مقاله کامل درباره افسردگی و عوامل بروز آن

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کامل درباره افسردگی و عوامل بروز آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره افسردگی و عوامل بروز آن


دانلود مقاله کامل درباره افسردگی و عوامل بروز آن

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :182

 

بخشی از متن مقاله

1-1مقدمه

بسیاری از انسان ها قادر به حل مساله و برطرف کردن ، به حداقل رساندن و یا تحمل استرس نمی باشند و معمولاً از مقابله های ناکارآمد، ناسازگار و مضری استفاده می کنند که باعث بروز استرس های بیشتری می گردد که اثرات آنها وخیم تر و عظیم تر از استرس اولیه است.

افراد افسرده نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند. آنها احتمالاً بیشتر از افراد غیر افسرده آینده خود را منفی می بینند و به نظرشان احتمال دستیابی به تجارب خوشایند کمتر است به همین دلیل افراد افسرده به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت های با ارزش در آینده تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می کنند ( ورتهایم [1] ، 1983).

پایداری : افراد افسرده رویدادهای منفی زندگی شان را همیشگی و پایدار تلقی می کنند، یعتی تغییر دادن آنها را بعید می دانند. افراد غیر افسرده تجارب منفی را به عنوان موانع موقتی که زیاد هم طول نمی کشد در نظر می گیرند.

کلی نگری : افراد افسرده غرق در مشکلات خود می شوند و آنها را به همه چیز تعمیم می دهند. افراد غیر افسرده می توانند مسایل را از خود دور کنند . آنها قادرند بین رویدادهای منفی و مثبت زندگی خود تعامل ایجاد کنند.

درونی بودن : افراد افسرده خودشان را مسئول مشکلات خود می دانند. غیر افسرده ها مسئولیـــت چیزهایــی را که می‌توانند تغییر دهند می پذیرند اما خود را مسئول کامل نبودن خود نمی دانند.

به نظر جروم فرانک ( 1973) یکی از بهترین کارهایی که روان درمانگرها می توانند برای مراجعان خود انجام دهند کمک به آنها برای غلبه بر یأس و نا امیدی شان است . در هر مقطع معینی از زمان 20-15 درصد بزرگسالان در سطح قابل توجهی ازنشانه های افسردگی رنج می برند و حدس زده می شو دکه حدود 75 درصد بیماران بستری در بیمارستان های روانی را موارد افسردگی تشکیل می دهند ( فنل۱ 1989).

در مورد اختلال افسردگی اساسی , مطالعات کلی در ممالک مختلف انجام شده است که میزان شیوع آن  را در زنان دو برابر مردان نشان می دهد. دلیل چنین اختلافی ممکن است استرسهای متفاوت , زایمان , درماندگی آموخته شده [11] واثرات هورمونی باشد ( کاپلان [12] و سادوک [13] , 1988).

افسردگی در مفهوم بالینی پنج یا بیش از پنج مورد از موارد زیر را در بر می گیرد :

  • خلق افسرده
  • کاهش بارز علاقه یا احساس لذت در اکثر فعالیت ها
  • کاهش قابل ملاحظه وزن یا افزایش وزن
  • بی خوابی [14] یا پرخوابی [15]
  • تحریک یا کندی روانی حرکتی
  • خستگی یا فقدان انرژی
  • احساس بی ارزشی یا احساس گناه بیجا
  • کاهش توانایی تمرکز یا بلا تصمیمی [16]
  • افکار تکرار شونده مرگ یا فکر خودکشی .

(DSM-IV , 1994/ به نقل از فرایدنبرگ[17] ).

مطالعات اخیر در حوزه افسردگی حاکی از وجود چندین عنصر متفاوت در سبب شناسی و نشانه شناسی افسردگی است. یک عنصر شناختی فعال در سبب شناسی و نشانه شناسی افسردگی در ادبیات به نام نگرانی [18]  یا افکار مزاحم منفی [19] ذکر شده است.

تعدادی از مطالعات نشان داده اند که نگرانی قویاٌ با افسردگی ارتباط دارد ( می یر [20] و همکاران 1990؛ متزگر[21]و همکاران , 1990) هنگامی که افکار منفی ناخواسته به خودآگاهی فرد می آیند فشارزا و ناراحت کننده هستند. آنها تردیدهایی در مورد ارزش خویشتن [22] , دلواپسی هایی [23] در مورد آینده یا توهماتی در مورد گذشته تشکیل می دهند. چنین افکاری حس سلامت فرد را تحلیل می برند و خلق منفی را افزایش می دهند. خوشبختانه به نظر می رسد که اکثر مردم قادر هستند که چنین افکار ناخواسته ای را با افکار مطلوبتری جانشین نمایند. اما به نظر می رسد که همه افراد قادر به چنین کنترل ذهنی نیستند , به گونه ای که تعدادی از افراد برای یک دوره طولانی دچار افسردگی می شوند و افکار منفی نافذ[24] و پایداری را تجربه می کنند و ممکن است افسردگی آنها ناشی از شکست ویژه در توانایی شان برای کنترل افکار منفی باشد ( ونزولاف [25] , وگنر[26] و روپر [27], 1988). از سوی دیگر وجود افکار منفی ممکن است با توانایی فرد در ایجاد راه حل های سودمند  برای حل مشکلاتش تداخل کند ( نولن – هوکسما [28] , پارکر[29] و لارسون [30] , 1994).

2-1 بیان مسأله پژوهش

افراد با وقایع تنش زای زندگی , ناکامی ها و ناامیدی ها روبرو می شوند؛ بعضی افراد قادرند از تجربه های ناخوشایند زندگی استفاده کنند, در حالی که دیگران در افسردگی خود باقی می مانند؛ کسانی که خود را از افسردگی نجات می دهند واجد نوعی تفکر زیر بنایی هستند بنحویکه از تدابیر و راهبردهای موثرتری سود می جویند. تعدادی از پژوهشگران عوامل مشترکی را در افرادی که به احتمال زیاد افسرده می شوند و هم چنین نوع مداخله آنان در حل مسائل و مشکلات زندگیشان را شناسایی کرده اند و دریافتند که از طریق سنجش همبستگی بین پاسخ های رویارویی ترجیح داده شده افراد افسرده و مقایسه راه حل های آنان با افراد غیر افسرده می توان راهبردهای مؤثر مقابله با افسردگی را شناسایی کرد.      

هم چنین افرادی که مهارت مسأله گشای خوبی دارند در مقایسه با افرادی که فاقد این مهارت هستند کمتر احتمال دارد افسرده شوند.  عدم توانایی در اتخاذ تصمیم یکی از مشخصات عمده افراد افسرده است این ناتوانی را می توان نوعی بی کفایتی در استفاده از مهارت های موثر در تصمیم گیری یا حل مسأله به شمار آورد .دزوریلا و گلدفرید [31])1971)  حل مسأله را بعنوان فرایندی رفتاری شناختی تعریف کرده اند که می تواند انواعی از پاسخ های متناوب بالقوه سودمند را جهت مقابله با موقعیت های دشوار در اختیار افراد قرار دهد. بدین جهت از اهداف آموزش به مراجعان در مهارت های حل مسأله این می باشد که یک راهبرد جهت سازگاری کلی در اختیار آنان قرار دهد.

بررسی نزو[32] و پری [33] (1989) نشان داد که حل مسأله یک رویکرد درمانی شناختی – رفتاری است که در درمان افسردگی موثر و مفید می باشد. افراد افسرده بر اساس مدلهای شناختی دارای ساختارها وفرایندهای شناختی افسردگی زا می باشند ( مبینی 1372).

تفکر افسردگی زای بیماران , آنها را از حل مسائل باز می دارد, هدف اصلی درمان پیدا کردن راه حل هایی برای مسائل بیمار با استفاده از راهبردهای شناختی – رفتاری است نه اینکه صرفاٌ به بیمار کمک شود, دارای تفکر منطقی گردد . لذا درمان شناختی – رفتاری را می توان نوعی حل مسأله در نظر گرفت که هدف کوتاه مدت آن تسکین نشانه های افسردگی و هدف دراز مدت آن استفاده از راهبردهای حل مسائل برا ی حل مشکلات زندگی و کاهش برهه های [34] افسردگی در آینده است فنل ( 1989).

لذا با مطالعه دقیق و بررسی علمی سبک های حل مسأله در افراد افسرده و مقایسه آن با افراد غیر افسرده می توان سبک های مقابله ای متفاوت را شناسایی و ارزیابی کرد , و هم چنین پی برد که فرایندهای حل مسأله در راهبردهای مقابله ای چگونه در ساخت های شناختی افسردگی نقش داشته تا درمانگران آگاهی و توانایی بیشتری در خصوص این فرآیند , چگونگی کنترل و کاهش آن کسب نمایند. 

 

3-1 اهمیت نظری و عملی پژوهش

به لحاظ ماهیت پیچیده و تغییر یابنده جامعه ما , مردم پیوسته خود را رویاروی با مشکلات متنوع می یابند . بسته به پیچیدگی موقعیت و پیامدهای این مشکلات مقابله ها ممکن است ، مهم و یا قابل توجه نباشد. انسان ها از نظر نحوه کنترل و تحمل مشکلات به رغم میزان دشواری آن با هم متفاوتند. بسیاری از مسائل را , که از نظر بالینی رفتار نابهنجار یا آشفتگی هیجانی خوانده می شود, می توان به مثابه رفتار غیر کارآمد همراه با پیامدهای منفی آن از جمله اضطراب , افسردگی و ایجاد مشکلات ثانوی دانست . در این راستا , رویکرد حل مسأله می تواند در حکم ابزار مهمی برای مواجهه با بسیاری از مشکلات موقعیتی و حل آن ها مورد استفاده قرار گیرد. حل مسأله بر یک فرایند رفتاری شناختی یا آشکار دلالت دارد که: 1) پاسخ های بالقوه موثر برای موقعیت مشکل را فراهم می کند و 2) احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از بیان پاسخ های متعدد, افزایش می دهد.

ربط سبک حل مساله با درمان بر این فرض استوار است که سبک حل مساله نوعی تفکر زیر بنایی است که فرد در خصوص مشکلات و موقعیت های استرس زا اتخاذ می کند و ناتوانی در شناخت و ارزیابی صحیح از مشکلات موجب ناکارآمدی تلاش فرد در حل مساله بطور موثر می گردد بنحویکه پیامدهای آن در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در مطالعات روان شناختی بتازگی مطرح شده است بطوریکه بوربوک ( 1995) بر لزوم بکار گیری روش های شناختی رفتاری از جمله تصمیم درمانی جهت تداوم بهبودی و کنترل افسردگی تاکید می کند.

طبق نظریه شناختی افسردگی , هسته مرکزی افسردگی اختلال شناختی است و تغییرات عاطفی و جسمی و سایر خصوصیات افسردگی نتیجه اختلالات شناختی است ( کاپلان – سادوک 2003).

اهمیت عوامل شناختی در افسردگی و سایر اختلالات روانی آنقدر مهم است که بِک , ( 1976) , می گوید : شناخت های منفی در ذات افسردگی است نه علامت یا نتیجه آن . افراد افسرده خود را ناتوان و درمانده می کنند. زیرا محیط خود را ناخوشایند می یابند ، نسبت به آینده دید انعطاف پذیری ندارند و به نظرشان  احتمال دستیابی به تجارب خوشایند کمتر است ( آندرسون , 1990 ؛ پیرنسکی , هولت و گرینبرگ , 1987) . افراد افسرده چون مشکلات خود را پایدار [35] , کلی [36]  و درونی [37]  تلقی می کنند به جای تلاش برای دستیابی به موفقیت در حل مسائل تمام نیروی خود را صرف اجتناب از موقعیت های ناخوشایند موجود می کنند( کلینکه , ترجمه : محمد خانی , 1382) . طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ( 2001) افسردگی تک قطبی سومین  رتبه را بین کل بیماری ها دارد, به طوریکه پیش از 150 میلیون نفر از مردم دنیا در هر برهه از زمان از افسردگی رنج می برند و حدود یک میلیون خودکشی موفق هر سال در جهان وجود دارد. شیوع افسردگی اساسی در جمعیت به طور کل بین 3 تا 10 درصد است و در افرادی که دچار بیماری های مزمن هستند این میزان بیشتر است ( امین اسماعیلی , 1383) . سنگینی بار اقتصادی این بیماری بر جامعه و خانواده ها وکاهش کارآیی و ناتوانی در تحصیل و شغل یابی و حفظ شغل برای افراد مبتلا به افسردگی , ضرورت انجام پژوهش های متعددی را در این زمینه می طلبد به خصوص در جامعه ما به دلیل ویژگی های خاص هم چون جمعیت جوان و تحصیل کرده , مشکلات اشتغال , مهاجرت و پی آمدهای آن , تغییرات سریع فرهنگی همراه با رشد روز افزون آسیب هایی مانند :اعتیاد , طلاق ,فرار جوانان از خانه ، ترک تحصیل رفتارهای پر خطر و غیر ایمن و دیگر آسیب های روانی , اجتماعی که وجود دارند.

شواهد علمی پژوهشگران بین سبک حل مسأله با درماندگی و سطح استرس ارتباط پیوسته ای یافته اند که پیش بینی کننده خودکشی در دانشجویان دانشگاه است. هم چنین نتایج دو مطالعه سبک حل مسأله کسیدی و لانگ ( 196) شواهدی را فراهم ساخت مبنی بر اینکه سبک حل مسأله متغیر بسیار مهمی در تفسیر بیماری روانی و درک فرایند استرس است.

این پژوهش به منظور استفاده ازنظریه ها و یافته ها منتج از مطالعات پژوهشگران  تلاش دارد مدل های نظری و کاربردی سبک های حل مسأله را در میان دانشجویان کشور بررسی نموده و احتمالاً موجب توسعه و گسترش آن شود و دراین راستا نسبت به رفع نقایص یا پیشنهاد وجهی بدیل کمک کننده باشد.   

 

4-1 اهداف پژوهش

توانایی های روانی – اجتماعی فرد را قادر می سازد تا در ارتباط با سایر انسان ها , جامعه , فرهنگ و محیط خود مثبت و سازگارانه عمل کرده و سلامت روانی خود را تأمین کند . 

نظریه های آسیب شناسی روانی افسردگی بیشتر بر محتوای[38]  شناخته و باورها و نگرش ها متمرکز بوده اند و کمتر به فرم[39] شناخت در افسردگی و دیگر اختلالات بالینی توجه کرده اند از این لحاظ نظریات دقیق و مبسوطی را ارائه کرده اند ( الیس , 1962 , بک 1967) . به لحاظ اینکه حل مسأله فرایندی شناختی – رفتاری است که به واسطه آن فرد راه های موثر سازگاری با موقعیت های مشکل زا را کشف می کند. یکی از اهداف این پژوهش بررسی سبک های مقابله ای دانشجویان در مقابل مشکلات و مسائل است. از طرف دیگر بر اساس مدل های شناختی چنین فرض می شود که شناخت افراد افسرده دارای عناصری منفی است که از ساختارها و فرایندهای شناختی , افسردگی زا ناشی می شوند. و اصطلاح آسیب پذیری شناختی[40] جهت توصیف شیوه تفکری به کار می رود که بعضی افراد را بیشتر در معرض واکنش نشان دادن به محیطشان با رفتار خلق افسرده می کند ( بلک بورن و اسمایت , 1985) .

بررسی نزو ( 1986) نشان داد که حل مسأله درمانی موجب کاهش افسردگی و هم زمان با افزایش اعتماد و توانایی فر د در حل مشکلات واتخاذ یک جهت یابی کنترل درونی می شود. هم چنین فنل ( 1989) رفتار درمانی شناختی را نوعی حل مسأله در نظر گرفت و بیان کرد ، مراجعان با تعدادی مشکل و از آن جمله خود افسردگی به درمانگر مراجعه می کنند , تفکرافسردگی زا آنها را از حل مشکلاتشان باز می دارد. بنابراین پرداختن به افکار خودآیند [41] منفی وسیله ای است برای رسیدن به هدف و نه خود هدف ، هدف درمان عبارت از پیدا کردن راه حل هایی برای مسائل بیمار با استفاده از راهبردهای شناختی – رفتاری و بررسی شیوه های حل مساله راهی جهت دست یابی به ساخت های شناختی افراد افسرده می باشد .

افراد در همه مراحل زندگی خود می بایستی نسبت به تصمیم های موثر برای حل مشکلات زندگی که مبتنی بر ارزیابی های صحیح از مسائل باشد اقدام نمایند؛ و جوانان در خطیر ترین مراحل زندگی خود قرار دارند لذا ؛ فهم و آگاهی در نحوه به کار گیری عوامل سبک حل مساله دانشجویان افسرده از اهداف این پژوهش قرار گرفته است تا قابلیت در توضیح رابطه فرایند و ارزیابی استرس و چگونگی پاسخ بیماران افسرده به مشکلات توسعه یابد. این امر احتمالاً می تواند درمانگران را قادر سازد تا در توصیف و تصحیح شیوه های روش  حل مسأله و تصمیم گیری افراد افسرده مطابق روش نظریه تصمیم درمانی  و الگوی حل مسأله دزرویلا و  گلد فرید (1994) موفق تر عمل بنمایند.

سئوال ها و فرضیه های پژوهش

این پژوهش با توجه به شواهد و مطالعاتی که مورد بررسی قرار می دهد، با بیان طیفی از یافته های نظری و تجربی ارزشمند پژوهشگران درباره نحوه مقابله افراد با مشکلات و با تاکید بر اهداف پژوهش ، تلاش خود را بر پاسخ دادن به پرسش های ذیل معطوف نموده است.

سئوال های پژوهش   

الف – آیا دانشجویان افسرده سبک متفاوتی در حل مساله دارند؟

ب – آیا عامل جنسیت در سبک حل مساله دانشجویان افسرده دخالت دارد؟

فرضیه های اصلی  پژوهش

1 – سبک حل مساله دانشجویان افسرده متفاوت از دانشجویان بهنجار است .

2 – سبک حل مساله دانشجویان دختر افسرده متفاوت از دانشجویان پسر افسرده است.

فرضیه های فرعی

1 – احساس درماندگی دانشجویان افسرده در حل مساله بیشتر از دانشجویان بهنجار است.

2 – منبع کنترل دانشجویان افسرده درحل مساله متفاوت از دانشجویان بهنجار است.

3 – اعتماد بنفس دانشجویان افسرده در حل مساله کمتر از دانشجویان بهنجار است.

4 – تنوع و تعدد راه حل های دانشجویان افسرده در حل مساله کمتر از دانشجویان بهنجار است.

5 – سبک گرایش – اجتناب دانشجویان افسرده در حل مساله متفاوت از دانشجویان بهنجار است.

6-1 متغیرهای پژوهش

پژوهش حاضر به بررسی سبک حل مساله دانشجویان افسرده و بهنجار دانشگاه علوم پزشکی تهران می پردازد. بنابراین متغیرهای پژوهش عبارتند از :

متغیر مستقل : افسردگی

متغیر مستقل دوم : جنس

متغیر وابسته : سبک حل مساله

متغیر کنترل : سن

7-1 تعریف متغیرها و اصطلاحات

تعریف نظری و عملیاتی افسردگی:

انجمن روانپزشکی امریکا ( 1994) اظهار می دارد که افراد دچار افسردگی بالینی به مدت 2 هفته یا بیشتر علایم زیر را تجربه می کنند:

  • تغییر در اشتها: آنها یا کم اشتها می شوند و وزن از دست می دهند یا برعکس.
  • بی خوابی یا خوابی بیش از حدمعمول .
  • کاهش انرژی و احساس خستگی .
  • از دست دادن علاقه و احساس لذت نسبت به فعالیت های لذتبخش گذشته .
  • احساس بی ارزشی ، خود سرزنشی یا گناه زیاد .
  • کاهش توانایی تفکر یا تمرکز.

در این پژوهش ، افسردگی افزون بر نشانه های بالینی آن عبارت خواهد بود از میزان نمره یا کمیتی است که دانشجو از پاسخ هایش به آزمون 21 سوالی افسردگی بک  ، ( 18 ≤  نمره بک ) کسب می کند که شاخص عددی برای اندازه گیری میزان و شدت افسردگی آزمودنی خواهد بود.

تعریف نظری و عملیاتی  افسردگی

بهنجار عبارت است از عدم ابتلاء به اختلالات روانی بر اساس سابقه اخذ شده از پرسشنامه های اطلاعات کلی و نمره آزمون (9 ≥ نمره بک ) شاخص عددی برای بهنجار بودن آزمودنی قرار گرفته است.

تعاریف نظری و عملیاتی سبک حل مساله

سبک حل مساله وسیله ای مفید برای مقابله با مشکلات موقعیتی است و بصورت فرایندی رفتاری تعریف شده است  که بصورت رفتاری یا شناختی انواع پاسخ های بالقوه موثر به موقعیت مشکل آفرین را ارائه می کند واحتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از میان این راه حل های مختلف افرایش می دهد ( هاگا و همکاران 1995) .

حل مساله فرایندی شناختی – رفتار ی است که  افراد بواسطه آن راهبردهای موثر برای مقابله با موقعیت مساله زا را در زندگی ، شناسایی و کشف می کنند ( کسیدی و لانگ ، 1996) . سبک حل مساله ، فرایندی شناختی – رفتاری است که فرد برای شناسایی و کشف موثر راه های سازگاری با موقعیت های دشواری که در جریان زندگی روزمره   با آنها روبرو می شود ، به کار می برد. بر اساس این تعریف، حل مساله یک فرایند سازگاری هوشیارانه ، منطقی و هدفمند است که می تواند ، توانمندی های شخص را برای برخورد موثر با دامنه گسترده ای از  موقعیت های پرفشار روانی به کار گیرد( دزوریلا و نزو ، 1982) .

شیوه حل مساله فرایندی رفتاری است ، خواه آشکار باشد و خواه شناختی ، که 1) انواع پاسخ های بالقوه موثر به موقعیت شکل آفرین را ارائه می کند و 2) احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از میان این راه حل ها افزایش می دهد ( دیویسون و گلدفرید ، 1976).

تعریف عملیاتی سبک حل مساله : میزان نمره یا کمیتی که دانشجواز پاسخ هایش به مقیاس حل مساله کسیدی و لانگ کسب می کند که شاخص عددی برای اندازه گیری سبک های کارآمد و ناکارآمد و اجتنابی آزمودنی خواهد بود.

 

فصل دوم

ادبیات و پیشینة پژوهش

مقدمه : در فصل دوم به ادبیات و پیشینه مطالعاتی در زمینه های نظری و عملی متغیرهای پژوهش و عوامل مداخله گر پرداخته می شود.

رشد مطالعات دربارة نقش واسطه ای و ارزیابی و سبک شناختی در سال های اخیر موجب گسترش، توسعه دانش و کاربرد این نقش در عرصه سلامت روان گردیده است. یکی از برجسته ترین پژوهش ها در این زمینه نظریه سبک اسنادی سلیگمن و تیزدیل ( 1987) است ، که بعنوان نظریه درماندگی افسردگی توسط آلوی و همکاران ( 1988) مورد تجدید نظر قرار گرفت. این نظریه در ابتدا برای فهم ودرمان افسردگی مطرح شد؛ اما بخاطر کاربرد زیادآن در توضیح فرایند استرس توسعه و گسترش فراوان یافته است. یکی از جنبه های ارزیابی شناختی تاکید بر کاربرد بسیار وسیع الگوی سبک حل مسأله در مورد فرایند استرس و مقابله می باشد ، که در ادبیات روان شناسی پیشنهاد شده است ( نزو ، نزو و پری 1989، کسیدی و لانگ 1996) . شواهدی که از بررسی های همه جانبه سبک حل مساله به دست آمده ثابت گردید، که این ساخت یک مفهوم واحد نیست و متغیرهایی همچون سبک اسنادی ، واکنش های عاطفی ، درماندگی ، اعتماد بنفس ، منبع کنترل ، سبگ گرایش – اجتناب ، ابداع و خلاقیت در آن دخیل می باشند.این عوامل که مشترکاً در سبک حل مساله و فرایند استرس مداخله می کنند بعنوان واکنش های مقابله ای  نامیده شده اند. برای نمونه دیکسون ، هینرو اندرسون ( 1991) رابطه ای بین سبک حل مساله با درماندگی و سطح استرس وارده پیدا نموده اند، که پیش بینی کننده خودکشی در دانشجویان دانشگاه است. نزو ( 1987) سبک حل مساله را بعنوان فرایندی شناختی – رفتاری معرفی می کند که توسط آن افراد راهبردهای موثری برای مقابله با مشکلات زندگی شناسایی و کشف می کنند. سبک حل مساله بعنوان متغیر مهم در ایجاد و ابقا اختلالات عاطفی در روان شناسی به تازگی مطرح شده است . بنا به مطالعات کسیدی و لانگ ( 1996) طبیعت سازه سبک حل مساله که با تاکید بر نظریه سبک اسنادی افسردگی ابداع گردیده چند عاملی است ، ومی تواند به طور گسترده ای در مورد فرایند استرس به کار رود.

لذا در فصل دوم , ادبیات و پیشینه متغیرهای پژوهش در دو بخش مورد مطالعه قرار می گیرد: بخش اول ، به نظریه های شناختی – رفتاری افسردگی ، ساختار سبک حل مساله ، ماهیت و فرایند استرس و مقابله پرداخته می شود و در بخش دوم ، ارتباط متغیرهای پژوهش با یکدیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

علایم افسردگی  و سبک های  آن

برای درک اصطلاح بالینی افسردگی انجمن روان پزشکی امریکا( 1994) اظهار می دارد که افراد دچار افسردگی بالینی به مدت 2 هفته یا بیشتر علایم زیر را تجربه می کنند:

  • تغییر در اشتها, آنها یا کم اشتها می شوند و وزن را از دست می دهند و یا پراشتها می شوند و وزنشان زیاد می شود.
  • بی خوابی یا خواب بیش از حد معمول .
  • کاهش انرژی و احساس خستگی .
  • از دست دادن علاقه واحساس لذت نسبت به فعالیتهای لذت بخش گذشته.
  • احساس بی ارزشی , خود سرزنشی یا گناه زیاد.
  • کاهش توانایی تفکر یا تمرکز.
  • افکار تکراری درباره مرگ , افکار خودکشی .

            افرادی که از افسردگی رنج می برند سبک های زیر در آن ها به صورت عادت در می آیند . آنها باید یاد بگیرند به خاطر حفظ سلامت خود از این سبک ها دست بردارند ( هدلاند ورود , 1995).

وابستگی غیر واقع بینانه به دیگران [42] : افراد افسرده عزت نفس خود را به شدت وابسته به تأیید دیگران می دانند.

فقدان سیستم حمایت اجتماعی : افراد مستعد افسردگی بیشتر درونگرا و منزوی هستند . آنها از مهارت های لازم برای حفظ روابط اجتماعی جهت حمایت خود استفاده نمی کنند.

استرس در روابط نزدیک : احساس افسردگی اغلب هنگامی که در روابط بین فردی ناهمگنی وجود دارد افزایش می یابد.

سبک تمرکز برخود افسرده ساز:  افراد افسرده ذهن خود را با افکار منفی مشغول می کنند آنها زمان زیادی را صرف یادآوری موارد منفی زندگی خود کرده و هرگز مهارت های رویارویی خود را به کار نمی برند.

آسیب پذیری کمال گرایانه :  افراد افسرده اصرار دارند که کامل باشند و چون کامل نیستند خود را بی ارزش و زندگی شان را بیهوده تلقی می کنند.

کنترل بیرونی : افراد افسرده احساس می کنند که وقایع مهم زندگی شان خارج از کنترل آنها است.

الف - نظریه های شناختی افسردگی :

افسردگی از تغییرات نظام شناختی ناشی می شود , فرد افسرده تحت تاثیر برخی از عوامل شناختی خود تجربه ها و آینده اش را با دید « منفی »  نگاه می کند نگرش منفی در همه ابعاد وجود او مانند احساس , تفکر و رفتارش دیده می شود ؛ با خود برخوردی منفی دارد به همین دلیل به تعیین هدف و پیگیری آن بی علاقه می شود و آینده را تیره و تار می بیند و احساس می کند انسانی حقیر . بی ارزش و از لحاظ اجتماعی به عنصری بدرد نخور تبدیل شده است . تفکر منفی به سایر نشانه های افسردگی , مانند , اندوه , رفتار انفعالی , خودخوری , بی نشاطی و میل به خودکشی , کمک می کند؛ در نتیجه دایره بسته ای ایجاد می شود ( تصویر 1-2)و تفکر منفی , روحیه ناخوشایند و انگیزه های منفی یکدیگر را تقویت می کند ( به نقل از قراچه داغی , ترجمه 1382). در توجیه نظام شناختی افسردگی به نظریه های شناخته شده مرتبط با بنیادهای شناختی افسردگی پرداخته می شود.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره افسردگی و عوامل بروز آن

دانلود پژوهش بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام

اختصاصی از فی توو دانلود پژوهش بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پژوهش بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام


دانلود پژوهش بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام

دانلود پژوهش بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام
فایل ورد و قابل ویرایش
در 201 صفحه


چکیده:
مسأله بروز خسارات و نحوه جبران آن از دیرباز بشریت را به فکر این انداخت تا نسبت به ایجاد منبع تامین کننده خسارات به خصوص در مواردیکه با تنگدستی و ناتوانی یا مجهول بودن و عدم دسترسی به عامل ورود زیان اقدام نمایند و از طریق گسترش فکر تعاون و همیاری بین مردم و دخالت دولت ها در پرداخت و جبران ضرر و زیان از طریق تاسیس نهاد بیمه و گسترش صندوق های تعاون اجتماعی و با توسعه مسئولیت های جمعی به جای مسئولیت فردی کوشید تا حتی الامکان خسارات ناشی از مسئولیت مدنی اشخاص در مواردیکه خطا و تقصیر عامل ورود زیان چه به عنوان یک فرد و شخص حقیقی اجتماع و چه از طریق یک شخص حقیقی یا حقوقی زیر مجموعه حاکمیت دولت ها را بلا جبران نگذارد اهمیت این موضوع به خصوص در حقوق اسلام از طریق ایجاد قواعد فقهی و مبانی جدید جبران خسارات منجر به ایجاد نهادهای جایگزین جهت پرداخت ضرر و زیان اشخاص گردید.

مقدمه:
گسترش صنعت وتجارت درقرن بیستم وبه دنبال آن بروز حوادث ورویدادهای مختلف درزمینه صنعت. حمل ونقل مسافروکالاو بروز اختلافات کارگر و کار فرما ناشی از روابط کارگری درکشورهای مختلف و پیدایش نظرات گوناگون و دکترین حقوقی درزمینه چگونه جبران خسارت وارد به شخص زیان دیده ودخالت دولتها ازطریق ایجاد صنعت بیمه چه درعرصه داخلی وچه در عرصه بین المللی دولت را در صدد حمایت از شخص زیان دیده برآورد.
لذا قانونگذاران با ایجاد قواعد ومقررات مدون درزمینه بیمه علاوه بر ترغیب وتشویق اشخاص حقیقی یا حقوقی که به هردلیل مسبب ورود خسارت وضرر بدنی ومالی به سایر اشخاص بودند دربرخی موارد اشخاص را مجبور به انعقاد قرارداد بیمه با شرکتهای بیمه گر می نمود وجهت جلوگیری از بروز مشکلات متعدد جهت چگونگی ونحوه جبران خسارت به خصوص جایی که میزان آن هنگفت بود ضمانت اجرای حقوقی وکیفری تعیین نمود درحقوق ایران نیز به دلیل اینکه بسیاری از قوا عد حقوقی ازفقه شیعه تبعیت می کند لذا جبران خسارت طبق قاعده «لاضرر ولاضرار فی الاسلام» چه ازطریق شخص واردکننده زیان یا سایراشخاص چه حقیقی یاحقوقی توجیه می کند.
بیمه از جمله موضوعات نسبتاً نوینی است که به لحاظ موضوع و اقسام، دارای طیف وسیع و پوشش گسترده ای است. بیمه در جهان امروز، یک ضرورت جدی در زندگی انسان ها شمرده می شود که اهمیت آن پس از پیشرفت علمی و فکری و صنعتی و تجاری، خصوصاً بعد از گسترش قلمرو تجارت جهانی، پیش تر شناخته شده است. پیدایش بیمه بدان دلیل بود که انسان بتواند راهی عملی برای حمایت از خویشتن در برابر از خطرها، حادثه ها و مصیبت ها بیابد. حوادثی که ممکن است از نظر علمی یا روحی، نظام مالی و اقتصادی و معیشت خانوادگی او را در هم فرو ریزد. بیمه در زمینه‌های اقتصادی و مالی، دگرگونی بزرگی ایجاد کرده است. بیمه امروز یک امر ارزشمند و عقلانی شناخته می شود و اهمیت آن، هنگامی آشکار می شود که تحولات جهانی امروز، با جهانی مقایسه شود که در آن بیمه نباشد بیمه در مسائل اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی، در برابر خطرات، احساس امنیت و اطمینان ایجاد کرده است. بیمه در امور بازرگانی، تولیدی و. صادراتی، نقش مهمی ایفا می کند. تولید کنندگان با اعتباراتی که از نظام بیمه ای کسب می کنند، کالای تولیدی خود را آماده صادرات می سازند. اگر بیمه نبوده تولید کننده هم در مراحل تولید و هم در جریان صادرات باید همه خطرها را در جریان تولید، حمل و نقل، صادرات و احتمال ورشکستگی خریدار خود متحمل شود. اگر بیمه نبود برای کارهای بزرگ اقتصادی که سرمایه بسیاری را می‌طلبد، اقدام نمی شد. چون تأسیسات بزرگ اقتصادی به میزان گسترش آنها، با خطرات بزرگ و خسارت زا، مواجه است و تلاش و توان فرد یا افراد معدود، کمتر از آن است که خود بتوانند خسارتهای بزرگ را تحمل کنند. با توجه به واقعیت های امر بیمه و نقش آن در زندگی انسان، معامله بیمه، بعنوان یک موضوع مستحدث، مورد بررسی فقهی قرار گرفته است.
موضوع بیمه مسئولیت مدنی تامین و جبران خسارتهایی است که بر اثر تقصیر و خطا و یا فعالیت مخاطره‌آمیز شخص متوجه دیگران می‌شود و مقصر حادثه به موجب قانون، نظم عمومی و مسئولیت مدنی تامین لازم را در اختیار کسانی قرار میدهد که ضمن کار و فعالیت و زندگی روزمره ممکن است وارده آمدن خسارت به دیگران شده و در معرض ادعای خسارت از طرف اشخاص زیان دیده واقع شوند. در بیمه‌های مسئولیت مدنی خسارات بدنی تامین و جبران هزینه معالجه صدمات بدنی و یا جرح حاصل از حوادث مشمول بیمه برای اشخاص ثالث موضوع قرارداد است .
خسارات مالی منظور از خسارات مالی تامین و جبران زیانهای مستقیمی است که در اثر حوادث مشمول قرارداد به اموال و اشیاء تحت تصرف قانونی اشخاص ثالث موضوع قرارداد وارد می‌شود. در این حالات تعهد بیمه‌گر عبارتست از پرداخت خسارات وارد به شخص ثالث و در صورت رجوع به مراجع قضائی بر اساس آراء صادره از محاکم حقوقی و هزینه دادرسی و هزینه حق‌الوکاله و خق‌الزحمه کارشناس . خسارات با اطلاع بیمه‌گزار مستقیما از طرف بیمه‌گر به شخص ثالث زیان دیده پرداخت خواهد شد. بیمه‌های مسئولیت بسیار متنوع بوده و برای هر یک از فعالیتها و خطرهای حرفه‌ای و شغلی تامین مناسب وجود دارد. بعضی از انواع بیمه‌های مسئولیت مدنی به علت ضرورت اجتماعی و اقتصادی جنبه الزامی و همگانی به خود گرفته (مانند بیمه مسئولیت دارندگان وسایل نقلیه موتوری در مقابل اشخاص ثالث) و برخی از انواع آن حالت اختیاری دارد. پاره‌ای از انواع بیمه‌های مسئولیت عبارتند از: بیمه مسئولیت حرفه‌ای:
- از قبیل مسئولیت پزشکان، مهندسان، معماران و ...
- بیمه مسئولیت صاحبان حیوانات و دامداران و ...
- بیمه مسئولیت قراردادی: مانند مسئولیت متصدیان حمل و نقل و ...
- بیمه مسئولیت اجباری: مانند مسئولیت دارندگان وسایل نقلیه موتوری در مقابل اشخاص ثالث.
بیمه مسئولیت یک تاسیس بسیار مفید است و بویژه در احقاق حقوق اشخاص ثالث زیان دیده خیلی مؤثر واقع می‌شود چرا که از سرگردانی آنان در محاکم قضایی و گرفتار شدن در برابر تشریفات پیچیده دادرسی و صرف وقت و هزینه و همین طور مواجه شدن آنان با عدم استطاعت مالی عامل زیان، بیمه‌گر خسارت وارده به زیان دیده را مطابق شرایط بیمه‌نامه پرداخت می‌نماید اما علیرغم همه این مزایا بیمه مسئولیت مدنی تا کنون جایگاه اصلی خود را در صنعت بیمه کشور پیدا کرده است و در میان اهل فن کمتر به این رشته از بیمه توجه شده است.
بیمه مسئولیت مدنی در دو قرن اخیر بصورت چشمگیری در تحول قواعد مسئولیت مدنی دخالت و اثر داشته و اجرای عدالت اجتماعی را که هدف این حقوق است به بهترین شیوه عملی نموده است. ارکان مسئولیت مدنی (فعل زیانبار، ضرر و رابطه سببیت) دچار تغییرات ماهوی شده و اثبات آن از سوی زیان دیده، بسا آسان گردیده است، این امر سبب کمک بیشتر به این شخص می شود زیرا حقوق خود را در لابه‌لای روابط پیچیده اجتماعی و اقتصادی قرون حاضر به خوبی بدست می آورد نه تنها در مرحله اعمال قواعد اصول حقوق مسئولیت مدنی، بیمه به خوبی اثر دارد و مثلاً احکام دادگاه ها از حیث مبلغ زیان، رابطه سببیت و ... به طرف حمایت از زیان دیده است. بلکه تغییرات جوهری در خود قواعد و اصول مذکور نیز به عمل آمده است، نظریه تقصیر که روزگاری در اوج شهرت به سر می برد، خوار و ذلیل گشته و نظریه خطر و مسئولیت مطلق فزونی یافته است اینک بیمه مسئولیت مدنی به همراه طرح‌های تکمیلی خود و تامین اجتماعی، مدعی جایگزینی مطلق حقوقی مسئولیت مدنی می‌باشد سیستم های غیر تقصیر NO – Fault نیز بسیاری نظام های حقوقی را متوجه خود نموده اند ، چهره دعاوی مسئولیت مدنی نیز با ظهور بیمه دچار تغییرات فاحش گردیده و قواعد سابق نسبت به دعاوی اخیر اعمال نمی شوند. دعوی مستقیم زیان دیده علیه بیمه گر، از دعاوی بسیار مهم در این زمینه است که در حقوق بسیاری کشورها به رسمیت شناخته شده و در حقوق ایران نیز دارای و جاهت قانونی است رویه قضایی دکترین حقوقی با این دعوا و آثار آن بیگانه است. حقوق مسئولیت مدنی بدون وجود بیمه امکان حیات حقوقی به صورتی که عدالت اجتماعی را بهترین شیوه اعمال کند، نخواهد داشت. و ضرورت آن، امری است که مورد تردید هیچ نظام حقوقی نیست. هر چند وجود بیمه مسئولیت امری ضروری و لازم است اما شیوع آن. آثار نا مطلوبی را نیز به دنبال داشته است و افزایش بی احتیاطی و نتیجتاً دعاوی مسئولیت مدنی، از این قبیل موارد محسوب می گردد و قانونگذار عامل باید در کنار توسعه بیمه مسئولیت مدنی، با این آثار نیز مبارزه نماید.
بررسی های تاریخی در حقوق اسلام نشان می دهد که سابقه پیمانها و قراردادهایی که شباهتی به بیمه امروزی داشته‌اند به سالهای قبل از بعثت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) بر می گردد. در دوران مذکور پیمانی به نام «حلف الفضول» در میان جوانان و جوانمردان قریش در شهر مکه بسته شد که پیمانی اخلاقی بوده و به بیمه های اجتماعی و تعاونی شباهت دارد و در آن تعهد شده بود که اگر حقوق افراد فقیر مکه تضییع شود،آن را از زائد اموال اغنیا بستانند و آنها را در حمایت اقتصادی و نظامی خود قرار دهند و پیامبر اسلام نیز که در این پیمان حضور داشت بعد ها از آن به عنوان سند افتخار نام بردند و فرمودند :
«لقد شهدت فی دار عبداله بن جدعان حلفا ما احب ان لی حمر النعم و لو دعی به فی الاسلام لا حببت » در سرای عبداله فرزند جدعان شاهد پیمانی بودم که از گرانبهاترین اموال و شتر سرخ مو برای من محبوب تر بود و دوست دارم که در اسلام نیز به چنان پیمانی دعوت شوم.
اخبار و احادیثی که از دوره خلفای راشدین بدست آمده است، حکایت از وظیفه دولت در تامین بیمه اجتماعی مسلمانان و حتی در مورد افراد «ذمی» دارد که در قلمرو حکومت اسلامی زندگی می کردند بطوری که اگر شخصی به علت پیری قادر به کار کردن نبود هزینه زندگی وی از بیت المال پرداخت گردد و این نوعی بیمه بازنشستگی یا از کار افتادگی بود.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) در اولین سال هجری به منظور تشکیل و تامین یک واحد سیاسی مسلمان و مرکب از مهاجرین و انصار، با قبایل مدینه قراردادی منعقد کرد. این قرارداد که اولین قانون اساسی مکتوب تاریخ بشریت است شامل 47 بند بود و در قرارداد مذکور آمده است که مهاجرین و انصار و سایر قبایل طرف قرارداد و ساکن مدینه باید بر مبنای گروهی و طایفه ای در پرداخت خون بها و فدیه (هزینه آزادی) اسیران و بدهی بدهکاران شرکت کنند و بدین ترتیب سیستم قدیم بیمه های اجتماعی که در آن نوعی تعاون هم وجود داشت مورد تائید اسلام قرار گرفت و توسعه یافت .قبل از این قرارداد و در دوران قبل از بعثت نیز تاسیس و قراردادهایی نظیر « ضمان جریره» یا « ولاء موالات» در بین اعراب مرسوم بوده که شباهتی به بیمه شخص ثالث امروزی داشته است و همچنین نظام عاقله و ضمان جریره که از قراردادهای مرسوم در آن دوران بود و قراردادهای مذکور با تغییراتی در دین اسلام پذیرفته شد. در نظام عاقله و ضمان جریره مسئولین پرداخت دیه و خون بها ( که منحصر در جرایم غیر عمدی است) عبارتند از :
عاقله شامل بستگان پدری و مادری با رعایت الاقرب فالاقرب ( بیمه خانوادگی ) ضامن جریره یا ضامن ولی که متعهد بر پرداخت خسارت ناشی از جرایم غیر عمدی طرف دیگر (مضمون) بود (بیمه انفرادی و حوادث) و امام (بیمه های اجتماعی)، یعنی در صورت نبودن عاقله و ضمان جریره، پیشوای مذهبی پرداخت دیه و خسارت را بعهده می گرفت، با این توضیح که خسارت پرداختی به وسیله عاقله که از طرف شارع هم مقرر گردیده بود الزامی بوده و خسارت پرداختی شبیه بیمه مسئولیت اجتماعی بوده و حق بیمه ای هم که ورثه پرداخت کننده خسارت (دیه) می گیرد، همان ارث است .
با توجه به بررسی های انجام شده، ملاحظه می شود، که تا قرن 13 هجری در کتابهای فقهی اثری از عنوان بیمه دیده نمی شود. ولی باتوسعه روابط بازرگانی کشورهای اسلامی در اواخر جنگهای صلیبی با سایر کشورهای اروپایی و آمریکایی،مسئله بیمه، به عنوان یک مبحث فقهی جدید مطرح گردید و اولین مشکلی که فقهای اسلامی با آن مواجه گردیدند پاسخ به این سوال بود که آیا بیمه جزء یکی از عقود مطرح شده در فقه است یا خیر؟ و در هر صورت اولین نوع بیمه که استفاده شد بیمه دریایی بود که محمد بن عبدالعزیز ابن عابدین فقیه معروف حنفی درباره آن به اظهار نظر پرداخت.این فتوی مربوط به نیمه اول قرن 13 هجری است. در خاورمیانه، مسلمانان نخستین بار در امپراطور عثمانی با بیمه آشنا شدند و امپراطور مذکور که حکومتی بر مبنای فقه حنفی بود به منظور گشایش کارهای بازرگانی و برقراری روابط تجاری با اروپا و تغییر روشهای تجاری و به وجود آمدن تاسیسات حقوقی جدید، نیاز شدید به انواع قراردادهای بیمه و مخصوصا در بازرگانی دریایی که به نام «سوکره» یا «سیکورتا» معروف بود، پیدا کرد و مجبور گردید که در سال 1280 هجری قمری ، راجع به بیمه دریایی که به تجارت بین المللی مربوط می شد، قانونی وضع کند، ولی چون فقهای آن زمان عقد بیمه را خلاف شرع تلقی می کردند و آن را نوعی قمار و شرط بندی
می دانستند و به بطلان آن فتوی دادند، علیهذا کار مخالفت با عقد بیمه آنچنان بالا گرفت که سلطان عثمانی به خاطر مماشات با علما «بیمه عمر» را که منحصرا به اتباع عثمانی و مسائل داخلی مربوط می شد، مسکوت گذاشت و در نتیجه در این مورد قاعده و قانونی به تصویب نرسید.مقررات مربوط به بیمه دریایی ،جزئی از مواد قانون تجارت دریایی عثمانی و موسوم به «قانون التجاره البحریه» بود که فصل یازدهم آن (مواد 175 تا 240 ) به بیمه دریایی اختصاص یافت. در این قانون، بیمه دریایی با عقد ضمان که یکی از عقود معین فقهی بود مقایسه شده بود و در ماده 175 قانون مذکور از قرارداد بیمه دریایی با عنوان « عقد الضمان» یاد شده بود .
با وجود تصویب قوانین جدید، مشکل شرعی بیمه همچنان باقی ماند و علمای اسلامی و مردم کشورهای مسلمان در مقام رفع مشکل فقهی آن به تاسیس شرکتهای بیمه تعاونی اقدام نمودند.در این نوع بیمه که بر اساس آیه شریفه « تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان » تشکیل یافته و ریشه آسمانی و الهی داشت، شبهه ربا و قمار و شرط بندی و « اکل مال به باطل » و تعاون بر « اثم و عدوان » وجود نداشت و شرکتی بود که بر اساس تبرع و تعاون و نه به منظور سود جوئی تشکیل یافته بود و در حقیقت در آن، بیمه گذار و بیمه گر، با هم شریک و تقریبا یکی است و اگر سود مختصری هم عاید شرکت شود صرف هزینه پرسنل و اداره آن می‌گردد .
در کلیات طرح مورد نظر ابتدا به بررسی مبانی و مفاهیم مسئولیت مدنی و بیمه مسئولیت مدنی پرداخته ولزوم تحقیق یک منبع جایگزین جهت جبران ضرر و زیان و خسارت بلا جبران و بیمه مسئولیت مدنی پرداخته در مبحث بعد به نقش دولت و مسئولیت مدنی دولت در جبران خسارت و همچنین تحلیل نهادهایی مشابه در فقه اسلام با نهاد بیمه به خصوص در بخش بیمه مسئولیت مدنی مورد مطالعه قرار گرفته و در پایان نیز بیمه از دیدگاه قانون بیمه اجباری با توجه به فلسفه وجودی آن و تطبیق با حقوق سایر کشورها ونام های حقوقی مورد بررسی قرار می دهیم.
جهت نگارش فصول و مطالب این پایان نامه در مرحله اول از روش کتابخانه ای ، مراجعه به کتب مرتبط با بیمه ، کلیات لزوم جبران هر گونه خسارت اعم از حقوقی و فقهی ، همچنین پایان نامه های مرتبط با موضوع بیمه و روزنامه و مجلات حقوقی و در مرحله بعدی استفاده گسترده از سایت های اینترنتی در زمینه بیمه و مبانی جبران خسارت استفاده گردید .
.
.
.
.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پژوهش بروز خسارت و نحوه جبران آن در حقوق اسلام

اقدام پژوهی معاون آموزشی چگونه رنج درونی مهران را که منجر به بروز رفتارهای نابه هنجار در وی بود برطرف نمایم؟

اختصاصی از فی توو اقدام پژوهی معاون آموزشی چگونه رنج درونی مهران را که منجر به بروز رفتارهای نابه هنجار در وی بود برطرف نمایم؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اقدام پژوهی معاون آموزشی چگونه رنج درونی مهران را که منجر به بروز رفتارهای نابه هنجار در وی بود برطرف نمایم با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات24

اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد  چکیده:

این پژوهش با هدف حل مشکل اخلاقی ورفتاری دانش آموز  مهران  انجام گردیده است که دانش آموز دارای اختلالات رفتاری از قبیل  پرخاشگری ،شلوغی درکلاس درس وحیاط مدرسه و.... ، مسخره کردن دیگران، اذیت کردن دیگر دانش آموزان ،حسادت ، بی حوصلگی ، لجبازی ، تنبلی ، سردرد مزمن بود. با توجه به اطلاعات بد ست آمده سوالات زیر برای رفع مشکل دانش آموز در ذهن من ایجاد گردید:1 - آیا بیماری سردرد ، موجب اختلال رفتاری او شده است ؟2-آ یا بیماری سردرد ، ناشی از فشارهای روانی است ؟3- آیا تربیت غلط ، موجب اختلال رفتاری ایشان شده است ؟4- آیا به خاطر روابط غلط با ایشان دچار خود پنداری منفی از خود شده است؟5-  آیا دچار کمبود محبت شده است؟6-  آیا با رفتارهای خویش می خواهد د یگران را به خود متوجه سازد؟7-  چه راه حل هایی برای مشکل وجود دارد؟روش استفاده در این پژوهش اقدام پژوهی مدل جدول تناقضات می باشد. برای گرد آوری اطلاعات روشهای متعددی وجود دارد ؛ با توجه به موضوع پژوهش ، به نظر می رسد که ما مجبور باشیم از چند روش به صورت ترکیبی برای جمع آوری اطلاعات استفاده نمایم . در این پژوهش روشهای مشاهده ، مشاهده مشارکتی و مصاحبه را انتخاب نمودم. برای کاهش حسادت ، شرکت دادن فرد در گروه  و احساس مسئولیت فرد نسبت  به گروه ایجاد   می گردد و از والدین فرد خواسته می شود که بین فرزندان تبعیض قائل نشوند و رفتارشان نسبت به فرد ملایم گردد.برای کاهش پرخاشگری و لج بازی ؛ از والدین مهران خواسته می شود که بین فرزندان تبعیض قائل نشود و با فرزندان خود با ملایمت ومهربانی رفتار کنند و ویژگی های مثبت فرزند خود را با تشویق تقویت نمایند. تا فرزند دچار کمبود محبت نگردد .  به نظر می رسد یکی از علتهای  اساسی پرخاشگری و لج بازی تبعیض و کمبود محبت است . و به فرزند خود بر چسب های مثبت بزنند  تا دانش آموز باور کند که واقعاً دارای  ویژگی های مثبت است .برای کاهش ضعف تحصیلی ، از بین بردن مشکلات عاطفی توسط والدین ودبیر مربوطه ، ایجاد انگیزه ، تقویت ویژگی های مثبت ، شکوفایی اعتمادبه نفس نوجوان ، توجه لازم به نوجوان ، تغییر نگرش نوجوان نسبت به خود از جمله عواملی هستندکه می توانند ضعف تحصیلی دانش آموزرا کاهش دهند.

بیان مسئله و توصیف وضعیت موجود:

اینجانب ..   آموزشگاه …. شهرستان .. هستم و مدت سال است که در آموزش و پرورش خدمت می کنم. در این آموزشگاه اولیا ازلحاظ سطح سواد بالا می باشندوازنظراقتصادی نیز درحدمتوسط هستند ویکی ازعوامل مخل درامرتدریس ویادگیری سایرفراگیران درکلاس درس ومحیط مدرسه دانش آموزی به نام مهران .ق می باشد که دچارمشکل رفتاری وبرقراری ارتباط با همکلاسیها ودبیران است واز سال های  تحصیلی  گذشته همکاران دیگربا آگاهی از مشکل دانش آموز درجهت رفع وبرطرف کردن عوامل ایجادوبروز مشکل راه حل هایی راارائه نموده اندکه متاسفانه  به دلیل ناکافی بودن اقدامات هیچگونه تغییری ایجادنگردیده است امسال من ازشروع سال تحصیلی این رفتاررامورد مطالعه قراردادم وبه نتایج مثبتی نیز تاکنون رسیده ام .


دانلود با لینک مستقیم


اقدام پژوهی معاون آموزشی چگونه رنج درونی مهران را که منجر به بروز رفتارهای نابه هنجار در وی بود برطرف نمایم؟

دانلود تحقیق بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل

اختصاصی از فی توو دانلود تحقیق بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل در 48 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

  بخشی از تحقیق:

زنان نیز همپای مردان در عرصه های مختلف اجتماعی فعالیت می کنند و دیده شده که در بیشتر مشاغل حتی مشاغل سخت که پیشتر تصور می شد فقط مردان قادر به انجام آنها هستند، مسوولیت های مهم و کارآمد را برعهده دارند. وظایف زنان امروز به مراتب بیشتر از گذشته است.              

هرچه به جلو می رویم حضور زنان در اجتماع پررنگ تر می شود. زنان نیز همپای مردان در عرصه های مختلف اجتماعی فعالیت می کنند و دیده شده که در بیشتر مشاغل حتی مشاغل سخت که پیشتر تصور می شد فقط مردان قادر به انجام آنها هستند، مسوولیت های مهم و کارآمد را برعهده دارند. وظایف زنان امروز به مراتب بیشتر از گذشته است.

زنی که تا دیروز فقط در خانه فعالیت می کرد و عهده دار خانه داری و همسر داری بود و تنها دغدغه اش به چگونگی تربیت فرزندان معطوف می شد، امروز علاوه بر مسوولیت های پیشین بایستی در محیط اداره نیز به عنوان یک فرد کاری و پرتوان حضور داشته باشد و در راستای حفظ نقش خود به عنوان یک فرد مستقل در جامعه بکوشد. افزایش حضور زنان در عرصه های اجتماعی جدا از تاثیری که بر رشد شخصیت فرد و افزایش آگاهی های وی می گذارد در آینده نیز موجب تحکیم پایه های خانواده شده و به تربیت فرزندان سالم کمک می کند؛ چنانکه بارها گفته و شنیده ایم که پشت هر مرد موفقی زن موفق تری وجود دارد.

به رغم تمامی نتایج مثبتی که از حضور زنان در اجتماع حاصل می شود ولی پیامد های منفی هم وجود دارد که تنها متوجه خود زنان است و آن به خطرافتادن سلامت روانی آنهاست. افزایش میزان مراجعات به کلینیک های اعصاب و روان و نیز بالارفتن آمار ابتلا به بیماری های قلبی در زنان در چند سال اخیر همگی حکایت از تاثیرات منفی حضور پیش رونده زنان در مشاغل مختلف دارد.

یکی از مهمترین پیامد های فعالیت در اجتماع بروز استرس و فشار های روحی و روانی است که در زنان بیش از مردان بروز می کند. استرس موقعیتی است که در آن شخص از نظر روحی به هم می ریزد و در هم می شکند و معمولاً با واکنش هایی نظیر مشت کردن انگشتان، انقباض عضلات و به هم فشردن دندان ها و برافروختگی چهره همراه است....

.

.

.

نقش چه افراد و چه مسائلی در خانواده و اجتماع می تواند زمینه ساز افسردگی زنان باشد؟

  • • پدر، همسر و بطورکلی افرادی که نقش جنس مخالف را در زندگی افراد دارند در ایجاد افسردگی مؤثرند.

ازدواجها و زندگی های تحمیلی و ظلم به زنان در محیط خانواده زنان را افسرده خواهد کرد. ناهماهنگی بین ارزشهای اجتماعی و ارزشهای حرفه یی زنان شاغل می تواند عامل دیگری در تشدید افسردگی آنها باشد. درصد بالایی از مشاغل جامعه را زنان عهده دار هستند. برای اینکه بیشترین بهره وری را از این نیروی عظیم کار در جامعه داشته باشیم باید بین این ارزشها هماهنگی ایجاد شود. اگر استادی شغل مقدسی است باید به همان اندازه به نقش زن شاغل در این حرفه اعتبار دهیم.

در اجتماع بسیاری از مردان هستند که حالت زن ستیزی دارند و زن را به عنوان شهروند درجه دوم به حساب می آورند. این موضوع به نوع تربیت مردان در دوران کودکی (پسرسالاری) و نقص فرزند پروری خانواده برمی گردد بسیاری از مردان هستند که نمی توانند با زنان خوب حرف بزنند یا در مشکلات به جای ایستادگی حالت قهر و پرخاش به خود می گیرند و حتی در بعد اجتماعی بسیاری از مشاغل برعهده زنان گذاشته نمی شود که این خود نوعی زن ستیزی است.

به دلیل همین شرایط که در اجتماع ایجاد می کنیم و بطورکلی وقتی از لحاظ اجتماعی عاطفی و مدنی با زنان برخورد درستی نمی شود، در چنین شرایطی زمینه افسردگی برای زنان فراهم می شود.

  • فکر می کنید دلیل اینگونه برخوردها با زنان و دختران بجز نقص تربیتی به چه چیز برمی گردد؟
  • • ندانستن روانشناسی زن، عدم شناخت نیازها، احساسات و موجودیت او عامل مهمی در بروز برخوردهای ناصحیح اجتماعی نسبت به جنس زن است. ما نباید فقط به تشابهات فکر کنیم باید تفاوتهای زن و مرد را در ابعاد درونی، سرشتی و روانشناسی شناخت درک این تفاوت ها، برخورد سازنده با این فطرت و شرایط جسمانی و روحی را فراهم می کند.
  • سهم اجتماع بویژه نگاه جنسیتی آن به زن در ایجاد و گسترش افسردگی تا چه میزان است؟
  • • اگر آمارها بیانگر افزایش افسردگی در میان زنان و دختران کشورمان است باید به عوامل روانی و اجتماعی بیشتر توجه کنیم. آیا به اندازه کافی در عرصه اجتماعی به زنان ارزش و بها داده ایم؟ آیا از لحاظ تفریح و ورزش و فراهم آوردن وسایل انبساط خاطر به آنها توجه شده است؟ آیا نگرش جامعه نسبت به زن تغییر کرده است. اگر پاسخ مثبت است آیا زنان این تغییر را احساس می کنند. آیا جامعه به شناخت توانمندیهای زن رسیده است؟ تنها یک روز را در تقویم به نام روز زن ثبت کردن کافی نیست. ببینیم در اجتماع آنجا که زن به لحاظ حقوق اجتماعی و معنوی مورد ظلم قرارمی گیرد کدام مرجع بجزدادگاه و شکایت به او پناه خواهد داد؟

عدم شناخت نیازهای زن، سختگیری و محدودیتهای افراطی جز افسردگی و منزوی کردن بیشتر زنان نتایج دیگری ندارد. توجه به استفاده از رنگهای شاد در پوشش زنان در شادابی آنها مؤثر خواهد بود اما تا زمانی که یک زن از درون شاد نباشد و از زن بودنش وحقوق فردی و اجتماعی خویش رضایت نداشته باشد رنگ سفید هم چاره ساز نیست. باید کمتر لبه انتقاد و حمله را متوجه زنان کنیم. در رسانه های گروهی به جای نقش زن منفعل گریان، نمایشگر زنان موفق باشیم و به تمام ابعاد وجودی این موجود توجه کنیم....


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق بررسی دلایل بروز اختلالات روحی در زنان شاغل