فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله دیکتاتوری گروه مونتانیارد

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله دیکتاتوری گروه مونتانیارد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

در اوایل تابستان 1793 به نظر می رسید که جمهوری از دست رفته است.
مجلس قانون گذاری باید با وضعیت نومید کننده ای مقابله نماید.
به موفقیت متحدین، نافرمانی و عصیان دو سوم از ملت، افزوده شده بود. قحطی، پاریس را تهدید می کرد و میهن پرستان از اینکه به سرنوشت «مارات» که در 13 ژوئیه به قتل رسیده بود، دچار شوند، ترس و بیم داشتند.
اقدامات و تدابیر نصفه و نیمه کافی نبود، زین پس می بایست پیروز شد و یا مرد.
هماندم روسپیر تشخیص داد که لازمة نجات ملی، قدرتهای دیکتاتوریست او در یادداشت هایش می نویسد:
«ما صرفاً به یک قوة اراده نیازمندیم و اضافه می کند: آیا فکر می کنید که بدون اتحاد در عمل، بدون حفظ اسرار عملیاتی و بدون اطمینان یافتن از داشتن تکیه گاه و پشتیبان در مجلس قانون گذاری، دولت می تواند به موانع و دشمنان بی شمار غلبه کند؟!»
شورش راستین 31 ؟؟ که منجر به ایجاد اتحاد بین بورژاوهای مترقی و انقلابیون بخشهای مختلف شده، باید به پس قیمتی حفظ گردد.
ملت باید به مجلس قانونگذاری همصدا شوند و مجلس نیز باید در خدمت ملت باشد. همچنین خائین مجازات گردند تا درس عبرتی وحشتناک برای دیگران شوند. همانگونه که اتحاد 10 اوت ایجاب می کرد و «کامبون » نیز آنرا برای کشوری فاتح تقاضا می نمود؛ حکومت انقلابی ظهور کرد.
حکومتی که مجلس را از بهار 1793، علیرغم مخالفت ژیروندنها آماده ساخت و اعضاء آن نیز از قبل تعیین شده بودند.
از اکتبر 1792 کتیبة امنیت عمومی آغاز بکار نمود.
در 10 مارس 1793 یک دادگاه انقلابی و در 6 آوریل کمیتة نجات ملی که روسپیردر رأس آن قرار داشت، تشکیل گردید و ایجاد مرکزیت اداری ، به نمایندگان این دو کمیته واگذار گردید.
طبق نظر«سنت ـ ژوست» در 10 اکتبر، مقرر گردید که حکومت موقت فرانسه تا زمان صلح، انقلابی باقی بماند و مجلس قانونگذاری بر سرنوشت جمهوری حکمیت نماید.
تمام قوایی که مجلس به کمیته های خود تفویض نموده است در خود مجلس تجمع دارد. کمیته ها در مقابل مجلس مسئولند، همانگونه که مجلس در برابر ملت مسئول است.
کم کم، حقیقت نظریة «بیووارن » و «سنت ژوست» ثابت شد فرمان 14 «فریمر » (سومین ماه از تقویم جمهوری) خطوط اصلی این نظریه را مشخص می نماید. روپسیپر گزارش پنجم «نیوز » (چهارمین ماه از تقویم جمهوری ) خود را وقف توجیه و صحه گذاری به روی این دیکتاتوری اجتماعی، می نماید.
او می گوید:
«شرایط موجود، اجرای صحیح و کامل قانون اساسی را غیر ممکن می سازد.»
ـ اغتشای و هرج و مرج بیداد می کند و وضعیت انقلابی که ما در آن بسر می بریم، انجام وظیفة دیگری را به ما تحمیل می نماید یعنی : نجات میهن و برقراری آزادی.
حکومت انقلابی، با انجام این مهم، خود را متوجه می سازد و حکومت قانون را بر قرار می نماید و به یک فعالیت فوق العاده نیازمند است زیرا در حال جنگ است.
اعمال دولت، استبدادی نیست. زیرا او مطیع منافع ملی ست که برتر و بالاتر از همة قانونهاست.
بیشک او خود را کمتر مشغول پرداختن به اساسنامة رژیم مشروطه می نماید چرا که او مجبور است با خطرات قبلی و فعلی رویا روشی نموده و شرایط خود را تغییر دهد. با این همه، برابری و مساوات تا زمانیکه ملت به آن اعتماد داشته باشند برقرار خواهد بود.
روپسیر اعلام می نماید که:
اگر در مجلس قانونگذاری، موضوع احقاق حق ملت، که خواست مردم است وجود نداشته باشد (مطرح نباشد) من سکوت کرده و در گوشة خانة خود مدفون خواهم شد.
در 25 سپتامبر تأکید می کند که:
اگر دولت از اعتماد بی حد (سرشار) مردم و شکل وطن پرستان لایق بهره مند نگردد، وطن از دست خواهد رفت. وظیفة انجام امورات سخت دولت، بر دوش وطن پرستان شایسته و کاردان است.
باید وقت خود را وقف کمیته ها نموده و ساعتهای زیادی صرف تدوین قوانین سودمند کنیم.
در 27 ژوئیه علیرغم میل خود، پذیرفت که وارد کمیتة نجات ملی گردد و شب قبل هم در جلسة آنها، حضور یافت اما فضایی که بر آنجا حاکم بود، او را مشوش می ساخت و در11 اوت حرفهای نهفته در حال را برای ژاکوبنها بازگو کرد:
شاهد چیزهایی بودم که هرگز جرأت نکردم به آنها شک کنم.
از یک طرف وطن پرستانی که بیهوده به دنبال منافع کشورشان می باشند و ار سوی دیگر، خائنینی که بر علیه منافع ملی دسیسه چینی می کنند استعفاها و انتصابات جدید، بزودی روپسیر را مطمئن می سپارد را مطمئن می سازد در اوایل سپتامبر «کارنو »و «پریو » از «کوت دور» و بعد «بیووارن » و «کولوت در بوآ» به روبسپری می پیوندند و به همراه «ژنرال کوتون » و «سنت ژوست» و «ژان بون سنت آندره » و «پریو از دومالارن» کمیتة بزرگ تشکیل گردید.
در برابر خطر و تمایل و افتخار به قدرت در آنان موجب شد که کمیته تبدیل به یک سازمان مستقل گردد.
او در ماههای اوت و سپتامبر ، به علت تردیدهایی که داشت، در جلسات حاضر نشد، اما از آن به بعد به طور مرتب در آنها شرکت می کرد.
در حالیکه بسیاری از همکارانش مرتباً به مأموریت می رفتند او به همراه «بارر » یکی از پایه های کمیته باقی می ماند، وظیفة مهم او، مراقبت از سازمان و سیر سیاسی آن و برقراری ارتباط با کلوب ژاکوبنهاست.
در یک یادداشت دستی منتشر نورژظ او که می توان، تاریخ نگارش آنرا دومین سال انقلاب تخمین زد، پیشنهاد می کند:
وظایف اداراتی که هدایت جنگ و تهیة تدارکات را به عهده دارند، روز به روز سنگین تر می شود. از اینرو مسئولیتهای آنان باید تقسیم گردد.
باید از وجود مشاوران کاردان و میهن پرست بهره جست به دستورات عمل کرده و گزارش حاصله را در عرض 24 ساعت تسلیم کنند. همچنین باید از ورود خارجیان به جلسات ممانعت بعمل آید.
اما وظیفة مشخص هر کدام از اعضاء کمیته به درستی معلوم نیست فراموش نکنیم که در حقیقت همة تصمیمات به طور جمعی اتخاذ می گردد و تأیید و امضاء دستورات و احکام یک نوع تشریفات اداری محسوب می شود.
دستهایی که متن دستورات را نگارش می کردند و یا اینکه امضائ می نمود. در وهلة اول با این کار به روی افکار دیگران صحه می گذاشت چرا که هدف نهایی یکی بوده، یعنی: نجات جمهوری به هر طریق ممکنی.
به این ترتیب در اوایل سال دوم، فرانسه آنچه را که تابحال فاقد آن بود، به دست آورد؛ حکومتی ثابت و پرتحرک و یک قرار داد نوین اجتماعی اعلام شد که همة ملت را به جنبش دعوت می نماید.

 


کمیته ها باید بر علیه دشمنان انقلاب به پاخیزند و دادگاههای انقلابی باید آنان را نابود کنند. ملت نیز باید مراقب بوده و آنها را افشاء نماید.
علیرغم اینکه انتخابات حذف شده است اما ملت و شهروندان همچنان به سلطة خود ادامه می دهند.
«چرا ملت از کسانی که مأمور هدایت آنانند، اطاعت نکرده و شانه خالی می کنند؟»
آیا به خاطر وحشت از طوفان است که خدمة کشتی می خواهند سکان را از ناخدا باز ستاند؟!
بااینحال، تاریخ حکومت انقلابی، همچون مبارزه ای مداوم نه تنها بر علیه انسانها، بلکه بر علیه همه چیز، جلوه می کند.
وجود کمیتة بزرگ از ابتدای آغاز به کارش، مورد سوال قرار گرفت و قحطی، خشم و غضب تودة مردمی را بر انگیخت.
«ماسن» می نویسد:
رؤسای بخشهای مختلف پاریس مخصوصاً «هبرت » ، کنترل شورشیان را به عهده گرفتند.
درتظاهرات 5 سپتامبر، روبیسر که ریاست مجلس قانون گذاری را بعهده گرفته بود، تعهد نمود که میزان پرداخت مالیات را به حداقل رساند و متعاقباً در 29 سپتامبر به آن رای داده و تصمیم گرفته شد که یک ارتش انقلابی تشکیل گردد.
او با این عمل می خواست مانع جدایی و نفاق در میان میهن پرستان شود.
زیرا به جهت همین انفاق و جدایی بود که رژیم انقلابی تعادل توازن خود را از دست داده و موجب محکومیت دولت گردید.
از طرف دیگر، به همراه همین جنگ و تورم، یک گروه اجتماعی جدید بوجود آمد به گروه «تازه به دوران رسیده ها» که شامل سرمایه داران و بازرگانان و کنترل کنندگان تعداد زیادی از بانکهای خارجی «بوید »، «پره گو » «پرولی » و «فوی » و مشروطه خواهانی مانند «مشابوت » که در 6 اکتبر با خواهر «فری» ازدواج کرد گرویدند.
حتی «دانستون» هم با ؟؟ ره گو همدست شد و بالاخره در میان آنها، سلطنت طلبانی سر سخت مانند «ب ارون دوماتز» دیده می ش.
اقتصاد دانانی که کمیتة مخالفان را افتتاح کرده بودند، سعی در بی اعتبار نمودن دولت داشتند و در مقابل روبسپیر تصدیق می کند که: «آنها می خواهند، در حین جنگ تن به تن ، ما با دستان خودمان، خود را تکه تکه کنیم!» او بدون وقفه از صحت کمیتة انقلابیون در نظر عقاید عمومی، دفاع می نمود و در 25سپتامبر می گوید:
«ما را به اینکه هیچ کاری انجام نمی دهم، مفهوم می کنند!»
آیا به موقعیت ما فکر کرده اند؟ رهبری گروهان ارتش!
تحمل فشار اروپا! برداشتن نقاب از چهرة خیانت کاران!
کنترل مدیران ! برداشتن و از بین بردن تمام موانع در مقیاس وسیع!
مبارزه بر علیه ستم کاران! ترساندن توطئه گران.»
با در نظر گرفتن چنین مسئولیت بزرگی، می توان از اشتباهاتی چند و یا بی نظمیهای جدا نشدنی از جنبش، چشم پوشی نمود.
بهتر است کمیته های شخصی را به دور افکنده و بر علیه دشمنان انقلاب متحد شویم و تصدیق می کند که:
«اگر در مقابل خائنان ضعف بخرج دهیم. فنا می شویم.»
و در ادامه سنت ـ ژوست ابراز می دارد:
انقلاب نمی تواندبا آنها مصالحه نماید. شما به یک زبان واحد سخن نمی گوئید و هر گونه به تفاهم نخواهید رسید. پس آنان را طرد کرده و دور نمائید. نجات ملی، همة دسیسة ؟چینان را که موجب آشفتگی و اضطراب جمهوری می شوند، قلع و قمع کند.
باید بر علیه آنان ترور و وحشت به وجود آورد. به همین دلیل، کمیتة امنیت عمومی، امور وزارت را به عهده خواهد گرفت. فقط کمیته می تواند دسیسه چینان را در هم شکند و در سالگرد 10 اوت گاردهلی طرفدار شورش و پارتیزانهای پاریس، خواستار تشکیل این کمیته شدند. با دریافت خبر خیانت «تولون »، در 5 سپتامبر، «بارر» پیشنهاد کرد تا تشکبل کمیته، در مجلس به رأی گذاشته شود.
«این طریقه سخن گفتن موجب تعجب ما نمی گردد . این خواستة مردمی است که عقلشان آنرا در دورانی بحرانی، حکم می کرد.»
«کالوژه» می نویسد:
قرن هجدهم و زوال خاص خود را داشت که با خشونت و عصیان و خون ، همراه بود.
و «لوفور» می نویسد:
و بدینسان، طرز تفکر عمومی که دلایل ترس و وحشت را در سال 1789 و قتل عامهای سپتامبر بیان می کند. ظهور نمود.
روبسیر، چاره ای جزپیوستن به این طرز تفکر نداشت، هر چند که در 20 دقیقه ژوئیه 1789 برای استحکام بخشیدن به آزادی ملی، نشان داد که قطع چند سر، نمی تواند بی مورد با شهر و در خورنه 1791 اعلام کرد:
«مذهب واقعی عبارت است از مجازات کسانی که آرامش جامعه را بهم می زنند.»
در دسامبر 1792 ، در یازدهمین نامه اش خطاب به فرانسیون می نویسد :
من همیشه این اصل را مد نظر داشته ام : مردی که متمایل به آزادی هستند، باید در مورد توطئه چینان، بیرجم باشند.
همچنین بروز ضعف و گذشت و اغماض، وحشیانه است. دولت باید فقط از شهروندان صالح حمایت کند»
بالاخره در 17 «پلوویوز »(پنجمین ماه در سال جمهوری). دوباره اعلام می دارد که: از طریق ایجاد ترور و وحشت، دشمنان آزادی را رام کنید. شما به عنوان پایه گذاری جمهوری، حق انجام چنین عملی راندارد.
به نظر او این کار عدالت سریع، جدی و قاطع و تنبیه کسانی است که با روند انقلاب مخالفت می کنند.
به نظر «مارات» اینکار به منزلة؛ استبداد آزادی بر علیه ستمگری است.
از سوی دیگر، روبسپیر نیز فکر می کرد که چاره ای جز ایجاد وحشت، وجود ندارد.
لازمة ایجاد ترور، تقوایی بیش از زمان صلح، فداکاری و از خود گذشتگی کامل است.
برای انجام قضاوتی عادلانه، باید خود را از بند نفوذ ها وگرایشات آزاد کرد و فقط از طریق وجدان عمل نمود.
ایجاد ترور نباید به طور کورکورانه انجام گردد، بلکه تعضیب و کیفر مظنونها باید از طریق قانون صورت گیرد.
روبسپیرمی خواهد که کنوانسیون به نام «ملت» تهیه و تدارک وسایل مبارزه را به عهده گیرد.
در اصل تمام کسانی که به رژیم نوین پشت کرده اند، مظنون به نظر

 

می رسند بهتر است ؟؟ و اعیان، پناهندگان سیاسی و ژنرالهای بزول را سرکوب نمود.
کمیتة امنیت عمومی، نمایندگان اعزامی و کمیتة انقلابی باید در صدد توصیف آنان برآیند.
شاید اینگونه تدابیر، به نظر بسیار خشن ؟؟، اما قانونگذاران جمهوریهای سابق، در زمان بحران جدی تر بودند و حتی ممکن است بیگناهان نیز در امان نبوده باشند.
بنابراین بجاست که در مورد افشاء نمودن افراد، محتاط بود تا وطن پرستان مجازات نگردند و به همین خاطر او از «بوشوت » «پاش » و «دالباراد » دفاع نمود.
از سوی دیگر در سوم اکتبر 1793 تأیید کرد که مجلس قانونگذاری نباید سعی در افزایش تعداد مجرمان داشته باشد و مجازات رؤسا برای ترساندن خائنان، کافیست.
و در 5 «نیوز» تأکید می کند که :
مجازات یک رئیس توطئه، برای آزادی سودمند تر از تنبیه صد مجرم گمنام است.
اگر او 73 نماینده ای که به رویداد 31 مه اعتراض می کنند، را متهم می نماید، در از آن در هشتم «برومر » (دومین ماه جمهوری) جهت محکوم نمودن رهبران ژیروندنها شتاب می کند.
همچنین کوشید تا از تشکیل دادگاه برای «مادام الیزابت »خواهر لویی شانزدهم، جلوگیری نماید، چرا که مرگ او برای انقلاب ضروری نبود.
او امضاء کنندگان درخواست بازگشت شاه را از محکوم شدن نجات داد و در 30 «فریمر » (سومین ماه از سال جمهوری) موفق شد تا برای پیشگیری از اعلام فریب خوردگان و کسانی که نقش مهمی نداشته اند، کمیتة عفو را دایر نماید.
منزجو از قتل عامهایی که بعضی از نمایندگان در شهرستانها، اجازه آنرا صادر کرده بودند. «تالین »، «کاریه »، «فره رون »، «باراس »و «روور » را به دلیل بی آبرو کردن انقلاب، احضار نمود.
فقط شورشیان سطح و یا آنانی که همدستیشان ثابت شده باید اجمالاً توسط شورای ارتش مورد قضاوت قرار گیرند.
برای بقیة متهمان بجاست که عدالت انقلابی محترم شمرده شود.
بجای قضاوت خودسرانة مردم شورشی، باید بر طبق مدارک و شواهد عمل نمود تا جای صحبتی باقی نماند.
با چنین روحیه ای روبسپیر از 21 اکتبر 1789 تأسیس یک دادگاه ملی و سپس در 23 اوت و 25 اکتبر، را اعلام نمود.
در دوران انقلاب و در مذاکرات دادگاه های عالی، اظهار داشت که دادگاه های مراقبت، از دوستان انقلاب تشکیل گردد و در خصوص آشوب طلبان، بررسیهای دقیق انجام شود.
دادگاههای انقلابی که در 10 مارس 1793 پایه گذاری شد، میهن پرستان را نا امید کرد، چرا که به کندی پارلمانهای سابق عمل می نمود و با سفسطه، عمل قضاوت جنایاتی که می بایست در عرض 24 ساعت در نطفه خفه شوند را، پیچیده می ساخت.
«نمی توان انقلاب را با چرب زبانی دادگاهیان به پیش برد.»
استبداد می کشد و آزادی، دفاع می کند.
وقتی صحبت از سلامتی و سعادت میهن به میان می آید، دادگاهها

 

به اندازة جنایت، پر تحرک باشند.
کندی در قضاوت برابرست با چشم پوشی از جنایت برابر است. و در 21 اوت می خواست که در پاریس حداقل دوازده دادگاه تشکیل گردد تا کار قضاوت سریعاً و از طریق وجدان انجام شود.
اصلاح دادگاه انقلابی ضروری به نظر می رسد و ژاکوبنها در دومین ماه جمهوری، تقاضا نمودند که اصلاح دادگاهها طوری باشد که وجدان آگاه و اعتقاد و ایمان در آنجا اعمال شود.
تعداد قضات محدود شده و احکام سریعاً صادر گردد.
وقتی یک شهروند، بر طبق شهادت مردی محکوم شمرده می شود، تمام تعلها بی مورد می شوند، حتی زمانیکه هیچ مدرک نوشته شده ای وجود نداشته باشد و نیز هیچ گونه نیازی به انتشار دلیل توقیف نیست. وقتی جنایت صورت می گیرد، مردم سرکوب می کنند.
از سوی دیگر، مردم فقط یک نوع جرم را می شناسند «خیانت بزرگ»و یک نوع مجازات را هم برای آن مقرر می دارند «مرگ» که برای میهن پرستان جنبة دفاع از خود را دارد.
اگر ضربة اول را مملکت وارد نکند، برای خود چوبة دار را افراشته است چرا که دشمن به آنان رحم نمی کند.
اما به بحال کسی که بجای اعمال ترور بر علیه دشمن، آنرا بر ضد مردم، روا دارد و بدنبال آن باید از کسانی که به زبان آتشین به منظور پنهان نمودن مقاصد فاسدشان، از میهن پرستی دم می زنندف بر خدر بود.
اینان جهت بی اعتبار کردن اصول، آنرا به مسخره می کشد و وحشت از قحطی را در مردم ترویج می دهند.
تولید شک در اذهان برای کارایی کمیته ها، یک نوع جرم بر علیه میهن، محسوب می شود. فقط شهروندان فاسد می توانند نقش دشمنان خارجی را در داخل ایفا کنند.
باید نقاب از چهرة این مفسدین رژیم که انقلاب را به عنوان منبع درآمد و جمهوری را مانند یک طعمه می نگرند، برداشت از اول سومین ماه جمهوری، روبسپیر، ژاکوبنها را از قسمت معاملات خارجی حذف نمود. از جملة این اشخاص: «پرولی » و «پریرا » بودند. او با دقت، انتخاباتی را که موجب تصفیة نمایندگان می شد دنبال می نمود.
بر علیه «کلوت » و «فابرد گلانتین » بپا می خیزد.
«ابر » (انقلابی و فرانسوی که بر علیه میانه روها جنگید) را نیز مورد حمله قرار نداد. تهیة مهمات و آذوقه رسانی به پاریس به اندازة کافی مشکل ساز شده بود و رهبران اقتصادی تقاضای سختگیرهای بیشتری داشتند.
اما معاملة شرکت هندی که «آمار » آنرا کشف کرده بود، فساد پارلمانی و اتحاد مخفی با خارجیان را بر ملا نمود و روبسپیر دریافت که تعداد زیادی از همراهان قدیمی او در ارتش به فساد کشیده شده اند.
برای جنگ علیه نابودی مسیحیت، از «دانتون» و کسانی که عفو شده بودند، فاصله گرفت چرا که آنها مشغول تشکیل گروهی جهت برقراری صلح و پایان دوران وحشت شدند.
بارها او از انقلابیون خواست تا بر علیه اصلاح طلبان در دین مسیح و افراطیون، متحد شوند.
وخیم شدن وضع اقتصادی، موجبات بیشتر شدن مشکلات را فراهم نمود.
در سوم «وانتوز»، «بارر» مجداً، مالیاتها را کاهش داد و در سیزدهم «سن ژوست» اموال مضنونین را در بین میهن پرستان محتاج تقسیم نمود.
ولی «کوردولیه» به همراه «هبرت» انقلابیون را تحریک می نمایند و احتمال بروز شورش می رود و کمیته نیز تصمیم به سرکوبی آنان گرفت.
روبسپر که از بستر بیماری برخاسته بود، از مردم استدعا نمود تا به او بپیوندند تا صدای و اعظان را در گلو حفظ کنند.
در 24 «وانتوز» «هبرت»، «رونسن » «ونسان» و «مومورو»دستگیر شدند و در 4 «کلوت» و «ژرمینال» (هفتمین ماه از سال جمهوری) به همراه «پرولی» ، «کلوت» و «پریرا» اعلام شدند.
«باید مواظب بود تا سوء ظن بر علیه بهترین میهن پرستان اعمال نگردد.»
روبسپیر از ایجاد سر و صداهایی که تولید بد گمانی میکرد، هراس داشت.
و همچنین از توطئه چینانی که می توانستند عفو شدگان را بر علیه حکومت تقویت (وسوسه) نمایند می ترسید. اما در مورد انشاء خیانت «دانستون» و «کامی دمولن» همچنان تردید داشت.
بی شک «دمولن» را بخاطر خاموشی روحش و بی تقوایی سرزنش می کرد.
اما تصدیق می کند که اختلاف آنها بعلت تفاوت در وضعیت روحی و سرشت آنهاست.
در ابتدا، «دمولن» به همراه «فابردگلانتین» (فاسدان) مورد اتهام قرار گرفتند و بعد روبسپیر، یادداشتهایش را در اختیار «سن ژوست» قرار داد تا «دانستون» را از پا افکند.
آنها کشیش «اسپانیک » (بازرگانان مشهور) و ژنرال «وسترمن» و خارجیان را گرد هم آورده و در 16 ژرمینال در میان بی تفاوتی مردم اعلام کردند.
اما این قطع و قمع دو گانه (داخلی و خارجی) انقلابیون را مبهوت نمود
و طرفداران روبسپیر برای جلب اعتماد آنان (انقلابیون) و آشتی با دیکتاتور، بر تأثیرات سیاست اجتماعیشان تکیه می کنند.
در سپتامبر 1793 پیشنهاد شد که اموال مهاجرین، در بین انقلابیون تقسیم گردید.
به این ترتیب سلب مالکیت از دشمنان رژیم انقلابی،به نفع انقلابیون شد سن ژوست می گوید:
«اگر شما، زمینها را به نیازمندان دهید. اگر شر جنایتکاران را از سر آنان کم کنید. من باور خواهم کرد که شما یک انقلابی هستید.
در واقع این عمل، جهت اعتدال بخشی به اوضاع نیست بلکه برای انجام اصلاحات عمیق و پایا در ساختارهای قوانین مربوط به زمینهای زراعی می باشد.
«ژورس» نیز به این خواسته و تغییر، تأکید می ورزد.
از اینطریق، خرده مالکانی بوجود می آیندکه تکلف خود را مدیون رژیم جدید هستند و در عین حمایت از اموالشان از دولت نیز پشتیبانی خواهند کرد.
اما نمی توان همة مظنونین را دشمنان اصلاح ناپذیر تلقی کرد.
در «نیوز» و در «پلوویوز»، در آراس و در «مارسی»، نمایندگان، پروندة توقیف شدن را مورد بررسی قرار دارند.
کمیسیونهای ملی، همانطور که در مقارن 23 «وانتوز» پیش بینی شده بود، وضعیت زندانیان را به طور دقیق مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می دهند.
بیگناهان را آلوده نمود و گمراهان را در جلس باقی گذاشتند و جنایتکاران «مسلم» را به گیوتین سپردند و فقط اموال اعدامیان، مصادره و تقسیم شد.
کمیسیون های ملی مانند بازپرسان کنونی، می توانستند در صورت کشف مجرم جدید، بر علیه آنان حکم جلب صادره کرده و به شهود استناد کنند.
با جمع آوری اسناد قانونی، در مورد محکومیت آنها، کلیة مجرمین را به دادگاه انقلابی، احضار کرده، تا کمیتة نجات ملی و کمیتة امنیت ملی در موردشان تصمیم گیری نمایند.
اما تدابیر در بخشهای مختلف، یکسان اتخاذ نمی گردید.
« از استبداد باید خدر کرد و اطمینان مردم را جلب نمود.»
سن ژوست نیز مراقب انجام این مهم است.
او قبلاً مؤسسات جمهوریخواهان را که بر اساس قوانین اخلاقی و دموکراسی اجتماعی پایه گذاری می شد، دایر نموده بود.
قوانین «وانستوز» که با مساعدت پذیرفته شده بود به اجرا در آمد وکمیته در سی ام، به نمایندگان اعلام آماده باش داد و جهت جوابگویی به نیاز مستمندان، «دفتر نیازمندان» را بنیان نهاد تا شهرداریها کمکهای خود را به یک مرکز واحد و مشخص ارسال نمایند.
در 27 «ژرمینال»، قضاوت در مورد همة توطئه چینان به تنها دادگاه پاریس محول گردید.
به تروریستها سفارش شد تا متقی و پارسا گردند.
قانون 18 «فلورآل» (هشتمین ماه از سال جمهوری) به روی جنبش انقلابی صحه گذاشت و بالاخره در 24 و 25 «فلورال» روبسپیر حکم تشکیل دو کمیسیون پاریس را امضاء نمود.
و زمانی روندبررسی و جدا سازی مظنونین کند شد که در ماه «مس دور » (دهمین ماه از سال جمهوری) وی از کار کناره گیری کرد.
محافظه کاران اجتماعی از جمله «کارنو» و «لینده » مخالف مالکیت زمین بودند و در ازا همة سرمایه داران مخصوصاً مالکین این امر را تهدیدی به جانب خود احساس می کردند. با این وجود روبسپیر مواظب بود تا در سخنرانیهایش هیچ گونه اشاره ای به قوانین اراضی، نشود.
«مسن» می نویسد: «سرمایه داران اولین شکاف را در قلب کمیته بوجود آوردند.»
با سرنگونی طرفداران «هبرت» (انقلابی فرانسه که بر علیه میانه روها جنگید و به دست روبسپیر اعلام شد و با نابودی رؤسای آنان، جنبش ملی از هم پالشیده شد، ارتش انقلابی اخراج و ادارات پاکسازی گردید.
بدون شک اقتدار حکومتی، حتی در مقایسه با رژیم پادشاهی گذشته، به قدرتی بی سابقه رسیده بود. اما در مقابل، ارتباط تنگاتنگ با مردم را از دست داده و دیگر مفهوم سابق خود نداشت.
«مسن» می نویسد:
«به نظر می رسد که تورو، وسیله ای شده است تا عده ای بر مسند قدرت باقی بمانند.»
و لوفور نیز می گوید:
«روبسپیر و همکارانش آنقدر محصور جنگ بودند که نتوانستند عمق فاجعه «فانستوز» را که در تاریخ دولت انقلابی نقش بست و منجر به شروع عکس العمل مردمی گردید را بر آورد نمایند:
پایان بخش هفتم

«جهاد برای آزادی»
دیکتاتوری کمیته ها و ترور، موجب شد که روبسپیر خود را موظف بداند تا به جنگ داخلی و خارجی پایان دهد.
جنگ مانعی بود تا مردم نتواند آرامش خاطر از قانون اساسی بهره مند شوند و همچنین این جنگ بود که ثروت و دارایی ملی را می بلعید وبهترین شهروندان را نابود می کرد و زمینه را جهت مقاصد جاه طلبانه فراهم می ساخت.
او در دهم مارس 1793 اعلام کرد:
«جمهوری نمی تواند سازمان زیادی را صرف جنگ برای آزادی نماید.
بخشندگی و فداکاری ملی و هزینه های خانمان برانداز، نیز حدودی دارند و موفقیت های ارتش ما باید هر چه سریعتر جلوه کند.
جهت نیل به این مقصود، در مرحلة اول باید نیروی ملی را گسترش داد.
و از ژئینه 1792 یعنی زمانیکه کشور تحت خطر قرار گرفت بر این ضرورت تأکید ورزید.
«باید با هر وسیله ای از جنبش میهن پرستی که مدتهای زیادی نتوانسته آنطور که باید ظهور و عمل نماید، پشتیبانی کرد.»
به نظر او تأثیر و قابلیت عملیاتی. به تعدادی سربازان بستگی ندارد، بلکه :
«به جوهره وقوه تفکر دولت و اصول جمهوری که بر ما حکومت می نماید، وابسته است.»
او از مثال «نبرد والمی » جهت تحریک و برانگیختن ارتش سود جست.
«اگر رؤسای شما بدانند که چگونه باید از قدرت و شور و شوق شما. استفاده کرد به آنچنان پیشرفتها از در عالم بشریت فایل خواهید شد که تصور آن نیز غیر ممکن است، چرا که جنگ و انقلابی یکی هستند.
شورش ملت فرانسه بر علیه اروپای ضد انقلابی می باشد.» استبداد از پشتیبانی شاه و فرقة آشوب طلب که او را حمایت می کردند، مطمئن بود زیرا در غیر این صورت، دشمنان خارجی نمی توانستند سرزمین ما را آلوده سازند و هرگز جرأت نمی کردند تا آزادی را مورد حمله قرار دهند.در اصل، این جنگ به هیچ جنگ دیگری شباهت ندارد.
جمهوری در میان پادشاهانی که بر علیه او قسم خورده اند. نمی تواند دشمنان عادی بیاید، بلکه در آنان، قاتلان بشریت و راهزنان شورشی که بر علیه حاکمیت ملتها بر می خیزند را شناسایی می کند.
بنابراین همانگونه که هرکول، در میان قهرمانان جای خاصی گرفت، ملت فرانسه نیز باید در میان ملل دیگر قرار گیرد.
این جنگ مبارزة مقدسی است که ملیت فرانسه از طرف خداوند به آن دعوت شده است و صرفاً از طریق و قمع کامل دشمنان می توان به آن خاتمه داد.
علیرغم وسعت یافته جنگ در اوایل 1793 و عقب نشینی نیروهای فرانسه و هجوم دشمن، هیچگونه مصالحه ای نمی توانستین استبداد آزادی بوجود آید.
مقامات مهم مجلس قانونگذاری معروف به مونتاین نه تنها با خاتمة جنگ، مخالف بودند، بلکه حزب مبارزین افراطی در برابر دسیسه چینی مخفیانة دوموریه و عملیات سری دانستون را تشکیل دادند.
در 12 آوریل، روبسپیر تقاضا نمود تا هر کسی که طالب مصالحه با دشمن جمهوری است به مجازات مرگ محکوم گردد.
و در 18 ماهه اضافه کرد:
«ملتی که سرزمین خود را با دشمن معامله می کند، ملتی شکست خورده است که از استقلال خود صرف نظر نموده است»
پس از سربازگیری 300 هزار نفری، عقیدة مبنی بر مساوات و بسیج عمومی که در 23 اوت مطرح گردیده بود، راه خود را نزد متحدین و بخشهای مختلف شهر باز نمود و علیرغم مشکلات تقریباً فایق، نا پذیر به موقع اجرا گذاشته شد. عملی که حتی تصور آن نیز مشکل می نمود بسیجی از نظر قابلیت روحی و روانی در درجة بالایی قرار داشت.
زین پس همة ساکنان و درآمد کشور جهت پیروزی، بسیج خواهند شد و فرانسه به گونهه ای که بارر آنرا تعبیر نموده به قلعة بزرگ و محکمی، تعبیر خواهد یافت.
حکومت انقلابی خود را به شکل یک ابزار جنگی سازماندهی کرده و خود را از طریق تدابیر و اقدامات نظامی تحمیل خواهد نمود.
به گفته ای روبسپیر از فنون جنگی هیچگونه سر رشته ای نداشت و به همین جهت او این کار را به تکنسینهای کمیتة نجات ملی همچون «کارنو » ، «پریور دولاکوت دور » و یا «ژان بن سنت آندره» در هیئت رئیسه نظامی و یا کمیسیون طراحی عملیات زمینی و دریایی واگذار نمود.
اما از 1972 در شمارة 8 «دفانسور»، تمام نظریات خود را در مورد رهبری جنگ عنوان نمود و از آن پس به آنها جامة عمل پوشاند.
از لیاقت و شایستگی او قدردانی شد، چرا که بدون فعالیتهای خستگی نا پذیر او، نیروی مردمی، وسعت و اهمیت نمی یافت.
در مرحلة اول، کیفیت کار سران از تعداد سربازان مهمتر است به همین علت دولت مکلف است تا برای ارتش سران لایقی برگزینند.
عقب نشینی سربازان ما ، بعلت بی علاقگی ژنرالها به میهن و روحیة استقلال طلبانة آنان در مقابل مجلس ملی می باشد.
و روبسپیر اضافه می کند که برای نجات جمهوری به سه قهرمان نیاز داریم و آنها در میان صفوف سربازان مخفی شده اند. آنان را کشف کنید، زیرا برای سربازان میهن پرست، ژنرالهای میهن پرست لازم است.
همانطور که قدرت مجلس قانون گذاری در اعتماد مردم نهفته است، اقتدار ژنرالها نیز به اعتماد ارتش بستگی دارد.
و بالاخره در 5 آوریل 1793 تصمیم به خلع ید افسران طبقة اعیان و اشراف گرفته شد و گسترش این پاکسازی به سقوط ژیروندنها انجامید.
همچنین «دوموریه» از کار بر کنار شد و کستین ، مارسی ، و هوشار نیز به دادگاه انقلابی احضار و بعد از محاکمه با گیوتین اعلام شدند.
ضرورت دیگری نیز وجود داشت : به کار گیری مردانی تازه نفس جهت اجرای تاکتیکهای نوین. پیشه گرو ، ژنرال فرانسوی 32 ساله به ارتش «رن » فرستاده شد، «هوش » ژنرال دیگر فرانسوی که فقط 25 سال داشت راهی «موزل » و «کلبر » و «مارسو » برای مقابله با قیام «وانده» منصوب و فرستاده شدند. روبسپیر از مارس 1793 تقاضا کرد تا مأموران وفادار که از قدرت زیادی برخوردارند، مسئول حفظ و برقراری ارتباط با کمیته باشند و از دستورات آن به طور جدی تبعیت نمایند و سپس اعلام نمود که برای هر ارتش دو نماینده لازم است. یک نماینده قوی به همراه یک میهن پرست ضعیفتر کخ باید مکرراً تجدید و تعویض گردند.
این نمایندگان می توانند ژنرالهای بردل یا بی کفایت را توقیف نموده و داوطلبان دیگری را پیشنهاد کنند.
و بدینگونه روبسپیر جوان که به ارتش ایتالیا فرستاده شده بود، در ماه هفتم تقدیم جمهوری به برادرش این چنین نوشت.
«من به نام میهن پرستان، نام شهروند«بنا پارت»، ژنرال و رئیس توپخانه، که از شایستگی بسیاری برخوردار است را اضافه می کنم.»
نمایندگان در هر رهبری عملیات دخالتی نخواهند داشت و در عرض مراقب روحیة گواهان خواهند بود. و به وسیلة استفاده از قواعد متداول و از میان بردن فردگرایی و اخلال گری، اتحاد لازم را برقرار نموده و موجب پیشرفت و ترقی خواهند شد.
ضمناً نباید فراموش کرد که شجاعت سربازان با میزان میهن پرستی آنان مطابقت دارد. نمایندگان موظفند تا عرض حال و درخواستهای آنان را جمع آوری نموده و برایشان روزنامه تقاضا نمایند و به این منظور روزنامه ای به نام «جشن شبانة اردوگاه» تدوین نمود.
به مناسبت مراسم 10 اوت و سوگند قانون اساسی در 1793، جشنهای کشوری ترتیب داده شد و اعلامیه هایی که توسط مجلس قانونگذاری نگارش شده بود به سربازان ابلاغ گردید.
«جی ـ میشون » می نویسد:
علیرغم مشکلاتی که در سربازگیری وجود داشت، بزودی مجلس، بت ارش گردید، ارشی که در مقابل تحریکات دسیسه چینان از مجلس شورا حمایت کرده و به لطف ارتباط تنگاتنگ با آن تبدیل به یک ارتش راستین انقلابی گردید.
ارتش که توسط سران جوان و میهن پرست، رهبری می شد، باید پیروزی را از آن خود می کرد.
ثروت، انگیزه، همت، آزادی و روح جوانمردی را مساعدت می بخشد، در حقیقت اصلاح ارتش صورت گرفته و اینکار حاکی از پیروزی سیاست کمیته بود.

 

لوفبر می نویسد:
«برای اولین بار از عهد قدیم، ارتشی به حقیقت ملی، به میدان جنگ می رود و برای اولین بار ملتی توانسته است این تعداد سرباز را مجهز و پرورش دهد.»
این چنین است خوی و منش نهادینة ارتش در سال دوم انقلاب.
با این حال نمی توان ظرافت عمل و حیلة دشمن را از نظر دور داشت و پیکرة عقاید و افکار سیاسی جنگ را فراموش کرد.
تبلیغات خود را باید در مقابل تبلیغات دشمن قرار داد.
روبسپر با الهام گرفتن از خواسته های ژیرونه نها در 28 مارس 1793 اعلام کرد:
«ما برای خارجیان مساوت و آزادی را به ارمغان خواهیم آورد.
چرا که توانائیهای ما بسیار است.
و از سوی دیگر اضافه می کند:
مقصود حقیقی سیاست ما، باید جداسازی ملت از انگیزه و هدف ستمگرانی باشد که بر علیه ما متحد شده اند و برای دست یابی به این مهم دو راه را پیشنهاد می کند:
اول تعلیم و آموزش و دوم عملیات و جنبش انقلابی
حقوق بشر باید اعلام گردد، نوشته های میهن پرستان منتشر و ترجمه شود.

 

گزارشات 27 برومر (دومین ماه از سال جمهوری) 5 نیوز (چهارمین ماه) و 18 فلورآل (هشتمین ماه) در 150 هزار نسخه چاپ و در ایتالیا و آلمان منتشر گردید و این تبلیغات به نسبت با شرایط و خلق و خوی هر ملتی گردید.
و بالاخره باید خائنین را که با شورشیان مهاجر متحد شده اند، به غیر محاکمه کشاند.
و اگر در شروع جنگ با انگلیس، روبسپیر در مجلس ملی، سکوت اختیار می کند.
نشانگر اهمیت واقعه است. او در پنجمین نامة خود می نویسد:
هیئت وزراء لندن، مرکز تمام دسیسه هاست، دسیسه هایی که اروپا را برعلیه ما می شوراند و فرانسه را تکان می دهد و از این پس کوشید تا آنان را به مسخره کشاند:
«پادشاه دیوانه و وزیر ابلهش»
و نیز حملاتش را متوجه عاملان «پیت » (سیاستمدار انگلیسی) و همدستانشان نبود.
برای جنگ علیه این کشور (انگلیس) در 9 «پلوویوز» (پنجمین ماه)او تقویت نیروی دریایی را پیشنهاد نمود ولی از هر اقدامی جهت فرود آمدن به آن جزیره خود داری کرد. چرا که منظور او کشور گشایی نبود و از آن بیم داشت.
در فوریة 1793 می نویسد:
لازم است که حدی برای استقرار و اقدامات ارتش قائل شویم و حاشیه های «رن » را به عنوان مرز تعیین کرد.
و در دفاع از ملت «آوینیون» می گوید:
رابطة میان فرانسه و مناطق تحت اشغالش مشکلات خاصی را ایجاد کرده است و ما حاضر نیستیم به هیچکدام از آنها مبلغان مسلح بفرستیم چرا که بهتر است خود را در قلب آنان جای دهیم و به آنها بیاموزیم تا آزادی را دوست داشته باشند.
ما می توانیم به آنان کمک کنیم و هرگز موجب نابودی آنها با استفاده از قدرت خارجی نخواهیم شد.
هیچ ژنرالی نباید در مسائل سیاسی کشوری که در آن مستقر است دخالت نماید. هر ملتی حاکم بر سرنوشت خود است. آنان با یکدیگر اختلاف عقیده ندارند و فقط خودشان تصمیم می گیرند.
یا تصمیمشان اتحاد با فرانسه خواهد بود یا اینکه ترجیح خواهند داد تا جمهوریهای مستقل وجدا تشکیل دهند که در این صورت رابطة ما با آنان به ایجاد اتحاد جهت مبارزه بر علیه مستبدان، محدود خواهد شد.
شاید به همین دلیل بود که «بارر» فرصتی یافت که در «ترمیرور» (ماه یازدهم) روبسپیر را متهم به پذیرفتن پروژه «وگان » در مورد جمهوریهای متحد کند.
او نیز بر این عقیده بود که کشورهای مغلوب، از نظر باج و خراج باید به نفع فرانسه عمل کنند. اما ترجیح می داد که قراردادهای سودآمدی که با کشورهای بیطرف منعقد کند.
جمهوری همچنان در دومین سال خود بسر می برد و سفیران ارسالی به خارج، از عاملان ژیروندنها بودند.
برادر زن «بریسوت» سر کنسول فرانسه در آمریکا و «ژنه» نیز به وسیلة «لوبرن » به آنجا فرستاده شده بود. «شوزاول گوفیه » هم همچنان پست خود راغ در استانبول حفظ کرده بود و مظنونین اصلی را به فرانسه مسترد میداشت.
در این میان منظور نهایی مطمئن ساختن آمریکا و سویس بود .
روبسپیر در 27 «برومر» اعلام می کند که «سیاست خارجی فرانسه، مساعدت با همگان است.»
یک ملت آزاد می تواند اساس سیاست خود را به ملتها آشکار سازد و تیز هوشی خود را به عنوان مردمی که بی خردی در مورد سیاست خارجی متهم شده ثابت نماید.
او دو روش و جاه طلبی هیئت وزرای روس را خاطر نشان ساخت و زمانیکه «هرو » و «سه شل » سیاست خارجی را در خدمت تبلیغات قرار دادند، روبسپیر از آنف جهت تهیة آذوقه و تدارکات نظامی استفاده کرد.
این سیاست واقع بینانه نتایج قابل توجهی به دنبال داشت و از جهاتی توقعات اقتصادی زمان جنگ را برآورده ساخت.
از پایان 1792، خزانة ملی به احتیاجات جنگ اختصاص یافت.
ولی در ماه های فوریه و مارس 1793 به دنبال بسیج سیصد هزار نفری می بایستی بود این تعداد سرباز هر چه زودتر سرو سامان می یافتند.
این سربازان در کشوری که خود را صرف و وقف کشاورزی نموده و تمرکز سرمایه در آن به زحمت دیده می شود، باید تغذیه می شدند پوش کشان تهیه می گردید، مجهز به سلاحهای جنگی می شدند، بدون اینکه مردمی از قحطی در عذاب باشند و میزان تولیدات شود.
گذشته از سازماندهی سریع ارتش انقلابی که یکی از هدفهایش، نظارت بر اجرای آذوقه رسانی به پاریس بوده، روبسپیر در 8 ماه مه تقاضا نمود تا کارگاههای آهنگری در تمام اماکن عمومی دایر گردد و از کمیته خواست تا هر روز وضعیت آذوقه را اعلام نماید.
او اهمیت زیادی به ساختن لوازم و ادوارت جنگی و عملیات دفاعی می داد.
تصمیمات همکارانش را تصویب می نمود، اما بر خلاف آنان، ملی شدن ضعف را چاره ای موقتی می دانست پس اگر او با ضرورت برنامه ریزی جدی اقتصادی یک نوع شوخی و اگر قبول می کند که تجارت را باید جهت داد، نظرش یک نوع شوخی آزمایشی با همکارانش نیست.
آزادی داد و ستد با شرایط و اوضاع فعلی هماهنگی ندارد و در اواخر 1792 روبسپیر از افراط در این مورد بیمناک شد.
تجارت آزادانة غله، رفت و آمد آزادانه بستگی و ارتباط دارد، نه به قیمت آن و باید با کسانی که از این طریق سوء استفاده کرده و به نوایی رسیده اند مبارزه نمود و این مبارزه صرفاً به وسیلة استفاده از ترور و ایجاد وحشت بر علیه انحصار طلبی و خود بینی کشاورزان ثروتمند، به نتیجه خواهد رسید.
بنابراین باید از ضعف و تجارت خرد حمایت نمود.
پس از سقوط «هبرتیستها» این گرایش بطور کامل ایجاد گردید.

 

ارتش انقلابی اخراج شد و از نمایندگان تجاری دعوت بعمل آمد تا مرکزی در بنا در دایر نمایند و به تجار توصیه شد تا امکانات موجود را نادیده نگرفته و در کار جدیت بخرج دهند.
روبسپیر در 26 وانتوز اعلام کرد:
«هبرتیستها» می خواستند با در هم شکستن تجارت، مردم را به گرسنگی بکشانند»
با این همه کیمته سعی نمود تا در چهار چوب قانون، وضع داد و ستد را به مخالفت عادی برگرداند اما اقتصاد دوران جنگ باعث محرومیت میهن پرستان و عدم رضایت آنان شد و خاطر آن وجود داشت که نا رضایتی عمومی در میان مردم نفاق افکند.
«لوفبر» می نویسد:
پرداختن حداقل مالیات و داشتن حق زندگی بزرگترین آرزوی انقلابیون بود که فقط در مورد روستائیان و تاجران اجرا می گردید اما صنعتگران و خرده فروشان شامل این قانون نشده و به وضعیت مزدبگیران دچار شدند که این امر موجب انزجار و نفرت آنان شد.
از سوی دیگر نرخ گذاری به روی مایحتاج عمومی در صورتی می توانست ثمر بخشد که ذخیرة آذوقه در کشور کافی باشد که آن نیز بعید به نظر می آمد.
کمبود کالاهای اساسی موجب ایجاد بازار سیاهی گردید که کارگران نمی توانستند از آن استفاده کنند. به همین سبب تقاضای حقوق بیشتری نمودند و دولت را تهدید به ترک کار کردند.
و کمیته جهت سرپوشی گذاشتن به تقاضای آنان خواست که خود را تسلیم نمایند و بدین جهت ارتش متخصص را فراخواند.
روبسپیر نیز با این عمل کمیته مخالفت نکرد. بی شک او تصور می نمود که اعمال چنین فشاری بر علیه شهروندان شریف، راهی جهت

 

رسیدن به آزادیست.
«فلوروس » (پیروزی ارتش فرانسه در سال 1794) و پیشروی ارتش که کارایی دیکتاتوری را ثابت می کرد، موجب شد که رفتار او انسانی تر شود.
نه تنها فرانسه، بلکه تمام اروپا آرزوی آرامش و راحتی را داشتند. متحدین نیز به صلح وآشتی می اندیشیدند. آنها روبسپیر را قبول کرده بودند و در مورد قدرت او مبالغه می کردند. جهت پایان دادن به این وضعیت به او تهمت زدند که در مذاکرات انجام شده توسط «مونگایار » وساطت نموده است.
و بسیار ناراحت کننده است که همچون «مرسی آرژانتو » درک کنیم که سقوط او فقدان بزرگی برای انگلستان و اتریش بود.
جنگ آزادی علیه استبداد باید با پیروزی کامل انقلاب که به پایان می رسید.
«جی پوپوران » می نویسد:
و بدین ترتیب، جنگ تبدیل به یکی از جبهه های اصلی مبارزة انقلابی گردید و کمک کرد تا آرمانهای انقلاب مشخص گردد و همراه با جنگ میهن پرستان انقلاب نیز گسترش یافت.
پایان بخش هشتم

«طریقة عمل»
در اوان جوانی مانند یک مرد، مسئولیتهای زندگی را بدوش کشید و به موجب شغلی که انتخاب کرده بود یا حقایق زندگی یعنی فقر و خطا و ریا کاری آشنا شد.
به واسطة این تجربیات، قوی شد و آمادة جنگ خطا به ای گردید.
و طولی نکشید که در مجلس مؤسسان و مجلس فرانسه و فروی سرشناس شد.
منزوی و تنها، به دنبال ایجاد روابط با دیگران بود.
در دعوتی که نکر از او بعمل آورد، به منزوی وی رفت و دختر نکر خانم استائل باوی بسیار محترمانه رفتار نمود و او را مجذوب خود کرد.
تارژه که اشراف ناده بود و شهرک بسیار داشت جلالت ساده و پیش پا افتاده را با کلمات پر طمطراق عنوان می کرد و روبسپر می اندیشید که:
اشرافیت از استعداد اندکی برخوردار است.
او ابتدا خود را به نمایندگان بروتون و بعد به میرابو ، نزدیک کرد، هر چند که وضعیت اخلاقی میرابو، اعتماد وی را سلب کرده بود.
با شروع مذاکرات، آنها را پی گیری می کرد، می شنید و می آموخت. او می دانست که نوبتش فرا خواهد رسید.
در18 ماه مه برکرسی سخنرانی ظاهر شد و بنا به گفتة نمایندة دویسم :
با اطمینان زیادی بر کرسی نزدیک شد و چون سخنان جدیدی برای گفتن داشت. از ما تقاضای سکوت کرد. سخنرانی او نیم ساعت به طول انجامید.
در مقابل مجلس پر سر و صدا و نا منظم. نطق او یک موفقیت بشمارمی آمد.
بارر در روزنامة پوئن دو ژور از روبسپیر بعنوان یکی از استعدادهای جدید که به طرز با شکوهی، شکوفا شده بودند یاد می کند پسیون و بارناو و شاپولپ اما درباریان برای جلوگیری از عملی شدن تحریکات و تهدیدادت آنها، متحد شوند و در 6 ژوئن زمزمه ای همگانی، صدای روبسپیر را خاموش ساخت.
مبارزه آغاز شده بود و او با قدرت هر چه تمامتر از آن پشتیبانی می کرد و در آن شرکت داشت، سخنرانیهایش همچون جنگ و شمشیرش بود.
استراحت دیگر برایش معنی نداشت.
روزنامه ها، 68 شرکت در جلسات شورا در سال 1789 125 شرکت در 1790 و 228 مورد دیگر در سال 1791 را از جانب او، ذکر می کنند.
در جلسات سخنرانی، بسیار با حرارت صحبت می کرد و تقریباً همه روزه در آنجا حضور داشت به طوریکه جلسات بدون او تشکیل نمی شدند.
بر خلاف گفتة میشوله و اولار ، در مجلس نه مورد تمسخر بود و نه کسی را به باد سخره می گرفت و در کارش بسیار حدی بود.
در تاریخ 9 ژوئینه 1789 به همراه 23 نماینده دیگر، از طرف مجلس انتخاب شد تا درخواستی مبنی بر عقب نشینی ارتش مستقر در طرف مجلس انتخاب شد تا در خواستی مبنی بر عقب نشینی ارتش مستقر در اطراف پاریس را به شاه تسلیم نماید. اما مجلس او را از ریاست جلسات اعضاء برکنار کرد و در عوض دوستش «پسیون» را جانشین وی نمود و فقط یکبار در ژوئیة 1790 به عنوان منشی مجلس برگزید و از صورت مجلسی که او تهیه کرده بود انتقاد نمود.
در قبال دو ساعت سخنرانی بی وقفه در کنوانسیون یعنی مجلس جدید فرانسه، بوزو از او انتقاد کرد،

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دیکتاتوری گروه مونتانیارد

دانلودمقاله معرفی گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله معرفی گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


1-دوره کارشناسی جغرافیا و برنامه ریزی شهری برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی (انقلاب فرهنگی) در دانشگاه تبریز با اهداف مشروحه زیر با تصویب شورای عالی برنامه ریزی اقدام به پذیرش دانشجو نموده است.
اهداف:
الف) تربیت کادر متخصص و متعهد برای انجام امور شهری سازی و تهیه طرح‌های جامع شهری،
ب) ایجاد فضای مناسب تحقیق و پژوهش در امر توسعه شهری، بهسازی- نوسازی و سامان دهی شهرهای موجود و ایجاد شهرهای جدید.
ج) تغذیه سازمان‌ها و نهادهای مربوطه از نظر کارشناسی برای نظارت و اجرای طرح‌ها و پروژه‌های عمرانی شهری و منطقه‌ای.
2- دوره کارشناسی ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری باز برای اولین بار در دانشگاه تبریز در تاریخ 24/9/1372 با تصویب شورای گسترش آموزش عالی با اهداف زیر ایجاد گردید:

 

اهداف:
علم جغرافیا و برنامه ریزی شهری بستر مطالعاتی طرح‌ها و پروژه‌های عمرانی را فراهم کرده و مبنای ارزیابی‌های محیطی است. با توجه به ماهیت تخصص برنامه ریزی شهری که بررسی تاریخی و وضعیت کنونی و آینده توسعه شهرها را در بر می‌گیرد ترتیب متخصصینی که بتوانند حرفه شهرسازی را با بینش‌های محیطی، اقتصادی و فرهنگی در هم آمیزند تضمین نموده و نیاز فزاینده این تخصص را برآورده می‌سازد.
کارشناسی ارشد این رشته، امکان تامین نیروی متخصص را برای بهره گیری در سامان دهی فضای شهری مراکز موجود و ایجاد شهرهای جدید فراهم کرده و شرایط پژوهش و مطالعاتی در سطح بالا را در مورد مسائل شهری مهیا خواهد ساخت. با توجه به گسترش شدید شهرنشینی، رشد شهرهای موجود، برنامه ریزی و طراحی شهرهای جدید، بیش از هر زمان دیگر نیاز به فارغ التحصیلان این رشته در محدوده عملکرد وزارتخانه‌های مسکن و شهرسازی، کشور، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، دانشگاه‌ها و علی الخصوص مهندسین مشاور شهرساز... و احساس می‌شود.
3- دوره آموزشی دکتری- برنامه ریزی شهری با تصویب شورای عالی برنامه ریزی در تاریخ 30/1/1377 ایجاد و دانشگاه تبریز نیز از مهر ماه سال 1378 با اهداف زیر اقدام به پذیرش دانشجو نمود:
اهداف: دوره دکتری جغرافیا و برنامه ریزی شهری با توجه به لزوم آموزش و پژوهش در توسعه پایدار شهری تاسیس شده است. دو قطبی شدن شهرهای ایران، برنامه ریزی شهرهای جدید، تبدیل روستاهای بزرگ به شهرها، ایجاد شهرک‌های صنعتی و مسکونی از ویژگی‌های دوران گذار در کشور ایران است.
روستا گریزی و آلونک نشینی در شهرها، عدم تعادل در نظام شهری، تفاوت شدید بین شهر و روستا، ظهور مسائل زیست محیطی، لزوم تاکید بر مسائل جغرافیای شهری و ناحیه‌ای در چارچوب طرح‌های جامع شهری و برنامه ریزی شهری ناحیه‌ای را روشن می‌سازد.
اعضای هیات علمی فعال گروه آموزشی- جغرافیا و برنامه ریزی شهری
ردیف مرتبه علمی
نام و نام خانوادگی استاد دانشیار استادیار مربی مربی آموزشیار سمت اجرائی
1 آقای دکتر کریم
حسین زاده دلیر × -- -- -- -- مدیر گروه
2 آقای دکتر فیروز جمالی × -- -- -- -- --
3 آقای دکتر محمد رضا پور محمدی × -- -- -- -- .
4 آقای دکتر میرستار صدر موسوی -- -- × -- --
5 خانم دکتر ملکه عزیز پور -- -- × -- -- --
6 آقای دکتر رسول قربانی -- --- × -- -- --
7 اقای دکتر رحیم حیدری -- -- × -- -- --

8 دکتر بهمن هادیلی -- -- × -- -- --

9 مهندس یوسف مسعود یفر -- -- -- × -- --
10 آقای محمد باغبان -- -- -- -- -- کارشناس گروه
تعداد دانشجویان دوره های کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری
ردیف مقطع تحصیلی دختر پسر جمع
1 دکتری 5 11 16
2 کارشناسی ارشد 2 17 19
3 کارشناسی 63 256 319
جمع . 70 284 354
- گروه آموزشی جغرافیا و برنامه ریزی شهری علاوه بر ارائه خدمات آموزشی د رسطح گروه، در دانشگاه نیز برای گروه‌های آموزشی دیگر از جمله – گروه عمران دانشکده فنی دروس تخصصی شهرسازی ارائه می‌نماید.
- این گروه در فعالیت‌های توسعه و عمران و مدیریت شهری در خارج از دانشگاه مشارکت فعال دارد. در حال حاضر رئیس شورای اسلامی شهر تبریز از اعضاء هیات علمی این گروه بوده و ضمنا شهردار تبریز فارغ التحصیل این گروه است. و تعداد قابل توجهی از شهرداران مناطق و مسئولین سازمان‌های شهرداری در تبریز و اقصی نقاط ایران از فارغ التحصیلان این گروه می‌باشند.
- عناوین مهمترین طرح‌های تحقیقاتی تهیه شده توسط اعضای هیات علمی گروه
- پارک طبیعت تبریز 9000 هکتار در حال اجرا
- سامان دهی شرق تبریز
- طرح شهرک توریستی در شرق دریاچه ارومیه
- طرح حاشیه نشینان تبریز
- سامان دهی درب گجیل
- بررسی وضعیت مسکن در استان آذربایجان شرقی- تبریز و مراغه
- طرح آمایش استان آذربایجان شرقی
- منطقه بندی شهرداری تبریز
- مطالعه شبکه شهری در منطقه شمال غرب کشور
- بررسی تاثیرات زیست محیطی توسعه در شهرستان تبریز و شبستر
- زمینه فعالیت‌های پژوهشی گروه مربوطه :
شهرسازی – مدیریت شهری- طراحی شهری- زیباسازی- محیط زیست شهری- مسکن و زمین شهری- آمایش سرزمین - برنامه ریزی روستائی

 


منظور از برنامه ریزی شهری و منطقه ای
مشکل اینک زمانی ظاهر می شود که تلاش کنیم این توصیف را در مورد نوع مشخصی از برنامه ریزی ،که موضوع این کتاب است .یعنی برنامه ریزی شهری و منطقه ای (یا همانطور که هنوز غالبا خوانده می شود برنامه ریزی شهرک و حومه ) به کار بگیریم .در بسیاری از کشورهای پیشرفته مثل بریتانیا ،ایالات متحده ،آلمان یا ژاپن عبارت برنامه ریزی شهری یا برنامه ریزی شهرک اکیدا یک مکرر گویی است.یعنی از آنجا که اکثریت عظیمی از جمعیت در آمارها به عنوان جمعیت شهری طبقه بندی می شوند و در مکان هایی زندگی می کنند که به معنی عنوان شهری تعریف می گردند. برنامه ریزی شهرک به نظر می رسد که به سادگی به معنی هرنوع برنامه ریزی باشد .درواقع همانطورکه به خوبی مشهور است .برنامه ریزی شهری به شکل معمول و متعارف معنی محدودتر و دقیقتری دارد ،یعنی بع برنامه ریزی با یک عنصر فضایی یا جغرفیایی اشاره دارد که در آن هدف کلی تمهید یک ساختار فضایی از فعالیتها یا کاربری اراضی است به نحوی از شکل موجود بدون برنامه ریزی بهتر است .این نوع برنامه ریزی همچنین به عنوان برنامه ریزی کالبدی مشهور است ،شاید برنامه ریزی فضایی اصطلاحی خنثی تر و دقیق تر باشد.
اگر این نوع برنامه ریزی به شکل مرکزی دارای یک عنصر فضایی است ،بنابراین آشکارا تنها در صورتی معنی دار است که در اوج خود به یک بیان فضایی منجر شود .چه این یک نقشه بسیار دقیق و با جزییات باشد ،یا کلی ترین نمودار، به معنی اول و دقیق تر اصطلاح مزبور تا اندازه ای یک طرح است .به عبارت دیگر به نظر می رسد که برنامه ریزی شهری (یا برنامه ریزی منطقه ای ) حالت خاصی از برنامه ریزی عمومی است که جدا شامل عنصر طرح سازی یا نمایشی است .
عموما در عمل همین حالت جدا صادق است .به سادگی تفکر در مورد این نوع برنامه ریزی بدون نوعی نمایش فضایی ،به عبارت دیگر بدون یک نقشه غیر ممکن است .و سلسله مراحل سازمانی دقیق این نوع برنامه ریزی هرچه می خواهد باشد در عمل به جلو رفتن از نقشه های بسیار کلی (و به عبارت بهتر نموداری) به سمت نقشه های بسیار دقیق یا طرح های کلی ،متمایل است .زیرا نتیجه نهایی یک چنین فرایندی عمل توسعه کالبدی است (یا در برخی موارد تصمیم گیری مبنی بر عدم توسعه و بلکه رها کردن زمین همانطور که هست ) .و توسعه کالبدی به شکل ساختمان ها یک طرح دقیق را لازم خواهد داشت .در سالهای اخیر مباحث و مشاجرات بسیار زیادی به مبهم کردن این واقیت متمایل بوده اند در بیشتر کشور ها برنامه ریزی فضایی یا شهرب ،آنطور که سالهاست ممارست می شود .هم پیش از جنگ جهانی دوم و هم بعد از آن بسیار دقیق و با جرییات بود .یعنی نتیجه آن مشتمل بود بر نقشه های بسیار دقیق بزرگ مقیاس که وضعیت تمام کاربری های اراضی و فعالیتها و توسعه های پیشنهادی را نشان می داد .درخلال دهه 1960 چنین برنامه های دقیقی مورد حمله بسیار قرار گرفتند .یعنی استدلال شد که برنامه ریزی به عوض تمرکز روی جزییات به تمرکز خیلی بیشتری روی اصول کلی نیازمند است: برنامه ریزی به عوض عرضه وضعیت مطلوب نهایی با جزییات کامل می باید روی آن فرایند یا توالی زمانی تاکید کند.که به وسیله آن مقرر است به هدف تائل شد : برنامه ریزی می باید از یک تصویر بسیار کلی شده و نموداری از توزیعات فضایی در هر برهه زمانی آغاز نماید و صرفا جزییات را هرگاه لازم شد تکه به تکه پر کند .این همانطور است که بعدا خواهیم دید تفاوت اساسی در بریتانیا بین نظام محلی برنامه ریزی شهرک و حومه که به وسیله قانون تاریخی برنامه ریزی شهرک و حومه سال 1947 آغاز شد .و نظامی است که تحت قانون برنامه ریزی شهرک و حومه سال 1968 جانشین آن شد .
با این وجود نکته مرکزی این است که این نوع برنامه ریزی کماکان اساسا فضایی است –مقیاس و سلسله مراحل هرچه می خو.اهد باشد. این نوع برنامه ریزی دلمشغول تاثیر فضایی بسیاری از انواع مشکلات متفاوت و هماهنگی فضایی بسیاری از خط مشی های متفاوت است .مثلا برنامه ریزیان اقتصادی دلمشغول پیشرفت کلی اقتصاد ،معمولا در سطح ملی و گاهی اوقات در سطح بین المللی هستند .یعنی به ساختار در حال تکوین اقتصاد برحسب صنایع و مشاغل به عوامل تولید که به جریان کالاها و خدمات منجر می شود و به درآمدی که در نتیجه حاصل می شود و تبدیل مجدد آن به عوامل تولید و به مشکلات تبادل مب نگرند. 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   21صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله معرفی گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری

دانلود مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی گروه صنایع سیمان کرمان (شرکت سهامی عام )

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی گروه صنایع سیمان کرمان (شرکت سهامی عام ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

-1- کلیات
گروه صنایع سیمان کرمان (شرکت سهامی عام ) که مرکز اصلی آن طبق اساسنامه شرکت ، کرمان – کیلومتر 17 جاده تهران میباشد در تاریخ 12 مرداد ماه سال 1346 ابتدا بصورت سهامی وبنام شرکت سیمان کرمان تحت شماره 170 در اداره ثبت شرکتهای کرمان به ثبت رسیده و سپس در اجرای مقررات ماده 284 اصلاحیه قانون تجارت مبنی بر لزوم تبدیل شرکتهای سهامی به یکی از انواع سهامی (عام) و یا (خاص) در تاریخ 25 مهرماه سال 1351 به سهامی عام تبدیل گردیده است و در تاریخ آبان ماه 1351 در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران پذیرفته شد و در سال 1385 نام شرکت ازشرکت سیمان کرمان (سهامی عام ) به گروه صنایع سیمان کرمان (شرکت سهامی عام ) تغییر یافت .

 

2-1- موضوع فعالیت
موضوع فعالیت شرکت طبق ماده 3 اساسنامه تاسیس و اداره کارخانجات بمنظور تولید و تهیه سیمان پرتلند و انواع دیگر سیمان ، تاسیس و اداره هر نوع کارخانجات تولیدی و فروش فرآورده های آن و انجام کلیه عملیات مالی ، اداری و بازرگانی از قبیل خرید ، فروش ، صادرات ، واردات و حمل و نقل کالا ، مواد و مصالح تولیدی و سایر موارد مشابه ، خرید و فروش سهام ، تاسیس شرکتهای تولیدی و صنعتی و بازرگانی و سرمایه گذاری بیمه ، اتخاذ نمایندگی و تاسیس شعبه در داخل یا خارج از کشور و انتشار اوراق مشارکت می باشد . طبق پروانه های بهره برداری به شماره های 20888 مورخ 6/4/1350 ، 303445 مورخ 1/3/1354 و 134524 مورخ 13/7/1359 که توسط اداره صنایع و معادن صادر شده ، بهره برداری از کارخانه در حال حاضر با ظرفیت اسمی جمعا 3600تن کلینکر در روز انجام می پذیرد . ضمنا پروانه بهره برداری از معدن در سال 1385 برای یک دوره 6 ساله تمدید شده است .

 

3-1- اعضاء هیات مدیره
به موجب مفاد صورتجلسه مجمع عمومی عادی صاحبان سهام مورخ 23/3/88 اشخاص حقوقی بشرح ذیل به عنوان هیات مدیره برای مدت 2 سال انتخاب گردیدند:
جدول (1) : اسامی اعضای هیات مدیره سال1388
نام عضو هیأت مدیره به نمایندگی شرکت سمت تاریخ حکم تصدی
علیرضا شریف سرمایه گذاری وتوسعه صنایع سبمان(سهامی خاص ) رئیس هیأت مدیره 14/5/88
عباس کفاش تهرانی شرکت سرمایه گذاری ملی ایران(سهامی عام) نایب رئیس هیأت مدیره 14/5/88
محمدحسین ایرانمنش شرکت سرمایه گذاری بانک ملی ایران(سهامی عام) عضو هیأت مدیره 14/5/88
محمدنامجو شرکت مدیریت توسعه نگاه پویا(سهامی خاص ) عضو هیأت مدیره ومدیرعامل 09/10/88
حسین خادم محترم شرکت سرمایه گذاری توسعه ملی (سهامی عام) عضوموظف هیأت مدیره 14/5/88

 

 

 

 

 

2- سرمایه شرکت
سرمایه اولیه شرکت در بدو تاسیس مبلغ 160 میلیون ریال بوده است و تا این تاریخ طی 16 مرحله نهایتا" در تاریخ 5/9/1385 طبق تصمیم مجمع عمومی فوق العاده به 220.320 میلیون ریال افزایش یافت که مراتب در اردیبهشت ماه سال 1386 اداره ثبت شرکتهای کرمان به ثبت رسید .

 

1-2- ترکیب سهامداران
در پایان سال مالی مورد گزارش (29/12/1388) شرکت دارای 9046 سهامدار حقیقی و حقوقی بوده است. اسامی سهامداران شرکت در جدول زیر نمایش داده شده است:
جدول (2) : اسامی سهامداران شرکت به تاریخ 1388/12/29
سهامداران تعداد سهام درصد مالکیت
شرکت سرمایه گذاری بانک ملی ایران (سهامی عام ) 84.697.558 44/38
مدیریت سرمایه گذاری بانک ملی ایران (شرکت سهامی عام ) 20.912.215 49/9
شرکت مدیریت سرمایه گذاری بانک مسکن 11.955.674 43/5
شرکت سرمایه گذاری توسعه ملی 10.050.000 56/4
شرکت سرمایه گذاری ملی ایران (سهامی عام ) 9.788.153 44/4
شرکت سرمایه گذاری تدبیر (سهامی خاص)
6.018.196 74/2
شرکت سهامی بیمه ایران 4.611.700 2/09
شرکت سرمایه گذاری بوعلی(سهامی خاص) 3.640.766 65/1
شرکت سرمایه گذاری فرهنگیان 2.366.463 07/1
سایر سهامداران 60.636.529 09/30
جمع کل 220.320.000 100

 

در سال 2009 بطور تقریبی در جهان 2.800 میلیون تن سیمان تولید شده است که نسبت به سال قبل 1.5% رشد نشان داده است از این میزان حدود 1400میلیون تن سیمان درکشور چین تولید شده که حدود 50% تولید جهانی این کالا است وهمچنین کشورهندباتولید180میلیون تن دررده دوم قرارگرفت البته این درحالیست که تولیدسیمان ایران درخاورمیانه مقام دوم راپس ازترکیه دارد.
جدول (3) میزان تولید سیمان جهان ( واحد تن )
سال میزان تولید سال میزان تولید
1986 1.008.000.000 2003 2.020.000.000
1990 1.043.000.000 2006 2.550.000.000
1995 1.445.000.000 2007 2.600.000.000
2.000 1.750.000.000 2008 2.655.000.000
Source: www.chinacements.com Year: 2008
 در سال 2009 ایران نهمین تولید کننده سیمان در جهان بوده است.
 در سال 2009 ایران با تولید 45میلیون تن 1/6% تولید جهانی سیمان را به خود اختصاص داده است .
هم اکنون حدود12نوع سیمان درکشورتولیدمیشود، درحالی که این رقم دردنیابه بیش از30نوع میرسدامادرمجموع حدود90درصدسیمان تولیدی درجهان ، پرتلندمعمولی بوده وتنها10درصدمربوط به سیمانهای خاص است.یکی ازضرورتهای تنوع بخشی به تولیدسیمان درکشور،بازاریابی برای سیمانهای خاص است.درواقع تازمانی که بازاری برای سیمانهای باکاربردهای خاص وجودنداشته باشدبطورطبیعی تولیدکنندگان نیزتمایل چندانی برای حرکت به سمت تولیدسیمانهای خاص نخواهندداشت.
جدول (4) : میزان تولید ومصرف سیمان طی4سال اول برنامه چهارم توسعه(واحدمیلیون تن )
تولید درصد تغییرات تحویل سیمان صادرات مصرف داخل درصد تغییرات
سیمان کلینکر
84 65/32 8/29 98/0 55/32 95/1 8/30 65/1
85 3/35 32 1/8 26/35 455/0 87/34 2/13
86 5/40 04/38 7/14 5/40 300/0 2/40 2/15
87 4/44 40 6/9 2/44 150/0 44 9

 

تجزیه و تحلیل صورتهای مالی:
این روزها حسابداران فقط موظف به ثبت زنی رویدادهای مالی و فعالیتهای موسسات نیستند . روزگاری بود که مفهوم حسابدار و ماشین حساب تفاوت چندانی با هم نداشت و یک حسابدار تنها به منظور ثبت زدن و نگه داری حسابهای در هم پیچیده موسسات استخدام می شد . اما امروزه حسابداران وظایف سنگینی بر عهده گرفته اند که شاید بتوان گفت ، تعهد آنها را در مقابل صاحبکار بیشتر کرده است.
از جمله این وظایف ،تحلیل گری مالی را می توان نام برد که این روزها یک حسابدار موفق باید قادر به انجام آن باشد . هنگامی که یک حسابدار یک صورت مالی را تهیه و تنظیم می نماید باید خود نیز آن را تجزیه و تحلیل نموده ، و نقاط ضعف و قوت آن را به صاحبکار اطلاع دهد . این را به یاد داشته باشید که : درست است که صورتهای مالی بیانگر وضعیت موسسه می باشند اما هر کسی متوجه آن نمی شود .
تعریف و اهمیت تجزیه و تحلیل صورتهای مالی:
تجزیه و تحلیل مالی فرایندی است که طی آن مشخصات و ویژگیهای بارز مالی و عملیاتی واحد اقتصادی با استفاده از صورتهای مالی و سایر اطلاعات مالی مشخص می شود و در امر تصمیم گیری ، استفاده کنندگان از صورتهای مالی را یاری می کند
به طور کلی هر واحد اقتصادی به منظور برنامه ریزی و تعیین خط مشی آینده ، اطلاعات و گزارشهای حسابداری را مورد بررسی قرار می دهد و از آنجا که اطلاعات حسابداری به خودی خود قابل استفاده نیستند باید ثبت و طبقه بندی شده و در قالب صورتهای مالی خلاصه گردند .
برای ثبت این اطلاعات ، حسابداران هر یک از فعالیتهای مالی را مورد تجزیه و تحلیل قرارداده و پس از طبقه بندی اقلام ثبت شده اثر آن را برمعادله حسابداری تعیین می نمایند ، سپس اقلام ثبت شده را در قالب اعداد قابل سنجش به پول خلاصه نموده سپس در این مرحله از ترکیب و تنظیم حسابهای دفتر کل گزارشهایی را تهیه می کنند که حداکثر اطلاعات مورد نیاز کسانی که به این نتایج برای ادامه فعالیت خود نیاز دارند ، را به طور ساده و خلاصه به دست می دهد . این گزارشها را در اصطلاح حسابداری صورتهای مالی می گوییم .
این روزها اگر کسی بخواهد در زمینه بورس و سهام فعالیت کند باید بتواند نسبتهای مالی یک موسسه را محاسبه کند . نسبتها مانند کلیدهایی هستند که در های بسته را باز می کنند . وقتی که شما یک صورت مالی را در اختیار دارید و می خواهید به موسسه صاحب آن صورت مالی وام بدهید ، بهترین کار محاسبه نسبتهای نقدینگی موسسه مذکور است .
نسبتهای اهرمی نیز کارایی بالایی دارند . از طریق این نسبتها می توان نسبت بدهی به دارایی و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را مشخص نمود . ضمناً میتوان میزان توانایی یک موسسه در پرداخت بهره را محاسبه نمود . نسبت دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد که درآمد شرکت تا چه اندازه برای پوشش هزینه های ثابت کافی است .
نسبتهای فعالیت که شامل : نسبت گردش موجودی کالا ، نسبت متوسط دوره وصول مطالبات ،نسبت گردش حسابهای دریافتنی ، نسبت گردش دارائیهای ثابت و نسبت گردش مجموع دارایی هاست. نسبتهای سودآوری و مالکیت هم که اهمیت خاصی برای مدیریت سهام دارد معمولاً کمتر مورد توجه سهامداران قرار می گیرد . معمولاً سهامداران تنها با توجه به سابقه یک موسسه ، اقدام به خرید سهام آن موسسه می نمایند . شاید دلیل اصلی این اقدام ، دانش ناکافی سهامداران در ایران است . معمولاً در ایران سرمایه و تجربه حرف اول را میزند و دانش جایگاه خواصی ندارد . توجه داشته باشید که اگر تجربه و دانش در هم آمیخته شود و سرمایه در کنار این ترکیب قرار گیرد در این صورت نه تنها نتیجه مطلوب تری حاصل می شود بلکه ریسک سرمایه گذاری نیز کاهش می یابد .
صورتهای مالی اساسی:
صورتهای های مالی اساسی از نظر استانداردهای حسابداری ایران به گروههای زیر تقسیم می شوند:
ترازنامه : که در سمت راست آن دارایی های موسسه نوشته می شود و در طرف چپ آن منابع تأمین این داریی ها ذکر می گردد.
صورت سود و زیان: که در آمد ها و هزینه های شرکت را نشان می دهد.
صورت سود و زیان جامع: صورت سود و زیان جامع یکی از صورت های مالی است که میزان افزایش یا کاهش حقوق صاحبان سرمایه را از بابت درآمدها و هزینه های مختلف نشان میدهد. سرمایه گذاران، اعتباردهندگان ،مدیریت و سایرین جهت اتخاذ تصمیم های اقتصادی به اطلاعاتی در مورد علل تغییر دارایی ها و بدهیهای بنگاه نتایج معاملات و آثار رویدادها و شرایط برخاسته از محیط نیاز دارند.
صورت گردش وجوه نقد:که منعکس کننده جریانهای نقدی طی دوره مالی می باشد.
یادداشتهای همراه صورتهای مالی:یادداشتهای توضیحی و صورتهای مالی اساسی یک مجموعه به هم پیوسته می باشد نقش یادداشتهای توضیحی،برجسته نمودن و تشریح اقلام مندرج در صورتهای مالی اساسی است.
ترازنامه:
ترازنامه یا بیلان عبارتست از صورتحسابی است که وضعیت مالی یک موسسه را در یک زمان مشخص نشان میدهد.ترازنامه معمولا در پایان یک دوره مالی و یا در پایان هر ماه تهیه میگردد. در ترازنامه سه قلم اطلاعاتی دارایی، بدهی و سرمایه مشخص میگردد.ترازنامه به زبان ساده مشخص می نامید، که یک موسسه چه میزان دارایی دارد: زمین، ساختمان، اثاثه، وجه نقد در صندوق و ... همگی میزان دارایی موسسه را نشان میدهد. بدهکاران به شرکت نیز جز دارایی های شزکت محسوب میگردند. زیرا بدهکاران نیز در نهایت با پرداخت پول به صندوق شرکت و یا پرداختهای از نوع دیگر ( چک و ...) موجب افزایش دارایی شرکت میگردند.
از طرفی در ترازنامه میزان بدهی سازمان نیز مشخص میگردد. هر سازمان ممکن است به افراد مختلف بدهی داشته باشد (حساب بستانکاران) و یا موسسه ممکن است با صدور چکهای مختلف اسناد پرداختنی مختلفی داشته باشد. کلی اطلاعات بدهی موسسه در این ترازنامه مشخص میگردد. در نهایت سرمایه تشکیل موسسه نیز در این قسمت مشخص میگردد. علت امر این است، که شرکت همواره به صاحب سرمایه بدهکار میباشد. در حقیقت بدهی و سرمایه دیون یک موسسه را به افراد حقیقی یا حقوقی دیگر مشخص میکند.
قسمت های مهم ترازنامه:
داراییها:
داراییهای شرکت مقادیری است که شرکت در فعالیتهای سود آور سرمایه گذاری می کند یا حقوق، نسبت به منافع اقتصادی آتی یا سایر راههای دستیابی مشروع به آن منافع که در نتیجه معاملات یا سایر رویدادهای گذشته به کنترل واحد تجاری در آمده است.
داریی های جاری:
این اقلام بالاترین قدرت نقدینگی را دارند یعنی می توان آنها را به پول نقد تبدبل کرد،به فروش رسانید .از این رو گاهی داراییهای جاری را سرمایه در گردش می نامند.داراییهای جاری عبارتند از وجه نقد و بانک، اوراق بهادار قابل معامله و بدهکاران ، موجودی کالا و هزینه های پیش پرداخت شده که در مدت یک سال به مصرف می رسند.
داراییهای ثابت:
بر عکس داراییهای جاری که در مدت یک سال به پول نقد تبدیل می شوند ،وجوهی که در دارایی ثابت سرمایه گذاری شده انددر مدت بیش از یک سال بازگشت می شوند
بدهیها و حقوق صاحبان سهام:
ستون بدهیها و حقوق صاحبان سهام ترازنامه،نشات دهنده چگونگی تامین سرمایه شرکت است. بدهیها مبالغ بدهی شرکت به بستانکاران است.بدهی های جاری در مدت یک سال یا کمتر و بدهیهای بلند مدت در سالهای بعد پرداخت می شوند.نمونه ای از بدهی های جاری عبارتند از:حسابهای پرداختنی،وامهای پرداختنی به بانکها یا اقساط جاری وام های بلند مدت.سود سهام پرداختنی نشان دهنده مبالغی است که شرکت به عنوان سود تقسیمی به سهامداران اعلام کرده است و باید آن را در زمانی کوتاه به سهامداران پرداخت کند.
مقدار پول نقدی که سهامداران به طور مستقیم به شرکت پرداخت می کنند سرمایه(سهام عادی)و مازاد بر سرمایه پرداخت شده را صرف سهام می نامند که بخشی از حقوق صاحیان سهام را تشکیل میدهد.سود انباشته مقدار سودی است که شرکت به دست آورده (و به صورت سود سهام پرداخت نکرده)و آن را دوباره در شرکت سرمایه گذاری کرده است .
نکته:اطلاعاتی که در ترازنامه وجود دارد جوابگوی نیازهای تحلیلگران نیست. برای مثال در ترازنامه داراییهای شرکت بر مبنای قسمت تمام شده تاریخی ثبت می شوند،بنابر این ترازنامه ارزش روز یا ارزش جایگزینی داراییهای شرکت را نشان نمی دهد . این مشکل موقعی بیشتر می شود که اقتصاد دچار شرایط تورمی باشد . همچنین ترازنامه نشان نمی دهد که علت افزایش ارزش بعضی از اقلام داراییهاچیست؟مثلا اگر ارزش موجودی کالا افزایش نشان دهد،معلوم نیست که آیا این افزایش ناشی از افزایش مقدار فیزیکی کالاست یا ناشا از افزایش قیمتها.همچنین اگر مقدار فیزیکی موجودی کالا افزایش یافته باشد،معلوم نیست که آیا شرکت به منظور پاسخگویی به افزایش تقاضا ،کالای اضافی تولید کرده است یا اینکه کالای تولید شده را نمی تواند بفروشد.بنابراین تحلیلگر صورتهای مالی باید بداند ناکافی بودن اطلاعات مندرج در ترازنامه باعث می شود که او نتوتند وضعیت مالی شرکت را به طور مفید و مؤثر شناسایی کند.
صورت سود و زیان:
صورت سود و زیان وسیله ای است برای تعیین قدرت سود دهی شرکت در یک دوره زمانی مشخص. در بعضی شرکتها سال مالی با سال تقویمی برابر است ولی بسیاری از سازمانها متوجه شده اند که بهتر است سال مالی هم زمان با سال تقویمی نباشد.بعلاوه صورت سود و زیان ممکن است به صورت فصلی تهیه شود که به آن صورت میاندوره ای می گویند.صرف نظر از زمان شروع ، پایان و طول دوره مالی شرکت، نکته مهم این است که در صورت سود و زیان فعالیتهای شرکت برای یک دوره زمانی مشخص خلاصه می شود.فعالیتهای شرکت باعث ایجاد جریانی از درآمدها(فروش)،هزینه ها و سود و زیانهای یک دوره زمانی است و همین جریان هاست که در صورتهای سود و زیان گزارش می سود.
صورت سود و زیان جامع:
به عنوان یک صورت مالی اساسی ،باید کل درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی دوره را که قابل انتصاب به صاحبان سرمایه است،به تفکیک اجزای تشکیل دهنده آنها نشان دهد.به عبارت دیگر تمام اقلام که حقوق صاحبان سهام را تغییر می دهند به غیر از آورده و ستانده صاحبان سهام در آن نمایش داده می شود.
صورت جریان های نقدی:
دیگر صورت مهم ،صورت جریانهای نقدی است. در این صورت ، جریانهای نقدی شرکت در فاصله دو دوره مشخص زمانی محاسبه می شود.بیشتر داده های این صورت از دو ترازنامه ای که در آن دو دوره زمانی تهیه شده اند گرفته می شود.داده های اضافی نیز از صورت سود و زیان همین دوره زمانی گرفته می شود.صورت جریانهای نقدی به صورت یک منبع اطلاعاتی مالی،پیوست ترازنامه و صورت سود و زیان است که در گزارشهای مالی سالانه منتشر می شود و این نشانه اهمیت این صورت است.
یادداشتهای توضیحی:
یادداشتهای توضیحی شامل اطلاعات تشریحی و جزییات بیشتری از اقلام منعکس شده در صورتهای مالی اساسی است ضمن اینکه اطلاعات دیگری از قبیل بدهیهای احتمالی و تعهدات را ارائه میکند. این یادداشتها شامل موارد
افشای الزامی یا توصیه شده بر اساس استانداردهای حسابداری یا سایر موارد افشاست که برای دستیابی به ارائه مطلوب ضرورت دارد.
تجزیه و تحلیل نسبتها:
گام نخست در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی ،مطالعه دقیق صورتها و یادداشتهای پیوست است.تجزیه و تحلیل نسبتها گام بعدی است.کاربرد تجزیه و تحلیل این نسبتها چنان متداول شده که برنامه های کامپیوتری برای این منظور نوشته شده است و در اجرای این برنامه ها نسبتها نیز تجزیه و تحلیل می شود.وام دهندگان و تامین کنندگان منابع مالی شرکت مانند بانکها و شرکتهای بیمه،برای ارزیابی قدرت مالی و وضع بدهی های شرکت از این برنامه های کامپیوتری استفاده می کنند.چنانکه سایر سازمانهای وام دهنده نیز برای تعیین وضع مالی خود ، از همین برنامه ها استفاده می کنند.
نسبتهای اصلی:
تقریبا برای هر یک از جنبه های عملکردی شرکت می توان از نوعی نسبت استفاده کرد. تحلیلگران برای شناخت نقاط قوت و ضعف شرکت از این نسبتها به عنوان یک ابزار متداول استفاده می کنند.ولی با این نسبتها فقط می توان به عوارض و علائم موجود پی برد و نه به اصل مسئله یا مشکل.اگر یکی از نسبتها بیش از اندازه زیاد یا کم باشد می توان به وجود حادثه مهمی در آن شرکت پی برد.ولی نمی توان اطلاعات کافی به دست آورد.
با نسبتهای نقدینگی می توان قدرت شرکت را در پرداخت بدهیهای جاری(آنگاه که تاریخ سر رسید آنها برسد)تعیین کرد.با استفاده ازنسبتهای فعالیت می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده مؤثر از منابع تعیین کرد.میزان وجوهی را که شرکت از راه وام گرفتن تامین کرده است به وسیله نسبتهای بدهی یا اهرمی نشان می دهند.توانایی شرکت در به دست آوردن سود به وسیله نسبتهای سود آوری نشان داده می شود.
نسبتهای نقدینگی:
این دسته از نسبت ها، توانایی و قدرت شرکت را در بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت اندازه گیری می کند. اساس کاربرد این نسبت ها بر این فرض استوار است که دارایی های جاری منبع اصلی شرکت برای بازپرداخت
بدهیهای جاریست و مدیران شرکتها می توانند با استفاده از این گروه نسبت ها، قدرت بنگاه خود را در بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت مورد سنجش قراردهند. علاوه بر مدیران و سهامداران شرکت، اطلاع از این گروه نسبت ها، برای بستانکاران تجاری و وام دهندگان کوتاه مدت نیز مفید خواهد بود، چرا که اینان برای وام دهی، بیش از هرچیز وضعیت نقدینگی شرکت را مورد توجه قرار می دهند. متداول ترین نسبت های نقدینگی ، نسبت جاری و نسبت آنی (سریع) است.
1.نسبت جاری:
برای محاسبه این نسبت، دارایی های جاری را بر بدهی های جاری تقسیم می کنند. در استفاده از این نسبت، فرض می شود که دارایی های جاری، تنها پشتوانه شرکت برای بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت است. نسبت جاری، متداول ترین وسیله برای اندازه گیری قدرت بازپرداخت بدهی های جاری محسوب می شود، زیرا بدین وسیله می توان نشان داد; دارایی هایی که درطول دوره مالی به پول نقد تبدیل می شوند چند برابر بدهی هایی خواهد بود که سررسید آنها در آن دوره فرا خواهد رسید. بدیهی است هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد،وضعیت نقدینگی شرکت بهتر و براین اساس، بازپرداخت بدهی های جاری با مشکلات کمتری روبرو خواهد بود.
به طور معمول، برخی از متخصصان و کارشناسان مالی بر این باورند که مقدار این نسبت باید در حد 2 یا بیشتر باشد و یا به عبارت دیگر، برای این که شرکت در بازپرداخت بدهی های جاری خودبا مشکل مواجه نشود، باید به طور معمول دارایی های جاری دست کم دو برابر بدهی های جاری باشد. به هرحال، میزان مطلوب این نسبت بستگی به وضعیت اقتصادی و استانداردهای صنعت خواهد داشت .
2.نسبت آنی:
نسبت آنی، تقریبا" اهدافی مشابه اهداف نسبت جاری را دنبال می کند، ولی در محاسبه آن دارایی های جاری غیر سریع حذف می شود، به عبارت دیگر، در محاسبه آن اقلامی از دارایی های جاری برای پوشش بدهی های جاری در نظرگرفته می شوند که نسبت به سایرین، قابلیت بیشتری برای نقدشدن دارند و یا دست کم برای نقد شدن نیازمند صرف زمان کمتری هستند. لازم به توضیح است که دارایی های جاری غیر سریع، دارایی هایی هستند که نقد شدن آن ها نیازمند زمان است که موجودی کالا، سفارشات و پیش پرداخت ها از این جمله اند.این نسبت، در تعیین وضعیت نقدینگی شرکت در مقایسه با نسبت جاری، دارای دید دقیق تر و محافظه کارانه تری است، زیرا فرض می-
شود که در یک لحظه از زمان، شرکتمجبور باشد به تعهدات کوتاه مدت خود عمل کند. برخی از تحلیل گران بر این باورند که نسبت آنی باید برابر یک باشد. اما میزان مطلوب این نسبت نیز همچون نسبت جاری بستگی به وضعیت اقتصادی و استانداردهای صنعت خواهد داشت. با این حال، چنین به نظر می رسد که اگر شرکت بخواهد از قدرت نقدینگی برای بازپرداخت بدهی های جاری خود برخوردار باشد، بایددارایی های سریع حداقل به میزان بدهی های جاری باشد
نسبتهای فعالیت:
خبرگان مالی از نسبت های فعالیت برای آگاه شدن از درجه کارآیی شرکت از دیدگاه بهره جویی از منابع موجود استفاده می کنند. در حقیقت، این نسبت ها کارآیی شرکت را ازدیدگاه مدیریت دارایی ها نشان می دهد. عمده ترین این نسبت ها، نسبت گردش موجودی کالا ، نسبت گردش دارایی های ثابت، نسبت گردش مجموع دارایی ها و متوسط دوره وصول مطالبات است که به توضیح مختصر درباره آنها مبادرت می شود.
1.گردش موجودی ها:
گردش ‌موجودی‌های ‌شرکت، یکی از نسبت‌های‌ کارایی به شمار می رود و از تقسیم‌ قیمت‌ تمام ‌شده ‌کالای ‌فروش‌رفته به موجودی‌های شرکت بدست می آید. این نسبت، کارایی شرکت را در مدیریت موجودی‌ها به نمایش می‌گذارد. کارایی شرکت بوسیله محاسبه و شمار دفعات گردش موجودی‌ها در طول سال مورد سنجش قرار می‌گیرد. نسبت کارایی به صنعتی که آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهیم وابستگی زیادی دارد برای نمونه، گردش موجودی‌ها در فروشگاه‌های بزرگ زنجیره‌ای، به ‌مراتب بیشتر از صنعت تولید هواپیما می باشد. از این رو مقایسه گردش‌موجودی‌ها در شرکتهای موجود در صنعت، اهمیت ویژه ای دارد.
2.گردش کل داراییها:
با این نسبت می توان رابطه میان ارزش دارایی ها و حجم فعالیت شرکت را مشخص کرد. به عبارت دیگر، این نسبت کارآیی مدیریت را در استفاده مناسب از سرمایه گذاری ها و دارایی هایشرکت نشان می دهد. پرواضح است که افزایش این نسبت می تواند نشانگر استفاده مناسب تر از دارایی ها تلقی شود.این نسبت از تقسیم کردن خالص فروس بر کل داراییهای شرکت به دست می آید.
3.متوسط دوره وصول مطالبات:
با کمک این نسبت می توان زمان یا تعداد روزهایی که طول می کشد تا شرکت مطالبات خود را وصول کند، محاسبه کرد. پس به عبارت دیگر، با این نسبت رابطه میان فروش نسیه و مطالبات کوتاه مدت تعیین می شود و می توان به سیاست اعتباری شرکت در فروش محصولات پی برد. توضیح آن که اگرچه اعطای اعتبار بیشتر به مشتریان می تواند بر افزایش سطح فروش محصولات تاثیرگذار باشد، ولی احتمال سوخت شدن مطالبات را افزایش می دهد. بنابراین، گاهی افزایش متوسط دوره وصول مطالبات می تواند نامطلوب تلقی شود.متوسط دوره وصول مطالبات از تقسیم حسابهای دریافتنی بر متوسط فروش روزانه به دست می آید.
نسبتهای بدهی یا اهرم:
این نسبتها دو دسته هستند . یک دسته به بخش بدهی ها و حقوق صاحبان سهام مربوط است و میزان منابعی را که شرکت ازراه وام گرفتن تامین کرده است نشان می دهد . نمونه های آن عبارتند از: نسبت بدهی های بلند مدت به حقوق صاحبان سهام و نسبت کل بدهی ها به کل داراییها.دسته دوم توان شرکت در ایجاد سود کافی برای پرداخت بهره بدهی های شرکت را نشان می دهد . یک نمونه از آن توان پرداخت بهره یا پوشش هزینه بهره است . نسبتهای دیگر به رابطه بین سود و میزان بدهی مربوط می شود .
1.نسبت بدهی های بلند مدت به حقوق صاحبان سهام:
با استفاده از این نسبت،مقدار منابع مالی شرکت که به وسیله بستانکاران تامین شده است محاسبه می شود. شیوه محاسبه به این ترتیب است که کل بدهیهای بلند مدت را به حقوق صاحبان سهام تقسیم می کنند.
2.نسبت کل بدهیها به کل داراییها:
نسبت کل بدهیها به کل داراییها در دسته بندی نسبت‌های اهرمی جای می‌گیرد و از تقسیم‌کردن کل بدهی‌ها به کل دارایی‌های شرکت محاسبه می‌گردد. نسبت بدهی نشان می‌دهد که کل ‌دارایی‌های شرکت تا چه ‌اندازه از طریق بدهی‌ها فراهم شده است. برای نمونه چنانچه نسبت‌ بدهی 30 درصد باشد، نشان دهنده آن است که 30 درصد از دارایی‌های شرکت بوسیله وام گیری یا ایجاد بدهی تأمین شده‌است. نکته جالب در مورد بدهی‌ها آن است که
همچون دو لبه یک چاقو عمل ‌می‌کنند. ترسیم و چشم انداز اقتصادی برای تحلیل گر اهمیت دارد. به طوری که اگر وضعیت عمومی اقتصاد مناسب نباشد و نرخ بهره به صورت فزاینده در حال رشد باشد، آنگاه شرکتهایی که نسبت بدهی بالاتری دارند، با مشکلات مالی گسترده تری نیز روبرو خواهند گردید؛ اما چنانچه وضعیت اقتصادی مناسب باشد، گرفتن وام و در نتیجه ایجاد بدهی می تواند رشد و سودآوری شرکت را با هزینه‌های کمتری همراه کند.
3.توان پرداخت بهره:
با استفاده از این نسبت توانایی شرکت در پرداخت بهره وام محاسبه می شود به این صورت که سود قبل از بهره و مالیات را بر هزینه بهره تقسیم می کنند . مفهوم ضمنی این نسبت این است که مقدار سود باقیمانده پس از کسر هزینه های تولید ، عملیاتی و اداری از خالص فروش صرف پرداخت هزینه بهره وام می شود ولی سود قبل از بهره و مالیات دارای مفهوم سود است و صحیح نیست که آنرا به طور مستقیم به عنوان یکی از شاخصهای سنجش جریان نقدی به کار ببریم بلکه یکی از شاخصهای غیر مستقیم است که به وسیله آن توان شرکت در پرداخت بهره وام محاسبه می شود.
گاهی کاهش این نست به معنای افزایش ریسک مالی است . اگر مقدار این نسبت از حد معینی بگذرد سازمانهای وام دهنده از در خواست کننده وام بهره بیبیشتری طلب کرده،شرایط سخت تری تعیین می کنند (همانگونه که در مورد نسبت مالی عمل می شود)
نسبتهای سود آوری:
عملکرد کلی شرکت و مدیریت آن از دیدگاه سودآوری و بازدهی سرمایه گذاری ها را می توان با نسبت های سودآوری مورد مطالعه قرار داد. مهمترین این نسبت ها در ادامه بحث، شرح داده شده است.
1.سود هر سهم:
با محاسبه این رقم سودی که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی به دست آورده است معین می شود . این عدد از متداول ترین نسبتهای مالی است که محاسبه و تجزیه و تحلیل می شود . برای محاسبه این نسبت ، مقدار سود پس از کسر مالیات را بر تعداد سهام عادی که در دست سهامداران است تقسیم می کنند. اگر یک
شرکت سهامی تعدادی سهم ممتاز داشته باشد سود متعلق به این سهام را از رقم سود پس از کسر مالیات کسر و سپس سود قابل تخصیص به سهام عادی ره محاسبه می کنند .علت اصلی توجه به سود هر سهم و نه کل سود شرکت به هدف اصلی شرکت مربوط است که به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران می باشد . باید توجه داشت سودی که شرکت به سهامداران می پردازد با سودی که شرکت به دست می آورد رابطه نزدیک دارد. درمحاسبه نسبت سود پرداختنی نیز از رقم متعلق به سود هر سهم استفاده می شود.
2.سود تقسیمی هر سهم:
این نسبت نشان دهنده مبلغ سودی است که شرکت بابت هر سهم پرداخت می کند . برای محاسبه این نسبت ، رقم متعلق به سود تقسیمی سهام را بر تعداد سهام عادی که در دست سهامداران است تقسیم می کنند .در محاسبه سود تقسیمی هر سهم و سود هر سهم در یک شرکت عددی که در مخرج کسر قرار گرفته است نمایانگر تعداد سهام عادی در دست سهامداران در پایان سال مالی است.در این گونه محاسبه فرض این است که در تمام این دوره دوازده ماهه این تعداد سهام در دست سهامداران بوده است . اگر در یک سال در تعداد سهامی که در دست سهامداران است تغییرات فاحشی رخ دهد برای محاسبه نسبتهای مالی مربوط به هر سهم باید از میانگین تعداد سهامی که در دست سهامداران بوده است استفاده کرد.
3.درصد سود تقسیمی(نسبت سود پرداختنی):
با استفاده از این نسبت ، سود نقدی را که به سهامداران می پردازند ، به درصدی از سود هر سهم بیان می کنند . برای محاسبه این نسبت ، سود تقسیمی هر سهم را بر سود هر سهم تقسیم می کنند .در تفسیر این نسبت باید کاملا دقت کرد زیرا سود هر سهم رقمی نیست که در حساب جاری شرکت در بانک موجود باشد و شرکت بتواند آن را به عنوان سود سهم تقسیمی به سهامداران بپردازد. اگر منع قانونی نباشد شرکت می تواند با استفاده از اندوخته ها بیش از مبلغی که به عنوان سود هر سهم به دست آورده است به صورت سود تقسیمی هر سهم به صاحبان سهام عادی بپردازد که در چنین حالتی درصد سود تقسیمی به بیش از 100 درصد (عدد یک) می رسد.
گاهی بانکها و سازمانهای وام دهنده هنگام هنگام بستن قرار داد وام،شرایط محدود کننده ای را در مورد تقسیم سود در قرار داد وام می گنجانند برای مثال شرط می گذارند که در صد سود تقسیمی شرکت وام گیرنده نباید از 50
درصد فراتر رود . منظور از گنجاندن شرط این است که شرکت وام گیرنده از نظر قدرت نقدینگی در وضعی باقی بماند که بتواند به موقع اقساط وام را بپردازد.
4.حاشیه سود:
حاشیه ‌سود‌ خالص شرکت، یکی از نسبت‌های ‌سودآوری است که بوسیله‌ تقسیم‌کردن سود خالص به کل فروش بدست می آید. حاشیه سود نشان می‌دهد که‌ از هر واحد پولی فروش تولید و خدمت شرکت، چه اندازه از آن به سود خالص تبدیل‌ شده ‌است. برای نمونه، حاشیه‌ سود خالص 20 درصدی نشان‌ می‌دهد که ‌از ده ریال فروش محصولات شرکت، 2 ریال سود خالص نصیب شرکت خواهد گردید.
5.نرخ بازده سرمایه گذاری:
نرخ بازده مجموع دارایی ها میزان سود به ازای هرریال سرمایه گذاری شده در شرکت را نشان می دهد. به سخن دیگر، این نسبت محاسبه می کند که به طور متوسط در برابرهرریال سرمایه گذاری شده، چه مقدار بازده نصیب شرکت می شود. پس بازده مجموع سرمایه گذاری ها، بهره وری سرمایه را در شرکت نشان می دهد. بدیهی است که افزایش حجم سرمایه گذاری ها به خودی خود، موجب افزایش ثروت سهامداران نمی شود بلکه باید دید سرمایه گذاری ها تا چه اندازه ای در بالابردن سود موثر است.
این نسبت از دیدگاه استفاده از تسهیلات اعتباری نیز می تواند کاربرد زیادی داشته باشد، چراکه اصولا" اگر نرخ بهره تسهیلات دریافتی از بازده مجموع دارایی ها بیشترباشد، دریافت وام صرفه اقتصادی نخواهد داشت و حتی ممکن است در برخی موارد، شرکت در بازپرداخت تسهیلات دریافتی با مشکل مواجه شود.این نسبت از تقسیم سود خالص بر کل داراییها به دست ما آید.
6.نرخ بازده حقوق صاحبان سهام:
این نسبت شباهت زیادی به نرخ بازده مجموع دارایی ها دارد، تنها میزان سودآوری را به ازای هر ریال سرمایه گذاری شده توسط سهامداران نشان می دهد. به همین خاطر، اگر این نرخ بازده کمتر از نرخ بهره وام های دریافتی
باشد، استفاده از تسهیلات دریافتی به زیان صاحبان سهام خواهد بود.این نسبت از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام به دست می آید.
نقاط ضعف و قوت نسبتهای مالی :
کاربرد مناسب نسبتها و تجزیه و تحلیل درست آنها به شناخت نقاط قوت و ضعف این نسبتها بسته گی دارد.در این بخش نقاط قوت و ضعف شناخته شده این گونه تجزیه و تحلیل ها به اختصار توضیح می دهیم.
نقاط قوت :
مزایای این روش تجزیه و تحلیلی نست ها عبارت است از:
1. محاسبه این نسبت ها نسبتا ساده است.
2. با این نسبت ها معیاری برای مقایسه بین فعالیت های شرکت در یک دوره زمانی به دست می آید و نیز می توان نسبت های محاسبه شده را با متوسط صنعت مقایسه کرد .
3. برای تعیین روند سنواتی شرکت و تغییراتی که احتمالا در این روند رخ داده است و نیز تعیین اعداد غیر عادی می توان از روش تجزیه و تحلیل نسبت ها استفاده کرد.
4. در امر شناخت مشکلات شرکت ها محاسبه این نسبت ها سودمند است.
5. اگر روش مبتنی در تجزیه و تحلیل نسبتها با روشهای دیگر ادغام شود این نسبت ها می تواند در فرآیند ارزیابی و قضاوت نقش مهمی بازی کند.
نقاط ضعف:
معایب این روش عبارت است از:
1. اگر فقط به یکی از این نسبتها توجه شود فایده چندانی نخواهد داشت.
2. نسبتها راه حل مشکلات نیستند و با استفاده از این نسبت ها نمی توان به علل اصلی مشکلات پی برد و نسبت ها تنها نشان دهنده مشکلات هستند.
3. شخص تحلیل گر در تفسیر داده ها به ساده گی دچار اشتباه می شود و احتمال دارد به راحتی آنها را غلط تفسیر کند. برای مثال کاهش مقدار این نسبت الزاما به معنای وقوع رخ دادی نامطلوب نیست.
4. تقریبا هیچ استانداردی قابل قبولی وجود ندارد که بتوان آن را مبنای مقایسه با نسبت یا مجموعه ای از نسبتها قرار دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 36   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی گروه صنایع سیمان کرمان (شرکت سهامی عام )

مقاله ی 10 راه برای تمیز دادن (تشخیص دادن فرق) بین تیم و گروه

اختصاصی از فی توو مقاله ی 10 راه برای تمیز دادن (تشخیص دادن فرق) بین تیم و گروه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ی 10 راه برای تمیز دادن (تشخیص دادن فرق) بین تیم و گروه


مقاله ی 10 راه برای تمیز دادن  (تشخیص دادن فرق) بین تیم و گروه

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:14

ارتباطات بین فرهنگی

فرهنگ‌های یکی شده

در کار بایکر 6 الگوی اساسی از تفاوتهای فرهنگی دیده می‌شود

«مدیریت تفاوتهای فرهنگی»

مقدمات و مبانی تیم

کار تیمی مثل ساختن یا شکستن یک وضعیت است، شاید شما کمک به ساختن آن کنید و گرنه نقص در آن شما را شکست خواهد داد» از کریس. آ. هیات

هدف گردآوری یک تیم بدست آوردن هدفهای بزرگتر (رسیدن به آن اهداف) بیشتر از آنچه بری افراد بصورت منفرد و تک تک قابل بدست آوردن می‌باشد. هدف و مقصود یک تیم به انجام رساندن،‌ به نتیجه رسیدن و نایل آمدن به پیروزی در محل کار یا بازار می‌باشد.

بهترین مدیران کسانی هستند که می‌توانند گرد هم آیند و این گردهمایی تک تک افراد در گروه آنها را در قالب تیم در می ‌آورد. اینجا 10 کلید متفاوت برای شکل دادن افرادتان در یک گروه مولد و کارآمد و فعال در یک تیم ارائه می‌شود:

1- ادراکیات: در یک گروه، اعضا ممکن است فکر کنند در یک گروه برای فقط مقاصد اداری و اجرایی گرد هم آمده‌اند و افراد ممکن است بر روی هدف با یکدیگر اختلاف داشته باشند. در یک تیم اعضا استقلال خود را می شناسند و ادراکی از اهداف شخصی و اهداف تبم دارند که ایندو در بهترین وضعیت با حمایت دو طرفه بدست می‌آیند همچنین وقت، سر مسائل بیهوده و سطحی و یا استفاده شخصی با استفاده از هزینه‌های دیگران از بین می‌رود.

2- مالکیت: در یک گروه اعضا گرایش به تمرکز بر روی خودشان دارند زیرا آنها بطور کافی در برنامه‌ریزی برای اهداف واحد درگیر نشده‌اند (دخالت داده نشده‌اند). آنها بطور ساده‌ای مثل یک فرد اجاره شده وارد عمل خود می‌شوند (احساس مسئولیت زیادی ندارند). در یک تیم اعضا یک احساس مالکیتی در شغل خود و برای واحد دارند زیرا آنها معتقد به ارزشهایی هستند که اساس و پایة اهداف می‌باشند که آنها کمک در به انجام رساندن آن دارند.

3- خلاقیت‌ و همکاری: در یک گروه اعضا کاری را انجام میدهند که به آنها گفته شده است به جای اینکه از آنها سوال شود بهترین رویکرد را برای انجام کاری انتخاب کنند. در این روش ارائه پیشنهادات و خلاقیت تقویت نمی‌شوند.

در یک تیم اعضا در موفقیت سازمان همکاری دارند بوسیلة بکار گرفتن استعدادهای خاص خود همچنین دانش و خلاقیت خود برای رسیدن به هدف.

4- اعتماد: در یک گروه اعضا به انگیزه های همکاران خود اعتماد نمی کنند چون آنها نقش دیگر اعضا را متوجه نمی شوند اظهار عقیده یا عدم موافقت پذیرفته نمی‌شود در یک تیم اعضا در یک جوبی که اعتماد وجود دارد و نیز به آنها جرأت راحت اظهار عقیده کردن، موافقت نکردن و

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ی 10 راه برای تمیز دادن (تشخیص دادن فرق) بین تیم و گروه

تحقیق در مورد گروه معماری MVRDV

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد گروه معماری MVRDV دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد گروه معماری MVRDV


تحقیق در مورد گروه معماری MVRDV

دانلود تحقیق در مورد گروه معماری MVRDV در 36 ص با فرمت WORD 

 

 

 

 

 

 

این گروه در سال 1991 ، در رتردام تأسیس شد . اعضای این گروه وینی مس ، ژاکوب وان ریج و ناتالیا دی رایس هستند که نام این گروه از حروف اول فامیلی اعضا گرفته شده است . De Vries، Van Rijs ،  Maas وینی مس مؤسس گروه متولد 1995 است و در سال 1990 از دپارتمان معماری دانشکده مهندسی ساختمان دانشگاه دلف فارغ التحصیل شده است . او بیشتر به همراه ناتالیا دی رایس در دفتر رم کولهاوس مشغول به کار بود .

ناتالیا دی رایس نیز فارغ التحصیل دانشکده مهندسی ساختمان دانشگاه دلف است . از مهمترین پروژ ه های این گروه می توان غرفه هلند در نمایشگاه اکسپو 2000 در هانوفر ، مجموعه مسکونی واسوکو در  1997 در آمستر دام و مجموعه مسکونی سیلو دام در 1995 در آمستردام و مجموعه دیگری از همین دست را در کپنهاک نام برد....


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد گروه معماری MVRDV