این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 30 صفحه می باشد.
اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده می باشد.
چکیده
انسانها امروزه در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر زندگی می کنند . و این ارتباطات طوری فواصل مکانی و زمانی را در نوردیده که از دنیا به عنوان دهکده جهانی ذکر می شود. انسانها باید قادر باشند که روابط دوستی با یکدیگر برقرار نمایند ، حداقل این ارتباط رابطه ی انسانی است که پیرامون افراد صورت می گیرد. و روابط انسانی عبارت است از: برقراری ارتباط انسانی با افراد از طریق پذیرفتن وجود ، شخصیت وویژگی افراد با تمام تفاوتهای آنان. شناخت کودک از محیط، ایجاد ارتباط با محیط از بدو تولد آغاز می شود و خانواده به عنوان اوّلین مکان برای اجتماعی کردن کودک محسوب می شود. مدرسه بعد از خانه سعی دارد که به صورت منطقی و منظم فرد را اجتماعی کند. برای این امر از دو طریق عمل می نماید. اوّل این که کودک با ورود به مدرسه باید بداند که وارد جامعه ی بزرگی شده است که دارای قوانین خاص خودش می باشد و او ملزم است که با رعایت این اصول و قوانین با افراد مخاطب خود ارتباط برقرار کند. در مرحله ی دوم دروسی در ارتباط با اجتماعی نمودن دانش آموزان در نظر گرفته شده که سعی دارد کودک درک درستی از جامعه و مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی داشته باشد. وبتواند با کسب مهارتهای لازم اجتماعی جایگاه مناسبی برای خود به عنوان یک فرد مسئول پیدا نماید اینجانب …. در اقدام پژوهی فوق الذکر تصمیم گرفتم دانش آموزان پایه … آموزشگاه …. را به درس تعلیمات اجتماعی علاقه مند نمایم.
بیان مسأله
اینجانب … آموزگار پایه …. آموزشگاه …. شهرستان … هستم. و مدت … سال و .. ماه است که در آموزش و پرورش در حال خدمت می باشم دانش آموزان این مدرسه دارای علاقه زیاد به تحصیل هستند و با اشتیاق وارد کلاس می شوند و من هم با چنین دانش آموزانی می توانم از روش های مختلف تدریس استفاده کنم و در کار خود موفق هم هستم.در ابتدای سال تحصیلی مدیر محترم جلسه ی شورای آموزگاران را تشکیل داد که اکثر آموزگاران از جمله خود من هم در این جلسه شرکت نمودم. مدیر مدرسه گزارشی از عملکرد سال تحصیلی سال قبل را ارائه دادند و از وضعیت درسی دانش آموزان و علاقه آنها به تحصیل صحبت کردند و خاطرنشان ساختند که این دانش آموزان این مدرسه از وضعیت درسی نسبتا بالایی برخوردارند . طبق بررسی هایی که خود من انجام دادم فهمیدم که دانش آموزان این مدرسه بیشتر وقت خود را صرف درس های پایه مثل ریاضی و علوم می کنند و علاقه چندانی به درس تعلیمات اجتماعی از خود نشان نمی دهند. با شروع کلاس ها من وارد کلاس شدم، بعد از وارد شدن به کلاس سوم شدم بعد از سلام و احوالپرسی خودم را معرفی کردم و از آنها خواستم که خودشان را برای من معرفی کنند و این کار را کردند. بعد از این در مورد اهمیت درس تعلیمات اجتماعی برای آنها سخنرانی کردم. و در مورد فایده های تعلیمات اجتماعی برای زندگی شان در جهان امروز توضیحاتی دادم. در ضمن صحبت متوجه شدم که بیشتر دانش آموزان به همدیگر نگاه می کنند و زیر لب چیز هایی می گویند و حتی حرکاتی هم دارند و گاهی مواقع با هم حرف می زدند. وقتی کلاس تمام شد دانش آموزان با سرعت از کلاس خارج شدند، این امر باعث تعجب من شد. جلسه بعدی قبل تدریس تدریس یک ارزشیابی تشخیصی از دانش آموزان کلاس سوم به عمل آوردم نتیجه این آزمون به این صورت بود که از کل دانش آموزان این کلاس فقط … نفر نمره بالاتر از حد متوسط (بین 10 تا 15 ) گرفتند و نمره بقیه زیر حد متوسط بود. تدریس خود را شروع کردم در ادامه تدریس تلاش کردم آنها را به اظهارنظر و بحث و بحث و گفتگو ترغیب کنم و خود هم از آنها سوالاتی می پرسیدم و از این طریق آنها را به یادگیری درس علاقمند سازم. اما آنها تمایلی به شرکت در بحث از خود نشان نمی دادند و سوالاتی که می پرسیدیم جدایی غلط یا ناقصی می دادند و بعضی ها می گفتند ما نمی دانیم، متوجه نشدیم. البته در حین تدریس و جلسه بعد رفتارهای از این دانش آموازنی سرزده از جمله: 1. در زمان تدریس توجهی به کلاس نداشتند، همیشه به دنبال بهانه ای بودند تا بخندند تا پرنده ای از پشت پنجره عبور کند یا شخصی از آن جا عبور کند تا به آن نگاه کنند و دیگران را متوجه آن نمایند. یا اینکه صدایی از بیرون از کلاس بشنوند و آن را بهانه فرار از درس قرار دهند. 2. وقتی که درس اول تدریس شد برای آنها تکالیفی را مشخص کردم که باید انجام می دادند اما وقتی که در جلسه بعد وارد کلاس شدند جز همان سه نفر که تقریباً انجام داده بودند، بقیه بدون تغییر در رفتار آنها وارد کلاس شدند. وقتی علت را از آنها پرسیدم بهانه واهی آوردند و به دنبال توجیه کار خود بودند. 3. در حین تدریس مدام با یکدیگر حرف می زدند یا اگر یکی حرفی می زد به جای معلم سعی می کردند که او را ساکت کنند تا از این طریق فرصتی برای فرار از درس پیدا کنند. 4. مشاهده می شد در کلاس درس مدام حرکت می کردند و احساس بی قرار ی می کردند یا نفس عمیق می کشیدند و با صدای بلند نفس را از دهان خارج می کردند یا خمیازه می کشیدند یا اجازه بیرون رفتن می خواستند، اگر یکی را اجازه می دادی بیرون از کلاس برود، بقیه هم چنین تقاضایی را داشتند. مشاهده چنین رفتارهای غیرطبیعی دانش آموزان در کلاس باعث نگرانی من شد. و برای من ایجاد سوال شد که چرا دانش آموزان رفتار هایی دارند چنین برای بهبودی کار پرسشنامه ای را تهیه کردم در آن سوالاتی را در مورد علاقه آنها به درس و کلاس تعلیمات اجتماعی و معلم پرسیدم. در این نظرسنجی 68 درصد دانش آموزان علاقه ای به درس و کلاس و 65 درصد هم علاقه ای به معلم نداشتند. وقتی از فواید درس تعلیمات اجتماعی برای سرنوشت آنها در زندگی آینده سوال مطرح کردم، 72 درصد دانش آموزان درس تعلیمات اجتماعی را بی فایده دانستند و عنوان کردند که دانستن مطالبش تأثیری در پیشرفت شغلی آینده و زندگی آنها نداردودر ادامه وقتی که خواستم درس های ریاضی، علوم، تاریخ و جغرافیا از لحاظ تأثیر آنها بر زندگی شان رتبه بندی کنند 78 دانش آموزان رتبه شش را به تعلیمات اجتماعی دادند. حال سوالی که برای من مطرح است این است که چرا دانش آموزان به کلاس و درس علاقه ای نشان نمی دهند و از آن گریزان هستند؟ من به عنوان معلم چگونه می توانم علاقه دانش آموزان را به درس تعلیمات اجتماعی بهبود بخشم؟
اقدام پژوهی دبیر مطالعات اجتماعی چگونه توانستم دانش آموزان آموزشگاه را به درس تعلیمات اجتماعی علاقه مند سازم؟