فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله قنات میراث فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله قنات میراث فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 چکیده
قنات، آیا تا به حال اندیشیده‌اید که تاریخچه‌ی پیدایش قنات به چه دورانی مربوط می‌شود؟ چگونه به طراحی و اجرا گذارده شده است؟ و سؤالاتی از این قبیل. از این رو در این مقاله سعی شده تا با ارائه مطالبی پیرامون این میراث بسیار ارزشمند ایران باستان که زمینه‌های رشد و توسعه کشورمان را فراهم آورده یادی از آن به خاطر آوریم و با تکیه بر نتایج معنوی قنات همچون تلاش، پشتکاری، آینده‌نگری و از همه فراتر امید ما نیز همانند پیشینیان خود با استفاده از امکانات محدود یا وسیع خود در توسعه‌ی میهنمان و ارائه خدماتی نادر به جهان بکوشیم.
به کانال زیرزمینی حفر شده جهت تأمین آب شیرین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی که با انتقال آن به سطح زمین قابل استفاده خواهد بود را در ایران و آسیای مرکزی قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره گویند. قنات‌ها در گذشته از کاربرد وسیعی برخوردار بوده، اما با گذشت زمان و ایجاد لوله‌کشی‌ها در اکثر مناطق جهان از کاربرد آن‌ها کاسته شده و مردم به استفاده از روش‎های جدید مانند آب لوله‌کشی‌ها گرویده‌اند. با این وجود، می‌توان از قنات‌ها و دیگر آثار در صنعت گردشگری استفاده نمود که درآمد به سزایی برای هر کشوری پیش رو دارد.

1- مقدمه
کانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان که جهت جمع‌آوری آب شیرین و انتقال آن به سطح زمین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و آسیای میانه قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره می‌گویند. کاریز کلمه‌ای پارسی و قنات کلمه پارسی معرب شده است. قنات را در لغت عده‌ای به معنای نیزه و جمع آن، قنوات، قنیات و قنی ترجمه کرده‌اند که بعدها، به معنای کانال و مجرای آن و معادل کاریز به کار رفته است؛ عده‌ای نیز آن را از کلمه پهلوی کانیکه برگرفته از کانال و فعل کن و کندن می‌‌دانند که به زبان عربی رفته و معرب شده است. این کلمه در زبان آکدی و آشوری به شکل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت کانال دیده می‌شود و در زبان پهلوی نیز به شکل کهس به کار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، کلمه کاریز و کهریز است.
بسیاری از فلاسفه و جغرافی‌نویسان اروپایی باستان از 2600 سال قبل تاکنون تا مورخین مسلمان و سیاحان یکصد سال اخیر به کاریز و قنات در ایران اشاره کرده‌اند. اسامی برخی از آن‌ها به شرح زیر می‌باشد:
تالس ملیتیThales Melitus (546-640 قبل از میلاد)، آناکسی ماندرAnaximender (546-640 قبل از میلاد)، فیثاغورس Pythagoras (509-608 قبل از میلاد)، کوسماس ایندیکوپلیوس (500-535 قبل از میلاد)، هکاتوسHecataus (500 قبل از میلاد)، نیارکوس دریاسالار یونانی ( 242-325 قبل از میلاد) که سواحل مکران و هرمز تا رود فرات را مورد بازدید قرار داده است، هردوتHerodotus (420-486 قبل از میلاد)،Ptolemy Quintus Claudius معروف به بطلیموس (270-330 قبل از میلاد) ریاضیدان و ستاره‌شناس قرن دوم قبل از میلاد در کتاب جغرافیای جهان که دارای 27 نقشه بوده است، کتزیاس (380-445 قبل از میلاد)، گزنفن (352-430)، ایراتوستین Eratosthenes (187-276 قبل از میلاد)، استرابون پدر جغرافیا (قرن اول میلادی)، گوئینوس کورتوس روفوس Curticus Rufus تاریخ‌نویس رومی قرن اول میلادی در شرح حال زندگی اسکندر، آریانوس Flavius Arrianus تاریخ‌نگار یونانی سده دوم میلادی در کتاب آنابازیس، نویسنده و مورخ رومی پومپونیوس ملا 43 میلادی، دیسئارکوس (285-325 قبل از میلاد)، هیپارکوس جغرافی‌نگار سده دوم قبل از میلاد، آریان (98-171 میلادی)، عیسوب اوسیوس (263-340 میلادی) که به پدر تاریخ عیسوی معروف است، آگاتانژ (330-226) تاریخ‌نگار ارمنی، موسی خورن مورخ سده 5 میلادی در کتاب مارکوارت یا ایرانشهر و کراتس مالوسی دانشمند سده دوم قبل از میلاد، پلیبیوس (جغرافیانویس یونانی قرن دوم قبل از میلاد)، پوزیدوینوس جغرافیانگار سوری (15-135 قبل از میلاد)، واسکودوگاما، مارکوپلو، اچ .بی وگانH.B.Vgan ، سی.ای.بیدولف C.E.Biddulph، پیتر دو لاوابه ایتالیایی، سرتوماس هربرت انگلیس، کارستن نیبور، گامب فر، هئیت اوزلی، سر کربنز، لیو الکساندر، بی.توماسB.Thomas ، فیلبیH.ST.Philby ، آلفونس گابریل در کتاب عبور از صحاری ایران Duerch Persiens Wuesten، ژ.آ.اولیویه، دوپره، کوست و فلاندین همگی در کتب و یادداشت‌های سفر خود به قنات‌های ایران اشاره کرده‌اند.
از میان مورخین مسلمان نیز می‌توان به ابن خردادبه خراسانی (211-300 قمری)، ابن فقیه همدانی (279 قمری)، استخری (340 قمری)، مسعودی، ابن مطهر مقدسی (355 قمری)، بیرونی، ابن حوقل (367 قمری)، مقدسی (375 قمری)، ناصر خسرو (وفات 448 قمری)، ابوعبدالله محمود قزوینی (682 قمری)، شرف‌الزمان طاهر مروزی (514 قمری)، شمس‌الدین دمشقی (727 قمری)، مستوفی قزوینی (740 قمری)، قدامه بن جعفر (266 قمری)، ابن یعقوب (232-334 قمری)، ابن فقیه (290 قمری)، ابن رسته (290 قمری)، سهراب سده سوم قمری، شهریار رامهرمزی (342 قمری)، ابن بلخی (500 قمری)، ابن ادریس (548 قمری)، بکران خراسانی، یاقوت حموی (623 قمری)، قزوینی (674 قمری)، ابوالفداء (721 قمری)، النوبری (733 قمری)، عطاملک جوینی در عهد مغولان حاجی خلیفه (چلبی) مورخ ترک (1067 قمری)، محمد ابراهیم کازرونی، رضا قلی خان هدایت، اعتمادالسلطنه، لسان‌الملک و جرجی زیدان همگی در کتب و یادداشت‌های سفر خود به قنات‌های ایران اشاره نموده‌‌اند که نشانگر اهمیت قنات‌ها در تمام ادوار گذشته تمدن بشر می‌باشد.
بسیاری از پژوهشگران تاریخ حفر قنات را به دوره هخامنشی نسبت می‌دهند. علت این است که از دوره ماقبل هخامنشی سنگ‌نبشته‌های اندکی باقی مانده و چون سند مکتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دوره ماقبل تاریخ می‌دانند، در حالی که علم باستان‌شناسی، مردم‌شناسی و زبان‌شناسی رازهای نهفته زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشکار نموده است.
می‌دانیم که تاریخ مدنیت و تاریخ شفاهی در ایران بسیار دیرینه‌تر از دوره هخامنشی است و اصولاً یافته‌های باستان‌شناسی در شرق چین و آسیای مرکزی و شرق ایران ثابت می‌کند که مدنیت در شرق ایران و داستان‌های ایران و توران به دورانی بیشتر از 5 هزار سال قبل مربوط می‌شود. یافته‌های باستان‌شناسی شهر سوخته و جیرفت و آثار به‌دست آمده از تمدن هلیل رود و آثار تمدن شهرنشینی هفت هزار ساله در غرب ایران (مادها) این فرضیه را اثبات می‌کند، در حالی که سنگ‌نبشته‌ها و تاریخ مدون ایران تنها 2500 سال اخیر را آن هم به طور ناقص پوشش می‌دهد.
در دهه‌های اخیر بسیاری از فرضیه‌های تاریخی در مورد عمر بشر و مهاجرت اقوام به یمن و پیشرفت علوم دیگر از جمله زیست‌شناسی، باستان‌شناسی و انسان‌شناسی به کلی دگرگون شده است. تا اواسط قرن هفدهم تصور بر آن بود که از عمر کره زمین فقط 6 هزار سال می‌گذرد، حال آن که امروزه مشخص شده است که تنها از عمر انسان امروزی یک میلیون و هشتصد هزار سال می‌گذرد و با کشف ابزارهای سنگی و فلزی جدید محاسبات قبلی در مورد عصر سنگ و آهن نیز هزاران سال به عقب برده شده است. بعلاوه این که در چندین نقطه در خود ایران اسکلت‌هایی پیدا شده است که فرضیه مهاجرت اقوام آریایی به ایران را هزاران سال به عقب‌تر می‌برد و اثبات می‌کند که آریایی‌ها هزاران سال قبل از فلات ایران به سوی شمال مهاجرت و در حدود 3 تا 4 هزار سال قبل مجدداً به علت سردی و یخبندان طولانی به فلات ایران مهاجرت نموده‌اند. ایران در طول 10000 سال گذشته مهم‌ترین مرکز تبادل و آمیختگی اقوام و فرهنگ‌های متعدد بوده است و علی رغم این که ایران در طول تاریخ با نام‌هایی از قبیل کشور یم، جم، جمشید، بلاد عجم، بلاد کسری، بلاد اکاسره، پارس، پرس، فرس، پرز، اسپارستیس، ایرانا، آریان، آریترا، ملک فریدون، پرسیچ و… نامیده شده و محل سکونت ده‌ها قوم و زبان مختلف است، با این وجود از نظر انسان‌شناسان ایران تنها متشکل از سه نژاد می‌باشد. ابزارهای کشف شده در شرق، غرب و جنوب ایران نمایانگر آن است که در فلات ایران تمدن‌های گم شده متعدد چندین هزار ساله وجود دارد که بخشی از این تمدن در منطقه جنوب خراسان مدفون می‌باشد.
2- تاریخچه قنات
پژوهشگران به اتفاق معتقدند که بهره‌برداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دوره هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و آفریقا نیز راه یافت، سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهم‌ترین و قدیمی‌ترین کاریزها در ایران، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. در حال حاضر در 34 کشور جهان قنات وجود دارد ولی قنات‌های فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قنات‌ها در سایر کشورهای جهان است. مهم‌ترین قنات‌های ایران در استان‌های کویری خراسان، یزد، کرمان، مرکزی و فارس وجود دارد.
قنات یا کاریز یکی از شگفت‌انگیزترین کارهای دسته‌جمعی تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آب‌رسانی به مناطق کم آب و تأمین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامه‌ریزی به وجود آمده است. این پدیده شگفت‌انگیز آب‌رسانی از دیرباز و از عصر آهن به عنوان یکی از منابع تأمین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشکسالی در فلات ایران روبرو بوده‌اند، نقش کلیدی و مؤثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفایی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیت‌های متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است. به گواه تاریخ و کشفیات باستان‌شناسی این فن‌آوری مهم از ابتکارات ویژه ایرانیان بوده و به تدریج به سایر مناطق جهان از جمله، منطقه غربی، شمال آفریقا، چین و حتی به بخش‌هایی از آمریکای جنوبی چون شیلی راه یافته است.
تاریخ قنات در ایران به طور مشخص، به دوره ایران باستان و ماقبل کتابت و به عصر آهن باز می‌گردد. تمدن 5 هزار ساله شهر سوخته و تمدن هکمتانه و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دوره ماقبل هخامنشی است. یکی از قدیمی‌ترین اسناد مکتوب شناخته شده که در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمین نبرد سارگون دوم (پادشاه آشور است که سال‌های 705 تا 722 قبل از میلاد می‌زیسته است) علیه امپراتوری اوراتور در سال 714 قبل از میلاد مسیح است (محقق فرانسوی گوبلو به کمک یک لوح بزرگ مسی به خط میخی که به زبان آکادی نوشته شده از آن مطلع شده است. این لوح، اکنون در موزه لوور پاریس موجود می‌‌باشد). سارگون از کوه‌های زاگرس می‌گذرد و به ناحیه‌ای واقع در اطراف شهر اوهلو (مرند کنونی) در حدود 60 کیلومتری شمال غرب تبریز در شمال دریاچه ارومیه می‌رسد. او متوجه می‌شود که در این ناحیه رود وجود ندارد. با این وجود ناحیه‌ای است که با آبیاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمی‌کند برای این که او در دشت‌هایی فرمانروایی کرده که چنین تکنیک‌ها یا سیستم‌هایی از حداقل دو هزار سال پیش در آن‌ها معمول بوده است، اما آن‌چه که او را شگفت‌زده می‌کند، بی‌اطلاعی از منشأ این آب‌ها بوده است. به طور قطع، سارگون موفق شد که قنات را ببیند. اما این قنات‌ها را چه کسانی ساخته‌اند؟ و چه کسی این تکنیک را به منطقه آورده است ؟
به استناد کتیبه سارگون، اورسای اول پادشاه هم عصر او بوده که اولین قنات را احداث کرده است. بنابراین فرمانروای آشو، رواج این تکنیک را که به گفته او پدیده‌ای تازه بوده است، به اهالی اوراتو نسبت می‌دهد. از طرف دیگر در ناحیه دریاچه وان (که در آن زمان جزو خاک ایران بوده) ناظری در آغاز قرن هشتم قبل از میلاد، به وجود 21 رشته قنات اشاره کرده است. در کتابی تحت عنوان «ارمنستان در گذشته و حال» نوشته لهمان مورخ 1925، آمده است که ابداع قنات به اوراتورها تعلق دارد و می‌دانیم که اهالی اوراتور، اعقاب جدا نشدنی ارمنی‌ها هستند.
برابر مطالب اوستایی و مطابق شاهنامه فردوسی هوشنگ مخترع قنات بوده است و جم یا جمشید مخترع لباس، تبر، شمشیر، بیل و ادوات کشاورزی است. می‌دانیم داستان‌های شفاهی تا دوره زرتشت و فردوسی در میان مردم رواج داشته است و این داستان‌های شفاهی ریشه 7 تا ده هزار ساله دارد.
اشغال فلات ایران از سوی مادها و پارس‌ها با ایجاد شهرهای بزرگ و باشکوه همراه است مانند شهرهای اکباتان (همدان) و پاسارگاد پایتخت قدیمی امپراطور ماد که از سوی کوروش دوم بنیان گذاشته شد. هم‌چنین تخت جمشید که داریوش اول آن را در نزدیکی پاسارگاد به وجود آورد و به صورت پایتخت هخامنشیان در آمد. شهر راگس یا راجس (ری) در چند کیلومتری شهر ری کنونی یکی از پرجمعیت‌ترین شهرها بوده است. تمامی این شهرها با استفاده از سیستم قنات توانستند آب خود را تأمین کنند و به حیات خود ادامه دهند، زیرا در آن زمان رودها و یا چشمه‌هایی بیش از امروز وجود نداشته است؛ اما به هر حال قدیمی‌ترین قنات ثبت شده در تاریخ به 3 هزار سال پیش (30 قرن قبل)، باز می‌گردد که در آذربایجان و ارمنستان حفر گردیده است. در پی آن، در دوره داریوش کبیر (486-521 قبل از میلاد) که اوج شکوفایی و اقدامات آبیاری و حفر کاریز در سراسر فلات ایران به شمار می‌رود، قنات‌های متعددی در قلمرو فلات ایران و در عمان و مصر حفر شده است. بر اساس کاوش‌های باستان‌شناسی این باور وجود دارد که کاریزهای ایجاد شده در نواحی جنوبی خلیج‌فارس، خراسان، یزد و کرمان در دوره هخامنشیان ساخته شده و قنوات قدیمی قم و بسیاری دیگر از مناطق ایران در عصر ساسانیان و قنوات تهران در دوره صفویه و قاجاریه حفر گردیده است.
از مطالعه کتب قدیم و آثار باستانی ایران پی می‌بریم که کندن کاریز و تعمیر آن و آبیاری و زراعت کاری مقدس محسوب می‌شده است. در وندیداد که زرتشتیان آن را کتاب الهی می‌دانند و بعضی نیز آن را دایره‌المعارف فرهنگ باستان محسوب می‌کنند چنین جملاتی وجود دارد:
"سوگند یاد می‌کنم به جاری کردن آب خنک در خاک خشک (کاریز) و عمارت راه و سوگند یاد می‌کنم به زراعت و کاشتن درخت میوه".
هرودت آورده است که آناهیتا خدای آب نزد ایرانیان از آن بابت مقدس است که آب‌های روان را جاری می‌کند و سبزی و خرمی ایجاد می‌کند و چون آب پاک است نباید آلوده شود.
در فرهنگ باستان ایران سرو نماد اهورا مزدا و نخل نماد میترا و نیلوفر نماد آناهیتا است، بنابراین کاشت درخت و دایر نمودن پردیس (فردوس، پاریس) یا باغ، امر مقدسی بوده است. بر اساس کتب تاریخی در کاشمر درخت سرو مقدس بوده است و مردم به آن پارچه گره می‌زدند، آن را تزیین می‌کردند و حاجت می‌طلبیدند. به امر خلیفه متوکل عباس آن را بریدند و تنه آن را به بغداد (بغ+ داد) بردند؛ مردم نسبت به این عمل غیر شرعی نفرین کردند و چون خبر مرگ این خلیفه را شنیدند شادمان گردیدند و پنداشتند که او سزای عمل خود را دیده است. هنوز در بسیاری از مناطق ایران از جمله در بعضی از روستاهای سنت‌گرای گناباد درخت سرو را مقدس می‌شمارند و نخل مراسم محرم را از سرو می‌سازند. سرو زیبد و نخل درب صوفه که گفته می‌شد بر قبر عارفی روییده‌اند نمونه‌های این‌گونه تقدس‌های به جا مانده از دوران قبل از اسلام بود که در حال حاضر از سال 1357 نذر کردن و آش نذری پختن در این دو مکان منسوخ شده است.
پولیپیوس مورخ یونانی سده سوم پیش از میلاد متذکر شده است که در زمان هخامنشیان آن کس که کاریزی حفر یا زمینی را آباد می‌کرد یا کاریز خشکی را بازسازی می‌نمود، مالیات 5 نسل بر او بخشوده می‌شد. در سیاحت‌نامه فیثاغورس به باغ‌های مصفا که با دولاب آبیاری می شده‌اند، اشاره شده که کوروش خود ساعتی را در آن به کشاورزی می‌پرداخته است.
ایرانی‌ها در کندن کاریز و کانال مهارت خاصی داشتند. در مورد حفر کانال سویز، در موزه باستان قاهره سنگ‌نوشته‌ای نگهداری می‌شود که بخش اعظمی از نوشته‌های آن از میان رفته ولی بخشی از آن چنین است: "من داریوش به همراه پارسی‌ها مصر را گرفتم، امر کردم این کانال را بکنند تا از نیل مصر به دریای پارس بروند".
آقای گوبلو، دانشمند فرانسوی‌ که حدود بیست سال در ایران اقامت داشته و در زمینه آب در ایران کار کرده است، این سیستم باستانی دست‌یابی به آب زیرزمینی را قابل مطالعه می‌یابد و بر این اساس وقتی به وطن خود (فرانسه) بر می‌گردد موضوع دکترای خود را قنات انتخاب می‌کند و با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از 534 منبع علمی-تحقیقی تز دکترای خود را تحت عنوان «قنات فنی برای دست‌یابی به آب در ایران» می‌نویسد. او در این نوشته خود ثابت می‌کند که قنات اختراع ایرانیان است و ده‌ها قرن هم قدمت دارد در حالی که چینی‌ها فن قنات را چند قرن پس از ایرانیان آموخته‌اند. گوبلو در کتاب خود که در سال 1979 انتشار یافته می‌نویسد:
"همه چیز دال بر آن است که نخستین قنات‌ها در محدوده فرهنگی ایران ظاهر شده‌اند و انگیزه اصلی از حفر قنات، باور و فرهنگ یکجانشینی و توسعه کشاورزی و آبادی بوده است، به طوری که این صنعت در میان ترک‌های شرقی و اعراب که فرهنگ کوچ‌نشینی داشته‌اند رونق نیافته است."
گوبلو ده‌ها صفحه از کتاب خود را به بررسی صادر شدن فن قنات از ایران به دیگر کشورهای شرق و غرب و غیره اختصاص داده است، اما برای جلوگیری از طولانی ‌شدن مقاله فقط به ذکر نکات زیر که در واقع نتیجه‌گیری کوچکی از نوشته‌های مهم این دانشمند فرانسوی است اکتفا می‌شود: این دانشمند در نتیجه سال‌ها تحقیق و نیز سفر به کشورهای مختلف و هم‌چنین استفاده از صدها منابع، معتقد است که خاستگاه اصلی قنات ناحیه آذربایجان غربی ایران و ارمنستان فعلی در منطقه معادن سرب این نواحی می‌باشد و این فن دست‌یابی به آب زیرزمینی، در محیط فرهنگی ایران در اوایل هزاره اول قبل از میلاد مسیح اختراع شد و سپس به سرعت در دیگر نقاط کشور و در خارج از آن رواج یافت. این فن دست‌یابی به آب زیرزمینی در سال‌های 800 قبل از میلاد به وسیله کشاورزان در داخل فلات ایران رواج پیدا کرد و از آن‌جا به سایر نقاط جهان گسترش یافت. به عنوان مثال حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح ایرانیان، آموزش فن حفر قنات را به مصر و حدود 750 میلادی مسلمانان بنی‌امیه این فن را از آن‌جا به اسپانیا منتقل کردند و سپس از آن‌جا به مراکش منتقل شد و حدود سال 1520 میلادی به آمریکا به ویژه منطقه لس آنجلس فعلی، انتقال یافت (به موجب بررسی‌ها، آب لس‌آنجلس آمریکا ابتدا به وسیله قنات تأمین می‌شده است) و در سال 1540 میلادی به ناحیه پی‌کارد شیلی منتقل شده است. بررسی‌های گوبلو ثابت می‌کند که سیستم قنات در سال 1780 یعنی در حدود 200 سال قبل به چین شرقی (ناحیه تورفان) رسیده است.
اعراب با حفر چاه آب مورد نیاز خود را تأمین می‌کردند ولی به دلیل شیب‌دار نبودن سرزمین عربستان نمی‌توانستند از تکنیک قنات استفاده کنند. در دوره اسلامی نیز قنات به عنوان یک روش آب‌رسانی در فلات ایران پذیرفته شده و علاوه بر مردم عادی، روستاییان و کشاورزان، عده‌ای از حکام، سرمایه‌‌داران و زمین‌داران نیز در ایجاد و گسترش قنات‌‌ها تلاش نموده‌اند. در این دوران نیز کاریزها در نقاط مختلف جهان گسترش یافته و حتی بعدها به قاره آمریکا نیز رسیده است. پس از اسلام، دیلمیان و سامانیان در پیشرفت آبیاری در ایران کوشیده و در دوره صفویان نیز به سدسازی و آبیاری و کندن قنات‌ها و لایروبی قنات‌های موجود توجه واقع شد. در دوره قاجار، تجدید حیات قنوات به خصوص، با گزینش تهران به عنوان پایتخت جدید کشور از سوی آقامحمدخان قاجار تسهیل شد. در دوره پهلوی قنات‌های جدید به دلیل افزایش جمعیت و کمبود آب به طور مشخص، ساخته نشد و در عوض، کانالی به طول 53 کیلومتر از رودخانه کرج به سوی تهران کشیده شد. در این برهه به دلیل تمایل به مدرنیزه کردن تجهیزات کشور، از جمله در زمینه آب به سوی فنون جدید روی آوردند. اما به زودی بعضی الزامات جغرافیایی و شهری ثابت کرد که نمی‌توان از مزایای فنون قدیم چشم‌پوشی کرد و سدهای مدرن نیز نمی‌توانند به هیچ وجه، جایگزین بهره‌برداری از آب‌های زیرزمینی و کاریزی شوند. تا حدود 50 سال پیش، قبل از آن که سیستم آب‌رسانی به شکل امروزی ایجاد شود، آب آشامیدنی و مصرفی مردم، از طریق قنات‌هایی تأمین می‌شد که نوع معماری و مهارت در ساخت آن‌ها، شهره جهانیان بود و مشخصه ذوق و ابتکار مردم ایران زمین به شمار می‌رفت. نیاز به انتقال آب از مناطق پر آب به سایر مناطق، موجبات طرح‌ریزی و اجرای ساخت‌وساز قناعت‌ها را به شکلی استثنایی و ماندگار فراهم آورد.
3- قنات‌های گناباد
در شهرستان گناباد نیز بیش از 800 قنات از ادوار مختلف تاریخ وجود دارد که علاوه بر این که منابع پایدار آبی در کویر به شمار می‌روند نقشی بنیادین در زندگی اجتماعی انسان وایجاد شهرنشینی و مدنیت ایفا نموده‌اند. این شاهکارهای مهندسی برخلاف بسیاری دیگر از آثار تاریخی ودست‌ساخته‌های گذشتگان، امروزه نیز کاربرد خود را حفظ کرده ولی کمتر در زمره سازه‌های شگفت‌انگیز علمی و مهندسی مورد تحقیق و توجه محققین وعلاقمندان و گزارشگران قرار گرفته‌اند. از جمله قنات‌های مهم و تاریخی گناباد می‌توان قنات‌های قصبه، خوش‌شویی، رهن، ریاب، بیدخت، قوژد، کهنه و متروک، زیبد را نام برد. به جز روستای سنو، گوهردشت و رزو (رضویه) سایر روستاهای گناباد از قنات و چاه‌های عمیق بهره می‌برند. سنو به دلیل برخورداری از آب چشمه‌ای که از یک دریاچه و غار درون کوه‌های زرد (رزو) به طول تقریبی 12 کیلومتر و ذخیره تقریبی قابل توجهی حتی در خشکسالی‌های متوالی تغییری نمی‌یابد و بنابراین نیازمند حفر قنات نبوده است. آب رزو و گوهردشت نیز از همان غار و دریاچه مشترک با سنو تأمین می‌شود. غار سنو چیزی شبیه به غار علی صدر و شاید عظیم‌تر باشد که تاکنون مورد کاوش قرار نگرفته است.
اکتشافات باستان‌شناسی به خوبی ثابت می‌کند که تغییرات آب و هوایی و از جمله تغییر مسیر رودخانه‌ها چگونه می‌توانسته است باعث مهاجرت تمامی ساکنان یک شهر مانند شهر سوخته در زابل شود، اما در مناطقی مانند گناباد مردم پس از یک دوره خشکسالی و یا تغییر آب و هوایی به جای مهاجرت به حفر چاه و قنات مبادرت کردند.
3-1- قنات قصبه
می‌دانیم که شهرستان گناباد از شهرهای کهن و دارای پیشینه غنی فرهنگی و تاریخی است که پیشینه آن به دوران پیش از تاریخ نگارش و هم‌زمان با تمدن شهر سوخته زابل بر می‌گردد. آثار به دست آمده از گورستان گبرها و غارهای مسکونی در کلاته خاتمه در زیبد، خانیک و کلات این ادعا را به خوبی اثبات می‌کند که اولین سکونتگاه انسان‌های اولیه در این منطقه به دره‌های سرسبز کلاته شهاب زیبد، سنو، کلات و کاخک مربوط می‌شود. بر اثر تغییر آب و هوا از میزان باران و سرسبزی این منطقه کاسته شده و به مرور جمعیت به دشت گناباد آمده‌اند. حفر قنات‌های قصبه، خوش‌شویی، رهن و ریاب به این دوره مربوط می‌شود (بین 3 تا 3500 سال قبل). اولین نوشته‌ها در مورد قنات به نوشته‌های هخامنشی و نوشته‌های فیثاغورس، هردوت، گزنفون و نئارکوس مربوط می‌شود، ولی مسلماً قبل از این دوره هم که تاریخ شفاهی محسوب می‌شود قنات وجود داشته است.
قنات قصبه با 33133 متر طول، 300متر عمق و470 حلقه چاه که در دوران هخامنشیان و یا قبل از آن حفر شده است. با یک محاسبه سرانگشتی می‌توان گفت 56 هزار تن خاک و سنگ برای حفر مادر چاه و چاه‌های عمودی اتصالی و کانال افقی سراسری توسط کارگران و مقنیان جابه‌جا شده است و جابه‌جایی این حجم خاک بدون تردید کمتر از عظمت اهرام مصر نیست. قنات قصبه به عنوان عمیق‌ترین قنات دنیا، میراث فرهنگی و تمدنی عظیمی است و بدون شک یکی از عجایب تمدن بشری به شمار می‌رود. قنات قصبه از نظر طولی دومین قنات ایران بعد از قنات زارچ یزد (60 کیلومتر) محسوب می‌شود و پرآب‌ترین قنات منطقه کویری است.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  39  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله قنات میراث فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی

دانلود مقاله یادگیری مشارکتی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله یادگیری مشارکتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
این موضوع که دانش آموزان چگونه یکدیگر را درک کرده و چگونه با هم ارتباط برقرار می کنند جنبه ای فراموش شده از آموزش است . بیشتر زمان آموزش ، صرف ایجاد ارتباط مناسب بین دانش آموزان و مواد آموزشی می شود و مقدار نیز صرف چگونگی تعامل با دانش آموزان می گردد . اما چگونگی ارتباط دانش آموزان با یکدیگر، نادیده گرفته شده است . سه راه اصلی که دانش آموزان هنگام یادگیری می توانند با یکدیگر تعامل داشته باشند عبارت است از :
1- با هم رقابت داشته باشند تا بهترین فرد مشخص شود ( موقعیت رقابتی )
2- به طور انفرادی به سمت هدفشان پیش روند بدون اینکه توجهی به دیگران داشته باشند ( موقعیت انفرادی )
3- به طور مشارکتی عمل کرده و همان علاقه ای را که یادگیری نیز داشته باشند
( موقعیت مشارکتی )
موقعیت رقابتی به عنوان وابستگی متقابل مخرب مطرح است که در آن یک شخص برنده و دیگران بازنده می باشند. در موقعیت یادگیری انفرادی ، دانش آموزان مستقل از یکدیگر و برای رسیدن به ملاک های از پیش تعیین شده توسط معلم، تلاش می کنند . موفقیت آنها بستگی به دستیابی به ملاک ها داشته و عملکرد سایرین در نمره ی آنها موثر نیست .
موقعیت یادگیری مشارکتی ، به عنوان نوعی وابستگی متقابل سازنده مطرح است به این معنی که دانش آموزان در گروه های کوچک با هم مشارکت و در یادگیری مطالب به یکدیگر کمک می کنند به طوری که هر یک از آنها در آینده بتوانند به صورت
انفرادی از عهده انجام آن برآیند آنها موفقیت یکدیگر را تحسین کرده و همدیگر را در انجام تکالیف تشویق می کنند و یاد می گیرند که بدون توجه به نژاد ، طبقه ی اجتماعی ، هوش، و یا توانایی متفاوتشان با یکدیگر کار کنند.
باید توجه داشت که این سه الگوی تعامل اثرات یکسانی بر یادگیری مهارت ها و مفاهیم در دانش آموزان ندارند ، مهم این است که دانش آموزان یاد بگیرند که به شیوه ای موثر در هر کدام از این موقعیت ها با سایر دانش آموزان تعامل کرده و قادرباشند بهترین شیوه را انتخاب کنند. در این مقاله به بررسی یادگیری مشارکتی به عنوان یکی از بهترین راه های تعامل بین دانش آموزان و همچنین به عنوان یک روش آموزشی موثر در کلاس درس می پردازیم.

 

 

 

ارکان اصلی یادگیری مشارکتی
تعریفی که جانسون از یادگیری مشارکتی ارائه می دهد به این صورت است: "کسب اهداف گروهی که در صورت کار انفرادی یا در صورت رقابتی ، نمی توان به آنها دست یافت"
جانسون بر این اساس 5 رکن اصلی را برای یادگیری مشارکتی ذکر می کند. باید توجه داشت که این ارکان برای هر نوع رابطه ی مشارکتی موثر- نه تنها در زمینه ی آموزش بلکه در خانواده ، گروه های کاری بزرگ سالان و ... لازم و ضروری است.
1- وابستگی متقابل سازنده
اولین و مهمترین عنصر در یک کلاس درس مشارکتی این است که دانش آموزان باور داشته باشند که متقابلاً به یکدیگر وابسته اند، به این صورت که یا همه با هم شنا می کنند و یا با هم غرق می شوند در یک موقعیت یادگیری مشارکتی هر دانش آموز مسئول است که
1- موارد درسی معین شده را فرا گیرد
2- مطمئن شود سایر اعضای گروه نیز موارد درسی را فراگرفته اند.
2- تعامل تشویق کننده ی رو در رو
به این معنی که اعضای گروه یکدیگر را در رسیدن به اهداف تشویق و ترغیب کنند ، یادگیری یکدیگر را تهسیل نمایند،به طور موثری به یکدیگر کمک کنند،بازخوردهای سازنده به هم بدهند ، نیازهای یکدیگر را برطرف کرده و در استدلالات و نتیجه گیری ها بحث نمایند.
3 – مسئولیت فردی
سومین عنصر یادگیری مشارکتی آن است که هر یک از اعضا مسئولیت خاصی دارد و هیچ کس نمی تواند بدون این که در فعالیت گروه نقشی داشته باشد،از نتایج کار بقیه ی افراد بهره مند شوند در واقع هدف اصلی مسئولیت فردی آن است که افراد بتوانند تکلیفی را که امروز به طور مشارکتی انجام شده ، در آینده به تنهایی انجام دهند .
راه های ایجاد مسئولیت فردی
- کوچک نگهداشتن اندازه ی گروه
- ارائه ی آزمون جداگانه به هر یک از اعضای گروه
- انتخاب یکی از اعضای گروه به طور تصادفی برای شرح فعایت انجام شده در گروه به صورت شفاهی.
- مشاهده و یادداشت برداری از فعالیت هر یک از اعضای گروه .
- درخواست از اعضای گروه برای توضیح دادن مطالب آموخته شده به سایر دانش آموزان کلاس.

 


4- مهارت های گروهی و بین فردی
چهارمین عنصر یادگیری مشارکتی، استفاده از مهارت های گروهی و بین فردی است. باید به دانش آموزان مهارت های اجتماعی مورد نیاز برای مشارکت گروهی موثر آموزش داده شود. مثلاً دانش آموزان باید یاد بگیرند که :
1- به یکدیگر اعتماد کنند
2- افکار و احساسات خود را با دقت و بدون ابهام بیان نمایند
3- یکدیگر را بپذیرند و از هم حمایت کنند
4- اختلافاتشان را به طور سازنده ای حل نمایند .
5- پردازش گروهی
پردازش گروهی به معنای آگاهی از موارد زیر است : عملکرد گروه چگونه است؟ یادگیری چگونه انجام می شود. فعالیت کدام عضو مفید تر است و کدام یک از فعالیت ها باید ادامه یابد یا تغییر کند؟ چنین پردازشی باعث می شود "
1- گروه بتواند روابط کاری مناسب را حفظ کند
2- یادگیری مهارت های مشارکتی تسهیل شود
3- اعضای گروه بر اساس کارشان باز خورد دریافت کنند
4- گروه علاوه بر تفکر شناختی به تفکر فراشناختی نیز دست یابد.

 

پیشینه ی نظری
یادگیری مشارکتی که اولین بار در آمریکا مورد استفاده قرار گرفت به فلسفه ی جان دیوی در مورد ماهیت اجتماعی یادگیری مربوط است
- ریشه اصلی در دیدگاه ساختارگراها و این که دانش باید توسط خود افراد ساخته شده و به موقعیت جدید یادگیری گسترش یابد، دیده می شود .
- بر اساس نظر ویگوتسکی می توان استدلال کردک که دانش آموزانی که به تنهایی از عهده ی انجام کاری بر نمی آیند ، هنگامی که از کمک معلم و دوستان بهره مند می گردند چگونگی انجام آن کار را یاد می گیرند .
- از لحاظ نظریه ی شناختی – اجتماعی باندورا، وقتی شرایطی فراهم می آید که دانش آمموزان صحیح انجام دادن کاری را توسط دوستانشان مشاهده می کنند و خود نیز انجام آن کار را می آموزند و زمانی که موفقیت خود یا دوستانشان تقویت می شود اشتیاق بیشتری برای انجام آن کار پیدا می کنند .
اجرای یادگیری مشارکتی در کلاس درس
برای اجرای این روش در کلاس، معلم باید فعالیت هایی را طرح ریزی کند که برخی مربوط به قبل از اجراء ، برخی مربوط به زمان اجرا و برخی دیگر مربوط به پس از اجرای برنامه ی مشارکتی است . این فعالیتها در زیر به ترتیب توضیح داده می شود .
الف ) فعالیت های معلم قبل از اجرای کلاس مشارکتی
1- هدف های آموزشی یادگیری مشارکتی را مشخص کند
معلم باید توضیح دهد که چرا از این روش استفاده کرده است، چه منافعی برای دانش آموزان دارد و پیامدهای آن چیست ؟
2- نقش افرار گروه را معینن نماید
در مورد این که معلم خودش باید نقش ها را تعیین کند یا این که نقش ها توسط دانش آموزان تعیین شود اختلاف نظر وجود دارد . مهم آن است که هم اعضای گروه نقش هایی مجزا داشته باشند و هم دانش آموزان نقش یکسانی در تمام کلاس ها ی درس برعهده نگیرند.
3- اندازه ی گروه ها را تعیین کرده و دانش آموزان را در آنها قرار دهد اندازه ی گروه بین 2 تا 4 نفر می باشد. گروه ها می توانند همگن یا نا همگی باشند وقتی اعضای گروه مشخص شد ، بهتر است تا مدتی در آن تغییری ایجاد نگردد چون انسجام مجدد گروه زمان بر خواهد بود.
4- کلاس درس را مرتب کند
فضای کلاس باید طوری مرتب شود که معلم و دانش آموزان به راحتی بتوانند حرکت کنند. لازم است صندلی های اعضای گروه رو به روی هم قرار گیرد به طوری که امکان تعامل رو در رو وجود داشته باشد
5- تکالیف درسی را مشخص کند
معلم باید تکالیف را با روش آموزشی که به کار می گیرد متناسب نماید. تکالیف گروه یادگیری مشارکتی باید جالب ، چالش انگیز و بر انگیزاننده باشد.
6- ملاک های موفقیت را توضیح دهد
معلم باید مهارت های گروهی و ملاک های ارزیابی تکالیف را بیان کند. بهتر است این کار با همکاری دانش آموزان انجام شود.
7 - مواد درسی آموزشی را به گونه ای طراحی کند که وابستگی متقابل ایجاد شود مواد درسی برای گروه مشارکتی باید به گونه ای باشد که همه افراد گروه بتواند در موقعیت گروه سهیم باشند.اگر هر یک از اعضا سهم خاصی در تکلیف نداشته باشد سازمان و انسجام گروه به خطر می افتد .
8 - رفتارهای مطلوب در کار گروهی را مشخص کند
یک بخش ضروری در موفقیت یادگیری مشارکتی آن است که به دانش آموزان یاد داده شود که چگونه در یک گروه با هم مشارکت کنند. برای این منظور معلم می تواند جلساتی را به آموزش این رفتارهای مطلوب، از جمله احترام گذاشتن به نظر دیگران، اجازه گرفتن برای صحبت کردن و ... اختصاص دهد .
ب ) فعالیت های معلم به هنگام اجرای کلاس مشارتی
در این مرحله معلم باید :
1- رفتار گروه ها را مشاهده کند
در طی اجرای کلاسی معلم باید در کلاس قدم زده و هر گروه را مشاهده کند .
2- به نیازهای آنها پاسخ داده و به آنها کمک کند
در حالی که معلم کار گروهها را مشاهده می کند هر زمان که گروه ها نیاز به اطلاعات بیشتر داشته باشند معلم می تواند پاسخگوی آنها باشد.
3 - در صورت نیاز مداخله کند
هنگامی که معلم در کلاس قدم می زند ممکن است متوجه اختلافات و یا تعارض هایی در گروه شود، در این مرحله باید مداخله کرده و هر چه سریع تر تعارض را بر طرف کند و از بروز مجدد آن پیشگیری نماید .
4- گروه ها را تحسین کند
5- معلم باید وقتی دانش آموزان کار را به درستی انجام می دهند به آنها بازخورد داده و آنان را تشویق کند.
ج ) فعالیت های معلم پس از اجرای کلاس مشارکتی
1- خلاصه ای از مطلب درس بیان کند
پس از اینکه کار گروه تمام شد، معلم باید نکات اصلی و مهم درس را به طور خلاصه برای همه ی گروه ها بیان کند و او همچنین می تواند از هر یک از گروه ها بخواهد که این کار را انجام دهند .
2- یادگیری دانش آموزان را ارزیابی کند
معلم باید بر اساس ملاک هایی که در مرحله ی پیش از اجرا تدارک دیده بود، یادگیری دانش آموزان را ارزیابی کنند همچنین مهم است که به دانش آموزان بازخورد فوری از عملکردشان داده شود. چون در غیر این صورت مهارت های یادگیری مشارکتی در آنها پیشرفت نخواهد کرد.
3- از آنچه در جلسه ی یادگیری مشارکتی اتفاق افتاده یادداشت برداری کند معلم باید در مورد این که در این جلسه چه کارهایی انجام شده و به چه علت بوده است یادداشت برداری کند،این یادداشتها می تواند در اختیار دانش آموزان نیز قرار گیرد. معلم باید از این یادداشت ها در بهبود جلسات آتی یادگیری مشارکتی استفاده نماید .
نکات مفید برای معلمان کم تجربه در یادگیری مشارکتی
- جلسات نخستین یادگیری مشارکتی را با یک سخنرانی کوتاه شروع کنید و پس از آن ، از گروه ها بخواهید که مشغول انجام کار شوند .
- هنگامی که برای اولین بار از یادگیری مشارکتی استفاده می کنید بهتر است گروه ها دو نفره باشند .
- مسئلیت اعضای گروه را روی برگه هایی نوشته و آنها را در اختیار دانش آموزان قرار دهید .

 


1- فواید کاربرد روش یادگیری مشارکتی
پانیتز در سال 1996 حدود پنجاه مزیت برای به کار بردن یادگیری مشارکتی عنوان می کند و آنها را در چهار مقوله ی کلی قرار می دهد که عبارتند از
2- فواید اجتماعی
یادگیری مشارکتی باعث می شود تعاملات اجتماعی ارتقاد یابد. وقتی اعضای گروه نتایج و دلایل خود را توضیح می دهند ، مهارت های ارتباط کلامی رشد می یابد . یادگیری مشارکتی، رفتارهای اجتماعی مناسب را ، که در شرایط مختلف ضروری هستند، الگو قرار داده و دانش آموزان از مهارت اجتماعی مورد نیاز در جامعه و محیط های کاری برخوردار می شوند این روش موجب پذیرش تفاوت های فردی و همچنین در ک دیدگاه دیگران می شود .
3- فواید روان شناختی
نقش فعال دانش آموزان در امر یادگیری باعث می شود احساس رضایت بیشتری از تجربه ی آموزش داشته و نگرش مثبت تری به یادگیری در آنها ایجاد گردد . در یادگیری مشارکتی فرصت بحث در مورد عقاید و ایده ها و همچنین دریافت بازخوردهای سازنده وجود دارد که می تواند در شکل گیری و تقویت عزت نفس موثر باشد . همچنین یادگیری مشارکتی محیطی امن برای دانش آموزان ایجاد می کند، زیرا خطاهای فرد قبل از این که در کلاس عنوان شود ، توسط همکلاسی های وی و در داخل گروه تصحیح می شود. یادگیری مشارکتی باعث ایجاد انگیزه درونی در دانش آموز می گردد .
4 – فواید تحصیلی
در یادگیری مشارکتی، دانش آموزان هم از طرف معلم و هم از طرف اعضای گروه تقویت دریافت می کنند که این باعث رشد خودکار آمدی بالاتری در آنها شده و به تبع آن نمرات ؛آنها افزایش خواهد یافت . بر طبق تحقیقات انجام شده یاد آوری اطلاعاتی که از طربق مشارکتی آموزش داده شده بیشتر از سایر روش ها می باشد .
همان گونه که ویسگوتسکی بیان می کند.
وقتی دانش آموزان عقاید و ایده های خود را به صورت کلامی مطرح می کنند، باعث واضح تر شدن مفاهیم برای خودشان شده و مطالب کاملاً در حافظه ی آنان جای می گیرد. یلذگیری مشارتی در دانش آموزان ایجاد خود تنظیمی می کند که بر عملکرد تحصیلی آنها تاثیر مثبت خواهد داشت .
5- فواید ارزیابی
در کلاس های یادگیری مشارکتی معلم می تواند باز خورد فوری به دانش آموزان دهد و بد فهمی آنها را از همان ابتدا تصحیح نماید . ارزیابی تنها بر اساس نمره ی یک فرد در یک امتحان خاص نیست و منابع متعددی از جمله کار گروهی ، فعالیت شخص در گروه ، مسئولیت پذیری او و ... مد نظر قرار می گیرد .
مربیان غالباً در فعال کردن فراگیران در کلاس و نیز کنترل کلاس های فعال دچار مشکل هستند؛ این تحقیق به نحوی به هدف و نقش اینگونه فعالیت ها, شیوه های اداره آنها, اقدامات ترغیبی و کنترل و ویژگی های یک یادگیری فعال و مشارکتی پرداخته است.
فراگیران عمدتاً تحت تاثیر شخصیت مربیان خویش قرار می گیرند, به علاوه مربیان خوب ویژگی هایی را دارا هستند که شناخت آنها می تواند هر مربی دلسوزی را به سوی یک شخصیت مثبت, کارآمد و باوقار سوق دهد. در این رابطه نیز فصلی پرداخته شده و رابطه آنها با نیازهای فراگیران مورد توجه قرار گرفته است.
از آنجائی که شیوه های نوین تدریس منجر به فعالیت و مشارکت فراگیر در آموزش و یادگیری می شود, لذا در این تحقیق سعی شده انواع روش های تدریس که متکی و مبتنی بر مفاهیم می باشد مورد بحث قرار گیرد و محاسن و مزایای هر کدام مطرح گردیده است؛ بکارگیری هر کدام از روشهای پیشنهادی بر دلایل خاص خود مبتنی است و مسلماً نتایج یکسان در برنخواهد داشت.
مسلماً یکی از شگردها برای مشارکت فراگیر در یادگیری و آموزش استفاده از تجهیزات و تکنولوژی آموزشی می باشد. اگر تا دیروز آموزش‌ تنها از معلمان‌ و مربیان‌ سود می‌برد و کتاب‌ به‌ عنوان‌ اصلی‌ترین ‌منبع‌ اطلاعاتی‌ در امر آموزش‌ محسوب‌ می‌گشت‌, امروزه‌ آموزش‌ با روش‌ها و ابزارها و محیطهای‌ جدید ارتباطی‌ روبرو شده‌ است‌.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   41 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله یادگیری مشارکتی

دانلودمقاله صادق هدایت

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله صادق هدایت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

از کودکی تا آغاز جوانی
صادق هدایت در هفده فوریهٔ ۱۹۰۳ در تهران در خانواده‌ای اصل‌ونسب دار و متشخص متولد شد. پدرش هدایتقلی‌خان (اعتضادالملک) و نام مادرش نیرالملوک (نوهٔ مخبرالسلطنهٔ هدایت) نوه عموی اعتضادالملک بود. جد اعلای صادق رضاقلی‌خان هدایت از رجال معروف عصر ناصری و صاحب کتابهایی چون مجمع الفصحا و اجمل‌التواریخ بود. صادق کوچک‌ترین فرزند خانواده بود و دو برادر و سه خواهر بزرگ‌تر از خود داشت.

 

 

 


صادق هدایت تحصیلات ابتدایی را در مدرسهٔ علمیهٔ تهران گذارند. در سال ۱۹۱۴ به دارالفنون رفت ولی در سال ۱۹۱۶ به خاطر بیماری چشم‌درد مدرسه را ترک کرد و در ۱۹۱۷ در مدرسهٔ سن‌لویی که مدرسهٔ فرانسوی‌ها بود به تحصیل پرداخت. به گفتهٔ خود هدایت اولین آشنایی‌اش با ادبیات جهانی در این مدرسه بود و به کشیش آن مدرسه درس فارسی می‌داد و کشیش هم او را با ادبیات جهانی آشنا می‌کرد. در همین مدرسه صادق به علوم خفیه و متافیزیک علاقه پیدا کرد. این علاقه بعدها هم ادامه پیدا کرد و هدایت نوشتارهایی در این مورد انتشار داد. در همین دوران صادق گیاه‌خوار شده بود و به اصرار و پند بستگانش وقعی نمی‌نهاد. در سال ۱۹۲۴ در حالی که هنوز مشغول تحصیل در مقطع متوسطه بود دو کتاب کوچک انتشار داد: «انسان و حیوان» که راجع به مهربانی با حیوان‌ها و فواید گیاه‌خواری ‌است و تصحیحی از رباعیات خیام با نام رباعیات خیام به همراه مقدمه‌ای مفصل.
(۲۸ بهمن ۱۲۸۱ در تهران - ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در پاریس)، نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی است.
هدایت از پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران و یک روشنفکر برجسته بود. برترین اثر وی رمان بوف کور است که آن را مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند.
حجم آثار و مقالات نوشته شده درباره نوشته‌ها، نوع زندگی و خودکشی صادق هدایت بیانگر تأثیر ژرف او بر جریان روشنفکری ایرانی است.
هرچند شهرت عام هدایت نویسندگی است، اما آثاری از نویسندگان بزرگ را نیز ترجمه کرده‌است. آشنایی عمیق وی با ادبیات اروپا، زمینه ساز تحول مهمی در ادبیات داستانی معاصر ایران انجامید.
صادق هدایت در ۱۹ فروردین سال ۱۳۳۰ در پاریس خودکشی کرد. آرامگاه وی در گورستان پرلاشز پاریس واقع است.
گیاه‌خواری
صادق هدایت در جوانی گیاه‌خوار شد و کتابی در فواید گیاه‌خواری نیز نوشت. او تا پایان عمر گیاه‌خوار باقی‌ماند. بزرگ علوی در این باره می‌نویسد: «یک بار دیدم که در کافه لاله‌زار یک نان گوشتی را که به زبان روسی بولکی می‌گفتند، به این قصد که لای آن شیرینی است، گاز زد و ناگهان چشم‌هایش سرخ شد، عرق به پیشانی‌اش نشست و داشت قی می‌کرد که دستمالی از جیبش بیرون آورد و لقمه نجویده را در آن تف کرد.»
عزیمت به اروپا
هدایت در ۱۹۲۵ تحصیلات متوسطه را به پایان رساند و با اولین گروه دانش‌آموزان اعزامی به خارج راهی بلژیک شد و در رشتهٔ مهندسی به تحصیل پرداخت. در همین سال مقالهٔ «مرگ در گان» را در روزنامهٔ ایرانشهر که در آلمان منتشر می‌شد به چاپ رساند و مقاله‌ای به فرانسوی به نام «جادوگری در ایران» در مجلهٔ له‌ویل دلیس نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشته‌اش در بلژیک راضی نبود و مترصد بود که خود را به فرانسه و در آنجا به پاریس که آن زمان مرکز تمدن غرب بود برساند. سر انجام در ۱۹۲۷ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد. در همین سال نسخهٔ کامل‌تری از کتاب «انسان و حیوان» با نام فواید گیاهخواری با مقدمهٔ حسین کاظم‌زادهٔ ایرانشهر به چاپ می‌رسد.
خودکشی اول و نخستین داستان‌ها


صادق هدایت پس از اولین خودکشی نافرجامش در پاریس
صادق هدایت در سال ۱۹۲۸ اقدام به خودکشی در رود مارن کرد، لیکن یک قایق ماهیگیری او را نجات داد. در همین دوران در پاریس با دختری به نام ترز دوست بود. صادق در مورد خودکشی‌اش به برادرش محمود می‌نویسد: «یک دیوانگی کردم به خیر گذشت.» ادعا شده‌است که راجع به خودکشی نخستش توضیحی به هیچ‌کس نداده‌است. اما م. فرزانه سال‌ها بعد از زبان هدایت (سال‌ها بعد از خودکشی اولش) نقل می‌کند که علت خودکشی مسائل عاطفی بوده‌است.
نخستین نمونه‌های داستان‌های کوتاه هدایت در همان سال خودکشی‌اش صورت گرفت. نمایشنامهٔ «پروین دختر ساسان» و داستان کوتاه «مادلن» را در همین دوران نوشته‌است. پس از خودکشی نیز داستان معروف «زنده به گور» و «اسیر فرانسوی» و رسالهٔ طنزآمیز «البعثة الاسلامیه الی بلاد الافرنجیه» را نوشت.
بازگشت به تهران
هدایت در سال ۱۹۳۰، بی آنکه تحصیلاتش را به پایان رسانده باشد، به تهران بازگشت و در بانک ملی مشغول به کار شد. لیکن از وضع کارش راضی نبود و در نامه‌ای که به تقی رضوی (که دوستیشان در دوران متوسطه آغاز شده بود) در پاریس نوشته‌است، از حال و روز خود شکایت می‌کند. دوستی با حسن قائمیان که پس از مرگ هدایت خود را وقف شناساندن او کرد در بانک ملی اتفاق افتاد. در همین سال مجموعه داستان زنده‌به‌گور و نمایشنامهٔ پروین دختر ساسان در تهران منتشر شد و هدایت با مسعود فرزاد، بزرگ علوی و مجتبی مینوی آشنا شده و حلقهٔ دوستی‌ای ایجاد می‌شود که نامش را گروه ربعه گذاشتند.[۳]
گروه ربعه
در آن دوران گروهی از ادیبان کهنه‌کار بودند که با آن‌ها ادبای سبعه می‌گفتند و به گفتهٔ مجتبی مینوی «هر مجله و کتاب و روزنامه‌ای که به فارسی منتشر می‌شد از آثار قلم آن‌ها خالی نبود.»[۴] این هفت تن که درواقع بیشتر از هفت تن بودند[۵] شامل کسانی چون محمدتقی بهار، عباس اقبال آشتیانی، رشید یاسمی، سعید نفیسی و بدیع‌الزمان فروزانفر و محمد قزوینی می‌شدند. گروه ربعه این نام را برای دهن‌کجی به این افراد (که به نظر ایشان کهنه‌پرست بودند) انتخاب کردند. گفتگو و دیدارهای گروه ربعه در رستورانها و کافه‌های تهران بود. بعدها نیز افراد دیگری چون پرویز ناتل خانلری، عبدالحسین نوشین، غلامحسین مین‌باشیان و نیما یوشیج به این گروه اضافه شدند. این گروه به فعالیت‌های ادبی و فرهنگی پرداختند و آثاری چند در این سالها با همکاری همدیگر انتشار دادند. مینوی در بارهٔ این دوران می‌گوید: «ما با تعصب جنگ می‌کردیم و برای تحصیل آزادی می‌کوشیدیم و مرکز دایرهٔ ما صادق هدایت بود.»[۶] سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب می‌شود و آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد.
انیران را با همکاری علوی و شین پرتو نوشت. مجموعهٔ داستان‌های کوتاه سایه‌روشن نمایشنامهٔ مازیار با مقدمهٔ مینوی، کتاب مستطاب وغ‌وغ ساهاب با همکاری مسعود فرزاد و مجموعه داستان‌های کوتاه سه قطره خون و چندین داستان کوتاه دیگر در این دوران به چاپ رسید. در این دوران شور میهن‌دوستی و بیگانه‌ستیزی در بسیاری از آثار وی موج می‌زند.
همچنین هدایت برای اولین بار در ایران اقدام به جمع‌آوری متل‌ها و داستان‌های عامیانه کرد و نوشتار «اوسانه» و کتاب نیرنگستان را در این موضوع به چاپ رساند. به علاوه طی دو مقاله در مجلهٔ سخن راجع به فولکلور و ادبیات توده مطالبی نوشت. مجلهٔ موسیقی را هم در این دوران بنا نهاد.
هدایت در خلال این سالها به ترجمهٔ آثاری از چخوف و نویسندگان دیگر نیز پرداخت و همچنین در کتاب رباعیات خیام خود تجدید نظر کرد و آن را مفصل‌تر با عنوان ترانه‌های خیام انتشار داد. سفرنامه‌ای هم راجع به سفرش به اصفهان به نام اصفهان نصف جهان نوشت.
سفر به هندوستان
هدایت در سال ۱۳۱۵ به همراه شین پرتو به هند رفت و در آپارتمان او اقامت کرد. در هند به فراگیری زبان پهلوی نزد دانشمند پارسی‌ (از پارسیان هند) بهرام گور انکلساریا پرداخت و کارنامهٔ اردشیر پاپکان را در هند از پهلوی به فارسی ترجمه کرد.
در طی اقامت خود در بمبئی اثر معروف خود بوف کور را با دست بر روی کاغذ استنیسل نوشته، به صورت پلی‌کپی در پنجاه نسخه انتشار داد و برای دوستان خود فرستاد؛ از جمله نسخه‌ای برای مجتبی مینوی که در لندن اقامت داشت و نسخه‌ای برای جمالزاده که آن زمان در ژنو بود. عده‌ای داستان بوف کور را محصول حال و هوای هند می‌دانند، لیکن چنانکه از گفتگوهای هدایت و فرزانه بر می‌آید هدایت کار روی این اثر را از سالها پیش شروع کرده بود به قول هدایت در گلویش گیر کرده بود. در نسخهٔ پلی‌کپی‌ای که از بوف کور در هند انتشار داد نوشته بود که چاپ اثر در ایران ممنوع است. علاوه بر اینها هدایت دو داستان به زبان فرانسوی در هند به چاپ رساند: "Lunatique" و "Sampingue".

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله صادق هدایت

دانلود مقاله دستگاه ایمنی بدن

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله دستگاه ایمنی بدن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

نگاه کلی
انسان در محیطی زندگی می‌کند که عوامل و میکروارگانیسمهای بیماری‌زای متعددی سلامتی وی را بطور دائم تهدید می‌کند. پوست و پرده‌های مخاطی به نوان یک سد حفاظتی از ورود این عوامل به بدن جلوگیری می‌نمایند. با وجود این ، عبور عوامل بیماری‌زا از نواحی آسیب دیده و ضعیف این سد حفاظتی امکان پذیر می‌باشد.

 



مکانیسم کار لنفوسیت B

 

 

 

بدن برای مقابله با عوامل بیماری‌زا مجهز به سیستم دفاعی یا ایمنی است که از نظر عملکردی آنرا به دو نوع : سیستم ایمنی طبیعی و سیستم ایمنی اکتسابی می‌توان تقسیم کرد. عوامل عملکردی سیستم ایمنی یا دفاعی بدن عبارتند از : فاگوسیتها ، لنفوسیتها و سلولهای عرضه کننده آنتی ژن.
فاگوسیتها
شامل ماکروفاژهای بافت همبند ، سلولهای کوپفر کبد ، ماکروفاژهای آلوئلی ریه ، میکروگلیهای بافت عصبی ، لکوسیتهای پلی مورنونوکلئر و مونوسیتهای خونی می‌باشد که در مجموع سیستمی را بوجود می‌آورند که اصطلاحا سیستم ایمنی طبیعی نامیده می‌شود. عملکرد فاگوسیتها به این ترتیب است که پس از نفوذ میکروارگانیسم از سطوح اپی‌تلیال و ورود آن به بدن ، ترشح عوامل واسطه‌ای توسط سلولهای آسیب دیده ، سبب بروز واکنش التهابی و جلب فاگوسیتها به محل آسیب می‌گردد. در محل آسیب ، فاگوسیتها تحت تاثیر عاملی به نام فاکتور کموتاکسی به طرف میکروارگانیسمها کشیده شده و پس از چسبیدن به میکروارگانیسمها ، آنها را فاگوسیته می‌نمایند.
نحوه عملکرد ماکروفاژها به عنوان فاگوسیت اصلی بدن
ماکروفاژها پس از فاگوسیته کردن میکروارگانیسم ، مولکول آنتی ژنیک آن را حفظ کرده و باظاهر ساختن آن در سطح خود به عنوان یک معرفی کننده آنتی ژن آن را به لنفوسیتها عرضه می‌کنند. این عمل که باعث فعال شدن لنفوسیتها می‌شود چگونگی ارتباط بین عوامل عملکردی سیستم ایمنی را نشان می‌دهد. علاوه بر اعمال فوق ، سایر فعالیتهای ماکروفاژها عبارتند از: سنتز و ترشح تعدادی از پروتئینهای سیستم کمپلمان ، ترشح عوامل فعال کننده رشد و تکثیر لنفوسیتها و سایر سلولها و تولید عوامل کشنده باکتریها و سلولهای توموری.

 

 

 

اپسونین و اپسونیزاسیون
فاگوسیتوز میکروارگانیسمها و سایر آنتی ژنها در اثر اپسونیزاسیون یعنی پوشیده شدن آنها توسط پروتئینهای ویژه‌ای به نام اپسونین تسهیل و تسریع می‌گردد. اپسونینها شامل کمپلمان و آنتی بادیها می‌باشند. کمپلمانها به دسته بزرگی از پروتئینهای موجود در سرم خون اطلاق می‌گردد که از حدود 20 پروتئین مختلف تشکیل شده‌اند و به سیستم کمپلمان مشهورند.

 

این پروتئینها که توسط ماکروفاژها و کبد سنتز می‌گردند با حرف C و یک پسوند عددی مثل نمایش داده می‌شود. علت نامگذاری این پروتئینها به عنوان مکمل ، چگونگی عملکرد آنهاست که تکمیل کننده عمل آنتی بادیها می‌باشند به این معنی که کمپلمان ، با اتصال به آنتی بادی چسبیده به آنتی ژن ، فعال شده و خاصیت پروتئولیتیک پیدا می‌کند و یا باعث اتصال آن به فاگوسیتها می‌گردد. سیستم کمپلمان به دو طریق فعال می‌گردد.

 

1. توسط کمپلکس آنتی ژن - آنتی بادی که مسیر کلاسیک نامیده می‌شود.
2. توسط عوامل عفونی که مسیر فرعی نامیده می‌شود.
فعال شدن سیستم کمپلمان اعمال زیر را سبب می شود: جلب و فعال سازی فاگوسیتها ، انهدام سلولها و میکروارگانیسمها و اپسونیزاسیون میکروارگانیسمها و کمپلکس آنتی ژن - آنتی بادی. کمپلمانها در مقایسه با آنتی بادیها ، عوامل حساس به حرارت سرمی را تشکیل می‌دهند.

 

 

 


ساختمان لنفوسیت

 

لنفوسیتها
ایمنی حاصله توسط لنفوسیتها در مقایسه با ایمنی طبیعی کاملا اختصاصی بوده و مصونیت‌زا می‌باشد. منظور اینکه ابتلا به یک بیماری عفونی باعث می‌شود بدن در مقابل آن برای مدتی مصونیت پیدا کند. سلولهای لنفوسیت B و T عوامل اجرایی سیستم ایمنی اکتسابی می‌باشند.

 

انواع ایمنی در بدن

 


ایمنی اکتسابی حاصله توسط لنفوسیتهای B را ایمنی هومورال می‌نامند که بدن را در مقابل عوامل مهاجم و بیماری‌زا محافظت می‌کند. در حالی که ، ایمنی حاصله توسط لنفوسیتهای T را ایمنی با واسطه سلولی می‌نامند. که عهده‌دار شناسایی و نابود کردن سلولهای غیر طبیعی می‌باشد. با وجود این تقسیم بندی فوق مطلق نمی‌باشد و در موارد متعددی پاسخهای ایمنی هومورال و با واسطه سلولی باهم تداخل دارند.
ایمنی هومورال
وابسته به لنفوسیت B و تولید آنتی بادی توسط آنها می‌باشد. لنفوسیتهای B پس از تشکیل و مهاجرت به اعضای لنفاوی ، در صورت عدم مواجه شدن با آنتی ژن فعال شده و سپس تحت تاثیر فاکتورهای مترشحه از لنفوسیتهای T ، تکثیر و تمایز یافته و سلولهای یادگار و پلاسماسلهای تولید کننده آنتی بادیها را بوجود می‌آورند.

 

پلاسماسلها بلافاصله شروع به سنتز و ترشح آنتی بادی نموده و پاسخ ایمنی اولیه را سبب می‌شوند، سلولهای خاطره‌دار ، دارای عمری طولانی بوده و در ضمن گردش در لنف و اعضای لنفی ، در صورت مواجهه مجدد با همان نوع آنتی ژن سریعا عکس‌العمل نشان داده و با سنتز و ترشح آنتی بادیها باعث بروز پاسخ ایمنی ثانویه می‌گردند.

 

 

 

آنتی بادیها یا ایمونوگلوبولینها
پروتئینهایی هستند که توسط پلاسماسلها بطور اختصاصی بر علیه آنتی ژنهای وارده به بدن سنتز و ترشح می‌گردند و با اتصال به آنتی ژن زمینه انهدام آن را فراهم می‌سازند. آنتی ژن ممکن است ویروس ، باکتری ، قارچ ، انگل ، پروتئین یا پلی ساکارید باشد، آنتی بادی قابل اتصال به همه قسمتهای آنتی ژن نمی‌باشد.
ایمنی باواسطه سلولی
ایمنی باواسطه سلولی به ایمنی حاصله از لنفوسیتهای T اطلاق می‌گردد که بدون ترشح آنتی بادی انجام می‌گیرد و مسئول شناسایی و انهدام سلولهای غیر طبیعی می‌باشد. منظور از سلولهای غیر طبیعی سلولهایی هستند که تحت تاثیر عوامل مختلف پروتئینهایی را سنتز می‌کنند که با بسته شدن به مولکول MHC و ظهور در سطح سلول ، توسط لنفوسیتهای T قابل شناسایی می‌گردند. لنفوسیتهای T به سه دسته کمک کننده ، سرکوبگر یا مهارکننده و سیتوکسیک تقسیم می‌شوند.

 

عملکرد T-cell کمک کننده در ارتباط با ایمنی هومورال می‌باشد. T-cellهای مهارکننده فعالیت سلولهای تولید کننده آنتی بادی و سیتوتوکسیک را مهار نموده و در تنظیم فعالیت این سلولها اهمین بسزایی دارند. T-cellهای سیتوتوکسیک یا کشنده به T-cellهای عمل کننده نیز موسومند و در واقع واکنش ایمنی سلولی را عهده‌دار می‌باشند و در شناسایی و انهدام سلولهای آلوده به ویروس ، سلولهای آلوده به باکتری و انگلهای داخلی سلولی و همچنین سلولهای تغییر یافته سرطانی و سلولهای تغییر یافته در اثر مواد شیمیایی نقش دارند.
بافتها و اعضای لنفی
برای اینکه سیستم ایمنی بتواند وظایف خود را به نحو مطلوب انجام دهد، سلولهای دخیل در پاسخهای ایمنی به صورت بافتها و اعضای سازمان دهی شده‌اند. مجموعه این بافتها و اعضای سیستم لنفی نیز نامیده می‌شوند.
بافتهای لنفاوی
شامل ندولهای لنفاوی می‌باشد که در همه اعضای لنفاوی به جز تیموس و یا به صورت مستقل در بافت همبند آستر و زیر مخاط دستگاههای گوارشی ، تنفسی و تناسلی دیده می‌شوند. که ندولها به دو صورت اولیه و ثانویه دیده می‌شوند که در ندولهای اولیه تراکم سلولها یکنواخت می‌باشد ولی ندولهای ثانویه دارای یک ناحیه متراکم و تیره محیطی و یک ناحیه کم تراکم روشن و مرکزی می‌باشند.

 

 

 


بافت لنفاوی

 

اعضای لنفاوی
به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم می‌گردند که اعضای لنفاوی اولیه شامل مغز استخوان و تیموس می‌باشد که محل تمایز لنفوسیتها هستند و اعضای لنفاوی ثانویه شامل عقده‌های لنفی ، طحال ، روده‌ها ، پلاکهای پی‌یر می‌باشد که محل استقرار لنفوسیتهای تمایز یافته می‌باشند. لوزه‌ها نیز اجتماعی از ندولهای دارای مرکز زایا و بافت لنفاوی منتشر می‌باشند که به صورت حلقه‌ای در ابتدای لوله گوارش قرار گرفته‌اند.
پیوند بافتها
امروزه پیوند بافتها ، راهی مناسب برای ترمیم بافتهای آسیب دیده غیر قابل ترمیم ارگانهای از کار افتاده می‌باشد. پیوند بافت به چند صورت امکان پذیر است:

 

• Autograft: در این حالت برای پیوند از بافتهای بدن خود فرد استفاده می‌شود.
• Isograft: حالتی است که در آن پیوند بین دو فرد که از نظر ژنتیکی یکسان هستند، انجام می‌گیرد مانند پیوند دوقلوهای یک تخمه.
• Allograft: در این حالت پیوند بین دو فرد که از لحاظ ژنتیکی با یکدیگر متفاوت هستند صورت می‌گیرد که معمولترین پیوند در پزشکی محسوب می‌شود.
• Hetrograft: حالتی است که در آن بافت پیوندی برای انسان از یک حیوان تهیه می‌شود.
در دو مورد اول به علت همسانی ژنتیکی ، سیستم ایمنی عکس‌العملی نشان نمی‌دهد ولی در دو مورد بعدی در صورت ناسازگار بودن بافتها سلولهای T کشنده بافت پیوندی را به عنوان بیگانه تشخیص و آن را تخریب می‌نمایند که این عمل را رد پیوند گویند.
ایمنی شناسی
ایمنی نوع ویژه‌ای از مقاومت است که اولا در طول زندگی فرد بر اثر تماس با مواد خارجی مشخص ایجاد می‌شود. دوما اغلب تنها در برابر یک میکروب بیماری‌زا یا سم که محرک تولید آن بوده است، نقش حفاظتی دارد. سوما موجب حفاظت در برابر عامل محرک ایمنی برای مدت طولانی است.

 

مقدمه
از زمان کخ و پاستور پیشرفت فوق العاده‌ای در درک اساسی نظریه‌های ایمنی شناسی حاصل شده است. گرچه برخی وسایل دفاع غیر اختصاصی در جانوران پست و عالی یافت شده است ولی ظرفیت واکنش ایمنی اختصاصی منحصرا درطی تکامل مهره داران پیدا شده و در جانوران بی‌مهره وجود ندارد. ویژگی واکنشهای ایمنی شناسی افق جالب توجهی برای پژوهش در این زمینه را فراهم می‌نماید و بدین وسیله مولکولهایی که در چنین واکنشهایی تمایل به یکدیگر دارند مشخص می‌شود. معلوم گشته مکانیسمهای اختصاصی برای انواع واکنشهایی که با دفاع ضد میکروبی ارتباطی ندارد دخالت دارد.

 

 

 

 

 

بدین نحو تحت شرایط اختصاصی واکنشهای ایمنی می‌تواند آسیب بافتی یا اثرات سوء در بدن میزبان ایجاد نماید (واکنشهای آلرژیک) و این قبیل واکنشها همچنین در رد پیوندها دخالت دارد. واکنشهای ایمنی اختصاصی در گروهبندی خون ، در تشخیص بیماریها ، در رده بندی باکتریها و حتی تشخیص هویت انسانها در پژوهشهای جنایی بکار گرفته می‌شود. دامنه ایمنی شناسی وسیع‌تر گشته و شامل ایمنوشیمی ، ایمنوژنتیک ، ایمنی شناسی پیوند و ایمنی شناسی تومورها و ایمنی شناسی جنین می‌باشد.
تاریخچه
سالها قبل از کشف میکروبها معلوم شده بود که یکبار ابتلا به بیماری نظیر آبله فرد بهبود یافته را اختصاصا در برابر آن بیماری ایمن می‌سازد. قبل از سال 1800 ادوارد جنر اظهار داشت افرادی که در معرض آبله گاوی قرار می‌گیرند غالبا نسبت به آبله انسانی حساس نمی‌باشند. در قرن 19 لویی پاستور ، رابرت کوخ و سایرین کوششی جهت بررسی امکان ایمن سازی انسان با میکروبهای سیاه زخم ، هاری و سایر بیماریها به عمل آوردند. آنها دریافتند که ایجاد ایمنی در صورتی امکان دارد که این قبیل میکروبها طوری تغییر داده شوند که قدرت بیماریزایی خود را از دست داده (ضعیف شده) یا کشته شوند. بدین نحو ایمنی شناسی در رشته میکروب شناسی توسعه پیدا کرد.
ایمنی طبیعی و اکتسابی
ایمنی طبیعی موروثی بوده و مستقل از برخورد قبلی با آنتی ژنها است و غالبا به فعالیت فاگوسیتها و فاکتورهای دفاعی غیر اختصاصی وابسته است. از طرف دیگر ایمنی اکتسابی در اثر برخورد با عامل بیگانه بوجود می‌آید. بطور کلی ایمنی اکتسابی به تولید یا کسب آنتی کور یا سلولهای ایمنی اختصاص یافته بستگی داشته و از اینرو فوق‌العاده اختصاصی می‌باشد.

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   31 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دستگاه ایمنی بدن

دانلود مقاله قطب جنوب

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله قطب جنوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

علیرغم سرمای فوق العاده ، اقیانوسی که قطب جنوب را احاطه کرده غنی ترین ناحیه جهان از نظر حیات است . طی ماههای تابستان ، گیاهان میکروسکوپی پراکنده شده برای گروههای بزرگ کریل ها غذا فراهم می آورند و اینها به نوبه خود غذای پنگوئنها ، سیلها و والها را فراهم می کنند . اکثر حیوانات قطب جنوب در تابستان تولید مثل می کنند اما پنگوئنهای امپراطور در پاییز تخم گذاری می کنند و نرها در طی سردترین ماههای سال روی تخم ها می خوابند. دریاهای پوشیده از یخ اطراف قاره قطب جنوب ، خانه گونه های بسیاری از حیوانات است.

 

 

 

قطب جنوب قاره ای است که کاملاَ توسط دریا احاطه شده است . لایه یخی قطب جنوب اکثر زمین را می پوشاند در حالیکه روی قطعه سنگهای یکدست کشیده است . مساحتی بالغ بر 13 میلیون کیلومتر مربع (5 میلیون مایل مربع) را در بردارد و 4000 متر (13000 پا) عمق را دارا می باشد.

 


یخ دریا
یخ دریای حقیقی زمانی شکل می گیرد که روی دریا یخ می زند . ضخامت این لایه یخ بیش از 5 متر (15پا) نمی باشد . در حین زمستان شمال ، یخ دریا تقریباَ 7/11 میلیون کیلومتر مربع (5/4 میلیون مایل مربع) را در اقیانوس منجمد شمالی پوشش می دهد . در قطب جنوب یخ دریا در زمستان حدوداَ 19 میلیون کیلومتر مربع (5/7 میلیون مایل مربع) از اقیانوس اطراف قطب جنوب را پوشش می دهد . همانطور که دریا یخ می زند ، یخ جلویی به سمت جلو شروع به حرکت ، حدود 4 کیلومتر (5/2 مایل) در روز می نماید.
کوه یخی و جزایر یخی
وقتی که قسمتی از یخچچال وارد دریا می شود و می شکند به شکل یک کوه یخی و جزیره یخی در می آید . آنها می توانند صدها یارد کلفتی داشته باشند ، اما فقط یک دهم قد آنها قابل رویت در بالای سطح دریا می باشد . در قطب جنوب ، بعضی جزایر یخی مساحتی بیش از 1036 کیلومتر مربع (400 مایل مربع) را دارا می باشند.

 

 

 


حیات قطبی
در قطب شمال و جنوب ، شکار کردن یکی از اثرات مخرب بر روی حیات وحش می باشد . بسیاری از حیوانات قطبی شامل والها ، شیران دریایی و پنگوئنها برای گوشتشان شکار می شدند . قبل از روزهای روشنایی با برق ، آنها برای چربیشان نیز شکار می شدند که این چربیها برای لستفاده در چراغهای روغن سوز تبدیل به روغن می شدند . جمعیت والها از همه ، بیشتر زجر کشید و تعداد آنها بصورت مصیبت باری کاهش پیدا کرد . وقتی که بازار روغن چراغ از بین رفت ، کشتار والها برای گوشتشان ادامه پیدا کرد . در 1994 اقیانوس اطراف قطب جنوب منطقه محافظت شده ای برای والها معین شد . بدون تهدید به شکار شدن ممکن است جمعیت والها بازسازی شود . برای این منظور انتظار چندین دهه می رود ، در هر حال این بخاطر نسبت زاد و ولد آهسته آنها می باشد.
انرژی ، صنایع و حیات
از بین رفتن سایر منابع طبیعی نیز می تواند برای حیات جانوران تهدید کننده باشد . قطب شمال و قطب جنوب هر دو ذخایر عظیمی از نفت ، گاز طبیعی ، زغال سنگ و مواد معدنی هستند . تا بحال ، سرمایه مواد معدنی قطب جنوب دست نخورده باقی مانده است . با این وجود ، در قطب شمال ، صنایع اصلی ، استخراج گاز و نفت می باشد . یکی از مهمترین مناطق تولید نفت ، دریای بیفورت نزدیک آلاسکای شمالی می باشد . نفت از بستر عمیق دریا به بالا رانده می شود و سپس از میان آلاسکا توسط خطوط لوله به بندری در اقیانوس آرام به اسم ولدز ، پمپ می شود . هر جا که نفت انتقال می یابد ، خطر مسدود شدن یا آلودگی وجوددار . در بیست و چهارم مارس 1989، تانکر نفت راکسان ولدز 42 میلیون لیتر (11 میلیون گالن) نفت خام را در آبهای پرنس ویلیام سوند ، در ساحل جنوبی آلاسکا ، وارد کرد . و میلیونها حیوان شامل سمورهای دریایی و عقابهای سرسفید را بصورت مصیبت باری کشت .

 


جنوبگان
به قاره‌ای که پیرامون قطب جنوب زمین را در بر گرفته قاره جنوبگان می‌گویند. این قاره سردترین نقطه کره زمین است و کمابیش همه رویه آن با یخ پوشیده شده است.
کشف قاره جنوبگان در اواخر ژانویه سال ۱۸۲۰ میلادی صورت گرفت. برای جزئیات بیشتر در این باره به نوشتار تاریخ جنوبگان مراجعه کنید. جنوبگان پنجمین قاره بزرگ کره زمین پس از آسیا، آفریقا، آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی است ولی با این وجود کمترین جمعیت همه قاره‌ها را دارد. همچنین بلندترین میانگین ارتفاع، کمترین میانگین رطوبت و پایین‌ترین میانگین دما در میان همه قاره‌های جهان به این قاره تعلق دارد.
باور به وجود سرزمینی جنوبگانی یعنی قاره‌ای بس بزرگ که در دورترین نقطه کره زمین قرار گرفته باشد تا بتواند "توازن" کره زمین را در برابر خشکی‌های عظیم شمال آن حفظ کند از زمان بطلمیوس یعنی سده نخست میلادی وجود داشته است. بطلمیوس این مسئله را مطرح می‌کرد که وجود چنین سرزمینی برای حفظ قرینگی خشکی‌ها لازم است. ترسیم خشکی‌های بزرگی در جنوب کره زمین در نقشه‌های قدیمی رایج بود از جمله در نقشه‌های معروف پیری رئیس، دریاسالار ترکیه عثمانی (از سده ۱۶). حتی پس از این‌که در اواخر سده هفدهم کاشفان دریافتند که آمریکای جنوبی و استرالیا جزئی از "جنوبگان" افسانه‌ای نیستند باز در باور جغرافیدانان آن دوره، منطقه قطب جنوب بسیار بزرگ‌تر از مساحت راستین آن تصور می‌شد.
پنگوئن فرمانفرما از پرندگانی است که در این قاره زندگی می‌کند.

 

 

 

ذوب یخ هاى قطب جنوب : عصر یخ یا گلخانه
فیلم علمى _ تخیلى «روز پس از فردا» داستانى از وحشت و هراس حقیقى را به تصویر مى کشد. زمین و تقریباً هر چیزى که در آن است، به ناگهان منجمد مى شود. شگفت آورتر اینکه رویداد مذکور حاصل پدیده گرم شدگى زمین است. اما آیا واقعاً دوران سردى را در پیش داریم؟
چه کسى دیواره یخى لارسن را مى شناسد؟ این کوه عظیم یخى شناور در آب هاى دریا که در ارتباط با یخچال هاى خشکى شبه جزیره قطب جنوب است، زمان درازى تنها براى پژوهشگران قطب جالب بود. لیکن در سى و یکم ژانویه سال 2002 ناگهان این غول یخى نظر تمام جهانیان را به خود جلب کرد. دلیل: عکس هاى ماهواره هاى ناسا نشان دادند که چگونه ظرف یک فاصله زمانى پنج هفته اى تکه بزرگى از یخ به حجم 3250 کیلومترمربع تقریباً به بزرگى مالورکا _ از دیواره یخى لارسن جدا شد. کارشناسان حدس مى زنند که آب حاصل از ذوب یخ ها همچون چشمه هاى کوچک بى شمار به داخل دیواره یخى راه یافته و آنجا یخ زده و بدین ترتیب حجمى اضافه تشکیل شده که قاعدتاً از تکه یخ غول آسا جدا شده است. این تکه یخ که به نام «لارسن ب» خوانده شد، 220 متر ضخامت و 720 میلیارد تن وزن داشت و به هزاران تکه کوچک تقسیم شد.
این نخستین بارى نیست که یخ موجود در قطب جنوب از بین مى رود. در ماه هاى مارس و مه سال 2000 تکه هاى بزرگى از کمربند یخى جدا شده و از بین رفتند. یک رکورد جهانى تا آن زمان، تکه اى از یخ به بزرگى ده هزار کیلومترمربع جدا و به سمت دریاى روس (Ross) رهسپار شد.
در فیلم علمى _ تخیلى رولاند امریش «روز پس از فردا» یک دانشمند پژوهشگر آمریکایى هوا به نام جک هال ماجرایى را درست شبیه آنچه که بر سر دیواره یخى لارسن آمده پیش بینى مى کند که در سال 2002 رخ مى دهد. در این فیلم هالیوود که به یک شعر حماسى بیشتر شبیه است نیز تکه عظیم یخ جدا مى شود. خدمه هال با رویدادى به غایت دهشتناک مواجه شدند. شکافى عظیم (با استفاده از متحرک سازى کامپیوترى) در یخچال مقابل شان دهان باز کرد و تقریباً آنها را بلعید. در اینجا واقعیت و خیال درهم مى آمیزند: امریش در فیلمنامه تمام جزئیات تلاش هاى این انسان ها را به تصویر مى کشد. اما کارگردان با لحن هجوآمیزى مى گوید: «باید در نوشتن فیلمنامه تعجیل مى کردیم، والا از فیلم سینمایى خبرى نبود، تنها چیزى که باقى مى ماند مستندسازى رویدادها بود.» منشأ و علت واقعه اى براى یخ هاى قطب جنوب رخ داد و پیش زمینه داستان فیلم همانا گرم شدن روزافزون کره زمین است: بدین ترتیب میدان هاى یخ قطب ها بیش از پیش ذوب مى شوند. زمینه ساز چنین دگرگونى در آب و هوا اثر گلخانه اى است با بالاترین سطح گازهاى مضر از نقطه نظر آب و هوا مثل دى اکسیدکربن(Co2) در جو، کره زمین را پوششى از گاز فرا مى گیرد، چنین رویدادى نتایج مرگبارى را به دنبال دارد. گرماى بیشترى از خورشید به کره زمین مى تابد چرا که این اشعه گرمایى در فضا منعکس مى شود. نتیجه آن که نوعى شبنم ناشى از گرما ظاهر خواهد شد (قطره آب به کندى تبخیر مى شود)، توده هاى عظیم یخى شروع به آب شدن خواهند کرد و مقادیر فراوانى از آب شیرین سرد به داخل اقیانوس ها سرازیر خواهند شد. امریش کارگردان فیلم از این واقعیت علمى به عنوان نقطه شروع سوگنامه آب و هوایى خویش استفاده مى کند. گلوله هاى شناور حرارت سنج ها در آتلانتیک شمالى دیوانه مى شوند و خبر از آن مى دهند که چشمه هاى آب گرم در اقیانوس واقع در نیمکره شمالى خشک شده اند.
همچنانکه این «حرارت» به نقطه اوج خود مى رسد، فاجعه سرما نیز به کمک جلوه هاى ویژه قطعى و تاثیرگذار به نظر مى رسد: رگبارهاى تگرگ به درشتى مشت انسان توکیو را درهم مى کوبند، بادهاى سخت و توفانى لس آنجلس را خالى از سکنه مى کنند، یک موج عظیم مد آب هاى اقیانوس نیویورک را در خود غرق مى سازد. آنگاه فاجعه عظیم رخ مى دهد: سرتاسر نیمکره شمالى در زیر یخ و برف مدفون مى شود. فیلمنامه مى گوید که هواى بسیار سرد منهاى 101 درجه سانتیگراد از استراتوسفر به سمت زمین مى آید و انسان ها در ظرف چند ثانیه جملگى یخ مى زنند.
تصاویر امریش تکان دهنده اند ولى باورکردنى به نظر نمى رسند. از یک سو روزانه اخبارى راجع به گرم تر شدن تدریجى سیاره مان مى شنویم و مى خوانیم، از طرف دیگر عصر جدیدى از یخ پیش بینى مى شود. کدامیک را بپذیریم؟
یک منبع آگاه احتمالاً مى تواند پاسخگوى پرسش هاى ما پیرامون آب وهوا باشد. «گروه بین دولتى براى تغییر آب و هوا» شامل جمعى از زبده ترین کارشناسان است. مذاکرات پیرامون آب و هوا در چارچوب ملل متحد نیز براساس اعلامیه این گروه صورت مى گیرد. بر طبق گزارشات گروه طى فاصله زمانى 1990 تا 2100 درجه حرارت کل کره زمین به طور متوسط بین 4/1 تا 8/5 درجه سانتیگراد افزایش خواهد یافت (در مجموع در طول قرن بیستم: به علاوه 6/0 درجه). تفاوت بین این دو رقم قابل توجه است، چه به سختى مى توان آثار حاصل از عوامل گوناگون دخیل در این پدیده را به دقت پیش بینى نمود: عواملى چون افزایش جمعیت یا افزایش گاز (Co2)در نتیجه استفاده از سوخت هاى فسیلى، به علاوه تغییرات در آب و هوا بسیار به کندى صورت مى گیرد: حتى اگر بشر انتشار گازهاى گلخانه اى را به سرعت به صفر برساند.

 

ده ها سال طول مى کشد که گرم تر شدن کره زمین متوقف شود. درست مثل اتومبیلى که با سرعت بالایى در حرکت است، براى آن که از سرعتش کاسته شود، لازم است چندین کیلومتر مسافت را طى کند. بسته به اینکه گرم شدن زمین و آب شدن توده هاى یخ تا چه اندازه شدید باشد سطح آب اقیانوس ها بین 20 تا 86 سانتیمتر افزایش خواهد یافت. بدون اقدامات حفاظتى همچون برپا کردن سدهاى مرتفع مساحت وسیعى از سواحل دریاها و اقیانوس ها و زمین هاى در مجاورت آنها به زیر آب خواهند رفت. بسیارى از جزایر رویایى دریاى جنوب براى همیشه محو خواهند شد.
اما همین حالا هم شاهد نتایج حاصل از پدیده قدرتمند گرم تر شدن زمین هستیم: طوفان هایى که تاکنون نظیرشان اتفاق نیفتاده، باران هاى سیل آسا و طغیان رودخانه ها، تابستان هاى گرم و طاقت فرسا با تلفات عظیم در محصولات گیاهى و دامى و آتش سوزى هاى وسیع جنگل ها، یخچال هاى آلپ آب و در بسترهاى عظیم یخى خلل وارد مى شود و ساختمان ها دستخوش تزلزل مى شوند. اکوسیستم درهم مى ریزد، تمام حیوانات و گیاهان نابود مى شوند و فضاى زندگى انسان ها به شدت در معرض تهدید قرار مى گیرد. «گروه بین دولتى براى تغییر آب و هوا» در «خلاصه اى براى سیاستگزاران» باز هم نتایج بیشترى را برمى شمارد. سالخوردگان بیشترى به خاطر گرما جان خود را از دست مى دهند؛ عوامل مضر و بیمارى زا گسترش مى یابند (مثلاً پشه هاى مالاریا راه سرزمین هاى شمالى تر را در پیش مى گیرند)؛ کوه هاى بیشترى ریزش مى کنند، فرسایش زمین ها و سواحل دریاها سرعت مى گیرد، حتى جزایر مرجانى نیز در این میان آسیب مى بینند و زمانى که بسترهاى یخى دائمى اندک اندک ذوب مى شوند، مقادیر عظیمى متان و دى اکسیدکربن آزاد و اثر گلخانه اى بیش از پیش تشدید مى شود. اگرچه دانشمندان در مورد این آثار و نتایج اتفاق نظر دارند، ولى افزایش سریع دماى زمین در ده سال اخیر پرسش هاى زیادى را براى انسان مطرح کرده که لازم است پاسخ هایى براى آنها پیدا شود. افزایش شدت حرارت خورشید در 100 ساله اخیر تنها موجب 2/0 درجه افزایش درجه حرارت زمین شده است.
گرم تر شدن زمین یک واقعیت است که در حدود مشخصى اتفاق خواهد افتاد. اما چگونه مى توان از این واقعیت این طور نتیجه گرفت که دوران یخبندانى در راه است؟ لااقل آن طور که امریش وانمود مى کند. کارگردان و فیلمنامه نویس در فیلم خویش از آنجا شروع مى کنند که یخ هاى ذوب و رها شده از قطب هاى کره زمین با جریانات آب گرم اقیانوس ها برخورد پیدا مى کنند. چنین فیلمنامه اى را نمى توان پیشاپیش رد یا قبول کرد، چه یک بار حدود 11هزار تا 12هزار سال پیش جریان اقیانوسى گلف استریم کاملاً متوقف شد. در این زمان پس از یک دوره آب و هواى گرم درجه حرارت در گرینلند در مدار 15 درجه به یک بار افت کرد. بدین ترتیب تا آنجا که به دانشمندان مربوط مى شود، مى توان از وضعیت جریان آب داخل اقیانوس ها به عنوان شاخصى از وضعیت کلى آب وهوا استفاده نمود

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله قطب جنوب