مقدمه
از آنجایی که ایران در کمربند زلزلة آلپ-هیمالیا قرار دارد از نظر خطر زمینلرزه از جمله کشورهای آسیب پذیر جهان به شمار می رود. از این رو، هرگونه کوشش برای ارزیابی خطر دارای اهمیت زیادی است و می تواند موجب جلوگیری از تلفات جانی و خسارات مالی فراوان شود. با دخالت دادن عامل زلزله خیزی نواحی گوناگون در توزیع فضای سکونتگاههای انسانی، یا دست کم با وضع مقررات ایمنی متناسب با خطر زمینلرزه در پهنه های گوناگون، می توان از تلفات و خسارات ناشی از این گونه سوانح اجتناب ناپذیر کاست.
برای ارزیابی خطر در مکانیابی سکونتگاهها و فعالیتها باید پیشاپیش نواحی مختلف از نظر خطر زمینلرزه مشخص شوند. در پاسخ به همین نیاز، در طرح کالبدی ملی ایران، مطالعات زمینلرزه در دستور کار قرار گرفت و در دو گروه – گروه «لرزه زمینساخت» و گروه «برآورد خطر زمینلرزه» - سازمان یافت.
در گروه نخست، کارشناسان «لرزه زمینساخت» با بررسی منابع داخلی و خارجی، سودجستن از عکسهای هوایی و تصاویر ماهواره ای، ارزیابی داده های زمینلرزه ای ایران زمین از منابع معتبر داخلی و خارجی، بازدیدهای صحرایی برای گردآوری اطلاعات تکمیلی و برداشتهای منظم از گسله های بنیادی کشور، دو نقشه هر یک در مقیاس 000/000/1:1 تهیه کردند.
نقشة نخست نمایانگر گسله ها یعنی شکستهای پوستة جامد زمین است. احتمال دارد گسله های جنبا در اینده نیز دچار جابجایی شوند و در سازه هایی که برروی آنها و یا در فاصله هایی از آنها ساخته می شوند، اثر بگذارند. از این رو، شناسایی هرچه دقیقتر و کاملتر گسله ها به ویژه گسله های کواترنر گام نخست در بررسی لرزه زمینساخت و خطر زمینلرزه – گسلش در پهنه هاست.
در نقشة دوم همان گروه با بررسی داده های لرزه خیزی – خواه زمینلرزه های تاریخی خواه زمینلرزه های ثبت شدة دستگاهی – مراکز زمینلرزه های گذشته را مشخص کرد.
گروه دوم یعنی گروه «برآورد خطر زمینلرزه» با بررسی موقعیت گسله ها و خطواره ها و بر مبنای نتایج مطالعات گروه نخست و ژرف نگری در بانک داده های زمینلرزه ای و زمینلرزه های تاریخی، با تحلیل خطر زمینلرزه، نقشه های خمهای هم شتاب را برای بیشنة شتاب افقی حرکت زمین برای دورهای بازگشت 500، 1000 و 2000 ساله تهیه کرد. این نقشه ها با سطوح گوناگونی طراحی و پایداری سازه ها در برابر خطر زمینلرزه مطابقت دارد. نقشة نخست برای «سطح مبنای طراحی» است که طی آن احتمال رویداد زمینلرزه دست کم یک بار در طول عمر مفید سازه وجود دارد. نقشة دوم برای «سطح بالای طراحی» است. در این حالت احتمال رویداد زمینلرزه در طول عمر مفید سازه کم است. نقشة سوم برای «سطح حداکثر قابل پیش بینی» است که بیانگر بیشترین میزان حرکت زمین می باشد. احتمال رویداد چنین زمینلرزه ای در طول عمر مفید سازه بسیار کم است.
پهنه بندی خطر زمینلرزه از درهم آمیختن نقشه خمهای بیشینة شتاب افقی حرکت زمین به دست آمده است.
- مطالعات لرزه زمینساخت
آنچه تحت این عنوان در زیر می آید چکیده ای از بخش نخست (بررسیهای لرزه زمینساختی) مجلدهای یک مجموعه شش جلدی است که با عنوان «مطالعات لرزه خیزی» در چهارچوب طرح کالبدی ملی تهیه شده و برای نخستین بار با توجه به پراکندگی و محدودیتهای زیاد اطلاعاتی موجود و بزرگی گسترة مورد مطالعه (یعنی سراسر ایران زمین) در زمان کوتاهی انجام گرفته است.
شایان ذکر است که در این چکیده، نحوة ارائه و توصیف مطالب با «مجموعه گزارشها» کمی متفاوت است و در عمل اطلاعات موجود در گزارشهای شش جلدی، در محدودة 10 منطقه مطرح برای اجرای «طرحهای کالبدی منطقه ای» قالب بندی شده اند. به همین دلیل برای آگاهی بیشتر باید به گزارشهای مطالعات تفصیلی رجوع شود.
- تعریف مبنایی
شکستهای پوستة جامد زمین که در راستای آنها جابه جایی نسبی روی می دهد گسله نامیده می شوند. جنبش برشی در هر دو سوی گسله که از روی زمین تا ژرفای زیاد (گاهی تا 30 کیلومتر و یا بیشتر) ادامه می یابد، به سبب انباشتگی تنشهای ناشی از جنبش قاره ها نسبت به یکدیگر و جنبشهای درون گوشتة بالایی روی می دهد. بسیاری از گسله های شناخته شده در طی سالیان دور گذشته جنبشی داشته اند و ممکن است امروز جنبا نباشند، در حالی که دسته دیگر از گسله ها در کواترنر نیز جنبش دارند.
گسله هایی که دارای یک یا چند ویژگی زیر باشند گسله های جنبا یا توانمند (گسله ای با توان جنبشی در روی زمین) به حساب می آیند (بربریان و همکاران، 1364):
1. رویداد زمینلرزه تاریخی (بیش از سدة بیستم) در بخشی از درازای گسله؛
2. کانون یابی زمینلرزه های بزرگ با خطای کم در سدة بیستم در نقطه ای از دارازای گسله های راستالغز و یا دیوراة روکمر گسله های فشاری و یا کششی ؛
3. گسلش در رسوبات کواترنر پسین ؛ یک جنبش در 35000 سال پیش و یا دو جنبش یا بیشتر در 000/500 سال گذشته؛
4. دیوارة گسله های جنبا در روی کره زمین که بر اثر فرسایش از میان نرفته باشد؛
5. رویداد کهلرزه ای زیاد، هم بسته با رویة گسله که با شبکة کامل و بستة لرزه نگاری محلی با خطای کم در رومرکز و کانون ژرفی و زمان گیری یکنواخت برداشت می شود؛
6. همبستگی زمینساختی یک گسله با گسلة شناخته شدة جنبا که به سبب جنبش آن در گسلة مجاور نیز جنبش روی می دهد.
انتظار می رود گسله هایی با ویژگیهای فوق در آینده نیز دچار جا به جایی نسبی شوند و در هر گونه سازه ای که بر روی آنها قرار می گیرد، بُرش ایجاد کنند. در نتیجه، داده های مربوط به ژرفای کانونی و زمان رویداد در دست است و معمولاً تاریخ و زمان رویداد این زمینلرزه ها – که مهمترین آنها مورد بررسیهای دقیق نیز قرار گرفته اند – همراه با اطلاعاتی در بارة طول و عرض جغرافیایی، بزرگا و ژرفای کانونی و امثال آنها با دستگاههای دور و نزدیک ثبت شده اند.
- لرزه زمینساخت منطقة البرز جنوبی (تهران)
-گسله های منطقة البرز جنوبی (تهران)
از دیدگاه لرزه زمینساختی این منطقه در درون لرزه زمینساختی قرار می گیرد. در این ضمن راندگیهای با راستای شمال غربی – جنوب شرقی و شمال شرقی – جنوب غربی وجود دارند. تعداد قابل ملاحظه ای از این راندگیها جنبا بوده و در نتیجه حرکات روی داده در امتداد آنها موجب رخداد زمینلرزه های دهشت باری نیز شده اند. گسله های جنبا و توانمند منطقة تهران (شامل استانهای تهران، سمنان، مرکزی و زنجان) در نقشه نمایش داده شده است. مهمترین این گسله ها به شرح زیر هستند:
گسلة دامغان:
گسلة شاهوار:
گسلة آستانه:
گسلة کهریزک:
گسلة مشا:
راندگی شمال تهران:
گسلة شمالی ری:
گسلة جنوب ری:
گسلة گرمسار:
گسلة تلو پایین:
گسلة شیان-کوثر:
راندگی نیاوران:
گسلة محمودیه:
گسلة پیشوا:
راندگی سرخه حصار:
راندگی گرمابدر:
گسلة پارچین:
گسلة درازکوه:
گسلة فشاری ارمیان:
گسلة فشاری کویر چاه جم:
راندگی شاهرود:
راندگی شمال بسطام:
گسلةفشاریجنوببسطام:
گسلة فشاری شیرین چشمه:
راندگی کوه گوگرد:
گسلة فشاری فیروزکوه:
راندگی انجیرلو:
راندگی نیاک:
راندگی لاسم:
گسلة اوریم:
گسلة فشاری بشم:
گسلة سفیدکوه (اوران):
راندگی چاشم:
گسلة سرخ کلوت:
راندگی عطاری:
گسلة رباط کریم:
گسله مره:
گسلة شمال خاوری دریای نمک:
راندگی سیاهکوه:
گره گسلة شاهکوه-کوه قاضی:
راندگی گچاب:
گسلة فشاری ایپک:
گسلة فشاری ایندس:
گسلة فشاری طالقان:
گسلة فشاری خاور سلطانیه:
گسلة فشاری شاهرود:
گسلة فشاری شمال قزوین:
گسلة پوشیدة ابهر:
گسلة اشتهارد:
گسلة آذرین:
گسلة آفتابرو:
گسلة البرز:
گسلة فشاری ازناب:
گسلة باش بولاغ:
گسلة بالابان:
گسلة فشاری پرندک:
گسلة بیدهند:
گسلة پراچین:
گسلة پوشیدة تارم:
راندگی تفرش:
گسلة تلخاب:
گسلة جنوب اشتهارد:
گسلة پوشیدة چپقلو:
گسلة خشک رود:
گسلة داخرجین:
گسلة سینک:
گسلة شمال حوض سلطان:
گسلة فشند:
گسلة قره قاش:
گسلة جنوب قم:
گسلة فشاری کوشک نصرت:
گسلة ماه نشین:
گسله ای است کواترنر، به دارازای بیش از 100 کیلومتر با بیشینة لرزه خیزی، راستای NE-SW، احتمالاً با ساز و کار فشاری که از 10 کیلومتری شمال دامغان می گذرد.
گسله ای است کواترنر، با راستای NE-SW و شیب به سوی شمال باختری، ساز و کار فشاری و درازای بیش از 60 کیلومتر. رویداد حداقل سه زمینلرزه – به ترتیب زمینلرزة 1890 م (1296 هـ . ش) با بزرگای Ms 7.2، زمینلرزة 1891 م (1360 هـ . ش) با بزرگای Ms 4.9 و زمینلرزة 1984 م (1363 هـ . ش) با بزرگای Ms 4.5 – را نتیجة جنبش این گسله دانسته اند.
گسله ای است کواترنر، با جابجایی راستالغز، چپ بر، درازای بیش از 75 کیلومتر که احتمال ارتباط آن با یک زمینلرزه وجود دارد.
گسله ای است به درازای بیش از 40 کیلومتر، سازوکار راندگی، شیب به سوی شمال که در رویداد سه زمینلرزه در سالهای 6-855م (5-234 هـ . ش)، 864 م (243 هـ . ش) و 4-1383 م (3-762 هـ . ش)، به ترتیب با بزرگای Ms7.0، Ms5.3 برای دو رویداد نخست، نقش داشته است.
گسله ای است به درازای 200 کیلومتر، راستای NW-SE، شیب به سوی شمال و شمال باختری متغیر میان 35 تا 70 درجه، سازوکار فشاری که در شمال خاوری روستای آهار و جنوب روستای روته دوشاخه می شود. داده های موجود حاکی است که حداقل 10 زمینلرزه بین سالهای 1665 تا 1974 میلادی (1044 تا 1353 ه- . ش) به سبب جنبش این گسله روی داده است.
این راندگی به درازای 90 کیلومتر، راستای E-W با شیب به سوی شمال در بخش خاوری و راستای NW-SE خاوری با شیب به سوی شمال در بخش باختری، لرزه است و رویداد چهار زمینلرزه در سالهای 985م (364 هـ .ش)، 1177 م (556 ه- . ش)، 1895 م (1274 هـ . ش) و 1970 م (1349 هـ .ش) را در پیوند با جنبا شدن این گسله دانسته اند.
گسله ای است با راستای تقریباً E-W در ازای حداقل 5/16 کیلومتر، شیب به سوی شمال که به صورت دیواره ای فرسوده در کنار جنوبی بزرگراه ری-بهشت زهرا (در نزدیکی شاه عبدالعظیم) دیده می شود. این گسله احتمالاً در رویداد چهار زمینلرزه با بزرگان متغیر بین Ms 7.6 تا Ms 5.3 در سده های پیشین نقش داشته است.
گسله ای است با راستای NE-SW، که در جنوب تپة باستانی موسوم به تپه غار و آبادی قلعه نو دیده می شود. این گسله نیز احتمالاً در رویداد چهار زمینلرزة سده های پیشین نقش داشته است.
گسله ای است با راستای خاوری – باختری، درازای بیش از 100 کیلومتر، سازوکار راندگی و شیب به سوی شمال. جنبش دوبارة این گسله ممکن است سبب رویداد پنج زمینلرزه در سالهای بین 743 تا 1988م شده باشد.
گسله ای است کواترنر با درازای نزدیک 20 کیلومتر، راستای NW-SE، شیب به سوی جنوب باختری با جابه جایی راستالغز راست بر.
گسله ای است با راستای خمدار NW-SE، درازای 16 کیلومتر، شیب به سوی جنوب و جنوب باختری که در شمال تهران پارس به شکل دیوارة دیده می شود.
این راندگی به درازای 18 کیلومتر، راستای ENE-WSW با جابه جایی نزدیک 600 متر و چپ بر و شیب به سوی شمال باختری به موازات و در فاصلة یک کیلومتری راندگی شمال تهران قرار دارد.
گسله ای است به درازای 11 کیلومتر، با راستای E-W، سازوکار فشاری و شیب به سوی جنوب که از 2 کیلومتری شمال خاوریونک تا انتهای بزرگراه چمران در شمال هتل استقلال کشیده شده است.
گسله ای است که کواترنر با راستای NW-SE، درازای 35 کیلومتر، ساز و کار فشاری و شیب به سوی شمال خاوری که در جنوب خاوری ورامین قرار گرفته است.
این راندگی خمدار از دو بخش شامل یک بخش باختری با راستای E-W و شیب به سوی جنوب، و یک بخش خاوری با راستای N.NW-S.ES و شیب به سوی جنوب تشکیل شده است. درازای راندگی 22 کیلومتر است و در جنوب سرخه حصار قرار دارد.
این راندگی با راستای W.NW-E.SE، شیب به سوی شمال خاوری و درازای 80 کیلومتر از شمال روستای گرمابدر تا جنوب روستای گچسر ادامه دارد.
گسله ای است به درازای حدود 73 کیلومتر، سازوکارفشاری، راستای NW-SE و شیب به سوی شمال خاوری که از جنوب خاوری ایوانکی تا امین آباد ادامه دارد.
گسله ای است با راستای NE-SW، شیب به سوی شمال باختری و درازای 35 کیلومتر که تقرباً به موازات در شمال جادة سمنان-دامغان قرار دارد.
گسله ای کواترنر با راستای E.NE-W.NW و شیب به سوی جنوب خاوری و درازای 87 کیلومتر که از حدود 20 کیلومتری خاور روستای مهماندوست (خاور مغان) به سوی شمال خاوری ادامه دارد.
گسله ای است کواترنر بیش از 92 کیلومتر، شیب به سوی شمال باختری و با جابه جایی چپ بر که در مجاورت کویر چاه جم (دق حاج علی قلی دامغان) قرار دارد.
این راندگی با راستای خمدار NE-SW، درازای نزدیک به 39 کیلومتر و شیب به سوی شمال دربخش خاوری، و شیب به سوی شمال تا شمال باختری در بخش باختری، از شمال شهر شاهرود می گذرد.
این راندگی با راستای خمدار NE-SW و درازای نزدیک به 20 کیلومتر در شمال بسطام قرار دارد.
گسله ای است به درازای 45 کیلومتر، شیب به سوی جنوب خاوری و با برش در نهشته های کواترنر که در حنوب بسطام قرار دارد.
این راندگی با راستای خمدار NE-SW شیب عمومی به سوی شمال باختری، از 5 کیلومتری شمال شهر سمنان می گذرد.
گسله ای است با راستای تقریبی E-W، شیب به سوی شمال و درازای نزدیک به 18 کیلومتر که در جنوب گسلة فشاری جنوب بسطام قرار دارد.
گسله ای است با راستای خمدار NE-SW، درازای 80 کیلومتر و شیب به سوی شمال در بخشهای خاوری – باختری، و شیب به سوی شمال باختریدر بخشهای میانی که در یال جنوب خاوری کوه گوگرد دیده می شود.
گسله ای است با راستای E-SW، شیب به سوی جنوب خاوری و درازای 36 کیلومتر که از فاصلة کمتر از یک کیلومتری فیروزکوه می گذرد.
این راندگی به درازای 22 کیلومتر، راستای NE-SE-SW و شیب به سوی جنوب خاوری در باختر شهر دامغان قرار دارد.
درازای این راندگی 32 کیلومتر، راستای آن W.NW-E.SE و شیب آن به سوی شمال است در ناحیة خاوری کوه دماوند دیده می شود.
درازای این راندگی 36 کیلومتر، راستای آن W.NW-E.SE و شیب آن به سوی شمال و در مجاورت روستای لاسم (حاده هراز) قرار دارد.
گسله ای است با راستای NE-SW، به درازای 64 کیلومتر و دارای جنبش از نوع چپ گرد.
گسله ای است با درازای 5/52 کیلومتر، راستایNE-SW، شیب نزدیک 50 درجه به سوی جنوب خاوری که از 6 کیلومتری شمال شهمیرزاد می گذرد.
گسله ای است با راستای NE-SW، درازای شناخته شدة 26 کیلومتر و شیب به سوی جنوب باختری که در یال شمال باختری کوه لوران و یال جنوب خاوری سفیدکوه قرار دارد.
این راندگی به درازای شناخته شدة 44 کیلومتر، راستای خمدار کم و بیش E-W و شیب عمومی به سوی شمال در جنوب گسلة اوریم قرار دارد.
گسله ای با راستای E-W و درازای 35 کیلومتر که در حدود 15 کیلومتری شمال روستای آروان قرار دارد.
این راندگی با درازای شناخته شدة 32 کیلومتر، دارای راستای NW-SE با شیب به سوی باختر-جنوب باختری در بخش خاوری، و راستای NE-SW با شیب به سوی جنوب-جنوب خاوری در بخش باختری است.
گسله ای است با راستای NW-SE، شیب به سوی جنوب باختری و درازای بیش از 100 کیلومتر که در بخش جنوبی رودخانة شور و به موازات آن جای دارد.
گسله ای است با راستای NW-SE، درازای 21 کیلومتر و شیب به سوی جنوب باختری که در سال شمالی کوه مره قرار دارد.
گسله ای به درازای 48 کیلومتذ، راستای NW-SE با سازوکار از نوع راندگی و شیب به سوی شمال خاوری که کرانة شمال خاوری دریای نمک را تشکیل داده است.
این راندگی با درازای نزدیک به 40 کیلومتر، راستای خمدار NW-SE و شیب به سوی شمال-شمال خاوری در حدود 80 کیلومتری جنوب گرمسار واقع است.
گسله های این گروه سازوکارهای گوناگون و راستای NW-SE دارند. شیب گسله های فشاریآنها به سوی شمال خاور و شیب گسله های گرانشی به سوی جنوب باختر و درازای شناخته شدة آنها دست کم نزدیک به 45 کیلومتر است. این گروه در یال جنوبی کوههای شاه کوه، لاشتر و کوه قاضی واقع شده اند.
این راندگی با درازای حدود 40 کیلومتر، راستای کم و بیش E-W و شیب عمومی به سوی شمال در یال جنوبی کوه گچاب دیده می شود.
گسله ای است با راستای کم و بیش E-W، درازای بیش از 85 کیلومتر و شیب به سوی جنوب باختری، این گسله در زمینلرزه بویین زهرا 1962 میلادی (1341 هـ . ش) با بزرگای Ms 7.2 جنبش دوباره یافت.
گسله ای است با راستای NW-SE که منفرد نیست و از چهار گسلة موازی که طولی بیش از 70 کیلومتر دارند تشکیل شده است. کارکرد این گسله سبب فرونشست و زایش دشت ساوه شده است. رویداد 7زمینلرزه در فاصلة سالهای 1971 تا 1985 میلادی (1350 تا 1364 هـ .ش) به کارکرد این گسله نسبت داده می شود.
گسله ای است با راستای تقریبی E-W، درازای 64 کیلومتر با شیب به سوی جنوب، رویداد دو زمینلرزه در سالهای 1966 میلادی (1345 هـ ش) با بزرگای Mb 5.0 و 1808 میلادی (1187 هـ . ش) را نتیجة حرکت این گسله می دانند.
گسله ای است با راستای NW-SE و درازای شناخته شدة بیش از 20 کیلومتر که از شاهین دژ آغاز و در نزدیکی شمال شهر سلطانیه ناپدید می شود.
گسله ای است با راستای SE-NW، در بخش خاوری و کم و بیش E-W در بخش باختری، درازای 85 کیلومتر و شیب به سوی جنوب و جنوب و جنوب باختری. احتمالاً این گسله در رویداد زمینلرزة 1968 (1347 هـ . ش) رودبارات – طالقان بابزرگای Ms 7.6 نقش داشته است.
گسله ای است به درازای 60 کیلومتر، راستای کمابیش E-W و شیب کلی به سوی شمال. اختلاف بلندای ناگهانی میان شهر قزوین و نزدیکترین ستیغ به آن به سبب جنبش گسلة فشاری قزوین به وجود آمده است. این گسله لرزه زاست، ولی به دلیل کمی داده ها تاریخچة آن به خوبی روشن نیست.
گسله ای است با راستای خمدار NW-SE و درازای 53 کیلومتر که از نزدیکی باختر ابهر می گذرد.
گسله ای است به درازای 62 کیلومتر، راستای خمدار کم و بیش E-W و شیب به سوی شمال که در 4 کیلومتری شمال اشتهارد قرار دارد.
گسله ای است به درازای 22 کیلومتر، راستای NW-SE که در شمال خاوری گسلة تفرش قرار دارد.
گسله ای است با راستای خمدار و روند NW-SE و درازای 47 کیلومتر.
گسله ای است با راستای E.SE-W.NW، درازای25 کیلومتر و شیب به سوی جنوب باختری که از فاصلة 12 کیلومتری شمال خاوری قم می گذرد.
گسله ای است با راستای خمدار کمابیش E-W، درازای 45 کیلومتر و شیب عمومی به سوی شمال که در ناحیة غرب ساوه قرار دارد.
گسله ای است با راستای E.SE-W.NW، درازای 37 کیلومتر که به موازات گسلة ایپک قرار دارد.
گسله ای است با راستای NW-SE و شیب به سوی جنوب باختری که در شمال گسلة آوج قرار دارد.
گسله ای است با راستای NW-SE، درازای نزدیک به 45 کیلومتر و شیب به سوی شمال خاوری. برشی ناشی از رویداد این گسلش در روی زمین دیده نمی شود.
گسله ای است با راستای خمدار و جهت NW-SE در بخش شمالی و راستای N.NW-S.SE در بخش جنوبی و درازای نزدیک به 40 کیلومتر که در فاصلة حدود 40 کیلومتری قم شروع می شود و بهسوی جنوب – جنوب خاوری ادامه می یابد.
گسله ای است به درازای نزدیک به 20 کیلومتر، راستای خمدار NW-SE، ساز و کار فشاری و شیب به سوی شمال خاوری که در ناحیة شمال شهرک طالقان قرار دارد.
گسلة ای است به درازای 120 کیلومتر، راستای NW-SE و شیب به سوی شمال خاوری. برش ناشی از رویداد این گسله برروی زمین دیده نمی شود این گسله در شمال ناحیة ابهر-سلطانیه دیده می شود.
گسله ای است با راستای NW-SE، شیب به سوی جنوب باختری و درازای 43 کیلومتر که داز فاصله 5 کیلومتری جنوب باختری فم و تفرش می گذرد. راندگی تفرش نقش بنیادی در فرونشست و تشکیل دشت تفرش داتشه و مرز جنوب باختری آن را می سازد.
گسله ای است با راستای NW-SE، شیب به سوی شمال خاوری و درازای نزدیک به 50 کیلومتر که از نزدیکی روستای تلخاب در شمال اراک می گذرد.
گسله ای است با راستای E-W، درازای 52 کیلومتر و شیب به سوی جنوب که از نزدیکی شهر اشتهارد می گذرد.
گسله ای است به درازای 150 کیلومتر، راستای NW-SE و شیب به سوی شمال خاوری که در یال جنوب باختری کوههای سلطانیه قرار دارد.
گسله ای است با راستای خمدار W.NW-E.SE، درازای نزدیک به 111 کیلومتر، سازوکار فشاری و شیب به سوی شمال که در فاصلة حدود 50 کیلومتری شمال ساوه قرار دارد.
گسله ای است با راستای خمدار کمابیش NW-SE، درازای 37 کیلومتر و شیب به سوی جنوب باختری که در ناحیة جنوب باختری بوئین زهرا قرار دارد.
گسله ای است با راستای W.NE-E.SE و درازای 33 کیلومتر که در جنوب باختری گسلة لرزه زای ایپک قرار دارد.
گسله ای است با راستای خمدار NW3-SE، شیب به سوی شمال خاوری و درازای 40 کیلومتر که در 5 کیلومتری شمال دریاچة حوض سلطان قرار دارد.
گسله ای است با راستای خمدار W-SE، سازوکار راندگی و شیب کلی به سوی شمال که درازای آن 22 کیلومتر است. این گسله از سوی شمال باختری با گسلة طالقان و از سوی جنوب خاوری با گسلة مشا تلاقی می کند.
گسله ای است با راستای NW-SE و درازای 50 کیلومتر که در جنوب و به موازات گسلة کوشک نصرت قرار دارد.
گسله ای است با راستای خمدار NW-SE، شیب به سوی جنوب – جنوب باختری، سازوکاری فشاری و دارازای نزدیک به 45 کیلومتر که از نزدیکی (جنوب – جنوب باختری) شهر قم می گذرد.
گسله ای است به درازای 160 کیلومتر که در پهنة شمالی ساوه قرار دارد. این گسله خمدار با راستای عمودی NW-SE و با سازوکار فشاری (زاویه باز و راستالغز) است.
گسله ای است با راستای خمدار NW-SE، درازای بیش از 65 کیلومتر و شیب به سوی خاور شمال باختری که در فاصلة حدود 80 کیلومتری شمال خاوری تکاب دیده می شود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 36 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله زلزله در ایران