مقدمه
آنچه محققان کنونی برآنند که برای شناخت دقیق هنرها و هر پدیده کهنسال و ریشهدار دیگری باید درباره منشاء پیدایش آن سیر و سفر کرد و سپس به تجزیه و تحلیل آنها پرداخت و از پس این تجزیه و تحلیل به اجزاء و عناصر و تعاریف مربوط به آنها دست پیدا کرد از آنجا که تمامی هنرها در آغاز حدوث، بخش جدایی ناپذیر از زندگی انسانی بودهاند. هیچ گاه نمیتوان جریان ابتدایی آن را مستقل از شئون مختلف زندگی وی بررسی کرد.
براساس اکتشافات علوم اجتماعی میتوان گفت که شعر، نقاشی، موسیقی، رقص، پیکرنگاری و پیکرتراشی و دیگر فعالیتهایی که امروزه مدلولِ لفظ هنر هستند، از نخستین جلوههای حیات انسانی به شمار میروند. «فیلسوفان و هنر شناسان از دیدگاههای گوناگون در این خصوص اظهار نظر کردهاند و براساس استنتاج و رای و باور شخصی خود آراء گوناگونی صادر نمودهاند.
اما عمدتاً در این باورند که هنر از «فطرت بشر» تراوش یافته است و مانند خوراک و تولید مثل، ضرورت طبیعی زندگی انسان به حساب میآیند.
درباره منشا هنرها هشت نظریه اساسی وجود دارد که به اختصار چنین است:
1ـ شیلر / اسپنسر
هنر ناشی از غریزه بازی است.
2ـ مارشال
هنر برای جلب نظر دیگران و تزئین پدید آمده است
3ـ بالاوین
هنرها از شور خودنمایی زاده شده است.
4ـ لمانک خلد
هنرها از امتزاج شور بازی و شور خودنمایی زاده شده است.
5ـ الکساندر
هنرها معلول تلطیف غریزه حیوانی سازنده هستند.
6ـ فروید
هنرها از عقدهای جنسی سرچشمه میگیرند.
7ـ مک دوگال
هنرها از تلطیف محرکات فطری مختلف تحقق مییابند.
8ـ هیدن
هنرها در آغاز برای رفع حوائج زندگی عملی ضرورت یافتهاند.
چنانچه یاد شده به جز نظریه هشتم، تمام نظریات مبتنی بر اصالت غریزه به عنوان منشاء اصلی پیدایش هنر هستند که میتوان آنها را به صورت ذیل مورد بررسی قرار داد:
1ـ هنر ناشی از «غریزه بازی» است.
2ـ هنر زاده «غریزه تناسلی» است.
3ـ هنر محصول «غریزه تزئین» است.
از اینرو در یک نگاه دقیقتر:
گروهی معتقدند هنر آفرینی نوعی بازی است و بازی عملی غریزی است این نظریه خود به چهار شکل مختلف خود را نشان میدهد:
1ـ هنر آفرینی نوعی بازی است اما نتیجه آن احساس آزادی و سبکباری است. (شیلر)
2ـ هنرآفیرنی نوعی بازی است که منجر به احساس لذت بیشائبه میگردد. (اسپنسر)
3ـ هنرآفرینی نوعی بازی است اما با خودفریبی جذاب ملازمت دارد. (لانگه)
4ـ هنرآفرینی نوعی بازی و وسیله کسب قدرت و تسلط بر مقتضیات فرهنگی است (گروس)
از آن لحظه که انسان به ماوراء تجسم خیال و جادهی خیال اندیشه کرد و از حیرت تمام تا سحر باور و پرستش آن جادوی خیال قرنها و هزارهها به حیاتش جانی و اندیشهای دیگر داد؛ نقاب، پرده، شاخ و برگ و هزار و یک مراسم و شکل و شمایل به نشان از همه چیز به دست خویش بساخت و آیین نمایش و نمایش به هم آمیخت و جادوی نقاب و دستافراز به جسم بیجان آن بخشید کسی که «عروسک» میخوانیاش.
عروسک و تاریخچه آن
آنچه از روایت برمیآید، جادوی عروسک در زندگی بشر نخستین تا به امروز حضوری نمادین دارد. از سرخپوستان آمریکا گرفتند تا تمدنهای ابتدایی در آفریقا شدن دور و سرزمین پهناور خودمان ایران، همگی در مراسم گوناگون از این عناصر جادویی بهره جستهاند.
آنچه در بابت پرستشگری انسان در آغاز خلقت در توسل به اشیا و ابزار نمایش صورتکها و نقاب و عروسکها و پستهای نمادینی مصنوعش برجای مانده است همه و همه ما را به باور این تاریخ نگاری میرساند که نگره جادوی عروسک از آغاز با رویکرد مذهبی آن عجین بوده است.
هر نقاب و صورتک، هر عروسک بیجان و در دست و اندام انسان، نشانهای از قدرت و جادو طبیعت بوده است و از آن هنگام که انسان براساس غریزه رو به جمعیت نهاده است پرستشگری برخاسته از نیازهای مذهبیاش به مراسم دستهجمعی بدل شده است پس از گذر سالیان به آیین و مراسمهای نمایشی بدل گردیده است. آیینهای جمعی که توسط نقابها، صورتکها و نشانههای عروسکی صورت میگرفتهاند همگی برخاسته از باورهایی بودهاند که در دوران نخستین زندگی اجتماعی بشر اگرچه به شکل آیینهای مذهبی تغییر شکل دادهاند اما هیچگاه از اصول جادو مدارانه خود دور نشدهاند هنوز که هنوز است مراسم گوناگون در پیشرفته من کشورهای جهان و در سرزمین خودمان ایران گاه به شکل تفریح و ؟؟؟ هرگاه به عنوان احترام به سنتها و در هنر، چین و دیگر سرزمینهای باستانی نیز دیده میشود که در آنجا مراسم مذکور به عنوان باورهای اجتماعی در تقابل با نیازهای انسان از طبیعت و ماورالطبیعه است.
امروزه این استفاده و نگاه جادویی به عوسک در زیربنای نمایشهای عروسکی به صورت اصولی پذیرفته شده و به شکل قراردادی درآمده است. به طوریکه استفادههای نمادین و جادویی که از نقاب و صورتک و عروسک شده است کاملاً قابل بررسی و مطالعه است. امروزه برگزاری مراسم برای فرق عادت ـ معجزه و غلبه برخواست طبیعت ما نیایشگری و عبادت مذهبی با استفاده از جادوی نهفته در عروسک و ابزار نمایش عروسکی تبدیل به نوعی از آیینهای نمایشی گشتهاند که در استفادههای موضوعی نمایشگران در سراسر دنیا مورد توجه و عنایت فراوان قرار میگیرند.
نیاز به ساختن عروسک، و نمایش زندگی و حوادث آن از طریق عروسک بسیار قدیمی است. برخی مبداء پیدایش عروسک و هنر عروسکی را ماسک میدانند. بشر اولیه بیست هزار سال پیش، جمجمه سر گاو را در بین پاهایش قرار میداد و سوراخ کردن آن بوسیله سنگ چخماخ و عبور دادن تسمه از آن، آندالولمایی میکرد و حرکت میداد.
ماسک حالت جادویی و مقدس داشت. این انسان اولیه، در رقصها و مراسم پرستش، با پوشیدن ماسک مسائل آب و هوا، پزشکی و مسائل خانوادگی را مشکلگشا بود و میخواست روح یکی از اجدادش را بازی کند، ماسک را به صورت میگذاشت. اولین بار که یک رقصنده به همراه ماسک موقعیتی را برای سایر افراد قبیله خود نشان داد، در واقع کار تئاتر را آغاز کرده بود و ماسک آغاز کار تئاتر عروسکی بود.
قرنها بعد ماسک تکامل یافت، به دست و جلوی بدن تغییر جا داد و با کمک نخ به حرکت درآمد و به عروسک تبدیل شد. در میان سرخپوستان که ماسکهای کنده کاری شده زیبا و معضلدار ابداع میکردند، ماسکی پیدا شده است که مانند عروسکهای نخی است. یعنی در قسمت سر به شکل ماست است و بدن آن مانند عروسک است و کسی که آن را به صورت میگذاشته، با دستهایش از زیر اجزای بدن او را حرکت میداده است. در مراسم دیگری از سرخپوستان، دو عروسک نخی زن، با سنگ آسیاب، گندم آرد میکنند. محققان معتقدند که نظریه تبدیل ماسک به عروسک نخی و پیدایش عروسک، نظریهای منطقی است.
هنر عروسکی در مراسم مذهبی شکل گرفته و ضمیمه قدرت راهبان و جادوگران و مبلغان مذهبی بوده است و از همان ابتدای پیدایش به عنوان نوعی وسیله ارتباطی برای ارائه افکار به کار گرفته شده است.
در هندوستان که سابقه طولانی در هنر عروسکی دارد معتقد بودند عروسکها موجودات کوچک مقدسی هستند که به زمین فرستاده شدهاند تا موجبات تفریح و سرگرمی آدمیان را فراهم آورند. در ادبیات قدیم کشورهای مختلف، به وجود عروسک و نمایشهای عروسکی اشاره شده است. مثلاً در یونان هُردوت در قرن پنجم قبل از میلاد به وجود عروسکهایی که بوسیله نخ حرکت داده، میشدند، اشاره کرده است. هرون، ریاضیدان و فیلسوف علوم طبیعی، به مراسم با نمایشی اشاره میکند که در آن عروسکهایی با مکانیزم اتوماتیک حرکت میکردند (مثل عروسکها یا مجسمههایی که بوسیله حرکت آب به طور اتوماتیک حرکت میکردند.)
در ادبیات کلاسیک نیز اشارهها، تشبیهات و تمثیلات زیادی در مورد عروسک و عروسکگردان وجود دارد. گزنفون، ارسطو، افلاطون، هوراس، که گلی اهل یونان بودهاند، و بسیاری دیگر به وجود عروسک و عروسکگردان اشاره کردهاند. در ادبیات ایران نیز نظامی گنجوی (اقبالنامه و هفت پیکر ـ قرن 6 هجری) ـ خاقانی (دیوان خاقانی قرن 6هـ.ق) نظامی (مخزنالاسرار و خسرو و شیرین، قرن 6هـ.ق) عطار نیشابوری (اسرارنامه و اشترنامه، قرن 7-6هـ.ق) خیام (رباعیات خیام قرن 6-5هـ.ق) عصار تبریزی (مثنوی مهر و مشتری قرن 8 هـ.ق) و اسدی طوسی (گرشاسبنامه، قرن 5هـ.ق) اشارات و تمثیلاتی در مورد عروسک و عروسکگردان دارند.
در قرن سوم بعد از میلاد به طور مستند به نام عروسکگردان برمیخوریم که او را نئوروپاستوس NEUROPASTOS مینامیدند. معنی تئوروپاستوس، کِشنده زه و نخ است.
هنر عروسکی تا قرن هجدهم مراحل مختلفی را طی کرده و فراز و نشیبهای زیاد داشته است تا از کوچه و خیابان به سالن تئاتر آورده شده و سرانجام در بیشتر کشورهای اروپا رایج شده است. جالب توجه این است که در هر یک از این کشورها شخصیتی عروسکی بنا به رسوم و آداب آن کشور به وجود آمده که به آنها عروسکهای سنتی میگویند. مثل عروسک پانچ در انگلستان، پولیضیل در ایتالیا، گینیول فرانسه، آرلماند و در آلمان. رکاسپارک در چک و اسلواکی، قَرَهگز در ترکیه و مبارک در ایوان، تپروشکا در روسیه، کاسپر در اطریش، هانس جاگلی در سویس، وی تزلاسلو در مجارستان، اسپلاچه در رومانی، پهلوان کچل در ازبکستان و پروسکا در هندوستان و سمار اندونزی.
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
مشکلات خود را در whatsApp یا Viber با ما به اشتراک بگذارید
برای پاسخگویی سریعتر و بررسی شکایات و انتقادات
سیستم پاسخگویی انلاین لحظه ای راه اندازی کرده ایم
شاید بتوانیم ، با تیمی قدرتمند به سوی پیشرفت در تجارت الکترونیک گام برداریم
لازم به ذکر است ، شما می توانید تمام پیشنهادات ، درخواست ها و سفارشات خود را برای ما ارسال کنید
09382490907
پاسخگوی 24 ساعته شما
پایان نامه رشته کارشناسی هنر مربوط به عروسکهای تک فریم (تئاتر)