دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه89
بخشی از فهرست مطالب
- مقدمه ای بر صنعت نساجی و مشکلات و بحرانهای مربوط به آن در ایران 6
- تاریخچه صنعت نساجی در ایران 7
- مشکلات و بحران در صنعت نساجی 9
- علل وجود بحران در صنایع نساجی ایران 11
- لزوم بهبود وضعیت موجود 12
1-4-1- تقاضا (بررسی بازار) 12
1-4-2- بازار مصرف و تولدی داخلی کشور 15
1-4-3- واردات پارچه ثبت شده 16
1-4-4- عرضه، تقاضا و تولید ماشین های بافندگی 17
1-4-5- عرضه 18
1-4-6- افق سرمایه گذاری در ایران 19
1-4-7- علل عدم سرمایه گذاری 20
- مشکلات صنعت نساجی در حال حاضر از دیدگاه مدیران این صنعت 21
- طبقه بندی مشکلات صنعت نساجی با توجه به نظریه فشارهای تجاری22
- بررسی و تجزیه و تحلیل فشارهای تجاری
1-7-1- ورود قاچاق پاچه به کشور 23
1-7-2- ورود محصولات مشابه توسط برخی از سازمان ها 23
1-7-3- اخذ عوارض و مالیات های متعدد و مکرر 27
1-7-4- وجود قوانین ضد و نقیض 27
1-7-5- پرسنل مازاد 27
1-7-6- قیمت گران مواد اولیه 28
- بررسی و تجزیه و تحلیل غشارهای تکنولوژیکی 28
1-8-1- کهنگی و قدمت ماشن آلات 28
1-8-2- عدم توان رقابت با کالاهای خارجی 29
1-8-3- عدم تناسب تکنولوژی کارخانه ها با فرهنگ مدخواهی و سیستم سفارشی 29
1-8-4- عدم وجود طراحان و بخش طراحی کارآ 30
- تجهیزات و ماشین آلات نساجی 31
- نگاهی به آمار ماشن آلات نساجی در جهان 32
2-1-1- آمار ماشین آلات بافندگی حمل شده در سالهای 2001-1992 32
میلادی و نصب شده در سال 2000 میلادی به کشورهای مختلف جهان
2-1-2- آمار ماشین آلات بافندگی حمل شده به قاره های مختلف 36
در سال 2001 میلادی
2-1-3- آکار ماشین آلات کشباف تخت حمل شده در سال 40
2001 میلادی به نقاط مختلف جهان
- مواد اولیه مصرفی در صنایع نساجی تولید ایران و وارداتی 46
- یکنواختی نخ در بهبود صنایع نساجی 47
3-1-1- تعریف 48
3-1-2- اهمیت یکنواختی 48
3-1-3- دسته بندی نایکنواختی 51
3-1-3-1- عیوب متناوب 52
3-1-3-2- عیوب نامتناوب 52
3-1-4- تاثیرات نایکنواختی 53
3-1-4-1- اثرات نایکنواختی بر خواص نخ 53
3-1-4-2- تاثیر یکنواختی بر عملکرد پروسه تبدیل نخ به پارچه 54
3-1-4-2-1- بوبین پیچی 54
3-1-4-2-2- چله کشی 54
3-1-4-2-3- آهار 55
3-1-4-2-4- بافندگی 55
3-1-4-3- تاثیر یکنواختی بر کیفیت پارچه 56
3-1-5- عوامل ایجاد کننده نایکنواختی 57
3-1-5-1- مواد اولیه 57
3-1-5-2- مراحل ریسندگی 57
- مشکلات (و معضلات) پنبه در صنعت نساجی داخلی 60
3-2-1- واردات پنبه ضربه ای به تولید داخلی یا حمایت از نساجی؟! 60
3-2-2- وضعیت نابسامان پنبه ایران 63
3-2-3- بررسی موانع و مشکلات و چالشهای وضع موجود 67
3-2-3-1- شواهدی از مشکلات کشت پنبه 68
3-2-3-2- علل بروز مشکلات کشت پنبه در کشور 73
3-2-3-2-1- علل اقتصادی 73
3-2-3-2-2- رشد بی رویه تولید و واردات الیاف مصنوعی 73
3-2-3-2-3- واردات پنیه و الیاف پنبه ای 75
3-2-3-2-4- کوچک شدن قطعات زراعی پنبه به ویژه در استان گلستان 75
3-2-3-2-5- عقب نشینی محصول پنبه از اراضی 76
3-2-3-2-6- بالا بودن هزینه برداشت وش توسط کارگر 76
- بررسی تولید و واردات مواد اولیه طی سالهای 1380-1376 77
- آمار و اطلاعات پشم و اهمیت آن در ایران 80
منابع 91
فصل اول:
مقدمه ای بر صنعت نساجی و مشکلات و بحرانهای مربوط به آن در ایران
1-1- تاریخچه صنعت نساجی در ایران
صنعت نساجی در ایران از دیرباز به سبب ضرورت مصرف و کاربرد وسیع آن مورد توجه خاص بوده و در طول تاریخ کشورمان فراز و نشیب های فراوانی را طی کرده است. در زمان اشکانیان ایرانیان به تحول جدیدی دست یافتند و در پرورش کرم ابریشم و تولید پارچه های ابریشیمی به طریقی همت گماردند که اکثریت ابریشم های تولید چین را از آن کشور خریداری می نمودند و جهت تولید پارچه به ایران می آوردند و پارچه هایی با طرح ها و نقوش بسیار زیبا تولید و به دنیا عرضه می کردند.
شکوفایی صنعت تولید پارچه های مخمل در کاشان و یزد در دوره اشکانیان و عرضه آن به جهان خصوصاً اروپا قسمت دیگری از تاریخ پرشکوه صنعت نساجی ایران است که صنعتگر ایرانی را قانع نکرده و همچنان به دنبال نوآوری و تسخیر بازارهای جهانی بوده است.
اوج صنعت نساجی را در تاریخ ایران زمین، هنرمندان دوره سلجوقی و صفوی رقم زدند و در زمان شاه عباس صفوی تولیدات بی نظیری آفریده شد و پارچه های زربافت ایرانی از شهرت جهانی برخوردار گردید.
در دوران اخیر نیز صنعت نساجی در ایران نقش موثر و تعیین کننده ای در کشور ایفا نموده است. اولین کارخانه نساجی در ایران در سال 1281 شمسی دقیقاً یکصد یک سال پیش به وسیله صنیع الدوله در تهران و دومین کارخانه در سال 1288 توسط شخصی بنام حاج آقا رحیمی در تبریز ایجاد گردید. در فاصله سالهای 1300 تا 1320 به سبب سود سرشار دوکارخانه قبلی و تاییدات دولت، به سرعت برشمار کارخانجات در ایران افزوده شد و جمعاً در این دوره 40 کارخانه نساجی دائر کردید که قسمتی از احتیاجات مملکت را تامین نمود.
در طی سالهای 1320 تا 1328 بروز جنگ، افزایش قیمت منسوجات خارجی و کاهش واردات آن موجب رونق بازار محصولات نساجی داخلی شد. صاحبان صنایع نساجی کشور به منظور استفاده حداکثر از این شرایط، بی آن که به مسائل نگهداری و استهلاک ماشین آلات توجه نمایند و به تولید خود با ظرفیت بالا ولی با کیفیت پایین ادامه دادند که حاصل این بی توجهی در طی سال های بعد نیز موجب رکود صنایع نساجی گردید.
صنعت نساجی در طی سالهای اخیر دچار مشکلات و مسائل بسیاری بوده و روزهای سختی را می گذراند تا حدی که اصطلاح بحران برای این مشکلات رایج شده و در اذهان عمومی و حتی اذهان مدیران و مسئولین و دست اندرکاران جا افتاده است. اطلاق کلمه بحران به وضعیت موجود به طور اتوماتیک اذهان را از انجام تلاش ها باز می دارد. مشکلاتی که در حال حاضر گریبانگیر این صنعت می باشند از دیدگاه های مختلف قابل طبقه بندی و بررسی می باشند.
یکی از دیدگاه ها نگرش مدیریتی به مسائل و مشکلات است. به عبارت دیگر از دیدگاه مدیریتی چه تعدادی از این مشکلات را می توان با اعمال مدیریت صحیح و کارآ منتفی نمود یعنی جزء مسائل عادی مدیریتی به شمار می آیند و چه تعدادی را می توان بحران نامید که می توان با اتخاذ روش ها و سیاست های مناسب مدیریتی حداقل نقش آنها را کم رنگ و کم اثر تر نمود.
با عنایت به این موضوع که بحران نیز در هر صنعتی جزء مسائل عادی مدیریتی به شمار می آید منتها قدری پارامترهای پیچیده و خارج از کنترل دارد، در واقع گذر از بحران نیز از وظایف مدیران است و به هیچ وجه رسیدن به نقطه بحران، نقطه اتمام وظایف و تدابیر مدیریتی نیست بلکه دقیقاً برعکس نقطه شروع و شدت گرفتن تدابیر مدیریتی است. اساساً صنایعی در دنیا پایدارتر و قابلیت اطمینان بالایی دارند که از یک بحرانی که به هر دلیلی برایشان پیش آمده است عبور کرده و در کوره مشکلات آبدیده و روئین تن گشته اند. با تجزیه و تحلیل درست و منطقی از مشکلات گریبانگیر صنعت نساجی قسمت اعظمی از آنها به عنوان مشکلات عادی و مسائل روزمره مدیریتی پذیرفته می شوند و در مورد آن بخش از مشکلات نیز که واقعاً بتوان بحران نامید، میدان عمل برای هنرنمایی یک مدیر باز شده است. سکانداری یک صنعت در شرایط ایستا و ثابت و یا پارامترهای معین و مشخص در مورد مواد اولیه، فرآیند تولید، بازار و ... هنر نیست و اوج هنر مدیریت آنجاست که صنعتی را از میان امواج متلاطم تغییرات که منبعد گریبان هر صنعتی را خواهد گرفت نجات داد.
در آستانه ورود به سده 21 پارامترهای غیرقابل کنترل بسیاری همه صنایع جهان را دستخوش تغییر و تحول اساسی و زلزله های ویرانگر قرار خواهد داد و این خاص کشور ما یا صنعت نساجی نیست.
1-2- مشکلات و بحران در صنعت نساجی
سیاست های حمایت از صنایع داخلی، استراتژی جایگزینی تولیدات داخلی با خارجی که به دنباله استراتژی صنعتی شدن کشور در دهه 40 بوده و تاکید بر سودآوری هرچه بیشتر توسط صاحبان صنایع و مجامع شرکت ها که عمدتاً دولتی و یا تحت پوشش دولت می باشند و یکه تازی در عرصه های بی رقیب و سودآوری مناسب، مدیران و صاحبان صنایع را به ادامه این راه وسوسه نمود و از توسعه و بازسازی غافل نمود و امروزه که به ناگهان به منظور لبیک گفتن به بازار جهانی و به عبارتی تسلیم محض در برابر W.T.O و سیاست های دیکته شده تجارت جهانی با یک اولتیماتوم و بدون تهیه طرح نوین صنعتی،عقب گرد نمود و استراتژی رقابت و درهای باز توسط دولت جایگزین گردیده، در مدت کوتاهی شاهد رکود و سردرگمی در تمامی صنایع کشور از جمله صنعت نساجی می باشیم. علاوه بر آن تولیدات انبوه کشورهای ترکیه و پاکستان و آسیای جنوب شرقی که به دلایل رکود اقتصاد جهانی، بازارشان را در اروپا و آمریکا از دست داده و دچار مشکل کاهش فروش شده اند برای یافتن بازارهایی جدید با قیمت های بسیار نازل و کیفیت مناسب به بازارهای نزدیک از جمله کشور ما حمله ور شده و قسمتی از بحران صنعت خود را به کشورهای مجاور خود انتقال دادند و به این ترتیب بحران صنعت نساجی در کشور ما تشدید شده است.
ضربه در صنعت نساجی کشورمان با قدمت یک صد ساله و عمر متوسط 30 ساله کارخانجاتش که فاقد هرگونه سخت افزار و نرم افزار نوین صنعتی است آنچنان کشتی اش به گل نشسته و مقاومت خود را از دست داده که تنها اندیشه غالب، نجات سرنشینانش می باشد، کارخانجات تعطیل می گردند، کارگران بیکار می شوند و بازارهای مصرف با سرعت توسط کالاهای خارجی تسخیر می شود و بدین ترتیب ضربه پذیر بودن صنعت نساجی به اثبات می رسد.
ضربه پذیری صنعت نساجی را می توان در سرفصل های زیر جستجو کرد:
الف – اشاعه فرهنگ مصرف محصولات خارجی
ب – عدم وجود مراکز تحقیقات صنعتی
ج – نظارت دایه گونه بر صنعت
د – عدم وجود نوآوری
هـ - عدم استفاده از تکنولوژی های جدید
و – عدم توجه به بازارهای خارجی و اعمال سیاست جایگزینی واردات با صادرات.
3-1- علل وجود بحران در صنایع نساجی ایران
از علل عقب افتادگی و بحران در صنعت نساجی بسیار گفته و نوشته اند و آنچه که در جمع بندی صاحب نظران و دست اندرکاران این صنعت دیده می شود در زیر قابل ملاحظه است.
متوسط عمر بیش از نود درصد ماشین آلات کشور 30 سال است و تولید با آنها سودآور نمی باشد
- عدم توجه به کیفیت و نیازهای مشتریان
- دنباله روی صاحبان صنایع در انتخاب ماشین آلات و نوع تولیدات
- واردات انواع منسوجات بگونه های مختلف رسمی و غیررسمی
- تراکم نیروی کارگری و وجود موانع قانونی به منظور اصلاح ساختار سازمانی و درنتیجه بهره وری پایین
- بالا بودن هزینه های تولید ازجمله مواد اولیه، قطعات یدکی، پرداخت عوارض های مختلف
- محدود بودن حاشیه سود نسبت به سایر صنایع و عدم تمایل صاحبان سرمایه به سرمایه گذاری در این رشته از صنعت
- وجود مدیریت های دولتی در راس واحدها با اختیارات اندک و محدودیت های خاص در تصمیم گیری