فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله ارزیابی متوازن عملکرد سازمان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله ارزیابی متوازن عملکرد سازمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده

 


مثال معروفی در ادبیات مدیریت وجود دارد که بیان می دارد: هر چه را نتوانیم اندازه گیری کنیم نمی توانیم کنترل کنیم

 


وهر چه نتوانیم کنترل کنیم ، مدیریت آن امکان پذیر نخواهد بود. مدل ارزیابی متوازن BSC) ( ا بزاری برای ارزیابی

 


عملکرد سازمان با هدف بهبود مستمر سازمانی است. این مدل با نگرش استراتژیک وبا استفاده از شاخصهای مالی وغیر

 


مالی به ارزیابی عملکرد سازمان می پردازد. این ارزیابی در چهار حوزه ی مالی ، مشتری، فرایند انجام کار در سازمان

 


ورشدویادگیری صورت می گیرد.این سیستم از طریق ادغام معیارهای مالی که بیانگر نتایج ناشی از عملیات موسسات

 


هستند با معیارهای عملیاتی که هدایت کننده ی موسسه به سمت آینده اند ،دیدگاهی واضح از معلول ها ونتایج آنها را مهیا

 


می سازد.

 


مقدمه

 


موسسات وسازمانها ودستگاههای اجرایی با هر ماموریت، رسالت،اهداف وچشم اندازی که دارند نهایتا در یک قلمرو ملی

 

یا بین المللی عمل می کنندوملزم به پاسخگویی به مشتریان ارباب رجوع وسایرذینفعان هستندتا شرکتی که هدفش سودآوری

 

ورضایت مشتری است وسازمانی که هدف خود را اجرای کامل ودقیق وظایف قانونی و کمک به تحقق اهداف توسعه

 

وتعالی کشور قرار داده ،پاسخگو باشند . بنابراین بررسی نتایج عملکرد، یک فرایند مهم راهبردی تلقی می شود.کیفیت
و اثربخشی مدیریت وعملکرد آن عامل تعیین کننده وحیاتی تحقق برنامه های توسعه ورفاه جامعه است. ارائه خدمات

 


و تولید محصولات متعدد وتامین هزینه ها از محل منابع ،حساسیت کافی را برای بررسی تحقق اهداف،بهبود مستمر

 


کیفیت ، ارتقای رضایتمندی مشتری وشهروندان،عملکرد سازمان ومدیریت وکارکنان را ایجاد کرده است.در صورتی که

 


ارزیابی عملکرد، با دیدگاه فرایندی وبطورصحیح ومستمر انجام شود،در بخش دولتی موجب ارتقا وپاسخگویی دستگاههای

 


اجرایی واعتماد عمومی به عملکرد سازمانها وکارایی واثر بخشی دولت می شود.در بخش غیر دولتی نیز موجب ارتقای

 


مدیریت منابع،رضایت مشتری ، کمک به توسعه ی ملی ، ایجاد قابلیتهای جدید ،پایداری و ارتقای کلاس جهانی شرکتها

 


وموسسات می شود.

 


ضرورت واهمیت فراگیری تکنیکهای نوین حسابداری مدیریت(ارزیابی متوازن عملکرد)

 


طی چند دهه ی اخیر شاهد تغییرات شگفت آوری در تمام عرصه های جوامع انسانی بوده ایم . این تغیرات در جنبه های

 


گوناگون زندگی ما را دستخوش تحول ودگرگونی نموده است.حرفه حسابداری نیز به هیچ وجه از تغییرات جهان شمول در

 


امان نبوده است.به گونه ای که در طی چند سال گذشته مجامع مختلف حسابداری به بررسی ومطالعه تغییرات احتمالی نقش

 


حسابداران در آینده وعوامل موجد این تغییرات پرداخته اند.عواملی از قبیل جهانی شدن اقتصاد،فن آوری اطلاعاتی،مشتری

 


سالاری،تقاضا برای حسابدهی بیشتر،مسائل زیست محیطی،الگوهای نوین کارو...نقشهای سنتی حسابداران راتهدیدمی کند.

 


امروز دیگر مفهوم <<محصول تک اندازه ومتناسب همه>>مانند خدمات سنتی حسابداران به سرعت منسوخ می گردد.لذا

 


حرفه ی حسابداری باید بیش از پیش به نیازها وخواسته های متنوع مشتریان توجه کند. تغییرات فناوری به نحو شگفت

 


آوری ماهیت والگوی بسیاری از مشاغل را دگرگون نموده است.گذر از یک اقتصاد صنعتی به یک اقتصاد مبتنی بر نقش

 

واهمیت اطلاعات مستلزم بکارگیری کارگرانی با توانایی تجزیه وتحلیل مشکلات پیچیده و مجهز به دانش روز است. رشد

 


فزاینده ی بخش خدمات به کارگران فکری نیاز دارد که توانایی تفسیر،تجزیه وتحلیل وارائه ی اطلاعات را داشته باشند.در

 


آینده عرصه ی رقابت برای حسابداران تنگ تر می شودوبا رقیبان جدیدی از قبیل کارگزاران مالیاتی، مشاوران تجاری،

 


برنامه ریزان مالی،مهندسان ومشاوران مختلف دیگر رو در رو خواهند شد وبدین ترتیب بسیاری ازخدمات فوق ازانحصار

 


حسابداران خارج خواهد شد . در این شرایط حسابداران بایستی با دستمایه قرار دادن توانایی های سنتی خود همچون

 


استقلال وحفظ منافع عمومی به کسب مهارتهای جامع تر، آموزش مستمر وارائه فعالیتهای با ارزش افزوده ی بیشتر اهتمام

 


ورزند.در این راستا حسابداری مدیریت از شاخه های مفید و کاربردی است وآشنایی با مفاهیم آن برای همه ی حسابداران

 


وحسابرسان ضرورت دارد. دراین مقاله کوشش شده است علاقه مندان بایکی از مفاهیم اساسی و نوین حسابداری مدیریت

 


تحت عنوان<< ارزیابی متوازن عملکرد >> آشنا گردند.

 


لرد کلوین فیزیکدان انگلیسی در مورد ضرورت اندازه گیری می گوید :<<هرگاه توانستیم آنچه درباره ی آن صحبت می

 


کنیم اندازه گرفته ودر قالب اعداد وارقام بیان نمائیم می توانیم ادعا کنیم درباره ی موضوع مورد بحث چیزهایی می

 


دانیم. در غیر اینصورت آگاهی ودانش ما ناقص بوده وهرگز به مرحله ی بلوغ نخواهد رسید>>. علم مدیریت نیز مبین

 


مطالب مذکور است.هرچه راکه نتوانیم اندازه گیری کنیم نمی توانیم کنترل کنیم وهر چه را که نتوانیم کنترل کنیم، مدیریت

 


آن امکان پذیر نخواهد بود.موضوع اصلی در تمام تجزیه وتحلیلهای سازمانی،عملکرد است وبهبود آن مستلزم اندازه گیری

 


است وازاینرو سازمانی بدون سیستم ارزیابی عملکردقابل تصور نمی باشد.

 

 

 


ارزیابی متوازن عملکرد چیست؟

 


ارزیابی متوازن عملکرد((Balanced Score Cardیکی ازروشهای نوین وکاربردی می باشد که با نگرش استراتژیک

 


ارزیابی عملکرد سازمان می پردازد.

 


همانطوری که می دانیم روشهای سنتی ارزیابی عملکرد عمدتا بر اساس نتایج مالی صورت می گیرد.<< ارزیابی متوازن

 


عملکرد >>بیان می دارد که اگر ارزیابی تنها متکی برارقام واطلاعات مالی باشد نمی تواندمبنای صحیحی برای قضاوت

 


وتصمیم گیری پدید آورد .این مدل اهداف استراتژیک سازمان را در چند حوزه ی حیاتی به شاخصهای قابل سنجش تبدیل

 


می کند.

 


این حوزه ها عبارتند از:

 


1- امور مالی

 


2- مشتری یا ارباب رجوع

 


3- فرایندهای انجام کار در سازمان

 


4- رشد و یادگیری.

 


با استفاده از سیستم مذکور هم می توانیم عملکرد بخش مالی،رضایت مشتری و نتایج فرایندهای انجام کار در سازمان را

 


مورد ارزیابی قراردهیم وهم تاثیر متقابل آموزش را با این عوامل بسنجیم.

 


پیشینه و خاستگاه مدل ارزیابی متوازن

 


مدل ارزیابی متوازن نتیجه ی یکسال پژوهش دردانشکده ی بازرگانی دانشگاه هاروارد، تحت نظر آقایان رابرت کاپلان

 

(R.Kaplan)ودیوید نورتون) (D.Norton می باشد.این پژوهش در سالهای 1991تا1992 با بررسی 12 شرکت پیشرو

 


در زمینه ی سنجش عملکرد برای مشخص کردن آنچه که معیار سنجش در شرکتهای فوق می باشد ،انجام شد.

 


فرضیه ی مورد تحقیق این پژوهش این بود که دیدگاه مالی به تنهایی ،برای پیشبرد عملکرد کافی نیست و نگرش متوازن

 


تری لازم است.این نگرش متوازن به تدریج به <<ارزیابی متوازن عملکرد >> تبدیل شد که شامل دیدگاه مالی وهمچنین

 


دیدگاههای دیگری (مشتری-فرایند انجام کار-رشد ویادگیری) است که موجب پیشبرد دیذگاه مالی می شوند.با گذشت زمان

 


این مدل به شکل کنونی یعنی چارچوبی برای اجرای استراتژی سازمان ومدیریت استرا تزیک درآمد.

 


فایده ی مدل ارزیابی متوازن

 


همانطوری که می دانیم در سیستم سنتی تاکید ارزیابی عملکرد، بر نحوه ی استفاده از دارایی های مشهود (ثبت شده در

 


دفاتر)می باشد . این در حالی است که در دنیای رقابتی امروز داشتن دارایی های غیر مشهود (ثبت نشده در دفاتر)امتیاز

 


بزرگ سازمانها محسوب می گردد،مثلا برخورداری از حضور طولانی در بازار وسابقه ی تولیدیک محصول از جمله

 


دارایی های غیر مشهودیک واحد تجاری محسوب می شوددر حالی که در دفاتر مالی واحد تجاری بر اساس استانداردهای

 


حسابداری هیچگونه ثبتی از این بابت صورت نمی گیرد . استفاده از مدل ارزیابی متوازن اطلاعات جامع تری بویژه

 


در ارتباط با دارایی های غیر مشهود در اختیار مدیران قرار می دهد.با استفاده از شاخص مذکور و استقرار استانداردهای

 


لازم در هر زمینه، شرایط بهتری برای استفاده و ارزیابی دارایی های غیر مشهود فراهم می گردد. از دیگر فواید کلیدی

 


این مدل می توان به مبتنی بر هدف بودن،انعطاف پذیری،تمرکز بر چند معیار کلیدی ،تمرکز بر بازار ومشتری ،یادگیری

 


وبکار گیری آسان وقابل استفاده بودن برای سنجش عملکرد بخش دولتی اشاره کرد.

 


اصول طراحی مدل ارزیابی متوازن

 


مدل ارزیابی متوازن یک سیستم اندازه گیری ومدیریت است که عملکرد یک واحدتجاری را در چهار حوزه مورد ارزیابی

 


قرار می دهد:

 


الف) حوزه ی مالی:

 


مهمترین شاخص این حوزه درآمد می باشد . معیارهایی که در این حوزه برای اندازه گیری عملکرد بنگاه بکار گرفته می

 


شود در واقع بیانگر موفقیت ونتیجه ی نهایی عملکرد در سایر جوانب ارزیابی ها می باشد. در واقع جهت سه منظر دیگر

 


به سمت منظر مالی می باشد و در نهایت به ارزیابی عملکرد سازمان منجر می شود.در واقع می توان گفت مدل ارزیابی

 


متوازن جایگزین معیارهای اندازه گیری مالی نیست،بلکه مکمل آن است وبنابر تحلیل وارزیابی ابداع کنندگان این مدل،

 


معیارهای مالی به لحاظ آنکه آثار ونتایج سایر حوزه ها را منعکس می نمایند از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   9 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ارزیابی متوازن عملکرد سازمان

دانلود مقاله تاثیر تامین مالی خارج از ترازنامه

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تاثیر تامین مالی خارج از ترازنامه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تاثیر تامین مالی خارج از ترازنامه بر روی ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهرانتحقیقات خارجی
گراف در تحقیقی تحت عنوان تامین مالی خارج از ترازنامه شرکتها با اجاره عملیاتی :چگونگی تمایز بدهی از اجاره به این نتیجه رسید که تامین مالی خارج از ترازنامه به جای تامین مالی از طریق بدهی و گزارش آن در ترازنامه می تواند راهکار مناسب تری برای تحصیل دارایی های مشهود باشد.
لی لند و اسکاربوت در تحقیقی تحت عنوان هم کنشی مالی و نتیجه مطلوب از شرکت :دلالت بر ترکیب شرکتها و تامین مالی خارج از ترازنامه با استفاده از مدل میلر و مودیگیلیانی که برای همکنشی مالی و دستیابی به اهداف مطلوب شرکتها ارائه شد،نشان دادند که تامین مالی خارج از ترازنامه بدلیل شکل دهی ساختار سرمایه به نحو مناسب ،ارتباط مستقیم با همکنشی مالی و اهداف مطلوب متصور شرکتها دارد.
میلز و نیوبری در تحقیقی تحت عنوان تامین مالی خارج از ترازنامه شرکت و بدهی مالی مختلف :شواهدی از گزارش مالیاتی گوناگون به مطالعه میزان صرفه جویی مالیاتی ناشی از فعالیتهای تامین مالی خارج از ترازنامه و مقایسه آن با شرکتهای فاقد این گونه تامین مالی پرداختند.آنان با در نظرگرفتن صورتهای مالی شرکتهای بزرگ از سال 1989الی2001 ابراز کردند که فعالیت تامین مالی خارج از ترازنامه صرفه جویی مالیاتی بیشتری را در مقایسه با عدم استفاده از این نوع تامین مالی به عمراه دارد.
اندرسون در تحقیقی به ارتباط میان ساختار مالی شرکتها و تکنولوژی آنها پرداخت و نتایج بدست آمده حاکی از این است که شرکتهایی که دارای نسبت به نیروی کار بالا هستند بدهی بالاتری درمقایسه با شرکتهایی که نسبت سرمایه به نیروی کار پایین تری دارند،استفاده می کنند.
مرتون در سال1991طی یک بررسی برای شناخت عوامل موثر برتصمیمات ساختار مالی شرکتها نتیجه گرفت که در حدود تغییرات در ساختار مالی و تصمیمات مربوط به آن ناشی از عواملی چون مالیات ،تمایل مدیریت به انعطاف و تغییرات بازده بوده است.همچنین هزینه های نمایندگی ساختار مالی شرکتها در تصمیمات ساختار مالی آنها تاثیر چندانی ندارد.
نیو و ریچاردسون در تحقیقی تحت عنوان کیفیت سود ،ریسک تامین مالی خارج از ترازنامه و رویکرد ترکیب مالی و حسابداری برای انتقال دارای مالی به مطالعه ریسک ناشی از فعالیت های تامین مالی خارج از ترازنامه پرداختند.آنان با بررسی صورت های مالی شرکتها یی که ازاین نوع تامین مالی در طی سالهای 1997-2001 استفاده کردند،نشان دادند که ریسک ناشی از اینگونه فعالیت های تامین مالی مشابه ریسک B در مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای CAMP)) می باشد .در ضمن آنان مشاهده کردند که منافع وارده به شرکت ناشی از فعالیت های تامین مالی خارج از ترازنامه بیش از ریسک تحمیل شده آن می باشد.

2-2-1-تحقیقات داخلی
1) رحمانی)1374( ،تاثیر روش های تامین مالی (وام های بلندمدت و انتشار سهام عادی)برروی قیمت سهام شرکتها ی پذیرفته شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران
2) دلاوری)1377(،برسی تاثیر روش های تامین مالی برروی نسبت بازدهی حقوق صاحبان سهام شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران- -دانشگاه تربیت مدرس
3) بهرامیان، بررسی تاثیر تامین مالی خارج از ترازنامه برروی نسبت های سود آوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دانشگاه آزاد واحد بروجرد
4) خطیبی،1381،برسی شیوه های تامین مالی و اثر آن بر بازده حقوق صاحبان سهام ، علوم تحقیقات
5) طهماسبی ،1382،بررسی آثار روش های تامین مالی بر بازده حقوق صاحبان سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ،علوم تحقیقات
6) مرادزاده فرد ،مطالعه تاثیر تامین مالی خارج از ترازنامه برارزش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران-
7) باغانی،1384،بررسی مقایسه ای و اثرات و روش های کوتاه مدت و بلندمدت تامین مالی بربازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سال 1370_1382 ،علوم تحقیقات


3-1بیان مسئله
با توجه به این که یکی از وظایف عمده و مهم در شرکت ها ،تصمیمات مالی است،شرکت ها درصدد آن هستندکه با اتخاذتصمیمات مناسب و مقتضی در این رابطه به مناسب ترین ترکیب تامین مالی یا ((ساختارمالی)) دست یابند.چرا که در حال حاضر دستیابی به ساختار مالی بهینه به جهت اثرات عمده آن برروی ساختار مالی شرکت و سایر جنبه ها ،از اهمیت خاصی برخوردار است .
ساختار مالی یک شرکت به مجموع مبالغی که از طریق استقراض تامین شده است،اشاره دارد .مبالغی که از منابع مذکور و تامین مالی خارج از ترازنامه تامین می گردد و در جهت حفظ ظرفیت موجود و یا ظرفیت سازی جدید به کار گرفته می شود.با توجه به این که منابع تامین مالی دارای هزینه و ریسک متفاوت می باشند ،لذا به کارگیری بهینه منابع سرمایه بسیار حائز اهمیت بوده تا بتوان ازطریق انتخاب بهترین ساختار مالی با حداقل هزینه ،ارزش فعلی شرکت حفظ گردد.
تامین مالی خارج از ترازنامه به معنی عدم نمایش یک قلم دارایی یا بدهی ویا یک فعالیت تامین مالی در ترازنامه یک شرکت می باشد.این قلم مورد بحث می تواند یک مورد اجاره(اجاره عملیاتی) که به رقم استفاده از دارائیهای موجر صرفاٌ پرداخت هزینه اجاره است که در دفاتر نمایش می یابد ونه تعهدات بلند مدت و پرداخت های متوالی اجاره معمولاٌ ارقام بالایی از هزینه راتشکیل می دهد.این شیوه نمایش مورد پیشنهاد استانداردهای حسابداری اکثر کشورها در قالب تقسیم بندی اجاره ها به عملیاتی وسرمایه ای می باشد.همچنین تعهداتی نظیر فیوچر وفورواردها وتهدات قراردادی بلند مدت واوراق مشتقه (به استثنای اوراق مشتقه مرتبط با سهام) از جمله مصداق های یک تامین مالی خارج از ترازنامه تلقی می باشد. برخی از شرکتها بنا به ماهیت ونوع فعالیت ممکن است حجم زیادی از بدهی را در ترازنامه خود به نمایش نگذارند.یک مثال موسسات مالی است که به مدیریت دارائیها ویا ارائه خدمات کارگزاری یک صاحبکار مشغول هستند.این موسسات اقلام دارائی تحت مدیریت خود را در صورتهای مالی غالباٌ به عنوان دارائیهای تحت مدیریت خارج از ترازنامه مالی خود گزارش می کنند.بسیاری از اقلام خارج از ترازنامه تحت تاثیر نگاه مدیریت در خصوص پیش آمد ها ونتایج احتمالی آتی قرار می گیرد ولذا ممکن است به عنوان یک قلم خارج از ترازنامه گزارش شود.دلیل این موضوع نیز کمتر نشان دادن بدهی ها در ترازنامه وارائه تصویری بهتر در خصوص وضعیت مالی شرکت می باشد.چرا که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام واهرم مالی را پائین تر نمایش می دهد.
همان طور که می دانیم افزایش ثروت سهامداران هدف نهایی موسسات انتفاعی است و به دست آوردن سود بیشتر از طریق تغییر ترکیب ساختار سرمایه ،به خصوص استفاده از استقراض برای دوره های زمانی بلند مدت ،ازجمله مواردی است که شرکت ها به عنوان یک شیوه جهت دست یافتن به اهداف خود مد نظر قرار می دهندو هرواحد تجاری می بایست در زمان تصمیم گیری برای تعیین منابع مالی جهت بهبود ساختار سرمایه باید هزینه های منابع مختلف تامین مالی را مشخص کرده و آثاری که هر کدام از این منابع برروی ساختار سرمایه می گذارند را تعیین نمایندو لذا تحقیق حاضر به دنبال بررسی تاثیری است که یکی از شیوه های تامین مالی به عنوان تامین مالی خارج از ترازنامه می تواند برروی ساختار سرمایه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران داشته باشد اقدام نموده است.


5-1فرضیات تحقیق
به منظورارائه پاسخ به این سئوال که،آیا تامین مالی خارج از ترازنامه موجب تاثیر بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می شود یا خیر فرضیه های تحقیق به شرح زیر مطرح گردیده است .
فرضیه اصلی اول: شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کنند در مقایسه با شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمی کنند از قدرت نقدشوندگی مطلوب تری برخوردارند.
• فرضیه فرعی اول :شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کنند در مقایسه با شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمی کنند از نسبت جاری مطلوب تری برخوردارند.

• فرضیه فرعی دوم :شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کنند در مقایسه با شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمی کنند از نسبت آنی مطلوب تری برخوردارند.
فرضیه اصلی دوم: شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کنند در مقایسه با شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمی کنند بازده سرمایه مطلوب تری برخوردارند.
• فرضیه فرعی سوم : شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کنند در مقایسه با شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمی کنند از نسبت بدهی مطلوب تری برخوردارند.
• فرضیه فرعی چهارم: شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کنند در مقایسه با شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمی کنند از نسبت پوشش بهره مطلوب تری برخوردارند.
فرضیه اصلی سوم : شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کنند در مقایسه با شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمی کنند از توان سوددهی مطلوب تری برخوردارند.
• فرضیه فرعی پنجم: شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کنند در مقایسه با شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمی کنند از نرخ بازده دارایی مطلوب تری برخوردارند .
• فرضیه فرعی ششم: شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کنند در مقایسه با شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمی کنند از بازده سرمایه مطلوب تری برخوردارند.
• فرضیه فرعی هفتم : شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده می کنند در مقایسه با شرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمی کنند از حاشیه سودمطلوب تری برخوردارند.

 


6-1- اهداف تحقیق
هدف اصلی این تحقیق بررسی روشهای تامین مالی بوسیله اجاره های عملیاتی و تعیین اثر این نوع تامین مالی خارج از ترازنامه بر ساختار سرمایه ای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد اهداف فرعی تحقیق بشرح ذیل می باشد.
1)آیاشرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمودنددر مقایسه با سایر شرکت ها از قدرت نقدینگی بالاتری برخوردارند.
2)آیاشرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمودنددر مقایسه با سایر شرکت ها از بازده سرمایه بالاتری برخوردارند.
3)آیاشرکت هایی که از تامین مالی خارج از ترازنامه استفاده نمودنددر مقایسه با سایر شرکت ها از توان سوددهی بالاتری برخوردارند.

7-1- اهمیت تحقیق
به منظور سرمایه گذاری و تهیه برنامه های مالی مشخص ساختن منابع قابل استفاده اعم از داخلی ویاخارجی برای تهیه سرمایه از اهمیت خاصی برخوردار است و مدیریت همواره با چنین تصمیماتی مواجه بوده و باید با توجه به هزینه و آثاری که بر ثروت سهامداران ارزش شرکت و قیمت سهام دارند این منابع راانتخاب کنند.
بر اساس بررسی های موسسات مطالعاتی و اقتصادی معتبر جهان روش تامین اعتبارات از طریق لیزینگ بعد از وام های مستقیم بانکی در مرتبه دوم قرار دارد. با توجه به توسعه فعالیت لیزینگ در سراسر کشور و از طرفی تاثیری که نحوه گزارشگری مالی آن بر تصمیمات ذینفعان دارد بررسی نقش تغییری اجاره تامین مالی خارج از ترازنامه و ارتباط آن با ساختار سرمایه که منبع اطلاعاتی مهمی برای استفاده کنندگان به شمار می آید مفید خواهد بود.انتظار بر این است که یافته های تحقیق حاضر، مورد توجه استاندارد گذاران، محیط های آکادمیک و سازمانهای تدوین کنندگان استانداردها از قبیل FASB و IASB به نحوی قرار گیرد که حرکتهائی به سمت انتقال تمامی تعهدات مالی بلند مدت به ترازنامه صورت پذیرد و در نتیجه باعث بهبود گزارشگری اجاره ها و همچنین صنعت لیزینگ گردد.
مزایای قرارداد اجاره بلند مدت عبارتند از:
1- اجاره بلند مدت به تولید کنندگان در افزایش قابل توجه فروش تولیدات کمک شایانی نموده ،در واقع قرارداد اجاره یک توانایی ثانوی فروش محصولات و راهی غیر مستقیم برای فروش تولیدات برای اجاره دهنده تلقی می شود.
2- قرارداد اجاره در مقایسه با سایر قرار دادهای استقراضی انعطاف پذیرتر بوده و محدودیت کمتری برای اجاره کننده ایجاد می کند.
3- اجاره به حل بحران کمبود نقدینگی که ممکن است برای اجاره کننده به منظور تحصیل دارایی ایجاد شود کمک می نماید،اجاره به عنوان ابزاری جهت تامین منابع مالی به منظور تحصیل 100% دارایی مورد نیاز واحد تجاری مساعدت نموده و خروج وجوه نقد جاری را کاهش می دهد.به عبارت دیگر اجاره برای واحد های تجاری که توانایی استقراض به طور مستقیم را دارا نمی باشند تامین مالی می نماید.علاوه بر این اجاره کننده بدون سرمایه گذاری از کلیه مزایای مالکیت و احتمال خطر زیان مربوط به مالکیت را کاهش می دهد.
4- اجاره در صورتی که از نوع عملیاتی (تامین مالی خارج از ترازنامه) باشد،تحصیل دارایی در دفاتر اجاره کننده به عنوان دارایی و بدهی انعکاس نیافته و هر گونه افزایش در نسبت بدهی به ارزش ویژه و سایر نسبت ها را کاهش می دهد.
5- قرارداد اجاره ممکن است ،ریسک منسوخ شدن تجهیزات و نگهداری تجهیزات بلا استفاده را کاهش دهد.
6- قرارداد اجاره ممکن است مزایای مالیات بر درآمد را برای طرفین قرارداد فراهم نماید. زیرا مالیات بر درآمد در مقابل پرداخت اجاره بها و استهلاک سریع کاهش می یابد.
7- اجاره در واقع نوعی تحصیل سود برای اجاره دهنده تلقی شده، که طی قراردادی دارایی مورد اجاره را به اجاره کننده انتقال داده و در مقابل بهای تمام شده دارایی ،معادل نرخ بازده عادی عامل بهره مبالغی اجاره بها دریافت می نماید.
این تحقیق به دنبال آن است که نحوه تامین مالی خارج از ترازنامه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران چگونه است و چه تاثیری بر روی ساختار سرمایه آنها می گذارد و در این رابطه اطلاعاتی جمع آوری نماییم تا مدیران در جهت بهینه سازی تصمیمات مربوط به نحوه تامین مالی ازآن استفاده نمایند.

 

8-1- حدود مطالعاتی
قلمروتحقیق بسته به ابعادآن در سه حیطه متفاوت به شرح زیر مورد بررسی قرار گرفته است.

1-8-1قلمروزمانی
محدوده زمانی تحقیق،اطلاعات مالی مربوط به عملکرد سالهای مالی 1385 الی 1389 شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

2-8--1قلمروموضوعی
محدوده موضوعی تحقیق ،بررسی تاثیر تامین مالی خارج از ترازنامه بر ساختار سرمایه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

3-8-1-قلمرو مکانی
قلمرو مکانی تحقیق شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.

9-1-تعریف واژهای کلیدی یا اصطلاحات تحقیق
ساختارسرمایه:
عبارت است از ترکیب بدهی و حقوق صاحبان سهام که از محل آنها ،دارایی ها ی شرکت تامین مالی شده اند.
ساختار مطلوب سرمایه:
ساختار مطلوب سرمایه ،ساختار سرمایه ای است که منجر به حداکثر شدن ارزش کل شرکت یا به حداقل رسیدن هزینه سرمایه شود.
نسبت های نقدینگی :
به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریز بدهی های کوتاه مدت نشان می دهد. این نسبت ها از مقایسه دارایی های جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهی جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند. مهمترین آنها عبارتند از : نسبت جاری و نسبت آنی.

نسبت جاری:
نسبت جاری از تقسیم مجموع دارایی های جاری برمجموع بدهی های جاری بدست می آید . این نسبت نشان می دهد که در مقابل هر یک ریال بدهی جاری چه میزان دارایی جاری وجود دارد هراندازه نسبت جاری شرکت بزرگتر باشد ، شرکت در پرداخت بدهی های جاری با مشکل کمتری مواجه خواهد بود. در تفسیر نسبت جاری باید به نوسانات آن در طول مدت ، توجه داشت. زیرا امکان دارد که شرکت ها در پایان سال مالی با حساب آرایی و واریز موقت بعضی از اقلام بدهی و برگشت این اقلام در اوایل سال بعداین حساب را بهتر جلوه دهند.
نسبت آنی:
نسبت آنی حاصل تقسیم دارایی جاری بر بدهی جاری می باشد این نسبت بدین مفهوم است که در مقابل یک ریال بدهی جاری ، یک ریال دارایی جاری آن هم به صورت نقد و یا حساب قابل وصول و تبدیل به نقد در مدتی کوتاه وجود دارد. نسبت آنی شرکت ها باید برابر با 1 و یا بیشتر از آن باشد تا شرکت بتواند از محل دارایی های آنی بدهی های جاری خود را بپردازد.
نسبت بدهی:
نسبتی که نشاندهنده این می باشد که چه نسبتی از بدهی شرکت مربوط به دارایی هایش می باشد را نسبت بدهی گویند. نسبت بدهی از طریق تقسیم کل بدهی به کل دارایی محاسبه می شود.
نسبت بدهی = کل بدهی / کل دارایی
نسبت بدهی بالا تر از یک نشان می دهد شرکت بدهی هایش بیشتر از دارایی هایش است و نسبت بدهی کمتر از یک نشاندهنده این است که دارایی های شرکت بیشتر از بدهی هایش است.نسبت بدهی در ترکیب با سایر روش سلامت مالی شرکت را محاسبه می کند. نسبت بدهی می تواند به سرمایه گذار کمک کند تا درجه ریسک شرکت های مختلف را تعیین کند .
نسبت پوشش هزینه بهره
نسبتی برای تعیین اینکه شرکت می تواند بهره بدهی های پرداخت نشده اش را پرداخت کند استفاده می شود را نسبت پوشش هزینه بهره گویند. این نسبت از طریق تقسیم سود شرکت قبل از کسر بهره و مالیات در یک دوره زمانی به هزینه بهره شرکت در همان تاریخ بدست می آید.
نسبت پوشش هزینه بهره = سود قبل از کسر بهره و مالیات / هزینه بهره


هر چه مقدار پوشش هزینه بهره کمتر باشد؛شرکت بیشتر زیر بارمسئولیت هزینه بهره می رود .هنگامی که نرخ پوشش بهره کمتر از 1.5 باشد؛ توانایی شرکت در مقابله با هزینه بهره زیر سوال می رود. نرخ پوشش بهره زیر یک نشان می دهد شرکت نتوانسته است درآمد مناسبی را در جهت جبران هزینه بهره کسب کند.
اهرم مالی:
استفاده از منابع تامین مالی با هزینه ثابت ،مانند بدهی همراه با سهام عادی در ساختار سرمایه ،به عنوان اهرم مالی تعریف می شود.
حاشیه سود:
این نسبت از تقسیم سود خالص بر فروش به دست می آید و نشان می دهد که سود چه نسبتی از درآمد فروش را تشکیل می دهد.
نسبت گردش مجموع دارایی ها:
این نسبت از تقسیم فروش بر مجموع دارایی ها به دست می آید و نشان می دهد که دارایی های واحد انتفاعی چگونه به منظور ایجاد درآمد فروش به کارگرفته شده اند.
بازده حقوق صاحبان سهام:
این نسبت از تقسیم سود خالص به حقوق صاحبان سهام به دست می آید و معیار مناسبی برای سنجش موفقیت واحد انتفاعی است و یک شاخص مهم سودآوری برای سهامداران شرکت است.
بازده دارایی:
این نسبت از تقسیم سود خالص بر مجموع دارایی ها به دست می آید و نشان دهنده توانایی واحد انتفاعی در کاربرد تمام منابعی است ،که در اختیار آن قراردارد.
هزینه سرمایه:
عبارت است از نرخ متوسط بازدهی ،که با کسب آن ارزش سهام در بازار حفظ می شود.
میانگین موزون هزینه سرمایه:
برای محاسبه آن هزینه هرمبنع سرمایه رادردرصدی که آن قلم سرمایه در ساختارسرمایه دارد،ضرب و حاصل ضرب ها با هم جمع می کنند.
تامین مالی خارج از ترازنامه:
در این روش شرکت منابع مالی جدید کسب می کند ،بدون آنکه ترازنامه اش با نشان دادن یک معامله واقعی یا بدهی رهنی تحت تاثیر قرار بگیرد ،نظیر اجاره های ترکیبی ،اجاره های عملیاتی و استقراض از شرکتهای هم گروه.
اجاره:
مواقتنامه ای است که به موجب آن،اجاره دهنده در قبال دریافت مبلغ یا مبالغ مشخصی،حق استفاده از دارایی را برای مدت مورد توافق به اجاره کننده واگذار می کند.
اجاره سرمایه ای:
عبارت است از اجاره ای که به موجب آن تقریباٌ تمام مخاطرات و مزایای ناشی از مالکیت دارایی به اجاره کننده منتقل می شود ،مالکیت دارایی ممکن است نهایتاٌ انتقال یابد یا نیابد.
آغاز اجاره:
عبارت است از تاریخ در اختیار قرار گرفتن دارایی یا آغاز تعلق گرفتن اجاره بها ،هرکدام مقدم است.
دوره اجاره:
عبارت از دوره غیرقابل فسخی است که اجاره کننده ،دارایی مورد نظر را برای آن دوره اجاره کرده است،به اضافه هرمدت زمان دیگری که اجاره کننده اختیار دارد،اجاره آن دارایی را با پرداخت یا بدون پرداخت مبلغ اضافی ادامه دهد و درآغاز اجاره اطمینان معقولی وجود داشته باشد که اجاره کننده از این اختیار استفاده خواهد کرد.
حداقل مبلغ اجاره :
عبارت است از مبالغی که اجاره کننده باید درطول دوره اجاره بپردازد یا از وی انتظار می رود که پرداخت کند (به استثنای مخارج مالیات ،نگه داری دارایی و خدمات که به عهده اجاره دهنده است)
الف-درارتباط با اجاره کننده،هرمبلغی که توسط وی یا هرشخص وابسته به وی تضمین شده است.
ب-درارتباط با اجاره دهنده هرگونه ارزش باقیمانده که پرداخت آن توسط اجاره کننده یا شخص ثالثی به اجاره دهنده تضمین شده باشد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   119 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر تامین مالی خارج از ترازنامه

دانلود مقاله نظریههاى تدریس

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله نظریههاى تدریس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

نظریههاى تدریس

 

 

 

در طول بیست سال اخیر، در زمینهٔ تدریس، نظریههاى قابل توجهى طرح و ارائه شده است که تعداد زیادى از آنها بتازگى توسط گانیه (Gagne) و دیک (Dick) (۱۹۸۴) مورد بررسى و تجدیدنظر قرار گرفتهاند. با توجه به تمامى این نظریهها مىتوان گفت که تاکنون نظریهپردازان موفق به ارائه یک نظریه تدریس هماهنگ و واحد نشدهاند.
از جملهٔ این نظریهها مىتوان به نظریه تنیسون (Tennyson) (۱۹۸۰)درباره مفهوم تدریس، نظریه اسکاندورا (Scandura) (۱۹۷۷) درباره نظریهٔ ساخت تدریس و نظریهٔ لاندا (Landa)(۱۹۷۶) و برخى افراد دیگر دربارهٔ چگونگى تدریس و نظریهٔ کیس (Case)(۱۹۷۸) که براى تدریس کودکان پیشدبستانى و کودکستان کاربرد دارد، اشاره کرد.
کلیه نظریههاى ارائه شده در مورد تدریس، به نوعى با یکدیگر تفاوت دارند، ولى با وجود این، مىتوان تمامى نظریههاى مختلف را در قالب و چهارچوب بزرگترى تحتعنوان یک نظریهٔ جامع تدریس ارائه کرد. موارد اختلاف میان نظریههاى کوچک و فرعى با نظریهٔ جامع را مىتوان در درجه یا میزان کلى و عمومى بودن آنها یا اهدافى که در پیش دارند یا هر دو جستجو کرد.

نظریهٔ جامع تدریس مىتواند براى معلم و مربى مفید و سودمند باشد و آنها را در رویارویى با نظریههایى که با یکدیگر بىارتباطند، یارى نماید.
تدریس
از تدریس، همانند یادگیری، تعریفهاى متعددى ارائه شده است. بعضى تدریس بیان صریح معلم دربارهٔ آنچه باید یاد گرفته شود مىدانند و گروهى دیگر تدریس را همورزى متقابلى مىدانند که بین معلم و شاگرد و محتوا در کلاس درس جریان دارد. عده زیادى از مربیان و متخصصان تعلیم و تربیت فراهم آوردن موقعیت و اوضاع و احوالى که یادگیرى را براى شاگردان آسان کند تدریس نامیدهاند. از بررسى مجموع تعاریف ارائه شده در این زمینه مىتوان نتیجه گرفت که تدریس یک فعالیت است، اما نه هر نوع فعالیتی، بلکه فعالیتى که آگاهانه و بر اساس هدف خاصى انجام مىگیرد، فعالیتى که بر پایه وضع شناختى شاگردان انجام مىپذیرد و موجب تغییر آنان مىشود، اگر چه هنوز هستند کسانى که بر اساس الگوها و روشهاى سنتی، تدریس را تنها به تلاش و فعالیت معلم در کلاس درس اطلاق مىکنند.
در هر صورت، اگر یادگیرى را تغییر در رفتار ارگانیسم بر اثر تجربه بدانیم، بدون شک، فعالیتى که موقعیت را براى تغییر فراهم کند یا ایجاد موقعیتى که تجربه را آسان نماید و تغییر لازم را در شاگرد سبب شود، تدریس نام دارد. در نتیجه، عمل تدریس یک سلسله فعالیتهاى مرتب، منظم، هدفدار و از پیش طراحى شده است؛ فعالیتى که هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیرى است. فعالیتى که بصورت تعامل و رفتار متقابل بین معلم و فراگیر جریان دارد؛ یعنى ویژگىها و رفتار معلم در فعالیتها و اعمال شاگردان تأثیر مىگذارد و بالعکس، از ویژگىها و رفتارهاى آنان متأثر مىشود. این تأثیر ممکن است بصورت مستقل یا غیرمستقل به وقوع بپیوندد؛ به عبارت دیگر، تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد، بر اساس طراحى منظم و هدفدار معلم براى ایجاد تغییر در رفتار شاگرد. این تعریف دو ویژگى خاص براى تدریس مشخص مىکند:
۱. وجود تعامل یا رابطه متقابل بین معلم و شاگرد.
۲. هدفدار بودن فعالیتهاى معلم.
بنابراین، اگر فعالیت معلم در کلاس بصورت رفتار متقابل و بر اساس هدف خاصى صورت نگیرد، به هیچوجه مفهوم تدریس به آن اطلاق نخواهد شد. ممکن است معلمى در کلاس درس صحبت کند یا تمرین حل کند، اما به مفهوم واقعی، تدریس نداشته باشد؛ زیرا به فعالیتهاى پراکنده و یکجانبهٔ معلم که هیچگونه تغییرى در شاگردان ایجاد نکند، تدریس گفته نمىشود. همچنین به آن نوع یادگیرى که از طریق فیلم، تلویزیون، کتاب و غیره صورت مىگیرد، تدریس اطلاق نمىشود و فیلم و کتاب و تلویزیون نیز معلم نیستند؛ یا کسانى که بطور جنبى به کار تدریس اشتغال مىورزند، مانند کسى که به کلاس درس نظم مىدهد، هدفهاى کلاس را تهیه و تنظیم مىکند یا به تصحیح اوراق امتحانى مىپردازد، نمىتوان الزاماً عنوان معلمى داد و کارش را تدریس دانست. (سیف، علىاکبر- ۱۳۶۸.)
تدریس مفاهیم مختلفى را در بر مىگیرد، مانند نگرشها، گرایشها، باورها، عادتها و شیوههاى رفتار و بطور کلی، انواع تغییراتى که مىخواهیم در شاگردان ایجاد کنیم. تغییر در زمینههاى فوق نه تنها از نظر مشخصات متفاوت است، بلکه فرایندهاى یادگیرى متناسب با آنها نیز با هم متفاوتند؛ مثلاً تدریس در زمینهٔ تغییرات عاطفى با تدریس در زمینههاى شناختى یا روان - حرکتى یکسان نیست. تحقیق، اکتشاف، بررسى و پژوهش، آزمایش و خطا، گوش کردن و خواندن، همه تجربههاى متفاوتى هستند که منجر به یادگیرى مىشوند و ممکن است در فرایند تدریس اتفاق بیفتند، ولى شرایط لازم براى کسب چنین تجاربى یکسان نخواهد بود.
نکته مهم در فرایند تدریس این است که معلم مشخص کند چه باید یاد گرفته شود تا بر اساس آن محتواى آموزشى و فعالیتهاى متناسب با درک و فهم شاگردان فراهم گردد. در واقع، توجه به سه نکته زیر در جریان تدریس لازم و ضرورى است:
۱. تدریس باید هدف داشته باشد.
۲. روش تدریس باید متناسب با هدف و مقصود باشد، یعنى بیانکنندهٔ آن چیزى باشد که قرار است یاد گرفته شود.
۳. مفاهیم به طریقى ارائه شود یا شرایط تغییر به طریقى فراهم گردد که مطابق فهم و توانایى شاگردان باشد.
بنابراین، معلم باید توجه داشته باشد که طراحى سنجیده و آگاهانهٔ فعالیتهاى مربوط به تدریس نخستین گام به سوى تدریس مبتنى بر هدف و مقصود خواهد بود.
یک نظریهٔ تجویزى تدریس
در فرایند آموزشى و در شرایط خاص، ممکن است هدفها به ترتیب پشت سر هم قرار گیرند و حالت تسلسلى داشته باشند، به طورى که هر هدف وسیلهاى براى رسیدن به هدف بعدى و هدف بعدى نیز وسیلهاى براى رسیدن به هدف بعد از خود باشد. در این صورت، هر یک از هدفهاى آموزشى بر اساس هدف پیش از خود بنا مىشود، مگر نخستین هدف. اگر در تدریس، هدف معینى را - به عنوان حالت آرمانى یا هدف نهایى (desired state) - براى شاگرد در نظر داشته باشیم و اگر حالت و موقعیت اولیه (initial state) او را بدانیم، مىتوانیم محتواى درس (subject matter) را مشخص کنیم؛ یعنى آنچه را باید آموخته شود تعیین کنیم. محتواى درس را مىتوان از طریق تفریق حالت مطلوب (هدف نهایى تدریس) و حالت موجود (رفتار ورودی) بدست آورد. محتواى درس مىتواند به بخشها و هدفهاى جزئى و کوچکتر تجزیه شود. بعد از تجزیهٔ هدفها به هدفهاى کوچکتر، عمل مرتب کردن (sequencing) انجام مىگیرد و در نهایت، برنامه درسى تدوین مىشود.

از هدف تدریس تا برنامه درسى
هدف نهایى تدریس یا حالت مطلوب
هدف نهایى تدریس یا حالت مطلوب به وسیلهٔ مجموعهاى از تکالیف که مستلزم پایهاى از آگاهى و معلومات مشخص و ساخت فکرى و فرایندهاى شناختى معین است تعیین مىشود. از دیدگاه شناختی، فقط تعیین هدف نهایى تدریس بر حسب محتواى نظریه یا بر حسب رفتارى که شاگرد در پایان جریان تدریس از خود بروز مىدهد، کافى نیست. هدف نهایى تدریس، بیشتر مستلزم یک ساخت فرایند شناختى معین و مشخص است. بنابراین، هدف نهایى تدریس باید برحسب سه جنبهٔ زیر توصیف شود:
الف- هدف شناختى را مىتوان یک هدف شایسته و مناسب تلقى کرد و هدف شایسته را به وسیلهٔ دستهاى از مهارتها تعیین کرد که فرد قادر است آنها را در کلاس درس انجام دهد. این قبیل مهارتها را مىتوان از طریق به کار بردن اطلاعات مربوط به نظریههاى پرسشى (مثلاً ریاضیات یا تاریخ) و با استفاده از ملاکها و تفسیر آزمونهاى معیارى (criterion referenced test) یا تحلیل آزمونهاى عینى تعیین کرد. در هر صورت، هدف نهایى تدریس با تعیین دستهاى از مهارتها که به عنوان وظایف و تکالیف آموزشى کلاس تعریف شدهاند، مشخص مىشود.
ب- هر دسته از این وظایف و تکالیف مستلزم توانایىهاى فکرى و شناختى خاصى است. براى اداى تکالیف، آگاهى و معلومات مشخصى موردنیاز است. این پایهٔ آگاهى را مىتوان با شیوههاى تحقیقى لازم تعیین کرد. بعلاوه، باید توجه داشت که پایهٔ آگاهى هر فرد ساخت ویژهٔ خود را دارد که باید بررسى و ارزیابى شود.
ج- حل یک دسته از تکالیف و انجام دادن یک مجموعه فعالیتهاى خاص مستلزم فرایندهاى شناختى معین است. فرایندهاى موجود در یک مجموعه معین از تکالیف را مىتوان از طریق تحلیل ذهنى یا تجربى مشخص کرد. تحلیل تجربى شامل مطالعه و تحقیق فرایندهایى است که به وسیله متخصصان در حل تکالیف مطرح شدهاند. تحلیل ذهنى نیز شامل ساخت و ایجاد یک عمل محاسباتى یا حداقل، یک عمل ابتکارى و اکتشافى متناسب با حل تکالیف داده شده است.
حالت موجود (ابتدایى)
فعالیتهاى آموزشى به منظور رسیدن به هدفهاى نهایى تدریس، با توجه به حالت اولیه ( اطلاعات پایه) شاگرد، امکانپذیر است. شناخت اطلاعات پایه براى تعیین محتواى درس لازم و ضرورى است. آزمونهاى معیاری- قراردادى این امکان را به معلم مىدهد تا مجموعهٔ تکالیفى را که شاگرد قادر به انجام دادن آنهاست مشخص کند. چنانچه هدف، اندازهگیریِ حافظهٔ کوتاهمدت یا سنجش مهارت خاصى باشد، آزمونهاى توانایى ویژه (special ability tests) را مىتوان مورد استفاده قرار داد.
شیوههایى که متخصصان در ارزیابى ساختارها و فرایندهاى شناختى به کار بردهاند، براى ارزیابى معلومات و نیازهاى شناختى شاگردان مناسب است. این شیوهها، در مواقعی، نه تنها معلومات یا فرایندهاى ناشناختهٔ شاگرد را ارزیابى مىکند، بلکه اطلاعات نادرست، تصورات و مفاهیم غلط، قوانین نامناسب یا استفاده نابجا از آنها را نیز آشکار مىسازد.
تجزیه و تحلیل محتواى درس و ساخت برنامه درسى
هدفهاى کلى تدریس را مىتوان به فعالیتها یا اهداف جزئى تجزیه کرد. در چنین حالتی، فرد نه تنها مىتواند به هدف کلى برسد، بلکه احتمالاً مىتواند به هدفهاى مختلف دیگرى نیز دست یابد. در تجزیهٔ هدفها، روابط هدف کلى با هدفهاى جزئى یکى از مسائلى است که باید مورد توجه قرار گیرد و هنگام تهیهٔ برنامهٔ درسى فراموش نشود. از جمله مسائلى که در جریان تبدیل و انتقال هدفها به هدفهاى جزئى به هم پیوسته و منظم و مرتب حائز اهمیت است، مىتوان چند مورد را نام برد: روابط بین هدفهاى جزئی، انتظارات و خواستههایى که بنابر هدفهاى جزئى از شاگردان مىرود، فرایند و ساخت فکرى شاگردان و احتمال تأثیر هر هدف جزئى در تسهیل، منع یا بازدارى تحقق هدفهاى بالاتر.
کاربرد کنشهاى تدریس
کاربرد اعمال تدریس را در موارد زیر مىتوان مورد توجه قرار داد:
۱. کنش تدریس براى برانگیختن مطالعه و تحقیقى که داراى آثار و پیامدهاى تعلیم و تربیت باشد، بسیار مفید است. اگر کنشهاى تدریس را شرایط لازم و ضرورى براى یادگیرى به شمار آوریم، باید بپذیریم که بدون کنشهاى تدریس، امکان یادگیرى در مدرسه وجود نخواهد داشت. علاوه بر این، ممکن است براى تحلیل و تعمیم نظریههاى یادگیرى در موقعیتهاى مختلف، از کنشهاى تدریس استفاده شود.
شناخت کنشهاى تدریس نه تنها در نوع فعالیت معلمان مؤثر است، بلکه در به کارگیرى مواد آموزشی، شرایط تدریس و نوع فعالیت شاگردان تأثیر خواهد داشت؛ زیرا به قول گیج (Gage)، تحقیقى که علل و میزان تأثیر معلم بر شاگرد را آشکار سازد، در فرایند تدریس داراى بیشترین اهمیت است.
۲. کنشهاى تدریس در طراحى آموزشی، کاربرد مؤثر دارد. شناخت پایهٔ علمى و رفتار ورودى شاگردان، شرایطى که کنشهاى تدریس در آن مؤثرند و دادههایى که هدف نهایى تدریس تعیین مىکند، همگى مىتوانند در کیفیت طراحى آموزشى مؤثر باشند.
۳. از کنشهاى تدریس مىتوان در انتخاب روشها و شیوههاى تدریس استفاده کرد؛ مثلاً در طرح زیر دو شیوهٔ تدریس، سخنرانى و بحث گروهى هدایت شده، بررسى شدهاند. علامت + بیانگر ارتباط میان یک هدف فرضى با شاگرد فرضى و همچنین، نشاندهنده روشهایى است که کنشهاى تدریس، ممکن است از طریق آنها بدست آید. اگر علامتهاى منظور شده در جدول، در جریان تحقیق و آزمایش، اثبات و پذیرفته شود، مىتوان نتیجه گرفت که ترکیب روش سخنرانى با یک بحث هدایت شده شیوهاى عالى در تدریس مبتنى بر هدف است.
انتخاب یک شیوه تدریس مناسب
شیوه های تدریس

کنشهای تدریس سخنرانی بحث گروهی هدایت شده

انگیزش + +

اطلاعات + +

جریان اطلاعات + +

ذخیره سازی و جبران + +

انتقال اطلاعات + +

کنترل وهدایت + +
عوامل مؤثر در تدریس
تدریس امر سادهاى نیست. معلم در تدریس با متغیرهاى متفاوتى سر و کار دارد. او سعى مىکند با دستکارى و کنترل متغیرهاى مختلف، وضعیتى بوجود آورد که یادگیرى حاصل شود. شناخت و کنترل همهٔ عوامل و متغیرهاى دخیل کار آسانى نیست و شاید بتوان گفت غیرممکن است. بدون شک، در ایجاد محیط یادگیرى عواملى همچون ویژگىهاى معلم و شاگرد، ساخت نظام آموزشی، محتواى آموزشى و دهها متغیر دیگر مىتواند مؤثر باشد. بدیهى است که معلم نمىتواند همهٔ عوامل مذکور را تحتکنترل درآورد. ممکن است سؤال شود اگر کنترل همهٔ عوامل مذکور امکانپذیر نباشد، معلم چگونه مىتواند شرایط مطلوب را با توجه به دخالت متغیرهاى متعدد و غیر قابل کنترل، بوجود آورد. در پاسخ به چنین سؤالى باید گفت: درست است که معلم نمىتواند همهٔ متغیرهاى دخیل را تحتکنترل قرار دهد، اما شناختن چنین عواملى او را قادر خواهد ساخت که در تنظیم فعالیتهاى تدریس، تصمیمى آگاهانه بگیرد. اگر معلم از نظریههاى تدریس - یادگیرى شناخت دقیق و علمى داشته باشد، قوىتر و دقیقتر مىتواند در ایجاد وضعیت مطلوب یادگیرى فعالیت کند.
ویژگىهاى شخصیتى و علمى معلم
اساسىترین عامل براى ایجاد موقعیت مطلوب در تحقق هدفهاى آموزشی، معلم است. اوست که مىتواند حتى نقص کتابهاى درسى و کمبود امکانات آموزشى را جبران کند یا برعکس، بهترین موقعیت و موضوع تدریس را با عدم توانایى در ایجاد ارتباط عاطفى مطلوب به محیطى غیرفعال و غیرجذاب تبدیل کند. در فرایند تدریس، تنها تجارب و دیدگاههاى علمى معلم نیست که مؤثر واقع مىشود، بلکه کل شخصیت اوست که در ایجاد شرایط یادگیرى و تغییر و تحول شاگرد تأثیر مىگذارد. دیدگاه معلم و فلسفهاى که به آن اعتقاد دارد، در چگونگى کار او تأثیر شدیدى مىگذارد، بطورى که او را از حالت شخصى که فقط در تدریس مهارت دارد خارج مىکند و بهصور انسان اندیشمندى در مىآورد که مسؤولیت بزرگ تربیت انسانها بر عهده اوست. بر شمردن ویژگىهاى معلم کار چندان آسانى نیست؛ زیرا جوامع مختلف با فلسفهها و نگرشهاى مختلف، انتظارات متفاوتى از معلم دارند، ولى مىتوان به ویژگىهاى کم و بیش مشترکى که لازم است معلمان در همه جا داشته باشند اشاره کرد.
ویژگىهاى شخصیتى معلم و نقش آن در تدریس
در این مبحث، ابتدا به بررسى ویژگىهاى شخصیتى معلمان و سپس به تأثیر و نقش رفتار آنان در فرایند تدریس مىپردازیم. در روند این بررسی، بیشتر به تحلیل نوع نگرش و روابط معلم نسبت به شاگردان مىپردازیم و آنان را به دو گروه تقسیم مىکنیم.
معلمان شاگردنگر
این گروه از معلمان، شاگردان را هستهٔ مرکزى فعالیت خود قرار مىدهند و آنان را محور اصلى فعالیتهاى آموزشى مىدانند. آنان فعالیت و رشد همهجانبهٔ شاگردان را در نظر مىگیرند و مواد درسى و انتقال دانش را براى پرورش آنها به کار مىبرند. این گروه، بطور کلی، به پرورش استعداد شاگردان شوق فراوان دارند. البته نباید تصور کرد که معلمان دیگر هیچ توجهى به شاگردان ندارند، بلکه مىتوان گفت که این دسته از معلمان بیشتر از دیگران، شاگردان را در نظر دارند، و رفتارشان نسبت به شاگردان به گونهاى است که توجه هر مشاهده کنندهاى را در نخستین برخورد به خود جلب مىکند.
معلمان شاگردنگر اگر اطلاعات و دانش زیادى هم داشته باشند، انتقال همهٔ آنها را به شاگردان چندان مهم نمىدانند، بلکه بیشتر فعالیت خود را بر آموزش و پرورش شاگرد متمرکز مىکنند. اینان از میان علوم، بیشتر به علوم انسانى و بویژه روانشناسى توجه دارند.
گروه شاگردنگر را مىتوان به دو دسته کوچکتر شاگردنگر فردی و شاگردنگر جمعی تقسیم کرد. شاگردنگر فردى به ویژگىهاى فردى شاگردان، بیشتر توجه دارد و یکایک آنان را شناسایى و با هر کدام مطابق خصوصیات فردى آن رفتار مىکند، در حالى که شاگردنگر جمعى بیشتر به جمع شاگردان و پرورش جمعى آنان توجه دارد و یک به یک آنان را مورد توجه قرار نمىدهد. این گروه از معلمان با استفاده از روانشناسى پرورشى و روانشناسى نوجوانى در جهت تربیت و پیشرفت کلى همهٔ شاگردان تلاش مىکنند. رفتار این معلمان نسبت به رفتار معلمان شاگردنگر فردى رسمىتر است. این دسته از معلمان چندان به عواطف و درخواستهاى شاگردان توجه ندارند.
معلمان درسنگر
معلمان درسنگر، بیشتر به درس اهمیت مىدهند تا پرورش شاگردان. تمام کوشش آنها بر این است که به هر طریقى که شده درس را به شاگردان انتقال دهند. گروه درسنگر به شاگردان و تفاوتهاى فردى آنان توجه ندارند یا آن را چندان مهم تلقى نمىکنند. به نظر این گروه، شاگردان موظف هستند که درس را بطور کامل یاد بگیرند و به معلم پس بدهند. به اعتقاد افراد این گروه، حقایق علمى شاگردان را براى زندگى اجتماعى آماده مىسازد و به همین دلیل، کسب دانش در درجهٔ اول اهمیت قرار دارد. این معلمان به علوم و فنون رغبت فراوان دارند. بسیارى از دبیران دبیرستانها و جمعى از معلمان مدرسه ابتدایى و گاهى تعدادى از استادان نظام آموزشى جامعه ما را این دسته از معلمان تشکیل مىدهند.
گروه درسنگر را نیز مىتوان به دو گروه کوچکتر درسنگر علمی و درسنگر فلسفی تقسیم کرد. گروه درسنگر علمى بیشتر به رشتههاى علمى علاقهمند هستند و مىکوشند تا از این نظر، دانش خود را روز به روز گسترش دهند. با آنکه مطالب درسى آنها گیرایى درسهاى فلسفى و اجتماعى را ندارد، به سبب اطلاعات وسیعى که در رشتههاى علمى دارند، مىتوانند شاگردان را به سوى خود جلب کنند. تأثیرى که معلمان درسنگر علمى در شاگردان مىگذراند، ناشى از شخصیت آنان نیست، بلکه زادهٔ وسعت اطلاعات آنهاست. چنین تأثیرى معمولاً تأثیر تعلیمى است نه تربیتی، ولى بطور غیرمستقیم شاهد تأثیر تربیتى هم هستیم. اگر چه علاقهٔ این گروه از معلمان بیشتر به رشتههاى علمى و مواد درسى است تا شاگردان، دلبستگى آنان به علم باعث مىشود که گاهى شاگردان با علاقهٔ فراوان در کلاس درس ایشان حاضر شوند. این گروه از معلمان اگر به نیاز و علاقهٔ شاگردان توجه کنند و با آنها ارتباط مطلوب برقرار سازند، مىتوانند معلمان خوب و مفیدى باشند و تأثیر مثبتى در شاگردان بگذارند.
گروه درسنگر فلسفى با اینکه به درس بیشتر از شاگردان توجه دارند، اما چون اغلب به مسائل کلى و اجتماعى مىپردازند، کلاس ایشان گیر است. شاگردان نسبت به این معلمان گرایش بیشترى دارند. این گروه با شخصیت بارزى که دارند، به عنوان سرمشق و انسان آرمانى مورد توجه شاگردان واقع مىشوند و تمام توجه آنان را به خود جلب مىکنند تا جایى که شاگردان نسبت به ویژگىها و امکانات خود غافل مىشوند و براى بسط شخصیت خود مجالى نمىیابند. چنین معلمانی، معمولاً به فردیت شاگردان توجه نمىکنند و به روش تدریس هم اعتنایى ندارند، اما به علت آرمانگرایى خاص و شخصیت بارز و نافذى که دارند، شاگردان را مجذوب خود مىکنند، بطورى که شاگردان نه تنها آنان را براحتى مىپذیرند، بلکه الگوى زندگى خود نیز قرار مىدهند. اگر چه تأثیرى که این گروه از معلمان در شاگردان مىگذارند، ممکن است تا مدتها دوام داشته باشد، احتمال دارد که آنان بدون توجه به توانایىها و قابلیتهاى خود، تمام رفتار و عقاید معلمان خود را مو به مو اجرا کنند و هیچگونه ابتکار و نوآورى از خود نشان ندهند.
ویژگىهاى شخصیتى و علمى معلم(۲)
تأثیر شخصیت و رفتار معلم در فرآیند تدریس
در فرایند تدریس، رفتار و کردار معلم از اهمیت خاصى برخوردار است. براى شاگردان، عمل و رفتار معلم معیار مناسبى است براى ارزشیابى مطالب، گفتهها، وصایا و رهنمودهاى او. بنابراین، معلم باید در رفتار و اعمالش آنقدر بزرگوار باشد که نمونه و الگوى شاگردانش قرار گیرد. شاگردانش را آزاده بار بیاورد و به آنان بیاموزد که انسانیت قابل تحقق است و خود نیز نمونهٔ تحقق یافته انسانیت باشد. (وزارت آموزش و پرورش؛ معلم و خانواده.)
شهید ثانى در کتاب مُنْیةُ الْمُرید فى آدابِ المفید و المستفید، دربارهٔ ویژگىهاى معلم چنین مىگوید:
- معلم باید داراى خلوص نیت باشد و در جهت هدفهاى الهى و انسانى گام بردارد، از درون و بیرون متوجه خدا باشد و در تمام شئون زندگانى خود به او متکى گردد. داراى حسنخلق، علو همت و عفتنفس باشد. با اهل دنیا و مستکبران، پیوندى برقرار نسازد تا بتواند حرمت و ارزش دانش را نگهبانى کند. معلم بر فرض آنکه داراى عذر موجهى باشد، نباید میان کردار و گفتارش دوگانگى و تفاوت وجود داشته باشد. او نمىتواند عملى را تحریم کند که خود مرتکب آن شود، و یا انجام عملى را واجب و حتمىالاجرا معرفى کند و خود پایبند آن نباشد. (شهیدثانی، زینالدین بن علی- ۱۳۶۲.)
- معلم نباید این حق را به خودش بدهد که شاگرد را - به دلیل اینکه یک نسل از او دیرتر به دنیا آمده است یا چند سال از او کوچکتر است - پذیرندهٔ همهٔ حرفهایش بداند. معلم باید هنگام تدریس به همهٔ شاگردان توجه کند. اغلب شاگردان، مخصوصاً در دورهٔ راهنمایى و سالهاى اول دبیرستان، با توجه به اقتضاى سنى خود، به توجه بیشتر معلم نیاز دارند و دوست دارند که به اظهارنظرهاى آنان توجه شود و طرف مشورت قرار گیرند. اگر معلم به این مسأله اساسى توجه نکند و شاگردانش را در تصمیمگیرىها دخالت ندهد یا همیشه از تعداد خاصى نظرخواهى کند، شاگردانش براى جلبتوجه او و اثبات وجود خود، دست به کارهایى خواهند زد که نظم کلاس در هم بریزد و تدریس دچار شکست شود.
- معلم نباید در برخورد با شاگردان عدالت را فراموش کند. او نباید بین شاگردان تفاوت و تمایز قائل شود. اگر شاگردان احساس کنند که معلم بین آنها تبعیض قائل شده است، به او توجه و اعتماد نخواهند کرد. نگاه محبتآمیز معلم، همانند صداى او، باید بهطور یکسان شامل حال همهٔ شاگردان شود؛ زیرا تمام رفتار معلم براى شاگردان قابل تعبیر و تفسیر است، حتى مسیر آمد و شد او بین خانه و مدرسه. این مسأله بویژه در شهرهاى کوچک و در مدارس مناطق روستایى بسیار حائز اهمیت است.
- معلم باید وقتشناس باشد. معلم خوب کسى است که زودتر از شاگردان وارد کلاس شود و دیرتر از آنان از کلاس خارج شود تا بتواند براى شاگردان الگوى نظم و ترتیب باشد. وضع ظاهرى و سخن گفتن معلم از عواملى هستند که در تدریس او اثر مىگذارند. معلمى که با لباس کثیف و نامرتب و بطور کلی، سر و وضعى نامناسب وارد کلاس مىشود، نمىتواند الگوى مناسبى براى شاگردان باشد. او باید سادهپوشى و تمیزپوشى را همواره رعایت کند، با لحن مهربان و صمیمى صحبت کند و از تکیه کلامهاى بىمورد اجتناب ورزد، آهسته صحبت نکند و به گونهاى صحبت کند که همهٔ شاگردان براحتى صداى او را بشنوند.
تأثیر شخصیت علمى معلم بر فرایند تدریس
معلم هر اندازه داراى رفتار انسانى مطلوبى باشد، ولى از نظر علمى ضعیف و ناتوان تلقى شود، مورد قبول شاگردان واقع نخواهد شد. شخصیت متعادل همراه با تسلط علمى معلم، او را از نظر شاگردان با ارزش و اعتبار مىسازد. معلمى از نظر علمى قوى است که به روشهاى ارائه محتوا و چگونگى برقرارى ارتباط، آگاه و بر آنها مسلط باشد. معلم باید از نظریههاى جدید ارتباطی، از دانشهاى جدید روانشناسى و علوم رفتاری، بویژه روانشناسى تدریس و یادگیری، آگاهى کافى داشته باشد.آگاهى از علوم اجتماعی، بویژه روانشناسى اجتماعى نیز او را یارى خواهد کرد تا فرهنگ و ویژگىهاى خاص طبقات اجتماعى شاگردان را تا حدودى بشناسد و با شناخت خصوصیات فردى و اجتماعى آنان، به برنامهریزى فعالیتهاى آموزشى بپردازد.
روش تدریس باید متناسب با اصول آموزش و پرورش و خصوصیات شاگردان انتخاب شود؛ زیرا وظیفهٔ اساسى معلم فقط درس دادن و پس گرفتن درس نیست، بلکه مهمترین وظیفهٔ او همکارى و راهنمایى یکایک شاگردان براى رسیدن به هدفهاى مطلوب تعلیم و تربیت است.
تسلط بر محتوا و موضوع درس، از مهمترین ویژگىهاى معلم است. با وجود اینکه دامنهٔ علوم حتى در یک رشتهٔ خاص، بسیار وسیع و گسترده شده است و کمتر کسى مىتواند به همهٔ آنها دست یابد، لازم است که معلم حداقل بر مطالبى که تدریس مىکند مسلط باشد. او براى تحقق چنین منظورى باید مطالعه مستمر و دائم داشته باشد. اگر معلمى در مسائل علمى ضعیف باشد و نتواند به پرسشهاى شاگردان پاسخ دهد، مسلماً در کار خود شکست خواهد خورد. معلم باید همیشه بر آگاهىهاى خود بیفزاید. او باید در زمینهٔ کار خود با یافتههاى جدید در ارتباط دائم باشد. اگر معلمى از این امر غافل شود، در امر تدریس ناچار از تکرار مکررات خواهد بود. مطالعهٔ دائم براى معلم بیش از هرکس دیگرى لازم و ضرورى است.
نقش دیگر معلم ایجاد رابطه و پیوند بین جامعه و مدرسه است. شاید چنین تصور شود که وظیفهٔ معلم فقط انتقال دانش و اطلاعات است و او کارى به جامعه ندارد، در حالى که واقعیت درست بر خلاف این است؛ زیرا شاگردان مىآموزند تا بهتر زندگى کنند. اگر آموزش رسمى با زندگى اجتماعى و حقیقى آنان ارتباط نداشته باشد، چندان اهمیت و اعتبارى نخواهد داشت. بیشتر اوقاتِ شاگردان در خارج از محیط مدرسه مىگذرد، پس معلم باید در زندگى اجتماعى نیز راهنماى شاگردان باشد. راهنمایى معلمان سبب مىشود که زندگى واقعى در نظر شاگردان معنى پیدا کند.
آموزش و پرورش هر جامعه با توجه به تاریخ و فرهنگ آن جامعه شکل خاصى به خود مىگیرد. معلم آگاه و مسلط باید با تأکید بر آن فرهنگ خاص و با توجه به شرایط تاریخى جامعه، کوشش کند تا شاگردان را به ارزشهاى والاى جامعهٔ پیشرفته و انسانى آشنا کند. از آنجا که جامعهٔ پیچیده و پویا به انسانهاى اندیشمند و باریکبین نیاز دارد، معلم باید سعى کند ذهن شاگردان را از حالت رکود و ثبات بیرون آورد و آنان را با آرمانهاى ارزشمند انسانى آشنا سازد. معلم آگاه به مدد دانش و اطلاعاتى که کسب مىکند، تلاش مىکند تا در تحرک و پویایى جامعه خود به سوى پیشرفت، سهمى مؤثر داشته باشد.
معلم علاوه بر داشتن محتواى غنى علمی، باید از فنون و مهارتهاى آموزشى آگاه باشد. او باید هدفهاى آموزش و پرورش را بشناسد و با این شناخت، به فعالیتهاى آموزشى خود جهت دهد. او باید قادر به تحلیل فرایند آموزشى باشد و با استفاده از امکانات و تجهیزات موجود، روش تدریس خود را انتخاب کند. او باید از الگوهاى آموزشىاى که مربیان تربیتى با تحقیق به آنها دست یافتهاند، آگاهى داشته باشد و مزایا و معایب هر کدام را بشناسد و با روشهاى صحیح تدریس و فنون کلاسداری، کاملاً آشنا باشد تا بتواند شرایط مطلوب یادگیرى را فراهم کند. معلمى که بر محتوا مسلط است ولى با روشهاى تدریس ناآشنا است، ممکن است قادر به فراهمکردن موقعیت مناسب یادگیرى نشود. معلم، باید علاوه بر داشتن محتواى غنى علمى و آشنایى با روشهاى تدریس، با برنامهریزى و طراحى آموزشى آشنا باشد. او باید قبل از شروع تدریس، قادر باشد هدفهاى تدریس خود را بطور صریح و روشن معین کند تا بتواند تدرس هدفدارى داشته باشد.

ویژگىهاى شاگردان و تأثیر آن در فرایند تدریس
آگاهى از فرایندهاى شناختى شاگردان در سنین مختلف از ضرورىترین وظایف معلم است؛ زیرا فرایند شاگرد، علایق، میزان انگیزش، بلوغ عاطفی، سوابق اجتماعى و تجارب گذشته از عواملى هستند که همواره در روش کار معلم در کلاس اثر مىگذارند. شاگردان صفات زیادى مانند راستگویی، دروغگویی، شهامت، ترس، اضطراب، پرخاشگری، تلاش و بسیارى از صفات مطلوب و نامطلوب را با خود از خانواده به درون مدرسه مىآورند. اگر معلمى تصور کند بدون شناخت شاگردان و بدون آگاهى از فرایند رشد ذهنی، عاطفى و اجتماعى آنان و حتى بدون همکارى والدین مىتواند در اداى وظایف آموزشى موفق باشد، سخت در اشتباه است.
معلم نمىتواند بدون توجه به ویژگىهاى شاگردان، آنان را به کار کردن وادارد و به عبارت دیگر، کار را بر آنان تحمیل کند؛ زیرا فعالیتهاى عقلی، اخلاقى و اجتماعى شاگرد تابع ارادهٔ معلم نیست. تدریس معلم باید بر اساس نیاز، علاقه و توانایىهاى ذهنى شاگردان تنظیم شود. البته این بدان معنا نیست که شاگردان هر چه دلشان خواست مىتوانند انجام بدهند، بلکه به این معناست که فعالیت و کار مدرسه باید مورد علاقه و دلخواه شاگردان باشد. آنان باید خود شخصاً عامل باشند، نه اینکه اعمال و وظایف از طرف معلم بر آنان تحمیل شود. قانون علاقه یا رغبت که بر کارکرد فکرى بزرگسالان حاکم است، به طریق اولیٰ دربارهٔ کودکان و شاگردان مدارس نیز صادق است، بویژه اینکه علایق کودکان هنوز از انتظام و اتحاد لازم برخوردار نیست.
ساخت ذهنی، هوش و تجربههاى علمى شاگرد موضوع دیگرى است که در روش تدریس باید به آن توجه شود. ساخت ذهنى کودکان با ساخت ذهنى بزرگسالان متفاوت است؛ بنابراین، معلم باید برنامه و مواد آموزشى را مطابق سطح درک و فهم شاگردان عرضه کند تا براى آنان قابل جذب باشد؛ یعنى برنامهٔ درسى و نوع و مقدار تکلیف باید براساس مراحل رشد ذهنى و توانایىهاى مختلف شاگردان پىریزى شود؛ زیرا هر غذاى فکرى (برنامه درسی) براى همهٔ سنین به یک اندازه مناسب نیست. معلم باید توجه داشته باشد که سیر تکوینى مراحل رشد، از لحاظ سن و محتواى تفکر، یکبار براى همیشه و بطور ثابت تعیین نشده است؛ بنابراین، او مىتواند به مدد روشهاى سالم، بازده کار شاگردان را افزایش دهد، و حتى رشد معنوى آنان را بىآنکه به استحکام آن لطمهاى بزند، تسریع کند. (پیاژه، ژان- ۱۳۶۷.)
معلم باید به شاگردان فرصت دهد تا دانش خود را خودشان بسازند. کودکان بیشتر از آنکه به آموزش مستقیم نیازمند باشند، به فرصتهاى یادگیرى مستقیم محتاجند؛ بنابراین، بهتر است که معلمان تا حد امکان از آموزش و انتقال مستقیم مفاهیم بکاهند و به فراهم آوردن فرصتهاى یادگیرى و ترتیب دادن مواد آموزشى براى ایجاد موقعیت مطلوب یادگیرى اقدام کنند.
موقعیت اجتماعى شاگرد از عوامل دیگرى است که بر تدریس معلم مؤثر است. شاگردان در فرایند اجتماعى شدن، نیازمند الگوى سالم هستند تا بتوانند ساخت مطلوب شدن را در خود بیافرینند. والدین و معلمان نخستین الگوهاى مؤثر در تشکیل شخصیت شاگردان به شمار مىروند؛ زیرا در آغاز جریان رشد اجتماعی، افراد بالغ همیشه سرمشق هرگونه صفات اجتماعى و اخلاقى هستند، اما این وضع چندان بىخطر نیست؛ مثلاً وجههاى که معلم در نظر شاگرد دارد، سبب مىشود که شاگرد اظهارات وى را بپذیرد و این پذیرش او را از تفکر باز مىدارد. این عمل، ایمان مبتنى بر اقتدار دیگران را جانشین اعتقاد فردى شاگرد مىسازد و اجازه نمىدهد که در راه تفکر و گفت و شنود که موجد عقل است - گام بردارد. در فرایند آموزش، همکارى متقابل شاگردان به اندازهٔ عمل بزرگسالان اهمیت دارد. این همکاری، از لحاظ عقلی، بهتر از هر امر دیگرى مىتواند مبادلهٔ واقعى اندیشه را تسهیل کند و شاگردانى با ذهنهاى نقاد و تفکر منطقى پرورش دهد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  31 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نظریههاى تدریس

دانلود مقاله پردازش تکاملی والگوریتم تکاملی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله پردازش تکاملی والگوریتم تکاملی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

تکامل یعنی اینکه انسانها از نسل میمون ها هستند. این ابتدائی ترین و خام ترین برداشتی است که ممکن است شخصی از تکامل داشته باشد و متاسفانه تنها اطلاعی که بسیاری از
افراد از تکامل دارند همین است، که یک آدمی به نام داروین پیدا شده است و ثابت کرده است انسانها قبلاً میمون بوده اند.

 

در بیان تاریخچه مختصری از تکامل باید گفت که داروین نخستین کسی نیست که تکامل را کشف کرد، هزاران سال پیشاز داروین تئوری تکامل در افسانه ها و اسطوره های برخی از ملت ها وجود داشته است، مثلا هندو ها معتقد بوده اند حیات از آب شروع شده است و اولین موجودات ابتدا در آب شکل گرفتند و بعد به سایر موجودات تبدیل شدند. بعدها دانشمندان و فلاسفه ای مثل تالس تکامل را بصورت فرضیه های طبیعی برای توضیح علمی حیات مطرح کردند اما بررسی علمی و دقیق تکامل در دوران اخیر شکل گرفته است. پیشاز داروین چند دانشمند دیگر مانند لامارک شخصی که زیست شناسی را به معنی امروزی اش بنا نهاد نیز در مورد تکامل مطالعاتی داشتند و نظریاتی را نیز ارائه داده بودند. تفاوت اصلی میان نظریه تکامل لامارک با نظریه داروین در این بود که داروین تکامل را امری گروهی و مربوط به گونه های جانوری میداند ولی لامارک آنرا امری انفرادی میدانسته است، اما با این وجود، این داروین است که پدر تکامل خوانده میشود زیرا درک مدرن ما از تکامل به تئوری گزینش طبیعی بر میگردد که چارلز داروین و آلفرد راسل والاس آنرا در سال ١٨۵٨ در کتاب "مشاء انواع یا ریشه مطرح کردند. (Origin of species) " گونه ها

 

تعریف گزینش طبیعی:

 

بر اساس نظریه گزینش طبیعی، طبیعت موجوداتی که ویژگیهای مساعد برای نجات یافتن و ادامه حیات و تکثیر شدن را دارند را حفظ میکند و موجوداتی که این ویژگی ها و صفات را نداشته باشند تدریجا منقرضمیشوند.
گزینش طبیعی در قیاس با گزینش مصنوعی نامگذاری شده است که در آن انسانها گونه خاصی از جانداران را که مورد نظر آنها است انتخاب میکنند و آنها را تکثیر میکنند، مثلا کشاورزان گندم را گزینش کرده و به تکثیر آن کمک میکنند و یا دامداران گاو را گزیده و با پرورشدادن آن به ادامه حیات و تکثیر آن یاری میرسانند، داروین معتقد بود طبیعت نیز چنین میکند، و موجوداتی که بتوانند خود را با شرایط زیستی همساز کنند احتمال ادامه یافتن حیاتشان از باقی جانداران بیشتر خواهد شد و برعکس، یعنی طبیعت نیز بصورت استعاره ای همچون آن کشاورز که گزینش مصنوعی میکند، موجوداتی را انتخاب میکند و باعث گسترشآنها میشود. مفهوم گزینش طبیعی همان تولید مثل افراقی است، یعنی بعضی از اعضای یک گونه بیش از سایر اعضا تولید مثل میکنند و در نتیجه میزان بیشتری از ژن آنها به نسل بعدی انتقال می یابد. گزینش طبیعی از مرکزی ترین یا شاید هم مرکزی ترین نکاتی است که بیولوژی امروزه بر روی آن تمرکز دارد.

 

تعریف تکامل:

 

تکامل در بیولوژی، به پروسه ای اطلاق میشود که بر اساس آن، جمعیت گونه ها با ویژگیهای برتر وراثتی افزایشمی یابند و از نسلی به نسل بعدی منتقل میشوند. در طول زمان این ویژگیها به گونه جانوری کمک میکنند که به تعداد بیشتری نسبت به گونه های رقیب تکثیر بیابند و در جمعیت بر آنها تسلط بیابند. اتفاق افتادن این پروسه در مدت های طولانی میتواند پدید آمدن موجودات جدید را توضیح دهد.

 

بر اساس تئوری تکامل موجودات جدید تر همگی اجداد مشترکی دارند، و برای نشان دادن این شراکت استفاده میشود، بعنوان مثال (Phylogenetic tree) در اجداد، معمولا از درختواره های فیلوژنتیکی ارتباط حیوانات با گیاهان و سایر موجودات را نشان میدهد.

 

گاه بصورت تصادفی و بر اثر برخی علت های دیگر گاهی اوقات این اطلاعات ژنتیکی بواسطه یک جهش ژنتیکی تغییر پیدا میکنند. اگر جهش ژنتیکی وجود نداشته باشد تمامی موجودات دقیقاً شبیه یکدیگر خواهند بود. این تغییرات ژنتیکی یکی از عوامل تکامل هستند و عامل دیگر نیز شرایط زیستی در محیطی است که این جانداران در آن زندگی میکنند. تغییرات زیست محیطی باعث میشوند موجوداتی که سازگارتر با محیط هستند نجات پیدا کنند و موجوداتی که سازگاری با محیط ندارند نابود شوند.

 

تکامل هنوز تنها یک نظریه است:

 

این اعتراض از رایج ترین اعتراضاتی است که عوام نسبت به تکامل مطرح میکنند. این افراد نمیدانند که در دنیای علم هیچ مفهومی بالاتر از تئوری نمیرود و تئوری بالاترین مرحله ایست که یک نظر علمی
میتواند داشته باشد. بسیاری از سایر مفاهیم علمی همچون جاذبه نیوتون، سرعت نور، بیگ بنگ و غیره تماما تئوری هستند، اساساً هرچیز که بر مشاهده مبتنی باشد نمیتواند از مرحله تئوری بالاتر
است، مفاهیمی وجود دارند که Science رود. در برخی از شاخه های علم منظور از علم همان گفته (Theorem) مشتق شده از اصول قطعی ریاضیات هستند به آن دسته از مفاهیم قضیه یا تئورم میشود مثلا روابط فیثاغورس و تالسدو نمونه از قضایا هستند، سایر چیز ها نمیتوانند چیزی جز تئوری باشند. پیرامون این مسئله در نوشتاری با فرنام علم چیست؟ توضیحات بیشتری آورده شده است.
نتیجه آنکه تئوری بودن تکامل نمیتواند از ارزشو درستی آن بکاهد و کسانی که این ایراد را وارد میکنند مفهوم کلمه "تئوری" را در فلسفه علم درک نمیکنند. از این گذشته هر تئوری برای توضیح یک واقعیت
شکل میگیرد، مثلاً تئوری جاذبه نیوتون برای توضیح واقعیت جاذبه شکل گرفته است، دقیقاً همین ارتباط میان تئوری تکامل و خود تکامل بعنوان یک واقعیت وجود دارد.

 


تکامل تصادفی است و احتمال آن پایین است، پس محال است:

 

در پاسخ به این شبهه باید گفت نخست اینکه تکامل تماماً مبتنی بر تصادف نیست، شخصی که این اعتراض را مطرح میکند عامل دوم تکامل را که عاملی غیر تصادفی است را نادیده میگیرد، از این گذشته تئوری تکامل تماماً مبتنی بر تصادف نیست، بلکه عوامل جبری نیز در آن نقش بازی میکنند.
بسیاری از بیولوژیست ها معتقدند دو عامل اساسی در تکامل نقش بازی میکنند،

تغییراتی که بر اساس تحولات تصادفی ژنتیکی (جهش ژنتیکی) انجام میگیرند.

تغییراتی که قدرت و احتمال نجات یافتن و تکثیر موجود را بالا میبرند، که عدم تحقق این تغییرات موجب حذف آن موجود توسط گزینشطبیعی میشود.
کسانی که این اعتراض را بیان میکنند درکی بسیار ضعیف از تئوری احتمالات دارند، اینکه احتمال وقوع یک اتفاق پایین باشد هرگز و هرگز به این معنی نیست که آن اتفاق محال است، لذا این اعتراض نیز از
پایه غلط است. در این مورد در نوشتاری با فرنام "مگر میشود همه چیز بطور تصادفی بوجود آمده باشد؟" توضیحات کافی داده شده است.

 

 

 

AI به دو مکتب فکری تقسیم می شود:
AI قراردادی (Coventional AI) : توسط رسمی سازی (formalism)، تحلیل آماری، تعاریف و اثبات مشخص می گردد (مثل یادگیری ماشین و سیستم های خبره).
هوش محاسباتی: با ویژگی های غیررسمی، غیراحتمالی و اغلب با رویکردهای آزمون و خطا شناخته می شود. هوش محاسباتی به سه بخش اصلی تقسیم می گردد:
شبکه های عصبی
سیستم های فازی
محاسبه تکاملی
الگوریتم های تکاملی تکنیک پیاده سازی مکانیزم هایی مانند تولید مجدد، جهش، ترکیب مجدد(ادغام)، انتخاب طبیعی (فرایندی که توسط آن افرادی دارای مشخصه های مطلوب با احتمال بیشتری برای تولید افراد بعدی به کار می روند. پس مشخصه های مطلوب در نسل بعد عمومی تر می شوند) و بقای شایسته ترین است. ولی محاسبات تکاملی دارای مشخصه های زیر می باشند:
پیشروی، رشد یا توسعه تکراری
مبنی بر جمعیت
جستجوی تصادفی هدایت شده
پردازش موازی
ملهم از زیست شناسی

 

محاسبات تکاملی اغلب شامل الگوریتم های بهینه سازی فرااکتشافی است مانند:
الگوریتم های تکاملی (شامل الگوریتم ژنتیک، برنامه نویسی تکاملی، استراتژی تکاملی، برنامه نویسی ژنتیک و سیستم های طبقه بندی کننده یادگیر (
هوش گروهی (شامل بهینه سازی گروه مورچگان و بهینه سازی گروه ذرات)
و تا حد کمتری شامل:
خودسازماندهی (نقشه های خودسازمانده ، گاز عصبی در حال رشد، یادگیری رقابتی)
تکامل تفاضلی (دیفرانسیلی)
زندگی مصنوعی
الگوریتم های فرهنگ
سیستم های ایمنی مصنوعی
مدل تکاملی قابل یادگیری

 

هوش گروهی (SI) یک تکنیک هوش مصنوعی مبنی بر بررسی رفتار جمعی در سیستم های غیر متمرکز و خودسازمانده است . این واژه توسط Wang و Beni در سال 1989 و در مبحث سیستم های رباتی سلولی مطرح شد.
SI معمولا از جمعیتی از عاملهای ساده تشکیل شده که به طور محلی با یکدیگر و محیطشان تعامل دارند. با اینکه ساختار کنترلی متمرکزی برای تحمیل رفتار عاملها وجود ندارد، تعاملات محلی بین عاملها اغلب منجر به بروز یک رفتار سراسری می گردد. مثال:گروه مورچگان، ازدحام پرندگان و دسته حیوانات.

 

سیستم های نمونه:

 

ACO:
یک الگوریتم بهینه سازی فرااکتشافی است که می تواند راه حلهای تقریبی را برای مسایل بهینه سازی ترکیبی مشکل بیابد. در ACO، مورچه های مصنوعی با حرکت روی گراف مساله راه حلها را می سازند و با تقلید از مورچه های حقیقی، روی گراف فرومون مصنوعی به جا می گذارند، به نحوی که مورچه های مصنوعی آینده راه حلهای بهتری بیابند. ACO می تواند با موفقیت بر روی مسایل بهینه سازی زیادی اجرا شود.

 

الگوریتم کلونی مورچه ها:
انسان همیشه برای الهام گرفتن به جهان زنده پیرامون خود نگریسته است. یکی از بهترین طرح های شناخته شده، طرح پرواز انسان است که ابتدا لئورناردو داوینچی(1519-1452) طرحی از یک ماشین پرنده را بر اساس ساختمان بدن خفاش رسم نمود. چهار صد سال بعد کلمان آدر ماشین پرنده ای ساخت که دارای موتور بود و بجای بال از ملخ استفاده می کرد.
هم اکنون کار روی توسعه سیستم های هوشمند با الهام از طبیعت از زمینه های خیلی پرطرفدار هوش مصنوعی است. الگوریتمهای ژنتیک که با استفاده از ایده تکاملی داروینی و انتخاب طبیعی مطرح شده، روش بسیار خوبی برای یافتن مسائل بهینه سازیست. ایده تکاملی داروینی بیانگر این مطلب است که هر نسل نسبت به نسل قبل دارای تکامل است و آنچه در طبیعت رخ می دهد حاصل میلیون ها سال تکامل نسل به نسل موجوداتی مثل مورچه است.
الگوریتم کلونی مورچه برای اولین بار توسط دوریگو (Dorigo) و همکارانش به عنوان یک راه حل چند عامله (Multi Agent) برای مسائل مشکل بهینه سازی مثل فروشنده دوره گرد (TSP :Traveling Sales Person) ارائه شد.
عامل هوشند(Intelligent Agent) موجودی است که از طریق حسگر ها قادر به درک پیرامون خود بوده و از طریق تاثیر گذارنده ها می تواند روی محیط تاثیر بگذارد.
الگوریتم کلونی مورچه الهام گرفته شده از مطالعات و مشاهدات روی کلونی مورچه هاست. این مطالعات نشان داده که مورچه ها حشراتی اجتماعی هستند که در کلونی ها زندگی می کنند و رفتار آنها بیشتر در جهت بقاء کلونی است تا درجهت بقاء یک جزء از آن. یکی از مهمترین و جالبترین رفتار مورچه ها، رفتار آنها برای یافتن غذا است و بویژه چگونگی پیدا کردن کوتاهترین مسیر میان منابع غذایی و آشیانه. این نوع رفتار مورچه ها دارای نوعی هوشمندی توده ای است که اخیرا مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است.باید تفاوت هوشمندی توده ای(کلونی) و هوشمندی اجتماعی را روشن کنیم.
در هوشمندی اجتماعی عناصر میزانی از هوشمندی را دارا هستند. بعنوان مثال در فرآیند ساخت ساختمان توسط انسان، زمانی که به یک کارگر گفته میشود تا یک توده آجر را جابجا کند، آنقدر هوشمند هست تا بداند برای اینکار باید از فرغون استفاده کند نه مثلا بیل!!! نکته دیگر تفاوت سطح هوشمندی افراد این جامعه است. مثلا هوشمندی لازم برای فرد معمار با یک کارگر ساده متفاوت است.
در هوشمندی توده ای عناصر رفتاری تصادفی دارند و بین آن ها هیچ نوع ارتباط مستقیمی وجود ندارد و آنها تنها بصورت غیر مستقیم و با استفاده از نشانه ها با یکدیگر در تماس هستند. مثالی در این مورد رفتار موریانه ها در لانه سازیست.
جهت علاقه مند شدن شما به این رفتار موریانه ها وتفاوت هوشمندی توده ای و اجتماعی توضیحاتی را ارائه می دهم :
فرآیند ساخت لانه توسط موریانه ها مورد توجه دانشمندی فرانسوی به نام گرس قرار گرفت. موریانه ها برای ساخت لانه سه فعالیت مشخص از خود بروز می دهند. در ابتدا صدها موریانه به صورت تصادفی به این طرف و آن طرف حرکت می کنند. هر موریانه به محض رسیدن به فضایی که کمی بالاتر از سطح زمین قرار دارد شروع به ترشح بزاق می کنند و خاک را به بزاق خود آغشته می کنند. به این ترتیب گلوله های کوچک خاکی با بزاق خود درست می کنند. علیرغم خصلت کاملا تصادفی این رفتار، نتیجه تا حدی منظم است. در پایان این مرحله در منطقه ای محدود تپه های بسیار کوچک مینیاتوری از این گلوله های خاکی آغشته به بزاق شکل می گیرد. پس از این، همه تپه های مینیاتوری باعث می شوند تا موریانه ها رفتار دیگری از خود بروز دهند. در واقع این تپه ها به صورت نوعی نشانه برای موریانه ها عمل می کنند. هر موریانه به محض رسیدن به این تپه ها با انرژی بسیار بالایی شروع به تولید گلوله های خاکی با بزاق خود می کند. این کار باعث تبدیل شدن تپه های مینیاتوری به نوعی ستون می شود. این رفتار ادامه می یابد تا زمانی که ارتفاع هر ستون به حد معینی برسد. در این صورت موریانه ها رفتار سومی از خود نشان می دهند. اگر در نزدیکی ستون فعلی ستون دیگیری نباشد بلافاصله آن ستون را رها می کنند در غیر این صورت یعنی در حالتی که در نزدیکی این ستون تعداد قابل ملاحظه ای ستون دیگر باشد، موریانه ها شروع به وصل کردن ستونها و ساختن لانه می کنند.
تفاوتهای هوشمندی اجتماعی انسان با هوشمندی توده ای موریانه را در همین رفتار ساخت لانه می توان مشاهده کرد. کارگران ساختمانی کاملا بر اساس یک طرح از پیش تعیین شده عمل می کنند، در حالی که رفتار اولیه موریانه ها کاملا تصادفی است. علاوه بر این ارتیاط مابین کارگران سختمانی مستقیم و از طریق کلمات و ... است ولی بین موریانه ها هیچ نوع ارتباط مستقیمی وجود ندارد و آنها تنها بصورت غیر مستقیم و از طریق نشانه ها با یکدیگر در تماس اند. گرس نام این رفتار را Stigmergie گذاشت، به معنی رفتاری که هماهنگی مابین موجودات را تنها از طریق تغییرات ایجاد شده در محیط ممکن می سازد.
بهینه سازی مسائل بروش کلونی مورچه(ACO) :
همانطور که می دانیم مسئله یافتن کوتاهترین مسیر، یک مسئله بهینه سازیست که گاه حل آن بسیار دشوار است و گاه نیز بسیار زمانبر. بعنوان مثال مسئله فروشنده دوره گرد(TSP). در این مسئله فروشنده دوره گرد باید از یک شهر شروع کرده، به شهرهای دیگر برود و سپس به شهر مبدا بازگردد بطوریکه از هر شهر فقط یکبار عبور کند و کوتاهترین مسیر را نیز طی کرده باشد. اگر تعداد این شهرها n باشد در حالت کلی این مسئله از مرتبه (n-1)! است که برای فقط 21 شهر زمان واقعا زیادی می برد:
روز1013*7/1 = S1016*433/2 = ms10*1018*433/2 = !20
با انجام یک الگوریتم برنامه سازی پویا برای این مسئله ، زمان از مرتبه نمایی بدست می آید که آن هم مناسب نیست. البته الگوریتم های دیگری نیز ارائه شده ولی هیچ کدام کارایی مناسبی ندارند. ACO الگوریتم کامل و مناسبی برای حل مسئله TSP است.
مورچه ها چگونه می توانند کوتاهترین مسیر را پیدا کنند؟

 

مورچه ها هنگام راه رفتن از خود ردی از ماده شیمیایی فرومون(Pheromone) بجای می گذارند البته این ماده بزودی تبخیر می شد ولی در کوتاه مدت بعنوان رد مورچه بر سطح زمین باقی می ماند. یک رفتار پایه ای ساده در مورچه های وجود دارد :

 

آنها هنگام انتخاب بین دو مسیر بصورت احتمالاتی( Statistical) مسیری را انتخاب می کنند که فرومون بیشتری داشته باشد یا بعبارت دیگر مورچه های بیشتری قبلا از آن عبور کرده باشند. حال دقت کنید که همین یک تمهید ساده چگونه منجر به پیدا کردن کوتاهترین مسیر خواهد شد :
همانطور که در شکل 1-1 می بینیم مورچه های روی مسیر AB در حرکت اند (در دو جهت مخالف) اگر در مسیر مورچه ها مانعی قرار دیهم(شکل 2-1) مورچه ها دو راه برای انتخاب کردن دارند. اولین مورچه ازA می آید و بهC می رسد، در مسیر هیچ فرومونی نمی بیند بنابر این برای مسیر چپ و راست احتمال یکسان می دهد و بطور تصادفی و احتمالاتی مسیر CED را انتخاب می کند. اولین مورچه ای که مورچه اول را دنبال می کند زودتر از مورچه اولی که از مسیر CFD رفته به مقصد می رسد. مورچه ها در حال برگشت و به مرور زمان یک اثر بیشتر فرومون را روی CED حس می کنند و آنرا بطور احتمالی و تصادفی ( نه حتما و قطعا) انتخاب می کنند. در نهایت مسیر CED بعنوان مسیر کوتاهتر برگزیده می شود. در حقیقت چون طول مسیر CED کوتاهتر است زمان رفت و برگشت از آن هم کمتر می شود و در نتیجه مورچه های بیشتری نسبت به مسیر دیگر آنرا طی خواهند کرد چون فرومون بیشتری در آن وجود دارد.
نکه بسیار با اهمیت این است که هر چند احتمال انتخاب مسیر پر فرومون ت توسط مورچه ها بیشتر است ولی این کماکان احتمال است و قطعیت نیست. یعنی اگر مسیر CED پرفرومون تر از CFD باشد به هیچ عنوان نمی شود نتیجه گرفت که همه مورچه ها از مسیرCED عبور خواهند کرد بلکه تنها می توان گفت که مثلا 90% مورچه ها از مسیر کوتاهتر عبور خواهند کرد. اگر فرض کنیم که بجای این احتمال قطعیت وجود می داشت، یعنی هر مورچه فقط و فقط مسیر پرفرومون تر را انتخاب میکرد آنگاه اساسا این روش ممکن نبود به جواب برسد. اگر تصادفا اولین مورچه مسیرCFD(مسیر دورتر) را انتخاب می کرد و ردی از فرومون بر جای می گذاشت آنگاه همه مورچه ها بدنبال او حرکت می کردند و هیچ وقت کوتاهترین مسیر یافته نمی شد. بنابراین تصادف و احتمال نقش عمده ای در ACO بر عهده دارند.
نکته دیگر مسئله تبخیر شدن فرومون بر جای گذاشته شده است. برفرض اگر مانع در مسیر AB برداشته شود و فرومون تبخیر نشود مورچه ها همان مسیر قبلی را طی خواهند کرد. ولی در حقیقت این طور نیست. تبخیر شدن فرومون و احتمال به مورچه ها امکان پیدا کردن مسیر کوتاهتر جدید را می دهند.

 

 

 

 

 


1-1



2-1



3-1



4-1

مزیتهای ACO :
همانطور که گقته شد «تبخیر شدن فرومون» و «احتمال-تصادف» به مورچه ها امکان پیدا کردن کوتاهترین مسیر را می دهند. این دو ویژگی باعث ایجاد انعطاف در حل هرگونه مسئله بهینه سازی می شوند. مثلا در گراف شهرهای مسئله فروشنده دوره گرد، اگر یکی از یالها (یا گره ها) حذف شود الگوریتم این توانایی را دارد تا به سرعت مسیر بهینه را با توجه به شرایط جدید پیدا کند. به این ترتیب که اگر یال (یا گره ای) حذف شود دیگر لازم نیست که الگوریتم از ابتدا مسئله را حل کند بلکه از جایی که مسئله حل شده تا محل حذف یال (یا گره) هنوز بهترین مسیر را داریم، از این به بعد مورچه ها می توانند پس از مدت کوتاهی مسیر بهینه(کوتاهترین) را بیابند.
کاربردهای ACO :
از کاربردهای ACO می توان به بهینه کردن هر مسئله ای که نیاز به یافتن کوتاهترین مسیر دارد ، اشاره نمود :
1. مسیر یابی داخل شهری و بین شهری
2. مسیر یابی بین پست های شبکه های توزیع برق ولتاژ بالا
3. مسیر یابی شبکه های کامپیوتری
مسیر یابی شبکه های کامپیوتری با استفاده از ACO :
در ابتدا مقدمه ای از نحوه مسیر یابی در شبکه های کامپیوتری را توضیح خواهیم داد :
اطلاعات بر روی شبکه بصورت بسته های اطلاعاتی کوچکی (Packet) منتقل می شوند. هر یک از این بسته ها بر روی شبکه در طی مسیر از مبدا تا مقصد باید از گره های زیادی که مسیریاب (Router) نام دارند عبور می کنند. در داخل هر مسیریاب جدولی قرار دارد تا بهترین و کوتاهترین مسیر بعدی تا مقصد از طریق آن مشخص می شود، بنابر این بسته های اطلاعاتی حین گذر از مسیریاب ها با توجه به محتویات این جداول عبور داده می شوند.
روشی بنام : Ant Colony Routering

 

ACR پیشنهاد شده که بر اساس ایده کلونی مورچه به بهینه سازی جداول می پردازید و در واقع به هر مسیری با توجه به بهینگی آن امتیاز می دهد. استفاده از ACR به این منظور دارای برتری نسبت به سایر روش هاست که با طبیعت دینامیک شبکه سازگاری دارد، زیرا به عنوان مثال ممکن است مسیری پر ترافیک شود یا حتی مسیر یابی (Router) از کار افتاده باشد و بدلیل انعطاف پذیری که ACO در برابر این تغییرات دارد همواره بهترین راه حل بعدی را در دسترس قرار می دهد.

 

بهینه سازی گروه ذرات :

 

PSO الگوریتم بهینه سازی سراسری برای بحث در مورد مسایلی است که در آنها بهترین راه حل به صورت یک نقطه یا سطح در فضای چندبعدی نشان داده می شود. فرضیه ها در این فضا رسم می شوند و با یک سرعت اولیه و کانال ارتباطی بین ذرات شروع می شوند. سپس ذرات در فضای راه حل حرکت می کنند و بعد از هر مهر زمانی، براساس معیار شایستگی، مورد ارزیابی قرار می گیرند. بعد از مدتی ذرات به طرف ذراتی که دارای مقادیر شایستگی بهتر در گروه ارتباطی خودشان هستند، سرعت می گیرند. مزیت اصلی این رویکرد نسبت به سایر استراتژی های کمینه سازی مانند آنیلینگ شبیه سازی شده این است که تعداد زیاد افرادی که گروه ذرات را تشکیل می دهند، تکنیکی بسیار ارتجاعی را برای مساله کمینه سازی محلی به کار می برند.
ذرات دارای دو قابلیت هستند : حافظه مربوط به بهترین موقعیت خود و دانش بهترین موقعیت گروه. افراد یک دسته موقعیتهای خوب را با یکدیگر مبادله می کنند و موقعیت و سرعت خود را برمبنای این موقعیتهای خوب تنظیم می سازند. این ارتباط از دو طریق صورت می گیرد:
 بهترین سراسری که برای همه شناخته شده است.
 بهترین های همسایه که هر ذره فقط با زیرمجموعه ای از دسته در مورد بهترین موقعیتها ارتباط دارد.

 

جستجوی پخشی احتمالی :

 

SDS یک جستجوی سراسری مبنی بر عامل و تکنیک بهینه سازی است که برای مسایلی که تابع هدف می تواند به چندین تابع جزئی مستقل تجزیه شود مناسب است. هر عامل یک فرضیه را نگهداری می کند که به طور مکرر با یک تابع هدف جزئی که به طور تصادفی انتخاب می شود ارزیابی می شود که پارامترهای آن با فرضیه فعلی عامل تعیین می گردد. اطلاعات فرضیه ها از طریق ارتباط بین عاملی در جمعیت پخش می گردد. برخلاف ارتباط stigmergetic مورد استفاده در ACO، در SDS عاملها فرضیه ها را از طریق استراتژی ارتباطی یک به یک، مبادله می کنند. SDS هم الگوریتم جستجو و هم Optimisation قدرتمند و موثری است که به خوبی به بیان ریاضی توصیف می گردد.
کاربرد تکنیکهای مبنی بر هوش گروهی : کنترل خودروهای بدون سرنشین، نقشه برداری نجومی.

 

EP:

 

اولین بار در 1960 توسط Lawrence J.Fogel برای تکامل شبیه سازی شده به عنوان یک فرایند یادگیری با هدف تولید هوش مصنوعی به کار رفت. Fogel ماشینهای حالت متناهی را به عنوان پیشگویی کننده به کار برد و آنها را تکامل داد.
امروزه EP برخلاف سایر گویشها، گویشی از محاسبه تکاملی با ساختار (نمایش) غیرثابت است و به سختی از استراتژی های تکاملی شناخته می شود.
عملگر تغییر اصلی در آن جهش است، اعضای یک جمعیت به جای اعضای یک species به عنوان بخشی از species خاص درنظر گرفته می شوند، پس هر والد با استفاده از یک انتخاب بازمانده ( ) یک فرزند تولید می کند.

 

برنامه نویسی ژنتیک(GP) :

 

یک متدولوژی خودکار الهام گرفته شده از تکامل زیستی است برای یافتن برنامه های کامپیوتری که الگوریتمی تکاملی را برای بهینه کردن جمعیتی از برنامه های کامپیوتری برحسب چشم انداز شایستگی تعیین شده توسط توانایی برنامه برای انجام وظیفه محاسباتی داده شده به کار می رود.
در ابتدا دستورات برنامه و مقادیر داده در قالب ساختارهای درختی سازماندهی می شدند بنابراین از زبانهایی استفاده می شد که به طور طبیعی دارای چنین ساختارهایی بودند مانند Lisp، اما امروزه برنامه¬های کامپیوتری در GP می توانند با زبانهای متنوعی نوشته شوند.

 

الگوریتم ژنتیک(Genetic Algorithm - GA) :

 

تکنیک جستجویی در علم رایانه برای یافتن راه‌حل تقریبی برای بهینه‌سازی و مسائل جستجو است. الگوریتم ژنتیک نوع خاصی از الگوریتمهای تکامل است که از تکنیکهای زیست‌شناسی فرگشتی مانند وراثت و جهش استفاده می‌کند.
الگوریتمهای ژنتیک معمولاً به عنوان یک شبیه‌ساز کامپیوتر که در آن جمعیت یک نمونهٔ انتزاعی (کروموزومها) از نامزدهای راه‌حل یک مسأله بهینه‌سازی به راه حل بهتری منجر شود، پیاده‌سازی می‌شوند. به طور سنتی راه‌حلها به شکل رشته‌هایی از ۰ و ۱ بودند، اما امروزه به گونه‌های دیگری هم پیاده‌سازی شده‌اند.

 

همانطور که در شکل بالا مشاهده می کنید شمای کلی از نحوهٔ عملکرد این الگوریتم را به شما نشان می‌دهد. در ادامه به توضیح بیشتری در باره الگوریتم ژنتیک خواهیم پرداخت .

 

روش جستجوی تکاملی
روش های جستجوی ناآگاهانه ، اگاهانه و متاهیوریستیک برای حل مسائل هوش مصنوعی بسیار کارآمد می‌باشند. همچنین می دانیم که در مورد مسائل بهینه سازی اغلب روش های آگاهانه و ناآگاهانه جوابگوی نیاز ما نخواهند بود. چرا که بیشتر مسائل بهینه سازی در رده مسائل NP قرار دارند. بنابراین نیاز به روش جستجوی دیگری داریم که بتواند در فضای حالت مسائل NP به طرف جواب بهینه سراسری حرکت کند. بدین منظور روش های جستجوی متاهیوریستیک را مطرح می کنیم,این روش های جستجو می‌توانند به سمت بهینگی های سراسری مسئله حرکت کنند. در کنار روش های جستجوی متاهیوریستیکی ، روش های جستجوی دیگری نیز وجود دارند که به روش های تکاملی معروفند. در ادامه با این نوع الگوریتم بیشتر آشنا می شویم.(لازم به ذکر است که در نگاه کاربردی به الگوریتم های ژنتیکی, اولین قدم در فهم آن, تفهیم الگوریتم های تکامل و تفاوت آن با دیگر الگوریتم های مشابه است.)

 

نظریه داروین
همان طور که در ابتدای مقاله گفته شد ، بر اساس [[نظریه داروین]] نسل هایی که از ویژگی های و خصوصیات برتری نسبت به نسل های دیگر برخوردارند شانس بیشتری نیز برای بقا و تکثیر خواهند داشت و ویژگی ها و خصوصیات برتر آنها به نسل های بعدی آنان نیز منتقل خواهد شد. همچنین بخش دوم نظریه داروین بیان می‌کند که هنگام تکثیر یک ارگان فرزند ، به تصادف رویدادهایی اتفاق می افتد که موجب تغییر خصوصیات ارگان فرزند می‌شود و در صورتی که این تغییر فایده‌ای برای ارگان فرزند داشته باشد موجب افزایش احتمال بقای آن ارگان فرزند خواهد شد. در محاسبات کامپیوتری ، بر اساس این نظریه داروین روش هایی برای مسائل بهینه سازی مطرح شدند که همه این روش ها از پردازش تکاملی در طبیعت نشات گرفته اند. ما نیز به این روش های جستجو ، الگوریتم های جستجوی تکاملی می گوییم.

 

الگوریتم تکاملی

الگوریتم های تکاملی که الهام گرفته از مکانیزم تکامل طبیعی و بنا شده بر اصل انتخاب طبیعی داروین می باشد، در مسائل بهینه سازی و جستجو های تطبیقی مورد استفاده قرار می گیرند. پارامتر های تعریف شده دراین الگوریتم ها شامل مواردی مانند : جمعیت، نحوه نمایش اعضای جمعیت، تابع ارزیابی، تابع انتخاب والدین، عملگر های تکاملی بازترکیبی، جهش و تابع انتخاب بازماندگان می باشد [1]. جمعیت، متشکل از اعضای جمعیت بوده که به هر یک از این اعضاء، کروموزوم گفته می شود. هر کروموزوم بازنمایی از یک راه حل مسئله در غالب ژن ها می باشد. به بیانی هر کروموزوم از تعدادی ژن که کد کننده راه حل مسئله بوده تشکیل شده که مقدار ژن ها بر پایه نوع الگوریتم تکاملی مورد استفاده می تواند باینری، حقیقی و یا حتی از نوع گراف باشد. هر کروموزوم موجود در جمعیت بر پایه تابع ارزیابی مسئله، ارزیابی می شود.

 

هر کروموزوم بر پایه شایستگی بدست آمده از تابع ارز ی ابی و بر اساس تابع انتخاب والدین، برای احراز پست والدی کاندید می شود. کروموزوم هایی که به عنوان والد در نظر گرفته شده تحت عملگر های بازترکیبی و جهش تولید فرزند می نمایند. در نهایت بر اساس راهکار انتخاب بازماندگان تعدادی از فرزندان و تعدادی از اعضای جمعیت اصلی به عنوان جمعیت جدید انتخاب می شوند. در الگوریتم های تکاملی عموماً جمعیت تمامی نسل ها را ثابت در نظر می گیرند .

 

جمعیت اولیه به صورت تصادفی انتخاب شده و با اعمال پارامتر های مناسب الگوریتم تکاملی بر روی جمعیت م ی توان به را هحل بهینه مسئله دست یافت . بر مبنای اصل شایسته سالاری داروین، همگرایی کروموزوم ها به راه حل بهینه بوده که این امر در بردارنده مفهوم تکامل می باشد. قابل توجه است که چون الگوریتم های تکاملی از نوع جستج و های خلاقانه در فضای جستجو بوده و تمامی فضای جستجو مورد ارزیابی و کاوش قر ار نمی گیرد، تظمینی برای یافتن بهینه سراسری وجود ندارد .

 

بر اساس نوع نمایش ژن ها، عملگر های بازترکیبی و جهش مختلفی معرفی شده است . در کروموزوم هایی که نمایش ژن ها به صورت اعداد حقیقی است می توان از عملگر های تکاملی مانند عملگر های ریاضی استفاده نمود . در شکل زیر نمونه ای از عملگر بازترکیبی ریاضی ساده نشان داده شده است.

 

 

 

 

 

بازترکیبی از نوع ریاضی ساده با ضریب 0,5

 


عملگر بازترکیبی برا ی اعداد حق یقی، با ترکیب اطلاعات موجود در والدین، امکان جستجو در فضای بین والدین را امکان پذیر م ی نمای د. با اعمال بازترکیبی می توان در اطراف راه حل والدین به جستجو برای یافتن جواب بهینه پرداخت . عملگر جهش بر روی یک کروموزوم اعمال شده و امکان جستجو در تمامی فضای موجود در فضای جستجو را امکان پذیر می نماید. با عملگر جهش امکان جستجو در فضا های جدید وجود دارد.

 

انواع مختلف الگوریتم های تکاملی
انواع مختلف الگوریتم های تکاملی که تا بحال مطرح شده اند، به شرح زیر می‌باشد :
Genetic Algorithm
Genetic Programming
Evolutionary Strategies
Evolutionary Programming
Differential Evolution
Cultural Evolution
Co-evolution
الگوریتمهای تکاملی به سه دسته اصلی تقسیم می شوند:
الگوریتم ژنتیک
استراتژیهای تکاملی
برنامه ریزی تکاملی

 

الگوریتم ژنتیک
الگوریتم های ژنتیک یکی از الگوریتم های جستجوی تصادفی است که ایده آن برگرفته از طبیعت می‌باشد . الگوریتم های ژنتیک در حل مسائل بهینه سازی کاربرد فراوانی دارند . به عنوان مثال می‌توان به مسئله فروشنده دوره گرد اشاره کرد.(در ادامه با این مسئله و حل آن بیشتر آشنا می شویم) در طبیعت از ترکیب کروموزوم های بهتر ، نسل های بهتری پدید می‌آیند . در این بین گاهی اوقات جهش هایی نیز در کروموزوم ها روی می‌دهد که ممکن است باعث بهتر شدن نسل بعدی شوند. الگوریتم ژنتیک نیز با استفاده از این ایده اقدام به حل مسائل می‌کند .

 

الگوریتم ژنتیک که به‌عنوان یکی از روشهای تصادفی بهینه یابی شناخته شده, توسط جان هالند در سال ۱۹۶۷ ابداع شده‌است. بعدها این روش با تلاشهای گلدبرگ ۱۹۸۹, مکان خویش را یافته و امروزه نیز بواسطه تواناییهای خویش , جای مناسبی در میان دیگر روشها دارد. روال بهینه یابی در الگوریتم ژنتیک براساس یک روند تصادفی- هدایت شده استوار می‌باشد. این روش , بر مبنای نظریه تکامل تدریجی و ایده‌های بنیادین داروین پایه گذاری شده‌است.در این روش , ابتدا برای تعدادی ثابت که جمعیت نامیده می‌شود مجموعه‌ای از پارامترهای هدف بصورت اتفاقی تولید می‌شود , پس از اجرای برنامه شبیه ساز عددی را که معرف انحراف معیار و یا برازش آن مجموعه از اطلاعات است را به آن عضو از جمعیت مذکور نسبت می‌دهیم. این عمل را برای تک تک اعضای ایجاد شده تکرار می‌کنیم , سپس با فراخوانی عملگرهای الگوریتم ژنتیک از جمله لقاح , جهش و انتخاب نسل بعد را شکل می‌دهیم و این روال تا ارضای معیار همگرایی ادامه داده خواهد شد.

 

در تعریفی دیگر الگوریتم ژنتیک یکی از الگوریتمهای تکاملی است که اگرچه به شکلهای مختلفی ارائه شده است اما پایه تمام این شکلها چهار فرایند است که در ادامه به آنها پرداخته می شود. الگوریتم ژنتیک یک بهینه سازی غیر جبری است که مناسب برای توابعی است که بهینه سازی آنها با روشهای جبری کاری طاقت فرسا است. الگوریتم ژنتیک برای مسایلNP-Hard بسیار مناسب می باشد. همچنین این الگوریتمها قادر به حل مسایلی هستند که در فضای حلشان ناپیوستگی وجود دارد. یکی دیگر از مزایای این روش، توانایی اعمال آن به مسایلی است که دارای متغیرهای زیاد می باشند.

 

از طرف دیگر، الگوریتم ژنتیک ضعفهایی نیز دارد. این روش غیر جبری است بنابراین پاسخ دقیق مساله را نمی یابد و حتی ممکن است برای یک مساله مشخص با هر بار بکارگیری پاسخی متفاوت ارائه دهد. اگرچه تمامی این پاسخها می توانند پاسخهایی باشند که دقت مورد نیاز را برآورده کنند. الگوریتمهای ژنتیک قابل اعمال به تمام مسایل بهینه سازی هستند اما در مسایلی این روشها نسبت به سایر روشها بسیار کندتر عمل می کنند. بنابراین ژنتیک، روشی عمومی برای تمام جستجوها نمی باشد.
با این وجود این الگوریتم (و سایر الگوریتمهای تکاملی) فضای پاسخ را به صورت موازی و خوشه به خوشه و نه به صورت عضو به عضو می کاوند به همین دلیل امکان رخ دادن اپتیمم های محلی از بین می رود. این روشها نیازی به اطلاعات مربوط به مشتقات تابع هدف ندارند. تنها شکل اصلی تابع مورد نیاز می باشد.
چهار فرایند اصلی در الگوریتم ژنتیک عبارتند از :
ایجاد جمعیت کروموزومها (تبدیل مجموعه ای از پاسخهای ممکن به شکل کروموزوم و ژن
انتخاب (جفت یابی) (Selection)
ترکیب (CrossOver)
جهش (Mutation)
در شکل چگونگی مراحل الگوریتم ژنتیک، نشان داده شده است.

 

 

 


قبل از ادامه بحث لازم است قسمتی بسیار مهم از الگوریتم ژنتیک، تابع تطابق یا تابع هدف (Fitness function - Objective function) را معرفی کنیم. این تابع شاید قلب الگوریتم ژنتیک باشد. انتخاب اعضاء بهتر یا به عبارتی زنده ماندن ژنهای بهتر با این تابع کنترل می شود.

 

الگوریتمهای ژنتیک اگرچه در شکلهای مختلفی وجود دارند اما حداقل شامل چهار قسمت زیر می باشند:
• جمعیتی از جوابهای ممکن که به کروموزوم و ژن تبدیل شده اند.
• عملگر انتخاب
• عملگر ترکیب
• عملگر جهش
طراحی یک الگوریتم ژنتیک برای مساله ای خاص دارای سه مرحله است:
• طراحی شیوه کدگذاری
• طراحی تابع تطابق
• طراحی عملگرهای ژنتیک
در ادامه هر کدام از این عناصر مورد بررسی قرار می گیرد.
عملگرهای یک الگوریتم ژنتیک
در هر مسئله قبل از آنکه بتوان الگوریتم ژنتیک را برای یافتن یک پاسخ به کار برد به دو عنصر نیاز است: اول روشی برای ارائه یک جواب به شکلی که الگوریتم ژنتیک بتواند روی آن عمل کند لازم است. به شکل سنتی یک جواب به صورت یک رشته از بیتها، اعداد یا نویسه ها.نمایش داده می‌شود.دوم روشی لازم است که بتواند کیفیت هر جواب پیشنهاد شده را با استفاده از توابع تناسب محاسبه نماید. مثلاً اگر مسئله هر مقدار وزن ممکن را برای یک کوله پشتی مناسب بداند بدون اینکه کوله پشتی پاره شود، (مسئله کوله پشتی را ببینید) یک روش برای ارائه پاسخ می‌تواند به شکل رشته ای از بیتهای ۰ و۱ در نظر گرفته شود, که ۱ یا ۰ بودن نشانه اضافه شدن یا نشدن وزن به کوله پشتی است.تناسب پاسخ، با تعیین وزن کل برای جواب پیشنهاد شده اندازه گیری می‌شود.
فرضیه با جمعیتی کاملاً تصادفی منحصر بفرد آغاز می‌شود و در نسلها ادامه می‌یابد. در هر نسل گنجایش تمام جمعیت ارزیابی می‌شود، چندین فرد منحصر در فرایندی تصادفی از نسل جاری انتخاب می‌شوند (بر اساس شایستگیها) و برای شکل دادن نسل جدید، اصلاح می‌شوند (کسر یا دوباره ترکیب می‌شوند) و در تکرار بعدی الگوریتم به نسل جاری تبدیل می‌شود.

 

کدگذاری و نحوه نمایش
نحوه نمایش جواب مسئله و ژن ها در موفقیت الگوریتم و نحوه پیاده سازی الگوریتم ژنتیک تاثیر بسیار مهمی دارد. در بیشتر مسائل نیز روش های مختلفی برای نشان دادن جواب مساله می‌توان طراحی کرد. به عنوان مثال در مسئله 8 وزیر به جای استفاده از بردار( آرایه یک بعدی ) 8 عنصری می‌توان از یک ماتریس 8 * 8 استفاده کرد که در آن هر وزیر می‌تواند در هریک از 64 خانه صفحه شطرنج قرار گیرد. هنگام استفاده از این روش نمایش ، در یک خانه ممکن است بیش از یک وزیر قرار گیرد بنابراین هنگام پیاده سازی الگوریتم باید از بروز چنین مسئله‌ای جلوگیری کنیم.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   46 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پردازش تکاملی والگوریتم تکاملی

دانلود مقاله طراحی تولید صنعتی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله طراحی تولید صنعتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 طراحی تولید صنعتی
تعریف سیستم:
منظور از سیستم مجموعه مشخص و منظمی است که شامل قطعات پیش ساخته و روش نصب و ترکیب آنها با یکدیگر به نحوی که تمام اندازه اجرای یک پلان لازم است.های جزء و کل قطعات دارای یک واحد تولید بوده و بخشی از یک سری اندازه های مشخص و منظم باشند که برای اجرا یک پلان لازم است.
مزایای کلی صنعتی سازی ساختمان:
1-کیفیت :چون به صورت کارخانه ای تولید می شود و تولید انبوه ساختمان در منظور یا با هدف کنترل کیفیت –کاهش هزینه های اجرا از یک طرف بعد افزایش سرعت تولید–کاهش حداقل 10 درصدی هزینه ها ناشی از تولید – کاهش وزن ساختمان که به طوری که وزن سازه ساختمان پایین می آید –کاهش زمان سرمایه –کاهش میزان ضایعات حاصل از تولید –کاهش مصرف انرژی در حین تولید زمان بهره برداری –کاهش آلودگی محیط زیست(به خصوص آلودگی صوتی )-افزایش طول عمر و افزایش استحکام-با توجه به اینکه ساختمان از کیفیت بالاتری از میزان طول عمر و افزایش استحکام ساختمان را به دنبال دارد
F=M×a
سیستم 3D panel (ساندویچی):
این سیستم برای اولین بار در سال 1967 در آمریکا تولید شد و به صورت عملی در ایران از سال1370 تولید شد.
این سیستم از یک ورق عایق پلی استایلن و دو شبکه فلزی در طرفین که بوسیله مفتول هایی فلزی (به وادارهایی برشی ) به هم وصل شده اند تشکیل شده است و پس از نصب در محل روی شبکه هایی فلزی بتن پاشیده می شود (شاد کریت)
عناصراصلی در این سیستم پانل هایی دیواری و سقفی هستند و هیچ گونه عنصر یا همون عنصر باربر خطی مانند تیر یا ستون وجود ندارد. نقش اصلی سازه ای در برابر نیروهایی وزنی و جانبی را پانل هایی دیواری بر عهده دارند و پانل هایی سقفی به صورت ضخامت باربر بار را به پانل هایی دیواری منتقل می کند . اگر وادارهایی برشی نباشد عملکرد این صفحات مش به صورت دو لایه متفاوت و مجزا با هم پانل سه بعدی یک روش کاملا موثرو مناسب برای اجرا ساختمان با دیوار چند لایه بتنی و عایق بندی موثر است .
که بدلیل انعطاف پذیری در طراحی و سهولت اجرا در انواع عملکردهایی معماری قابل استفاده است و تمام اجزا ساختمان شامل سقف ،دیوار و پله با این روش قابل استفاده است.
در شرایط استسنایی می توان به جایی بتن از کاه گل در مناطق زلزله زده و اسکان هایی موقت در روی این پانل هایی استفاده کرد. سقفهایی گنبدی شکل و هر شکل خاص را هم می توان با این سیستم اجرا کرد.
ساختمان هایی که با 3D پانل در زمره ساختمان هایی پیش ساخته هستند
ویژگی ها یا مزایایی3D پانل:
1-کاهش هزینه ها اجرا
2-کاهش نیروی انسانی
3-کاهش تلاف و پرت مصالح
4-کاهش زمان اجرا
5-افزایش کنترل کیفیت قبل از ساخت و حین ساخت
6-افزایش طول عمر ساختمان
7-امکان کنترل مراحل مختلف تولیدوساختجهتحصول کیفیت بهتر
8- عدم وابستگی به شرایطجویوامکاناجرادرهر نوع شرایط آب و هوایی
9-امکان استفاده از کاه گل به جایی بتن در مناطق زلزله زده یا برای اسکان موقت
10-بازگشت سریع سرمایه
11-به خاطر اینکه عایق بودن ورق پلی استایلن منبسط شونده عایق حرارتی بالایی دارد و در نتیجه در مصرف انرژی صرفه جویی می شود
12- با توجه با اینکه پانل ها در کارخانه تولید می شود می توان تولید مسکن را به طور چشم گیری افزایش داد
13-در صورتی که از ورق پلی استایلن ضد حریق استفاده شود این سیستم در برابر آتش سوزی مقاوم است
14- با توجه به ضخامت کم دیوار نسبت به سیستم متداول و سنتی سطح کمتری را اشغال می کند
15-تقریبا تمام فرم هایی معماری و حتی گنبد با این سیستم قابل اجرا است
مزایایی سازه ای:
1-کاهش مساحت پی و در نتیجه کاهش وزن واثرات مخرب زلزله نسبت به سیستم هایی متداول است
2-بدلیل استفاده از بتن پاششی (شاد کریت)مشکلاتی که در ساختمان بتن آرمه وجود دارد بر طرف شده و با توجه به تکمیل اتصالات پس از نصب و قبل از پاشیده شدن بتن ساختار یک پارچه با اتصالاتی یکپارچه و مهم بوجود می آید
3-بر خلاف سیستم هایی قابی کل نیرو به صورت گسترده در نقاط مختلف سازه پخش می شود و از تمرکز نیروها در یک نقطه جلو گیری می شود
4-عناصر سازه ای پارتیشن ها جداکننده هم هستند استفاده از تیغه هایی غیر باربربه حداقل می رسد
5-با توجه به گستردگی شبکه فولاد در تمام اجرا سازه و تمامی سطوح احتمال ایجاد آوار و ریزش مصالح ناشی از برش به حداقل می رسد
6-احتمال تلفات جانی به حداقل می رید و اجزا پس از گسیخته شدن در محل خود باقی می ماند
7-وزن پانل3D پس از پاشیده شدن بتن کمتر از دیوارهای اجرا شده با سیستم هایی متداول و سنتی می باشد
اجزا سیستم:
اجزا تشکیل دهنده این سیستم دیوارها و سقف هایی است که به صورت پیش ساخته در کارخانه تولید می شود و در محل نصب می شود به هم دلیل این سیستم در زمره سیستم هایی پیش ساخته است
تحمل بارهایی ثقلی یا همون باد و زلزله بر عهده سقف ها و دیوارهایی است که نقش جداکننده هایی داخلی و خارجی را برعهده دارند
اجزا این سیستم عبارتند از :
1-عایق پلی استایلن
2-شبکه میلگرد یا همان مش
3-وادارهایی برشی
4-شبکه اتصال
5- بتن پاشیده شده (شاد کریت)
1-ورق پلی استایلن:این ورق از جنس پلی استایلن منبسط شونده است که در دستگاه خاصی تولید می شوند و از ویژگی آن این است که بدلیل اینکه هیدروکربن خالص است در آب تجزیه نشده و متورم نمی شود محل رشد نمو قارچ نیست و قابل تجزیه هم نیست وزن مخصوص هم 16 کیلو گرم بر متر مکعب است. این ورق ها در ابعاد 6 سانتی متر برای دیوارها و 10 سانتی متر برای سقف ها تولید می شود عرض این پانل ها دارای مدول 30 سانتی متر و در ابعاد 90و120و150 سانتی متر و ارتفاع270و300 سانتی متر تولید می شود.
2- شبکه میلگرد از آرماتور عایق نمره 6 تشکیل شده که این آرماتور طی دو مرحله کشش و یک مرحله تنش زدایی شبکه آرماتورها 3D panel را تشکیل می دهند. ابعاد چشم هایی شبکه میلگردها 80×80 میلی متر یا 8×8 سانتی متر می باشد.
3- وادارها برشی :میلگردها هستند که میلگرد ها شبکه را به هم وصل می کنند و با توجه به زاویه و نحوه اتصال عملکرد سه بعدی به شبکه میلگردها و پانل سه بعدی می دهند. اگر این وادارها برشی نباشند شبکه میلگردها پانل سه بعدی به صورت دولایه مجزا عمل خواهند کرد.
4- شبکه اتصال: در محل تقاطع دو دیوار عمود بر هم زد و دیوار کنار هم دو دیوار رو هم در محل اتصال سقف به دیوار و برای تقویت قسمت بریده شده نظیر پنجره و چارچوب در برای تامین تقویت لازم به کار برده می شوند.
5- بتن پاشیده شده یا(شاد کریت): بتن پاششی با فشار بر روی سطح مورد نظر پاشیده می شود تا لایه ای متراکم و خود نگهدار و متراکم و باربر ایجاد شود.
هر دو طرف 3D panel با بتن پوشیده می شود ضخامت بتن پاششی با توجه به شرایط بارگذاری و نیروهای وارد بر پانل و تعمیرات خاص طراحی متفاوت بوده و از 4 تا 7 سانتی متر متغیراست و به طور معمول ضخامت آن دو برابر فاصله بین ورق پلی استایلن و شبکه آرماتور ها است پاشیدن بتن را می توان هم به صورت دستی و هم به صورت ماشینی به کار برد .
دو نوع شاد کریت داریم که عبارتنداز: شاد کریت خشک و شاد کریت تر
در شاد کریت خشک مصالح به صورت خشک از مخزن وارد نازل شده و با آب ترکیب شده و در حالت تر مصالح به صورت ترکیب شده با آب در مخزن وجود دارد شاد کریت هیچوقت نباید در گوشه ها تمام شود زاویه شاد کریت نسبت به دیوارها 900 درجه است در داخل کنج ها پاشیدن بتن روی نیمسازها زاویه انجام می شود تا از تلاف مصالح و تخلخل به حداقل برسد فاصله بین نازل و سطح پاشش 50 تا 80 سانتی متر است در صورت کم بودن فاصله مصالح بازو پرت مصالح بیشتر خواهد بود ولی کاهشتراکم و مقاومت را در پی نخواهد داشت .افزایش فاصله باعث پرت مصالح خواهد شد و پرت مصالح با کاهش مقاومت و تراکم جمع شدن تدریجی بتن پشت شبکه میلگرد نشانه شاد کریت صحیح است پاشیدن بتن باید از پایین به سمت بالا و تا حدود 60 الی 80 سانتی متر بالای دیوار انجام شود و بقیه عملیات از کنج دیوار به سقف به سمت پایین صورت می گیرد.
طراحی بازشو ها:
طراحی تقویت ها لازم برای بازشو:
وجود بازشو در پانل هایی سه بعدی احتمال وجود ترک را افزایش می دهد در نتیجه در اطراف بازشو ها باید فولادهایی معادل میلگردها قطع شده در هر جهت به صورت متمرکز در همان جهت قرار دارد و همچنین در دیوار ها سطح بازشوهانباید از سطح کل دیوار بیشتر باشد. و همچنین حداکثر فاصله بازشو ها تا انتهای دیوار Cm75 می باشد.
ویژکی از نظر تاسیسات مکانیکی: یکی از مهمترین ویژگی هایی سیستم 3D panelاین است که می توان بعد از قرار دادن پانل ها در محل خود تاسیسات مکانیکی و الکتریکی در فضایی بین ورق پلی استایلن و شبکه آرماتورها قبل از بتن پاشی قرار داد و در صورتی که فضایی کافی برای عبور تاسیسات وجود نداشته باشد . می توان با برداشتن مقداری از پلی استایلن به فضایی مورد نیاز رسید توجه با این نقطه ضروری است که دو طرف صفحات3D panel بتنی با ضخامت حداقل 4 سانتی متر می پوشاند بنابراین باید تجهیزات را به گونه ای قرار داد که پس از اتمام کار همسطح دیوار باشد.
در این سیستم بهتر است تاسیسات مکانیکی و الکتریکی به صورت روکار انجام شوند تا در صورت بروز هر گونه اشکال امکان هر گونه بازبینی و اصلاح داشته یاشد در غیر اینصورت تاسیسات مکانیکی و الکتریکی با در نظر گرفتن تعمیدات خاص به صورت مدفون اجرا شوند.
حمل و نگهداری پانل ها:
1-ورق هایی3D panel باید در محیط هایی خشک و دور از تایش مستقیم آفتاب و همچنین بارش باران و رطوبت نگهداری شود.
2-پانل هایی نبایددر معرض مواد آتش زا یا حرارت که باعث احتراق می شود قرار داده شود.
3- پانل ها باید دور از محیط هایی خورنده فولاد و حلال پلی استایلن نگهداری و انبار شود.
4-نگهداری پانل ها روی یکدیگر باید به گونه ای باشد که شبکه آرماتورها و مفتول ها از نظر جوش و شکل آسیب نبینند و از بارگذاری و راه رفتن بر روی آنها جلوگیری شود.
نصب پانل ها سقفی: لازم است پانل ها سقفی بیش از اتمام دیوار هانصب شوند و در محل اتصال سقف به دیوار تعبیه شنا
ژ افقی الزامی است در وسط دهانه اجرای خیز منفی را درنظر گرفته شود.
نصب در و پنجره :در این سیستم می توان محل درب و پنجره را قبل از نصب پانل ها اجرا کرد و همچنین می توان بعد از نصب پانل ها محل درب و پنجره را علامت گذاری و اجرا کرد.
میلگرد ها شبکه در گوشه ها بازشوها به صورت مورب اجرا می شود و همچنین سقف داخلی قسمت بریده شده به وسیله آرماتورها ناودانی شکل برای تامین استحکام لازم پوشانده می شود.
جدارهداخلی دیوارها: پس از کروم بندی و بتن پاشی با ضخامت حدود نیم سانتی متر گچ پوشیده می شود .
بررسی سیستم از نطر هزینه و زمان :1-با توجه به اینکه عناصر باربر در این سیستم عناصر جداکننده داخلی و غیر باربر نیز هستند در نتیجه تیر و ستون در این سیستم حذف شده و با توجه به کاهش وزن حاصله سبب می شود تا این سیستم نسبت به سیستم سنتی و متداول ارزان تر تمام شود.
2-حذف نعل درگاهی
3- حذف گچ و خاک
4-کاهش وزن آهن آلات مصرفی و بتن
5-حذف نیروی کار غیر متخصص
6- حمل و نقل آسان بدلیل سبک بودن قطعات
7-اجرا همزمان تاسیات و نصب دیوارها سبب صرفه جویی پنجاه درصد در زمان اجرا می شود .
8- استفاده از ورق پلی استایلن بدلیل مقاومت حرارتی بالا سبب صرفه جویی در میزان انرژی بعد از ساخت در زمان بهره برداری به میزان چهل درصد می شود.
9- جلوگیری از انباشت مصالح ساختمانی و کاهش هزینه ها جمع آوری در محل آن
10- مصرف بهینه مصالح به دلیل تولید صنعتی
11- زمان اجرا ساختمان با این روش زمان اجرا با این سیستم متداول است.
بررسی سیستم از نظر مصرف انرژی: با توجه به اینکه ورق پلی استایلن و بتنی که روی آن شاد کریت می شود و عایق حرارتی هستند ذخیره انرژی بدلیل جلوگیری از اتلاف آن حدود چهل درصد افزایش می یابد که این امر در مصرف انرژی رو جهت سرمایش و گرمایش ساختمان در طول زمان بهره برداری صرفه جویی چشم گیری به همراه خواهد داشت و باعث کاهش حجم موتور خانه و سایر تجهیزات مکانیکی و الکتریکی می شود.
بررسی سیستم از نظر عایق صوتی :هرچه قدر ضخامت ورق پلی استایلن و بتن پاشیده شده بیشتر باشد . عایق بندی صوتی بیشتر خواهد بود بررسی سیستم از نظر تاثیرات زیست محیطی از آنجایی طراحی پاید از جزیی از طبیعت پیرامون است و باید به عنوان بخشی از اکوسیستم عمل کرده و در چرخه حیات قرار بگیرد سیستم3D panel را نمی توان به عنوان سیستم ای پایدار ارزیابی کرد چون بسیاری از بخش هایی بتنی در این سیستم قابلیت بازگشت به طبیعت و یا استفاده مجدد را ندارد.
کاربردهایی مناسب: این سیستم برای ساخت ساختمان هایی و ارزان ویلایی قیمت و ساختمان هایی صنعتی و دیوار هایی محیطی حداکثر تا دو طبقه مناسب است حداکثر طول دهانه باربر در این سیستم 5 متر و حداکثر طول آزاد و ارتفاع خالص پانل هایی دیوارهایی به ترتیب 6 متر 20/3 سانتی متر است.
محدودیت ها:
1- عدم امکان دسترسی به تاسیسات مکانیکی و الکتریکی در صورت اجرا توکار
2-امکان جذب آب و یخبندان جدار خارجی در مناطق سردسیر
3- عملکرد ضعیف در محیط هایی خورنده و مهاجم
4-عدم امکان تعمیر یا تغییر یا جایگزینی قطعات در مراحل بعد
5-عملکرد ضعیف در مناطقی که تغییرات دما روزانه و فصلی زیاد است به ویژه وقتی که ضخامت لایه بتن خارجی کم است
6-محدودیت اجرا در تعداد طبقات
7-عدم امکان کنترل دقیق بتن پاشیده شده
8- عدم امکان ایجاد حفره و سوراخ در داخل بتن
9- امکان ایجاد خوردگی در میلگرد ها در صورت عدم وجود پوشش مناسب
LSF (Light gange steel fram)
با بروز مشکلات زیست محیطی به علت مصرف روز افزون چوبهای جنگلی و نیز مشکلات سکونتی ساختمان های چوبی (آتش سوزی) ایده جایگزین کردن مقاطع فولادی سرد نورد سبک به جای چوب مطرح گردید.
این سیستم از حدود 150 سال پیش در انگلستان و آمریکا درپل سازی مورد استفاده قرار گرفت و سپس در صنعت هواپیما سازی و خودرو سازی استفاده شد و به صورت رسمی توسط معماری بنام هوارد تیشر در نمایشگاه بین المللی عصر پیشرفت خانه های یا سیستم سازه ای با فولاد سبک نمایش داده شد.
معرفی سیستم:
این سیستم از قاب های سبک فولادی نورد سرد تشکیل شده و برای اجرای ساختمان بصورت محدود و معمولا تا پنج (5) طبقه مورد استفاده قرار می گیرد .
دراین سیستم ورقهای نورد سرد سبک جهت تامین پایداری ورقهای گچی بعنوان پوشش داخلی و عایق های حرارتی و صوتی بر کاهش اتلاف انرژی و همچنین قطعات خارجی بعنوان نما مورد استفاده قرار می گیرد.ضخامت ورقها از6/0 میلی متر تا 3 میلی متر است.
مزیت های این سیستم:
1ـ کاهش زمان ساخت
2ـ کاهش وزن ساختمان
3ـ کاهش سطح فنداسیون و حجم عملیات پی سازی
4ـ کاهش آهن آلات مصرفی و بتن
5ـ افزایش عمر مفید بنا
6ـ افزایش سطح مفید بنا
7ـ کاهش هزینه های حمل و نقل
8ـ افزایش انعطاف پذیری در طراحی و اجرا
9ـ سهولت اجرا
10ـ کاهش نیاز به جرثقیل و ماشین آلات سنگین
11ـ کاهش فعالیت های اجرایی ساختمان
12ـ حذف عملیات جوشکاری و مشکلات ناشی از آن
13ـ افزایش کیفیت اجرا
14ـ استفاده از اتصالات پیچ و مهره
15ـ کاهش 50 درصدی وزن سازه
16ـامکان عبور تاسیسات بعد از اجرا اسکلت و جلوگیری از تخریب های مجدد
17ـ حفظ محیط زیست بدلیل قابل بازیافت بودن اجزا بکار رفته در این سیستم
18- امکان ایجاد دهانه های دلخواه و تعویض و تغییر قطعات پس از ساخت
ویژگی های معماری:
تقریباً تمامی طرحهای معماری با این سیستیم قابل اجرای و در صورت پیروی از مدول هزینه اجرا پایین خواهد آمد.
اجزا تشکیل دهنده این سیستم:
1ـ ستونک(همان Stath)Stittener
اعضای باربرقائم هستند که بارهای عمودی را به فنداسیون منتقل می کنند
2ـ لاوک یا رانر
اعضای افقی هستند که ستونک ها بر روی آنها قرار می گیرند انتهای ستونک ها در تراز سقف نیز توسط لاوک ها بهم متصل می شوند.
تیرچه ها:که بار سقف را به لاوک منتقل می کند
4ـ اتصال دهنده های داخلی دیوارها: این اعضای افقی موجب اتصال ستونک ها بهم و رفتار یکپارچه و افزایش مقاومت آنها می شود موقعیت قرا گیری آنها بسته به طراحی ستونک بوده و به هر دو طرف آن پیچ و مهره می شوند.
5ـ سخت کننده ها : هر جا که بار متمرکز برروی تیر وجود داشته باشد از سخت کننده ها برای افزایش مقاومت جان تیر یا تیرچه استفاده می شود
نبشی اتصال: در صورتکی اتصال مستقیم کافی نباشد برای تامین مقاومت مورد نظر از نبشی اتصال استفاده می شود
اتصال پیچ و مهره: پیچ و مهره در شکلها و اندازه های مختلف برای اتصال قطعات به یکدیگر بجای جوشکاری استفاده می شود.
فنداسیون:
عرض فنداسیون با توجه به تعداد طبقات و نوع پوشش دیوارهای داخلی و خارجی از 25 سانتی متر تا 65 سانتی متر می باشد با توجه به بار وارده و جنس خاک
عرض فنداسیون دیواری: فنداسیون در این سیستم به دو صورت نواری و رادیه است.
نحوه ی اتصال سازه به فنداسیون در این سیستم:
1-اتصال ستونک به فنداسیون :در این روش ستونک بطور مستقیم به فنداسیون نصب می شود و بار را از طریق آرماتورها انتظار که ستونک به آنها وصل شده در این روش ستونک به آرماتور های انتظار فنداسیون بطور مستقیم وصل و بار را به فنداسیون منتقل می کنند .
2-از طریق اتصال لاوک: در این روش ابتدا لاوک به آرماتورهای انتظار فنداسیون وصل می شود و سپس ستونک ها داخل آن قرار می گیرد.
سیستم LSF را می توان بصورت کف کاذب اجرا کرد که دارای ویژگی های زیر می باشد.
1- ایجاد تهویه طبیعی در زیر ساختمان
2- جلوگیری از ورود آب های سطحی سیلاب و رطوبت به داخل ساختمان بخصوص در جاهای مرطوب
3- امکان اجرای ساده شبکه فاضلاب
4-جلوگیری از ورود جانوران و حشرات موزی به داخل ساختمان
5-کاهش هزینه ها اجرای ساختمان
در این سیستم بارهای صقلی را ستونک ها و بارهای جانبی را اعضای مهار بندی تحمل می کنند.فاصله ستونک ها از هم 40 تا 60 سانتی متر است و دیوارها به صورت توخالی اجرا می شود که فاصله بین آنها را می توان با بتن سبک یا پلی استایلن پر کرد.
سپس در حالت کلی تحمل بارهای صقلی و جانبی توسط دیوارها از ستونک و اعضای مهار بندی تشکیل شده اند انجام می گیرد.
اعضای مهاربندی به دو صورت KوX ضربدری اجرا می شود و سقف این سیستم هم بصورت شیبدار و هم بصورت مسطح قابل اجرا است .
پله ها: پله ها در این سیستم به سهولت قابل اجرا بوده و به سازه اصلی وصل می شود
نازک کاریها و دیوارهای داخلی و نما:در این سیستم اجرای انواع دیوارها سیمانی و گچی و آجری و......... قابل اجرا می باشد.
بررسی از نظر هزینه ساخت و زمان:
1- ورق گالوانیزه از قابلیت باربری بالا نسبت به وزن برخوردار است و این امر باعث کاهش چشم گیری ازاستفاده مصالح سازه ای در این سیستم می باشد.
2- با توجه به سبک بودن سازه و به تبع آن کاهش بارهای وارده به فنداسیون ابعاد فنداسیون و به تبع آن هزینه ها اجرا کاهش می یابد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله طراحی تولید صنعتی