لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه25
فهرست مطالب
سخن نخست
- عوامل صنعتی ـ اقتصادی.
- عوامل اجتماعی ـ فرهنگی.
- عوامل سیاسی ـ مذهبی.
عوامل صنعتی ـ اقتصادی
- سوءاستفادههای کلان مادی
- اسراف و تبذیر
- اختلاف طبقاتی
- وابستگی صنعتی ـ اقتصادی
عوامل اجتماعی ـ فرهنگی
عوامل سیاسی ـ مذهبی
انقلاباسلامی و لزومتدوین و تاسیسعلوم انسانی و اجتماعی جدید
فصل دوّم
جایگاه و رابطه انقلاب فرهنگی و توسعهدر اندیشه حضرت امامخمینی(ره)
در جهان فراصنعتی و پست مدرن آینده، بدون قدرت انتخاب و حتی اندیشهآزاد تنها مجبور به انجام وظائف از پیش تعیین شده ماشینی خود توسطدانشمندان و تکنوکراتهای متخصص خواهد بود. در چنین شرایطی البتهزندگی انسانی و معنوی او که ریشه در جهان غیرمکانیکی و مابعدالطبیعی داردمعنا و غایت انسانی و معنوی خود را از دست میدهد و با نوعی بحران فکریو عملی بزرگ مواجه خواهد گشت که در نهایت منتهی به ظهور نوعی موجود«تک ساختی» مصرف کننده انبوه تولیدات مادی خواهد گشت. چنانکه امروزما این واقعیت را در غرب پیشرفته شاهدیم البته، در این صورت، تفکر وفرهنگ زایل میشود، به نحوی که آدمیان به «فرهنگی با درجه صفر» و یانوعی انجماد فرهنگی و روانی افسردگی بخش مبتلا خواهند گشت. چنینوضعیت رقتبار بشری در برخی آثار هنری و رومانهای نویسندگان معتقد بهمکتب «پوچی» در قرن حاضر بخوبی مشهود است. لذا میبایست به این نکتهبنیادین و اساسی وقوف کامل یافت که هر نوع پیشرفت علمی و در نتیجهتوسعه صنعتی و نیز اجتماعی ـ سیاسی در گرو ارائهی یک جهانبینی فلسفی واعتقادی خاصی است که در درون آن باید تعریف ویژهای از انسان، جهان ورابطه میان آن دو، و در نهایت، با مبدأ هستی یا جهان ماورأالطلبیعهارائه گردد. همچنانکه بیان گردیده، جهان در عصر جدید، در واکنش به تفکرو تمدن عقب مانده قرون وسطایی و نظام مستبد کلیسا، تمام نگرش خود را بر اساس مکتب «اصالت بشر» و «مادیت» قرار داد. از اینرو علیرغمبرخی پیشرفتهای بزرگ فلسفی و علمی و اجتماعی، سرانجام به علتاعوجاج و عدم تعادل در جمع میان دو نگرش معنوی و مادی به هستی وانسان، در نگاه خود به انسان و جهان، سرانجام در تمامی عرصههای گوناگونفلسفی، علمی، زیست ـ محیطی و در ارتباط انسان با انسان و رابطه جوامعنیرومند غرب با دیگر ملل عالم، دچار یک سلسله بحرانهای عمیق شدهاست، به گونهای که بوجودآورندگان اندیشه دموکراسی و واضعان منشورجهانی حقوق بشر امروزه خود بزرگترین عاملان سلطه و نقض کنندگان حقوق همه ملل عالم و حتی در درون خود جوامع غربی، نسبت به اقلیتهای اعتقادیو نژادی میباشند. به همین جهت بزعم بسیاری از متفکران قرن حاضر درغرب، آینده جهان، ادامه چنین تمدنی نخواهد بود. «آندره مالرو» نویسندهبرجسته و دولتمرد نامی زمان دوگل در فرانسه مینویسد: «قرن آینده یانخواهد بود و یا مذهبی خواهد بود». از سوی دیگر در عصر ارتباطات وتشکیل دهکده کوچک و واحد جهانی، تمدن انسانی علاوه بر اعتقاد بهجهانبینی و فلسفهی متعادل الهی ـ انسانی ـ نه آنچنان فلسفهای که در قرونوسطی و یا عصر جدید غرب به نحوی نامتعادل و افراط و تفریطآمیز آدمیانشاهد آن بودهاند ـ نیاز به تفاهم و رعایت حقیقی حقوق همه ملتهای جهاندارد که این خود با اصل تشنجزدایی بینالمللی کامل سازگار است، در حالیکه کشورهای غربی و خصوصاً آمریکا امروزه هنوز با طغیانی جاهلانه وارتجاعی در برابر این مقتضیات عصر جدید، عامل سلطه، استثمار و در نتیجهتشنج جهانی میباشد. این در حالی است که برخی از متفکران و حتیسیاستمداران منتقد و واقعبین غربی متوجه این تناقض و گذشتهگرایی سیاسیدولتمردان جهان غرب و عدم واقعبینی آنان نسبت به واقعیات بزرگ جهانمعاصر گشتهاند و در این مورد به آنها هشدارهایی جدی داده و میدهند. باتوجه به مباحث مذکور برای تحقق توسعهای همهجانبه (نه یک بعدی و کاملاًمادی و نامتعادل، آنچنانکه در تمدن حاضر غرب شاهد آن هستیم) ما باید درابتدا، برای ارائهی تعریف جدید از انسان، جهان و رابطه این دو با یکدیگر ونیز با مبدأ هستی با استفاده از منابع اصیل قرآنی و روایی و نیز با استفاده ازبرخی علوم انسانی کنونی، به طرح و تدوین یک نظریه جامع فلسفی مبادرتورزیم که در آن به نحو متعادل و همه جانبه، تعریفی جدید و اصیل از انسان وخدا و جهان تدوین گردد. این امر نیاز به تقویت و ارتقای کیفی و همه جانبهدر عرصه تحقیقات بنیادین، در رشتههای علوم انسانی خصوصاً در عرصهفلسفه و نگرش فلسفی به علم (فلسفه علم) دارد. این حقیقتی است که غربیانهم اکنون سخت به آن توجه نمودهاند تا با تدوین و طرح یک چهارچوبمعرفتی صحیح از هستی، علوم پیشرفته موجود را از صورت یک بعدی
تحقیق در مورد ریشههای اقتصادی سـیاسی انقلاب اسلامی ایران