فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت گزارشگری مالی واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهره بردار ی (استاندارد حسابداری شماره 24)

اختصاصی از فی توو پاورپوینت گزارشگری مالی واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهره بردار ی (استاندارد حسابداری شماره 24) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت گزارشگری مالی واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهره بردار ی (استاندارد حسابداری شماره 24)


پاورپوینت  گزارشگری مالی واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهره بردار ی  (استاندارد حسابداری شماره 24)

پاورپوینت  گزارشگری مالی واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهره بردار ی  (استاندارد حسابداری شماره 24)


هدف این استاندارد، تشخیص واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهره برداری و تجویز گزارشگری مالی پاره ای اطلاعات خاص درباره آنها در مرحله قبل از بهره برداری است.
 
تعداد اسلاید : 9

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت گزارشگری مالی واحدهای تجاری در مرحله قبل از بهره بردار ی (استاندارد حسابداری شماره 24)

دانلود مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی گروه صنایع سیمان کرمان (شرکت سهامی عام )

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی گروه صنایع سیمان کرمان (شرکت سهامی عام ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

-1- کلیات
گروه صنایع سیمان کرمان (شرکت سهامی عام ) که مرکز اصلی آن طبق اساسنامه شرکت ، کرمان – کیلومتر 17 جاده تهران میباشد در تاریخ 12 مرداد ماه سال 1346 ابتدا بصورت سهامی وبنام شرکت سیمان کرمان تحت شماره 170 در اداره ثبت شرکتهای کرمان به ثبت رسیده و سپس در اجرای مقررات ماده 284 اصلاحیه قانون تجارت مبنی بر لزوم تبدیل شرکتهای سهامی به یکی از انواع سهامی (عام) و یا (خاص) در تاریخ 25 مهرماه سال 1351 به سهامی عام تبدیل گردیده است و در تاریخ آبان ماه 1351 در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران پذیرفته شد و در سال 1385 نام شرکت ازشرکت سیمان کرمان (سهامی عام ) به گروه صنایع سیمان کرمان (شرکت سهامی عام ) تغییر یافت .

 

2-1- موضوع فعالیت
موضوع فعالیت شرکت طبق ماده 3 اساسنامه تاسیس و اداره کارخانجات بمنظور تولید و تهیه سیمان پرتلند و انواع دیگر سیمان ، تاسیس و اداره هر نوع کارخانجات تولیدی و فروش فرآورده های آن و انجام کلیه عملیات مالی ، اداری و بازرگانی از قبیل خرید ، فروش ، صادرات ، واردات و حمل و نقل کالا ، مواد و مصالح تولیدی و سایر موارد مشابه ، خرید و فروش سهام ، تاسیس شرکتهای تولیدی و صنعتی و بازرگانی و سرمایه گذاری بیمه ، اتخاذ نمایندگی و تاسیس شعبه در داخل یا خارج از کشور و انتشار اوراق مشارکت می باشد . طبق پروانه های بهره برداری به شماره های 20888 مورخ 6/4/1350 ، 303445 مورخ 1/3/1354 و 134524 مورخ 13/7/1359 که توسط اداره صنایع و معادن صادر شده ، بهره برداری از کارخانه در حال حاضر با ظرفیت اسمی جمعا 3600تن کلینکر در روز انجام می پذیرد . ضمنا پروانه بهره برداری از معدن در سال 1385 برای یک دوره 6 ساله تمدید شده است .

 

3-1- اعضاء هیات مدیره
به موجب مفاد صورتجلسه مجمع عمومی عادی صاحبان سهام مورخ 23/3/88 اشخاص حقوقی بشرح ذیل به عنوان هیات مدیره برای مدت 2 سال انتخاب گردیدند:
جدول (1) : اسامی اعضای هیات مدیره سال1388
نام عضو هیأت مدیره به نمایندگی شرکت سمت تاریخ حکم تصدی
علیرضا شریف سرمایه گذاری وتوسعه صنایع سبمان(سهامی خاص ) رئیس هیأت مدیره 14/5/88
عباس کفاش تهرانی شرکت سرمایه گذاری ملی ایران(سهامی عام) نایب رئیس هیأت مدیره 14/5/88
محمدحسین ایرانمنش شرکت سرمایه گذاری بانک ملی ایران(سهامی عام) عضو هیأت مدیره 14/5/88
محمدنامجو شرکت مدیریت توسعه نگاه پویا(سهامی خاص ) عضو هیأت مدیره ومدیرعامل 09/10/88
حسین خادم محترم شرکت سرمایه گذاری توسعه ملی (سهامی عام) عضوموظف هیأت مدیره 14/5/88

 

 

 

 

 

2- سرمایه شرکت
سرمایه اولیه شرکت در بدو تاسیس مبلغ 160 میلیون ریال بوده است و تا این تاریخ طی 16 مرحله نهایتا" در تاریخ 5/9/1385 طبق تصمیم مجمع عمومی فوق العاده به 220.320 میلیون ریال افزایش یافت که مراتب در اردیبهشت ماه سال 1386 اداره ثبت شرکتهای کرمان به ثبت رسید .

 

1-2- ترکیب سهامداران
در پایان سال مالی مورد گزارش (29/12/1388) شرکت دارای 9046 سهامدار حقیقی و حقوقی بوده است. اسامی سهامداران شرکت در جدول زیر نمایش داده شده است:
جدول (2) : اسامی سهامداران شرکت به تاریخ 1388/12/29
سهامداران تعداد سهام درصد مالکیت
شرکت سرمایه گذاری بانک ملی ایران (سهامی عام ) 84.697.558 44/38
مدیریت سرمایه گذاری بانک ملی ایران (شرکت سهامی عام ) 20.912.215 49/9
شرکت مدیریت سرمایه گذاری بانک مسکن 11.955.674 43/5
شرکت سرمایه گذاری توسعه ملی 10.050.000 56/4
شرکت سرمایه گذاری ملی ایران (سهامی عام ) 9.788.153 44/4
شرکت سرمایه گذاری تدبیر (سهامی خاص)
6.018.196 74/2
شرکت سهامی بیمه ایران 4.611.700 2/09
شرکت سرمایه گذاری بوعلی(سهامی خاص) 3.640.766 65/1
شرکت سرمایه گذاری فرهنگیان 2.366.463 07/1
سایر سهامداران 60.636.529 09/30
جمع کل 220.320.000 100

 

در سال 2009 بطور تقریبی در جهان 2.800 میلیون تن سیمان تولید شده است که نسبت به سال قبل 1.5% رشد نشان داده است از این میزان حدود 1400میلیون تن سیمان درکشور چین تولید شده که حدود 50% تولید جهانی این کالا است وهمچنین کشورهندباتولید180میلیون تن دررده دوم قرارگرفت البته این درحالیست که تولیدسیمان ایران درخاورمیانه مقام دوم راپس ازترکیه دارد.
جدول (3) میزان تولید سیمان جهان ( واحد تن )
سال میزان تولید سال میزان تولید
1986 1.008.000.000 2003 2.020.000.000
1990 1.043.000.000 2006 2.550.000.000
1995 1.445.000.000 2007 2.600.000.000
2.000 1.750.000.000 2008 2.655.000.000
Source: www.chinacements.com Year: 2008
 در سال 2009 ایران نهمین تولید کننده سیمان در جهان بوده است.
 در سال 2009 ایران با تولید 45میلیون تن 1/6% تولید جهانی سیمان را به خود اختصاص داده است .
هم اکنون حدود12نوع سیمان درکشورتولیدمیشود، درحالی که این رقم دردنیابه بیش از30نوع میرسدامادرمجموع حدود90درصدسیمان تولیدی درجهان ، پرتلندمعمولی بوده وتنها10درصدمربوط به سیمانهای خاص است.یکی ازضرورتهای تنوع بخشی به تولیدسیمان درکشور،بازاریابی برای سیمانهای خاص است.درواقع تازمانی که بازاری برای سیمانهای باکاربردهای خاص وجودنداشته باشدبطورطبیعی تولیدکنندگان نیزتمایل چندانی برای حرکت به سمت تولیدسیمانهای خاص نخواهندداشت.
جدول (4) : میزان تولید ومصرف سیمان طی4سال اول برنامه چهارم توسعه(واحدمیلیون تن )
تولید درصد تغییرات تحویل سیمان صادرات مصرف داخل درصد تغییرات
سیمان کلینکر
84 65/32 8/29 98/0 55/32 95/1 8/30 65/1
85 3/35 32 1/8 26/35 455/0 87/34 2/13
86 5/40 04/38 7/14 5/40 300/0 2/40 2/15
87 4/44 40 6/9 2/44 150/0 44 9

 

تجزیه و تحلیل صورتهای مالی:
این روزها حسابداران فقط موظف به ثبت زنی رویدادهای مالی و فعالیتهای موسسات نیستند . روزگاری بود که مفهوم حسابدار و ماشین حساب تفاوت چندانی با هم نداشت و یک حسابدار تنها به منظور ثبت زدن و نگه داری حسابهای در هم پیچیده موسسات استخدام می شد . اما امروزه حسابداران وظایف سنگینی بر عهده گرفته اند که شاید بتوان گفت ، تعهد آنها را در مقابل صاحبکار بیشتر کرده است.
از جمله این وظایف ،تحلیل گری مالی را می توان نام برد که این روزها یک حسابدار موفق باید قادر به انجام آن باشد . هنگامی که یک حسابدار یک صورت مالی را تهیه و تنظیم می نماید باید خود نیز آن را تجزیه و تحلیل نموده ، و نقاط ضعف و قوت آن را به صاحبکار اطلاع دهد . این را به یاد داشته باشید که : درست است که صورتهای مالی بیانگر وضعیت موسسه می باشند اما هر کسی متوجه آن نمی شود .
تعریف و اهمیت تجزیه و تحلیل صورتهای مالی:
تجزیه و تحلیل مالی فرایندی است که طی آن مشخصات و ویژگیهای بارز مالی و عملیاتی واحد اقتصادی با استفاده از صورتهای مالی و سایر اطلاعات مالی مشخص می شود و در امر تصمیم گیری ، استفاده کنندگان از صورتهای مالی را یاری می کند
به طور کلی هر واحد اقتصادی به منظور برنامه ریزی و تعیین خط مشی آینده ، اطلاعات و گزارشهای حسابداری را مورد بررسی قرار می دهد و از آنجا که اطلاعات حسابداری به خودی خود قابل استفاده نیستند باید ثبت و طبقه بندی شده و در قالب صورتهای مالی خلاصه گردند .
برای ثبت این اطلاعات ، حسابداران هر یک از فعالیتهای مالی را مورد تجزیه و تحلیل قرارداده و پس از طبقه بندی اقلام ثبت شده اثر آن را برمعادله حسابداری تعیین می نمایند ، سپس اقلام ثبت شده را در قالب اعداد قابل سنجش به پول خلاصه نموده سپس در این مرحله از ترکیب و تنظیم حسابهای دفتر کل گزارشهایی را تهیه می کنند که حداکثر اطلاعات مورد نیاز کسانی که به این نتایج برای ادامه فعالیت خود نیاز دارند ، را به طور ساده و خلاصه به دست می دهد . این گزارشها را در اصطلاح حسابداری صورتهای مالی می گوییم .
این روزها اگر کسی بخواهد در زمینه بورس و سهام فعالیت کند باید بتواند نسبتهای مالی یک موسسه را محاسبه کند . نسبتها مانند کلیدهایی هستند که در های بسته را باز می کنند . وقتی که شما یک صورت مالی را در اختیار دارید و می خواهید به موسسه صاحب آن صورت مالی وام بدهید ، بهترین کار محاسبه نسبتهای نقدینگی موسسه مذکور است .
نسبتهای اهرمی نیز کارایی بالایی دارند . از طریق این نسبتها می توان نسبت بدهی به دارایی و نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام را مشخص نمود . ضمناً میتوان میزان توانایی یک موسسه در پرداخت بهره را محاسبه نمود . نسبت دیگری نیز وجود دارد که نشان می دهد که درآمد شرکت تا چه اندازه برای پوشش هزینه های ثابت کافی است .
نسبتهای فعالیت که شامل : نسبت گردش موجودی کالا ، نسبت متوسط دوره وصول مطالبات ،نسبت گردش حسابهای دریافتنی ، نسبت گردش دارائیهای ثابت و نسبت گردش مجموع دارایی هاست. نسبتهای سودآوری و مالکیت هم که اهمیت خاصی برای مدیریت سهام دارد معمولاً کمتر مورد توجه سهامداران قرار می گیرد . معمولاً سهامداران تنها با توجه به سابقه یک موسسه ، اقدام به خرید سهام آن موسسه می نمایند . شاید دلیل اصلی این اقدام ، دانش ناکافی سهامداران در ایران است . معمولاً در ایران سرمایه و تجربه حرف اول را میزند و دانش جایگاه خواصی ندارد . توجه داشته باشید که اگر تجربه و دانش در هم آمیخته شود و سرمایه در کنار این ترکیب قرار گیرد در این صورت نه تنها نتیجه مطلوب تری حاصل می شود بلکه ریسک سرمایه گذاری نیز کاهش می یابد .
صورتهای مالی اساسی:
صورتهای های مالی اساسی از نظر استانداردهای حسابداری ایران به گروههای زیر تقسیم می شوند:
ترازنامه : که در سمت راست آن دارایی های موسسه نوشته می شود و در طرف چپ آن منابع تأمین این داریی ها ذکر می گردد.
صورت سود و زیان: که در آمد ها و هزینه های شرکت را نشان می دهد.
صورت سود و زیان جامع: صورت سود و زیان جامع یکی از صورت های مالی است که میزان افزایش یا کاهش حقوق صاحبان سرمایه را از بابت درآمدها و هزینه های مختلف نشان میدهد. سرمایه گذاران، اعتباردهندگان ،مدیریت و سایرین جهت اتخاذ تصمیم های اقتصادی به اطلاعاتی در مورد علل تغییر دارایی ها و بدهیهای بنگاه نتایج معاملات و آثار رویدادها و شرایط برخاسته از محیط نیاز دارند.
صورت گردش وجوه نقد:که منعکس کننده جریانهای نقدی طی دوره مالی می باشد.
یادداشتهای همراه صورتهای مالی:یادداشتهای توضیحی و صورتهای مالی اساسی یک مجموعه به هم پیوسته می باشد نقش یادداشتهای توضیحی،برجسته نمودن و تشریح اقلام مندرج در صورتهای مالی اساسی است.
ترازنامه:
ترازنامه یا بیلان عبارتست از صورتحسابی است که وضعیت مالی یک موسسه را در یک زمان مشخص نشان میدهد.ترازنامه معمولا در پایان یک دوره مالی و یا در پایان هر ماه تهیه میگردد. در ترازنامه سه قلم اطلاعاتی دارایی، بدهی و سرمایه مشخص میگردد.ترازنامه به زبان ساده مشخص می نامید، که یک موسسه چه میزان دارایی دارد: زمین، ساختمان، اثاثه، وجه نقد در صندوق و ... همگی میزان دارایی موسسه را نشان میدهد. بدهکاران به شرکت نیز جز دارایی های شزکت محسوب میگردند. زیرا بدهکاران نیز در نهایت با پرداخت پول به صندوق شرکت و یا پرداختهای از نوع دیگر ( چک و ...) موجب افزایش دارایی شرکت میگردند.
از طرفی در ترازنامه میزان بدهی سازمان نیز مشخص میگردد. هر سازمان ممکن است به افراد مختلف بدهی داشته باشد (حساب بستانکاران) و یا موسسه ممکن است با صدور چکهای مختلف اسناد پرداختنی مختلفی داشته باشد. کلی اطلاعات بدهی موسسه در این ترازنامه مشخص میگردد. در نهایت سرمایه تشکیل موسسه نیز در این قسمت مشخص میگردد. علت امر این است، که شرکت همواره به صاحب سرمایه بدهکار میباشد. در حقیقت بدهی و سرمایه دیون یک موسسه را به افراد حقیقی یا حقوقی دیگر مشخص میکند.
قسمت های مهم ترازنامه:
داراییها:
داراییهای شرکت مقادیری است که شرکت در فعالیتهای سود آور سرمایه گذاری می کند یا حقوق، نسبت به منافع اقتصادی آتی یا سایر راههای دستیابی مشروع به آن منافع که در نتیجه معاملات یا سایر رویدادهای گذشته به کنترل واحد تجاری در آمده است.
داریی های جاری:
این اقلام بالاترین قدرت نقدینگی را دارند یعنی می توان آنها را به پول نقد تبدبل کرد،به فروش رسانید .از این رو گاهی داراییهای جاری را سرمایه در گردش می نامند.داراییهای جاری عبارتند از وجه نقد و بانک، اوراق بهادار قابل معامله و بدهکاران ، موجودی کالا و هزینه های پیش پرداخت شده که در مدت یک سال به مصرف می رسند.
داراییهای ثابت:
بر عکس داراییهای جاری که در مدت یک سال به پول نقد تبدیل می شوند ،وجوهی که در دارایی ثابت سرمایه گذاری شده انددر مدت بیش از یک سال بازگشت می شوند
بدهیها و حقوق صاحبان سهام:
ستون بدهیها و حقوق صاحبان سهام ترازنامه،نشات دهنده چگونگی تامین سرمایه شرکت است. بدهیها مبالغ بدهی شرکت به بستانکاران است.بدهی های جاری در مدت یک سال یا کمتر و بدهیهای بلند مدت در سالهای بعد پرداخت می شوند.نمونه ای از بدهی های جاری عبارتند از:حسابهای پرداختنی،وامهای پرداختنی به بانکها یا اقساط جاری وام های بلند مدت.سود سهام پرداختنی نشان دهنده مبالغی است که شرکت به عنوان سود تقسیمی به سهامداران اعلام کرده است و باید آن را در زمانی کوتاه به سهامداران پرداخت کند.
مقدار پول نقدی که سهامداران به طور مستقیم به شرکت پرداخت می کنند سرمایه(سهام عادی)و مازاد بر سرمایه پرداخت شده را صرف سهام می نامند که بخشی از حقوق صاحیان سهام را تشکیل میدهد.سود انباشته مقدار سودی است که شرکت به دست آورده (و به صورت سود سهام پرداخت نکرده)و آن را دوباره در شرکت سرمایه گذاری کرده است .
نکته:اطلاعاتی که در ترازنامه وجود دارد جوابگوی نیازهای تحلیلگران نیست. برای مثال در ترازنامه داراییهای شرکت بر مبنای قسمت تمام شده تاریخی ثبت می شوند،بنابر این ترازنامه ارزش روز یا ارزش جایگزینی داراییهای شرکت را نشان نمی دهد . این مشکل موقعی بیشتر می شود که اقتصاد دچار شرایط تورمی باشد . همچنین ترازنامه نشان نمی دهد که علت افزایش ارزش بعضی از اقلام داراییهاچیست؟مثلا اگر ارزش موجودی کالا افزایش نشان دهد،معلوم نیست که آیا این افزایش ناشی از افزایش مقدار فیزیکی کالاست یا ناشا از افزایش قیمتها.همچنین اگر مقدار فیزیکی موجودی کالا افزایش یافته باشد،معلوم نیست که آیا شرکت به منظور پاسخگویی به افزایش تقاضا ،کالای اضافی تولید کرده است یا اینکه کالای تولید شده را نمی تواند بفروشد.بنابراین تحلیلگر صورتهای مالی باید بداند ناکافی بودن اطلاعات مندرج در ترازنامه باعث می شود که او نتوتند وضعیت مالی شرکت را به طور مفید و مؤثر شناسایی کند.
صورت سود و زیان:
صورت سود و زیان وسیله ای است برای تعیین قدرت سود دهی شرکت در یک دوره زمانی مشخص. در بعضی شرکتها سال مالی با سال تقویمی برابر است ولی بسیاری از سازمانها متوجه شده اند که بهتر است سال مالی هم زمان با سال تقویمی نباشد.بعلاوه صورت سود و زیان ممکن است به صورت فصلی تهیه شود که به آن صورت میاندوره ای می گویند.صرف نظر از زمان شروع ، پایان و طول دوره مالی شرکت، نکته مهم این است که در صورت سود و زیان فعالیتهای شرکت برای یک دوره زمانی مشخص خلاصه می شود.فعالیتهای شرکت باعث ایجاد جریانی از درآمدها(فروش)،هزینه ها و سود و زیانهای یک دوره زمانی است و همین جریان هاست که در صورتهای سود و زیان گزارش می سود.
صورت سود و زیان جامع:
به عنوان یک صورت مالی اساسی ،باید کل درآمدها و هزینه های شناسایی شده طی دوره را که قابل انتصاب به صاحبان سرمایه است،به تفکیک اجزای تشکیل دهنده آنها نشان دهد.به عبارت دیگر تمام اقلام که حقوق صاحبان سهام را تغییر می دهند به غیر از آورده و ستانده صاحبان سهام در آن نمایش داده می شود.
صورت جریان های نقدی:
دیگر صورت مهم ،صورت جریانهای نقدی است. در این صورت ، جریانهای نقدی شرکت در فاصله دو دوره مشخص زمانی محاسبه می شود.بیشتر داده های این صورت از دو ترازنامه ای که در آن دو دوره زمانی تهیه شده اند گرفته می شود.داده های اضافی نیز از صورت سود و زیان همین دوره زمانی گرفته می شود.صورت جریانهای نقدی به صورت یک منبع اطلاعاتی مالی،پیوست ترازنامه و صورت سود و زیان است که در گزارشهای مالی سالانه منتشر می شود و این نشانه اهمیت این صورت است.
یادداشتهای توضیحی:
یادداشتهای توضیحی شامل اطلاعات تشریحی و جزییات بیشتری از اقلام منعکس شده در صورتهای مالی اساسی است ضمن اینکه اطلاعات دیگری از قبیل بدهیهای احتمالی و تعهدات را ارائه میکند. این یادداشتها شامل موارد
افشای الزامی یا توصیه شده بر اساس استانداردهای حسابداری یا سایر موارد افشاست که برای دستیابی به ارائه مطلوب ضرورت دارد.
تجزیه و تحلیل نسبتها:
گام نخست در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی ،مطالعه دقیق صورتها و یادداشتهای پیوست است.تجزیه و تحلیل نسبتها گام بعدی است.کاربرد تجزیه و تحلیل این نسبتها چنان متداول شده که برنامه های کامپیوتری برای این منظور نوشته شده است و در اجرای این برنامه ها نسبتها نیز تجزیه و تحلیل می شود.وام دهندگان و تامین کنندگان منابع مالی شرکت مانند بانکها و شرکتهای بیمه،برای ارزیابی قدرت مالی و وضع بدهی های شرکت از این برنامه های کامپیوتری استفاده می کنند.چنانکه سایر سازمانهای وام دهنده نیز برای تعیین وضع مالی خود ، از همین برنامه ها استفاده می کنند.
نسبتهای اصلی:
تقریبا برای هر یک از جنبه های عملکردی شرکت می توان از نوعی نسبت استفاده کرد. تحلیلگران برای شناخت نقاط قوت و ضعف شرکت از این نسبتها به عنوان یک ابزار متداول استفاده می کنند.ولی با این نسبتها فقط می توان به عوارض و علائم موجود پی برد و نه به اصل مسئله یا مشکل.اگر یکی از نسبتها بیش از اندازه زیاد یا کم باشد می توان به وجود حادثه مهمی در آن شرکت پی برد.ولی نمی توان اطلاعات کافی به دست آورد.
با نسبتهای نقدینگی می توان قدرت شرکت را در پرداخت بدهیهای جاری(آنگاه که تاریخ سر رسید آنها برسد)تعیین کرد.با استفاده ازنسبتهای فعالیت می توان درجه کارایی شرکت را از نظر استفاده مؤثر از منابع تعیین کرد.میزان وجوهی را که شرکت از راه وام گرفتن تامین کرده است به وسیله نسبتهای بدهی یا اهرمی نشان می دهند.توانایی شرکت در به دست آوردن سود به وسیله نسبتهای سود آوری نشان داده می شود.
نسبتهای نقدینگی:
این دسته از نسبت ها، توانایی و قدرت شرکت را در بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت اندازه گیری می کند. اساس کاربرد این نسبت ها بر این فرض استوار است که دارایی های جاری منبع اصلی شرکت برای بازپرداخت
بدهیهای جاریست و مدیران شرکتها می توانند با استفاده از این گروه نسبت ها، قدرت بنگاه خود را در بازپرداخت بدهی های کوتاه مدت مورد سنجش قراردهند. علاوه بر مدیران و سهامداران شرکت، اطلاع از این گروه نسبت ها، برای بستانکاران تجاری و وام دهندگان کوتاه مدت نیز مفید خواهد بود، چرا که اینان برای وام دهی، بیش از هرچیز وضعیت نقدینگی شرکت را مورد توجه قرار می دهند. متداول ترین نسبت های نقدینگی ، نسبت جاری و نسبت آنی (سریع) است.
1.نسبت جاری:
برای محاسبه این نسبت، دارایی های جاری را بر بدهی های جاری تقسیم می کنند. در استفاده از این نسبت، فرض می شود که دارایی های جاری، تنها پشتوانه شرکت برای بازپرداخت بدهیهای کوتاه مدت است. نسبت جاری، متداول ترین وسیله برای اندازه گیری قدرت بازپرداخت بدهی های جاری محسوب می شود، زیرا بدین وسیله می توان نشان داد; دارایی هایی که درطول دوره مالی به پول نقد تبدیل می شوند چند برابر بدهی هایی خواهد بود که سررسید آنها در آن دوره فرا خواهد رسید. بدیهی است هر اندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد،وضعیت نقدینگی شرکت بهتر و براین اساس، بازپرداخت بدهی های جاری با مشکلات کمتری روبرو خواهد بود.
به طور معمول، برخی از متخصصان و کارشناسان مالی بر این باورند که مقدار این نسبت باید در حد 2 یا بیشتر باشد و یا به عبارت دیگر، برای این که شرکت در بازپرداخت بدهی های جاری خودبا مشکل مواجه نشود، باید به طور معمول دارایی های جاری دست کم دو برابر بدهی های جاری باشد. به هرحال، میزان مطلوب این نسبت بستگی به وضعیت اقتصادی و استانداردهای صنعت خواهد داشت .
2.نسبت آنی:
نسبت آنی، تقریبا" اهدافی مشابه اهداف نسبت جاری را دنبال می کند، ولی در محاسبه آن دارایی های جاری غیر سریع حذف می شود، به عبارت دیگر، در محاسبه آن اقلامی از دارایی های جاری برای پوشش بدهی های جاری در نظرگرفته می شوند که نسبت به سایرین، قابلیت بیشتری برای نقدشدن دارند و یا دست کم برای نقد شدن نیازمند صرف زمان کمتری هستند. لازم به توضیح است که دارایی های جاری غیر سریع، دارایی هایی هستند که نقد شدن آن ها نیازمند زمان است که موجودی کالا، سفارشات و پیش پرداخت ها از این جمله اند.این نسبت، در تعیین وضعیت نقدینگی شرکت در مقایسه با نسبت جاری، دارای دید دقیق تر و محافظه کارانه تری است، زیرا فرض می-
شود که در یک لحظه از زمان، شرکتمجبور باشد به تعهدات کوتاه مدت خود عمل کند. برخی از تحلیل گران بر این باورند که نسبت آنی باید برابر یک باشد. اما میزان مطلوب این نسبت نیز همچون نسبت جاری بستگی به وضعیت اقتصادی و استانداردهای صنعت خواهد داشت. با این حال، چنین به نظر می رسد که اگر شرکت بخواهد از قدرت نقدینگی برای بازپرداخت بدهی های جاری خود برخوردار باشد، بایددارایی های سریع حداقل به میزان بدهی های جاری باشد
نسبتهای فعالیت:
خبرگان مالی از نسبت های فعالیت برای آگاه شدن از درجه کارآیی شرکت از دیدگاه بهره جویی از منابع موجود استفاده می کنند. در حقیقت، این نسبت ها کارآیی شرکت را ازدیدگاه مدیریت دارایی ها نشان می دهد. عمده ترین این نسبت ها، نسبت گردش موجودی کالا ، نسبت گردش دارایی های ثابت، نسبت گردش مجموع دارایی ها و متوسط دوره وصول مطالبات است که به توضیح مختصر درباره آنها مبادرت می شود.
1.گردش موجودی ها:
گردش ‌موجودی‌های ‌شرکت، یکی از نسبت‌های‌ کارایی به شمار می رود و از تقسیم‌ قیمت‌ تمام ‌شده ‌کالای ‌فروش‌رفته به موجودی‌های شرکت بدست می آید. این نسبت، کارایی شرکت را در مدیریت موجودی‌ها به نمایش می‌گذارد. کارایی شرکت بوسیله محاسبه و شمار دفعات گردش موجودی‌ها در طول سال مورد سنجش قرار می‌گیرد. نسبت کارایی به صنعتی که آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهیم وابستگی زیادی دارد برای نمونه، گردش موجودی‌ها در فروشگاه‌های بزرگ زنجیره‌ای، به ‌مراتب بیشتر از صنعت تولید هواپیما می باشد. از این رو مقایسه گردش‌موجودی‌ها در شرکتهای موجود در صنعت، اهمیت ویژه ای دارد.
2.گردش کل داراییها:
با این نسبت می توان رابطه میان ارزش دارایی ها و حجم فعالیت شرکت را مشخص کرد. به عبارت دیگر، این نسبت کارآیی مدیریت را در استفاده مناسب از سرمایه گذاری ها و دارایی هایشرکت نشان می دهد. پرواضح است که افزایش این نسبت می تواند نشانگر استفاده مناسب تر از دارایی ها تلقی شود.این نسبت از تقسیم کردن خالص فروس بر کل داراییهای شرکت به دست می آید.
3.متوسط دوره وصول مطالبات:
با کمک این نسبت می توان زمان یا تعداد روزهایی که طول می کشد تا شرکت مطالبات خود را وصول کند، محاسبه کرد. پس به عبارت دیگر، با این نسبت رابطه میان فروش نسیه و مطالبات کوتاه مدت تعیین می شود و می توان به سیاست اعتباری شرکت در فروش محصولات پی برد. توضیح آن که اگرچه اعطای اعتبار بیشتر به مشتریان می تواند بر افزایش سطح فروش محصولات تاثیرگذار باشد، ولی احتمال سوخت شدن مطالبات را افزایش می دهد. بنابراین، گاهی افزایش متوسط دوره وصول مطالبات می تواند نامطلوب تلقی شود.متوسط دوره وصول مطالبات از تقسیم حسابهای دریافتنی بر متوسط فروش روزانه به دست می آید.
نسبتهای بدهی یا اهرم:
این نسبتها دو دسته هستند . یک دسته به بخش بدهی ها و حقوق صاحبان سهام مربوط است و میزان منابعی را که شرکت ازراه وام گرفتن تامین کرده است نشان می دهد . نمونه های آن عبارتند از: نسبت بدهی های بلند مدت به حقوق صاحبان سهام و نسبت کل بدهی ها به کل داراییها.دسته دوم توان شرکت در ایجاد سود کافی برای پرداخت بهره بدهی های شرکت را نشان می دهد . یک نمونه از آن توان پرداخت بهره یا پوشش هزینه بهره است . نسبتهای دیگر به رابطه بین سود و میزان بدهی مربوط می شود .
1.نسبت بدهی های بلند مدت به حقوق صاحبان سهام:
با استفاده از این نسبت،مقدار منابع مالی شرکت که به وسیله بستانکاران تامین شده است محاسبه می شود. شیوه محاسبه به این ترتیب است که کل بدهیهای بلند مدت را به حقوق صاحبان سهام تقسیم می کنند.
2.نسبت کل بدهیها به کل داراییها:
نسبت کل بدهیها به کل داراییها در دسته بندی نسبت‌های اهرمی جای می‌گیرد و از تقسیم‌کردن کل بدهی‌ها به کل دارایی‌های شرکت محاسبه می‌گردد. نسبت بدهی نشان می‌دهد که کل ‌دارایی‌های شرکت تا چه ‌اندازه از طریق بدهی‌ها فراهم شده است. برای نمونه چنانچه نسبت‌ بدهی 30 درصد باشد، نشان دهنده آن است که 30 درصد از دارایی‌های شرکت بوسیله وام گیری یا ایجاد بدهی تأمین شده‌است. نکته جالب در مورد بدهی‌ها آن است که
همچون دو لبه یک چاقو عمل ‌می‌کنند. ترسیم و چشم انداز اقتصادی برای تحلیل گر اهمیت دارد. به طوری که اگر وضعیت عمومی اقتصاد مناسب نباشد و نرخ بهره به صورت فزاینده در حال رشد باشد، آنگاه شرکتهایی که نسبت بدهی بالاتری دارند، با مشکلات مالی گسترده تری نیز روبرو خواهند گردید؛ اما چنانچه وضعیت اقتصادی مناسب باشد، گرفتن وام و در نتیجه ایجاد بدهی می تواند رشد و سودآوری شرکت را با هزینه‌های کمتری همراه کند.
3.توان پرداخت بهره:
با استفاده از این نسبت توانایی شرکت در پرداخت بهره وام محاسبه می شود به این صورت که سود قبل از بهره و مالیات را بر هزینه بهره تقسیم می کنند . مفهوم ضمنی این نسبت این است که مقدار سود باقیمانده پس از کسر هزینه های تولید ، عملیاتی و اداری از خالص فروش صرف پرداخت هزینه بهره وام می شود ولی سود قبل از بهره و مالیات دارای مفهوم سود است و صحیح نیست که آنرا به طور مستقیم به عنوان یکی از شاخصهای سنجش جریان نقدی به کار ببریم بلکه یکی از شاخصهای غیر مستقیم است که به وسیله آن توان شرکت در پرداخت بهره وام محاسبه می شود.
گاهی کاهش این نست به معنای افزایش ریسک مالی است . اگر مقدار این نسبت از حد معینی بگذرد سازمانهای وام دهنده از در خواست کننده وام بهره بیبیشتری طلب کرده،شرایط سخت تری تعیین می کنند (همانگونه که در مورد نسبت مالی عمل می شود)
نسبتهای سود آوری:
عملکرد کلی شرکت و مدیریت آن از دیدگاه سودآوری و بازدهی سرمایه گذاری ها را می توان با نسبت های سودآوری مورد مطالعه قرار داد. مهمترین این نسبت ها در ادامه بحث، شرح داده شده است.
1.سود هر سهم:
با محاسبه این رقم سودی که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی به دست آورده است معین می شود . این عدد از متداول ترین نسبتهای مالی است که محاسبه و تجزیه و تحلیل می شود . برای محاسبه این نسبت ، مقدار سود پس از کسر مالیات را بر تعداد سهام عادی که در دست سهامداران است تقسیم می کنند. اگر یک
شرکت سهامی تعدادی سهم ممتاز داشته باشد سود متعلق به این سهام را از رقم سود پس از کسر مالیات کسر و سپس سود قابل تخصیص به سهام عادی ره محاسبه می کنند .علت اصلی توجه به سود هر سهم و نه کل سود شرکت به هدف اصلی شرکت مربوط است که به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران می باشد . باید توجه داشت سودی که شرکت به سهامداران می پردازد با سودی که شرکت به دست می آورد رابطه نزدیک دارد. درمحاسبه نسبت سود پرداختنی نیز از رقم متعلق به سود هر سهم استفاده می شود.
2.سود تقسیمی هر سهم:
این نسبت نشان دهنده مبلغ سودی است که شرکت بابت هر سهم پرداخت می کند . برای محاسبه این نسبت ، رقم متعلق به سود تقسیمی سهام را بر تعداد سهام عادی که در دست سهامداران است تقسیم می کنند .در محاسبه سود تقسیمی هر سهم و سود هر سهم در یک شرکت عددی که در مخرج کسر قرار گرفته است نمایانگر تعداد سهام عادی در دست سهامداران در پایان سال مالی است.در این گونه محاسبه فرض این است که در تمام این دوره دوازده ماهه این تعداد سهام در دست سهامداران بوده است . اگر در یک سال در تعداد سهامی که در دست سهامداران است تغییرات فاحشی رخ دهد برای محاسبه نسبتهای مالی مربوط به هر سهم باید از میانگین تعداد سهامی که در دست سهامداران بوده است استفاده کرد.
3.درصد سود تقسیمی(نسبت سود پرداختنی):
با استفاده از این نسبت ، سود نقدی را که به سهامداران می پردازند ، به درصدی از سود هر سهم بیان می کنند . برای محاسبه این نسبت ، سود تقسیمی هر سهم را بر سود هر سهم تقسیم می کنند .در تفسیر این نسبت باید کاملا دقت کرد زیرا سود هر سهم رقمی نیست که در حساب جاری شرکت در بانک موجود باشد و شرکت بتواند آن را به عنوان سود سهم تقسیمی به سهامداران بپردازد. اگر منع قانونی نباشد شرکت می تواند با استفاده از اندوخته ها بیش از مبلغی که به عنوان سود هر سهم به دست آورده است به صورت سود تقسیمی هر سهم به صاحبان سهام عادی بپردازد که در چنین حالتی درصد سود تقسیمی به بیش از 100 درصد (عدد یک) می رسد.
گاهی بانکها و سازمانهای وام دهنده هنگام هنگام بستن قرار داد وام،شرایط محدود کننده ای را در مورد تقسیم سود در قرار داد وام می گنجانند برای مثال شرط می گذارند که در صد سود تقسیمی شرکت وام گیرنده نباید از 50
درصد فراتر رود . منظور از گنجاندن شرط این است که شرکت وام گیرنده از نظر قدرت نقدینگی در وضعی باقی بماند که بتواند به موقع اقساط وام را بپردازد.
4.حاشیه سود:
حاشیه ‌سود‌ خالص شرکت، یکی از نسبت‌های ‌سودآوری است که بوسیله‌ تقسیم‌کردن سود خالص به کل فروش بدست می آید. حاشیه سود نشان می‌دهد که‌ از هر واحد پولی فروش تولید و خدمت شرکت، چه اندازه از آن به سود خالص تبدیل‌ شده ‌است. برای نمونه، حاشیه‌ سود خالص 20 درصدی نشان‌ می‌دهد که ‌از ده ریال فروش محصولات شرکت، 2 ریال سود خالص نصیب شرکت خواهد گردید.
5.نرخ بازده سرمایه گذاری:
نرخ بازده مجموع دارایی ها میزان سود به ازای هرریال سرمایه گذاری شده در شرکت را نشان می دهد. به سخن دیگر، این نسبت محاسبه می کند که به طور متوسط در برابرهرریال سرمایه گذاری شده، چه مقدار بازده نصیب شرکت می شود. پس بازده مجموع سرمایه گذاری ها، بهره وری سرمایه را در شرکت نشان می دهد. بدیهی است که افزایش حجم سرمایه گذاری ها به خودی خود، موجب افزایش ثروت سهامداران نمی شود بلکه باید دید سرمایه گذاری ها تا چه اندازه ای در بالابردن سود موثر است.
این نسبت از دیدگاه استفاده از تسهیلات اعتباری نیز می تواند کاربرد زیادی داشته باشد، چراکه اصولا" اگر نرخ بهره تسهیلات دریافتی از بازده مجموع دارایی ها بیشترباشد، دریافت وام صرفه اقتصادی نخواهد داشت و حتی ممکن است در برخی موارد، شرکت در بازپرداخت تسهیلات دریافتی با مشکل مواجه شود.این نسبت از تقسیم سود خالص بر کل داراییها به دست ما آید.
6.نرخ بازده حقوق صاحبان سهام:
این نسبت شباهت زیادی به نرخ بازده مجموع دارایی ها دارد، تنها میزان سودآوری را به ازای هر ریال سرمایه گذاری شده توسط سهامداران نشان می دهد. به همین خاطر، اگر این نرخ بازده کمتر از نرخ بهره وام های دریافتی
باشد، استفاده از تسهیلات دریافتی به زیان صاحبان سهام خواهد بود.این نسبت از تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام به دست می آید.
نقاط ضعف و قوت نسبتهای مالی :
کاربرد مناسب نسبتها و تجزیه و تحلیل درست آنها به شناخت نقاط قوت و ضعف این نسبتها بسته گی دارد.در این بخش نقاط قوت و ضعف شناخته شده این گونه تجزیه و تحلیل ها به اختصار توضیح می دهیم.
نقاط قوت :
مزایای این روش تجزیه و تحلیلی نست ها عبارت است از:
1. محاسبه این نسبت ها نسبتا ساده است.
2. با این نسبت ها معیاری برای مقایسه بین فعالیت های شرکت در یک دوره زمانی به دست می آید و نیز می توان نسبت های محاسبه شده را با متوسط صنعت مقایسه کرد .
3. برای تعیین روند سنواتی شرکت و تغییراتی که احتمالا در این روند رخ داده است و نیز تعیین اعداد غیر عادی می توان از روش تجزیه و تحلیل نسبت ها استفاده کرد.
4. در امر شناخت مشکلات شرکت ها محاسبه این نسبت ها سودمند است.
5. اگر روش مبتنی در تجزیه و تحلیل نسبتها با روشهای دیگر ادغام شود این نسبت ها می تواند در فرآیند ارزیابی و قضاوت نقش مهمی بازی کند.
نقاط ضعف:
معایب این روش عبارت است از:
1. اگر فقط به یکی از این نسبتها توجه شود فایده چندانی نخواهد داشت.
2. نسبتها راه حل مشکلات نیستند و با استفاده از این نسبت ها نمی توان به علل اصلی مشکلات پی برد و نسبت ها تنها نشان دهنده مشکلات هستند.
3. شخص تحلیل گر در تفسیر داده ها به ساده گی دچار اشتباه می شود و احتمال دارد به راحتی آنها را غلط تفسیر کند. برای مثال کاهش مقدار این نسبت الزاما به معنای وقوع رخ دادی نامطلوب نیست.
4. تقریبا هیچ استانداردی قابل قبولی وجود ندارد که بتوان آن را مبنای مقایسه با نسبت یا مجموعه ای از نسبتها قرار دهد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 36   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی گروه صنایع سیمان کرمان (شرکت سهامی عام )

مقاله حسابداری مالی

اختصاصی از فی توو مقاله حسابداری مالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله حسابداری مالی


مقاله حسابداری مالی

مقاله حسابداری مالی

 

تعداد صفحات:15

فرمت فایل:word

 

چرا هیات استانداردهای حسابداری مالی دارای چارچوب مفهومی است؟

مقدمه

تئوری حسابداری مجموعه‌ای از فرضیات مبنا، تعاریف، اصول، مفاهیم و نحوه استنتاج آنهاست که زیربنای تدوین استانداردهای حسابداری توسط مراجع مربوط بوده و شالوده گزارش اطلاعات حسابداری را تشکیل می‌دهد. در این راستا تئوری حسابداری، نوعی چارچوب مفهومی مرجع به‌وجود می‌آورد که مقررات خاص حسابداری براساس این چارچوب تدوین می‌شوند. در هر کشوری، هدف از تدوین چارچوب مفهومی، فراهم آوردن رهنمودی عام و فراگیر در چارچوب ویژگیهای کشور برای وضع و تجدیدنظر در استانداردهاست به‌طوری‌که حقوق و منافع استفاده‌کنندگان، تهیه‌کنندگان و حسابرسان گزارشها و صورتهای مالی به‌طور متعادل حفظ شود. چارچوب مفهومی تهیه شده علاوه بر هدایت تدوین‌کنندگان استانداردهای حسابداری مربوط به موضوعات مختلف، می‌تواند مراجع تصمیم‌گیری، مدیران واحدهای اقتصادی و اشخاص ذی‌حق، ذی‌نفع و ذی‌علاقه را در قضاوت نسبت به مسائل حسابداری و استانداردهای تدوین‌شده یاری دهد.
نظر به اهمیت موضوع، از سالها قبل، مراجع حرفه‌ای حسابداری در برخی از کشورهای پیشرو در حسابداری، تدوین چارچوب مفهومی را در دستور کار خود قرار داده‌اند. یکی از معروفترین این مراجع، هیئت استانداردهای حسابداری مالی ایالات متحد است.

قدامات این هیئت می‌تواند حاوی نکات آموزنده‌ای باشد.

این مقاله به ارائه آرای دو تن از کارشناسان ارشد هیئت استانداردهای حسابداری مالی می‌پردازد که موضوعات اساسی قابل طرح درباره چارچوب مفهومی را مورد بحث و بررسی قرار داده‌اند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله حسابداری مالی

دانلود مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکت بهنوش ایران

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکت بهنوش ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

کلیات
شرکت بهنوش ایران (سهامی عام)در تاریخ 15 / 2 / 1345بصورت شرکت سهامی عام تاسیس شد و طی شماره 10620 مورخ 15 / 2 / 1345 در اداره ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی تهران به ثبت رسیده و درتاریخ 07/09 / 1378 در سازمان بورس اوراق بهادارتهران پذیرفته شده و درحال حاضر در تالار فرعی بورس فعال است.
مرکز اصلی شرکت در تهران و کارخانه های آن در تهران و گچساران واقع است.
فعالیت اصلی شرکت
موضوع فعالیت شرکت طبق ماده 3 اساسنامه عبارت است از ایجاد کارخانجات مالتسازی و مشتقات آن و انواع نوشابه های بدون الکل و شیشه سازی ، قوطی سازی ، ایجاد مزارع برای کشت جو و سایر محصولات کشاورزی ، بهره برداری از کارخانجات ومزارع مذکور ، خرید مواد ، ظروف ، ماشین آلات ، قطعات و لوازم مورد نیاز از داخل یا خارج کشور ، فروش مواد و محصولات کارخانه و صادرات آن به خارج از کشور ، قبول و واگذاری عاملیت فروش "پخش کالا" ، مشارکت با اشخاص حقیقی یا حقوقی وسرمایه گذاری درسایر موسسات ، مبادرت به کلیه عملیات بازرگانی که بطور مستقیم و غیر مستقیم برای تحقق هدفهای شرکت یا درجهت اجرای موضوع شرکت ضرورت داشته باشد .
به موجب پروانه بهره برداری شماره 360603 مورخ 30 / 12 / 1354 که توسط وزارت صنایع و معادن صادرشدهف بهره برداری از کارخانه شرکت آغاز شده است . فعالیت اصلی شرکت در سال مورد گزارش تولید ماء الشعیر و مشتقات آن ، تولید انواع نوشابه های گازدار و آبمیوه و فروش محصولات مزبور بوده است .
وضعیت اشتغال
متوسط تعداد کارکنان دائم و موقت طی سال به شرح زیر بوده است : سال 1385 سال 1384
نفر نفر
کارکنان دائم 198 210
کارکنان موقت 433 399
جمع 631 609
افزایش متوسط تعداد کارکنان ناشی از گسترش ناوگان فروش می باشد
مبنای تهیه صورتهای مالی
صورتهای مالی اساساً برمبنای بهای تمام شده تاریخی تهیه و درموارد مقتضی از ارزشهای جاری نیز استفاده شده است .
خلاصه اهم رویه های حسابداری
موجودی مواد و کالا
موجودی مواد وکالا به اقل بهای تمام شده و خالص ارزش فروش تک تک اقلام ارزشیابی می شود . در صورت فزونی بهای تمام شده نسبت به خالص ارزش فروش ، مابه التفاوت بعنوان ذخیره کاهش ارزش موجودی شناسایی می شود . بهای تمام شده موجودیها با بکارگیری روشهای زیر تعیین می شود.
روش مورد استفاده
مواد اولیه و بسته بندی میانگین موزون
کالای در جریان ساخت میانگین موزون
کالای ساخته شده میانگین موزون
قطعات و لوازم یدکی میانگین موزون

 

سرمایه گذاریها
سرمایه گذاریهای بلندمدت به بهای تمام شده پس از کسر هرگونه ذخیره بابت کاهش دائمی در ارزش هریک از سرمایه گذاریها ، ارزشیابی می شود . درآمد حاصل از سرمایه گذاریهای بلند مدت در زمان تصویب سود توسط مجمع عمومی صاحبان سهام شرکت سرمایه پذیر شناسایی می شود.
داراییهای ثابت مشهود
داراییهای ثابت مشهود ، برمبنای بهای تمام شده در حسابها ثبت می شود . مخارج بهسازی و تعمیرات اساسی که باعث افزایش قابل ملاحظه در ظرفیت یا عمر مفید داراییهای ثابت یا بهبود اساسی درکیفیت بازدهی آنها می گردد، بعنوان مخارج سرمایه ای محسوب وطی عمرمفید باقیمانده داراییهای مربوط مستهلک می شود . هزینه های نگهداری و تعمیرات جزیی که به منظور حفظ یا ترمیم منافع اقتصادی مورد انتظار واحد تجاری از استاندارد عملکرد ارزیابی شده اولیه دارایی انجام می شود ، هنگام وقوع بعنوان هزینه های جاری تلقی و به حساب سود و زیان دوره منظور می گردد.
استهلاک داراییهای ثابت با توجه به عمر مفید برآوردی داراییهای مربوط و با درنظر گرفتن آیین نامه استهلاک موضوع ماده 151 قانون مالیاتهای مستقیم مصوب اسفندماه 1366 و اصلاحیه های بعدی آن براساس نرخها و روشهای زیر محاسبه می شود:
دارایی نرخ استهلاک روش استهلاک
ساختمان 7و8و10 درصد نزولی
ماشین آلات 10% و 10 و15 ساله نزولی و خط مستقیم
تاسیسات 13% و 15 ساله نزولی و خط مستقیم
چاه و قنوات 12% نزولی
وسایل نقلیه 25%و 30% و35% نزولی
اثاثیه ومنصوبات 10 ساله خط مستقیم

 

برای داراییهای ثابتی که در خلال ماه تحصیل شده و مورد بهره برداری قرار می گیرد ، استهلاک از اول ماه بعد محاسبه ودرحسابها منظور می شود. درمواردی که هریک از داراییهای استهلاک پذیر پس از آمادگی جهت بهره برداری به علت تعطیل کار یا علل دیگر برای مدتی مورد استفاده قرار نگیرد ، میزان استهلاک آن برای مدت یادشده معادل 30% نرخ استهلاک منعکس در جدول بالا است
داراییهای نامشهود (سرقفلی) بنرخ 20 ساله خط مستقیم و نرم افزار کامپیوتری بنرخ 5 ساله خط مستقیم مستهلک می شود.
مخارج تامین مالی
مخارج تامین مالی در دوره وقوع بعنوان هزینه سال شناسایی می شود . به استثنای مخارجی که مستقیماً قابل انتساب به تحصیل داراییهای واجد شرایط است .
تسعیر ارز
معاملات ارزی - اقلام پولی ارزی با نرخ رسمی ارز (مرجع) در تاریخ ترازنامه و اقلام غیر پولی که به بهای تمام شده تاریخی برحسب ارز ثبت شده است با نرخ رسمی ارز (مرجع) در تاریخ انجام معامله ، تسعیر می شود . تفاوتهای ناشی از تسویهیا تسعیر اقلام پولی ارزی بعنوان درآمد یا هزینه دوره وقوع شناسایی می شود.
ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان
ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان ، براساس یک ماه آخرین حقوق ثابت برای هر سسال خدمت آنان محاسبه و درحسابها منظور می شود .
اهمیت تجزیه و تحلیل صورت های مالی
فرهنگ حسابداری هدف از تجزیه و تحلیل صورت مالی را تحلیل ارزیابی و قضاوت درباره وضع مالی یک واحد تجاری و عملکرد آن بیان می کند. منظور از وضع مالی صورت حسابی است که تصویر کلی از دارائیها ، بدهیها و حقوق صاحبان سهام یک شرکت را در زمان خاصی نشان می دهد. این صورتحساب معمولاً به صورت فصلی یا سالانه تهیه می شود .
در تجزیه و تحلیل مالی فرض براین است که گذشته زمینه ساز آینده می شود.و به این ترتیب، نتیجه کوشششها و تجارب گذشته که در صورتهای مالی منعکس است مبنای بررسی قرار گرفته و نتایج بدست آمده راهنمای اخذ تصمیم نسبت به آینده قرار می گیرد.
تجزیه و تحلیل نسبت ها به عنوان ابزاری اولیه برای تعیین موقعیت مالی و اجرایی شرکت از اهمیت برخوردار بوده و بررسی و ارزیابی اطلاعات مالی از دودیدگاه مورد بررسی قرار می گیرد:
1 - تجزیه و تحلیل خارجی
این تحلیل توسط افراد خارج از شرکت مانند بستانکاران، سهامداران و یا تحلیلگران سرمایه گذاری، بانکها و موسسات اعتباری انجام می شود. اگرچه این تجزیه و تحلیل با توجه به محدودیتهای اطلاعات صورتحساب های مالی انجام می شودولی می تواند تا حد قابل اطمینانی نظر افراد و موسسات ذینفع را تامین کند .
2 - تجزیه و تحلیل داخلی
این تحلیل با هماهنگی بین بخشهای مالی و حسابداری انجام گرفته و بیشتر از تحلیل گرخارجی وارد جزئیات حسابها و صورتهای مالی می شود . به عبارت دیگر، این بخش ها با دستیابی به اطلاعات ، مدارک و مستندات حسابداری، می توانند تحلیل مناسبی از نقاط ضعف و قوت شرکت راتهیه و ارائه کنند.
استفاده کنندگان از نسبت های مالی
بطور کلی در بررسی و تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، گروههای زیر به دلایل مطرح شده تجزیه و تحلیل را بیشتر اهمیت می دهند:
1 - صاحبان سهام(سهام داران)
آنها به سودآوری و روند سوددرسالهای مختلف علاقه دارندو به واقعی بودن ارزش ویژه اهمیت می دهندو مسلماً توجه نهایی آنها معطوف به سودهر سهم و ارزش روز آن می باشد.
2 – سرمایه گذاران :
سرمایه گذاران بالقوه به ارزش اسمی و واقعی سهام ، روند تحصیل سودو گرایش و بازده سهام علاقه مند هستند .
3 - بستانکاران : نقطه نظر بستانکاران کوتاه مدت از بلندمدت متفاوت است. بستانکاران کوتاه مدت به نقدینگی توجه دارندو بنابراین به دارایی های جاری و سرمایه در گردش و روند آن اهمیت می دهند در حالی که بستانکاران بلندمدت به بررسی دارایی های ثابت ، روند ارزش ویژه و خط مشی و توانایی موسسه در واریز بدهی ها می پردازند.
4 - بانکها
دراعطای اعتبار و وام توجه بانک ها بیشتر معطوف به بررسی استحکام وضع مالی ، سود آوری و حجم اندوخته های واحد تجاری می شود و ضمناً قدرت و توانایی واحد تجاری را مد نظر قرار می دهند.
5 – دولت
توجه دولت به حسابهای مالی واحدهای تجاری دو جنبه دارد :
الف)جنبه محاسبه درست و اخذ مالیات که توجه به اقلامی چون درآمدها ، فروش و هزینه ها و در نهایت سود و طرز تقسیم آن می شود .
ب) از نقطه نظر اقتصادی و نظارت کلی دولت
درنظارت براموراقتصادی هدف آن است که حجم سرمایه ها ، میزان وام ها ، انواع سهام و بازده آنها و چگونگی تقسیم هزینه ها و طبقاتی که از آنها بهره مند می شوند تعیین گردد. بهای تمام شده محصولنیز به جهت اینکه مبنای تعیین قیمت فروش و در نتیجه کنترل قیمتها را فراهم می کند مورد توجه می باشد.
نسبت های مالی
یک نسبت به صورت رابطه ثابت بین دوعدد بوسیله درصد یا رتبه تعریف می شود. نسبت های مالی برای مشخص کردن ارتباط بین اقلام صورت های مالی بکار برده می شوند. درمقایسه ارقام صورتها و ارقامی که با هم مقایسه می شوندباید یکنواخت و به روش واحدی محاسبه شوند تا قابلیت مقایسه داشته باشندبرای این منظور مفهوم رابطه نمایی مطرح می شود . وآن بدین منظور است که در مقایسه هدف ساده کردن رابطه بین ارققام است . وزمانی که ارقام ساده شدنددرک مسایل و و کار تجزیه و تحلیل را آسان می سازد .
نتیجه مقایسه و رابطه بین ارقام ممکن است به یکی از طریق زیر نشان داده شود:
1 - نسبت یابی
نسبت و رابطه بین دو رقم ممکن است به صورت درصد، به شکل کسر و یا براساس واحد پول بیان شود.
2 – درصدگیری
درصورت های مالی نسبت بین یک عدد را با جمع اعدادی که آن عدد را هم در برداشته باشد ، درصد جزبه کل نامیده می شود . تعیین نسبت جزء به کل ، اهمیت نسبی ارقام مندرج در صورت های مالی و تغییرات حاصل در دوره های مختلف فعالیت را نشان می دهد و آنها را اصطلاحاً صورتهای هم مقیاس می نامند .
3 – روند یابی
تجزیه و تحلیل صورت های مالی یک سال اطلاعات محدودی را به دست می دهد چون ممکن است تجربه یک سال برای اظهارنظر کافی نباشد و از سوی دیگر ممکن است آن سال نمونه خوبی از وضع مالی شرکت نباشد ، بدین منظور بررسی وضع مالی موسسه برای مدت چندسال مفید بلکه ضروری به نظر می رسد و چنانچه این عمل انجام شود به آن روند یابی می نامند.
بطور کلی موارد استفاده از نسبت ها عبارتند از :
مقایسه صنعت های مختلف
نسبت ها عواملی را که موجب موفقیت یا عدم موفقیت شرکت
الف) نسبتهای نقدینگی :
نسبتهای نقدینگی توانایی یک شرکت را در واریز تعهدات کوتاه مدت نشان می دهند . نسبتهای نقدینگی مانند نسبت جاری و نسبت سریع درجه ای را اندازه گیری می کنند که درآن داراییهای جاری یک شرکت برای پرداخت بدهیهای جاری آن مورد بررسی قرار می گیرد واین نسبتها بصورت عدد یا درصد نشان داده می شود
اهم این نسبتها عبارتند از :
1 - نسبت جاری:
نسبت جاری با تقسیم نمودن داراییهای جاری بر بدهی های جاری محاسبه می شود . نسبت جاری پایین نشان دهنده اینست که شرکت ممکن است در پرداخت صورتحساب های خود مشکل داشته باشد در حالی که نسبت جاری بالا نشان می دهند یک شرکت بازده هایی را از دست دهد زیرا سرمایه مالی زیادی را در داراییهای جاری درگیر نموده است .
کیفیت این نسبت بستگی به ترکیب و زمانبندی داراییهای جاری و بدهی های شرکت دارد . اگر شرکت نسبت زیادی از داراییهای جاری خود را در حسابهای دریافتنی و موجودیها داشته باشد باید قبل از پرداخت صورتحسابهای خودآنان را بوجوه نقد تبدیل کند .
داراییهای جاری = نسبت جاری
بدهیهای جاری
منظور از دارایی جاری در این نسبت به داراییهای گفته می شود که درمدتی کوتاه (کمتر از یک سال) به صورت وجه نقد دراختیار واحد انتفاعی قرار می گیرد و بدهی های جاری به مبالغی گفته می شود که ظرف مدت یکسال به سر رسید رسیده ، و از محل داراییهای جاری پرداخت می گیرد .
در این نسبت تمام اقلام دارایی جاری را از لحاظ نقدینگی یکسان و مشابه در نظر می گیرد که این مورد بعنوان اشکال در این نسبت نامیده می شود . نسبت جاری را نسبت سرمایه در گردش هم نامیده اند که برای محاسبه سرمایه در گردش از رابطه زیر استفاده می شود .
بدهیهای جاری - داراییهای جاری = سرمایه درگردش

 


مقایسه صنعت های مختلف :
نسبت هاعواملی راکه موجب موفقیت ویاعدم موفقیت شرکت شده است مشخص می کنند همچنین بااستفاده ها می توان شرکت های قوی وضعیف معتبر ویابی اعتبار راشناسایی کرد. هر صنعتی دارای فعالیت ، شاخص های مالی وعملیاتی مخصوص بخود است. این شاخص هارامی توان به کمک نسبت هامشخص کرد. معمولا نسبت های مالی یک شرکت بامتوسط صنعت یانسبت های شرکت های موفق مشابه ،مقایسه وتجزیه وتحلیل می شود.
مقایسه عملکرد اجرایی دردوره های زمانی مختلف :
پس ازیک دوره چند ساله به کمک نسبت هامی توان تغییرات ودلایل موفقیت یاشکست آینده رابدست آورد ونیز ارتباط موجود بین اطلاعات مالی یک شرکت رادردوره های زمانی مختلف تهیه وروشهای مناسب برای روند سال آینده شرکت راانتخاب کرد.
مراحل تجزیه وتحلیل مالی
تجزیه وتحلیل مالی سه مرحله عمده راشامل می شود که عبارتند از :
1-تهیه (ارائه)صورت های مالی .
چندین مرحله مقدماتی به منظور هدایت یک تجزیه وتحلیل مورد نیاز می باشد .این مرحله تدوین اهداف تجزیه وتحلیل وتهیه صورتهای مالی واطلاعات مالی واطلاعات دیگر راشامل میشود. اهداف به دیدگاه استفاده کننده صورت های مالی وسئوالاتی که بایستی توسط تحلیل گر پاسخ داده شودبستگی دارد.
برای مثال ،مدیریت صورت های مالی راتجزیه وتحلیل می کنند تابه وی برنامه ریزی وتصمیم گیری کمک کند، درنتیجه ی تجزیه وتحلیل به سئوالات زیر پاسخ داده می شود:
الف) عملکرد شرکت درگذشته چگونه بوده است؟
ب) نقاط قوت وضعف شرکت چیست ؟
ج) چه تغییراتی برای بهبود عملکرد آینده شرکت موردنیاز است؟
د) توانایی موسسه دربهره برداری ازسرمایه وتحصیل سود چه مقدار بوده است ؟
ه) آیا وضع مالی موسسه رضایت بخش است؟
برای پاسخ دادن به این سئوالات وسئوالات دیگر ،مدیریت اطلاعات راازمنابع متعددی فراهم می کند.
این منابع عبارتندازگزارش سالانه وصورتهای هم مقایسه ارائه دهنده توسط شرکت یک گزارش سالانه صورت های مالی اساسی واطلاعات دیگر درباره دورنمای جاری وآتی شرکت راشامل می شودوصورتهای هم مقیاس هم که نسبت جزبه کل ارقام مندرج درصورت های مالی وتغییرات حاصل دردوره های مختلف فعالیت رانشان می دهند.
2- محاسبه وتفسیر :
همین که اهداف تجزیه وتحلیل تعیین شدواطلاعات مالی جمع آوری شدنداز ابزارهاوتکنیک های متعددی استفاده می شودتادرک اساسی ازشرایط وعملکرد شرکت حاصل شود.
متداولترین تکنیکهای مورد استفاده درتجزیه وتحلیل صورت های ،تجزیه وتحلیل نسبت به صورت های هم مقیاس می باشند.صورت های هم مقیاس حساب های صورتهای خاص رابصورت درصدی ازیک مبلغ پایه بیان می کند.
3- ارزیابی :
این مرحله نهایی برای معنی داربودن تجزیه وتحلیل وارائه نتایج وپیشنهادات بکارمی رود. ارزیابی معمولا بامقایسه نسبت هاوصورت های هم مقیاس شرکت بااستانداردهایا شاخص های مناسب شروع می شود. سپس مدیریت نتایج عملکرد شرکت رابرمبنای ارزیابی ارائه می دهد . پاسخهایی به سئوالات مطرح شده دراولین مرحله تجزیه وتحلیل راتدوین نموده وپیشنهادات خاص رامطرح می سازد.
روش های تجزیه وتحلیل مالی :
درتجزیه وتحلیل مالی ازچهار روش استفاده می شود:
1-تجزیه وتحلیل درونی InternaI anaIysis
2- تجزیه وتحلیل مقایسه ای Comparative anaIysis
3- تجزیه وتحلیل سرمایه درگردش WorKing CapitaI anaIysis
4- خطر سنجی RisK anaIysis
که به اختصار به شرح آنهامی پردازیم
1-تجزیه وتحلیل درونی
این نوع بررسی راتجزیه وتحلیل عمودی هم نامیده اند. درتجزیه وتحلیل درونی مقدار واهمیت نسبی هریک ازاقلام یک صورت مالی درمقام مقایسه باسایر اقلام همان صورت تعیین می گردد. این نوع تجزیه وتحلیل ،اولین قدم دربررسی صورت های مالی محسوب می شود. بطور کلی درتجزیه وتحلیل درونی اقلام یک ترازنامه وصورت سود وزیان یک سال ورابطه موجود بین آنها موردبررسی قرار می گیرد تامعیاری برای ارزیابی وضع مالی واعتباری واحد تجاری که صورتهابه آن مربوط می شود بدست آید.
2- تجزیه وتحلیل مقایسه ای
دراین روش صورت های مالی دویاچند دوره متوالی رابایکدیگر می سنجیم .به عبارت دیگر رقم مربوط به یک سال رابارقم مشابه درسال دیگر مقایسه وضمن تعیین افزایش وکاهش به دنیال علت یاعلل آن می پردازیم .بطور کلی این تجزیه وتحلیل روند. فعالیت رانشان می دهدو وحکایت ازآن دارد که واحد تجاری درحال پیشرفت سکون ویاتنزل است. درتجزیه وتحلیل مقایسه ای نه تنها ارقام تراز نامه صورت حساب سودوزیان یک دوره با ارقام مشابه دردوره های مالی دیگر مقایسه می شوندبلکه اقلام دیگری هم که درضمن کارومحاسبه بدست می آیند مانند سرمایه درگردش ونسبت های مختلف مورد سنجش واقع می شوندودرتجزیه وتحلیل مقایسه ای به روند فعالیت های واحد تجاری توجه می شود که به قرار زیر است :
تجزیه وتحلیل روند
تجزیه وتحلیل عملکرد شرکت بایک صنعت طی یک دوره زمانی مشخص بااستفاده نسبتهای مالی وحسابداری است.
روندهای مهم شامل موارد زیر است :
الف ) روند فروش (Trend of saIes): وقتی روند فروش مستمرا افزایش نشان دهد وضع مطلوب تشخیص ودرصورت کاهش نامساعد تعیین می گردد. درمطالعه روند فروش نوع صنعت راهم باید درنظر گرفت.زیرا فصل فروش درصنایع متفاوت است.
ب) روند سود Trend OF earnings)) : روند سود معمولا باروند فروش همبستگی دارد.واین روند راباید گذشته خود شرکت ودرصورت امکان باصنایع مشابه مقایسه کرده وقتی این روند سود مطلوب باشد حکایت ازاین می کند که واحد تجاری می تواند تامدتی برمشکلات احتمالی کوتاه مدت وبعضا بلند مدت خود غلبه کند.
ج) روند ارزش ویژه (Trend OF Net worth): منظور ازارزش ویژه ، ارزش یک شرکت پس ازکسر کردن بدهی هاارزش دارائیهای آن است .آنچه ارزش ویژه راافزایش می دهد عدم تقسیم سود ونگهداری آن درواحد تجاری وهمچنین افزایش سرمایه شرکت است.معمولا قسمتی از سود تقسیم وقسمت دیگربرای افزایش سرمایه درگردش ویاتوسعه فعالیت ویاسرمایه گذاری جدید دردارایی ثابت نگهداری می شود که به آن سود سنواتی ( سود انباشته ) اطلاق می شود واین سود به قرار زیر بدست می آید:
اصلاحات طی دوره + _ سود سنواتی ابتدای دوره + سود سهام اعلام شده _ سود = سود سنواتی (انباشته )
د) روند سرمایه درگردش ( Trend OF WorKing CapiaI) : تعیین روند سرمایه درگردش ازآنجا اهمیت دارد که توانایی واحد تجاری رادرواریز تعهدات نشان می دهد. بهترین روند آن است که درطی سالهابه تدریج افزایش یافته واین افزایش متناسب بانیاز ناشی ازتوسعه فعالیت واحد تجاری باشد.میزان سرمایه درگردش بستگی به حجم کارواحد تجاری داردودرفصول مختلف سال متفاوت است. درهنگام کاهش فعالیت تولید یاداد وستد طبعا نیازبه سرمایه درگردش کمتر می شود ودرنتیجه موجودی حساب های نقدی افزایش وحساب های مطالبات وکالاکاهش می یابند.
بنابراین بدهیهای جاری هم باید کاسته شود ودرمقایسه باارزش ویژه تناسب پیداکند.برعکس چنانچه حجم تولید ومیزان دادوستد افزوده شود نیازبه سرمایه درگردش می گردد ودرچنین حالت دامنه فعالیت مستلزم سرمایه گذاری زیاد تری درکالاوحساب هاواسناد دریافتی است.
3- تجزیه وتحلیل سرمایه درگردش
منظور ازسرمایه درگردش معیاری است که بدان وسیله قدرت نقد ینگی یک شرکت رامی سنجند وجهت محاسبه آن بدهیهای جاری یک واحد تجاری رااز دارائیهای جاری آن کم می کنند وهدف این است که عوامل موثر درتغییرات وضعیت مالی شناخته شودوموجبات افزایش یاکاهش وجه نقد مورد نیاز درفعالیت های جاری واحد تجاری تعیین گردد.
4- خطر سنجی
منظور ازریسک (خطر ) ضرربالقوه وقابل اندازه گیری یک نوع سرمایه گذاری می باشد.
بنابراین درخطر سنجی مواضع ایجاد خطر تعیین می گردد.اصولاازنظر اقتصادی ومالی هر نوع سرمایه گذاری وفعالیت تجاری باید ازدوجهت ارزیابی شود:
الف) ازنقطه نظر سودآوری
ب) ازلحاظ خطر یاخطراتی که متوجه سرمایه گذاری می گردد.
بنابراین ،درخطر سنجی تجزیه وتحلیل منابع مالی وسرمایه گذاری صورت می گیرد وضمن استفاده ازاطلاعات مربوط به گذشته ،بودجه به طور اعم وبودجه نقدی به طور اخص به عنوان ابزار کار خطر سنجی بکارمی روند.
محدودیتهای تجزیه وتحلیل مالی
هشت محدودیت اساسی برای تجزیه وتحلیل مالی وجودارد:
1-تجزیه وتحلیل مالی صرفا بااصطلاحات عددی یاقابل اندازه گیری سروکار دارند. تجزیه وتحلیل مالی کمک می کند تادرکی ازاعداد محدود نمیشود بلکه همچنین ملاحظات کیفی چون کیفیت مدیریت وآمیخته محصول یاخدمت شرکت راشامل می شود.
2- تفاوت در رویه های عملیاتی وحسابداری مقایسه هارامشکل می سازد رویه های حسابداری بین شرکت هادرگزارش اقلامی چون موجودی ، استهلاک ، مشارکت های صندوق بازنشستگی ، ادغام وخریدن وتملک متفاوت است .مقایسه هاتنها موقعی معتبر می باشند. که ازرویه های حسابداران مشابهی استفاده شود.
3- مقایسه های مناسب صنعتی ممکن است موجود نباشند . شرکت هامخصوصا شرکتهای بزرگ ، غالبا گروه های صنعتی مختلف راگسترش می دهند .هرچه عملیات یک شرکت متنوع تر باشد بطور کلی یافتن یک استاندارد مقایسه صنعتی منحصر بفرد مشکل تراست. همچنین ممکن است صنایع جدید هنوز استانداردها راایجاد نکرده باشند.
4- ممکن است متوسط های صنعت استانداردهای مقایسه کامل رانداشته باشند. مقایسه مطلوب بامتوسط یک لزوما دال برعملکرد کافی نیست .برای مثال ، توانایی ایجاد سود یک شرکت ممکن است ضعیف باشد ولی هنوز بیش ازمتوسط صنعت باشد .اگر توانایی ایجاد سود صنعت پائین باشد ،یک مبنای مقایسه بهتر ممکن است عملکرد رهبران صنعت باشد.
5- مدیریت ممکن است درنسبت هابا انجام اقدامات کوتاه مدت قبل ازتهیه صورت های مالی اثر بگذارد. مدیریت می تواند درحساب سازی بااستفاده ازتکنیک های معینی صورتهای مالی رابهتر نشان دهد.
6- تعاریف متعددی برای بعضی ازنسبتهای متداول وجود دارند. وقتی نسبت های یک شرکت رابامتوسط یک صنعت مقایسه می کنیم ، نسبت هابایستی به شیوه مشابه محاسبه شوند تااز تحریف اجتناب شود.
7- تورم ممکن است نسبت های مالی راتحریف یامخدوش کند. صورت های مالیبرمبنای هزینه های تاریخی هستند ومحاسبه تورم رامورد توجه قرار نمی دهند تورم ممکن است اساسا به سود های غیر واقعی منجر شوندزیرا فروش خالص به مبالغ جاری بیان می شوند ودارائیهامانند موجودی ودارائیهای ثابت به هزینه تاریخی .برای مثال دریک دوره تورمی فزاینده روش هزینه یابی موجودی اولین صادره ازاولین وارده ،سود رابیش ازحد بیان می کند زیراموجودی باحداقل هزینه درمقابل فروش هزینه می شود به هرحال ،روشهای حسابداری ارزش جاری وثابت ممکن است برای مقابله بااین مشکل استفاده شوند.
8- نسبت های مالی ممکن است سوء تعبیر شوند .نسبت هابه تنهایی اطلاعاتی مفید کمی رافراهم می کنند .لکن بایستس باابزارها ئاطلاعات دیگر ترکیب شوند تامعنی دارشوند .معنی داربودن نسبت های مالی درواقع بستگی به مهارت وبینش تحلیلگردارد نسبت هادلایل صحت مالی شرکت راتعیین نمی کنند ولی آنهاممکن است به صورت پرچم های قرمزی بکار روند که تحلیلگر رابانقاط مشکل آگاه سازد.
(Sandre S. HiIdreth.pp.6)
طبقه بندی نسبت ها
به منظور تجزیه وتحلیل صورتهای مالی واحد انتفاعی نسبت های مالی به چندین روش طبقه بندی می شوند که چهار روش اصلی طبقه بندی آنها به قرار زیر است.
1-درروش اول نسبت های مالی به سه گروه عمده تقسیم می شوند که شامل :
الف) نسبت های نقدینگی Lipuidity Ratios
ب) نسبت های سودآوری ProfitabiIity Ratios
ج) نسبت های مالکیت Ownetship Ratios
2- درروش دوم نسبت هابه پنج گروه عمده تقسیم می شوند که شامل :
الف) نسبت های نقدینگی Liquidity Ratios
ب)نسبت های مدیریت دارایی 1Asset management Ratios
ج) نسبت های مدیریت بدهی 2 Debt management Ratios
د)نسبت های سودآوری ProfiabiIiy Ratios
ه) نسبت های ارزش بازار یاارزش دفتری Market Orbook Ratios
نسبتها و فرمولهای مورد استفاده در محاسبه آنها در شکل زیر نشان داده شده است:
نام نسبت مالی فرمول محاسبه نام نسبت مالی فرمول محاسبه
الف) نسبتهای نقدینگی د)نسبتهای سودآوری:
نسبت جاری داراییهای جاری
بدهیهای جاری حاشیه
سود
ناخالص سود ناخالص
فروش خالص
نسبت سریع داراییهای سریع
بدهیهای جاری حاشیه سودعملیاتی سودقبل از بهره و مالیات
فروش خالص
ب) نسبتهای مدیریت دارایی: حاشیه سودخالص سود خالص
فروش خالص
گردش حسابهای دریافتنی فروش خالص
حسابهای دریافتنی نسبت بازده سرمایه گذاری سودخالص
جمع داراییها
متوسط دوره وصول مطالبات 365 روز
گردش حسابهای دریافتنی نسبت بازده گذاری فرمول دوپونت فروش خالص سودخالص
جمع داراییها فروش خالص
گردش موجودی کالا قیمت تمام شده کالای فروش رفته
موجودی کالا نسبت بازده حقوق صاحبان سهام سودخالص
حقوق صاحبان سهام
گردش داراییهای ثابت فروش خالص
داراییهای ثابت فرمول دوپونت اصلاح شده بازده حقوق صاحبان سهام نسبت بازده سرمایه گذاری
نسبت بدهی- 1
گردش کل داراییها فروش خالص
جمع داراییها نسبتهای ارزش بازار یا ارزش دفتری
ج) نسبت مدیریت بدهی: درآمد هر سهم سودسهام ممتاز – سودخاالص
متوسط سهام عادی منتشره
نسبت بدهی جمع بدهیها
جمع داراییها نسبت قیمت به درآمد قیمت جاری بازار هر سهم
درآمد هر سهم
نسبت بدهی به جمع بدهیها ارزش دفتری هر سهم سهام ممتاز - جمع حقوق
حقوق صاحبان سهام حقوق صاحبان سهام صاحبان سهام
سهام عادی منتشره
نسبت پوشش هزینه بهره سود قبل از بهره و مالیات
هزینه بهره سود هر سهم جمع سود سهام نقدی برای سهام
درآمد هر سهم
نسبت پوشش هزینه ثابت پرداختهای اجاره +سودقبل از بهره مالیات
(نرخ مالیات- 1 )(سود سهام ممتاز+ پرداخت اصل وام)+ پرداخت های اجاره + بهره پرداخت سود سهام سود سهام نقدی هر سهم
درآمد هر سهم

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   64 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تجزیه و تحلیل صورتهای مالی شرکت بهنوش ایران

دانلود مقاله کاربردها و جایگاه آن در یک سیستم مالی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کاربردها و جایگاه آن در یک سیستم مالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فیزیک مالی : کاربردها و جایگاه آن دریک سیستم مالی

 

چکیده
مسائل و مشکلات موجود در اقتصاد و بازارهای سرمایه، فیزیکدانان را جذب خود ساخته تا درصدد ارائه راهکارهای مناسب برای حل مشکلات فوق، دست بکار شوند. امروزه فیزیک آماری نقش بسیار مهمی را در اقتصاد و امور مالی ایفا می کند . به کار برد مفاهیم فیزیک در امور مالی و اقتصاد به ترتیب فیزیک مالی و فیزیک اقتصادی اطلاق می شود. در این مقاله، ابتدا فیزیک مالی تشریح و اجزای یک سیستم مالی ارائه و جایگاه فیزیک مالی در یک سیستم مالی بیان می شود ، سپس نمونه هایی از کاربرد فیزیک در امور مالی ارائه و نهایتاً به بررسی تطبیقی تحلیل گری مالی ، مهندسی مالی ، فیزیک مالی و فیزیک اقتصادی پرداخته می شود.

 

واژه های کلیدی: فیزیک مالی، فیزیک اقتصادی، تحلیل گری مالی، مهندسی مالی، حرکت براونین
(براونی) .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه
با مطرح شدن محیط های تجاری بین المللی، جهانی سازی بازارهای سرمایه، رقابت، مشتری مداری و تولید محصولات و ارائه خدمات جدید، یقیناً مدیران برای اتخاذ تصمیمات مناسب و بهینه، نیاز به ابزارهای جدیدی دارند. دراین راستا باید از دانش و اطلاعات به روز و کافی برخوردار بود تا علاوه بر بقاء در محیط های تجاری بین المللی و رقابتی، روندی رو به رشد داشت، بنا بر این باید از متخصصان علوم مختلف برای حل مسائل و مشکلات مالی و اقتصادی استفاده نمود. امروزه برای حل مسائل و مشکلات مالی و اقتصادی از علوم دیگر همانند روانشناسی، ریاضی و فیزیک استفاده می شود. در عصر کنونی برای قیمتگذاری محصولات و خدمات، پیش بینی آینده تجاری شرکتها و احتمال ورشکستگی آنها، مدیریت پورتفوی، مدیریت ریسک و غیره، دیگر نمی توان فقط به تجزیه و تحلیل ذهنی یک مدیراتکا نمود بلکه از یافته های علوم دیگر استفاده می شود. به عنوان مثال برای قیمت گذاری اختیارهای خرید و فروش سهام از فرمول های ریاضی و فیزیک بهره می گیرند و برای مدیریت ریسک از ابزارهای مهندسی مالی که مبتنی بر روش های کمی و ریاضی هستند، استفاده می شود.
یکی از جدیدترین پیوندهای کاربردی بین علوم مختلف، پیوند بین امور مالی و اقتصاد با فیزیک و ریاضی می باشد که در واقع متخصصان و دانشمندان این علوم سعی در استفاده از مفاهیم و فرمول های ریاضی و فیزیک برای حل مسائل و مشکلات مالی و اقتصادی دارند. به کاربرد مفاهیم فیزیک برای حل مسائل و مشکلات موجود در امور مالی و اقتصاد به ترتیب فیزیک مالی و فیزیک اقتصادی اطلاق می شود. در این مقاله سعی بر این است که به صورتی ساده و کاربردی فیزیک مالی تشریح و سپس اجزای یک سیستم مالی ارائه و جایگاه فیزیک مالی در یک سیستم مالی بیان شود و سپس نمونه هایی از کاربرد فیزیک در امور مالی ارائه و نهایتاً به بررسی تطبیقی تحلیل گری مالی، مهندسی مالی، فیزیک مالی و فیزیک اقتصادی پرداخته شود.

 

فیزیک مالی
بطورکلی فیزیک به دو شاخه نظری و کاربردی تقسیم می شود. هدف علم فیزیک شناخت جهان به بهترین شکل ممکن است. درواقع علم فیزیک درصدد است که هیچ سئوالی بی پاسخ نماند. هدف آرمانی علم فیزیک این است که به تمامی سئوالات پاسخ دهد. امروزه علم فیزیک در راستای هدف خود به شاه کلیدی برای حل بسیاری از مشکلات در سایر علوم تبدیل شده است. مصداق بارز آن فیزیک لیزری، فیزیک هسته ای و بیو فیزیک است. فیزیک گسترش توصیف های عمومی(مدل های ریاضی ) و مربوط به دنیای واقعی پیرامون ماست. این مدل ها بسیاری از انواع مسائل پیچیده را شرح می دهند، به عنوان مثال حرکت مولکول ها در گاز یا حرکت ستارگان در کهکشان، در امور مالی و اقتصاد نیز از این مدل های ریاضی استفاده می شود.
همانطوری که بیان گردید، از استفاده های دیگر فیزیک، کاربرد آن در امور مالی و اقتصاد است که به فیزیک مالی و فیزیک اقتصادی معروف است و در چند سال اخیر توجه فیزیکدانان را به خود جلب نموده است. امروزه پیوند فیزیک و امور مالی دیگر جای تعجب ندارد. مسائل مالی و پولی همانند آزمایشات فیزیک می باشند به این معنا که هر دو با اعداد و کمیت ها سروکار دارند و این بیانگر ارتباط عمیق بین فیزیک و امور مالی می باشد. بازارهای مالی بین المللی دارای قابلیت سودآوری فراوانی برای فیزیکدانان هستند. دانشمندان فیزیک می توانند با استفاده از تکنیک های آماری، حرکتهای پویا و پیچیده قیمت سهام، نرخ های بهره و قیمت اوراق مشتقه را با احتمال خطای معقولی پیش بینی نمایند. به عنوان نمونه می توان از سری زمانـی باکس-جنکینز برای تخمین ریسک سیستماتیک در بورس اوراق بهادار، از تحلیل های تکنیکـی برای پیش بینـی رونـد قیمت سهام در بورس اوراق بهـادار، از شبکه های عصبی برای پیش بینی روند قیمت سهام و برای طراحی مدل سرمایه گذاری مناسب در سبد سهام، استفاده نمود.
ارائه مدلی برای پیش بینی فراز و نشیب های بازار، ریسک قیمت گذاری ها و پدیده های اقتصادی که مصداق بارزی از پدیده های تصادفی هستند، نیازمند تجزیه و تحلیل دقیق و هوشمند انه ای است که فیزیکدانان عرصه فیزیک آماری تاکنون نقش بسزایی در پیشبرد آن در دنیا داشته اند. از مصادیق بارز دیگر فیزیک در امور مالی، شبیه سازی رفتار بازار با حرکت براونی می باشد. همچنین تحلیل های نظیر شبیه سازی مونت کارلو ، منطق فازی ، هندسه فرکتالی ، آشوب و شبکه های عصبی که ابزار اساسی تحلیل گران سیستم های پیچیده است، تاکنون نتایج قابل تأملی را در این پیش بینی ها در دنیا ارائه کرده است. فیزیکدانان آماری روز به روز پا به این عرصه جذاب و سودآور می گذارند و مدل هایی را در اقتصاد و امور مالی به نام خود ثبت می کنند. با توجه به مطالب ارائه شده به کاربرد فیزیک در امور مالی و اقتصاد، فیزیک مالی و فیزیک اقتصادی گفته می شود. به عبارتی بهتر، به کاربرد مفاهیم فیزیک برای حل مسائل و مشکلات موجود در امور مالی، فیزیک مالی گفته می شود. در چند سال اخیر، توجه به کاربردهای فیزیک آماری برای توصیف بازارهای مالی و اقتصادی بسیار عمیق تر و گسترده تر شده است و مباحث جدیدی مطرح شده اند. از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
• ویژگی های آماری سری های زمانی در مالیه و اقتصاد:
- چگالی احتمال و مقیاس تغییر قیمت.
- ارتباطات خطی و غیر خطی در سری های زمانی.
- عمومیت در سری های زمانی و مدل های آماری آنها.
• کاربردهایی در قیمت گذاری اختیار خرید و فروش سهام و اقدامات تأمینی.
• کاربرد هایی در تئوری پرتفولیو.
• شبیه سازی مدل های میکروسکوپی بازار.
• تئوری و پیش بینی ورشکستگی در بازار سهام.
ملاقات فیزیک و امور مالی
تعداد بسیار اندکی از فیزیکدانان به طور مستمر بر روی بازارهای مالی کار کرده اند. بانکها، شرکتهای بیمه و سایر موسسات مالی و اعتباری و شرکتهای بزرگ و بین المللی از دانشمندان فیزیک به خصوص فیزیکدانان آماری که از مهارتهای محاسباتی و ریاضی مناسب و قدرت تجزیه و تحلیل بسیار بالا در تفسیر مسائل مالی برخوردارند، استفاده نموده اند. فیزیکدانانی که در این عرصه پا گذاشته اند به دانشمندان موشکی مشهور هستند. امروزه با پیچیده شدن بازارهای مالی، نیاز به چنین دانشمندانی که از قدرت بالایی در حل مسائل و مشکلات مالی با استفاده از مهارتهای محاسباتی برخوردارند بیش از پیش احساس می شود. این افراد که در این عرصه وارد می شوند غالباً دارای مدرک دکتری در یک از شاخه های فیزیک می باشند.

 

 

 

در دهه اخیر با بکار گیری فیزیک نظری و کاربردی در بازارهای مالی، رویا پردازی دانشمندان جوان در رسیدن به بالاترین رتبه های علمی در سنین جوانی می تواند تحقق یابد. بازارهای مالی نیاز به فیزیکدانانی داردکه از بعد نظری و کاربردی در حد بالایی از دانش قرار داشته باشند، یعنی هم توانایی محاسباتی و ریاضیاتی بالایی داشته و هم توانایی تجزیه و تحلیل مسائل مالی را داشته باشند تا بتوانند بین مفاهیم فیزیک و مشکلات مالی ارتباطاتی را برقرار نمایند و با ترکیب این دو حیطه راهکارهایی جهت حل مشکلات مالی بانکها، شرکتهای بیمه، موسسات مالی و اعتباری و سایر شرکت های بزرگ و تجاری ارائه کنند. امروزه این موضوع از آن چنان اهمیتی در بین فیزیکدانان برخوردار شده است که جوامع علمی فیزیک مثل جامعه فیزیک اروپا دررابطه با کاربردهای فیزیک در امور مالی و اقتصاد گردهمایی را در دابلین تشکیل دادند و به این موضوع پرداختند. روابط حاکم بر بازارهای مالی بین المللی ساده نیستند و بازارهای مالی متفاوتی از نظر زمان، مکان و جریانات سرمایه در سطح جهان وجود دارند. این پیچیدگی های بازارهای مالی بین المللی به همراه طبیعت پویای آن بازارها، دلیل اصلی جذب فیزیکدانان به مباحث مالی و پولی می باشد، به عنوان نمونه سهام مبادله شده در بورس اوراق بهادار نیویورک، توکیو، لندن، پاریس، هنگ کنگ و دیگر شهرهای جهان دارای ارزش های مبادلاتی مختلفی از همدیگر هستند. ارزش سهم هایی که مورد خرید و فروش قرار می گیرند ناشی از ارزش های دارایی های پشتوانه مربوط به آن نوع سهام مثل قهوه، فلزات گرانبها و غیره می باشد. در واقع این روابط پیچیده حاکم بر بازارهای مالی نیاز به افرادی دارد که از مهارتهای بالای محاسباتی و ریاضی و قدرت تجزیه و تحلیل مناسب مشکلات مالی و مهمتر از همه توانایی ایجاد ارتباط مناسب بین مفاهیم فیزیک و مشکلات مالی، برخوردار باشند.
اجزای یک سیستم مالی و جایگاه فیزیک مالی در آن
اجزای یک سیستم مالی شامل موارد زیر می باشد:
● نهادهای مالی،
● بازارهای مالی،
● ابزارهای مالی،
● قوانین و مقررات مالی
● نظارت براجرای قوانین و مقررات.
طبق قوانین و مقررات بورس اوراق بهادار منظور از نهادهای مالی، نهادهای مالی فعال در بازار اوراق بهادارهستند که از آن جمله می توان به "کارگزاران"، "کارگزاران یا معامله گران"، "بازار گردانان"، "مشاوران سرمایه گذاری"، "موسسات رتبه بندی"، "صندوق های سرمایه گذاری"، "شرکتهای سرمایه گذاری "، "شرکتهای پردازش اطلاعات مالی"، "شرکتهای تامین سرمایه" و "صندوق های بازنشستگی" اشاره کرد. نهادهای مالی همان بازیگران مالی هستند. انواع بانکها (ملی، تجاری و سرمایه)، شرکتهای بیمه، موسسات سرمایه گذاری و موسسات مالی و اعتباری و موسسات لیزینگ، نمونه هایی از بازیگران مالی هستند. بازارهای مالی یک نوع محیط بازی را تشکیل می دهند که شامل بازارهای رسمی (بورس) و بازار غیررسمی(فرا بورس)، بازارهای پولی و سرمایه می باشد.
ابزارهای مالی به چهار دسته کلی ابزارهای مالکیت ، ابزارهای بدهی ، ابزار مشتقه و ابزارهای ترکیبی تقسم می شوند.ابزارهای مالکیت مربوط به حقوق صاحبان سهام است و رایج ترین آنها سهام عادی می باشد. ابزارهای بدهی نشانگر وامی است که صاحبان یک سازمان از اشخاص حقیقی و حقوقی می گیرند مثل وام دریافتی از موسسات مالی و اعتباری و یا اوراق قرضه انتشار یافته توسط شرکتها. ابزارمشتقه ابزار مالی می باشند که ارزش آنها از ارزش سایر اوراق بهادار مشتق می شود مثل اختیارهای معامله ، قراردادهای سلف ، قرادادهای آتی و تاخت . نهایتاً ابزارهای ترکیبی، ترکیبی از سه ابزار اول می باشند مثل اوراق قرضه قابل تبدیل به سهام.
قوانین و مقررات مالی شامل قوانین مربوط به نظام عملیات نهادهای مالی و بازارهای مالی هستند. نهایتاً این که موضوع نظارت بر اجرای قوانین و مقررات مالی دربرگیرنده نظارت بر عملیات بانکها و شرکتهای بیمه و موسسات مالی و سایر شرکتها و موسسات مربوط می باشد. همان طوری که بیان شد، بازیگران مالی بسیار زیادی در یک سیستم مالی وجود دارند که هریک از آنها اهداف متنوع و خاص خود را دارند ولی همه آنها علاقمند به افزایش ارزش سرمایه خود می باشند. فیزیکدانان مالی به این بازیگران مالی کمک می کنند که ارزش سرمایه خود را با کمترین ریسک ممکن، حداکثر نمایند و در جهت حداکثر کردن ثروت بازیگران مالی تلاش می کنند. فیزیکدانان مالی با مشاهده و تفسیر مسائل مربوط به نهادهای مالی با استفاده از مهارتهای ریاضی خود در جهت حل مشکلات مالی گام بر می دارند. بسیاری از این فیزیکدانان برای موسسات مالی و شرکتهای بزرگ کار می کنند و عده ای هم توسط شرکتهای مشاوره مالی کوچک بکار گمارده می شوند و درآمدهای بسیار بالایی کسب می نمایند. به عنوان نمـونه، پروفسور الکساندر لیپتون لفشیتز رئیس مبادلات خارجـی در دوچه بانک در نیویورک می باشد، وی در سال 1982 جایزه « بهترین جوان متخصص ژئو فیزیک » را از فرهنگستان علوم روسیه دریافت کرد و با سفر به ایالات متحده امریکا بعد از مدتی به عنوان بازرگان در وال استریت مشغول به کار شد. وی از اطلاعات ریاضی و فیزیک خود بهره جست و ایده هایی در رابطه با پیوند فیزیک با امور مالی مطرح نمود و از مفهومی به نام موج کلوین که به طور شگفت انگیزی در مدل های مالی برای ارزیابی سود و منافع فرعی دارای کاربرد است، استفاده کرد و آن با عنوان مدل آفین شناخته می شود. وی برای بسیاری از مشکلات کاری خود ازقوانین ریاضی و فیزیک بهره می گیرد و آنها را حل می کند.
پرفسور لیپتون پیش بینی کرده بود که با پیوند مدل های واقعی ، مهندسی مالی ، تئوری بازی ها و پیش بینی ها می توان ابزارهای مناسبی برای حل مسائل مالی ابداع کرد. وی تحقیقاتی در این راستا انجام داد، از آن جمله تحقیقی پیرامون ساختار میکروسکوبی بازار بود به طوری که بیان می کند اصطلاحاتی مثل عرضه و تقاضا و نقدینگی و بعضی از اصطلاحات تخصصی مالی به نحوی با ریاضی مرتبط هستند به طوری که این ارتباط منجر به قیمت گذاری محصولات با استفاده از فرمول های ریاضی و فیزیک شده است. فیزیکدانان مالی بیان می کنند، در بسیاری از حالات بازار مثل مایع یا گاز عمل می کند بطوری که بانکدارها از مفاهیمی مثل « نقدینـگی » و « بی ثباتی» برای تشریح حالتهـای خـاص مـربـوط به فعالیت های خودشان استفاده می کنند در حالیکه روان بودن آب همان نقدینگی و ناپایداری گازها همان بی ثباتی را می رساند و این موارد را دلیلی بر ارتباط عمیق فیزیک و امور مالی می دانند.

 


حرکت تصادفی در امور مالی
این موضوع که بعضی از مشکلات مالی می توانند به کمک ابزارهای علمی نشان داده شوند، موضوع جدیدی نیست. در سال1900میلادی لوئیز باچیلییر در رابطه با نوسانات قیمت سهام در بورس اوراق بهادار پاریس مطالعاتی را انجام داد، وی یک مفهوم فراتر از ریاضیات را وارد محاسبات خود نمود و آن ، یک مفهوم فیزیکی به نام « حرکت تصادفی » بود که پیش تر از وی توسط ایساک نیوتن معرفی شده بود. در سال 1905 باچیلییر مقاله ای منتج از رساله دکتری خود به چاپ رساند که حقیقتاً شامل نتایج قابل ملاحظه و دیدگاه های برجسته ای بود که نه تنها با حرکت براونی انیشتن بلکه با بسیاری از نظریات مالی بعد از جنگ جهانی هم هماهنگ بود.
مدل بازار سهام باچیلییر بسیار ساده بود و بسیاری از جریانات و نوسانات قیمت را در بر نمی گرفت به عنوان مثال شامل احتمالات شکست نمی شد. وی فرض کرده بود که بسیاری از تغییرات به دنبال توزیع چگالی گاووسی است و شکست ها در مدل وی در نظر گرفته نشده بود زیرا احتمال رخ دادن حوادث بزرگ و مهم در یک جهان گاووسی بسیار کوچک است.
بسیاری از دانشمندان تلاش کرده اند که مدل های مالی بهتری را ایجاد نمایند. ایجاد یک مدل مناسب نوسانات قیمت در راستای کنترل بهتر ریسک مالی توسط بازیگران مالی عامل حیاتی در بازارهای بین المللی است. در واقع بازارها می توانند به عنوان « مبادلات ریسک » در نظر گرفته شوند که در آن هریک از بازیگران مالی سعی در کاهش ریسک خود دارند. یک مدل نوسانات قیمت سعی در پیش بینی این موضوع دارد که در آینده چه اتفاقی با چه احتمالاتی رخ خواهند داد. پس این نظریه که یک حالت مشخص حتماً رخ خواهد داد کاملاً بی معناست. این موضوعی است که منجر به توسعه قوانین آماری می شود مثلا ً احتمال این که قیمت سهام خاصی تا یک دلار در فاصله امروز و فردا افزایش (کاهش) یابد چقدر است؟ ورودی های این مدل می تواند شامل قیمت های سهام جاری و گذشته، نرخ های بهره و سایر متغیرها باشد. برای آزمایش این مدل، تغییرات قیمت های پیش بینی شده را با تغییرات قیمت های واقعی مقایسه می کنند و سپس ارزش پارامترهای موجود در مدل فوق را برای حصول به بهترین ارائه از واقعیت تعدیل می کنند. همواره یک مدل خوب، در تعادل بین سادگی از نظر ریاضیات و قدرت توصیف مناسب قرار دارد، یعنی مدلی مناسب است که از آن چنان پیچیدگی های ریاضی برخوردار نباشد که فهم آن مشکل باشد، در واقع تا حد ممکن ریاضیات مربوط به مدل را به جهت فهم بهتر آن مدل ساده می کنیم البته تا جایی که به تفاسیر نتایج حاصله از آن مدل صدمه ای وارد نگردد. تا به امروز مدلی جامع که تمام جوانب بازارهای مالی و سرمایه را در نظر بگیرد، ارائه نشده است ولی مدل های گوناگونی توسط فیزیکدانان آماری ارائه شده است که همگی سعی در پیش بینی آینده بازارهای مالی و سرمایه دارند، درواقع سعی در پیش بینی تغییرات محصولات در آن بازارها را دارند.
آزمون های زیادی پیرامون کارآیی و پیش بینی و ارتباط بین آنها صورت گرفته است. طبق نتایج حاصله، بازارها کارآتر هستند تا قابل برآورد و پیش بینی. قبل از مقاله فاما در سال 1970 فرضیه بازار کارا به طور گسترده مورد پذیرش قرار گرفته بود و بعد از آن، « بازارهای سرمایه کارآ » بازارهای بی اندازه کارا در انعکاس اطلاعات معرفی شدند و آن، چه به صورت انفرادی و چه به صورت کامل مورد پذیرش اقتصاددانان مالی بوده است. دیدگاه پذیرفته شده در رابطه با فرضیه بازار کارآ این بود که وقتی اطلاعات ایجاد می شود به طور گسترده ، به سرعت و بدون تاخیر تاثیر خود را بر روی قیمت اوراق بهادار می گذارد. بنابراین هیچ مطالعه و تحلیل تکنیکی در قیمت های سهام گذشته برای پیش بینی قیمت آتی تأثیر نخواهد داشت و تجزیه و تحلیل های اساسی، همانند درآمد شرکت ها وارزش داراییها در راستای کمک به سرمایه گذار در انتخاب سهام، بی ارزش خواهد بود و سرمایه گذار به صورت انفرادی قادر به دستیابی به بازده بیشتر به وسیله انتخاب تصادفی پورتفوی با توجه به ریسک متناظر با آن خواهد بود.
فرضیه بازار کارآ که بر اساس حرکت تصادفی بنا شده است به اعتقاد برخی از اقتصادانان مالی یک مبحث نامربوطی است که در ادبیات مالی برای مشخص کردن یکسری قیمت، جایی که تغییرات ثانویه قیمت ارائه می شود، به صورت تصادفی از قیمت گذشته بیان می شود. بر اساس منطق حرکت تصادفی، اگر جریان اطلاعات غیروابسته بوده و اطلاعات بدون وقفه اثر خودش را بر قیمت سهام گذاشته است، پس تغییرات قیمت فردا فقط وابسته به خبرهای فردا و غیروابسته به تغییرات قیمت امروز خواهد بود. با توجه به این که خبرهای فردا غیرقابل پیش بینی می باشند، پس نتایج تغییرات قیمت نیز غیر قابل پیش بینی و تصادفی خواهند بود. در نتیجه قیمت ها از همه اطلاعات کسب شده تاثیر پذیرفته اند و سرمایه گذاران بی اطلاع به خوبی یک کارشناس قادر به تشکیل یک پورتفوی مناسب از بین انواع سهام موجود در بازار خواهند بود. در ابتدای قرن بیست و یکم فرضیه بازار کارآ کمرنگ شد خیلی از متخصصان آماری و اقتصادانان مالی تا حدی به قابل پیش بینی بودن قیمت سهام اعتقاد پیدا کردند. گروهی از اقتصادانان بر اجزای رفتاری و روانی تعیین کننده قیمت سهام تاکید نموده اند و اعتقاد به قابل پیش بینی بودن قیمت سهام بر مبنای الگوی قیمت گذشته سهام داشته اند، بعضی از اقتصادانان ادعا کرده اند که الگوهای قابل پیش بینی به سرمایه گذار توانایی تحصیل بازده اضافی را می دهد.

 

حرکت براونین در امور مالی
زیست شناسی به نام براونین در طی آزمایش های خود با پدیده های جالبی برخورد نمود. وی متوجه شده بود که اگر یک تخم چمن را در داخل مایعی مثل آب قرار دهیم و با دقت به آن نگاه کنیم مثلاً با میکروسکوب، می بینیم که این تخم چمن ساکن نیست بلکه به صورت کاملاً محسوسی در محیط مایع(آب) حرکت های ریزی انجام می دهد و دائما جابجا می شود. انگار موجودات نامرئی در هر لحظه این تخم چمن را به سمتی می کشند و این حرکتها کاملاً بی نظم بوده و در یک جهت نیستند. این که چرا شما این تخم چمن را دائماً در حال حرکت می بینید، توسط آلبرت انیشتن در قالب یکی از سه مقاله مشهورش جواب داده شده است. انیشتن بیان کرد که موجودات نامرئی که در هر لحظه در یک جهت تصادفی به تخم چمن ضربه می زنند چیزی جز مولکول های آب نیستند، زیرا مولکول های آب دائماً در حال حرکت هستند. این امر به خاطر دمای آب است زیرا ضربه های کاملاً تصادفی به تخم چمن وارد می کنند.حال در امور مالی این بحث پیش می آید که قیمت یک کالا در بازار چگونه بالا – پایین می شود؟ با فرض ثابت بودن مقدار عرضه و تقاضای کالا و فصلی نبودن کالای مورد بحث، تغییرات قیمت کالا در بازار را می شود به خوبی با حرکت براونی مدلسازی نمود. لذا تمام عواملی که در تعیین قیمت نقش دارند مثل مولکول های آب به صورت تصادفی به قیمت کالا ضربه وارد می کنند. در ادامه یکی از کاربردهای حرکت براونین در امور مالی تشریح می گردد.

 

قیمت گذاری اختیار خرید و فروش سهام و حرکت براونین
اختیارها قراردادهای خاصی هستند که به دارنده آن حق خرید یا فروش دارایی را به قیمت توافقی در تاریخ مشخص یا قبل از آن تاریخ اعطا می کند. اختیارها از سال 1973 در بازار های سازمان یافته معامله می شوند.گفتنی است که خرید یا فروش کالا یا سهام مربوطه از اختیارات دارنده است، نه از تعهدات وی. بنابراین زمانی که به نفع وی باشد از اختیار خود استفاده می کند.
اختیارهای خرید و فروش گوناگونی در بازارها وجود دارند. اختیار اروپایی که حق استفاده از اختیار را فقط در تاریخ انقضا به دارنده می دهد، اختیار امریکایی که حق استفاده از اختیار را در تاریخ انقضا یا قبل از آن به دارنده می دهد و اختیار آسیایی که تسویه آن بستگی به متوسط قیمت در طول عمر اختیار خرید دارد.
در اختیارهای خرید و فروش، دارنده اختیار خرید سهام، دارای اختیار برای خرید دارایی است و هیچ تعهدی ندارد ولی انتشار دهنده اختیارها، تعهداتی در قبال دارنده اختیارها دارد. این عدم تقارن حقوق و تعهدات منجر به قراردادهای بیمه ای می شود و مشکلاتی را در قیمت گذاری اختیارها پدیدار می سازد و سئوالاتی را برای انتشار دهندگان و دارندگان اختیارهای خرید و فروش در رابطه با قیمت گذاری ها و اقدامات تأمینی اختیارهای خرید و فروش پیش می آورد.
یک فیزیکدان به نام فیشر بلک به همراه اقتصاددانی به نام مایرون شولز و مهندس رابرت مرتن ، قیمت گذاری و اقدامات تأمینی را برای اختیارهای خرید و فروش، از طریق تکنیک های علم فیزیک مطرح کردند، فرض آنها بر این بود که فرآیند قیمت گذاری داراییها به درستی توسط حرکت هندسی براونی تشریح گردیده است. آنها با استفاده از فرمول های فیزیک، ریاضی و آمار روشی را برای قیمت گذاری اختیارهای خرید و فروش و رسیدن به سطح ریسک بهینه ارائه نمودند. ( Johannes Voit ,2003 )
بانکها و موسسات سرمایه گذاری برای ایجاد صرف از طریق افزایش قیمتها از فرمولی به نام بلک- شولز استفاده می کنند که ثمره دو دهه تلاش بلک، شولز و مرتن در دهه های 1960و1970 می باشد. آنها از این فرمول برای قیمت گذاری حق تقدم خرید سهام بر مبنای مفروضات قیمت گذاری سهام استفاده می کردند. آنها برای پیش بینی تغییرات در قیمت ها از متغیرهای مالی زمان، قیمت نرخ های بهره و نوسانات استفاده نمودند. در این راستا مرتن و شولز در سال 1997 برنده جایزه نوبل اقتصاد شدند، ضمن آنکه بلک دو سال قبل از اهدا جایزه نوبل مرده بود. فرمولی که در زیر می بینید به فرمول بلک – شولز معروف است که برای قیمت گذاری اختیارها و قراردادهای سلف و آتی استفاده می شود. (رابطه 1)

 


در این رابطه، r نشانگر نرخ بهره ، t نشانگر زمان ، s نشانگر قیمت و v نشگر نوسانات می باشد.
می توان استنباط کرد که مبنای پرتفولیوی سرمایه گذار انفرادی یا قسمتی از استراتژی های تجاری بانکهای مولتی بیلیون دلاری بر مبنای همین ارتباطات قیمت و حرکت بازار که در هر دقیقه تغییر می کند، طراحی شده است. هدف هر سرمایه گذار از ارزیابی و مدیریت ریسک های موجود در فعالیت های تجاری، بیشینه کردن بازده سرمایه گذاری ها با توجه به سطح ریسک موجود در آن است، همچنین رسیدن به سطح ریسکی که بین موسسات مالی و مشتریان روابط بهینه ای ایجاد نماید. در این راستا دانشمندان علم فیزیک با همکاری اقتصاددانان و متخصصان امور مالی درصدد محاسبه نرخ بازده و نیز قیمت های آتی هستند. درست مثل آزمایشگاه فیزیک، آنها مدل های خود را از طریق شبیه سازی در کامپیوتر آزمایش می کنند تا میزان دقت آن را با استفاده از اطلاعات واقعی بدست آمده بسنجند.

 


بررسی تطبیقی تحلیل گری مالی، مهندسی مالی، فیزیک مالی و فیزیک اقتصادی
تحلیل گری مالی از وظایف مدیر مالی می باشد و به درک صحیح عملکرد و وضعیت گذشته شرکت اطلاق می شود که امکان برنامـه ریزی آتی در راستـای حـداکثر کردن ثروت سهامـداران را می دهـد. فرآیند تحلیل گری مالی شامل سه حوزه زیر می باشد:
• حسابداری مالی.
• تحلیل از دیدگاه سرمایه گذار.
• اقتصاد مدیریت.
در حوزه حسابداری مالی به تعیین سود، ارزش افزوده و مالیات می پردازند. حوزه تحلیل از دیدگاه سرمایه گذار بر تجزیه و تحلیل سرمایه گذار، از طریق اطلاعات مالی مقایسه ای و تحلیل بازار استوار است. در حوزه اقتصاد و مدیریت به فعالیتهای اقتصادی، اثر بخشی و حداکثر کردن ثروت سهامداران و ارزش آفرینی می پردازند. در واقع یک تحلیل گر مالی تا مرز شناخت وضعیت موجود پیش می رود .
مهندسی مالی از اوایل دهه 1980 مطرح گردید و برای آن تعاریف زیادی ارائه شده است. در زیر به تعدادی از آنها اشاره می گردد:
• مهندسی مالی عبارتست از طراحی، توسعه و به کارگیری ابزارهای جدید مالی و فرآیندهای مربوطه و در نهایت ارائه راه حل های مبتکرانه برای مسائل و مشکلات مالی. (Finnerty,1988)
• مهندسی مالی عبارتست از به کارگیری ابزارهای مالی برای بازسازی شرایط مالی فعلی به شرایطی با موفقیت های بیشتر.(Merto,1999)
• انجمن بین المللی مهندسان مالی (IAFE) بیان می دارد که مهندسی مالی عبارتست از توسعه و بکارگیری خلاقانه فناوری مالی برای حل مسائل مالی و استفاده از فرصت های مالی.
همان طوری که بیان شد تحلیل گری مالی تا مرز شناخت وضعیت موجود است ولی مهندسی مالی علاوه بر شناخت وضعیت موجود به ارائه راهکارهایی خلاقانه برای حل مسائل و مشکلات موجود اطلاق می شد. در واقع مرز تمایز آنها در ارائه راهکارهای مبتنی بر خلاقیت و نوآوری برای حل مسائل و مشکلات مالی شرکتها است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 11   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کاربردها و جایگاه آن در یک سیستم مالی