فایل وورد در 82 صفحه
- بیان مسئله:
مدیریت در تحول نظام اداری و جهتگیریهای آن نقش بسزایی دارد ، در اصول اولیه آن دسته از اصول و مبانی را که بطور مستقل و بخودی خود مطلوبیت داشته به لحاظ حوزه کاربرد آن در دو مرحله مدیریت بر خویشتن در سه اصل : معرفت ، عبودیت ، مسئولیت و مدیریت بر جمع مواردی را چون پیشگامی در اعمال ، ملاطفت ، تفقد و رسیدگی و تشویق و تنبیه مطرح و مورد بحث و بررسی قرار میدهد ، در حالی که در اصول ثانویه از مواردی که درجهت حفظ اصول اولیه ضرورت پیدا میکند و از آنجا که ماهیت کاربرد آن متفاوت است به ضوابط و فنونی چون گزینش ، تامین ، نظارت ، ارزشیابی ، مشورت اشاره میکند.
در حوزه مدیریت کلان و خرد اخباری از پیامبر اسلام و امامان شیعه در دست است. در روایتی از امام اول شیعیان آمدهاست «لابُدَّ لِلنَّاسِ من أمیر بِرّ أو فاجِر» (ترجمه: مردم ناگزیرند امیری داشته باشند، چه نیکوکار و چه تباهکار) و همچنین از پیامبر اسلام منقول است «إذا کان ثَلاثَةٌ فی سفر، فَلْیُؤَمِرُوا أحَدهم» (ترجمه: هنگامی که سهنفر در سفر بودند، باید از یک نفرشان فرمان ببرند).
در مدیریت اسلامی خریدار و فروشنده با توجه به جایگاه حقوقی، تجاری و فقهی اهمتیت ویژه ای رادارند لذا بررسی و تحیلیل روابط متقابل بین این دوقابل توجه خواهد بود درمطالعات و تحقیقات مختلف روابط این دو مورد بررسی واقع شده است ولی در این تحقیق با رویکرد مدیریت اسلامی روابط و حقوق متقابل خریدار و فروشنده مورد تحلیل بررسی قرارخواهدگرفت .
در شرح لمعه آداب تجارت طی 24 دستور مورد بحث قرار گرفته است که به شرح ذیر می باشد :
1) برای تشخیص عقد صحیح از فاسد و پرهیز از ربا تاجر باید به احکام فقهی آگاهی داشته باشد .
2) تاجر باید بین متعاطین با عدل و انصاف و مساوات رفتار نماید به طوری که بین مُماکِسْ و غیر آن و همچنین بین شخص شریف و حقیر فرقی نگذارد ، البته تاجر می تواند میان متعاطین به سبب دانش و تدین اختلاف قائل شود .
3) تاجر مکلف است چنانچه یکی از مشتریان از معامله اظهار عدم رضایت نموده معامله را اقاله یا تفاسخ نماید . در این صورت مورد حدیثی است از امام صادق (ع) که می فرمایند : هر بنده مسلمانی در تجارت برادر مسلمانش را ( که نادم است ) اقاله نماید خداوند در روز قیامت از خطای او نمی گذرد .
اما برای اقاله دو شرط اساسی وجود دارد : یکی اینکه : متعاطین از مجلس عقد متفرق شده و دیگر شرط عدم خیار نکرده باشند ، بنابراین ، اگر در معامله خیار فسخ شرط شده باشد نیازی به اقاله نخواهد بود .
4) تاجر نباید کالای خود را برای جلب افراد نا آگاه بیارآید البته آراستن کالا در غیر مورد مذبور و به طور معمول و مطلو باشد اشکالی نخواهد داشت .
5) هر گاه در متاع عیبی اعم از آشکار و نهان باشد فروشند باید آن را به خریدار اظهار نماید ، البته چنین اعلامی کمال خیر خواهی و تمامیت ایمان تاجر است که نمی خواهد طرف معامله از روی جهل متضرر شود .
6) سوگند یاد کردن به هنگام خرید و فروش منع گردیده است . در این مورد رسول خدا ( ص) می فرماید : وای بر تاجر که تکیه کلامش به هنگام معامله (( نه به خدا )) و (( بلی به خدا )) باشد و نیز می فرمایند : که تاجر در داد و ستد 5 خصلت زیر را در خود حفظ کند :
1- ربا نگرفتن 2- سوگند نخوردن 3- عدم کتمان عیب کالا 4- تعریف نکردن کالا هنگام فروش 5- مذمت نکردن کالا هنگام خرید .
7) متعاطین می توانند در خرید و فروش تسامح و سهل انگاری نمایند به خصوص در خریدهایی که برای عبادت و اطاعت خداوند باشد چنین ایجاد تسهیلات باعث برکت و وفور نعمت را فراهم می سازد .
8)مشتری باید پس از خرید کالا 3 مرتبه تکبیر بگوید و همچنین شهادتین یا به عبارت دیگر وحدانیت خداوند تبارک و تعالی و رسالت نبی اکرم (ص) را بر زبان جاری سازد و سپس این جمله را بیان نماید : خداوندا ، من این کالا را خریداری نمودم و از درگاه تو خواستارم که در این فضل و زیادی قرار دهی و نیز به سبب آن رزق و روزی که بدان نیاز دارم عطا کنی .
9) در تجارت باید اندازه سمن و مبیع معین و معلوم باشد در غیر این صورت و در حالت مجهول بودن مورد معامله به تجارت خلل وارد می شود .
10) در تجارت باید هیچ یک از بایع و مشتری کالای خود را نستاید و از کالای طرف مقابل مذمت نکند .
11) از جمله مستحبات است که تاجر از گرفتن ربح ( بهره ) از فرد مومن خودداری نماید در این مورد روایتی است از امام صادق (ع) ربح گرفتن مومن از مومن حرام است ولی فقها آن ا به کراهت گرفته اند ، مگر اینکه بیش از صد درهم باشد که در این صورت به اندازه مخارج روزانه از او سود بگیرد ، یا اگر طرف معامله کالا را برای تجارت خریداری کند تاجر می تواند با رعایت ارفاق از او ربح اخذ نماید .
12) تاجر باید به کسی ک وعد حسان و ارفاق داداست از او ربح اخذ نکند در این موردروایتی است از امام صادق (ع) : « هر گاه مرد بایع به مشتری بگوید که بیا با تو درمعامله با احسان رفتارمی کنم در این صورت ربح گرفتن از او حرام است .
13) دیگر از آداب نیک تجارت است که تاجر در ورود به بازار برای شروع تجارت به دیگران سبقت و پیشی نگیرد و سعی کند از تامین مخارج روزانه خود زودتر از سایر تجار به کسب خود خاتمه دهد و بازار را ترک کند . زیرا بازار پناهگاه شیاطین بوده و در آنجا دام کم فروشی و ربا ، اجحاف به مردم گسترده شده است . اما برعکس ، مسجد محل فرشتگان الهی است بایستی برای رفتن به آنجا تعجیل نمود و نیز سریعاً خارج نشد .
14) از جمله آداب حسنه تجارت ، خود داری معامله با اشخاص پست و آنانی که در تجارت کالای کم ارزش و غیر معتنانه را محاسبه می کنند و یا افرادی که خوبی و بدی در حق آنان تاثیر نداشته به عبارت دیگر لا ابالی و بی مبالات هستند ، می باشد .
ضمناً مستحب است که با محارضین ( کسانی که تجارت با آنها خیر و برکتی ندارد ) و مووفین ( کسانی که دارای نقص بدنی مانند : جنون و برص و ... ) و کفار اهل ذمه ) و یا افرادی که اموالشان با حرام مخلوط است ، معامله ننماید .
ولی قانون مذکور را نمی توان به کفار حربی و مسلمینی که به کفر محکوم گردیده اند مانند:خوارج ، نواصب ، و غلاه . .
15) تاجر نباید در وزن و پیمانه بی تفاوت باشد به نحوی که از لحاظ زیاد ، و نقصانی منتهی به حرام گردد ، بعضی گفته اند که چنین روش در تجارت کراهت دارد .
16) تاجر نباید در حین ندای منادی نرخ کالا در بازار را افزایش دهد . در این مورد امام علی (ع) می فرماید : به هنگام ندای منادی در بازار افزایش قیمت حرام است مگر پس از سکوت منادی که در این صورت چنین افزایشی حلال خواهد بود .
17) دیگر از آداب تجارت خود داری از معامله در فاصله بین طلوع خورشید است زیرا نبی اکرم (ص) تجارت در طول مدت مذکور که مختص دعا و خواسته های مادی و معنوی از خداوند است را نهی فرموده اند .
18) تاجر نباید در معامله برادر مومن خود مداخله نماید کراهت و حرمت این عمل وقتی است که شخص ثالثی در انجام معامله ای که بین طرفین توافق شده و یا نزدیک به تراضی می باشند اقدام نموده و معامله را بر هم زند مگر اینکه شخص اخیر از جریان توافق آگاهی نداشته باشد .
19) مکروه است کسی از اهالی شهر در متاعی که از ده به سوی شهر سرازیر می شود جلو رود و برای فروش قبول وکالت کند به این عنوان که کالا را بیش از خواسته صاحبش به فروش رساند .
20) در صورت موجود بودن شرایط زیر نباید از وسایط نقلیه حامل کالاهای تجاری که از شهری به شهر دیگر حمل می شود پیشواز گردد :
- فاصله کاروان تا شهر بیش از 4 فرسخ نباشد
- قصد و نیت پیشواز کنندگان عرضه و تقاضای کالا باشد .
- افراد کاروان از نرخ های کالا در شهر بی اطلاع باشند .
- ولی اگر فاصله کاروان تا شهر بیشتر از 4 فرهنگ بوده و یا افراد کاروان از نرخ کالا در شهر آگاه باشند در این صورت برای معامله پیشواز کنندگان کراهتی در بین نیست .
21) خود داری از احتکار و آن عبارتست از منع جمع آوری و نگهداری و حبس آذوقه مورد نیاز مردم به قصد افزایش قیمت آنها .
ارزاقی که انباشتن آنها احتکار محسوب می شده است عبارتند از : گندم ، جو ، خرما ، کشمش ، روغن زیتون ، نمک .
بدیهی است که با گذشت زمان که ما یحتاج مردم به موازات آن تغییر کرده است با تشخیص اهل خبره می توان لیستی از آنها تهیه کرد و به اطلاع حاکم شرع جهت جلوگیری از احتکار رسانید . ضمناً انباشتن کالا وقتی احتکار محسوب می شود که در شهر کسی جهت عرضه ، آن کالا را در اختیار نداشته باشد .
22) ازجمله آداب مذموم در تجارت اخذ ربا است که در این مورد قبلاً توضیح داده شد.
23) از آداب تجارت ترک اخذ سود به نسبت سرمایه است . مثلاً اگر کسی ده هزار تومان سرمایه داشته باشد و کالایی را بفروشد و به نسبت سرمایه 100 تومان سود مطالبه نماید عده ای ار فقها قائل به حرمت چنین تجارتی هستند ولی عده دیگر آن را مستحب می دانند .
24) دیگر از آداب تجارت ، خود داری از معامله ای است که پس از وزن وکیل کالا مورد معامله قابل قبض نباشد . عده ای از فقها از جمله شیخ طوسی ( ره ) قائل به تحریم جنین معامله است ولی عده دیگر نهی راحمل به کراهت نموده اند .
در صورتی که نیاز به تخفیف دارید ایمیل بزنید تا تخفیف برای شما اعمال شود. bme.sellfile@gmail.com
حقوق خریدار و فروشنده و مدیریت آن ار نظر اسلام - پایان نامه