
زبانشناسی و زبان؛ بررسی مفاهیم بنیادی زبانشناسی
زبانشناسی و زبان؛ بررسی مفاهیم بنیادی زبانشناسی
تعداد صفحات : 100 صفحه -
قالب بندی : word
فصل اول : مفاهیم حسابداری بهای تمام شده
گفتار اول : حسابداری بهای تمام شده ( حسابداری صنعتی )
آنچه که در کشور ما به عنوان حسابداری صنعتی خوانده می شود حوزه ای از حسابداری است که با اندازه گیری و ثبت و گزارش اطلاعات مربوط به اقدام بهای تمام شده سر و کار دارد .
2 ـ موارد کاربرد حسابداری بهای تمام شده :
کاربرد اولیة اطلاعات مربوط به بهای تمام شده در تصمیم گیری ها و ارزیابی عملکردهای توسط مدیران است که در داخل ساختمان توسط مدیران به منظور ارزیابی فعالیتهای سازمان یا نیروی انسانی و یا به عنوان مبنای برای اتخاذ تصمیم بکار برده می شود .
3 ـ حسابداری مالی و حسابداری بهای تمام شده :
حسابداری مالی : با تهیه آن دسته از اطلاعات سر و کار دارد که برای استفاده کنندگان خارجی از مؤسسه نظیر سرمایه گذاران و بستانکاران و تحلیلگران مالی و اتحادیه های کارگری و علاقه مندان خارجی تهیه می شود .
حسابداری بهای تمام شده : با گردآوری و تحلیل اطللاعاتی در مورد بهای تمام شدة کالا و خدمات مؤسسات سر و کار دارد که مورد استفادة مدیران مؤسسه در امر برنامه ریزی ، کنترل و تصمیم گیری واقع می شود .
4 ـ هزینه برای بهای تمام شده :
بهای تمام شده به معنی منابع از دست رفته در برابر تحصیل کالا و خدمات مورد نیاز هنگامیکه این منابع حاصل می شود بهای تمام شده تبدیل به هزینه می شود و آن دسته از اقلام بهای تمام شده که هنوز مورد منفعت قرار نگرفته به صورت دارایی در حسابها و صورتهای مالی نشان داده می شود .
5 ـ تعریف زیان و تفاوت آن با هزینه :
هزینه ها در برابر درآمدها قرار می گیرند تا سود و زیان یک دورة مالی را مشخص سازند درآمد : قیمت کالایی است که فروخته می شود و یا خدمتی که عرضه می شود در برخی موارد کالاها و خدمات خریداری شده به قصد تحصیل انتفاعی بدون آنکه سودی از آنها حاصل شود ارزش خود را از دست
می دهند این گونه اقلام بهای تمام شده اصطلاحاً تبدیل به زیان شده و در صورت سود وزیان از درآمد کسر می شوند .
6 ـ دستمزد و انواع آن :
2 نوع دستمزد داریم : دستمزد مستقیم ، دستمزد غیر مستقیم
1 ـ دستمزد مستقیم : آن دسته از کارگرانی را که مستقیماً در ارائه خدمات یا تبدیل مواد مستقیم به کالای ساخته شده دخالت دارند و بدون دخالت آنها تولید و ارائه خدمات امکان پذیر نیست ، دستمزد این گونه کارگران را به عنوان دستمزد مستقیم محاسبه می کنیم . مثال : کارگران خط تولید یا مونتاژ
یک کالا .
2 ـ دستمزد غیرمستقیم : دستمزد آن دسته افراد که در تولید کالا و یا ارائه خدمات دخالت دارند اما بطور مستقیم حساب نمی شوند را می نامند : مانند سه کارگران یا بازرسان .
ارتباط :
برای لوکوربوزیه ترکیب بندی معمارانه مسائلی مشابه با آنچه او در نقاشی با آن روبرو بود مطرح ساخت در زمکان قرار دادن اجزای مختلف یک ساختمان در کنار یکدیگر خطوط انتظام دهنده به عنوان مراجع تصمیم گیری برای انتخاب و سازماندهی اجزاء مورد استفاده قرار می گرفت .
در کارهای معماری دهه 1920 او نفوذ آرمانهای پوریسیم به وضوح قابل مشاهده است و تعادل به عنوان نکته مثبت و پسندیده کارهای هنری و معماری او به شمار می رود . در نقاشی های پوریست او تعادل ماحصل موازنه عناصر ترکیب بندی و مهیا کننده تضاد پویای میان خطوط افقی و عمودی است .
در این نقاش ها یک تضاد بنیادی میان پس زمینه وحوادث پیش زمینه میان منحنی ها و راست گوشه ها وجود دارد و اغلب اجزای نقاشی با یکدیگر چفت و بست شده اند. بعنوان مثال دو پیپ درون نقاشی طبیعت بی جان با چرخش پیرامون استوانه ملاقه با یکدیگر چفت و بست شده اند . ارتباط عناصر بصورت سه بعدی بیان شده است ومشابه روش بیانی مورد استفاده ر زبان معمارانه اوست ، مثالهای معماران این عناصر مرتبط با یکدیگر را می توان در خانه و ایزنموف و کلیسای رو نشان یافت .
لوکوربوزیه در این سه ویلا ، ساختار اصلی ساختمان را با هدف تقابل با عناصر ارتباطی ، تنظیم کرده است .
پلان ویلاهای مورد بحث دارای یک شبکه ساختاری منظم و صریح هستند با این هدف که رامپها و پله های موجود به صراحت درک شوند.
شامل 16 صفحه Word
تعریف فرهنگ شهری: منظور از فرهنگ شهری بخش ویژه ای ازفرهنگ عمومی جامعه شهری است که به طور مستقیم با برنامه ریزی شهری و مدیریت شهری ارتباط پیدا می کند. بنابراین می توان آن را چنین تعریف کرد. فرهنگ شهری مجموعه ای نظام دار است از ارزشها، هنجارها، نهادها و فضاها، تجهیزات آموزشی و مقرراتی که در شکل گیری فعالیت و روابط رفتار فرهنگی مردم در محیط شهری دخالت و تأثیر دارد.
براساس این تعریف می توان گفت که فرهنگ شهری بخش مستقل از فرهنگ اجتماعی و عمومی است که در کنار برنامه های عمومی فرهنگی و آموزشی مورد شناسایی و ساماندهی و هدایت قرار می گیرد. چرا که کمیت و کیفیت آن نقش مؤثری در بهبود زندگی شهری و بطور خاص و غنای توسعه فرهنگی به طور عام دارد. همچنین هر گونه اختلال درآن به اختلال در کل حیات شهری منجر می گردد.
ضرورت برنامه ریزی کالبدی: در دوران معاصر بار رشد بی سابقه شهرنشینی و پیچیدی ترشدن ساختار شهرها زندگی جوامع بشری بطور کلی زیر تأثیر الزامات و امکانات شهرها قرار گرفته اند.
بطوری که توسعه و برنامه ریزی فرهنگی بیش از هر عامل دیگر از ویژگی ساختار کلان شهرها و نحوه توسعه و اداره آنها تأثیر می پذیرد.
همچنین امروزه بر خلاف گذشته بخش عمده فعالیتهای فرهنگی در مکانهای عمومی و فضاهای شهری تحقق پیدا می کند. وازاین رو بطور مستقیم به برنامه ریزی کالبدی- فضایی شهری مربوط می شود. از طرف دیگر به دلیل رشد سریع وناموزون جوامع توسعه نیافته هنوز این فرهنگ شهری در شهرهایی مثل تهران انسجام و قوام پیدا نکرده و با انواع ناهماهنگی و عدم کارایی روبرو می باشد.
بنابراین لازم است که در کنار برنامه ریزی طراحی شهری نیازهای مربوط به فرهنگ شهری عوامل و شیوه های تأمین آنها نیز مورد شناسایی و برنامه ریزی قرار گیرد. این امر موجب می شود که اقدامات و امکانات پراکنده و متنوع در یک راستای هدفمند و هماهنگ که نهایت آن تسهیل زندگی شهری و غنای کیفیت آن می باشد نمودبیرونی و عمومی این کیفیت به صورت فرهنگ شهری تجسم پیدا کند. که خود معرف نوعی نظم در ساختار شهر می باشد.
عرصه های اصلی فرهنگ شهری:عرصه های اصلی فرهنگ شهری را که به مطالعات شهری و جامعه شناسی و مدیریت شهری مربوط می شود و در عین حال بیانگر تنگناهای شهرنشینی و کلانشهرها و از جمله تهران است می توان به صورت زیر دسته بندی کرد.
الف) احساس هویت ب) چگونگی گذران فراغت ج) آموزش فرهنگ رفتاری
هویت شهری: یکی از مسائل حاد اجتماعی و فرهنگی کلان شهرها ضعیت شدن علائق شهروندی و روابط انسان است، محیطی است. درواقع بدلیل تحولات سریع و ابعاد وسیع کالبدی، شهر عوامل هویتی و مظاهر تشخیص خود را از دست می دهد و در نتیجه شهروندان نمی توانند با آن ارتباط عاطفی و شناختی پایدار برقرار سازند و از این رو به احساس هویت و عدم تعلق ونیز احساس ناشناختگی دچار می شود.
برخی از عوامل و علل ایجاد بی هویتی درشهرهای بزرگ از قرار زیر است. ابعاد وسیع کالبدی، فضائی شهر که از مقیاس ادراک مستقیم و تماس حضوری آن فراتر است. محدودیت شدید در انتخاب محل سکونت و محل کار که موجب نارضایی فرد از محیط زندگی خود می شود. فاصله زیاد میان محل کار و سکونت که مانع آشنایی و علاقه نزدیک با محیط می شود. تحولات سریع در سیمای شهر آشفتگی در معماری که موجب نابودی فضاهای مأنوس و نشانه های آشنایی شهری می شود. تحرکات سریع در تغییر مسکن، تغییر شغل، تغییر پایگاههای اجتماعی که به عدم ثبات در ارزشها و نگرشها منجر می گردد. کاهش ارتباط شخصی و عاطفی میان شهروندان که زمینه ساز احساس تنهایی است. از نظر روانشناسی، انسان وقتی احساس تعلق نسبت به محیط پیرامون خود پیدا می کند که برای آن هویت قائل شود که اولاً ادارکات عمیق و پایداری از آن صورت آگاهی بدست آورد و ثانیاً عواطف خویشاوندی نسبت به آن پیدا کند.بنابراین هر چه قدر کیفیت روابط آشنایی و عاطفی میان انسان و شهر وشهروندان عمیق تر گردد. احساس تعلق به محیط کالبدی و اجتماعی قوی تر است.
بطور کلی می توان هویت بخش شهری را به سه نوع زیر تقسیم کرد:
الف) هویت کالبدی: به نوع انتظام عوامل کالبدی و چگونگی سلسله مراتب در شبکه ها مربوط می شود.
ب) هویت بصری: که به ارزشها، زیبا شناختی، کیفیت احساس فضایی و امکانات ادراک موقعیت در فضاهای شهری بر می گردد.
ج) هویت شناختی: که به کیفیت و کمیت آگاهی و اطلاع از فضاهای شهری و زندگی همشهریان نمادها و نشانه های شهری و ارزشهای تاریخی و فرهنگی وغیره بستگی دارد.
درشهرهای قدیمی و شهرهای کوچک ارتباط عاطفی شناختی میان فرد و تمایمت شهر بطور طبیعی از طریق تماسهای مستقیم حاصل می شود. ولی در کلان شهرها چنین امکانی تقریباً برای همگان وجود ندارد. از این رو روند هویت بخشی در شهرهای بزرگ مستلزم بکارگیری روشهای نوینی است که بطور آگاهانه در مقیاسهای وسیع فضایی ادراکی عمل می کنند. از مهترین این روشها باید از بهبود معیارهای مربوط به معماری و سیمای شهر، منظرسازی، ساماندهی فضاهای شهری و گسترش آگاهی محیطی و تقویت روح به همبستگی شهری از طریق آموزشهای فرهنگی هنری کوشش نمود.
گذران فراغت درشهر: که یکی از خصایص اجتماعی شهر نشینی جدید پیدایش تحول عمیق در ابعاد و کیفیت گذران فراغت است. بطوریکه می توان گفت که چگونگی فرهنگ فراغت یکی از شاخصهای اصلی ارزیابی کیفیت زندگی شهری محسوب می شود به همین دلیل جامعه شناسی فراغت و برنامه ریزی فراغت از ارکان برنامه ریزی اجتماعی و فرهنگی مبدل شده است از نظر علمی می توان فراغت را به صورت زیر تعریف کرد.
گذران اوقات فراغت مجموعه فعالیتهایی را در بر می گیرد که شخص به میل خود برای استراحت و یا برای تفریح برای گسترش اطلاعات و آموزش شخصی یا مشارکت آزاد اجتماعی در زمانی فارغ از تعهدات شغل خانوادگی و اجتماعی را به عهده می گیرد. براساس این تعریف می توان کارکردهای اصل فراغت را به چهار نوع تقسیم کرد.
استراحت، تفریح، خلاقیت و مشارکت اجتماعی، هر یک از جوانب فراغت نقش خاصی درحیات انسانی و زندگی اجتماعی فرد ایفا می کند. یک از جوانب فراغت نقش خاصی در حیات انسانی و زندگی اجتماعی فرد ایفا می کند.
آموزش اجتماعی: در مطالعات جدید شهری در جهان این اندیشه مطرح شده است که شهرسازی خوب باید با شهرنشینی خوب به همراه گردد.
بدیهی است که این امر بدون آموزش اجتماعی امکان ندارد. مهمترین اینکه شهرنشینی معاصر دارای نهادها، هنجارها و معیارهای خاصی است که ره آورد تمدن جدید ماشینی است و در شهرهایی مثل تهران خصلتی وارداتی و برونزا دارد. به همین دلیل فرهنگ جدید سابقه ای درسنن شهرسازی و فرهنگ کهن شهرنشینی ما ندارد. از این رو فرهنگ شهر تهران درشرایط کنونی با تضادها و مشکلات بسیار رو به رو است که جدا از اقدامات زیر ساختی به آموزش فرهنگی و ترویج ارزشها و هنجارهای نوین شهرنشینی نیاز دارد.
شامل 211 صفحه word
دانلود تحقیق آماده درس آموزش عملی مفاهیم ریاضی و علوم پودمان مهارتهای آموزش پیش دبستانی بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 28
موضوع تحقیق : چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با غلبه بر مشکلات آموزش ریاضی و ذکر راهکار ها و پیشنهادات
این تحقیق بسیار کامل و جهت ارائه به دانشگاه علمی کاربردی و شامل موارد زیر می باشد : مقدمه سوابق تحقیق متن تحقیق نتیجه گیری پیشنهادات منابع و ماخذ
مقدمه
بیش از ۵۰ درصد دانش آموزان مقاطع مختلف معمولاً در درس ریاضی مشکلات اساسی دارند. بسیاری از دانش آموزان حتی در ساده ترین مطالب ریاضی مربوط به سال های قبل اشکال دارند. در ابتدای سال تحصیلی معمولاً مشکلات یادگیری ریاضی به دلیل فراموشی مطالب پایه بسیار زیاد است و دانش آموزان کشش لازم برای یادگیری ریاضی را ندارند و وقتی که مطالبی را تدریس می کنیم نمی فهمند. علل بسیاری در ضعف ریاضی دانش آموزان نقش دارند. از جمله آن ها: پایه ضعیف در درس ریاضی از سال های قبل ،کم هوشی و دیرآموزی بعضی از دانش آموزان، نداشتن اعتماد به نفس در درس ریاضی، مشکلات جسمی بعضی از دانش آموزان، سوءتغذیه، ضعف چشم.اقدام هایی که برای چنین دانش آموزانی می توان انجام داد به قرار زیر است: ابتدا باید در چند جلسه اعتماد به نفس دانش آموزان را تقویت کرد. برگزاری امتحانات به صورت کتاب باز (open book) می تواند انجام شود تا دانش آموزان اعتماد به نفس پیدا کنند. باید آنها را تشویق کرد که خودشان مطالب را یاد بگیرند و تمرین ها را حل کنند و زود ناامید نشوند. اگر دانش آموزی تمرینی را حتی ناقص حل کند، باید او را تشویق کرد و نمرات بیش از حقش به او داد. هر بار که با کوچکترین مطلبی یک نمره خوب برای دانش آموز گذاشته شود، کم کم این دانش آموز از درس ریاضی و معلم ریاضی خوشش می آید. باید سعی کرد ضعف های دانش آموز را به رویش نیاورد. با هم مطالعه کردن یکی از روش های شناخته شده و موثر یادگیری در میان دانش آموزان است. پژوهش هایی که درباره اثربخشی از روش مطالعه مشارکتی انجام گرفته است نشان داده اند، دانش آموزان که به این طریق مطالعه می کنند، از کسانی که مطالب را برای خودشان خلاصه می کنند یا صرفاً به مطالعه مطالب می پردازند، بیشتر می آموزند و آموخته ها را برای مدت طولانی تری در یاد نگه می دارند. به همین جهت گروه بندی دانش آموزان در کلاس که متشکل از دانش آموزان ضعیف و قوی و متوسط باشد، در رفع اشکالات درسی آنان بسیار موثر است. نوشتن چرکنویس هم در بسیاری از دانش آموزان کمک کننده است. تمرین و تکرار در زمان های متفاوت هم در به خاطرسپاری و یادگیری مطالب ریاضی نقشی اساسی دارند که معمولاً دانش آموزان ضعیف از آن غافل هستند.. قسمتی از همکاری و همیاری بچه ها در خارج از کلاس یا در منزل صورت پذیرد. مثلاً بچه ها در منزل اشکالی را روی مقوا بکشند یا اجسامی بسازند یا اشکالی ببرند یا جدول هایی را تنظیم کنند منتها با پرسش و سؤال در کلاس دانش آموز را فعال کرد. باید توجه داشت تا زمانی که معلم رو به تابلو و پشت به بچه ها تندتند مطالب را نوشته، تخته را سیاه کرده و پاک کند و در آخر درس رو به کلاس برگر دانده و بگوید: بچه ها درس برای روز بعد از فلان صفحه تمرین حل کنید. همواره بچه ها در ریاضی ضعیف خواهند ماند.
سوابق تحقیق
سالها پیش اکثر آموزشگران ریاضی معتقد بودند که «حل مسئله» آموزش دادنی نیست. به عبارت دیگر آن را نمیتوان به دانش آموزان یاد داد. توانایی حل مسئله ذاتی است. بعضی ازدانش آموزان این توانایی رادارند و بعضی ندارند. با توجه به این اعتقاد و نگرش طرحی برای آموزش حل مسئله دیده نمیشد. کسی به فکرطرح دادن یا تغییر طرحهای قبلی وارائهی ایدههای نو نبود. اما جرج پولیا ریاضیدان رومانیایی، کسی بود که این تفکر و نگاه را زیرپا گذاشت. او که استاد دانشگاه بود با خود فکر میکرد چرا او میتواند یک مسئله ی دشوار ریاضی را حل کند و دیگران نمیتوانند؟! چرا بعضی از دانشجویان بهتر از بقیه مسئله را حل میکنند؟! آنگاه گفت آیا این توانایی را میتوان افزایش داد؟ پولیا پس ازمدت ها تحقیق، با نوشتن کتاب« چگونه مسئله را حل کنیم.» مدعی شدکه حل مسئله را میتوان آموزش داد. حرف او بردو اصل مهم متکی بود. وی معتقد بودکه اگر بخواهیم حل مسئله را آموزش دهیم، ابتدا باید با فرآیند تفکرو اتفاقاتی که درذهن انسان هنگام حل مسئله میافتد آشنا شویم وسپس در مورد چگونگی آموزش برنامهریزی کنیم. ازاین رو ابتدا مدلی برای تفکرحل مسئله مطرح کرد. مدل چهار مرحلهای که درحال حاضردر کتاب های درسی استفاده شده است « فهمیدن ،انتخاب راهبرد ،حل مسئله و برگشت به عقب» که به نوعی جریان تفکردرهنگام حل مسئله را روشن میکند، همان مدل پولیاست. اصل دوم پولیا این بود که آموزش راهبردها باید محورکارقرار بگیرد. به عبارت دیگر آن چه که آموزش دادنی است، آموزش راهبردها ( استراتژیها ) است. اوتوصیه کردکه اگرراهبردها به شکل مناسبی به دانش آموزان آموزش داده شود، مهارت وتوانایی حل مسئلهی آنها بهترخواهد شد. بایک توضیح اصل دوم پولیا را برای معلمان ریاضی دورهی راهنمایی قابل فهمترمیکنیم. اغلب معلمان ریاضی به یاد دارندکه قبل ازباز سازی کتاب های ریاضی در چند سال پیش، در صفحهی ۱۳کتاب ریاضی دوم راهنمایی هشت مسئله وجود داشت که اغلب دانشآموزان با حل این مسائل مشکل داشتند و لذا معلمان عموماً حل آنها را به بعد از درس معادله موکول میکردند. چون معتقد بودند وقتی دانش آموزان حل مسئله به کمک معادله را یاد میگیرند این مسئله را بهتر حل می کنند. به عبارت دیگر راهبرد (روش- استراتژی) تشکیل معادله کار را برای دانشآموزان در حل مسئله سادهتر میکند. این همان حرف پولیا است که اگرراهبردها را به دانش آموزان آموزش دهیم مهارت حل مسئله آنها بهتر میشود. قسمت حل مسئله که به آموزش راهبردها اختصاص دارد، در واقع کمک میکند تا توانایی ومهارت حل مسئلهی دانش آموزان ارتقا یابد.درکلاس اول راهنمایی، آموزش شش راهبرد و درکلاس دوم راهنمایی ضمن یادآوری این شش راهبرد،آموزش دو راهبرد دیگرمورد نظر است. درکلاس سوم راهنمایی این هشت راهبرد قبلی صرفاً تمرین شده و آموزش مجددی نداریم. متن اصلی تحقیق علل بسیاری در پایین بودن نمرات امتحانی نقش دارند. از جمله آنها: ۱) پایه ضعیف در درس ریاضی از سال های قبل. ۲) قبولی با استفاده از تک ماده در خرداد سال قبل. ۳) قبولی با استفاده از تقلب و گفته شدن سؤالات قبل از امتحانات. ۴) کم هوشی و دیرآموزی بعضی از دانش آموزان. ۵) نداشتن اعتماد به نفس در درس ریاضی. ۶) مشکلات جسمی بعضی از دانش آموزان، سوءتغذیه، ضعف چشم. اقدام هایی که برای چنین دانش آموزانی می توان انجام داد به قرار زیر است: ابتدا باید در چند جلسه اعتماد به نفس دانش آموزان را تقویت کرد. برگزاری امتحانات به صورت کتاب باز (open book) می تواند انجام شود تا دانش آموزان اعتماد به نفس پیدا کنند. باید آنها را تشویق کرد که خودشان مطالب را یاد بگیرند و تمرین ها را حل کنند و زود ناامید نشوند. اگر دانش آموزی تمرینی را حتی ناقص حل کند، باید او را تشویق کرد و نمرات بیش از حقش به او داد. هر بار که با کوچکترین مطلبی یک نمره خوب برای دانش آموز گذاشته شود، کم کم این دانش آموز از درس ریاضی و معلم ریاضی خوشش می آید. باید سعی کرد ضعف های دانش آموز را به رویش نیاورد. با هم مطالعه کردن یکی از روش های شناخته شده و موثر یادگیری در میان دانش آموزان است. پژوهش هایی که درباره اثربخشی از روش مطالعه مشارکتی انجام گرفته است نشان داده اند، دانش آموزان و دانشجویانی که به این طریق مطالعه می کنند، از کسانی که مطالب را برای خودشان خلاصه می کنند یا صرفاً به مطالعه مطالب می پردازند، بیشتر می آموزند و آموخته ها را برای مدت طولانی تری در یاد نگه می دارند. به همین جهت گروه بندی دانش آموزان در کلاس که متشکل از دانش آموزان ضعیف و قوی و متوسط باشد، در رفع اشکالات درسی آنان بسیار موثر است. نوشتن چرکنویس هم در بسیاری از دانش آموزان کمک کننده است. تمرین و تکرار در زمان های متفاوت هم در به خاطرسپاری و یادگیری مطالب ریاضی نقشی اساسی دارند که معمولاً دانش آموزان ضعیف از آن غافل هستند. البته می توان از راه های مختلف دیگر به یادگیری ریاضی در سطح مدارس کمک کرد که عبارتند از: الف) ایجاد امکانات لازم برای افزایش سطح فرهنگی خانواده که بتواند بسیاری از مشکلات درسی فرزند خود را برطرف کند. ب) آموزش روش های جدید تدریس به معلمان و حذف روش های سنتی. ج) تهیه وسایل کمک آموزشی در زمینه تدریس. و) طرح درس معلم. اگر معلم برای خود طرح درس داشته باشد یعنی یقیناً بداند که در هر جلسه چه مطالبی می خواهد درس بدهد و این موضوع چه مشکلاتی دارد و در ضمن سعی کند که با استفاده از تجربیات گذشته در حداقل زمان و کمترین کلام، حق درس را ادا نماید. نخستین گام این است که دبیر تعداد صفحات کتاب را به تعداد جلسات مفید نوبت یا سال تقسیم کند و ببیند در یک جلسه دقیقاً چند صفحه باید تدریس کند و اگر لازم شد ابزار و وسایل کمک آموزشی از قبل تهیه شده را به کلاس برده و مورد استفاده قرار گیرد. قسمتی از همکاری و همیاری بچه ها در خارج از کلاس یا در منزل صورت پذیرد. مثلاً بچه ها در منزل اشکالی را روی مقوا بکشند یا اجسامی بسازند یا اشکالی ببرند یا جدول هایی را تنظیم کنند منتهی با پرسش و سؤال در کلاس دانش آموز را فعال کرد. باید توجه داشت تا زمانی که معلم رو به تابلو و پشت به بچه ها تندتند فرمول نوشته، تخته را سیاه کرده و پاک کند و در آخر درس رو به کلاس برگر دانده و بگوید: بچه ها درس برای روز بعد از فلان صفحه تمرین حل کنید. همواره بچه ها در ریاضی ضعیف خواهند ماند. تا زمانی که معلمان ریاضی مخصوصاً در مقاطع ابتدایی هنوز از روش های قدیمی حفظی برای تدریس ریاضی استفاده می کنند، بیشتر دانش آموزان ابتدایی از ریاضی گریزان خواهند شد.