فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله دستگاه cnc

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله دستگاه cnc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

مقدمه ای بر تاریخچه کنترل عددی
در دنیای امروز ، امروزه صنعت ، گسترش روزافزونی یافته و مداوماً توسعه و تکامل می یابد ، و روز به روز ماشینهای افزار و دستگاههای صنعتی جدیدی به بازار کار عرضه می شوند . که هر یک تکمیل کننده ماشینهای قبلی است . به طوریکه می توان ، قطعات ماشین آلات صنعتی را با ساده ترین روش و با دقت زیاد و نیز با صرف وقت و هزینه کمتری انجام داد .
چنانچه تاریخچه ماشینهای افزار را که قدیمی ترین آنها ماشین تراش درختی است، مطالعه نمائید خواهید دید که در آن دوران با چه مشکلاتی از نظر ساخت قطعات روبرو بودند . ولی دیری نگذشت که ماشین تراش چرخ تسمه ای و سپس ماشینهای تراش جعبه دنده ای نیمه خودکار ساخته شد . هم اکنون دامنه صنعت به جائی رسیده است که اغلب ماشینهای افزار از سیستم کنترل عددی استفاده نموده و به صورت کاملاً خودکار طراحی و ساخته می شوند . به طوریکه می توان با قراردادن نوار ضبط شده توسط سیستمهای کامپیوتری ( کنترل عددی ) در دستگاه کنترل ماشین ، قطعات مختلف را با کمترین دخالت انسان به طور دقیق و کامل تراشید در زیر چند نمونه از قدیمی ترین دستگاههای صنعتی خودکار شرح داده می شود .

 

شروع کاربرد سیستم کنترل عددی
مثالهای قبلی که بیان گردید برای کنترل اتوماتیک در دستگاههای صنعتی مورد استفاده قرار می گرفت و از آنها نمی توان به عنوان سیستمهای کنترل عددی یاد نمود . در دستگاه بافندگی چگوار برنامه کار روی کارتهائی قرار می گرفت . و در دستگاه پیانو از نوارهای چاپ شده استفاده می شد . در ماشینهای تراش و سری تراش و دستگاههای صنعتی دیگر، برآمدگی ( نوک ) و فرورفتگی های بادامک باعث عمل پیچ تراشی یا فرم تراشی می شود .
ولی کنترل عددی ( N-C ) به صورتهای مختلفی در قسمت کنترل ماشین مورد استفاده قرار می گیرد و با این سیستم ابعاد تعیین شده توسط کدها و اعداد معین شده کنترل می گردد . با استفاده از این کدها ( رمزها ) به ماشین دستور داده می شود که عملیات مختلفی را انجام دهد . مثل حرکت محور اصلی در جهات مختلف ، روشن و خاموش شدن دستگاههای سرد کننده ، تعویض ابزار گیرها و سایر عملیات . بنابراین موقعیت مکانی ( محل ) یک شماره در دستگاه کنترل مشخص می گردد .
تکامل تدریجی سیستم برنامه ریزی ماشینهای ابزار N – C
همزمان با پیشرفت و توسعه دستگاههای N – C ، تکنیکهای برنامه ریزی برای به وجود آوردن دستگاههای کنترل نیز روز به روز گسترش می یافت . ابتدا یک برنامه ساده دو محوری برای ماشین فرز نوشته و به مرحله اجرا درآمد و سپس برنامه ریزی سه بعدی ( سه محوری ) طرح ریزی گردید .
از طرفی دیگر همانگونه که قرارداد طراحی ماشینهای افزار N – C انجام می گرفت، سعی می شد که در تولید نیز مورد استفاده قرار گیرد . در سال 1956 سیستم برنامه ریزی اتوماتیک پیشنهاد شده که فعالیتهای آن به وسیله ارنولد زیگل یکی از مهندسین MIT در سطح بسیار عالی گزارش شد . این تکنیک برنامه ریزی در MIT برای کامپیوتر Whirl wind طرح ریزی و توسعه پیدا کرد . همچنین برای ساختن موتور هواپیما از کامپیوترهای 704 IBM و در بعضی از موارد از 650 IBM استفاده می شد . به موازات آن هر کمپانی برای توسعه مالکیت برنامه های کامپیوتری که در MIT پایه گذاری شده بود فعالیت می کردند . هدف دیگر این بود که با ماشینهای افزار N – C بتوان کارهای مشکل و پیچیده انجام داد . به همین منظور برنامه های رمزی در MIT زیر نظر نیروی هوائی آمریکا که قبلاً تعهد توسعه آن را داده بودند روز به روز توسعه پیدا می کرد . که بعداً این نوع برنامه ریزی را به نام سیستم APT نام گذاری نمودند که می توان چنین توضیح داد .

 

برنامه ریزی ماشینهای افزار اتوماتیک
APT = Automatically Programed Tools
در این سیستم برای تراش قطعه ای ابتدا برنامه ای به زبان انگلیسی ساده توسط برنامه نویس که می توانست به دستگاه کامپیوتر انتقال شود نوشته می شد . مثلاً دایره را به صورت زیر مشخص می نمودند .
CIRCLE/CENTER, RADIUS, 2
و علاوه بر آن نیز خط را بدین گونه مشخص می نماید .
LINE/P1 , P2
و اگر تقاطع دو خط مورد نظر باشد باید چنین نوشت
INTOF/LINE 1 , LINE 2
گر چه برنامه ریزی ماشینهای افزار اتوماتیک APT به صورت بسیار عالی آشکار شد و به طور ساده قابل فهم بود . سیستم مورد نیاز بسیار عظیم و گران تمام می شد که از نظر اقتصادی برای کمپانی های بزرگ قابل استفاده نبوده و قادر به توسعه آن نبودند . علاوه بر آن نیروی هوائی اطمینان چندانی در استاندارد کردن سیستم نداشت و نگران این بود که ممکن است با این سیستم و با یک برنامه ریزی ساده قادر به تولید قطعات و نیز به ساخت قطعات یدکی با فرمهای مختلف نباشند .

 

پیشرفت سیستمهای کنترل عددی N – C در سال 1960
فعالیت های شرکت صنعتی صنایع فضائی در سیستمهای کنترل عددی
شرکت صنعتی صنایع فضائی یک شرکت تجاری است که طراح ، توسعه دهنده و سازنده هواپیما ، اسلحه ، کشتی ها و سیستم های راهنمائی مربوط به هوانوردی و اجزاء مختلف آن می باشد .
یکی از فعالیت های مهم این شرکت تاسیس استانداردها در رشته های مختلف است. کمیته فنی صنایع فضائی AMEC شعبه کنترل عددی را به نام Numerical Panel دایر کرد ، که این شعبه شامل دوایر مختلفی از N – C است که به صنایع فضائی مربوط می شود . در دردپارتمان ماشینهای افزار و سازنده سیستمهای کنترل که وابسته به شعبه NP می باشد سعی شده است که سیستمها را به صورت استاندارد درآورند . از آن جمله در میان اجراکنندگان اصلی استاندارد سعی بر این شده است که نوارهای پانچ شده کاغذی و نیز فهرست اطلاعات برای محورهای ماشین و ابزار گیر را به صورت استاندارد درآورند .
یکی از مهمترین فعالیتهای NP توسعه و بسط سیستم برنامه ریزی APT است وظیفه این کمیته این بود که سیستم برنامه ریزی APT را در مقیاسهای وسیعتری پیاده کرده تا بتواند برای خود اعتماد بیشتری کسب نماید . لذا کمیته NP وظایف APT را مشخص کرده که شامل آغاز برنامه ها و کار روی برنامه ریزی قطعه زیر نظر MIT بود . بعد از مدتی که جهت برنامه ریزی معلوم گردید ، نماینده AIA سیستم محورهای مختصات را طرح ریزی کرده ، و پس از به اوج رسیدن فعالیتها در زمینه برنامه ریزی N – C سیستم APT در 13 دسامبر 1961 به صورت رسمی منتر گردید . با وجودی که فعالیتهای فوق به وسیله اعضاء شرکت کننده در حد بسیار عالی انجام می گرفت ، فاز دوم سیستم APT به صورت تصویب نشده ای انتشار یافت ، که در آن زمان یک سیستم آزمایشی بود . در خلال توسعه برنامه ریزی APT ، راههای زیادی برای برنامه ریزی جهت ساختن قطعات پیچیده در نظر گرفته شده بود . به منظور ادامه آنها و همچنین برنامه ریزی اقتصادی در جهت تولید سعی بر این بود که تحقیقات بیشتری در رشته های N – C صورت گیرد . تا توسعه برنامه ریزی با اطمینان بیشتر گسترش یابد ، سیستم APT با برنامه ریزی طولانی و درجات مختلف ALRP ، بعد از رقابتهای زیاد و گرفتن جایزه از مجتمع تحقیقاتی انستیتوتکنولوژی الینویز IITRI پایه ریزی شد . در ابتدا اصول برنامه ریزی ALRP به وسیله کمپانی صنایع فضائی مورد قبول قرار گرفت و حق عضویت اعضاء شرکت کننده را در کمیته های مختلف می پرداخت . کمیته NP که یکی از کمیته های فرعی کمیته AIA می باشد به عنوان مشاور فنی TAP همکاری داشت . به مرور زمان تکنیک N – C با سرعت پیشرفت می کرد و به طور کامل در اختیار صنایع قرار می گرفت این امر سبب شد که مالکیت سیستم APT از کمیته فنی AIA خارج گردد . بنابراین در سال 1962 چندین کمیته از کمیته AIA اعضاء شرکت کننده ALRP را دعوت کرده و در پایان سال 1964 پس از امضاء قرارداد ( سند ) کنترل ALRP را در اختیار IITRI قرار دادند .
با رهبری کارکنان IITRI پروژه APT برنامه ریزی ALRP به طور شگرف آوری رشد کرد ، به طوریکه در سال 1969 حق عضویت بیش از 200 نفر از اعضاء شرکت کننده را در تمام دنیا می پرداخت . اعضای دریافت کننده عبارت بود از : تعداد زیادی از انستیتوهای آموزشی ، تعداد زیادی از کمپانیهای اروپا ، و چندین کمپانی در کشور ژاپن همچنین در میان اعضاء شرکت کننده نیز تعداد زیادی از مهندسین اصلی کمپانی ، مهندسین ماشینهای افزار ، سازندگان سیستمهای کنترل و کامپیوتر بودند . کارکنان پروژه APT در شیکاگو مسئولیت تعمیراتی و سیستم برنامه ریزی APT را پذیرفتند .

 

توسعه ماشینهای ابزار N – C
اولین ماشین ابزار مجهز به دستگاه کنترل عددی NC ماشین هیدرولیکی است که در MIT نمایش داده شد . این دستگاه به وسیله سازندگان ماشینهای ابزار معمولی ساخته و توسعه پیدا کرده است . نوع ماشینهای معمولی که ساخته می شد عبارت بودند از ماشین فرز عمودی ، افقی و ماشینهای فرز دروازه ای و یکی از علائم پروژه این نوع ماشینها افزایش تلرانسی است که به صورت الکترونیکی عمل می کنند می باشد ، چون صنعت رو به گسترش بود هر روزه تقاضای ماشینهای افزار با کنترل عددی جدیدی می شد ، علاوه بر آن ضریب بهره وری از ماشینهای افزار با کنترل عددی که دارای دستگاههای یدکی متمرکزتری بودند سه برابر ماشینهای افزار معمولی است . ماشینهای افزار با کنترل عددی معمولاً می بایستی دقیقتر و نیز مستحکمتر ساخته شوند .
به طور کلی ماشینهای افزار با کنترل عددی براساس ماشینهای افزار معمولی طراحی و ساخته شده اند . همانطوریکه تکنیک کنترل عددی توسعه می یافت ، دستگاههای مختلف طراحی می گردید . به منظور مقایسه ماشینهای افزار معمولی با ماشینهای افزار با کنترل عددی ، می توان چنین اظهار داشت که در ماشینهای افزار معمولی میزان تجربه شخص ماشین کار مورد اهمیت است ، در این حالت ماشینکار بایستی قادر به کنترل حرکات ماشین با دست باشد . ولی در ماشینهای افزار با کنترل عددی عملیات ماشینکاری جزء به جزء در یک مقیاس وسیعی به وسیله دستگاههای کنترل ماشین صورت می گیرد . وظیفه ماشینکار این است که به وسیله دستگاه کنترل پس از محکم کردن قطعه کار روی میز ماشین به آن بار لازم داده شود . همچنین در بعضی از موارد لازم است که ابزارهای براده برداری تعویض شوند در این صورت باید محور ابزار گیر را به حالت اول برگرداند . ماشینهای افزار جدید مجهز به کنترل عددی عرضه شده است کاملتر بوده و کلیه عملیات اعم از تعویض ابزار و عملیات دیگر را به صورت خودکار انجام می دهد .

 

تاریخچه فناوری NC
ماشینهای کنترل عددی ( Numerically Controlled Machines ) در بسیاری از کارگاهها و کارخانجات معمول شده اند . چرا که بسیاری از مسائل پیچیده ی ساخت و تولید را آسان نموده اند . پیش از این ماشینهای ابزار با کنترل برنامه ای به طور مکانیکی کنترل می شدند اما امروزه به طور فزاینده ای از کنترل عددی استفاده می شود .
کنترل عددی عملیاتی است که توسط یک ماشین ، از طریق یک سری دستورات کدبندی شده شامل اعداد ، حروف الفبا و علائمی که واحد کنترل ماشین می تواند بفهمد ، انجام می شود . این دستورات به فواصل ، موقعیتها ، وظایف و حرکاتی مربوط می شوند که ماشین ابزارها می توانند آنها را بفهمند و قطعه کار را ماشینکاری کنند . گرچه فناوری NC برای کنترل ماشین ابزارهای تراش توسعه یافت اما دامنه کاربرد آن به انواع ماشینها و فرایندها گسترش یافت . یکی از بزرگترین توانمندیهای فناوری NC این است که تغییر در فرایند ماشینکاری به طور خودکار امکانپذیر می باشد . اتوماسیون ماشین ، براساس NC می تواند به راحتی با شرایط مختلف تولید تنظیم شود .
باالحاق فناوری کامپیوتر به این فناوری ، NC درهای پیش رفتن تا ساخت و تولید کامپیوتری نوین ( CAM ) را گشود و پایه های سیستم و فرایند تولید خودکار را برای آینده فراهم ساخت .
این ماشینها برای کنترل عملگرهایشان ، به اطلاعات خاصی نیاز دارند :
ابعاد قطعه
طول مسیر حرکتی ابزارها و محورها
ترتیب مراحل ماشینکاری
انتخاب ابزار
سرعتها
میزان باربرداری
این اطلاعات در چند خط شامل حرف و عدد با ترتیب و طبقه بندی ویژه ای به سیستم کنترل ماشین CNC داده می شود .

 

خلاصه ای از تاریخ فناوری ماشینهای کنترل عددی
پیش از دهه 1950 دو نوع روش متفاوت تولید در صنعت ساخت وجود داشت ؛
1 – حجم تولید کم – یا متوسط – که با عملیات دستی صورت می گرفت ، سرعت تولید پایین بود و قطعات مشابه ، ابعاد کاملاً یکسانی نداشتند .
2 – حجم تولید بالا ، تولید به صورت خودکار بود و طراحی خاص و ثابتی داشت به طوری که همواره برای تولید یک نوع قطعه با کیفیت ثابت و کمیت بالا و سرعت زیاد مناسب بود و برای هر گونه تغییر در نوع تولید لازم بود تغییراتی بنیادین و گسترده در ماشینها ، ابزار ، قیدها و تجهیزات جانبی صورت گیرد . این کار زمانی توجیه اقتصادی پیدا می کرد که کمیت در نظر گرفته شده برای تولید به قدر کافی بالا باشد .
میان این دو شکل تولید ، در تعداد تولیدات فرقی اساسی وجود داشت ، به عنوان مثال یک ماشین پیچ تراشی خودکار می توانست چندین هزار قطعه در روز تولید کند اما ماشین دستی آن حداکثر چند صد تا در روز می ساخت . زیرا از ماشین با سیستم خودکار به طور خاص برای ساخت فقط یک نوع ویژه از قطعه استفاده می شد و تنظیم آن برای تولید شکل دیگری از همان قطعه اغلب بسیار مشکل و حتی ناممکن بود .
از زمان جنگ جهانی دوم به بعد ، تقاضاها تغییر کرد ، پیشرفتهای فناوری و رقابتهای بین المللی ، همه را به سمت یافتن دیدگاهی جدید نسبت به طراحی محصول و سرعت تولید بیشتر سوق داد . تولید یک محصول بدون اصلاح کیفیت ، خصوصیات و کارکرد ، برای مدت طولانی همانند قبل تداوم نمی یافت . در مورد بسیاری از تولیدات که همواره ممکن بود لازم باشد روی آنها تغییرات جزئی در مدت زمان نسبتاً کوتاه صورت گیرد ، فرایند تولید خودکار به روش قدیمی غیرقابل توجیه می نمود . ماشین ابزارها یا سیستم های ساخت خودکار قدیمی با سیستم های مکانیکی ، الکترومکانیکی ، پنوماتیکی یا هیدرولیکی کنترل می شدند و ایجاد تغییرات در کارکرد یا ویژگیهای تولیدی آنها بسیار مشکل بود . به عنوان مثال در ساخت ماشین ابزارهای خودکار کلاسیک از بادامکها ، غلتکها ، استاپهای مکانیکی ، سوییچها ، و ریلهای هدایت کننده برحسب نوع عملیات و کارکرد مورد نظر سازندگان استفاده می شد . هر تغییری در این ماشینها مستلزم ایجاد تغییر مکان و ابعاد در این اجزا بود . بنابراین به نوع جدیدی از کنترل کننده های انعطاف پذیر احساس نیاز شد . همچنین در این سیستم جدید باید کنترل ابزار با دقت بالاتر و بدون دخالت انسان صورت می گرفت . پس از جنگ جهانی دوم ، در ساخت محصولاتی مانند هواپیماها و اتومبیلهای پیشرفته از قطعاتی استفاده می شد که از نظر شکل پیچیده تر بودند و تولید آنها زمان زیادی می طلبید . سیستم کنترل های جدید باید می توانستند با عمل سیگنالها با سرعت زیاد ، حرکت ابزار را با دقت بالاتری کنترل کنند . ظهور اولین کامپیوتر الکترونیک دیجیتالی در پایان جنگ جهانی دوم با سرعت تحلیل صدها برابر بالاتر از انواع پیشین امکان گسترش این سیستم کنترل نوین را فراهم کرد .
پس از جنگ جهانی نیاز به ساخت هواپیماهای جنگنده با قدرت و قابلیت های بالا به طور مستقیم زمینه ساز ورود این سیستم به دنیای صنعت شد و نیروی هوایی آمریکا نشا داد که این فناوری جدید چگونه موجب بهبود در تواناییهای تولید ، شده است .
در خلال جنگ جهانی دوم ، شرکت پارسونز ( Parsons Corporation ) برای حرکت دادن میز ماشین فرز در جهات طولی و عرضی به طور همزمان به کمک دو اپراتور ، از میز مختصاتی برای ماشینکاری مسیرها و مکانهای محاسبه شده (‌براساس اطلاعات عددی موقعیت ابزار ) استفاده کرد . جان پارسونز از همین شرکت ، براساس تجربه اش در ماشینکاری قطعات پیچیده ، تصمیم گرفت تا حرکت سه محور ابزار را به طور همزمان کنترل کند . ویلیام . تی . وبستر و تعدادی از مهندسان دیگر ( از Air Material Command ) یک مجموعه کامپیوتر دیجیتال و سروومکانیزمها را برای حصول فناوری ماشینکاری پروفیلهای با دقت تولید بالا ، به کار گرفتند .
اولین اقدام برای مطالعه روی عملی شدن کنترل کامپیوتری ماشین ابزار در برنامه تحقیقات شرکت پارسونز قرار گرفت که از مطالعات لابراتوار سروومکانیزمهای انستیتو فناوری ماساچوست ( Massachusetts Institute of Technilogy = MIT ) در اکتبر 1949 بهره برد . مطالعات MIT عملی شدن سیستمی که بتواند عملکرد مناسبی برای ماشینکاری با دقت بالا را داشته باشد را نشان داد . اولین ماشین فرز عمودی سه محور همزمان با کنترل سیستم جدید در MIT به سال 1952 ساخته شد . این ماشین با واحد کنترل هیبرید دیجیتال – آنالوگ با استفاده از نوارهای سوراخ شده ی باینری بود که ماشین کنترل عددی ( Numerically Controlled Machine ) نامیده شد .
در مجموع با این ماشین ، برای تولید قطعه ای جدید ، نیازی به تغییر در ساختار مکانیکی دستگاه نبود ، تنها کافی بود تا برنامه روی یک نوار سوراخ شده ذخیره شود . در طول سالهای 1952 تا 1955 پژوهشهای دیگری برای تست و پیشرفت سیستم کنترل ماشین NC جدید و مطالعه برای کاربرد آن روی دیگر ماشین ابزارها با مشارکت MIT و نیروی هوایی ایالات متحده انجام گرفت . توسعه و اصلاح تکنیکهای برنامه نویسی NC موضوع مهم دیگری برای تحقیق بود . اما طرح انتقال این فناوری به صنایع ، ناموفق ماند و هیچ شرکتی حاضر به خرید با ایجاد سیستم NC نشد زیرا زمینه های مهندسی جدیدی باید در ارتباط با این فناوری ، شامل ؛ الکترونیک ، کنترل دیجیتال ، اندازه گیری با دقت بالا و برنامه نویسی تعریف می شد . در سال 1956 ، نیروی هوایی خودپیشتاز ساخت یکصد ماشین بزرگ برای تولید قطعات هواپیما شد . در این مورد چهار شرکت همکاری کردند:
Kearney and Tracker Bendix
Giddings and Lewis General Electric
Morey General Dynamics
Cincinnati EMI ( British )

 

سیستمهای کنترل ساخت EMI از نوع آنالوگ بودند ، در حالی که بقیه دیجیتال ساخته شدند . طرح آنالوگ موفق نبود و بعداً با دیجیتال جایگزین شد .
این ماشینهای NC بین سالهای 1958 تا 1960 در چند شرکت هواپیما سازی به کار گرفته شدند . با رفع مشکلات موجود در طراحی سیستمهای کنترل عددی و با آموزش برنامه نویسان ، کاربران و تکنسینهای تعمیر و نگهداری تا سال 1962 ، کمپانی هوافضا شروع به خرید یا ساخت ماشینهای NC کرد .
موفقیت کاربرد NC به دو فاکتور مهم بستگی داشت : اصلاح سیستم کنترل کننده و توسعه نرم افزار برنامه نویسی . سیستم حرکت باربرداری یک بخش حیاتی از ماشین NC بود زیرا موقعیت دهی و دقت کانتورینگ را تامین می کرد . برای کاهش اصطکاک و لغزش قطعات متحرک از ریلهای بدون اصطکاک با اجزای رولینگ میان ریل و این قطعات استفاده شد . در این مورد محورهای ساچمه ای جایگزین پیچهای ذوزنقه ای معمولی شدند . مکانیزمهای حرکتی آنتی بکلش ( Anti Backlash ) برای به حداقل رساندن خطاهای مکانیابی در نتیجه پس زنی ( Backlash ) اجزای متحرک گسترش یافتند . موتورهای جریان مستقیم مجزا برای حرکت دادن محورهای مختلف به جای یک حرکت مرکزی به خدمت درآمدند . ماشینهای NC به سیستمهای فیدبک و اندازه گیری دقیقتر موقعیت مکانی برای حرکت های خطی و زاویه ای مجهز شدند زیرا نیازمند حلقه ی کنترلی بسته ای (‌Closed-loop Control ) بودند . کمی بعد حرکتهای اضافی دیگری نیز شامل خطی و دورانی غیر از محورهای کلاسیک x ، y و z برای ماشینکاری کانتورهای پیچیده پدیدار گشته و سیستمهای انتخاب و تغییر ابزار خودکار روی این ماشینها نصب شدند . پس از پایان دهه 1950 نوع جدیدی از این ماشینها به نام مرکز ماشینکاری NC ( NC Machine Center ) وارد صحنه شدند . این ماشینها چندکاره بودند . قالبلیت انجام فرز ، تراش ، دریل و بورینگ را با هم داشتند .
در مدت زمان نه چندان طولانی ، تغییرات دیگری در ساختار ماشینهای NC ایجاد شد ؛ مستحکمتر ساختن ساختار ماشین ، تکمیل و پشتیبانی ابزارگیر و پایه ها ، انتقال راحت تر و بهتر براده ها و موارد دیگری که بر افزایش دقت ماشینکاری تاثیر حیاتی داشتند . نرخ براده برداری نیز افزایش یافت .
جنبه ی دیگر این تحولات به سیستم کنترل NC ( NC Controller ) مربوط می شد. کنترلرهای NC را می توان به دو نوع تقسیم کرد ؛ حلقه کنترلی باز و حلقه کنترلی بسته . بیشتر ماشینهای NC مدرن مجهز به حلقه کنترلی بسته بودند که برای جبران اشتباهات مکانیابی بر پایه فیدبک از (( واحد اندازه گیری مکانی )) عمل می کردند .
در کنترل کننده ماشینهای NC اولیه از لامپهای خلا و رله های الکتریکی استفاده می شد و یک سروو مکانیزم هیدرولیکی را کنترل می کرد . این سیستم کنترل دقت کمی داشت و چندان قابل اعتماد نبود . با پیشرفت فناوری الکترونیک ، نسل دوم و سوم کنترلرهای NC با مدارهای دیجیتالی با استفاده از ترانزیستورها و بردهای مدار یکپارچه وارد میدان شدند . برای این کنترلرها لازم بود ، برنامه NC تحت کدهای خاصی روی نوارهای کاغذی سوراخ دار نوشته شده و از طریق یک نوارخوان وارد کنترلر شود . به دنبال پیشرفت فناوری کامپیوتری و کاهش مداوم هزینه سخت افزار کامپیوتر در پایان دهه 1960 امکان کارگزاری فناوری فقط خواندنی ( Read Only Memory = ROM ) برای کنترل کننده ها فراهم شد . بخشی از دستورات عملیاتی را می شد در ROM ذخیره کرد و در صورت نیاز آن را از واحد کنترل ماشین ( MCU ) بازخوانی نمود . با کاهش پیوسته ابعاد میکروپروسسورها و کامپیوتر ، در دهه 1970 و ترکیب شدن یک کامپیوتر اختصاصی به یک کنترلر NC ، کنترل عددی کامپیوتری Computer Numerical ) Control = CNC ) پا به عرصه وجود نهاد و بدین ترتیب نوارهای کاغذی یا مغناطیسی از میدان بیرون شدند . هر برنامه را ، هم در حافظه کنترلر و هم در یک کامپیوتر جداگانه می شد ذخیره کرد . این برنامه ها قابل اصلاح بودند . با به هم مرتبط کردن کنترلرهای CNC و کامپیوتر و تجهیزات ورودی و خروجی مختلفی ، می شد تبادل اطلاعات انجام داد و به این ترتیب امکانات جدیدی در صنایع تحت عنوان DNC ( Direct Numerical Control ) عرضه شد . در این سیستم گاهی یک کامپیوتر مرکزی برای رهبری چند ماشین CNC به کار گرفته می شد .
دستاوردهای فناوری NC ، امروزه ، بدون پیشرفت و اصلاح نرم افزارهای برنامه نویسی ناممکن بود . در سال 1955 یک سیستم برنامه نویسی NC به عنوان نمونه در MIT روی کامپیوتر ویرل ویند (‌ Wirl Wind ) آزموده شد . در سال 1957 اعضای موسسه صنعتی هوافضا ( Aero Space Industries Association ) تلاش کردند تا یک برنامه کامپیوتری که می توانست برای همه ی انواع سیستمهای NC متناسب باشد بسازند . ارتقای این برنامه به یک گروه تحقیقاتی ریاضیدان از کمپانی هواپیماسازی ، با همکاری MIT محول شد . این برنامه ی کامپیوتری اواخر سال 1957 تکمیل شد و APT ( Automatically Programmed Tool ) نامیده شد این نرم افزار برای استفاده در یک سیستم کامپیوتر IBM طراحی شد . اولین سطح این برنامه اشتباهات زیادی داشت ، تا سال 1960 ترمیم و اصلاح این برنامه ادامه پیدا کرد تا اینکه APT III حاصل شد که به طور گسترده در صنایع دهه 1960 مورد استفاده قرار گرفت .
یکی از مهمترین تصمیماتی که در خلال پیشرفت و اصلاح APT گرفته شد این بود که این نرم افزار باید برای استفاده در هر چهار سیستم NC تحت پشتیبانی نیروی هوایی طراحی شود . بنابراین خروجی از پروسسور APT که مکان ابزار و عملکرد مورد نظر را مشخص می کرد باید در فرمت استانداردی که مستقل از سیستمهای NC است کار می کرد . این زبان باید توسط برنامه ی کامپیوتری دیگری که پست پروسسور ( Post Processor ) نامیده می شود به کدهای NC خاصی که برای ماشین NC قابل فهم باشد ترجمه می شد . در سال 1961 گروه دیگری طرح اصلاح شده دیگری از APT ( APT Long Range Program ) را ارائه کرد . به زودی در اروپا و آمریکا اشکال مختلفی از زبانهای برنامه نویسی رایج شد که عموماً بر پایه APT یا طرحی شبیه به آن بودند . برای مثال : COMPACT II , NELAPT , MINIAPT , IFAPT , EXAPT , ADAPT ( این یکی مشتقی از APT نبود ) . زبان APT رایج ترین زبان برنامه نویسی شد و از سال 1974 در ایالات متحده آمریکا استاندارد گردید . این زبان از سوی شرکت IBM پشتیبانی می شد .
با قرار گرفتن این فناوری در ساخت و تولید در کنار طراحی و مهندسی به کمک کامپیوتر که این یکی نیز به لطف رشد و توسعه کامپیوتر و نرم افزارهای طراحی پیشرفتهای زیادی داشت ، سیستم CAD/CAM ( Computer Aided Desing and Computer Aided Manufacturing ) پایه ریزی شد اما تا سال 1980 به خاطر هزینه بالای آن و قابل اطمینان نبودن از سوی بسیاری از شرکتها مورد استقبال قرار نگرفت .
اگرچه در ابتدا فناوری NC برای پیشرفت عملیات تراش فلزات اعم از فرزکاری ، تراشکاری ، دریل ، سنگ زنی و … پی ریزی شد اما امروزه در جوشکاری ، برش با شعله ، شکل دهی فلزات ( شامل ورقکاری ، رولینگ ، فورجینگ و … ) ، بازرسی و فرایندهای اندازه گیری کاربرد دارد . گذشته از اینها در صنایع غیر فلزی ، مانند صنایع چوب ، پلاستیک ، الکترونیک و نساجی هم وارد شده است . روبوتیک را نیز می توان به عنوان یکی از مهمترین کاربردهای NC براساس همان برنامه ریزی و فلسفه کنترل برشمرد .
به این ترتیب فناوری NC فلسفه اتوماسیون ، روش طراحی فرایند ، کنترل و … را متحول کرد .
جایگاه CNC در فرایند ساخت
2. 1 CAM چیست ؟
به هر فرایند ساخت خودکار که با کامپیوتر کنترل شود CAM ( Computer Aided Manufacturing ) گفته می شود و بر پایه ی پیشرفت ماشینهای کنترل عددی NC در دهه های 1940 و 1950 گسترش یافت . اکنون CNC فرایندهای ساخت خودکار مختلفی را تحت پوشش خود قرار داده است مانند فرزکاری ، تراشکاری ، برش با شعله ، برش با لیزر ، پانچ ، نقطه جوش و وایرکات .
گسترش همزمان روبوتهای کنترل کامپیوتری و کارخانجات خودکار به پیشرفت واحدهای ساخت کامل ، سیستمهای تحت کنترل کامپیوتر مرکزی و سرانجام به آنچه که تحت فلسفه ای به نام FMS ( Flexible Manufacturing System ) شناخته شده است منجر شد و واژه CAM از درون این مجموعه و فناوری ساخت تحت کنترل کامپیوتر سربرآورد . مهمترین اجزای CAM در زیر آمده است :
الف ) تکنیکهای برنامه نویسی و تولید با CNC
ب ) مونتاژ و ساخت روبوتیک تحت کنترل کامپیوتر
پ ) سیستمهای ساخت انعطاف پذیر ( FMS )
ت ) تکنیکهای بازرسی و معاینه به کمک کامپیوتر ( CAI )
ث ) تکنیکهای تست به کمک کامپیوتر ( CAT )
موراد زیر را می توان به عنوان مزایای CAM برشمرد :
الف ) نرخ تولید بالاتر با صرف انرژی کاری کمتر
ب ) اشتباهات کمتر انسانی و افزایش ضریب اطمینان
پ ) انعطاف پذیری بیشتر در ساخت
ت ) صرفه جویی در هزینه ها با افزایش راندمان ساخت ( مواد دورریز کمتر ) و افزایش بازده ی منابع و مونتاژ
ث ) قابلیت تکرار فرایندهای تولید با ذخیره سازی اطلاعات
ج ) کیفیت بالاتر محصولات

 

به مجموعه ی کامل تکنیکهای CAD و CAM در یک فرایند تولیدی CADCAM گویند . به عنوان مثال ، شکل قطعه در یک صفحه ی نمایش VDU با داده های گرافیکی طراحی می شود و سپس به سیگنالهای الکتریکی در کابلهای متصل به سیستمهای ساخت تبدیل شده آنگاه قطعه به طور خودکار در یک ماشین CNC تولید می گردد . شکل صفحه ی بعد مثالی از یک مجموعه ی کامل CADCAM یکپارچه است .

 


2. 2 کنترل عددی ( NC )
همان طور که پیش از این هم توضیح داده شد ، NC تکنیکی است که از طریق دستورات کدهای حرف – عدد عملکرد ماشین را کنترل می کند . کدهای دستوری در بلوک هایی که اطلاعاتی در آنها وجود دارد به ماشین داده می شود . هر بلوک توسط ماشین به صورت یک دستور برای انجام یک عملیات واحد ، تفسیر می شود. برای مثال یک بلوک دستوری می تواند به یک ماشین NC دستور دهد که با یک نسبت اسپیندل به طول مسیر و جهت حرکت در قطعه کار ، و سرعت اسپیندل و سرعت پیشروی ثابت حرکت کند .
یک برنامه ی NC مجموعه ی بلوکهای دستوری است که به ماشین فرمان می دهد تا وظیفه ی خاصی را به انجام برساند . بخش عمده ای از این وظیفه مربوط به تراشکاری کامل یک قطعه ی مهندسی است . به این شکل از برنامه ی NC ، جز برنامه ( part program ) می گویند و یکی از اجزای اصلی ترکیب فرایند CAD CAM است . ماشینهای NC معمولی ، اطلاعات از پیش تعریف شده راجع به قطعه ندارند و باید به طور دستی به آنها داده شود . در مدلهای قدیمی معمولاً این اطلاعات به صورت نوارهای پانچ شده وارد می شد . کار از یک برگ کاغذ نقشه و یک طراحی از قطعه مورد نظر برای تولید شروع می شود و برنامه نویس بلوکهای برنامه را برای عملیات ماشینکاری با دست می نویسد . تا اینجای کار ، در خارج از ماشین NC انجام می شود . اطلاعات برنامه ( کاراکترهای حرفی ، عددی یا نشانه ای ) به واسطه ی صفحه کلید و توسط یک مبدل روی نوارهای کاغذی به صورت سوراخ های پانچ وارد می شود . هر خط از این سوراخها حاوی یک داده به شکل دودویی ( باینری ) است . هنگام پانچ هر برنامه ، کاغذ پانچ به تدریج از ماشین خارج می شود و به واحد کنترل ماشین NC ( Machine Control Unit = MCU ) وارد می شود . حافظه ای در کار نیست ، MCU فقط می تواند یک بلوک دستوری را بخواند و در لحظه دستور را اجرا کند . هر تعداد از یک نوع قطعه که بخواهیم ، با استفاده از همین رشته نوار پانچ قابل تکرار است و برای استفاده ی مجدد در آینده می توان آن را در جایی محفوظ داشت .
ماشینهای CNC بر پایه ی اصول اولیه ی NCهای معمولی ساخته شدند . در عین حال برنامه های ذخیره شده ی کامپیوتری را برای اجرای توابع اولیه NC ، به طور اختصاصی به کار می گیرند . کامپیوتر در سازمان واحد کنترل ماشین جا گرفته و اجازه می دهد برنامه ها از طریق نرم افزارشان به وجود آیند و در حافظه ذخیره شوند . روش اصلی ایجاد برنامه در CNC ،‌ورود دستی اطلاعات (‌ Manual Data Input = MDI )‌ نامیده می شود که مانند کامپیوترهای PC ، شامل وارد کردن دستورات از طریق صفحه کلید می باشد و به ماشین CNC متصل شده است .
برنامه های CNC از لحاظ فرمت ، فرقی با NC ندارند . بلوکهای دستوری حرف – عدد در صفحه کلید کامپیوتر تایپ می شوند همان طور که در ماشین پانچ انجام می شود . کامپیوتر CNC دستورات حرف – عدد را به سیگنالهای پالس باینری تبدیل می کند که براساس استاندارد کدهای ASCII/ISO یا EIA ماشینهای NC شکل گرفته اند . پس از یکبار نوشتن برنامه هرچند مرتبه که لازم باشد با رجوع به حافظه ، اجرا می شود . بیشتر سیستمهای CNC نوین برنامه ها را روی کاستهای مغناطیسی یا روی فلاپی دیسکها ذخیره می کنند .
به طور کلی مزایای CNC نسبت به NC به صورت زیر است :
الف ) می توان برنامه ها را پس از وارد کردن به طور مستقیم روی واحد ماشین تصحیح و بازنویسی کرد .
ب ) کل برنامه در حافظه کامپیوتر ذخیره شده و به عنوان یک سیکل کامل تولید به جای اجرای تکی بلوکها (‌ پس از خواندن و تحلیل و اجرای هر کدام )‌در نظر گرفته می شود . در CNCهای متداول امروز پس از زدن کلید اجرا (‌ به اصطلاح NC کردن ) و پیش از اینکه هر بلوک اجرا شود ، واحد کنترل تا ده بلوک بعدی برنامه را بررسی می کند و نتیجه محاسبات مربوط در حافظه ذخیره می شود و در صورتی که ایرادی ( از لحاظ منطق ریاضی ، محدوده ی کار ماشین یا ساختار برنامه )‌ در برنامه وجود داشته باشد ، آن را مشخص می نماید و این اشتباه را به صورت هشداری در بالای صفحه ی نمایش ( Monitor ) نشان می دهد . در حالی که در ماشینهای نوارخان هیچ تحلیل یا کنترلی روی بلوکهای بعدی که هنوز توسط نوارخان خوانده نشده است ، وجود ندارد .
پ ) برای اجرای هرچند مرتبه یک برنامه ، به صورت پشت سرهم ، فقط یکبار بارگذاری آن کافی است .
ت ) نرم افزار CNC ، شامل گزینه های خودکاری برای ماشینکاری از طریق اجرای دستورات ساده است .
ث ) برنامه های CNC می توانند شامل زیربرنامه هایی برای تکرار بخشی از برنامه باشند . یکبار نوشته می شوند و ممکن است چند بار از طریق دستوراتی خاص در برنامه احضار و اجرا شوند . این قابلیت امکان حذف اطلاعات تکراری را برای برنامه نویس فراهم کرده است .
ج ) نرم افزار CNC ، جبران ابزار را ساده کرده است به طوری که اجازه می دهد طول و شعاع ابزار در فرایند تولید یک قطعه تغیر کند .
چ ) می توان شکلهای مشابه را در برنامه های پارامتری CNC تعریف کرد و برای هر مورد به راحتی تغییرات لازم در ابعاد را وارد نمود .
ح ) در CNC امکان مبادله ی مستقیم اطلاعات با سیستم های کامپیوتری دیگر فراهم شده است ، نظیر پایگاه اطلاعاتی CAD ، کامپیوترهای میزبان کنترل عددی مستقیم (‌DNC ) و سیستم های مدیریت تولید به کمک کامپیوتر یا CAMP (Computer Aided Production Management ) .

 



2. 3 انواع برنامه ها
1 – سیکلهای ثابت (‌ Canned Cycles ) : زیربرنامه های خودکاری هستند که در حافظه سیستم وجود دارند ( به نظر سازندگان بستگی دارد ) . این فرایندها داده های متغیری را می پذیرند و با استفاده از آنها ، در وقت و انرژی صرفه جویی می شود . اگر لازم باشد پس از تنظیم این برنامه ها مطابق داده های مدنظر برنامه نویس ، به کمک کدهای خاصی در برنامه ی اصلی در مرحله مربوط احضار و اجرا می شوند . طبیعت این برنامه ها بستگی به کاربرد CNC دارد . شکل شماره 2-4 چند سیکل ثابت در یک ماشین فرز CNC را نشان می دهد .
2 - حلقه های برنامه : برای به حداقل رساندن زحمت نوشتن مراحل متعدد برخی از برنامه ها کاربرد دارند . مثلاً تعریف تعدادی سوراخ برای دریل کاری که در یک راستا و با یک فاصله از هم قرار دارند . این برنامه ها دارای کدهای شرطی برای پرش در جهت ابتدا یا انتهای برنامه هستند . این ویژگی به منظور تکرار در اجرای دستوراتی ، پس از هر بار افزایش ثابت در یک متغیر در محدوده ی تعیین شده مفید است . تعریف چند حلقه ی در هم در صورت عدم خطای منطقی امکانپذیر است .
3 – ماکرو (‌ Macro ) : همانند نرم افزار CAD یک برنامه ی ماکرو CNC ، زیربرنامه ای است که تعدادی عملیات را در ارتباط با یک دستور خاص اجرا می کند . ماکروهای CNC همانند حلقه ها برای کنترل عملیات تولید تکراری به کار برده می شوند . برنامه های ماکرو توسط سازنده در حافظه وارد شده اند . برخلاف حلقه ها یک ماکرو در خارج از ساختار اصلی برنامه قرار دارد و برحسب نیاز در هر مرحله ای از برنامه فراخوانی و اجرا می شود . ماکروهای پارامتری برای تولید شکلهای تکراری با صورت مشابه اما ابعاد و ویژگیهای متفاوت کاربرد دارند .


2. 4 کنترل عددی مستقیم ( DNC )
ورود اطلاعات به صورت دستی از صفحه کلید CNC در مقایسه با اینکه برنامه ی از پیش تعیین شده ای به ماشین داده شود محدودیتهای فراوانی دارد . در یک سیستم DNC برنامه می تواند در یک کامپیوتر میزبان ( Host Computer ) که به طور مستقیم اطلاعات را به CNC منتقل می کند به وجود آید . در این روش ماشینهای CNC متعددی به یک کامپیوتر میزبان متصل شده و برنامه ها از طریق همان کامپیوتر میزبان به ماشینها ارسال می شوند . DNC به طور خاص به برنامه نویسی به کمک کامپیوتر و شبیه سازی گرافیکی از فرایندهای تولید می پردازد . همچنین کامپیوتر میزبان اطلاعات را از طریق یک پایگاه اطلاعاتی ، از دیگر سیستمهای کامپیوتری مانند CAD و مدیریت تولید دریافت می کند . DNC در سیستم CAD CAM به هم پیوسته و یک سازمان ساخت یکپارچه کامپیوتری ( Computer Integrated Manufacturing = CIM ) عضوی حیاتی است .
2. 5 برنامه نویسی به کمک کامپیوتر ( CAPP )
DNC متعهد به وارد کردن کدهای زبان برنامه به کامپیوتر میزبان است ، برنامه ها پشت سرهم با یک شبکه CAD CAM مستقیم یا با بسته نرم افزاری CAPP پدید می آیند . CAPP عموماً فرمهای زبان ساده شده ، تکنیکهای گرافیکی ، یا ترکیبی از این دو را به خدمت می گیرد . برنامه نویسی گرافیکی در صفحه نمایش VDU ( Visual Display Unit ) نشان داده می شود و اغلب بر پایه کنترل عددی گرافیکی ( Graphical Numerical Control = GNC ) استوار است .
سیستمهای گرافیکی می توانند تقریباً شبیه سازی دینامیکی مسیر ابزار و اطلاعات تولید ، نظیر دفعات اجرای سیکل را تامین کنند . نرم افزار CAPP می تواند تسهیلات و امکانات بیشتری از قبیل قابلیت انجام محاسبات مثلثاتی پیچیده را فراهم نماید .
ویژگیهای فرمت CAPP به شرکتی که بسته نرم افزاری را می نویسد مربوط می شود . به هر حال بیشتر این بسته های نرم افزاری براساس سیستم APT هستند و برای یک دسته از کامپیوترها و ماشینهای CNC سازگارند . APT به طور مؤثر هم یک سیستم برنامه نویسی و هم یک زبان سطح بالاست .

ساختار نرم افزار CAPP
بیشتر بسته های نرم افزاری CAPP به سه بخش مرتبط با هم تقسیم می شوند :
تعریف هندسی پروسسورهای تولید پست پروسسور
1 – تعریف هندسی : برای تعریف هندسی ، تک تک اجزای شکل قطعه ی مزبور به طور مستقل تعریف می شوند . در سیستم APT این اجزا شامل ؛ نقاط ، خطوط ، دوایر ، سطوح ، استوانه ها ، مخروطها و کره ها می شود . شکل 2-8 برنامه ی APT ، برای تعریف هندسی یک کانتور ساده در فرزکاری را نشان می دهد . برای مثال خط شماره 30 برنامه ، PL را به عنوان نقطه ای به مختصات 30, x = 20y = و 10-z = معرفی می کند . خط شماره ی 60 نیز L1 را به عنوان یک خط راست میان دو نقطه ی P1 و P2 می شناسد . خط شماره ی 70 هم C1 را به عنوان کمان دایر به مرکز نقطه ی P6 و در حد فاصل میان دو نقطه P4 و P5 تعریف می کند .
2 – پروسسور ساخت : براساس تعریف هندسی ، اطلاعات مورد نیاز برای ساخت قطعه ایجاد می شود . اطلاعات مربوط به وضعیت و شرایط تولید شامل ابعاد ابزار ( طول و شعاع ابزار ) ، سرعت دوران اسپیندل و پیشروی در این مرحله به ماشین داده می شود .
110 CUTTER / 15
115 SPINDL / 1000 , CLW
120 FEDRAT / 300
خط 110 یک تیغه فرز به قطر mm10 را انتخاب می کند .
خط 115 سرعت اسپیندل را rev/min 1000 تعیین می کند .
خط 120 سرعت پیشروی mm/min 300 را برای ماشین در نظر می گیرد .
همچنین اطلاعات مربوط به جهت حرکت ابزار و مسیر برش به پروسسور ساخت داده می شود . برای مثال میانیابی خطی شیار پایینی در شکل قبلی به صورت زیر داده می شود :
145 GO RIGHT / L1 , PAST , P2
150 GO LEFT / L2 , PAST , P3
خط 145 دستور می دهد ، تا ابزار در طول خط راست L1 به سمت راست حرکت کند تا به نقطه P2 برسد و به همین طریق در خط 150 ابزار به نقطه ی P3 برود .
3 – پست پروسسور ( Post Processor ) : آن بخش از نرم افزار CAPP است که عبارت اختصاری انگلیسی را به کدهای دستوری قابل فهم برای ماشین CNC تبدیل می کند ( از قبیل G کد ، M کد و … ) تا این مرحله زبان CAPP برای تمام انواع CNC ها یکسان است . در عین حال در ماشین ابزارهای مختلف ( از سازنده های متفاوت ) تفسیرهای تابعی و فرمت G کدها و M کدها یکسان نیست ، بنابراین پست پروسسور باید یک بخش ثابت از نرم افزار بوده و برای هر نوع ماشین CNC مناسب باشد . از مزایای عمده ی CAPP قابل فهم بودن و انعطاف پذیری آن است . برای کار با CAPP فقط دانستن یک زبان ساده و تجربیاتی در ساخت کافی است .

مثالی در برنامه نویسی به کمک کامپیوتر CAPP
موردی که در زیر توضیح داده شده از برنامه هایی است که بسته نرم افزاری CAPP موسوم به PEPS می باشد و توسط شرکت ان . سی . ریتر ( N.C. Riter Ltd ) تولید شده است . تعریف هندسی براساس GNC می باشد . المانهای دستوری بدین شرحند : P ( نقطه ) ، C ( دایره ) ، T ( مماس هم جهت ) ، A ( مماس غیر هم جهت ) ، B ( زاویه برحسب درجه ) .
مثال : پروفیل فرزکاری محوری ساده :

خطوط 10 تا 16 هندسه کانتور را معرفی می کنند . در خط 17 نوع تکنیکی که به برنامه نویس امکان می دهد تا اطلاعات متن را به صورت گرافیکی ببیند ، تعیین شده است . در خطوط 18 و 19 نمای دو بعدی پلان xy یا سه بعدی xyz تعریف شده است . در مرحله ی بعدی پروفیل برش قطعه تعریف شده ( در این سیستم KURVE1 نامیده می شود ) که در خط 20 تعیین گردیده است . در این خط اطلاعات مربوط به جهت حرکت ابزار و جهت چرخش ( ساعتگرد یا پادساعتگرد ) دور دایره ها به ماشین داده شده است . به عنوان مثال TS3 یعنی خط راست S3 به صورت ساعتگرد با کمان دایری مماس می شود . خطوط 21 تا 31 ابعاد ابزار ، حرکت آن ، سرعت دورانی اسپیندل و سرعت پیشروی در طول مسیر کانتور K1 را برای دستگاه تعیین می کند .

 

2. 6 فناوری سیستم ساخت انعطاف پذیر ( FMS )
شکل 2-14 ، طرح یک FMS ( Flexible Manufacturing System ) را نشان می دهد . سیستمهای انعطاف پذیر ، شکلهای متفاوتی دارند . اما همه ی آنها از اجزای زیر تشکیل شده اند :
الف ) تجهیزات ساخت تحت کنترل کامپیوتر
ب ) کامپیوتر میزبان ( Host Computer ) در شبکه DNC
پ ) نرم افزار مناسب
ت ) تجهیزات بارگذاری و انتقال خودکار
ث ) تجهیزات ذخیره سازی و بازیافت خودکار



تجهیزات ساخت : همه ی تجهیزات ساخت تحت کنترل کامپیوتر هستند و در سطح بالایی خودکار می باشند . ماشینهای CNC بدنه ی اصلی آن را تشکیل می دهند و به طور مستقیم با عملکرد خودکار و تجهیزات جانبی نظیر روبوتها پشتیبانی می شوند . هر ماشین CNC بخشی از مرکز ساخت منظم را که با ابزار خودکار و تجهیزات عملگر تجهیز شده تشکیل می دهد . مراکز ساخت FMS باید قابلیت انجام عملیات در حداقل یک شیفت را داشته باشند . برخی از این سیستمها از واحدهای کوچک دیگری نیز ساخته شده که به سلولهای ساخت انعطاف پذیر ( FMCS ) معروفند . این سیستمها دارای تعدادی ماشینهای ابزار متصل به سیستم حمل و نقل یا روبوتها هستند .

 

شبکه DNC : همه ی مراکز ساخت در FMS کامل با کابل به کامپیوتر میزبان که شبکه DNC را برقرار می کند متصل شده اند . وظیفه ی شبکه ی DNC بارگذاری برنامه ها به ماشینهای CNC مختلف به روشهای انعطاف پذیر است . کامپیوتر میزبان همچنین می تواند در سطوح مختلفی اعمال کنترل نماید ، مبادلات اطلاعاتی داشته باشد و از تجهیزات هوشمند در FMS پشتیبانی کند .

 

نرم افزار : میزان تاثیر و فراگیری یک سیستم FMS به کنترل نرم افزارش بستگی دارد . نرم افزار باید قابلیت های زیر را داشته باشد :
الف ) تحلیل و مدیریت اطلاعات آماری مانند تشخیص خانواده ی قطعات
ب ) تطبیق و انعطاف پذیری بارگذاری برنامه ها
پ ) طرح ریزی سفارشی مسیرهای انعطاف پذیر
ت ) انجام به موقع محاسبات
ث ) ایجاد هماهنگی در عملکرد ماشینها با حمل و نقل مواد و ابزار
ج ) نمایش دادن عملکرد ابزار
چ ) سازمان دادن به سیستم ذخیره سازی

 

ماشینهای بارگذاری و انتقال دهنده : FMS بدون همسانی در اساس کار اتوماسیون و هماهنگ سازی کامپیوتری برای تولید که با عملکرد سیستم انتقال تنظیم شده اند نمی تواند موفق از آب درآید . برخی از این تجهیزات شامل موارد زیر هستند :
الف ) انباره ی ابزار : در این انباره برحسب نیاز ابزارهای مختلفی نصب می شوند که CNC براساس برنامه ممکن است آنها را در فرایند ساخت به کار گیرد .
ب ) روبوتهای نصب و برداشت (‌ Pick and Place ) : برای بارگذاری یا برداشت قطعات و ابزار در مراکز ساخت به کار گرفته می شوند . در فرایندهای FMS ، ممکن است از روبوتها برای ساخت ، مونتاژ و بازرسی استفاده شود .
پ ) تسمه نقاله ها و جرثقیلها : برای جابه جایی قطعات در حال تولید میان مراکز ساخت به کار می روند .
ت ) وسایل نقلیه خودکار ( AVGs ) : یک AVG یک حمل کننده چرخ دار است که برای حرکت میان در مکان مورد نظر برنامه ریزی می شود . AVG ها انعطاف پذیری بالایی در تغییر مسیر جابه جایی ابزار و قطعات دارند .
ث ) تجهیزات ذخیره سازی و بازیافت FMS و …

2. 7 یک فرایند کامل CAD CAM – بررسی موردی
در این مبحث با بررسی فرایند CAD CAM در کمپانی فورد موتور ، قصد داریم تا شما را به طور مختصر با یک نمونه عملی از CAD CAM و جایگاه ماشینهای CNC در این سیستم آشنا کنیم .
کمپانی فورد موتور یکی از بزرگترین تولید کننده های اتومبیلهای سواری و کامیونهاست . این خودروسازی یکی از پیشروان گسترش گرافیک کامپیوتری در دهه ی 1960 بوده است . یک نکته مهم در صنعت خودروسازی تمرکز روی طراحی سطوح ورقه های بدنه ی اتومبیل است . سیستم معروف به PDGS ( Product Design Graphics System ) توسط سران کمپانی فورد در آمریکا توسعه یافت و این پیشرفت جایگزینی پانل مدرن سه بعدی بدنه ماشین به جای طرحهای دو بعدی بوده است .
اولین PDGS اروپایی در سال 1978 راه اندازی شد . پیشرفتهای بعدی این سیستم بسیار سریع اتفاق افتاد . در سال 1980 کامپیوترهای اولیه برای شبکه ای کردن ایستگاههای کاری مورد استفاده قرار گرفتند . یکی از موارد موفقیت فورد ، به کارگیری CAD CAM در مبادلات گسترده اطلاعات به صورت شبکه ای بود . این

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله دستگاه cnc

دانلود مقاله مواردی درخصوص تاریخچه کشش

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مواردی درخصوص تاریخچه کشش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

درسال 1930 در سوئد متولد گردید. او به تحصیل شیمی فنی و متالورژی در استکهلم سوئد پرداخت.
وی شهروندی سوئدی است که به زبان های سوئدی، آلمانی و انگلیسی صحبت می‌کند.
اوبه مدت بیش از 35 سال، درزمینه بازاریابی و توسعه فرایندهای پردازش سطوح فلزات و فرایندهای مربوط به مفتول و تسمه در Candor و Outokumpo در سوئد و فنلاند فعالیت نمود.
شغل او برایش فرصتی فراهم کرد که بتواند در 36 کشور مختلف کارکرده و با فرهنگهای آنها آشنا شود و همچنین اندکی نیز درمورد اختلافهای فرهنگی بین کشورهای مختلف بیاموزد.
درسال 1995 او شرکت مشاوره ای خودرا تاسیس کرد، شرکتی به نام
Technology Wire Lars E Persson در دورتموند آلمان، که به ارائه جلسات آموزشی، و سمینارها به منظور براورده نمودن نیازهای شرکت
یا شرکتهای مربوطه و زمینه های آموزشی شرکت کنندگان می‌پردازد.
این جلسات می توانند گستره وسیعی از موضوعات مربوط به کشش مفتول، شامل اصول نظری کشش مفتول، قالبها، روانسازهای لازم برای آماده سازی مفتول، پردازش سطوح، عملیات حرارتی، و فرایندهای آنیل و همچنین مفاهیم و موضوعات زیست محیطی نظیر صرفه جویی در آب و انرژی را دربربگیرند.
لارس پرسون، به علت زحماتی که درمورد توسعه فن آوری کش مفتول و سازمان خود کشیده بود، درسال 1997 موفق به دریافت جایزه از انجمن سیم و کابل Nordic Piper گردید.

در ابتدا، مفتول کشیده نمی شد، بلکه بوسیله چکش کاری روی میله حاصل می گردید و یا اینکه بوسیله برش دادن ورق بدست می آمد. حلقه های مفتول کشش یافته در پوشش های زره های تولید سال 66 در آگسبورگ استفاده می شد که درنزدیکی استامبول یافت شده است.
درموزه Drahtmuseum در آلتنا ، صفحات کشش مربوط به Suedtyrol دویست سال قبل از میلاد به نمایش گذاشته شده اند و صفحات کشش که درحدودسال 800 توسط وایکینگها در نروژ استفاده می‌شدند. در بیرکا درنزدیکی استکهلم در سوئد نیز صفحات کشش پیدا شده است. این صفحات مشابه مواردی است که در سال 1920 استفاده شده اند.
در کانتی مارک ( آلتنا) جنوب شرقی دورتموند آلمان، صنعتگران می دانستند که چگونه آهن Osmund را چکش کاری کنند و چگونه در حدود سال 1000 مفتول را بکشند(13و14). دریک دست نوشته از سال 1100 ،تئوفیلوس از کارلشافن در Wesser آلمان، شرح می دهد که چگونه از زمانهای پیش از آن، کشش مفتول به عنوان یک کار صنایع دستی شناخته می شد. همچنین اضافه می کند که چگونه صفحات کشش، کاپستانها از چوب درخت فان(غوشه) ساخته می شد ودرسال 1350 در آلتنا نیروی حرکتی آنها بجای دست و انبر از پاشیدن آب تهیه می گردید.
درسال 1500 لئوناردو داوینچی مینویسد: بدون تجربه کردن کسی نمی تواند به شما بگوید که نیروی لازم برای کشش مفتول از صفحه یا ورق کشش چقدر است.

 


این قائده تا سال 1930-1940 معتبر بود، زمانیکه اریک زیبل، آنتون پمپ، ورنر لوگ و دیگران، روشهای محاسبه نیرو را منتشر کردند ، تحت عنوان:
”Mitteilungen des Kaiser-Wilhelm-Institute for Eisenforschung”
تعداد چکشهای Osmund، در کانتی مارک تا سال 1550 کاهش یافت. تمامی آنها در Luedenscheid واقع هستند. آبشارهای موجود در آلتنا و Iserlohn برای کشش مفتول مورد استفاده واقع می شدند. آهن خام از Siegenland وارد می شد و میله های 1، 5 الی 10 کیلویی Osmund از Luedenscheid به آلتنا حمل می گردیدند. یک از دلایل این امر، کمبود جنگل برای درست کردن ذغال بود. در اوایل دهه 1810 (12) در Ruhr، ذغال کک موجود بود و دلیل دیگر محافظت از ماهی ها در رودخانه ها بود.
در چین کتابی با تصویر مفتول فولادی در سال 1632 منتشر گردید.

 


Ewersman درسال 1802 می گوید که چگونه در کنار نهرهای کوچک اطراف آلتنا، ورقهای کشش، فورج (کوبیده) می شدند و چکشکاری میگردیدند. سوراخها توسط Holmacher زده می شدند، و این درمیان مردان آلتنا یک ابزار دست ساخته ویژه بود. از سال 1700 فولاد غیر آلیاژی برای کشش ورقها در آلتنا، مورد استفاده واقع شد . این فولادهای غیر آلیاژی از دونوع فولاد ساخته می شدند، یک نوع نرم درطرف درونی و یک نوع سخت برای کشش قسمتهای مخروطی و استوانه ای. این دونوع باهم دردمای 1200 تا 1330 درجه سانتی گراد ذوب می شدند و از باروکس به عنوان ماده کاتالیزور استفاده میشد و سپس چکش کاری آنها به همدیگر آغاز می شد. پس از حک کردن خطوط مورد نظر جهت سوراخها و آنیل نمودن، سوراخهای با عمق 10میلیمتر چکشکاری می شدند.
سپس سوراخهادر میان ورق کشش یافته سرد بوسیله یک سوراخ کن استوانه ای ایجاد می گشتند.

 



سپس ورق کشش، آنیل گردیده و سرد می شد و متعاقبا سوراخها بوسیله یک سوراخ کن مخروطی شکل سبک کالیبره می شدند. به عنوان روانساز جهت ایجاد سوراخها از روغن بذرخام استفاده می شد. لبه های طرف بیرونی بوسیله سنگ سمباده سائیده میشدند.
در انگلستان ورقهای کشش ، از فولاد با آلیاژکروم ساخته می‌شد.
یکی از اندازه های متداول ورقهای کشش به شرح زیر بود:
L = 300 - 500 mm, W =130 mm
که ضخامت آن بین 30 تا 50 میلیمتر بود ، تعداد سوراخها بین 60 تا 160 متغیر بود
درسال 1810 Lampidius درمورد کشش مفتول می نویسد
میله آهن توسط چکش ضربه می خورد تا نوک آن تیز شود،سپس آنیل میگردد، با پیه پیشانده می شود، و چها رمرتبه از سوراخهای کوچک و کوچکتر در ورق کشش، کشیده میشود . مفتول آنیل میگردد، صیقل داده میشود، نوک تیزمی شود با پیه پوشیده می شود و بازهم چهاربار از مسان سوراخها کشیده می شود. این فرایند آنقدر تکرارمی شود تا مفتول نهای 18 مرتبه از سوراخهای موجود در ورق کشش عبور داده شود.

 



ورق کشش یکی از ابزارهایی بود که اگرکسی می خواست مفتول را بکشد باید ابتدا خودش آن را می خرید.
منطقه Lyon درفرانسه، از نظر تکنیکی درمورد ساخت قالبهای کشش، درقرون 17 و 18، سرآمد بود. قلابدوزیهایی که با سیم طلا انجام میگردید و برای تزئین بافته های ابریشمی استفاده می شد دراین منطقه یافت شده است ودرکل دنیا بسیار مشهور است. به همین علت است که صنعت قالبهای کشش درآنجا بسیار توسعه یافت. سازندگان فرانسوی شهر Lyonرا ترک کردند و در Trevauxسکنی گزیدند، شهر کوچگی که در حدود 30 کیلومتری و در یک حوزه دولتی دیگر قرار دارد، از اینرواز پرداخت مالیاتهای سنگینی که در Lyon تحمل می کردند، راحت شدند.‌( امروزه یک موزه جالب در Trevoux با موضوع داستان قالبهای الماس وجود دارد).
درقرن 19 هم در Trevoux، سازندگان قالبهای کشش قالبهایی را از یاقوت کبود و یاقوت سرخ درست می کردند، این سنگهای سخت بوسیله تراشه هایی که با الماس صنعتی سوراخ شده بود بکارگرفته می شدند و بوسیله پودر الماس صیقل داده می شدند( این پودر از خرد کردن ایجادمی شد). درسال 1865، شرکتی با یک گروه کارگر این ایده را درنظر داشت که از تراشه های بزرگتری استفاده کند و تلاش نمود که برای سوراخکاری از همان فرایند دستی ویاقوتهای کبود وسرخ استفاده کنند. اولین قالب الماس به این نحو متولد گردید و کسی که این قالب را صیقلکاری و پرداخت نمود آقای پیر فرت بود.

 


درسال 1825، Thome'e در Verdohl، شروع به نورد گرم مفتول بجای چکشکاری نمود. وزن حلقه 20 کیلو بود.
W.A. در آلمان درسال 1834 برای معادن ذغال سنگ اقدام به ساخت و توسعه رشته سیمهای فولادی پیچیده شده نمود.
ماشینهای سیم پیچ Strander وCloser برای اولین باردرسال 1869در انگلستان ساخته شدند.
درسال 1864 آقای هورسفال در انگلیس اختراعی جهت عملیات حرارتی پیوسته جهت مفتول فولادی با کربن بالا به نام خود ثبت نمود. این فرایند به نام Patenting معروف گردید. مفتول تا 900 درجه داغ می شود، سپس در سرب مذاب تا 550 درجه سرد شده و برای مدیت کوتاهی درهمین دما باقی می ماند ( تا زمانی که تمامی آستنیت به پرلیت نرم تبدیل شود). با این عمل انجام کشش فولاد با کربن بالا امکان پذیر گردید. دردستگاههای نورد مفتول بصورت کنترل نشده سرد می شد. کسانی که مبادرت به کشش مفتول می کردند همواره درابتدای کار مفتول را Patent می کردند. تا سال 1964 عمل Patent کردن مفتول یک اجبار بود تا آنکه روش خنک سازی کنترل شده Stelmore درمورد دستگاههای نورد ارائه گردید. این روش درواقع Patentنمودن مستقیم بوسیله هوا به عنوان عامل خنک کننده می باشد. در سال 1925 در آلمان، آقای آنتون پمپ نتایج حاصل از Patentingتوسط هوا را منتشر نمود. امروزه نیز Patenting به عنوان یک عملیات حرارتی متوسط درمورد کشش مفتول با کربن بالا بکارمی رود.
برای اندازه گیری قطر مفتول ، درسال 1870 میکرومترهای پیچی استفاده گردیدند، تا پیش از آن از Clinker استفاده می شد.
درسال 1876آقای Bets St. Inbert،با خم کردن مفتول دستگاه نورد روی دو صفحه موفق گردید عمل پوسته زدایی یا Descaling را بصورت مکانیکی انجام دهد. این ماشین شبیه ماشینهای امروزی پوسته زدایی مکانیکی بود.
در جلسه ”Vereins Deutscher Eisenhüttenleute” در Ruhr در سال 1888 ، دکتر H. Wedding، مقاله ای را تحت عنوان کشش مفتول بدون غوطه ورساختن در اسید، ارائه نمود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  16  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مواردی درخصوص تاریخچه کشش

دانلودمقاله شوخ طبعی

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله شوخ طبعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


هم خانم ها و هم آقایون هر دو به یک میزان به دنبال یافتن حس شوخ طبعی در شریک زندگی خود هستند. به هر حال هر کس به دنبال همسری باشد که خوش مشرب، جذاب و خوشمزه باشد. ماهیت شوخ طبعی از دیدگاه خانمها و آقایون اگر از خانم ها و آقایون سوال کنید که چه خصوصیتی در همسرشان وجود دارد که بیش از هر چیز برایشان جالب و جذاب است مطمئن باشید که هر دو جنسیت، شوخ طبعی را در ابتدای لیست خود قرار خواهند داد. این واژه آنقدر مورد استفاده قرار گرفته که در زبان انگلیسی سرواژه ای به صورت (GSOH) نیز برای آن ساخته اند.
هم خانم ها و هم آقایون هر دو به یک میزان به دنبال یافتن حس شوخ طبعی در شریک زندگی خود هستند. به هر حال کاملاً طبیعی است که هر کس به دنبال همسری باشد که خوش مشرب، جذاب و خوشمزه باشد.
می‌توان گفت که این روزها شوخ طبعی به شکل مقوله ای در آمده که در میان عامه ی مردم رواج زیادی پیدا کرده. لازم به ذکر است پژوهشگرانی که در مورد شوخ طبعی تحقیق و بررسی می‌نمایند سال هاست که متوجه اختلافاتی در مورد مفهوم و کاربرد حس شوخ طبعی در میان خانم ها و آقایون شده اند. به این معنا که خانم ها علاقه دارند با مردی ازوداج کنند که با مزه باشد، و برایشان جک های خنده دار تعریف کند؛ این در حالی است که آقایون تمایل دارند با خانم هایی ازدواج کنند که به جک های مضحک و مسخره ی آنها بخندند.

 

بر اساس اظهارات اریک برسلر روانشناس دانشگاه مک مستر در کانادا تعریف خانم ها و آقایون از حس شوخ طبعی به یک معنا نیست. او در تحقیقاتش که در جلد بعدی ماهنامه ی تکامل و سلوک انسانی به چاپ خواهد رسید، تعداد بسیار زیادی از خانم ها و آقایون را مورد پرسش قرار داده است. این افراد پاسخ های جالبی به سوال های پژوهشگران داده اند. برسلر و تیمش به این نتیجه دست پیدا کرده اند که خانم ها بیشتر به دنبال مردی هستند که "تولید کننده" ی شوخی باشد و آقایون نیز بیشتر به خانم‌هایی گرایش دارند که با روی باز از شوخی آنها "استقبال" کنند.
جفری مولر روانشناس در رشد تکاملی انسان در دانشگاه نیو مکزیکو و نویسنده کتاب "ذهنیت همسریابی" معتقد است که این نوع تقسیم مفهومی شوخی در میان جنسیت ها کاملاً قابل درک و پیش بینی است. خانم ها انتخابگر تر از آقایون هستند و به این دلیل که آنها مردهای شوخ طبع را ترجیح می‌دهند، آقایون خود به خود آموزش می‌بینند که حس شوخ طبعی خود را زنده نگه داشته و خودشان را با مزه جلوه دهند تا به این ترتیب هم بر روی خانم ها تاثیر گذار واقع بشوند و هم مردهای دیگر را از میدان به در کنند.
جان موریل پروفسور کالج ویلیام و ماری در ویرجینا که به مدت 25 سال است که بر روی شوخ طبعی مطالعه و تحقیق می‌کند، معتقد است که : "آقایون خیلی راحت با گذاشتن القاب و نام های مستعار بر روی مردهای دیگر آنها دست انداخته و به آنها طعنه می زنند." این در حالی است که خانم ها یک چنین کاری را انجام نمی‌دهند و کمتر اتفاق می‌افتد خانم ها را ببینید که برای یکدیگر جک بسازند و یا شوخی‌هایی کنند که به شخصیت طرف مقابل توهین شده باشد.
یکی از تفاوت های اصلی این است که آقایون اغلب از شوخی استفاده می‌کنند تا به نوعی با هم جنس های خود رقابت کرده و حس برتری خود را به آنها بقبولانند. این در حالی است خانم ها از شوخی و خنده صرفاً به عنوان عاملی برای عمیق تر شدن پیوندهای عاطفی استفاده می‌کنند. تحقیقات گویای این مطلب هستند که آقایون زمانیکه در کنار یک خانم هستند با دوستان پسر خود شروع می‌کنند به شوخی و خنده.
تطمیع حس شوخ طبعی برای آقایون آنقدر مهم است که یک لبخند از طرف جنس مونث می‌تواند به عنوان تثبیت کننده ی علاقه در ذهن آنها است. مجموعه تحقیقات یک پژوهشکده ی آلمانی نیز گویای این مطلب است که زمانیکه یک خانم و آقای غریبه به هم می‌رسند و شروع می‌کنند به یک گفتگوی عادی، میزان خنده های خانم در طول بحث به عنوان عاملی محسوب می‌شود که میزان علاقه ی او به طرف مقابل را تعیین می‌کند، و نشان می‌دهد که او تا چه حد جذب آقا شده. همچنین همین میزان خنده های خانم است که آقا بر اساس آن تصمیم می‌گیرد که دفعه ی آینده باز هم او را ملاقات کند یا خیر. از سوی دیگر میزان خنده های آقا هیچ ارتباطی به میزان علاقه ی او به خانم ندارد.

 


برسلر می‌گوید که تحقیقاتش همچنین گویای این مطلب نیز هستند که شوخی به احتمال زیاد بخاطر انتخاب جنسی صورت می‌پذیرد چراکه در روابط رمانتیک خنده و شوخی بسیار مطلوب جلوه می‌کند. شاید خانم ها به حس شوخ طبعی دوستانشان بی‌اهمیت باشند حال چه دختر و چه پسر، اما تمایل دارند که همسرشان از این حس برخوردار باشد.
دان نیلسون پروفسور زبان شناسی دانشگاه آریزنا امریکا می‌گوید خانمی که حس شوخ طبعی آقا را به مسخره می‌گیرد، این کار او برای آقا مایوس کننده و دلسر کننده به حساب می‌آید. بسیاری از آقایون در این حال احساس تهدید زیادی را از سوی طرف مقابل دریافت می‌کنند. همچنین آقایون خانم هایی که بیش از اندازه شوخی می‌کنند را نیز به عنوان تهدید برای خود محسوب می‌کنند، به این معنا که این احتمال را می‌دهند روزی خودشان هدف زبان تیز و تند خانم قرار بگیرند. او می‌گوید: "من احساس می‌کنم که هر مردی در دنیا عاشق شوخ طبعی و خوشمزگی است."
نیلسون می‌گوید مردهای مضحک و با مزه خیلی جذاب هستند چراکه دارای خلاقیت بسیار بالایی می‌باشند، آنها حتی قابلیت دیدن اشیاء موجود در درون یک جعبه بسته را نیز دارند. آنها همچنین دارای "دید مضاعف" هستند. او می‌گوید آنها توانایی درک نقطه نظرات متفاوت طرف مقابل را نیز دارند. او می گوید هر دوی این خصیصه های اخلاقی مورد پذیرش خانم ها هستند.

 


البته خود نیلسون هم برای شوخ طبعی حد و اندازه خاصی قائل می شود. در حقیقت اینطور هم نیست که آقایون بگویند ما به هیچ وجه دلمان نمی‌خواهد همسرمان شوخی کند. از این گذشته مردهایی که این حس را می‌ستایند، اغلب نسبت به سایر مردها مطمئن تر، بالغ تر، و آگاه تر هستند. آنها ارزش و اعتبار بالایی به همسرشان می دهند و از این بابت هیچ ترس و تهدیدی را نیز متوجه خودشان نمی‌بینند.
البته خانم هایی که به دنبال مردهایی هستند که موافق حس شوخ طبعی آنها بوده و ازآن استقبال کنند، دارای عزت نفس بالاتری هستند و برای شخصیت خود ارزش بالاتری قائل هستند.
اکثریت قریب به اتفاق پژوهشگران خانواده و ازدواج نیز موافق آراء فوق الذکر هستند.
جان گاتمن یکی از موسسین موسسه ازدواج و خانواده در سیاتل امریکا و کارشناس روابط زناشویی به این نتیجه رسیده است که زمانیکه شوخی و خنده به عنوان عامل از بین برنده ی تنش ها و تعارض ها به کار برده می‌شود، زندگی ها دوام بیشتری پیدا می‌کنند. مطالعات جامع دیگر نیز حاکی از این مطلب هستند که افرادی که با همسران خود خنده و شوخی می‌کنند و به طور روزانه موجبات خنده و شادی یکدیگر را فراهم می‌آورند، زندگی خیلی خوشحال تری را دنبال خواهند کرد.

 


جنبه سرزنده، شوخ، و فکاهی مغز قابل تقدیر است حتی اگر زوجین در مورد چیزی که عامل خنده است با هم موافق نباشند.
روانشناسی شوخ طبعی
کارشناسان پرورش مهارت شوخ‌طبعی را از اصول تربیتی مهم در خانواده می‌دانند
خندیدن کودک را سرکوب نکنیم
«شیطنت‌های کودک خردسالم و به قول آشنایان و دوستان شیرین‌کاری‌هایش، همیشه مرا رنج می‌دهد. گاهی اوقات لنگه کفش را به جای گوشی تلفن برداشته و با دوست خیالی‌اش صحبت می‌کند، در برخی مواقع عصای پدربزرگش را برداشته و با خنده‌های بی‌پایانش، شروع به گفتن لطیفه‌های تکراری و بی‌مفهوم می‌کند. برخلاف عقیده همسرم که او را کودکی باهوش و شیرین می‌داند و حمایتش می‌کند، من نگران هستم.»
مادر پسر بچه هفت ساله از شوخ‌طبعی‌های فرزندش نگران است در حالی که به عقیده متخصصان ویژگی شوخ‌طبعی از خصایص انسان‌های باهوش به شمار آمده و پرورش آن در کودکان سبب افزایش خلاقیت و کمک به رشد شناختی کودک می‌شود.
نوع نگرش افراد به زندگی نقش مهمی در شیوه مقابله با فراز و نشیب‌ها و تحقق آمال و آرزوهای آنها دارد. محققان با بررسی روش‌ها و راهکارهای نیل به موفقیت و کسب خوشبختی به این نتیجه دست یافته‌اند. مثبت‌اندیشی و شوخ‌طبعی در دنیای پرهیاهو و پرمشغله امروزی، اصلی مهم در دستیابی به خوشبختی محسوب شده و کاربرد مهارت‌های شوخی در زندگی تضمین‌کننده سلامت روان و جسم افراد محسوب می‌شود.
اندیشمندان شوخ‌طبعی را اصل دوم رسیدن به ارتباط موفق دانسته و استفاده گزینشی و آگاهانه از الفاظ و عبارات لطیف را راهکاری مؤثر برای مقابله با تنش و استرس معرفی می‌کنند.
قابلیت نگریستن با نگاهی طنز به دنیای اطراف از نخستین سال‌های تولد در کودکان وجود دارد و به عقیده متخصصان، پرورش آن از سوی افراد خانواده و محیط‌های آموزشی امکان‌پذیر خواهد بود.
دکتر مهین علامه، روانپزشک کودک شوخ‌طبعی را یکی از ویژگی‌های مهم و شیوه‌ای ارزشمند در رشد کودک و ارتقای تعاملات مثبت اجتماعی او معرفی می‌کند و در این خصوص معتقد است، خندیدن به مسائل به ظاهر بی‌اهمیت و ساختن داستان‌های خنده‌دار، از موضوعات مختلف و مباحثی که اغلب افراد آنها را جدی می‌گیرند، از خصایص بارز کودکان محسوب شده و کودکان از این طریق به کشف حقیقت و واقعیت‌های زندگی می‌پردازند. این متخصص اضافه می‌کند، تحقیقات بیانگر آن است که کودکان شوخ‌طبع در مقایسه با همسالان خود از زندگی شادتری برخوردار بوده، عزت نفس بیشتری دارند و به کنترل درآوردن اوضاع از ویژگی‌های متداول این افراد محسوب می‌شود. در خانواده‌هایی که پرورش مهارت شوخ‌طبعی از اصول تربیتی والدین محسوب می‌شود، کودکان قادر به انتقال احساسات و عواطف خود به دیگران بوده و روابط اجتماعی قوی‌تری دارند. این کودکان سریع‌تر از افراد دیگر، مهارت‌ها را آموخته و خود را با شرایط جدید و غیرقابل پیش‌بینی سازگار می‌کنند.
دکتر مسعود آبیار، روانشناس و استاد دانشگاه در این باره معتقد است‌ ترویج مهارت خندیدن و اهمیت دادن به نگاه متفاوت کودکان در محیط خانواده، ارتباط مستقیم با افزایش هوش هیجانی (EQ) در کودکان دارد.
این روانشناس اضافه می‌کند: تجربه نشان می‌‌دهد در اغلب خانواده‌ها افکار متفاوت و شوخ طبعانه کودکان جدی گرفته نشده و در برخی مواقع سرکوب می‌شود، این در حالی است که کودکان با استفاده از تفکری که در علم روانشناسی به تفکر جادویی معروف است، دست به اعمالی متفاوت می‌زنند. آنها با این شیوه تفکر با دوستان خیالی خود صحبت می‌کنند، مهمانی راه انداخته و در بازی‌های خود، حرکات و حرف‌های عجیب و خنده‌دار می‌زنند. در صورتی که این رفتار از سوی والدین و مسئولان آموزشی جدی گرفته نشده و کودکان به خلق دنیای خیالی و دروغگویی و شیطنت متهم شوند، مهارت ارتباط موفق و افزایش خلاقیت در آنها کاهش خواهد یافت.
این متخصص اضافه می‌کند: خندیدن کودکان به مسائل بی‌اهمیت مانند به زمین افتادن یک قاشق طبیعی بوده و برخورد موضع‌گیرانه بزرگ‌ترها و سرکوب خندیدن در آنها عوارض بی‌شماری را در نحوه رشد شخصیتی کودک بر جا خواهد گذاشت.
پرورش مهارت شوخ طبعی
محققان پرورش مهارت شوخ طبعی از دوران نوباوگی در محیط خانواده را از شیوه‌های مؤثر در شکوفایی استعدادها و مهارت‌های آنان معرفی می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که در خانواده‌های شوخ‌طبع پرورش یافته و همیشه برای خندیدن نکته‌ای را پیدا می‌کنند از سلامت جسمی بیشتری برخوردار هستند. این افراد نسبت به درد مقاوم بوده و سیستم ایمنی قوی‌تری دارند. ضربان قلب افراد شوخ طبع متعادل بوده، میزان فشارخون متناسب و بهبود عملکرد سیستم گوارشی از دیگر مشخصات این افراد محسوب می‌شود. به عقیده متخصصان حس شوخ طبعی از لحظه تولد به صورت فطری در همه افراد وجود داشته و نیازمند پرورش صحیح است.
دکتر ثمین ملکوتی روانپزشک کودک درخصوص شیوه پرورش مهارت شوخ‌طبعی از نخستین سال‌های تولد می‌گوید: نوزادان درک روشنی از نحوه ارتباط متقابل و انتقال حس شوخ‌طبعی ندارند اما معنا و مفهوم لبخند و شادکامی را در افراد مجاور خود بخوبی درک می‌کنند و به محرک‌هایی مانند قلقلک دادن، ‌شکلک و حرکات خنده‌دار به صورت خنده پاسخ می‌دهند. به عقیده این متخصص زمانی که والدین و افراد خانواده، صداهای حیوانات را تقلید می‌کنند، این حرکات برای نوزادان 9 تا
15 ماهه که به دنبال کشف و شناخت دنیای اطراف خود هستند، جالب بوده و می‌خندند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  41  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله شوخ طبعی

دانلود مقاله فایروال

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله فایروال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

فایروال
فایروال سعی می کند هر دو نیاز زیر را برآورده کند.
- نیاز سازمانها و شرکتها برای اتصال به اینترنت
- نیاز به حفظ امنیت اطلاعات و برنامه های سازمانها
- تعریف :
فایروال یک یا مجموعه ای از سیستم هاست که سیاست کنترل دستی را بین شبکه ها اعمال می کند.
عموما برای محافظت از شبکه های مبتنی بر TCP/IP بکار می رود.
نقش فایروال
یک فایروال عمدتا نقشهای زیر را در شبکه ها برعهده دارد:
• انسداد ترافیک (Blocking traffic)
• باز کردن ترافیک (Permitting traffic)
• ثبت جریان ترافیک (Logging traffic)
• تصفیه بر اساس محتوای بسته ها (Content Filtering)
• فعال کردن شبکه های خصوصی مجازی(VPN)
• ترجمه آدرسهای اینترنتی(NAT)
ویژگیهای فایروال
1- در محل اتصال شبکه داخلی سازمان به اینترنت قرار می گیرد.
2- ترافیک گذرنده از داخل به خارج و برعکس ،باید از داخل فایروال عبور کند.
3- تنها اطلاعات واشخاص مجاز، با توجه به سیاستهای شبکه محلی، می توانند از فایروال عبور کنند.
4- فایروال خود نسبت به نفوذ ایمن می باشد (استفاده از trusted system)
5- مکانسیمهای کنترلی
• Service Control
- سرویسهای اینترنتی قابل دسترسی
- اعمال کنترل بر اساس آدرس IP و پورت TCP
- استفاده از proxy برای سرویسهای استاندارد(FTP، Telnet....)
• Direction Control
- اینکه یک سرویس از کدام سمت می تواند راه اندازی و پاسخ داده می شود.
• User Control
- کنترل دسترسی به سرویس بر اساس شخص درخواست کننده
• Behavior Control: کنترل نحوه استفاده از سرویسها
- مثال : انسداد سرویس ایمیل برای مقابله با spam
محدودیتها :
فایروال نمی تواند با حملات زیر مقابله کند
- حملاتی که از فایروال عبور نمی کنند
• اتصال کارکنان از طریق Dial –up

 

- ممانعت کامل از انتقال ویروسها و فایلهای اجرایی مخرب
انواع فایروالها
- packet Filters
- Application –Level Gateways
- Circuit – Level Gateways

 

packet Filters
• مبنای کلیه سیستم های فایروال می باشد.
• هر بسته IP را چک کرده (صرفنظر از محتوا) و بر اساس قوانین (rules) درباره عبور از آن تصمیم می گیرد.
o Permit
o Deny
• قوانین بر اساس IP و TCP هستند.
• فیلترینگ در هر دو جهت اعمال می شود.
• دسترسی به سرویسها قابل کنترل است. (با استفاده از پورت های TCP)
• مزیت : سادگی و شفافیت از نظر کاربران
• ضعف:
o عدم پشتیبانی از احراز هویت
o اعمال قوانین متناسب با برنامه مشکل است.
• دو سیاست پیش فرض می تواند وجود داشته باشد
o هرآنچه صریحا اجازه داده نشده غیر مجاز است.
o هر آنچه که صریحا ممنوع نشده مجاز است .

 

 

 


تصفیه بسته ها
تصفیه بسته ها در این نوع فایروال ها براساس فیلدهای زیر صورت می گیرد:
• نوع پروتکل(ICMP, TCP , IP....)
• آدرس IP مبدا و مقصد
• پورت مبدا و مقصد
• حالت ارتباط(پرچم های SYN ، ACK یا RST در TCP، Related،Established)
• زمان :فعال کردن سرویس در یک بازه زمانی خاص
• واسط ورودی /خروجی (eth1 , eth0)

 


حملات وارد بر Packet Filtering Firewalls
- جعل آدرس IP: فرستادن بسته از خارج با آدرس مبدا داخلی جعلی
• راه حل: بلاک کردن بسته های فوق
- مسیریابی از طریق مبداء :فرستنده مسیر انتقال بسته را همراه آن می فرستد.
• راه حل : بلاک کردن بسته هایی که حاوی اطلاعات مسیریابی هستند.
- بسته های IP قطعه قطعه شده
• راه حل : بلاک کردن بسته های کوچکی که گزینه تقسیم IP آنها Set شده است.

Application –Level – Gatways

 

بیشتر به عنوان proxy serverاطلاق می شود.
اصولا نقش واسط انتقال ترافیک در لایه کاربرد را ایفا می کند :
 کاربر از proxy تقاضای سرویس می کند.
 Proxy صلاحیت کاربر برای استفاده از سرویس را بررسی می کند.
 Proxy با میزبان remote تماس می گیرد و قطعات TCP را منتقل می کند.
 اگر کد سرویس مورد نظر در Proxy پیاده سازی نشده باشد،سرویس غیرقابل دسترسی خواهد بود.

 

مزایا:
- تنها با لیست محدودی از برنامه های کاربردی سرو کار دارد.
- ترافیک ورودی بسادگی قابل ردیابی و بازرسی است.
- نسبت به حملهDOS مقاومتر است.
- امکان تصفیه بر اساس محتوای بسته ها وجود دارد.
در مجموع امنیت بیشتری دارد.

 

معایب:
- سربار به وجود آمده برای ایجاد هر Connection جدید
- طرفین با هم ارتباط مستقیم ندارند.
- با تغییر Proxy Server ها ممکن است مجبور به تغییر پیکربندی Clientها باشیم.
در مجموع کارایی کمتری دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Circuit –Level – Gateway
- عبارت است از یک سیستم stand-alone یا یک کارگزار proxy ویژه برنامه کاربردی
- ارتباط انتها به انتها (end – to -end) برقرار نمی شود.
- دوارتباط جداگانه TCP یکی با میزبان داخلی و یکی با میزبان خارجی برقرار می شود.
- ترافیک بدون کنترل محتوای داخلی آن منتقل می شود.
- عموما وقتی کاربران داخلی قابل اعتماد هستند بکار می رود.در این حالت :
• برای ارتباطات داخلی از proxy استفاده می شود.
• برای ارتباطات خارجی از circuit –level gateway استفاده می شود.
امنیت آنها :
از Packet Filter بیشتر و از Application –Level Gatewayها کمتر است.

 


Bastion Host
- عبارت است از یک نقطه بحرانی از نظر امنیت شبکه داخلی
- عموما proxy Server ها یا Circuit-Level Gatewayها روی آن نصب می شوند.
- نسخه امن سیستم عامل روی آن اجرا می شود.
Proxy -ها زیر مجموعه ای از ویژگی های سرویسها را پشتیبانی می کنند.
- Proxyها دسترسی به میزبان های خاصی را مجاز می شمارند.
- Proxyها جزییات وقایع امنیتی را ثبت می کنند
- Proxy ها از همدیگر مستقل هستند
- بجز خواندن فایل Config در ابتدای زمان راه اندازی ، دسترسی به دیسک ندارند(امنیت بیشتر در مقابل ویروسها و اسبهای تراوا)

 


پیکربندی فایروالها
Single –Homed Bastion Host

 

Bastion Host + Packet – Filter router -
- بسته های ورودی فقط به مقصد Bastion Host می توانند فرستاده شوند.
- بسته ها فقط ازمبدا Bastion Host می توانند به خارج فرستاده شوند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 


Dual –homed Bastion Host

 

- ترافیک می تواند بین شبکه اینترنت و میزبانهای شبکه داخلی منتقل شود(از طریق router)
- کارگزار اطلاعات یا سایر میزبانها (در صورت لزوم) می توانند با router ارتباط داشته باشند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


Screened- Subnet – Firewall

 

- ایجاد یک محیط ایزوله با استفاده ازدو router
- شبکه داخلی و اینترنت می توانند با زیر شبکه (subnet)داخلی ارتباط داشته باشند.
- ایجاد سه لایه دفاعی و فراهم آمدن امنیت بیشتر

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   240 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فایروال

دانالود مقاله فرسایش و فرسودگی بافت شهری

اختصاصی از فی توو دانالود مقاله فرسایش و فرسودگی بافت شهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

فرسایش و فرسودگی :
یکی از مهمترین مسائل مربوط به فضای شهری است که باعث بی سازمانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بی¬قوارگی آن می¬شود. فرسودگی عاملی است که به زدودن خاطرات جمعی، افول حیات شهری واقعی و شکل گرفتن حیات شهری روزمره¬ای کمک می¬کند. این عامل با کاهش عمر اثر و با شتابی کم و بیش تند، باعث حرکت به سوی نقطۀ پایانی اثر می¬گردد.
فرسودگی به دو دسته تقسیم می¬شود:
1- فرسودگی نسبی
2- کامل
1- فرسودگی نسبی: فرسودگی است که در یکی از عناصر مهم فضای شهری یعنی کالبد یا فعالیت رخنه می¬کند و به دنبال خود باعث فرسودگی نسبی فضای شهری می¬گردد.
2- فرسودگی کامل: در هر دو عنصر فضای شهری یعنی کالبد و فعالیت آن رخنه می¬کند و به دنبال آن باعث فرسودگی کامل فضا می¬شود. پس فرسودگی یا در «کالبد» یا «فعالیت» و یا در «کالبد و فعالیت» به طور یکجا رسوخ می¬کند.
تعاریف مرمت و مرمت شهری:
مرمت،علم آئینی و مستمر است که نمی¬توان آن را در یک زمان مشخص، به صورت مقطعی آن هم به شکل مسکن اعمال کرد.مرمت به دوصورت امکان¬پذیر است:
 تعمیر
 نگهداری
تعمیر: دربر گیرنده مجموعه دخالت¬هایی است که جملگی آنها سعی در بهبود وضعیت کالبدی فضای شهری دارند. تعمیر گاهی به صورت مقطعی و زمانی به شکل مداوم در اثر انجام می¬پذیرد. اما نگهداری، نگرشی فراتر از تعمیر به اثر دارد. نگهداری، به روز بودن اثر را مد نظر قرار می¬دهد و دربر گیرندۀ مجموعه دخالت¬هایی است که سعی در بهبود وضعیت فضای شهری (فعالیت+کالبد) و معاصرسازی آن دارند. با این تعریف، مرمت شهری یعنی: دخالت آگاهانه در فضای شهری برای جلوگیری از فرسایش و معاصرسازی آن. معاصرسازی، فرآیندی است که به خلق فضای شهری جدید با حفظ ویژگی¬های اصلی فضایی (کالبدی و فعالیتی) منجر می¬گردد. در این اقدام، فضای شهری جدید حادث می¬شود که ضمن حفظ شباهت-های اساسی با فضای شهری قدیم، تفاوت¬های ماهوی و معنایی را نیز با فضای قدیم به نمایش می¬گذارد.
مرمت شهری را می¬توان به سه طریق عمده به انجام رساندکه هر یک از آنها دربر گیرنده مجموعه اقداماتی می¬باشند که به تفصیل توضیح داده شده است:
 بهسازی : «بهسازی شامل سلسله اقداماتی است که به منظور بهبود کالبد – که در نتیجۀ فرسایش فعالیت تحقق یافته است – در کوتاه مدت صورت می¬پذیرد. در واقع بهسازی زمانی صورت می¬پذیرد که فرسودگی نسبی فضا از لحاظ عملکردی حادث شده باشد. بهسازی می¬تواند اقدامات زیر را دربر گیرد»
بین (5- 0) سال و غالبا درپروژه های اجرایی گنجانیده می شودکهدرتغییر وتاکیدودقت درکاربری صورت می گیرد.مقیاس اینوع عمل در حد زیرمحله و کوی خواهد بود.
الف. «بازیافت» (Recupration): بازیافت به آن دسته از اقداماتی اطلاق می¬شود که با حداقل هزینه و حداقل مداخلات، به ایجاد شرایط زیست بهینه در فضای شهری منجر گردد.در واقع بازیافت به مجموعه اقداماتی اطلاق می¬گردد که شرط دوام و بقای فضای شهری را در محیط پیرامونش بیشتر کند. بازیافت، سعی در حل فوری آن چیزی دارد که حیات فضای شهری را مختل کرده است. به سخن دیگر، بازیافت به معنای رفع خطر و بازگرداندن حیات مجدد به فضای شهری در کوتاه مدت، با استفاده از نیروی حیاتی موجود در فضا، مجموعه یا بنای شهری می¬باشد.
ب. «مراقبت، جلوگیری و ضمانت» (Preservation): این واژه به معنای حفظ، نگهداری، ممانعت و جلوگیری کردن از خطر و آسیب¬هایی است که به کالبد یا عملکرد اثر وارد می¬شود و در نهایت به اتخاذ تدابیر مناسب برای جلوگیری از خطرات احتمالی می¬انجامد. در این امر، بازرسی و بازبینی منظم، نگهداری، تعمیر، مطالعۀ انواع دگرگونی¬های سازه¬ای و تغییر شکل¬های احتمالی و شناخت خطرات و آسیب¬های ناشی از فرسودگی و فرسایش فضا، مجموعه و بنا، از جمله عوامل مهمی هستند که مد نظر می¬باشند. این اقدام، پیش از آنکه، اقدامی عملی محسوب شود، نوعی بازبینی و بازنگری دائمی است که در بقای فضای شهری نقش مثبتی ایفا می¬کند. گاهی دامنه این واژه آن قدر گسترش می¬یابد که از آن به عنوان امری آیینی یاد می¬شود، به طوری که مخالفت با آن و یا حتی بی¬توجهی به آن، نوعی عمل ضد آیینی محسوب می¬شود. ج. «حمایت» (Protection): این واژه به معنای ایجاد شرایط مناسب به منظور حفظ و نگهداری مداوم فضای شهری است. حمایت می¬تواند دربر گیرنده مجموعه اقداماتی نظیر تهیه و تدوین قوانین، جلب حمایت¬های دولتی، تعیین حوزه¬های حفاظتی و ... بوده و اقدامات مرمتی و تعمیر را نیز شامل می¬شود.
د.«استحکام بخشی» (Consolidation): استحکام بخشی به مجموعه اقداماتی اطلاق می¬شود که توسط آن بتوان شاهد افزایش امنیت، قدرت و استحکام فضا، مجموعه و یا بنا بود. «هدف اساسی این عمل، بالا بردن میزان دوام و یکپارچگی در ساختار (1983 ،ICOM) سازمان فضایی است. در مقیاس شهر و مجموعۀ شهری، این امر در استحکام بخشی استخوان بندی فضایی و در مقیاس بنا، در استحکام بخشی و تقویت سازۀ بنا مطرح می¬گردد.
ه. «توانبخشی» (Rehabilitation): توانبخشی به معنای تجدید توان، تجدید حیات و حتی تجدید حیثیت یک بافت کهن است. توانبخشی از طریق تزریق فعالیت جدید در فضا سبب تجدید حیات بافت کهن می¬گردد.
تجدید حیات یا تجدید حیثیت می¬تواند تبدیل به ابقا و ارتقای هویت شهر گردد. این واژه بیش از آنکه امری عملی محسوب شود، امری مفهومی و روانی است.
و.«بهبود سازماندهی و بازآبادانی» (Improvement): این واژه به مجموعه اقداماتی اطلاق می¬شود که باعث تقویت جنبه¬های مثبت و تضعیف جنبه¬های منفی فضا، مجموعه و بنا شود. این اقدام با تاکید و با استفاده از امکانات بالقوه و بالفعل موجود در فضا، مجموعه یا بنا، سعی در کاهش محدودیت¬ها و کاستی¬ها دارد. این اقدام می¬تواند مسائل اجتماعی، اقتصادی، مالی- فنی، اداری- اجرایی و کالبدی- فضایی را دربر گیرد.
 نوسازی: نوسازی زمانی انجام می¬شود که فضای شهری، مجموعه و یا بنا از کارکردی مناسب و معاصر برخوردار بوده ولی فرسودگی نسبی کالبدی فضایی سبب کاهش بازدهی و کارایی آن شده است. نوسازی مجموعه اقداماتی را شامل می¬شود که در عین حفاظت بنا، مجموعه و یا فضای شهری کهن، سازمان فضایی مربوط را معاصرسازی نموده و امکان بازدهی بهینه آن را فرهم آورد. نوسازی، هفت دسته از اقدامات را شامل می¬شود.
بین (15-0) سال درپروژه های طراحی شهری صورت میگیرد.تاکید بر کاربری وتغییر در کالبد است. مقیاس درحد محله و برزن است.
الف. «تجدید حیات» (Revitalization) :این واژه شامل مجموعه اقدامات متنوع و تکمیلی است که برای بازگردانیدن حیات مجدد و یا زندگی مجدد به بنا، مجموعه و یا فضای شهری مورد نظر صورت می¬پذیرد. این اقدامات می¬توانند در سازمان کالبدی- فضایی صورت پذیرند و سبب حذف یا اضافه نمودن بخشهایی از سازمان کالبدی- فضایی بافت کهن شوند. بی¬آنکه به هیئت کلی آن خدشه¬ای وارد شده باشد. معاصرسازی مورد نظر در این اقدامات، تمام عرصه¬های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و کالبدی را شامل می¬شود.
ب. «انطباق، به روز کردن» (Adaptaion): این واژه را می¬توان معادل«به روز کردن» یا «به روز شدن» به کار گرفت. انطباق، اصطلاحا شامل سلسله اقداماتی است که با ایجاد شرایط مناسب در سازمان فضایی- کالبدی، سازش میان کالبد و فضای کهن با نیازهای امروزین را سبب می¬گردد.
ج. «تبدیل، دگرگونی» (Convcrsion) :این واژه به معنای تغییر خط، تغییر جبهه، تغییر شکل، تغییر ماهیت و تغییر عقیده می¬باشد. و مجموعه اقداماتی را شامل می¬شود که بتوانند به تغییرات از پیش گفته شده به نحوی پاسخ گویند که اخلال حادث شده از این تغییرات را از میان بردارند. در مرمت شهری این واژه در زمینه تغییر و تبدیل بنا، مجموعه و یا فضای کهن شهری به کار گرفته می¬شوند که نیاز به معاصرسازی دارند و می¬توان با هر یک از تغییرات مورد نظر، این امر را به انجام رسانید.
. «حفاظت» (Conservation): این واژه به معنای حفاظت و نگهداری اثر شکل طبیعی و اولیه خود است، به گونه¬ای که اثر بتواند به نیازهای امروزین پاسخ گوید و یا آنکه با تغییراتی چند در شکل طبیعی بع حیات خود ادامه دهد. حفاظت معمولا برای جلوگیری از فرسایش طبیعی یا انسان ساخت صورت می¬گیرد. فرسایشی که می¬تواند به فرو ریزی اثر منجر شود. این تعریف حفاظت را به معنای نو شدن دائمی نزدیک می¬کند.

ه. «نوشدن» (Renewal): این واژه به معنای شکل دادن و با ارزش کردن مجدد یک فضای شهری، مجموعه و یا بناست که از طریق مداخله¬های کالبدی- فضایی صورت می¬پذیرد.
و. «احیاء» :(Restoration)این واژه به معنای یگانگی بخشیدن به همۀ بخشهای از میان رفته اثر و یا سازمان فضایی است، به گونه¬ای که بتوان کلیت خدشه دار شده را از نو ایجاد کرد. این امر امروزه در اقداماتی ویژه برای بناها یا مجموعه¬ها یا بافت¬های شهری بسیار با ارزش در مقیاس ملی و جهانی مطرح می¬شود. به سخن دیگر، احیاء یا بازگشت به بنا، مجموعه و یا فضای شهری اولیه، سبب بازگردانیدن حالت وجودی، ذاتی و اصلی به بنا، مجموعه و یا فضای شهری می¬گردد. این واژه خصوصا برای بافت¬های تاریخی کهن و با ارزش به کار گرفته می¬شود.«این عمل بر مبنای احترام به کیفیت قدیمی بنا و بر مستندات اصیل آن استوار است»(ماده 9 قطعنامه ونیز). بنابراین در این اقدام بر ذکر تاریخ و مشخصات هر نوع مداخله¬ای، پس از زمان ساخت اصلی بنا، مجموعه و یا فضای شهری، تأکید می¬شود. امروزه احیاء، محدودیت¬های زمانی مفاهیم گذشتۀ خود را در هم شکسته است و بر مفهومی کاملا تحقیقی بر مبنای فرآیندی خلاقانه استوار است.
ز.«تعمیر» (Repair): این واژه، دربر گیرنده مداخله¬هایی است که باعث افزایش عمر فضای شهری، مجموعه و یا بنا می¬گردد. اقدامات مربوط به تعمیر معمولا به صورت مداوم صورت می¬پذیرد. بدین ترتیب می¬توان گفت که نوسازی فرآیندی است که طی آن می¬توان شاهد ایجاد وضعیتی مناسب در کالبد و فضای فرسوده اثر بود. این فرآیند شامل هفت دسته اقدامات عمده و مهم می¬باشد که به ترتیب شامل تجدید حیات، انطباق، تبدیل، حفاظت، نو شدن، احیاء و تعمیر است که در نمودار زیر نشان داده شده است.
 بازسازی: بازسازی به معنای از نو ساختن است. بازسازی زمانی صورت می¬گیرد که در بنا، مجموعه و یا فضای شهری به صورت کامل ایجاد شده باشد. فرسودگی کامل معمولا بر اثر فرسودگی(نسبی یا کامل) فعالیت یا کالبد، توأمان صورت می¬پذیرد. این امر معمولا برای ایجاد حیات جدید در سازمان فضایی فرسوده (بنا،مجموعه،بافت) به کار می¬رود. امروزه آنچه از بازسازی مراد می¬شود ایجاد فضای شهری معاصر یا سازمان فضایی جدید و موزونی است که بتواند گفت و گوی خلاق بین گذشته و آینده را نشان دهد فرآیند بازسازی معمولا با اقدامات زیر تعریف می-شود.
شامل تخریب وپاکسازی بافت شهری است.مدت اجرای اینگونه اقدامات بلند مدت (25-0) سال است .بیشتراینوع اقدامات درقالب طرحهای جامع گنجانیده می شوندونحوه یاستفاده از زمین درقالب تنظیم کاربری جدید وتعریف کالبد
تازه است .مقیاس در حد شهر یا بخشی از شهر(ناحیه ومنطقه ) است.
الف. «تخریب» (Demolition): تخریب به مجموعه اقداماتی اطلاق می¬گردد قبل از هرگونه عمل بازسازی، برای محیا کردن زمین (بنا، مجموعه، بافت) مخروبه یا مترو که انجام گیرد. این امر با آماده سازی زمین، امکان پیاده کردن طرحهای بازسازی را فراهم می¬آورد. تخریب، گاه برای یکپارچه سازی زمین و گاه در لابه¬لای سازمان فضایی موجود صورت می¬پذیرد.
ب. «پاکسازی، آواربرداری» (Clearance): پاکسازی مجموعه عملیاتی است که برای مهیا کردن زمین فضاهای مخروبه در سازمان فضایی موجود صورت می¬پذیرد. آواربرداری می¬تواند برای روشن کردن خطوط سازمان فضایی کهن صورت پذیرد یا در پی سازمان فضایی جدید انجام شود.

 

ج. «دوباره¬سازی» (Rebuilding): دوباره¬سازی گاه به معنای ساخت مجدد سازمان فضایی بر اساس آنچه از قدیم بوده است، می¬باشد و گاه به معنای ایجاد سازمان فضایی جدید بر اساس ارزش¬ها و معیارهای جاری و مرسوم و قابل انتقال به آینده است.

 

 

 


در فرآیند مرمت و نوسازی شهری با کاربست هر سه نوع اقدام ابقا، احیا و تخریب (بهسازی، نوسازی و بازسازی) سازمان فضایی گذشته، در زمان حال تعریف شده و قابلیت حضور در آینده را می¬یابد.

 

مطالعه و شاخت کلیۀ بناها در امر مرمت ضرورتی اجتناب ناپذیراست. این شناخت و مطالعه روشی دارد که اهم موارد آن به اختصار توضیح داده می¬شود.
1- حفاری و خاکبرداری برای پی بردن به جنبه¬های ناشناختۀ بنا یا مجموعه؛ این عملیات می¬تواند در کف، سقف، نما و یا پیرامون بنا انجام گیرد.

 

2- در برخی موارد، از نحوۀ پوشش و ویژگی نقوش برجسته و کنده¬کاریهای موجود به عنوان وسیلۀ شناسایی و دستیابی به فرم کامل بعضی از بناها استفاده می¬شود.

 

3- کتیبه¬های تاریخی و یا کتیبه¬هایی که بر اثر حفاری به دست می¬آید گاه حاوی دانسته¬هایی در مورد نحوۀ ساختمان سازی است و کتیبه¬های موجود در بنا نیز که در مورد تاریخ احداث بنا و تعمیرات انجام شده اطلاعاتی به دست می-دهد، مفیدند.

 

4- بررسی اشیاء به دست آمده در ضمن حفاری، از قبیل نقوش موجود دراشیاء فلزی، مهره¬ها، سفالها و لوحه¬ها در زمینه-های مختلف قابل استفاده خواهد بود.

 

5- از بررسی مصالح مکشوف در حفاریها و از اجزاء بنا از قبیل آجرهای شکسته، قطعات گچ، کاشی، موزائیک، قطعات فلز، چوپ و نظایر آن می¬توان جنبه¬های تزئینی بنا و مصالح به کار رفته را مورد مطالعه قرار داد.

 

6- از آثار مصور مانند مینیاتورها، نقوش روی کاشی بعضی از بناها، قطعات برنز و نظایر آنها می¬توان در روشن کردن برخی مسائل یاری جست. در مجموع، کاشیها و نقاشیهای دیواری به شناخت معماری، جنبه¬های تزئینی و فرهنگ زمان احداث بنا کمک زیادی می¬کند.

 

7- کتابهای تاریخی، سفرنامه¬ها، کتب مذهبی و کتب جغرافیایی نیز ممکن است حاوی اطلاعات زیادی درباره بنا باشد؛ استفاده از این مدارک مستلزم دقت و نوعی تبحّر است.

 

8- افسانه¬های تاریخی به شناخت ابنیۀ قدیمی و باستانی کمک کند.

 

9- گراوورها و عکسها نیز اطلاعاتی در اختیار قرار می¬دهند، ولی استفاده از آنها مستلزم تخصص است.

 

10- توجه به ویژگی¬های معماری بومی منطقه نیز ضروری است، زیرا معماریهای کهن در قالب معماریهای بومی مناطق مختلف تداوم یافته است.

 

به طور کلی، باید گفت اسناد و مدارکی که از طریق حفاری یافت می¬شود در مورد شناخت بنا ما را یاری می¬دهد، اما باید توجه داشت که حفاری مربوط به کار تعمیر و مرمت با حفاری به طور عمومی متفاوت است. برای مثال، حفاری در پیرامون بنا و خود بنا- یعنی بررسی پوشش آن- می¬تواند اطلاعاتی درمورد مراحل مختلف ساختمانی و یا تغییراتی که در دوره¬های مختلف حاصل شده، عملکرد بنا و تغییرات عملکرد آن در اختیارمان بگذارد. حفاری در کف و در داخل بنا بیشتر برای شناخت واحدهای قدیمی¬تر و تغییر در وضع بنا صورت می¬گیرد. برای مثال، بیشتر بناهای مذهبی بر فراز ستایشگاهها و معابد کهنتر ساخته شده¬اند و خاکبرداری در کف بنا بسیاری از مطالب را برای ما روشن می¬کند. سونداژ و حفاری در بام، شناخت پوششها، نحوه کاربندی و یا تغییر پوششها را روشن می¬کند.
به هر جهت، در مجموع باید گفت که در حفاری در بناهای مرمتی، مواردی باید مورد ارزیابی قرار گیرند که باستان شناس و مهندس معمار را در کار تعمیرات بنا راهنما باشند.

 


مطالعه و روند برنامه¬ریزی برای مرمت بناهای فرسوده به طور عام به شیوه زیر صورت می¬گیرد: در صورتی که مطالعات و بررسیهای اولیه مشخص کرد که یک بنا باید حفظ و مرمت شود، از آن لحظه بنا همانند بیماری تلقی می¬شود که تحت نظر مهندس معمار مرمت کار قرار گرفته است، لذا تشخیص بیماری ازطریق آسیب شناسی به عنوان مرحله بعدی کار مطرح می¬شود. در این زمینه، شناخت وضع موجود و ویژگیهای بنا یا مجموعه ضروری است و تنها پس از شناخت کافی از وضع موجود است که می¬توان مراحل بعدی مربوط به مرمت را آغاز کرد.
با توجه به زمان و مکان شکل¬گیری بنا، هر اثر معماری به عنوان محصول کار بشر دو بعد مشخص دارد:
الف) بعد ایستایی
ب) بعد تاریخی

 

در بعد ایستایی، ماده بنا را تجلی می¬بخشد و بدون آن یک اثر موجودیت خارجی نمی¬یابد. ماده در ایجاد اثر دو نقش عمده ایفا می¬کند:
1) نقش سازه¬ای
2) نقش سیما
این دو، یعنی سازه و سیما، ارتباطی نزدیک دارند. لذا در مرمت یک اثر در وهلهً نخست و به ظاهر تنها ماده¬ی آن مورد مداخله است. در واقع هدف اولیه در مرمت یک بنا برپا داشتن و تثبیت وحدت و یگانگی هنری و تاریخی بالقوه اثر است بدون آن که هویت آن خدشه دار شود.
با توجه به موارد فوق، برای تضمین تداوم و بقای اثر باید :
1) بنا و 2) نحوه¬ی نگهداری آن را مطالعه کرد.

این مطالعات مستلزم اقدامات زیر است:

 

الف) بررسی در محل به طور مستقیم و دقت بر مشاهدات عینی.

 

ب) رولوۀ دقیق بنا و کلیۀ عناصر تشکیل دهنده اثر به موازات تهیه سایر مدارک.

 

ج) تهیه مدارک به طور غیر مستقیم شامل مطالعات تاریخی، هنری، باستان شناختی، اجتماعی، اقتصادی،
و جغرافیایی و غیره از طریق :

 

1) جمع آوری منظم، تدوین و طبقه¬بندی؛ نقشه برداری و ارائه تمام عناصر تشکیل دهنده بنا.

 

2) تعیین روندتاریخی وشکل¬گیری اثرو همچنین تغییرات احتمالی آن.
3) بر اثر تغییرات کاربری در مقاطع مختلف زمانی وتعیین ارزش ¬های تاریخی،اقتصادی وعملکردی و...
د) قضاوت و ارزش¬یابی ازدیدگاه تاریخی،هنری،اجتماعی واقتصادی.

 

ه) پیشنهاد برنامه کاری پس از قضاوت و ارزیابی که معیارهایی

 

برای هدایت و شکل مداخلات و تعیین اولویت¬ها ارائه کند.

 

و) ارائه پروژ¬ه¬ی مرمتی. ¬

 

 

 

ارتباط شیمی و مرمت
مرمت مجموعه¬ای از علوم، فنون و هنرهاست. از بین علوم مختلف علم شیمی از گروه علوم پایه بیش از بقیه¬ی علوم با مرمت مرتبط است. در واقع علم شیمی پایه¬ای برای مرمت به شمار می¬رود. شیمی علم شناسایی مواد تشکیل دهندۀ اشیاست و یک اثر تاریخی نیز از موادی تشکیل یافته که خارج از موضوع بحث شیمی نیست. مرمتگر علم شیمی و امکانات این علم برای شناخت مواد را به خدمت می¬گیرد. در اولین قدم یک عملیات مرمتی، یعنی شناخت مواد و مصالح و فن¬شناسی اثر، علم شیمی مستقیما وارد عمل می¬شود و از راه¬های مختلف مرمتگر را یاری می¬کند. شیمی برای شناخت مواد تشکیل دهندۀ اثر راه¬های مختلفی را در اختیار قرار می¬دهد که کار مرمتگر را آسان، علمی و قابل اعتماد می¬سازد.

 

 

 


مراحل عملیات مرمت
مراحل عملیات مرمت را می¬توان به شرح زیر نام برد:
1- شناخت تاریخی و هنری اثر
2- شناخت فنی مواد و مصالح (فن شناسی)
3- شناخت و بررسی آسیب¬ها (آسیب شناسی)
4- عملیات اجرایی مرمت
5- تمهیدات حفاظتی
ارتباط فن¬شناسی و آسیب شناسی
شناخت فنی آثار تاریخی در ارتباط نزدیک و مستقیم با آسیب شناسی اثر است. در واقع پس از این که دانستیم یک اثر تاریخی از چه مواد و اجزایی تشکیل شده است. باید خصوصیات هریک از اجزاء را به طور جداگانه و در ارتباط با هم به طور مفصل و کامل مورد ارزیابی قرار دهیم. شناخت مواد و ویژگی¬های فیزیکی و شیمیایی آنها دقیقا ما را در ارزیابی و آسیب-شناسی صحیح اثر راهنمایی می¬کند. پس فن¬شناسی همیشه طبق سنت مرسوم باید قبل از آسیب¬شناسی انجام شود تا پایه¬ ای برای تحلیل آسیبها باشد.

 

ارتباط آسیب ¬شناسی و عملیات اجرایی مرمت
پس از شناخت آسیبها و تحلیل و جستجوی علل آسیب¬های اثر باید در پی رفع آنها بود. این اولین امر درعملیات اجرایی است. تا ما آسیبها را نشناسیم و علل آنها را در نیابیم نمی¬توانیم قدمی درعملیات اجرایی مرمت برداریم. نوع آسیبها نوع و ترتیب عملیات مرمتی را مشخص خواهد کرد.

 

مراحل مختلف حفاظت وتضمین ادامه حیات یک بنای تاریخی از لحاظ فنی شامل مراحل زیر است:
1- رفع خطر از بنا
3- مرمت استحفاظی واستحکامی
4- مرمت کامل (جامع )

 

تعمیر: (Repair) عملیاتی که روی قسمتهای آسیب دیده در یک سازه در محدوده نسبتا کم انجام می¬شود به تعمیر موسوم است. برای انجام تعمیرات نیاز به طراحی خاصی نمی¬باشد هر چند نقشه جزئیات اجرایی را می¬توان تهیه نمود.
ترمیم: (Minor) رفع نقایص کوچک و محدود مانند مسدود کردن ترکها یا جایگزین کردن قسمتهای کرموی بتن ترمیم نامیده می¬شود.

 

عمر مفید: (Servise Life) مدت زمانی است که در طول آن سازه ایمنی کافی و سرویس دهی مورد نیاز را تأمین می¬کند.

 

تقویت: به مجموعه عملیاتی گفته می¬شود که در روی قسمت یا تمام سازه انجام می¬شود تا سازه بتواند بارها و سر بارهایی که در حد و یا بیشتر از مقادیر طراحی شده را تحمل کند.

 

توانبخشی: به مجموعه عملیاتی که روی قسمتهای آسیب دیدۀ وسیع و شدید یک سازه اعمال می¬شود. به عبارت دیگر منظور از انجام توانبخشی رفع آسیب دیدگی و بازسازی سازه است. توانبخشی موجب پایداری مجدد سازه گشته و ایمنی کافی و دوام مورد نیاز را منجر می¬گردد.

 

توانبخشی شامل تمام یا قسمتی از عملیات زیر می¬باشد:
1- تعمیر قسمتهای آسیب دیده
2- تقویت اعضای آسیب دیده
3- جایگزینی اعضای به شدت آسیب دیده
4- ترمیم تَرَکها

 

پوسته شدن : از بین رفتن ملاتهای سطحی.

 

پوسته شدگی کم: از بین رفتن ملاتهای سطحی با حداکثر عمق 6mm و زبر شدگی سطح فوقانی بتن.

 

پوسته شدگی متوسط: از بین رفتن ملاتهای سطحی با حداکثر عمق 6 تا 12 میلی متر همراه با از بین رفتن توانبخشی از ملاتهای بین دانه¬ای.

 

پوسته شدگی زیاد: از بین رفت ملاتهای سطحی و دانه¬های مرتبط با آن در عمق 12 تا 25 میلی متر به طوریکه دانه¬ها به صورت واضح از بتن خارج می¬شوند.
پوسته شدگی شدید: از بین رفتن دانه¬های مصالح به گونه¬ای که ملات سطحی و دانه¬های ترکیب شده با آن از بین می-روند. دانه¬هایی که بزرگتر از 25 میلی متر می¬باشند.

 

شوره¬زدگی: شوره در واقع یک رسوب سفید رنگ در روی بتن یا آجر است که از ته نشینی نمک نامحلول که به واسطه عمل موئینگی یا رطوبت به قسمت سطحی آورده شده است.

 

جرم زدگی: یک پوسته یا پوشش نسبتا سخت که در سطح بتن شکل می¬گیرد.

 

خسارت: ایجاد هر گونه عیب، نقص و یا بروز هر گونه تخریب در عضو و یا قطعۀ بتنی که ناشی از یکی از عوامل خارجی یا داخلی باشد را خسارت گویند. این عوامل شامل خوردگی درونی، برخورد یا ضربه به بتن، بروز پدیده¬هایی مانند زلزله، ترک خوردگی می¬باشد.

 

سازه: مجموعه اعضایی از ساختمان که نیروی افقی و عمودی را به زمین منتقل می¬کنند و موجب پایداری سازه می¬شوند، سازه نام دارد.

 

عضو سازه: هر عضو از مجموعه سازه¬ای را عضو سازه می¬گویند که در صورت عدم وجود یکی از آنها پایداری ساختمان به خطر می¬افتد.

 

 

 


دلایل تقویت سازه:
1- به دلیل اشتباه در محاسبۀ طراحی، برخی از مقاطع سازه ضعیف می¬شود و باید تقویت گردد.

 

2- سازه به طور صحیح محاسبه و اجرا شده است ولی به دلایل شرایط بهره¬برداری تغییر نموده و بار بیشتری به ساختمان وارد می¬شود.

 


3- به دلیل آسیب دیدگی شدید سازه یا عضوی از سازه حتی با انجام تعمیر آن سازه به حالت اولیه باز نمی¬گردد و نیاز به تقویت دارد.

 

انواع سازه¬ها
 سازه فلزی
 سازه بتنی
 سازه چوبی
 سازه بنایی

 

الف ) سازه فلزی
ستون باضافه تیر بادبند (مهار بند) هر سه جنس آنها فلزی است، در سازه فلزی الزاما پی بتنی است.
گروت: از مواد آتش نشانی یا خاکستر آتش نشانی+ مصالح ریز دانه تشکیل شده،( به صورت پودر است مخلوط در آب)

 


ب) سازه بتنی
ستون+ تیر+ دیوار برشی
دیوار برشی در سازه بتنی همانند بادبند عمل کرده و سازه را نگه می¬دارد و جنس آن نیز بتن مسلح (آرمه) است.

محاسن استفاده از دیوارهای بلوک بتنی:
 کوتاه بودن زمان عملیات
 عایق حرارتی و صوتی
 یکپارچگی و سبکی نسبی وزن ساختمان
 اقتصادی بودن از نظر کاربرد مصالح و نیروی کار
ج) سازه بنایی: (سازه بابر)
ساختمانهایی رابامصالح بنایی میگویندکه به جای ستون بتنی یا فولادی از دیوار باربر استفاده شده باشد.در سازه بنایی دیوارهای باربر نقش تیر و ستون را بازی می¬کنند، دیوارهایی با حداقل 35 سانتی متر وجود دارد و نیز جنس مصالح آجر فشاری است و نیز پی باید صُلب یا یکپارچه باشد و میلگردهایی برای درگیری با آجر. حداکثر 2 طبقه در 8 متر ارتفاع با تراز سطح زمین کلافهای قائم و افقی اجرا می¬شود.
انواع دیوار از نظر سازه ای:
دیوارباربر:این دیوارها بارهای وارده به خودرامانند سقفهاو کفهاعلاوه بروزن خودتحمل و منتقل میکنند.حداکثر طول مجاز دیوار 30 برابر ضخامت آن است مشروط بر اینکه از 8 متر تجاوز نکند.

 

دیوارغیر باربر: این دیوارها تنها وزن خود را تحمل می نمایند.حداکثر طول مجاز دیوار 40 برابر ضخامت آن است، مشروط براینکه از 6 متر تجاوز نکند وحداکثر ارتفاع آن 3.5 متر باشد.
 کلاف افقی:درکلیه ساختانها بامصالح بنایی اعم از یک طقه یادو طقه واعم از آجری ،بلوک بتنی ویا سنگی باید کلافهای افقی در ترازهای زیر ساخته شود.
الف)درتراز زیر دیوارها:عرض کلاف از عرض دیوار یا 25cm نباید کمتر باشد.
ب)درتراز سقف روی دیوار باربر: عرض کلاف باعرض دیوارمساوی است ولی ارتفاع کلاف از cm 20 نباید کمتر باشد.
ج)درتراز سقف روی دیوار غیر باربر: عرض کلاف باعرض دیوار مساوی است ولی ارتفاع کلاف را می توان به cm 12 تقلیل داد.
درصورتی که عرض شناژازcm 35 تجاوزننماید4 شاخه میلگردmm 12 اجداروmm14سادهاستاده می شود.کلاف سقف نبایددرهیچ جامنقطع شود.

 

 کلاف قائم:درکلیه ساختمانهای بامصالح بنایی دو طبقه باید کلاف بندی قائم انجام شود.
کلافهای قائم باید در داخل دیوارها ودرگوشه های اصلی ساختمان و ترجیحا" در نقاط تقاطع دیوارها طوری تعبیه گردندکه فاصله محور تامحور آنهااز 5 متر تجاوز نکند.هیچ یک از ابعاد کلاف قائم بتن آرمه نباید از cm 20 کمتر باشدوحداقل قطر میلگرد های طولی در کلافهای قائم بتن آرمه عبارت است از mm 10برای میلگرد آجداروmm 12برای میلگردساده باشد .
از شناژهای افقی و قائم در سازه بنایی برای مهار کردن قاب استفاده میگرد.
د) سازه چوبی
ستون باضافه تیر چوبی که از نظر پی می¬تواند سنگی یا بتنی باشد.

 


فصل دوم
سطح تراززیرپی:
ابتدا سطح زیر پی مشخص شده و تمامی سطح تراز می¬شود. اگر خاک سست داشتیم، مقداری از آن را برداشته و کرسی چینی یا لاشه چینی می¬کنیم تا سطحی سخت به وجود آوریم این عمل تنها در نواحی که اشکال وجود دارد اجرا شده (هم سطح سازی سطح زیر پی) و نیز عمل کوبیدن
اگر به خاک مرغوب رسیدیم نیازی به کوبیدن خاک نیست.
هر خاکی قابل کوبیدن نیست، خاکی کوبیده خواهد شد که از مخلوط رودخانه¬ای یا ساختاری از خاک، ریز دانه و درشت دانه (شن وماسه) تشکیل شده باشد و نیز بالای %90 بتوان از آن تراکم گرفت. کوبیدن خاک توسط compactor ها صورت می¬گیرد.

 

شناژ عمودی، افقی، مورب:
سازه بنایی قسمت¬های مختلفی داریم (دیوار حمال یا باربر) باید تعمیراتی روی سازه بنایی گذشته داشته باشیم زیرا در گذشته شناژهای عمودی، افقی و مورب وجود نداشته. دیوار 35cm روی پی نواری دارای شفته آهک به فواص 4-m3 قرار گرفته روی آن چوب یا تیر آهن قرار می¬دهند.

 

 

 

برای دیوار سنتی که دراثر زلزله دارای حرکت شده لازم است:
از شناژها برای مقاوم سازی در برابر زلزله استفاده شده امّا بار روی شناژها وارد نگردد.

 


بارهای جانبی(باد و زلزله ):
دچار حرکت جزئی شده و از محور انحراف داشته و باعث می¬شود سقف حرکت کند و ریزش داشته باشد.

 

شناژها تخریب دیوار را به حداقل رسانده،به دیوار صلبیت داده، دیوار را محافظت می¬کند تا ساختار ساختمان به هم نخورد و نیز ابعاد آنها توسط مهندس محاسب مشخص می گردد.
در سازه¬های (مهم) از شناژ مورب استفاده می شود.
شمع زنی:( سپرکوبی،شمع بندی )
زمانی که به خاک می¬رسیم و متوجه می¬شویم کل خاک معیوب است و نمی¬توان بار ساختمان را روی آن انداخت شمع زنی می¬کنیم. شمع¬ها می بایست بتنی باشد.
حفر چاه¬ها بسته به نوع ساختار خاک قطره¬های متفاوت دارد و داخل آن شبکه آرماتور قرار دارد.

 


عمل پل کشی:
خستگی (کوفتگی، فرسودگی) fatigue
اگر سازه ساخته شده صلبیت کمتر داشته بارگذاری انجام شده بر اثر فشار وارد بر جسم دچار شکست¬هایی در داخل نفوذ خواهد شد.
خستگی ناچیز بوده و در حد میلی متراست. اگر نشستی در ساختمان می بینیم به دلیل خستگی است .

 

عوامل خستگی:
1- صُلب بودن سازه (عضو سازه¬ای)
2- عدم محاسبه صحیح برای پخش کردن بار یا عدم بارگذاری صحیح
برای حل خستگی: بار روی عضو سازه¬ای را کاهش می¬دهیم.

 

 

 

باز شدن چاه و یا قنات در زیر پی :
علت فروکش کردن زمین است که فقط در چاه های جذبی است .
الف) چاه های جذبی :
70 درصد از سیستم دفع فاضلاب را انجام می دهد . مکانیسم ساده داشته و کل فاضلاب توسط لوله (میله چاه) به دهانه چاه رفته و نیز توسط دانه های موجود (ملات ماسه - سیمان) برای محافظت دیواره ی چاه استفاده می کنند . و نیز لوله های جدار PVC و UPVC باعث شده خاک به داخل میله چاه نرود و چاه فروکش نکند ، دیوارها تخریب نشده و چاه به انباره هدایت شده .برای سطح آب هازیرزمینی نبوده زیرا باعث آلوده شدن آن می شود .
ب) سیستم سپتیک :
جمع آوری فاضلاب صورت گرفته یک سری مخازن بتنی است فلزی نیست چون خورده می شود کل فاضلاب را جمع آوری کرده و به داخل سیستم (مخزن دفع فاضلاب) وارد می کند و نیز برای سطح آب های زیرزمینی نیز استفاده شده است .
ج) سیستم یکپارچه شهری :
با صرفه ترین روش است ، توسط لوله هایی با فشار قوی است و مستقیما تصفیه خانه و نیز به دو مصرف می رسد:
1- برای مصارف کشاورزی و شستشوی شهری
2- تهیه ی انواع کودها
برای مهار کردن فروکش کردن چاه ها : همانند شمع ها یک بخش مقاوم سازی خاک انجام شده ، خاک های تخریب شده به خارج هدایت شده و بعد از تمیز شدن کل چاه بخش آرماتور گذاری چاه صورت می گیرد .

 اگر در این صورت به مقاومت لازم نرسید در کناره های میله قبلی چاه صورت می گیرد .
 اگر در این صورت به مقاوت لازم نرسید در کناره های میله قبلی چاه شمع می زنند .

 

بنایی تَرَک ها :
ترک ها در ساختمان های مختلف است و انواع مختلفی دارد .
1- ترک ناشی از خستگی
2- ترک ناشی از دوگانگی و جنس مصالح مصرفی
3- ترک ناشی از حرارت
4- ترک ناشی از نشت
5- ترک ناشی از امواج درونی زمین یا زلزله
6- ترک ناشی از بی کیفیت در هنگام ساخت
7- ترک ناشی از عدم پیوستگی بین اعضا ساختمان

 


الف ) ترک ناشی از مصالح :
ساختمان دارای اسکلت فلزی است می خواهیم عمل پوشش (گچ ، سنگ ، کاشی و ... ) انجام دهیم روی فلز ، عدم رعایت نکردن اصول معماری این فصل ها در فلز در فصول مختلف دچار انبساط و انقباض و گرما و سرما شده و با پوشش رویه همگونی ندارد و نیز باعث انتقال تنش حرارتی به پوشش بیرونی ( گچ و ...) شده و تولید ترک می کند . ترک ها اکثرا طولی قائم است و عرضی کمتر دیده می شود . دهانه ترک ممکن است mil 3 یا 5 باشد ولی در حالت انتقال تنش ترک mil 1 است بخاطر تنش حرارتی .
در ساخت مصالح روی سازه نباید به طور مستقیم قرار گیرد چون این مستقیم کار کردن باعث تنش و ترک شده برای پایداری و کیفیت سطوح فلزی را با پوشش های عایق حرارتی (پشم سنگ cm 2تا 7 می پوشانیم) از پشم شیشه استفاده نمی کنیم و بعد از پشم سنگ با انواع توری ها بسته شده .
این عمل وعملیات باعث همگون سازی مصالح شده برای جلوگیری ازترک هاست .

 

ب ) ترک ناشی از بی کیفیتی :
در هنگام ساخت پیوستگی رعایت نشده ( به طور مثال لوله بخاری از دو طرف باز بماند گچ یا خورده آجر ریخته و پو شش معماری گچ دچار ریختگی شده و در آن قسمت ترک می بینیم و علت آن بی کیفیتی است )
پیوستگی بین ستون و تیر و یکپارچگی دیوارهاست ، که هنگام ساخت لحاظ می شود .

 

رطوبت : ( عایق )
ابتدا در بحث رطوبت باید روش های عایق بندی را بشناسیم .

 

روش های عایق بندی :
1- روش شیمیایی یا اپوکسی ( رزینهای اوره)
2- عایق های هیدروکربنی (ایزوگام + قیر و گونی)
3- عایق فلزی
3- مواد آلی (ورقه های PVC در محوطه و محیط های صنعتی)
الف) روش شیمیایی ( اپوکسی ) :
بسته به نوع کارخانه ای است که تولید می کند فرمول شیمیایی متفاوتی دارند.A یاB یا C نیز از فرمول های مختلف شیمیایی تبعیت می کند .
حال باید دید در کجا مصرف دارد : مهمترین قسمت استفاده این بحث ، بحث محلی است که در چه منطقه جغرافیایی قرار دارد ؟در کشورهای غیر نفت خیز عملا عایق هیدروکربنی ( ایزوگام + قیروگونی ) کمتر مورد استفاده قرار گرفته و بیشتر از عایق های شیمیایی استفاده شده چون گران در می آید از عایق هیدروکربنی استفاده شده است .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   38 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانالود مقاله فرسایش و فرسودگی بافت شهری