تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه ابوعلی سینا در 22 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:
مقدمه
دانش و عقل
عقل فعال
تعلیم و تربیت از طریق «عقل فعال»
تعلیم و تربیت و خیر
مراحل تعلیم وتربیت
منابع
مقدمه
ابن سینا نخستین فیلسوف اسلامی است که در زمینهی مسایل آموزشی، به گونهای عمیق اندیشیده است. اکنون بر آنیم روشن کنم ابن سینا چگونه توانست برپایهی دیدگاههای افلاطون و ارسطو و در عین وفاداری به تعلیمات قرآنی، سیستم خود را بنا نهد. ابن سینا در این مسأله که کسب دانش، هدف اصلی خلقت انسان است با فیلسوفان یونانی موافق بود. علاوه بر این، او جستوجوی حقیقت را، صَرف نظر از نتیجهی ماتریالیسمِ نهایی آن، قابل قبول میدانست. ارسطو نیز عقیده داشت «عقل عملی» و به عبارت دیگر « شعور » بهترین راهنمای عملی است. فضایل باید توسط عادت استحکام یابد و آموزش نظری باید برپایهی فضایل و دوری از رذایل صورت گیرد. کسب علم به معنای درک حقیقت و ضرورت وجود اشیاء است. ابن سینا دیدگاههای ارسطویی را با چارچوبهای اسلامی درآمیخت که در این نوشتار به بررسی این فرآیند می پردازیم و در نهایت نیز ارتباط ابن سینا را با جوامع نوی مسلمانان مانند ایران بررسی خواهیم کرد.
دانش و عقل
ابن سینا، انواع آموزش و پرورش را بررسی میکند. «مهمترین نوع، آموزش عقلی» است که در حقیقت پرورش ذهن انسان است. او نیز مانند افلاطون و ارسطو به نظم جهان اعتقاد داشت؛ بنابراین تعلیم و تربیت را رشدِ عقل، و به منظور درک واقعی و عمیق این نظم میدانست. در این راه، اهداف مادی ارزش تلقی نمی شوند؛ هرچند منافع روحانی تعلیم و تربیت برای اشخاص و پس از آن برای جامعه، همواره مدنظر او بوده است.
ابن سینا به عنوان یک متفکر مسلمان، تعلیم و تربیت را راهی برای رسیدن به خدا میداند؛ اما این بدان معنا نیست که او به پیشرفت علم اعتقاد ندارد. وی از مهمترین و معروفترین پزشکان عصر خود بود و آثار او در پزشکی، مدتها در دانشگاههای معتبر اروپا استفاده میشد. بنابراین او ارزش تجربه را در علم درک نموده بود؛ با این وجود، اعتقاد داشت تعلیم و تربیت باید با هدف شناخت حقیقت معنوی و مطلق باشد. چنین حقیقتی از راه شهود حاصل میشود. به طور معمول، آموزش از شناخت عمیق شاخههای مختلف دانش به منظور پیشرفت مادی نبوده، هر چند اعتلای آن هدف جانبی مورد قبول وی بوده است. در حقیقت ایجاد نوعی عشق به لزوم درک حقیقت و طبیعت اشیاء، در درون این تفکر نهفته است...
.
.
.
تعلیم و تربیت و خیر
دیدیم که چگونه ابنسینا تعلیم و تربیت را فرآیندی در مراحل مختلف میدید: از احساس به تخیّل و بالاخره آموزش عقلی. اکنون میدانیم وظیفهی عقل عملی در روح عقلی چیست. وظیفهی آن تنظیم و هماهنگ کردن اَعمال است؛ مانند انواع هنر و اخلاق در کل. روش آموزش در این بخش، عادت دادن به انجام اعمال نیک در کودکی و نوجوانی است. فرو نشاندن تمایلات درست، تعلیم بخش عملی است به گونهای که به باروری فضایل و دوری از رذایل منتج گردد.
آموزهی حد وسط یا اعتدال و میانهروی که توصیهی قرآن نیز است، توصیهی ابنسینا برای کسب فضایل است. آنچه در این دوران میآموزیم، به دو دلیل اهمیت دارد. ابنسینا با یادآوری مثالی، دلیل اول را روشن میکند. آنچه ما در کودکی میآموزیم مانند نقش روی سنگ باقی میماند؛ (برگرفته از حدیث نبوی) دلیل دوم آن که این یادگیری، پایههای پرورش ذهنی و عقلی است و به این ترتیب، ابنسینا، آموزش اخلاق را به آموزش عقلی پیوند میزند. دلالت این عقیده آن است که هیچکس نمیتواند تصادفا خوب باشد. بنابراین، عادات نیک، سنگ اول بنای تعلیم و تربیت است.
سعادت از طریق زندگی، همراه با فضایل حاصل میشود و این نوع زندگی، به خودی خود و برای خودش باید انتخاب شود. در این جا مفهوم نیّت پوشید است. برای خوب بودن، باید نیّتِ به کار خیر داشت. این تنها گام نخست است که از طریق تعلیم و تربیت حاصل میشود. اهمیت پرورش نیّتهای خیر، از نکات کتاب مقدس ما قرآن است. هنگامی که ما تمایلات و صفات نیک داشته باشیم، در آموزش و پرورش عقلی توفیق مییابیم و از این رو روح عقلی در ما استحکام مییابد. در مجموع وظیفهی روح آن است که برای آشکاری حقیقت، صبر کند، دربارهی ایدههای پیچیده، با شهود کامل تعمق کند و با اوهام بیهوده، به شدت مبارزه کند. روح عاقل، انسان را پالایش میکند و به او کمک میکند که جهانِ حقیقت را دریافت کند....
دانلود تحقیق تعلیم و تربیت از دیدگاه ابوعلی سینا