فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایانامه که در مقایسه با سایر انقلاب ها دارای مزایای فراوانی

اختصاصی از فی توو پایانامه که در مقایسه با سایر انقلاب ها دارای مزایای فراوانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه که در مقایسه با سایر انقلاب ها دارای مزایای فراوانی


پایانامه که در مقایسه با سایر انقلاب ها دارای مزایای فراوانی

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:59

فهرست و توضیحات:
چکیده
مقدمه
فصل اول : کلیات تحقیق
پیشگفتار
بیان مسئله
سوالات تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیات
تعریف نظری وعملیاتی
اهمیت وضرورت تحقیق
پیشینه تحقیق
فصل دوم : ادبیات نظری تحقیق
گزارش تحقیق
کلیات و مبانی نظری
اهداف پژوهش
روش کار تحقیق
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
روش تحقیق و تحلیل داده ها
فصل چهارم: داده های آماری
داده های آماری
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
جمع بندی و نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و ماخذ

پیشگفتار

از برکات انقلاب اسلامی که در مقایسه با سایر انقلاب ها دارای مزایای فراوانی است، این بود که در همان ابتدا صاحب قانون اساسی شد. به این صورت که مردم، خبرگان برجسته خود را برگزیدند تا قانون اساسی را تدوین نمایند. انجام این اقدامات تا این حد نشانگر دموکراسی است. چرا که منتخبان مردم، قانون اساسی را تصویب کرده بودند و لذا مورد رضایت مردم نیز بود. با این وصف، با اصرار رهبر کبیر انقلاب، سند مصوب خبرگان منتخب مردم به همه پرسی گذاشته شد و بار دیگر مردم به طور مستقیم به آن رای دادند. به این ترتیب می توان مصداق واقعی «میزان رای ملت است» را یافت. زیرا تصمیم گیری در مورد اساس نظم و انتظام جامعه به مردم سپرده شده است و به یقین، قانون اساسی مورد توافق و پذیرش آحاد و اکثریت قاطع مردم ایران قرار گرفته است.

 


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه که در مقایسه با سایر انقلاب ها دارای مزایای فراوانی

پایانامه فراوانی ازدواج

اختصاصی از فی توو پایانامه فراوانی ازدواج دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه فراوانی ازدواج


پایانامه فراوانی ازدواج

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:70

فهرست و توضیحات:

پژوهش حاضر به مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی و دبیرستان شهرتهران می‌پردازد. جامعه آماری شامل والدین کلیه دانش‌آموزان دارای نارسایی بینایی مقاطع ابتدایی و دبیرستانی مدارس استثنایی شهر تهران در سال تحصیلی 87-1386 است با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده گروه نمونه شامل والدین 59دانش آموز دارای نارسایی بینایی انتخاب گردید. ابزار پژوهشی نیز، پرسشنامة محقق ساختی است که یکی از والدین پرسشنامه مورد نظر را تکمیل نموده است.

نتایج پژوهش حاصل حاکی از آن است که ازدواج‌های خویشاوندی (همخون) در مقایسه با ازدواج‌های عادی در والدین دانش‌آموزان دارای نارسایی بینایی از فراوانی بیشتری برخوردار است و در زمینه نوع نسبت و در مقایسه فراوانی خویشاوندی پسر عموی - دختر عمو (5/15%) بالاترین فراوانی و پسردایی دخترعمه(6/5) کمترین فراوانی را داشتند. ازدواج خویشاوندی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی در مقایسه با مقطع دبیرستان کاهش داشته است که نشانگر تأثیر اقدامات پیشگیرانه مسوؤلان ذیربط است.


 


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه فراوانی ازدواج

دانلود مقاله بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی مراجعه کننده

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی مراجعه کننده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

دیس پپسی یکی از علل رایج مراجعة بیماران به درمانگاههای عمومی بوده و برای آن اتیولوژیهای مختلفی درنظر گرفته می شود. دیس پپسی به طور کلی به دو گروه بدون زخم و با زخم تقسیم می شود که یکی از اتیولوژیهای مطرح در نوع بدون زخم اختلالات روانی است و بدلیل افزایش این اختلالات در سطح جوامع بر آن شدیم که به بررسی ارتباط این دو بپردازیم.
روش تحقیق
106 بیمار که به علایم دیس پپسی به درمانگاه مراجعه و در مراحل اولیه و در مراحل اولیه علت خاصی برای آنها یافت نشد، انتخاب شدند و برای این بیماران جهت بررسی بیشتر آندوسکوپی انجام شد. سپس این بیماران به دو گروه Case که در نتیجه آندوسکوپی منفی و گروه Control که در آنها نتیجه آندوسکوپی مثبت بود تقسیم و Beck's Score بعنوان شاخص افسردگی در این دو گروه سنجیده شد.
نتیجه
بررسی آماری نشان دادند که اختلاف معنی داری از نظر Beck's Score در گروه Case نسبت به گروه کنترل وجود نداشت که این به نفع رد فرضیه دخالت افسردگی در ایجاد علائم دیس پپسی در بیماران آندوسکوپی منفی است.

فهرست
عنوان صفحه
فصل یکم
مقدمه پژوهش و بیان مسئله 8
اهمیت مسئله پژوهش 11
اهداف پژوهش 18
فرضیه یا سئوالات پژوهش 18
تعریف واژگان 18
فصل دوم
بازنگری منابع و مطالعات چاپ شده 21
فصل سوم:
روش اجرای پژوهش 26
تعریف جامعه پژوهش 26
تعداد نمونه، روش نمونه گیری، معیارهای انتخاب نمونه 26
نوع پژوهش و روش انجام کار 26
ابزارهای بکارگیری 27
روش های تجزیه و تحلیل داده ها 27
رعایت نکات اخلاقی 27
فصل چهارم:
نتایج 30
جداول 31
فصل پنجم:
بحث و تفسیر و نتیجه گیری نهایی 37
محدودیت و پیشنهادها 40
بخش ضمایم:
فهرست منابع 43
پرسشنامه 46
چکیده انگلیسی 53


مقدمه
دیس پپسی عنوانی برای نامگذاری مجموعه ای از علایم و نشانه های غیراختصاصی گوارشی است علایمی که اغلب، موجبات ناراحتی طولانی بیماران را فراهم می آورند. دیس پپسی یک سندروم است، به این معنی که دربرگیرنده تعدادی از علایم و نشانه های گوارشی است، بدون اینکه بر تشخیص خاصی دلالت کند. یافتن مکانیسمی که توجیه کننده بروز علایم دیس پپسی باشد نیاز به بررسی بیمار و اغلب انجام آزمونهای پاراکلینیکی دارد.
مواردی وجود دارند که در آنها هیچ کدام از مطالعات بالینی و پاراکیلینیکی، منجر به کشف یک مکانیسم شناخته شده که پیدایش علایم را توجیه نماید نمی شوند. در این موارد از اصطلاح دیس پپسی عملکردی functional dyspepsia استفاده می شود.
اساساً اختلالات عملکردی (Functional) در برابر بیماریهای ارگانیک (Organic) قرار می گیرند. به طور کلی دیس پپسی به دو نوع عمده 1) با زخم 2) بدون زخم تقسیم می شود.
نوع بدون زخم آن بیمارانی هستند که دارای سمپتوم های دیس پپسی هستند. بدون آنکه شواهدی از بیماریهای عضوی توجیه گر آن یافت شود (20/19) شایعترین بیماریهای عضوی که منجر به دیس پپسی می گردند زخمهای پپتیک معده و اثنی عشر، رفلاکس معدی، مروی، سرطان معده، گاستروپازی، سنگ صفراوی می باشند (21)
دیس پپسی از شایعترین شکایات بیماران مراجعه کننده در درمانگاههای گوارش بوده و میزان بالایی از مشاوره های مربوط به این بیماری است (21) این بیماری دامن‌گیر متجاوز از یک چهارم جمعیت عمومی جهان است و یکی از علل شایع مشورتهای پزشکی می باشد و دربرگیرندة 5 درصد ویزیت بیماران در مطب ها و 70-40 درصد شکایات گوارشی آنان در درمانگاههای عمومی است (22) از آنجا که هزینه بررسی و درمان بیماران مبتلا به دیس پپسی قابل توجه است و در مطالعات انجام شده هزینه متوسط بالغ بر یک میلیون دلار بدون محاسبات هزینه آندوسکوپی بر جامعه تحمیل می شود (22) از طرف دیگر این علایم کارایی بیماران را کاهش قابل ملاحظه‌ای می دهد، نیاز توجه به آن و یافتن راه حل مناسب براساس اتیولوژیهای ایجادکننده بر همگان مشهود است.
در بسیاری از بیماریهای عملکردی تأثیر اختلالات روانی همزمان، اثبات شده یا قویاً مورد شک قرار گرفته است. از طرفی با پیشرفت های قرن حاضر و افزایش استرسهای اجتماعی و قرار گرفتن اختلالات خلقی و به طور مشخصی افسردگی در رأس هرم کاهش امید به زندگی life expectaicy با در نظر گرفتن این واقعیت که بسیاری از اختلالات روانی خود را به صورت جسمی نشان می دهند لزوم دانستن نقش این اختلالات در بروز دیس پپسی مشخص بوده می توان بار اقتصادی زیادی از دوش جامعه بردارد.
با کشف مدیاتورهای شیمیایی گوناگون در بافتها و ارگانهای مختلف بدن و مشخص شدن نقش آنها در واکنش های زیستی، پنجره ای جدید برای نگریستن به رخدادهای مختلف سوماتیک، از ورای دنیای عظیم و متنوع روانپزشکی گشوده شده است. در واقع با نگاه به مدیاتورهای مشترک بین دستگاه عصبی و سایر ارگانها و تغییرات شناخته شده سطوح این مدیاتورها در جریان بیماریهای روانی، می توان مکانیسمهایی را برای بیان چگونگی پیدایش بیماریهای روان تنی (Psychimetic) یا عملکردی (Functional) تصور کرد. به این ترتیب، تعریف بیماریهای عملکردی به عنوان اختلالات بدون عامل اتیولوژیک چندان صحیح نخواهد بود. بلکه باید مکانیسم‌های درونزای را درنظر داشت که مستقیماً، یا با واسطه به تأثیر فعالیتهای روانی بر اندامها و ارگانهای مختلف بدن اعمال اثر می نمایند.
در این مطالعه، دیس پپسی برای بررسی ارتباط بین اختلالات روانی و سوماتیک انتخاب شده است. در نوع عملکردی این بیماری، نقش افسردگی شناخته شده است. سعی بر این بوده که علاوه بر تحقیق وجود ارتباطی از این دست در بیماران مورد مطالعه، تأثیر عوامل مداخله گر دیگر نیز درنظر گرفته شده، مقایسه ای نیز بین شیوه افسردگی در دیس پپسی عملکردی و نوع ارگانیک به عمل آید. اساساً در این پژوهش سؤال این است که آیا میزان افسردگی در کسانی که دیس پپسی عملکردی دارند تفاوتی با کسانی که دیس پپسی ارگانیک دانرد می کند یا خیر؟ و به همین دلیل به بررسی شیوع افسردگی در دو گروه مبتلا به دیس پپسی و دیس پپسی عملکردی پرداخته شده است.

بیان مسأله
دیس پپسی (Dyspepsia)
دیس پپسی یک نشانگان گوارشی است که با ترکیبی از درد شکمی و شکایاتی غیر از درد مشخص می شود. درد عموماً در بخش مرکزی قسمت فوقانی شکم لوکالیزه می شود و ماهیت آن با درد ناشی از سایر سندرومهای گوارشی نظیر بیماری رفلاکس معده – مروی (GERD) و سندروم روده تحریک پذیر (IBS) متفاوت است (1).
تعریف دیگری که برای دیس پپسی مطرح است تعریفی است که Barbara etal از آن استفاده کرده اند و بدین صورت است که علایم دوره‌ای یا پایدار شکمی، معمولاً در ارتباط با غذاخوردن، که بیماران یا پزشکان معتقدند که به علت ناراحتی در قسمت برگزیمال دستگاه گوارش ایجاد شده است اصطلاح دیس پپسی عملکردی ممکنست برای بیمارانی به کار رود که این نوع از علایم را نشان می دهند و هیچ پروسه بیماری قابل توجهی در آنها شناخته نشده است (23).
این ستدروم دارای میزان شیوعی برابر با 50 درصد در جمعیت عمومی است و می تواند در نتیجه بیماریهای ارگانیک، سیستمیک و متابولیک متعددی به وجود آید، ولی در اغلب مواقع زمینه ای که توجیه کننده ایجاد بیماری باشد، حتی پس از ارزیابی های دقیق و گسترده مشخص نمی شود در چنین مواقعی از عنوان دیس پپسی عملکردی (Functional Dyspepsia) استفاده می شود (2 و 1).
در این بیماری آنچه بیمار را آزار می دهد علاوه بر درک ماهیت آن عنوان شد، مسائلی نظیر نفخ، تهوع، سیری زودرس، احساس پری شکم، بلی اشتهایی، سوزش سردل و اروغ زدن هستند که می توانند با یا بدون ارتباط با صرف غذا باشند (1).
مکانیسم هایی که در حال حاضر برای توجیه Functional Dyspepsia درنظر گرفته می شوند به سه دسته تقسیم می شوند (a التهاب مخاط دستگاه گوارش (b حساسیت بیش از حد (Hypersensitivity) و اختلالات حرکتی دستگاه گوارش (Dysmatility) (3 و 1).
در هر حال تنوع نشانه ها و علائم، مطرح کننده وجود مکانیسم های متعدد پاتولوژیک زمینه ای در دیس پپسی عملکردی است بر اساس مکانیسم های احتمالی زمینه ای، دیس پپسی به دو زیرگروه تقسیم می شود که این دو زیرگروه در مطالعات و گزارشهای مختلف با نامهای متفاوتی عنوان شده اند، ولی در همة آنها اساس تئوری بر اساس تقسیم بندی تقریباً یکسان است این دو زیرگروه عبارتند از: دیس پپسی بدون زخم و دیس پپسی همراه با زخم.
دیس پپسی بدون زخم با نامهای عملکردی (Functional)، ایدیوپاتیک، essential و دیس پپسی اولیه نیز معرفی شده است.
دیس پپسی همراه زخم با عناوینی چون دیس پپسی دارای علت مشخص و دیس پپسی ثانویه مترادف است (6 و 5 و 4 و 1).

انواع دیس پپسی
1) دیس پپسی ثانویه
در 40 درصد از بیماران مبتلا به دیس پپسی می توان یک علت ارگانیک برای توجیه علائم پیدا کرد در این حالت دیس پپسی از نوع ثانویه و دیس پپسی دارای علت مشخص نامیده می شود. (5)
شایعترین بیماریهای ارگانیک که منجر به دیس پپسی می شوند عبارتند از, اولسرپپتیک (در معده یا اثنی عشر) بیماری رفلاکس معده – مری (GERD)، کانسر معده، گاستروپارزی، کوله لیتیازیس، پانکراتیت حاد یا مزمن، بیماریهای که منجر به سوء جذب می شوند، انگلهای روده ای، ضایعات ایسکیمیک روده ای و سرطانهای شکمی خصوصاً پانکراس (4).
2)دیس پپسی عملکردی
در حدود 60 درصد از مبتلایان به دیس پپسی، ارزیابیهای متعدد، به کشف عامل توجیه کننده علایم بیمار نمی انجامد. در چنین مواردی، دیس پپسی عملکردی، ایدیوپاتیک، اویله یا بدون زخم می نامند (6 و 1). این نوع دیس پپسی به صورت وجود درد و احساس ناراحتی مزمن برای حداقل یک ماه تعریف می شود ناراحتی های شکمی می توانند سیری زودرس، نفخ شکمی بعد از صرف غذا و تهوع، استفراغ و سایر علایم غیراختصاصی باشند. شکایت باید در دوره‌های زمانی قابل توجهی وجود داشته باشند، بدون اینکه شواهد بالینی و پاراکلینیکی اعم از آزمایشات بیوشیمی، اندوسکوپی، سونوگرافی و غیره منجر به بافته شدن یک بیماری ارگانیک توجیه کننده علایم شوند. البته، حتی با درنظرگرفتن این خصوصیات، هوز هم بین شکایات مربوط به دیس پپسی و علایم و نشانه های سندروم روده تحریک پذیر همپوشانی و تداخل وجود دارد. (7)
دیس پپسی بدون زخم خود به چهار دسته تقسیم می‌شوند این چهار دسته عبارتند از: دیس پپسی زخم مانند (ulcer like)، رفلاکس مانند (Reflux like)، اختلال حرکتی مانند (Dysmotility like) و نوع غیراختصاصی (5).
این تقسیم بندی بر اساس شکایت عمدة بیمار است به این صورت که در نوع زخم مانند شکایت اصلی بیمار، درد اپی گاستر است شکایتی که به طور عمده در بیماری اولسرپپتیک هم وجود دارد.
دیس پپسی رفلاکس مانند، با سوزش سر دل (Huitvuros)، رگورژیتاسیون محتویات معده در داخل مری، و یا هر دو، بدون وجود شواهد آندوسکوپیک واضح به نفع وجود مخاط بارت یا ازوفاژیت مشخص می شود. در دیس پپسی اختلال حرکتی مانند (Dxysmotulity)، تهوع و استفراغ، سیری زودرس، نفخ و احساس سنگینی شکم شکایت غالب است.
در صورتی که بیمار مشخصات هیچ یک از گروههای فوق را نداشته باشد یا بیمار ترکیبی از علایم فوق را دارا باشد دیس پپسی از نوع غیراختصاصی (Non Specific) است. (7 و 5)
بین 40 تا 80 درصد از بیماران ممکن است شکایاتی را داشته باشند که به دو زیرمجموعه یا حتی بیشتر تعلق دارند به علاوه، شکایات، با گذشت زمان تغییر می کنند.
البته لازم به ذکر است که بر طبق آزمونهای انجام شده فقط وجود یا عدم وجود یک علامت یا مجموعه ای از علایم دیس پپسی کمکی به تقسیم بندی بیماران بر اساس تابلوی پاتوفیزیولوژیکی آنها نمی کند درحالیکه جنس مونث، وزن کم بدون و پری متوسط تا شدید سر دل بعد از غذا یا استفراغ بعد از غذا نشانه های احتمالی gostic Motor abnamalties هستند (179.
پاتوژنزدیس پپسی
فرضیه های متعددی برای توجیه بروز علایم و نشانه های دیس پپسی بدون زخم عنوان شده که مهمترین آنها ذکر می شوند. برطبق یک فرضیه، افزایش سطوح ترشح اسید معده یا افزایش اسید معده یا افزایش حساسیت به اسید و یا هر دو مکانیسم عامل ایجاد شکایت مربوط به دیس پپسی می باشند (3). فرضیه اختلال حرکتی، این پیشنهاد را مطرح می سازد که اختلالات حرکتی دستگاه گوارش فوقانی نظیر، رفلکس معده – مری (GERD)، گاستروپارزی، اختلالات حرکتی روده کوچک یا دیس کنزی صفراوی سبب بروز علایم و شکایات دیس پپسی می شوند، اختالالات حرکتی معده، به وسیله مطالعات سینتوگرافی تخلیه معده، الکتروگاستروگرافی و مانومتری آنترودئودنال در 25 تا 60 درصد از بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم ثابت شده است (6 و 5 و 3).
گاستریت ناشی از ویروس، التهابات عفونی ناشی از هلیکوباکترپیلوری و «عدم تحمل غذایی» که بر اثرات آلرژیک یا پاسخ های ترشحی وابسته به مواد غذایی خاصی تکیه می کند، از دیگر فرضیه های مطرح شده هستند (8).
آنچه اهمیت دارد، توجه این موضوع است که تغییرات سطوح ترشح اسید، یا اختلالات حرکتی، ممکنست ثانویه به عامل اتیولوژیک دیگری باشند. به بیان دیگر، باید این احتمال را در نظر داشت که اختلالات مذکور، در سیر بیماری پدید آیند و معلول عامل اتیولوژیک باشند نه اینکه عامل ایجاد بیماری.
فرضیة تشدید گیرنده های احشایی، بر اساس این باور است که شکایات دیس پپسی به علت افزایش پاسخ به تحریکات فیزیکی نظیر فشار ناشی از دیستانسیون و تحریکات روانی می باشد (5).
بالاخره فرضیه روانی، بر اثرات اختلالات روانی در بروز شکایات گوارشی تکیه می‌کند و افسردگی و اضطراب یا اختلالات سایکوسوماتیک را منشاء اولیه بیماری می دانند (5 و 1).
گزارش شده است که بیماران مبتلا به دیس پپسی عملکردی بیشتر دچار اضطراب neurotucisme و افسردگی نسبت به جامعه سالم هستند توانایی این افراد برای مطابقت با عوامل استرس زا ممکنست ناکامل بوده و راهی که برای کنار آمدن با عوامل استرس زا انتخاب می کنند ممکن است بر علایم آنها تأثیر بگذارد (23).
اعتقاد به فشار روانی دیس پپسی تا آنجا پیش رفته است که برخی از صاحب نظران دیس پپسی بدون زخم را، دیس پپسی عصبی (Nerrous Dyspepsia) نامیده اند (10).
در مطالعاتی که در این زمینه صورت گرفته، اختلالات روانی از قبیل اضطراب و افسردگی در مبتلایان به دیس پپسی نسبت به افراد سالم به نسبت بیشتری وجود داشته است و این حالت، مستقل از وجود شکایت بوده است هرچند ذکر شده که این ارتباط از نظر بالینی ممکن است چندان معنی دار نباشد (10)

درمان دیس پپسی
در مورد درمان دیس پپسی عملکردی یا بدون زخم، اختلاف نظر فراوانی وجود دارد اطلاعات متنوع و بعضی اوقات متناقضی در بارة درمان بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم یافت می شود درمان مبتنی بر اصول پاتوفیزیولوژیک و مکانیسم پاتوژتو بیماری است. درمانهایی پیشنهاد شده اند که هر یک بر اساس یکی از تئوریهای پاتوژنز، شکل گرفته است.
با توجه به تنوع و عدم قطعیت این تئوریها درمانها هم متعدد و در عین حال فاقد پشتوانه مستحکم هستند. به طور کلی بررسی های درمانی وسیعی انجام گردید که شامل داروهای ضد ترشحی، داروهای پروکنتیک و ریشه کنی هایکوباکترپیلوری است.
به همه بیماران توصیه می شود از ریسک فاکتورهای اولسرپپتیک ازجمله مصرف داروهای NSAID، مصرف سواد محرک مانند کافئین و مصرف سیگار پرهیز کنند. در برخی مطالعات، عنوان شده است که دوزهای بالاتر از داروهای کاهنده اسید معده اثرات مثبتی دارد ولی داروهای پروکینتبک Prokinetic، آنتی اسیدها و بلوکرهای گیرندة (H2Blockers)H2، به میزان کمی، نسبت به پلاسبو موثر بوده اند. داروهای روان درمانی به ویژه ضد افسردگی های 3 حلقه ای در کاهش شکایات ناشی از ذیس پپسی، موثر ارزیابی شده اند. برای این منظور داروهای SSRI (مهارکننده بازجذب سروتونین) و داروهای ضد اضطراب نیز بکار رفته اند.
درمانهای روانشناختی (Pshckological Treatment) از قبیل Biofeed – back و Stress management و Interpersonal psychetherapy و Cognitive Therapy نیز در دیس پپسی عملکردی مؤثر بوده اند (11 و 9).
اهداف
هدف اصلی از انجام این مطالعه بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی مراجعه کننده به درمانگاه گوارش بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) طی 3 ماهه دوم سال 1383 می باشد .
اهداف فرعی
1)‌تعیین فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دبس پپسی به تفکیک یافته های آندوسکوپی
2)تعیین فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک جنس
3) تعیین فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دبس پپسی به تفکیک سن
تعاریف به کار رفته در این پژوهش
افسردگی :برای سنجش میزان افسردگی در بیماران مورد مطالعه از فرم Becks Depression Inventory که استاندارد شده با جامعه ایران بود استفاده شد. (ضمیمه دو)‌و در این پژوهش score>8 را مثبت و score<18 را منفی فرض کردیم (26) ولی شدت افسردگی در نظر گرفته نشده است .
- علایم دیس پپسی :در این پژوهش از یک فرم دموگرافیک (ضمیه 1)استفاده شد که در آن شش علامت عمده دیس پپسی (دل درد.ترش کردن – آروغ زدن – احساس پرسردل)(18) از بیماران سئوال شده و یک سئوال باز جهت بیان مشکلات دیگر نیز مطرح شده بود .
- یافته های آندوسکوپی مثبت :شامل اولسریپتیک – ازوفاژیت – هیاتال هرنیا – ضایعه تومورال و گاستریت بود .
انواع متغیرهای مورد مطالعه
1)جنس
2) سن
3) یافته های مثبت آندوسکپی
4)یافته های منفی آندوسکوپی
5) افسردگی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


بازنگری منابع موجود و مطالعات چاپ شده
Review of Literature

بازنگری منابع موجود و مطالعات چاپ شده
Pam xiaoping (2000) و همکاران طی مطالعه ای به بررسی فاکتورهای روانی در شکل گیری و درمان دیس پپسی عملکردی پرداخته اند گروه مورد مطالعه شامل 24 نفر بیمار سرپایی و بستری (بین 77-16 ساله با میانگین سنی 02/15 65/47 سال) و شامل 14 نفر زن و 15 نفر مرد بود که شکایت اصلی آنها دیس پپسی بود در 18 مورد از آنها با آندوسکوپی شواهدی دال بر گاستریت کشف شد و 6 نفر باقیمانده پاتولوژی خاصی نداشتند تمام24 بیمار مبتلا به FD قبلاً تحت درمان با داروهای آنتی اسید، آنتی کلنیژیک ها، پروکینیتکها و رژیم غذایی برای مدتی بین 6 ماه تا 6 سال قرار گرفته بودند و هیچ بهبودی قابل توجهی نداشتند 24 داوطلب سالم به طور اتفاقی انتخاب شدند (بین 57-18 ساله با میانگین سنی 76/16 4533 سال 10 زن و 14 مرد مرد) و گروه کنترل را تشکیل دادند از تمام افراد مورد مطالعه HRSD و HAS و SCl-90 طی مصاحبات گرفته شد 13 بیمار تحت درمان با Paroxetin برای 8 هفته و 11 بیمار تحت درمان با فلوکستین برای 8 هفته قرار گرفتند و روان درمانی بیشتر به صورت شناختی رفتاری (Cognitive-behaviaral) انجام شد و تشویق شدند که بدون توجه به علائم گوارش خود به زندگی نرمال بازگرداند.
قبل از درمان تفاوت فاحشی از نظر Score در HESD و HAS بین گروه مورد و گروه شاهد وجود داشت و نتایج قبل از درمان نشان داد که به طور معمول افسردگی و اضطراب. بیشتر اضطراب در بیماران مبتلا به FD یافت می‌شود بعد از 8 هفته در سال تمام 24 بیمار مبتلا به FD بهبود قابل ملاحظه یا در علایم گوارشی پیدا کردند به این ترتیب محققین نتیجه گرفتند که فاکتورهای روانی در اتیولوژی دیس پیسی عملکردی نقش عمده ای ایفا می نمایند و آنتی دپرسان‌ها در درمان بیماران مؤثرند (12).
C Ron Norton (1999) و همکاران به بررسی میزان شیوع اختلالات گوارش هملکردی و ارتباط آنها با افسردگی و اضطراب پرداخته لذا آنها 89 دانشجوی زن و 38 دانشجوی مرد سال اول دانشگاه را انتخاب کردند از تمام آنها پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه MUQ (جهت بررسی وضعیت پزشکی آنها) و پرسشنامه دیگری که در سایر مطالعات جهت تائید تشخیص F.D به کار رفته بود و جهت بررسی اختلالات روانپزشکی از پرسشنامه 16 سؤاله The Anxiety Sensitivity (ASI)، و (BAI)
Beack,s Depression Inventory, Beck,s Anxiety Inventory (BDI) استفاده شد.
نتایج نشان داد که 2/51 درصد از افراد مورد مطالعه به نوعی از FGI مبتلا بودند که بیشترین آنها، حدود 8/22 درصد از جمعیت مورد مطالعه، گرفتار F.D بودند افرادی که دارای F.D بودند Score بالتری از ASI و BDI را دارا بودند و نتیجه گرفتند که اضطراب و افسردگی با FGI در ارتباط است (13).
H.Metz (1998)، به بررسی تأثیر داروهای ضد افسردگی برروی شکایات، وضعیت خواب و ادراکات احشایی و (Ui Sceral Percaption) در بیماران مبتلا به F.D پرداخته اند در این مطالعه بیماران به دو گروه تقسیم شده اند یک گروه آمی تریپتیلین با دوز mg5 در زمان قبل از خواب دریافت کرده و گروه دوم دارونما (Plaveno) گرفته اند.
نتایح مطالعه نشانگر اثرات سودمند آمی تریپتلین با دوز پایین در درمان این بیماران بود (14).
Sourg - Yeal Lee (2000) و همکاران، استرس و افسردگی را در بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم مورد بررسی قرار دادند آنها 30 بیمار مبتلا به F.D را که به صورت سرپایی مراجعه می کردند و 65-18 ساله بودند و تشخیص NUD داشتند را مورد بررسی قرار دادند تشخیص NUD براساس معیارهای Tally و همکاران برای آنها گذاشته شده بود آنها 30 نفر از افراد مراجعه کننده به درمانگاه که هیچ نوع بیماری ارگانیک و علایم بالینی نداشتند را به عنوان گروه انتقال انتخاب کردند جهت بررسی وضعیت خلقی – روانی افراد از پرسشنامه استفاده شده بود جهت بیماران آزمایشات بالینی مونیتورینگ 24 ساعته PH و مانومتری ازوفاژ جهت R/O سایر علل انجام و قویاً ابتلا به F.D در آنها تأیید شد بیماران مبتلا به NUD میزان ابتلای شگفتی، نسبت به گروه کنترل، به افسردگی داشتند و در بررسی حوادث استرس تفاوت قابل ملاحظه ای با گروه کنترل داشتند نتایج این بررسی عنوان کرد که افراد مبتلا به NUD افسردگی ارتباط معکوسی با حمایت بین فردی داشته است ولی در مورد اضطراب بین دو گروه تفاوت بارزی مشاهده نشد (15).
ChouLT (2001) و همکاران مطالعه ای در باره ارتباط افسردگی و دیس ریتمی های معده و دیس پپسی عملکردی انجام داده اند 39 بیمار و 18 شاهد سالم مورد ارزیابی قرار گرفته اند نتایج مطالعه نشان دادند که بیماران مبتلا به دیس پپسی عملکردی با اختلالات حرکتی معده (که با الکتروگاستروگرافی ثبت می شد)، ارتباط معنی داری با افسردگی ندارد (هرچند، در کل در گروه مبتلا به دیس پپسی، افسردگی نسبت به گروه شاهد به میزان بیشتری مشاهده شد (16). لازم به ذکر است در جستجوهای انجام شده مطالعه ای بین افراد بیمار دارای پاتولوژی ثابت شده و افراد بیمار بدون پاتولوژی ثابت شده که آنها را مبتلا به F.D فرض کنیم، از نظر شیوع ابتلا به افسردگی یافت نشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


روش انجام تحقیق
Method and Materials

روش اجرای پژوهش
تعریف جامعه پژوهش: کلیه بیمارانی دارای علایم دیس پیسی مراجعه کننده به درمانگاه گوارش بیمارستان آموزشی – درمانی حضرت رسول اکرم می باشد.
تعداد نمونه، روش نمونه گیری، معیارهای انتخاب نمونه:
روش نمونه گیری آسان و با استفاده از بیماران در دسترس و همکاری کننده می باشد حجم نمونه بر اساس فرمول زیر با میزان خطای 0/03، 106 نفر برآورد می شود.

نوع پژوهش و روش انجام کار:
این مطالعه توصیفی – مقطعی می باشد.
پس از کسب اجازه از مسئولین درمانگاه بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) و ایجاد هماهنگی های لازم جهت بررسی وضعیت روانی 106 تفر بیمار مراجعه کننده به درمانگاه انتخاب شدند و تمامی این افراد بیمارانی بودند که علائم دیس پپسی را داشتند ولی تا قبل از آن آندوسکوپی تشخیصی نداشتند سپس فرم Beck,s Depression Inventory (ضمیمه یک) که جهت سنجش وضعیت روانی از نظر افسردگی انتخاب شده است توسط جمعیت مورد پژوهش پاسخگویی خواهد شد علاوه بر آن از یک فرم علامت شناختی شامل مشخصات علائم بیمار و متغیرهای مداخله گر نیز استفاده خواهد شد پس از پاسخگویی به این فرم ها جواب آندوسکوپی آنها با همکاری مسئول بایگانی استخراج و یادداشت خواهد شد افرادی که در این مطالعه شرکت داده شدند که از نظر سوادی و وضعیت جسمی قادر به پاسخگویی به سؤالات باشند. پس از جمع آوری داده های خام بیماران به دو گروه آندوسکوپی منفی (گروه CaSe) و آندوسکوپی مثبت (گروه Control) تقسیم شده و با استفاده از جداول و روش آمار توصیفی درصد فراوانی افسردگی مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
ابزار بکارگیری
1)پرسشنامه ضمیمه شماره 2 جهت تعیین وجود یا عدم وجود دیس پپسی می باشد.
2)پرسشنامه ضمیمه شماره 1 را که پرسشنامه Beck می باشد و علایم افسردگی را می سنجد و از اعتبار و پایایی مناسبی برخوردار است
روش تجزیه و تحلیل داده ها
با توجه به فرضیات مطرح شده، روش آمار توصیفی و جداول درصد فراوانی استفاده می گردد
رعایت نکات اخلاقی
1)جهت انجام مطالعه، معرفی نامه اخذ شده از معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران به مرکز مربوط ارائه شده از مسئولین مرکز اجازه لازم اخذ شد.
2) باورها، رفتار و سنت های جامعه رعایت شد
3) پژوهشگر اهداف پژوهش را برای کلیه شرکت کنندگان تشریح نموده و رضایت آگاهانه آنهاغ را کسب و متعهد به رعایت رازداری در مورد اطلاعات شخصی و پزشکی شرکت کنندگان شد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نتایجResults

نتایج
در این تحقیق از 106 بیمار مورد مطالعه 53 تن مرد و 53 نفر زن بودند. سن مبتلایان بین 19 و 85 سال با میانگین 92/45 و انحراف معیار 88/17 سال بود. در مردان میانگین سن 79/46 با انحراف معیار 20/17 سال و در زنان 08/45 با انحراف معیار 83/18 سال بود. بنابراین سن ابتلاء به میزان اندکی (68/1 سال) در زنان پایین تر بود.
بیماران به دو گروه مورد (Case) و شاهد (Control) تقسیم شدند. گروه Case به صورت اتفاقی از بین بیماران مبتلا به دیس پپسی همراه با یافته های منفی آندوسکوپیک انتخاب شدند. گروه کنترل مبتلایان به دیس پپسی بودند که یافته های مثبت آندوکوپیک داشتند و با توجه به متغیرهای مداخله گر با گروه مورد همسان (match) شده بودند. متغیرهای مداخله گر در این مطالعه: سن، جنس، یافته های مثبت آندوسکوپیک، یافته های منفی آندوسکوپیک ، افسردگی در جریان همسان سازی (matching) 9 بیمار به علت عدم وجود مورد یا شاهد مناسب از مطالعه خارج شدند.

جدول 1- توزیع افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک جنس
جنسیت تعداد کل فراوانی درصد کل درصد درون گروهی
مرد 53 47 3/55 67/88
زن 53 38 7/44 69/71

 

 

 

جدول 2- توزیع فراوانی افسردگی بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک سن
سن تعداد کل فراوانی درصد کل درصد گروهی
29-19 15 5 7/6 3/33
40-30 18 10 3/13 5/55
51-41 20 12 16 70
62-52 17 15 20 23/88
73-63 18 16 3/21 8/88
84-74 18 17 7/22 4/94

 


جدول 3- توزیع فراوانی افسردگی بیماران مبتلا به دیس پپسی به تفکیک یافته های آندوسکوپی
یافته های آندوسکوپی تعداد کل فراوانی درصد کل درصد درون گروهی
مثبت 52 49 51/50 14/97
منفی 54 48 49/49 17/91

 

در دو گروه Case و کنترل Chi-Square تأئید می شود و با توجه به این که این نیز به نفع رد دخالت افسردگی در ایجاد دیس پپسی می باشد به انجام آن پرداخته ایم.
و در حین نتیجه گیری و بررسی های آماری نتیجه زیر به دست آمد:
ارتباط بین جنس و جواب آندوسکوپی سنجیده شد و با استفاده از آزمون Chi-Square این ارتباط از نظر آماری معنی دار بود و این به این معنی است که بررسی علل سایکولوژی و Bercks Score در مردان قابلیت افتراق بهتری در گروه AND منفی می باشد یعنی در گروه مردان سنجش این Score ارزش بیشتری دارد.

Beck’s EndosCopy Crosstabulation
Count

 

Total EndosCopy
Nagative Positive
51 30 21 Positive Depression
55 25 30 Negative
106 55 51 Total

 

 

 

Chi-Square Tests
Value DF Asympsig(2-Sided)
Pearson 1/372(b) 1 .243
Continuity Correction (a) 0/765 4 .382
Like lihood Ration 1/350 1 .245
A Compused or for a 2*2 table
B o cells (0%) nave expected count less than 5. The minimum expected is 11.04.

 


General EndosCopy Grosstabulation

 

Total EndosCopy
Nagative Positive
53 23 30 Male Gender
53 38 15 Female
106 53 51 Total

 

 

 

Chi-Square Tests
Value DF Asympsig(2-Sided)
Pearson chi-square 3.945(b) 1 .047
Continuity Correction (a) 2.899 1 .89
Like lihood Ration 4.000 1 .045
Acamputed onlyfor a 2*2 table
B o cells (0%) nave expected count less than 5. The minimum expected is 11.50

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بحث و نتیجه گیری
Discussion and Conclusion

 

جدول شماره 1: توزیع فراوانی افسردگی را بر حسب جنس نشان می دهد. این نتایج میزان افسردگی را در مردان بیشتر نشان می دهد به صورتی که 3/55 درصد از مردان و 7/44 درصد از زنان دچار افسردگی بودند.
جدول شماره 2: توزیع فراوانی افسردگی در بیماران دیس پپسی را بر حسب سن نشان می دهد. بیشترین شیوع افسردگی در گروه سنی 84-74 سال و بعد از آن در گروه سنی 73-63 سال بوده داست.
جدول شماره 3: توزیع فراوانی افسردگی در بیماران مبتلاء به دیس پپسی برحسب یافته های آندوسکوپی را نشان می دهد. برحسب نتایج بدست امده بیماران با یافته های مثبت آندوسکوپی 51/50 درصد و بیماران با یافته های منفی آندوسکوپی 49/49 بوده است.

بحث
بر اساس نتایج به دست آمده افسردگی بیشتر به عنوان عامل همراه در دیس پپسی عملکردی مطرح می باشد و بر اساس مطالعات آماری انجام شده در این پژوهش شیوع افسردگی در گروهی که آندوسکوپی منفی داشتند تفاوت معنی داری با گروه آندوسکوپی مثبت نداشت.
در مقالاتی که در حین تدوین این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفتند هیچ یک به مقایسه وجود بیماری افسردگی و بررسی عوامل روانشناختی و Score های اختلالات خلقی در بیماران مبتلا به دیس پپسی بدون زخم و همراه با زخم نپرداخته بود. ارتباط عوامل خلقی به ویژه افسردگی با علایم گوارشی همواره مطرح است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه آنها به صورت دو عامل در طول هم (افسردگی و به دنبال آن F.D) و یا دو عامل در عرض هم (افسردگی به عنوان یک بیماری همراه با F.D) بوده است از این لحاظ به ساده ترین روش به بررسی میزان شیوع افسردگی در بیماران علامتداری پرداختیم که به دو گروه تقسیم می شدند.
گروه اول گروه Case بودند که در آندوسکوپی انجام شده هیچ گونه یافته مثبت ارگانیکی که توجیه کننده علایم بالینی آنها باشد نداشتند که از آنها به عنوان FD یادکردیم گروه دوم پاتولوژی خاصی در آندوسکوپی به نفع عامل زمینه ای ارگانیک داشتند (گروه Control) با این تفکر که اگر افسردگی به عنوان یک بیماری همراه برای دیس پپسی عملکردی مطرح باشد باید حداقل شیوع افسردگی در هر دو گروه یکسان باشد به بررسی شیوع افسردگی در گروهی که آندوسکوپی منفی را داشتند و گروه کنترل پرداختیم و تفاوت معنی داری بین دو گروه بدست نیاوردیم.
ارتباط موجود بین اختلالات عملکردی گوارشی و اختلالات روانی به ویژه افسردگی، در مطالعات فراوانی مورد توجه و آزمون قرار گرفته و همواره نتایج به نفع وجود همراهی بین این دو بیماری بوده است (22-19) در واقع نه برروی اثبات وجود این همراهی، بلکه بر وجود عوامل خلقی به عنوان اتیولوژی دیس پپسی عملکردی متمرکز شده اند.
Talleyand piper (1986) ارتباطی بین استرس، با درنظر گرفتن حوادث اصلی و مهم زندگی، و دیس پپسی عملکردی پیدا نکردند (24) با این وجود Nyren(1985) و همکاران نتیجه گرفتند که فاکتورهای روانی نقش بسزایی در اتیولوژی دیس پپسی بدون زخم ایفا می کند
(25) S.N.Furmar (1995) و همکاران بیان کردند که Score کلی استرس، هم با Score علایم بالینی آغازگر و هم با پاسخ به درمان در ارتباط است ولی زمانی این حالت برقرار است که افراد مورد پژوهش به دو گروه تقسیم شوند (23)
Xppea et al 2002 بیان کردند که: «اخیراً نشان داده شده است که فاکتورهای سایکولوژیکی هم نقش عمده ای در ایجاد F.D دارند «یک مدل فیزیولوژیکی – روانی – اجتماعی برای پاتوژنز آن مطرح کردند که در این مدل هر سه فاکتور مستقلاً ولی با تداخل با یکدیگر عمل می کردند.
Comillean , Talley (1991) 76 بیمار مبتلا به F.D را با معیارهای افسردگی، اضطراب و تغییرات شخصیتی سنجیدند و فهمیدند که بیماران مبتلا به F.D میزان امتیازات بالاتری گرفتند.
Haug et al (2002)بیمارانی را که به دلیل دیس پپسی گاستروسکوپی شده بودند تحت آزمونهای سایکومتریک قرار داند این آزمونها در ارتباط با افسردگی، اضطراب، تغییر شخصیت و علایم سوماتیک بود و در مطالعه آنها نیز Score گروه مبتلا به دیس پپسی تفاو.ت فاحشی با گروه کنترل (بدون علایم دیس پپسی) داشتند (12) البته به دلیل اینکه، اشکالاتی بر این پژوهش وارد است ازجمله کم بودن حجم نمونه و عدم دسترسی به آزمایشات بالینی رد کننده عوامل حرکتی دیس پپسی نمی توان این را قویاً و به صورت یک قانون بیان کنیم که افسردگی بیشتر به عنوان عامل همراه در دیس پپسی عملکردی مطرح است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  55  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی مراجعه کننده

دانلود مقاله مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دارای نارسایی بینایی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دارای نارسایی بینایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی و دانش آموزان با مقطع دبیرستان شهر تهران

 


پژوهش حاضر به مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی و دبیرستان شهرتهران می‌پردازد. جامعه آماری شامل والدین کلیه دانش‌آموزان دارای نارسایی بینایی مقاطع ابتدایی و دبیرستانی مدارس استثنایی شهر تهران در سال تحصیلی 87-1386 است با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده گروه نمونه شامل والدین 59دانش آموز دارای نارسایی بینایی انتخاب گردید. ابزار پژوهشی نیز، پرسشنامة محقق ساختی است که یکی از والدین پرسشنامه مورد نظر را تکمیل نموده است.
نتایج پژوهش حاصل حاکی از آن است که ازدواج‌های خویشاوندی (همخون) در مقایسه با ازدواج‌های عادی در والدین دانش‌آموزان دارای نارسایی بینایی از فراوانی بیشتری برخوردار است و در زمینه نوع نسبت و در مقایسه فراوانی خویشاوندی پسر عموی - دختر عمو (5/15%) بالاترین فراوانی و پسردایی – دخترعمه(6/5) کمترین فراوانی را داشتند. ازدواج خویشاوندی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی در مقایسه با مقطع دبیرستان کاهش داشته است که نشانگر تأثیر اقدامات پیشگیرانه مسوؤلان ذیربط است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه
شرایط خلقت در تمامی جهان و برای تمامی کودکان یکسان است. همه ی افراد بشر به یک نحو پا به این دنیای خاکی می‌گذراند و نطفه آنان نیز به یک طریق بسته می‌شود. ولی حتی دو کودک را در این جهان پهناور نمی‌توان یافت که از نظر خصوصیات جسمانی و روانی کاملاً یکسان باشند. بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که در میان مخلوقات خداوند عده ای با دیگران از نظر جسمی و روحی تفاوت‌هایی دارند، علاوه بر برخی تفاوت‌های ظاهری چون قد، رنگ مو، رنگ چشم، عده ای دیگر از ابنای بشر تفاوت‌های دیگری نیز با همنوعان خود دارند، مثلاً عده ای از نظر دید با دیگری متفاوت اند و یا از نظر شنوایی چون دیگران نیستند و گروهی از نظر هوش و استعداد فراگیری قدرت دیگران را ندارند و یا بالعکس از دیگران برترند. به طوری کلی این کودکان را کودکان استثنایی می‌نامند (پاکزاد، 1376).
درصد چشمگیری از کودکان بر اثر عوامل گوناگونی (چون: عوامل ارثی، عوامل دوره بارداری، اشکالات هنگام تولد و یا بروز بیماری‌ها و حوادث در سال‌های طفولیت) دچار نقیصه‌هایی از نظر ذهنی و جسمی (نابینایی و ناشنوایی و...) می‌گردند.
نقص بینایی بیش از هر معلولیت دیگر ناتوانی به بار می‌آورد. دلیل ترس ما از نابینایی آن است که نابینایی نمایان تر از سایر معلولیت‌هاست. دلیل دیگر نقش مهمی است که چشم‌ها در ایجاد روابط اجتماعی ایفا می‌کند. فرد نابینا در ایجاد ارتباط با دنیای اطراف خود دچار مشکل می‌شود. در شناخت بسیاری از مفاهیم و مطالب مانند رنگ‌ها و... دچار مشکل می‌گردد و میان خود و دیگران فاصله ای را احساس می‌کند که دلیل آن نقص بینایی است (محقق، 1387).
یکی از عوامل ایجاد معلولیت بینایی عوامل ارثی است که از طریق مکانیسم‌های وراثتی از نسل‌های قبل به فرد منتقل می‌گردد.
در واقع وجود ژن‌ها است که باعث تفاوت‌های گوناگون و ویژگی‌های غیر اکتسابی افراد می‌گردد. اگر ژن بیماری زایی که در روی یک کروموزوم هست در روی کروموزوم‌های جفت آن نیز یافت شود کیفیتی حاصل می‌گردد که به آن هموزیگوت می‌گویند.
عامل همخونی در ایجاد ناهنجاری‌ها تاثیر فراوان دارد زیرا بیماری‌های متعدد که از نسل‌های قبل ظاهر نشده اند، احتمال بیشتری دارند که در اثر پیوند دو همخون ظاهر و بارز شوند. هرقدر نسبت همخونی بیشتر و نزدیکتر باشد خطر احتمال بروز خصوصیات منفی و بیمارگونه بیشتر است (افروز، 1381).
زیرا ازدواج خویشاوندی باعث افزایش درصد هموزیگوت شدن و خالص شدن یک ژن معیوب شده، لذا میزان شیوع ناهنجاری ارثی و مادرزادی در فرزندان اینگونه زوجین بیشتر از زوجین غیر خویشاوند خواهد بود (نقل از غیاثی، 1375).
بیان مساله
خویشاوندی عبارت است از مجموعه ای از پیوندهایی که به دلیل قرابت نسبی، سببی یا رضاعی بین عده ای از افراد وجود دارد. لذا خویشاوندی دارای انواع نسبی، سببی و رضاعی است (نقل از غیاثی، 1375).
اصولاً خویشاوندی از نظر علم ژنتیک به افرادی گفته می‌شود که دارای اجداد مشترک و بالطبع ژن‌های مشترک باشند، والدین و فرزندان یا خواهران و برادران را در اصطلاح خویشاوندان درجه اول می‌نامند.
نسبت خویشاوندی این افراد برابر است (50 درصد ژن مشترک). عموها، عمه‌ها، خاله‌ها، دایی‌ها را با توجه به برادرزاده‌ها، خواهرزاده‌ها و امثال آن‌ها خویشاوندان درجه دوم گویند. درجه خویشاوندی آن‌ها می‌باشد. پسرعمو، دختر عمه و پسرخاله و دخترخاله و امصال آن‌ها را خویشاوندان درجه سوم می‌نامند، درجه خویشاوندی این قبیل اشخاصل نسبت به یکدیگر برابر می‌باشد. (نقل از پلاسی زاده، 1376).
عوامل و مشکلات وراثتی باعث ایجاد اختلالات فراوان در رشد جسمی و ذهنی کودکان می‌گردد.ازدواج با همخون یا ازدواج فامیلی احتمال بروز معلولیت‌های گوناگون را بیشتر می‌کند. بدین ترتیب که هرگاه والدین با هم فامیل باشند (یعنی ناقل خصوصیات یک خانواده باشند) در صورتی که نسل‌های گذشته این خانواده ضایعه ای بروز نموده باشد احتمال بارز شدن ناهنجاری به مقدار زیادی افزایش می‌یابد . (منبع قبلی)
مسئله ای که پژوهشگر در پژوهش حاضر قصد بررسی آن را دارد این است که آیا در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی شهر تهران ، ازدواج خویشاوندی بیش از سایر علل رایج نابینایی وجود دارد و همچنین آیا فراوانی ازدواج‌های خویشاوندی در والدین دانش آموزان مقطع دبستان و دبیرستان تغییری داشته است یا خیر .
ضرورت و اهمیت پژوهش
مهمترین عامل معلولیت زایی، ازدواج فامیلی است که علت آن عامل همخونی است که در میان اقلیت‌ها و روستاییان و خانواده‌هایی که ازدواج با نزدیکان همخون متداول است (مانند دختر عمو، پسر عمو – دختر خاله، پسر خاله و...) نابهنجاری‌های ارثی بیش از دیگران می‌باشد، هرقدر نسبت خونی بیشتر و نزدیکتر باشد احتمال بروز خصوصیات منفی و بیمارگون بیشتر است (افروز، 1381). وفراوانی ازدواج‌های خویشاوندی در حال حاضر باعث می‌گردد که سالیانه کودکان معصوم زیادی قربانی انواع معلولیت‌ها شوند. لذا انجام پژوهش‌هایی در زمینه تاثیر ازدواج‌های فامیلی بر بروز نارسایی بینایی موثر خواهد بود . با توجه به عدم آگاهی بعضی والدین از عواقب و خطرات این ازدواج‌ها ، اهمیت این گونه پژوهش‌ها در افزایش اطلاعات جامعه انکار ناپذیر است ، زیرا پیشگیری مقدم بر درمان محسوب می‌گردد و می‌تواند گام موثری باشد در سالم سازی نسل آینده . با انجام مشاوره‌های ژنتیک می‌توان پیشگیری موثری از بروز این گونه اختلالات داشت و تعداد اختلالات بینایی ناشی از زادواج‌های فامیلی را کاهش داد. (محقق، 1387).
اهداف پژوهش
ازدواج‌های همخون از لحاظ ژنتیکی بسیار مهم است. چرا که نزدیک بودن زن و شوهر موجب افزای آللهای مشترک می‌شود و در نتیجه ایجاد هموزیگوت می‌کند. بیماری‌های ارثی همخون‌ها افزایش می‌یابد، لذا در برخی از جامعه‌ها قوانینی برای ازدواج وضع کرده اند که مانع از پیوستگی‌های نزدیک می‌شود. ازدواج‌های خانوادگی و همخونی علاوه بر افزایش آزارهای ارثی و بیماریهای ژنتیک در نفوس موجب اغطاط مزاجی، کوتاهی عمر، گاهی موجب عقیمی، کاهش قدرت حیات و سقط جنین می‌گردد (به علت وجود ژن‌های مرگبار) (مولوی، 1335).
از زمان داروین به خوبی می‌دانستند که همخونی‌های طولانی موجب کاهش نیرومندی و قدرت جسم و جان می‌شود و از طول عمر می‌کاهد. به علاوه زحمات سوتروتاباخ نشان می‌دهد که تعداد کودکانی که مبتلا به بدشکلی و نابهنجاری هستند بیشتر از ازدواج‌های نزدیک و همخون حاصل می‌شود. فرزندان پدر و مادری که نسبت خیلی نزدیکی دارند (ازدواج با عمه، خاله، دایی، خواهر و غیره) به شکل‌هایی فراوان تری را از سایر ازدواج‌ها نشان می‌دهد. به هر حال باید دانست که ازدواج‌های نزدیک نتایج شوم و پشیمان کننده ای در بر دارد مگر این که خانواده کاملاً سالم و عاری از هر نوع بیماری باشد (مولوی، 1335).
با توجه به تعداد دانش آموزان استثنایی که هر ساله نیز بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود و با توجه به ازدواج‌های همخونی که در کشور صورت می‌گیرد ، هدف پزوهش حاضر یافتن ارتباط دو عامل خویشاوندی والدین و نارسایی‌های بینایی است تا رهنمودی باشد برای کلیه جوانانی که در آستانه ازدواج قرار دارند.
پرسش پژوهش
1) آیا میزان ازدواج‌های خویشاوندی و عادی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی تفاوت معنی‌داری دارد؟
2) آیا فراوانی ازدواج‌های خویشاوندی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی شهر تهران تفاوت معنی‌داری دارد؟
مفاهیم و اصطلاحات پژوهش
ازدواج فامیلی (خویشاوندی) : ازدواج بین دو نفر که با یکدیگر خویشاوند بوده و دارای ژن‌های مشابه با ساختمان یکسان هستند. ژن‌های مشابه را از اجداد و گذشتگان مشترک دریافت کرده اند (نقل از خانعلی زاده، 1378).
ازدواج فامیلی درجه یک : منظور از ازدواج پسر عمو – دختر عمو، پسر خاله - دختر خاله، پسر دایی – دختر عمه و پسر عمه – دختر دایی است (نقل از خانعلی زاده، 1378).
صفت: صفت، حالت ساختمان و یا عملی است از بدن، یا عضوی از بدن که وسیله تمایز دو فرد مختلف یک گونه می‌شود (هیئت مولفان، 1369).
صفات بارز: یعنی یکی از دو صفتی که در والدین وجود دارد، که یکی ظاهر شده است و خصوصیات صفات مربوطه آن در اندام موجود زنده (ارگانیسم) پدیدار می‌شود. به عنوان مثال چشم مشکی در فردی که چشمان وی مشکی است، ولی در عین حال دارای ژن چشم آبی نیز می‌باشد، ژن بارز به شمار می‌رود.
ژن مکنون یا نهفته: به ژنی اطلاق می‌شود که در سلول موجود زنده وجود دارد، لیکن خصوصیت آن در حضور یک ژن بارز مخفی مانده است. در مثال بالا، ژن چشم آبی در مقابل ژن چشم مشکی وجود دارد، لیکن نهفته مانده است (هیئت مولفان، 1369).
خالص یا هموزیگوت: موجودی را از حیث صفتی خالص می‌گویند که، یاخته‌های جنسی به وجود آورنده صفت مزبور از یک نوع باشند، مسلم است که چنین موجودی خود یاخته‌های جنسی مشابهی از نظر ایجاد همین صفت به وجود خواهد آورد.
ناخالص یا هتروزیگوت: ناخالص به موجودی گفته می‌شود که یاخته‌های جنسی به وجود آورنده وی یکسان نباشد. بدون تردید، یک فرد ناخالص یاخته‌های مشابهی ندارد (50 درصد از یک نوع و 50 درصد از نوع دیگری خواهند بود).
ژنوتیپ و فنوتیپ: ژنوتیپ نمایانگر مجموعه عوامل ارثی یا ژن‌هایی است که در یک فرد وجود دارد. فنوتیپ تنها به صورت ظاهری و قیافه یک موجود گفته می‌شود.
ژن‌های آلل یا ژن‌های همردیف: هر صفت ارثی توسط دو ژن ظاهر می‌شود. یکی از این زن‌ها متعلق به پدر و دیگری از آن مادر است. این قبیل ژن‌ها در روی یک جفت کروموزوم همتا نقاط مشابهی را اشغال کرده‌اند و در اصطلاح به نام ژن‌های همردیف یا ژن‌های آلل نامیده می‌شوند .
نابینایی: انجمن نابینایی آمریکا برای افرادی که اصلاً بینایی قابل استفاده ندارند اصطلاح نابینا و نابینایی را پیشنهاد می‌کند (AFB، 1997).
کم بینایی: کم بینا به فردی اطلاق می‌شود که تیزی دیداری وی در چشم برتر و پس از ترمیم (استفاده از وسایل کمکی) یا کمتر است (نامنی، 1381).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه
بینایی یکی از منابع مهمی است که برای کسب دانش از آن استفاده می‌کنیم. همچنین بینایی ما را از خطر مصون می‌دارد و ما را از حوادث و وقایع اطرافمان مطلع می‌کند.
نابینایی مرزی نمی‌شناسد و بدون در نظر گرفتن سن، جنس، ملیت، مذهب، نژاد و طبقه ی اجتماعی و اقتصادی، ممکن است افراد را مبتلا سازد.
همانطور که ذکر شد معلولیت بینایی می‌تواند در هر سنی به وجود آید. چنانچه معلولیت شدید بینایی از بدو تولد وجود داشته باشد (معلولیت بینایی مادرزادی) نامیده می‌شود.
افرادی را که پس از تولد (به خصوص پس از دو سالگی) نابینا می‌شوند، نابینایی اکتسابی می‌نامند. معمولاً افراد بینا اطلاعات مختصری درباره نابینایان دارند. برخی افراد تصور می‌کنند که بین افراد بینا و نابینا از نظر حسی – حرکتی، رفتاری و شناختی تفاوت‌های بسیاری وجود دارد و حتی گاهی خود نابینایان نیز چنین می‌پندارند که در دنیای تاریک و سیاهی به سر می‌برند. اما حقیقت این است که تفاوت میان این دو گروه فقط در حد دیدن و ندیدن است و ویژگی‌ها و خصوصیاتی چون خلق و خو، استعداد، علایق، تمایلات و نظایر آن تفاوت‌های فردی است که در بین کلیه افراد یکسان است.
نابینایی را می‌توان یک «ویژگی» یا «خصیصه» هم در نظر گرفت. زمانی که نابینایی را به عنوان یک ویژگی یا یک خصیصه ی بهنجار، مانند صدها ویژگی دیگری که هر یک از ما باید با آن‌ها زندگی کنیم پذیرفته شود، آنگاه می‌توانیم نیازهای واقعی نابینایان را درک کنیم و آن‌ها را از نیازهای غیرواقعی یا ساختگی که بعضاً ساخته و پرداخته ذهن ماست، تمیز دهیم. بدین گونه می‌توانیم ادعا کنیم چنان چه به نابینایان هم فرصت داده شود، می‌توانند پا به پای بینایان بیاموزند و تحول یابند (نامنی، 1381).
تعریف نابینایی
از نظر تربیتی افراد نابینا به کسانی اطلاق می‌شود که میزان بینایی آن‌ها پس از بکارگیری وسایل کمک بینایی مثل عینک با ذره بین به حدی کم و محدود باشد که برای آموزش آن‌ها نتوان از برنامه‌ها روش‌ها و مواد آموزشی دانش آموزان عادی استفاده کرد که در این صورت مجبورند خواندن را به وسیله بریل یا با استفاده از روش‌های سمعی فرا بگیرند (هالاهان و کافمن، 1371).
علاوه بر این طبقه بندی پزشکی از نابینایی طبقه دیگری نیز وجود دارد که به آن نیمه بینا، می‌گویند. نیمه بینا به کسی اطلاق می‌شود که میزان باقیمانده بینایی وی پس از بهره گیری از وسایل و امکانات کمک بینایی متناسب با بینائیش و در نتیجه حداکثر ترمیم بینایی در چشم سالم تر از بیشتر از کمتر باشد (هالاهان و کافمن، 1371).
چنین فردی قادر است به وسیله عینک‌های مخصوص و ذره بین‌های مخصوص از خط عادی و کتاب‌های معمولی و یا از طریق درشت نویسی و کتاب‌های درست خط (ویژه نیمه بینایان) به تحصیل بپردازد. دید به آن معنا است که شخص در فاصله 20 پایی چیزی می‌بیند که فرد با دید معمولی آن را در 200 پایی تشخیص می‌دهد (با این حساب تیزبینی نرمال است) (نامنی، 1363).
با توجه به تعاریف بالا، چگونگی شناخت تشخیص میزان بینایی را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد:
1. نابینایی مطلق و یا فردی که فقط نور را تشخیص می‌دهد و حرکت دست را از فاصله 3 پایی (حدوداً 60 سانتی متر) تشخیص نمی‌دهد، یعنی میزان بینایی حدود است.
2. افراد نابینایی که از فاصله 3 پایی قادر به شمردن انگشتان نیستند، لیکن حرکت دست را به خوبی تشخیص می‌دهند، یعنی میزان بینایی حدود است.
3. افرادی که به خوبی قادرند رفت و آمد خود را به تنهایی انجام دهند، لیکن خطاهای درست روزنامه را تشخیص نمی‌دهند، میزان بینایی حدود است.
4. افرادی که قادرند حروف درشت روزنامه را بخوانند، میزان بینایی آن‌ها حدود است.
5. افرادی که در مرز بینایی و نابینایی قرار دارند و قادر به انجام کارهایی که بینایی رکن اساسی آن را تشکیل می‌دهد نیستند، میزان دیدشان حدود است.
با توجه به مطالب بالا و با در نظر گرفتن میزان بینایی چنانچه فردی بتواند با استفاده از ذره بین و یا خطوط درشت و نظایر آن به مطالعه و آموزش بپردازد، وی را نیمه بینا می‌نامند. در صورتی که این امر فقط به وسیله حس شنوایی و لامسه امکان پذیر باشد، نابینا نامیده می‌شود (نامنی، 1363).
به چه کودکی نابینا گفته می‌شود؟
اختلالات بینایی بر حسب شدت حس بینایی، میدان دید و کارایی بینایی تعریف می‌شوند. برای سنجش توانایی بصری چشم جهت دیدن اشیای دور از صفحه اسنلن استفاده می‌گردد.
این صفحه با حرف E بزرگ شروع شده تا به کوچک ترین اندازه خود می‌رسد. که یک چشم طبیعی می‌تواند حرف E بزرگ را در فاصله 200 فوت به خوبی می‌بیند. زمانیکه دید یک فرد در زمره ی افراد نابینا به شما می‌آید یعنی میدان دید در دامنه می‌باشد. این معلولیت به طور قابل توجهی بر عملکردهای فردی، اجتماعی و به خصوص آموزش کودک تاثیر می‌گذارد (عبدی پور، 1380).
نوع دیگری از طبقه بندی بینایی وجود دارد که چنانچه میدان دید فرد (یعنی حدودی از فضای مجاوری که می‌توان آن‌ها را در یک زمان دید) به شدت محدود شود، آن فرد را می‌توان در حکم افراد بینا محسوب نمود. حتی اگر میزان بینایی او بهتر از باشد. این محدودیت بینایی اغلب تحت عنوان «بینایی کانونی» نامیده می‌شود.
درجه تاثیر بینایی به این معناست که یک فرد تا چه حد خوب می‌تواند از بینایی خود استفاده نماید یعنی چگونگی اطلاعات بینایی در مغز پردازش شده و مورد تجزیه و تحلیل و تفسیر قرار گیرد. (منبع قبلی).
کودکانی نیز وجود دارند که بینایی آن‌ها کم یا جزئی باشد و یا آثاری از بینایی در آن‌ها وجود دارد. این کودکان نیمه بینا هستند و شدت بینایی آن‌ها از تجاوز نمی‌کند.
بینایی کم و بینایی جزئی به یک معنا نیستند. بینایی کم بر حسب کاهش روشنی یا وضوح تعریف می‌شود. حال آن که بینایی جزئی بر حسب فاصله از صفحه اسنلن تعریف می‌گردد.
کودکان کاملاً نابینا خواندن را از طریق لمس و حس لامسه می‌توانند انجام دهند در حالیکه کودکان نیمه بینا از حروف و علایم چاپی درشت خط نیز می‌توانند استفاده نمایند.
شیوع معلولیت نابینایی نسبت به معلولیت‌های دیگر کمتر رایج است و تقریباً از هر 1000 کودک دبستانی یک نفر دچار آن است (عبدی پور، 1380).

 


طبقه
چشم مشکل دار چشم سالم درصد اختلال
نوع D 6.24 تا 63 6.18 تا 6.9 20 درصد
نوع اول 6.60 تا صفر 6.36 تا 6.18 40 درصد
نوع دوم 3.60 تا صفر 4.60 تا 6.60 یا میدان دید 20 تا 11 70 درصد
نوع سوم ----- 3.60 تا 1.60 یا میدان دید 100 100 درصد
نوع چهارم میدان دید 100 میدان دید 100 -----
فرد دارای یک چشم ----- 6.60 30 درصد
جدول 2-2: طبقه بندی اختلالات بینایی(عبدی پور، 1380).
تعریف دانش آموز نابینا و نیمه بینا
به فردی دانش آموز نابینا اطلاق می‌شود که فاقد بینایی بوده و یا میزان باقیمانده بینایی او علیرغم استفاده از وسایل کمک بینایی به حد کم و محدود ایجاب نماید آموزش وی از طریق روش‌های آموزشی ویژه نابینایان و خط بریل صورت پذیرد. حداکثر حدّت بینایی اصلاح شده چنین دانش آموزی را کمتر بوده و یا زاویه دید او در بزرگترین قطر 20 درجه بیشتر نیست.
به فردی دانش آموز نیمه بینا اطلاق می‌شود که میزان باقی مانده ی بینایی با استفاده از وسایل کمک بینایی به حدی کم و محدود است که قادر به استفاده از خطوط کتاب‌های عادی نبوده و برخورداری وی از آموزش و پرورش مستلزم استفاده از وسایل کمک بینایی مخصوص یا کتاب‌های درشت خط می‌باشد. حداکثر حدّت بینایی اصلاح شده چنین دانش آموزانی بیشتر از کمتر است (کورن، 1381).
فرد نابینا قانونی
بینایی را به چند صورت می‌توان تعریف کرد. فرد نابینا قانونی به کسی گفته می‌شود که تیزبینی او در چشم بهتر و حتی با وسایلی که مورد استفاده قرار می‌گیرد مانند عینک، ذره بین یا کمتر باشد (فضل، بی تا).
در تعریف نابینا قانونی از همان واژگانی استفاده می‌شود که متخصصان چشم برای توصیف تیزی دیداری و میدان دید به کار می‌برند. تیزی دیداری، میزان جزئیاتی را که یک فرد می‌تواند ببیند در مقایسه با آن چه شخصی با دید بهنجار می‌بیند توصیف می‌کند. میزان دید به وسعت دامنه ی بینایی فرد (بدون حرکت دادن سر و چشم‌ها) دلالت دارد و مانند زاویه با مقیاس درجه اندازه گیری می‌شود (نامنی و همکاران، 1381).

 

نیمه بینا یا نیمه نابینا
نیمه بینا یا نیمه نابینا کسی است که میزان باقیمانده بینایی وی پس از بهره گیری از وسایل و امکانات کمک بینایی متناسب با بینائیش از بیشتر و از کمتر باشد (فضل، بی تا).
کم بینا
کم بینا به فردی اطلاق می‌شود که تیزی دیداری وی در چشم برتر و پس از ترمیم (استفاده از وسایل کمکی) یا کمتر است. تیزی دیداری به این معناست که آزمودنی آن چه را فردی با دید بهنجار در 50 پایی می‌بیند او می‌تواند در 20 پایی تشخیص دهد (نامنی و همکاران، 1381).
تشخیص معلولیت بینایی
والدین اولین کسانی هستند که مشکلات حسی (شنوایی و بینایی) کودکان خود را شناسایی می‌کنند. آن‌ها ممکن است احساس کنند که در چشمان کودک یا طرز نگاه کردن او مشکل وجود دارد. به طور معمول، هرچه معلولیت بینایی شدیدتر باشد، زودتر می‌توان تشخیص داد و این نکته حائز اهمیت است که نقص‌های حسی کودکان باید هرچه زودتر شناسایی و درمان شود. وجود معلولیت‌های حسی خفیف در اطفال، تاثیر مهمی در کاهش تعامل‌های نخستین، تحول و یادگیری آنان دارد. الگوی ملاک‌های شیوع معلولیت‌های بینایی کودکان، در روزها و هفته‌های نخست زندگی کودک، قابل تشخیص است. اما بعضی از معلولیت‌های خفیف بینایی ممکن است تا پیش از ورود کودک به مدرسه مشخص نشود. به همین دلیل قرار گرفتن در معرض فعالیت‌های گوناگون، مانند خواندن و نوشتن که مستلزم بهره مندی از تیزی دیداری مطلوب است، می‌تواند نشانه‌های نقایص بینایی را آشکار سازد (نامنی، 1381). عیوب انکساری خفیف در برنامه‌های درسی مدرسه و با دقتی که معلم به کار می‌برد، قابل شناسایی است. از آن جا که معلمان در شرایط مناسبی برای مشاهده ی بعضی از علایمی که بر معلولیت بینایی دانش آموزان دلالت می‌کند قرار دارند، آشنایی آن‌ها با نشانه‌هایی که به آن‌ها اشاره می‌شود اهمیت دارد:
انحراف چشم، بستن یا پوشاندن آن به هنگام نگاه کردن؛
مشاهده التهاب، قرمزی، غبارآلودگی و زخم در چشم کودک؛
حرکت غیر ارادی کره ی چشم، تغییر شکل مردمک و افتادگی پلک‌ها؛
مالیدن چشم‌ها، اشک ریزش و پلک زدن بیش از حد؛
احساس ناراحتی در نور مستقیم و شدید؛
نگه داشتن سر در وضعیت‌های نامتعارف، کج کردن سر و خیره شدن، نگاه کردن به اشیا از فاصله نزدیک و استفاده از یک چشم در برخی مواقع؛
نگه داشتن نوشته‌ها در فاصله یا زاویه‌های غیرمعمول و یا خیلی نزدیک به چشم؛
ناتوانی در دید اشیایی که در فاصله دور قرار دارند؛
اخم کردن یا تغییر شکل صورت به هنگام انجام دادن کارهایی که در فاصله نزدیک انجام می‌شود و شکایت از سر درد، سرگیجه، تهوع و تاربینی؛(نامنی،1381)
ممانعت از شرکت در بازی‌های گروهی و فعالیت‌های بندی (بروز مشکلات خاص در ورزش) و پرسه زدن در اطراف زمین‌های بازی؛
بروز مشکل در خواندن مطالبی که با حروف درشت چاپ نشده اند؛
کم توجهی یا بدخلقی به هنگام انجام دادن فعالیت‌های نوشتاری؛ (نامنی؛1381)
وجود مشکل در استفاده از کتاب‌ها و جزوه‌ها (از جمله در مورد حروف کوچک نمودارها و نقشه‌های رنگی)؛
خام حرکتی در جابجایی‌ها و قرار دادن اشیا، برخورد با اشیای کوچک، ناتوانی در پیدا کردن اشیای ریزی که به زمین افتاده اند، بی اطلاعی از اشیایی که در فواصل دورتر قرار دارند، حرکت محتاطانه با دستهایی که در جلو بدن قرار می‌گیرد و تعادل ضعیف؛
بروز مشکل به هنگام نوشتن از روی تخته ی کلاس، دست نوشته‌های درشت و با فاصله، فشار دادن زیاد مداد بر روی کاغذ، دوباره نویسی حروف برای پررنگ تر کردن آن‌ها، سردرگمی‌های دیداری که بر مراحل نخستین خواندن تاثیر می‌گذارد، گم کردن سطرها به هنگام خواندن و نوشتن مطالب؛
کاهش سریع توجه و بازدهی در موقعیت‌های آموزشی خاص از قبیل فضاهای باز، وسیع و نور شدید آفتاب؛
زود خسته شدن، حواس پرتی، پیشرفت ضعیف در انجام دادن فعالیت‌هایی مانند خواندن که مستلزم بینایی است. البته کودکانی که مشکلات بینایی دارند، ممکن است ندانند که دیگران اشیا را واضحتر از آنان می‌بینند. بنابراین امکان دارد از مشکل خود شکایت نکنند.
شایان ذکر است که درباره علایم و نشانه‌های مذکور باید با احتیاط رفتار شود، زیرا حالاتی مانند خستگی، خام حرکتی و مشکلات خواندن ممکن است به عواملی غیر از بینایی مربوط باشد. با وجود این، چنانچه مشکلات آموزشی کودک را معلولیت بینایی بدانیم، ضرری متوجه او نخواهد شد. نگرانی‌های مربوط به مشکلات بینایی دانش آموز باید در درجه اول با والدین در میان گذاشته شود تا زمینه ارجاع او به پزشک خانواده، مربی بهداشت مدرسه یا بینایی سنجی فراهم شود (نامنی، 1381).
اگر کودکتان یک یا چند مورد از علایم زیر را نشان داد بایستی او را نزد پزشک متخصص چشم ببرید:
رفتار
چشم‌هایش را بیش از اندازه بمالد؛
یک چشم را می‌بندد و یا می‌پوشاند؛
سرش را کج می‌کند یا به طرف جلو فشار می‌دهد؛
در کارهای مربوط به خواندن یا سایر موارد که از نزدیک ببیند مشکل دارد. اشیا را نزدیک به چشم نگه می‌دارد؛
بیش از حد معمول پلک می‌زند یا اینکه هنگام انجام کارها از فاصله نزدیک، تحرک پذیر می‌باشد؛
چیزها را از فاصله دور به وضوح نمی‌تواند ببیند؛
پلک‌ها را با هم نیمه باز می‌کند یا اینکه اخم می‌کند (NSPB, 1994).
وضع ظاهر چشم
لوچی ؛
لبه پلک‌ها قرمز، پوسته یا متورم؛
التهاب یا اشک ریزش چشم‌ها؛
گل مژه مزمن (عفونت‌ها) روی پلک.
گله‌ها و ناراحتی‌ها
خارش و سوزش چشم‌ها یا احساس خراشیدگی؛
نمی تواند خوب ببیند؛
به دنبال انجام کارهای از فاصله نزدیک گیجی، سردرد یا حالت تهوع ایجاد می‌شود؛
بینایی مضاعف یا تیره و تار؛
در کودکی که نشانه یا علامتی از ناراحتی‌های چشم نشان ندهد بایستی مدت کوتاهی پس از تولد در 6 ماهگی، قبل از ورود به مدرسه (4 تا 5 سالگی) و همینطور در سراسر سال‌های تحصیل به طور منظم تحت معاینه چشم قرار می‌گیرد. این معاینات منظم بسیار اهمیت دارند زیرا برخی مشکلات چشم هیچ علامت یا نشانه ای ندارد (NSPB, 1994).

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  71  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دارای نارسایی بینایی

تحقیق رشته روانشناسی با عنوان بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی - word

اختصاصی از فی توو تحقیق رشته روانشناسی با عنوان بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق رشته روانشناسی با عنوان بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی - word


تحقیق رشته روانشناسی با عنوان بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی -  word

موضوع:

بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی مراجعه کننده به درمانگاه گوارش بیمارستان حضرت رسول 

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات: 53 صفحه

 

 

 

 

چکیده:

دیس پپسی یکی از علل رایج مراجعة بیماران به درمانگاههای عمومی بوده و برای آن اتیولوژیهای مختلفی درنظر گرفته می شود. دیس پپسی به طور کلی به دو گروه بدون زخم و با زخم تقسیم می شود که یکی از اتیولوژیهای مطرح در نوع بدون زخم اختلالات روانی است و بدلیل افزایش این اختلالات در سطح جوامع بر آن شدیم که به بررسی ارتباط این دو بپردازیم.

روش تحقیق

106 بیمار که به علایم دیس پپسی به درمانگاه مراجعه و در مراحل اولیه و در مراحل اولیه علت خاصی برای آنها یافت نشد، انتخاب شدند و برای این بیماران جهت بررسی بیشتر آندوسکوپی انجام شد. سپس این بیماران به دو گروه Case که در نتیجه آندوسکوپی منفی و گروه Control که در آنها نتیجه آندوسکوپی مثبت بود تقسیم و Beck's Score بعنوان شاخص افسردگی در این دو گروه سنجیده شد.

نتیجه

بررسی آماری نشان دادند که اختلاف معنی داری از نظر Beck's Score در گروه Case نسبت به گروه کنترل وجود نداشت که این به نفع رد فرضیه دخالت افسردگی در ایجاد علائم دیس پپسی در بیماران آندوسکوپی منفی است.


فهرست

عنوان

صفحه

فصل یکم

 

مقدمه پژوهش و بیان مسئله

8

اهمیت مسئله پژوهش

11

اهداف پژوهش

18

فرضیه یا سئوالات پژوهش

18

تعریف واژگان

18

فصل دوم

 

بازنگری منابع و مطالعات چاپ شده

21

فصل سوم:

 

روش اجرای پژوهش

26

تعریف جامعه پژوهش

26

تعداد نمونه، روش نمونه گیری، معیارهای انتخاب نمونه

26

نوع پژوهش و روش انجام کار

26

ابزارهای بکارگیری

27

روش های تجزیه و تحلیل داده ها

27

رعایت نکات اخلاقی

27

فصل چهارم:

 

نتایج

30

جداول

31

فصل پنجم:

 

بحث و تفسیر و نتیجه گیری نهایی

37

محدودیت و پیشنهادها

40

بخش ضمایم:

 

فهرست منابع

43

پرسشنامه

46

چکیده انگلیسی

53


 

مقدمه

دیس پپسی عنوانی برای نامگذاری مجموعه ای از علایم و نشانه های غیراختصاصی گوارشی است علایمی که اغلب، موجبات ناراحتی طولانی بیماران را فراهم می آورند. دیس پپسی یک سندروم است، به این معنی که دربرگیرنده تعدادی از علایم و نشانه های گوارشی است، بدون اینکه بر تشخیص خاصی دلالت کند. یافتن مکانیسمی که توجیه کننده بروز علایم دیس پپسی باشد نیاز به بررسی بیمار و اغلب انجام آزمونهای پاراکلینیکی دارد.

مواردی وجود دارند که در آنها هیچ کدام از مطالعات بالینی و پاراکیلینیکی، منجر به کشف یک مکانیسم شناخته شده که پیدایش علایم را توجیه نماید نمی شوند. در این موارد از اصطلاح دیس پپسی عملکردی functional dyspepsia استفاده می شود.

اساساً اختلالات عملکردی (Functional) در برابر بیماریهای ارگانیک (Organic) قرار می گیرند. به طور کلی دیس پپسی به دو نوع عمده 1) با زخم 2) بدون زخم تقسیم می شود.

نوع بدون زخم آن بیمارانی هستند که دارای سمپتوم های دیس پپسی هستند. بدون آنکه شواهدی از بیماریهای عضوی توجیه گر آن یافت شود (20/19) شایعترین بیماریهای عضوی که منجر به دیس پپسی می گردند زخمهای پپتیک معده و اثنی عشر، رفلاکس معدی، مروی، سرطان معده، گاستروپازی، سنگ صفراوی می باشند (21)

دیس پپسی از شایعترین شکایات بیماران مراجعه کننده در درمانگاههای گوارش بوده و میزان بالایی از مشاوره های مربوط به این بیماری است (21) این بیماری دامن‌گیر متجاوز از یک چهارم جمعیت عمومی جهان است و یکی از علل شایع مشورتهای پزشکی می باشد و دربرگیرندة 5 درصد ویزیت بیماران در مطب ها و 70-40 درصد شکایات گوارشی آنان در درمانگاههای عمومی است (22) از آنجا که هزینه بررسی و درمان بیماران مبتلا به دیس پپسی قابل توجه است و در مطالعات انجام شده هزینه متوسط بالغ بر یک میلیون دلار بدون محاسبات هزینه آندوسکوپی بر جامعه تحمیل می شود (22) از طرف دیگر این علایم کارایی بیماران را کاهش قابل ملاحظه‌ای می دهد، نیاز توجه به آن و یافتن راه حل مناسب براساس اتیولوژیهای ایجادکننده بر همگان مشهود است.

در بسیاری از بیماریهای عملکردی تأثیر اختلالات روانی همزمان، اثبات شده یا قویاً مورد شک قرار گرفته است. از طرفی با پیشرفت های قرن حاضر و افزایش استرسهای اجتماعی و قرار گرفتن اختلالات خلقی و به طور مشخصی افسردگی در رأس هرم کاهش امید به زندگی life expectaicy با در نظر گرفتن این واقعیت که بسیاری از اختلالات روانی خود را به صورت جسمی نشان می دهند لزوم دانستن نقش این اختلالات در بروز دیس پپسی مشخص بوده می توان بار اقتصادی زیادی از دوش جامعه بردارد.

با کشف مدیاتورهای شیمیایی گوناگون در بافتها و ارگانهای مختلف بدن و مشخص شدن نقش آنها در واکنش های زیستی، پنجره ای جدید برای نگریستن به رخدادهای مختلف سوماتیک، از ورای دنیای عظیم و متنوع روانپزشکی گشوده شده است. در واقع با نگاه به مدیاتورهای مشترک بین دستگاه عصبی و سایر ارگانها و تغییرات شناخته شده سطوح این مدیاتورها در جریان بیماریهای روانی، می توان مکانیسمهایی را برای بیان چگونگی پیدایش بیماریهای روان تنی (Psychimetic) یا عملکردی (Functional) تصور کرد. به این ترتیب، تعریف بیماریهای عملکردی به عنوان اختلالات بدون عامل اتیولوژیک چندان صحیح نخواهد بود. بلکه باید مکانیسم‌های درونزای را درنظر داشت که مستقیماً، یا با واسطه به تأثیر فعالیتهای روانی بر اندامها و ارگانهای مختلف بدن اعمال اثر می نمایند.

در این مطالعه، دیس پپسی برای بررسی ارتباط بین اختلالات روانی و سوماتیک انتخاب شده است. در نوع عملکردی این بیماری، نقش افسردگی شناخته شده است. سعی بر این بوده که علاوه بر تحقیق وجود ارتباطی از این دست در بیماران مورد مطالعه، تأثیر عوامل مداخله گر دیگر نیز درنظر گرفته شده، مقایسه ای نیز بین شیوه افسردگی در دیس پپسی عملکردی و نوع ارگانیک به عمل آید. اساساً در این پژوهش سؤال این است که آیا میزان افسردگی در کسانی که دیس پپسی عملکردی دارند تفاوتی با کسانی که دیس پپسی ارگانیک دانرد می کند یا خیر؟ و به همین دلیل به بررسی شیوع افسردگی در دو گروه مبتلا به دیس پپسی و دیس پپسی عملکردی پرداخته شده است.


 

بیان مسأله

دیس پپسی (Dyspepsia)

دیس پپسی یک نشانگان گوارشی است که با ترکیبی از درد شکمی و شکایاتی غیر از درد مشخص می شود. درد عموماً در بخش مرکزی قسمت فوقانی شکم لوکالیزه می شود و ماهیت آن با درد ناشی از سایر سندرومهای گوارشی نظیر بیماری رفلاکس معده مروی (GERD) و سندروم روده تحریک پذیر (IBS) متفاوت است (1).

تعریف دیگری که برای دیس پپسی مطرح است تعریفی است که Barbara etal از آن استفاده کرده اند و بدین صورت است که علایم دوره‌ای یا پایدار شکمی، معمولاً در ارتباط با غذاخوردن، که بیماران یا پزشکان معتقدند که به علت ناراحتی در قسمت برگزیمال دستگاه گوارش ایجاد شده است اصطلاح دیس پپسی عملکردی ممکنست برای بیمارانی به کار رود که این نوع از علایم را نشان می دهند و هیچ پروسه بیماری قابل توجهی در آنها شناخته نشده است (23).

این ستدروم دارای میزان شیوعی برابر با 50 درصد در جمعیت عمومی است و می تواند در نتیجه بیماریهای ارگانیک، سیستمیک و متابولیک متعددی به وجود آید، ولی در اغلب مواقع زمینه ای که توجیه کننده ایجاد بیماری باشد، حتی پس از ارزیابی های دقیق و گسترده مشخص نمی شود در چنین مواقعی از عنوان دیس پپسی عملکردی (Functional Dyspepsia) استفاده می شود (2 و 1).

در این بیماری آنچه بیمار را آزار می دهد علاوه بر درک ماهیت آن عنوان شد، مسائلی نظیر نفخ، تهوع، سیری زودرس، احساس پری شکم، بلی اشتهایی، سوزش سردل و اروغ زدن هستند که می توانند با یا بدون ارتباط با صرف غذا باشند (1).

مکانیسم هایی که در حال حاضر برای توجیه Functional Dyspepsia درنظر گرفته می شوند به سه دسته تقسیم می شوند (a التهاب مخاط دستگاه گوارش (b حساسیت بیش از حد (Hypersensitivity) و اختلالات حرکتی دستگاه گوارش (Dysmatility) (3 و 1).

در هر حال تنوع نشانه ها و علائم، مطرح کننده وجود مکانیسم های متعدد پاتولوژیک زمینه ای در دیس پپسی عملکردی است بر اساس مکانیسم های احتمالی زمینه ای، دیس پپسی به دو زیرگروه تقسیم می شود که این دو زیرگروه در مطالعات و گزارشهای مختلف با نامهای متفاوتی عنوان شده اند، ولی در همة آنها اساس تئوری بر اساس تقسیم بندی تقریباً یکسان است این دو زیرگروه عبارتند از: دیس پپسی بدون زخم و دیس پپسی همراه با زخم.

دیس پپسی بدون زخم با نامهای عملکردی (Functional)، ایدیوپاتیک، essential و دیس پپسی اولیه نیز معرفی شده است.

دیس پپسی همراه زخم با عناوینی چون دیس پپسی دارای علت مشخص و دیس پپسی ثانویه مترادف است (6 و 5 و 4 و 1).

 

و............


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق رشته روانشناسی با عنوان بررسی فراوانی افسردگی در بیماران مبتلا به دیس پپسی - word