فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پروژه تأثیر آموزش سبک حل مسئله به میزان حرمت خود دانش‌آموزان 12 تا 13 سال دارای مشکلات رفتاری ارتباطی در دوره راهنمائی تحصیلی.

اختصاصی از فی توو پروژه تأثیر آموزش سبک حل مسئله به میزان حرمت خود دانش‌آموزان 12 تا 13 سال دارای مشکلات رفتاری ارتباطی در دوره راهنمائی تحصیلی. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه تأثیر آموزش سبک حل مسئله به میزان حرمت خود دانش‌آموزان 12 تا 13 سال دارای مشکلات رفتاری ارتباطی در دوره راهنمائی تحصیلی. doc


پروژه تأثیر آموزش سبک حل مسئله به میزان حرمت خود دانش‌آموزان 12 تا 13 سال دارای مشکلات رفتاری ارتباطی در دوره راهنمائی تحصیلی. doc

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 40 صفحه

 

چکیده:

هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش حل مسئله بر میزان حرمت خود دانش آموزان نوجوان دارای مشکلات رفتاری ارتباطی سنین 12 تا 13 ساله (مقطع راهنمایی تحصیلی) بوده است. ابزار مورد استفاده در این تحقیق آزمون حرمت خود کوپر اسمیت و پرسشنامه مشکلات رفتاری راتر بوده است. از بین 68 دانش آموز 48 نفر که نمرات آنها در پرسشنامه راتر 9 و بالاتر از 9 و در پرسشنامه حرمت خود پایین تر از حد میانگین بود به طور تصادفی انتخاب گردید و به گروههای آزمایش و کنترل تقسیم شد. گروه آزمایش به مدت 7 هفته (هر هفته یک جلسه 90 دقیقه ای) تحت تأثیر متغیر مستقل قرار گرفتند، در حالیکه گروه کنترل هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. بعد از آن، پس آزمون انجام گرفت و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین های حرمت خود کلی دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد (P = 0). بدین گونه که میانگین نمرات حرمت خود کلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بیشتر بود همچنین مقایسة بین میانگین های حرمت خود کلی دو گروه پسر و دختر در پس آزمون تفاوت معنی داری را نشان نداد. تأثیر متقابل جنسیت و آموزش حرمت خود در این تحقیق معنی‌دار نبود.

 

مقدمه:

در خلال نیم قرن گذشته حرمت خود به عنوان یکی از سازه های اصلی شخصیت همواره مورد توجه روان شناسان بوده است. روزنبرگ (1979) بر این عقیده بود که حرمت خود به معنای یک سازه کلی، ارزشیابی فرد از خود را به منزله موجود انسانی شایسته و با ارزش نشان می دهد. برخی از محققان (تفردی و ساوان، 2001) ابعاد اصلی تشکیل دهنده حرمت خود را در چهارچوب دو مولفه احترام و تمایل یا علاقه‌مندی قابل تمایز می دانند. این مولفان نشان داده‌اند که حرمت خود کلی در دو سطح صلاحیت خود و علاقه به خود قابل جداسازی است. صلاحیت خود نوعی تجربه شخصی ارزشمند است که در آن فرد خود را عامل عمل احساس می کند. بنابراین، سطح صلاحیت خود می تواند دارای جهت گیری مثبت یا منفی باشد. علاقه به خود، به عنوان بعد دیگر حرمت خود نیز شرایط و عوامل تجربه مفیدی را برای فرد به عنوان یک موجود اجتماعی فراهم می آورد (نقل از نورالله محمدی، 1384).

بدون تردید یکی از دلایل اصلی توجه پژوهشگران به مفهوم حرمت خود، اثر بالقوه آن بر سلامت است. پژوهش هایی که به مطالعه اثرات حرمت خود اختصاص یافته اند آشکار ساخته اند که «حرمت خود آسیب دیده» تحمل شرایط دشواری که افراد در زندگی روزمره خواه ناخواه با آن مواجه می شوند را غیرممکن می سازد و پیامدهای روانی و جسمانی زیان آوری را برای آنها به بار می آورد (تیلور و اسپینوال، 1996) این شواهد نشان می دهند که گستره وسیع پیامدهای فردی مواردی چون اضطراب و افسردگی (نقل از کاپلان، 1996)، اختلال های جسمانی و روانی (اوگدن، 1998). مشکلات رفتاری و ارتباطی (سلیمی، 1376) و پاسخ های نامطلوب و انحراف آمیز مانند استفاده از مواد مخدر، خرابکاری، تحریف واقعیت (به نقل از کاپلان، 1996) را در بر می‌گیرد. بی‌تردید چنین پیامدهایی میزان آسیب پذیری فرد را به طور فزاینده ای افزایش می دهد که این نیز به نوبه خود برای نظام های بین فردی و اجتماعی عواقبی چون جدا افتادن فرد از ایفای نقش بهنجار را به دنبال دارد (کاپلان 1996، نقل از طاووسی، 1380).

کوپراسمیت (1987) حرمت خود را به عنوان یک متغیر آستانه ای در نظر می گیرد، به این معنا که حرمت خود پایین تاثیر بازدارنده ای بر پشتکار، اعتماد، و عملکرد تحصیلی (صدر السادات و اسفند آباد، 1380) می گذارد و عملکرد فرد را در قلمرو روان‌شناختی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دچار اختلال می کند و وی را وادار می سازد تا در جهت تغییر موقعیت خود یا سازش یافتگی با آن گام بردارد؛ سازش یافتگی که می تواند موثر یا ناموثر باشد (دادستان، 1377).

حرمت خود یکی از تعیین کننده های اصلی در شکل دهی الگوهای رفتاری- عاطفی به ویژه در دانش آموزان نوجوان بشمار می آید. چه از دیدگاه تحولی حرمت خود همچون دیگر ویژگی‌های کودکان در خلال کودکی و نوجوانان دچار تغییراتی می گردد. طبق نظریه تعالی خود2، نوجوان دارای ارزشگذاری منفی از خود، ارزشگذاری مشابهی را نزد همسالان داراست. به عبارت دیگر گروه همگنان موجب نگرش منفی به خود در فرد می‌شود و همین ارزشگذاری منفی موجب بی ارزشی خود شده که در حیطه های مختلف حرمت خود تجلی می یابد. هرچه بیشتر نوجوان احساس بی ارزشی را در خود تجربه نماید، به همان نسبت احتمال درگیر شدن او در رفتارهای انحرافی افزایش می یابد (کاپلان، 1996، نقل از سلیمی، 1376). همچنین نتایج تحقیقات دیگر نشان می دهند که حرمت خود همبستگی منفی با مشکلات رفتاری دارد. (شوایتزر و همکاران، 1992) در تحقیق خود نمونه های بالینی را مورد بررسی قرار دادند و ارتباط منفی بین حرمت خود و مشکلات رفتاری را در دانش آموزان نوجوان ارجاع شده به کلینیک ها به دست آوردند. میزان حرمت خود در این دانش آموزان پایین تر از میزان حرمت خود در دانش آموزان دیگر بود. پترسون و همکاران (1992) متوجه شدند که پسران پرخاشگر حرمت خود تحصیلی پایین تری نسبت به پسران فاقد پرخاشگری دارند و بین حرمت خود تحصیلی و بزهکاری همبستگی منفی وجود دارد.

 

فهرست مطالب:

چکیده

بیان مسأله

نمونه پژوهشی و شیوه نمونه گیری

الف) پرسشنامه حرمت خود کوپراسمیت

ب) مقیاس راتر (1967)

بحث، نتیجه گیری و تفسیر

منابع

 

فهرست جداول:

جدول 2: نتایج تحلیل کواریانس تاثیر آموزش حل مساله بر حرمت خود دانش آموزان نوجوان دارای مشکلات رفتاری ارتباطی

جدول 3: میانگین نمرات باقیمانده حرمت خود کلی دو گروه آزمایش و کنترل

جدول 4: تحلیل کواریانس تأثیر آموزش حل مسأله بر نمرات حرمت خود تحصیلی دو گروه آزمایش و کنترل

جدول 5: میانگین نمرات باقیمانده حرمت خود تحصیلی دو گروه آزمایش و کنترل

جدول 6: تحلیل کواریانس تاثیر آموزش حل مساله بر نمرات حرمت خود اجتماعی دو گروه آزمایش کنترل

جدول 7: میانگین نمرات باقیمانده حرمت خود اجتماعی دو گروه آزمایش و کنترل

جدول 8: تحلیل کواریانس تاثیر آموزش حل مساله بر نمرات حرمت خود والدینی دو گروه آزمایش و کنترل

جدول 9: میانگین نمرات باقیمانده حرمت خود والدینی دو گروه آزمایش و کنترل

 

منابع ومأخذ:

دادستان، پ، (1377). تنیدگی یا استرس، بیماری جدید تمدن، چاپ اول، تهران. انتشارات رشد.

سلیمی، سید حسن، (1376). بررسی حرمت خود در نوجوانان دارای مشکلات رفتاری، مجله روان شناسی، سال اول، شماره 2.

شریفی درآمدی، پرویز، آقا رشتی، معصومه (1384)، تاثیر آموزش شیوه های مقابله ای در کاهش اضطراب والدین دارای کودکان اختلال رفتاری، فصلنامه خانواده پژوهی، دوره اول، شماره 2.

صدرالسادات، سید جلال، اسفندآباد، حسن (1380) عزت نفس در افراد با نیازهای ویژه، انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی و سازمان بهزیستی کشور.

طاووسی، محترم (1380)، بررسی رابطه بین حرمت خود و تنیدگی های زندگی روزمره، مجله علوم روان شناختی، شماره 2.

عبدالله نژاد، م (1378)، بررسی رابطه بین باورهای غیرمنطقی و عزت نفس در بین دانشجویان رشته های هنر و معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکز، پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.

محمدی، فریده. صاحبی، علی (1380) بررسی سبک حل مساله در افراد افسرده و افراد عادی، مجله علوم روان شناختی، شماره 1.

محمدی، نورالله، (1384)، بررسی مقدماتی اعتبار و قابلیت اعتماد مقیاس حرمت خود روزنبرگ، فصلنامه روان شناسان ایرانی، سال اول، شماره 4.

 

Battle, J. (1987). Relationship between self- esteem and depression among children. Psychological Reports, 60-1187-1190.

Choopersmith, S, (1987). Self- esteem inventories. California: consulting psychologists press.

Coopersmith, S, (1990). Manual of SEL. Consulting psychologist, press, INC.

Cassidy , T. & Long.C. (1996), problem-solving style, stress and psychological illness: Development of a multifactorial measure , British Journal of clinical psychology. 35, 256-277.

D’zurilla, T. J., and Goldfried , M.R. (1971) problem solving and behavior modificatio- journal of Abnormal psychology, 18,107-126.

Fisher, D, & Beer, J. (1990). Codependency and self-esteem among high students. Psychological reports. 66: 1001-1002.

Harter, S., Marold, D. B., & whitesell, N.R. (1991). A model of psychosocial risk factors leading to suicidal ideation in young adolescents. Development and psychopathology, 4. 167-188.

Kaplan , H, B., (1996). Psychosocial stress from the perspective of self-theory. In H.B. kaplan (Ed). Psychosocial stress. Academic press. 1999.

Lochman , J., & Lampron, L., (1988). Situational social problem-solving skills and self-esteem of aggressive and nonaggressive boy. Journal of Abnotmal child psychology, 14. 605-617.

Nezu, A.m. (1986). Efficacy of a social problem- solving therapy approach for unipolar depression. Journal of consulting and clinical psychology, 54(2). 196-202.

Nezu, A. M. & Perri, M.G. (1989). Social problem- solving therapy for unipolar depression: An intial dismantling investigation journal of consuling and clinical psychology. 57(3), 408-413.

Ogden, L. (1998). Health psychology. Buckingham: open university press.

Patterson, G, R, Reid, J.B., & Dishion, T. J. (1992). Antisocial Boys. Eugene, or: oregon, social learning centre and castillian publishing co.

Rutter , M. (1967). A children’s behaviour questionnaire for completion by teachers: preliminary findings. Journal of child psychology and psychiatry. 8: 1-11.

Rosenberg , M. (1979). Conceving the self. New York. Basic books.

Schweitizer, R. D. , seth – smith., & clallan, v. (1992). The relationship between self- esteem and psychological adjustment in young adolescents. Journal of adolescence. 15: 83-97.

  1. P.H., & Salsali, m. (2003). Low self-esteem and psychiatric patients: part 1- the relationship between low self- esteem and psychiatric diagnosis, Annals of General psychiatry, z, 1-16. Retrieved June I, 2005, from http://www, annals-general- psychiatry. Com/ content.

Spivack, G, & chure, M. B. (1974). Social adjustement of young children. San francisco: Josey- Bass.

Tafaredi, R. W., & Sawanns, W. B. (2001). Two dimensional self- esteem: Theory and measurement. Personality and individual Differences. 31, 653-673.

Toth, S., Manly, J., & Cicchetti, D. (1992). Child maltreatment and vulnerability to depression. Development and psychopathology , 4. 97-112.

Taylor, S, E.: Aspinwall , L, G. (1996). Mediating and moderating processes in psychosocial stress. In H. B. kaplan (Ed). Psychosocial stress. Academic press, 1999.

Windle, M., & Windle, R. C. (1996) coping strategies , drinking motives, and streesful life events among middle adolescents: Associations with emotional and behavioral problems and with academic functioning , journal of Abnormal psychology, 105


دانلود با لینک مستقیم


پروژه تأثیر آموزش سبک حل مسئله به میزان حرمت خود دانش‌آموزان 12 تا 13 سال دارای مشکلات رفتاری ارتباطی در دوره راهنمائی تحصیلی. doc

دانلود مقاله کامل درباره اثبات حرمت یا عدم حرمت سقط

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کامل درباره اثبات حرمت یا عدم حرمت سقط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره اثبات حرمت یا عدم حرمت سقط


دانلود مقاله کامل درباره اثبات حرمت یا عدم حرمت سقط

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :100

 

بخشی از متن مقاله

اثبات حرمت یا عدم حرمت سقط

آنچه که لازم است در ابتدای مباحث طرح شده مورد بررسی سقط جنین می باشد

چگونه می اوان حرمت سقط جنین را ثابت کرد و از چه راهی امکان اثبات وجود دارد؟ چرا که ثابت شدن یا نشدن این مسئله اثراتی مستقیم بر روی جواز یا عدم جواز آن در موارد مختلف خواهد گذاشت، مثلاً در صورت اثبات عدم حرمت سقط سنگینی حکم در موارد دیگر (  مثلاً در خطر بودن جان مادر ) نیز کمتر خواهد شد و شاید بتوان حکم ساده تری را در این گونه موارد صادر کرد و بالعکس در صورت اثبات حرمت سقط جنین هنگامیکه در موارد مختلف اصل حرمت سقط باشد برای رد این اصل شرایط ایجاد شده حکم جدیدی را صادر نمود، البته انجام تمام این مراحل وصدور حکمهای مختلف در حیطة کار مراجع تقلید و فقها می باشد و از محدودة کار ما خارج می باشد لذا فقط به بررسی آنها و تحلیل مراتب مختلف آن می پردازیم و به هیچ وجه در صدد صدور حکم با رد احکام صادر شده نمی باشیم و بیان مطلبی در ذیل سخنان بزرگان و فقها صرفاً به منظور ایجاد سؤال جهت یافتن جواب می باشد و هرگز به معنای رد سخنان آنان نمی باشد.

طبق تحقیقات در کتب مختلف روایی و فقهی بزرگان هیچکدام از این کتب که تعداد آنها نیز کم نبوده روایتی که به طور مستقیم ولالت بر جرمت سقط کند یافت نمی شد. در تأیید این گفته سخن چندی از بزرگان را نیز می توان اضافه نمود مانند این بیان که می فرماید: « در کتب فقهیه در باب جنایت بر حمل مطلبی که دلالت بر حرمت اسقاط جنین کند نیامده است و یا من نیافته ام »،[1] آیا نویسنده این مقاله فرد شناخته شده ای است؟ نویسنده مهم است.

اما به دلیل انکه مسئله دارای اهمیت بسیاری می باشد لذ پس از بررسیهای مختلف تنها روایتی که جهت حرمت سقط به آن استناد کرده اند روایت ذیل می باشد که به روایت اسحق بن عمار معروف است:

قال: قلت لابی الحسن (ع ) : المرأه تخاف الحبل فقشرب الدواء فتلقی ما فی بطنها ؟ قال : لا فقلت : انما هو نطفه ، فقال : إن اول مایخلق نطفه. [2]

اسحق بن عمار می گوید : به حضرت موسی بن جعفر ( ع‌ ) عرض کردم: زن از آبستن شدن می ترسد ، دوایی می آشامد و آنچه را که در شکمش دارد بیرون می اندازد

 « حکم آن چیست؟ و یا یان کار صحیح است؟ » فرمود: نه ، عمار می گوید : عرض کردم : انچه که زن از شکمش بیرون می اندازد نطفه است، فرمود : اغاز خلقت انسانی نطفه است.

آنچه که بیشتر علما و بزرگان بدان استناد کرده اند و آن را دلیلی برای حرمت گرفته اند. همین روایت می باشد. [3] اما چند نکته قابل ذکر می باشد اولاً : در این روایت قید تخاف آورده شده است که شاید بتوان این روایت را محدود به همان کرد یعنی پاسخی که معصوم در این رابطه داده است با در نظر گرفتن شرایط خاصی که در روایت مقید به آن شده است باشد، بنابراین با در نظر داشتن این مطلب شاید بتوان اثبات حرمت را ازطریق این روایت کمی سبک تر انکاشت.

ثانیاً : انچه که مورد توجه قرار می گیرد این است که اصل عدم حرمت مگر این که دلیلی وجود داشته باشد که بتوان حرمت را ثابت کرد در مورد این روایت نیز چنین است که با  توجه به اینکه اصل عدم حرمت سقط می باشد پس چگونه می توان در نظر گرفتن دلیل دیگری صرفاً با اتکا به این روایت حرمت را قابت کرد ، چرا که در اکثر موارد بزرگان و فقها این روایت را دلیلی بر اثبات حرمت سقط آورده اند در حالیکه این روایت به تنهایی اثبات کننده حرمت نمی باشد، مگر اینکه در کنار سایر ادله باشد. چرا به تنهایی دلیل نیست ؟ آیا دلایلی متعارض به این دلیل وجود دارد؟

در ادامه جهت اثبات حرمت می توان به روایات دیگر نیز اشاره کرد که در این روایات مستقیماً حکمی برای سقط وجود ندارد اما به کار بردن لفظ قتل در این روایات جای تأمل دارد:

روایت صحیحة الوعبیده از حضرت باقر (ع ):

فی امراه شربت دوائ و هی حامل لنظرح ولدها فالقت ولدها فقال إن کان عظمأ قدنبت علیه الحم و موسی له السمیع و البصر فان علیها دبته تسلیمها ألی ابیه و ان کان علقه او مضغه فان علیها اربعین دنیا رأاو غده تسلیمها الی البیه قلت قهی لاثرت من ولدها دتیه؟ قال: لا، لا نها قتله.[4]

زنی درحالیکه آبستن است دوائی می آشامد که فرزندش را سقط کند « حکم آن چیست؟» فرمود : اگر استخوانی باشد که گوشت بر او روئیده و گوش و چشم برای او ایجاد شده است باید دیة او را به پدرش تسلیم کندو اگر عقله یا مضغه بوده باشد باید چهل دنیا ریا برده ای به پدرش تسلیم نماید. گفتم : آیا این زن از دیه فرزندش ارث نمی برد؟

فرمود: نه ، زیرا او قاتل فرزندش است.

و روایت صحیحه رفاعه بن موسی نخاس :

قلت لابی عبد البه ( ع ) اشتری جرایه فربها احتبس طمثها من فاد اودم اوریع فی رحم فتقی دواء لذاک فتطمث من یوحیها، أنیجورلی ذلک و أنا لاادری من حبل هوا و غیره؟ فقال ( طی ) : لاتفعل ذلک فقلتله: إنه انما ارتفع طمثها منها شهرأ و لو کان ذلک من حبل انما کان نطفه کنطفه الرجل الذی یعزل ، فقال لی: إن النطفه اذا وقعت فی الرحم تصیر الی عقله ، ثم الی مضغه ، ثم الی ها ثاء اله ، وان النطفه اذا وقعت فی غیر ارحم یخلق منها شیء فلاتسقها دواء اذا ارتفع طمثها شهرأ و جاز وقته الذی کانت تطمث فیه .[5]

دفاعه می گوید به امام صادق ( ع ) گفتم کنیزی دارم که گاهی حیض نمی بیند و این قطع خون یا به سبب فاسد شدن خون یا وجود نوعی باد در رحم است او دارویی می خورد و همان روز حائض می شود ایا تهیه این دارو بر من جایز است؟ در حالیکه نمیدانم این قطع خون از بارداری اوست یا چیز دیگر؟

اما علیه السلام فرمود: این کرا را نکن.

گفتم : مدت یک ماه است که او حائض نشده است، اگر از بارداری باشد با او نطفه ای خواهد بود همانند نطفه ای که مرد در حین جماع آن را بیرون می ریزد امام ( ع ) فرمود: هر گاه نطفه را در رحم بریزد مراحلی راطی می کند که و به عقله و مضغه تبدیل می شود و آنگاه به هر چیزی که خدا بخواهد می رسد و اما اگر به غیر رحم بریزد از آن چیزی به وجود نمی آید پس اگر کنیز یک ماه حیض نبیند براو داروئی که موجب سقط جنین شود نخوران.

در روایت اول آنچه که به عنوان دلیل به آن استناد کرده اند کلمه قتله می باشد یعنی بدین صورت بیان شده است که از بین بردن جنین در هر یک از حالات بیان شده قتل می باشد که این خود دلیلی بر حرمت سقط می باشد چرا که قتل حرام است و انجام دادن ان موجب قصاص یا دیه می شود.

اما در این جا این سؤال می شود که اگر قتل است پس چرا دیة آن قبل از دمیده شدن روح کامل نیست و به صورت مرحله به مرحله افزایش می یابد. مگر نه اینکه قتل در هر موردی حرام استو موجب قصاص یا دیه می شود مگر در موارد خاص که از بحث ما خارج است) پس چرا در صورت سطق عمدی جنین در روایات . مطلبی که دلالت بر قصاص کند وجود ندارد یعنی فردی که سقط را به صورت عمدی انجام دهد نه تنها قصاص ندارد بلکه قبل از دمیده شدن روح دیه ان نیز کامل نمی باشد.

« اینکه امام ( ع ) فرمودند: « چون خودش اورا کشته » بر 2 وجه قابل حمل است، یا بر اینکه جنین در آن احوال و مراحل گرچه حسی است و جاندارد ولی انسان نیست، یا اینکه اسقاط جنین را در آن احوال به منزله قتل دانسته و هر قتل هم یکی از موانع ارث بردنقاتل است.و چنانکه در حدیثی ، عزل ، زنده به گور کردن نامیده شده است، به هر حال در هیچیک از این2 حدیث دلالتی بر این امر یافت نمی شود که‌ آن امام بزرگوار اسقاط جنین ( یا عقله یا مضغه ) را در آن مراحل قتل انسان دانسته باشند ، زیرا قتل نفس اعم است از قتلی که به جهت عمومات کتاب و سنت موجب قصاص شود یا دیة کامل را واجب گرداند.[6]

نهی در روایت دوم نیز قابل بررسی است به این شکل که این نیز دلیلی بر حرمت می تواند باشد اما مطالبی که در رابطه با نهی در روایت پیش از آن گفته شد در این مورد نیز جاری می باشد و جای تأمل دارد. دلیل دیگری که پس از این دلایل قابل بررسی است و جوب دیه می باشد که در مراحل مختلف باید پرداخته شود ، که این مطلب در روایات متعدد بسیار اورده شده است که به ذکر چندی از آن روایات می پردازیم.

  • محمد بن یعقوب بذسانیده الی کتاب ظریف ، عن امیر المومنین ( ع ) قال : جعل دیه الجنین مأته دینار ، و جعل منی الرجل الی ان یکون جنینا خمسه اجزاء فاذا کان جنینأ قبل أن تلجه الروح مئه دینار، و ذلک ان اله عزو جل خلق الانسان من سلاله و هی النطفه فهذا جزئ ، ثم علقه فهو جز آن ، ثم مضغه فهو ثلاثه اجزاء ، ثم عظمأ فهواربعه اجزاء ، ثم یکسا لحمأ فحینئذ تم جنینأ فکلمت لخمسه اجزاء و مائه دینارأ، وللمضغه ثلاثه اخماس الماله ستین دینارأ. للعظم اربعه أخماس الماله ثمانین دینارأ، فاذلک اللحم کانت له مله کامله ، فاذا نشافیه خلق آخر و هو الروح فهو حینئذ نفس بألف دینار کامله إن کان ذکرأ و إن کان انثی مخمسمائه دینار.[7]
  • عن عبدالله ابن سنان عن ابی جعفر (ع ) قال: قلت له: الرجل نصرب المراه فتطرح النطفه؟ قال: علیه عشرون دنیارأ ، فان علقه فعلیه أربعون دینارأ ، فان کان مضغه فعلیه ستون دینارأ ، فان کان عظمأ فعلیه الدیه.[8]
  • عن سلیمان بن صالح ، عن ابی عبدالله ( ع ) : فی انطفه عشرون دینارأ ، و فی العقله اربعون دینارأ، وفی المضغه ستون دینارذ، و فی العظم ثمانیون دینارأ، فذ کسی اللحم فماله دینار، ثم هی دیته حتی تسهیل ، فذا التسهل فالدیه کامله.[9]

امادر رابطه با این دلیل نیز مطلبی وجود دارد و آن این که طبق روایات ذکر شده و در روایات دیگر هر کس اسقاط جنین کند. جنین در هر مرحله ای که باشد باید دیه آن را بپردازد، اما آیا می توان دیه را مجازات به حساب آورد و به وسیله آن حرمت سقط را ثابت کرد؟ خیر ، زیرا دیه را نمی توان جزء کیفر ها و مجازات ها به شمار آورد چرا که گاهی ممکن است دیه واجب شود ، اگر چه کار جزم و حرام نباشد مانند فردیکه قتل خطای محض مرتکب شده باشد، گاهی هم شخص مرتکب جنایت می شود ، ولی دیه بر او واجب نمی شود. مانند کسیکه کافر معاهد را می کشد هر چند کار او حرام است اما دیه بر و واجب نیست. آیا خطاهایی که از روی عمد نباشد جرم به حساب نمی آید؟

اگر بتوان ثابت کر که اسقاط جنین قبل از پیدایش روح موجب کفاره است و نیز کفاره در صورتی واجب می شود که جرمی در کار باشد، پس از اثبات این دو امر حرمت اسقاط حتمی خواهد بود.

آمده است که «حکم  به حرمت اسقاط جنین قبل از روح عقل به آن ( یعنی قبل از آنکه در رحم به انسان تبدیل شود) و همچنین جهت اثبات این حرمت به عمومات تحریم قتل محرمه در کتاب و سنت استناد کردن یا به آنچه در تحریم قتل فرزندان وارد شدهتمسک جستن مانند آیه 31 اسرا لاتقتلوا اولادکم خشیه املاق ، نحن نزرقکم و ایاکم إن قتلهم کان خطا کبیرأ . هیچ یک درست نیست. »[10]

در نهایت آنچه که از جمع بندی مطالب گفته شده می توان به دست آورد اینکه سقط جنین را با هیچکدام از این دلایل به تنهایی نمی توان ثابت کرد که حرام است اما قرار دادن این دلایل در کنار هم و همچنین دلیل دیگر از جمله اجماع فقهای متأخر و معاصر بر حرام بودن آن ، و همچنین لحن کلام معصوم در برخی روایات که ذکر خواهد شد همگی در کنار یکدیگر می توانند مجموع ادله ای را تشکیل دهند که جهت حرمت سقط بتوان به‌ آنها استناد نمود در اینجا به چند روایت اشاره می کنیم:

روایات شامل : 1- عن داود بن فرقد عن ابی عبدالله (ع ) قال: جائت امرأه فاستعدت علی اعرابی قد افزعها فألقت جنینأ . فقال الاعرابی: لم یهل ولم ومثله یطل ، فقال النبی: اسکت سبحاعه ، علیک غره وصیف عبداوامه .[11]

2- عن سلیمان بن خالد عن ابی عبدالله (ع ) أن رجلأ جائ الی النبی (ص) و قد امرأه جبلی فاسقطت سقطأ فأنی زوج المرأه الی النبی(ص) فاستعدی علیه : فقال لاضارب: یا رسول الله ما اکل ولاشرب و لااستهیل ، لاصاح و لااستشبر فقال النبی(ص) : انک سحاعه ، فقهی فیه رقبه.[12]

از دلایل دیگر که شاید بتوان برای اثبات حرمت به آن استناد کرد « شهادت متخصصان تشریح و پزشکان به ورود ضرر به مادر می تواند حرمت سقط را تاکید کند، چرا که پزشکان و دیگر متخصصان با بیانات گوناگون در یک معنی اتفاق نظر دارند، و آن عبارات ایت از تحول عارض برزن از هنگام آبستن شدن ، که این تحول در تمم اعضامربوطه مشاهده می شود لذا در حقیقت سقط جنین ، مختل ساختن وضع جسمانی خاص زن است که به جهت بارداری به وجود آمده و ضررهای جسمانی را نتیجه می دهد.

دیگر اینکه از نظر روانپزشکان صاحب نظر هم می تواند این قضیه مورد تأیید باشد که زن از نظر ورانی ـ طبیعی نه روانی، تصنعی و تحمیلی، نطفه وارده در رحم را تا وضع حمل مانند جزئی از شخصیت خود می داند، به هیمنجهت است که می گویند زن دردوران حاملگی با دو شخصیت که یکی تأثیر دیگری است ( شخصیت جنین تحت تأثیر شخصیت مادر)، زندگی می کند. »[13]

البته دلایل اخیر نیز باز هم به تنهایی دلیل بر حرمت نیست امادر کنار سایر ادله شاید بتوان به آنها استناد کرد و یا مؤیدی بر آنها ذکر کرد.چرا یکباره از دلایل حرمت به لزوم رسیده اید؟ بهتر نیست بعد از آن دلایل عدم حرمت را اگر دارید بیاورید؟

موارد لزوم سقط جنین

اما پس ازاثبات حرمت سقط لازم است به بررسی موارد مختلف سقط بپردازیم، یعنی اینکه چه چیزهایی ممکن است موجب بشود که نیاز به سقط وجود داشته باشد . و آیا این موارد و نیازها می تواند دلیلی برای سقط باشد و آیا می تواند بر سنگینی حرمت سقط غلبه کند چرا که باید دلیل بسیار محکم و مستدلی وجود داشته باشد تا توانایی کنار زدن حرمت را داشته باشد، بدین جهت موارد سقط را دسته بندی کرده و هر کدام را مورد بررسی قرار می دهیم.

در اکثر موارد تقسیمی که برای سقط انجام داده اند به شکل زیر می باشد.

  • سقط خود به خودی یا مرضی
  • سقط درمانی
  • سقط ضربه ای
  • سقط جنایی

سقط جنین خود به خودی یا مرضی :

بسیاری از بانوان به علل ارثی و تشریحی و مرضی و علل نشناخته دیگر زمینه خاص سقط جنین دارند و با پیشامد کوچکی در زندگی و استرس های شدید مانند هیجانات غم آور یا شادی بخش و یا منازعه و حادثه ای بدون آنکه رابطی به آنان داشته باشد یا اینکه مورد ضرب و شتم یا حمله مستقیم قرار گرفته باشند سقط جنین می نمایند. و در چنین مواردی فرد گاهی نادانسته آنرا به شخصی که موجب حادثه یا منازعه شده، نسبت می دهد، در این موارد با معاینه بیمار و رد علائم ناشی از ضربه، اظهار نظر می کنند که سقط ارتباطی با ضرب و جرح ندارد .

سقط درمانی :

در این موارد معمولاً فرد با مراجعه به مقام قضائی و ارائه مدارک طبی دال بر یک بیماری پیشرفته : که جان مارد را به مخاطره می اندازد، تقاضای ختم حاملگی را می نماید.

مقام قضائی با توجه به جهات قانونی و کافی بودن مدارک، متقاضی را به پزشک قانونی معرفی می نماید. اگر شرایط زیر وجود داشته باشد ، مراتب با توجه به مدارک پزشکی و اظهار نظر مستدل ، به مقام قانونی اعلام می گردد. که سقط طبی قضائی برای چشمگیریی از وخامت حال مادر لازم است یا خیر؟ اگر پزشکی قانونی با ختم حاملگی موافقت می گردد اجازه ختم حاملگی را می دهد و با مراجعه به بیمارستانهای دولتی یا خصوصی سقط جنین انجام می گیرد. روش پزشکی با مراجعه فرد حامله با نامه قضائی برای اخذ گواهی قانوین بدین شرح است:

  • معاینه زن و تشخیص سن حاملگی .
  • معاینه وی از نظر نوع بیماری و شدت آن با توجه به مدارک طبی ارائه شده.
  • در صورتیکه بیماری مادر مسلم شد وی را جهت معاینه و مطالعه و احیاناً بستری شدن و بررسی طبی و تخصصی، به بخش مجهز دانشگاهی نزد پزشکان دانشمند، کهمعمولاً اعضای هیأت علمی هستند ، می فرستند ، در آنجا پس از مطالعه وضع بیماری و آزمایشات لازم، اعلام می کنند که مادر مبتلا به چه مرضی است ادامه بارداری چه خطری برای وی دربردارد.
  • امکان این مسئله نیز وجود دارد که فردیکه تازه باردار شده است در هفته های اول بارداری دچار وخامت حال عمومی نباشد، اما هنر پزشکان بررسی وضعیت وی و پیش بینی حال وی در آینده است. و گرنه ممکن است فرد معاینه اولیه هیچگونه علائم ظاهری نداشته باشد ولی در ادامه بارداری و بالا رفتن سن حاملگی دچار نارسائی گردد.

*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره اثبات حرمت یا عدم حرمت سقط

اثبات حرمت یا عدم حرمت سقط

اختصاصی از فی توو اثبات حرمت یا عدم حرمت سقط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

اثبات حرمت یا عدم حرمت سقط


اثبات حرمت یا عدم حرمت سقط

فایل بصورت ورد (قابل ویرایش) و در 101 صفحه می باشد.

 

آنچه که لازم است در ابتدای مباحث طرح شده مورد بررسی سقط جنین می باشد

چگونه می اوان حرمت سقط جنین را ثابت کرد و از چه راهی امکان اثبات وجود دارد؟ چرا که ثابت شدن یا نشدن این مسئله اثراتی مستقیم بر روی جواز یا عدم جواز آن در موارد مختلف خواهد گذاشت، مثلاً در صورت اثبات عدم حرمت سقط سنگینی حکم در موارد دیگر (  مثلاً در خطر بودن جان مادر ) نیز کمتر خواهد شد و شاید بتوان حکم ساده تری را در این گونه موارد صادر کرد و بالعکس در صورت اثبات حرمت سقط جنین هنگامیکه در موارد مختلف اصل حرمت سقط باشد برای رد این اصل شرایط ایجاد شده حکم جدیدی را صادر نمود، البته انجام تمام این مراحل وصدور حکمهای مختلف در حیطة کار مراجع تقلید و فقها می باشد و از محدودة کار ما خارج می باشد لذا فقط به بررسی آنها و تحلیل مراتب مختلف آن می پردازیم و به هیچ وجه در صدد صدور حکم با رد احکام صادر شده نمی باشیم و بیان مطلبی در ذیل سخنان بزرگان و فقها صرفاً به منظور ایجاد سؤال جهت یافتن جواب می باشد و هرگز به معنای رد سخنان آنان نمی باشد.


دانلود با لینک مستقیم


اثبات حرمت یا عدم حرمت سقط