پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی
200 صفحه
چکیده
زنان ایرانی در طول قرن های متمادی فراز و نشیب های زیادی را به لحاظ وضعیت اجتماعی تحمل کردهاند، اما اطلاعات مربوط به آنها در اجمال و ابهام باقی مانده است. در دوره معاصر تحتتاثیر مطالعات اجتماعی، بخش هایی از زندگی اجتماعی زنان مورد توجه و تحقیق قرار گرفته؛ اما هنوز یکی از موضوعات کمتر پژوهیده شده مربوط به زنان، کنشگری آنها در عرصه عمومی و در قالب جنبشهای اجتماعی است. چیستی و چگونگی برآمدن جنبش زنان در ایران معاصر، مسئله اصلی این پژوهش است. اینکه چرا و چگونه جنبش زنان ایران توانست پس از یک دوره فطرت 10 ساله در دهه 1360، مجدداً از اواسط دهه 1370 راه خود را برای بروز و ظهور در عرصه عمومی بگشاید؟ در این میان، شناخت مختصات عینی و معانی ذهنی کنشگران این جنبش، مسیر اصلی برای فهم مسیر حرکت جنبش زنان ایران در نظر گرفته شده است.
بدین ترتیب، هدف اصلی این پژوهش عبارت است از توصیف مختصات عینی و معانی ذهنی کنشگران جنبش زنان ایران. بدین منظور، پیشینه نظری در حوزه جنبشهای اجتماعی در ارتباط با موضوع پژوهش مرور گردید و چارچوبی مفهومی با رویکردی ترکیبی بر اساس نظریههای بسیج منابع و جنبشهای اجتماعی جدید تدوین گردید. در ادامه، بر پایه مقولات و مفاهیم برآمده از این چارچوب، سوالات کلی این پژوهش در سه سطح تدوین شد: 1. چیستی جنبش زنان: مختصات عینی بیرونی جنبش زنان چگونه است؟ 2. جریان شناسی جنبش زنان: مختصات عینی درونی جنبش زنان چگونه است؟ و 3. شناخت شناسی جنبش زنان: بررسی معانی ذهنی کنشگران در سه محور الف) هویت، ب) تحلیل وضعیت موجود، و ج) چگونگی تغییر وضعیت موجود.
مبنای کلی روش انجام این پژوهش، «کیفی – میدانی» است. بدین معنی که با در نظر داشتن رویکردی کیفی به بررسی و استنتاج دادهها پرداخته شده است، و همچنین این دادهها با رویکردی میدانی از درون عرصه فعالیت کنشگران جنبش زنان گردآوری شده است. البته، از دادههای کمی (آماری و تاریخی) نیز در بسترشناسی جنبش زنان استفاده می شود. در گردآوری اطلاعات و دادههای این پژوهش، ابتدا تحقیقات تجربی و اسناد تاریخی درباره جنبش زنان ایران مرور شد؛ سپس مصاحبههایی عمیق با کنشگران جنبش زنان به منظور جریانشناسی جنبش و فهم معانی ذهنی کنشگران آن انجام شد؛ و در انتها مقالات و مکتوبات آنها برای تکمیل دادهها گردآوری گردید. در نهایت، دادهها و یافتههای پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت.
یافتههای به دست آمده در پنج قسمت 1. تاریخچه جنبش زنان، 2. وقایع نگاری جنبش زنان، 3. جریانشناسی جنبش زنان، 4. گفتمانها و چارچوبهای تفسیری، و 5. چالشهای جنبش زنان تدوین شد. به طوری که، معانی ذهنی کنشگران جنبش زنان در قالب مقولههایی همچون «تحلیل وضعیت زنان»، «تحلیل وضعیت اجتماعی-سیاسی موجود»، «اهداف، استراتژیها و برنامههای عمل»، و چالشهای مرتبط به مسئله «مذهب»، «قدرت سیاسی»، «شیوههای عمل»، و «تهدیدها و فرصتهای پیش رو» بررسی گردید. در جمعبندی نتایج این پژوهش، می توان گفت که جنبش زنان در ایران، شبکهای از سازمانها و کنشگران در زمینه مسائل و مشکلات زنان است که با طرح مطالبات و خواستههای مشخصی، با ابزاری مدنی و مسالمتآمیز در فضای جامعهمدنی دست به کنش اعتراضی جمعی میزنند. آنها همچنین ادبیات و گفتمانی را ترویج میکنند که از یک سو توضیح دهنده و مشروعیتبخش مطالبات و اعتراضاتشان است، و از سوی دیگر هویت مدافعان حقوق برابر زن و مرد را تعریف میکند.
معانی ذهنی کنشگران جنبش زنان ایران