زبانشناسی و زبان؛ بررسی مفاهیم بنیادی زبانشناسی
زبانشناسی و زبان؛ بررسی مفاهیم بنیادی زبانشناسی
چامسکی مدعی است که دستور پیشنهادی وی دانش زبانی گوینده شنونده را بیان
می کند. این دانش پنهان یا مستتر است و چه بسا ممکن است که برای کاربرد زبانی بلافاصله قابل دسترسی نباشد.
دانش مستمر یال پنهان مفهومی است نسبتاً مبهم و بنظر می رسد علاوه بر آنچه که مورد نظر چامسکی بوده چیزهای دیگری را هم در بر بگیرد. این مفهوم ظاهراً دو نوع دانش را دربر دارد. از ایک طرف شامل این آگاهی است که گفتار آدمی چگونه تولید و درک می وشد. این امر مستلزم استفاده از یک دستگاه قواعد است اما لزوماً مستلزم هیچ گونه آگاهی از این قواعد نیست.
درست مثل یک عنکبوت کهبدون ذره ای آگاهی از اصولی که تعقیب می کند می تواند با موفقیت تمام تار بتند. از طرف دیگر دانستن یک زبان همچنین متضمن این توانایی است که انسان به طور مختلف درباره زبان قضاوت کند. هر فرد متکلم به یک زبان نه تنها قواعد آن زبان را می داند بلکه به علاوه چیزی درباره این دانش هم می داند. مثلاً وی قادر است جملات دریت را از جملات انحرافی و نادرست تشخیص دهد. یک فارسی زبان جمله (25) را به راحتی می پذیرد، اما جمله (26) را بدون تامل رد می کند :
(25) شبنم به داحیل خواهد گفت.
(26) شبنم راحیل به گفت خواهد.
تعریف زباناز نظر نشانه شناسانی چون رولان بارت هر نظامی که بتواند اجزایی از آن را در یک ساخت و ترکیب جدید ارائه کرد زبان است. بنابراین تعریف لباس پوشیدن شیوه پذیرایی و آراستن منزل نیز مدعی زبان است زیرا هر یک می توانند نشان دهنده شیوه تفکر میزان صمیمیت و یا تکلفی باشند که هنگام برخورد با دیگران داریم. بنابراین پیامی در آنها نهفته است. در معنایی وسیع تر از روابط انسانی رقص زنبورهای عسل آواز پرندگان نیز زبان است اما آنچه در این مقوله بررسی می شود زبان در معنای اخص آن یعنی زبانی است که مجموعه صداها و ویژه انسان است.
تعاریف زیادی از زبان ارائه شده است. در هر یک از تعاریف بر اساس دیدگاه حاکم مولفه خاصی محور قرار گرفته است. دیویی زبان را ابزار ابزارها می نامد. پیاژه معتقد است که زبان ابزار مراوده اجتماعی است. ویگوتسکی از زبان به ابزار اندیشه تعبیر
می کند. در این سه تعریف جنبه ابزاری زبان بیش از سایر جنبه ها لحاظ شده است.
در تعریفی دیگر زبان مجموعه نامحدودی جمله است که با اعمال تعداد محدودی قاعده بر روی مجموعه محدودی از واژه تولید می شود. تئو وان الس در این تعریف بر جنبه خلاقیت زبان تاکید ورزیده است. آندره مارتینه می گوید: زبان مجموعه ای قرار دادهاست که انتقال مفاهیم را در اثر یک عمل مضاعف رمزگذاری و رمزگشاسس به کمک مجموعه ای از نشانه ها و نمادها امکان پذیر می سازد. این تعریف بر جنبه دلالتی زبان تاکید دارد. دلالت مفهوم قرار داد،نماد، ارتباط و ابزار را نیرز در خود دارد. در کوتاه ترین تعریف زبان مجموعه دلالت ها است.
مهارت های زبان
زبان در جوامع انسانی به جهر شیوه ایجاد ارتباط می کند. این چهار حالت را مهارت های زبانی می نامند. مهارت های زبانی عبارت اند از: گوش دادن سخن گفتن خواندن و نوشتن. مهارت های زبانی از بعضی جهات به هم شبیه و در پاره ای ویژگی ها با هم متفاوت اند. در گوش دادن و خواندن رمزگشایی می کنیم یعنی نمادهای آوایی (شنیداری) و خطی (دیداری) را به معناهای آنها بر می گردانیم. در سخن گفتن و نوشتن رمزگذاری می کنیم یعنی معناها را از راه تبدیل به رمزهای آوایی و خطی به مخاطب منتقل می کنیم. گوش دادن و خواندن مهارت های درک زبان اند. سخن گفتن و نوشتن مهارت های تولید زبان اند.
شامل 27 صفحه فایل word قابل ویرایش
بخشی از متن اصلی :
زبان شناسی
زبانشناسی مطالعه علمی زبان است. این علم در وهله اول به زبان در مفهوم عام آن می نگرد یعنی از یک سو همه زبانها و از سوی دیگر آن خصوصیت انسان که او را از جانداران دیگر متمایز می کند (قوه نطق). تفاوت زبانشناسی با علوم دیگری که کم و بیش به زبان می پردازند در این است که زبانشناسی زبان را برای توضیح خود زبان بررسی می کند ولی آن علوم زبان را توضیح چیز دیگری به کار می گیرند (مثلاً برای مطالعه استعداد روانی تکلم یا قوانین تفکر یا نهادهای اجتماعی یا ضایعات مخ و اندامهای گفتار). باید دانست مطالعه تاریخ تحول و خویشاوندی زبانها و روابط آنها با یکدیگر موضوع "ریشه شناسی "، "زبانهای باستانی و"فقه اللغه" است.
زبان مهمترین وسیله ارتباطی بشر و پایه همه نهادهای اجتماعی اوست. اصطلاحاتی مانند "زبان موسیقی"، و "زبان گلها" و "زبان تصاویر" استعاره هایی بیش نیست؛ نه موسیقی زبان است، نه نقاشی و نه پیکرتراشی.
دم زدن و راه رفتن نتیجه کاربرد طبیعی بعضی از اندامهای بدن یعنی ششها و پاهاست. امّا زبان چنین نیست زیرا موضع معین و منحصری در بدن برای آن وجود ندارد. هر چند در علم آواشناسی سخن از اندامهای گفتاری به میان می آید ولی وظیفه اصلی هر یک از این اندامها چیز دیگری است سوای ایجاد صوت به منظور بیان مفاهیم ذهن. مثلاً دهان برای جویدن و فرودادن غذا و زبان برای چشیدن و حفره های بینی برای نفس کشیدن به کار می روند و دیگر اعضای گفتار به همچنین.
تعریفی از زبان که هم جامع باشد یعنی شامل همه زبانه شود و هم مانع باشد یعنی شامل چیزی جز زبان نشود: زبان آن نهاد اجتماعی است که از نشانه استفاده می کند.
نشانه چیست؟ هر چیزی که نماینده چیز دیگری جز خودش باشد یا به عبارت دیگر بر چیز دیگری جز خودش دلالت کند. هر نشانه دارای دو قسمت (رویه) است: دال (که در مورد کلمات زبان به آن لفظ می گویند) و مدلول (معنی). دال می تواند گفتاری یا نوشتاری باشد مانند صورت گفتاری و نوشتاری کلمه "کتاب" و مدلول همان معنای "کتاب" است. رابطه بین دال و مدلول را دلالت می گویند. دلالت عمل نشانه است نه خود نشانه.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 95