لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه49
مقدمه
بحث درخصوص اقتصاد اسلامی بسیار زیاد است. عدهای از دانشمندان اسلامی در پی تئوریزه کردن مباحث اقتصاد اسلامی بوده و هستند. بعضی از اقتصاددانان مسلمان معتقدند که اقتصاد اسلامی از مقولات «اقتصاد دستوری» است. عدهای نیز بر اینباورند که اقتصاد اسلامی از نوع «اقتصاد اثباتی» است. بعضی دیگر بر این اعتقادند که در اقتصاد اسلامی نمیتوان مفاهیم اثباتی و دستوری را از هم تفکیک کرد. علاوه بر نظرات فوق عدهای دیگر از علمای اسلامی به نحو دیگری به مسئله نگاه میکنند گروهی بر این باورند کهاقتصاد اسلامی همان «مکتب اقتصادی» است. عده ای نیز اعتقاد دارند که اقتصاد اسلامی نوعی «سیستم اقتصادی است» و گروهی به آن با دیده مسائل اخلاقی مینگرند.این مقاله در پی آن است تا ضمن مروری خلاصه بر مفاهیم «علم»، «مکتب» و «سیستم اقتصادی» جایگاه اقتصاد اسلامی و نوع نگرش به آن را در حد توان روشن سازد.
ماهیت اقتصاد اسلامی
آیا اقتصاد اسلامی از مقولات علمی است؟ یا اینکه اقتصاد اسلامی مقولهای مکتبی یا اخلاقی است؟ و یا اقتصاداسلامی یک سیستم اقتصادی است؟ برای روشن شدن بحث لازم است هر یک از مفاهیم فوق قدری شکافته شده و مورد بحث قرار گیرند.
علم اقتصاد( اقتصاد اثباتی )
تعاریف مختلفی برای علم وجود دارد. چون در اینجا هدف بحث در مفاهیم نیست لذا به اجمال به ارائه بعضی از تعاریف می پردازیم.در یکی از تعاریف علم آمده است: علم شامل مجموعهای از قضایای کلی است که محور خاصی برای آنها لحاظ شده و هر قضیه قابل صدق و انطباق بر مصادیق متعددی است1 با این تعریف علم اقتصاد عبارت از قضایای کلی است که درخصوص پدیده های اقتصادی مصداق دارند.
تعریف دیگری علم اقتصاد را اینگونه بیان میکند. علم اقتصاد بررسیروشهایی است که بشر به وسیله پول یا بدون آن برای بکار بردن منابع کمیاب تولید به منظور تولید کالاها و خدمات در طی زمان و همچنین برای توزیع کالاها و خدمات بین افراد و گروهها در جامعه به منظور مصرف در حال و آیندهانتخاب میکند2.
در تعریفی دیگر علم اقتصاد ، عبارت از علمی است که حیات اقتصادی پدیدهها وجلوههای آن را تفسیر کرده، ارتباط آن پدیدهها و جلوهها را با اسباب و عوامل کلی که بر آن حاکم است بیان میدارد3. بنابراین دیدگاه علم اقتصاد مسئولیت دارد تا آن پدیدههای اجتماعی و یا طبیعی را که در زندگی اقتصادی پدید میآیند بررسینموده اسباب و علل پدید آمدن وقایع را در خارج بیان دارد4. اگر چه تعاریف در این زمینه زیاد است لیکن اگر بخواهیم نقاط مشترک آنها را بیابیم به موارد کلی زیر خواهیم رسید. علم اقتصاد در زمینه کشف روابط علّی بین پدیدههای اقتصادی بحث میکند. در این تعریف محور علم اقتصاد، بررسی و کشف روابط بین پدیدهها است. بر این اساس اگر بجای پدیدههای اقتصادی، هدف، بررسی و کشف روابط بینخواص ظاهری اجسام باشد، با علم فیزیک سرو کار خواهیم داشت. همچنین وقتی راجع به حرکت وقوانین و مقررات حاکم بر آن بحث میکنیم در واقع از علم مکانیک یا «علمالحرکه» بحث خواهیم کرد.
یکی از ویژگی های علم اقتصاد این است که نمیتواند مبنای قضاوتهای ارزشی قرار گیرد. زیرا خواستگاه مسائل ارزشی ، مکتب است در حالی که علم صرفاً به بررسی روابط و علیت پدیدهها میپردازد. این روابط وقوانین علت و معلولهایی هستند که در طبیعت وجود دارند و هستی براساس آنها قوام یافته و صیرورت دائمی دارد5.بعضی وابط اقتصادی ثابت و لایتغیرند نظیر نیاز انسان به خوراک، پوشاک وغیره. بعضی دیگر از مسائل اقتصادی رنگ محیط و زمان به خود میگیرند و تغییر مییابند و در ارتباط با شرایط عوض میشوند.
تحقیق در مورد علم اقتصاد، مکتب اقتصادی و سیستم اقتصاد اسلامی