چکیده
قنات، آیا تا به حال اندیشیدهاید که تاریخچهی پیدایش قنات به چه دورانی مربوط میشود؟ چگونه به طراحی و اجرا گذارده شده است؟ و سؤالاتی از این قبیل. از این رو در این مقاله سعی شده تا با ارائه مطالبی پیرامون این میراث بسیار ارزشمند ایران باستان که زمینههای رشد و توسعه کشورمان را فراهم آورده یادی از آن به خاطر آوریم و با تکیه بر نتایج معنوی قنات همچون تلاش، پشتکاری، آیندهنگری و از همه فراتر امید ما نیز همانند پیشینیان خود با استفاده از امکانات محدود یا وسیع خود در توسعهی میهنمان و ارائه خدماتی نادر به جهان بکوشیم.
به کانال زیرزمینی حفر شده جهت تأمین آب شیرین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی که با انتقال آن به سطح زمین قابل استفاده خواهد بود را در ایران و آسیای مرکزی قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره گویند. قناتها در گذشته از کاربرد وسیعی برخوردار بوده، اما با گذشت زمان و ایجاد لولهکشیها در اکثر مناطق جهان از کاربرد آنها کاسته شده و مردم به استفاده از روشهای جدید مانند آب لولهکشیها گرویدهاند. با این وجود، میتوان از قناتها و دیگر آثار در صنعت گردشگری استفاده نمود که درآمد به سزایی برای هر کشوری پیش رو دارد.
1- مقدمه
کانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان که جهت جمعآوری آب شیرین و انتقال آن به سطح زمین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و آسیای میانه قنات یا کاریز و در کشورهای عربی فقره میگویند. کاریز کلمهای پارسی و قنات کلمه پارسی معرب شده است. قنات را در لغت عدهای به معنای نیزه و جمع آن، قنوات، قنیات و قنی ترجمه کردهاند که بعدها، به معنای کانال و مجرای آن و معادل کاریز به کار رفته است؛ عدهای نیز آن را از کلمه پهلوی کانیکه برگرفته از کانال و فعل کن و کندن میدانند که به زبان عربی رفته و معرب شده است. این کلمه در زبان آکدی و آشوری به شکل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت کانال دیده میشود و در زبان پهلوی نیز به شکل کهس به کار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، کلمه کاریز و کهریز است.
بسیاری از فلاسفه و جغرافینویسان اروپایی باستان از 2600 سال قبل تاکنون تا مورخین مسلمان و سیاحان یکصد سال اخیر به کاریز و قنات در ایران اشاره کردهاند. اسامی برخی از آنها به شرح زیر میباشد:
تالس ملیتیThales Melitus (546-640 قبل از میلاد)، آناکسی ماندرAnaximender (546-640 قبل از میلاد)، فیثاغورس Pythagoras (509-608 قبل از میلاد)، کوسماس ایندیکوپلیوس (500-535 قبل از میلاد)، هکاتوسHecataus (500 قبل از میلاد)، نیارکوس دریاسالار یونانی ( 242-325 قبل از میلاد) که سواحل مکران و هرمز تا رود فرات را مورد بازدید قرار داده است، هردوتHerodotus (420-486 قبل از میلاد)،Ptolemy Quintus Claudius معروف به بطلیموس (270-330 قبل از میلاد) ریاضیدان و ستارهشناس قرن دوم قبل از میلاد در کتاب جغرافیای جهان که دارای 27 نقشه بوده است، کتزیاس (380-445 قبل از میلاد)، گزنفن (352-430)، ایراتوستین Eratosthenes (187-276 قبل از میلاد)، استرابون پدر جغرافیا (قرن اول میلادی)، گوئینوس کورتوس روفوس Curticus Rufus تاریخنویس رومی قرن اول میلادی در شرح حال زندگی اسکندر، آریانوس Flavius Arrianus تاریخنگار یونانی سده دوم میلادی در کتاب آنابازیس، نویسنده و مورخ رومی پومپونیوس ملا 43 میلادی، دیسئارکوس (285-325 قبل از میلاد)، هیپارکوس جغرافینگار سده دوم قبل از میلاد، آریان (98-171 میلادی)، عیسوب اوسیوس (263-340 میلادی) که به پدر تاریخ عیسوی معروف است، آگاتانژ (330-226) تاریخنگار ارمنی، موسی خورن مورخ سده 5 میلادی در کتاب مارکوارت یا ایرانشهر و کراتس مالوسی دانشمند سده دوم قبل از میلاد، پلیبیوس (جغرافیانویس یونانی قرن دوم قبل از میلاد)، پوزیدوینوس جغرافیانگار سوری (15-135 قبل از میلاد)، واسکودوگاما، مارکوپلو، اچ .بی وگانH.B.Vgan ، سی.ای.بیدولف C.E.Biddulph، پیتر دو لاوابه ایتالیایی، سرتوماس هربرت انگلیس، کارستن نیبور، گامب فر، هئیت اوزلی، سر کربنز، لیو الکساندر، بی.توماسB.Thomas ، فیلبیH.ST.Philby ، آلفونس گابریل در کتاب عبور از صحاری ایران Duerch Persiens Wuesten، ژ.آ.اولیویه، دوپره، کوست و فلاندین همگی در کتب و یادداشتهای سفر خود به قناتهای ایران اشاره کردهاند.
از میان مورخین مسلمان نیز میتوان به ابن خردادبه خراسانی (211-300 قمری)، ابن فقیه همدانی (279 قمری)، استخری (340 قمری)، مسعودی، ابن مطهر مقدسی (355 قمری)، بیرونی، ابن حوقل (367 قمری)، مقدسی (375 قمری)، ناصر خسرو (وفات 448 قمری)، ابوعبدالله محمود قزوینی (682 قمری)، شرفالزمان طاهر مروزی (514 قمری)، شمسالدین دمشقی (727 قمری)، مستوفی قزوینی (740 قمری)، قدامه بن جعفر (266 قمری)، ابن یعقوب (232-334 قمری)، ابن فقیه (290 قمری)، ابن رسته (290 قمری)، سهراب سده سوم قمری، شهریار رامهرمزی (342 قمری)، ابن بلخی (500 قمری)، ابن ادریس (548 قمری)، بکران خراسانی، یاقوت حموی (623 قمری)، قزوینی (674 قمری)، ابوالفداء (721 قمری)، النوبری (733 قمری)، عطاملک جوینی در عهد مغولان حاجی خلیفه (چلبی) مورخ ترک (1067 قمری)، محمد ابراهیم کازرونی، رضا قلی خان هدایت، اعتمادالسلطنه، لسانالملک و جرجی زیدان همگی در کتب و یادداشتهای سفر خود به قناتهای ایران اشاره نمودهاند که نشانگر اهمیت قناتها در تمام ادوار گذشته تمدن بشر میباشد.
بسیاری از پژوهشگران تاریخ حفر قنات را به دوره هخامنشی نسبت میدهند. علت این است که از دوره ماقبل هخامنشی سنگنبشتههای اندکی باقی مانده و چون سند مکتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دوره ماقبل تاریخ میدانند، در حالی که علم باستانشناسی، مردمشناسی و زبانشناسی رازهای نهفته زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشکار نموده است.
میدانیم که تاریخ مدنیت و تاریخ شفاهی در ایران بسیار دیرینهتر از دوره هخامنشی است و اصولاً یافتههای باستانشناسی در شرق چین و آسیای مرکزی و شرق ایران ثابت میکند که مدنیت در شرق ایران و داستانهای ایران و توران به دورانی بیشتر از 5 هزار سال قبل مربوط میشود. یافتههای باستانشناسی شهر سوخته و جیرفت و آثار بهدست آمده از تمدن هلیل رود و آثار تمدن شهرنشینی هفت هزار ساله در غرب ایران (مادها) این فرضیه را اثبات میکند، در حالی که سنگنبشتهها و تاریخ مدون ایران تنها 2500 سال اخیر را آن هم به طور ناقص پوشش میدهد.
در دهههای اخیر بسیاری از فرضیههای تاریخی در مورد عمر بشر و مهاجرت اقوام به یمن و پیشرفت علوم دیگر از جمله زیستشناسی، باستانشناسی و انسانشناسی به کلی دگرگون شده است. تا اواسط قرن هفدهم تصور بر آن بود که از عمر کره زمین فقط 6 هزار سال میگذرد، حال آن که امروزه مشخص شده است که تنها از عمر انسان امروزی یک میلیون و هشتصد هزار سال میگذرد و با کشف ابزارهای سنگی و فلزی جدید محاسبات قبلی در مورد عصر سنگ و آهن نیز هزاران سال به عقب برده شده است. بعلاوه این که در چندین نقطه در خود ایران اسکلتهایی پیدا شده است که فرضیه مهاجرت اقوام آریایی به ایران را هزاران سال به عقبتر میبرد و اثبات میکند که آریاییها هزاران سال قبل از فلات ایران به سوی شمال مهاجرت و در حدود 3 تا 4 هزار سال قبل مجدداً به علت سردی و یخبندان طولانی به فلات ایران مهاجرت نمودهاند. ایران در طول 10000 سال گذشته مهمترین مرکز تبادل و آمیختگی اقوام و فرهنگهای متعدد بوده است و علی رغم این که ایران در طول تاریخ با نامهایی از قبیل کشور یم، جم، جمشید، بلاد عجم، بلاد کسری، بلاد اکاسره، پارس، پرس، فرس، پرز، اسپارستیس، ایرانا، آریان، آریترا، ملک فریدون، پرسیچ و… نامیده شده و محل سکونت دهها قوم و زبان مختلف است، با این وجود از نظر انسانشناسان ایران تنها متشکل از سه نژاد میباشد. ابزارهای کشف شده در شرق، غرب و جنوب ایران نمایانگر آن است که در فلات ایران تمدنهای گم شده متعدد چندین هزار ساله وجود دارد که بخشی از این تمدن در منطقه جنوب خراسان مدفون میباشد.
2- تاریخچه قنات
پژوهشگران به اتفاق معتقدند که بهرهبرداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دوره هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و آفریقا نیز راه یافت، سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند. مهمترین و قدیمیترین کاریزها در ایران، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. در حال حاضر در 34 کشور جهان قنات وجود دارد ولی قناتهای فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قناتها در سایر کشورهای جهان است. مهمترین قناتهای ایران در استانهای کویری خراسان، یزد، کرمان، مرکزی و فارس وجود دارد.
قنات یا کاریز یکی از شگفتانگیزترین کارهای دستهجمعی تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آبرسانی به مناطق کم آب و تأمین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامهریزی به وجود آمده است. این پدیده شگفتانگیز آبرسانی از دیرباز و از عصر آهن به عنوان یکی از منابع تأمین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشکسالی در فلات ایران روبرو بودهاند، نقش کلیدی و مؤثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفایی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیتهای متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است. به گواه تاریخ و کشفیات باستانشناسی این فنآوری مهم از ابتکارات ویژه ایرانیان بوده و به تدریج به سایر مناطق جهان از جمله، منطقه غربی، شمال آفریقا، چین و حتی به بخشهایی از آمریکای جنوبی چون شیلی راه یافته است.
تاریخ قنات در ایران به طور مشخص، به دوره ایران باستان و ماقبل کتابت و به عصر آهن باز میگردد. تمدن 5 هزار ساله شهر سوخته و تمدن هکمتانه و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دوره ماقبل هخامنشی است. یکی از قدیمیترین اسناد مکتوب شناخته شده که در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمین نبرد سارگون دوم (پادشاه آشور است که سالهای 705 تا 722 قبل از میلاد میزیسته است) علیه امپراتوری اوراتور در سال 714 قبل از میلاد مسیح است (محقق فرانسوی گوبلو به کمک یک لوح بزرگ مسی به خط میخی که به زبان آکادی نوشته شده از آن مطلع شده است. این لوح، اکنون در موزه لوور پاریس موجود میباشد). سارگون از کوههای زاگرس میگذرد و به ناحیهای واقع در اطراف شهر اوهلو (مرند کنونی) در حدود 60 کیلومتری شمال غرب تبریز در شمال دریاچه ارومیه میرسد. او متوجه میشود که در این ناحیه رود وجود ندارد. با این وجود ناحیهای است که با آبیاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمیکند برای این که او در دشتهایی فرمانروایی کرده که چنین تکنیکها یا سیستمهایی از حداقل دو هزار سال پیش در آنها معمول بوده است، اما آنچه که او را شگفتزده میکند، بیاطلاعی از منشأ این آبها بوده است. به طور قطع، سارگون موفق شد که قنات را ببیند. اما این قناتها را چه کسانی ساختهاند؟ و چه کسی این تکنیک را به منطقه آورده است ؟
به استناد کتیبه سارگون، اورسای اول پادشاه هم عصر او بوده که اولین قنات را احداث کرده است. بنابراین فرمانروای آشو، رواج این تکنیک را که به گفته او پدیدهای تازه بوده است، به اهالی اوراتو نسبت میدهد. از طرف دیگر در ناحیه دریاچه وان (که در آن زمان جزو خاک ایران بوده) ناظری در آغاز قرن هشتم قبل از میلاد، به وجود 21 رشته قنات اشاره کرده است. در کتابی تحت عنوان «ارمنستان در گذشته و حال» نوشته لهمان مورخ 1925، آمده است که ابداع قنات به اوراتورها تعلق دارد و میدانیم که اهالی اوراتور، اعقاب جدا نشدنی ارمنیها هستند.
برابر مطالب اوستایی و مطابق شاهنامه فردوسی هوشنگ مخترع قنات بوده است و جم یا جمشید مخترع لباس، تبر، شمشیر، بیل و ادوات کشاورزی است. میدانیم داستانهای شفاهی تا دوره زرتشت و فردوسی در میان مردم رواج داشته است و این داستانهای شفاهی ریشه 7 تا ده هزار ساله دارد.
اشغال فلات ایران از سوی مادها و پارسها با ایجاد شهرهای بزرگ و باشکوه همراه است مانند شهرهای اکباتان (همدان) و پاسارگاد پایتخت قدیمی امپراطور ماد که از سوی کوروش دوم بنیان گذاشته شد. همچنین تخت جمشید که داریوش اول آن را در نزدیکی پاسارگاد به وجود آورد و به صورت پایتخت هخامنشیان در آمد. شهر راگس یا راجس (ری) در چند کیلومتری شهر ری کنونی یکی از پرجمعیتترین شهرها بوده است. تمامی این شهرها با استفاده از سیستم قنات توانستند آب خود را تأمین کنند و به حیات خود ادامه دهند، زیرا در آن زمان رودها و یا چشمههایی بیش از امروز وجود نداشته است؛ اما به هر حال قدیمیترین قنات ثبت شده در تاریخ به 3 هزار سال پیش (30 قرن قبل)، باز میگردد که در آذربایجان و ارمنستان حفر گردیده است. در پی آن، در دوره داریوش کبیر (486-521 قبل از میلاد) که اوج شکوفایی و اقدامات آبیاری و حفر کاریز در سراسر فلات ایران به شمار میرود، قناتهای متعددی در قلمرو فلات ایران و در عمان و مصر حفر شده است. بر اساس کاوشهای باستانشناسی این باور وجود دارد که کاریزهای ایجاد شده در نواحی جنوبی خلیجفارس، خراسان، یزد و کرمان در دوره هخامنشیان ساخته شده و قنوات قدیمی قم و بسیاری دیگر از مناطق ایران در عصر ساسانیان و قنوات تهران در دوره صفویه و قاجاریه حفر گردیده است.
از مطالعه کتب قدیم و آثار باستانی ایران پی میبریم که کندن کاریز و تعمیر آن و آبیاری و زراعت کاری مقدس محسوب میشده است. در وندیداد که زرتشتیان آن را کتاب الهی میدانند و بعضی نیز آن را دایرهالمعارف فرهنگ باستان محسوب میکنند چنین جملاتی وجود دارد:
"سوگند یاد میکنم به جاری کردن آب خنک در خاک خشک (کاریز) و عمارت راه و سوگند یاد میکنم به زراعت و کاشتن درخت میوه".
هرودت آورده است که آناهیتا خدای آب نزد ایرانیان از آن بابت مقدس است که آبهای روان را جاری میکند و سبزی و خرمی ایجاد میکند و چون آب پاک است نباید آلوده شود.
در فرهنگ باستان ایران سرو نماد اهورا مزدا و نخل نماد میترا و نیلوفر نماد آناهیتا است، بنابراین کاشت درخت و دایر نمودن پردیس (فردوس، پاریس) یا باغ، امر مقدسی بوده است. بر اساس کتب تاریخی در کاشمر درخت سرو مقدس بوده است و مردم به آن پارچه گره میزدند، آن را تزیین میکردند و حاجت میطلبیدند. به امر خلیفه متوکل عباس آن را بریدند و تنه آن را به بغداد (بغ+ داد) بردند؛ مردم نسبت به این عمل غیر شرعی نفرین کردند و چون خبر مرگ این خلیفه را شنیدند شادمان گردیدند و پنداشتند که او سزای عمل خود را دیده است. هنوز در بسیاری از مناطق ایران از جمله در بعضی از روستاهای سنتگرای گناباد درخت سرو را مقدس میشمارند و نخل مراسم محرم را از سرو میسازند. سرو زیبد و نخل درب صوفه که گفته میشد بر قبر عارفی روییدهاند نمونههای اینگونه تقدسهای به جا مانده از دوران قبل از اسلام بود که در حال حاضر از سال 1357 نذر کردن و آش نذری پختن در این دو مکان منسوخ شده است.
پولیپیوس مورخ یونانی سده سوم پیش از میلاد متذکر شده است که در زمان هخامنشیان آن کس که کاریزی حفر یا زمینی را آباد میکرد یا کاریز خشکی را بازسازی مینمود، مالیات 5 نسل بر او بخشوده میشد. در سیاحتنامه فیثاغورس به باغهای مصفا که با دولاب آبیاری می شدهاند، اشاره شده که کوروش خود ساعتی را در آن به کشاورزی میپرداخته است.
ایرانیها در کندن کاریز و کانال مهارت خاصی داشتند. در مورد حفر کانال سویز، در موزه باستان قاهره سنگنوشتهای نگهداری میشود که بخش اعظمی از نوشتههای آن از میان رفته ولی بخشی از آن چنین است: "من داریوش به همراه پارسیها مصر را گرفتم، امر کردم این کانال را بکنند تا از نیل مصر به دریای پارس بروند".
آقای گوبلو، دانشمند فرانسوی که حدود بیست سال در ایران اقامت داشته و در زمینه آب در ایران کار کرده است، این سیستم باستانی دستیابی به آب زیرزمینی را قابل مطالعه مییابد و بر این اساس وقتی به وطن خود (فرانسه) بر میگردد موضوع دکترای خود را قنات انتخاب میکند و با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از 534 منبع علمی-تحقیقی تز دکترای خود را تحت عنوان «قنات فنی برای دستیابی به آب در ایران» مینویسد. او در این نوشته خود ثابت میکند که قنات اختراع ایرانیان است و دهها قرن هم قدمت دارد در حالی که چینیها فن قنات را چند قرن پس از ایرانیان آموختهاند. گوبلو در کتاب خود که در سال 1979 انتشار یافته مینویسد:
"همه چیز دال بر آن است که نخستین قناتها در محدوده فرهنگی ایران ظاهر شدهاند و انگیزه اصلی از حفر قنات، باور و فرهنگ یکجانشینی و توسعه کشاورزی و آبادی بوده است، به طوری که این صنعت در میان ترکهای شرقی و اعراب که فرهنگ کوچنشینی داشتهاند رونق نیافته است."
گوبلو دهها صفحه از کتاب خود را به بررسی صادر شدن فن قنات از ایران به دیگر کشورهای شرق و غرب و غیره اختصاص داده است، اما برای جلوگیری از طولانی شدن مقاله فقط به ذکر نکات زیر که در واقع نتیجهگیری کوچکی از نوشتههای مهم این دانشمند فرانسوی است اکتفا میشود: این دانشمند در نتیجه سالها تحقیق و نیز سفر به کشورهای مختلف و همچنین استفاده از صدها منابع، معتقد است که خاستگاه اصلی قنات ناحیه آذربایجان غربی ایران و ارمنستان فعلی در منطقه معادن سرب این نواحی میباشد و این فن دستیابی به آب زیرزمینی، در محیط فرهنگی ایران در اوایل هزاره اول قبل از میلاد مسیح اختراع شد و سپس به سرعت در دیگر نقاط کشور و در خارج از آن رواج یافت. این فن دستیابی به آب زیرزمینی در سالهای 800 قبل از میلاد به وسیله کشاورزان در داخل فلات ایران رواج پیدا کرد و از آنجا به سایر نقاط جهان گسترش یافت. به عنوان مثال حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح ایرانیان، آموزش فن حفر قنات را به مصر و حدود 750 میلادی مسلمانان بنیامیه این فن را از آنجا به اسپانیا منتقل کردند و سپس از آنجا به مراکش منتقل شد و حدود سال 1520 میلادی به آمریکا به ویژه منطقه لس آنجلس فعلی، انتقال یافت (به موجب بررسیها، آب لسآنجلس آمریکا ابتدا به وسیله قنات تأمین میشده است) و در سال 1540 میلادی به ناحیه پیکارد شیلی منتقل شده است. بررسیهای گوبلو ثابت میکند که سیستم قنات در سال 1780 یعنی در حدود 200 سال قبل به چین شرقی (ناحیه تورفان) رسیده است.
اعراب با حفر چاه آب مورد نیاز خود را تأمین میکردند ولی به دلیل شیبدار نبودن سرزمین عربستان نمیتوانستند از تکنیک قنات استفاده کنند. در دوره اسلامی نیز قنات به عنوان یک روش آبرسانی در فلات ایران پذیرفته شده و علاوه بر مردم عادی، روستاییان و کشاورزان، عدهای از حکام، سرمایهداران و زمینداران نیز در ایجاد و گسترش قناتها تلاش نمودهاند. در این دوران نیز کاریزها در نقاط مختلف جهان گسترش یافته و حتی بعدها به قاره آمریکا نیز رسیده است. پس از اسلام، دیلمیان و سامانیان در پیشرفت آبیاری در ایران کوشیده و در دوره صفویان نیز به سدسازی و آبیاری و کندن قناتها و لایروبی قناتهای موجود توجه واقع شد. در دوره قاجار، تجدید حیات قنوات به خصوص، با گزینش تهران به عنوان پایتخت جدید کشور از سوی آقامحمدخان قاجار تسهیل شد. در دوره پهلوی قناتهای جدید به دلیل افزایش جمعیت و کمبود آب به طور مشخص، ساخته نشد و در عوض، کانالی به طول 53 کیلومتر از رودخانه کرج به سوی تهران کشیده شد. در این برهه به دلیل تمایل به مدرنیزه کردن تجهیزات کشور، از جمله در زمینه آب به سوی فنون جدید روی آوردند. اما به زودی بعضی الزامات جغرافیایی و شهری ثابت کرد که نمیتوان از مزایای فنون قدیم چشمپوشی کرد و سدهای مدرن نیز نمیتوانند به هیچ وجه، جایگزین بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و کاریزی شوند. تا حدود 50 سال پیش، قبل از آن که سیستم آبرسانی به شکل امروزی ایجاد شود، آب آشامیدنی و مصرفی مردم، از طریق قناتهایی تأمین میشد که نوع معماری و مهارت در ساخت آنها، شهره جهانیان بود و مشخصه ذوق و ابتکار مردم ایران زمین به شمار میرفت. نیاز به انتقال آب از مناطق پر آب به سایر مناطق، موجبات طرحریزی و اجرای ساختوساز قناعتها را به شکلی استثنایی و ماندگار فراهم آورد.
3- قناتهای گناباد
در شهرستان گناباد نیز بیش از 800 قنات از ادوار مختلف تاریخ وجود دارد که علاوه بر این که منابع پایدار آبی در کویر به شمار میروند نقشی بنیادین در زندگی اجتماعی انسان وایجاد شهرنشینی و مدنیت ایفا نمودهاند. این شاهکارهای مهندسی برخلاف بسیاری دیگر از آثار تاریخی ودستساختههای گذشتگان، امروزه نیز کاربرد خود را حفظ کرده ولی کمتر در زمره سازههای شگفتانگیز علمی و مهندسی مورد تحقیق و توجه محققین وعلاقمندان و گزارشگران قرار گرفتهاند. از جمله قناتهای مهم و تاریخی گناباد میتوان قناتهای قصبه، خوششویی، رهن، ریاب، بیدخت، قوژد، کهنه و متروک، زیبد را نام برد. به جز روستای سنو، گوهردشت و رزو (رضویه) سایر روستاهای گناباد از قنات و چاههای عمیق بهره میبرند. سنو به دلیل برخورداری از آب چشمهای که از یک دریاچه و غار درون کوههای زرد (رزو) به طول تقریبی 12 کیلومتر و ذخیره تقریبی قابل توجهی حتی در خشکسالیهای متوالی تغییری نمییابد و بنابراین نیازمند حفر قنات نبوده است. آب رزو و گوهردشت نیز از همان غار و دریاچه مشترک با سنو تأمین میشود. غار سنو چیزی شبیه به غار علی صدر و شاید عظیمتر باشد که تاکنون مورد کاوش قرار نگرفته است.
اکتشافات باستانشناسی به خوبی ثابت میکند که تغییرات آب و هوایی و از جمله تغییر مسیر رودخانهها چگونه میتوانسته است باعث مهاجرت تمامی ساکنان یک شهر مانند شهر سوخته در زابل شود، اما در مناطقی مانند گناباد مردم پس از یک دوره خشکسالی و یا تغییر آب و هوایی به جای مهاجرت به حفر چاه و قنات مبادرت کردند.
3-1- قنات قصبه
میدانیم که شهرستان گناباد از شهرهای کهن و دارای پیشینه غنی فرهنگی و تاریخی است که پیشینه آن به دوران پیش از تاریخ نگارش و همزمان با تمدن شهر سوخته زابل بر میگردد. آثار به دست آمده از گورستان گبرها و غارهای مسکونی در کلاته خاتمه در زیبد، خانیک و کلات این ادعا را به خوبی اثبات میکند که اولین سکونتگاه انسانهای اولیه در این منطقه به درههای سرسبز کلاته شهاب زیبد، سنو، کلات و کاخک مربوط میشود. بر اثر تغییر آب و هوا از میزان باران و سرسبزی این منطقه کاسته شده و به مرور جمعیت به دشت گناباد آمدهاند. حفر قناتهای قصبه، خوششویی، رهن و ریاب به این دوره مربوط میشود (بین 3 تا 3500 سال قبل). اولین نوشتهها در مورد قنات به نوشتههای هخامنشی و نوشتههای فیثاغورس، هردوت، گزنفون و نئارکوس مربوط میشود، ولی مسلماً قبل از این دوره هم که تاریخ شفاهی محسوب میشود قنات وجود داشته است.
قنات قصبه با 33133 متر طول، 300متر عمق و470 حلقه چاه که در دوران هخامنشیان و یا قبل از آن حفر شده است. با یک محاسبه سرانگشتی میتوان گفت 56 هزار تن خاک و سنگ برای حفر مادر چاه و چاههای عمودی اتصالی و کانال افقی سراسری توسط کارگران و مقنیان جابهجا شده است و جابهجایی این حجم خاک بدون تردید کمتر از عظمت اهرام مصر نیست. قنات قصبه به عنوان عمیقترین قنات دنیا، میراث فرهنگی و تمدنی عظیمی است و بدون شک یکی از عجایب تمدن بشری به شمار میرود. قنات قصبه از نظر طولی دومین قنات ایران بعد از قنات زارچ یزد (60 کیلومتر) محسوب میشود و پرآبترین قنات منطقه کویری است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 39 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله قنات میراث فرهنگی، اقتصادی،اجتماعی