فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت نارسایی احتقانی قلب (CHF) کورپولمونال (قلب-ریوی) شامل 46 اسلاید با تخفیف ویژه 60 درصدی اورمیاباکس

اختصاصی از فی توو دانلود پاورپوینت نارسایی احتقانی قلب (CHF) کورپولمونال (قلب-ریوی) شامل 46 اسلاید با تخفیف ویژه 60 درصدی اورمیاباکس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت نارسایی احتقانی قلب (CHF) کورپولمونال (قلب-ریوی) شامل 46 اسلاید با تخفیف ویژه 60 درصدی اورمیاباکس


دانلود پاورپوینت نارسایی احتقانی قلب (CHF)  کورپولمونال (قلب-ریوی) شامل 46 اسلاید با تخفیف ویژه 60 درصدی اورمیاباکس

 

 

 

 

 

عنوان: دانلود پاورپوینت نارسایی احتقانی قلب (CHF)  کورپولمونال (قلب-ریوی) شامل 46 اسلاید با تخفیف ویژه 60 درصدی اورمیاباکس

فرمت : POWERPOINT(قابل ویرایش)

تعداد اسلاید: 46 اسلاید با فرمت PPT با طراحی فوق العاده و عکسهای بی نظیر و توضیحات تکمیلی

تعریف نارسایی احتقانی قلب (CHF)

اتیولوژی:

پاتوژنز:

پاتوفیزیولوژی:

رابطه فرانک-استارلینگ:

تظاهرات کلینیکی

مهمترین علت تنگی نفس:

تظاهرات اصلی در اطفال :

معاینه فیزیکی :

تشخیص افتراقی :

تشخیص :

ـ پیشگیری‌:

درمان

قلب ریوی

اتیولوژی

پاتوفیزیولوژی و مکانیسم پایه :

تظاهرات کلینیکی :

تشخیص :

درمان :

 

توجه : با تخفیف ویژه 60 درصدی اورمیاباکس
پس از انجام مراحل خرید حتما روی دکمه تکمیل خرید در صفحه بانک کلیک کنید تا پرداخت شما تکمیل شود تمامی مراحل را تا دریافت کدپیگیری سفارش انجام دهید ؛ اگر نتوانستید پرداخت الکترونیکی را انجام دهید چند دقیقه صبر کنید و دوباره اقدام کنید و یا از طریق مرورگر دیگری وارد سایت شوید یا اینکه بانک عامل را تغییر دهید.پس از پرداخت موفق لینک دانلود به طور خودکار در اختیار شما قرار میگیرد و به ایمیل شما نیز ارسال می شود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت نارسایی احتقانی قلب (CHF) کورپولمونال (قلب-ریوی) شامل 46 اسلاید با تخفیف ویژه 60 درصدی اورمیاباکس

مبانی نظری و پیشینه تحقیق نارسایی هیجانی

اختصاصی از فی توو مبانی نظری و پیشینه تحقیق نارسایی هیجانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مبانی نظری و پیشینه تحقیق نارسایی هیجانی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق نارسایی هیجانی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دوم پژوهش
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

تعداد صفحه:28

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

یکی از مفاهیمی که به تازگی وارد حوزه روانشناسی شده است، نارسایی هیجانی است، این اصطلاح اولین بار توسط سیفنئوس[1] (1970) جهت مشخص کردن افرادی که فقدان ظرفیت بارز در تشخیص و ابراز کلامی هیجانات بدون علت فیزیکی  دارند ابداع شد. از آن زمان نارسایی هیجانی موضوع پژوهش‌های بسیاری قرار گرفته است. چرا که نارسایی هیجانی می‌تواند به ایجاد مشکلاتی در روابط بین فردی، انطباق با هیجانات مختلف، حوادث استرس آور زندگی آسیب پذیری بیشتر فرد در برابر آنها منجر شده، به علاوه می‌تواند در استفاده از مکانیزم های مقابله‌ای ناکارآمد احتمال گرایش به سوء مصرف مواد و الکل را افزایش دهد (ون رسوم و همکاران به نقل از فاتحی نیا، 1388).

نارسایی هیجانی به یک سبک شناختی-عاطفی اشاره دارد که نتیجه آن اختلال خاص در بیان و پردازش هیجانات است. ولی معنای حقیقی آن «پریشانی در توصیف کلامی احساسات» است (کتلین[2]، 1998، ترجمه عباس بخشی پوررودسری و شهرام محمدخانی، 1381). نارسایی هیجانی سازه شخصیتی است که با فقدان خیالپردازی، ظرفیت کم برای افکار سمبولیک و ناتوانی برای تجربه و بیان هیجانات مثبت مشخص می‌شود. نارسایی هیجانی به حالتی اطلاق می‌شود که در اثر آن فرد در درک پردازش و هیجانات خود مشکل دارد (سیفنئوس، 1973).

ویژگی اصلی نارسایی هیجانی عبارتند از: ناتوانی در بازشناسی و توصیف کلامی هیجان‌های شخص، فقر شدید تفکر نمادین که آشکارسازی بازخوردها، احساسات، تمایلات وسابق‌ها را محدود می‌کند، ناتوانی در بکارگیری احساسات به عنوان علایم مشکلات هیجانی، تفکر انتفاعی در مورد واقعیت‌های که اهمیت بیرونی، کاهش یادآوری رویاها، دشواری در تمایز بین حالت‌های هیجانی و حس‌های بدنی فقدان جلوه‌های عاطفی چهره، ظرفیت محدود برای همدلی و خودآگاهی (تول میدا گلیاورویمر[3]، 2005). بحث پیرامون اینکه آیا نارسایی هیجانی یک صفت با ثبات شخصیتی است و یا یک پدیده وابسته به حالت که بطور عمده به سطح افسردگی مرتبط است، چالش‌های زیادی را بین پژوهشگران برانگیخته است. مطالعات بالینی نشان می‌دهد که همزمان با کاهش افسردگی ، نارسایی هیجانی نیز کاهش می یابد، با این حال تیلور و بگبی[4] بیان داشته اند که بین صفات مطلق و ثبات نسبی در زمینه صفات شخصیتی تفاوت وجود دارد.

فوکونیشی[5] و همکاران(1997) گزارش کردند که در مطالعه دانشجویانی که دارای تجربه‌ی مراقبت مادری ضعیف بودند، آزمودنی‌ها، مخصوصا در زمینه دشواری احساسات، ویژگی‌های نارسایی هیجانی را نشان دادند. کریمر[6] و لودر[7] (1995) معتقدند که دلبستگی ناایمن می‌‌تواند فراگیری چگونه احساس کردن را با شکست مواجه کند و زمینه را برای ابتلا به نارسایی هیجانی هموار سازد. نارسایی هیجانی، ناتوانی در پردازش شناختی اطلاعات هیجانی و تنظیم هیجان‌ها[8] (بگبی و تیلور، 1997؛تیلور، 2000؛تیلور و بگبی، 2000؛ لبن، آهرن، شواتز و کاسیناک، 1997)، سازه ای است چند وجهی مشکل از دشواریدر شناسایی احساسات[9] و تمایز بین احساسات و حس‌های بدنی مربوط به انگیختگی هیجانی؛ دشواری در توصیف احساسات[10] برای دیگران؛ قدرت تجسم محدود که با قلت خیالپردازی‌ها مشخص می‌شود؛ سبک شناختی عینی (غیر تجسمی)، عمل‌گرا و واقعیت مدار یا تفکر عینی[11] (تیلور و بگبی، 2000؛ سیفنئوس، 2000). افراد مبتلا به نارسایی هیجانی، حس‌های بدنی[12] بهنجار را بزرگ می‌کنند، نشانه‌های بدنی انگیختگی هیجانی[13] را بد تفسیر می‌کنند، درماندگی هیجانی[14] را از طریق شکایت‌های بدنی[15] نشان می‌دهند، و در اقدامات درمانی نیز به دنبال درمان نشانه‌های جسمانی هستند (تیلور، پارکر، بگبی و اکلین، 1992).

شواهد متقاعد کننده‌ای وجود دارد مبنی بر اینکه نارسایی هیجانی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی همزمان با بهبودی افسردگی آنها کاهش می‌یابد اما با این وجود تفاوت نسبی در نمرات نارسایی هیجانی این افراد در طول زمان ثابت می‌ماند. نتایج حاصل از یک مطالعه پیگیری پنج ساله بر روی نمرات نارسایی هیجانی در مبتلایان به افسردگی حاکی از ثبات نسبی نمرات نارسایی هیجانی بود.ثبات نسبی سازه‌ای شخصیتی اندازه‌گیری شده و توانایی آن در پیش‌بینی تغییرات خلقی در راستای حمایت از این فرضیه است که بخش اعظم تفاوت‌های بین فردی در زمینه ابعاد شخصیتی منعکس کننده تفاوت‌هایی است که در زمینه صفات شخصیتی وجود دارد نه منعکس کننده تفاوت‌های موجود در زمینه عواطف وابسته به حالت و بطور کلی عقیده مبرا نیست که نارسایی هیجانی عامل خطرساز برای بسیاری از اختلالات روانپزشکی است، زیرا افراد مبتلا به این عارضه بسیار تحت فشار همبسته‌های جسمانی هیجانی هستند که به کلام در نمی‌آیند. این نارسایی مانع تنظیم هیجانات شده، سازگاری موفقیت‌آمیز را مشکل می‌سازد. نارسایی هیجانی واژه‌ای یونانی است که به معنای نبود واژه برای ابراز هیجان‌ها است (وینگر هوتیس[16]، نیکلیک[17] ‌و دنولت[18]، 2008).


[1]- Sifneos

[2]- Kathlee

[3]- Tull,Medaglia&Romer         

[4]- Taylor and Bagby                  

[5]- Fukunishi

[6]- Kraemer

[7]- Loader 

[8]- regulation of emotions 

[9]- difficulty identifying fellings    

[10]- difficulty describing fellings     

[11] - extemally oriented thinking 

[12] - bodily sensations

[13]- emotional arousal   

[14] - emotional distress

[15]- Bodily complaints

[16]- Vinger hotis    

[17] - Niklyt

[18]- Denolet


دانلود با لینک مستقیم


مبانی نظری و پیشینه تحقیق نارسایی هیجانی

مقاله:اختلالات نارسایی

اختصاصی از فی توو مقاله:اختلالات نارسایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله:اختلالات نارسایی


مقاله:اختلالات نارسایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:88

 

  

 فهرست مطالب

 

فصل اول

 

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت تحقیق

فرضیه ها

تعاریف متغیرها

 

فصل دوم

 

الف ) مبانی نظری

ب ) تحقیقات انجام شده ( پیشینه ی تحقیق )

فصل چهارم

 

تجزیه و تحلیل یافته ها

فصل پنجم

 

بحث و نتیجه گیری

پیشنهادات

محدودیتهای تحقیق

فهرست منابع

ضمائم

 

 

مقدمه

کاملا عادیست که کودکان جنب وجوش داشته باشند و از بازی کردن لذت می برند . گاهی مادران به درمانگاه یا روان شناس مراجعه کرده و اظهار می کنند که فرزندشان بخصوص پسرشان بسیار بی قرار ، زیاد فعال ، حواس پرت ، بی ثبات و تکانشی است . معلمان معمولا چنین دانش آموزانی را خوب می شناسند .

افرادی که به نحوی با بیماران روانی ، عقب ماندگان ذهنی ، معتادین به مواد مخدر ، الکل  سروکار دارند به این امر اعتقاد دارند . مشکلات روانی مختص به یک قشر یاگروه خاصی نبوده و تمام طبقات جامعه را شامل می شود . کارگر ، کارمند ، معلم ، دانشجو ، دانش آموز و غیره . . . . . را
نمی شناسد و به عبارت دیگر امکان ابتلا به ناراحتی های روانی برای همه افراد وجود دارد و در این میان دانش آموزان از ارزش بالاتری برخوردار می باشند زیراکه امیدهای آینده این جامعه می باشند و یکی از بیماری های روانی که آنها را تهدید می کند اختلال کمبود توجه / بیش فعالی می باشد که یکی از متداولترین اختلال های دوران کودکی می باشد که میزان مراجعه به مراکز درمانی به علت آن بیش از سایر اختلال های دیگر می باشد . ‍‍‍[1]

درمورد این اختلال هنوز دانش کافی بدست نیامده است و پرسش های زیادی در مورد این اختلال وجود دارد که پاسخی برای آنها یافت نشده است . برای همین پژوهش های زیادی در این مورد انجام گرفته است تا علل آن مشخص شود . مثلا همین تحقیق که در مورد بررسی رابطه این اختلال با اشتغال مادران در خارج از خانه می باشد که احتمالا بین آنها نیز رابطه معناداری وجود دارد که در بین مدارس ابتدایی به عمل آمده است .

واما اشتغال مادران در خارج از خانه به خانواده که یکی از ارکان آن فرزندان می باشند تأثیر به سزایی دارد . اشتغال زنان که بیش از هرچیز به سبب نیاز اقتصادی پدید آمده است، پس از بروز جنگ های دراز مدت در مغرب زمین و کمبود نیروی انسانی ، دامنة وسیعی پیدا کرد و با به کارگرفتن زنان در واحدهای تولیدی ، زمینه اجتماعی اشتغال آنان در عرصه های گوناگون ، فراهم آمد . [2]

از مطالعات به عمل آمده ، برمی آید که اشتغال زنان به ویژه زنان دارای همسر و فرزند به وظایف و مناسبات درون خانواده تأثیر قابل ملاحظه ای می گذارد و این تأثیر به نوبه خود در روابط و کارکردهای زندگی اجتماعی ( بیرون از کانون خانوادگی ) آنان منعکس می گردد . هر چند اشتغال زنان به مرور زمان ، تا حدود زیادی ، در جامعه پذیرفته شده است ، ولی قول فرهنگی لازم جهت برقراری هماهنگی میان این اشتغال و تقسیم وظایف و مسؤولیت ها در موزة خانواده ، کاملا تعفق نیافته است . [3]


[1] - حمید علیزاده ، اختلال نارسایی توجه / فزون جنبشی ، 1383 تهران ، انتشارات رشد ، صفحه 11

[2] - مهرداد نورائی ، مجله علوم روان شناختی ، دوره سوم ، زمستان 1383 ، شماره 12 ، صفحه 363

[3] - مهرداد نورائی ، مجله علوم روان شناختی ، دوره سوم ، زمستان 1383 ، شماره 12 ، صفحه 363


دانلود با لینک مستقیم


مقاله:اختلالات نارسایی

دانلود مقاله مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دارای نارسایی بینایی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دارای نارسایی بینایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی و دانش آموزان با مقطع دبیرستان شهر تهران

 


پژوهش حاضر به مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی و دبیرستان شهرتهران می‌پردازد. جامعه آماری شامل والدین کلیه دانش‌آموزان دارای نارسایی بینایی مقاطع ابتدایی و دبیرستانی مدارس استثنایی شهر تهران در سال تحصیلی 87-1386 است با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده گروه نمونه شامل والدین 59دانش آموز دارای نارسایی بینایی انتخاب گردید. ابزار پژوهشی نیز، پرسشنامة محقق ساختی است که یکی از والدین پرسشنامه مورد نظر را تکمیل نموده است.
نتایج پژوهش حاصل حاکی از آن است که ازدواج‌های خویشاوندی (همخون) در مقایسه با ازدواج‌های عادی در والدین دانش‌آموزان دارای نارسایی بینایی از فراوانی بیشتری برخوردار است و در زمینه نوع نسبت و در مقایسه فراوانی خویشاوندی پسر عموی - دختر عمو (5/15%) بالاترین فراوانی و پسردایی – دخترعمه(6/5) کمترین فراوانی را داشتند. ازدواج خویشاوندی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی در مقایسه با مقطع دبیرستان کاهش داشته است که نشانگر تأثیر اقدامات پیشگیرانه مسوؤلان ذیربط است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه
شرایط خلقت در تمامی جهان و برای تمامی کودکان یکسان است. همه ی افراد بشر به یک نحو پا به این دنیای خاکی می‌گذراند و نطفه آنان نیز به یک طریق بسته می‌شود. ولی حتی دو کودک را در این جهان پهناور نمی‌توان یافت که از نظر خصوصیات جسمانی و روانی کاملاً یکسان باشند. بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که در میان مخلوقات خداوند عده ای با دیگران از نظر جسمی و روحی تفاوت‌هایی دارند، علاوه بر برخی تفاوت‌های ظاهری چون قد، رنگ مو، رنگ چشم، عده ای دیگر از ابنای بشر تفاوت‌های دیگری نیز با همنوعان خود دارند، مثلاً عده ای از نظر دید با دیگری متفاوت اند و یا از نظر شنوایی چون دیگران نیستند و گروهی از نظر هوش و استعداد فراگیری قدرت دیگران را ندارند و یا بالعکس از دیگران برترند. به طوری کلی این کودکان را کودکان استثنایی می‌نامند (پاکزاد، 1376).
درصد چشمگیری از کودکان بر اثر عوامل گوناگونی (چون: عوامل ارثی، عوامل دوره بارداری، اشکالات هنگام تولد و یا بروز بیماری‌ها و حوادث در سال‌های طفولیت) دچار نقیصه‌هایی از نظر ذهنی و جسمی (نابینایی و ناشنوایی و...) می‌گردند.
نقص بینایی بیش از هر معلولیت دیگر ناتوانی به بار می‌آورد. دلیل ترس ما از نابینایی آن است که نابینایی نمایان تر از سایر معلولیت‌هاست. دلیل دیگر نقش مهمی است که چشم‌ها در ایجاد روابط اجتماعی ایفا می‌کند. فرد نابینا در ایجاد ارتباط با دنیای اطراف خود دچار مشکل می‌شود. در شناخت بسیاری از مفاهیم و مطالب مانند رنگ‌ها و... دچار مشکل می‌گردد و میان خود و دیگران فاصله ای را احساس می‌کند که دلیل آن نقص بینایی است (محقق، 1387).
یکی از عوامل ایجاد معلولیت بینایی عوامل ارثی است که از طریق مکانیسم‌های وراثتی از نسل‌های قبل به فرد منتقل می‌گردد.
در واقع وجود ژن‌ها است که باعث تفاوت‌های گوناگون و ویژگی‌های غیر اکتسابی افراد می‌گردد. اگر ژن بیماری زایی که در روی یک کروموزوم هست در روی کروموزوم‌های جفت آن نیز یافت شود کیفیتی حاصل می‌گردد که به آن هموزیگوت می‌گویند.
عامل همخونی در ایجاد ناهنجاری‌ها تاثیر فراوان دارد زیرا بیماری‌های متعدد که از نسل‌های قبل ظاهر نشده اند، احتمال بیشتری دارند که در اثر پیوند دو همخون ظاهر و بارز شوند. هرقدر نسبت همخونی بیشتر و نزدیکتر باشد خطر احتمال بروز خصوصیات منفی و بیمارگونه بیشتر است (افروز، 1381).
زیرا ازدواج خویشاوندی باعث افزایش درصد هموزیگوت شدن و خالص شدن یک ژن معیوب شده، لذا میزان شیوع ناهنجاری ارثی و مادرزادی در فرزندان اینگونه زوجین بیشتر از زوجین غیر خویشاوند خواهد بود (نقل از غیاثی، 1375).
بیان مساله
خویشاوندی عبارت است از مجموعه ای از پیوندهایی که به دلیل قرابت نسبی، سببی یا رضاعی بین عده ای از افراد وجود دارد. لذا خویشاوندی دارای انواع نسبی، سببی و رضاعی است (نقل از غیاثی، 1375).
اصولاً خویشاوندی از نظر علم ژنتیک به افرادی گفته می‌شود که دارای اجداد مشترک و بالطبع ژن‌های مشترک باشند، والدین و فرزندان یا خواهران و برادران را در اصطلاح خویشاوندان درجه اول می‌نامند.
نسبت خویشاوندی این افراد برابر است (50 درصد ژن مشترک). عموها، عمه‌ها، خاله‌ها، دایی‌ها را با توجه به برادرزاده‌ها، خواهرزاده‌ها و امثال آن‌ها خویشاوندان درجه دوم گویند. درجه خویشاوندی آن‌ها می‌باشد. پسرعمو، دختر عمه و پسرخاله و دخترخاله و امصال آن‌ها را خویشاوندان درجه سوم می‌نامند، درجه خویشاوندی این قبیل اشخاصل نسبت به یکدیگر برابر می‌باشد. (نقل از پلاسی زاده، 1376).
عوامل و مشکلات وراثتی باعث ایجاد اختلالات فراوان در رشد جسمی و ذهنی کودکان می‌گردد.ازدواج با همخون یا ازدواج فامیلی احتمال بروز معلولیت‌های گوناگون را بیشتر می‌کند. بدین ترتیب که هرگاه والدین با هم فامیل باشند (یعنی ناقل خصوصیات یک خانواده باشند) در صورتی که نسل‌های گذشته این خانواده ضایعه ای بروز نموده باشد احتمال بارز شدن ناهنجاری به مقدار زیادی افزایش می‌یابد . (منبع قبلی)
مسئله ای که پژوهشگر در پژوهش حاضر قصد بررسی آن را دارد این است که آیا در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی شهر تهران ، ازدواج خویشاوندی بیش از سایر علل رایج نابینایی وجود دارد و همچنین آیا فراوانی ازدواج‌های خویشاوندی در والدین دانش آموزان مقطع دبستان و دبیرستان تغییری داشته است یا خیر .
ضرورت و اهمیت پژوهش
مهمترین عامل معلولیت زایی، ازدواج فامیلی است که علت آن عامل همخونی است که در میان اقلیت‌ها و روستاییان و خانواده‌هایی که ازدواج با نزدیکان همخون متداول است (مانند دختر عمو، پسر عمو – دختر خاله، پسر خاله و...) نابهنجاری‌های ارثی بیش از دیگران می‌باشد، هرقدر نسبت خونی بیشتر و نزدیکتر باشد احتمال بروز خصوصیات منفی و بیمارگون بیشتر است (افروز، 1381). وفراوانی ازدواج‌های خویشاوندی در حال حاضر باعث می‌گردد که سالیانه کودکان معصوم زیادی قربانی انواع معلولیت‌ها شوند. لذا انجام پژوهش‌هایی در زمینه تاثیر ازدواج‌های فامیلی بر بروز نارسایی بینایی موثر خواهد بود . با توجه به عدم آگاهی بعضی والدین از عواقب و خطرات این ازدواج‌ها ، اهمیت این گونه پژوهش‌ها در افزایش اطلاعات جامعه انکار ناپذیر است ، زیرا پیشگیری مقدم بر درمان محسوب می‌گردد و می‌تواند گام موثری باشد در سالم سازی نسل آینده . با انجام مشاوره‌های ژنتیک می‌توان پیشگیری موثری از بروز این گونه اختلالات داشت و تعداد اختلالات بینایی ناشی از زادواج‌های فامیلی را کاهش داد. (محقق، 1387).
اهداف پژوهش
ازدواج‌های همخون از لحاظ ژنتیکی بسیار مهم است. چرا که نزدیک بودن زن و شوهر موجب افزای آللهای مشترک می‌شود و در نتیجه ایجاد هموزیگوت می‌کند. بیماری‌های ارثی همخون‌ها افزایش می‌یابد، لذا در برخی از جامعه‌ها قوانینی برای ازدواج وضع کرده اند که مانع از پیوستگی‌های نزدیک می‌شود. ازدواج‌های خانوادگی و همخونی علاوه بر افزایش آزارهای ارثی و بیماریهای ژنتیک در نفوس موجب اغطاط مزاجی، کوتاهی عمر، گاهی موجب عقیمی، کاهش قدرت حیات و سقط جنین می‌گردد (به علت وجود ژن‌های مرگبار) (مولوی، 1335).
از زمان داروین به خوبی می‌دانستند که همخونی‌های طولانی موجب کاهش نیرومندی و قدرت جسم و جان می‌شود و از طول عمر می‌کاهد. به علاوه زحمات سوتروتاباخ نشان می‌دهد که تعداد کودکانی که مبتلا به بدشکلی و نابهنجاری هستند بیشتر از ازدواج‌های نزدیک و همخون حاصل می‌شود. فرزندان پدر و مادری که نسبت خیلی نزدیکی دارند (ازدواج با عمه، خاله، دایی، خواهر و غیره) به شکل‌هایی فراوان تری را از سایر ازدواج‌ها نشان می‌دهد. به هر حال باید دانست که ازدواج‌های نزدیک نتایج شوم و پشیمان کننده ای در بر دارد مگر این که خانواده کاملاً سالم و عاری از هر نوع بیماری باشد (مولوی، 1335).
با توجه به تعداد دانش آموزان استثنایی که هر ساله نیز بر تعداد آن‌ها افزوده می‌شود و با توجه به ازدواج‌های همخونی که در کشور صورت می‌گیرد ، هدف پزوهش حاضر یافتن ارتباط دو عامل خویشاوندی والدین و نارسایی‌های بینایی است تا رهنمودی باشد برای کلیه جوانانی که در آستانه ازدواج قرار دارند.
پرسش پژوهش
1) آیا میزان ازدواج‌های خویشاوندی و عادی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی تفاوت معنی‌داری دارد؟
2) آیا فراوانی ازدواج‌های خویشاوندی در والدین دانش آموزان دارای نارسایی بینایی مقطع ابتدایی شهر تهران تفاوت معنی‌داری دارد؟
مفاهیم و اصطلاحات پژوهش
ازدواج فامیلی (خویشاوندی) : ازدواج بین دو نفر که با یکدیگر خویشاوند بوده و دارای ژن‌های مشابه با ساختمان یکسان هستند. ژن‌های مشابه را از اجداد و گذشتگان مشترک دریافت کرده اند (نقل از خانعلی زاده، 1378).
ازدواج فامیلی درجه یک : منظور از ازدواج پسر عمو – دختر عمو، پسر خاله - دختر خاله، پسر دایی – دختر عمه و پسر عمه – دختر دایی است (نقل از خانعلی زاده، 1378).
صفت: صفت، حالت ساختمان و یا عملی است از بدن، یا عضوی از بدن که وسیله تمایز دو فرد مختلف یک گونه می‌شود (هیئت مولفان، 1369).
صفات بارز: یعنی یکی از دو صفتی که در والدین وجود دارد، که یکی ظاهر شده است و خصوصیات صفات مربوطه آن در اندام موجود زنده (ارگانیسم) پدیدار می‌شود. به عنوان مثال چشم مشکی در فردی که چشمان وی مشکی است، ولی در عین حال دارای ژن چشم آبی نیز می‌باشد، ژن بارز به شمار می‌رود.
ژن مکنون یا نهفته: به ژنی اطلاق می‌شود که در سلول موجود زنده وجود دارد، لیکن خصوصیت آن در حضور یک ژن بارز مخفی مانده است. در مثال بالا، ژن چشم آبی در مقابل ژن چشم مشکی وجود دارد، لیکن نهفته مانده است (هیئت مولفان، 1369).
خالص یا هموزیگوت: موجودی را از حیث صفتی خالص می‌گویند که، یاخته‌های جنسی به وجود آورنده صفت مزبور از یک نوع باشند، مسلم است که چنین موجودی خود یاخته‌های جنسی مشابهی از نظر ایجاد همین صفت به وجود خواهد آورد.
ناخالص یا هتروزیگوت: ناخالص به موجودی گفته می‌شود که یاخته‌های جنسی به وجود آورنده وی یکسان نباشد. بدون تردید، یک فرد ناخالص یاخته‌های مشابهی ندارد (50 درصد از یک نوع و 50 درصد از نوع دیگری خواهند بود).
ژنوتیپ و فنوتیپ: ژنوتیپ نمایانگر مجموعه عوامل ارثی یا ژن‌هایی است که در یک فرد وجود دارد. فنوتیپ تنها به صورت ظاهری و قیافه یک موجود گفته می‌شود.
ژن‌های آلل یا ژن‌های همردیف: هر صفت ارثی توسط دو ژن ظاهر می‌شود. یکی از این زن‌ها متعلق به پدر و دیگری از آن مادر است. این قبیل ژن‌ها در روی یک جفت کروموزوم همتا نقاط مشابهی را اشغال کرده‌اند و در اصطلاح به نام ژن‌های همردیف یا ژن‌های آلل نامیده می‌شوند .
نابینایی: انجمن نابینایی آمریکا برای افرادی که اصلاً بینایی قابل استفاده ندارند اصطلاح نابینا و نابینایی را پیشنهاد می‌کند (AFB، 1997).
کم بینایی: کم بینا به فردی اطلاق می‌شود که تیزی دیداری وی در چشم برتر و پس از ترمیم (استفاده از وسایل کمکی) یا کمتر است (نامنی، 1381).

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه
بینایی یکی از منابع مهمی است که برای کسب دانش از آن استفاده می‌کنیم. همچنین بینایی ما را از خطر مصون می‌دارد و ما را از حوادث و وقایع اطرافمان مطلع می‌کند.
نابینایی مرزی نمی‌شناسد و بدون در نظر گرفتن سن، جنس، ملیت، مذهب، نژاد و طبقه ی اجتماعی و اقتصادی، ممکن است افراد را مبتلا سازد.
همانطور که ذکر شد معلولیت بینایی می‌تواند در هر سنی به وجود آید. چنانچه معلولیت شدید بینایی از بدو تولد وجود داشته باشد (معلولیت بینایی مادرزادی) نامیده می‌شود.
افرادی را که پس از تولد (به خصوص پس از دو سالگی) نابینا می‌شوند، نابینایی اکتسابی می‌نامند. معمولاً افراد بینا اطلاعات مختصری درباره نابینایان دارند. برخی افراد تصور می‌کنند که بین افراد بینا و نابینا از نظر حسی – حرکتی، رفتاری و شناختی تفاوت‌های بسیاری وجود دارد و حتی گاهی خود نابینایان نیز چنین می‌پندارند که در دنیای تاریک و سیاهی به سر می‌برند. اما حقیقت این است که تفاوت میان این دو گروه فقط در حد دیدن و ندیدن است و ویژگی‌ها و خصوصیاتی چون خلق و خو، استعداد، علایق، تمایلات و نظایر آن تفاوت‌های فردی است که در بین کلیه افراد یکسان است.
نابینایی را می‌توان یک «ویژگی» یا «خصیصه» هم در نظر گرفت. زمانی که نابینایی را به عنوان یک ویژگی یا یک خصیصه ی بهنجار، مانند صدها ویژگی دیگری که هر یک از ما باید با آن‌ها زندگی کنیم پذیرفته شود، آنگاه می‌توانیم نیازهای واقعی نابینایان را درک کنیم و آن‌ها را از نیازهای غیرواقعی یا ساختگی که بعضاً ساخته و پرداخته ذهن ماست، تمیز دهیم. بدین گونه می‌توانیم ادعا کنیم چنان چه به نابینایان هم فرصت داده شود، می‌توانند پا به پای بینایان بیاموزند و تحول یابند (نامنی، 1381).
تعریف نابینایی
از نظر تربیتی افراد نابینا به کسانی اطلاق می‌شود که میزان بینایی آن‌ها پس از بکارگیری وسایل کمک بینایی مثل عینک با ذره بین به حدی کم و محدود باشد که برای آموزش آن‌ها نتوان از برنامه‌ها روش‌ها و مواد آموزشی دانش آموزان عادی استفاده کرد که در این صورت مجبورند خواندن را به وسیله بریل یا با استفاده از روش‌های سمعی فرا بگیرند (هالاهان و کافمن، 1371).
علاوه بر این طبقه بندی پزشکی از نابینایی طبقه دیگری نیز وجود دارد که به آن نیمه بینا، می‌گویند. نیمه بینا به کسی اطلاق می‌شود که میزان باقیمانده بینایی وی پس از بهره گیری از وسایل و امکانات کمک بینایی متناسب با بینائیش و در نتیجه حداکثر ترمیم بینایی در چشم سالم تر از بیشتر از کمتر باشد (هالاهان و کافمن، 1371).
چنین فردی قادر است به وسیله عینک‌های مخصوص و ذره بین‌های مخصوص از خط عادی و کتاب‌های معمولی و یا از طریق درشت نویسی و کتاب‌های درست خط (ویژه نیمه بینایان) به تحصیل بپردازد. دید به آن معنا است که شخص در فاصله 20 پایی چیزی می‌بیند که فرد با دید معمولی آن را در 200 پایی تشخیص می‌دهد (با این حساب تیزبینی نرمال است) (نامنی، 1363).
با توجه به تعاریف بالا، چگونگی شناخت تشخیص میزان بینایی را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد:
1. نابینایی مطلق و یا فردی که فقط نور را تشخیص می‌دهد و حرکت دست را از فاصله 3 پایی (حدوداً 60 سانتی متر) تشخیص نمی‌دهد، یعنی میزان بینایی حدود است.
2. افراد نابینایی که از فاصله 3 پایی قادر به شمردن انگشتان نیستند، لیکن حرکت دست را به خوبی تشخیص می‌دهند، یعنی میزان بینایی حدود است.
3. افرادی که به خوبی قادرند رفت و آمد خود را به تنهایی انجام دهند، لیکن خطاهای درست روزنامه را تشخیص نمی‌دهند، میزان بینایی حدود است.
4. افرادی که قادرند حروف درشت روزنامه را بخوانند، میزان بینایی آن‌ها حدود است.
5. افرادی که در مرز بینایی و نابینایی قرار دارند و قادر به انجام کارهایی که بینایی رکن اساسی آن را تشکیل می‌دهد نیستند، میزان دیدشان حدود است.
با توجه به مطالب بالا و با در نظر گرفتن میزان بینایی چنانچه فردی بتواند با استفاده از ذره بین و یا خطوط درشت و نظایر آن به مطالعه و آموزش بپردازد، وی را نیمه بینا می‌نامند. در صورتی که این امر فقط به وسیله حس شنوایی و لامسه امکان پذیر باشد، نابینا نامیده می‌شود (نامنی، 1363).
به چه کودکی نابینا گفته می‌شود؟
اختلالات بینایی بر حسب شدت حس بینایی، میدان دید و کارایی بینایی تعریف می‌شوند. برای سنجش توانایی بصری چشم جهت دیدن اشیای دور از صفحه اسنلن استفاده می‌گردد.
این صفحه با حرف E بزرگ شروع شده تا به کوچک ترین اندازه خود می‌رسد. که یک چشم طبیعی می‌تواند حرف E بزرگ را در فاصله 200 فوت به خوبی می‌بیند. زمانیکه دید یک فرد در زمره ی افراد نابینا به شما می‌آید یعنی میدان دید در دامنه می‌باشد. این معلولیت به طور قابل توجهی بر عملکردهای فردی، اجتماعی و به خصوص آموزش کودک تاثیر می‌گذارد (عبدی پور، 1380).
نوع دیگری از طبقه بندی بینایی وجود دارد که چنانچه میدان دید فرد (یعنی حدودی از فضای مجاوری که می‌توان آن‌ها را در یک زمان دید) به شدت محدود شود، آن فرد را می‌توان در حکم افراد بینا محسوب نمود. حتی اگر میزان بینایی او بهتر از باشد. این محدودیت بینایی اغلب تحت عنوان «بینایی کانونی» نامیده می‌شود.
درجه تاثیر بینایی به این معناست که یک فرد تا چه حد خوب می‌تواند از بینایی خود استفاده نماید یعنی چگونگی اطلاعات بینایی در مغز پردازش شده و مورد تجزیه و تحلیل و تفسیر قرار گیرد. (منبع قبلی).
کودکانی نیز وجود دارند که بینایی آن‌ها کم یا جزئی باشد و یا آثاری از بینایی در آن‌ها وجود دارد. این کودکان نیمه بینا هستند و شدت بینایی آن‌ها از تجاوز نمی‌کند.
بینایی کم و بینایی جزئی به یک معنا نیستند. بینایی کم بر حسب کاهش روشنی یا وضوح تعریف می‌شود. حال آن که بینایی جزئی بر حسب فاصله از صفحه اسنلن تعریف می‌گردد.
کودکان کاملاً نابینا خواندن را از طریق لمس و حس لامسه می‌توانند انجام دهند در حالیکه کودکان نیمه بینا از حروف و علایم چاپی درشت خط نیز می‌توانند استفاده نمایند.
شیوع معلولیت نابینایی نسبت به معلولیت‌های دیگر کمتر رایج است و تقریباً از هر 1000 کودک دبستانی یک نفر دچار آن است (عبدی پور، 1380).

 


طبقه
چشم مشکل دار چشم سالم درصد اختلال
نوع D 6.24 تا 63 6.18 تا 6.9 20 درصد
نوع اول 6.60 تا صفر 6.36 تا 6.18 40 درصد
نوع دوم 3.60 تا صفر 4.60 تا 6.60 یا میدان دید 20 تا 11 70 درصد
نوع سوم ----- 3.60 تا 1.60 یا میدان دید 100 100 درصد
نوع چهارم میدان دید 100 میدان دید 100 -----
فرد دارای یک چشم ----- 6.60 30 درصد
جدول 2-2: طبقه بندی اختلالات بینایی(عبدی پور، 1380).
تعریف دانش آموز نابینا و نیمه بینا
به فردی دانش آموز نابینا اطلاق می‌شود که فاقد بینایی بوده و یا میزان باقیمانده بینایی او علیرغم استفاده از وسایل کمک بینایی به حد کم و محدود ایجاب نماید آموزش وی از طریق روش‌های آموزشی ویژه نابینایان و خط بریل صورت پذیرد. حداکثر حدّت بینایی اصلاح شده چنین دانش آموزی را کمتر بوده و یا زاویه دید او در بزرگترین قطر 20 درجه بیشتر نیست.
به فردی دانش آموز نیمه بینا اطلاق می‌شود که میزان باقی مانده ی بینایی با استفاده از وسایل کمک بینایی به حدی کم و محدود است که قادر به استفاده از خطوط کتاب‌های عادی نبوده و برخورداری وی از آموزش و پرورش مستلزم استفاده از وسایل کمک بینایی مخصوص یا کتاب‌های درشت خط می‌باشد. حداکثر حدّت بینایی اصلاح شده چنین دانش آموزانی بیشتر از کمتر است (کورن، 1381).
فرد نابینا قانونی
بینایی را به چند صورت می‌توان تعریف کرد. فرد نابینا قانونی به کسی گفته می‌شود که تیزبینی او در چشم بهتر و حتی با وسایلی که مورد استفاده قرار می‌گیرد مانند عینک، ذره بین یا کمتر باشد (فضل، بی تا).
در تعریف نابینا قانونی از همان واژگانی استفاده می‌شود که متخصصان چشم برای توصیف تیزی دیداری و میدان دید به کار می‌برند. تیزی دیداری، میزان جزئیاتی را که یک فرد می‌تواند ببیند در مقایسه با آن چه شخصی با دید بهنجار می‌بیند توصیف می‌کند. میزان دید به وسعت دامنه ی بینایی فرد (بدون حرکت دادن سر و چشم‌ها) دلالت دارد و مانند زاویه با مقیاس درجه اندازه گیری می‌شود (نامنی و همکاران، 1381).

 

نیمه بینا یا نیمه نابینا
نیمه بینا یا نیمه نابینا کسی است که میزان باقیمانده بینایی وی پس از بهره گیری از وسایل و امکانات کمک بینایی متناسب با بینائیش از بیشتر و از کمتر باشد (فضل، بی تا).
کم بینا
کم بینا به فردی اطلاق می‌شود که تیزی دیداری وی در چشم برتر و پس از ترمیم (استفاده از وسایل کمکی) یا کمتر است. تیزی دیداری به این معناست که آزمودنی آن چه را فردی با دید بهنجار در 50 پایی می‌بیند او می‌تواند در 20 پایی تشخیص دهد (نامنی و همکاران، 1381).
تشخیص معلولیت بینایی
والدین اولین کسانی هستند که مشکلات حسی (شنوایی و بینایی) کودکان خود را شناسایی می‌کنند. آن‌ها ممکن است احساس کنند که در چشمان کودک یا طرز نگاه کردن او مشکل وجود دارد. به طور معمول، هرچه معلولیت بینایی شدیدتر باشد، زودتر می‌توان تشخیص داد و این نکته حائز اهمیت است که نقص‌های حسی کودکان باید هرچه زودتر شناسایی و درمان شود. وجود معلولیت‌های حسی خفیف در اطفال، تاثیر مهمی در کاهش تعامل‌های نخستین، تحول و یادگیری آنان دارد. الگوی ملاک‌های شیوع معلولیت‌های بینایی کودکان، در روزها و هفته‌های نخست زندگی کودک، قابل تشخیص است. اما بعضی از معلولیت‌های خفیف بینایی ممکن است تا پیش از ورود کودک به مدرسه مشخص نشود. به همین دلیل قرار گرفتن در معرض فعالیت‌های گوناگون، مانند خواندن و نوشتن که مستلزم بهره مندی از تیزی دیداری مطلوب است، می‌تواند نشانه‌های نقایص بینایی را آشکار سازد (نامنی، 1381). عیوب انکساری خفیف در برنامه‌های درسی مدرسه و با دقتی که معلم به کار می‌برد، قابل شناسایی است. از آن جا که معلمان در شرایط مناسبی برای مشاهده ی بعضی از علایمی که بر معلولیت بینایی دانش آموزان دلالت می‌کند قرار دارند، آشنایی آن‌ها با نشانه‌هایی که به آن‌ها اشاره می‌شود اهمیت دارد:
انحراف چشم، بستن یا پوشاندن آن به هنگام نگاه کردن؛
مشاهده التهاب، قرمزی، غبارآلودگی و زخم در چشم کودک؛
حرکت غیر ارادی کره ی چشم، تغییر شکل مردمک و افتادگی پلک‌ها؛
مالیدن چشم‌ها، اشک ریزش و پلک زدن بیش از حد؛
احساس ناراحتی در نور مستقیم و شدید؛
نگه داشتن سر در وضعیت‌های نامتعارف، کج کردن سر و خیره شدن، نگاه کردن به اشیا از فاصله نزدیک و استفاده از یک چشم در برخی مواقع؛
نگه داشتن نوشته‌ها در فاصله یا زاویه‌های غیرمعمول و یا خیلی نزدیک به چشم؛
ناتوانی در دید اشیایی که در فاصله دور قرار دارند؛
اخم کردن یا تغییر شکل صورت به هنگام انجام دادن کارهایی که در فاصله نزدیک انجام می‌شود و شکایت از سر درد، سرگیجه، تهوع و تاربینی؛(نامنی،1381)
ممانعت از شرکت در بازی‌های گروهی و فعالیت‌های بندی (بروز مشکلات خاص در ورزش) و پرسه زدن در اطراف زمین‌های بازی؛
بروز مشکل در خواندن مطالبی که با حروف درشت چاپ نشده اند؛
کم توجهی یا بدخلقی به هنگام انجام دادن فعالیت‌های نوشتاری؛ (نامنی؛1381)
وجود مشکل در استفاده از کتاب‌ها و جزوه‌ها (از جمله در مورد حروف کوچک نمودارها و نقشه‌های رنگی)؛
خام حرکتی در جابجایی‌ها و قرار دادن اشیا، برخورد با اشیای کوچک، ناتوانی در پیدا کردن اشیای ریزی که به زمین افتاده اند، بی اطلاعی از اشیایی که در فواصل دورتر قرار دارند، حرکت محتاطانه با دستهایی که در جلو بدن قرار می‌گیرد و تعادل ضعیف؛
بروز مشکل به هنگام نوشتن از روی تخته ی کلاس، دست نوشته‌های درشت و با فاصله، فشار دادن زیاد مداد بر روی کاغذ، دوباره نویسی حروف برای پررنگ تر کردن آن‌ها، سردرگمی‌های دیداری که بر مراحل نخستین خواندن تاثیر می‌گذارد، گم کردن سطرها به هنگام خواندن و نوشتن مطالب؛
کاهش سریع توجه و بازدهی در موقعیت‌های آموزشی خاص از قبیل فضاهای باز، وسیع و نور شدید آفتاب؛
زود خسته شدن، حواس پرتی، پیشرفت ضعیف در انجام دادن فعالیت‌هایی مانند خواندن که مستلزم بینایی است. البته کودکانی که مشکلات بینایی دارند، ممکن است ندانند که دیگران اشیا را واضحتر از آنان می‌بینند. بنابراین امکان دارد از مشکل خود شکایت نکنند.
شایان ذکر است که درباره علایم و نشانه‌های مذکور باید با احتیاط رفتار شود، زیرا حالاتی مانند خستگی، خام حرکتی و مشکلات خواندن ممکن است به عواملی غیر از بینایی مربوط باشد. با وجود این، چنانچه مشکلات آموزشی کودک را معلولیت بینایی بدانیم، ضرری متوجه او نخواهد شد. نگرانی‌های مربوط به مشکلات بینایی دانش آموز باید در درجه اول با والدین در میان گذاشته شود تا زمینه ارجاع او به پزشک خانواده، مربی بهداشت مدرسه یا بینایی سنجی فراهم شود (نامنی، 1381).
اگر کودکتان یک یا چند مورد از علایم زیر را نشان داد بایستی او را نزد پزشک متخصص چشم ببرید:
رفتار
چشم‌هایش را بیش از اندازه بمالد؛
یک چشم را می‌بندد و یا می‌پوشاند؛
سرش را کج می‌کند یا به طرف جلو فشار می‌دهد؛
در کارهای مربوط به خواندن یا سایر موارد که از نزدیک ببیند مشکل دارد. اشیا را نزدیک به چشم نگه می‌دارد؛
بیش از حد معمول پلک می‌زند یا اینکه هنگام انجام کارها از فاصله نزدیک، تحرک پذیر می‌باشد؛
چیزها را از فاصله دور به وضوح نمی‌تواند ببیند؛
پلک‌ها را با هم نیمه باز می‌کند یا اینکه اخم می‌کند (NSPB, 1994).
وضع ظاهر چشم
لوچی ؛
لبه پلک‌ها قرمز، پوسته یا متورم؛
التهاب یا اشک ریزش چشم‌ها؛
گل مژه مزمن (عفونت‌ها) روی پلک.
گله‌ها و ناراحتی‌ها
خارش و سوزش چشم‌ها یا احساس خراشیدگی؛
نمی تواند خوب ببیند؛
به دنبال انجام کارهای از فاصله نزدیک گیجی، سردرد یا حالت تهوع ایجاد می‌شود؛
بینایی مضاعف یا تیره و تار؛
در کودکی که نشانه یا علامتی از ناراحتی‌های چشم نشان ندهد بایستی مدت کوتاهی پس از تولد در 6 ماهگی، قبل از ورود به مدرسه (4 تا 5 سالگی) و همینطور در سراسر سال‌های تحصیل به طور منظم تحت معاینه چشم قرار می‌گیرد. این معاینات منظم بسیار اهمیت دارند زیرا برخی مشکلات چشم هیچ علامت یا نشانه ای ندارد (NSPB, 1994).

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  71  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مقایسه فراوانی ازدواج خویشاوندی در والدین دارای نارسایی بینایی

پایان نامه پزشکی - وضعیت پراکسیداسیون لیپیدها در پلاسمای بیماران نارسایی احتقانی قلب

اختصاصی از فی توو پایان نامه پزشکی - وضعیت پراکسیداسیون لیپیدها در پلاسمای بیماران نارسایی احتقانی قلب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه پزشکی - وضعیت پراکسیداسیون لیپیدها در پلاسمای بیماران نارسایی احتقانی قلب


پایان نامه پزشکی - وضعیت پراکسیداسیون لیپیدها در پلاسمای بیماران نارسایی احتقانی قلب

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات52

 

 

صفحه

عنوان

1

خلاصه فارسی

2

بیان مساله

4

تعریف واژه ها

5

اهداف و فرضیات

6

فصل اول ) مقدمه

26

فصل دوم) مواد و روش ها

31

فصل سوم) یافته ها

38

فصل چهارم) بحث و نتیجه گیری

44

فصل پنجم) مشکلات و پیشنهادات

46

تقدیر و تشکر

47

خلاصه انگلیسی

48

منابع

52

پیوست


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه پزشکی - وضعیت پراکسیداسیون لیپیدها در پلاسمای بیماران نارسایی احتقانی قلب