مقاله ترجمه شده آیا فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعیبرابری مشتریان را افزایش میدهند؟
چکیده
بخاطر علاقه روز افزون به استفاده از بازاریابی شبکه های اجتماعی(SMM)در بین برندهایمد لوکس، مقاله حاضر درصدد است تا خصوصیات فعالیت های SMM را شناسایی کند و روابط بین این فعالیت های مشاهده شده، برابری ارزش، برابری روابط، برابری برند، برابری مشتری، و هدف از خرید را از طریق یک مدل معادله ساختاری بررسی نماید. پنج ساختار از فعالیت های SMM مشاهده شده از برندهایمد لوکس، سرگرمی، روابط متقابل، مدپرستی، سفارشی سازی، و انتشار گفتاری است. تأثیر آنها بر روی برابری ارزش، برابری روابط، و برابری برند مثبت است. برای روابط بین عوامل محرک برابری مشتری و خود برابری مشتری، برابری برند تأثیر منفی بر روی برابری مشتری دارد درحالیکه برابری ارزش و برابری روابط هیچ تأثیر مهمی را نشان نمیدهند. برابری ارزش و برابری روابط نیز مانند هدف خرید، تأثیرات مثبت مهمی دارند، درحالیکه برابری روابط هیچ تأثیر مهمی ندارد. و در نهایت، روابط بین هدف خرید و برابری مشتری نیز اهمیت زیادی دارد. یافته های این مطالعه میتواند باعث شود که برندهای لوکس بتوانند رفتار خرید آینده بعضی از مشتریان خود را با دقت بیشتری پیش بینی کنند و راهنمایی برای مدیریت دارائی ها و فعالیت های بازاریابی آنها باشند.
کلمات کلیدی: برندهای لوکس، بازاریابی شبکه های اجتماعی مشاهده شده (SMM)، فعالیت ها، برابری ارزش، برابری روابط، برابری برند، برابری مشتری، هدف خرید
1- مقدمه
بازار محصولات لوکس به رشد کامل خود رسیده است و همچنین با توسعه حیطه بازاری و رشد سریع تعداد مشتریان مواجه بوده است. بازار محصولات لوکس یک صنعت ارزش افزوده برتر بر مبنای دارائی های برندهای برتر است. بعلت تقاضای رو به رشد برای تجملات در بازارهای جدید مانند چین، هند و آسیای میانه، توسعه فرصت ها تجارت بیشتر از همیشه محدود می گردد. در گذشته، مارک های مد لوکس میتوانستند بر دارائی های برندهای قوی و مشتریان منظم و استوار تکیه داشته باشند. البته ورود اخیر برندهای متعدد جدید در بازار لوکس، همراه با افزایش رقابت، تغییرات پیش بینی نشده ای را در بازار نشان میدهد.
کاهش در فروش های مربوط به رکود اقتصادی جهانی، تجارت های لوکس را برای تغییر یافتن ترغیب میکند. اکنون آنها دیگر فقط به نماد برند خود وابسته نیستند بلکه بر میراث برند، کیفیت، ارزش زیبایی شناختی، و روابط قابل اعتماد مشتری برای موفقیت تمرکز دارند. یک عنصر کلیدی برای صنعت محصولات لوکس، فراهم سازی ارزش ها برای مشتریان به هر شیوه ممکن می باشد.
برندهای لوکس بعنوان ابزاری برای ایجاد دارائی های مشتری از طریق ارتباط مؤثر با مشتریان، توجه خود را بسوی شبکه های اجتماعی معطوف ساخته اند. ارتباط بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی مانند تویتر، فیسبوک، و یوتیوب بعنوان ابزار تجاری برای برندهایمد لوکس ارزیابی شده اند. خانه های طراحی سنتی مانند لوئیس ویوتون، نمایش های سبک را در وبلاگ های خود منتشر میکنند. رالف لورن، چانل، دونا کاران، و گوسی با شرکت اپل همکاری کرده اند تا برنامه های آیفون را بنویسند.
بسیاری از خانه های لوکس حساب های تویتر مختص به خود را ایجاد میکنند و یا در فیسبوک مطالب قرار میدهند. برندها و مشتریان بدون هیچ محدودیتی در زمان، مکان، و محیط با هم ارتباط دارند بطوریکه ارتباط یک طرفه و قدیمی به ارتباط دو طرفه متقابل تغییر می یابد. برندها و مشتریان به این شیوه با هم کار میکنند تا محصولات، خدمات، مدلهای تجاری و ارزش های جدیدی را ایجاد کنند. در ضمن، برندها می توانند خود را نمایش دهند و روابط خود را با مشتریان تقویت کنند. بازاریابی شبکه های اجتماعی (SMM) یک ارتباط دو طرفه با هدف جستجوی همدلی با کاربران جوان، و حتی تقویت احساسات آشنای همراه با برندها لوکس به یک گروه سنی بالاتر است. همچنین، فعالیت های شبکه های اجتماعی برندها فرصتی را برای کاهش سوء تفاهم و داشتن تعصب نسبت به برندها ایجاد میکند و همچنین ارزش برند را توسط ایجاد سکویی برای مبادله ایده ها و اطلاعات در بین افراد بصورت آنلاین افزایش میدهد.
با افزایش استفاده از SMM توسط برندهای لوکس، ضروری می باشد که بصورت کمی تأثیرات شبکه های اجتماعی را تحلیل کنیم. بنابراین هدف از این مطالعه اینست که ساختارهای فعالیت های مشاهده شده SMM از برندهای مد لوکس را شناسایی کنیم و تأثیر این فعالیت ها بر روی برابری مشتری و هدف خرید ارزیابی کنیم. چون محیط تجارت لوکس متحمل یک تغییر سریع می گردد، این تحقیق خصوصیات برندهای لوکس را دوباره تعریف میکند که بر روی کارایی آنها تأثیر می گذارند تا تجارت ها را برای مدیریت و ترقی آنها راهنمایی کنند. این تحقیق یک استراتژی را برای افزایش کارایی برندها توسط تعریف عوامل خاص مربوط به برابری مشتری و هدف خرید پیشنهاد میکند. بعلاوه، یافته ها برندهای لوکس را قادر می سازند تا رفتار خرید مشتری را پیش بینی کنند و برابری مشتری و فعالیت شبکه های اجتماعی را مدیریت کنند.
2- فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعی
2.1- فعالیت های SMM و تأثیرات آنها بر روی کارایی شرکت
شبکه های اجتماعی بصورت برنامه ها، سکوها و رسانه های آنلاین هستند که هدف آنها آسان سازی روابط، همکاری ها و به اشتراک گذاری مطالب است. آنها دارای شکل های مختلفی هستند که شامل وبلاگ ها، وبلاگ های اجتماعی، ریز-وبلاگ، ویکی پدیاها، پادکست ها، تصاویر، ویدئوها، رتبه بندی و نشانه های اجتماعی می باشد. وقتی که کاربرد اانها بصورت نمایی افزایش می یابد، نه تنها شبکه های اجتماعی موجود، بلکه حتی شرکت های تجاری و سازمان های دولتی نیز به آن می پیوندند و از آنها بعنوان ابزار ارتباطی استفاده میکنند. بر خلاف شبکه های اجتماعی فردی، این نهادها بصورت فعال از شبکه ها برای تبلیغات و بازاریابی استفاده میکنند. با اینکه پیام های تجاری و روابط متقابل با مشتریان با شبکه ها، رخدادها، نمایش، خرده فروشان و خدمات دیجیتالی از طریق شبکه های اجتماعی مرتبط می باشد، با اینحال این امکان وجود دارد که فعالیت های بازاریابی یکپارچه را با تلاش و هزینه خیلی کمتری نسبت به قبل انجام دهیم.
مطابق گفته کیم و کو (2001)، شبکه های اجتماعی می توانند تأثیر مهمی بر روی شهرت برند داشته باشند. یک سوم شرکت کنندگان در بررسی در وبلاگ برند نظرات خود را در مورد محصولات و برندها نوشتند و 36 درصد آنها تفکر مثبت تری در مورد شرکت هایی داشتند که دارای وبلاگ بودند. مطالعه اخیری توسط DEI Worldwide (2008) آمار روبرو را نشان میدهد: 70 درصد مصرف کنندگان سایت های شبکه های اجتماعی را برای بدست آوردن اطلاعات بازدید کرده اند؛ 49 درصد این مصرف کنندگان تصمیم خرید خود را بر مبنای اطلاعاتی گرفته اند که از طریق سایت های شبکه های اجتماعی بدست آورده اند؛ 60 درصد آنها گفتند که آنها احتمال داشت که از سایت های شبکه های اجتماعی برای انتقال اطلاعات بصورت آنلاین به دیگران استفاده کنند؛ و 45 درصد آنها از طریق سایت های شبکه های اجتماعی بصورت انتشار گفتاری در جستجوی اطلاعات بوده اند. گزارشات نشان میدهند که شرکت هایی بعنوان یک استراتژی بازاریابی آنلاین از شبکه های اجتماعی استفاده نمی کنند، فرصت رسیدن به مشتریان خود را از دست داده اند. با درصد بالایی از مردم که اطلاعات را از طریق شبکه های اجتماعی به دیگران انتقال میدهند، ارزش یک مشتری بیشتر از هزینه اولیه برای بدست آوردن آن است. بنابراین اکنون شرکت ها و برندها باید ارزش مشتریان و همچنین تأثیر شبکه های اجتماعی بر روی آنها را فاکتوربندی کنند.
2.2- فعالیت های SMM برندهای لوکس
توسعه تکنولوژی توسط جذب مشتریان برای ارتباط داشتن با برند به دنیای مد سود می رساند. حضور برندهای مد در این چیزها (مانند وبلاگ نویسی، ارسال مطلب در تویتر و شبکه سازی) باعث شده است که برندهای لوکس در روند جاری شرکت کنند. در ابتدا، اغلب برندها تا حدودی بی میل بودند تا از تکنولوژی استفاده کنند؛ البته صنعت تکنولوژی را بعنوان یک فرصت تصور میکرد نه بعنوان یک تهدید. بر خلاف پیش بینی های اولیه، شبکه های اجتماعی بر ضد شهرت مثبت برندها عمل نمیکنند. داشتن روابط متقابل با مشتریان از طریق سایت های شبکه های اجتماعی مانند فیسبوک و تویتر در واقع روابط دوستی و حتی محبت نسبت به برندها را ایجاد میکند و تمایل مشتریان برای محصولات لوکس را ترغیب می کند.
استفاده برندهای لوکس از شبکه های اجتماعی در سال 2009 اوج پیدا کرد. گوسی یک سایت شبکه اجتماعی چند-فرهنگی با نام “Guccieyeweb.com” ایجاد کرد وقتی که یک مجموعه از عینک های آفتابی جدید را برای مشتریان علاقمند به وسایل دجیتالی به نمایش گذاشت. گوسی در روز سه بار سایت فیسبوک خود را بروزرسانی میکند و پیوسته در تویتر نیز مطالب ارسال میکند. بوربری یک سایت شبکه اجتماعی با نام “Artofthetrench.com” را در نوامبر 2009 با هدف غیرتجاری راه اندازی کرد: تا تحسین طراحی پالتوهای نظامی خود را تحریک کنند و برای بوربری هوادارانی بدست آورند و با مشتریان ارتباط داشته باشند. فروش های آنلاین پس از راه اندازی سایت افزایش یافت و مشارکت آنلاین مشتریان باعث توسعه آگاهی در مورد بوربرن شد وقتی که بوربرن داستان های بیشتری را در مورد برند خود می ساخت.
دولس و گابانا از شبکه های اجتماعی برای بدست آوردن فیدبک مستقیم از مشتریان خود استفاده میکنند. دولس و گابانا وبلاگ نویسان مد را به صندلی های جلوی نمایش مد خود دعوت می کنند و وبلاگ نویسان فوراً فیدبک هایی را از نمایش بر روی فیسبوک و تویتر آپلود میکنند. به این شیوه، مشتریان برند مورد علاقه خود را بصورت مدل بندی شده بصورت مستقیم و بدون حضور ویرایشگران مد یا تاجران می بینند و شرکت اهداف خرید را ایجاد میکند. چانل، لوئیس ویوتون، یووس سنت لورنت، و استلا مک کارتنی اکنون حساب های فیسبوک و تویتر دارند.
3- برابری مشتری و محرک های آن
ارزشی که یک مشتری برای شرکت به همراه می آورد محدود به منفعت بردن از هر تراکنش نیست بلکه منفعت کلی است که ممکن است در طی روابط با شرکت بدست آید. بنابرای مشتریان بعنوان دارائی های نامرئی مشاهده میشوند که یک شرکت باید بصورت منطقی بدست آورد، حفظ کند و به حداکثر برساند. برابری مشتری بعنوان مهم ترین عامل تعیین کننده ارزش های بلند مدت شرکت در نظر گرفته می شود.
3.1 محرک های برابری مشتری
لمون و همکارانش (2001) سه نوع برابری (ارزش، برند، و روابط) را بعنوان محرک های کلیدی برابری کلی مشتری تعریف میکنند. اول اینکه برابری ارزش ارزیابی هدف مشتری از کاربرد برند بر مبنای مشاهدات آنچه است که به دریافت شده است. سه تأثیر کلیدی بر روی برابری ارزش، کیفیت، قیمت و سودمند بودن است.
دوم اینکه برابری روابط تمایل مشتریان به باقی ماندن در روابط با یک برند، رسیدن به هدف و ارزیابی های فردی آنرا بیان میکند. معمولاً برنامه های وفاداری در کنترل یک شرکت، برابری روابط را افزایش میدهد؛ البته وفاداری نسبت به یک برند خاص ضعیف تر از گذشته به مشتریان پیشنهاد میگردد. آنچه که ضروری است اینست که روابط قوی با مشتری از طریق رفتار یا شناسایی خاص برای تقویت برابری ارتباط ایجاد گردد.
سوم اینکه برابری برند یک ارزیابی ناملموس و فردی مشتری از برند نسبت به ارزش آن است. برندها در ایجاد تصاویری که مشتریات را وادار می سازد تا این اختصاصی بودن را شناسایی کنند بهتر عمل میکنند. اهرم های قابل اعمال کلیدی برابری برند، آگاهی برند، نگرش نسبت به برند، و اخلاق شرکتی است.
4- هدف خرید
هدف خرید ترکیبی از علاقه مشتری و امکان پذیری خرید یک محصول است. در نتیجه بسیاری از مطالعات، این مسئله رابطه قوی با نگرش و اولویت نسبت به یک برند یا یک محصول دارد، بطوریکه اندازه گیری هدف خرید، رفتار آینده مشتریان را بر مبنای نگرش های آنها فرض میکند. هدف خرید یک متغیر نگرشی برای اندازه گیری همکاری های آینده مشتریان نسبت به یک برند است، درحالیکه برابری مشتری یک متغیر رفتاری برای ثبت خرید واقعی است. وقتی که پیش بینی رفتارهای آینده مشتریان به مسئله حیاتی برای یک شرکت تبدیل می شود، این رفتار آینده را باید بصورت دقیق تری برآورد کرد.
5- طرح فرضیه ها
در ابتدا، هدف از بازاریابی اینست که ارتباطی را شکل دهیم که توسط آن، یک شرکت قادر می باشد که مشتریان را از محصولات و خدمات خود مطلع سازد و علاقه به پیشنهاد آنرا ایجاد کند. بازاریابی یک فرآیند چندبعدی ایجاد شده از استراتژی های مختلف است؛ البته هدف اصلی هر استراتژی بازاریابی اینست که فروش و بهره وری را افزایش دهد. مطابق گفته اسریواستاوا و همکارانش (1998) بازاریابی یک سرمایه گذاری است محرک های برابری مشتری را بهبود می دهد. همانطور که شمول یک برند در شبکه های اجتماعی یک فعالیت بازاریابی را برای ایجاد روابط با مشتریان و افزایش منافع شرکتی انجام میدهد، فعالیت شبکه های اجتماعی برندهای لوکس نیز پیش بینی می شود که تأثیر مثبتی بر روی محرک های برابری مشتری داشته باشد.
H1- فعالیت های بازاریابی مشاهده شده شبکه های اجتماعی تأثیر مثبتی بر روی برابری ارزش دارند.
H2- فعالیت های بازاریابی مشاهده شده شبکه های اجتماعی تأثیر مثبتی بر روی برابری روابط دارند.
H3- فعالیت های بازاریابی مشاهده شده شبکه های اجتماعی تأثیر مثبتی بر روی برابری برند دارند.
راست و همکارانش (2000) در محاسبه برابری مشتری تلاش میکنند تا ورودی بازاریابی را با واکنش مشتری مرتبط سازند. چون بررسی محرک های برابری مشتری و توسعه مدل RLZ ماتریس تعویض برند را با ماتریس مختص به مشتری ترکیب میکند، راست و همکارانش (2004) مدل قبلی خود را در صنعت شرکت های هواپیمایی آزمایش کردند و اثبات کردند که برابری ارزش، برابری روابط و برابری برند همگی با برابری مشتری مرتبط هستند. همان مدل برای اندازه گیری برابری مشتری برای برندهای مد در چندین مطالعه اعمال شد. برای شناسایی ساختارهای هر محرک برابری مشتری و اثبات پذیرش مدل RLZ در صنعت مد لوکس، سه فرضیه زیر را در نظر بگیرید.
H4- برابری ارزش رابطه مثبتی با برابری مشتری دارد.
H5- برابری رابطه، رابطهم مثبتی با برابری مشتری دارد.
H6- برابری برند رابطه مثبتی با برابری مشتری دارد.
برای پیش بینی رفتار آینده مشتری، راه های مطابق دادن نگرش ها و اعمال آنها ضروری به نظر می رسد. همانطور که در بسیاری از مطالعات مربوط به فرآیند های تصمیم گیری اثبات شده است، نگرش پیش نیازی برای رفتار است. بنابراین محرک های برابری مشتری احتمال دارد که تأثیرات مشابهی بر روی هدف خرید نیز داشته باشند. بنابراین این مطالعه: الف) تأثیرات محرک های برابری مشتری بر روی برابری مشتری و هدف خرید را مقایسه و تحلیل میکند، و ب) مسیر هدف خرید و برابری مشتری را بررسی میکند. بنابراین فرضیه های نهایی بصورت زیر بیان میشوند:
H7- برابری ارزش رابطه مثبتی با هدف خرید دارد.
H8- برابری رابطه، رابطه مثبتی با هدف خرید دارد.
H9- برابری برند رابطه مثبتی با هدف خرید دارد.
H10- هدف خرید رابطه مثبتی با برابری مشتری دارد.
6- روش
6.1- آزمایش مقدماتی
یک آزمایش مقدماتی برای انتخاب یک برند لوکس نمونه انجام شد. از 15 دانشجوی فارغ التحصیل در رشته بازاریابی مد خواسته شد تا سه برند مد لوکس را که در هنگام فکر کردن به محصولات لوکس به ذهنشان می آید بنویسند. لوئیس ویوتون برندهایی را که بیشتر نوشته شده بود ذکر می کند. مطابق رتبه بندی Digital IQ بیان شده توسط اسکات گالوی، لوئیس ویوتون در رتبه بندی برندهای مد لوکس دارای رتبه 1 بود. گوسی، بوربری و دولس و گابانا رتبه های بعدی را تشکیل میدادند. Digital IQ از برندهای لوکس بر مبنای چهار طبقه رتبه بندی شده بودند: (1) تأثیر سایت برند، (2) تلاش های بازاریابی و حضور آفلاین برند و نمایش آن در موتور های جستجو، (3) حضور، محتوا و تأثیر برند بر روی سکوهای شبکه های اجتماعی اصلی، (4) سازگاری و بازاریابی برای تلفن های هوشمندو دستگاه های قابل حمل دیگر. چون مصرف کنندگان کره ای آگاهی برند بالایی از لوئیس ویوتون داشتند و برند نیز حضور بالایی را در فعالیت های SMM نشان میداد، بنابراین لوئیس ویوتون برای نشاندهنده برندهای لوکس در این مطالعه انتخاب شد.
6.2- سنجش ها
فعالیت های SMM از برندهای لوکس شامل معرفی محصولات، خدمات و خود برند به شیوه صادقانه و فراهم سازی خدمات مختلف برای مشتریانی می باشد که در فعالیت های شبکه های اجتماعی بعنوان ابزاری برای ارتباط بازاریابی شرکت میکنند. این مطالعه فعالیت های مشاهده شده را اندازه گیری کرد و ارزش های سکوهای شبکه های اجتماعی برند را نشان داد. از سال 2010، 90 درصد برندهای لوکس بر روی فیسبوک و 48 درصد آنها بر روی تویتر قرار دارند. چون فیسبوک و تویتر اغلب توسط برندهای مد لوکس بعنوان ابزار SMM استفاده می گردند، بنابراین یک محرک بصری نشاندهنده فعالیت های SMM لوئیس ویوتون بر روی این سایت ها در سنجش ها بکار برده شد.
25 گزینه برای اندازه گیری فعالیت های SMM مشاهده شده از مطالعات قبلی بر روی بازاریابی شبکه های اجتماعی برند لوکس، خصوصیات شبکه های ارتباط دو طرفه، تأثیر تبلیغات متحرک، و خصوصیات تحقیقات مربوط به خرید مد متحرک جمع آوری شدند و برای تناسب با این تحقیق از طریق پیش-آزمایش اصلاح شدند.
22 گزینه در تطابق با مطالعات بری (1995)، گاگلیانو و هاتکوت (1994)، راست و همکارانش (2000) و ویدمان و همکارانش (2009) برای سنجش برابری ارزش توسعه داده شدند. ساختارهای سنجش های برابری ارزش شامل قیمت، کیفیت محصول، کیفیت خدمات، راحتی، و محیط ملموس خرده فروشان، ارزش فردی و ارزش اجتماعی می باشد. 10 گزینه برای سنجش برابری روابط از مطالعات هنینگ-تورائو و همکارانش (2002) و جو و چانگ (2002) توسعه داده شد. این گزینه ها خدمات رفتار ترجیحی مشتریان، تطابق تصویر با برند، و تأثیر کلی را ارزیابی می کردند. سنجش های برابری برند شامل آگاهی برند، ارزش مشاهده شده، شخصیت برند، انجمن برند، و جنبه های بی نظیر مشاهده شده بود. 10 گزینه برای سنجش برابری برند از مطالعات آکر (1991) و یان (2006) توسعه داده شد.
ارزش طول عمر مشتری از لوئیس ویوتون بصورت برابری مشتری معرفی شده در مطالعه راست و همکارانش (2004) برآورد شد. این سنجش ها شامل تعداد خریدهای پیش بینی شده در حین دوره زمانی خاص (طول عمر مشتری)، تکرار خرید در یک زمان واحد (یک سال)، میزان تخفیف، حجم خرید، احتمال خرید آن برند نسبت به رقبا (4 رقیب یا کمتر)، و حاشیه همکاری بودند. میزان تخفیف برند و حاشیه همکاری از مطالعه گزارش سالیانه LVMH 2009 (2010) بیان شده است. سنجش های هدف خرید از دستگاه های استفاده شده در مطالعه پارک و همکارانش (2007) بدست آمده است. همه بیانیه های سنجش بالا با استفاده از مقیاس های لی کرت 5 امتیازی (1= کاملاً مخالفم، 5= کاملاً موافقم) اندازه گیری شدند.
6.3 نمونه و جمع آوری داده ها
نمونه ها از حوزه بین النهرین در شهر سئول از طریق روش مصاحبه در پاساژها بدست آمد. خریدهای لوکس اصلی در کره در اطراف منطقه سئول شکل می گیرد و مشتریانی که در آنجا زندگی میکنند تمایل دارند که بیشتر از برندهای لوکس برای قدرت خرید نسبتاً بالا برای کالاهای مد لوکس آگاه باشند. چون این مطالعه بر SMM برند لوکس متمرکز است، بنابراین مخاطبان محدود به مصرف کنندگانی بودند که هرگونه آیتم مد لوکس را در دو سال قبلی خریداری کرده بودند و تجربه قبلی با سایت های شبکه های اجتماعی لوئیس ویوتون داشتند. داده ها از پرسشنامه های تحقیقی از 10 تا 25 ماه مه سال 2010 جمع آوری شدند. از بین 400 پرسشنامه، 362 پرسشنامه در نهایت پس از حذف پاسخ های غیرکامل مورد تحلیل قرار گرفت.
6.4 تحلیل داده ها
برای رسیدن به هدف این مطالعه و آزمایش فرضیه ها، پکیج برنامه های آماری SPSS 17.0 و AMOS 18 مورد استفاده قرار گرفتند. با SPSS 17.0 تحلیل توصیفی برای تحلیل نتایج آزمایش مقدماتی و پیدا کردن خصوصیات آمارگیری نمونه اتخاذ شد. همچنین α کرانبک برای آزمایش قابلیت اطمینان اتخاذ شد. با استفاده از AMOS 18.0 تحلیل ضریب تقویتی برای اثبات اعتبار هر دستگاه
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله مقاله ترجمه شده آیا فعالیت های بازاریابی شبکه های اجتماعیبرابری